بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26132
متن پرسش
سلام: آیا در جهان دیگر باز مسئله محرم و نامحرم مطرح هست؟ مثلا می توانم شهدا و ائمه ای که خیلی ارادت به آنها داریم را در آغوش بگیریم؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی! آن‌جا روح‌ها، صورتِ جسمانی دارند نه آن‌که جسمی باشد و روحی. موفق باشید

25818
متن پرسش
در مکتب تشیع، دو مؤلفه «نهضت عاشورا» و «نهضت انتظار»، به عنوان مؤلفه های اساسی ظلم ستیزی و نهضت بیداری اسلامی قلمداد می شود که در پرتو حکومت «ولی فقیه» عینیت می یابد. از این منظر آیا می توان گفت میان حرکتهای انقلابی و اصلاحی شیعی با سایر مذاهب اسلامی تفاوت وجود دارد؟ در کتاب نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر شهید مطهری، دیدم که ایشان هم اشاره دارند شیعه بخاطر اعتقاد به مقام والا و الهی (اولامر منکم) و لزوم تشکیل حکومت دینی توسط زعیم دینی منصوب از جانب خدا یا انبیاء و اولیاء خدا، مقابل هر حکومتی تساهل و تسامح ندارد و روحیه شجاعتش بیشترست اما برادران و علمای اهل تسنن ویژه در ادوار گذشته، چندان در این مسیر و مشی نبوده اند و روش اصلاحی شیعی با آنها تفاوتهای مبنایی و مصداقی داشته است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انصافاً همین طور است حتی شیعه دست آن‌ها را هم می‌گیرد تا از مسیر صحیح خارج نشوند. کاری که با مردم غزه انجام داد و آن‌ها را از خطر شکست و سرخوردگی رهانید بدون آن‌که بنا داشته باشد آن‌ها را به تشیع دعوت کنند. موفق باشید

