بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30566

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه سوال ۳۰۵۳۷ آیا لیستی از کتابهای خارج از سیر استاد طاهرزاده توسط شما تنظیم شده است که ترتیب مطالعه نیز در آنها مشخص باشد؟ مانند شرح حدیث جنود از امام (ره) یا اسفار ملاصدرا و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد کاری صورت نگرفته. موفق باشید

30301
متن پرسش
سلام: مقصود حضرتعالی ازین که ولایت فقیه کلامیست چیست؟ چون بنظر می‌رسد حدود ولایت فقیه رو به تنهایی با عقل نمی توان تعیین کرد و باید به روایات رجوع کرد که درین صورت فقهیست نه کلامی. مثلا عقل به تنهایی چگونه می‌تواند بفهمد در زمان غیبت حدود شرعی، نمازجمعه، تشکیل حکومت به جای تقیه، جهاد ابتدایی و... لازم الاجراست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» در موضوع ولایت فقیه، موضوع را می‌برند در بستر امامت. به این معنا که همان‌طور که بعد از نبی الله «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» امام معصومی باید ادامه‌ی کار نبیّ را به عهده داشته باشند، در غیبت امام معصوم، کار آن امام را ولیّ فقیه به عنوان کاشف حکم خدا و رسول و امام ادامه می‌دهند، به همان دلیل که کار پیامبر را امام ادامه دادند. عرایضی در این رابطه در قسمت «حکومت دینی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید

30103

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد مدت ها این سوال توی ذهنمه که دفاع مقدس چطور توانست بستری را مهیا کند که به نقل از بزرگان آن جوانان و نوجوانان راهی را بروند که پیران طریقت و چله نشینان طی سال های زیادی طی کردند. بالاخره نفس انسان مراتبی دارد و نیاز به زحمت فراوان با صدق و طلب و جهد زیادی هست تا شخص به مراتبی برسد. اما در سخنان امام می‌شنویم برای مثال شهید یوسف الهی از پیران طریقت بالا تر هست و... استاد می‌توان گفت به دلیل نفحات زیاد و جذبات ربانی پیاپی و زیادی که در جبهه های جنگ بود زمینه رشد را فرهم کرده است؟ حتی اگر شهدا را مجذوب سالک هم بدانیم باز هم راه زیادی هست تا تجلیات اسمایی و ذاتی پس سر مطلب در کجاست؟ ۲. استاد برای اینکه در این زمانه در آن حال و هوای معنوی و شور انگیز دفاع مقدس قرار بگیریم باید چه کار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه‌ی اراده‌ی تاریخی حضرت حق بشود و تلاش کند خود را ذیل آن اراده قرار دهد، ره صدساله را یک‌شبه طی می‌کند. عرایضی در این رابطه در متن نوشتاری جلسه‌ی دهم سوره‌ی فتح شده که إن‌شاءالله هفته‌ی آینده در بنر سایت قرار می‌گیرد. موفق باشید

29553
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در کتابی خواندم که ملا صدرا عقل را محل تمام علوم و حقایق می داند پس جایگاه دل کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقلی که در حکمت صدرایی مدّ نظر است از آن جهت که حکمت او، حکمت متعالیه یعنی حکمت جمع بین عقل و قلب می باشد، وقتی از عقل سخن می‌گوید، نظر به قلب هم دارد. موفق باشید

29453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام استاد: سوالم در مورد آن روایتی است که یکی از صحابه در مقابل حضرت رسول خود را بر روی ریگهای داغ می غلطاند که نفسش را به یاد عذاب قیامت بیندازد و حضرت آن را تایید کردند حد این کار کجاست؟ آیا این کار جوازی برای قمه زدن و لطمه زدن برای شوق الاهی نمی تواند باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن خود را به سختی انداختن تا روح بر جسم غلبه کند، مثل کاری که با «ذِن» انجام می‌شود؛ غیر از قمه‌زدن است که موضوع آن چیز دیگری است. موفق باشید

28897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در بحث راز اشک بر امام حسین (ع) اینکه این اشک فرح معنوی برای انسان ایجاد می کند، ولی من این ایام قلبم درد گرفته و به نظرم عصبی هم باشد، فقط اگر جدی شود، اطرافیانم ابزار دستشان می کنند که دیدید گفتیم امام حسین (ع) و عزا و اشک و روضه فقط افسردگی و آسیب به همراه دارد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد شما باید مواظب سلامتی خود باشید زیرا به هر صورت گاهی جسم انسان طاقت آن نوع عواطف را ندارد. موفق باشید

28551
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: سوالی که فکر می کنم مهم باشد این هست که در توبه در ابتدا، آن اعمالی را که در نظر توبه کننده آمده و به اندازه ای شده است که می تواند آغاز گر سیر بازگشت به سوی خدا باشد بخشیده می شود؟ و بعد آرام آرام با فهم او که از اشتباهات دیگرش روشن می شود توبه ادامه دار می شود تا جایی که با ملکات اشتباهی که در روح او بوجود آورده بودست روبرو می شود و ممکن است خیلی سخت تر شود و این برایش مُشتَبَه شود که دیگر بَد شد و از دست رفت و امیدی نیست (خدا نخواهد این تفکر بوجود بیاید ان‌شاءلله)... این توضیحات احوالی را به دو سوال کلی تر اگر جواب بگویید به قدر کفایت است ان‌شاءلله ۱. اصلا توبه از جهل ها نقطه آغازینی دارد و ادامه دار هست و در راه با گناهان بد تر قبلیمان رو برو می شویم؟ ۲. یکی از دلایل این اتفاق همان جمع آوری استعداد هاییست که به گمراهی خرج شده است به جهت پاکسازی و وحدت بسوی حضرت رب العالمین و این همان سِیر و بالفعل شدن و پختگی به مرور آدم است از جهل به عقل؟ لطفا طریقه برخورد با این مسائل را هم بفرمایید چرا که ممکن است تمام نفس درگیر شود و اگر توجه به مسئله ای هم باید بشود بفرمایید. ان‌شاءلله خدا ما را در تقوا دین خودش حفظ بفرمایند ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید می‌شود. زیرا با توبه خداوند آغوش خود را به سوی بنده‌اش می‌گشاید و بقیه‌ی راه، خود به خود طی می‌شود. موفق باشید

