باسمه تعالی: سلام علیکم: ما میتوانیم جهان خود را جهانی ماورای این جهانها انتخاب کنیم، جهانی که در کتاب «جایگاه رزق در هستی» به کمک روایات در مقابل ما قرار میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر این دو قابل جمع نیست؟ آری! ابتدا علمی میخواهیم که بفهمیم تزکیه چگونه باید انجام شود و بعد به کمک تزکیه است که آموختههای ما جهت درستی پیدا میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود فرد دارد که احساس مسئولیت خود را در کجا بهتر میتواند انجام دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مراحل حضور روح و احوالات آن در برزخ و قیامت، ظهوراتِ احوال نفس ناطقه است و تقدّم و تأخر آن احوالات در عین جمع نزد نفس ناطقه میباشد. مثل آن که نسبتی بین فکرکردن به یک موضوع و تصور آن در میان میباشد. ولی این حالت در زمان خاصی صورت نمیگیرد هرچند نسبت به همدیگر تقدّم و تأخر دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن وجهی که استاد میرباقری میفرمایند واقعاً همینطور است که مردم خوب و نجیبی داریم. ولی اگر بحث در نظر به وجهی از مردم بود که ما با آن روبهروئیم، از آن جهت آنطور که انتظار میرود مقیّد به آداب دینی نیستند؛ عرض بنده این است که این تقصیر امثال ماها میباشد که مردم را با معارف ناب توحیدی که از یک طرف خدا را در همهی مناسبات حاضر ببینند و از طرف دیگر خود را در محضر حضرت حق و ابدیت حس کنند، کار نکردیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به روش حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» فکر کنید که بانکی را زیر این آسمان بلند کردند و هرکس به نحوی متوجه شد مخاطب آن صداست، و هرچه در اطراف خود میدید انعکاس آن صدا بود. این است قصهی ورود همهی ما به تاریخِ خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه». در صدر اسلام با آیهی «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيب» به ما خبر دادند صبحِ عبور از استکبارِ ابوسفیانی نزدیک است و با برگشت اسلام به این تاریخ، باز حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» آن آیه را خواند. و رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» از «فَلَقی» خبر میدهند که سیاهی را میشکافد. باید خود را شایستهی حضور در چنین تاریخی کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرکس در جهان کیفی خود زندگی میکند به همین جهت، جهانِ اولیای الهی که در منظر خود خدا را دارند و عالم را بالحق مینگرند، فوقالعاده با کیفیت است. به گفتهی جناب مولوی:
آن جهان و راهش ار پیدا بُدی
کم کسی یک لحظه در اینجا بدی.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقلها در آن زمان با رجوعِ بهتر به وَحی الهی و امامِ حیّ و ظاهر، رشد میکند. مثل رشد سیاسی که مردم ما نسبت به مردم جهان در راستای رجوع به ولیّ فقیه دارا شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است حتی از امام صادق «علیهالسلام» داریم: «و اذا قامَ القائِمُ بَعَثَ في اقاليم الارض، في كلّي اقاليم رَجُلًا، ثم يَقُولُ لَهُ، عهدُكَ في كفّك، فأذا وَرَدَ عَلَيكَ ما لاتفهمَه و لاتعرفُ الْقَضاء فيه، فَانظُر الي كفّك وَ اعمَل بِما فيها»[1] وقتى قائم قيام كند به هر ناحيه از نواحى زمين كسى را مى فرستد و مى گويد تعهّد و پيمانت - دستورالعمل تو- در كف دست تو است، چون امر مهمّى به تو روى آورد كه تو آن را ندانى و در انجام آن سرگردان شوى به كف دستت بنگر و تصميم خود را بگير و عمل كن. این یعنی یاران امام همچون بزرگانی که نام بردید خود را در تاریخ حضور امام حاضر مییابند و مطابق روح آن تاریخ عمل میکنند. موفق باشید
[1] - بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵- محمدبن ابراهيم نعمانى، الغيبه، ص ۳۱۹ ..
