باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزهایی مثل دیوار و لیوان که خاصیت خاص و اصیلی ندارند، قسمتی از وجودِ امکانیِ زمین هستند. آری! وقتی زمین را که امکانِ موجودشدنش به عنوان پایینترین مرتبهی وجود فراهم است، حضرت حق آن را موجود میکند و این چیزهایی که ما نیاز داریم و نیازِ ما به آن شکل داده است؛ را ما بهوجود میآوریم که در بستر وجوددادنِ خداوند به زمین است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه آن است که باید متوجه شود آن مرحوم، زندگی دیگری را شروع کرده است، چرا ما زندگی خود را هنوز به او متصل کردهایم؟ آری! همانطور که خودتان فرمودهاید اگر دائم به این موارد فکر کنند، قوهی واهمهی ایشان، شدت میگیرد و عملاً القائات ابلیس شروع میشود. بهتر است که خوابهای خود را دنبال نکند بلکه زندگی خود را شروع کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست نقشهای از دشمن است تا نهتنها منطقه همواره در آشوب بماند، ترکیه هم به گمانِ برگرداندنِ دولت عثمانی ضعیف و ضعیفتر گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه در متون دینی داریم که وقتی بعد از زیارت امام نماز میگذاریم اظهار داریم: «صلّیتُ هاتین رکعتین هدیة منی» به نظرم بهتر است اعمال مستحبی را هدیه کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه به نور حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» راهی بس متعالی در مقابلمان گشوده شود تا قطرهای از اقیانوس اسرار کربلا برایمان پیش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به همین جهت خداوند همواره در زمین خلیفه دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بسیار مهم است و نیاز روز ما است. دعا کنید خداوند توفیق آن را به ما بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این اشکال به پوزیتیویستها و یا حسّگراها وارد است ولی همهی آنها اینطور نیستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است به اندیشههای فیلسوفان غربی از دکارت و کانت و هگل رجوع فرمایید بهخصوص به بیکن، که محور اندیشهی آنها بهرهبرداریِ هرچه بیشتر از دنیاست. و اینان جایگاه قدسی برای دنیا قائل نیستند تا نسبتی خاص با آن برقرار کند بلکه بهرهبرداری از آن را به هر شکلی برای خود مجاز میدانند و این عین توسعهای است که غرب دنبال میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه مخلوق خداوند هستیم و او که مالک حقیقی ما است، تکلیف ما را تعیین میکند و ما همه در مقابل او مسئول میباشیم. موفق باشید
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام محضر استاد طاهرزاده. به تازگی شعری از مقام معظم رهبری منتشر شده است یکی از ابیاتِ وَزین این است: «گامی به راه و گامی در انتظار دارم / سرگشته روزگاری پَرگارـوار دارم» خواستم شرحی بر این بیت (بخصوص مصراع دوم) بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً آنگاه که انسان مسیر حضور در ایمان را شناخت و یا بگو مسیر ایمان در مقابل او گشوده شد، این گامها و قدمها است که رفتن آغاز میکند، رفتنی که اگرچه میرویم ولی در هر قدمی افقی گشوده میشود و انتظاری پیش میآید که قدم دوم را طلب میکند به همان معنای ظهور صراط و طلب صراط مستقیم که گامی بعد از گامی، معنای بودن میشود. و اینجا است که انسان به زیبایی در حیرتی قرار میگیرد که فقط میداند همچنان باید در بستر ایمان جلو و جلوتر برود و پرگاروار با چرخش خود، زندگی را ترسیم کند و این سرگشتگی و حیرت، معنی حقیقی ایمان است از آن جهت که نه چیزی در دست داریم که فکر کنیم به چیزی رسیدهایم، و نه آن همه حضور را که هیچ چیز نیست و فقط حضور است، میتوان نادیده گرفت. اینجاست که در ادامه بیت میفرمایند: «چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم» و این یعنی حاضرشدن در ایمان، حتی آنجایی که گویا خزانگونه ناله سر میدهیم: «الهی قلبی محجوب» در همان حال ایمانِ بهاری در صحنه است. موفق باشید
در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب، حجتالاسلام انصارینژاد از شعرای برجسته کشور که بهتازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیتالله خامنهای درخواست کرد تا غزل منتشر نشدهای از سرودههایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیارش قرار دهند.
🔹رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصارینژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سرودههای معظمله در اختیار این شاعر قرار گرفت.
