بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9847
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه انسانی از قوه به فعلیت برسد و بدن اش هم در نظام هستی شدت بگیرد و از ساحتی به ساحت دیگر برود، مثل حضرت رسول اکرم (ص) در معراج که بدن وقتی از عالم طبع در آمد شدت گرفت و جنس اش هم فرق کرد و با آن بدن به پیشگاه پروردگار رفت، مشکلی که خیلی ها نمی فهمند و فکر می کنند رسول الله (ص) با همین بدن خاکی و عنصری رفته، چون اگر با این بدن خاکی و عنصری رفته باشد پس خداوند هم محدود می شود، چون یک بدن سمت و سو دار نزد خدا رفته و در نتیجه خداوند باید سمت و سو داشته باشد که این تفکری باطل است. ظرافت تعقل شیعه در اینجاست که می گوید معراج روحانی نبوده بلکه جسمانی بوده ولی نه با این جسم عنصری. حال سوال ام این بود چرا عارفی که اسفار اربعه اش هم طی می شود و در عوالم سیر می کند بدن اش هیچ شدتی نمی گیرد و در نهایت هرچه سیر می کند نفس و روح اوست که سیر می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌وقت بدن کسی به معنای تغییر مرتبه، شدت نمی‌گیرد. سالکِ عارف می‌تواند به مرحله‌ای برسد که بدن برای خود خلق کند. در کتاب «مبانی نظری مهدویت» عرایضی در این مورد داشته‌ایم. موفق باشید
5882
متن پرسش
سلام استاد. نظر شما در رابطه با بازی های کامپیوتری چیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده صاحب‌نظر نیستم می‌گویند ضررش بیشتر از نفعش هست به هرحال تا آن‌جا که ممکن است باید فرزندانمان را از امور لغو فاصله بدهیم. موفق باشید
5795
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم محضر مبارک استاد عزیز سلام عرض می‌کنم. چند سؤال در باره تأثیر تصویرهای اینترنتی – اعم از عکس و فیلم – بر نفس انسان و به تبع سلوک به سوی کمال دارم که مطرح می‌کنم. فکر می‌کنم پاسخ به این سؤالات و روشنگری در این زمینه، کمک بسیار بزرگی به جوانان ما می‌کند. و حتی عرض می‌کنم شاید این کار بتواند گشودن دری باشد که دیگر کاربران و ارادتمندان حضرتعالی آن را پی گیرند و با توسعه سؤالات این بخش، زوایای مختلف آن را مطرح کنند و با پاسخ مناسبی که از شما دریافت می‌کنند، مجموعه‌ای مفید در این باب تهیه شود. در هر صورت به نظر بنده در جای جای اینترنت دامهای متعددی به سان تارهای متنوع و زیبای عنکبوت – که برای یک جوان واقعا جذاب جلوه می‌کند- وجود دارد که تا در آن گیر نکرده، مشکلی ایجاد نمی‌کند ولی به محض نزدیک شدن به آن دام، چنان طرف را جذب می‌کند که رهایی از آن – نزدیک است که بگویم – غیر ممکن است. جالب توجه اینکه لازم نیست حتما بخواهی در دام بیفتی تا به سوی آن رهسپار شده باشی؛ چه بسا این تارها تو را ناخواسته غافلگیر و صید کند. می‌دانید که در این فضا، همه نوع تصویر زننده و مستهجن که می تواند یک جوان و به طور خاص جوانان مجرد را جذب کند، وجود دارد: تصاویر و فیلمهای فردی و جمعی بین افراد هم جنس و غیرهم جنس، روابط زناشویی و غیر آن و حتی روابط جنسی با حیوانات و ... . سؤالات بنده از این قرار است: 1- در اولین وهله که چشم انسان به این صحنه‌ها می‌افتد چکار کند؟ معمولا او یک کلیک روی تصویر اولیه می‌کند تا ببیند در صفحه ای که باز می‌شود چه خبر است. کلیک کردن همان و غلطیدن در تار عنکبوت همان! 2- حال به فرض – خواسته یا ناخواسته – آن تصاویر آمد و چشم او به آنها خورد. آیا در هر مرحله‌ای که متنبه شد از تصویر منصرف شود – که قاعدتا پاسخ همین است – یا ادامه دهد. می دانید چرا این را می‌پرسم؟ چون اگر ادامه ندهد یک انقلاب و غوغایی مخصوصا در دل جوان و نوجوان ایجاد می‌شود و دائم در حال نگرانی و اضطراب و تشویش خاطر است، و اگر ادامه دهد نتیجه آن– اگر تجربه قبلی داشته باشد - العیاذ بالله خودارضایی است و اگر نداشته باشد حالتی شبیه جنون است. 3- به فرض – از روی ایمان، حیا یا ترس – ادامه نداد، با این شهوت تحریک شده چکار کند؟ البته این سؤال برای شق دوم نیز قابل پرسش است اما در این شق سؤال مهمتری مطرح می شود و آن اینکه: 4- وقتی انسان از ادامه دیدن این تصاویر منصرف نشد، پس از مدتی حساسیت خود را نسبت به آنها از دست می دهد و بدون اینکه در نگاه اول قلبش تکانی بخورد با آرامش، چشم و ذهن خود را آلوده‌تر می‌کند؛ اگر چه در نهایت بازهم نتیجه خودارضایی یا دفع شهوت از طریق حلال یا حرام است، اما با این تحریک نشدن اولیه به خودفریبی روی می‌آورد و می‌گوید این تصاویر برای من اثر سوء ندارد. چنین شخصی را چگونه باید متنبه کرد؟ 5- اگر شخص مرتکب این گناه، مؤمن نباشد که با این گناه انس می‌گیرد و از آن، همان کارکردی را متصور است که انسانهای مؤمن از یک زوج حلال و پاک انتظار دارند. ولی اگر مؤمن باشد قاعدتا از کار خود پشیمان می‌شود و به درگاه خدا روی کرده، استغفار می‌کند. چکار کند که این توبه حفظ شود و دوباره به دام تارهای نفس اماره نیفتد؟ 6- فارغ از این وجوهی که عرض شد، اساسا دیدن این تصاویر تا چه حدی مخرب ایمان به خدا و سلوک در راه او خواهد بود؟ از اینکه مصدع اوقات شریف شدم معذرت می خواهم. التماس دعا - عماد
