بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28407
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مزاحم میشم. جلسه ی سوم مباحث جنابعالی رو با موضوع «انقلاب اسلامی طلوع جهانی در میان دو جهان» گوش دادم‌. یاد شعری از آقای بهمنی افتادم که خودم با این شعر، به یاد حاج قاسم عزیز، بسیار گریسته ام. جسارت بنده رو ببخشید که فکر کردم اجازه دارم وقت جنابعالی رو برای بیان این حس بگیرم. ولی خیلی دوست داشتم این شعر رو برای شما هم بفرستم: دوست من دیدنش آسان نبود / پنجره اش رو به خیابان نبود دوست من منظره ی بسته اش / تارمی پر گل ایوان نبود چهره گشایی که به چاه محاق / چهره گری هاش نمایان نبود طرح زمینی بزنم دوست را / دوست من هیچ جز انسان نبود با من و تو فرق زیادی نداشت / او فقط اینگونه هراسان نبود من پی دریوزه ی جسم ام اگر / او پی دریوزگی جان نبود دامنه ای داشت پر از آبشار / منتظر رحمت باران نبود بدخبران آنچه از او گفته اند / با دل خوش باورمان، آن نبود دوست من با دل طوفانی اش / جز پی آرامش طوفان نبود دوست من نکته ی آغازهاست / دوست من نقطه ی پایان نبود با چه دریغی بسرایم از او / او که خود از خویش پشیمان نبود. ممنون. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انقلاب اسلامی راهی است که انسان اگر وجود خود را به آن بسپارد، قصه‌اش همان می‌شود که شما فرمودید: «او که خود از خویش پشیمان نبود» و همو که به قول شما: «دوست من نقطه‌ی پایان نبود». بلی! نقطه‌ی پایان نبود، شروعی بود برای آن‌که همه‌ی انسان‌ها در انسانیت خود به تمامیت برسند. موفق باشید

28399
متن پرسش
با سلام و احترام و عرض خدا قوت: در ضمن مطالعه حرکت جوهری چند سوال برایم پیش آمد که از حضورتان تقاضای توضیح در صورت امکان دارم: ۱. مطابق آیه ۲۰ سوره عنکبوت و لغت ثم در وسط آیه درخصوص بعدیت در ایجاد معاد و عدم تطابق با حدیث امام رضا (ع) در اعتقاد به ایجاد هم اکنونی عالم معاد چگونه این مطلب مطابقت داده می شود؟ ۲. اگر با اتمام قوه ماده، عالم قیامت شروع می شود، پس می توان گفت معاد بعدا ایجاد می گردد؟ ممنون از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نسبت به مخلوقات، قیامت در پیش است ولی نسبت به خود قیامت به عنوان یکی از عوالم وجود، هم‌اکنون هست و اساساً غایتِ مفقود، محال می‌باشد. موفق باشید

28157

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: جلسه اول شرح کتاب معاد صوتش رو سایت نیست مینویسه ناموجود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به زیاد بودن صوت‌ها، همه‌ی آن‌ها روی سایت نیست. در این مورد می‌توانید جهت ارسال دی‌وی‌دیِ آن با حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

28087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نظرتون در مورد کتابهای آه و قاف اثر یاسین حجازی چیه؟ نظرتون در مورد کتاب آنک آن یتیم نظرکرده از آقای سرشار؟ کتابهای تاریخی خوب هم اگر می‌توانید معرفی بکنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های مذکور را نخوانده‌ام. ولی به هر حال آقای سرشار از سابقون و کارگُشته‌های این امر هستند. موفق باشید

27969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: راهنمایی می‌خواستم درباره پایان نامم. کارشناسی ارشد مدرسی معارف موضوع: زمینه های اعطای حکمت و آثار آن از منظر قرآن و روایات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص در این رابطه فکر نکرده‌ام. تفسیر المیزان را ورق بزنید، مطالب خوبی می‌یابید. موفق باشید

