بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد به نظر من این یک حقیقت است که اکثریت مردم ایران دین منحرف را قبول دارند؛ یعنی برخی مسائل دینی را قبول دارتد و برخی را «قبول» ندارند. سوالم این است که آیا با چنین مردمی می شود زمینه سازی ظهور را انجام داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم ما در کلّیّت متوجه‌ی حقیقت هستند و به همین جهت به گفته‌ی آقای هانری کربن، مردم ایران توانستند بهترین وجه از اسلام که نظر به امامان معصوم را دارد، دریافت کنند. موفق باشید

27111
متن پرسش
سلام: اینکه می فرمایید مرگ هر کس از قبل تعیین شده است پس آن روایت که می فرماید حسنات مرگ رو عقب می اندازد چگونه تطبیق می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر مرگ، حکایت از آن دارد که در علم خدا معلوم است که مرگ هرکس در چه زمانی و در چه مکانی است. حال یا با اجل مسمّی که مثلاً ۸۰ سالگی است، و یا به اجل معلّق که به جهت غفلت‌ها، مثلاً ۷۰ سالگی است. موفق باشید

26804

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: اگر لطف بفرمایید ۱. وجه تمایز بین نبی و رسول را بفرمایید؟ ۲. و اینکه در سوال قبلی فرمودید که رسول سخن خدا را مستقیم یا غیر مستقیم به خدا می رساند؟ منظور از غیر مستقیم چیست؟ ۳. طبق سوال دوم آیا رسول می تواند پیامبر نباشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم که نبیّ سخن خدا را می‌گیرد، ولی مأمور ابلاغ به بقیه نیست. ولی چنانچه آن نبیّ، رسول هم باشد مأمورِ رساندن سخنان خدا به مردم نیز می‌باشد. به همین جهت قرآن در وصف بعضی از پیامبران مثل حضرت موسی «علیه‌السلام» می‌فرماید: «وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا» ولی در مورد مثلاً حضرت یحیی می‌فرماید: وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحينَ (۳۹/ آل‌عمران). ۲. منظورِ رسول، در جمله‌های عرفانی مثل آن‌که می‌گوییم فلانی که آن تذکر را به ما داد، خدا فرستاده بود. این غیر از بحثی است که در نکته‌ی قبل مطرح شد. ۳. نه. رسولی که منظور در قسمت اول مطرح شد، حتماً نبیّ است. موفق باشید

26009
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی نسبت به مبحث تحجر دینی در کتب تان چندین بار متذکر شدید و آن را خطری برای به ظهور آمدن تمدن ناب و نوین اسلامی دانسته اید و آن را مانع رویکرد اسلام ناب محمدی (ص) می دانید. آیا جریان تحجر امروز، هنوز به سبک حجتیه است یا جریانی مانند تشیع لندنی و سنی آمریکایی است یا اینکه خود انقلابی ها و حوزه ها و متدینین درگیر تحجر اند و بجای دین داری، صرفاً دین دان اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مشکل ، خودِ ماها هستیم که تعلق به انقلاب و رهبری داریم ولی وسعت لازم را در ارتباط با خود و دیگری نداریم، آن‌هایی که مهم نیستند آن‌ها بنای عناد و ندیدنِ انقلاب را با قرارگرفتن در بستر استکبار پیشه کرده‌اند. شاید عرایض اخیر در شرح سوره‌ی جاثیه، مطالب را روشن کند. موفق باشید

25997

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آقای دکتر عبدالکریمی، درباره مسئله نفوذ، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی که خب نزدیک دو دهه است در کشور ما مطرح شده و روش بحث و مناظره بوده و حتی از تعبیرات رهبر معظم انقلاب هم هست، مطالبی بیان کردند که کمی ذهن خودم رو هم درگیر کرده. ایشون به نحوی طرح مسائلی نظیر نفوذ و استحاله را ورود مباحثی امنیتی_پلیسی به درون عرصه اندیشه و فرهنگ می دانند و معتقدند اراده ای معطوف به حفظ قدرت توسط سیاسیون محسوب می شود و همچنین بیشتر یک امری که بدنبال حفظ بافت و ساختار تاریخی عقاید و ارزشها بجای درک درست جهان روز هست، قلمداد میشه و به نحوی میخواد این اندیشه ها که اتفاقا انسان ساخت و حاصل امر تاریخی است رو حقیقت و امری فراتاریخی و ازلی معرفی کنه و میان جهان روز و درک ما از آن فاصله ای احساس نمیکنه. این تلقی تا چه حد درسته؟ آیا واقعاً اموری مثل طرح و حساسیت به مبحثی عین نفوذ و جنگ نرم و... حاصل اموری ایدئولوژیک، سنت گرایانه، خلط مباحث فرهنگی و امنیتی بدور از درک درست عقلانیت مدرن و جهان امروزمان است و ما را از تعمق در مفاهیم عالی و حضور در جامعه جهانی، محروم می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان در طرح بعضی از موضوعاتی که می‌فرمایید تذکرات خوبی را مطرح می‌کنند، ولی جایگاهی برای انقلاب اسلامی و تاریخی که بنا است با انقلاب شروع شود و ما را از تنگناهای تاریخی که حاصل غربزدگی و تحجّرِ دینی است خارج کند، قائل نیستند. به نظرم بهترین تفکر، که تفکرِ تاریخی است در این زمانه، تفکر به جایگاه انقلاب اسلامی است که می‌تواند ما را در تاریخ خود قرار دهد و نسبت به آینده تصمیم درستی را در مقابل ما بگذارد. امید است آقای عبدالکریمی متوجه این امر بشوند. موفق باشید