25492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: گلایه ای از شما دارم که چرا هر سوالی از قرآن و حدیث را فکر می کنید جوابی برای آن دارید؟! آیا جایی برای معصوم باقی گذاشته اید؟ همان‌ها که می‌گویند عالم این کتاب فقط ما اهل بیت (ع) هستیم؟ شما فرموده اید که همه پیامبران نسل ابراهیم (ع) همه امام هستند. این مطلب را ببینید: وقتی حضرت ابراهیم (ع) در سن جوانی تبر را برداشت و بت‌ها را شکست، و نمرود و علمای گمراه او را در آتش افکندند، خداوند سبحان و متعال بدون اینکه ابراهیم (ع) تقاضا کند او را پاداش داد به این صورت که انبیای پس از او را از نسلش قرار داد. سپس ابراهیم (ع) دعوت الهی خود را ادامه داد، و هنگامی که خداوند سبحان و متعال او را با کلماتی بیازمود و ابراهیم (ع) در امتحان و ابتلا پیروز شد، حق تعالی خطاب به او فرمود: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» «من تو را پیشوای مردم گردانیدم». جایگاه امامتِ الهی، جایگاهی بس رفیع است که همه‌ی انبیا و فرستادگان به آن دست نیافتند. در اینجا ابراهیم (ع) از خداوند سبحان و متعال این تقاضا را درخواست نمود: «وَمِن ذُرِّيَّتِي» «و از فرزندان من؟»؛ یعنی آیا در پیامبرانی که پیش‌تر مرا به آن‌ها بشارت داده‌ای نیز (امام) یافت می‌شود؟ حق تعالی می‌فرماید: «لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» «عهد من ستم‌کاران را دربرنمی‌گیرد»؛ یعنی ستم‌کاران از پیامبران (ع) و ستم پیامبران مانند ستم سایرین نیست بلکه از جنس (حسنات الأبرار، سیّئات المقرّبین) (2) (کارهای نیک خوبان، گناه مقرّبان است) می‌باشد؛ یعنی عملکرد آنان به جهت یکسان نبودن میزان معرفت و شناخت‌شان (ع)، همانندِ یکدیگر نیست. هر کدام از آنها (ع) خداوند سبحان را بر حسب میزان معرفت و شناختش عبادت می‌کند؛ بنابراین عبادت آنان با یکدیگر متفاوت می‌باشد. از همین رو به عنوان مثال سجده‌ی حضرت محمد (ص) از عبادت ثقلین (جن و انس) برتر است و یا ضربه‌ای از علی (ع) با عبادت ثقلین (جن و انس) برابری می‌کند. (3) و این تمایز میان آنها (ع) موضوعی است آشکار و حق تعالی از آن یاد کرده است: «تِلْكَ ٱلرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ ٱللهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَتٍ وَءَاتَيْنَا عِيسَى ٱبْنَ مَرْيَمَ ٱلْبَيِّنَتِ وَأَيَّدْنَهُ بِرُوحِ ٱلْقُدُسِ وَلَوْ شَآءَ ٱللهُ مَا ٱقْتَتَلَ ٱلَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ ٱلْبَيِّنَتُ وَلَكِنِ ٱخْتَلَفُوْا فَمِنْهُم مَّنْ ءَامَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَآءَ ٱللهُ مَا ٱقْتَتَلُوْا وَلَكِنَّ ٱللهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ»(4) «بعضی از اين فرستادگان را بر بعضی ديگر برتری داديم. خدا با بعضی سخن گفت و بعضی را به درجاتی برافراشت و به عيسی بن مريم معجزه‌ها داديم و او را با روح القدس ياری کرديم و اگر خدا می‌خواست مردمی که پس از آنها بودند، پس از آنکه حجت‌ها بر آنان آشکار شده بود، با يکديگر قتال نمی‌کردند؛ ولی آنان اختلاف کردند: پاره‌ای مؤمن بودند و پاره‌ای کافر شدند و اگر خدا می‌خواست با هم قتال نمی‌کردند؛ ولی خدا هر چه خواهد می‌کند». بنابراین اگر یونس پیامبر (ع) و حضرت محمد (ص) به انجام یک کار مکلّف شوند، انجام دادن آن عمل توسط یونس (ع) به مانند انجام آن کار توسط حضرت محمد (ص) نیست و این کوتاهی یونس (ع) در انجام آن عمل نسبت به آنچه حضرت محمد (ص) انجام می‌دهد ظلمی است از سوی یونس (ع)؛ چرا که این کوتاهی، او را از دست‌یابی به جایگاه عظیمی که انسان برای رسیدن به آن سرشته شده است، بازمی‌دارد. به این ترتیب مرتبه‌ای از این نوع ستم‌کاری وجود دارد که انبیا و فرستادگان (ع) از نسل ابراهیم (ع) باید از آن گذر کنند تا به مرتبه‌ی امامت نائل گردند و از همین رو حق تعالی می‌فرماید: «لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» «پیمان من ستم‌کاران را دربرنگیرد»؛ یعنی ای ابراهیم! تمام پیامبران از نسل تو به مقام امامت نائل نمی‌شوند بلکه فقط کسانی از انبیا و فرستادگان از فرزندان تو به آن می‌رسند که از این ظلم گذر کنند و به این مرتبه ارتقا یابند: «وَ أَلْقِ عَصاکَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ کَأَنَّها جَانٌّ وَلَّي مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ يا مُوسي‏ لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ * إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحيمٌ»(5) «عصايت را بيفکن. چون ديدش که همانند ماری