28423

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر استاد عزیز:استاد مشکلی که در فضای فلسفه و مباحث فلسفی برای مبتدی ایجاد می‌شود، تشتت اصطلاحات است و فیلسوف یکبار لفظی را برای معنایی و بار دیگر برای معنا دیگر به کار می برد، استاد اگر امکانش هست این اصطلاحات را در دستگاه فلسفی صدرا و شرح حضرتعالی بر آثار صدرا را تبیین بفرمایید: ۱. اعتباری: وجود ذهنی صرف؟! ۲. انتزاعی: وجودی که خارجی است و وجود ذهنی هم می‌تواند داشته باشد؟! مثلا در بحث حرکت جوهری می فرمایید: در خارج دو شیء به نام جوهر و عرض نداریم بلکه عندتحلیل العقل مثلا سیب به جوهر و عرض تقسیم می‌شود این جوهر و عرض اعتباری اند یا انتزاعی؟ ۳. ماهیت: چیستی و کم و کیف اشیاء؟! و اینکه بیان می شود ماهیات اعتباری اند یعنی وجودی ذهنی هستند؟ و واقعیت خارجی ندارند؟! ۴. و مطلب آخر: در جایی از بحث حرکت جوهری فرمودید: وجود به واجب و ممکن تقسیم می شود و ممکن به ذاتی و عرضی و فرمودید ممکن وجودش رو از واجب می‌گیرد ولی عرض ظهورِ جوهر است در صورتی که طبق آخر بحث برهان صدیقین به وحدت شخصیه وجود رسیدیم و ذکر شد که وجودی جزء وجود حضرت احدیت نیست و همه ظهور او هستند! پس ممکن هم ظهور واجب است همانطور که عرض ظهور جوهر است؟ *استاد جان احتمالا از بیان سوال بنده؛ متوجه مشوش بودن ذهنم از نبود اصطلاح واحد شده اید برای رهایی از این تشویش و بهم ریختگی ذهنی لطفا موارد فوق را تعریف کنید. با تشکر از صبرتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنی این اصطلاحات را باید با طیّ مقدمات بیابید. به همین جهت سیر مطالعاتی سایت به‌خصوص بحث «برهان صدیقین» پیشنهاد می‌شود. جناب آقای دکتر دینانی کتاب‌هایی تحت عنوان «اصطلاحات فلسفی» دارند، می توانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید

28252
متن پرسش
سلام علیکم: سوالات را مرور می‌کردم که به سوال ۲۸۲۴۰ رسیدم که نظرم روی آن رفت. عجیب است که فکر می‌کنیم انقلاب اسلامی به اجل محتوم خود رسیده و انقلاب را تمام شده می‌دانیم و مانده در اولیات خویش فرض می‌کنیم. عجیب است مشکلات و معضلات کنونی را پایان کار نهضتی می‌دانیم که امانت اولیاء و انبیاء الهی است و پرچمدار توحید در مقابل مدرنیته و طلیعه دار افقی که افق مد نظر حرکت توحیدی تاریخ است. کدام ملتی به تمدن سازی فکر کرد و گام برداشت و این مشکلات را بلکه چند برابر نداشت؟ حتی همین غرب که طلایه دار مدرنیسم بود و عصر رنسانس را رقم زد، کجا فکر می‌کردند با آن مشکلات و بدبختی ها و سختی هایی که خودشان در کتب تاریخی شان می‌نوشتند، روزی از دل کارشان اعلامیه جهانی حقوق بشر و لیبرال دموکراسی و تمدن مدرن بیرون بیاید و مگر همین تمدن غیر قدسی و معیوب مدرن که خیلی به آن انتقاد داریم، بی چنین مشکلاتی ایجاد شد. کدام حرکت توحیدی که انبیاء و اولیاء پیشگام آن بودند مشکلات و موانع و معضل داخلی و خارجی نداشتند و مگر سوره بقره اشاره به همین عبرتهای حرکت انبیاء برای مسلمین و کسانی که به طلوع حق فکر می‌کنند، نیست؟ انقلاب اسلامی اگر تمام شد، چگونه امثال هانیتنگتون و فوکویاما و کسینجر و دمارانژ، آن را مهمترین حرکت در برابر مدرنیته دانستند و چه شد که در پس از این اتقلاب شخصیتهایی مثل حججی و سلیمانی و آوینی و چمران و الله کرم تربیت شدند و چگونه است که ما امروز این بستر را می‌یابیم بیاییم مبانی تمدن مدرن را نقد کنیم و خود کارشناسان جهانی از مرگ علم اقتصاد مدرن و زوال جامعه شناسی و مبانی معرفتی و انسان شناسی مدرنیته که تبدیل به الگوهای جهانی شده است، بگویند و امروز ما در بستر انقلاب اسلامی به فکر تحول در مبانی علوم انسانی و تولید علم و احیاء راهکارهای جایگزین باشیم و بتوانیم الگوی اسلامی پیشرفت با نظریات دین پایه تولید کنیم؟ به راستی اگر بستر انقلاب اسلامی زنده نبود، ما امروز شجاعت و فرصت داشته باشیم در نقد مبانی و حوزه های متعارف کنونی جهان و تمدن مدرن بگوییم و کجا امثال شیخ عمران نزار حسین به رهبر انقلاب نامه می‌نوشتند که لطفا دنیا را از گوانتاناموی پولی و اقتصادی متعارف نجات دهید و این بستر را شما با انقلاب اسلامی در اختیار دارید و کس دیگری چنین توانایی و بستری ندارد؟ امروز بیش از هر روز زوال لیبرال دموکراسی و سوسیالیسم و اینکه بشریت راه و جهانی دیگر را می طلبد،احساس نمی‌کنیم و آیا راهی جز انقلاب اسلامی دارای چنین ظرفیتی است؟ آیا مشکلات امروز جامعه ما ناشی از همین بحران تمدنی و تذبذب ما نیست که بستر تمدن مدرن را آورده ایم بعد خواستیم فوقش با چند روایت و آیه و حکم آن را حتی الامکان اسلامی کنیم و به اجرا در آوریم؟ آیا ثمره روحیه غیر انقلابی و روحیه گزینش گری و بی هویتی مقابل الگوهای توسعه و تکنوکراسی نیست؟ به یاد دارم خیلی زیبا بعد از سخنان حضرت آقا که درباره وضعیت آمریکا و افول آن فرموده بودند، سوالی از خدمتتون شد که چطور حضرت آقا آمریکا رو سرزمین ظلم می‌دانند و از الیگارشی آن می‌گویند وقتی ما در ایران این حوادث را می بینیم، خیلی زیبا فرمودید آقا متذکر ریشه شده اند و ریشه همان گرایش به بستر فرهنگ لیبرال دموکراسی و مدرنیته است توسط افراد گرایش دار به آن در ایران انجام می‌شود و با افول آن، وضعیت متفاوت را تجربه خواهیم کرد. عذر میخوام مطلب طولانی شد؛ ولی واقعا بشخصه پایان انقلاب را نمی بینیم بلکه بعثت انقلاب را در گام دوم می بینم و به نظرم جا دارد چندین بار این فصل از کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی که درباره علت آینده دار بودن انقلاب فرمودید و چندین بار هم رویش تاکید داشتید، نظر شود و واقعا قابل تامل و به نظرم پاسخ به بسیاری سوالات است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف، همان سخنی است که استاد شیخ عمران نزار حسین به رهبر معظم انقلاب پیام داد. و مسلّم دشمنان نظام توحیدی انقلاب اسلامی خواسته و یا ناخواسته در مسیری حرکت می‌کنند که سیطره‌ی سرمایه‌داری و به‌خصوص سیطره‌ی دلار، به حاشیه می‌رود. به جمله‌ی آن بزرگی فکر کنید که فرمود اگر در جنگی طرف مقابل در عین آن‌که از نظر قوای ظاهری ضعیف است، ولی باور به شکست ندارد حتماً پیروز می‌شود. ما می‌توانیم موقعیت خود را در امروز و آینده درست درک کنیم که در راه ورود به تاریخ توحیدی، روز به روز حیاتی برتر از دیروز قابل احساس است مگر برای آن‌هایی که بنا دارند با ادامه‌ی زندگیِ غربی، خود را دنبال کنند. عجیب است که اینان شکستِ آن تئوری را به پای نظام اسلامی می‌گذارند و این، به جهت ظلمات آخرالزمانی و قرار گرفتن در تامّه‌ی کبرایی است که آن‌ها را فرا گرفته است. همان‌طور که بحمداللّه متذکر افقی هستید که گام دوم انقلاب به عنوان بعثتی بعد از بعثت در مقابل ما قرار داده؛ به مأوایی نظر دارید که هم‌اکنون به مقصد رسیده‌اید. موفق باشید

