بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیکم: استاد من در حین خواندن سوره حمد معانی زیر به ذهنم خطور می کند. چنانچه ایرادی در آن وجود دارد بفرمایید. با سپاس به نام الله که رحمت رحمانیه اش موجب بسط وجود است و رحمت رحیمیه اش موجب بسط کمال وجود. (ظهر الوجود به بسم الله الرحمن الرحیم) حمد و سپاس از برای خداوندی است که خود هم حامد است و هم محمود. او که رب همه عوالم است. عوالمی که به رحمت رحمانیه اش بوجود آمده و به رحمت رحیمیه اش بسوی کمال در حرکت اند. او که در قیامت ندا می دهد «لمن الملک الیوم» و در سکوت و حیرت جمیع مخلوقات ندا می رسد «لله الواحد القهار» ما تمامی مخلوقات همه عوالم، فقط عبد و بنده تو هستیم و چون بنده ایم ، فقط از تو استمداد می طلبیم. تا ما را به قرب خود بخوانی. همان تقربی که به منعم علیهم عطا فرمودی. نه در وضعیت غضب شدگان و نه حالت گمشدگان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خوبی است و نوعی گشودگی است به سوی معانی عالیه ی سوره ی حمد تا زمینه ای شود برای آنچه ان شاءالله پیش می آید. موفق باشید

23519

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سوال ۲۳۵۱۱ پاسخ داده نشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۵۱۱- باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد واژه‌ی «زوج» به معنای «زن» که در عرف گفته می‌شود، نیست. بلکه به معنای وجهِ لطیف اعمال هر زن و مردی است. موفق باشید

32901
متن پرسش

سلام: ۱. چگونه زمان می گذرد اما هستی ثابت است؟ ۲. گذر زمان چگونه هستی را دستخوش تغییر نمی کند؟ ۳. اگر هستی اصالت دارد هستی بی زمان باشد بی زمانی اصیل است پس زمان امری موهوم است ولی زمان را درک می کنیم آیا ادراک نیز موهوم است اگر آری ما با این ادراک ، ادراک می کنیم که هستی بی زمان است آیا با فرو ریختن بنای ادراک این گزاره نیز فرو می ریزد اگر آری آیا اصالت به زمانمندی باز می گردد؟ اگر آری ادراک اینکه بی زمانی نیز هست بی اعتبارست؟ و درین فرض باز ادراک فرو نمی ریزد و بی زمانی هستی اثبات نمی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: همین که انسان زمان را درک می‌کند حاکی از آن است که ذات انسان که همان نفس ناطقه می‌باشد، مجرد و فوق زمان است. ثانیاً: زمان، حاصلِ حرکت است مثل آن‌که با حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید، روز و سال به‌وجود می‌آید. ثالثاً: همچنان‌که جناب صدرالمتألهین در «حرکت جوهری» روشن فرمودند چون ذات عالم ماده عین حرکت است، زمان، مخصوصِ عالم ماده می‌باشد و هستی در ذات خود آزاد از حرکت می‌باشد. موفق باشید

31971
متن پرسش

سلام علیکم استاد محترم: امیدوارم حال شما خوب و در صحت و سلامتی کامل باشید. به تصور بنده هندسه حاکم بر کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی شبیه کتاب طرح کلی اندیشه ي حضرت آقا می‌باشد البته با تفاوت هایی. هر دو کتاب درصدد این هستند تا آن مبانی بنیادین و ناب رو امتداد داده تا منجر به قیام و اقامه شوند و... در این راستا از حضرتعالی خواهشمندم در بین آثار خودتون (صوتی یا مکتوب) آنهایی که هندسه حاکم بر آنها مثل سلوک ذیل شخصیت امام خمینی هست رو معرفی کنید. با در نظر گرفتن اینکه قائلم تمام آثار شما همین هدف رو به صورت کلی پیگیری می‌کنند ولی به خصوص آن دسته از آثاری که بیشترین تطابق با سلوک ذیل شخصیت حضرت امام و طرح کلی اندیشه دارند رو معرفی بفرمایید. ممنونم از وقتی که می‌گذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مراحل ظهور ابعاد انقلاب اسلامی است مناسب شرایط و زمانه‌ای که ابعاد آن به ظهور می‌آید. چهار جلد کتاب «انقلاب اسلامی، باز گشت به عهد قدسی» و «انقلاب اسلامی و جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی» و «برون‌رفت از عالَم غربی» و «امام خمینی و خودآگاهی تاریخی» مربوط به مرحله اول نظر به انقلاب اسلامی است و کتاب‌های «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» و «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی» و «گوش سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» مربوط به مرحله دوم نظر به انقلاب اسلامی است و کتاب‌های «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما» و «در راستای بنیان حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهانی بین دو جهان»  مربوط به سومین مرحله از حضور تاریخی ما نسبت به انقلاب اسلامی است از آن جهت که انقلاب، همچون موجود زنده در مراحل بلوغ خود هرچه بیشتر خود را به ظهور می‌آورد. موفق باشید   

