بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31449
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله، عرض تسلیت عاشورا و تاسوعای حسینی ع، در زیارت ناحیه مقدسه به این مضمون هست: بعد از شهادت شما تهلیل و ارکان دین و تکبیر رفت، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله تنها ماند، فتنه ها و... ظاهر شد. در برنامه تلویزیونی سوره شما به این مضمون داشتید: با برنامه کامل که حضرت داشت بعد از شهادت تاریخ بنی امیه دیگر رفت و در کتاب راز شادی امام حسین ع در قتلگاه دلیل جاودانگی در تاریخ و دستیابی به هدف را بیان داشتید، چطور اینها با هم قابل جمع هستند، آیا این گونه نیست که بعد از شهادت حضرت دنیا دیگر رنگ و لذت دین را حس نکرد و به بلاهای مختلف دچار شد تا هنگام ظهور یا اینکه نه مطلب دیگری هست؟ برکات خدا بر شما و محبین حضرات معصومین علیهم السلام و هم چنین موفقیت و عزت و عاقبت بخیری ان شاء الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بنی امیه حجابِ دینداری بودند ولی همچنان‌که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در خطاب به علی مرتضی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «لَوْلا أَنْتَ یا عَلِىُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى». و از این جهت اگر بنی امیه و امثال بنی امیه حجاب ظهور حقیقت اسلام می‌شوند؛ هرگز زمین بی حجّت نمی‌ماند. آری! در بعضی موارد امتحان سخت و سخت‌تر می‌شود. موفق باشید

31209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بعد از حکومت حضرت مهدی (عج) وقتی که قیامت برپا بشود و همگی وارد قیامت بشویم آیا عالم ماده دیگر وجود نخواهد داشت؟ آخه طبق مباحث برهان صدیقین من اینجوری برداشت کردم که خلق کردن چیزی نیست که تمامی داشته باشه. عین وجود دائما در حال تجلی در همه‌ مراتب وجود است و تمام شدن معنا ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باز عالَمی و باز آدمی. در این مورد خوب است به سؤال و جواب شماره 31009 رجوع فرمایید. موفق باشید

30879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بحثم برای اهمیت ذکر و دعا و مناجات نیست حرفم اینه که اصلا وقتی مثلا می‌خواهیم این قضیه رو شروع کنیم به هزار و یک نسخه برمی‌خوریم از نسخه شیخ نخودکی تا سوره واقعه و حشر و یس و دعای عهد و زیارت آل یس و دعای سمات و خیلی چیزهای دیگر؛ مشخصا سوال من اینه که یک جوون چه دعاهایی بیشتر به دردش میخوره (اگه لطف کنین مصداقی جواب بدین). متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌فهمم نسخه آقای نخودکی چه نسخه‌ای است؟! عمده رویکردی است مناسب روح بشرِ این دوران به ذکر و دعا و مناجات، و به این امید کتاب «با دعا در آغوش خدا» نوشته شد. خوب است مقدمه آن کتاب را با دقت دنبال بفرمایید ببینید با روح و روحیه شما چه اندازه همخوانی دارد. موفق باشید

30832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: بنده خیلی سست عنصر هستم و اصلا اراده قوی ای ندارم. مخصوصا در مورد خواب که مثلا ۹-۱۰ ساعت می‌بینم خواب بوده ام. خسته شدم از دست خودم. هی تصمیم می‌گیرم هی دوباره تنبلی می‌کنم. چیکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌داشتن، مطالعه، ورزش کمک می‌کند. پیشنهاد می‌شود فصل آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