می‌جنبد، گريزان بازگشت و به عقب ننگريست. ای موسی، مترس که فرستادگان نبايد در حضور من بترسند * مگر کسی که ستمی کرده باشد و سپس پس از بدکاری، نيکوکار شود؛ چرا که من آمرزنده‌ی مهربانم». حق تعالی در قرآن به برخی ائمه از نسل ابراهیم (ع) اشاره می‌فرماید: از جمله‌ی آنها حضرت موسی (ع) است. حق تعالی می‌فرماید: «وَ اضْمُمْ يَدَکَ إِلي‏ جَناحِکَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْري»(6) «دست خويش در بغل کن، بی‌هيچ عيبی، سفيد بيرون آيد، اين هم آيتی ديگر»؛ یعنی خالی از هر گونه ظلم و ستم. انسان با دست می‌گیرد و می‌دهد، و دست سفید به عدالت تمام و کمال انسان با مردم و با خداوند سبحان و متعال اشاره دارد. بنابراین موسی (ع) خودش را از ظلم و ستم در مرتبه‌ای عالی، پاک و طاهر نموده است، همان طور که در این آیه اشاره می‌شود: «إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحيمٌ»(7) «مگر کسی که ستمی کرده باشد و سپس پس از بدکاری، نيکوکار شود؛ چرا که من آمرزنده‌ی مهربانم». و از جمله‌ی آنها حضرت عیسی (ع) است. حق تعالی از حضرت عیسی (ع) چنین خبر داده است: «وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» (8) «سلام بر من، روزی که زاده شدم و روزی که می‌ميرم و روزی که ديگر بار زنده برانگيخته می‌شوم»؛ یعنی عیسی (ع) به جایگاه امامت دست یافته است، و او به خودش و مردم امان می‌بخشد. و خداوند متعال به کسانی از آنها که به مرتبه‌ی امامت دست نیافتند اشاره کرده است؛ مانند حضرت یحیی (ع). حق تعالی می‌فرماید: «وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا»(9) «سلام بر او، روزی که زاده شد و روزی که می‌ميرد و روزی که ديگر بار زنده برانگيخته می‌شود»؛ یعنی او به جایگاه امامت دست نیافته تا به مردم و خودش امان بخشد، بلکه او فقط راه را برای حضرت عیسی (ع) آماده و مردم را به سوی او راهنمایی نمود.» اما این سخن برخی که می‌گویند حضرت ابراهیم (ع) نگران فرزندان خود بود، اگر مقصودشان این است که آن حضرت (ع) امامت را برای آنها (ع) می‌خواسته، اینچنین نیست؛ چرا که ابراهیم (ع) نه بر دنیا حریص بود و نه بر آخرت، بلکه فقط بر رضایت خداوند سبحان و متعال حرص داشت، و دعای پیامبران و حضرت ابراهیم (ع) برای فرزندانشان، فقط برای فرزندان صالح‌شان بوده آن هم پس از آگاهی یافتن از صلاحیت آنها. پیش از ابراهیم (ع)، نوح (ع) بود که پس از آنکه خداوند پسرش را لعنت نمود و پس از آنکه دانست او از راه راست منحرف شده و از اهل آتش است، او هم فرزندش را لعنت کرد. این چنین نبوده که حضرت ابراهیم (ع) یا پیامبران (ع) نگران فرزندان خود باشند به این جهت که آنها فرزندان‌شان می‌باشند که اگر چنین بود، آنها گرفتار درجه‌ی بالایی از خودپسندی و انحراف از صراط مستقیم می‌بودند (که هرگز چنین نمی‌باشد!) و حال آنکه آنها برترین خلق خدا می‌باشند. حضرت ابراهیم و پیامبران (ع) فقط نگرانیِ فرزندان صالح خود را در دل داشتند؛ چرا که از صلاح آنها باخبر بودند و می‌دانستند که این فرزندان صالح، جانشینان آنها در دعوت به سوی خداوند سبحان و متعال و کشیدن بار رنج و سختی و آزار از سوی مردم در راه گسترش توحید و کلمه‌ی خداوند سبحان و متعال در زمینش خواهند بود. بنابراین ابراهیم (ع) و انبیا (ع) نگران فرزندان صالح خود بودند؛ چرا که آنها اولیای خداوند سبحان بودند و نه از این رو که فرزندان‌شان می‌باشند. بین این دو تفاوتی بسیار زیاد وجود دارد؛ مانند تفاوت میان حبّ خدای سبحان و حبّ دنیا در قلب نیکوکار و بدکردار. منابع: 1- بقره: 124. 2- جواهر السنیة حر عاملی: ص 83. 3- پیامبر (ص) می‌فرماید: (ضربت علی بر عمرو در روز خندق با عبادت جن و انس برابری می‌کند). عوالی اللئالی ابن ابی جمهور: ج 4 ص 86. 4- بقره: 253. 5- نمل: 10 - 11. 6- طه: 22. 7- نمل: 10 - 11. 8- مریم: 33. 9- مریم: 15. این گفتاری بود از وصی و فرستاده امام زمان، احمدالحسن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا شما با این سطحی‌نگری و شخص‌پرستی‌های‌تان به اندازه‌ی یک انسان عادی هم تفکر را از دست داده‌اید و به جوابی که بنده بر مبنایِ نگاه مفسرین بزرگ با مخاطب در میان گذاشته‌ام، و تازه آدرس هم جهت بحثِ مفصل‌تر داده‌ام؛ نمی‌توانید بیندیشید. مگر نمی‌بینید در جواب گفته شده است: «تمام پیامبرانِ نسل حضرت ابراهیم «علیه‌السلام»، امام هستند»، یعنی پس آن‌هایی که ظالم‌اند را، شامل نمی‌شود. به جوابی که داده شده بیشتر دقت کنید و از نقصِ فهمِ اندیشه‌های دیگران، خود را برهانید که البته هیچ‌وقت امیدی به نجات چنین فرقه‌هایی نبوده و نیست.  