31789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام با عرض پوزش سلام می‌کنم به محضر استاد طاهرزاده: در خصوص کار فرهنگی در بستر انقلاب اسلامی تقریبا اکثر فعالان و جوانان انقلابی عرصه فرهنگی شهر قائل به این هستن که حیطه ما بیشتر در حوزه تئوری خوب- شعاری حرف زدن - انتزاعی و ذهنی و در حیطه عمل نمی باشد بر این باورند آنچه در ظاهر جامعه حاکم است اصل است و اگر می‌خواهید کار فرهنگی کنید روشی عملی اجرا کنید. القصه گوشی برای شنیدن مبانی انقلاب. مکتب حاج قاسم یا اصلا چنین مباحثی را فقط در حد ثواب و کتابخوانی می دانند و بر این باورند که این روش شما کاری از پیش نمی برد و کار فرهنگی یعنی اقدام عملی. شاید انتزاعی صحبت می‌کنم ولی بر این روش باور داریم. نمی دانم اشکال کجاست از طرفی با وضع موجود و فرهنگ حاضر حق دارند. تقاضای راهنمایی و کمک از شما استاد دلسوز دارم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کوتاهی‌ها و تنگ‌نظری‌ها کار را از نظر فرهنگی به این‌جا کشانده. اگر امروز آرام‌آرام بر اساس همان روشی که رهبر معظم انقلاب به عنوان «تبیین» مطرح فرمودند جلو برویم، إن‌شاءالله فاصله‌ها کم می‌شود و ورق برمی‌گردد. جناب آقای محسن مهدیان در کانال تلگرامی خود نکات خوبی را می‌فرمایند که ذیلاً آدرس آن خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

https://t.me/mahdian_mohsen/1158

31582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده مدتی است در باب عقاید صوفیه و رسم و شیوه آنها مطالعه می کنم. یقینا کارهایی که در تضاد با دستورات صریح شرع است غلط است از هرکه سربزند تفاوتی ندارد. اما مطلبی ذهن مرا مشغول کرده و آن اینکه چگونه ممکن است ما از مطالب یا آثار کسی استفاده کنیم اما مرام او را قبول نداشته باشیم. برای مولوی شاعر قرن هفتم مورد اشاره اکثر علما در کتابهایشان هست و از او به نیکی یاد شده و حال آنکه او را صوفی می دانند. درباره سعدی و حافظ هم همین طور و یا امام خمینی (ره) در یکی از اشعارشان می گویند: دست آن شيخ ببوسيـــــد كه تكفيرم كرد محتسب را بنوازيــــــــد كــــــــــــه زنجيرم كرد دل درويش به دست آر كــه از سرّ اَلَست پـــــــــــــــــــــرده بـرداشته، آگاه ز تقديرم كرد آیا امام خمینی درویش بودند یعنی در سلک فقرای صوفیه بوده اند؟ ممنون می شوم اگر به طور مبسوط پاسخ فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بزرگان را نمی‌توان در چنین عنوان‌هایی که امروزه با فرهنگ خاصی مطرح است، بگنجانیم. پیشنهاد بنده آن است که کتاب شریف «روح مجرد» از آیت الله حسینی تهرانی را مطالعه فرمایید. موفق باشید

31089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد از پاسخی که به سوال ۳۱۰۸۴ دادید متشکرم و اینکه بنده ده نکته و خویشتن پنهان را دنبال کردم ولی در مبحث معاد یکی از ادله ای که حضرتعالی آوردید که با آن تجرد روح را ثابت می‌کنید به نظر اشکال دارد چون شما می فرمایید جسم همیشه در حال تغییر است در صورتی که این طور نیست چون در مزاج شناسی می گویند مزاج اولیه افراد موقع تولد به هیچ وجه تغییر نمی کند، و اینکه برای بنده تجرد روح اثبات شده است بحث در تغییر جسمانیات است که آیا تعییر پذیرند یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که در «حرکت جوهری» روشن می‌شود ماده در ذات خود عین حرکت است و بنابراین نمی‌تواند در ذات و در اعراض، ثابت باشد و لذا اگر با امر ثابتی روبه‌رو شدیم که در ذات خود ثابت است، آن امر، مجرد می‌باشد. موفق باشید