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اول باید متوجه باشید دیدن این نوع تصاویر مستهجن به دلایل مختلف نه‌تنها انسان را از مسیر الی‌اللّه محروم می‌کند بلکه در قیامت گرفتار انواع عذاب‌ها می‌نماید و در دنیا نیز از یک زندگی سالم به‌کلی محروم می‌کند. اولاً: باید سخت مواظب باشیم وارد این نوع سایت‌ها نشوید و حتی اگر احتمال می‌دهید با کلیک‌کردن این کلید با صحنه‌ای ناجور روبه‌رو می‌شوید بهترین تصمیم آن است که از کلیک‌کردن منصرف شویم چون می‌دانید تا خیال انسان با این صحنه‌ها روبه‌رو نیست در شرایط طبیعی قرار دارد ولی اگر گرفتار این تصاویر شد باید مدت زیادی وقت صرف کند تا تأثیر آن تصاویر از ذهن او بیرون رود تا بتواند به افقی که باید در منظر خود داشته باشد برسد. از حجاب ظلمانی تصاویر مستهجن غافل نباشید تا قبل از هر تصمیمی از نگاه کردن به آن ها منصرف شوید. و اما اگر گرفتار شده‌اید اولا: بدانید از زندگی با ارزشی که با نسیم‌های معنوی همراه است محروم شده‌اید ثانیاً: اگر همت کنید و مدتی از دیدن آن تصاویر فاصله بگیرید آرام‌آرام خیال شما آن تصاویر را پشت سر می‌گذارد و باور می‌کنید توان عبور از آن مهلکه‌ها را دارید. ثالثاً: زمینه‌های ورود به این سایت‌ها را در موقعی که در شرایط طبیعی هستید از بین ببرید تا وقتی نفس امّاره تحریک شده است ابزار جواب‌گویی به نفس اماره در دسترس نباشد مثل از بین‌بردن فیلترشکن و یا از بین‌بردن سی‌دی‌هایی که حاصل چنین عکس‌ها و یا فیلم‌هایی است. گفت: «درهای گلستان ز برایت گشوده‌اند.... در خارزار چند روی ای برهنه‌پا». موفق باشید
4763
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد من " نقش باور به خدا در معنابخشی به زندگی در اسلام" هست. اکثر مقالاتی رو که در زمینه معنای زندگی وجود دارد مطالعه کردم بخشی از کتب علامه جعفری در رابطه با هدف زندگی که تا حدی مرتبط با این بحث هست را نیز خوانده ام و هنوز نحوه پیش برد بحث در فضای دین اسلام برایم ابهام دارد. ممنون میشم اگر در این زمینه راهنماییم کنید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید دو جلدکتاب‌ «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» کمک کند از آن جهت که به استناد سخنان علی«علیه‌السلام» روشن می‌کنید که چگونه زندگی معنای واقعی خود را به‌دست می‌آورد. موفق باشید
4168

حضرات خمسبازدید:

متن پرسش
سلام به استاد عزیز. چگونه می توان با استفاده از برهان صدیقین و نتیجه ی آن یعنی هویت تعلقی، مراتب عالم را به عنوان حضرات خمس تبیین کرد. و عرفا و فلاسفه این مراتب را از کجا اخذ کرده اند. آیا متاثر از عقول در فلسفه ی ارسطوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرات خمس ربطی به تشکیک وجود ندارد همچنان که ربطی به عقولی که در فلسفه مطرح است ندارد، بحث بسیار دقیقی است که باید در جای خودش بحث شود. اگر نگاهی به جزوه‌ی «عرفان نظری» بیندازید شاید باب بحث در این مورد برایتان باز شود. موفق باشید
4139
متن پرسش
سلام استاد عزیز مدت سه سال است که دختر خانمی با عقاید مذهبی، به شدت علاقه مند به اینجانب شده و به هیچ عنوان از عشقش کوتاه نمی آید .بطوری که در این مدت به هر شکل قصد دفع ایشان را داشتم ایشان از راه دیگری وارد گردید.ایشان یک دید اعتقادی به من پیدا کرده است. این مدت هرچه خواستگار داشته است به خاطر من رد کرده که همه خواستگارهایش در حد استاد دانشگاه و... بوده اند. بنده با ایشان از بعضی نظر ها هم کفو میباشیم .فقط ایشان 2سال از من بزرگتر است؟ بنده باید با این مشکل چطور برخورد کنم.آیا تن دادن به این ازدواج صحیح است یا خیر؟ لطفا راهنماییم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور کلی این حد تفاوت سن مشکلی ایجاد نمی‌کند مگر این‌که بزرگی سن آن خانم این تصور را برای او به‌وجود آورد که تبعیت شرعی از شوهرش برایش مشکل باشد و قوام‌بودن مرد برای زن رعایت نگردد. موفق باشید
2434

نقش استادبازدید:

متن پرسش