27459
متن پرسش
سلام علیکم: وقت عالی بخیر: ١. جناب استاد یکی از اساتید موجه و همچنین مسلط بر عرفان ظاهرا نظر بر این داشتند که در نسبت با افق سلوکی به افق های بالاتری نسبت به افاضات حضرتعالی هم می توان نظر داشت و شهود عقلی را افق برتر قرار داد. راهنمایی می فرمایید چگونه می توان به بالاترین و کامل ترین افقها فکر کرد و نسبت به بیان مذکور چگونه می توان تامل داشت؟ ٢. اساسا می توان به عبور از سیطره نیهیلیسم و بالاترین سلوک به غیر از نگاه حداکثری به انقلاب با دیدگاهی که شما به تبیین آن پرداخته اید فکر کرد؟ ٣. اگر شهیدی در عین اینکه کامل نشده است و به توحید و فعلیت کامل از لحاظ مقامات عرفانی نرسیده به وظیفه تشخیصی خود عمل کند که منجر به شهادت او شود، می توان تاسف خورد که کاش کامل شده بود؟ و می توان سخنان امام را درباره مقامات شهدا و توجه دادن اهل سلوک به آنها را مربوط به فضای عمومی و ارائه الگوهای عمومی دانست و البته عرفا و سلاک واقعی که در عین توجه به انقلاب در طریق سلوک مرسوم استاد و شاگردی مصطلح هستند را بالاتر و به توحید نزدیک تر دانست و معدودی از شهدا را ملحق به آنان دانست؟ ٤. طلبه این عصر برای قرارگیری در بهترین افق به فعالیتهای فکری و امتداد تبلیغی آن بپردازد یا برای محروم نشدن از جلوات خاص ربوبی به فعالیتهایی که بعضا از غیر طلبه هم می توان استفاده نمود و جایگزین دارد وارد شود؟ مثل فعالیتهای مدیریتی یا نظامی؟ که بعضا باید از طلبگی دست کشید. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از آن عزیز باید پرسید که متوجه‌ی این امر شده‌اند. آری! حتماً افق سلوکی بالاتری هست که این بنده‌ی حقیر از آن بی‌خبر است. ۲. بیرون از انقلاب فکر نمی‌کنم ممکن باشد، ولی عمیق‌تر از آنچه بنده می‌گویم، آری! و صد آری!  ۳. هرچه هست شواهد زیادی خبر از آن می‌دهد که تا شهداء به آن درجه از کمال که لازمه‌ی شهادت است، نرسیده باشند مفتخر به شهادت نمی‌شوند هرچند که البته درجه‌ی شهداء متفاوت است. ۴. در افقِ حیات طلبگی توفیقات خاصی هست، ولی البته توفیقات منحصر به طلبگی نیست.

27273
متن پرسش
سلام استاد نظرتان در مورد مطلب پایین چیست؟ نگاهی عوامانه و ایستا!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام مطالب؟!! موفق باشید

26727

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ۱. با توجه به اوضاع پیش آمده در مورد مسلمین هند سوالی مطرح می شود که چرا باید به مسلمین و مظلومین کمک کنیم؟ دلیل دینی دارد یا سیاسی؟ ۲. برخی می گویند مگر خودمان نیاز نداریم چرا این کمک ها را می فرستیم برای مظلومین؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر مسلمانی باید به هر مظلومی که مورد ظلم قرار گرفته کمک کند و گرنه بنا به فرمایش پیامبر خدا «لیس بمسلم» یعنی اساسا مسلمان نیست. موفق باشید

26257
متن پرسش
سلام: در کتاب آشتی با خدا فرمودید اگر بدن از لحاظ خوراک و استراحت در جایگاه مطلوبی باشد روح هم آرامش میابد. برداشت من این است که انسان در حالتی به خدا نزدیکتر است که نه زیاد بخورد نه کم، نه زیاد بخوابد نه کم. اما از طرفی در مورد روزه می‌گوییم با کم خوری انصراف نفس از بدن بیشتر می‌شود و به خدا نزدیکتر می‌شویم. من حس می کنم در غروب‌های ماه رمضان به جای اینکه به خدا نزدیکتر بشم احساس عصبانیت و به هم ریختگی درونم ایجاد میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌همه به مرور نفس، روزه‌ را می‌شناسد و بعد از مدتی که روزه را شناخت آن مشکل حل می‌شود و آرامشی که در دلِ روزه هست به سراغ انسان می‌آید زیرا در روزه ما از افطارکردنِ به موقع منصرف نمی‌شویم تا گرفتار کم‌خوریِ افراطی شویم. موفق باشید

25880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: بر طبق آیه ۳۱ سوره جاثیه «وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَفَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاسْتَکْبَرْتُمْ وَ کُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِینَ»، آیا خداوند کسانی را که خلاف مقتضای عقل خود رفتار نموده، ولو از طریق وحی، حقیقت به آنها نرسیده باشد را عذاب و عقاب می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور می‌فرماید آن‌ها در مقابل آیات الهی استکبار کردند و اشارات آن را نپذیرفتند. موفق باشید

 

 

24126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد من همه سخنرانی های شما را من باب توحید گوش دادم چکیده بعضی هاش این بود که باید با ذکر لااله الاالله قلب را توحیدی کرد. اما جواب این سوالم را نگرفتم تو ایمیل هم نبود لطفا همین جا بگید. چرا یکی از عرفا که نامش را نمی برم گفته ذکر «لااله الاالله مثل شمشیر هست و خیلی قوی است و من زیاد صلوات به جاش میگم چون با پنبه سر میبرن و گفته صلوات همان لااله الا الله است فقط با پنبه سر میبرن.» آیا در دستگاه خدا شمشیر در کار است؟ منظورش چی بوده؟ به نظر شما این بلاها همان تقرب نیست که با ذکر به صورت بلا میشه و تقرب میده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی آن استاد زده‌اند. در کتاب «صلوات» که بر روی سایت هست عرایضی در این مورد شده است. منظورشان از آن جمله که فرمودند آن است که ذکر «لا إله الاّ اللّه» شدت بیشتری دارد همان برکات را می‌توان به دلیل روایتی که در کتاب «صلوات» آمده است از ذکر صلوات گرفت. ولی نه به این معنا که از ذکر لااله الاالله غفلت کرد. موفق باشید