31044
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد در مورد بهشت حیوانات می‌خواستم بدونم چطوری هست مثلا سگ اصحاب کهف که گفتن از بهشتیان هست چگونه هست؟ بعضی این را دلیلی برای نگهداری سگ می دانند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حیوانات حشرِ مخصوص به خود دارند که آن مربوط به غرایز حیوانی آن‌ها می‌باشد. ولی نگهداری سگ در درون زندگی، نوعی به میان‌‌آوردن نفس امّاره است و موجب می‌شود تا حقایقی که بناست به سوی انسان گشوده شود، در حجاب رود. موفق باشید

30473

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: وقتی که کتاب کتاب زن آنگونه که باید باشد را مطالعه می‌کنم و اهدافی که برای تشکیل خانواده از منظر اسلام و تشکیل هسته ی توحیدی آن برشمرده اید را می‌خوانم و می‌خواهم که این رهنمود ها را در انتخاب های خودم بالاخص انتخاب همسر و ازدواج پیاده سازی کنم خود را انسانی سخت گیر و غیر قابل انعطاف در مسائل دینی یافته ام، به عنوان مثال هر وقت که خانواده ام و معرفین شخصی را برای خواستگاری بمن معرفی می‌کنند پس از بررسی های اجمالی اولیه در صحبت های جدی تر با طرف مقابلم همواره بیان می‌کنم که خط قرمز بنده در تمام ابعاد زندگی مشترک حدود شرعی و دینی است و به هیچ وجهی هم از این قواعد عدول نخواهم کرد. چرا که هدفم را از تشکیل زندگی مشترک مبتنی بر آموزه هایی که در این کتاب برای ما تبیین کرده اید یک زندگی دینی برای خود تعریف کرده ام و زندگی غیر دینی را یک زندگی شکست خورده می‌دانم. به عنوان مثال مذاکراتم در دوران آشنایی قبل از ازدواج تماما حول این جمله ایی می‌گردد که در این کتاب بیان نموده اید: «حرف هرکس با همسرش بايد اين باشد كه من رأي دين را از شما مي‌پذيرم، خودم هم رأي دين را عمل مي‌كنم نه نظر خود را، و از اين طريق از دلسوزيهاي همديگر محروم نمي‌شويد.» خلاصه اینکه در همین بدو کار به قول معروف میخ را محکم می‌کوبم یا یک زندگی توحیدی باید تشکیل داد یا آنکه هیچ زندگی مشترکی نباید تشکیل بشود و یک زندگی عیسی گونه ی تنها را ظلمات این دوران را بر خود گوارا تر می‌دانم. و حتی بعضا پدر و مادر بنده را از سر دلسوزی نصیحت می‌کنند که اگر چنین ایدئولوژی داری چون دیگر دوره و زمانه عوض شده و عمومیت مردم نسبت به دین و دین داری و افراد متدین در سو ظن بسر می‌برند و کسی دیگر قائل به زندگی دینی مثل گذشته نیست ممکن است تا آخر عمر در تنهایی به سر ببری هر چند می‌دانم که بعضا مردم به خاطر آسیب های اقتصادی که به معیشتشان وارد شده حق دارند چنین سو ظن هایی ببرند ولی باز هم من می‌گویم یا تشکیل زندگی با هسته ی توحیدی یا هیچی! حال این شد که مزاحم اوقات شریف استاد گرامی شدم. با توجه به آنکه تمام ساختمان سیستم فکری بنده از سفره ی معارف توحیدی شما و حضرت امام در حال تغذیه و شکل گیریست اگر این دیدگاه و برداشت بنده را افراطی می‌دانید لطفا منت بگذارید و تذکر دهید. و البته بنده تمام پرسش و پاسخ های مشابه از سایر براردان و خواهران خودم از سایت مطالعه کرده ام و می‌دانم که شما حدود نظرتان در این موضوع خواستگاری و ازدواج اینست که طرف مقابل لا اقل نسبت به ولایت فقیه معاند نباشد و روی هم رفته بنای تشکیل یک زندگی دینی را داشته باشد. اما من به این کتاب شما به چشم یک استراتژی کامل برای انتخاب همسر نگریسته ام که نباید به راحتی از مطالب مطرح شده در آن عدول کرد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید باید بدون سخت‌گیری‌هایی که بعضاً از طرف بعضی از مذهبی‌ها می‌شود، با نوعی توافق به طرف مقابل آن نکته را در میان بگذارید که با زندگی دینی بهتر می‌شود کنار همدیگر قرار داشت و حقوق همدیگر را رعایت کرد بدون تأکید بر مستحبات. موفق باشید

