بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30782

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد طاهرزاده سوال ۳۰۷۶۱ جواب فرمودید اما؛ اما سوال اینه ما چطور احساس می‌کنیم که تقدیر دیگری برایمان رقم خورده؟ و چطور به این احساس اعتماد کنیم که الان نفسمون داره تنبلی را به ما القا میکنه که جلوی تلاش بیشتر رو بگیره. یا این صدای قلبمان هست که داره می‌فهمه که تقدیر ما در این کار نیست و تلاش بیخودی نکنیم؟! با عرض پوزش از اینکه وقت شما رو می‌گیرم و التماس دعا. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع موارد، مواردی است که عموماً خود افراد با توجه به درون خود و کشیک نفس‌کشیدن، به علم حضوری می‌توانند متوجه شوند که آیا مثلاً به جهت عدم استعداد چنین موانعی برایشان هست و یا به جهت سستی و کوتاهی‌های خود انسان؟ به همین جهت به ما فرموده‌اند بهترین معلم، خودِ انسان است که می‌تواند متوجه شود چگونه باید خود را جلو ببرد. موفق باشید

30462

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد من در محلی از تهران زندگی می‌کنم که تا دو سال پیش محل اروم و قشنگی بود، خونه ها هنوز خیلی آپارتمان نشده بودن، اما الان پر شده از آپارتمان های زشت، که توی خونه ها اثری از نور خورشید نیست، انقدر که ساختمونا نزدیک به هم هستن، دلم نمیخواد برم بیرون چون چهره ی شهرم خیلی زشت شده، وقتی به این وضعیت نگاه می‌کنم واقعا دلم میگیره، به مردمی که همش دنبال بیشتر کردن طبقات خونشون هستن، زندگی چقدر زشت شده این روزا، استاد امیدی هست که در سال های آینده واقعا از این وضعیت مدرنیته خلاص بشیم؟ تا کی قراره این زندگی ماشینی جلو بره آخه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید فعلاً گرفتار چنین تنگناهایی هستیم. ولی به نظر می‌آید لااقل از جهان درونی خود که جهان گشوده‌‌ای می‌تواند باشد، غفلت نکنیم. موفق باشید

29785
متن پرسش
سلام استاد جان: پرسش من این است که گاهی آیات قرآن، از نظر من، با علم جدید همخوانی ندارد، مثلا آیه ۱۵ و ۱۶ سوره نوح، که گفته میشه خداوند آسمان رو در هفت طبقه آفرید و ماه و خورشید رو موجب نور و.... در حالی‌که در سماوات فقط یک ماه و یک خورشید نیست. اینجور آیات چطور قابل انطباق با علم روزه؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دقت شود نگاه قدسی به عالَم با نگاه تجربی به‌کلّی متفاوت است. مثلاً ما در روایت داریم آسمان اول محلّ فرشتگان مخصوص به خودش می‌باشد و پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در سفر معراجی‌شان در آسمان اول با آن‌ها روبرو شدند و مسلّم آن آسمان، آسمانِ این زمین نیست. پس معنی آسمان‌های هفتگانه، مراتبِ عوالم وجودند در هویت قدسی‌شان. موفق باشید   

29534
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: مفهوم آیه «الله نور السموات و الارض» خداوند نور آسمان ها و زمین است، در اشیا هم به همین مفهوم است؟ یعنی مومن موحد کسی است که مثلا نور الله را در درخت بنگرد؟ یا اینکه نور الله را مثلا در سیب بنگرد؟ سوال دوم: آیا اینطور است که مثلا باطن یک شئ یک اسمی است و باطن آن اسم نور الله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همچنان‌که حضرت امام در تفسیر حمد خود روشن می‌نمایند «وجود»، نور است پس چنانچه به هر مخلوقی به وَجه وجودیِ آن نظر شود با نور حضرت حق روبه‌رو می‌شویم زیرا مخلوقات، روشنی‌گاه‌های وجودند. ۲. اسمای الهی همه نور حضرت حق می‌باشند مثل اسم حیّ یا اسم علیم که همان نور حضرت حق‌اند به صفت حیّ و علیم. موفق باشید     

29401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در رابطه با آبرو در شرح حدیث جنود عقل و جهل فرمودید علامه جعفری گفتند علامه طباطبایی ما را بخاطر نداشتن فرش داخل منزل نمی‌بردند، این برعکس اون چیزی شد که گفتید یعنی فرش مایه آبرو بوده و چون نداشتند تعارف نمی‌کردند، اگر هم بخاطر مهمان ها بوده که یعنی حاضر بودند یکی دو ساعت مهمان سرپا بایستد ولی روی خاک ننشیند؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از صحبت‌های جناب علامه‌ی جعفری این‌طور فهمیدم که حضرت علامه‌ی طباطبایی زیراندازی در محلِ بیرونیِ منزل جهت مهمان‌شان نداشته‌اند که علامه جعفری را به داخل منزل دعوت کنند. موفق باشید

29324

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا هر کسی از علم اعداد و حروف مطلع هست؟ بنده خواستگاری دارم که مادرم از روی خیر خواهی اسم من و خواستگار رو به کسی که ادعا کرده از علم اعداد و ابجد مطلع هست دادند و نتیجه این شد که اسم ما با هم جور نیست و من باید اسمم را تغییر دهم، بعد از تحقیقاتی که کردم متوجه شدم علامه حسن زاده از علم جفر مطلع هستند خواستم کمکم کنید که باید چه کاری انجام دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تغییر اسم هیچ ربطی به علم جفر ندارد و یک کارِ من‌درآوری است. در این مورد خوب است به کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست رجوع فرمایید تا به قسمت بحث تغییر اسم آن دقت شود. موفق باشید

