باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالاتی که فرموده بودید نکاتی نیست که بنده در آن موارد تخصص خاصی داشته باشم. نهایتاً میتوانید بعضی از آنها را در بین کتابهایی که عرضه شده است پیدا کنید. ولی به طور خاص چیزی برای گفتن ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهانی در پیش رو داریم که در بستر تحقق تمدن نوین اسلامی به ظهور میآید. جهانی که انسان معنای گستردهتری از آنچه در خود گمان میکرد پیدا میکند و نسبتهای او در امور قدسی بسی عمیقتر خواهد شد، در آن حدّ که آیات ۱ تا ۶ سورهی حدید و اشارات سورهی توحید برایش به میان میآید و در چشمانداز او حضوری از توحید قرار میگیرد که مخصوص انسانهای آخرالزمانی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی ادیانِ ابراهیمی خوبند و ملاک شدت کمالِ هر دینی به توحیدی است که در آن مطرح میشود. به همین جهت فرمودهاند توحیدِ دین اسلام، به عنوان آخرین دین را در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» و سورهی «قل هو اللّه احد» باید جستجو کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رفقایی که در روزهای صحبت امام در آن زمان نبودند بتوانند رجوعی گذرا به مجلّدات صحیفهی امام داشته باشند به نگاه خوبی میرسند. در مورد مقام معظم رهبری، عموماً جوانان در فضای صحبتهای ایشان هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف حضوری بودن یک علم، آن علم را از تأثیر توهّمات مصون نمیدارد به همین جهت صاحبان شهود همواره شهود خود را با کشف انسانهای معصوم میسنجند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق سورهی جنّ، از اجنّه پیامبری مبعوث نمیشود و این نشان میدهد آنها تا مقامِ گرفتن وحیِ الهی از خداوند، وسعتِ وجودی ندارند. ولی مثل ما پس از مردن، در عالم برزخ و قیامت حاضر میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که دعاگو هستم. عنایت داشته باشید که ما در این تاریخ با جهانِ گستردهای روبهرو هستیم با انسانهایی به وسعت آن جهان. باید با بیکرانگیِ انسانها با آنها سخن گفت. گویا قیامتی برپا شده است «وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً» (نبأ/۱۹) آسمان گشوده شده است و درهای زیادی در مقابل انسانها باز شده. چرا بعضیها هنوز در پنجرهای محدود به عالَم و آدم مینگرند و از سردیِ زندگی خود، خود را خلاص نمیکنند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان خودت هستی که میخواهی إنشاءاللّه این کثرات را به سوی وحدت آوری. به همین جهت صبرِ در عبادات توصیه شده است. کتاب حضرت روح اللّه در این رابطه یعنی «آداب الصلواة» راهگشاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحِ انسان، نه زن است و نه مرد. در این مورد خوب است سری به کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم سیر مطالعاتی بر روی سایت، مفید است. ۲. بد نیست سری به جزوات «فلسفهی غرب» که بر روی سایت هست و کتاب «فلسفهی غرب» آقای دکتر داوری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین چند روز قبل، رفقا مباحث «زن» را بر روی سایت گذاشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم چند جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» بتواند کمک کند. کتاب بر روی سایت هست. در ضمن کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» برای شروع و سپس کتاب «چه نیازی به نبی» إنشاءاللّه میتواند مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روح را باید با رعایت احکام شریعت در معرض فرشتگان قرار داد. ۲. نمیدانم. ۳. بنده شک دارم که شیطان در میان نباشد. ۴. به نظرم همینطور است، زیرا «صد هزاران شخص در زُنّار شد / تا که عیسی محرم اسرار شد». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون شخصی بود به ایمیلتان ارسال شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «ای اباذر» حدود 100 جلسه در دیویدیِ شمارهی 5 هست. میتوانید سراغ آن را از حاجآقا نظری بگیرید. شمارهی ایشان 09136032342 میباشد. موفق باشید
