باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چیزی در این مورد ندیدهام، آنچه میدانم نامهی محمدبنابابکر است به معاویه و سخن معاویه به او، که این ربطی به حادثهی کربلا ندارد! 2- همینطور است و به همین جهت یا باید گفت ابنسینا گرایش شیعی دارد و یا شیعهای است که تقیه کرده است. در جایی میفرماید: مَثَلِ علی در بین اصحاب پیامبر، مَثَلِ معقول در بین محسوس است. و این تمام تفکر یک شیعه میباشد و به همین جهت آل بویه که حکومت شیعی است، سعی در جذب او دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که شبهای احیاء یعنی شبهایی که زمینهی ارتباط انسان با خداوند نسبت به شبهای دیگر بیشتر فراهم است و لذا سعی میکنیم در چنین شرایطی بهترین شکل ارتباط با خدا را فراهم کنیم به این شکل که ابتدا قرآن را در جلوی خود میگشاییم و از خداوند با نظر به حقیقت قرآن و به حقیقت آنچه در قرآن هست و به حقیقت اسماء اکبر و اسماء حسنای او و آنچه موجب امید و خوف میشود، قسم میدهید که شما را از آزادشدگان از آتش قرار دهد. در چنین فضایی که نسبت خود را از آتش دوری از خداوند به نسبت رحمت نزدیکی به خداوند تبدیل کردهاید هر حاجتی که داشتید از خدا طلب میکنید و سپس در مرحلهی دوم قرآن را بر سر میگذارید تا زیر سایهی قرآن و با نظر به حقیقت قرآن و حقیقت انبیاء و مؤمنینی که در قرآن مدح شدهاند و با نظر به حقی که خداوند بر آنها دارد، قسمهای مشهور را شروع میکنید. عنایت داشته باشید که رویکرد شما در این قسمها باید با نظر به نوری باشد که از طریق خداوند و اهلالبیت به صحنه آمده است و شما با نظر به آن نور میخواهید به خداوند رجوع کنید و در آخر تقاضاهای خود را اظهار دارید. لذا ده مرتبه اظهار میدارید: «بک یا اللّه»، یعنی پروردگارا! به حقیقت خودت که جامع همهی کمالات هستی و به حقیقت محمّد«صلواتاللّهعلیهوآله» – با ده مرتبهگفتن «بِمحمّدٍ»- نظر را به نوری میاندازید که خداوند به محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» داد و همچنان به انواری که از طرف حضرت حق به سایر ذوات مقدس اهل البیت«علیهمالسلام» متجلی شده، نظر میکنید و از اینجا به بعد است که کار شروع میشود و شما باید تقاضاهای خود را در زیر سایهی همان انواری که بر اهل البیت متجلی شده از حضرت حق تقاضا کنید. این بود راز قرآن بازکردن و قرآن برسرگذاشتن و نظر به حقیقتی که بر هریک از اولیاء متجلی شده است. التماس دعا. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری توحید افعالی متذکر این نکته از توحید است که هر فعلی در عالم جاری شود مظهر اصلی آن فعل، حضرت حق است ولی نه به معنای اشعریگری و جبری آن، بلکه به آن معنا که حضرت حق شرایط آن را فراهم میکند تا در عین آنکه ما میتوانستیم مسجد رویم یا میخانه رویم، اگر مسجد رفتیم (در عین آنکه میتوانستیم میخانه رویم) مسجدرفتنمان برای ما محفوظ بماند. در حالیکه در زمینهای که حضرت حق ایجاد کرد، هیچ فعلی چه مسجدرفتن و چه میخانهرفتن از حیطهی الهی خارج نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده خودم فضای این شبکهها را نمیشناسم ولی میدانم که نمیتوان در این نوع فضاها حاضر نشد، میماند که هرکس باید خودش خود را حفظ کند که گرفتار جنبهی انحرافی این نوع شبکهها نشود ولی نمیشود در آنها تصرف نکرد. گفت: «در تو نمرودی است در آتش مرو / گر که خواهی رفت، ابراهیم شو» 2- خدا رحمت کند پدر گرامیتان را، اشعار زندهای است و افق جان انسان را به حقیقیترین انسانها که مظهر توحید حضرت حقاند میاندازد تا طلب انسان از زمین کنده شود و آسمانی گردد. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه میفرمایید بدون قصد لذت هم نگاه به نامحرم حرام است، غیر از آن است که شما به استاد و تختهی سیاه نگاه کنید و در جلوی چشم شما دانشجویان بدحجاب قرار داشته باشند! اینجا موضوع بهچشمخوردن است، نه نگاهکردن. و در مورد اینکه رهبری عزیز فرمودند منکر را بشناسید خواستند ما منکر را تنها در بیحجابی زنان نبینیم. آیا زیباجلوهدادن استکبار منکر محسوب نمیشود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع تفاوت عقلها، موضوعی نبوده است که در تاریخ تفکر گذشتهی ما محل بحث باشد. زیرا اندیشمندان ما در جمعی از تفکر ریاضی و فلسفی و کلامی و قدسی بهراحتی میاندیشیدند و سخن میگفتند تا اینکه در دوران جدید متفکرانی همچون دکارت پیدا شدند که در ذیل تفکر ریاضی خواست کار را جلو ببرد. و اما اینکه قرآن پس از طرح موضوعی خطاب میکند «افلا تعقلون» خطاب او به عقل انسانی است، همان عقلی که در فطرت هر انسان بهراحتی میتواند موضوعهای نزدیک به بدیهی را جمعبندی کند. ولی آنجا که میفرماید: «لقوم یعقلون» نظر به حقایق قدسی دارد و میخواهد ابعاد متعالی عقل را به صحنه آوریم تا آن موضوع را بیابیم. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر قیّم المیزان آنجایی که سه آیه به ترتیب بحث «یعقلون» و «یسمعون» و «یتفکرون» را میکند، نکاتی داشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه به معانی به معنای حضور ذهن در نماز است که کار شایستهای است بهخصوص در ابتدای راه. و توجه به حقایق مستتر در معانی، حضور قلب به حساب میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار خوبی است. از حضرت صادق«علیهالسلام» داریم: قبل از اینکه وارد نماز شوی بگو: «اللَّهُمَّ إِنِّي أُقَدِّمُ- مُحَمَّداً نَبِيَّكَ ص بَيْنَ يَدَيْ حَاجَتِي وَ أَتَوَجَّهُ بِهِ إِلَيْكَ فِي طَلِبَتِي فَاجْعَلْنِي بِهِمْ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ صَلَاتِي بِهِمْ مُتَقَبَّلَةً وَ ذَنْبِي بِهِمْ مَغْفُوراً وَ دُعَائِي بِهِمْ مُسْتَجَاباً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين». پروردگارا! من پیامبر خودت را در مقابل خود به عنوان حاجت خود قرار دادهام و به نور او برای تقاضاهای خودم به تو نظر کردهام پس پروردگارا! از طریق برآوردن آن حاجات مرا در دنیا و آخرت پسندیدنی و از مقربین گردان. خدایا نماز مرا به نور آنها قبول و گناه مرا به نور آنها بخشیده و دعای مرا به نور آنها مستجاب گردان، ای بخشایندهترین بخشایشگران. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید خودمان بر روی مسائل جنسی آنچنان متمرکز نشویم که اگر شرایط آن فراهم نشد، به زحمت بیفتیم. زندگی وسعتی بالاتر از مسائل جنسی دارد. آری! اسلام نسبت به این امور بیتفاوت نیست، ولی اگر شرایط آن فراهم نباشد و ما در این امور متمرکز نشویم، خداوند روح ما را با مسائل بس متعالیتر تغذیه میکند. موفق باشید