25424
متن پرسش
سلام: ببخشید مزاحم شدم. دانشجوی رشته دکتری در رشته مهندسی برق هستم. یه سوالی برای بنده پیش اومده که خیلی در موردش در احادیث، روایات، قرآن، احکام و حتی سخنرانی های دکتر رائفی پور تحقیق کردم، اما متاسفانه خیلی کم بهش پرداخته شده و من نتونستم جواب سوالم رو بگیرم، به همین دلیل مزاحم شما شدم. با توجه به تحقیقاتی که بنده داشتم یک مسئله به اسم موت ارادی (که به اسمهای مختلفی مثل مرگ اختیاری، قیامت انفسی، خلع روح) وجود داره که انسانهای والایی به این قدرت دست پیدا کرده بودند با توجه به محدودیتهای بسیار کمتر کالبد اختری انسان، اگه ما بتونیم این کالبد رو از بدنمون با آگاهی خارج کنیم، میتونیم به علوم بسیار بیشتری دست پیدا کنیم و نشانه های الهی رو به وضوح در جهان هستی ببینیم که برای افراد حق جو میتونه زمینه بسیار مناسبی رو ایجاد کنه. با تحقیقات ناچیزی که بنده داشتم به این مطلب رسیدم که در میان ائمه اطهار پدیده رایجی بوده (هر چند که احادیث بسیار کمی تونستم در موردش پیدا کنم) ولی مشخصا خیلی از این قدرت استفاده می کردند. به علاوه، بعضی از علمای قوی اسلام هم به این قدرت (که بیشتر به اسم خلع روح شناخته می شوند) دست پیدا کرده بودند. همانطور که میدونید، ما علمای قوی ای در اسلام داریم که برخی از اونها درگیر عرفان اسلامی هم بودن و بعضیشون نبودن. از طرفی، بیشتر علمایی که به این قدرت دسترسی داشتند از عرفان اسلامی هم بهره بردند (مثل آیت الله بهجت یا آیت الله قاضی) و علمایی که از عرفان بهره نبردند تقریبا از این قدرت بی بهره اند. این میتونه نمایانگر این حقیقت باشه که دستیابی به این توان، علاوه بر تزکیه نفس نیاز به برخی تمرینات و اصول داره. از طرف دیگه، این پدیده جدیدا از لحاظ علمی مورد مطالعه قرار گرفته و مطالعات نشون میدن که وقتی امواج مغزی در فرکانس الفا قرار میگیرن، و خاصیت تلقین پذیری در انسان بالا میره، با استفاده از یک سری تمرین (البته ریاضت نه، صرفا یک سری تمرین و تمرکز) میشه به خلع روح (یا به اصطلاح امروزی برونفکنی کالبد اختری) دست پیدا کرد. هرچند بنده خودم آدم معتقدیم و نماز و روزه ام سرجاشه و حتی سعی می کنم که نماز اول وقت رو از دست ندم، ولی اعتقاد دارم که برای یه آدمی که واقعا دنبال خدا و حقیقته، این پدیده میتونه یک ابزار بسیار قوی و خب مورد استفاده قرار بگیره (همونطور که برای ائمه اطهار و علمای بزرگمون مفید بوده) خیلی ببخشید سرتون رو درد آوردم: حالا می خواستم ببینم که مشکلی داره که مثلا ما با استفاده از روشهای علمی که پیدا شدن به همراه عبادت و تزکیه نفس، به این پدیده دست پیدا کنیم و از اون برای رسیدن به علم واقعی و ایمان بیشتر استفاده کنیم؟ اگه بتونین جواب بدین خیلی ممنون میشم. چون واقعا خیلی دنبالش گشتم ولی خیلی کم بهش پرداخته شده و تقریبا چیزی برای ارزیابی در دسترس نیست. البته بنده در مورد این پدیده و برخی از عرفانها مطالعات نسبی داشتم که اگه بشه با شما در موردش یه ۱۰ دقیقه مکالمه داشتم باشم هم خیلی خوشحال میشم و اگر هم نشه که خیلی ممنون میشم جواب سوالم رو بدید. خیلی ممنون. بازم ببخشید که مزاحمتون شدم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع نفس ناطقه‌ی انسانی که به جهت مجردبودنش امکانِ حضور در همه‌ی عوالم را دارا می‌باشد، ربطی به جسم انسان ندارد که ابزاری است در اختیار نفس ناطقه‌ی او. اگر رسیدید سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