27810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در نماز توجه ات فقط به خدا باشد و به معانی توجه مکن. یعنی چه و چگونه می‌توان بدان جا رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل آن‌که وقتی با همدیگر صحبت می‌کنیم به جای توجه به معانی کلمات، توجه‌مان به ارتباط روحی است، هرچند کلمات را با معانیِ لازمش به‌کار می‌بریم. موفق باشید

27712

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: در بحث حرکت جوهری و در بحث «اثبات معاد به معنی عام» می‌فرمایید جهان در اثر حرکت جوهری مدام از قوه به فعل می‌رسد و یا از این طریق به آنچه تا کنون نداشته می‌رسد و وقتی تمام قوه های جهان به فعلیت رسید حرکت متوقف می‌شود. سوال من این است که با فرض فوق و با توجه به اینکه اولا حرکت از جنس وجود است و ثانیا وجود تشکیکی است لذا باید با گذر زمان (که اعتبار ما از حرکت جوهری است) در اجزایی مادی نظیر آب در اثر این حرکت جوهری حتی در اعراض نیز حالاتی به وجود آید که قبلاً وجود نداشته است، چون بالاخره دارد بیشتر به فعلیت می‌رسد (مثل سیبی که هر روز بیشتر سرخ می‌شود). در حالی که در عناصر و اجزای مادی این حالت دیده نمی شود و این اجزا ثابتند و فقط نقل مکان می‌کنند و هیچ تغییری در اعراض آن دیده نمی شود. در واقع آنچه من از عناصر مادی می‌فهمم کوچکترین واحد آنها یعنی مولکول یا اتم آنهاست که این اتم ها هم فقط از گیاه به جانوران و از جانوران به خاک و از خاک به گیاهان منتقل می‌شوند و تغییری طی میلیونها سال ندارند یا حداقل این تغییر قابل اثبات فلسفی نیست. پس چگونه ثابت کنیم که حرکت روزی متوقف خواهد شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «حرکت جوهری» را سعی کنید تا آخر و با شرح صوتی آن ادامه دهید. این مسائل آنجا مطرح شده و روشن گشته است. موفق باشید

27672
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد جان آقای ری شهری حدیث کسا به شکل متداول رو رد می کنند، البته خود واقعه رو قبول دارن، حالا سوالم اینه که مثلا آیت الله بهجت و آیت الله بهاءالدینی که تاکید بر خواندن حدیث شریف کسا می کنند، خب ما چه متنی رو بخونیم؟ این متن رایج رو که آقای ری شهری قویا رد میکنن، ایشون هم تا جایی که من می شناسم فرد محققی هستن و همینجوری یه چیزی نمی گن، نظر شما چیه؟ شما خودتون همین حدیث کسا رو میخونید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در سلسله‌ی سند حدیث نیست، بحث در تحقق آن صحنه است و مأواگزیدن در آن رخدادِ تاریخی که موجب فهم امکانات ما می‌شود که چگونه در کنار این خانواده می‌توان با ملکوت مرتبط بود. بحثِ یاد و خاطره‌ی آن صحنه است که با خواندن «حدیث کساء» خود را در آن فضا قرار می‌دهیم. تجربه‌ی بنده نیز آن است که خواندن آن حدیث جهت رفع مشکل، بحمداللّه مؤثر بوده است. موفق باشید  

