بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد ما توی یه آپارتمانیم. این هفته همسایه یه پارتی با صدای شدید برگزار کرد. من می خواستم برم بهشون تذکر بدم ولی همسرم اجازه ندادن. همین طور ناراحتم. نمیدونم چیکار کنم‌ خونه و بدن من همزمان می لرزید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قاعده‌ی زندگی در کنار همدیگر، رعایت حقوق یکدیگر می‌باشد. شاید اگر از طریق یک نامه‌ی دوستانه تذکر داده شود که رعایت حقوق دیگران شرطِ بلوغ انسانِ اجتماعی است؛ بد نباشد. موفق باشید

32809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام و خدا قوت: در رابطه با تفسیر المیزان بنده مدتی هست شروع کردم و جلد اول صفحه ۱۲۵ رسیدم، واقعیتش متن تفسیر برای بنده مقداری سنگین هست و بعضی مطالب باید چندین بار برگردم تا متوجه بشم، مطالب تحلیلی و تفسیری زیاد داره مثلا در مورد معجزه ۵۰ صفحه توضیح داده شده و بحث بسیار باز شده، ولی در تفسیر نمونه ۱۳ صفحه شرح داده. البته بحث ما تفاسیر دیگر نیست و هدف بهره بردن از روح قدسی علامه در المیزان هست که تفاوتش با بقیه تفاسیر ملموس هست البته حدود ۷۰ درصد مطالب را درک می‌کنم و در درون متن هر از گاهی نکات ناب و مطالب معرفتی می‌بینم که روح انسان رو نوازش میده و درون بقیه تفاسیر شاید دیده نشه، ولی مطالب کلی به دلیل پیچیده بودن بعد از گذر از مبحث، با وجود نسخه برداری زیاد چیزی تو دهنم نمیمونه. به نظر شما ادامه بدم و در ادامه راه برکاتی نصیبم میشه یا ثقل کلام خسته ام میکنه؟ خدا حفطتون کنه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از تأمّل در مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها و با همان روشی که در جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت رحمت‌الله‌علیه» بیان شده کار را ادامه دهید، إن‌شاءالله نتیجه خواهید گرفت. بد نیست بعضی از صوت‌های تفسیر قرآن را که روی سایت هست به عنوان نحوه‌های ورود به تفسیر المیزان، استماع فرمایید. موفق باشید

32592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: فرمود؛ ما خسته‌اییم، خسته به معنای واقعی. عجب است از این سایت که به‌جای پرسش و به گفت‌گو نشستن با متفکری چون شما، شده‌است مخزن الاسرار دل‌های شکسته و بیشتر حیران کننده‌ی متحیرین و شاید شما استجاب دعای رب زدنی تحیرای ما باشید. از طرفی روح در بدنم نمی‌گنجد و حس پرواز با دیگران و در میان خلق به انواع کارها پرداختن و سخن گفتن و مصداق حدیث تجلسون و تحدثون بودن تمام وجودم را پر کرده است، و از طرفی خسته از همه چیز و همه‌کس و مخصوصا از خود آنگاه که میان اجتماع حاضرم و کوله‌بارم سنگین می‌شود و دلم می‌خواهد تا ابدالابد به گوشه‌ای بنشینم و بنشینم و بنشینم و این می‌سوزاندم که هر کار کنم در خسرانم، توان حرکت ندارم، توان نشستن حتی، حال می‌فهمم که شهدا عجایب این عالمند. وقتتان را گرفتم، ببخشید. اما چه کنم واقعا؟ نه توان حرکت دارم و نه مکانی برای نشستن و ماندن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وقتی با مطالعات دقیق و رجوع به تفاسیر قرآن در اندیشه منطقی، خود را بپرورانیم توان حضور در اجتماع انسان‌ها و گفتگو با آن‌ها در ما رشد می‌کند. البته در کار ورزش و إعمال اراده‌های ممتد به بدن، نباید کوتاهی کرد. در سخن حضرت صادق «علیه‌السلام» نیز بیندیشید که می‌فرمایند: «مَا عُبِدَ اَللَّهُ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنَ اَلْمَشْيِ» خداوند در هیچ چیزی مثل راه‌رفتن عبادت نشد که البته این نوع پیاده‌روی وقتی معنا دارد که یا به سوی کعبه باشد و یا جهت رشد فکری و معنوی. موفق باشید