سلام ، خسته نباشید استاد فرموده بودید استاد فقط میتواند جایگاه ها را به شاگرد بیاموزد و نمیخواهد چیزی یاد او بدهد! (شرح دستورالعمل آیت الله بهجت) میخواستم هدف شما را از بررسی موضوعات مختلف دینی و شئائر اسلامی بدانم . آیا تنها برای کشف و بیان جایگاه هر کدام، در هدف حیات (قرب و رضوان الهی و بندگی) است. یعنی به تبیین مثلاً فلسفه پرداخته اید تا جایگاه و روش استفاده از فلسفه را در قرب الهی (و در ذیل آن اصلاح جامعه و آمادگی برای ظهور) به ما گوشزد کنید ؟ و اینکه به طور کلی دانستن جایگاه ها چه اهمیتی برای ما در برخورد با علوم (مثل فلسفه،اخلاق،عقاید،احکام و فروع دین مثل نماز و روزه و ...) یا موضوعات دیگر (مثل غرب شناسی و ...) دارد ؟ مثلا آیا شما امامت ، را شرح داده اید تا جایگاه و روش استفاده از امام را در قرب الهی بفهمیم ؟ همین طور به آداب الصلاه و جنود عقل و جهل و شرح جامعه کبیره ، برای شناخت جایگاه نماز ، أحادیث و أدعیه پرداختید؟ یعنی ما در کلام شما تنها باید به دنبال فهم این جایگاه ها باشیم؟ و در یک کلام «جایگاهِ شناختِ جایگاه ها» را بیابیم و طبق آن جایگاه، هر یک از آن موارد را ادامه دهیم و عملی کنیم؟ متشکرم استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: دین اسلام یک دین کامل است و نقصی ندارد تا کسی بخواهد چیزی به آن اضافه کند، مثلا آنچه ما در نماز نیاز داریم بهترانجام‌دادن نماز است در داشتن حضور قلب بیشتر و سایر دستورات دین به همین شکل است، حتی غرب‌شناسی بحث می‌شود تا اهمیت ولایت فقیه روشن شود. موفق باشید
2407
متن پرسش
سلام علیکم! در بحث توبه گفته می شود یکی از شرایط توبه نفرت از گناه است. حال سوال من این است این نفرت چگونه ایجاد می شود!؟ فرض بفرمائید شخصی است اهل زنا و زیاد زنا می کند(العیاذبالله) خوب این زنا بالاخره لذت دارد. حال مثلا این فرد به زیارتی می رود یا مثلا در یک مجلسی می نشیند یا هر دلیل دیگری تصمیم می گیرد دیگر زنا نکند. خوب همچین فردی چکار کند که این لذت حاصل از زنا نیز از وجودش خارج کند!؟ بالاخره چون این شخص اهل این کار بوده هر چند الان تصمیم گرفته این کار را نکند؛ بالاخره ممکن است مدام بگوید ای کاش خدا زنا را حلال کرده بود تا لذت می بردیم از این کار. یا ممکن است هر وقت دختر زیباروئی را در خیابان ببیند بگوید ای کاش می شد با این دختر زنا می کردم. اما ممکن است همان موقع یک استغفرالله بگوید و سرش را برگرداند. حالا هر چند این شخص اینجا استغفرالله گفته و سرش را برگردانده؛ اما هنوز لذت گناه از وجودش خارج نشده. دقیقا به همین خاطر که هنوز لذت گناه از وجودش خارج نشده؛ هر چند تصمیم به ترک گناه گرفته؛ اما هر لحظه ممکن است توبه اش را بشکند و دوباره به گناه روی بیاورد. البته ممکن است دوباره پس از توبه شکستن و انجام گناه دوباره توبه کند و این توبه نیز برای مدتی دوام دارد؛ و دوباره توبه شکسته می شود. خلاصه این توبه کردن ها و توبه شکستن ها تا نفرت از گناه در وجود انسان حاصل نشده؛ ادامه خواهد داشت و دهها و صدها و هزارها بار اتفاق می افتد. یا ممکن است مثلا فردی در اوایل نوجوانی مثلا در سنین 12 13 سالگی به دلیل رفیق ناباب مثلا دچار استمناء شود. اما وقتی کمی بزرگتر شد مثلا می فهمد که این کار گناه بزرگی است و وعده عقاب بر آن داده شده. بهمین خاطر دلش می خواهد این گناه را ترک کند. اما چون لذت گناه را چشیده توان بر ترک دائمی گناه را ندارد. ممکن است تصمیم به ترک بگیرد؛ اما پس از چند روز یا چند ماه دوباره آلوده شود و دوباره تصمیم به ترک بگیرد و دوباره آلوده شود و این سیر همچنان ادامه پیدا می کند. اما اگر نفرت از گناه برای شخص حاصل شد امید این می رود که گناه را برای همیشه کنار بگذارد. حال واقعا چه راهکاری وجود دارد که نفرت و بدی از گناه نیز در درون وجود شخص حاصل شود!؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعد از توجه به جواب سؤال 2403 عنایت بفرمایید که گناه اقتضای نفس امّاره است و دوری از گناه اقتضای فطرت است و لذا اگر انسان مدتی در مقابل میل به گناه از خود صبر و شکیبایی به خرج داد، آرام‌آرام فطرت او رشد می‌کند و به لطف الهی از گناه متنفر می‌شود. به گفته‌ی مولوی«پرده‌های دیده را داروی صبر.... هم بسوزد هم بسازد شرح صدر× آینة دل چون شود صافی و پاک.... نقش‌ها بینی برون از آب و خاک× هم ببینی نقش و هم نقاش را.... فرش دولت را و هم فراش را ». موفق باشید
14736
متن پرسش
سلام علیک استاد: خسته نباشید. برخی از افرادی که اهل تحلیل سیاسی هستند می فرمایند آقای مصباح که در جریان انتخاب آقای جلیلی ایشان را به عنوان کاندید معرفی کرد با ادعای ولایی بودن بر خلاف رهبری عمل کردند زیرا رهبری این همه فرمود که وحدت اما جبهه ی انقلاب با معرفی ایشان بر خلاف رهبری عمل کردند و این شد که امروز نتیجه ی آن را در کشور می بینیم که این اختلافی که در میان درست کردند اگر واقعا اینان خود را ولایی می دانستند و با بصیرت اینگونه عمل نمی کردند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که حفظ وحدت به معنای آن نیست که آن‌چه را انسان حق می‌داند مطرح نکند و مقام معظم رهبری نیز چنین چیزی نمی‌خواهند که با حفظ وحدت مثلاً جریان‌های اصول‌گرا نامزدهای مورد نظرشان را مطرح نکنند! با طرح دکتر جلیلی معلوم شد انقلاب در چهره‌های سیاسیِ خود کسانی را دارد که به‌خوبی در امور اجرایی مطابق اهداف انقلاب عمل کنند. موفق باشید

12957
متن پرسش
