بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30874
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: سیر طهارت باطنی که از علامه حسن زاده دیدم، به این صورت خیال، ذهن، عقل، قلب، روح، حقیقت انسانی، سر، سر و سر. نوشته شده بود. بحث وجود مربوط به کدام یک از این مراتب است؟ مثلا همان پیوند وجودی با قرآن یا بسط وجود، در واقع وقتی فرد در جان روی طهارت کار می کند که با قرآن ارتباط وجودی داشته باشد، روی کدام مراتب دارد کار می کند؟ مراتب پس از روح است؟ بحث اسماء و صفات در کدام مرتبه مطرح می شود؟ مربوط به سر است؟ خفی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمی‌کند. همه این مراتب، مراتب وجودی انسان است که با شدت و ضعف وجودی، انسان در یکی از این مراتب و منازل قرار می‌گیرد. هر اندازه با نظر به وجه وجودی قرآن با کلمات و الفاظ قرآن ارتباط برقرار کنیم و سعی نماییم در مواجهه با قرآن به افق‌هایی نظر کنیم که قرآن از آن افق‌ها صادر شده، وجودمان شدت می‌یابد و مثلاً از مرحله قلب به مرحله روح سیر می‌کنیم. موفق باشید

30140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت حضرت استاد: بنده طلبه هستم و سطح سه فلسفه را در موسسه ی حضرت استاد فیاضی گذرانده ام و الان در سدد نوشتن پایان نامه هستم و به حمدالله موضوعم تصویب شده است. موضوع پایان نامه ی بنده اصول فقه معارف در آثار مرحوم علامه طباطبایی با محوریت المیزان است. مرحوم علامه در باب معارف کار اجتهادی انجام داده است بحث این است که ایشان در مقام استنباط از چه اصولی استفاده کرده اند؟ حالا این اصول ممکن است با اصول فقه متعارف رابطه ی من وجه داشته باشد. جایگاه عقل در این اصول جیست؟ متاسفانه در باب اصول معارف کار انجام نشده است و همانطور که در فقه در طول صدها سال اصول فقه و استنباط احکام فرعی شکل گرفته و رشد یافته در باب معارف چنین اصولی نوشته نشده است. اگر هم کسانی مثل مرحوم علامه در باب معارف استنباط کرده اند ظاهرا اصول مدونی ارائه نداده اند و از کاربرد ایشان باید چنین اصولی را استفاده کرد. می خواستم لطف کنید توضیح و راهنمایی در این زمینه بفرمایید. با تشکر از زحمات شما ان شاء الله مرضی حضرت صاحب الزمان علیه السلام باشید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده هم در این مورد ابتدایی هستم و جزء مطالعات و تحقیقاتم نبوده است. موفق باشید

30112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: استاد در بحث اصالت وجود و اصالت ماهیت که فلاسفه گفتن که: مردم عادی میگن درختی که هست حرف اشتباهی است بلکه وجودی است که تو می‌بینی یعنی ما در ذهن خودمون وجود داریم و در بیرون به آن شیء درخت میگیم. طبق آیه «سُیِّرَتِ الجِبالُ فَکانَت سَرابا» (سوره نبأ) که می‌فرماید روز قیامت کوه ها حرکت می‌کند می فهمی سراب بوده، وجود بوده که تو کوه می دیدی یا مثلا میگن ماهیت، حقایقی بوده و اومده به عوالم پایین صورت پیدا کرده. یا مثلا میگن در عوالم بالا اصلا صورتی نیست همه اسماءالله هستند یه بخشی اومده در عالم پایین شکل پیدا کرده و تبدیل به کوه شده (یعنی ما چیزی به نام کوه نداریم، کوه تجلی اسم عظیم خداست) یا مثلا میگن ما اصلا چیزی به نام آب نداریم بلکه مظهر اسم حیّ را می نوشیم تازه نوشیدن هم نداریم. یا مثلا میگن حق و باطل یعنی واقعیت و توهّم. حق یعنی هر چیزی که واقعیت دارد و باطل یعنی هر چیزی توهّم است و نیست. لطفا درباره این موارد توضیح بفرمایید تا روشن تر بشوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید. موفق باشید