28871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: یک موضوعی که با گذشت زمان دچار آن شدم این است که نمی‌توانم درک کنم که خدا و امام زمان چه حسی نسبت به من دارند. در گذشته این طور فکر می‌کردم که مانند مادری مهربان هستند و آنها به ما مشتاقند که این تفکر فکر می‌کنم باعث شده بود که عبادات من همراه با عشق باشد و احساس بهتری داشتم. اما متاسفانه با گذشت زمان و یادگیری معارف بصورت نصف و نیمه این احساس را می‌کنم که خدا و یا امام زمان (چون انسان کامل است) به یک نحوی صفت غنی الحمید بودن آنها بیشتر ظهور دارد و در بی‌نیازی از ما بدون هیچ حس و عاطفه ای و این باعث شده عباداتم سرد و بیروح بشه آخر مگر می‌شود با خدا یا امام زمان بی‌نیاز از غیر ارتباط عاشقانه برقرار کرد؟ این رابطه که در گذشته دو طرفه بوده و حس می‌شده الان کاملا یک طرفه شده و سرد و خشک. نمی‌دانم واقعا چرا این تفکر از ذهنم خارج نمی‌شود؟ ۱. استاد این مشکلاتی که برای شخص در مسیر می‌افتد را باید به حساب اشتباه خود گذاشت یا قضا قدر و توحید افعالی (من که به اراده خودم نخواستم اینطور شود) یا در کل آفاتی که در مسیر برای شخص پیش می‌آیند و شخص را از حرکت باز می‌دارند را چه بگوییم توحید افعالی یا... شخص که همیشه بر خدا توکل می‌کند پس چرا دچار افت می‌شود. «الیس الله بکاف عبده» ۲. آیا واقعا همین طور است یعنی خدا و امام زمان عاطفه دارند و میشه احساس متقابل یک مادر و فرزند را برای ان مثال زد؟ ۳. در گذشته یک‌سری از آیات و احادیث قدسی خیلی من را تحت تاثیر قرار می‌داد مانند «بنده ی من! سوگند به حق خودم دوستدار تو هستم، پس سوگند به حق من بر تو، مرا دوست بدار.» یا «ای عیسی چه‌قدر نگاه‌های خود را طولانی کنم و چشم انتظار بندگانم باشم و مشتاقانه آنها را بخواهم و مردم در غفلت باشند و به سوی من باز نگردند» و...ولی فکر می‌کنم بعد از آشنا شدن با عرفان نظری و نظام تکوینی عالم و آن مفاهیم بالا دیگر رغبتی و توجهی به این مطالب عاطفی و احساسی ندارم و باعث شده خیلی آن شور و حرارت و عشق به او کم شود که خیلی سخت است. به نظر شما چه می‌شود کرد؟ ۴. یا موضوع دیگری که ذهنم را مشغول کرده این است که در مسیر گفته می‌شود که شخص در خلوت و توجه باشد پس این عمل درست است و شخص باید تمام تلاش خود را معطوف آن کند حال چرا در بعضی موارد من برخلاف میل باطنی مجبور میشم (جلوگیری از ایذا والدین) که در مجالس لغو شرکت کنم و از یاد خدا غافل بشم و تاثیر نفوس کاری با من بکند که کل عبادت و حال عبادت را از من بگیرد و نفسم را تیره کند. چرا خدا که مهربان است در تکوین عالم این چنین قدر من را اراده کرده اگر دوست دارد که به او نزدیک شوم پس چرا قهرا در شرایط غفلت قرار می‌گیرم آیا این موضوع منافی با محبت عاطفی خدا ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مسیر رجوع به حضرت حق به ظهورآمدنِ ضعف‌های اخلاقی خود به خود تذکری است که بدانیم هنوز راه بدون مانع نیست یعنی «آب گِل خواهد که در دریا رود/ گِل گرفته پای او را می‌کشد». ۲. ما باید خود را شایسته‌ی نظر خدا و اولیای الهی قرار دهیم زیرا آن‌ها خوبی را در هرکس و هرجایی باشد، دوست دارند و به آن نظر محبت‌آمیز می‌کنند. ۳. نمی‌توان در «اسفل السافلین» نبود ولی باید در اسفل السافلین از عهد «احسن التّقویمی» خود غفلت نکنیم. موفق باشید

28791

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
فایل های چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی یه جایی در رابطه با گروه اکنکار فرمایشاتی را داشتید که بسیار خوب است برای افرادی که در یه همچین گروه هایی گرفتار می شوند و حقیر یه پیشنهادی داشتم مبنی بر اینکه در سایت یک گزینه هم برای فرقه ها ایجاد کنید که نظراتتان را نسبت به فرقه های گوناگون بارگذاری کنند که هر کس خواست در رابطه با فرقه ای اطلاعاتی داشته باشد و بخواهد بداند که فلان فرقه چه مبنایی دارد و آیا با اسلام یکی است یا خیر، مطلع شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور جسته و گریخته در بین عرایض بنده نکاتی برای سایر فرقه‌ها هست. عمده آن است که بتوانیم حقیقت را برای مردم روشن کنیم تا خودشان متوجه شوند چگونه آن فرقه‌ها حجاب حقیقت می‌شوند. موفق باشید

28223

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: شما کتاب، مقاله یا صوتی یا هر منبعی را می‌شناسید که تمام بیست تقریر از وحدت وجود را جمع آوری کرده باشد و تقریر نموده باشد؟ کتاب های استاد یزدان پناه فقط تقریرات و نظرات خودشان را ذکر کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم کسی در وحدت وجود گوشش بدهکارِ این حرف‌ها باشد. حقیقتی را می‌یابند و مطابق آن حیات توحیدی خود را دنبال می کنند، حال بقیه خود را محروم کرده‌اند، خود را باید ملامت کنند. موفق باشید

28041

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام‌: استاد من ۴ ساله ازدواج کردم‌. ولی هنوز هم من و هم همسرم زندگیمون فرق چندانی با دوران تجرد نکرده. ایشون همون روال مجردیشون را دارن مثلا تفریح با دوستان بیرونشون دارن هر روز و شب. منم ادامه درس و مطالعه. الانم من خونه پدریم هستم بیشتر روزا یه چند روزم میام خونه پدری ایشون. بچه هم نداریم. می‌خواستم ببینم این مسئله عادیه یا نه؟ من احساس می‌کنم هیچ مساله مشترکی بین ما نیست. هرچند همدیگه رو دوست داریم‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر آن است که در زندگی مشترک، بیشتر همدیگر درک شوند و هرکدام جهانِ دیگری را احساس کند در عین رعایت استقلال هر کدام. موفق باشید