باسمه تعالی استاد عزیز لطف می کنید بفرمایید آیا عقیده به مسئله ی طلبیدن امام معصوم (ع) برای زیارت درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از هر جهت همین‌طور است. فدایشان شوم! این‌ها خانواده‌ی کرم‌اند. ما اگر از آن‌ها بخواهیم که با زیارتشان راهِ اُنس با حقیقت را برایتان آسان‌تر کنند، آن‌ها نه‌تنها بخل نمی‌ورزند، بلکه طالب این آمادگی از طرف ما هستند. موفق باشید

12684
متن پرسش
23 / 4 / 1394 توافق هسته ای؛ ما و آینده چند وقتی است که پرونده پیچیده هسته ای ذهن بیشتر مردم ما را درگیر کرده بود. اقشار مختلف با نگاه هایی متفاوت به آن می نگریستند. امروز پایان این نگاه ها بود. هرچه بود اتفاق افتاد و تاریخ درباره آن قضاوت خواهد کرد. رهبر از مذاکره کنندگان تشکر کرد اما از توافق نه. شاید اسرار مگو باشد که ما محرم نیستیم. محرم راز دل شیدای خود کس نمی بینم ز خاص و عام را. شاید رهبر و راهبر ما در زمان غیبت امام معصوم بر خلاف شادی هایی که مردم در کوچه و خیابان برای توافق می کنند؛ ظاهری آرام و دلی نگران برای آینده دارد. آینده ای که گرگان زمانه در پی آنند که از دریدن در آن باز نمانند. حال پرسش اینجا ست که چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آن‌که نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی 12682 جلب می‌کنم، تأکید باید کرد مواظب جاده‌ای باشیم که بعد از توافق هسته‌ای بین ما و آمریکا باز می‌شود و از تبدیل‌کردنِ دشمن به دوست غافل گردیم. در حالی‌که هنوز ما به اندازه‌ی کافی با افرادی از داخل روبه‌روییم که آمریکایی‌شدن را آرمان خود می‌دانند و متوجه‌ی آن نوع حیات قدسی که انقلاب اسلامی برای ما پدید آورده است، نیستند. موفق باشید

11595
متن پرسش
محضر استاد گرانقدر و گرامی عرض سلام و احترام دارم: بنده به تازگی در یکی از رشته های مهندسی فارغ التحصیل شده ام و چند تن از دوستان دانشجو هم شرایط مشابه بنده را دارند. ما در یکی از مساجد سطح شهر، در عین حال که بین همه ی ما رفاقتی صمیمانه وجود دارد، خداوند توفیق داده است برای سنین راهنمایی و دبیرستان محله فعالیتی فرهنگی در مسجد انجام می دهیم. مدتی است این دغدغه بین دوستان به وجود آمده که برای خود یک برنامه و فعالیت جدی در جهت معرفتی و خودسازی داشته باشیم. از محضر استاد این سوال را دارم که ما با وجود اینکه مطالعاتی در زمینه های مختلف و پراکنده در حوزه امور دینی و معرفتی پیشتر داشتیم. هم اکنون پیشنهاد شما برای ادامه این حرکت چیست؛ آیا سیر مشخصی و یا موضوع مشخصی را باید شروع کنیم؟ آیا باید همراه با استاد باشد؟ خداوند توفیق شما استاد گرامی را در این جهاد فرهنگی که در پیش گرفتید روزافزون نماید. التماس دعا با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید مقدماتی را طی کنید تا در نهایت پیام‌های اصلی آیات و روایات را درک نمایید. سیر معرفت نفس سیر خوبی است و پیشنهاد بنده پس از ده نکته و برهان صدیقین با شرح صوتی آن‌ها، کتاب «خویشتن پنهان» است تا آن‌که با مباحث کتاب معاد و شرح صوتی آن بتوانید إن‌شاءاللّه به جمع‌بندی خوبی برسید. موفق باشید

10585
متن پرسش
سلام استاد: سؤالی در رابطه با «نان» داشتم چون شما در زندگی خصوصی خود تأکید دارید که خودتان «نان» را طبخ کنید و روایاتی در رابطه با ارزش «نان» آورده‌اید. حال چه اشکال دارد ما در عین احترام به «نان» از نانواهایی خریداری کنیم که مطمئن هستیم آنچه را باید در طبخ «نان» انجام دهند، انجام می‌دهند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته در این شرایط متأسفانه مردم اهمیت شایسته به «نان» ندارند. حساسیت شما خوب است، ولی اجازه دهید برای جواب شما از چند روایت کمک بگیرم به‌خصوص نظرتان را ابتدا به روایت شماره 10جلب می‌کنم: 1- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ«علیه‌السلام»: قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ«علیه‌السلام»: «یَقُولُ لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَیْرٍ مَا لَمْ یَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ یَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّل‏». کار این امّت به خیر است تا آن زمان که لباس عجم (اشراف غیر عرب) نپوشند و خوراک‌هاى عجم نخورند؛ و چون چنین کنند، خدا آنان را خوار مى‏کند. 2- «أَنَّ عَلِیّاً«علیه‌السلام» کَانَ لَا یُنْخَلُ‏ لَهُ‏ الدَّقِیق‏». براى على«علیه‌السلام» آرد را نمى‏بیختند. 3- قَالَ النَّبِیُّ«صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله»: «أَکْرِمُوا الْخُبْزَ فَإِنَّهُ قَدْ عَمِلَ فِیهِ مَا بَیْنَ الْعَرْشِ إِلَى الْأَرْضِ وَ الْأَرْضُ وَ مَا فِیهَا مِنْ کَثِیرِ خَلْقِه‏» نان را گرامى دارید که آنچه میان عرش تا فرش است در آن کار کرده با آفریده‏هاى بسیارش‏. 4- رسول خدا«صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله»: نان را گرامى دارید . گفتند: یا رسول اللَّه گرامى‌داشتن آن چیست؟ فرمودند: چون پیش نهند چشم به‌راه جز آن نمانید. 5- النّبی«صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله»: «اللّهمّ بارک لنا فی الخبز، و لا تفرّق بیننا و بینه».‏ 6- از حضرت رضا«علیه‌السلام»: «قَالَ فَضْلُ خُبْزِ الشَّعِیرِ عَلَى الْبُرِّ کَفَضْلِنَا عَلَى النَّاسِ». برترى نان جو بر نان گندم چون برترى ماست بر مردم. «مَا مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا وَ قَدْ دَعَا لِأَکْلِ الشَّعِیرِ وَ بَارَکَ عَلَیْهِ» هیچ پیغمبرى علیهم‌السلام نبود مگر آنکه براى خورندگان نان جو دعا مى‏کرد. «وَ مَا دَخَلَ جَوْفاً إِلَّا وَ أَخْرَجَ کُلَّ دَاءٍ فِیهِ وَ هُوَ قُوتُ الْأَنْبِیَاءِعلیهم‌السلام وَ طَعَامُ الْأَبْرَارِ أَبَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ قُوتَ الْأَنْبِیَاءِ لِلْأَشْقِیَاءِ». و نان جو وارد هیچ بدنى نشود جز آنکه همه بیماریها از آن بیرون رود، نان جو قوت پیامبران و غذاى نیکان است، و خداوند ابا دارد که خوراک انبیاء را به اشقیا دهد. عَنِ الصَّادِقِ«علیه‌السلام» قَالَ: «لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِی شَیْ‏ءٍ شِفَاءً أَکْثَرَ مِنَ الشَّعِیرِ مَا جَعَلَهُ غِذَاءَ الْأَنْبِیَاءِعلیهم‌السلام‏»، اگر خداوند در چیزى بیشتر از جو شفا سراغ داشت همان را خوراک انبیاء قرار می‌داد. 7- «مَا دَخَلَ جَوْفَ الْمَسْلُولِ مِثْلَهُ إِنَّهُ یَسُلُّ الدَّاءَ سَلًّا وَ قَالَ«علیه‌السلام» ‏نِعْمَ الدَّوَاءُ الْأَرُزُّ بَارِدٌ صَحِیحٌ سَلِیمٌ مِنْ کُلِّ دَاء». هیچ چیز مانند برنج در بدن مسلمین وارد نشده، که بیمارى را از بدن بیرون مى‏کشد. و نیز فرمود: برنج داروى خوبى است، و طبیعت آن خنک است، از هر بیمارى عارى مى‏باشد. 8- «الْخُبْزَ مُبَارَکٌ أَرْسَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ السَّمَاءَ مِدْرَاراً وَ لَهُ أَنْبَتَ اللَّهُ الْمَرْعَى وَ بِهِ صَلَّیْتُمْ وَ بِهِ صُمْتُمْ وَ بِهِ حَجَجْتُمْ بَیْتَ رَبِّکُم‏». نان مبارک است، خدا عزّ و جلّ از آسمان باران پیاپى فرستاده و آن را رویانده است بدان است که نمازگزارید و بدان روزه توانید و بدان به حج روید. 9- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ«صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله»: «إِذَا أُتِیتُمْ بِالْخُبْزِ وَ اللَّحْمِ فَابْدَءُوا بِالْخُبْزِ فَسُدُّوا بِهِ خِلَالَ الْجُوعِ ثُمَّ کُلُوا اللَّحْم»‏. چون نان و گوشت براتان آوردند آغاز کنید به نان و با آن سد جوع کنید وانگه گوشت را بخورید. 10- أَبَا عَبْدِ اللَّهِ«علیه‌السلام» یَقُولُ: «شِرَاءُ الْحِنْطَةِ یَنْفِی‏ الْفَقْرَ، وَ شِرَاءُ الدَّقِیقِ یُنْشِئُ الْفَقْرَ، وَ شِرَاءُ الْخُبْزِ مَحْق».‏ حضرت صادق می‌فرمایند: خرید گندم فقر را از بین می‌برد، و کسی که آرد بخرد زمینه‌ی ایجاد فقر را فراهم می‌کند و کسی که نان آماده بخرد مستقیماً بیچارگی و نابودی را برای خود ایجاد کرده است. 11- َ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ«علیه‌السلام»: «یَا أَبَا الصَّبَّاحِ شِرَاءُ الدَّقِیقِ ذُلٌّ وَ شِرَاءُ الْحِنْطَةِ عِزٌّ وَ شِرَاءُ الْخُبْزِ فَقْرٌ فَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنَ الْفَقْر». ابو الصباح کنانى گوید: امام صادق«علیه‌السلام» به من فرمود: اى ابا الصباح خرید آرد خواری است، و خرید گندم عزّت، و خرید نان تنگدستى و نیاز، و به خدا پناه برید از نیازمندى به مردم. 12- أَنَّ عَلِیّاً«علیه‌السلام»: «کَانَ یُعَاتِبُ خَدَمَهُ فِی تَخْمِیرِ الْخَمِیرِ فَیَقُولُ هُوَ أَکْثَرُ لِلْخُبْز.» على«علیه‌السلام» خدمتکارانش را در باره‌ی تخمیر و ورآمدنِ خمیر نان مورد باز خواست قرار می‌داد و می‌فرمود: آن نان را بیشتر می‌کند. 13- «صَغِّرُوا رُغْفَانَکُمْ فَإِنَّهُ مَعَ کُلِّ رَغِیفٍ بَرَکَةً ..». رسول خدا «صلى‌اللَّه‌علیه‌وآله» فرمودند: گرده‏های نان را کوچک بگیرید که‏ با هر گرده، برکتى است جداگانه. «نَهَى الصَّادِقُ«علیه‌السلام» عَنْ قَطْعِهِ بِالسِّکِّین».‏ امام صادق«علیه‌السلام» از بریدن نان با کارد نهى کرد. 14- «ابْعَثِی إِلَیْنَا بِحَرْفِ رَغِیفٍ‏ یَابِسٍ‏ مِنَ‏ الَّذِی تُجَفِّفُهُ فِی التَّنُّور». اى غلام برو نزد فلانه زن و بگو یک تیکه گرده که در تنور خشک پخته شود بما بده‏ 15- «إِهَانَةُ الْکِسْرَةِ مِنَ الْخُبْز تُورِثُ الْفَقْرَ». 16- کَانَ أَبِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ«علیه‌السلام»: «إِذَا رَأَى شَیْئاً مِنَ الْخُبْزِ فِی مَنْزِلِهِ مَطْرُوحاً وَ لَوْ قَدْرَ مَا تَجُرُّهُ النَّمْلَةُ نَقَصَ قُوتَ أَهْلِهِ بِقَدْرِ ذَلِک»‏. از ابى جعفر«علیه‌السلام» که چون پدرم على بن الحسین«علیه‌السلام» می‌دید نانى در خانه‏اش افتاده گرچه به اندازه‌ی دم کش مورچه‏اى بود از قوت خاندانش به اندازه‌ی آن می‌کاست‏.