آقای خامنه ای در سخنان خود در عید مبعث فرمودند رسیدن به تمدن اسلامی در برنامه دور است با توجه به این سخن ایشان می توان نتیجه گرفت که ظهور دور است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا در روایت داریم کار حضرت، یکشبه درست میشود. پس اگر ظاهراً کارهای بسیاری مانده است ولی از آن طرف هم میتوان امیدوار بود ملت، یکشبه ره صدساله را طی کنند مثل تحولی که با شهادت حاج قاسم سلیمانی در ملت بهوجود آمد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ادامهی آیهی «لا اکراه فی الدین» میفرماید «قد تبیّن الرشد من الغی»، یعنی اگر توصیه به دین میشود و حتی از سرباززدن از آن بازخواست میگردد، به علت آن است که حقیقتاً تکویناً و مطابق فطرت و تشریعاً مطابق وَحیِ الهی مسیر رشد از مسیر غیّ و انحراف روشن شده است. پس اینطور نیست که افراد به بهانهی «لا إکراهَ فی الدّین» گمان کنند نظام عالَم نسبت به هر کاری که آنها بکنند، بیتفاوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. جاهلیت مدرن، اومانیسم است که در آن میلِ انسان ملاک خوب و بد است. در حالیکه تقوی و عدم تقوی باید ملاک خوب و بد باشد. انسانِ ترازِ تمدن اسلامی، انسانی است که میداند باید در مواجهه با تمدنِ غربی و رویکردِ سکولار آن، تمدنی به ظهور آید با رویکرد توحیدی، و این امر باید در یک فرایندی انجام گیرد و نه با عجله و شتاب. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بایزید عارفی بزرگ و قابل اعتماد است. فهمِ اشارات او کار آسانی نیست. ۲. نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کششی در این موارد دارید بهتر است به آن جواب دهید. زیرا خلأیی را در این رابطه در خود به کمال رساندهاید. سیر مطالعاتی روی سایت تا مدتی کمک میکند. موفق باشید
سلام استاد: در پاسخ سوال دوستی درباره ماجرای ایذه مطالبی فرمودین. یک مورد سخنان نماینده سابق ایذه در برنامه زنده خبری رو دقت کنید https://static0.jamaran.news/mediav2/18akCLDSJe2L/dmlkZW8tbWVkaXVtLm00dg,,/%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B4+%D9%BE%D9%88%D8%B1.mp4 متاسفانه رسانه ها و بظاهر مدافعین انقلاب میان می گن این زن چون یک پیج خبری خارجی رو فالو می کرده اومده خانواده رو به کشتن داده برای کشته سازی یا از این دست حرف های احمقانه، این ها کجا طرفداران حق و حقیقت هستند؟ مردم صدها بار بیشتر از این خطای پلیس از دورغ های مسئولین با نام اسلام بیزار هستند من نظرم این است که این مردم معترض، از اغلب شماها و مسئولین انقلابی تر هستند. اونها تحمل دروغ ها از مسئولین رو ندارند، نمی توانند قبول کنند حکومتی با نام اسلام دروغ بگه، ولی برای شما موضوع بسیار ساده ای است
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در فضای فتنه آنچه باید مدّ نظر باشد، حفظ نظام است حتی اگر در این موارد خطایی صورت گرفته باشد، به این معنا نیست که کلیت جریان نیروی انتظامی و مدافعین امنیت زیر سؤال برد. بحث در اعتراض و معترضین نیست، بحث در اغتشاش و به هم زدن امنیت کشور و نظام است. خارج از شهادت کیان پیرفلک که مسئولان مربوطه در حال بررسی کامل آن هستند و نباید به راحتی یک نگاه را از بقیه نگاهها برجسته کرد، ولی در کلیت اغتشاشات پیشآمده و تقابلی که باید با آنها بشود، در فقه اسلامی قاعدهای داریم به نام : «لو تترس الکفّار بالمسلمین»، یعنی هرگاه کفار با مسلمین در حال جنگ باشند و تعدادی از مسلمانان را به اسارت بگیرند و اسرای مسلمان را در صف مقدم جبهه قرار بدهند، تا