27398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با مطالعه کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم سوالی برایم پیش آمد ممنون میشم راهنمایی بفرمایید، ۱. شما فرمودید که برای عبور از مدرنیته باید روح و عالَم انسانها عالم دیگری شود، و این کار با تَحَکُّم و.. شدنی نیست، حال اگر باید ابتدا زمینه تفکری ما اصلاح شود و دین حقیقی اسلام را بشناسیم و زندگی با اسماء الهی و تسلیم خدا بودن در تمام شئون زندگی را سرلوحه زندگی قرار دهیم، آیا به نظر شما اینگونه دینداری کردن که لازمه اش ابتدا معرفت حقیقی است را باید اینگونه شروع کرد که مثلا در آموزش و پرورش در دانشگاه و... قرآن را بهتر بشناسانیم، مثلا مباحث عرفان و مباحث ملاصدرا و کتب اشخاصی مثل شما را با توجه به ظرفیت مقاطع تدریس بشوند. واقعا بنظرم جا دارد که کتابی مثل هدف حیات زمینی آدم در کتب تدریسی در آموزش و پروش گنجانده شود. ۲. آیا به نظر شما جا دارد که پیگیری و آموزش مباحث فلسفه و عرفان و... در حوزه های علمیه پررنگ تر از قبل پیگیری شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در آموزش و پرورش، کار مشکل است و إن‌شاءاللّه به مرور با حضور دولتمردانی که نسبت به گرایش به غرب باید تجدید نظر کنند، کار با معرفت نفس شروع شود، خوب است. و در حوزه نیز باید با نظر به مکتب صدرا، کار جلو رود. در این مورد عرایضی تحت عنوان «حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی و دنیای پیچیده ی امروز» خدمت رفقا در شهر قم شد که در قسمت یادداشت ویژه‌ی سایت می‌توانید آن را دنبال کنید. موفق باشید

27042

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت شما استاد عزیز: بنده یک مشکلی دارم و آن اینکه از حضور در یک جمع بیزارم. به شدت خجالتی ام. به نظر شما چطور می توانم بر آن غلبه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعات خوب، حرف‌های مفیدی برای گفتن پیدا می‌کنید و حضورتان در جمع برای خودتان و بقیه مفید خواهد بود. موفق باشید

26712
متن پرسش
سلام و خدا قوت به استاد طاهرزاده ی عزیز و دوستان پرتلاش در گروه فرهنگی المیزان. سوالاتی در مسائل مختلف از شما داشتم، ببخشد اگر طولانی است. ۱. با عنایت به اینکه شما همیشه سعی می کنید مخاطبان خود را با حقیقت آشنا کنید و به ما بفهمانید که حقیقت ها پایدار و ریشه دار هستند، حال ما باید از کجا بدانیم حقیقت ها دقیقا چه چیزهایی هستند؟ مثلا صبر، و یا پرداخت زکات و یا غذا دادن به یک حیوان گرسنه. برای فهمیدن آن ها فرمولی وجود دارد؟ و یا باید بدانیم نظر ثقلین در مورد آنها چیست؟ ۲. با توجه به حدیث جنود عقل و جهل، آیا نبود لشگریان عقل موجب شده تا لشگریان جهل باشند؟ و یا لشگریان جهل به خودی خود وجود دارند؟ ۳. در بحث های انقلاب اسلامی فرمودید انقلاب اسلامی ریشه در حقیقت غدیر دارد و محبتی است که خداوند بر قلب امام خمینی اشراق فرموده، حال انقلاب مردم یمن هم ربطی به این مسئله دارد؟ یعنی انقلاب مردم یمن جلوه ای از حقیقت و روح انقلاب اسلامی است؟ و یا به خودی خود انقلاب و تمدنی جداست که البته با انقلاب اسلامی هم خوانی دارد؟ ۴. اینکه در مباحث غرب شناسی فرمودید ملتها برای گذر از مدرنیته باید گذشته ی خود را بازخوانی کنند، مگر می شود این گذشته در مسیحیت تحریف شده باشد؟ و یا در بودا؟ اصلا مگر می شود در جریان سقیفه و ادامه ی آن، جریانی هم پیدا کرد که اعتقاد داشته باشد باید حکم خدا در مناسبات فردی و اجتماعی جاری شود؟ و یا زندگی انسان باید به عالم معنا مرتبط باشد؟ ۵. با توجه به اینکه انتخابات مجلس هم برگزار شد و اکثریت کرسی ها را به ظاهر انقلابیون تصاحب کردند، چه قدر امید هست که این افراد بتوانند در مرحله ی دولت سازی تاثیر بگذارند؟ آیا اصلا این افراد و احزاب حامی آنها متوجه اند افق انقلاب اسلامی تا کجاست؟ و یا این مجلس فعلا برای نفی جریان غرب گرا، و بهبود وضع معیشتی کارایی دارد؟ ۶. برای وارد شدن در عالم بزرگانی مثل حافظ و مولانا چه کتابی پیشنهاد می کنید که هم لغات را خوب معنی کرده باشد و هم عالم آنها را خوب درک کرده باشد؟ ۷. اگر فردی بخواهد تزکیه را شروع کند تا با حقایق ارتباط پیدا کند، آیا در ابتدای راه، خداوند و یا واسطه هایش، موانع و مشکلات زندگی را از سر راه بر می دارند تا سالک به رفتن در این راه طولانی امیدوار شود؟ و یا بالعکس، تازه مشکلات دو چندان می شود تا شخص مورد امتحان قرار بگیرد؟ با تشکر و عرض پوزش که وقت گران قیمت شما را با این سوالات تلف می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شریعت الهی به خودی خود متذکر حقیقت است و انسان نیز با فطرت خود آن را تصدیق می‌کند. ۲. نه! در همان کتاب بحث شده است که جهل به تبع عدمِ عقل مطرح است. ۳. انقلاب یمن در همه‌ی جبهه‌های مقاومت از شئونات انقلاب اسلامی در این تاریخ است. ۴. همه‌ی ملت‌ها قبل از گرفتاری در مدرنیته، اصالت‌هایی داشته‌اند. ۵. سیر انقلاب به سوی اهداف اصیل خویش جلو می‌رود دیر یا زود به آنچه باید برسیم می‌رسیم. اجازه دهید به جهت جوابگویی به سایر سؤالات کاربران، جواب ادامه‌ی سؤالات را نداشته باشیم. موفق باشید