29654

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ان شاءالله طاعات و عبادات شما مورد قبول حضرت حق واقع بشه. آیا دین با فرهنگ متفاوت هستن؟ اصلا دین و فرهنگ چه رابطه ای با هم دارند؟ اگه کتاب جزوه یا سخنرانی از حضرتعالی موجود هست یا از دیگر علما سراغ دارید و معرفی بفرمایید تا بنده مبسوط به این موضوع بپردازم ممنون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ، ترجمه‌ی کالچر است و نظر به آداب خاصی دارد که در فرهنگ غربی مدّ نظر می‌باشد. به همین جهت بحث یوروپ کالچر مطرح شده، ولی بعداً خود به خود معنایِ خِرد قوم را به خود گرفته، حال چه آن خرد، دینی باشد و یا غیر دینی. در ایران فرهنگ، به معنای خِردی است که روح ایرانی همراه با تشیع شکل داده. در مورد منبع، به طور مشخص چیزی در ذهن ندارم. موفق باشید 

29569
متن پرسش
سلام و احترام: دو سوال در باب رزق: سوال اول: تفاوت قحطی با قحطی زدگی در چیست؟ آیا می‌توان اینگونه گفت که قحطی زدگی همان باور های فکری غلط مردم در مورد نعمت های دنیاست و در واقع کسانی که دچار قحطی زدگی هستند تفکرشان نسبت به رزق دچار اختلال شده و خداوند را رزاق نمی‌بینند؟ آیا تحلیل بنده درست است یا قحطی زدگی ابعاد دیگری دارد؟ سوال دوم: در آیه ای از قران داریم که قارون می‌گوید من علم به دست آوردن ثروت را داشته ام. در حالی که شما در کتاب رزقتان بر اساس یک روایت فرمودید خداوند رزق ساده لوح ها را زیاد می‌کند که مردم بفهمند رزق با زرنگی و غیره به دست نمی آید. آیا آیه قرآن با این روایت در تضاد نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده بسیار خوب توانسته‌اید بین قحطی و قحطی‌زدگی تفکیک کنید، مضافاً این‌که ریشه‌ی هر قحطی، قحطی‌زدگی است و غفلت از سعه‌ی رحمت الهی ۲. قارون مدعی است خودش علم به دست‌آوردنِ ثروتش را داشته است، در حالی‌که اشتباه می‌کند. رزق، مقسوم است و حتی آدم‌های زرنگ نمی‌توانند رزق انسان‌های ساده را تصاحب کنند مگر آن‌که آن انسان‌ها به وظیفه‌ی خود در آن حدّ که برایشان امکان دارد، عمل نکنند. موفق باشید  

29434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: همانطور که قبلا عرض کردم بنده دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت هستم در باب معرفت و مبانی معرفت چه کتاب ها و مقالاتی پیشنهاد می‌کنید که با نگاهی حضوری و عرفانی بتوان بصورت فلسفی نسبت به معرفت، معرفت پیدا کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت خاص بنده در این موارد صاحب‌نظر نیستم. از نظر بنده مبانی تعلیم و تربیت را باید در آیات و روایات دنبال کرد. موفق باشید

29180
متن پرسش
سلام علیکم: شما در کتاب خویشتن پنهان فرمودید علت بیماریها اینست که حیات میکروب بر حیات نفس در بدن غلبه پیدا می‌کند و فعالیت میکروب در بدن حاکم می‌شود و شخص بیمار می‌شود. بی پرده سوالم رو بپرسم آیا امثال آیت الله ممدوحی که به علت مبتلا شدن به ویروس کرونا به رحمت خدا رفتند یا شیخ حسین انصاریان که الان به علت ویروس کرونا اوضاع خوبی ندارد اینقدر تجرد نفس ندارند و اینقدر نفسشان حیات ندارد که نگذارد حیات ویروس کرونا بر حیات نفسشان غلبه کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید مصلحت‌های دیگری در کار باشد و یا اساساً اجل مسمّای آن‌ها به وقوع پیوسته است و آن ویروس بهانه باشد. مشهور است که جناب عزرائیل به حضرت ربّ العالمین عرض کرد؛ مردم بخاطراین‌که می‌دانند علت مرگ‌شان من هستم، به من بدبین می‌شوند. حضرت ربّ العالمین فرموده باشند آن‌قدر بهانه در میان است که هیچکس فکرش را هم نمی کند که مرگ آن‌ها به جهت حضرت قابض باشد. موفق باشید