مسلمانان به خاطر آنان نتوانند به سوی کفار تیر اندازی کنند، به این میگویند: «تترس»، در این موارد میفرمایند نباید برای رعایت آن مسلمانان که اسیر شدهاند امکان پیروزی کفار را فراهم کرد. وظیفه جبهه اسلامی آن است که به جبهه دشمن حمله کند ولو آن مسلمانان عزیز اسیر شهید شوند. این قاعده حکایت از آن دارد که ما چارهای نداریم که در این نوع مواجههها در مقابل جبهه دشمن برخورد جدّی و محکم داشته باشیم ولو اینکه ناخواسته عدهای بیگناه در این تقابل شهید شوند. این روحیه، روحیه واقعبینی است که آزاد از عواطف جزیی به کلیت جامعه اسلامی و مصالح مسلمین میاندیشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز و گرانقدر: طاعات قبول. استاد جان سوالی برایم مطرح شده، ممنون میشم پاسخ دهید: استاد جان، شما میفرمایید اینکه در ماههای رمضان و شعبان و رجب، شرایط خاصی به لحاظ معنوی حکم فرماست، قراردادی نیست و یک پدیده واقعی و حضوری است، حال با توجه به اینکه زمان این ماه ها قراردادی است، یعنی از این هلال تا آن هلال رمضان است، آیا تاثیری ندارد؟ در واقع ببینید در ماه های شمسی، فروردین همیشه یک موقع است ، دی همیشه یک موقع خاص است اما رمضان و...چرخشی است و این چرخش قرارداد است، پس چطور حالات واقع شده در آن قراردادی نیست و حقیقی است؟ مثلا شب عید فطر که آنقدر مقام دارد، خب اگر ما مقلد حضرت آقا باشیم بصورت قراردادی وضع کردن که استهلال با چشم مسلح هم قبول است و لذا نظرشان با مراجعی که به چشم غیرمسلح فقط عقیده دارند فرق میکند بنابراین مثلا بعضا یک روز زودتر از بقیه عید فطر اعلام می کنند، خب حالا من و همسایه ام که یکی مقلد رهبری و دیگری مثلا مقلد آقای مکارم است، هر دو در یک افق و مکان زندگی میکنیم چطور عید فطر من یک روز زودتر است؟ آنوقت آن برکات و انوار شب عید فطر برای عید من نازل می شود و یا عید ایشون که فرداست؟ پس این برکات و معنویات قراردادی می شود، یعنی برای من امشب است برای همسایه دیوار به دیوارمون فرداشب، وگرنه چطوری است؟ بعد من چطور به قول شما مثل امام سجاد علیه السلام با ماه رمضان وداع کنم و رمضان رو وجودی در نظر بگیرم که مقابلم است و با او خداحافظی میکنم، در حالی که ما قرار گذاشتیم نهمین حلول را رمضان نام بگذاریم؟ کاش تونسته باشم سوالم رو درست و کامل مطرح کنم. رحم الله لوالدیک
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در ظرفیت زمانها میباشد و آن هم در کلیت آنها به همان معنایی که روح و ارادهای در پشت این زمانها نهفته است و اولیای الهی و انبیای ربّانی از آن به ما خبر دادهاند. مثل آنکه قوه بینایی در پشت عضوی به نام چشم حاضر است و آن غیر از قوه شنوایی است که در پشت عضوی به نام گوش حاضر میباشد، با اینکه هر دو عضو، مادی هستند. پس بحث در ظرفیت زمانها در میان است آنهم به صورت کلی، و تلاش برای آنکه آن زمانها را – مثل عید فطر- پیدا کنیم. به همین جهت هم این عمل را به عهده امام مسلمین گذاشتهاند و مسلّماً خداوند او را در این امر مدد میرساند. حال اگر عدهای در این مورد آنطور که میفرمایید تلاش لازم را نمودند ولی موفق نشدند، بالاخره خداوند با رحمت خود نقص کار آنها را جبران میکند. موفق باشید
سلام علیکم: استاد عزیز برای ورود به ماه رجب چه پیشنهادی میفرمایید تا از ماه پیش رو استفاده بیشتری بنماییم؟ همچنین برای دانشجویانی که به تازگی با مباحث معرفت نفس آشنا شدهاند در این مورد چه پیشنهادی دارید؟ چون معمولا در شروع راه انگیزههای بیشتری در جوانان برای تحول و تغییر سبک زندگی وجود دارد.