28869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: تسلیت عرض می نمایم شهادت امام اباعبدالله الحسین علیه السلام را خدمت حضرت عالی. شما چه کتاب تاریخی را تایید می کنید؟ آیا کتاب ناسخ تواریخ که سنی یا ابن اثیر که سنی و صاحب ناسخ را حرف هایش را کسی قبول ندارد آیا درست است و کتب احادیث شما چه کتابی را تایید می‌کنید؟ چون احادیث ضیف و قوی دارد آیا تشخیص با خود ما است یا نه؟ استاد فاطمی نیا می فرمودند کار ما نیست تخصصی است. بنده کتاب آمالی مفید را دارم اگر از روش بخوانم برای کسی اشکال دارد و این کتاب اعراب گذاری ندارد و فقط ترجمه شده شما کدام مترجمین را تایید می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن در این موضوعات کار آسانی نیست. کتاب «حماسه‌ی حسینی» از شهید مطهری و کتاب‌های «عنصر شجاعت» از آیت اللّه کمره‌ای و نوشته‌های ابی مخنف رویهمرفته مفید خواهد بود. در مورد احادیث «اصول کافی» و «تحف‌العقول» قابل توجه است. موفق باشید

28722

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در اتفاقات اخیر صحنه سیاسی کشور که بسیار می بینیم که جریان وابسته به مشائی و احمدی نژاد دست به تخریب مهره های اصولگرا می زنند و خوراک رسانه ای و هجمه تبلیغاتی علیه شخصیت های شناخته شده ایجاد می کنند. برای نمونه: آقای بذر پاش: جریان مدرک ایشون، سابقه فعالیت و مدیریت و ... که تا اونجا که شاهد بودیم ابتدا حمله ها از طرف این گروه شروع شد. آقای فتاح: در همین جریان اخیر که شروع منازعه از طرف آقای فتاح بود ولی این جریان کار رو بسمت تخریب شخص آقای فتاح برد. آقای قالیباف: از همان ابتدا بحث کارآمدی مجلس رو مطرح می کردن و عملکرد اون رو ریز به ریز و نکته به نکته زیر سوال می بردن تا این جریان اخیر نامه و رشوه و نماینده یزد و ... آقای زاکانی: جریان مقابله آقای زاکانی با فساد تاجگردون که در اینجا هم دوباره این جریان با وقاحت روی این نکته تمرکز داشتند که اقای زاکانی اون دستمال تمیزی نیست که این شیشه رو پاک کنه (البته اون شیشه سزاوار شکستن بود) و رو کردن مدارکی و صحبت هایی علیه آقای زاکانی. اول که از خداوند می خواهیم هیچ وقت مملکت ما رو در این سطح، بعد از آن کارنامه و تقابل، محتاج افرادی مثل احمدی نژاد نکنه. سوال اینست که چرا از فضا و موقعیتی که پیش میاد برای عدالتخواهی و مبارزه با فساد استفاده نمیشه (در جریان زاکانی و فتاح)؟ با توجه به اینکه بسیار بعیده این جریان تایید صلاحیت بشه نظر و تحلیل شما رو در خصوص این تخریب و این جریان می خواستم. با آرزوی توفیقات روز افزون برای شما استاد بسیار عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در عین آن‌که باید ناظر بر این نوع مشاجرات بود، ولی نمی‌توان به طور جزئی ورود کرد. در کلیت قضیه باید ببینیم چه می‌شود. موفق باشید

28386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد منظور از روح زنانه در ادارات و کارهای مردانه مثل کارهای قضایی و پلیسی و حتی اداری و مالی چیست آیا با هم تناقض ندارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی جزوه‌ی «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» که روی سایت هست تا حدّی بتوانید در این موضوع فکر کنید. موفق باشید

28244
متن پرسش
سلام علیکم: فرق مبنایی اخلاق کانت با اخلاق توحیدی و اسلامی در چیست و تمایز اخلاق توحیدی با قواعد اخلاقی و معرفتی کانت در کدام نقطه بصورت ویژه متمرکز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث بسیار است. کانت اساساً به نتیجه‌ی کار اخلاقی فکر نمی‌کند، بلکه به صرف کار اخلاقی نظر دارد و انجام‌دادن آن را لازم می‌داند حتی اگر موجب قتل بی‌گناهی شود. به همین جهت به گفته‌ی شهید مطهری، در کانت دروغِ مصلحت‌آمیز نداریم. متفکران، موضوع اخلاقی که کانت مطرح می‌کند را در راستای رعایت قانون جامعه‌ی مدنی می‌دانند. شهید مطهری در کتاب «فلسفه‌ی اخلاق» ضعف‌های نگاه بحث اخلاقی کانت را مطرح فرموده‌اند. موفق باشید