32439

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب: با توجه به اخباری که از مذاکرات به گوش می رسد و توضیح آقای نبویان از مذاکرات کنونی که در وین جاری است ظاهرا اخبار خوبی به گوش نمی رسد و افراد قبلی با فکر قبلی در این مذاکرات حضور دارند و به شدت نقش آفرینی می کنند لذا قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد. توضیحات مهم ۲۵ دقیقه ای آقای نبویان را گوش داده اید؟! خواهشا گوش فرا دهید تا ببینید چه فاجعه ای در راه است. این دولت انقلابی به نظرتان قوی است؟! به نظر من این دولت آنچنان که باید علی رغم خدمات مهمی که داشته آنچنان قوی و حساس نیست و نمی تواند آنچنان که می نمایاند باشد و ضعیف است. نظر شما هم همین است؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان این امور هستم. یک‌طرفه نباید قضاوت کرد. بحمدلله جناب آقای باقری کنی با روحیه انقلابی خود، ذیل سیاست‌های مقام معظم رهبری جلو می‌روند. شواهد نشان می‌دهد که آمریکا را مجبور به کوتاه‌آمدن کرده‌اند، حتی اگر مذاکره در رابطه با برجام به شکست انجامد، اینان کوتاه نمی‌آیند. ولی بنا نیست که همراه آرمان‌گراهایی شوند که در میدان اجرا نیستند. موفق باشید

32158
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: اول از همه از استادم تقضا دارم که ما رو از دعای خیرتون محروم نکنین خیلی از کتابای شما رو چندین بار مطالعه کردم و بارها و بارها ولی یه جایی گیج شدم یعنی حدود ۸ سالیه که یه سوال برام پیش اومده که هدف ما چیه؟ آیا قلبی کردن معارف عقلی از طریق بندگی یا به صحنه آوردن قلب، یا تجلی أسما، یا قلبی شدن أسماء، یا ایجاد حضور قلب یا ارتباط با حق یاعشق به خدا  یا اینکه  همه به یک معنا اند؟ حال استاد! هدف  و نیت زندگی این باشه که روز به روز معارف بیشترتری کسب کنیم یا تلاش کنیم معارف رو قلبی کنیم یا قلب رو به صحنه بياریم یا تلاش کنیم تا خداوند اسماءش رو به قلبمون جلوه کنه؟ چون در کتاب چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی تاکید شما بر حضور قلب و به صحنه آمدن قلب بود. و درکتاب أسماء حسنی تاکید شما بر متجلی شدن آسماء بر قلب بود (هرجا بنگری خدا بینی). ودر کتاب آسماء حسنی فرمودین که هدف کسب معرفت است البته گفتین که معرفت قلبی نه عقلی یعنی از طریق عبادت قلبی شوند.

متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به لطف الهی آرام‌آرام انسان در مسیر کسب معارف و قلبی‌کردن آن معارف با بودنی روبرو می‌شود که آن بودن، همه سرمایه او است. بودنی بیکرانه و جاودان و اکنونی، در آن حدّ که گویا قیامت او برپا می‌شود. حتماً جریان حارثة بن مالک را دارید که رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» احوال او را پرسیدند و فرمودند: «کیف انت یا حارثة بن مالک؟ فقال: یا رسول الله مؤمن حقا. فقال له رسول الله صلی الله علیه وآله: لکل شی حقیقة فما حقیقة قولک؟ فقال : یا رسول الله عزفت نفسی عن الدنیا فاسهرت لیلی واظمات هواجری وکانی انظر الی عرش ربی [و] قد وضع للحساب وکانی انظر الی اهل الجنة یتزاورون فی الجنة وکانی اسمع عواء اهل النار فی النار، فقال له رسول الله صلی الله علیه وآله: عبد نور الله قلبه، ابصرت فاثبت، فقال: یا رسول الله ادع الله لی ان یرزقنی الشهادة معک، فقال: اللهم ارزق حارثة الشهادة، فلم یلبث الا ایاما حتی بعث رسول الله صلی الله علیه وآله سریة فبعثه فیها، فقاتل فقتل تسعة - او ثمانیة - ثم قتل.»