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـوار دارم
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
سیدعلی خامنهای
سلام علیکم: استاد مطالب شما را علاوه بر کانال «مطالب ویژه» در کجاها میتوانم دنبال کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره دوستان و رفقا هر کدام با ابتکارات خود و نوع نگاهی که دارند، تلاشهایی میکنند. فکر میکنم علاوه بر سایت «لُبّ المیزان»، سری هم به @__serat___ لینک مسقتیم پیج صراط است در اینستاگرام بزنید خوب است. رفقا با سلیقههای خوبی مطالب را تنظیم و در اختیار کاربران قرار میدهند. موفق باشید https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1210w7k7i60zk&utm_content=q6lfgk
با سلام و تشکر فراوان از استاد عزیز و تمام همکارانشان، پرسشم رو حتی المقدور کوتاه میکنم که از زحمت خواندن بکاهم. ۱. چرا مخاطب قرآن مردان هستند؟ منظور از جهت ضمیر و افعال مذکر نیست. بلکه در غالب آیات ضمیر مخاطب برای مردان بوده و ضمیر غایب برای زنان است. جوری که وقتی قرآن میخوانم و به این آیات، که کم هم نیستند، برخورد میکنم احساس ناخوشایندی سراغم میاید. به فرض که در زمان نزول آیات فقط مردان در اطراف پیامبر بودند، که بعید میدانم همیشه اینطور بوده، آیا نمیشد تمام ضمایر غایب باشد؟ یعنی خدا بفرمایند مومنین چنین و چنان بکنند. یا اگر مخاطب هست، لااقل جداگانه نشود؟ مطالب چندی در پاسخ به این مقوله خوانده ام اما بیشتر به نظر توجیه میایند و قلبم را قانع نمیکنند، چرا که قرآن کلام پروردگار عالم مطلق است بی زمان است (نه فقط مخصوص اعراب ۱۴۰۰ سال پیش) و هیچ نقصی از آن انتظار نمیرود. ۲. چرا در قرآن وقتی خداوند از حضرت مریم میگوید، میفرمایند ما او را به زنان عالم برتری دادیم؟ چرا نفرمودند به کل انسانهای عالم، مردان و زنان عالم؟ مگر حضرت مریم فقط بر زنان زمان خود برتری داشت؟ یا مثلا برای حضرت فاطمه سلام الله علیها، میگویند سیده النساء العالمین؟ آیا مادرم فاطمه زهرا، فقط سرور زنان عالمین است؟ مگر در قرآن و دعاهای رسیده از اهل بیت، وقتی از پیامبران یا امامان ما گفته میشود، در ادامه سید مردان عالم خطاب میشوند؟ چرا در مورد زنان جنسیت مطرح میشود؟ من متوجه این موضوع نمیشوم. چطور تصور کنم مقام انسان نزد خدا به جنسیت بدن مادی مربوط نیست، و مقام انسانی زن و مرد در نزد خدا برابر است در عین حال اینگونه موارد واضح را چطور پاسخ گویم. اگر دخترم که در این عصر و زمان و با فرهنگ حاکم بر این زمان زندگی میکند از من این سوالات را بپرسد، چگونه به او پاسخ دهم؟ بگویم روح جنسیت ندارد و روح انسانی مطرح است؟ پس این موارد چگونه توجیه میشوند. در پایان طلب عفو میکنم از استاد عزیز بابت طولانی شدن سوال و قدردانی میکنم از اینکه وقت گرانبهای خود را صرف مطالعه این سوال نمودید. از خداوند اجر بی پایان برای شما مسئلت دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً مرحوم شهید مطهری متذکر نکته خوبی در این مورد هستند و در مورد روایت مشهورِ «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» میفرمایند اینجا واژه «مُسْلم» به معنای همه مردم است و نباید «مُسلمه» را به آن اضافه میکردند. و با توجه به این نکته عنایت داشته باشید اگر ضمیر «کُم» به کار میرود نباید گمان کرد اینجا مردان را خطاب قرار داده، بلکه برعکس اگر عرب بخواهد تنها زنان را مخاطب قرار دهد، واژه «کُنّ» را به کار میبرد. ۲. به نظر میآید جمله «سیده النساء العالمین» نظر به جنسیت آن حضرات دارد و تأکید بر اینکه اینان که سرور همه بشریتاند، از جنس زن میباشند، نه آنکه آنها را صرفاً پیشروِ زنان بدانند. و در همین رابطه امام عسگرى «عليه السلام» مى فرمايند: «نَحْنُ حُجَجُ اللهِ عَلي خَلْقِهِ وَجَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَيْنا»[1] يعنى؛ ما حجّت خداوند بر خلق هستيم و جدّه ما فاطمه حجّت است بر ما. يعنى راه را به ما نشان داد و جبهه اى را كه بايد ما پس از رحلت رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم و حذف حاكميت على عليه السلام در آن قرار گيريم، بر ما نماياند. موفق باشید
[1] ( 1)-« تفسير طيب البيان»، ج، 13 ص 223( نقل از شرح« فَصّ حكمة عِصْمَتِيَّة فى كلمة فاطميّه»، از آيت الله حسن زاده، ص 159).