27671

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی، بنده مجموعه شرح کتاب آن‌سوی مرگ حجه الاسلام امینی خواه رو گوش کردم اتفاقا با دقت توجه کردم ببینم تضادی تعارضی چیزی درش هست، دیدم که کاملا منطبق با فلسفه صدرالمتالهین و روایات و آیاته، یعنی من که شرح کتاب معاد جنابعالی رو گوش دادم هیچ تناقضی ندیدم، حالا دارم یک سری فایلهای صوتی دیگه شون رو گوش میدم، استاد ایشون نقل می کنند از یکی از اساتیدشون که نمی دونم خواب دیدن یا با روح عالمی مواجه شدند - تردید از منه چون فراموش کردم - که آیت الله بهجت رو دیدن در آسمان چهارم که آمده یکی از شهدا رو شفاعت کنه از آسمان چهارم به آسمان هفتم ببره، بعد این عالم نظر می ندازه هیچ کجا امام خمینی (ره) رو نمی بینه یک آن به خودش میگه نکنه امام آنجا دچار مشکلند؟ یک ندایی میرسه که از این فکرها نکن و امام خمینی در عرش با اهل بیت سلام الله علیهم هستند و ایشون مقامشان بسیار بالاست و.... استاد واقعا مقام امام خمینی اینقدر بالاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با فرض آن‌که به این نوع خواب‌ها نظری نداشته باشم، معتقدم حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مقام‌شان مقام جامع اسماء در عرش است. موفق باشید

27652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: درباره بحث انحطاط و تعالی تمدن ها و جوامع بر پایه قرآن و مبنای قرآن پایه، حضرتعالی کتاب یا مقاله خاصی را پیشنهاد می‌کنید یا از خود حضرتعالی در این باب مطلب و مبحثی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «تمدن‌زایی شیعه» و کتاب «امام خميني «رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» افقی را در این رابطه به میان می‌آورد. موفق باشید

27036

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تبریک سال نو: آیا کسانی که در این شرایط با این توجیه که ما مریض نیستیم به دید و بازدید عید می روند حق الناس کرده اند؟ حکم این افراد چیست؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره حتی‌الامکان باید احتیاط کنند تا ناقل ویروس نباشند. نهایتاً سعی شود محیط رشد آن ویروس فراهم نشود به‌خصوص که ستاد مبارزه با کرونا سفرهای بین شهری را تا حدّی ممنوع کرده است. موفق باشید

26748
متن پرسش
سلام: استاد خداوند بابت این بخش پاسخ به سوالات اجر بی حساب به شما و عوامل بدهد. من یک مشکلی ک دارم نمی توانم از درگاه خداوند طلب بخشش کنم. هر وقت می خواهم توبه کنم یا استغفار کنم می بینم از نظر خودم قابل بخشش نیستم. فکر می کنم عذر موجهی ندارم که از خداوند بواسطه آن انتظار عفو داشته باشم. فکر می کنم خواهد گفت خب چرا این گناه را کردی؟ تو که می‌دانستی تو که بار اولت نیست تو تنبل و هواپرست هستی برای چی ببخشمت؟ از سوی دیگر فکر می کنم مغفرت واقعی آن است که خدایان کند و دیگر سراغ گناه نروم. روایتی هم شنیده ام که هی گناه و هی استغفار مسخره کردن است و اینکه حضرت علی (ع) به کسی ک استغفار می کرد فرمودند مادرت به عزایت بنشیند تو می دانی استغفار چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در غفران و مغفرتش، خود را می‌چشد و دوست دارد مغفرت خود را بروز دهد. پس «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید

26688
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: انتظار حداقلی و حداکثری از دین (دین حداقلی یا دین حداکثری) به چه معنا است و آیا دین پاسخگوی تمامی نیازهای کوچک و بزرگ فردی و اجتماعی انسان خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان حد اقلی و حد اکثری از دین یک نگاه انحرافی است که بنده بیشتر از آقای دکتر سروش می‌شنوم؛ اگر حضرت حق رب ما است و او است که ابعاد وجودی ما را می‌شناسد و به ثمر می‌رساند باید در همه‌ی ابعاد که دین خدا برای ما به ظهور آورده‌، از دین تبعیت کنیم مگر آن‌جایی که خود دین رخصت داده‌است که خودمان انتخاب نماییم. موفق باشید

26530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید استاد گرامی: با توجه به این که اجسام در این عالم تجربه می شوند پس در قیامت جسم و ظاهر ما چگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل خواب که اجسام در میدان دید انسان قرار می‌گیرد. موفق باشید

26436

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مرحوم علامه طباطبایی (ره) مشارطه، مراقبه و محاسبه را شاهراه سلوک می دانند و فرمایشاتی هم در این باب داشتند. در مبحث مراقبه یک مطلبی برام پیش اومد و می خواستم ازتون هم این رو بپرسم. آیا در مراقبه، می توان گفت این امر یک امر دو جانبه است به این معنی که هم ما باید مراقب باشیم تا با تقوا از حدود الهی خارج نشویم و هم باید از خدا بخواهیم که ما را حفظ کند؛ یعنی هم ما مراقب خدا باشیم هم او مراقب ما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار نکته‌ی دقیقی را مدّ نظر دارید زیرا «بی‌عنایت حق و الطاف حق / گر مَلک باشد سیه باشد ورق». موفق باشید

25935
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر آیا برای یهود و نصارایی که به حقانیت دین اسلام پی برده اند لازم نیست مسلمان شوند؟ در زمان ظهور حضرت رسول چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خود اسلام می‌فرماید با دینداریِ خود که ریشه در دین ابراهیم «علیه‌السلام» دارد همه اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی بر همان دین ابراهیم باشید و اسلام نیز اصراری ندارد که آنها مسلمان شوند؛ چرا ما راه دیگری را در مقابل آن‌ها مطرح کنیم. فرمود: «مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا.» موفق باشید

25083
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ان شاءلله قرار هست هفته بعد با یکی از برادران که روحیه اصلاح طلبی دارند گفتگویی در باب دانشگاه تراز انقلاب اسلامی و رویکرد دانشگاه آزاد داشته باشیم. ممنون می شوم نگاه و تحلیل شما را در مورد دانشگاه تراز انقلاب بدانم. اگر ممکن است منابعی رو برای مطالعه روی این موضوع به ببنده معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز به بحث مفصل دارد. مقاله‌ای تنظیم شده است در رابطه با «انسانِ ترازِ انقلاب» که شاید بتوانید در دل آن نکاتی را جهت بحث خود بیابید. موفق باشید