33747
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز وقت شما بخیر. نظرتان را درباره این مقاله بی بی سی فارسی می خواستم: شخصا از نگاه امنیتی، جو امنیتی، امنیتی کردن مسائل، مسئولان امنیتی کشور که مسبب اصلی مشکلات کشور هستند، بشدت متنفر هستم و طرفدار آزادی کامل انتقاد و جلسات نقد و بررسی تخصصی، در صدا و سیما بصورت کاملا آزاد هستم (اگر این اتفاقها در کشور می افتاد یکی از نتایج آن، این مورد بود که یک رسانه با چند ده نفر کارمند اینقدر در کشور ما قدرت نداشت که جامعه را به هر سو که می خواهد بکشاند) .............................................................. خلاصه: در هیچ کجای این گزارش سی صفحه ای کوچکترین اذعانی به ناکارآمدی ها، اثرات منفی فساد گسترده در بالاترین لایه های حکومت، اثرات سالها برخورد امنیتی با دانشجویان، کارگران، معلمان و فعالان مدنی و سیاسی نمی شود. به ناامیدی مردم از روشهای دموکراتیک مثل انتخابات برای شکل دادن به مسیر کشورشان اشاره نمی شود بیشتر به نوشتار یک جوان بی تجربه و هیجان زده می ماند که با عینکی ایدئولوژیک دست به قلم شده باشد تا همه تحولات در کشور را کار دشمن بداند و با ذره بین امنیتی جاسوس یاب، ساده ترین واقعیات را نبیند .................................................................... متن کامل : گزارش اطلاعاتی حکومت ایران از جنبش «زن زندگی آزادی»؛ تحلیلی هیجان‌زده، چشم‌گشا و تکان‌دهنده نوشتار مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران درباره اعتراضات یک ماه و نیم گذشته در ایران که روز گذشته (جمعه شش آبان/بیست‌ وهشت اکتبر) منتشر شد از بسیاری جهات مهم است. هم چشم‌گشاست و هم تکان‌دهنده. چشم‌گشا از این جهت که چطور به مسائل نگاه می‌شود؛ و تکان‌دهنده به این دلیل که تا چه حد نگاه به تحولات کج‌بینانه است. در این گزارش آمده که «بی­شک در جریان اغتشاشات اخیر، "بزرگترین عملّیات تأثیرگذاری" و به عبارت دیگر "جنگ جهانی رسانه­‌ای" علیه ملّت سرافراز ایران طراحی و اجرا شد». این گزاره را می‌توان دستکم به این معنی تعبیر کرد که مهمترین سازمانهای اطلاعاتی نظام، بزرگی جنبش اعتراضی در ایران را لمس کرده‌اند. اگر یادمان باشد، مقامات امنیتی-نظامی حکومت در جریان اعتراضات آبان ماه ۹۸ می گفتند که حکومت با بزرگترین چالش اعتراضی خود روبرو شده و حتی برخی آن را تهدیدی بزرگتر از جنگ هشت ساله با عراق خواندند. این بار می‌گویند بزرگترین عملیات روانی اجرا شده است. ولی آیا این حرف جدیدی است؟ فرمانده کل سپاه پاسداران روز چهارم آذرماه سال ۱۳۹۸ در تجمع حامیان حکومت ایران در میدان انقلاب تهران مرتبا از واژه جنگ استفاده کرد و گفت: «باور کنید جنگی که این روزها در خیابان‌های ما آغاز شد یک سناریوی جهانی بود.» حسین سلامی امروز (شنبه هفت آبان/بیست و نهم اکتبر) هم با زبان عتاب و خطاب جلو آمد و در مراسم گرامیداشت قربانیان حمله به شاهچراغ در شیراز گفت که «امروز آخرین روز شرارت شما بود» و اضافه کرد که «شرارت را پایان دهید، دیگر به خیابان نیایید، از جان ملت چه می‌خواهید؟» تکرار ادبیات مقایسه ادبیات پس از آبان ۹۸ و امروز مسئولان ارشد نظامی و اطلاعاتی حکومت نشان می دهد که با گذشت بیش از هزار روز از آبان ۹۸، همان حرفها باز هم بارها تکرارمی شوند. با شمردن تعداد بارهایی که حکومت آمریکا با انواع صفت های منفی مثل تروریست، دژخیم، مافیایی و ... توصیف شده می توان گفت که نگاه جامعه اطلاعاتی ایران به تحولات درونی کشور هیچ فرقی نکرده و فقط لحن‌ها عصبانی‌تر شده است. تاکید مکرر نویسندگان گزارش برای مقصر جلوه دادن خارجی ها این سوال را اجتناب ناپذیر می کند که پس چرا دشمن خارجی همیشه در تحریک مردم ایران به اعتراض موفق است و جامعه نظامی و اطلاعاتی کشور همیشه نقش کالبدشکافی با ادبیات و فیلتر خاص را بازی می کند؟ نویسندگان گزارش مناسب دیده اند که به قتل فجیع خاشقجی در کنسولگری عربستان سعودی و قتل جورج فلوید بدست یک مامور پلیس سفیدپوست در آمریکا بیشتر و مفصل تر اشاره کنند، اما این را مطرح نکرده اند که خواهان ارزیابی اثر فعالیت گشت ارشاد و اثرات روانی کلیپ های متعدد برخورد خشن ماموران با زن و «ناموس ایرانی» هستند که هر چند روز یکبار اعصاب و روان مردم را می خراشد. اعتراضات نقشه سازمان‌های جاسوسی خارجی موساد و دیگران است؟ این نوشته نها‌های اطلاعاتی ایران که در آن تاکید اصلی روی نقش آفرینی سازمان اطلاعاتی آمریکا در تحولات این روزها و هفته های خیابانها و شهرهای ایران است، می خواهد بگوید که تمامی تقصیر نارضایتی مردم ایران از حکومت نقشه سازمان‌های جاسوسی خارجی آمریکا، بریتانیا، اسراییل و دیگران است که با بودجه های چند صد میلیون دلاری وارد عمل شده‌اند. دو خبرنگار و عکاسی که از مهسا امینی روی تخت بیمارستان عکس گرفته اند مقصر جلوه داده شده اند و شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان هم میدان‌دار هیجان‌آفرینی منفی علیه نظام معرفی شده‌اند. این گزارش که ادعا کرده با استفاده از اسناد و "اتقان داده ها"، نهایت تلاش را به کار گرفته تا مردم ایران را آگاه کند، چیزی جز ناامیدی برای خواننده ندارد. البته این گزارش به احتمال زیاد مایه خوشحالی بسیار برای همان‌هایی در سیا، موساد و کشورهای دیگر مثل عربستان خواهد شد که بازیگردانهای اصلی جنبش اعتراضی مردم ایران معرفی شده اند. چون براحتی می توانند زاویه نگاه و حرکت نظام را مشخص و برای آن برنامه ریزی کنند. این گزارش نه تنها تلاشی در راستای "جهاد تبیین"، واژه مورد علاقه آقای خامنه ای، رهبر ایران، نیست بلکه فاش کننده به اصطلاح کج و معوجی نگاه بخش های اصلی اطلاعاتی حکومت در حوزه درک زیربناها و علل اصلی نارضایتی مردم ایران است. در هیچ کجای این گزارش سی صفحه ای کوچکترین اذعانی به ناکارآمدی ها، اثرات منفی فساد گسترده در بالاترین لایه های حکومت، اثرات سالها برخورد امنیتی با دانشجویان، کارگران، معلمان و فعالان مدنی و سیاسی نمی شود. به ناامیدی مردم از روشهای دموکراتیک مثل انتخابات برای شکل دادن به مسیر کشورشان اشاره نمی شود که در تازه ترین مورد باعث شد رئیس دولت فعلی با کمترین میزان مشارکت پس از انقلاب زمامدار