29029
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: در رابطه با این بیت از مولوی «آب کم جو تشنگی آور بدست / تا بجوشد در تو از بالا و پست» یه چند تا مسئله دارم که باهاتون در میان می‌گذارم؛ حدود چند سالی میشه که مطالعه دارم و با آثار شما علی‌الخصوص و بقیه متفکرین مانوس هستم، مانوس که نه یه چیزکی می‌فهمم. خدا رو شکر یه سری مسائل رو خوب درک می‌کنم، اما همچنان اون‌اضطراب و سرگشتگی هنوز باقی است. یکی از بزرگان یه جمله می‌فرمودند که «انسانی که تشنه نیست اگر آب بخوره باد میکنه» و بنده حس می‌کنم یک چنین حالی دارم و از این مطالعاتم فقط باد کرده‌ام. الان هم یه سرگشتگی توی موضوعات دارم، نمیدونم چی بخونم، یه کم رمان میخونم بعد میگم نه باید انقلاب بخونم بعد رها می‌کنم می‌شینم پای معرفت‌النفس و خلاصه یه سرگشتگی از این جنس دارم. و اصلا هیچ مسیری رو طی نمی‌کنم و اصلا هیچ جدیتی تو خودم حس نمی‌کنم. این بیت مولوی تو ذهنم بود تا الان که دارم خدمتتون بابش رو باز می‌کنم، احساس می‌کنم اصلا تشنه نیستم و فقط هوس هستش، به خاطر همین جدیتی برای هیچ چیز ندارم. مسئله‌ام اینه؛ ۱. کی میشه که انسان تشنه بشه؟ اصلا چطوری باید تشنگی آورد بدست؟ ۲. با این حال تو این وضعیت مطالعه کردن مفیده یا مضره؟ مطالعه کردن رو رها کنم برم و وقتی تشنه شدم بیام؟ ۳. این سرگشتگی برای مطالعه و در کل جدی نبودن در کارها و بی خیالی رو چیکار کنم؟ ریشه‌اش کجاست؟ خیلی وقته تحمل کردم که سوال نپرسم و صبر کنم به اعتبار اینکه «مرغ صبر پرّان‌تر بود» ولی مثل اینکه بلد نیستم صبر کنم. شما از این گفته‌ها، ناگفته‌های من رو بخونید. خیلی ممنونم استاد که حرف‌های بنده رو میشنوید، حق پدری به گردنم دارین...ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. احساس حضور در عالم و در تاریخ، کارساز است. در این رابطه پیشنهاد می‌شود متون نوشتاری 26 جلسه‌ی سوره‌ی جاثیه را با حوصله و تا آخر دنبال بفرمایید. ۲. پیشنهاد دنبال‌کردن افقی را دارم که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مطرح است. ۳. بعد از این دو مرحله، مباحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بین دو جهان» را دنبال بفرمایید. البته هنوز ما جهان خود را پیدا نکرده‌ایم تا از این نوع قبض و بسط‌ها که گرفتار آن می‌شوید راحت شویم ولی بالاخره این راه را خداوند در مقابل ما گشوده است. موفق باشید