آیا گوش شنوایی هست تا رنج های مشترکمان را به سامان رسانیم؟! آیا کسی هست که از دنیا خسته و بریده باشد و چشم داشتی به مال و منیت و زر و سیم نداشته باشد و آرزوهای دنیا آنرا زندانی نکرده باشد؟ آیا کسی هست که در اهل دنیا خود را جستجو و ادامه نخواهد بدهد و از همه ذلالت ها بریده باشد و بخواهد خود را فقط با خدای حی حاضر (همان که خلق نفمرمود آسمان ها و زمین را جز به حق تبارک و تعالی) معنا کند و معنای زندگی را جز در این خواهش حقیقی نبیند؟ آیا کسی هست از ناجوانمردی خلق، هوس های بی پروایِ بی حیایِ بی در و پیکرِ آسیب رسان آخرالزمان دلشکسته باشد گویا اورا فرمان دهند و توان نافرمانی ندارد؟ آیا کسی هست که از در زندان نفوسِ گمگشته در تاریکی مردم خواب خسته شده باشد و بخواهد «خود» باشد؟ آیا کسی هست که چشمانش از شدت خواب آلودگی و تحمیل بالاجبار خواب آلودگی آن مردم بر خود در رنج باشد؟ آیا کسی هست که شبانگاهان تنهای، با کثرات گنه آلود روزگار با خود در جنگ باشد و روحش را اوهام و خیالات آلوده متکثرِ خلق شده بدست دشمنان انسانیت فرا گرفته باشد و نداند چه کند و راه فرار نیابد بلکه نفسش از شدت جنگ بدنش را بدرد آورده گویا رفته است جنگ و همیشه خسته است و توان انجام هیچ کاری را درست نداشته باشد گویا بدن خویش را چون بار سنگینی بر خاک و خون می کشد؟ آیا شده شراب نخورده مست لا یعقل شوی از ظلمات و شهوات و دنیا پرستی مردم گمگشته، گاهی بد شگون، گاهی واقعا بد! آیا شده بپرسی نوجوانها و جوانها چگونه به مواد مخدر با این خیل کثیر روی آورده اند؟! نکند میخواهی آنها را نصیحت کنی یا روانشناسی ببری که از آدمی جز آدم دروغین غربی نشناخته است! نه... آیا دیده ای از شدت جهل و مردگی زندگی مردمان روزگار به فراطبیعه ای خود را می اندازند که چون نسبتی با انسانیت و رحمانیت و نورانیت ندارد جز امری موهومی و سوپرنچرالی چیزی بدست نمی آورند و هرچه آن خیالات خود ساخته را میخواهند وسیع کنند رنجشان بیشتر می شود و در زندانی گرفتار آیند که ممکن است از آن نتوانند به در آیند و از این رو مدرنیته آن خیالاتِ بقول خودشان آسمانیشان را با سینما و هوش مصنوعی به زمین نیز بکشد تا مرگش را بدست خویش امضاء کند! نخواه خود را دست آنان دهی آنها خیلی بیچاره اند، تو هم چنینی رفیق؟ پس بگرد و غمگین نباش! زیرا میدانم انقلاب اسلامی آمده است 'انسان بسازد' این حرف حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را چرا مردم نفهمیدند و بفراموشی سپردند؟! خدایا چرا ما آن صحبت آن عزیز را آنطور که شایسته است نفهمیدیم. آیا معلمان و مدبران و منبریون اصلا به این مهم ارزشمند، اصل و اساس انقلاب اسلامی فکر کرده اند تا بدانند آدمی در عالم خاک نمی آید بدست / عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی. چطور جواب این سئوال را بدهیم زمانی که آن را آنگونه که صادق است نیافتیم؟! آیا این راهی که داریم با انقلاب اسلامی طی می کنیم همان انسان سازی است که انبیاء الهی برای آن مبعوث و در پشت پرده کلمات قرآن و احادیث نهفته است و سلامت در دنیا و آخرتست گویا دنیایت آخرت می شود همان آخرتی که فرمود: دنیا در برابر قیامت همچون قطره ایست در برابر اقیانوس. می خواهی راه بیفتیم آیا راهی جز انقلاب اسلامی در تمام ابعاد چه سیاسی و عقلی و فلسفی و حکمی و شرعی و عرفان امام خمینی داریم؟ تا درهمه این ابعاد نباشیم چگونه بفهمیم آن مهم چیست که با آن ارتباط بر قرار کنیم؟ هرچه مینویسم نمی شود زیاد از حد مدرنیته و ظلمات و مدعیون دنیا ما را آسیب زده اند. پس حال که چنین است ای همنوع چه میخواهیم با خود بکنیم؟! وای بر ما کسی را جز رهبری نمیشناسم تا در حضور او با ما خود را پیدا کنیم وقتی رهبر انقلاب حفظ الله فرمودند من کم تر از شما جوانان رنج هایتان را نمی کشم بلکه هم بیشتر (یعنی نزدیک است بگونه ای که میتوان با پذیرششان در آن صراط قرار گرفت و به راه شد صراطی که انسان سازی هر یک از ماست). نمیدانم چگونه بنویسم آیا استاد حرفی میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این شعر جناب شاه نعمت الله ولی، نظر کنید که میگوید:
عارفانه چو مومن آگاه
خوش بگو لا اله الا الله