پاستور شود. هیچ اشاره ای به اثر مخرب سیاست های جامعه اطلاعاتی کشور در بستن فضا و حراستی-امنیتی کردن امور نمی شود. هیچ اشاره ی به عصبانیت مردم ایران از رسوایی های اطلاعاتی از خوردن ضربات مکرر و تکاندهنده امنیتی در نطنز، ترور فخری زاده و اسناد اتمی نمی شود. تنها مواردی که نویسندگان گزارش بشکل تک کلمه یی برجسته می کنند مواردی مثل «ماجرای دردناک (درگذشت مرحومه امینی)»، «حادثه ناگوار هواپیمای اوکراینی» (بدون کوچکترین اشاره به عاملیت خود سپاه در زدن هواپیما و بن‌بست پرهزینه ی چند ساله در حل پرونده برای خانواده های قربانیان و کشورهای درگیر در پرونده) و فروریختن برج متروپل آبادان است. ولی نویسندگان گزارش با انواع بازی هایی که با کلمات انجام داده اند، بسرعت همه تحولات مورد اشاره را فرصت طلبی بیرونی و رسانه ها برای القا احساسات منفی معرفی کرده اند. در اینکه دشمن یک سیستم همواره مترصد استفاده از فرصت هاست تا رقیب را زخمی و ناکار کند که شکی نیست. همانطور که تلویزیون حکومتی ایران بیشتر از کارتن خواب های آمریکا و مشکلات آن کشور برنامه و گزارش پخش می‌کند تا تحولات ایران. ولی سوال این است که چرا به عملکردهای خود حکومت نگاه انتقادی نمی شود. مثل این است که سازمان های اطلاعاتی آمریکا در بررسی علل اعتراضات سراسری در آمریکا و جهان پس از قتل جورج فلوید بدست پلیس می آمدند و به سبک سپاه و وزارت اطلاعات، تنها به پوشش خبری شبکه های تلویزیون حکومتی ایران و شبکه های خارجی ش مثل پرس تی وی و دیگر کشورها مثل روسیه و چین اشاره می کردند و با سطحی خواندن اعتراضات به ماجرا، کار را به ایران، کره شمالی و دیگران محدود می کردند و تمام. راز بقای حکومت ها، تامل در رفتار خود و درس گرفتن از اشتباهات است. این نکته را نمی توان در گزارش سی صفحه ای وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه دید. در ارزیابی نهایی، نوشتار سی صفحه ای دو نهاد اصلی اطلاعاتی حکومت، انصافا بیشتر به نوشتار یک جوان بی تجربه و هیجان زده می ماند که با عینکی ایدئولوژیک دست به قلم شده باشد تا همه تحولات در کشور را کار دشمن بداند و با ذره بین امنیتی جاسوس یاب، ساده ترین واقعیات را نبیند. همان ندیدن فیل وسط سالن! مشکل جامعه اطلاعاتی نظام کنونی در ایران این است که بجای صراحت در بیان واقعیت ها به حاکمان، از خود رهبر واژه و رهنمود قرض می کند و برای جاانداختن همان واژگان تلاش می کند. جامعه اطلاعاتی آمریکا در ماجرای حمله به عراق به این نتیجه رسید که تنظیم کردن گزارش های اطلاعاتی، چه بسا دروغین، برای هموار کردن مسیر برای اجرای امیال سیاستمداران یک اشتباه راهبردی بوده است. این را در نوشته ها و سخنرانی های بسیاری از مقامات آمریکایی در سیا و دیگر نهادها می توان دید. اما در مورد حکومت ایران این روند غائب بزرگ میدان نیست؟ در گزارش مورد بحث، بارها به رهبری آقای خامنه ای و واژه «درخت تناور» حکومت اشاره می شود بدون اینکه درک شود که درخت تناور در اصل خود کشور است و دولت ها و حکومت ها، شاخه ها و میوه های درخت هستند. اهمیت مضاعف نوشتار طولانی وزارت و سپاه این است که نشان می دهد حکومت برای نحوه برخورد با اعتراضاتی که آشوب و اغتشاش می خواند، به احتمال قوی چه مسیری را در پیش خواهد گرفت. بطور خلاصه می شود گفت به نظر می‌رسد که نحوه برخورد حکومت و بخش امنیتی نظامی آن با اعتراضات به مسیری خشن تر خواهد افتاد. با توجه به دفعات مکرری که در این نوشتار از زبان تهدیدآمیز استفاده شده است و جمله پایانی بیانیه چند هزار کلمه‌ای وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه با آیه قرآن تمام می شود که می گوید "انا من المجرمون منتقمون"، برخورد خشن حکومت تمایل دارد که از مرزهای کشور فراتر برود. اما اینکه این استراتژی چقدر بتواند موثر پیاده شود و چه پیامدهای برای حکومت خواهد داشت را باید در آینده به تماشا نشست. ولی از همین حالا می شود تصور کرد که اگر توصیه جامعه اطلاعاتی نظام واقعا همین سی صفحه تبلیغاتی باشد، آینده ناروشنی در انتظار است، چون گره ها بسیارند و در فقدان نگاه خود انتقادی، حکومت بیشتر و بیشتر به سمت بیگانه سازی بخش های بزرگتری از ملت ایران حرکت خواهد کرد. در چنین فضایی، هم یارگیری بازیگران خارجی موفق تر خواهد بود، هم ممکن است که رفتارهای اعتراضی در اثر خشونت ورزی ممتد و بیش از حد حکومت باعث پیدایش فصل های تازه ای از اعتراضات متنوع شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً جایگاه اطلاعات سپاه و وزارت که بنا است از موضع اطلاعات امنیتی با ما سخن بگویند، باید همین‌گونه باشد و اگر دقیقاً کسی آن متن را که با دقت فراوان و شواهد کافی نوشته شده است، بخواند می‌یابد که چرا دشمن تلاش دارد نگاه ما را با پیش‌فرض‌هایی که القاء می‌کند، نسبت به این امر مهم منحرف کند. با این فرض که ریشه این نوع اغتشاشات را که بنیانی چندساله در انحراف اندیشه بعضی از مردم ما به جهت تحت تأثیر قرارگرفتنِ القائات دشمنان دارد را مربوط به ضعف‌های داخل کند. در حالی‌که همه می‌دانیم چندین و چندین برابر این ضعف‌ها در خود غرب هست در حدّی که اگر از کارتن‌خواب‌ها بگذریم، به قول خودشان 90 در صد از مردم اسیر 10 در صد جریان سرمایه‌داری است و تحقیقات نیز نشان می‌دهد اغشاش‌گران اتفاقاً اکثراً از طبقه مرفهین بوده‌اند. بنابراین باید در یک کلمه از دشمنیِ دشمن هر چند سخن دلسوزانه می‌گوید، غافل نشد. به گفته علامه طباطبایی، حضرت آدم و حوّا از دشمنیِ شیطان غافل شدند و به آن روز افتادند که افتادند. شیطانی که قسم می‌خورد و می‌گفت: «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحينَ» (اعراف/۲۱) قصه بیچارگیِ جریان اغتشاش‌گران تنها یک کلمه است که خود را در اختیار شیطان قرار داده‌اند و به بهانه آن‌که تلویزیون جمهوری اسلامی بنا به مصلحت اخلاقی و امنیتی از بعضی گفتار خودداری می‌کند، روشن‌گری‌های این رسانه را غیر واقعی می‌دانند و این بلای دومی است که اغشاش‌گران بر سر خود می‌آورند که به‌کلی از کشور خود و آنچه حقیقتاً در آن می‌گذرد؛ در غفلت‌اند. آیا عقوبتی از این غفلت، بیشتر که خود را در اختیار شیطان و دشمن گذاشته‌اند؟!! موفق باشید  