باسمه تعالی

انسان ترازِ انقلاب اسلامی

از آن‌جایی که انقلاب اسلامی در راستای به فعلیت‌رساندن استعدادهای نهفته در خود، پس از هر مرحله‌ای باید با نگاه مجددی که به خود می‌اندازد چگونگی ادامه‌ی راه را معلوم کند؛ لازم است به عقلی که جایگاه این انقلاب را می‌شناسد نظر کنیم و آن عقلی است ماوراء عقل غربی که تنها اهداف فرهنگ غربی را مدّ نظر دارد وگرنه انقلاب اسلامی در آینده با همان خطری روبه‌رو می‌شود که در صدر اسلام با به صحنه‌آمدنِ مجدد عقل جاهلی روبه‌رو شدیم و عملاً پس از مدتی امویان توانستند معاویه را به جهان اسلام تحمیل کنند. عقلی که موجب قوام انقلاب اسلامی می‌شود، عقلی است که در کنار نظر به معاش مردم از نظر به عالم قدس و معنویت غافل نیست و برعکسِ عقل روشنفکریِ غرب‌زده که از دولت‌ها تحقق اهداف فرهنگ مدرن را مطالبه می‌کند، در صدد مطالبات فرهنگی و معنوی است تا بستر تربیت انسان ترازِ انقلاب اسلامی فراهم شود، انسانی که شخصیت معنوی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را می‌فهمد و متوجه است حضرت امام در این انقلاب به کجا اشاره دارند. 

ما در این مرحله از انقلاب موظفیم با نظر به بحثی که در مقاله‌ی «نسبت‌ها و تمایزات «انقلاب اسلامی» با «دولت اسلامی» » عرض شد جایگاه «دولت اسلامی» و «نظام اسلامی» را مدّ نظر قرار دهیم تا با تضارب آرائی که در بین صاحب‌نظران پیش می‌آید از دولت اسلامی و نظام اسلامی به تعریف جامعی برسیم. هرچند در این مرحله نمی‌توان تعریفی قطعی ارائه داد ولی لااقل می‌توان به تعریفی نایل آمد که نسبت به «انقلاب اسلامی» و «نظام اسلامی» و «دولت اسلامی» قابل توجه باشد و امکان تفکر بر روی این سه موضوع را فراهم آورد. ما در موقعیتی قرار داریم که اگر صاحبان اندیشه جایگاه دولت و نظام اسلامی را نسبت به انقلاب روشن نکنند، میراث‌خوارانی که همیشه به دنبال فرصت‌اند تا کارهای گرانبهای تاریخ را به نفع خود مصادره کنند بی‌کار نمی‌نشینند و با طرح عقل روشنفکری غربی که پاسدار ارزش‌های فرهنگ مدرنیته است، طوری دولت را تعریف می‌کنند که هیچ نسبتی با اهداف انقلاب اسلامی نداشته باشد و عملاً انقلاب اسلامی را از رسالت تاریخی خود در حجاب می‌برند.

وظیفه داریم از خود بپرسیم حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با طرح انقلاب اسلامی به کجا اشاره داشتند و چه هدفی را دنبال می‌کردند و راه رسیدن به آن هدف از کجا باید شروع شود؟ و نسبت دولت اسلامی با آن اهداف چگونه باید باشد. حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دوم فروردین سال ۱۳۶۸ یعنی در آخرین پیام خود می‌فرمایند: «مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه‏ اى مسئولين را از وظيفه‏ اى كه بر عهده دارند منصرف كند، خطرى بزرگ و خيانتى سهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره‌ی هرچه بهتر مردم بنمايد، ولى اين بدان معنا نيست كه آن‌ها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهانى اسلام است منصرف كند».[1]

انقلاب اسلامی در صورتِ آرمانی خود به عنوان مقدمه‌ی ظهور حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» و در راستای رسالت آن حضرت بنا دارد زندگی زمینی بشر را به آسمان معنویت متصل گرداند و چرخش تاریخی که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در توصیف حرکت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مطرح کردند باید از همین جنس باشد.[2] و از این لحاظ ابتدا باید با دقت بیشتر به انقلاب اسلامی و جایگاه آن بنگریم تا جایگاه نظام اسلامی و دولت اسلامی را بر اساس هدفی که در پیش داریم تعیین نماییم، همچنان‌که همیشه حُسن و قبح هرچیزی را براساس هدفی که در پیش داریم تعیین می‌کنیم. در رابطه با این که ابتدا باید بتوانیم انقلاب اسلامی را درست بنگریم مطالبی به عرض می‌رسد:

۱. آیا انقلاب اسلامی ظرفِ ظهور اراده‌ی خاص الهی در این تاریخ جهت عبور از ظلمات دوران و تعالی بشر به زندگی قدسی است، یا طرحی است که صرفاً توسط حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بدون نظر به عالم قدس و معنا ارائه شده؟

۲. برای جواب به سؤال فوق لازم است به شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نظر کنیم که آیا صرفاً مثل یک دانشمند اسلامی تئوری انقلاب اسلامی را مطرح کردند؟ و یا همچون فقیهی حکیم و عارفی دغدغه‌مند در ذیل فرهنگ مهدوی دغدغه‌ی تغییر تاریخ را داشتند و خداوند مطابق دغدغه‌ی آن مرد الهی راه‌کاری مطابق ظرفیت این زمان را بر قلب او اشراق نموده آن‌هم با خصوصیاتی که هر نوع تجلی معنوی و اشراقی با خود به همراه دارد؟ آن طورکه حضرت صادق «علیه‌السلام» در این رابطه مى‏ فرمايند: رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «يَحْمِلُ هَذَا الدِّينَ فِي كُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ‏ يَنْفُونَ‏ عَنْهُ تَأْوِيلَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِينَ كَمَا يَنْفِي الْكِيرُ خَبَثَ الْحَدِيد»؛ در هر قرنی انسان‏هاى متعادل و عدولى هستند كه اين دين را حمل نموده و هرگونه تأويلِ اهل باطل و تحريف افراطيون و ادعاهاى جاهلين را از آن دور مى‏ گردانند، همان‏طور كه كوره‏ ى آهنگران پليدى و چركى آهن را پاك مى‏ كند. (بحارالأنوار، ج 27، ص 222)

وقتی توانستیم جایگاه امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را به عنوان عدول این قرن بنگریم و نیز وقتی متوجه بودیم که حضرت رضا «علیه‌السلام» در رابطه با شخصیت‌هایی همچون امام خمینی می‌فرمایند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ‏ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده‏ اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب كرد، سينه ‏ى او را گشاده مى‏ گرداند. تا در مديريت خود كوچك‏ترين لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مى‏ شود كه در جواب‏گويى به نيازهاى جامعه در نمى ‏ماند و غير از صواب از او نخواهى يافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى ‏گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[3] پس او در كار خود موفق و محكم و مورد تأييد الهى است. با توجه به این دو امر می‌فهمیم ما از طریق حضرت امام وارد تاریخ دیگری خواهیم شد که آن تاریخ، تاریخی است جدایِ تاریخی که فرهنگ مدرنیته در مقابل بشر امروز قرار داده.