25967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب خدمت شما ستاد گرانقدری که طی چند سال اخیر انس ویژه ای با مباحث تون پیدا کردم و در این ایام نوجوانی در یافتن مسیری بزرگ به وسعت جهانی که در آن هستم کتب شما توانست راهنمایی ام کند و البته از جهت خانوادگی و ارتباطی که با مادرم خانم پیراوی ونک داشتید، بیشتر ارادت و علقه عاطفی به ایشون پیدا شد و ارادت بیشتری به حضرتعالی پیدا کردم. استاد عزیز؛ مطلبی بشدت ذهنم رو درگیر کرده، اینکه چرا هنوز با وجود انجام عبادات و مراقبه های نفسانی، هنوز راه را پیدا نکردیم و قلبمان در راه قرار نگرفته و آن را در نیافته است. این را بدین جهت عرض می نمایم که در کتاب فعلیت یافتن باورهای دینی، فرمودید بزرگانی مثل امام، علامه طباطبایی، آیت الله قاضی در کمیت عبادات و انجام فرائض با متدینین ما آنچنان تفاوتی ندارند بلکه تفاوت آنها اینست که آنها راه را می یابند و قلبشان آن راه را در می یابد و لذا از گذشته و آینده که عدم است رها شده و حال را در می یابند که وجود دارد و انسان را از حجاب زمان رها می کند. این ره یافتگی و یافتن آن راهی که ما را از حجاب زمان رها می کند، چرا هنوز با وجود آن عبادات و مراقبه ها یافت نشده و ما سرگردانیم؟ آیا علتش این است که هنوز روح عبادات و هدف حیات زمینی را نیافته ایم یا اینکه هنوز جهان را به وسعت وجودی خود معنا نکرده ایم یا علت دیگری در میان است؟ التماس دعا؛ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه می‌گویی پسر؟! مثل آتشفشان شده‌ای و خودت هم نمی‌دانی. «به کجا چنین شتابان؟». «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». بحمداللّه در خانواده‌ای این‌چنین با طمأنینه و با سابقه‌ی دیانتِ دیرین، به طلوع آمده‌ای و به خوبی در زیر سایه‌ی مادری آن‌چنین حکیم و گشاده‌فکر روزگار می‌گذرانی. کم نداری. من نمی‌دانستم این آقای برمکی که ما را بمبارانِ سؤالات خود کرده است، شما هستید؟!! کمی به دورِ اندیشه‌ی مادرت که استادی است ارزشمند با آثاری اندیشمندانه، بچرخی، آن راه که به دنبالش هستی، به ظهور می‌آید، ولی مناسبِ این تاریخ. تا حقیقت را در آینه‌ی انقلاب اسلامی به تماشا بنشینی و با آن مأنوس باشی. موفق باشید

24479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد بزرگوار در کتاب شریف تحف العقول نقل شده از امام صادق علیه السلام که «...شرارکم الذین لایقرؤون القرآن الا هجرا...» منظور از «هجرا» را لطفا در صورت امکان توضیح فرمایید. متشکرم و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت آن باشد که چرا قرآن را فقط در مواقعی که گرفتار مشکلات و هجر هستیم می‌خوانیم و از اُنس دائمی با آن غفلت داریم. موفق باشید

34506
متن پرسش

اعتکاف و طلب وارستگی برای حضور تاریخی انقلاب اسلامی

در زمانه‌ای که امور و پیشامدها از اراده انسان پیشی گرفته این نه انسان است که در تاریخ سکنی می‌گزیند بلکه تاریخ است که بر انسان غلبه یافته. تاریخ بر آدمیان ساکن شده شاید انتظار سکنی گزیدن در عین طلب وارستگی برای انسان راه نجاتی باشد برای یافتنِ بودنی بس متعالی در حضور تاریخی انقلاب اسلامی و تاریخ سازی ما سکنی گزیدن و خانه خدا، شاید در این برهه از تاریخ انقلاب که سال‌ها از سرچشمه وجودیش که همان امام رحمت الله علیه است و عالم دینی که با خود به پا کرد فاصله گرفته و غلبه بیش و بیش تر غرب زدگی و بی سامان شدن کارها و ارزش‌ها و بنیان‌های زندگی و تاریخ بر زندگی مردمان و دور شدن ما از آن خودهای اصیلی که در پیشامد دفاع مقدس و مادرانگی مادرانی که در آغوششان حاج حسین‌ها و حاج قاسم‌ها و حسن باقری‌ها و مهدی باکری به وجود آمد، شاید معتکف‌شدن خلوت گزیدن با جلوات حق همان انتظار وارستگی است برای پیدا کردن حضور تاریخی انقلاب اسلامی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همراهی با نوشته حکیمانه سؤال شماره 34505 کاربر محترمی که عنوان آن «ماه رجب و عبور از سکرات نیهیلیسم» نهاده شد؛ عرض شد حقیقتاً ماه رجب نسیمی است که گویا از یک طرف خود ما را به خودمان برمی‌گرداند و از طرف دیگر، ما را با خدایِ گمشده‌مان آشنا می‌کند و این از جهتی همان مطلبی است که به گفته شما اعتکاف نوعی طلب وارستگی برای حضور تاریخی انقلاب اسلامی خواهد بود زیرا آن‌گاه که حضرت حق در ماهی که آن را به خود نسبت داد، به سوی بندگانش رُخ بنمایاند؛ عملاً ما را در تاریخی که اراده کرده است تا تاریخِ نفیِ استکبار باشد، مستقر می‌کند و از ظلماتِ بی‌تاریخی رهایی‌مان می‌بخشد. این‌جا است که با تمام استقرار نسبت به هر آنچه پیش آید، وارستگی پیشه خواهیم کرد، امری که در شخصیت مقام معظم رهبری «حفظه‌الله‌تعالی» احساس می‌کنید. حال مائیم و اعتکافی که در پیش است یعنی حضور در آغوش خدایی که تا آن‌جا بر سر غیرت آمده است که این‌همه اراده به بی‌آبروکردنِ دشمنان انقلاب کرده است و ما را دعوت کرده است تا این بصیرت را که اصیل‌ترین بصیرت است، عطایمان کند. و در این تاریخ و در این زمانه، این بزرگ‌ترین نتیجه اعتکاف امروزین است. موفق باشید       