27341
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم، اشاره داشتید به شکل گیری معرفت مدرن که بر پایه توهم است و بعلت خیالی و وهمی بودن جهانی شده است و سعی در انسان مدرنیته این است که او صورت ساخته خود بر اساس ارضای امیال و آرزوها را بر جهان و عالم طبیعت حاکم کند. آیا با وجود رویکرد عقل گرایان و واقع گرایان در شروع دنیای مدرن مثل کانت و مدتهای بعد از آن با ظهور روند پست مدرن، آن وهمی بودن و خیالی شدن (که عامل اصلی جهانی شدن مدرنیته است و برای سایر ملل هم چنین فضای وهمی و خیالی ساخته است) همچنان عامل اصلی معرفتی و بالتبع جهانی شدن این تمدن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً چنین است که متوجه شده‌اید. در حدّی که آقای شپنهاور که ادامه‌دهنده‌ی اندیشه‌ی کانت است تحت تأثیر نظریه‌ی کانت، معتقد است جهان تنها مربوط به اراده‌ی ما است و ما کاری به نومن‌ها نداریم. موفق باشید

27158

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدا یار و نگهدار شما باشد. اخیرا کلیپی به دستم رسید که صحبتهای آقای علوی تهرانی بود و میگفتن شرف الشمس کار بهاییت است و شیعیان باید از آن احتراز کنند و هوشیار باشند. نظر حضرتعالی چیست؟ ممنونم و تمنای دعا دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست اهل تحقیق، معتقدند چندان نباید قضیه‌ی «شرف الشّمس» را دنبال کرد. موفق باشید

26745
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. با توجه به اینکه در بحث اعیان ثابته گفته می شود امکان ذاتی موجودات است، از طرف دیگر خود اعیان صورت اسماء حقند، می توان گفت امکان همان اسماء حقند که در بحث اعیان ثابته با عالم خلق نسبت برقرار می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امکان، ذاتیِ موجودات است ولی در موطنِ معلوم‌ِ خدابودن، بحث، بحثِ اعیان است و جایی برای اسماء نیست. اسماء مربوط به مقام واحدیت است. موفق باشید

26692

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزتر از جانم. خداوند به جان و علمتان بیش از پیش برکت عنایت فرماید. استاد گرامی، بنده به فضل الهی مبلغ و مشاور دانشگاه و حوزه هستم. اما به دلیل مشکلات عدیده مالی و مدرکی و....تصمیم گرفتم به خاطر آینده فرزندانم با کمک یکی از دوستان کارگاه تولید پوشاک اسلامی زنانه بزنم، اما می ترسم از مسیر سیر و سولک خارج شوم. نمی دانم خداوند راضی به این کار هست یا نه؟ لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. التماس دعای ویژه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خدا توکل کنید ان‌شاءالله برکات روحانی هم برای‌تان پیش می‌آید. موفق باشید

26543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید چند وقتیه گویا از کتابهای معرفتی علما بیشتر از قرآن و روایات لذت می برم و استفاده می کنم. به جایی رسیدم که از قرآن خسته میشم با چند صفحه خوندنش. چیکار کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف خدا است که از کتب معرفتیِ علماء بهره می‌گیرید ولی سعی کنید با رجوع به تفاسیر قرآن از انوار قرآن بهره‌مند شوید. موفق باشید

26328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: آیا می شود از بدنی که در عالم خواب هست در این دنیا نیز استفاده کرد؟ به عنوان مثال اگر دست بنده در این دنیا قطع شود، از دست عالم معنا استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امور عالم معنا، آری! ولی در این دنیا، ابزارِ این دنیا را باید داشت مگر با اراده، که آن بحث دیگری است همان‌طور که جناب آصف‌ بن‌ برخیا با اراده‌ی توحیدی‌شان تخت جناب بلقیس را از یمن به اورشلیم آوردند. موفق باشید