26661

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نمیدونم قبلا در پرسش‌ها این سوالها بوده یا نه. ببخشید. ۱. اینکه عده ای می‌گویند فراماسونها توانایی سفر در زمان دارند و اتفاقات را بصورت برنامه کودک نشون ميدند تا چه حد درسته؟ ۲. فیلمهای علمی تخیلی فانتزی که در مورد آخرالزمان می‌سازند بخصوص در آمریکا حقیقتا نسبتی با فهم آنها از آخرالزمان و طرح و نقشه ی آنها دارد یا صرفا برای سرگرمی مردم و جذاب بودن مسائل آخرالزمانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها سعی دارند به تصور خودشان آینده‌ی جهان را طوری که می‌خواهند بسازند. فکر کرده‌اند خداوند سرنوشت و آینده‌ی بشریت و جهان را در اختیار آن‌ها قرار داده. بیشتر، نوعی شیطنت است «و إنّ کید الشّیطان کان ضعیفاً». موفق باشید

26492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد محترم: اثر گرانقدر جنابعالی بعنوان «جایگاه رزق انسان در هستی» رو مطالعه می کردم که سوالی برایم پیش آمده۔ از استنباط جنابعالی پیرامون روایت امیرالمومنین فهمیده می شود که رزق بر دو قسم است؛ یکی وهمی و غیر حقیقی و دومی حقیقی و از مقدرات۔ اما بطور عمومی آن روایت اینطوری ترجمه می شود که رزق حقیقی بهرحال به انسان می رسد ولی اگر او خواست بیشتر از آن بدست بیاورد باید تلاش و کوشش بکند۔ این دو رویکرد به یک روایت کاملاً در مقابل هم قرار دارد چون بنظرم رزق غیر حقیقی اصلاً مال ما نیست که بخواهیم بدنبالش برویم۔ لطفاً این مسئله رو برایمون روشن فرمایید۔ علاوه ازین اگر مقدور باشد لطفاً کتابی رو معرفی فرمایید که جایگاه ریاضی و هندسه رو در عرفان اسلامی تبیین کرده باشد۔ خیلی ممنون۔ خداوند حفظتون فرمایند بحق پنجتن آل عباء آل کساء صلوات الله علیهم۔
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم آن رزقی را که می‌فرمایید که اگر بیشتر از رزق حقیقی انسان‌ها بخواهند باید تلاش بیشتر کنند؛ شاید وَهمی هم نباشد، ولی نیازِ منطقی او نیست و عملاً به دنبال او رفتن او را از کارهای مهمش باز می‌دارد. ۲. چیزی در ذهن ندارم. موفق باشید