30220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد در جاهای مختلف شما می‌فرمایید که خواب حجت نیست، اگر این گونه است چرا خداوند در قرآن بخش زیادی از سوره یوسف را به خواب ها و تعبییر آن اختصاص می‌دهند یا این که پیامبر (ص) در جلساتی می فرمودند چه بشارتی دارید و منظورشان این بود که اگر خواب خوبی دیده اید تعریف کنید. ۲. این که می گویند خواب امور معنوی، نوری دارد و با تعریف کردن خواب آن نور کم می شود یا می‌رود درست است؟ جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد پیامبران که تحت تأثیر توهّمات خود و القائات شیطان نیستند، موضوع فرق می‌کند. ۲. نمی‌دانم!! موفق باشید

30196

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظر شما راجع به عرفان یهودی یا کابالا و بخصوص کتاب زوهر چیست و چقدر عرفان اسلامی متاثر از آن بوده است و نسبت هایی که به کابالا می‌دهند از قبیل ارتباط با شیطان پرستی و فراماسونری چقدر صحت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مختصر مطالعاتی قبل‌ها در این مورد داشتم. به نظر می‌آید هرکدام از ادیان توحیدی از درون خود عرفانی را که مربوط به درجه‌ی توحید خودشان است، به ظهور آورده‌اند که در بسیاری موارد به همدیگر نزدیک است بدون آن‌که از همدیگر متأثر باشند. موفق باشید

30140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت حضرت استاد: بنده طلبه هستم و سطح سه فلسفه را در موسسه ی حضرت استاد فیاضی گذرانده ام و الان در سدد نوشتن پایان نامه هستم و به حمدالله موضوعم تصویب شده است. موضوع پایان نامه ی بنده اصول فقه معارف در آثار مرحوم علامه طباطبایی با محوریت المیزان است. مرحوم علامه در باب معارف کار اجتهادی انجام داده است بحث این است که ایشان در مقام استنباط از چه اصولی استفاده کرده اند؟ حالا این اصول ممکن است با اصول فقه متعارف رابطه ی من وجه داشته باشد. جایگاه عقل در این اصول جیست؟ متاسفانه در باب اصول معارف کار انجام نشده است و همانطور که در فقه در طول صدها سال اصول فقه و استنباط احکام فرعی شکل گرفته و رشد یافته در باب معارف چنین اصولی نوشته نشده است. اگر هم کسانی مثل مرحوم علامه در باب معارف استنباط کرده اند ظاهرا اصول مدونی ارائه نداده اند و از کاربرد ایشان باید چنین اصولی را استفاده کرد. می خواستم لطف کنید توضیح و راهنمایی در این زمینه بفرمایید. با تشکر از زحمات شما ان شاء الله مرضی حضرت صاحب الزمان علیه السلام باشید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده هم در این مورد ابتدایی هستم و جزء مطالعات و تحقیقاتم نبوده است. موفق باشید

30112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: استاد در بحث اصالت وجود و اصالت ماهیت که فلاسفه گفتن که: مردم عادی میگن درختی که هست حرف اشتباهی است بلکه وجودی است که تو می‌بینی یعنی ما در ذهن خودمون وجود داریم و در بیرون به آن شیء درخت میگیم. طبق آیه «سُیِّرَتِ الجِبالُ فَکانَت سَرابا» (سوره نبأ) که می‌فرماید روز قیامت کوه ها حرکت می‌کند می فهمی سراب بوده، وجود بوده که تو کوه می دیدی یا مثلا میگن ماهیت، حقایقی بوده و اومده به عوالم پایین صورت پیدا کرده. یا مثلا میگن در عوالم بالا اصلا صورتی نیست همه اسماءالله هستند یه بخشی اومده در عالم پایین شکل پیدا کرده و تبدیل به کوه شده (یعنی ما چیزی به نام کوه نداریم، کوه تجلی اسم عظیم خداست) یا مثلا میگن ما اصلا چیزی به نام آب نداریم بلکه مظهر اسم حیّ را می نوشیم تازه نوشیدن هم نداریم. یا مثلا میگن حق و باطل یعنی واقعیت و توهّم. حق یعنی هر چیزی که واقعیت دارد و باطل یعنی هر چیزی توهّم است و نیست. لطفا درباره این موارد توضیح بفرمایید تا روشن تر بشوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید. موفق باشید