۳. با توجه به این‌که قرآن در وصف حضرت حق می‌فرماید: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ» (الرّحمن/29) و با نظر به این‌که به تعبیر علامه طباطبایی «رحمة‌اللّه‌علیه»؛ ربوبیت عبارت است از «خلق بعد از خلق»،[4] هر تاریخی ظرف ظهور اراده‌ی خاصی از حضرت حق است که انسان‌ها برای رجوع به حق باید در متن آن تاریخ با حق مأنوس شوند وگرنه با خدای انتزاعی و ذهنی زندگی خواهند کرد، نه با خدایی که هرلحظه برای هدایت ما در حال تجلی است، در آن صورت عملاً هیچ اُنسی بین آن ها و خدا برقرار نمی‌شود. زیرا با خدایی که در این تاریخ ظهور کرده است مأنوس نیستند و عقل و قلب مناسبِ احساس اراده‌ی الهی در دوران خود را در خود رشد نداده‌اند.

۴. راز این‌که با آمدن پیامبر بعدی، تأکید بر باقی‌ماندن بر دین قبلی کفر محسوب می‌شود، آن است که اگر مؤمنین با آمدن پیامبر جدید با خدای قبلی زندگی کنند عملاً با نور اسماء الهی که فعلاً در این دین ظهور کرده مأنوس نیستند و خدایی را می‌پرستند که در ذهن خود دارند. در حالی‌که اگر حقیقتاً با خدای پیامبر قبلی مأنوس بودند باید با نور آن خدا در جلوه‌ای که مناسب زندگی دینی در امروز آنان است آشنا باشند و ببینند چگونه آن خدا در مظهری بس متعالی ظهور کرده.[5]

۵. بزرگان فکر و اندیشه متذکر می‌شوند که تحولات تاریخی ابتدا در دل‌ها رخ می‌دهد و از این جهت دل‌ها دگرگون و خواستن‌ها عوض می‌شود زیرا دل‌ها متأثّر از اراده‌ی خاص حضرت حق در دوران خود می‌باشند و وظیفه‌ی اندیشمندان، که آن‌ها نیز از تجلیات اراده‌ی الهی متأثّرند، متذّکرکردن انسان‌ها است در راستای اراده‌ی الهی تا سستی و تنبلی و امیال نفس امّاره، مردمان را از تجلیات الهی محروم نکند و کار اصلی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» در این زمان و وظیفه‌ی همه‌ی ما در این فضا می‌تواند قابل توجه  باشد. در این رابطه حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: در حکمت داود هست: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِهِ»(الكافي، ج‏2، ص 116.) بر عاقل است که زمانه‌اش را بشناسد و براساس شأنش با زمانه‌اش برخورد کند و زبان خود را از هرگونه سخن‌گفتن که مطابق زمانه‌اش نيست باز دارد.

در فهم آن‌که تحول تاریخی ابتدا به اراده‌ی الهی در دل‌ها رخ می‌دهد همین بس که آن عارف کامل که متوجه ظهور اراده‌ی الهی در این تاریخ بود فرمود: «اگر من هم برگردم ملت اسلام برنمى‏ گردد. اشتباه نكنيد، اگر خمينى هم با شما سازش كند ملت اسلام با شما سازش نمى ‏كند»،[6] و مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» با نظر به چنین جایگاهی که از حضرت امام یافته‌اند می‌فرمایند: «ملت ايران با رهبرىِ آن مرد عظيمى‏ كه بلاشك خداوند لمعه ‏اى و لمحه‏ اى از انوار طيبه در وجود او قرار داده بود، دنباله ‏ى همان راه را به‏ كار گرفت».(21/ 11/ 1390)

۶. انقلاب اسلامی مثل هر مخلوقی با نظر به علت ایجادی و اهدافی که در آن مطرح است شناخته می‌شود. حال اگر متوجه باشیم انقلاب اسلامی، اشراق و تجلی نور اراده‌ی الهی بر قلب امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است، آن‌هم مطابق دغدغه‌ی حضرت امام جهت تغییر تاریخ ظلمانیِ استکبار و با هدف رجوع به خدای مهدی (عج)، خداوند در همین راستا قلب مردم را نیز آماده‌ی چنین حضوری در این تاریخ کرده است. پس نگاه صحیح به انقلاب اسلامی و به مردم وقتی پیدا می‌شود که در همین فضا باشد وگرنه ما در تاریخی که انقلاب اسلامی شروع کرده است زیست نمی‌کنیم و خواسته یا ناخواسته ناظر بر به بن‌بست‌رسیدن طرح‌های فرهنگی خود خواهیم بود،[7] و دیر یا زود مردمی که مایل‌اند متذکر نوری باشند که در این تاریخ بر قلب‌هایشان تجلی کرده به ما پشت می‌کنند، زیرا ما با عقلی که به کمک آن می‌توان از غرب عبور کرد و به انقلاب اسلامی نظر نمود با آن‌ها سخن نگفته‌ایم.

۷. اگر پذیرفتیم حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مظهر سلوکِ علمی و عملی این تاریخ است و هراندازه این واقعیت را نادیده بگیریم گرفتار بی‌فکری دوران خود هستیم، باید از خود بپرسیم چگونه باید در ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» سلوک کرد تا در تاریخی زندگی کنیم که راه به سوی خدایِ حیّ و قیّوم دارد و ما را به حضوری برتر یعنی به تاریخ ظهور مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» می‌رساند. در این رابطه دولت اسلامی چگونه باید باشد که بیرون از اهداف انقلاب عمل نکند و زبانی که در کام دارد زبان مردم باشد؟

۸. امیدوارم انتظار نداشته باشید برای ورود به چنین سلوکی و چنین تاریخی، این عقلِ گرفتارِ فرهنگ مدرنیته کافی باشد و به دنبال ورودی باشید که هیچ آرامشی را در فضای استیلای فرهنگ مدرنیته به هم نزند و هیچ خلاف عادتی در آن ظهور ننماید. آیا باید سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت روح‌اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» چیزی باشد مثل آن‌چه از دنیای مدرن می‌شناسید؟[8] و یا با چرخشی که باید در تاریخ رخ دهد ما نیز خود را آماده‌ی حضور در ساحتی دیگر از تفکر بنماییم؟ و دولت‌مردانی را انتخاب کنیم که در تراز چنان تحولی باشند؟