26373
متن پرسش
سلام علیکم: پاسخ به این شبهه که «باید حکومت را به اهل سیاست سپرد و نه به اهل دیانت، تا مردم با دیدن مشکلات و گرفتاریهایی که حکومت بدان درگیر است به دین و رهبران دینی بدبین نشوند.» چه پاسخی باید داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن درستی نیست. باید اهل سیاست منوّر به سیاستِ متعالیه باشند تا دین، در امورِ اجتماعی نیز جلوه کند. هر اندازه که ضربه خورده‌ایم به جهت همین غفلت‌ها بوده. موفق باشید

26161
متن پرسش
سلام استاد عزیز: میشه شهادت و تشییع جنازه حاج قاسم و بسط سلوکی جامعه و سقوط هواپیما به دست نیروهای مسلح رو قبض سلوکی جامعه دونست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز این حرف و نظر را در جای خود قبول دارم. آری! اگر انسان در قبض خود با «صبر» بر عهدی که بسته است خود را ادامه دهد، راه‌هایی که در بسط نصیب او نمی‌شد، برایش گشوده می‌شود. عمده آن است که متوجه باشیم در بلا هم الطاف او را می‌توان چشید. موفق باشید

25950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد عزیز در کتاب سه دقیقه در قیامت نوشته است که ایشان وقتی مردند باطن افراد و نیات و افکارشان را می دیدند، اینکه با ستاریت خداوند منافات دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که حضرت ربّ العالمین به انسان اذن داده باشد، می‌تواند اسرار بقیه را بداند. ولی بعضی موارد هست که خداوند حتی از نظر فرشتگان نیز اسرارِ بنده‌اش را پنهان نگه می‌دارد. موفق باشید

25905
متن پرسش
سلام استاد روزتون بخیر: بر چه اساسی فقیه می‌تواند احکام را تغییر دهد؟ مثلا وقتی در آیه‌ای صریحا حکمی ذکر می‌شود بر اساس چه استدلالی می‌توان آن را تغییر داد؟ مواردی از قبیل بریدن دست دزد، سنگسار، دیه زن و مرد، حجاب، خمس و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌وقت فقیه آن‌چه را که قرآن و روایات معصومین با صراحت روشن کرده‌اند را، تغییر نمی‌دهند و در آن اجتهاد نمی‌کنند. زیرا اجتهاد در جایی است که حکم روشن نیست و بر اساس شرایط زمان، موقعیت آن تغییر می‌کند. مثل شطرنج که در زمانی قمار محسوب می‌شده است و فقیه آن را حرام می‌دانست. ولی وقتی موقعیت آن تغییر کند و به عنوان یک بازی مطرح شود، معلوم است که فقیه در آن اجتهاد می‌کند و آن را دیگر حرام نمی‌داند. موفق باشید

25706
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، آیا اینکه حضرت امام (ره) در کتاب شرح اسفار، در باب معاد جسمانی می نویسند که انسان روز قیامت با همین بدن دنیوی بر می خیزد که این بدن عین جسمیت است و از لحاظ جسمی و کامل است، با معاد جسمانی که ملاصدرا با بدن عنصری و لطیف و اخروی که فضا رو اشغال نمیکنه تناقض دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! همیشه ما با بدن ِروح خودمان هستیم، و از آن جهت که بدنِ روحِ ما است، همیشه با بدنِ خود هستیم. منتها در هر نشئه‌ای خاصیتِ خاص خود را دارد. در نشئه‌‌ای که زمین سخن می‌گوید، دست و پای ما هم سخن می‌گوید. لازم نمی‌آید که حتماً مادی باشد. موفق باشید