آقای ثابتی در کانال خودشان اینطور نوشته اند

تا امروز به یاد ندارم که وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه بیانیه مشترکی را درباره یک توطئه امنیتی منتشر کرده باشند اما روز گذشته این اتفاق افتاد و در این بیانیه تفصیلی، جزییات مهمی از طراحی پیچیده، چند لایه و پرهزینه امریکا برای ویران سازی ایران منتشر شد.

پیشنهاد می‌کنم سر فرصت با دقت بخوانید.

https://eitaa.com/sabeti

33692

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیز طاهرزاده عرض ادب و احترام. مطلب زیر را در پیام رسان ایتا در کانال نوشته ام. اگر ممکن است و زحمتی نیست آن‌را بخوانید و نظر شریفتان را مرقوم فرماید. با تشکر. مطلب: عصای موسی ♦️ مقدمه اول: همه مخلوقات خداوند تولدی دارند و اجلی. ♦️ مقدمه دوم: ابلیس از جنیان است. جنس او از زبانه آتش و از مخلوقات خداوند است. ♦️ مقدمه سوم: اجل اکثر مخلوقات خداوند، پنهان است ولی اجل ابلیس، مشخص و معلوم است. چون زمانی که ابلیس از درگاه خداوند رانده شد، از خداوند درخواست طول عمر تا روز قیامت را داشت. ولی خداوند تقاضای او را نپذیرفت و فقط تا وقت معلوم به او عمر داد. (سوره ص آیه ۸۱ و سوره حجر آیه ۳۸) ♦️ مقدمه چهارم: در روایات، وقت معلوم، زمان قیام حضرت بقیه الله الاعظم معرفی شده است به صورتی که حضرت، گردن ابلیس را در مسجد کوفه می‌زنند و زمین را برای همیشه از وجود منحوس او پاک می‌کنند. ♦️ مقدمه پنجم: روایات زیادی وجود دارد که ایرانیان، نقش اساسی و مهمی در ظهور حضرت مهدی علیه السلام دارند، به گونه ایی که اکثر یاران حضرت، ایرانی هستند. ♦️ مقدمه ششم: روایاتی وجود دارد که قبل از قیام حضرت بقیه الله، فردی از قم قیام می‌کند و با یارانی پولادی حکومتی در ایران ایجاد می‌کند. کشته های آنها شهید هستند، آنها از حکومتشان کوتاه نمی آیند تا آنکه پرچم حکومتشان را تحویل حضرت بقیه الله دهند. ⭕️ نتیجه: آیا معقول و منطقی نیست که تمرکز اصلی ابلیس و لشکریان او به جایی باشد که آنجا، محل تولد و رشد و تربیت یاران اصلی قاتل خودش باشد؟ ⭕️ نتیجه: آیا شیاطین تمام تلاششان را نخواهند کرد که جوانان شیعه ایرانی را با انواع حیله ها و فسادها و ... مشغول کنند تا برای مدتی هم که شده، بیشتر عمر کنند و به تباهی بنی آدم بپردازند؟ ⭕️ نتیجه: آیا ابلیس و لشکریان او با اغوای مسئولان و انحراف و فساد آنها ضربه بیشتری به نظام زمینه ساز نخواهد زد و آیا این کار ایمان ایرانیان شیعه را مثل خوره نخواهد خورد؟ ⭕️ نتیجه: ریشه تمام اختلاس ها و فساد های بزرگ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و ... و ریشه تمام‌ کوتاهی های مسئولین و ریشه اصلی نبودن عزم و عدم جهاد برای اصلاح قوانین به این موضوع بر می‌گردد که: اجل ابلیس ملعون بسیار نزدیک شده است و او با تمام قوای جنی و انسی به ایران و ایرانی و حکومت زمینه ساز ظهور حمله کرده است و ملعون تا جایی که می‌تواند سنگ اندازی کرده و ایجاد موانع می‌کند. ⭕️ نتیجه: اگر ما بتوانیم این امر مهم را برای مردم ایران و خصوصا نسل جوان تبیین کنیم، توانسته ایم قدم بسیار بزرگی در رفع شبهات برداریم و بسیاری از جوانان را از نابود شدن در فتنه های آخر الزمان نجات دهیم. امر مهم این است: ایرانیان با انقلاب اسلامی، زمینه ساز ظهور حضرت بقبه الله الاعظم هستند و ریشه اصلی همه تحریم ها و گرفتاری ها و اختلاس ها، ابلیس ملعون است با هدف ضربه زدن به ایمان ایرانیان و تخریب حکومت زمینه ساز ظهور. ⭕️ و باید توجه داشت که ممکن است قسمتی از مسئولان نیز نفوذی انگلیس و صهیونیسم و شیطان بزرگ باشند و برای تخریب، عمداً خلاف و خطا کنند. @barayemardanejang

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه می‌فرمایید نکات قابل توجهی است ولی فراموش نفرمایید که: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» بنابراین به لطف الهی با حضور رهبر حکیم انقلاب و مسئولان دلسوز، نقشه‌های آن‌ها همه بی‌ثمر خواهد شد. موفق باشید

31599

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: من به دنبال پاسخ به سوال 31582 کتاب تجرد روح را مطالع کردم با اشتیاق. آنچه دستگیرم شد این است که هر انسانی برای سیر و سلوک باید استادی مهذب داشته باشد که بتواند هفتگی با وی معاشرت و مجالست داشته باشد. حال این استاد را چگونه باید پیدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیت الله بهجت «رحمت‌الله‌علیه»http://lobolmizan.ir/leaflet/1361/ مراجعه فرمایید. از آن جهت که در این تاریخ، علم ما و معارفی که داریم خود به خود در حکم استاد ما می‌باشد. موفق باشید