29014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عنوان: عرفان با سلام و تشکر. حدود ۵ سال است که بر اثر بیماری روی ویلچرم، دو سال پیش که دو دکتر رفته بودم و حال بسیار بدی داشتم، آقای دکتر سر صحبت را باز کرد. این دو سال برکات معنوی زیادی برایم داشته، احساس می کنم دوباره متولد شدم، دوبار ه اسلام اوردم، با خدا آشتی کردم. اما در کمال بهت و تعجب روزی دکتر گفت که لایک است، نماز نمی خواند، و خلاصه هیچی! اصلا قابل باور نبود. او تسلط زیادی به آیات و روایات، مثنوی و منابع عرفانی شرق و غرب داشت و باورش برایم سخت بود. گفت دیگه نمی تونه من را راهنمایی کنه و من به حد کافی رشد کردم که بقیه راه را بروم. چندی بعد به یکی از دوستانی که در همین مسیر آشنا شده بودم موضوع را گفتم، گفت بله دکتر بی دین است و چون شما با او هم افق نشدید دیگه نمی تونه با شما باشه! استاد، من با آشنایی با دکتر به کتاب های شما رسیدم و خدا را شاکرم که سطر به سطر کارهاتون نوره. ولی همش با خودم می گم می شه انسان به اهل بیت برسه با کسی که اهل بیت را فقط در حد انسانهای عارف قبول داره؟ کجای کارم می لنگه؟ حتی دکتر روزی گفت که تقلید از یک دین خاص یعنی زندگی به جای گوسفند! دکتر قدرت روحی زیادی داره، و این را بارها تجربه کردم. خیلی گیج و حیرانم نمی دانم در این دو سال فاتحه خودم را خواندم یا سالک شدم؟ * مورد دیگه که سوال داشتم، در حال مطالعه کتاب معادتون هستم، این که توضیح دادید که اکثرا فشار اولیه را دارند چون مثلا از بداخلاقی بدش میامده ولی نتونسته پاکش کنه، واقعا دچار وحشت شده ام، چون ان شاءالله بتوانیم پاک بشویم ولی اگر نشدیم باید منتظر فشار باشیم. و باور کنید در این پنج سال بیماری آنقدر درد کشیدم که دیگه فشار ....** سوال دیگه: یکی از کتاب هایی که دکتر گفت بخوانم سرگذشت یک یوگی بود. در این کتاب فصلی درباره مرگ استاد یوگی و سپس ظاهر شدن او بر یوگی و خبر دادن از جایی است که رفته. اونجا دیگه خبری از نکیر و منکر و اهل بیت نیست. دکتر به من گفت اگر راه نجات فقط در تمسک به اهل بیت است پس بفرمایید همه جهنم، فقط شیعیان علی ع آن هم عده قلیلی متنعم. کجای این کار به خدای خیر محض می خوره؟ من چیزی نگفتم دست از اعتقادم هم بر نداشتم. هر چند شبهه در ذهنم ماند. **در فصلی از آن کتاب شاگرد یوگی می میرد و شش ماه بعد یوگی انرژی ورود او به دنیا را درک می کند و می گه او برای تکامل برگشته. می دانم که تناسخ باطله فقط بفرمایید این چه انرژی بوده؟ ببخشید که طولانی شد. پیشاپیش تشکر من را بپذیرید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچند این موضوع نیاز به بحث مفصل دارد ۱. در این‌که این افراد در فضای اخلاقی زندگی می‌کنند، ولی عبودیت خود را رشد نمی‌دهند؛ مربوط به خودشان است و به مرور می‌رسند که یک جاهایی کم می‌آورند. زیرا انسان در ذات خود عین ربط به حق است و با عبودیت خدا این شخصیت به ظهور می‌آید. ۲. چه اشکال دارد در عین سیر مطالعاتی خود، رابطه‌تان محفوظ باشد و متذکر ضعف‌های بینشیِ ایشان بشوید. ۳. در مورد یوگی‌ها و تأثیری که بر طبیعت و جسم انسان‌ها دارد، یک بحث است و حضور در برزخ و قیامت و روبروشدن با فطرتی که در إزای عبودیت می‌تواند از برکات قیامت بهره‌مند شود، بحث دیگری است. موفق باشید