 حضرت فرمود: ای حارثة بن مالک! چگونه ای؟ گفت: یا رسول الله! مؤمن حقیقی ام. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هر چیزی دارای حقیقتی است; حقیقت گفتار تو چیست؟ گفت: یا رسول الله! به دنیا بی رغبت شده ام، شب را (برای عبادت) بیدارم و روزهای گرم را (در اثر روزه) تشنگی می کشم و گویا عرش پروردگارم را می نگرم که برای حساب گسترده گشته و گویا اهل بهشت را می بینم که دربهشت یکدیگر را ملاقات می کنند که گویا ناله اهل دوزخ را در میان دوزخ می شنوم. رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: او بنده ای است که خداوند دلش را نورانی فرموده و خطاب به او فرمود: بصیرت یافتی، ثابت باش. حارثه عرض کرد: ای رسول خدا! از خدا بخواه که شهادت در رکابت را به من نصیب کند. حضرت فرمود: خدایا! شهادت را نصیب حارثه کن. چند روزی بیش نگذشت که رسول خداصلی الله علیه وآله لشکری برای جنگ فرستاد و حارثه را هم به آن جنگ فرستاد. او به میدان جنگ رفت و نه یا هشت تن را کشت و سپس شهید شد. موفق باشید

31955

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: خدا به شما خیر بدهد ان شاءلله، راجع به کارهایی که برای کاهش عوارض واکسن توسط کارشناسان طب سنتی همچون حکیم خیراندیش مبنی بر انجام حجامت تا ۷۲ ساعت پس از زدن واکسن توصیه می‌شود، نظرتان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید توصیه خوبی باشد. موفق باشید

31910

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: استاد جان دیدن فیلم های سکسی و پورن به قصد سرگرمی جایز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً حرام است. زیرا روح و روان و قلب انسان را تماماً آلوده و فاسد می‌کند و امکان اُنس با انوار الهی را از انسان می‌گیرد. این جریان، یکی از خطرناک‌ترین جریان‌هایی است که شیطان برای بشر آخرالزمان به میان آورده است. موفق باشید

31538
متن پرسش
سلام استاد: این یک قانون است در عالم که اگر من چاقو را در دستم فرو کنم چاقو دست مرا می‌بُرد. نمیشه گفت اگه من برم در حرم معصومین(ع)، دیگر چاقو دست مرا نمی‌برد. استاد وقتی از نظر علمی به کرونا نگاه می‌کنیم می‌گوییم همه باید پروتکل های بهداشتی را رعایت بکنند تا باعث انتقال بیماری نشود و ربطی به مکان خاصی ندارد. چون این یک قانون است. بنده خودم با این حرف واقعا موافق بودم. ولی استاد چرا تجربه چیز دیگری را نشان می‌دهد؟ این همه آدم در اوج کرونای جهانی در حرم امام حسین (ع) چسبیده به هم و نَفَس به نَفَس همدیگر هستند هیچ اتفاقی نمی‌افتد. واقعا چرا؟! بعضی از طلبه های جوان و یا حتی بعضی از علما قائل به ماسک زدن نیستند. من همیشه به اینها خرده می‌گرفتم که این کارها خشک‌مقدس بازی است. ولی در عمل می‌بینم حرف اینها درست درمی‌آید. نظر شما چیست؟ ولی خب اگر هم‌ واقعیت داشته باشد باز هم نباید این حرف درست را به مردم گفت. چون ظرفیت پذیرش این حرف الان وجود ندارد و گفتن حرف های اینجوری موجب سبک شمردن و تمسخر دین میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌جایی که ما اراده کنیم که به خود ضربه بزنیم، حرم ائمه و غیر حرم ائمه ندارد. ولی می‌توان گفت سیطره معنویت حرم ائمه، نقش مخرّب آن ویروس را کم می‌کند. با این‌همه نباید نسبت به آنچه وظیفه داریم در کنترل آن ویروس، کوتاهی نماییم و از آن طرف هم از ترس حضور آن ویروس، نباید زندگی را و بخصوص حضور در اعمال عبادی و یا سفر اربعینی را تعطیل کرد. که به نظر بنده از طریق آن ویروس، زندگی را تعطیل کرده‌ایم. موفق باشید

31532
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد گرامی! حد دغدغه و مسولیت و نگرانی و... یک مادر موحد چقدر است؟ اگر توحید را در همه عالم ساری و جاری ببینیم و اگر با خدای حی، قیوم، احد، صمد، رازق، هادی، بصیر، خبیر، حکیم و علیم... زندگی کنیم، چه جای نگرانی برای فرزندانمان؟ شاید عمده نگرانی مان از جانب خودمان باشد که وظیفه بندگی را بخوبی ایفا کرده ایم یا خیر، و الا اگر فرزندمان دیر بیاید یا دچار مشکلی در مراحل زندگی و تحصیل و شغل و ازدواج شود، چه جای دغدغه است؟ و اگر اینگونه شود آیا با رافت مادرانه ناسازگار نیست؟ و آیا چنین بهشتی قابل تصور است که برای فرزندمان نیز چنین نگرش توحیدی داشته باشیم که ما مامور به وظیفه ایم نه معذور به نتیجه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نقش مادر همان آغوش ربوبیت خداوند است برای تربیت فرزند. و لذا حضرت حق برای انسان در این دنیا به صورت‌های مختلف و در سنین متفاوت شرایطی را فراهم می‌کند تا انسان‌ها در بستر آن شرایط رشد کنند. زندگی در آغوش خدا، غیر از زندگی در دل برنامه‌های سکولار غیر الهی است وگرنه هرکس باید در بستر دینداری، عقل خود را نیز به کار بگیرد تا به نتایج لازم برسد. موفق باشید