33230

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من یک دختر ۱۷ ساله هستم. با توجه به اینکه شرایط جهان به هم ریخته هست و ممکن است در آینده ای نزدیک با مشغله های زیادی روبه رو شوم و در خانواده نیز مسئولیت گرانی بردوش دارم و فرصت مطالعه و تحقیق زیاد ندارم و هیچ یک از مبانی اعتقادی و دینی ام محکم نیست و دچار شک و شبه‌ی زیادی هستم کدام سخنرانی ها و کتاب ها و توصیه هایتان می‌تواند نزدیک ترین مسیر برای رسیدن به اعتقادات و ایمان محکم و درست باشد و بنده را به زودترین وقت ممکن به امام زمان برساند. تشکر خدا نگهدار

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در معارفی مثل مباحث «معرفت نفس» از یک طرف و حضوری جدّی و امیدوارانه در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی، إن‌شاءالله کارساز است. پس از مطالعه کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که هر دو روی سایت هست، مباحث اخیری که تحت عنوان «نگاهی پدیدارشناسانه به رخداد کربلا» شده است، بزنید. https://lobolmizan.ir/sound/1027 موفق باشید

33114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: برای کسی که بتازگی وارد عرصه مربی‌گری در حلقات صالحین مساجد شده چه توصیه‌هایی می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث‌های مربوط به «معرفت نفس» إن‌شاءالله مفید خواهد بود. پیشنهاد می‌شود جهت ابتدای امر با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع شود. موفق باشید

32636
متن پرسش

سلام علیکم: آیا براستی دولت و حکومت اسلامی ان شاءالله نباید به جایی برسد که فراغت، زمینه و فرصت عبادت را در ماه سرنوشت سازِ رمضان برای مسلمین مهیا کند تا آنها در این ماه اینطور که الان هست، عادی و مانند ماه های دیگر درگیر کار و روزمرگی دنیوی و اداری نباشند و چند صباحی مشغول ساخت آخرت خود باشند؟! آنچنان که حضرت سجاد سلام الله علیه به خدا عرضه می دارد: اللهم ارزقنی فراغا فی زهاده؟ آیا روزی عقل جامعه اسلامی به جایی نخواهد رسید که تعطیلات نوروزی خود را به تعطیلات رمضانی تبدیل کند؟! نه مانند دولت کنونی که بعد از دو سال و نیم تازه در ابتدای این ماه شریف یاد بازگشایی کامل مدارس می افتد و ضمن ایجاد مشغله فکری برای خانواده های مومن و مقید، ناخواسته عرصه را برای روزه اولی های کودک خصوصا دختر تنگ می‌کند تا آنها با زدن ماسک از ابتدای صبح تا ظهر خصوصا در مناطق گرم کشور توان روزه داری را از دست بدهند و محروم شوند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که ما در این زمانه در شرایط بحرانی هستیم و هنر انسان مؤمن و فرهیخته، شناختن زمانه است. همان‌طور که امام صادق «علیه‌السلام» مى‏ فرمايند: «قَالَ فِى حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ عَلَى‏ الْعَاقِلِ‏ أَنْ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ»[1]در دستورهاى حكيمانه‏ آل داود چنين آمده است كه وظيفه ‏ى انسان خردمند است كه زمانه ‏ى خويش را بشناسد. زيرا در شناخت زمانه است كه انسان مى‏ تواند برنامه ‏ريزى صحيح داشته باشد و قدم به قدم كارها را جلو ببرد تا به مقصد نهايى برسد و نيز مى ‏فهمد در كجاى تاريخى كه پشت سر گذاشته و يا بايد به آن برسد، قرار دارد. مثلًا مى‏ فهمد هنوز به آن مرحله ‏اى نرسيده ‏ايم كه بتوانيم از غرب‏زدگى خود آگاه شويم و عزم عبور از آن را پيدا كنيم. حضرت صادق «علیه‌السلام» مى‏ فرمايند: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس»[2] آن‏كس كه نسبت به زمان خود عالم باشد، امور نامعلوم به او هجوم نمى‏ آورد. انسان‏هايى كه روح زمانه ‏ى خود را نشناسند در خلأ تحليل فرو مى‏ افتند و در مقابل امورى كه باور نمى ‏كردند پيش آيد، تحليل ندارند. در حالى‌‏كه اگر انسان روح زمانه‏ خود را بشناسد مى‏ پذيرد كه بالاخره ما بايد منتظر چنين موضع‏گيرى توسط مردم مى‏ بوديم و بايد مى‏ دانستيم نخبگان ملت تا كجاها با مردم انقلابى همراهى مى‏ كنند و از كجا متوقف مى‏ گردند. رهبران بزرگ با توجه به همين امر است كه بر اساس توانايى ملت، مردم را جلو مى ‏برند و با نخبگان نيز مدارا مى ‏كنند و از مردودشدن بعضى از نخبگان جا نمى‏ خورند. آيا وقتى علوم انسانى موجود در دانشگاه ‏هاى ما انسانى را تعريف مى ‏كنند كه آن انسان هيچ سنخيتى با اهداف انقلاب اسلامى در خود احساس نمى‏ كند نبايد منتظر رويكرد تحصيل‏كردگان به كانديدايى شد كه اصالت را به غرب مى‌‏دهد؟ آگاهى به اين امر كه در زمانه‏اى قرار داريم كه علوم انسانى‏‌اش اين‏چنين است موجب مى ‏شود كه منتظر آنچنان حادثه ‏اى باشيم و به صورتى زيربنايى نسبت به علوم انسانى اسلامى فكرى بكنيم تا آينده از آن انقلاب اسلامى باشد.