25145

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: استاد اگر ما طریق بودا را با طریق معرفت نفس در عرفان اسلامی مقایسه کنیم شباهت زیادی در روش و غایت هست و تفاوت جدی در این است که عرفان اسلامی خدا محور است ولی راه بودا خیر. منتهی سوالی که مطرح است این است اگر بشود بدون اعتقاد به خدا به نیروانا و فنا رسید پس چه نیازی به خدا در سلوک هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم بودا را مطالعه کرده‌ام و استفاده برده‌ام. اتفاقاً آن‌چه او با توجه به گستردگیِ نفس انسان می‌یابد، را اگر با آن‌چه با حضور در گستردگیِ حضرت حق بیابیم، معلوم می‌شود که راه جناب بودا، راهِ ناقصی است و یا بگو کامل نیست. موفق باشید

25100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: نزدیک سه سال است که خداوند عشق مجازی برایم قراد داده است و من تلاش می کنم از آن به عشق خداوندی سیر کنم ولی هنوز به عشق خداوندی نرسیدم. عشقی که خیال مرا در وحدت یاد او قرار دهد و عشقی که مرا به سوی مناجات و بیداری بکشاند و به همه ناخالصی هایم آتش بزند. نمی دانم تا کی منتظر بمانم؟ آیا در تجرد روح است که این عشق حقیقی تجربه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رحمت واسعه‌ی الهی فکر کن. « سوی دریا عزم کن زین آب‌گیر /    بحر جو، و ترکِ این مرداب گیر». موفق باشید

24499

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه برای نام گذاری فرزندان از الفاظ قرانی استفاده می کنند، مثل هدی، بشری، حسنی و ... نظر شما در این باره چیست؟ نظرتون رو راجع به اسم حسنی هم خصوصا بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است از آن جهت که مظهر انوار الهی می‌باشد. موفق باشید

34308
متن پرسش

سلام استاد عزیز وقت بخیر: خسته نباشید. استاد دو سوال است که پنج سال است از وقتی که رشته فلسفه را شروع کردم نتوانستم به جوابش برسم ۱. اینکه اختیار انسان با وجود تعلقی انسان و علم فعلی خداوند متعال چگونه سازگار است؟ ۲. خلود در عذاب با ارحم الراحمین بودن خداوند متعال چگونه سازگار است؟ (وجه سوال در استحقاق عذاب بندگان نیست بلکه خلود در عذاب با ارحم الراحمین بودن چگونه قابل جمع است؟) با آرزوی توفیقات روزافزون بر استاد عزیز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان به جهت امکان ذاتی چند بُعدی‌اش در مقابل امکان‌های مختلف قرار می‌گیرد و این خود به خود موجب به ظهورآمدن انتخاب و اختیار او برای انتخاب یکی از ابعاد وجودی‌اش می‌شود «إمّا شاکراً و إمّا کفوراً» و از این جهت علامه طباطبایی می‌فرمایند انسان در مختاربودن مجبور است. ۲. همان دوری از رحمت الهی در صورت نهایی‌اش موجب طلوع عذاب از درون می‌شود و همان حالت درونی به جهت خاص قیامت، اطراف انسان را فرا می‌گیرد و انسان در ابدیت خود به جهت اراده‌های صرفاً مشرکانه‌اش مخلّد در آتشی می‌باشد که همان شخصیت او است و در همین رابطه قرآن نسبت به این افراد و آتشی که آن‌ها را فرا می‌گیرد، می‌فرماید: «الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ». موفق باشید