30693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طی جوابی که استاد گرامی به سوال شماره 30648 در پاسخ 30678 فرمودند مطلب تخصصی تر از آن است که طی سوال و جواب پاسخ دادن شود. جهت فهم این مطلب به کدام آثار شما یا منابع دیگر رجوع کنیم؟ یا اصلا احدی به این موارد نپرداخته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امور نیستم. موفق باشید

30448

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: عده ای قائل بر این هستند که وقتی شخصی وارد یک سیر معرفتی می شود و می خواهد این سیر را شروع کند. باید برای مدتی از کثرات و مسائلی که انسان رو از وحدت دور می کند (مثل اخبار و فضای مجازی و ...) فاصله بگیره. و حداکثر تمرکز خودش رو روی موضوع خاص بگذاره تا به یک پختگی نسبی برسه. از طرفی در روایت داریم که امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: شبهات به کسی که زمانه خود را بشناسد هجوم نمی‌آورد. برای اینکه زمانه خود رو بشناسیم باید اخبار و حوادث موجود رو پیگیری کنیم و در فضای مجازی مشغول باشیم. به خاطر همین در فضای مجازی و اخبار و اطلاعات آنچنان در معرض بمباران اطلاعات قرار می گیریم که از سیر مطالعاتی باز می مونیم. سوالی که داشتم این است که چگونه بین این دو را جمع کنیم؟ و یا اینکه بهتر نیست برای مدتی به دور از این قیل و قال ها به دنبال سیر مطالعاتی باشیم و بعد وارد این عرصه بشیم؟ ببخشید که مزاحم شدم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بشر امروز آنچنان وسعت و ظرفیت دارد که با برنامه‌ریزیِ لازم این امور را با هم جمع کند. موفق باشید

30048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: لطفا وضعیت تفکرات سیاسی آقای محمود سریع القلم را نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را برایم شرح دهید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر صحبت‌های ایشان را دنبال بفرمایید ممکن است مثل بنده به این نتیجه برسید که تفکر ایشان بسیار نزدیک است به تفکر ملی-مذهبی‌ها، که دیانت و سیاست را از هم جدا می‌دانند و دیانت را امری فردی به شمار می‌آورند. امثال آقای نوبخت و آقای روحانی تحت تأثیر ایشان می‌باشند. موفق باشید

29874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنده طلبه پایه یک در تهران هستم و ۱۷ ساله هستم. سوالم از حضرتعالی این است که آیا برای اینکه دروس حوزوی رو بسیار بسیار قوی بخونم و به هدفم که اجتهاد هست برسم آیا لازم هست که به قم مهاجرت کنم؟ چون بنده شنیدم اساتید قم خیلی بهتر هستند و در کل فضای قم برای درس خواندن بسیار بهتر هست. اگر لازم هست که مهاجرت کنم از چه پایه ای؟ آیا از همین پایه یک و دو اشکال داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد صاحب نظر نیستم.  اهل نظر می‌گویند در مجموع رفتن به قم فضای علمی‌شما را بیشتر رشد می‌دهد و مخصوصا اگر دنبال اجتهاد در فقه هستید، موسسات تخصصی قم موسسات خوبی هستند ولی این‌که از چه پایه ای وارد شوید را مشورت بگیرید. موفق باشید