28101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار، با توجه به اینکه در پاسخ به آن پرسش فرمودید ما هنوز اندر خم هیچ کوچه ای نیستیم و مردم دین را جدی نمی گیرند، خودم بشخصه تشکیک کردم. از طرفی درباره دینداری مردم در عصر انقلاب و با توجه به شاخصه های دینداری در یک جامعه، همین سوال از آیت الله میرباقری پرسیده شده بود و ایشان در جواب گفته بودند بی‌شک جامعه ما دین دار تر شده است. شاخص اصلی دینداری ولایت و تولی با اهل بیت است. اصلی ترین شاخص دینداری دفاع از پرچم خدا در مقابل پرچم کفر است و این همان چیزی است که مردم ما طی این چهل سال بار سنگین آن را بر دوش کشیدند و سختی‌های این مسیر را تحمل کردند. این حجم هجوم دشمن به هر ملتی شده بود قطعا سقوط کرده بود. اگر ملتی زیر پرچم مستکبرین بروند اما شب ‌و روز نماز بخوانند باز هم در دینداری ضعف دارند. عنصر شهادت طلبی که این گوهر را امام در بین مردم تثبیت و عمومی کرد، تجمعات عظیم مثل اربعین و راهیان نور و مربوط به انقلاب اسلامی و بر افراشتن پرچم حق در جامعه از شاخصه‌های مهم دینداری مردم هستند و در ارزیابی نسبت به مظاهر دینداری باید به موج هجوم دشمن توجه کرده و نباید جامعه را متهم به بی دینی کرد. برخی در دوره‌ای با انقلاب همراهی می‌کردند اما وقتی سختی‌های راه را دیدند گذشته را مورد انتقاد قرار دادند اگر این دسته می‌خواستند جلودار مردم باشند هرگز انقلاب نمی‌کردند. جامعه شیعه از اول دوران غیبت که با مفهوم انتظار آشنا شده است منتظر تحقق دولت کریمه‌ای بوده که همه انبیا در جهت تحقق آن تلاش کردند. خود من واقعا این تشکیک و ابهام بیشتر شد که واقعا آیا جامعه را باید دینی دانست و با شاخصه های دینداری جامعه ما در کدام نقطه ایستاده است و خب مطلب تان کمی برایم نامانوس بود و از جهاتی ویژه مبانی که خودتان در کتب مربوط به بحث انقلاب ویژه انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی داشتید، خودم دچار شک شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن وجهی که استاد میرباقری می‌فرمایند واقعاً همین‌طور است که مردم خوب و نجیبی داریم. ولی اگر بحث در نظر به وجهی از مردم بود که ما با آن روبه‌روئیم، از آن جهت آن‌طور که انتظار می‌رود مقیّد به آداب دینی نیستند؛ عرض بنده این است که این تقصیر امثال ماها می‌باشد که مردم را با معارف ناب توحیدی که از یک طرف خدا را در همه‌ی مناسبات حاضر ببینند و از طرف دیگر خود را در محضر حضرت حق و ابدیت حس کنند، کار نکردیم. موفق باشید

28036
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه با وجود اینکه تمدن مدرن از آزادی بسیار در تلاش بود گفتمان بسازد و می‌شود گفت بصورت ویژه ای روح آزادی بشر و حس آزادی هویتی پس از رنسانس به یک شکل متحول شده ای ویژه پس از دورانی که فرد آن عقاید و ایده کلیسا را دنبال می‌کرد و همان را مبنا قرار می‌داد و عملش جدا بود و عبادت و دعایش جدا و حس هویت حضور جمعی و هویت جمعی و مقیاس تمدنی کار کردن و طرح ریزی تمدنی و بینش تمدنی را نداشت، آزادی به لیبرال دموکراسی و اعلامیه حقوق بشر و این رسید که آزادی هر فرد تا جایی محترم است که به آزادی دیگران ضربه نزند؟ آیا مدرنیته در باطن خود چیزی داشت که بتدریج و نهایتا کار به همین جا می‌رسید و به نظر من حتی روح آزادی ذبح شد و آزادگی با لیبرال دموکراسی در تعارض قرار گرفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شده غرب به دلایل تنگی‌های دوران قرون وسطی محل طلوع به خودآمدنِ بشری شد که آزادی به عنوان عطایی الهی برایش عطا شد هرچند سیاسیون و تنگ‌نظران نتوانستند به معنی واقعی از آن عطای الهی بهره‌مند شوند. مثل آن‌که در ایران، انقلاب اسلامی که روحی است جهت عبور از سکولاریته، طلوع کرد و مقدسان نادان نمی‌توانند از آن بهره ببرند و ما در آن حدّ که انقلاب اسلامی را پاس داریم، در روح زمانه‌ی خود حاضریم و این در تاریخی است که قبلاً در غرب آزادی طلوع کرده است و آن‌هایی که در خطه‌ی غرب و در بقیه‌ی جهان آن را پاس دارند، در روحِ تاریخی خود زندگی می‌کنند. موفق باشید