30055

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. کی میشه که انسان بشینه و با خدا حرف بزنه؟ کی میشه که انسان بشینه و مشکلاتش رو با خدا در میون بگذاره و بگه که برام حلش کن؟ مباحث مناجات‌التائبین را پیگیر بودم؛ دو سه تا مسئله جدی دارم. یکی اینکه حرف زدن با خدا خیلی برام سخته، اصلا مناجات نمیتونم بکنم، البته قبلا اینجور نبود؛ خیلی راحتر انس می‌گرفتم و با خدا مناجات می‌کردم و اشکم سرازیر بود، احتمالا مربوط به چشم‌هام هستش که کنترلش برام سخت شده و از قبل سخت بوده. دوم اینکه در جلسه‌های چهارم و پنجم هستش که یه کم درمورد غضب صحبت می‌کنید؛ بنده چنین جهنمی که ازش صحبت می‌کنید در درونم هست، به شدت هم هست طوری که حالم از کل عالم و آدم به هم میخوره، و هر بار با کوچکترین مسئله و حرف به شدت شعله‌ور میشه، ولی نمیتونم ازش آزاد بشم و اصلا نمی‌فهمم چرا اینجور هستش و از طرف دیگه نمیتونم با خدا حرف بزنم و این مسئله رو باهاش درمیون بزارم. اصل حرفم این مسئله است، که من اصلا هیچی متوجه نمی‌شم؛ اصلا حرف زدن با خدا رو نمی‌فهمم و خیلی از مسائل دیگه. چنان شهوت و غضبی بر من حاکم است که نه صبحی دارم و نه شبی. کاملا پوچ و بی‌فایده خودم رو حس می‌کنم. بنده مباحث آشتی با خدا و ده نکته و از برهان تا عرفان رو چندین مرتبه و به صورت مباحث دنبال کردم، نمیدونم چرا نمیشه؛ نمیونم چطور باید آزاد بشم استاد؟ اصلا از مطالعه برای من کاری میاد؟ با خودم درگیرم، با خانواده درگیرم و اصلا نمیدونم چیکار کنم؛ حس می‌کنم هر چی تلاش می‌کنم و دست و پا می‌زنم بیشتر فرو میرم. ممنون که حرف‌های بنده رو می‌شنوید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله راه ارتباط با قرآن برایتان گشوده شده است. پیشنهاد بنده آن است که به روشی که در جزوه‌ی «روش کار با المیزان» مطرح شده، ورود بفرمایید. موفق باشید

29866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم حاج آقا: بنده یه سوالی کرده بودم با شماره پیگیری 29754 در مورد نوشتن خاطرات و خاطره نویسی، متاسفانه پاسخش نیست و یا اگر به ایمیل فرستادید به ایمیل قبلیم دسترسی ندارم. ممنون میشم پاسخ بدین. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی این‌طور جواب داده شد:

29754- باسمه تعالی: سلام علیکم: ایراد ندارد ولی باید جهت‌دار باشد برای استفاده و عبرت‌گرفتنِ بقیه‌ی انسان‌ها. موفق باشید

29453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام استاد: سوالم در مورد آن روایتی است که یکی از صحابه در مقابل حضرت رسول خود را بر روی ریگهای داغ می غلطاند که نفسش را به یاد عذاب قیامت بیندازد و حضرت آن را تایید کردند حد این کار کجاست؟ آیا این کار جوازی برای قمه زدن و لطمه زدن برای شوق الاهی نمی تواند باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن خود را به سختی انداختن تا روح بر جسم غلبه کند، مثل کاری که با «ذِن» انجام می‌شود؛ غیر از قمه‌زدن است که موضوع آن چیز دیگری است. موفق باشید