29800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طلبی است که مدتهاست در جان حقیر افتاده است نمی‌دانم میسور است یا خیر و آن اینست می‌خواهم بدانم ذات حق آنا به آنا چه احساسی دارند و یک کسی که خدا هست و علم حضوری بخود دارد که فکر کنم مقام احدیت است و پیکره وجودی خود را یکپارچه می‌نگرد من هم می‌خواهم آن نگریستن را تجربه کنم. البته اگر تجربه وجودی بالاتری در مقام ذات دارد آن هم تجربه کنم. البته مستظهرید که تمنای اگزیستانسیلی وجود من بالاتر از آنست که طلبم علم حصولی نسبت به آنچه حق احساس می‌کند باشد پس اینکه بدانم خدا چه احساسی دارد کافی نیست و اگر بعلم حضوری بیابم و احساس کنم حق چه احساس می‌کند هم باز کافی نیست بنظرم طلب باید فوق احساس احساس حق باشد و قدمی بالاتر بردارم که فوق علم و وجدان باشد و شاید باید به تبدل وجود خود به خدا بیندیشم و انگار این انگاره که انگ وجود انسی در طول سیر و اینکه هرچه رویم باز شر بشری بودن زوال پذیر نیست و اینکه فرمودید عین ثابت تغییر پذیرنیست از همه اینها باید عبور کرد و نمیدانم مراحل سلوک بعدی چیست آیا رهی به ژرفناک ترین ژرفای حق هم هست یا اگر حقایقی در عرض و طول حق هستند رهی بر تملیکشان هست به هر رو فعلا گام اول خود را تمنای علم حصولی به علم حضوری حق نهادم بعد بقیه سیر که در فوق ذکر شد تا در ادامه به فوق فوق رسید و ستیغ وجودی خود را فوق وجود و عدم موجود نهم و به فوق وجود و عدم مستحیل و معدوم ره جویم و اگر فوقی برین فوق باشد باز بازم را برای شکار آن عنقا و اعلی از آن عنقا فرستم و کار به امکان و امتناعش ندارم و معتقدم سالک نباید درک وجودی خود را حد وجودی سلوک بداند و باید تمنای خود را غیرممکن ترین غیرممکن ها قرار دهد و قرار نهاییش را دران بیابد تو مگو ما را به آن شه راه نیست با کریمان کارها دشوار نیست به این بیندیشیم که برخی حد نهایی را تعین ثانی گرفتند و در نتیجه از اول بازماندند و عرفایی هم که تعین اول را مستقر نهایی خویش گرفتند طبیعتا اگر در نفس الامر برای آدمی اعلای ازآن ممکن باشد و بتواند قدم به کنه عنقای مغرب نهد که من از کرم حق دور میدانم چنین نباشد از کمال این عارفان بازخواهند ماندو میتوان اندیشید آیا استاد ازل در اندیشه تلمیذانی فروتر و فرودست است یا فراتر و فربه تر به هر حال استاد رهی برین تمناها می یابید؟ واعلی تمنای مستحیله را چه می‌دانید تا طلب کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهترین شکلی که این موضوع را می‌توان دنبال کرد، منزل 99 «منازل‌السائرین» می‌باشد به معنای منزل «جمع». بنده سعی کرده‌ام در جلسه‌ی پنجم سوره‌ی فتح نکاتی در این رابطه مطرح شود به این معنا که:

  این همان درکِ آرام‌آرام وحدت وجود است که هر چقدر سالک جلو برود با عمق بیشتری در آن حاضر می‌شود و جناب خواجه عبدالله انصاری در منزل «جمع» که نود و نهمین منزل از منازل صدگانه‌ی سلوک است، از آن سخن می‌گوید و می‌فرماید: «و اَمَّا جمع الوجودِ: فهو تلاشى نهايةِ الاتّصالِ في عين الوجود مَحْقاً.» و جمعُ الوجود عبارت است از تلاشی و فناءِ نهایت اتصال در عین وجود به صورت محق شدن آن علوم در عین وجود. و سپس می‌فرماید: «و الجمعُ غايةُ مقاماتِ السالكين، و هو طَرَفُ بحرِ التوحيد.» مقام جمع، غایت مقامات سالکین است و آن کرانه‌ی دریای توحید می‌باشد.

مقام جمع مقامی است که وحدت شخصی وجود در آن جریان می‌یابد و تمام ریاضت‌ها برای همین است که برای سالک جز خدا نماند و هیچ مانع و حجابی در میان نباشد.

خوب است که به اصل جلسه که در بنر سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

29570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ان شاءالله طاعات و عبادات شما قبول باشه همانطور که قبلا هم عرض کردم بنده دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت هستم. دو سوال داشتم: سوال اول:خواستم ببینم راجع به دو موضوع زیر سخنرانی ها، کتاب ها یا جزوه هایی از خودتون یا دیگر اساتید و علما سراغ دارید بهم معرفی کنید؟ موضوعات: ۱. خاستگاه دین از نظر اندیشمندان غربی و متفکران مسلمان ۲. نسبت دین، فرهنگ و تربیت دینی سوال دوم: اگه هم می دونید مقایسه ای و تطبیقی کار کنم بهتره، لطفا در صورت امکان یک نفر متفکر مسلمان با اسم کتابش رو با یک متفکر غربی با اسم کتابش معرفی کنید که بتنونم تطبیقی کار کنم. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد حضور ذهن ندارم ۲. اساساً چنین ورودهایی به موضوعات دینی نداشته‌ام. به نظر بنده اگر خودتان تفسیر المیزان را با حوصله مطالعه کنید، جواب سؤالات‌تان را می‌یابید. ولی روش تطبیقی آن موضوعات، کار امثال بنده نیست و ورودی نداشته‌ام. موفق باشید