با توجه به مطالب فوق باید مواظب بود با نظر به آرمان‌ها، از تنگناهای تاریخی خود غفلت نکنیم وگرنه انتظارات‌مان غیر واقعی می‌شود و زحمات و تلاش‌های دولتی که از جنس انقلاب و آرمان‌های انقلاب است؛ درست دیده نمی‌شود. موفق باشید

 

[1] ( 2)- الكافى، ج 2، ص 116.

[2] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 27.

32480
متن پرسش

باعرض سلام خدمت استاد عزیز: خواستم نظر شما رو در مورد این جمله از پیام رهبر انقلاب خطاب به نشست انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا بدونم. «رویدادهای سیاسی و نظامی این روزها، بخشی از پیچ تاریخی جهان است» به نظر شما بحران اوکراین هم جزیی از پیچ تاریخی امروز جهان هست؟ اگر بله، دلیل خودتون رو هم بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شرایط، شرایط تقابل جبهه‌های جهان مدرن است با هر آنچه در اختیار دارند اعم از اسلحه‌ها و رسانه‌ها. و این حکایت از آن می‌کند که در جهان مدرن، انسان‌ها نمی‌توانند در کنار همدیگر باشند. لذا یا «ناتو» باید روسیه را از میان بردارند، یا روسیه «ناتو» را از کار بیندازد. و این‌جا است که با انقلاب اسلامی جهان دیگری در حالِ به ظهورآمدن است که نه این است و نه آن. و بحمدلله این نکته در حال برجسته شدن است و مردمان جهان با ناامیدی نسبت به موقعیت خود در حال هجرت به جهان دیگری هستند که امور قدسی در آن مدّ نظرها می‌باشد و این‌جا است که خود به خود حضور تاریخی انقلاب اسلامی تذکری است برای همگان تا معلوم شود امکان بودنی غیر از بودنِ زندگی سکولار در پیش است به هر شکلی که می‌خواهد باشد. عمده آن است که امکان ادامه زندگی در جهان مدرن برای بشرِ این دوران، به انتها رسیده است. موفق باشید.

32396
متن پرسش

در زمان هخامنشیان، داریوش یکم ادعا می کرد که اهورامزدا ایشان را به پادشاهی انتخاب کرده و جنبه دینی به حکومت خود می داد، حال برای ما باور چنین امری سخت است. آیا ولی فقیه نوعی بدعت توسط شیعیان نمی باشد؟ منشا انتخاب شخصی به عنوان ولی فقیه چیست؟! آیه صریح و واضح قرآن، امام معصوم!...منشا چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان دین در رابطه با «ولایت فقیه» مفصلاً بر مبنای آیات و روایات و دلایل عقلی سخن‌ها گفته‌اند. بنده مختصری از سخنان آن بزرگان را در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «مبانی حکومت دینی» عرض کرده‌ام که ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

مباني حكومت دينـي

در رابطه با جايگاه انقلاب اسلامي دو نکته را بايد مدّ نظر داشت؛ يک نکته در مورد جايگاه آن به عنوان نظام ديني، در مباني عقلي و شرعي است و نکته‌ی ديگر جايگاه تاريخي و اهدافي است که دنبال مي‌کند. در رابطه با مباني عقلي و شرعي نظام ديني به طور مختصر مي‌توان موارد زير را برشمرد:

1- در مباحث عقلي اين نکته روشن است که در هر موضوعي همواره مقام وحداني، عامل حفظ و بقاي جنبه‌هاي كثرت در آن موضوع است، مثل روح انسان که به عنوان مقام وحداني عامل حفظ و بقاي بدن است و تا نظر به بدن دارد مانع مي‌گردد تا بدن متلاشي شود و بين سلول‌هاي آن گسستگي ايجاد گردد.

از آن جايي که جامعه عبارت است از مجموعه‌اي از افراد که جهت رفع حوائجِ خود کنار هم آمده‌اند، اگر از طريق پذيرش حکم حضرت اَحد به مقام وحدت متصل نشود، نمي‌تواند داراي بقاء و حياتِ حقيقي باشد و به مقصدي که به دنبال آن است دست ‌يابد، بلكه حياتش دروغين و انسجامش وَهْمي خواهد شد. مثل بدن مرده‌اي است كه به واقع انسجام و يگانگي حقيقي ندارد و در آن صورت اعضای آن در اختيار يك هدف واقعي قرار نمي‌گيرد و زماني نمي‌گذرد که متلاشي مي‌شود. پس بايد نظام اجتماعي انسان‌ها، همچون نظام فردي‌شان، تحت تدبير و حاكميت حضرت «اَحد» باشد تا به ثمره‌ي حقيقي دست يابد و بر اساس قاعده‌ي ارتباط کثرت‌ها به وحدت، ادامه‌ي حيات متعالي در آن فراهم باشد.