25637
متن پرسش
سلام: با توجه به سوال ۲۵۳۰ می خواستم بدانم قیامت کبری با توجه به نشانه هایی در جهان ماده رخ می دهد و هنوز اتفاق نیفتاده پس هنوز این چنین جهانی نیست که پیامبر در آن باشد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قیامت کبری هم‌اکنون در مقام خود به عنوان یکی از عوالم وجود، موجود است. این انسان است که باید تلاش کند در سیر تشریعی خود به آن‌جا برسد وگرنه در سیر تکوینیِ خود همه به آن‌جا می‌رسند. موفق باشید

25598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سوال: اگر «لولاک لما خلقت الافلاک» و نظایر این جملات درسته اگر ولایت تکوینی با اهل بیته اگه واسطه فیض اهل بیت هستند چرا هیچ بودایی تو مکاشفاتش هیچ کنفوسیوسی هیچ مسیحی هیچ فرقه دیگه ای نه خواب اهل بیت رو دیده نه هم‌کلام شده در مکاشفه و هیچ خبری نیست. فقط جملاتی مثل اونها همه نجس و گمراهن اونا جهنمی هستند لجن هستند فقط شما خوبین ندیدین. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد یک شخص نیست. بلکه بحث در شخصیت است. آیا آن ادیان، همه به دنبال کسی نیستند همانند علی «علیه‌السلام» که در سیره و عقیده و عمل چون او باشد؟ موفق باشید 

25417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با عرض سلام و آرزوی سلامتی برای حضرتعالی ابتدا پوزش می خواهم اگر سوالم به نوعی سطحی است: بنده به عنوان فردی که در علوم طبیعی درس خوانده و از علوم عقلی و مباحث دینی زیاد سررشته ندارد؛ در مورد نیازم به طبیبی معنوی چه باید بکنم؟ یک عالم ربانی واقعی از کجا پیدا کنم که به من بگویند دردم چیست و اساس مشکلم کجاست و دقیقا درمانش چیست؟ فقط کسانی که در حوزه علمیه یا در رشته های علوم انسانی هستند ندرتا به چنین اساتیدی دسترسی و توفیق کسب راهنمایی دارند، در حالی که بقیه هم نیاز دارند. مدت زیادی است خوابهایم آشفته است اغلب نیمه شب بیدار می شوم و خواب بجای آرامش و رفع خستگی، سراسر اضطراب است و کلا حال دلم خوب نیست. با اینکه با ادعیه انس زیادی دارم و نمازهای مستحبی می خوانم ولی افاقه نمی کند. با تصور اینکه گناهانم عامل این مشکل است نماز استغفار هم خوانده ام. تمام عمر آدم سخت کوشی بوده ام. نه تنها در امور مادی بلکه برای معنویت هم تا جایی که عقلم می رسید تلاش کردم ولی حس می کنم همه تقلا هایم، درجا زدن بوده و عمرم تلف شده است و این حس خیلی بدی است. از دیدگاه طب جدید این حالت را شاید بیماری افسردگی بنامند ولی گمان نکنم افسرده باشم چون با کوچکترین انگیزه ای بسیار پرانرژی و پرنشاط می شوم. با با اینحال مدتهاست که طعم شادی عمیق و واقعی را نچشیده ام حتی در خواب! اگر بنده را راهنمایی بفرمایید بسیار سپاسگزار خواهم بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و سیر مطالعاتی بر روی سایت می‌تواند راهی باشد تا بالاخره «خود» را در آن‌چه که بحث «حضور اربعینی و اصیل‌ترین بودن» در میان می‌گذارد، بیابید. بحث اخیر بر روی بنر سایت هست. موفق باشید

24832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: استاد بزرگوار فرمودند شرح كتاب ده نكته معرفت نفس را گوش بدهم و گوش دادم يك خواهش دارم شما را به خدا قسم به من برنامه عملي بدهيد خيلي نيازمند برنامه راه هستم خواهش مي كنم رهایم نكنيد. محتاج استادم. محتاج برنامه راه هستم. خدا خيرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش حضرت امام خمینی و علامه‌ی طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیهما» معرفت نفس است و در دل معارفی که از آن طریق حاصل می‌شود، دستورات دینی، نتایج عمیق خود را ظاهر می‌کند. به همین جهت رعایت واجبات و نوافل برای رسیدن به نتیجه‌ی لازم کافی است. سیر مطالعاتی روی سایت ان‌شاءاللّه در کسب معارف می‌تواند کمک کند. موفق باشید