28869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: تسلیت عرض می نمایم شهادت امام اباعبدالله الحسین علیه السلام را خدمت حضرت عالی. شما چه کتاب تاریخی را تایید می کنید؟ آیا کتاب ناسخ تواریخ که سنی یا ابن اثیر که سنی و صاحب ناسخ را حرف هایش را کسی قبول ندارد آیا درست است و کتب احادیث شما چه کتابی را تایید می‌کنید؟ چون احادیث ضیف و قوی دارد آیا تشخیص با خود ما است یا نه؟ استاد فاطمی نیا می فرمودند کار ما نیست تخصصی است. بنده کتاب آمالی مفید را دارم اگر از روش بخوانم برای کسی اشکال دارد و این کتاب اعراب گذاری ندارد و فقط ترجمه شده شما کدام مترجمین را تایید می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن در این موضوعات کار آسانی نیست. کتاب «حماسه‌ی حسینی» از شهید مطهری و کتاب‌های «عنصر شجاعت» از آیت اللّه کمره‌ای و نوشته‌های ابی مخنف رویهمرفته مفید خواهد بود. در مورد احادیث «اصول کافی» و «تحف‌العقول» قابل توجه است. موفق باشید

28252
متن پرسش
سلام علیکم: سوالات را مرور می‌کردم که به سوال ۲۸۲۴۰ رسیدم که نظرم روی آن رفت. عجیب است که فکر می‌کنیم انقلاب اسلامی به اجل محتوم خود رسیده و انقلاب را تمام شده می‌دانیم و مانده در اولیات خویش فرض می‌کنیم. عجیب است مشکلات و معضلات کنونی را پایان کار نهضتی می‌دانیم که امانت اولیاء و انبیاء الهی است و پرچمدار توحید در مقابل مدرنیته و طلیعه دار افقی که افق مد نظر حرکت توحیدی تاریخ است. کدام ملتی به تمدن سازی فکر کرد و گام برداشت و این مشکلات را بلکه چند برابر نداشت؟ حتی همین غرب که طلایه دار مدرنیسم بود و عصر رنسانس را رقم زد، کجا فکر می‌کردند با آن مشکلات و بدبختی ها و سختی هایی که خودشان در کتب تاریخی شان می‌نوشتند، روزی از دل کارشان اعلامیه جهانی حقوق بشر و لیبرال دموکراسی و تمدن مدرن بیرون بیاید و مگر همین تمدن غیر قدسی و معیوب مدرن که خیلی به آن انتقاد داریم، بی چنین مشکلاتی ایجاد شد. کدام حرکت توحیدی که انبیاء و اولیاء پیشگام آن بودند مشکلات و موانع و معضل داخلی و خارجی نداشتند و مگر سوره بقره اشاره به همین عبرتهای حرکت انبیاء برای مسلمین و کسانی که به طلوع حق فکر می‌کنند، نیست؟ انقلاب اسلامی اگر تمام شد، چگونه امثال هانیتنگتون و فوکویاما و کسینجر و دمارانژ، آن را مهمترین حرکت در برابر مدرنیته دانستند و چه شد که در پس از این اتقلاب شخصیتهایی مثل حججی و سلیمانی و آوینی و چمران و الله کرم تربیت شدند و چگونه است که ما امروز این بستر را می‌یابیم بیاییم مبانی تمدن مدرن را نقد کنیم و خود کارشناسان جهانی از مرگ علم اقتصاد مدرن و زوال جامعه شناسی و مبانی معرفتی و انسان شناسی مدرنیته که تبدیل به الگوهای جهانی شده است، بگویند و امروز ما در بستر انقلاب اسلامی به فکر تحول در مبانی علوم انسانی و تولید علم و احیاء راهکارهای جایگزین باشیم و بتوانیم الگوی اسلامی پیشرفت با نظریات دین پایه تولید کنیم؟ به راستی اگر بستر انقلاب اسلامی زنده نبود، ما امروز شجاعت و فرصت داشته باشیم در نقد مبانی و حوزه های متعارف کنونی جهان و تمدن مدرن بگوییم و کجا امثال شیخ عمران نزار حسین به رهبر انقلاب نامه می‌نوشتند که لطفا دنیا را از گوانتاناموی پولی و اقتصادی متعارف نجات دهید و این بستر را شما با انقلاب اسلامی در اختیار دارید و کس دیگری چنین توانایی و بستری ندارد؟ امروز بیش از هر روز زوال لیبرال دموکراسی و سوسیالیسم و اینکه بشریت راه و جهانی دیگر را می طلبد،احساس نمی‌کنیم و آیا راهی جز انقلاب اسلامی دارای چنین ظرفیتی است؟ آیا مشکلات امروز جامعه ما ناشی از همین بحران تمدنی و تذبذب ما نیست که بستر تمدن مدرن را آورده ایم بعد خواستیم فوقش با چند روایت و آیه و حکم آن را حتی الامکان اسلامی کنیم و به اجرا در آوریم؟ آیا ثمره روحیه غیر انقلابی و روحیه گزینش گری و بی هویتی مقابل الگوهای توسعه و تکنوکراسی نیست؟ به یاد دارم خیلی زیبا بعد از سخنان حضرت آقا که درباره وضعیت آمریکا و افول آن فرموده بودند، سوالی از خدمتتون شد که چطور حضرت آقا آمریکا رو سرزمین ظلم می‌دانند و از الیگارشی آن می‌گویند وقتی ما در ایران این حوادث را می بینیم، خیلی زیبا فرمودید آقا متذکر ریشه شده اند و ریشه همان گرایش به بستر فرهنگ لیبرال دموکراسی و مدرنیته است توسط افراد گرایش دار به آن در ایران انجام می‌شود و با افول آن، وضعیت متفاوت را تجربه خواهیم کرد. عذر میخوام مطلب طولانی شد؛ ولی واقعا بشخصه پایان انقلاب را نمی بینیم بلکه بعثت انقلاب را در گام دوم می بینم و به نظرم جا دارد چندین بار این فصل از کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی که درباره علت آینده دار بودن انقلاب فرمودید و چندین بار هم رویش تاکید داشتید، نظر شود و واقعا قابل تامل و به نظرم پاسخ به بسیاری سوالات است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف، همان سخنی است که استاد شیخ عمران نزار حسین به رهبر معظم انقلاب پیام داد. و مسلّم دشمنان نظام توحیدی انقلاب اسلامی خواسته و یا ناخواسته در مسیری حرکت می‌کنند که سیطره‌ی سرمایه‌داری و به‌خصوص سیطره‌ی دلار، به حاشیه می‌رود. به جمله‌ی آن بزرگی فکر کنید که فرمود اگر در جنگی طرف مقابل در عین آن‌که از نظر قوای ظاهری ضعیف است، ولی باور به شکست ندارد حتماً پیروز می‌شود. ما می‌توانیم موقعیت خود را در امروز و آینده درست درک کنیم که در راه ورود به تاریخ توحیدی، روز به روز حیاتی برتر از دیروز قابل احساس است مگر برای آن‌هایی که بنا دارند با ادامه‌ی زندگیِ غربی، خود را دنبال کنند. عجیب است که اینان شکستِ آن تئوری را به پای نظام اسلامی می‌گذارند و این، به جهت ظلمات آخرالزمانی و قرار گرفتن در تامّه‌ی کبرایی است که آن‌ها را فرا گرفته است. همان‌طور که بحمداللّه متذکر افقی هستید که گام دوم انقلاب به عنوان بعثتی بعد از بعثت در مقابل ما قرار داده؛ به مأوایی نظر دارید که هم‌اکنون به مقصد رسیده‌اید. موفق باشید

27948

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: یکی از آشناهایم زن هست در مجازی مردی را نصیحت می‌کند این خانم ساده هست بهش گفتم ادامه ارتباط مجازی حرامه چون خیلی دلسوزه و از همسرش بی مهری می‌بینه آن مرد مجازی هم همینطور، از شما استاد بزرگوار خواهش دارم مرا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی نیست. باید سعی شود برای زنده کردن تنهایی‌های خود راه‌های خوبی که خداوند در مقابل ما گشوده است، طی شود. موفق باشید

27744

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: از آنجا که هر دینی ادعای برتری دارد من چگونه می توانم به برتری اسلام پی ببرم؟دنبال بهترین اثبات برای دین می‌گردم و از شما بهترین اثباتتان را می‌خواهم. لطفا اگر جوابی دارید بگویید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی ادیانِ ابراهیمی خوبند و ملاک شدت کمالِ هر دینی به توحیدی است که در آن مطرح می‌شود. به همین جهت فرموده‌اند توحیدِ دین اسلام، به عنوان آخرین دین را در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و سوره‌ی «قل هو اللّه احد» باید جستجو کرد. موفق باشید