32078- باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر بسیار خوبی است که برای استفاده از ماه رجب، روح و جسم را آماده نماییم. آری! با مطالعه مباحث اخلاقی مثل کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی و با انضباط در نحوه خوردن، میتوان شرایط را برای بهرهمندیِ بیشتر از ماه رجب فراهم نمود به همان معنایی که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند: «اِنَّ فی اَیّامِ دهرِکُم نَفَحات، الّا فَتَعَرّضُوا لَها» که جناب مولوی در همین رابطه میفرماید:
گفت پيغمبر که نفحت هاي حق
اندرين ايام مي آرد سبق
گوش و هش داريد اين اوقات را
در رباييد اين چنين نفحات را
نفحهای آمد شما را ديد و رفت
هر که را مي خواست جان بخشيد و رفت
نفحه ديگر رسيد آگاه باش
تا ازين هم وانماني خواجه تاش
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در روح اربعینی و حسینی آن مرد بود بخصوص که در روز اربعین ایشان را به خاک سپردند و إنشاءالله با همه اربعینیهای تاریخ به سوی معبود خود سیر کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رشته بسیار خوبی را انتخاب کردهاید و ظرفیتهای زیادی دارد البته به شرطی که خودتان کار را جلو ببرید و محدود به دروس رسمی نباشید، در عین آنکه دروسی که برای این رشته انتخاب شده است را به خوبی مطالعه کنید. و در رابطه با معارف قرآنی، مباحث «معرفت نفس» و مباحث فلسفه اسلامی را در برنامه داشته باشید. جدّیت در طول مسیر، نقشآفرین است. در افق کارِ خود آرامآرام بنای رجوع به تفسیر المیزان را از دست ندهید، ولی نه حالا. و در مورد سیر مطالعاتی، پیشنهاد میشود سیر مطالعاتی موجود در سایت را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظور از زمین صاف و خالی، جنبه بالقوه نفس ناطقه ما میباشد که با عقاید و اعمال ما بالفعل میگردد 2- مقام بهشت و جهنم به عنوان مرتبهای بالاتر از عالم ماده، همواره موجود است و ما با اعمال خود نسبت خود را با آنها مشخص میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث مبتنی بر مباحث مربوط به «حرکت جوهری» است به همین جهت خوب است اگر فرصت داشتید مباحث حرکت جوهری را در کتاب «از برهان تا عرفان» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همینطور است. آری! به همان معنا که بنا بر آن است تا نهاییترین انسانها به ظهور آیند، این دو وجه انسانی یعنی وجه ظلمانی در جبهه مقابل وجه نورانی به ظهور میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که بیشتر این حرکات، جنبه سیاسی دارد و پروژه ضربه زدن به رهبری توسط انگلیس خبیث در پشت آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام گستردهتر از آن است که تبدیل به یک فرقه شود. در حالیکه حتی بقیه ادیان را دعوت به مسلمانشدن نکرده، بلکه دعوت به توحید نموده. عمده، درک توحیدی همدیگر است. در آموزههای دینی ما تأکید زیادی بر مدارا شده است. که نمونههای آن را ذیلاً ملاحظه خواهید کرد. موفق باشید
فرهنگ «مدارا» که در متون دینی و روایات بر آن تأکید میشود حکایت از آن دارد که انسانها میتوانند با حضور در سنتی خاص و تاریخی معین به فهمی نائل شوند که محصول و برآیند گفتوگوی طرفین است بدون آنکه نتیجه نهایی گفتوگو از قبل قابل پیشبینی باشد. بلکه رابطهای دیالکتیکی در میان است و از این جهت گفته میشود فهم یک رخداد است که به گفته جناب گادامر با ادغام افقهای فهم پیش میآید.