2- خداوند در سوره‌ي شوري آيه‌ي 9 مي‌فرمايد: «فَاللّهُ هُوَ الْوَليُّ» يعني فقط خدا «وليّ» است و لذا فقط حكم خدا بايد در امور انسان‌ها - اعم از امور شخصي و اجتماعي- حاكم باشد، و هرگونه حاكميتي در امور انسان‌ها كه مظهر حكم خدا نباشد، خلاف واقعيت جاري در هستي است.

3- براي حاكميت حكم خدا بر انسانِ مختار، «نبي» و «امام» نياز است. پس نبي و امام آينه‌ي نمايش حكم خداونداند و هيچ چيزي از خود ندارند، مثل آينه كه صِرفاً حكايت‌كننده و نمايش‌دهنده‌ي وجود شخصي است كه در مقابل آن است. در همين راستا امام باقر(ع) مي‌فرمايند: «بَلْ قُلُوبُنَا أَوْعِيَةٌ لِمَشِيَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ شِئْنَا»[1] قلب هاي ما ظرف خواست و مشيت خداوند است چون او بخواهد ما مي خواهيم.

4- در زمان غيبتِ امام زمان(عج) براي اين‌كه رابطه‌ي انسان‌ها و جامعه با حضرت اَحد قطع نشود و حكم خدا در امور انسان‌ها - اعم از امور شخصي و امور اجتماعي- جاري و حاكم باشد، ضرورت دارد يك كارشناسِ كشف حكم خدا از طريق كتاب و سنت، در صحنه‌ي مديريتِ بالاي جامعه باشد تا اين نياز برآورده شود و جايگاه مراجعِ صاحب فتوي در امور فردي و وَليّ فقيه در امور اجتماعي بر همين مبنا است.

5- خدايي كه براساس حكمت بالغه‌‌اش هيچ نيازي را بي‌جواب نمي‌گذارد و بر همين اساس پيامبر و امام را براي بشر مي‌پروراند[2] در زمان غيبت امام زمان(عج) چون جامعه نياز به يك فقيه اَعْلم و شجاع و متقي دارد، اين چنين فقيهي را هم مي‌پروراند. حالا وظيفه‌ي مردم این است که از طريق خبرگان فقيه‌شناس او را كشف نمايند و اگر افراد در اين مورد حساسيت لازم را به‌کار نگيرند و تلاش نكنند، گرفتار حاكماني مي‌شوند كه افكار و خواست‌هاي خودشان را بر مردم حاكم مي‌كنند. در حالي كه فقيه، حكم خدا را بر جامعه حاكم مي‌كند، حکمي که مطابق فطرت همه‌ي انسان‌ها است و تمام ابعاد وجودي انسان را رشد مي‌دهد.

امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه» در کتاب ولايت فقيه با استدلال به لزوم وجود مؤسسات اجرايي و ضرورت اجراي احکام اسلام و ماهيت و کيفيت قوانين اسلام (احکام مالي، احکام دفاع ملي و احکام احقاق حقوق و احکام جزايي) و لزوم وحدت بين امت اسلام و ضرورت قيام علما براي نجات مردم مظلوم و محروم و همچنين با استناد به سنت و رويّه‌ی رسول اکرم(ص)و رويّه‌ي امير مؤمنان علي بن ابيطالب(ع)و... بر ضرورت تشکيل حکومت اسلامي در عصر غيبت تاکيد کرده و مي‌فرمايد: «اکنون که دوران غيبت امامu پيش آمده و بناست احکام حکومتي اسلام باقي بماند و استمرار پيدا کند و هرج و مرج روا نيست، تشکيل حکومت لازم مي آيد. عقل هم به ما حکم مي‌کند که تشکيلات لازم است... اکنون که شخص معيني از طرف خداي تبارک و تعالي براي احراز امر حکومت در دوره‌ي غيبت تعيين نشده است، تکليف چيست؟ آيا بايد اسلام را رها کنيد؟ ديگر اسلام نمي خواهيم؟ اسلام فقط براي دويست سال بود؟ ...يا اين‌که حکومت لازم است، و اگر خدا شخص معيني را براي حکومت در دوره‌ی غيبت تعيين نکرده است، لکن آن خاصيت حکومتي را که از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب الزمان(عج)موجود بود براي بعد از غيبت هم قرار داده است. اين خاصيت که عبارت از علم به قانون و عدالت باشد در عده‌ی بيشماري از فقهاي عصر ما موجود است. اگر با هم اجتماع کنند، مي توانند حکومت عدل عمومي در عالم تشکيل دهند. اگر فرد لايقي که داراي اين خصلت باشد به پا خاست و تشکيل حکومت داد، همان ولايت را که حضرت رسول اکرم(ص)در امر اداره‌ی جامعه داشت دارا مي باشد، و بر همه‌ي مردم لازم است که از او اطاعت کنند».[3]

امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه» در کتاب البيع مي فرمايند: «همان دلايلي که لزوم امامت را پس از نبوت اثبات مي‌کند، عينا لزوم حکومت در دوران غيبت حضرت ولي عصرg را در بر دارد... آيا مي توان تصور کرد که آفريدگار حکيم، امت اسلامي را به حال خود رها کرده و تکليفي براي آنان معين نکرده باشد؟ و آيا خردمندانه است که بگوييم خداوند حکيم به هرج و مرج ميان مسلمين و پريشاني احوال آنان رضا داده است؟ و آيا چنين گماني به شارع مقدس رواست که بگوييم حکمي قاطع جهت رفع نيازهاي اساسي بندگان خدا تشريع نکرده است تا حجت بر آنان تمام شده باشد؟»[4]

آري، لزوم حکومت به منظور بسط عدالت و تعليم و تربيت و حفظ نظام جامعه و رفع ظلم و حراست مرزهاي کشور و جلوگيري از تجاوز بيگانگان، از بديهي ترين امور و واضحات عقل است، بي آن‌که بين زمان حضور و غيبت امام و اين کشور و آن کشور فرقي باشد.

آيت الله العظمي بروجردي به طور منظم و منطقي بر اثبات ولايت فقيه استدلال عقلي کرده و در بين کلمات خويش صراحتاً از نصب فقيه براي سرپرستي جامعه‌ی اسلامي سخن گفته است.ايشان، در باره‌ی اثبات ولايت فقيه و بيان ضوابط کلي و شئون و حدود ولايت مي فرمايند:

اولا: در جامعه اموري وجود دارد که مربوط به فرد خاصي نيست بلکه از امور عمومي اجتماعي است که حفظ نظام جامعه بدان وابسته است، نظير قضاوت، سرپستي اموال غايب و ناتوان و مجهول المالک، و حفظ نظام داخلي جامعه و پاسداري از مرزها و دستور جهاد و دفاع هنگام هجوم دشمنان و مشابه آن که با سياست مُدُن مرتبط است.اين امور از مواردي نيست که هر شخصي مستقلا بتواند عهده دار آن گردد، بلکه از وظايف سرپرست جامعه و آن کسي است که زمام امور اجتماعي مردم به دست اوست.

ثانيا: براي کسي که قوانين اسلام و ضوابط آن را بررسي کند، ترديدي باقي نمي ماند که اسلام دين سياسي، اجتماعي است و احکام آن به اعمال عبادي شرعي محض که هدف آن، تکامل فرد و تامين سعادت اخروي است منحصر نيست، بلکه اکثر احکام آن مربوط به امور سياسي و تنظيم اجتماع و تامين سعادت دنياي مردم است.مانند احکام معاملات و سياسات و جزاييات از قبيل حدود و قصاص و ديات و احکام قضايي، و مالياتهايي نظير خمس و زکات که حفظ دولت اسلام متوقف بر آن است.به همين خاطر علماي خاصه و عامه اتفاق نظر دارند که در محيط اسلام وجود سياستمدار و رهبري که امور مسلمانان را اداره کند ضروري است بلکه از ضروريات اسلام است.هرچند در خصوصيات و شرايط او و چگونگي تعيين او از سوي رسول اللهf يا با انتخاب عمومي، اختلاف نظر دارند.

ثالثا: بي ترديد سياست بلاد و تامين جهات اجتماعي در دين اسلام جداي از جهات روحاني و شئون مربوط به تبليغ احکام و ارشاد مسلمانان نيست، بلکه از همان صدر اسلام سياست با ديانت در هم آميخته و سياست از شئون ديانت محسوب مي شده است.رسول الله(ص) شخصا به تدبير امور مسلمانان مي پرداخت و امور آنان را سياست‌گزاري مي‌کرد و مسلمانان براي حل و فصل خصومت‌هاي خويش به وي مراجعه مي‌کردند. پس از آن حضرت نيز سيره‌ي خلفاي راشدين و غير راشدين و امير المؤمنين(ع) به همين منوال بود. آن حضرت پس از تصدي ظاهري خلافت، امور مسلمانان را تدبير مي‌کرد و براي ولايات، قاضي و حاکم منصوب مي‌فرمود.[5]

اين است مباني عقلي و شرعي حکومت ديني.

 

[1] - بحار الأنوار ، ج‏52، ص 51.

[2] - در راستای پرورش انسانی که حکم خدا را در جامعه جاری کند در مورد رسول خدا، حضرت علي(ع) در خطبه‌ي 193 مي‌فرمايند: «...وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ.(ص)مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِم و مَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَيْلَهُ وَ نهارَهُ» از همان لحظه‌اي كه پيامبر(ص) را از شير گرفتند، خداوند بزرگ‌ترين فرشته‌ي خود را مأمور تربيت پيامبر كرد تا شب و روز، او را به راه‌هاي بزرگواري و راستي و اخلاق نيكو راهنمايي كند.

[3] - به کتاب ولايت فقيه(حکومت اسلامي)، امام خميني، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1373، ص 39- 40 رجوع شود.

[4] - به کتاب البيع، امام خميني،  مؤسسه اسماعيليان، ج 2، ص 461- 462 رجوع شود.

[5] - به کتاب البدر الزاهر في صلوة الجمعه و المسافر، حسينعلي منتظري، (تقرير لما افاده آيت الله العظمي حاج آقا حسين بروجردي طباطبائي)، ص 52- 57 رجوع شود.