25052

بذون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده در سیر مطالعاتی ام آثار شما رو پیگیری می کنم. چندی پیش در خصوص مسأله وسواس ازتون سیر مطالعاتی خواستم که کتاب «ادب خیال ، عقل و قلب» رو معرفی کردین که خیلی خوب بود. بهترین چیز همینه که بین سیر مطالعاتی اصلی و ایضا مشکلات خاصی که برامون پیش بیاد بتونیم هماهنگی ایجاد کنیم و در واقع با یک تیر هزاران نشان بزنیم. با توجه به این که در شرف انتخاب همسر هستم و بنا به گفته مشاورین و البته تجربه خودم هوش هیجانی و اجتماعی ضعیفی دارم، آیا سیر مطالعاتی خاصی که این نقیصه رو جبران کنه و بتونه در راستای ارتباط با حقایق هستی، رفتارهای اجتماعی و خانوادگی من رو تنظیم کنه پیشنهاد می کنید؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نیاز نباشد خیلی وسواس به خود راه دهید. بالاخره طرف اگر از خانواده‌ی محترمی می‌باشد و ظاهرش نیز رویهمرفته برایتان جذب‌کننده است کافی است. موفق باشید

24483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: خواستم ببینم خواندن کتاب معاد بازگشت به جدی ترین زندگی اگه به همراه گوش دادن به شرحش باشه چه تفاوتی داره با خوندن بدون گوش دادن شرح؟ مگه شما همه مطالب رو در کتاب ذکر نکردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل کتاب به صورت طرح درس تهیه شده است و با شرح آن نکات اجمالیِ آن به تفصیل می‌آید. موفق باشید

24411
متن پرسش
استاد گرانقدر با سلام: نفس موجودی مجرد است و بدن مادی است، ارتباط بین مجرد و ماده چگونه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبیر ماده از طریق مجرد در رابطه با نفس، تدبیرِ انضمامی است که خوب است آن را در شرح صوتیِ کتاب «معرفتِ نفس و حشر» دنبال بفرمایید. موفق باشید

23800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از زحمات شما بزرگوار. سوال بنده از استاد بزرگوار نیست، از دست اند کاران هست که میخوام بدونم مباحث شرح مصباح الولایه تبدیل به کتاب نمیشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلا نه. به نظر می‌آید صوت حضور بیشتری به مستمع می‌دهد. موفق باشید

23610
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ۱. لطفا بفرمایید طبق فرمایشات توحیدی مصباح الهدایه چطور می توان اراده های فاسد و ظلمها و گناهان را به خداوند نسبت داد و در این فضای توحیدی وارد کرد؟ ۲. لطفا بفرمایید ظهور خداوند به واحد قهار که مرتبه احد است همان مرتبه خلیفه الهی و فیض اقدس است یا ذات احدیت پروردگار؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظلم‌ها و گناهان نسبت به عصیان انسان، ظلم و گناه است. مثل چوبی که بر سر مظلومی می‌خورد، خلقت چوب که گناه نیست، نسبتی که انسان با آن برقرار می‌کند می‌تواند گناه باشد. ۲. هر دوی آن‌ها. از جهتی «احد» همان فیض اقدس است در مقابل «واحد» که فیض مقدس است. و از جهتی دیگر حضرت حق از آن جهت که همه‌ی اسماء را در خود فانی دارد، «احد» است. موفق باشید

18855

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: به دلایلی که هنوز متوجه نشدم در حال رسیدن به نوعی از آگاهی هستم که تصور می کنم هنوز گنجایش و ظرفیت درک آن را ندارم، چه زمانی می توانم به مطمئن بشوم که ظرفیت درک حقیقت های دیگر را هم دارم. ممنون می شوم اگر این سوال را در عموم منتشر نکنید. ت 111 و 112
متن پاسخ