32853
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: ایام به خیر. استاد من سالها دغدغه ندانستن وظیفه ام را داشتم و همه اش در جا می‌زدم. تا روزی که به لطف خدا حج بیت الله الحرام نصیبم شد و وظیفه برایم روشن شد الحمدلله الان مدتی است که وظایف گوناگونی روی دوشم احساس می‌کنم (اعم از مادرداری، همسرداری، بچه داری و وظایف اجتماعی) اما در حد و حدود این وظایف مستأصل شده ام. تا فرزند جدید می آوریم نگران نرسیدنم به مادر هستم تا مشغول نوشتن می‌شوم نگران نرسیدن به بچه ها تا مشغول هماهنگی و شرکت در جلسات مرتبط با موضوع جمعیت می‌شوم نگران نرسیدن به همسر و... این گونه است که انکار در حال زندگی نمی‌کنم و در لحظه نمی‌دانم به کدام عمل برسم و چطور بین وظایفم جمع ببندم. موقع انجام دادن هر وظیفه نگران وظایف دیگر هستم و به فکر گذشته یا آینده و لذت عمل به وظیفه را نمی‌چشم. استاد میشه بهم وقتی بدهید حضوری در این موضوع خدمت برسم و بیاری خدا قلبم از نور کلامتون روشن بشه؟ ممنون که دعامون می‌کنید. عاقبت تون به خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز به ملاقات حضوری نیست. بیشتر باید به حضوری که در سوره مرسلات بحث شد، توجه کرد. به همان معنایی که «کاری از کاری بازمان ندارد» و این یعنی حضورِ  توحیدی که در وصف حضرت حق مولایمان علی «علیه السلام» می فرمایند: «لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ » کاری او را از کاری باز نمی دارد زیرا در مقام توحید هر چیزی در اندازه خودش مدّ نظر انسان قرار می گیرد. به همان معنایی که عقل و شرع جایگاه هر چیزی را روشن می کنند. آری! کار آسانی نیست ولی سلوک توحیدی خود به خود چنین احوالی را برای انسان پیش می آورد و حتی به الهاماتی مفتخر می گردد. عمده استقرار در همان حالت توحیدی است که به تعبیر آیت الله حسن زاده موجب می شود تا «دست در کار و دل با یار» باشد.  موفق باشید

32442

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: خسته نباشید. واقعا از اینکه وقت گرانبهای جنابعالی را می‌گیرم پوزش می‌طلبم. اگر فکر می‌کنید سوالم ارزش جواب دادن ندارد و یا اصلا به صلاح نیست بیان شود، رهایش کنید. ذره ای دلخور نمی‌شوم. بزرگواری چند وقت پیش سوالی فرستاده بود در باب جنگ در اوکراین، که افسوس زیادی خوردم و فکر می‌کنم، بسیاری از ما هم در این اوهام به سر می‌بریم‌ اینکه ایشان فرموده بودند؛ جناب پوتین، حفظ الله! شیر مرد تاریخ! و اینکه بنده منتظر همسویی انقلاب با جنگ ایشان علیه اوکراین بودم! و اینکه اصلا بنده به خاطر تقابل با غرب طرفدار انقلاب هستم. و از این دست مطالب. احتمالا نیازی به یادآوری نیست که اتحاد انقلاب اسلامی با روسیه و یا چین به خاطر آرمان های انقلاب نیست. چین و آقای پوتین، تافته ی جدا بافته از غرب نیستند، آن ها هم، زاده و نتیجه و هم فکر غرب هستند‌. اصلا به دین و خدا هم که بدتر از غرب اعتقادی ندارند، آقای پوتین کسی است در زمان نخست وزیری اش در زمان یلتسین برای بردن انتخابات ۱۹۹۹، چند ساختمان مسکونی در اطراف مسکو را به وسیله نیرو های امنیتی خودش منفجر کرد، و آن هارا گردن چچنی ها انداخت و به این بهانه به چچن حمله کرد، و تبدیل به قهرمان ملی شد، و انتخابات را پیروز شد‌. و چینی ها هم که معلوم الحال هستند، از کشتار ۲۵۰۰۰ نفری دانشجویان در میدان تیان من در سال ۱۹۸۹ تا حزب کمونیستی حاکم که فقط آن ها حق رای دارند. نمیدانم تا چه حد انقلاب اسلامی با این قدرت ها خواهند ماند، اما حداقل فطرت انسانی ام به بنده می‌گوید که اگر در این تاریخ امام زمان ارواحنافداه، ظهور بفرمایند، این قدرت ها، چشمشان تحمل دیدن حکومت ایشان را نخواهند داشت، و به زودی به دشمنان درجه یک تبدیل خواهند شد. که البته انشاء الله تا آن زمان، نه از ابرقدرت های غربی و نه از شرقیشان چیزی به جا نمانده باشد. قدردانی فراوان از استاد بزرگوار و زحمت کشانِ لب المیزان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این احوال، به جهت ارادتی که آقای پوتین به رهبر معظم انقلاب دارد که حتماً در جریان آن هستید؛ می‌تواند راهی به سوی آینده دیگری برای او بگشاید. در رابطه با جریان اوکراین پیشنهاد می‌شود مصاحبه آقای علیزاده با آقای دکتر مرتضی محیط را استماع فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/9840

