باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با ورود به فلسفهی صدرایی و چشیدن آن، موارد بعدی که فلسفههای مضاف نامیده میشود، با چنین زیربنایی بهترین جواب را به ما خواهد داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال نباید به خواب اطمینان کرد بهخصوص که بعضاً شیطان ورود میکند و القائات خطرناکی برای ما پیش میآید. ۲. آری! در برزخ و قیامت بر اساس ملکاتمان عمل میکنیم، ولی در شرایطی فوقالعاده متفاوت از شرایطی که در خواب داریم از آن جهت که در خواب هنوز، روح انسان تحت تأثیر بدن او میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عالم انسان دینی» که روی سایت هست إنشاءالله میتواند جوابگو باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط توجه به وجه توحیدی انقلاب اسلامی و اینکه توحید، یک حقیقتِ بیکرانه است که در عین لطیفبودن و به چشمنیامدن، عزیز است و هرگز مقهور هیچچیزی نمیشود و کلّیّت انقلاب اسلامی در مقابل استکبار، توحیدی میباشد و یقیناً جایگاهی محکم و زندگیساز دارد، چیزی که شهدا متوجهی آن شدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با هر فعل و حرکتی روبهرو شویم متوجهی نقش جلالی و کبریایی حضرت حق بگردید، به نور شهود توحید افعالی منوّر شدهاید. یافتنی است و نه گفتنی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد ورودی ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا در «یوم تبلیالسرائر» که فرمود کتاب انسان گشوده و منشور میشود، با خودی روبهرو هستیم که اگر زیباییهای توحیدی از آن ظهور نکند، آرزو خواهیم کرد ای کاش اصلاً به دنیا نیامده بودیم: «يا لَيْتَني كُنْتُ تُراباً». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بسیاری موارد، این دو واژه به جای هم بهکار میروند. بعضاً «عدل» به معنای رعایت حقوق افراد است نسبت به یکدیگر و «قسط» در نسبت رعایت حقوق در نظام اجتماعی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه، همچنانکه مکرر خدمت کاربران عرض شده است، بنده تعبیر خواب نمیدانم و قسمت دوم و سوم سؤال جنابعالی نیاز به تعبیر دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نه. ولی بهتر است از دفتر مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دیدن بدن با قوهی بینایی و یا لمس آن با قوهی لامسه، چون واسطهای مثل قوهی بینایی یا قوهی شنوایی در میان است، علم ما حصولی خواهد بود. در حالیکه در علم حضوری، واسطهای در میان نیست و معلوم، عند العالم است، مثل علم ما به خود ما. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: در سفر اربعین امسال نسبت به سالهای قبل و حتی نسبت به سفرهای مشهد، فرصت حس و حال معنوی در طول سفر بسیار محدود برای بنده ایجاد شد و بعد از سفر هم نه تنها هیچ اثر و برکت معنوی نبود که حتی نسبت به نمازهای واجب نیز دچار بی ارادگی شدم، در جمع ۶،۵ نفره دوستان که همگی اهل معرفت و اهل تفکر و کارهای فرهنگی بودند و آنها نیز عازم شده بودند مطرح کردم، همه آنها نیز هرکدام به نحوی احساس بهره از این سفر را نداشتند، و یکی از دوستان به نقل از یکی از مادران شهدا که هنوز با شهید خود ارتباط دارد گفت سوال شده آیا شهید به شما گفته اند در آشوب های اخیر چه کسی مقصر است؟ ایشان نقل از شهید خود فرمودند که شهید گفته همه در رخ دادن این وضعیت مقصر هستند. بنده بعداز شنیدن این سخن احساس کردم ندیدن اثر و برکت و حتی حس پسرفت روحی از این سفر معنوی و پرخیر دلیل بر کوتاهی و مقصر بودن ما، در شکل گیری وضعیت فعلی است، آیا این احساس میتواند صحیح باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک تاریخی که در این رخداد اربعینی با مواجهه با ایثار خدّام و شور زائران پیش آمده، بالاتر از آن است که تنها به دنبال یک حال معنوی فردی باشیم. درک این تاریخ، نیاز به تأمّل دارد که این شور متقابل، چه آیندهای را در ما و در جهان پیش میآورد. هنر ما با حضور در این صحنهها آن است که متوجه چنین امر عجیبی شویم که اینچنین مردمان را در بر گرفته است. بحث کوتاهیهایمان، بحث دیگری است ولی آن حضور، خود به خود در رفع آن کوتاهیها نیز مؤثر خواهد بود به همان معنایی که خداوند میفرماید: «إنّ الحسنات یُذهبن السیئات». موفق باشید