9474
متن پرسش
سلام استاد: اینجانب مدت دو سال است که ازدواج نموده ام اما اصلا از زندگی و همسر خود راضی نیستم و در این مدت حتی یک روز خوش نداشته ام. همسرم چند وقتی است که میگویید باردار است اما من هیچگونه رضایتی در مورد بچه دار شدن نداشتم و به اصرار و اجبار او باردار شده است چندین بار برای طلاق تلاش نمودم اما از طرف خانواده با مخالفت شدید روبرو شدم. نه امکان ادامه زندگی برایم مقدور است نه طلاق. فقط تنها پشت و پناهم خداست به بن بست رسیدم و نمیدانم چه کار باید بکنم. در هیچیک از موارد زندگی مشترک با همسرم اشتراک نظر نداریم بسیار یک دنده بی تجربه و خام است و نه راهنمایی مرا میپذیرد نه خانواده اش را. لطف کنید شما مرا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد در تخصص بنده نیست، با مشاوری که از نظر دینی آگاهی لازم را دارد موضوع را در میان بگذارید إن‌شاءاللّه مشکل حل می‌شود. توصیه‌ی اطرافیان را بی‌وَجه ندانید. موفق باشید
8929
متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما در رابطه با ورزشهایی مثل فوتبال و والیبال به صورت حرفه ای چیست؟ درباره ی تماشای مسابقات ورزشی چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان و یا جامعه به مراتب بالاتری برسد جذبه‌ی این کارها کم‌تر می‌شود. موفق باشید
8730
متن پرسش
بسمه تعالی سلام بر استاد عزیز. ببخشید سوال جدید ارسال می کنم چون هنوز ابهام برایم باقی بود. معذرت می خواهم. پاسخ شما صحیح که درباره مقربین فرمودیدکه اگر نماز را بدون حضور قلب بخوانند چگونه انتظار دارند نتیجه بگیرند. این یعنی از این نماز هیچ اجر و ثوابی نخواهند داشت؟ مقرب در شرایطی (مثلا نماز بدون حضور قلب) خود را مذنب می داند ولی خداوند که کریم مطلق است آیا مطلق بودن کرم خدا باعث نمی شود که حتی نماز (بدون حضور قلب) او را هم ماجور کند؟ -مثلا عملی که مستحب است برای همه بعنی مردم عادی و مقربین مستحب است. وقتی عملی در ذات خود مستحب است آیا میشود برای مقربین به جهت بجا نیاوردن جنبه کمالی اش هیچ گونه اجری نداشته باشد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مشکل همین است که آیا مقربین با چنین عزمی می توانند عبادت می‌کنند که بدون حضور قلب نماز بخوانند یا این را برای خود سیئه می‌دانند. آری در ذهن آسان است که بگوییم خدا که کریم است، ولی بحث در این طرف موضوع است که آیا معنا می‌دهد که مقربین در فضای مردم عادی باشند و یا از این مراحل گذشته‌اند؟ در بحث منازل سلوک تأکید بر آن است که سالک از منازل قبلی خود فرار می‌کند تا قرب برایش حاصل شود. موفق باشید
4336
متن پرسش
باسلام استاد دانشجوی فقه وحقوق ترم 3 هستم می خواستم که علاوه بررشته مطالعات حوزوی راهم داشته باشم وهدف هم این که طبق آیه چرایه عدهای نمیروند هجرت برای تفقه دردین حالا باتوجه به این که نمی توانم همراه دانشگاه حوزه بروم اما غیرحضوری می خواستم بخونم 1.منظور از تفقه وراه های آن ومطالعات آن؟(به نظرم عده ی کمی رفته اند ومهمترازنون شبه) 2.علاوه بر دروس دانشگاه از فردی مشورت گرفتم فرمود فقه شهیدثانی-اصول الموجز-عقایدآی مصباح-منطق مظفر-آموزش فلسفه آی مصباح(که گفت فعلا این مقدمه است وحداکثر2سال طول می کشد) 3.سیرحضرت عالی را هم انسان شناسی راتا اول برهان صدقین رفتم باتشکراز پیشنهاد ومشورت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است اگر آمادگی دارید با توجه به رشته‌ی دانشگاهی خود، برکات فراوانی برای خودتان و سایرین خواهد داشت. موفق باشید
4253
متن پرسش
باسلام منطورازآب مهریه حضرت زهراست یعنی جه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهریه‌ی آسمانی حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» مربوط به مقام تکوینی آن حضرت است به این معنا که حقیقت آب که اسم علیم و لطیف است، با نظر مبارک حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌اللّه‌علیها» به افراد می‌رسد. همان‌طور که در یک روایت داریم که حضرت صادق«علیه‌السلام» فرمودند: «خداوند بهشت و جهنم را مهریه‌ی حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» قرار داد(بحارالأنوار، ج43، ص113) یعنی هرکس با موضع‌گیری که نسبت به حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌اللّه‌علیها» دارد بهشت و جهنم خود را تعیین می‌کند. وقتی آب مهریه‌ی حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» باشد و خداوندمی فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْ‏ءٍ حَی‏» هرچیزی با آب زنده است، پس حیات یک مکتب به حضور روحانی و سیره‌ی آسمانی آن حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» خواهد بود. همین چیزی که شما امروز در مکتب زنده و زندگی‌بخش شیعه ملاحظه می‌کنید. موفق باشید
14171
متن پرسش
سلام: 1. استاد گریه در نماز حکمش چیست؟ بد است خوب است؟ چرا گریه میاید در نماز؟ 2. آیت الله بهجت در مورد درمان ریا قریب به این مضمون فرمودند: اگر ریا کند در محضر گدا و پادشاه. ریا کند برای پادشاه. منظور چیست؟ در سایت ایشان نوشته بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در محضر حق برای انسان حجاب‌ها مرتفع و گشایشی حاصل شود و انواری از حقیقت بر قلب تجلی کند در مقابل آن گشایش، اشک جاری می‌شود تا اتصال برقرار گردد. ریا در مقابل حضرت حق یعنی برای جلب نظر حضرت پروردگار، اظهار دینداری‌کردن و چنین توصیه‌ای توصیه‌ی خوبی است. موفق باشید

12371