24471

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آقایی را می شناسم که گروهی مذهبی تشکیل داده و از خودش نیز چیزهای عجیبی می بینیم که خارج از سطح عادی است. چگونه مطمئن شویم که در مسیر صحیح است و دچار انحراف نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه سیره‌ی علما برای ما حجت است. هر کس به هر اندازه از آن سیره با سابقه‌ی هزارساله تبعیت کند و به طور کلی در بستر آن سیره قرار داشته باشد، می‌تواند قابل اعتماد باشد. موفق باشید

24214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیکم: استاد من در حین خواندن سوره حمد معانی زیر به ذهنم خطور می کند. چنانچه ایرادی در آن وجود دارد بفرمایید. با سپاس به نام الله که رحمت رحمانیه اش موجب بسط وجود است و رحمت رحیمیه اش موجب بسط کمال وجود. (ظهر الوجود به بسم الله الرحمن الرحیم) حمد و سپاس از برای خداوندی است که خود هم حامد است و هم محمود. او که رب همه عوالم است. عوالمی که به رحمت رحمانیه اش بوجود آمده و به رحمت رحیمیه اش بسوی کمال در حرکت اند. او که در قیامت ندا می دهد «لمن الملک الیوم» و در سکوت و حیرت جمیع مخلوقات ندا می رسد «لله الواحد القهار» ما تمامی مخلوقات همه عوالم، فقط عبد و بنده تو هستیم و چون بنده ایم ، فقط از تو استمداد می طلبیم. تا ما را به قرب خود بخوانی. همان تقربی که به منعم علیهم عطا فرمودی. نه در وضعیت غضب شدگان و نه حالت گمشدگان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خوبی است و نوعی گشودگی است به سوی معانی عالیه ی سوره ی حمد تا زمینه ای شود برای آنچه ان شاءالله پیش می آید. موفق باشید

31602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم بپرسم اینکه می‌فرمایید در حضور تاریخی باید با دعا منتظر تجلیات و الهامات الهی بود، چه جوری بین الهامات و اوهام فرق قایل بشیم؟ اگر بفرمایید با عقل، عقل که از جنس استدلاله آدم اگه بخواد تو حیطه عقل باشه تو حیطه الهام نیست اگر هم در حیطه الهام باشه در حیطه عقل و استدلال نیست، چه جوری بین اوهام و الهام تفاوت قایل بشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر سنت و سیره اولیای الهی و شریعت حقّه آن تجلیّات به ظهور می‌آیند و ما نیز با توجه به آموزه‌های دینی جایگاه آن ها را درک می‌کنیم و از آن‌ها بهره‌مندمی‌شویم. موفق باشید.