32080
متن پرسش

سلام: من یک روایت را اینجا اول می‌نویسم بعد سوال می‌پرسم در موردش.  در کتاب گرانسنگ الکافی اثر شیخ کلینی آمده است: محمدبن ‌جحرش می‌گوید حکیمه دختر امام موسی کاظم (ع) به من گفت دیدم امام رضا (ع) بر درِ انبار هیزم ایستاده، آهسته با کسی سخن می‌گوید و من هیچ‌کس را نمی‌بینم. گفتم: «آقای من، با که آهسته سخن می‌گویید؟» فرمود: «ابن‌عامر زهرایی (از جنّیان) است. آمده از من سؤال کند و دردش را به من بگوید.» گفتم: «آقای من! دوست دارم صدایش را بشنوم.» فرمود: «اگر صدایش را بشنوی، یک‌سال تب می‌کنی.» گفتم: «آقای من! دوست دارم بشنوم.» فرمود: «بشنو.» در این حال، من صدایی شبیه سوت شنیدم، تب به سراغم آمد و یک‌سال تب کردم. خب این از روایت حالا خواستم بدانم چرا اما رضا (ع) تب نکرد و آیا اگر آن مرد از نظر معنوی مقام بالایی داشت باز هم تب می‌کرد؟ و علت تب چه بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این‌جا در تفاوت ساحتی است که انسان‌ها با جنّیان دارند و همچنان‌که شهید مطهری در تفسیر سوره جنّ می‌فرمایند ظاهراً درجه وجودی جنّیان نسبت به انسان‌ها کم‌تر است و به همین جهت پیامبری از طریق آن‌ها مبعوث نمی‌شود و تابع پیامبران انسان‌ها هستند که تا مقام ولایت و قرب الهی می‌توانند در عالَم حاضر شوند. و به گفته جناب علامه جوادی، موطن جنّیان مرتبه خیال است. آری! ائمه «علیهم‌السلام» به جهت حضوری که در عالَم دارا هستند، در همه عوالم بر اساس سعه وجودی‌شان حاضرند ولی اگر فردی خواست در ساحت جنّیان حاضر شود و حضرت اراده کنند که چنین چیزی واقع شود، عملاً همان می‌شود که فرمودند یعنی فشاری برای او پیش می‌آید که نسبت به ساحتی که در ذات خود در آن قرار داشت به سختی می‌افتد. به همین جهت جادوگران برای ارتباط با شیاطین که از جنس جنّیان هستند با ریاضت‌های منفی، شخصیت خود را از سطح انسانیتِ اصیل فرو می‌کاهند. موفق باشید    

نمایش چاپی