29269

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: لطفا در مورد تقسیمات عقل متصل و منفصل بگید و اینکه چه کسی عقل را به متصل و منفصل تقسیم کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه در عقل فرد فردِ انسان‌هاست، عقل متصل است به اعتبار آن‌که متصل به عقل فعّال است. و عقل فعّال را می‌توان نسبت به عقل ما، عقل منفصل نامید. ۲. نمی‌دانم. موفق باشید

28608
متن پرسش
سلام استاد: عیدتان مبارک. استاد چه طور میشه توی این روز و کلا از امروز تا عید قربان سال دیگه نفس و منیت را ذبح کرد؟ و به قرب رسید؟ سفارش خاصی اگر دارین ممنون میشم بفرمایین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: تا علم و فضل بینی / بی‌معرفت نشینی. یک نکته‌ات بگویم / خود را مبین که رستی. آری! اگر روی به حقیقت اندازیم همواره خود را نسبت به حقیقت، هیچ می‌بینیم و هیچ در هیچ. ولی اگر نظر به اعمال خود کنیم، همچون شیطان خواهیم گفت: «أنا خیرٌ منه». موفق باشید    

27298

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد در علم حضوری عقل چقدر دخیل است؟ مثلا اگر انسان با علم حضوری به وجود خدا آگاهی دارد ولی عقل هنوز شبه داشته باشد آیا باز انسان با علم حضوری که نسبت به پروردگار آگاهی دارد به قوت خود باقی می ماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، به نحوی موجب اطمینان آن چیزی می‌شود که انسان با علم حضوری احساس می‌کند ولی آن‌چه موجب حرکت انسان است همان علم حضوری اوست. موفق باشید

27046

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا ظن از منظر قرآن قابل پیروی نیست؟ آیا اگر انسان بخواهد فقط بر پایه یقین حرکت کند چرخ اجتماع و حرکات بشر از حرکت باز نمی ایستد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن ظنّ و گمانی که در سوره‌ی حجرات مطرح است و از آن نهی شده است، در رابطه با گمان بد به مؤمنین است و این غیر از حدس علمی است. موفق باشید

25779
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، از شما به عنوان یک معلم و شخصیتی که در عرصه فرهنگی حضور پیدا کردید، مبحثی داشتم که دغدغه ذهنی خودم هم هست. به عقیده ام، ما باید بجای پاسخ به شبهات و تقویت آموختن یکسری آموزه های دینی آن هم تنها در مقام آموختن و نه در وادی معرفت و سلوک، باید تکنیک تفکر و صاحب فکر و ذکر شدن را به او نشان داد به تعبیری نباید برایش ماهی گرفت بلکه باید ماهی گیری را به او آموخت. ما در نشان دادن طریق سلوک اسلامی برای فرد و جامعه، هنوز به فکر این هستیم و حتی در فعالیتهای فرهنگی مان هم مشهودست که قصد نداریم راه صاحب فکر شدن و زدودن رسوبات و تعصبات و تقلیدهای بیجا از قلب و ذهن مان را در پیش بگیریم و دلخوشیم مع الاسف که در پایگاه ها و مراکز فرهنگی مان با حلقات صالحین و شبیه این برنامه ها، به شبهات و یکسری مسائل و خطوط کلی یا جزئی پاسخ می دهیم اما بهترست و الحمدلله جرقه هایی دارد زده می شود که راهکار در این نیست. به شخصه یکی از دلایل علاقه مندی ام به شما این است که افقی را برای تفکر مقابل مخاطبتان می گشایید و یا شخصیتی مثل شهید مطهری در کتبشان چنین رویه ای دارند. چند وقتی در همین راستا و دغدغه ذهنی با وجود خیلی حرفها که شنیدم و دلمان را خالی کرد مبادا دینداری در جامعه کمرنگ شده و برنامه های ما برای قشری محدود است و نمی تواند اثر گذار باشد و واقعاً روح توحید در جامعه رنگ باخته اما خب کارمان را شروع کردیم و برنامه این بود که هر هفته در باب کتاب داستان راستان با نوجوانان منطقه خودمان جلسه ای بگذاریم بصورت مباحثه و افراد با کار گروهی، روی نکات هر داستان عمیق بشند و تفکر کنند. خوشحالم که توانستم پس از مدتها دل مشغولی در باب پوچ شدن و بی معنایی فعالیتهای فرهنگی پا به عرصه ایی در حد توانم بگذارم. اما هنوز با خود می گویم نکند آن عیبی که به فعالیتهای فرهنگی درباره صاحب فکر و ذکر نکردن مخاطب می گرفتم درگیر خودم نشده و نکند واقعاً اوضاع جامعه آنقدر وانفساست که دینداری کمرنگ شده و جوانان از دیانت روی گردانده اند و شرایط ناامید کننده ای است و چنین کارهایی آب در هاون کوبیدن است. امیدوارم چنین نباشد. با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با روحِ جوان امروز که می‌خواهد به وسعت جهان در جهان حاضر باشد، صحبت نکردیم و لذا از ما سرخورده شده است. باید با بودنِ او یعنی اگزیستانسِ او که خود را در جهان حسّ می‌کند با او گفتگو کرد که در این رابطه بنده در حاضرکردن او در انقلاب اسلامی به معنای تاریخی ماورایِ تاریخ غرب، راهِ کار را می‌شناسم. موفق باشید