معلوم است که در سنت مدارا هرکدام از افراد افقهایی را مدّ نظر دارند که از سنت و تاریخی که افراد در آن هستند شکل گرفته و در بستر گفتوگویی که پیش میآید فهم رُخ میدهد و بدین لحاظ فهم، امری است تاریخی و همواره رو به جلو.
با توجه به این امر به روایاتی نظر کنید که میفرماید:
روايت شده كه خداوند تبارك و تعالى به رسول گراميش (ص) وحى نمود؛ همچنان كه در برابر فرائض و واجبات مسئوليت دارى و نسبت به آنها مؤاخذه ميشوى، در باره مدارا كردن با مردم (و صبر در برابر مصائب هم) مؤاخذه خواهى شد. «أَنَّ الْمُؤْمِنَ أَخَذَ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ الْكِتْمَانَ وَ عَنْ نَبِيِّهِf مُدَارَاةَ النَّاسِ وَ عَنِ الْعَالِمِu الصَّبْرَ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاء»(بحار الأنوار، ج68، ص: 90)
رسول خدا (ص) فرمودند: «مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ»(الكافى، ج 2 ، ص 117.) مدارا با مردم نيمى از ايمان است و نرمش با آنها نيمى از زندگانى.
رسول خدا (ص) میفرمایند: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ- مُدَارَاةُ النَّاسِ فِي غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ وَ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ خِفَّةُ لِحْيَتِه» ريشه خرد پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است در غير ترک حق، و از خوشبختى مرد است كمىِ نزاع و جنگ.
از حضرت باقر (ع) هست که: «إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِيمَانِ الرِّفْقُ» راستى براى هر چيزى قفلى است، و قفل ايمان نرمش است. و یا میفرمایند: «مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْإِيمَان» هر كه را نرمش بهره دادند، ايمانش بهره دادند.
از حضرت صادق (ع) هست که فرمودند: قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فَمِنْ رِفْقِهِ بِعِبَادِهِ تَسْلِيلُهُ أَضْغَانَهُمْ وَ مُضَادَّتَهُمْ لِهَوَاهُمْ وَ قُلُوبِهِمْ».(اصول كافى- ترجمه كمرهاى، ج4، ص: 359) به راستى خدا تبارك و تعالى نرمش را دوست دارد و از نرمشِ او با بنده ها است كه كينه ها را از سينه هاى آنها در كشد و آنها را مخالف هوس و دلخواهشان كند
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْم» نرمش ميمنت دارد و سختگيرى شوم است. و همچنان حضرت میفرمایند: «إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا شَانَهُ» نرمى روى هر چه گذاشته شد، آن را زينت داد و از هر چه برداشته شد، زشتش ساخت.
پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «إِنَّ فِي الرِّفْقِ الزِّيَادَةَ وَ الْبَرَكَةَ وَ مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرَمِ الْخَيْر» در نرمى، زيادى و بركت است و هر كه از نرمى محروم شد از خير محروم گشت.
امام صادق (ع) فرمودند: «مَا زُوِيَ الرِّفْقُ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْر» از هر خاندانى كه نرمى دور شد، خير از آنها دور گشت. (الكافي، ج2، ص: 119)
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض» خداوند به همانگونهای که به من در مورد واجبات امر کرده، در مورد مدارا با مردم نیز امر فرموده.
رسول خدا (ص) میفرمایند: يَا عَلِيُّ: «ثَلَاثَةٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ لَمْ يَقُمْ لَهُ عَمَلٌ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خُلُقٌ يُدَارِي بِهِ النَّاسَ وَ حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِل». اى على هركس سه خصلت نداشته باشد از عمل خود سودى نمىبرد، اول ورعى كه او را از كارهاى بد باز دارد، دوم اخلاق خوبى كه با آن نسبت به مردم خوشرفتارى كند، سوم حلمى كه او را از انتقام نگه دارد و از جاهلان درگذرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم چنین فقیهی را کجا پیدا کردهاید که وصف میفرمایید؟!! تازه فرض هم میکنیم که چنین فقیهالفقهایی پیدا شود، مگر ما مقیّد به چنین فقیهی هستیم که تا این اندازه در توحید، کم آورده؟!!! موفق باشید