31513
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: استاد با توجه به قضیه ی زندان اوین ‌‌و چنین قضایا که به قول خودتان ریشه ی تاریخی پیدا کرده سوالم من اینکه خداوند تبارک و تعالی چگونه آبروی انقلاب اسلامی رو و آبروی خود شخص مقام معظم رهبری و ریس جمهور رو حفظ می‌کنه؟ این چند روزا یک فیلم که در آن سخنرانی مقام معظم رهبری و جناب آقا ریسی هست با این مضمون که هیچ کجای جهان مثل ایران با زندانیان همچنین رفتار خوبی نمی‌شود، خیلی زیاد منتشر می‌شود و به دستِ تشنگانش می‌رسد همان هایی که ضد این انقلابند، همان هایی که ضد امام راحل و حضرت آقا هستند، و همیشه به دنبال این هستند که یک نقطه ضعفی رو پیدا کنند هرچند مستند نباشند هرچند کوچک باشد اما باز هم با دیدن آن نقطه ‌‌‌ی ضعف به زعم خودشان روحشان به آرامش می‌رسد و فکر می‌کنند به حقیقت رسیده اند فکر می‌کنند که راه حق را در پیش دارند درصورتی که جهل مرکب دارند! می‌رسد و در کنار همین فیلم، فیلم زندان اوین را می‌گذارند و آبروی شخص مقام معظم رهبری واقعا اینجا... چی بگم والا! از بین می‌رود؛ حالا با توجه به سوالی که در طلیعه بحث عرض کردم، من اعتقاد دارم که آبرو و عزت انسان های با خدا و اولیا خدا مثل خود خدا هست منظور اینکه خداوند خود به آنها عزت می‌دهد و حال آنکه رسانه های غربی دارند اینگونه با آبروی مقام معظم رهبری و ریس جمهور عزیزمان رفتار می‌کنند. وظیفه ما چیست؟ مثلاً الان یک بنده خدایی جاهل از نوع جهل مرکب که توضیحاتش را داده هم به من پیام داده این فیلم رو فرستاده میگه: الان آقاتون نباید جواب گوی اینا باشه؟؛ واقعیتش من خجالت کشیدم. من در جواب گفتم: اون رأفت و مهربانی که رهبر و رئیس جمهور در آن فیلم به آن اشاره کردند منظورشان این بود که سالانه برای زندانیان خیلی تخفیف می‌دهند و گفتم آنهایی که اینگونه با زندانیان رفتار کردند و می‌کنند اصلا بویی از انسانیت و انقلاب ما نبرده اند. به هر حال یک جور خواستم قانع اش کنم ولی همون جور که توضیح دادم این ها هیچ وقت قانع نمی‌شوند که خود شما استاد از استشهاد های قرآنی و روایی این گونه افراد خبر دارید، شرمنده وقتتون رو گرفتم حلال کنید. مهدی صفری. زاهدان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد باید خودشان متوجه این نکته مهم باشند که روح کینه نسبت به انسان‌ها مربوط به غرب مستکبر است هرچند در بعضی از افراد مردم ما به جهت سیطره غرب‌زدگی این رذیله وجود دارد، در حالی‌که در اسلام و رهبر معظم انقلاب و یاران اصیل اسلام و انقلاب، رأفت و محبت جاری می‌باشد و ما با هرچه بیشتر رجوع به انقلاب و ظهور شئونات آن با رأفت و محبت بیشتر با خود و یا حتی با مجرمینی که در بند زندان هستند، برخورد خواهیم کرد. نمونه رأفت و محبت انقلاب را شما در سفر اربعینی ملاحظه می‌کنید که چگونه ذیل حضور تاریخی انقلاب و عبور از جهان استکباری، همه سعی در ایثار و محبت به همدیگر دارند. موفق باشید