سلام: تفسیر قرآن را از چه سوره ای و چگونه آغاز کنم؟ از اول قرآن آغاز کنم؟ سیر مطالعاتی تفسیر قرآن چگونه باشه؟ سوال دوم: فلسفه اسلامی را تا چه سقفی و کتابی کار کنم؟ نیاز به خواندن اسفار هست؟ آیا خواندن فلسفه غرب سودمند است؟ سوال سوم: من نمی تونم به والدینم احترام بگذارم چون پدرم بد دهن است و مادرم تنبل و... و در پیشینه کودکیم بزرگ ترهای دیگه چون به والدینشان بی احترامی می کردن منم یاد گرفتم یعنی در ناخودآگاهم ثبت شده و...حالا باید چه کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر میآید از ابتدای قرآن همراه با تفسیر «المیزان» شروع بفرمایید و در ابتدای کار نیز سری به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» بزنید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86&tab=posts&inner_tab=leaflet
۲. حدّاقل برای ابتدای کار در رابطه با فلسفه اسلامی، مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» که هر سه روی سایت هست، لازم است. ۳. به هر حال وظیفه ما هست که در هر صورت ادب را نگه داریم. موفق باشید
سلام و خسته نباشید خدمت استاد: سوال ۱: شما در نکته های معرفت نفس گفتید که ما عین حیات ایم، خود زنده بودن ایم، زنده ایم به جلوه أسم حی، و زنده بودنشون رو با تو نمایش بگذارند نه چیزی هستید که زنده اید و نه مرده بودی زنده ات کردن. حال برداشت من از حرف شما اینه که من دائما زنده بوده ام و از همون لحظه که خدا اراده کرده به من هستی(وجود) بخشیده تا ابدیت و چون ما جلوه (أسمی) از خدا ایم پس از خدا ایم و خدا هم که عین حیات است و دائما بوده است پس ما هم دائما بوده ایم نه اینکه مرده (نیست) بودیم و زنده شدیم. اما شما در نکته ده معرفت نفس فرمودین که ما مستقیم از ذات خدا نیستیم بلکه مخلوق خدایم چون مقام روح بالا است خدا روح رو از خودش میدونه و ذات خدا مثل ماده تقسیم پذیر نیست وحدت دارد. حال معنی خلق کردن چیست مگر این نیست که یعنی فلان چیز اول نبوده بعد ایجاد شده ساخته شده و اگر مستقیم از ذات خدا نیستیم چطور جلوه ای (أسمی) از خدا ایم یا برداشت من از نکته دهم اشتباهه و اشتباه متوجه شده ام؟ سوال ۲: در کتاب معرفت نفس، آشتی با خدا، آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوج میشود، چگونگی فعلیت یافتند باورهای دینی، أسماء حسنی متوجه شدیم که باید خدا دار باشیم (ارتباط با حق، حضور قلب، متجلی شدن أسماء بر قلب، احساس حضور) نه خدا دانی صرف. از طرفی متوجه شدیم که این کار توسط استعداد بعد قلبی وجودی روحی انجام میشه و اگر خدا با أسماء اش با ما برخورد کند احساس سرزندگی و بی نیازی رو تجربه میکنیم و پی میبریم که این احساس وجودی و تجربه از جنس فکر و خیال نیست از جنس دیگری (قلبی) است و این کار توسط بعد قلبی انجام میشود. اما شما در مباحث عالم خیال فعال فرمودید که با عالم غیب الغیوب که نمیشه مرتبط شد و أسماء الهی در عالم خیال منفصل (مثالی) تجلی میکنه و وقتی پای تجلی میاد وسط پای صورتِ حقیقت معنا میاد وسط و ما از طریق خیال متصل خودمون با عالم مثال با صورت أسم یا صورت معنا مرتبط میشیم. حال سوال اینجاست که بالاخره ارتباط با أسماء از طریق خیال فعال صورت میگیره یا از طریق استعداد قلبی؟ تفاوت جایگاه خیال فعال با قلب چیست؟ آیا به هم مرتبط اند؟ البته فرمودید که خیال فعال با خيال پردازی (وهم) درون ذهن تفاوت دارد و با فکر درون ذهن تفاوت دارد و خیال فعال چیز دیگری است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نفس ناطقه انسانی همانطور که ملاحظه فرمودهاید عین حیات است همانطور که آب عین رطوبت و تری است ولی وجود آنها از خداوند است به این معنا که مخلوقات در ذات خود ممکنالوجود هستند و وجودشان را از خداوند میگیرند که عین وجود است و از این جهت تنها خداوند است که خداوند است و بقیه در «وجود» نیازمندِ خداوند میباشند و از جهتی مظاهر انوار اسماء او هستند. ۲. همچنانکه در پاورقی آن کتاب عرض شد، خیالات پاک در موطن حضور قلبی عامل ظهورات صور معنوی میشوند و از این جهت میتوان تفاوتی بین آنها قائل نبود. موفق باشید
با سلام و عرض خسته نباشید: استاد آیا شما توصیه می کنید که افراد فیلم های غربی را با مفاهیم اخلاقی و ارزشی و معرفتی نگاه کنند ( مثل فیلم تلقین)؟ منظورم فیلم هایی است که بعضا خود جامعه غرب را هم نقد می کنند و فیلم های عمیقی هستند که از فضای ابر قهرمانی و تخیلاتی سینمای غرب به دور هستند. نکته ای رو که باید در نظر گرفت این هست که فیلم قابلیت ها و اقتضائاتی را دارد که بعضا یک کتاب یا یک سخنرانی ندارد. با این همه آیا شما دیدن این فیلم ها درست می دانید؟ ( از لحاظ شرعی و فقهی منظورم نیست.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فیلم مذکور را ندیدهام و بنده هم متأسفانه فرصت دنبالکردن فیلمهای غربی را ندارم. ولی همانطور که صاحبنظران این قضیه از جمله جناب آقای طالبزاده و رفقایی که بنده میشناسم؛ میفرمایند افراد متعهد و متفکر حاضر در جهان غرب با دغدغههای انسانی که دارا هستند، فیلمهای فاخری را به میدان آوردهاند که حتی اساس تفکر غربی را به نقد مبنایی کشیدهاند. موفق باشید