حکم اسلام را به پا می دار
سر موئی از آن فرو مگذار
در طریقت رفیق یاران باش
سر خود زیر پای ایشان باش
در حقیقت محققی می جو
وحده لاشریک له می گو
این نصیحت قبول کن از ما
تا درآئی به جنت المأوا
ره چنان رو که رهروان رفتند
راه رفتند و ناگهان رفتند
گمان نکنیم که همین آدمهای معمولی در درونشان از این نوع غوغاها ندارند! زیبایی کار آنها آن است که با همه آن غوغاها مانند بقیه در همین زندگی عادی وارد میشوند و قصه شخصیت آنها حکایت آن است که: «دست در کار، و دل با یار دارند». موفق باشید
بسمه تعالی سلام علیکم و رحمت الله. یکی از مسائل امروز رعایت قوانین مختلف در کشور است. به عبارتی عمل به قوانینی که وضع شده اند در بسیاری از موارد شاید بتوان گفت ناممکن است. مثلا فرض بفرمائید شما به دلیل مسئله ای کاملا موجه به جلسه امتحان دیر رسیده اید و تنها راه برای توجیه غیبت برای شما این است که یک گواهی پزشکی مبنی بر کسالت بیاورید در حالی که دلیل عدم حضور شما در جلسه امتحان چیز دیگری است. این مسائل در کسب و کار فراوان رخ می دهد و با دیدن این مسائل دست و دل بنده به خیلی از کارها نمی رود و همین باعث فاصله گرفتن از بسیاری از فعالیت های اقتصادی شده است. البته هیچ کدام از این مسائل ربطی به حلال و حرام های اولیه شرعی و یا مسئله حق الناس ندارد. تنها مسئله عدم رعایت نص صریح قوانین است که واقعا عدم رعایت آن ها نیز نه موجب حق الناس می شود و نه به خودی خود یک حرام شرعی است. با توجه به مطالب بالا، آیا می توان گفت که نباید به صرف این مسائل خیلی در این موارد ریز شد و خود را از فعالیت های اقتصادی محروم کرد؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده باید سعی کرد در زندگی مسیری را انتخاب کنیم که با چنین چالشهایی روبهرو نگردیم. زیرا به هر حال مسیر طلب رزق، آنهم رزقی که حضرت ربّ العالمین از قبل برای ما تقدیر فرموده، نباید همراه با چنین اموری باشد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی، در جستجوی زبان فطرت سینما و ظهور عقل تکنیکی در دوربین انقلاب اسلامی، لطفا راهنمایی بفرمایید. چنین دوربینی چه می بیند؟ و ما را به کجا دعوت می کند؟ و چگونه حضوری را برای ما رقم می زند؟ همانطور که دوربین سنتهای جاری در عالم را می بیند و ضبط می کند، وجود انسان هم ضبط کننده است. و همین ویژگی ذاتی به دوربین هویتی زنده از جنس حضور تاریخی می دهد. دوربین اگر چه ظاهری را ضبط می کند ولی با نحوه ی ضبط کردنش باطنی را نشان می دهد. دوربین در دل صحنه ها به دنبال معنا و مأوا به حرکت در می آید و از طریق حرکت و سکون در مواجهه با آنچه در برابرش قرار گرفته است، با ما صحبت می کند و با جهت گیری و زاویه ی نگاه و قاب تصویر، ارزش گذاری و حس وجودی اش را بیان می کند. دوربین حسِ بودنی را بیان میکند و نسبت به داستان در موقعیتی قرار می گیرد و تصاویری را به نمایش در می آورد که جهت گیری وی را نسبت به تجلیات حق آشکار می کند. دوربین اگر ایمان و قدرت ایمان را بشناسد میتواند حیات حقیقی را در ایمان قوی عبودیت نشان بدهد. اینکه دوربین تلاش کند چیزی را شریکِ حق نگرداند و نگاهش پیوسته وحدت وجود را بیان کند، ایمان و عرفانِ دوربین را میخواهد. عرفان نسبت ها و رابطه هایی را در میدانِ دید قرار می دهد تا هویتی از جنس تجلی آشکار شود. این نسبت ها در تکنیک سینما با داستان، حرکات دوربین، شخصیت ها و مکان ها تعریف می شود. از آنجایی که انسانیّت شاعرانگی است، در یک اثر سینمایی که می خواهد به شعر نزدیک شود، همگیِ این عناصر شعور دارند و حریم انسانیّت را نگه می دارند و البته بیشترین انسانیّت باید در نگاه دوربین باشد. قلب تپنده ی دوربین با جاذبه و دافعه زنده است. دوربین در داستان جذب زیبایی ها می شود، و چه چیزی زیباتر از قلبی که با ایمان زینت یافته است. ایمان و استقامت ورزیدن در آن به قدری جذاب است که بر طبق آیات قرآن فرشتگان را به طرف خود می کشاند. از این رو فیلم های مختلفی در سراسر جهان با استفاده از این تکنیک و به تصویر کشیدن ایمان قهرمان، مخاطبان را جذب کرده اند. زیرا فطرتاً ایمان زیباست. از