۹. اگر متوجه شده‌اید که جریان‌های فکریِ وفادار به انقلاب در این تاریخ در نشست‌های خود از یک نوع عدم انگیزه و عدم رقابتِ تاریخ‌ساز با محافل سکولاریستی رنج می‌برند باید ریشه‌ی آن را در ضعف تعمّقی دید که نسبت به حضور تاریخی انقلاب اسلامی در این دوران دارند و آن ضعف را باید در عدم ارتباط سلوکی با ملکوت حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جستجو کنیم؛ دو موضوعی که مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» به‌خوبی شناخته‌اند و درنتیجه به عالی‌ترین شکل خودشان جلو می‌روند و تلاش دارند ملت را نیز در این مسیر راهنمایی کنند، در مسیر حضور در تاریخی که انقلاب پدید آورده و در مسیر سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه». 

۱۰. مسلّم انقلاب اسلامی با بالندگیِ خاصی در حال ظهور در این تاریخ است و با شناخت هرچه عمیق‌ترِ جایگاه تاریخی آن توسط دولت‌مردان آن‌ها نیز بهتر می‌توانند رسالت خود را انجام دهند.

ذات و گوهر انقلاب اسلامی از آن‌جهت که از طرف خدایی حکیم اراده شده، تفکر است و هر کس بیشتر تلاش کند حقیقت آن را درک کند، بیشتر به تفکر تاریخی خود نزدیک شده است. نزدیکی به انقلاب اسلامی به عنوان حقیقتی وجودی، با نظر به مناظری که گوهر آن را نشان می‌دهد ممکن است و نه از طریق فهم چیستی و ماهیت آن در قالب علم حصولی. کسی که می‌پرسد انقلاب اسلامی چیست؟ بداند هرگز امکان فهمیدن انقلاب اسلامی را پیدا نخواهد کرد و انقلاب اسلامی در مقابل سؤال از چیستی‌اش در حجاب می‌رود. ولی کسی‌که سعی می‌کند حضور انقلاب اسلامی را در جهان امروز و در مظاهر آن بنگرد می‌تواند انقلاب اسلامی را بیابد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» بدین لحاظ دائماً متذکر می‌شوند که حضور انقلاب اسلامی را در شکست‌های ممتد آمریکا در صحنه‌های مختلف بنگرند و این یعنی نظر به حقیقت انقلاب در مظاهر مختلف.  

۱۱. کلید ورود به انقلاب اسلامی با نگاه اشراقی و با تعالی عقل قدسی در شناخت شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نهفته است که اگر ایشان را عارفی سالک دانستیم باید بدانیم عارفان خود را طوری تربیت می‌کنندکه بتوانند رابطه‌ی قلبی با عالم ملکوت برقرار کنند و همواره خود را در معرض فیوضات الهی قرار می‌دهند تا خداوند مطابق دغدغه‌ی آن‌ها اشراقات لازم را بر قلب‌شان بنماید و در این رابطه دو موضوع است‌که باید بررسی شود: یکی شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مقام عرفانی او، و دیگر تفاوت اشراقی که بر قلب عارفان دغدغه‌مند متجلی می‌شود با تئوری‌های فکری که اندیشمندان به آن می‌پردازند.

الف: در مورد شخصیت عرفانی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» همین بس که مدت‌ها در محضر آیت‌اللّه شاه‌آبادی بوده‌اند و به گفته‌ی آیت‌اللّه حاج شیخ مهدی حائری یزدی حتی مواقعی هم که اسفار تدریس می‌کردند درس اسفار ایشان بیشتر جاذبه‌ی عرفانی داشت و اسفار را هم از نظر ابن عربی نگاه می‌کردند،[9] و در تفسیر سوره‌ی حمد نشان دادند در چه جایگاهی از مقامات عرفانی هستند و چگونه به عالَم نگاه می‌کنند.[10]

ب: در مورد تفاوت بین موضوع تجلیات اشراقی با موضوع عقلی و استدلالی، باید روشن شود که وقتی در موضوعی تعقل می‌کنید تا به نتیجه برسید مجبور به داشتن قضیه‌ای هستید با صغرا و کبرایِ خاص و نتیجه‌ای در محدودیت صغرا و کبرایِ قضیه، ولی در موضوعات اشراقی چنانچه قلب آماده باشد با نوری از معرفت روبه‌رو می‌شوید که بر قلب شما تجلی کرده و همه‌ی جوانبِ دغدغه‌ی شما در آن لحاظ شده.

از آن‌جایی که قلب انسان همه‌ی شخصیت انسان است وقتی حقیقتی بر قلب کسی اشراق و متجلی شود همه‌ی شخصیت او را فرا می‌گیرد. در همین رابطه خداوند از یک طرف در وصف قرآن که بر قلب رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نازل شده می‌فرماید: «وَ إِنَّهُ لَتَنْزيلُ رَبِّ الْعالَمينَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ * عَلى‏ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ» (شعراء/ ۱۹۲ تا ۱۹۴). و از طرف دیگر می‌فرماید: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏»(نجم/ ۲ و ۴) او بر اساس میل خود سخنی نمی‌گوید، آن‌چه می‌گوید چیزی نیست مگر وَحی الهی که بر او وَحی شده زیرا قرآن با قلب و شخصیت رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» متحد شده، بر همین اساس سنت و سیره‌ی رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عین وَحی الهی است. در ذیل همین قاعده است که شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عین انقلاب اسلامی است و ما می‌توانیم از طریق سیره‌ی آن مرد الهی در صحنه‌های مختلف، انقلاب اسلامی را تفسیر کنیم و ببینیم اراده‌ی الهی در این تاریخ به کجا اشاره دارد؟  