31941

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد پیرو سوال ۳۱۹۰۳ ممکنه کمی هنر گشودگی رو باز بفرمایید چاره کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد بنا شد در نگاه عرفان اسلامی افق حضور برایتان گشوده شود. پس باید در آن مسیر قدم بگذارید. موفق باشید

31934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد گرامی: با وجود مطالعه کتب اعتقادی و آشنایی نسبی با براهین اثبات وجود خداوند سبحان، همچنان گرفتار یک شک درونی درباره ی وجود خداوند سبحان و عالم غیب هستم. گاهی اوقات آرزوی مشاهده یک معجزه می کنم ولی حتی می ترسم با وجود مشاهده معجزه هم شکم از بین نرود. چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «گوشم شنید قصه محبوب و مست شد / کو سهم چشم؟ دیدنِ محبوبم آرزوست». از این جهت می‌توان گفت جان انسان می‌طلبد که قلبش به باور بنشیند. به نظر بنده زیارت ائمه معصومین «علیهم‌السلام» که مجسمه‌های ایمان هستند، مؤثر خواهد بود. موفق باشید

31850

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: چندی پیش سوالی خدمت شما ارسال کردم با نهایت سپاس از شما، طلبه هستم در قم و از بودنم نارضایتی دارم و شما فرمودید: همانطور که علامه حسن زاده فرموده اند که اگر خود را با معارف آشنا نکنیم گمراه می شویم و امر فرمودید تعمق در دین را داشته باشم درخواست از شما اینست که بفرمایید چه اعمالی و کتبی و... را پیش بگیرم. عاقبت بخیر ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار دروس رسمی حوزه پس از دنبال‌کردن بحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و بحث «برهان صدیقین» از کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن دو کتاب، ابتدا سراغ بحث سوره‌های زمر و عنکبوت و آل‌عمران بروید همراه با شرح صوت آن‌ها تا إن‌شاءالله راه شما به سوی تفسیر المیزان باز شود و در دل آن، قرآن برایتان گشوده گردد.  موفق باشید

31595

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من به یه مرحله ای رسیدم که کل اعتقادات عرفانی و معنویم برام بی معنی شدن چون تجربه هام بیشتر شدن. مثلا قبلاها راحت می‌گفتم «توکل بر خدا» و یه کاری رو انجام می‌دادم و مطمئن بودم خدا کمکم میکنه. ولی الان دیگه این کلمه برام معنی خاصی نداره و فقط تلاش رو مهم میدونم‌ میگم قرآنم گفته «لیس للانسان الا ما سعی» خیلی وقته قرآن رو نمیخونم و هر بارم میام بخونم نمیتونم ادامه بدم. عقلانیت و محاسبه گری تو همه چی برام مهمترین مساله شده. مطالعه کتب مختلف غربی رو در اولویت میدونم و می‌بینم اونا هستن که مشکلات ما رو میتونن حل کنن نه کتابایی مثل کتب شما یا علی صفایی. ببخشید که رک میگم ولی به نظر من بعد چند سال سروکله زدن با مباحثتون فهمیدم مطالعه مداوم مباحث امثال شما آدم رو میبره تو خلسه و نداشتن کنشگری فعال و در لحظه در سطح جامعه و زندگی فردی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بنده هم سعی می‌کنم نسبت به نگاه متفکران جهان غرب بیگانه نباشم. ولی امید است به هر صورت هر تصمیمی که گرفته‌اید افقی باشد برای حضور بهتر جنابعالی در جهانی که بشر امروز در آن بسر می‌برد. موفق باشید

31592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: در بحث عرفان نظری فرمودید با توجه به بحث انسان کامل که انسان کامل در مراتب پایین حاضر و آن مرتبه را ادراک حضوری می کند حدیثی هم از امام علی علیه السلام آوردید که به رو میله فرمودند با مریضی شما مریض می‌شویم الاخر با توجه به این بحث جنابعالی که مرتبه کامله در مرتبه دانیه به کامل هی و نازل هی حاضر است بنده این را با بحث ده نکته که فرمودید نفس در مراتب خودش حاضر است مثلاً وقتی می بیند می گوید من دیدم یعنی ذات نفس به کامله و نازله در مرتبه نازله حاضر است و مدرک مرتبه نازله خود است خوب آیا می توان گفت خداوند هم این‌گونه در مرتبه نازل حاضر است؟ مثلاً در مرتبه عالم ماده که عالم تغییر است خداوند تغییر عالم ماده را ادراک می کند یا مثلاً تخیل انسان که یک مرتبه از مراتب وجود است حال چه تخیل خوب چه تخیل آزاردهنده و وهمی به هر حال مرتبه ای از وجود است آیا خدا هم در مرتبه این تخیل وهمی ما حاضر است و مدرک این تخیل مااست همچنان که ما این تخیل را خودمان داریم ادراک می کنیم خدا هم این گونه که ما ادراک می کنیم ادراک می‌کند ما از تخیل خودمان اذیت می‌شویم. ممنون می‌شوم اگر توضیح مفصل دهید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت حق هر جا که بهره ای از وجود هست و اسمی از اسماء او در صحنه می‌باشد، در آن‌جا حاضر است. ولی توهّمات «عدم»‌اند و نسبتی با وجود ندارد که خداوند آن‌جاها حاضر باشند. موفق باشید

31304

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پدرم به تازگی فوت کرده و اهل نماز نبود، چنانچه نمازها و روزه هایش قضا شود آیا از عذاب مصون است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر قصد انجام آن اعمال را داشته‌اند و کوتاهی کرده‌اند، امید است که مؤثر باشد. موفق باشید