با عرض سلام بر شما: در فلسفه ذات هر چیزی به هیچ عنوان تغییر نمیکند و سگی که ذاتش عین جنس هستش و بهشت محل افراد پاکیزه است و خدا سگ اصحاب کهف را چطور به بهشت می برد و ذاتش رو پاک میکند؟. ۲. به آقای سید محمد حسین طباطبایی صاحب المیزان گفتند در حجره یکی از طلبه ها غیبت کردند گذاشتند و رفتند در حجره هیچ کسی نبود از آنجا رفته بودند و گفت این حجره جای ماندن نیست و بر روح و خلق افراد تأثیر می زارد و اصلا وابدا دیگر هیچ وقت و هیچ طلبه ای نباید از آن حجره استفاده کند دلیل سخن علامه طباطبایی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید که اگر فرمودهاند سگ نجسالعین است، این به معنای آن نیست که ذات سگ که موجودی است از موجودات عالَم، نجس است، بلکه منظور آن است که در نسبت با ما نباید به گمان اینکه میتوان آن را تطهیر کرد، وارد زندگیمان بشود از آن جهت که مظهر نفس امّاره است، وگرنه در جای خود موجود مفیدی است که باید از آن استفاده شود. ۲. به نظر میآید اگر هم چنین سخنی را حضرت علامه فرمودند؛ یک تذکر اخلاقی است در شرایط خاص. وگرنه جایی برای مردم در روی زمین نمیماند از آن جهت که بالاخره هر گوشهای از دنیا غیبتی صورت گرفته. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بشر جدید شدیداً به دنبال دینداری حقالیقینی است تا تمام ابعاد وجود او در نسبت با خدا قرار گیرد. امری ماورای بهشترفتن و جهنم نرفتن و رخداد اربعینیِ سالهای اخیر از این جنس است و مردم به دنبال این نوع دینداری میباشند. در این رابطه عرایضی در جلسه پنجم «کربلا و برگشت به شور ایمانی گمشده» شده است. بحث را میتوانید در کانال «مطالب ویژه» بیابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را چه غم؟! وقتی وظیفه از ما ساقط شود و در انجام زیارت، به راههایی ورود کنیم که خداوند مقابل ما گشوده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همینطور است که شیاطین بیکار نیستند، ولی «فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ» حضرت حق آنچه را که شیطان القاء کرده است را خنثی مینماید زیرا نظام اسلامی در کلّیتش مقابل نظام استکباری قرار دارد و همین امر موجب میشود تا به لطف الهی ما از مشکلاتی که نام بردید با سعه صدر نسبت به همدیگر عبور کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً روان را وجهی از ابعاد مادی و حاصل احساسهای ممتد مادی میدانند و این غیر از آن چیزی است که ما ذات مجرد و ذات عالم ماده را به عنوان دو عالم میشناسیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید بتوانیم بین خدایی که در همهجا هست و در عین حال باید به سوی او باشیم، جمع کنیم و این همان نظر به احدی است که در عین حال، صمد است و باید به سوی او بود. و این با رفع حجابها ممکن میشود تا آنجایی که انسان بتواند حضور همهجانبهی خدا را بیابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر گلُی بوی خود را دارد، بستگی به ذوق خودتان دارد که با کدام روحها، روحتان پرواز میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله سورهی حدید بحث شده است و فکر میکنم جناب حاج آقا موسویان سورهی مجادله را بحث کردهاند. بد نیست سری به کانال گروه فرهنگی «صبّار» بزنید@sabbar_ir موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ولی اگر جناب آقای قوچانی خودشان با صراحت نگفته بودند، از آنجایی که شخص دقیقی هستند؛ بنده نه به راحتی باور میکردم و نه برای بقیه نقل مینمودم، زیرا چیز عجیبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله مطالعهی کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد به کارتان بیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همینطور است. و میتوان از سخنان ابنعربی اینطور برداشت کرد که بعد از حضور اسلام، بقیهی ادیان هم به نحوی محمدی هستند. به همین جهت بحث موسای محمدی و یا عیسای محمدی را مطرح میکنند. و در قرآن نیز داریم: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفهای از آنها معتدل و به راه راستاند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعهی کتاب «معاد» اگر با صوت، مطلب را دنبال کرده باشید بسیاری از مباحث «معرفت نفس و حشر» را یافتهاید. سیدی کتاب «معرفت نفس و حسر» را میتوانید از جناب حاج آقا نظری بگیرید. در ضمن با حاج آقا نظری در مورد ادامهی فصوص هم میتوانید فکرکنید. موفق باشید