بسمه تعالی. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و احترام: آیا بر اساس این دو آیه از قرآن که می فرماید «الذی خلق فسوی» و «الذی قدر فهدی» نمیتوان نتیجه گرفت نظر جناب شیخ الرئیس که عالم، موجودی است که وجود دارد، و نه وجودی که این چنین موجودیت یافته است، صحیح میباشد؟ اگر طبق آیه خداوند خلق کرده و سپس هماهنگی بخشیده و یا تقدیر و اندازه گیری کرده و سپس هدایت کرده پس نظر جناب صدرا مبتنی بر نحوه وجود غلط و نظر جناب شیخ صحیح میباشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در آیه «الّذی خلق فسوّی» هم نظر در حضور خداوند است که به مخلوقات «وجود» میدهد. و جناب شیخالرئیس هم از این جهت منکر اصالت وجود نیست. آقای دکتر غلامحسین دینانی با اشاره به کلام مشهور ابن سینا که میفرماید: «ما جعل الله المشمشه مشمشه بل اوجدها» گوید: این کلام نشان دهنده این است که وی معتقد به اصالت وجود بوده است؛ اگرچه آن را به صراحت اعلام نکرده است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم در تفسیر قیّم المیزان بتوانید نکاتی را بیابید. ۲. در ظاهر، قضیه از این قرار است که میفرماید انسان بسترِ ظهورش در پایینترین درجه عالم یعنی عالم ماده بوده است که همان «طین» گفته میشود و در تبیین آن، عنوان «صلصال کالفخّار» به کار میبرد به معنی گل کوزهگری. و این در حالی است که به صورت «حمأ مسنون» یا لجنی در میآید که بستر رشد موجودات آلی خواهد بود و در اصطلاح زمینشناسی به آن زاپروپلهای پرکامبرین میگویند که منشأ تک سلولیهای اولیه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در زیارت و ملاقات امام معصوم و یا امامزاده، سلام به کسی میدهند که در محضر او هستیم و در زیارت فوق، در محضر حضرت علی اکبر «علیهالسلام» حاضریم و در خطاب به آن حضرت که پایین پای مبارک حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» دفن هستند، سلام میدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی نظام اسلامی آن بود که در حدّ ممکن طالبان را به نظام دولتی نزدیک کند و از تاریخ تحجّری که گرفتار آن هستند، نجات دهد. ولی نه طالبان توان چنین فهمی را دارند و نه آمریکا بنا دارد افغانستانی آرام در کنار ما شکل بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم مواردی است که اقتصاددانان باید نظر دهند که ضعفها از کجاها میباشد، چه اندازه از آن داخلی است و چه اندازه از آن مربوط به جنگ اقتصادی با غرب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نمیکند. زیرا آنچه هویت علمی داشته باشد، حتی علومی مثل ریاضیات، مربوط به نفس ناطقه میباشد. میماند که اگر انسان ابزار ارائهی آن را به هر دلیلی از دست بدهد، نفس نمیتواند آن را در عالَم بیرون ظاهر کند و یا ارائه دهد. مثل قوهی بینایی که مربوط به نفس ناطقه است. ولی اگر چشم از بین برود، نفس نمیتواند از آن قوه در دیدن پدیدههای خارج از ذهن خود استفاده کند. پیشنهاد میشود در این رابطه بحث «ده نکته در معرفت نفس» دنبال شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. طرح خلقت آدم در ۶ هزارسال پیش، سخن محکمی نیست که بتوان آن را به پای قرآن گذاشت. ۲. انسان کامل، مقامی است فوق عالم ماده که در زمانهای مختلف در شخصیت انبیاء باشرایط تاریخیِ آنها به ظهور میآید و در این تاریخ، در حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» ظهور دارد. ۳. نظریهی بیگبنگ بیشتر یک توهّم است و ما در مباحث زمینشناسی هیچ جایگاهی برای آن قائل نیستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. زیرا انسان در ذات خود، خدا را دارد و عواملی موجب این غفلت میشود که به آن حجابهای حضور خدا میگویند مثل مواردی که جنابعالی برشمردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در روایات بیشتر موضوع پرهیز را داریم. آیا تأمّل فرمودهاید از چه چیزهایی باید پرهیز کنید تا مشکل کم شود؟ موفق باشید