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد برای تقویت نفس در رابطه با از بین بردن بیماری چه راه حل و ذکری را موثر می دانید؟ بنده مدتهاست به بیماری معده گرفتارم چندین متخصص رفته و از داروی های گیاهی زیادی استفاده کرده ام ولی نتیجه نداده. با تشکر از استاد عزیز
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نهایتاً اگر طبّ سنتی هم جواب نداد، هنر مدارا با آن بیماری را پیشه کنید إن‌شاءاللّه به مرور بر آن مسلط خواهید شد. موفق باشید

11151
متن پرسش
سلام استاد: بچه های رزمنده مراسم دعای توسل گرفته بودند. معمولا در سنگرها برق نبود و بچه ها با فانوس سنگر رو روشن می کردند. موقع دعا خوندن فیتیله چراغ ها رو پایین می کشیدند که یه تاریکی ایجاد بشه. دعا که شروع شد یکی از رزمنده ها بلند شد. یه شیشه عطر داشت که با اون به رزمنده ها عطر می پاشوند. خلاصه کف دست همه یا نوک انگشتشون عطر می ریخت و می رفت. موقع خوندن دعا همه جا معطر شده بود. دعا که تموم شد دیدن سر و صورت و لباس همه شون سیاه شده. وقتی جویا شدن معلوم شد رزمنده تو شیشه عطرش جوهر خودنویس ریخته بود. چون تاریک بود بچه ها فقط بوی عطر رو استشمام می کردند و سیاهی رو نمی دیدند. بچه ها حسابی می زننش و براش جشن پتو می گیرن. وقتی که بالاخره آروم میشن میگه حالا بیاین یه کم براتون صحبت کنم. میگه حکایت این عطر سیاه مثل حکایت دنیا میمونه. دیدین چه طوری با دست خودتون صورتتونو سیاه کردین؟ دنیا هم تاریکه. نورش کمه. تباهی و زشتی زیاد داره. شیاطین هم گناه ها و سیاهی ها رو با یه عطری خوشبو میکنن. ما خیال می کنیم داریم عطر می زنیم غافل از این که صورت و دلمون رو سیاه می کنیم. وقتی می فهمیم چه کردیم که قیامت میشه و چراغا روشن. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم... التماس دعا. خاطره ای ازجبهه خدمت تون فرستادم اگر صلاح می دونید به این بهونه به همین عنوان مطلبی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را/ که کس آهوی وحشی را از این خوش‌تر نمی‌گیرد». آری دوست عزیز! واقعاً قصه‌ی دنیا همین طور است که اگر انسان با نور شریعت الهی در آن قرار نگیرد گرفتار انواع کثافت‌ها و آلودگی‌ها و روسیاهی‌ها می‌شود. امام صادق (ع) فرمودند امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در نامه‌ای که به یکی از اصحاب خود می‌نویسند می‌فرمایند: «أُوصِیکَ وَ نَفْسِی بِتَقْوَى مَنْ لَا تَحِلُّ مَعْصِیَتُهُ وَ لَا یُرْجَى غَیْرُهُ وَ لَا الْغِنَى إِلَّا بِهِ فَإِنَّ مَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَزَّ وَ قَوِیَ وَ شَبِعَ وَ رَوِیَ‏ وَ رُفِعَ عَقْلُهُ عَنْ أَهْلِ الدُّنْیَا فَبَدَنُهُ مَعَ أَهْلِ الدُّنْیَا وَ قَلْبُهُ وَ عَقْلُهُ مُعَایِنُ الْآخِرَةِ فَأَطْفَأَ بِضَوْءِ قَلْبِهِ مَا أَبْصَرَتْ عَیْنَاهُ مِنْ حُبِّ الدُّنْیَا فَقَذِرَ حَرَامَهَا وَ جَانَبَ شُبُهَاتِهَا وَ أَضَرَّ وَ اللَّهِ بِالْحَلَالِ الصَّافِی إِلَّا مَا لَا بُدَّ مِنْهُ مِنْ کِسْرَةٍ یَشُدُّ بِهَا صُلْبَهُ وَ ثَوْبٍ یُوَارِی بِهِ عَوْرَتَهُ مِنْ أَغْلَظِ مَا یَجِدُ وَ أَخْشَنِهِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ فِی مَا لَا بُدَّ مِنْهُ ثِقَةٌ وَ لَا رَجَاءٌ فَوَقَعَتْ ثِقَتُهُ وَ رَجَاؤُهُ عَلَى خَالِقِ الْأَشْیَاءِ فَجَدَّ وَ اجْتَهَدَ وَ أَتْعَبَ بَدَنَهُ حَتَّى بَدَتِ الْأَضْلَاعُ وَ غَارَتِ الْعَیْنَانِ فَأَبْدَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِکَ قُوَّةً فِی بَدَنِهِ وَ شِدَّةً فِی عَقْلِهِ وَ مَا ذُخِرَ لَهُ فِی الْآخِرَةِ أَکْثَرُ: فَارْفُضِ الدُّنْیَا فَإِنَّ حُبَّ الدُّنْیَا یُعْمِی وَ یُصِمُّ وَ یُبْکِمُ وَ یُذِلُّ الرِّقَابَ فَتَدَارَکْ مَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِکَ وَ لَا تَقُلْ غَداً وَ بَعْدَ غَدٍ فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى الْأَمَانِیِ وَ التَّسْوِیفِ‏ حَتَّى أَتَاهُمْ أَمْرُ اللَّهِ بَغْتَةً وَ هُمْ غَافِلُونَ فَنُقِلُوا عَلَى أَعْوَادِهِمْ إِلَى قُبُورِهِمُ الْمُظْلِمَةِ الضَّیِّقَةِ وَ قَدْ أَسْلَمَهُمُ الْأَوْلَادُ وَ الْأَهْلُونَ فَانْقَطِعْ إِلَى اللَّهِ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ مِنْ رَفْضِ الدُّنْیَا وَ عَزْمٍ لَیْسَ فِیهِ انْکِسَارٌ وَ لَا انْخِزَالٌ أَعَانَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکَ عَلَى طَاعَتِهِ وَ وَفَّقَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکَ لِمَرْضَاتِه».( «الکافى»، ج 2، ص 136. «بحار الأنوار»، ج 70، ص 75.) تو را و هم چنین خود را به تقوى و پرهیزگارى از خدا دعوت مى‏کنم، خدائى که معصیت او روا نیست و به جز او امیدى نمى‏باشد و توانگرى در دست او هست. هر کس از خداوند بترسد نیرو مى‏گیرد و شکمش سیر مى‏شود و سیراب مى‏گردد، عقلش بالا مى‏رود و از اهل دنیا فاصله پیدا مى‏کند، در این هنگام بدن وى با اهل دنیا هست ولى قلب و عقل او جهان آخرت را مشاهده مى‏کند. او با روشنائى دل حقائق را مى‏نگرد و محبت دنیا را از دلش بیرون مى‏سازد، از حرام آن خود را به کنار مى‏کشد و از شبهات دورى مى‏نماید، مال حلال صاف را هم براى خود روا نمى‏دارد مگر در آن جایى که براى دفع ضرر و سد جوع از آن استفاده مى‏کند. او فقط جامه‏اى که بتواند بدنش را بپوشاند در برمى‏کند و از میان لباس ها پارچه‏ هاى خشن را انتخاب مى‏ نماید، از آنچه بدست مى‏ آورد و در اختیارش قرار مى‏گیرد اطمینان پیدا نمى‏کند و به آن امیدوار نمى‏شود، اطمینان و امیدوارى او فقط به خداوند مى‏باشد. در راه خداوند کوشش مى‏کند و جد و جهد دارد و خود را خسته مى‏نماید تا آنگاه که فقرات‏ او ظاهر مى‏شد و چشم او به گودى