31112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: به نظرتون این متن درسته؟ بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم تبیین عالم ذرّ جسم و جسد پس از توضیح ماده و صورت و تشکیل جسم از این دو، به تبیین بدن و بُعد جسمانی از دیدگاه ملاّصدرا رسیدیم. بدن اصلی نفس را بدنی معرفی کردیم که هم خواص مجرد و هم خواص طبیعی دارد. این بدن با نفس، ترکیب اتحادی دارد و همان است که با عنوان بدن برزخی شناخته می‌شود. بدنی که از آن سخن می‌گوییم، در واقع قوّه‌ای از قوای نفس است که نفس برخی از افعال خود را با آن انجام می‌دهد و آن را به حرکت وامی‌دارد. این بدن نیز به خودی خود نمی‌تواند از نفس تخلف کند؛ تا جایی که به دلیل اتحاد نفس با بدن خود، بدن نیز همراه با نفس می‌رود تا به تجرد می‌رسد. روشن است که این بدن، غیر از بدن ظاهری است که از ترکیب عناصر چهارگانه تشکیل شده. زیرا بدن ظاهری تحت تأثیر حالات گوناگون تغییر حالت می‌دهد، دچار ضعف و سستی می‌شود، تجرد و بقا ندارد و در مرتبه‌ای از نفس جدا می‌گردد، که همان مرگ است؛ پس معلوم می‌شود اتحاد با نفس ندارد و تابع آن نیست. علاوه بر این گفتیم بدن اصلی نفس، حرکت جوهری دارد و حرکت جوهری از نقص رو به کمال است؛ اما بدن ظاهری برعکس، به مرور زمان زایل می‌شود و رو به فنا می‌رود. بدن اصلی، از قوای نفس و در واقع رتبۀ نازل آن است؛ یعنی نفس در رتبۀ نازل خود با این بدن تحقق می‌یابد. بدن ظاهری را نیز همین بدن انشا می‌کند. یعنی بدن ظاهری، بدن مرتبۀ نازل نفس است که برخلاف بدن اصلی، با خود نفس غیریت دارد. پس معلوم می‌شود در ابتدا بدنی در کار نبوده که نفس در آن حادث شود؛ بلکه حدوث نفس مساوی است با شکل‌گیری بدن اصلی که به آن جسم می‌گوییم و این همان معنای جسمانیةالحدوث است. در واقع نفس پیش از تشکیل بدن ظاهری، جسمانیةالحدوث شده و پس از حدوث، با جسم حرکت می‌کند؛ تا اینکه در عالم طبیعت قرار می‌گیرد و بدن ظاهری را انشا و در آن تصرف می‌نماید. به این ترتیب دیگر در تبیین آیۀ الست نمی‌شود این اشکال را وارد کرد که: «عالم ذرّ نمی‌تواند موطن نفس باشد، چون نفس جسمانی است و در عالم ذرّ، جسمی نبوده است!» زیرا منظور از این جسمانیت، عناصر چهارگانه و جسد مادی نیست. بدن اصلی نفس یا همان جسم، پایین‌ترین رتبۀ تجرد و نقطۀ اتصال عالم محسوس و مجرد ماست و ما با آن بدن به روحانیةالبقا می‌رسیم. اما مشکل اینجاست که بدن ظاهری یا همان جسد را اصل دیده‌ایم، از ضعف و بیماری‌اش هراس داریم و می‌ترسیم که وقتی با مرگ، این بدن را از دست بدهیم، چطور از نعمت‌های بهشتی استفاده کنیم! حال آنکه خاصیت این بدن، همین است و گریزی از ضعف و بیماری و مرگ ندارد. اصل، بدنی است که در ابدیت با آن زندگی خواهیم کرد و باید مراقب آن باشیم. زیرا نفس همیشه و در هر عالمی بدن اصلی خود را که جسم است، دارد و می‌تواند بدن متناسب با آن عالم را برای خود بسازد؛ در دنیا با عناصر چهارگانه، در برزخ با ملکات و در قیامت با عقل. برای همین است که به عنوان مثال، بینایی به عنوان یکی از قوای نفس، نه تنها در عالم ماده، بلکه در برزخ و قیامت نیز چشمی متناسب با آن عوالم دارد که آلت و مجرای ظهورش است؛ چنان‌که در روایات آمده است[1]. تدبیر ذاتی نفس برای بدن اصلی، این است که هرگز از آن جدا نمی‌شود و هرگز نمی‌میرد. نور حیات و حس و ادراک نیز در همین بدن اصلی، جاری و ذاتی است و دردها و لذت‌های مادی را آن بدن درک می‌کند، نه بدن ظاهری. اما جسد ذاتاً جماد است و نفس، آن را برای ادارۀ امور ناسوتی خود می‌سازد. بعد هم با قوای خود در آن تصرف و تدبیر می‌کند. البته با اینکه ساختن و تدبیر جسد، به عهدۀ نفس یا همان بدن اصلی است، اگر جسد به نحو معتدل ساخته و تدبیر نشود، تقصیر نفس نیست؛ زیرا نفس با عناصر و موادی که به آن داده شود، کار خود را می‌کند. پس اگر مثلاً عنصر آتش در این مواد غالب باشد، بدنی هم که ساخته می‌شود، معتدل نیست و غلبۀ صفرا دارد. از همین روست که در اسلام این‌همه به نوع تغذیه، سبک زندگی و حتی رفتار و گفتار و افکار مادر در دوران بارداری اهمیت داده شده و پس از آن برای شیردهی و تربیت فرزند نیز آداب بسیاری آمده؛ همه برای اینکه در دنیا بدن کودک با مزاج سالم و معتدل ساخته شود. همچنین ملکاتی در او رشد کند که بدن فردایش را نیز معتدل و زیبا بسازد. نتیجه آنکه ماده‌ای که صورت نفس را می‌پذیرد و نفس در آن تصرف می‌کند، این بدن ظاهری ثقیل نیست؛ بلکه ماده‌ای لطیف، معتدل و نورانی است که استعداد و شوقِ تجرد دارد؛ برخلاف جسد و بدن ظاهری که می‌خواهد در دنیا بماند! آن مادۀ لطیف یا همان جسم و بدن اصلی، متناسب با جوهر نفس است. اما جسد با جوهر نفس، تناسبی ندارد؛ ازآن‌رو که برخلاف نفس، فانی است. بنابراین هستی و حتی بدن ما این بدن ظاهری نیست که نگران باشیم پس از مرگ بدون آن چه کنیم! ما قبل از این بدن بوده‌ایم؛ پس از این بدن هم خواهیم بود. بدن ظاهری، بدنی عاریه‌ای است که نمی‌تواند جزء حقیقت موجودیت ما باشد؛ زیرا تنها به عنوان پوشش و غلافی برای جسم ساخته می‌شود، آن هم صرفاً در محدودۀ دنیا؛ و همچون لباسی است که کهنه و پاره و دور انداخته می‌شود. منظور از جدایی نفس از بدن هنگام مرگ، کندن همین لباس است که از اول هم خارج از ذات نفس بوده؛ نه جدایی از بدن اصلی. ذاتی جسد، پوسیدن و از بین رفتن است. اما برای کسی که آن را اصل دیده و وقت و انرژی‌اش را صرف بدن ظاهری کرده، همین پوسیدن و از بین رفتن، عذاب است. برعکس کسی که این بدن را اصل نگرفته، وقتی از دنیا به موطن اصلی خود رفت، لباس دنیایش را درمی‌آورد و تازه آرام و سرحال می‌شود. مثل کسی که از محل کار و جامعه و بازار به خانه برمی‌گردد و قبل از هر کاری لباس خود را عوض می‌کند و متناسب با خانه می‌پوشد تا راحت و آسوده باشد. اگر آیات قرآن را دربارۀ نفس و خلقت آدمی درک می‌کردیم، این مسائل برایمان روشن می‌شد و همۀ سؤالاتمان دربارۀ نفس، بدن، عذاب قبر، برزخ، قیامت و... به پاسخ می‌رسید. اما افسوس که اهل تفکر و تدبّر در آیات خدا نیستیم! [1]- بحارالأنوار، ج65، ص82.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این موضوع بیشتر باید فکر بفرمایید که «حرکت جوهری» صرفاً مربوط به عالَم ماده است و در همین بدن مادی صورت می‌گیرد. باید توجه شود این بدن در دوره جنینی آماده قبول نفس می‌گردد و در بستر این بدن، بدنِ برزخیِ خود را می‌سازد و البته پس از مدتی با بدن برزخی خود، خود را ادامه می‌دهد و قصه «روحانیة البقا» یش شکل می‌گیرد. موفق باشید