۱۲. با توجه به موارد فوق معتقد هستیم انقلاب اسلامی یک حقیقت اشراقی است که بر قلب حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» تجلی کرده و در ذیل چنین اشراقی که با شخصیت حضرت امام متحد است باید اهداف انقلاب اسلامی را در نظام اسلامی و در دولت اسلامی به فعلیت رساند که البته این راه‌کارهای خاص خود را دارد و انسانی‌ تراز خود را می‌طلبد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در سخنان خود پس از اعلام پیروزی آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور، از کارهای زمین‌مانده سخن به میان آوردند که باید به آن‌ها بپردازیم. آیا یکی از مهم‌ترین کارهای زمین‌مانده، تربیت انسان‌هایی نیست که باید با عقل قدسی و معرفتی ربّانی متوجه حقیقت انقلاب اسلامی باشند و در سلوکْ ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی  «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بتوانند در آینده امور اجرایی دولت‌ها را مطابق اهداف انقلاب اسلامی مدیریت کنند و امید دشمن را که با تکیه بر امیال قشر خاکستری مردم - که تحت تأثیر فرهنگ و عقل غربی‌اند - می‌خواهد انتخابات را به نفع خود مصادره کند، به یأس تبدیل نمایند؟   

۱۳. در روايت بسيار ارزشمندى از امام صادق «علیه‌السلام» داريم: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بَعَثَ فِي أَقَالِيمِ الْأَرْضِ فِي كُلِّ إِقْلِيمٍ رَجُلًا يَقُولُ عَهْدُكَ فِي كَفِّكَ‏ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ أَمْرٌ لَا تَفْهَمُهُ وَ لَا تَعْرِفُ الْقَضَاءَ فِيهِ فَانْظُرْ إِلَى كَفِّكَ‏ وَ اعْمَلْ بِمَا فِيهَا»[11] وقتى قائم قيام كند به هر ناحيه از نواحى زمين كسى را مى‏ فرستد و مى‏ گويد تعهد و پيمانت -دستورالعمل ات- در كف دست تو است، چون امر مهمى به تو روى آورد كه تو آن را ندانى و در انجام آن سرگردان شوى، به كف دستت بنگر و تصميم خود را بگير و عمل كن. در ذيل اشراق مهدى «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» هر كدام از ياران حضرت دریچه ای می شوند كه عالم غيب و معنا بر قلبشان گشوده مى‏ گردد. رابطه اشراقی با امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» پیدا کردن از این سنخ است و قرارگرفتن در ذيل فرهنگ دينى وقتى به صورت اشراقى واقع شد، موجب می‌شود تا جان و قلب انسان تحت الشعاع آن اشراق قرار گیرد و انسان ترازِ انقلاب اسلامی ،انسانی است که با نظر به سیره و رهنمودهای حضرت امام متذکر اشراقاتی می‌شود که بر قلبش وارد می‌شود و می‌تواند در هرجایی که هست وجهی از وجوه حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» باشد همچنان‌که یاران حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» در هرجا که می‌باشند وجهی از آن حضرت‌اند و از اشراقاتی که در ذیل وجود مقدس آن حضرت دارند راه را از چاه باز می‌شناسند. و ما در انقلاب اسلامی شخصیت‌هایی مثل مرحوم شهید چمران و سرداران بزرگ دفاع مقدس را از این جنس می‌یابیم و از همه مهم‌تر مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» است که در فضای اشراقی که بر قلب مبارک حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شد، زیست می‌نمایند و جامعه انفلابی را راهنمایی می‌کنند. لازم است در این انقلاب که مقدمه‌ی فرهنگ حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» است این فرهنگ شروع شود تا انسان ترازِ انقلاب اسلامی در همه‌ی جوانب به صحنه آید.

                                                                 والسلام

 


[1]- صحيفه‌ی امام، ج‏ ۲۱، ص: ۳۲۵)

[2]- مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» می‌فرمایند: واقعاً حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» انسان‏ عجيبى‏ بود اصلاً پيدايش و وجود اين انسان با آن ابعاد، هيچ قابل تحليل نيست جز اين‏كه بگوييم تفضّل الهى بود براى اين‏كه چرخشى در تاريخ و در حركت قافله ‏ى عظيم بشرى به‏ وجود آورد، دستى بايد از غيب ظاهر مى ‏شد، خداى متعال اين دست را ظاهر كرد». (بيانات‌ در تاريخ: ۰۱/۰۳/ ۱۳۶۹)

[3] - تحف العقول، ص ۴۴۳

[4] - در رابطه با معنای ربوبیت و «خلق بعد از خلق» نظر به مبحث حرکت جوهری ملاصدرا شده که می‌فرماید در هر مرتبه از حرکتِ مخلوق با تجلیات الهی قوه‌ای از آن مخلوق به فعلیت تبدیل می‌شود و در مرتبه‌ی بعدی تجلی الهی همان تجلی قبلی نیست بلکه تجلی دیگری است تا قوه‌ی بعدی را به فعلیت تبدیل کند. مثل وقتی فیض خداوند کودک چهارساله را برای رسیدن به سن پنج‌سالگی ربوبیت می‌کند و سپس فیضی که افاضه می‌کند برای رساندن کودک پنج‌ساله به شش سالگی است فیض جدیدی است، و بدین لحاظ همواره فیض الهی جدید است و خلق جدیدی را به صحنه می‌آورد و این معنای ربوبیت الهی یا «خلق بعد از خلق» است و ما همواره با فیض جدیدی روبه‌رو هستیم همان طور و قرآن در مورد کفار می‌فرماید :« بَلْ هُمْ في‏ لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَديدٍ » (سوره ق/ ۱۵) ان ها در آفرينش جديد ترديد دارند.

[5] - عنایت دارید که شما باید به همه‌ی پیامبران قبلی به عنوان رسولان خدا ایمان داشته باشید، ولی نباید به دین پیامبران قبلی ایمان داشته باشید.

[6] -  صحيفه امام، ج‏ ۱، ص: ۳۰۳

[7] - یک روز تبلیغات وهّابیّت مسئله‌مان می‌شود و یک روز عرفان‌های نوظهور.

[8] - کاری که بعضی از روشنفکران مذهبی در صدد آن هستند تا انقلاب اسلامی را بر وفق اصول تجدّد تفسیر کنند زیرا متوجه هیچ عقلی ماوراء عقل تجدّد نیستند، ولی فرزندان واقعی حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن مرد الهی را عقلی حتی برتر از عقلِ حکمت و عرفان رسمی می‌دانند.

[9] - نامه‌ی فرهنگ، شماره‌ی ۱۷، ص ۱۰۴

[10] - در رابطه با مقام عرفانی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» کافی است به مقدمه‌ی کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافة والولایه» از استاد سیدجلال‌الدین آشتیانی رجوع فرمایید که می‌فرماید: «يكى از آثار نفيس در مبحث نبوت و ولايت، به طريقه محققان از عرفا و كمّل از حكماى اسلامى، رساله مصباح الهداية إلى الخلافة و الولاية اثر سيد سادات و ماجد العرفاء و الفقهاء، قدوة الحكماء المتألهين، استاد محقق در حكمت متعاليه، مرحوم مبرور، حضرت امام خمينى، سقى اللّه تربته، مى‏ باشد. مرحوم امام خمينى كتاب سرّ الصلاة، كه به‌حق اثرى است بى ‏نظير، و شرح دعاء السحر، و اثر حاضر را به زبان عرفان - كه لسان خاص اين قبيل از آثار است و جز خامه كمل از ارباب عرفان هيچ قلمى را توانايى آن نيست كه اثرى قابل دوام و كتابى كه حق مطلب‏ عرفانى را ادا نمايد به وجود آورد. در نحوه‌ی سير يا سريان، و به عبارت ديگر، ظهور حقيقت «نبوت تعريفيه» و ولايت محمديه و علويه در كافه ذرارى وجود، مطالب دقيق و تحقيقي به قيد تحرير آورده‏ اند كه خاص خواص و در بعضى از موارد ابتكارى است. مرحوم امام، أعلى اللّه درجته في المراتب العلمية و العملية، در ذوق و سليقه علمى و پرهيز از ذكر مطالب غير لازم نظير ندارند. يكى از علل جاذبه قابل توجه در آن بزرگ زمانه، علاوه بر نظم و ترتيب خاص در درس و بحث، جامعيت او بود.

[11] - بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵- محمدبن ابراهيم نعمانى، الغيبه، ص ۳۱۹.

24285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: با توجه به اینکه شما تاکید زیادی روی حق الناس دارید و اینکه انسان صرف ماهو انسان دارای ارزش است حق انسانهایی که در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی و روحانی از نظر اقتصادی و روحی روانی آسیب شدید دیدند از نظر حقشان چه می شود؟ درست است که شما همیشه ندای وحدت می دهید اما وحدت در طولانی مدت!! مفید خواهد بود پس تکلیف حقوق ضایع شده افراد در کوتاه مدت!! و آنهایی که به این رییس جمهورها رای نداده اند!! و تعدادشان هم کم نیست پس چه می شود؟ نزدیک دو دهه از عمرمان!! که یکبار بیشتر به این دنیا نمیاییم برای ساختن ابدیت!! زیر تصمیمات این دو به نابودی کشیده شد. شاید بفرمایید که عرفا زیر همین سختیها به مقامات عالی دست یافتند خب پس تکلیف باقی عوام الناس که عارف نیستند اما کافر هم نیستند چیست آیا حقی ندارند؟ موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هرکس بنا به تشخیصی که دارد اگر در امری که موجب احیای حقوقی می‌شود کوتاهی کند، مقصر است. همان‌طور اگر در امری که موجب تضییع حقوقی می‌شود اقدام کند مقصر است. موفق باشید

32107

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خسته نباشيد سوالي در مورد امر ازدواج براي اينجانب پيش آمده و آن اينكه گاهي خواستگاري كه پيش مي آيد ايمان و اخلاق را داراست ولي به دلايلي از جمله ظاهر فرد، شغل فرد و گاهي حتي به دليلي كه بر خود شخص هم دقيقا معلوم نيست، فرد هيچگونه تمايلي براي ادامه در خود نمي يابد، به گونه اي كه حتي اصرار اطرافيان براي ادامه منجر به آشفتگي و به هم ريختگي مي شود. سوال بنده اين است كه اين بي تمايلي نشأت گرفته از قلب است يا وهم؟ آيا بايد بر آن صحه گذاشت، يا با هر فشاري كه شده به دليل وجود ملاك هاي اصيل مانند اخلاق و ايمان خود را به پاسخ مثبت وادار كرد؟ سوال دوم اينكه اساسا مجال دادن به وهم در امر ازدواج تا چه اندازه لازم و تا چه اندازه خطرناك است؟ متشكرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید در برخورد اولیه، انسان از طرف یا خوشش بیاید و یا لااقل احساس کند می‌تواند با آن مأنوس باشد. ولی در مورد مسائل بعدی، همین‌که احساس شود می‌تواند زندگی ساده‌ای را برای شما فراهم کند کافی است. موفق باشید

31522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طلبه ی درس خارج هستم. اما بسیار کمرو و خجالتی، در حدی که یک منکری که در مقابل من انجام می‌دهند نمی‌توانم نهی کنم؛ و نمی‌توانم منبر بروم؛ لباس روحانیت را نپوشیده ام. لطفا مرا راهنمایی کنید. کدام کتاب و سیرهای مطالعاتی بزرگان می‌تواند مرا کمک کند؟ یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نامه ۳۱ نهج‌البلاغه را در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» مطالعه بفرمایید زبانِ ارائه مطالب دینی را از آن طریق می‌توانید وام بگیرید کتاب روی سایت هست. ۲. معمم شوید و از خدا و رسول خدا سخن بگویید و نه از خودتان. موفق باشید

30515
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: خواستم ببینم کدام شرح حافظ و مثنوی را مطالعه کنم بهتره؟ شرح شوقی بر حافظ خوبه؟ شرح جنابعالی کی منتشر می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نمی‌توان در شرح خاصی متوقف شد، هرکدام در نکاتی موفق بوده‌اند و بر اساس ذوق خود سراغ جناب حافظ رفتند. فعلاً بنده در هر فرصتی غزلی را مطرح می‌کنم با این نیّت که نسبت به جناب حافظ، گمان‌ها منفی نباشد و روشن شود افکار و اندیشه‌های عرفانی او مربوط به تاریخ امروزینِ ما است. ما دقیقاً امروز یک حافظ کم داریم تا نحوه‌ی بودن ما را در جهان و در نسبت به عالم با نگاه خردمندانه و شاعرانه متذکر شود. موفق باشید

30425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه سوال 30401 اگر سوال کننده بپرسد قیامت این زمین کی می‌شود و یا بپرسد قوه های زمین که به فعل تبدیل می‌شود آیا باز هم این سوال معنی ندارد؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جواب همان جواب سؤال شماره‌ی 30401 است. موفق باشید

29765

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: متاسفانه هنوز پاسخی بابت سوالم با شماره سوال 29691 دریافت نکردم. محبت می‌کنید پاسخ اون سوال رو بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که ما بتوانیم وارد شویم. اگر در مطالعه‌ی مباحث سؤالی برای عزیزان پیش آمد بفرمایند ما در حدّ توان جوابگو خواهیم بود. موفق باشید

نمایش چاپی