28008

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یک سوال اعتقادی داشتم کسی نتونسته جوابم رو قانع کننده بده. چرا خداوند در قرآن از ویژگی های بهشت فقط سرسبزی میوه ها همسران زیبا و این طیف نعمات رو بیان کرده؟ با توجه به اینکه در بهشت هم دیگر فانی نیستیم پس برنامه زندگی بلند مدت در بهشت چی میتونه باشه؟ صرفا فقط رودخانه و عسل و میوه و همسر؟ آیا اجتماعی هست؟ برنامه ی روز مره ای هست؟ دنیای فانی این همه کار و بار داره. وقتی در بهشت همه چی فراهم باشه و مشقتم نباشه. پس بلند مدت چی میشه؟ آیا فقط باید تکیه بدیم به تخت و شکر خدا بگیم؟ اونم به صورت همیشگی؟ الان ما دو ساعت بریم تو دشت و صحرا و جنگل بعدش یکنواخت میشه چه برسه به جایی که دیگه مساله عمرم نیست و همیشگیه داستانش! همیشه سوالم این بوده چرا اینطوری بیان شده تو قران؟ مگر قرآن برای همه زمان ها نیست؟ پس این سوال امروزیه من چرا جوابی در قرآن نداره؟ janghorban.bijan@gmail.com
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در تبیین سوره‌ی واقعه عرایضی شده است؛ آن صورت‌ها، صورت‌های اعمال و عقاید و اخلاقِ انسان است و نوعی با «خودبودن» را در مقامی بس متعالی برای انسان پیش می‌آورد و همچنان‌که انسان از بودنِ خود به معنی واقعی‌اش خسته نمی‌شود، آن بودنِ زیبای ابدی برایش حیات‌بخش و آرامش‌آفرین است. جزوه‌ی «چگونگی حیات بدن اخروی» که روی سایت هست، نکاتی در این مورد متذکر می‌شود. موفق باشید

27944
متن پرسش
سلام: در آخر جلسه اول فصوص فرمودید محی الدین کاری کرد که معلوم شد می‌شود علم عرفان را در مکتب آورد و در مراوده های درسی استفاده کرد و راجع بهش بحث کرد از طرفی در جای دیگر فرمودید بشوی اوراق اگر همدرس مایی / که علم عشق در دفتر نباشد. لطفا توضیح دهید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنای مباحث عرفانی اشاره و نگاه‌کردن است و نه فکرکردن. از فکر است که سؤال متولد می‌شود و حجابِ رؤیت می‌گردد. فرمود:

گر نپرسی زودتر کشفت شود / مرغ صبر از جمله پَرّان‌تر بُود

موفق باشید

27658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: محضر استاد بزرگوار سوالی دارم. هجوم افکار پریشان و ناخوشایند خیلی برایم آزار دهند است. هر بار که حال معنوی پیدا می کنم این خطورات زشت و تصورات بد حالم را به کلی عوض می کند. مدت هاست درگیر این گرفتاری هستم. به حال دیگران شدیدا غبطه می خورم. از صمیم قلب دعا می کنم که هیچ انسانی حتی کفار هم به این آفت گرفتار نشود. گاهی از شدت ناراحتی از عمق وجودم گریه می کنم و به خداوند متعال با هر زبانی که می دانم التماس می کنم. ولی از شر این اوهام و خیالات راحت نمی شوم. نگران عواقب سخت این گرفتاری هستم. به اضطرار رسیده ام. چه باید بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نحوه‌ی غذا و مطالعات خود سخت نگیرید. غذای سبک و مطالعات آرام‌‌بخش. موفق باشید