طرفی زیبایی قلب مؤمن از عرش رحمان است و مقام تدبیر عالم قدس. و انسان مؤمن برای حفظ حریمِ نور مقدسی که در قلبش تابیده است تا عرصه شهادت به پیش میرود. پس برای نشان دادن این زیبایی، دوربین حفظ حریم ها را نشان می دهد. چرا که حریم نسبت ارتباط ابعاد وجودی انسان با حقیقت است، از درون تا بیرون. پس برای رسیدن به حرم امن الهی در تکنیک سینما، صحبت از شعور می شود، و شاعرانگی در حرکات دوربین و تصاویر ظهور می کند. تصویری که دوربین نشان میدهد. همان نگاهی است که کثرت را به وحدت می برد. از طرفی اگر چه نشان دادن تصویر به صورت دو بعدی به فضای نقاشی و خیال نزدیک تر است و نشان دادن آن به صورت سه بعدی، دنیای مادی و ظاهری را بیشتر تداعی می کند. ولی از آنجا که حقیقت بی نهایت بعد دارد و یا به عبارت بهتر بی نهایت وجه و در دعای جوشن کبیر حقیقت، با بی نهایت اسم خوانده می شود، فرم حقیقی می تواند از سه بعد عبور کند و ماوراء سه بُعد یعنی بی نهایت بُعد را نشان دهد. از آنجایی که باطن عالم صورت حق است، دوربین به جای اینکه گوش نشان دهد، شنیدن را نشان میدهد و در حالت خلوص مظهر «السمیع» می شود. در هر صورت حرکات دوربین حالی را منتقل می کند که در آن اسم «الباعث» به صحنه می آید و بر انگیختگی در مخاطب پدیدار می شود. «یا باعث و یا وارث» و دوربین می تواند به قدری بی گناه به عالم بنگرد، که مخاطب را وارث فضای پاک فیلم کند. دوربین جامع تر و ملکوتی تر می بیند و با جزئیات بیشتر، ظرافتی را نشان میدهد که فراتر از ادراک حضور لحظه ایی انسان در صحنه است. دوربین چشم خداست. پاک است. زیبا می بیند. و جایی که چشم گناه می کند، دوربین در چشم بازیگر قرار نمی گیرد و زاویه دید او را نشان نمی دهد. دوربین خطاپوش است و نواقص را دنبال نمی کند و فقط برای عبرت متذکر می شود. دوربین مومن است میخواهد خودش را در نور مومن دیگر ببیند و هر کجا کمالات می بیند تأمل می کند. هر جا انسانیت، بندگی و عبودیت می بیند، محو تماشا می شود و «ما رأیت الا جمیلا» می گوید. و دوربین نیروی حرکت الهی است، که در صحنه جاری است آنگاه که ظالمی را متوقف میکند. و از طرفی ظهور زیبایی حقیقی در تکنیک سینما بر حرکت استوار است؛ و حرکت معقولی است که به حس در می آید، چه حرکت وضعیِ دوربین و حرکت انتقالی بین صحنه ها و تصاویر به کمک تدوین. حرکت ریشه در حس وجودیِ موجودات دارد، که در خاصیت های مختلف به ظهور می آید. و دوربین با نوع حرکتش مخاطب را در حس وجودی مربوط به همان حرکت حاضر میکند. حس کشیده شدن، پاره شدن، در هم تنیده شدن، تحمل کردن فشار و معلق بودن در هوا. حرکت حتی میتواند حس پرستش گونه ایی را به تصویر بکشد و مانند پروانه ایی که به دور شمع میگردد به دور تجلیات حق بگردد و حس شوق و طلب آسمانی شدن را منتقل کند و مظهر اسم «الواسع» شود. از طرفی حرکت صورت فیض حق بر طبق استعداد تعینات است. و در صحنه هایی از داستان، نحوه ی حرکت دوربین میتواند صورت فیض حق باشد. و رعایت قاعده ی عمل و عکس العمل، دعا و اجابت دعا، طلب و افاضه ی فیض، نوع حرکت را تکمیل می کند و معنا را حقیقی تر منتقل می کند. و هر چقدر حرکات دوربین پیچیده تر باشد معانی متفاوت تری را منتقل می کند و حرکت ساده ی دوربین در کنار حرکات پیچیده و منحنی می تواند هندسه ی حرکتی غنی تری را در کنار معنای عمیق تر ارائه کند. حرکت و سکون دوربین میتواند معنای معیّت و تقابل را هم القا می کند و متناسب با معنای تصویر و حرکت آن، هم راستا بودن و غیر هم راستا بودن، سازگاری و ستیز، پذیرش و گریز، جاذبه و دافعه را هم مطرح کند. از طرفی چه حرکت دوربین نوع حضور فیزیکی را می تواند منتقل کند. اما حرکت دوربین شوق و نگرانی های دل هم است. در روایت آمده است که هر کجا چشم برود، دل هم می رود. بنابراین دوربین تنها حضور چشم نیست، حضور دل است. همچنین هندسه و سرعت حرکت اگر متناسب با دستگاه ادراکی انسان باشد، حس امنیت و تعادل و اگر نامتناسب با آن باشد حس عدم امنیت و عدم تعادل را منتقل کند. هر چند که دوربین باید از حرکات نمایشی و خودنمایی پرهیز کند و با تقوی باشد و خروجی از تاریکی به نور داشته باشد.
- باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار خوبی را در رابطه با «دوربین» متذکر شدید وقتی به گفته جنابعالی دوربین از حرکات نمایشی و خودنماییها پرهیز کند. آری! همچنانکه در متون دینی خود داریم حضرت عیسی«علیهالسلام» به یاران خود فرمودند: «به دندانهای سفید آن لاشه بنگرید» و افق دیدها را به سویی راهنمایی کردند که نگاه بر زیباییها است؛ میتوان جایگاه دوربین را نیز در این تاریخ و در این زمان آنطور معرفی نمود تا انسانها با چشمِ دوربینی که بر شانه سالکی چون شهید آوینی است، واقعیتها را بنگرد. و این رسالت بزرگی است که افراد میتوانند در این تاریخ از طریق دوربین به نمایش بیاورند و به یک معنا «وقت»، وقتِ دوربین در فضای مجازی است تا حقیقت در آینه همین صحنهها به نمایش آید. مهم آن است که متوجه شویم تا کجاها میتوان از دوربین متذکر اموری شد که در عین ظاهربودن، باطن هستند و این معجزه «دوربین» است وقتی در اختیار شهید آوینیها باشد. بهتر میدانم که رفقا همین متنی را که نوشتهاید، دوباره بخوانند و در باره آن فکر کنند تا معلوم شود در کجا میتوان ایستاد و در آنجا دوربین را بر دوش گذاشت که آنجا، هر جایی نیست و متفکران اصیل امروز جهان متوجه چنین امری شدهاند، هرچند شیطان نیز در فهم استعداد دوربین بیگانه نیست و راه ما راهی است که از چشم شیطانی عبور کنیم و با چشمی که در دل واقعیات، حقیقت را برجسته میکند؛ عالَم را بنگریم و این از تواناییهای امروزین دوربین در تکنیک سینما خواهد بود. پیشنهاد میشود بحث «نگاهی پدیدار شناسانه به تکنیک سینما»https://eitaa.com/matalebevijeh/9541 ملاحظه گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید برای این حرفها جایگاهی قائل شد. عملکردن به این نوع حرفها نوعی قرارگرفتن ذیل خرافات است و تبعات منفی خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید وظیفه ما نسبت به والدین در حدّ رعایت نیازهای ضروری و شرعی آنها در حدّ ممکن است و این غیر از آن است که بخواهیم جواب میلها و آرزوها و انتظارات آنها را بدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده هم مایل بودم که آن سؤال و جواب در معرض دید کاربران قرار گیرد، ولی در بعضی از سطورِ سؤال، نوعی توهین به دولت بود، که با نظر به تأکیدات مقام معظم رهبری نباید ما چنین ورودهایی داشته باشیم وگرنه با اصل قضیه موافق بودم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه یک جمله را منهای متن مربوطه نباید مدّ نظر قرار داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که آن استاد بزرگوار «رحمتاللهعلیه» در کتاب خوب «تعلیم و تربیت» شان میفرمایند همهی این امور «مافیالشرایط»اند تا اگر کسی خواست انسان خوبی شود، راحتتر بتواند به نتیجه برسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله راه ارتباط با قرآن برایتان گشوده شده است. پیشنهاد بنده آن است که به روشی که در جزوهی «روش کار با المیزان» مطرح شده، ورود بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت به ما و نسبت به زمین، این تحولات باید انجام بگیرد. ولی قیامت هماکنون در مقام خودش واقع است. موفق باشید