24364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در جایی فرمودید که جریان اصلاحات سعی در جذب دکتر داوری دارد تا ایشان را برای خود ثبت کند (قریب به مضمون) چرا جریان انقلابی از ایشان بهره کافی نمی برد که اینگونه بشود. همیشه باید روزنامه های اصلاحات پیشرو باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم از همین جهت گله‌مندم که چرا ما مذهبی‌ها از چنین استاد اندیشمندی استفاده‌ی لازم را نمی‌بریم. بد نیست در این رابطه به سؤال و جواب شماره‌ی ۲۴۳۷۴ نظری بیندازید. موفق باشید

24278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. درباره ی سیر مطالعاتی استاد سوالی دارم. آیا طبق این برنامه تا هنگامی که یه مبحث تمام نشده نباید سراغ مبحث بعدی رفت؟ مثلا تا وقتی که مباحث سیاسی اجتماعی از منظر تشیع تمام نشده نمی توان سراغ مباحث شناخت مقام اهل بیت و امامت رفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مباحث معرفتی باید سیر و ترتیب آن رعایت شود. ولی در مورد مسائل اجتماعی لازم نیست. موفق باشید

24192
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید سوال ۲۴۱۵۱ را پاسخ دادین؟ بنده پیدا نکردم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: ۲۴۱۵۱. باسمه تعالی: سلام علیکم: راهنمایی بنده آن است که در این موارد باید سکوت کرد مگر این‌که مطمئن باشیم وظیفه‌ی ما تذکر است. موفق باشید

33495

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در اوایل تحول معنوی که سه سال پیش داشتم وسواس من شروع شد و من حدود یکسال درگیر درمان این رذیله بودم هم وسواس عملی داشتم هم فکری. البته من از بچگی ریشه های وسواس رو داشتم. حدود شش ماهی هست که دچار عجله شدم. همیشه نگران وقت نمازم. وقتی نزدیک به وقت نماز میشم یه حسی هی اذیتم می‌کنه انگار که می‌خوام نماز رو بخونم تا خیالم راحت بشه که خوندم‌ در انجام همه کارها این حس با من هست. نمیتونم با آرامش یه کاری رو انجام بدم همش با این حس مبارزه می‌کنم چون می‌دونم اشتباهه ولی با اینکه سعی می‌کنم باهاش مبارزه کنم ولی درمان نشده میشه راهنماییم کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان در معارف توحیدی و عقلانی عمیق و عمیق‌تر شود، قوه واهمه او که منشأ وسواس می‌گردد ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود. عرایضی در این مورد در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