26776

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: من متوجه شدم با این روشی که تو مدرسه و دانشگاه درس خوندیم چون سطحی بوده هرچند نمرات بالا هم داشتیم ولی مجتهد نشدیم. ولی اونا که تو حوزه بودن به تفکر اجتهادی رسیدن. الان من چیکار میتونم بکنم؟ فرصتی برای حوزه رفتن نیس هرچند مجازیش رو تازه شروع کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین روحیه‌ی دانشگاهی هم لازم بود تا با نگاه جهانی به موضوعات، موضوعات دینی را دنبال کنید. موفق باشید

26328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: آیا می شود از بدنی که در عالم خواب هست در این دنیا نیز استفاده کرد؟ به عنوان مثال اگر دست بنده در این دنیا قطع شود، از دست عالم معنا استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امور عالم معنا، آری! ولی در این دنیا، ابزارِ این دنیا را باید داشت مگر با اراده، که آن بحث دیگری است همان‌طور که جناب آصف‌ بن‌ برخیا با اراده‌ی توحیدی‌شان تخت جناب بلقیس را از یمن به اورشلیم آوردند. موفق باشید

26227
متن پرسش
سلام علیکم: به کرات از لسان شما شنیده ام که فرمودید دوران فرا روایت ها و کلان روایت ها همانگونه که فردی مثل لیوتار هم می گوید گذشته است و به اتمام رسیده و دوران جدیدی است. همچنین اخیرا فرمودید که دوران اینکه ما بگوییم و جوان عصر حاضر ما هم بگوید چشم، تمام شده و الان دوران گفتگو با اوست. این سوال همچنان من رو درگیر کرده که چگونه می توان در بستر آرمان های اصیل فطری اسلام و انقلاب، با افراد مختلف گفتگو کرد و کثرتی در عین رجوع به وحدت داشت ولی در پلورالیسم و سخنانی که سالهای سال ویژه در دهه هفتاد با شروع روند توسعه سیاسی غربی مطرح می شد و می گفتند اجازه دهید هر کس با درک و آن نوع فکری که می خواهد دیندار باشد و خب راه های اتصال به خدا و حقیقت بی شمارست و اجازه تکثر باید داده شود، چیست و چگونه با پلورالیسم دینی مرز گذاری می نمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در پلورالیسمِ مشهور که مورد پذیرش ما نیست، نوعی نسبی‌گرایی نهفته است. ولی در گفت‌وگو در بستر اسلام و انقلاب و باقی‌بودن بر سنت‌های الهی، بحث در بهتر رسیدن به حقیقت است. در این رابطه است که بنده نباید برداشت خودم از اسلام را مطلق کنم و خود کلان‌روایت بدانم. به همین جهت گفته می‌شود در بستری که طرفین نسبت به سنتی پایبند هستند، گفتگو معنا می‌دهد. موفق باشید

25974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد در میان درسها فرمودید معارف باید به‌قلب برسد مثلا می بینیم در نماز قلب بازی می کند می رود و میاید. یک دفعه می بینیم حمد نماز را نبود. استاد برایم سوال است که آن قوه ای که قلب را رصد می کند و می فهمد که الان بود یا نبود اینکه مثلا بررسی می کند می فهمد قلب حالت قبض دارد یا بسط آن چیست؟ با تشکر و آرزوی توفیق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان خودت هستی که می‌خواهی إن‌شاءاللّه این کثرات را به سوی وحدت آوری. به همین جهت صبرِ در عبادات توصیه شده است. کتاب حضرت روح اللّه در این رابطه یعنی «آداب الصلواة» راه‌گشاست. موفق باشید

25547

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ارادت خدمت استاد طاهرزاده: دانش آموزان یک مدرسه سؤالات اساسی راجع به اصل دین یا خدای سبحان دارند و شبهات القا می کنند اما معاون مدرسه از پاسخ به آنها عاجز است، اولا من (معاون) چگونه با آنها وارد بحث شوم؟ ثانیا چه کتابی را مطالعه کنم و با توجه به سن و معلومات دانش آموزان چه کتابی به آنها بدهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم چند جلسه‌ی اول کتاب «آشتی با خدا» بتواند کمک کند. کتاب بر روی سایت هست. در ضمن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» برای شروع و سپس کتاب «چه نیازی به نبی» إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

نمایش چاپی