27312
متن پرسش
با سلام و عرض تبریک اعیاد ماه شعبان: با استادی در مورد کتاب ارزشمند «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود»، شما بحث کردیم که ایشان یه سری نقدهایی به عنوان شما کردند. لازم دیدم از حضور شما در مورد نحوه نامگذاری عنوان سوال کنم. ایشان نمی گویند که عنوان وقتی عام و فراخناک باشد خالی از اشکال و مسامحه نیست. این عنوان هم دست کمی از قبلی ندارد قابل نقد است فعالیت های فرهنگی روایی معنایی ندارد. همچنین در مورد اینکه این عنوان پاسخگوی نیاز عصر جدید و عصر امام زمان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر مقدمه‌ی کتاب با دقت خوانده شود، معلوم می‌گردد کتاب، به چه چیزی نظر دارد که منجر به چنین عنوانی شده است. با اینهمه آیا پس از ۲۰ سال که از طرح موضوعات کتاب گذشته است، معلوم نشد ما با روش مفهومی، همچنان در فعالیت‌های دینی زمین‌گیر هستیم، در مقابل بمب‌بارانِ شبهاتی که به ما می‌شود انفعالی برخورد می‌کنیم؟!! بعضی از عزیزان هنوز متوجه‌ی تاریخی که با دوگانگیِ سوبژه و اُبژه به‌کلّی از حضور تاریخِ انبیاء بیرون هستیم را، نشناخته‌اند، وگرنه دلسوزی‌شان سر جای خودش ارزشمند است. موفق باشید

27006
متن پرسش

آقای خامنه ای در سخنان خود در عید مبعث فرمودند رسیدن به تمدن اسلامی در برنامه دور است با توجه به این سخن ایشان می توان نتیجه گرفت که ظهور دور است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا در روایت داریم کار حضرت، یک‌شبه درست می‌شود. پس اگر ظاهراً کارهای بسیاری مانده است ولی از آن طرف هم می‌توان امیدوار بود ملت، یک‌شبه ره صدساله را طی کنند مثل تحولی که با شهادت حاج قاسم سلیمانی در ملت به‌وجود آمد. موفق باشید

26997

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ایامتان پر نور و برکت. استاد حلال بفرمایید. سوالم این است که بنده به لطف خدا به حضرات معصومین علیهم السلام محبت و انس دارم ولی اغلب اوقات در مناجاتهایم نظرم فقط با خود خداست و حالم اینطور است که انگار به خود او بیشتر احساس نزدیکی می کنم و احساس می کنم هرچقدر هم که گنهکار باشم او خدا و خالق و تنها کس منه انگار با امام زمان علیه السلام مثلا کمی رودربایستی داشته باشم میخام بدونم این توجهم به خدا توجه به خدای ذهنی است که شما همیشه از آن منع می کنید؟ متشکرم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که فعلاً در این ذوق جهت ارتباط با حضرت حق هستید آن را مغتنم بشمارید. خداوند هر طور خواست شما را جلو می‌برد. موفق باشید

26421
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان این را گفت که انقلاب اسلامی، اصلی ترین نقطه تمایزش با بسیاری نهضت ها و جنبش ها و رویکردهای حتی شیعی در این ادوار معاصر نظیر نهضت جنگل و مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت و مبارزات سید جمال، این است که به روح تاریخ و شان تاریخی هر زمانه برای تحقق عهد الهی نظر دارد. منظورم اینست که یعنی انقلاب، تاریخ سازی و زمانه را صرفا رویکردی بر بستر زمان و مکان که در حال انتقال گرایی است و بشر هم تعهدی نسبت به تغییر خود و جامعه جهت قرب الهی ندارد، نمی داند. انقلاب، این تفکر را جا می اندازد که بشر، عهدی الهی و قدسی دارد و باید همگام پیامبران و اولیاء الله جهت تحقق آن عهد الهی پیش برود (و عهد ما هم این است که انسان به‌عنوان خلیفه الله، هم باید خودش و جامعه اش، تجلی اسماء الهی باشد). لذا در هر عصر و تاریخی انسان مکلف است به عهد الهی پایبند باشد و جهت تحقق همان تعهدش، تاریخ سازی کند و شان زمانه را بشناسد چرا که «یسئله من فی السماوات و الارض کل یوم هو شان» و هر تاریخی، ظرفیتی خاص خود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در هر تاریخی آمادگی مردم را جهت ظهوری که رحمت خود را به بشریت بدهند، مدّ نظر دارند. لذا این برای یک ملت و تاریخ هم صدق می‌کند. یعنی: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند». موفق باشید