33291
متن پرسش

سلام و عرض ارادت و توفیق روز افزون برای استاد گرامی و همه ی کسانی که در این جبهه فرهنگی فعالیت دارند. استاد دو سوال دارم اول اینکه نظرتان در مورد سخنران انقلابی (استاد احسان عبادی) چیه؟ و آیا اینکه در سخنرانی هایش بعضی از اساتید را تعریف و تمجید می‌کنند مثل رحیم پور ازغدی و بعضی اساتید را همینجور عیب و نقص هایشان را می‌گویند. مثل استاد پناهیان و رائفی پور و همیشه هم می‌گویند مبنای فکرتان را روی این اساتید نگذارید آیا این توصیه ها که میگن درسته؟ با تشکر دعای امام زمان بدرقه راهتان باشد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد که می‌فرمایید اطلاعی ندارم ولی آنچه برای ما مسلّم است همه عزیزانی که در بستر اسلام و تشیع ذیل انقلاب و ولایت فقیه قرار دارند با همه تفاوت‌هایی که در بین‌شان هست، برای ما محترمند و وجود آن‌ها حکایت از سعه انقلاب دارد در چهره‌های مختلف. فراموش نفرمایید که انقلاب اسلامی راهی است به سوی اهدافی بلند و قدسی، حال هرکس در منزلی از منازل این راه حاضر است و در حال پیمودن بقیه راه است. بنده در عین ارادت بسیار به جناب استاد رحیم‌پور، در چهره اساتیدی همچون استاد پناهیان و استاد رائفی‌پور می‌بینم که به سوی کمالاتِ نهفته در انقلاب اسلامی در حرکت‌اند. چرا ما در امروزِ این عزیزان، فرداهایی که طلوع می‌کند را ننگریم؟ نظر شما را ذیلاً به روایت مشهور جناب مسروق جلب می‌کنم . موفق باشید

مَسْرُوقٍ قَالَ: دَخَلْتُ يَوْمَ عَرَفَةَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ أَقْدَاحُ السَّوِيقِ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ بَيْنَ يَدَيْ أَصْحَابِهِ وَ الْمَصَاحِفُ فِي حُجُورِهِمْ وَ هُمْ يَنْتَظِرُونَ الْإِفْطَارَ فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَنِي فَخَرَجْتُ فَدَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع وَ النَّاسُ يَدْخُلُونَ عَلَى مَوَائِدَ مَوْضُوعَةٍ عَلَيْهَا طَعَامٌ عَتِيدٌ [طعام عتيد: معدّ حاضر (لسان العرب- عتد- ج ۳ ص ۲۷۹)] فَيَأْكُلُونَ وَ يَحْمِلُونَ فَرَآنِي وَ قَدْ تَغَيَّرْتُ فَقَالَ يَا مَسْرُوقُ لِمَ لَا تَأْكُلُ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي أَنَا صَائِمٌ وَ أَنَا أَذْكُرُ شَيْئاً فَقَالَ اذْكُرْ مَا بَدَا لَكَ فَقُلْتُ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ تَكُونُوا مُخْتَلِفِينَ دَخَلْتُ عَلَى الْحُسَيْنِ ع فَرَأَيْتُهُ يَنْتَظِرُ الْإِفْطَارَ وَ دَخَلْتُ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ وَ الْحَالِ فَضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ الْأَشْرَسِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَدَبَنَا لِسِيَاسَةِ الْأُمَّةِ وَ لَوِ اجْتَمَعْنَا عَلَى شَيْ‏ءٍ مَا وَسِعَكُمْ غَيْرُهُ إِنِّي أَفْطَرْتُ لِمُفْطِرِكُمْ وَ صَامَ أَخِي لِصُوَّامِكُم‏» در روز عرفه بر امام حسین علیه السلام وارد شدم در حالیکه کاسه هایی از سَویق (غذایی خاص) در محضر امام و اصحاب ایشان بود و قرآن ها در منازلشان بود و منتظر افطار بودند پس، در رابطه با مسأله ای از امام سؤال کردم و امام جوابم را دادند سپس خارج شدم و بر امام حسن علیه السلام وارد شدم درحالیکه در منزل ایشان سفرهایی که غذای آماده بر روی آنها گذاشته شده بود قرار داشت که مردم می آمدند و از این غذا می خوردند و با خود می بردند پس امام علیه السلام مرا دید و من دگرگون شدم سپس امام فرمودند ای مسروق چرا از غذا نمی خوری پس من گفتم ای آقای من، روزه هستم و من چیزی را به یاد می آورم پس امام فرمودند آنچه را که برایت ظاهر شده بیاد آور پس گفتم پناه می برم به خدا از اینکه شما مذهب و عقیده دیگری را اختیار کرده باشید.  یعنی امام حسین (ع) روزه بود و شما مفطر هستی. امام حسن (ع) می‌فرماید: آیا نمی‌دانی که خدای متعال ما را برای تدبیر امور امت فراخوانده است؟ اگر ما یک روش را در پیش گیریم، آنگاه راه و روش دیگری برای شما جایز نخواهد بود. من افطار می کنم تا هر که خواست افطار کند و برادرم روزه می گیرد، تا هر کدامتان خواستید روزه بگیرید.

 

نمایش چاپی