30868

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: ببخشید اینکه شما می فرمایید مثلا جایگاه صله رحم در عالم بالا چیست و حقیقتی عرشی دارد. جایگاه پدر و مادر همسر در عالم بالا چیست؟ و آیا مادرشوهری که با زبانش عروس رو میسوزونه نباید باهاش قطع ارتباط کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قطع ارتباط نه. به هر حال با تحمل آن‌ها، خداوند به ما سعه‌ صدر می‌دهد و می‌فهمیم ما نیز بی‌نقص و ضعف نیستیم. موفق باشید

30388

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اگر زعامت اجتماعی یکی از شوون امامت است پس چگونه حضرت ابراهیم و یا حضرت داوود و یا حضرت عیسی (ع) به دنبال تشکیل حکومت نبودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برعکس، به‌خصوص پیامبران بنی‌اسرائیل عموماً حکومت داشتند و حضرت عیسی «علیه‌السلام» نیز با توجه به این‌که از پیامبران بنی‌اسرائیل هستند، اگر شرایط برایشان فراهم می‌شد احتمال تشکیل حکومت برایشان بود و اساساً امامت که از حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» شروع شد، در راستای حکومت به معنای نقش‌آفرینی در نظام اجتماعی اهل ایمان معنا دارد. موفق باشید

30258

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه عرض شده ‌است هر کس ازدواج کند رزق و روزیش می رسد. و با توجه به اینکه برای زندگی مشترک باید روحیات دیگری داشت (صبر، ازخودگذشتگی، شجاعت و... ) پس آیا خداوند رزق معنوی آن را می رساند، لطفاً توضیحی دهید. دعای عاقبت به خیری برای شما دارم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رزق معنوی در رابطه با همت خود انسان پیش می‌اید. البته ازدواج، مانع رزق معنوی نیست. موفق باشید

نمایش چاپی