31582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده مدتی است در باب عقاید صوفیه و رسم و شیوه آنها مطالعه می کنم. یقینا کارهایی که در تضاد با دستورات صریح شرع است غلط است از هرکه سربزند تفاوتی ندارد. اما مطلبی ذهن مرا مشغول کرده و آن اینکه چگونه ممکن است ما از مطالب یا آثار کسی استفاده کنیم اما مرام او را قبول نداشته باشیم. برای مولوی شاعر قرن هفتم مورد اشاره اکثر علما در کتابهایشان هست و از او به نیکی یاد شده و حال آنکه او را صوفی می دانند. درباره سعدی و حافظ هم همین طور و یا امام خمینی (ره) در یکی از اشعارشان می گویند: دست آن شيخ ببوسيـــــد كه تكفيرم كرد محتسب را بنوازيــــــــد كــــــــــــه زنجيرم كرد دل درويش به دست آر كــه از سرّ اَلَست پـــــــــــــــــــــرده بـرداشته، آگاه ز تقديرم كرد آیا امام خمینی درویش بودند یعنی در سلک فقرای صوفیه بوده اند؟ ممنون می شوم اگر به طور مبسوط پاسخ فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بزرگان را نمی‌توان در چنین عنوان‌هایی که امروزه با فرهنگ خاصی مطرح است، بگنجانیم. پیشنهاد بنده آن است که کتاب شریف «روح مجرد» از آیت الله حسینی تهرانی را مطالعه فرمایید. موفق باشید

31324

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
موضوع: انتخاب همسر، خواستگاری، ازدواج، اقتصادی، سلام علیکم: استاد جان حالتون خوبه؟ میلاد امام هادی علیه السلام را ببهتون تبریک عرض می‌کنم. دلمون براتون تنگ شده. استاد شرمنده وقت شریف شما رو می‌گیرم. استاد جان ما موقع خواستگاری از همسرمون گفتیم که دو سه سال میریم اجاره نشینی بعد ان شاءلله با اومدن دولت انقلابی و بهتر شدن وضعیت خونه می‌خریم. الان نزدیکه یک ساله عقدیم و خانواده خانومم (پدر و مادرشون) و الانم خود خانومم میگن تا خونه نخری نمیزاریم ازدواج کنین. اصلا هم منطقی نیستن تا یکم صحبت می‌کنم میخوان دعوا کنن. الان غم من شده خونه نداشتن اون آرمانهای قبلی همش رخت بسته. بنظر شما این غم که میخوام یه خانه بگیرم واسه خانوادم درسته؟ دارم تمام تلاشم رو می‌کنم با وام و فروختن زمین تا بتونم با کمک امام زمان خونه تهیه کنم. دوم هر روز داره قیمتا بیشتر میشه سیمان و فولاد نجومی رفته بالا و کلا امسال ما نا امید شدن. لطف بفرمایید این شاگرد رو سیاه خودتون رو راهنمایی بفرمایید. عید غدیر هم نزدیکه عیدی منو لطفا بدین تشکر. التماس دعا باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خود این افراد در ابتدای زندگی خانه شخصی از خود داشته‌اند؟ چند نفر از مردم ایران سراغ دارند که در ابتدای زندگی، از خود خانه داشته باشند؟ مگر آن‌که در سن ۶۰ سالگی ازدواج کرده باشند. این امور بیشتر برای بهانه گرفتن است تا دختران ما همچنان در خانه بمانند و این افراد متوجه آثار منفی زندگی‌براندازِ خودشان نیستند. موفق باشید سلام تشکر بابت وقتی که گذاشتین جواب دادین حلال کنید. استاد الان وظیفه من چیه؟ اینا رو گفتم بهشون اصلا متوجه کارشون نیستن. میگم اصلا منطقی نیستن. بخاطر همین کارشون دو تا بچه اولیاشون یک بار جدا شدن. منم به فکر جدایی افتادم. بخدا نمیدونم چیکار کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وقتی شما آن خانم را عقد کردید دیگر آن خانم همسر شماست و موظف است تابع برنامه‌های شما باشد و در این موارد، پدر و مادر حقی ندارند که بخواهند در این امور دخالت کنند. باید به همسر خود بفرمایید که ترک تبعیت از شما، نوعی معصیت الهی به حساب می‌آید و نمی‌توان در این مورد نظر والدین را نسبت به نظر همسرشان ترجیح دهند. موفق باشید

31297

طوبی للقربابازدید:

متن پرسش
با سلام: من خیلی غمگینم. ما نه در دنیا یه نفس راحت کشیدیم نه در آخرت. به نظرم همانطور که دنیا برای آقازاده های سرمایه دارست، آخرت هم برای آقازاده های معنوی است. تقریبا تمامی شخصیت های معنوی و عرفا از خانواده های پاک و مذهبی و روحانی بودند. زمینه ی سلوکشان در جمع خانواده و یا حوزه فراهم بوده. به نظرم اشخاص عادی مانند ما نباید بیخودی دنبال سلوک برویم. به جایی نمی‌رسیم وقتمان را می‌گیریم. و جز خستگی و یاس جیزی عایدمان نمی‌شود. ماهایی که والدینمان کم سواد بوده و حتی نمازشان یکی درمیان می‌خوانند، و با افرادی زندگی می‌کنیم که فرق عید قربان با غدیر را نمی‌دانند، کجا زمینه و استعداد سلوک را داریم؟ مایی که اگر نمازمان کمی بیشتر طول بکشد با نگاه مورد تمسخر و اعتراض قرار می‌گیریم. در راه عرفان سرمایه اجتماعی از لازمات واجب است. این اطرافیانی که باهاشون زندگی می‌کنی به آدم انگیزه می دهند. با کسانی که زندگی می کنیم ناخوداگاه مانند آنها می شویم. حالا یک نفر را نام ببرید که خانواده و اطرافیانش خیلی مذهبی نبوده اند. این سرمایه اجتماعی را نداشته اند، و امکان ورود به حوزه را هم نداشتند در محضر کسی نبوده اند اما سالک شدند و به درجاتی رسیده اند. تا من قانع شوم و به تلاش چند ساله ام را ادامه دهم. فقط همین را می‌خواهم. لطفا مثال معکوس نزنید؛ مثل پسر نوح و.... مثال شبیه بزنید. من در تربت حیدریه زندگی می کنم. واقعا شرایطی که در زندگی نامه های عرفا رو میخونم ندارم. لیسانسم. امکان ورود به حوزه ندارم که باهاشون همنشین شم. کلاس های آزاد حوزه هر از گاهی میرم اما فقط تابستان و آن جو معنوی که باید رو نداره. من جیکار کنم واقعا؟ برخی وقتا میگم ولش کن خدا شرایط معنوی اطراف ما رو میبینه و ازمون توقع نداره. بیخیال سلوک. اما اگر دلم بیخیال این سوز می شد الان به شما نامه نمی‌نوشتم که. لطفا سوالم بدون نام بنده در معرض دید عموم قرار بگیرد چون می‌دانم سوال خیلی هاست. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم سلوک معنوی و اُنس با حضرت محبوب را چه می‌دانید؟! آیا نباید به آن‌هایی که بی‌سر و صدا در مسیر اُنس با حضرت حق قرار گرفته‌اند فکر کرد؟ در حدیث معراج خداوند به رسول خود«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می فرماید: دوستان واقعی خداوند همان افراد بی‌نام و نشانی هستند که در آسمان، بیشتر از زمین شهرت دارند، یعنی «طوبی للقربا». آیا رزمندگانی که بی‌سر و صدا ره یک‌ساله را یک‌شبه طی کردند، سالکان واقعی نیستند؟ که از گوشه و کنار روستاها و از شهرهایی همچون تربت حیدریه به آسمان معنویت صعود نمودند؟ موفق باشید

30493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد: عذر خواهم که وقت شما را گرفته ام. دو سوال داشتم: ۱. لطفا منبع جامعی در مورد چیستی و ضرورت فلسفه (مخصوصا فلسفه اسلامی) بیان کنید. ۲. امام علی ( ع): «شرافتمندانه ترين توانگرى ها، وانهادن آرزوها است.». با توجه به حدیث امام علی (ع)، نباید برای خود هدف انتخاب کنیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این خود فلسفه است که نشان می‌دهد جایگاه فلسفه کجاست. بالاخره «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». 2- آری! آروزهای دنیایی نه! ولی اهداف الهی آری!