مى‏افتد، خداوند در همین حال به او نیروى بدنى مى‏دهد و عقلش را کامل مى‏کرد و آنچه در آخرت براى او ذخیره شده بیشتر است. پس دنیا را ترک کن و بدان که محبت دنیا کور مى‏کند و گنگ مى‏گرداند و کر مى‏سازد، دوستى دنیا گردن‏ها را پائین مى‏آورد، اینک از عمر باقیمانده استفاده‏ کن و نگو فردا و یا پس فردا، هر کس قبل از شما هلاک شد به خاطر آرزوها و فردا، فردا گفتن ها بود. آن جماعت در حالى که در هوس‏ها و آرزوها بودند ناگهان فرمان خداوند در رسید و همه مردند و بر روى تابوت‏ها قرار گرفتند و به قبرها منتقل شدند و در آن جاى تاریک و تنگ منزل نمودند، در حالى که فرزندان و زنان آن ها آنان را رها کردند. اینک با دلى آرام بطرف خداوند توجه کن و مانند کسى که دنیا را ترک گفته و با تصمیم و اراده بطرف مقصدى حرکت مى‏کند و سستى به خود راه نمى‏دهد، ثابت باشید، خداوند ما و شما را به طاعت خود یارى کند و براى آنچه دوست مى‏دارد توفیق دهد. موفق باشید
10968
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. استاد در روایات داریم که شخصی رفت نزد امام صادق علیه السلام و گفت دعایی از خودم اختراع کردم و.... امام فرمودند ما را به دعای تو نیاز نیست(قریب به این مضمون)٬ حال دعاهایی هست من نمی دانم اینها سندیت دارد، ندارد؟ مورد تایید هست، نیست؟ یا یکی از خودش اختراع نکرده باشد. مثلا نوشته شده شیخ بهایی گفته هرکس ۷۰ بار فلان ذکر را بگوید و حاجت نگرفت در قیامت با من مخاصمه گند. یا هرکس ۱۲۹ بار رو به قبله بگوید یالطیف دعایش مستجاب می شود. آیا اینها قابل اعتمادند؟۲. کتاب مهج الدعوات سید بن طاووس سندیت دارد؟ چرا من با اطمینان خواندم و حاجت نگرفتم؟ ۳. کتاب گوهر شب چراغ چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید، ما باید تلاش کنیم سلسله سند این روایات را بشناسیم و از طرفی هر دستوری با شرایط آن نتیجه‌ی لازم را به همراه دارد. سیدبن طاووس و شیخ بهائی انسان‌های مطمئنی هستند. موفق باشید
10449
متن پرسش
سلام: لطفا استاد لطف کنند و جوابی بدهند. من برای پیشرفت و دین یاد گیری امیدم به به لطف خدا از کانال استاد شایق، طاهرزاده و صمدی آملی است و بس. دستیابی به استاد طاهرزاده راحت تر است. برای کسی که خیلی درسهایش سنگینه اما هوای نماز شب و بیداری بین الطلوعین هم داره دقیقا چه راهکاری برای خوابیدن و بیدار شدن دارند استاد؟ ما گیج شدیم. سی ساله نتونستیم این مشکل و بی نظمی را حل کنیم. خوب خیلی از همکلاسی ها یک یا دو شب می خوابند یکسره تا 8 یا 9 صبح بعد هم هوشیار سرکلاس و درس هستند. ما بیدار میشیم نماز صبح بد نماز نمیتونیم خواب بریم تا یکی دو ساعت بعد اگه بخوابیم تا 11 خوابیم تا مجموع 7 یا 8 ساعت بشه. اگه نخوابیم بین الطلوعین ساعت 8 یا 9 صبح دیگه پنچر هستیم و کسل. کلا موندیم با هوای بیدارموندن شبها و جمع نماز شب نماز صبح و بین الطلوعین و هوشیاری روز. چه کنیم تا به تعبیر علامه 1/3 یا 1/4 شبانه روز را بخوابیم و ... حتی اگه به فرض بشه تو خوابگاه ساعت 12شب خوابید و حتی نماز شب هم بیخیال بشیم تا نماز صبح میشه 5 ساعت. که خوب کمه و من امتحان کردم حدود یک ماه و نیم روزی 3 تا 4 ساعت خوابیدم خیلی بیمار شدم. کار ماها نیست مثل خمینی کبیر و رهبری ؟ راهکار عملی لطفا؟ سوال خیلی خیلی مهمه به جان خودم راست میگم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به ما فرموده‌اند «لا سَهَرَ بعدَ العِشاء» یعنی بعد از نماز عشاء بیداری نداریم، و باید برنامه‌ی خوابیدن را فراهم کنیم؛ می‌رساند که در هر حال باید زود بخوابیم و نفس را به این نوع خوابیدن عادت دهید که مثلاً در حال حاضر اگر ساعت 10 بخوابید و ساعت 4 صبح قبل از اذان بیدار شوید، 6 ساعت خوابیده‌اید و پس از مدتی نفس، عادت می‌کند که همان ساعت 10 که به رختخواب رفتید بخوابد. بنابراین حول این نحوه خوابیدن برنامه‌ریزی کنید. نهایتش نیم ساعتی قبل از ظهر یا بعد از ظهر هم اگر بخوابید فول می‌شوید، بستگی به موقعیت‌تان دارد. موفق باشید
9870
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. اگر بخواهیم خداوند در منظم شدن کارها و برنامه های علمی به ما کمک کنند چه ذکری بگویییم و با چه نامی حضرت حق را بخوانیم؟ 2- اگر بخواهیم ساعات مطالعاتمان بیشتر شود در کنار توسل و ترک رذایل، چه ذکری بخوانیم؟ سپاس بسیار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ذکر خاصی را نمی‌شناسم. به ما فرموده‌اند روزی 70 بار استغفار، روح را به تعادل برمی‌گرداند و روزی 21 بار آیت‌الکرسی کمک می‌کند تا خدا امورات ما را در دست گیرد. گفتن ذکر «لا إله إلا اللّه» هر اندازه که باشد، خوب است. موفق باشید
9057
متن پرسش
با سلام. بنده کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» را مطالعه کردم و بسیار لذت بردم. سوال بنده از استاد محترم اینجاست که برای پر کردن خیال از چیزهای خوب به منظور جلوگیری از ورود خیالات فاسد و بی ثمر، آیا فکر کردن و تلقین کردن به اینکه، داریم با یک شهید زندگی میکنیم و او همیشه همراه ماست و ما هم داریم در خیالات با او صحبت میکنیم و خلاصه افکار خود را صرف انس با او کرده ایم، برنامه مناسبی است به جهت قدسی شدن خیال؟ اگر هست ملزومات این کار و راه های با برکت تر کردن این برنامه چیست؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به رویکرد شهداء که همیشه نظر به جنبه‌ی متعالی زندگی داشتند، می‌توان این کار را کرد و این نظر به واقعیت است، از آن بالاتر می‌توانیم دائماً در زیر سایه‌ی مولایمان حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» زندگی کنیم. موفق باشید
نمایش چاپی