31225
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با برهان صدیقین چندتا سوال برام پیش اومده: ۱. در کتاب فرمودید که هر درجه از وجود، عین همان درجه از علم، حیات، قدرت و... هست. سوالم اینه: یعنی هر درجه از وجود، متناسب با درجه ی وجودیش جامع تمام اسماء و صفات خداست؟ اگر بله؛ پس چرا فقط می‌گوییم انسان جامع تمام اسماء و صفات الهی است؟ در صورتی که بقیه موجودات هم هستند. منتها هر موجودی راست خودش جامع تمام اسماء است که البته انسان قابلیت ظهور تامِ تمام اسماء را دارد. ۲. یه چیزی از این برهان برداشت کردم و اونم اینه که: خدا اگر بخواهد قیامت برپا کند، آیا درست است که بگوییم قیامت به وسیله مظهر تام خدا که حضرت مهدی (عج) باشد انجام می‌شود؟یعنی این اراده حضرت مهدی (عج) است که قیامت برپا می‌کند که البته این اراده تجلی تام اراده الهی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نکته درستی می‌فرمایید ولی عنایت داشته باشید انسان محل ظهور کمالات الهی می‌تواند باشد زیرا مختار است و خلیفه الله در زمین است ولی سایر موجودات مطابق مرتبه خود محل ظهور اسم یا اسمایی می‌باشند. ۲. برپاییِ قیامت امری است تکوینی که بحث آن در «حرکت جوهری» شده است. موفق باشید

31170

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. برای اینکه روزی وسیع شود آیه قرآن خاصی یا عمل خاصی سراغ دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند می فرماید: «اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» و لذا با تکرار این آیه امیدوار می شوید که حضرت حق تنهایتان نگذاشته است. در ضمن، صدقه دادن و خوش خلقی و صله رحم رزق را وسیع می کند. موفق باشید

30854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: به استحضار جنابعالی می‌رساند مطابق تحقیق مرحوم آقای حسین حسینی تهرانی که در بعضی از آثارشان آورده اند زیادتی دعای عرفه امام حسین (ع) در مفاتیح متعلق به ایشان نبوده و در نسخه خطی کتاب اقبال موجود نیست، بلکه این دعا مربوط به یکی از عرفاست که ایشان نام می‌برند و می‌گویند طبق مذاق صوفیه است و مرحوم حاج شیخ عباس نمی‌بایستی این را به کتاب اقبال نسبت می‌داده و می‌گویند خواندن آن خوبست ولی از امام حسین (ع) نیست. اگر کتابی‌که ایشان به مطلب اشاره می‌کنند مورد نیاز است بفرمایید تا بگردم و پیدا کنم چون چند سال قبل این‌را دیدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان این مطلب هستم. ولی به گفته آیت الله جوادی آن‌قدر آن قسمت دارای مضامین بلند است که باید گفت در هر حال ریشه در معارف اهل‌البیت «علیهم‌السلام» دارد هرچند که مسلّم مربوط به آن مناجات که حضرت در روز عرفه عرضه داشتند، نیست. موفق باشید

30747

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سوال ۱. اگر بر این باوریم که سنت های الهی حاکم بر عالم غیر قابل تغییر هستند و یکی از این سنت ها همواره نسبت و ربط انسان با پروردگار خویش بوده است پس چرا ما در تعالیم و وظایف یومیه ادیان الهی دیگر مانند یهودیت و مسیحیت نماز به آن معنایی که در اسلام داریم وجود ندارد؟ ۲. صحیفه سجادیه آیا سند معتبر و متقنی برای اینکه از جانب معصوم رسیده است دارد؟ سند آن چیست؟ و اینکه اگر نهج البلاغه توسط عده ای از شیعیان حین خطبه امام مکتوب می‌شده سوالم این است که مناجات امام سجاد که غالبا در خفا بوده و بعید می‌دانم در آن شرایط تاریخی و فشار بنی امیه ایشان رابطه آزادی با شیعیان داشته بودند؛ این ابهام می‌ماند که این ادعیه چگونه ثبت و ضبط شده و به ما رسیده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ملاک، عبودیت است بر اساس شریعتی که هر دینی برای خود پذیرفته است. ۲. تا آن‌جا که به یاد دارم سند صحیفه به فرزندشان زیدبن‌علی می‌رسد و ظاهراً جناب زید مناجات پدرشان را ضبط کرده و پس از مدتی با اتفاق خاصی که پیش آمده، صحیفه پیدا شد که داستان آن مفصل است. موفق باشید

30704

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطفا نظرتون را در این رابطه بفرمایید. نه به لغو قانون سقط ‌درمانی در طرح جوانی جمعیت - https://www.farsnews.ir/my/c/57581
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه‌ی غربال‌گری جنین، امر مشکوکی است و بعضی از صاحب‌نظران معتقدند پشت این جریان، علاوه بر پروژه‌ی تقلیل جمعیت، منافع عده‌ای پنهان است. شواهد زیادی هست که از نظر آقایان، جنین ناقص‌الخلقه بوده است و پس از تولد هیچ اثری از آن ادعا به چشم نیامده. موفق باشید

30670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد اون حدیث که می‌فرماید سه هفته بدون عذر و متوالی نماز جمعه رو نباید ترک کرد، در زمان ما هم که ائمه جمعه غالبا صاحب تحلیل و حرفای عمیق نیستن هم باید عمل بشه؟ ما بعد از خطبه ها به علم و تحلیلمون اضافه نمیشه و فقط باید بزور صبر کنیم تموم بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثر فقها می‌فرمایند ظاهراً این روایات به اعتبار وجوبش، مربوط به حاکمیت رسول خدا و ائمه‌ی معصوم «علیهم‌السلام» می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی