سلام وقت بخیر: استاد سوالی داشتم ازتون. من فرزند سومم ۱۲ سالشه گوشی نداره اما با گوشی خودم و پدرش بازی میکنه چند روز پیش دیدم توی گوگل محتواهای بدی رو سرچ کرده و نمیدونم باید چیکار کنم چطور باید باهاش برخورد کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به اینکه رفتن به سراغ این نوع مسائل، شیطان را که دشمن انسان است وارد فکر میکند و آن فرزند را از این جهت انذارکردن، خوب است تا خوف رجوع به این امور در او پیش آید و این تذکر باید مکرر به ایشان داده شود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با توجه به مبحث جهان گمشده در عالم خیال، آیا خداوند میتونه در صورت یک پرنده زرین عجیب و زیبا و با ابهت و جلال که وقتی نگاهش میکنی انگار دنیا و همه چیز دست اونه و اون هست که رییس همه چیز و عالمه دربیاد؟ من همچین چیزی رو زمانی که در خدمت سربازی لب مرز در بیابون بودم و مباحث شما و مولوی رو دنبال میکردم برام رخ داد. انگار که در افق خیالم همچین چیزی رو دیده باشم. ولی نه در واقعیت. ولی اثر انگار طوری بود که اون چیزی که دیدم با واقعیت ارتباط داشت. و اینکه آیا موسیقی میتونه همچین قضایایی رو وقتی انسان رعایت احکام شرعی و پاکی نگاه رو رعایت میکنه در انسان اتفاق بیفته؟ چون بنده گاها وقتی این قضایا رو رعایت میکنم بعضی از خیالات و تصاویر با بعضی از آهنگها که گاها آهنگساز و خواننده اونها مذهبی هم نیست میاد تو دل و ذهنم. حتی وقتی گوششون میکنم. آیا این قضایا همون مباحث جهان گمشده هست؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوانیم چنین حضوری را در مواجهه با اموری که فرمودید، درک کنیم از آن جهت که حضرت حق به نور اسماء حسنایش، تجلیات متفاوتی دارد که البته آن تجلیات، نورِ ذات است و نه خود ذات. موفق باشید
سلام استاد: اگر عالم وجود ربطی دارند و نه وجود مستقل، در این صورت آیا این صحیح است که اختیار اصلا برای وجود ربطی معنا ندارد؟ البته اختیار به آن معنایی که ما تصویر می کنیم که بیشتر یک موجودی مستقل از وجود خدا در نظر می گیریم و یک اختیاری برای آن در نظر می گیریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اختیار به معنای ارادهای در مقابل خداوند معنا ندارد، ولی به حکم «اعطی کل شیئٍ خلقه» آنگاه که حضرت حق ما را به ما داد، ما در ذاتِ امکانات متکثر خود عین اختیار هستیم و به همین جهت اختیار، ذاتیِ هر انسانی میباشد به جهت رو در رویی با امکانات متکثری که در پیش رو دارد. موفق باشید
چقدر زیباست که حق را ماورای ابژه و سوبژه ببینیم که همه عوالم را پر کرده و فقط اوست که در صحنه است، هم ابژه و هم سوبژه، نه اوبژه و نه سوبژه! چه حق زیباییست! اما طلب حضور من اینجاست که آیا وحی محمدیِ من عرف نفسه فقد عرف ربه نظرش به سوبژهای که ابژه است شدیدتر نیست تا ابژهای که سوبژه است؟ گویا نفس موضوعیت دارد نفسی که بسیط الحقیقه کل الاشیاء است. یعنی هم ابژه و هم سوبژه ای که از سوبژهی ابژه نما حرارت وجود میگیرد. بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست انگار آغاز پایانی ماست و این دلنشینی و حکایت حب من است به خودم! به خودی که همه حضرات را پر کرده است، کون جامع!
باسمه تعالی: سلام علیکم: امری که به میان آوردهاید توجه به نکات خوبی است البته باز هم به بنیادیترین بنیاد نظر کرد که ان شاءالله مباحث «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» بتواند پیش آورد. موفق باشید
با سلام: در بحث وحدت وجود اگر ما وجود را فقط خدا بدانیم و کثرت را در مظاهر برده و از آنها به عنوان نمود یاد کنیم، آیا من به عنوان نمود، میتوانم احساس وجود کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما در «وجودِ» خود عین ربط به وجود مطلق خود را در عین آنکه هیچ نیستیم جز ربط؛ مییابیم آنگاه که بتوانیم از کثرت ماهیات عبور نماییم. موفق باشید
سلام: آیا هرمنوتیک فلسفی همان قلوب یعقلون بهاست که در انوار متجلیه انقلاب اسلامی ظهور کرده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با رویکردی که آیه ۴۶ سوره حج با ما در میان میگذارد که حضور در تاریخ است ولی در صحنههای جغرافیایی زمین و نظر به سرنوشت ملتها؛ آری! میتوان امروز در آینه انقلاب اسلامی حضور اراده الهی را احساس نمود. موفق باشید
با سلام استاد عزیزک در عالم و جهانی که زندگی می کنیم و مظاهر اسما الهی، اگر در حضور باشیم، همه چیز ماییم و ما همه چیزیم، در عین بی شکلی. در حضور فقط احساس داشتن و عشق می کنیم، این جنس ملکوت و آسمان است. حال در عالم ماده و طبق حرکت جوهری و اینکه عالم ماده چیز خاصی نیست، آیا می توانیم بگوییم که حالات روحی انسان از غضب وترس و...همان نیستی و حاصل نزدیک شدن ملکوت انسان به نیستی است؟ اگر اینطور است، استاد خیلی دوست داشتم نماز و روزه و اعمال و زندگی صبح تا شبم کمک کند تا بتوانم بیشتر باشم هرچند الحمدلله در بعضی زمینه ها پیشرفت خوبی داشتم، اما با بروز مشکلی در زندگی اخیرا مشکلی را در درون خودم یافتم که به یکباره فهمیدم نیستم. استاد عزیز در سر نمازتون التماس دعا داشتم. ممنون میشم دعا کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا میکنم. آری! باید به حضوری نظر داشت که در عین نظر به حضور بیکرانه حضرت حق، خود را عین ربط و فقر إلی الله بدانیم. هزینهکردن زندگی در مقابل ظلم، برآمده از روحهای بزرگی است که در مکتب انبیاء الهی پرورش یافتهاند. آنان را نیروهای نورانی و معنوی از هرگونه محافظهکاری باز میدارد. از خود گذشتگیها زیر سایه باوری متعالی، یک فرصت است که خداوند برای یک ملت پیش میآورد. مانند یک رود که با خروش خود کرانههای خود را در مینوردد و مانند پروانه که ادامه خود را در دل شعله شمع جستجو میکند تا شعله شمع برافروختهتر گردد. موفق باشید
با سلام: منظور از وجود منبسط، در عرفان چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است این نکته را در بحث «برهان صدیقین» و شرح صوتی آن که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به تهاجم فرهنگ غرب که بر جامعه هست و جوان ایرانی که باید دنبال هویت دینی خود برود چگونه باید دنبال هویت ملی و ایرانی خود رفت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تأمّل در معارف شیعه مثل کتاب «شیعه در اسلام» از آیت الله طباطبایی و با تأمّل در تاریخ معاصر مثل مطالعه کتاب های آقایان موسی نجفی و موسی حقانی، افقهایی برای تفکر در این موضوعات گشوده میشود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد من از این همه تغییر احوالاتم میترسم. گاه خوبم گاه بد. گاه پر از امید گاه در اوج ناامیدی و نیستی. میترسم از علایم افسردگی باشد. از کجا بفهمم این تغییر احوالات خوب است یا بد؟ و البته همیشه تغییر حال بدم به خوبم از طریق خلوت صحبت با خدا و نوشتن هایم بوده و روشن شدن نوری از درونم که مرا از سرگردانی ها نجات میدهد و وجودم را گرم میکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این همان «نیستانگاری» است که تقدیر این تاریخ می باشد و درک این حالت و نظر به راههای عبور از آن بسیار برای امثال شما مهم است. عرایضی در این رابطه در ۴ جلسه شده است. خوب است که به آن مطالب رجوع شود. https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C&tab=sounds موفق باشید
با سلام و احترام: با توجه به حدیثی که در ادامه آورده شده است، منظور از این که خداوند افراد مجرد را از راه مباح بی نیاز می کند چیست؟ مگر رفع نیاز جنسی غیر از ازدواج دائم و موقت و در زمان قدیم ملک یمین امکان پذیر است؟ امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) برای گریز از خطر آلوده شدن و رهایی از دام شیطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم، این گونه رهنمود می دهد: اگر یکی از شما زنی را دید و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود که آنچه او دیده است، همسرش نیز دارد و مواظب باشد که شیطان را بر دل خویش راه ندهد و آن که متاهل نیست، دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد سپاس گوید و صلوات بر پیامبر و خاندانش فرستد، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نیز با رحمت خویش او را از راه مباح بی نیاز می گرداند. منبع حدیث: http://lib.eshia.ir/۱۲۰۲۴/۳/۵۸۹/٪D۹٪۸۸٪D۹٪۸۱٪D۹٪۸A٪D۹٪۸۷
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هم از آن جهت که انسان از طریق همسر خود نسبت به دیگر زنان مستغنی میشود و هم از آن جهت که احوالاتی در روح انسان پیش میآید که این نوع جذبهها نسبت به نامحرم برایش سرد میگردد. موفق باشید
سلام: من باردار هستم. میخوام اسم بچه ام را بگذارم محمد یاسین به من گفتند که یاسین اسم اول سوره ی قرآن هست همیشه بچه ات مریض میشود میخواستم بدونم که حقیقیت داره؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: قکر نمیکنم اینطور باشد. واژه «یاسین»، نظر به پیامبر و اهل البیت «علیهمالسلام» دارد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و عرض ادب امیدوارم حالتان خوب باشد و از اینکه برای پرسش های ما وقت می گذارید سپاسگزارم. مطلبی که در ادامه می آید از مرحوم آیت الله مصباح یزدی است. ایشان فرمودند به هنگام گفتن ذكرهاى لفظى، مثل «تسبیحات اربعه»، كه معنایى را تصور مىكنیم و این لفظ را بیانگر و حاكى از آن قرار مىدهیم، مقصود این نیست كه آن معنا به خداوند متعال و یا ملائكه و دیگران تفهیم شود، چون قصد مكالمه و همسخن شدن نداریم بلكه مىخواهیم آن معنا در روحمان اثر بخشد. اما در کلام رهبری و دیگر صاحب نظران بنده شنیدم و مطالعه کردم که هنگام نماز و ذکر گفتن ابتدا باید خداوند را مخاطب قرار دهیم و بدانیم که با او سخن می گوییم و بدانیم که به او چه می گوییم اما آیت الله مصباح فرمود قصد مان هم سخن شدن نیست میشه این تناقض را برام روشن کنید. خیلی ممنونم و آرزوی توفیق روز افزون برای شما استاد گرامی
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام در جای خود لازم و صحیح است. بستگی به نوع ذکر و موقعیت آن دارد مثل سوره حمد، که در یک قسمت که صفات خدا را با خود در میان میگذاریم، به نظر آیت الله مصباح نزدیک میشویم. و در آن قسمت که خدا را مورد خطاب قرار میدهیم، به نظر مقام معظم رهبری نزدیک میگردیم. موفق باشید
سلام وقت به خیر: ببخشید من یه سوال پرسیدم شماره 36439، درخواست دارم حذفش کنید، چون با اطلاعاتِ نامطمئن پرسیدم و برای شخص بد میشه. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال مذکور اساساً در معرض دید کاربران قرار نگرفته است. موفق باشید
با سلام: روش تحصیلی و تربیتی دوران قدیم چگونه بوده که توانسته بوعلی سینا و فارابی و رازی و ملاصدرا و هزاران عالم دیگر را وارد جهان کند؟ آن روشمندی و آن شیوه چگونه بوده که چنین ظرفیت هایی را پدیدار کرده است؟ قطعا الان چنین چیزی در نظام آموزشی ما نیست، اگر کسی بخواهد به خواست خدا در همان فضا به صورت عملی قدم بردارد از کجا باید شروع کند و چکار کند؟ بنده خواستار راهکاری عملی میباشم اگر لطف بفرمایید. عرض خدا قوت دارم با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که اهل تفکر فرمودهاند نظام آموزشی موجود برای تربیت افرادی است که نهادهای موجود نظام مدرن را اداره کند و این غیر از نظامهای آموزشی است که برای تفکر شکل میگرفتند. حال این مائیم و آینده ای که باید افرادی تربیت شوند برای حضور در جهانی که انقلاب اسلامی به دنبال آن است که متأسفانه هنوز آن طور که شایسته است، شکل نگرفته. موفق باشید
سلام وقت بخیر: خداوند در قرآن کریم میفرمایند که انسان از گل خلق شده اما به بدن مادی خودمون که نگاه میکنیم از سلول و خون و استخوان تشکیل شده منظور از از گل در قرآن چیست؟ در آیه ۲۰ سوره روم مى گويد: (از نشانه هاى او اين است كه شما را از خاك آفريد)؛ «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ»، آیه ۷ سوره سجده مى فرمايد: (و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد)؛ «وَبَدَأَ خَلْقَ الاْنْسانِ مِنْ طِيْنٍ»، آیه ۱۲ سوره مومنون مى گويد: (و ما انسان را از عصاره اى از گِل آفريديم)؛ «وَلَقَدْ خَلَقْنَا اْلأنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِيْنٍ»، صافات آيه ۱۱ مى فرمايد: (ما آنان را از گل چسبنده اى آفريديم)؛ «إِنّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِين لازِب»، سوره حجر آيه ۲۶ مى گويد: (خدا او را از لجن بدبوئى آفريد)؛ «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسانَ مِنْ صَلْصال مِنْ حَمَإ مَسْنُون» آيه ۱۴ سوره الرحمن می فرماید: (ما انسان را از گل خشكيده اى [همچون سفال] كه از گل بدبوى [تيره رنگى] گرفته شده بود آفريديم)؛ «خَلَقَ اْلأِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخّارِ»
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در آیات مذکور، همین عالم ماده که منشأ اولیه بدن هست، مدّ نظر باشد. نظری هم در زمینشناسی مطرح شده است در مورد سلول اولیه که در دل زاپروپلها یا لجنهای دوره پره کامپرین به ظهور آمده و منشأ موجودات زنده شده است. آقای دکتر یدالله سحابی در کتاب «خلقت انسان» نکاتی را در این رابطه فرمودهاند. موفق باشید
با سلام: بر اساس وحدت وجود جناب ابن عربی، آیا درست است که بگوییم که شیرینی شکر و شوری نمک از خدا است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است ابتدا «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید ان شاءالله با کلیتی که نسبت به «وجود» و مقام تشکیکی آن برایتان پیش میآید، در آن صورت خود به خود این نکات برایتان روشن میگردد وگرنه همچنان این نوع مسائل، نسبت به وحدت وجود برایتان مطرح خواهد بود. موفق باشید
سلام: نقد پرسش و پاسخ شماره ۳۶۴۳۴ 🔰 در مراکز علمی مرسوم است که ابتدا یک ارائه دهنده، نظرش را مطرح میکند، سپس یک داور آن را نقد میکند و سپس آن ارائه دهنده با جواب به نقدهای داور، دوباره از نظر خودش دفاع میکند. استاد طاهرزاده عزیز که واقعا برای بنده قابل احترامند، در این پست 👈 اینجا، به تحلیل بنده درباره علی علیزاده نقدی وارد کردند و آن را خطرناک دانستند! حالا بنده برای دفاع از نظر خودم، مطلبی می نویسم 1️⃣ اولا تشکر میکنم از این استاد عزیز که قبلا چندبار نظر لطف و مثبت خود را نسبت به بنده ابراز کردند، در پست اینجا و اینجا و اینجا می توانید مشاهده کنید در کانال ایشان. 2️⃣ ثانیا، استاد عزیز، اگر حرفی طبق قواعد و مبانی زده شود، نامش پیشگویی نیست که شما آن را خطرناک نامیدید! به آن می گویند طبق قاعده حرف زدن، نه پیشگویی! همان قاعده که امام عزیز فرمود کمونیست از بین می رود، همان قاعده که رهبری فرمود اجلاس کمپ دیوید به جایی نمی رسد، همان قاعده که رهبری فرمود حزب الله در جنگ ۳۳ روزه پیروز می شود و.... هیچ کدام اینها پیش گویی نبود، بلکه طبق قاعده حرف زدن بود. 👈 بنده هم طبق قواعد قرآنی که خدا پیامبر را برحذر میداشت از اعتماد به منافقینی که با ظاهر خوب جلوه می کردند و طبق قاعده دوری از افرادی که با نقاب دوست سعی بر نزدیکی خود به جبهه خودی دارند، گفتم امید دانا مورد اعتماد نیست و مشاهده کردید که حرف بنده درست بود، اما متاسفانه شما چندین بار در کانال خودتان فریب ظاهر او را خوردید و گفتید پشیمان شده و حتی چندبار طبق گفته یکی از سوالات درج در کانالتان کلیپ های او را نشر دادید! به طور مثال اینجا و اینجا. اما تازه بعد از حرفهای زشت او علیه امام بعد از قضایای حمله به سلمان رشدی در سال قبل، متوجه شدید او چه کسی هست و چه صورتی پشت نقابش دارد. 3️⃣ خب گناه بنده چیست که طبق قواعد قرآنی و مبانی امام و رهبری که هیچوقت ما را سوق به چنین افرادی ندادند از همان اول گفتم امید دانا هدفش خیر نیست و به گذشته اش دوباره رجوع می کن؟! این مورد را بنده تشخیص دادم و شما ندادید، مقصر بنده هستم؟! استاد عزیز بنده بارها گفتم این فرد حتی سواد ساده سیاسی و تاریخی هم ندارد! پس اصلا مصداق آن حدیث که میگوید از منافق هم علم آموزی کنید، نمی باشد. چون علمی ندارد که از آموزش بگیریم! 4️⃣ در بحث علیزاده هم همین روش است استادجان، پیشگویی در کار نیست که شما آن را خطرناک دانستید، بلکه طبق مبانی حرف زدن هست. در ضمن اتفاقا استاد رحیم پور ازغدی و استاد راجی بارها در بحث های سیاسی کلان و ژئوپلتیک حرف زدند و نیروی انقلابی ما می تواند به آنها رجوع کند، چه نیازی به علیزاده بی مبنا است که هنوز هم حرفهای منافقانه می زند؟! 5️⃣ فرمودید که تفکر هرکسی غیرفکر ما دارد را نفی کرده ایم! اتفاقا اشتباه فرمودید، خود بنده بارها به عزیزان انقلابی گفتم در تاریخ اسلام و معاصر از کتب استاد «رسول جعفریان» غافل نشوند، با آنکه ایشان تفکری مخالف ما انقلابی ها دارد. گفتم کتاب جناب «کوک» که یک فرد خارجی هست را در موضوع امر به معروف بخوانند که بسیار عالی هست اتفاقا. پس ما تفکر مخالف را نفی نکردیم، 👈👈 اما می گوییم کسی مثل علیزاده که لابلای حرفهایش، هنوز همان منش منافقانه را دارد، به درد نیروهای انقلابی نمی خورد. 6️⃣ شاید بگویید کلام های خوب هم دارد، بنده در جواب می گویم بله! قطعا! اصولا افراد منحرف و منافق حرفهای خوب هم دارند، اما یک سوال جدی از شما دارم استاد عزیز. چه تضمینی می دهید آن عزیز انقلابی که هنوز مبانی اعتقادی سیاسی خود را کامل نکرده و پای حرفهای علیزاده نشسته، متوجه درست و غلط حرفهای او بشود. تضمین می دهید؟! اصولا اسلام در برخورد با موارد شبهه ناک چه دستوری داده؟! 7️⃣ بهتر از بنده می دانید فتوای مراجع را در باب حرام بودن خواندن کتب ضاله، چرا؟! مگر همان کتب ضاله مطالب خوب هم ندارند؟! دارند، پس چرا حرام؟! چون اکثر مردم ممکن است متخصص نباشند و توان تشخیص نداشته باشند، برای همین خواندن آن کتب برای محققین متخصص حرام نیست. اما برای عموم مردم که تخصص آن موضوع را ندارند حرام است. 👈 با استدلال شما، این فتوای مراجع هم غلط و بی اساس است !! بله، حرف مخالف را باید خواند، حرف افرادی مثل علیزاده را باید گوش کرد، اما چه کسی؟ همه افراد؟ حتی آنهایی که هنوز مبانی خود را کامل نکرده و احتمال دارد اشتباه کنند؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید به جای جوابدادنِ تک تک نکاتی که فرمودید چون احساس میشود فضایی که در این نوشتار حاکم است، فضای مراء میباشد و به ما توصیه شده است از مراء بپرهیزید؛ گفتگو را ادامه ندهیم زیرا این نوع گفتگوها ما را به نتیجهای که روشنگر موضوعات باشد، نمیبرد به همان معنایی که از حضرت اباعبدالله «علیه السلام» داریم. خدا رحمت کند کسی را که از مراء بپرهیزد. تصور بنده آن است که این اندازه غیر خودی را نفیکردن، روشِ حاج قاسم سلیمانیهای این انقلاب نیست، با آن سعه صدر و افق بلندی که متوجه آن بودند. موفق باشید
استاد گرامی سلام مجدد: کتاب سلوک ذیل شخصیت حضرت امام را مطالعه می کنم. سوالی در مورد نگاه وجودی داشتم اینکه، بطور مثال در زمان جنگ، آن ایثار و ازخودگذشتگی، آن ساده زیستی و نداشتن حب دنیا، آن محبت ها و... خود امام زمان هستند که فقط تعین خارجی در بیرون و جسمی ظهور نداشتند اما امام زمان در آن فضا بسیار نزدیک ظهور بودند، اما مثلا در فضای جامعه ی سکولار و مادی زده نسبت به آن فضا، چون ما از امام زمان و انوار آن حضرت دوریم پس ایثار و محبت و... نداریم پس این نگاه که ما محبت و ایثار را با وجود آن حضرت از هم جدا بدانیم درست نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان اندازه که انسان به معارف عالیه و اخلاق فاضله منوّر شود و رعایت احکام شرع را بنماید، به امام زمان «علیهالسلام» نزدیک است و در جامعه نیز همین قاعده میتواند جاری باشد. پس در واقع ما غائب هستیم و نه آن حضرت. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز، در مورد تاثیر نماز غفیله خواستم از خدمتتان بپرسم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید این ما هستیم که مانند حضرت یونس «علیهالسلام» در ظلمات دنیا گرفتاریم و با یادآوریِ نیایش آن حضرت در آن ظلمات، متذکر قسمت آخر آن آیه هستیم که فرمود: «كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» که حاصل آن آیه است که حضرت اظهار داشتند: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ». موفق باشید
با سلام: استاد عزیز داستان زندگی ما انسان ها در تک تک گردنه ها و بالا و پایین هایش اینطور که با مطالعات شما و در کُل به قدر خودم فهمیدم، می شود مواجهه حقیقت (به اسمایش) با توهماتی بنام کبر وغضب و... نمیدانم چقدر این لغت در اینجا درست باشد گویا جنگ و نبردی است. حال سوالی که ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید اینکه خُب حقیقتا ما شَر و پلیدی در کل نداریم و این برداشت های اشتباه و جهل ماست که اینجور از روزگار و وقایع شر و پلیدی برداشت می کند. حال سوالم اینکه شَر و کبر و غضب و... که در حقیقت نیست، وقتی ما دچار ترس وغضب و.. می شویم وضعیت ما در هستی کجاست؟ یعنی در آن حال آن قسمت از نفس ما چون در این مرتبه عالم که نزدیک عدم است باز فرصت باقی ماندن دارد؟ یعنی در آن حالات اضطراب که آن طور انسان به لرزش و تب و تاب می افتد در چه وضعیتی و نسبت و جایی است؟ ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن نوع ترس و غضب که ریشه در توهمات انسانها دارد، حکایت عدم حضور آنها میباشد در مأوای وجود و هستی؛ و به همان اندازه عملاً آنها در عدم و نیستی حاضرند و احساس این عدم و نیستی در جایگاه خود، حکایتی است که اگر در این دنیا با رجوعِ به توحید از آن عبور نشود، با ابدیتی روبهرو میشویم که قرآن تحت عنوان «أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» از آن خبر داده است. موفق باشید
یا اله العاصین. راه پیش رو دراز و طولانی، مقصد بجز روزنه هایی باریک نور تقریبا ناپیدا؛ «شبی چون شبه روی شسته به قیر ... نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر»، هوا مسموم و آلوده، توان از پاها رفته و سلطنت خواب چشمان را به اسارت گرفته، «نموده ز هر سو به چشم اهرمن ... چو مار سیه باز کرده دهن»، تنهایی چنگ می اندازد بیخ گلو و حس غربت را میپیچاند در تک تک سلول ها، «نبد هیچ پیدا نشیب از فراز ... دلم تنگ شد زین شب دیریاز». و این همان جهنم موعود است اما بسیار زودتر از آنچه که میپنداشتم، باتلاق منیت فرومیکشد به تباهی... و در این واپسین لحظه های نفسگیر طلسم و جادوی قدرتمند آخرالزمانی چیزی برای گفتن نیست الا اینکه: فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِى وَمَوْلاىَ أُقْسِمُ صَادِقاً، لَئِنْ تَرَكْتَنِى نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِها ضَجِيجَ الْآمِلِينَ، وَلَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُراخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ، وَلَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ، وَلَأُنادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِىَّ الْمُؤْمِنِينَ، يَا غَايَةَ آمالِ الْعارِفِينَ، يَا غِياثَ الْمُسْتَغِيثِينَ، يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ، وَيَا إِلٰهَ الْعالَمِينَ.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و راهی که او ما را ترک نکند. اگر زندگی همان حضوری است که انسان هماکنون خود را در بیکرانه وجودش به سوی او احساس میکند، به همان معنای احساس فقر ذاتی و فقیر الی اللهبودن، هر چیزی که میخواهد ما را از چنین حضوری باز دارد، دشمن ما میباشد، حتی اگر در قالبی مقدس عرضه شود و به نام اخلاق بخواهد ما را از آن حضور و از آن زندگی محروم کند. راستی! مایه فریب ما در کجا نهفته است وقتی عدهای با تحجّر دینیِ خود با زندگی دشمنی میورزند؟ اینان حتی خدای را با زندگی دشمن میکنند. این جا است که مولایمان در دعای کمیل برای عبور از چنین تنگناهایی با خدای خود میگوید آنچه باید بگوید. زیرا آن حضرت به خوبی میدانند از چه چیزی باید عبور کنند و به چه افقی باید رجوع نمایند. موفق باشید
با سلام: در برهان صدیقین فرمودید که شیرینی شکر به خاطر نداشتن هایش است و شیرینی از خداوند متعال نیست. در دستگاه وحدت شخصی وجود ابن عربی قضیه بالا چگونه تبیین می شود؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این مباحث که مربوط به حوزه تطبیقی این نوع معارف است در محدوده سؤال و جواب نمیگنجد. موفق باشید
سلام: ببخشید بنده متاسفانه اسیر استمنا هستم. تقریبا ۱۰ ۱۵ روز روزه گرفتم و گناهی صورت نگرفت. اما بعد از آن انگار طغیان کردم. بسیار بیشتر شد. سوالم اینه آیا این خاصیت نفس است؟ چه کنم رها شوم؟ دعا کنید لطفا برای بنده
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان ذهن خود را مشغول امور متعالی و فطری نماید؛ میتواند از امور غریزی که به هر حال، اصالت ندارند؛ عبور کند، اینجا است که جایگاه توبه معلوم میشود، همانطور که خداوند میفرماید: «والله یُحبّ التّوابین» است.در این مورد خوب است به سؤال و جواب شماره 1986 رجوع شود. موفق باشید
با سلام: در برزخ و قیامت اصالت با وجود است یا اصالت با ماهیت؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این معانی مربوط به عقلِ انتزاعی است و آنجا دل در صحنه است و نظر به انوار الهی. موفق باشید