26341

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: آیا فجر زمانی است که نور حضرت به طور مشخص در صحنه است و صبح را زمانی که ظهور تام صورت می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید

26297
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. آیا می توان گفت سه عامل تهدید کنندۀ فرهنگ و تمدن کنونی ما عبارتند از: سنت گرایی افراطی یا تحجر، ملی گرایی و سنت ایرانیت، سنت و فرهنگ غربی. ۲. آیا با نظر به انقلاب اسلامی می توان مقابل این تهدیدات ایستاد و چگونه انقلاب ما با این تهدیدات مواجهه و مقابله می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انقلاب اسلامی با هویت شیعی همراه با روح و خِرد ایرانی که ریشه در حکمت خسروانی دارد؛ در آینده‌ی جهان نقش‌آفرینی‌هایی را به عهده دارند و همین امر موجب می‌شود تا از ضعف‌هایی که برشمردید نیز، ما عبور کنیم زیرا آنچه امروزِ ما را اصلاح می‌کند افقی است که در آینده‌ی خود احساس می‌کنیم. موفق باشید 

26282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۱. برای موفقیت در سیر و سلوک روزی چند ساعت مطالعه سیر مطالعاتی شما لازم است با توجه به این که شعل ما مهندسی است و ربطی به علوم دینی ندارد. ۲. استاد اگر شغل ما مهندسی یا مثلا پزشکی باشد در سیر و سلوک موفق تریم یا طلبگی و تحصیل علوم دینی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بستگی به شرایط‌تان دارد. بالاخره باید در کنار سایر امورات زندگی به خودتان برنامه بدهید که حدود دو ساعت در آن مباحث، در هر روز ورود داشته باشید. ۲.  فرقی نمی‌کند. مهم همتی است که باید به خرج بدهید. موفق باشید -

26209
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته: استاد شما در فصل دوم کتاب جوان و انتخاب بزرگ فرمودید که : «همین که شما به چیزی علم دارید و نسبت به آن عالم هستید نشان می دهد که شما غیر از چیزی هستید که به آن علم دارید. (مغایرت مُدرِک با مُدرَک)» استاد آیا انسان نمی تواند نسبت به روح خود علم داشته باشد!؟ اگر می تواند داشته باشد و آن را درک کند و غیر از آن باشد پس علم به روح و درک آن یعنی اینکه ما خودمان نیستیم و غیر از خودمانیم!؟ نظر شما چیست آیا سوال من درست است و اصلا چنین جملاتی معنا دارد!؟ با تشکر و التماس دعای مبرم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علمِ به روح یا علمِ به خود، علم حضوری است و خود را از آن جهت که بیرون از خود باشیم، درک نمی‌کنیم. ولی علم به اشیاء خارجی، علم حصولی است و خبر از مغایرت عالِم و معلوم می‌دهد. موفق باشید

25914

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به نسبت دنیای ما به عالم برزخ، آیا ما نسبت به برزخیان در گذشته هستیم. آیا برزخیان آینده و عاقبت ما را می دانند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثراً در آن دنیا مشغول خود هستند، مگر اولیاء الهی. موفق باشید

25643

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید عارفانی که کتابای عرفانی رو خوندن مثل امام خمینی که مصباح الانس رو خوندن، اول خودشون سالک بودن یا اول عرفان نظری رو طی کردن بعد سلوک کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جمعِ این دو در کنار هم باشد. موفق باشید

نمایش چاپی