موفق باشید

30195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سوال من در مورد اینست که زنی که قبل از ازدواح برایش مهم نبوده باشه که خط شوهرش با خودش یکسان باشه و الان که ازدواج کرده شوهرش بعد از ده سال حرف های بدی در مورد جامعه و حکومت میزنه زن چقدر میتواند واکنش نشان بدهد . اگه کار به دعوای لفظی بکشد چه کار باید کرد؟ آیا زن باید در مورد حرفهای شوهرش سکوت کنه؟ واکنش نشان بدهد؟ وقتی شوهرش شروع به بد گفتن و ناسزا گفتن میگه باید زن چکار کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محیط خانه راتا آن‌جا که امکان دارد نباید مکدّر کرد. در عین صفا باید گفت نه! این‌طور که شما می‌گویید نیست، ولی نیاز به دعوا ندارد. شرایط طوری است که این افراد تحت تأثیر آن شرایط این حرف‌ها را می‌زنند و چنانچه إن‌شاءالله شرایط تغییر کند، اصراری بر آن حرف‌ها ندارد. موفق باشید

29934
متن پرسش

با سلام استاد: خیلی دوست دارم ریاضت بکشم یکم سجده طولانی یا رکوع طولانی و ... داشته باشم نمی توانم! روحم موافقت نمی کنه چه کنم استاد؟ برای نجاتم از بی عزمی چه کنم؟ تا کی امروز و فردا؟ آثار شما را بعضا مطالعه کردم جسارتا اگر بشه ارجاع ندهید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به افقی نظر کنید که در پیشِ رو دارید. نوشته‌ای که در مورد حاج قاسم تحت عنوان « حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه» عرض شد خدمتتان ارسال می‌شود. در موردآن  فکر بفرمایید. موفق باشید

حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه

باسمه تعالی

مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً (۲۳/ احزاب)

۱. حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز می‌کند و چون شورمندی در شخصیت انسان‌ها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را می‌نمایاند.

۲. ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی می‌کند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای بگیرد، از همه‌چیز و حتی از خود بگذرد و دست‌شستن از زندگی، تنها از عهده‌ی کسی برمی‌آید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد. مؤمن در لحظه‌ی شورمندی اتحاد وجود خویش با حضرت معبود را تجربه می‌کند چیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی در نظر به امر والای انقلاب اسلامی بدان دست یافت. و لذا شورمندی را تا انتهای آن که همان رسیدن به شهادت است در خود به فعلیت رساند. و این درست بر عکسِ آن نوع شورمندی است که اهل ثروت و شهرت به دنبال آنند تا یکنواختیِ زندگی را در تاریخی که یکنواختی، ریشه‌ی انسان را خواهد خشکاند؛ به دنبال آن می‌باشند.

۳. حاج قاسم به خوبی فهمید اگر بعد از دفاع مقدس در شورمندیِ ایمان خود، خود را ادامه ندهد و انقلاب اسلامی را مأوا و بستر آن شورمندی نکند، هرجا که باشد با هر درجه و عنوانی، اژدهای یکنواختیِ این دوران او را خواهد بلعید. و این عجیب‌ترین قدمی است که تنها با حاج قاسم‌ها به ظهور می‌آید. آیا ما در بنیاد خود چنین حاج قاسمی را نهفته نداریم؟ 

۴. این نکته‌ی بسیار مهمی است که وقتی انسان نداند آرمان‌ حقیقی‌اش چه باید باشد، سرگردان اهداف تهی می‌شود و عملاً خود را در امورِ پراکنده، پراکنده می‌کند و برای نجات از این پراکندگیِ شخصیت، حضرت احدیت جان و قلب انسان را به سوی خود جلب میکند، تا انسان از پراکندگی شخصیت نجات یابد و به خود آید. به خودآمدن، همان احیاء و زنده‌شدن قلب است. زیرا در آن صورت توجه جان انسان به حقیقتِ یگانه‌ی عالم می‌افتد و احساس زنده بودن قلب، در خود انسان پیش می‌آید و در این حال چشم انداز و میدان دید انسان تنها حقیفت خواهد شد و هرجا آن را بیابد می شناسد.

۵. مهم آن‌جا است که هرکدام سعی کنیم تکلیف‌مان را نسبت به حقیقت بدانیم و دائم به این فکر باشیم که خودمان حجاب حقیقت نباشیم تا از تجلیات انوار الهی که ما را متوجه چشم اندازی می‌کند که در پیش روست، استفاده کنیم و افق عالم را صبح طلوع حقیقت در نظر بگیریم و هم‌اکنون از آن بهره‌مند شویم. در آن صورت خدا را در تاریخ‌های مختلف و در مناظر مختلف نظاره خواهیم کرد

۶. فهمِ شأن خدا در هستی به این معنا است که انسان به اقتضای ذاتش که وجودی است گشوده، می‌تواند تجلیّات انوار الهی را در خود احساس کند و با همه‌ی موجودات که بهره‌ای از وجود دارند رابطه برقرار کند و آن‌ها را بفهمد و نسبت به وجودِ آن‌ها فکر کند و با موجودات گفتگو نماید. در این حالت است که انسان می‌یابد چگونه تشییع‌کنندگانِ سردار، مظهر انوار الهی بودند.

۷. ما انسان‌ها هر بار حینِ رو برو شدن با یک رخداد تاریخی و یا انسانی بزرگ، چیزی متفاوت را می فهمیم. تعدد دلالت‌ها هر بار یک تعدد تاریخی است. این تعدد از این‌جا ناشی می‌شود که هر بار به گونه‌ای متفاوت از سوی تجلیات الهی مورد خطاب قرار می‌گیریم و این است که باید بدانیم از حاج قاسم سخن گفتن تمام شدنی نیست.

29818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: شرط استفاده از صوتهای فصوص و منازل السائرین شما چی هستش؟ چه مراحلی و با چه کیفیتی حرمت شرعی استفاده از فایلها رو بلا مانع میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن مباحث «معاد» که همه إن‌شاءالله با شرح صوتی آن دنبال شود و در کنار آن اُنس با مباحث قرآنی مثل سوره‌ی آل‌عمران؛ دنبال شود می‌توان آماده‌ی دنبال‌کردن مباحث شرح فصوص شد. موفق باشید

نمایش چاپی