باسمه تعالی : علیکم السلام: در این موارد به ما گفته‌اند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». حقیقتاً همین‌طور است، هرچه جلوتر بروید به حقانیت این مسیر بیشتر اطمیان می‌یابید. موفق باشید

31971
متن پرسش

سلام علیکم استاد محترم: امیدوارم حال شما خوب و در صحت و سلامتی کامل باشید. به تصور بنده هندسه حاکم بر کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی شبیه کتاب طرح کلی اندیشه ي حضرت آقا می‌باشد البته با تفاوت هایی. هر دو کتاب درصدد این هستند تا آن مبانی بنیادین و ناب رو امتداد داده تا منجر به قیام و اقامه شوند و... در این راستا از حضرتعالی خواهشمندم در بین آثار خودتون (صوتی یا مکتوب) آنهایی که هندسه حاکم بر آنها مثل سلوک ذیل شخصیت امام خمینی هست رو معرفی کنید. با در نظر گرفتن اینکه قائلم تمام آثار شما همین هدف رو به صورت کلی پیگیری می‌کنند ولی به خصوص آن دسته از آثاری که بیشترین تطابق با سلوک ذیل شخصیت حضرت امام و طرح کلی اندیشه دارند رو معرفی بفرمایید. ممنونم از وقتی که می‌گذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مراحل ظهور ابعاد انقلاب اسلامی است مناسب شرایط و زمانه‌ای که ابعاد آن به ظهور می‌آید. چهار جلد کتاب «انقلاب اسلامی، باز گشت به عهد قدسی» و «انقلاب اسلامی و جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی» و «برون‌رفت از عالَم غربی» و «امام خمینی و خودآگاهی تاریخی» مربوط به مرحله اول نظر به انقلاب اسلامی است و کتاب‌های «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» و «عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی» و «گوش سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» مربوط به مرحله دوم نظر به انقلاب اسلامی است و کتاب‌های «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما» و «در راستای بنیان حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهانی بین دو جهان»  مربوط به سومین مرحله از حضور تاریخی ما نسبت به انقلاب اسلامی است از آن جهت که انقلاب، همچون موجود زنده در مراحل بلوغ خود هرچه بیشتر خود را به ظهور می‌آورد. موفق باشید   

31448

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین. استاد گرامی دختری ۱۷ ساله دارم که فضای واقعی و مجازی زندگی او بسیار بسیار آسیب زا هستند. شهر ما فقط یک دبیرستان دخترانه دارد و محصلانش آنقدر دچار مشکلات مختلف اخلاقی و رفتاری هستند که حتی قشر غیر مذهبی هم آن را نمی پسندند چه برسد به ما که نسبتا مذهبی هستیم. فضای مجازی هم که دیگر نیاز به توضیح ندارد و‌ خودتان مستحضرید که به چه صورته و برای یک دختر نوجوان چه مصائبی دارد. دخترم هم از نظر شخصیتی آنقدر قوی نیست که خیال من از بابت او در هر شرایطی کاملا راحت باشد. حال در این شرایط سوال من این است که نمی دانم آیا صلاح است که موبایل در اختیار او نگذاریم و او را از حضور واقعی و مجازی در جمع همسالانش منع کنیم یا اینکه توی این سن جا دارد که بیشتر او را آزاد بگذاریم تا خودش تصمیم گیرنده باشد و ما فقط او را راهنمایی کنیم؟ با تشکر فراوان از عنایت شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید در همین آتش نمرودی، ابراهیم‌وار وارد شد. فرار از آتش، چاره کار نیست. با رفاقت و تذکرات دوستانه إن‌شاءالله متوجه می‌شود که خود را بپاید. موفق باشید

30963

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: عیدتون مبارک. چرا توئیتر فیلتره بعد اکثر مسیولئین توییت میزنن؟ اگه بده چرا خودشون هستن اگه خوبه چرا فیلتره؟ درست مثل اینکه پدر خانواده یه کاری رو منع کنه ولی خودش دائم انجام بده. حتی آقا هم اونجا هستند. چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً موضوع فیلترینگ و چگونگی آن هنوز به خوبی مشخص نشده. به نظر می‌آید دولت بنا ندارد با یک برنامه کارشناسانه فعلاً در این موضوع ورود کند. زیرا برای آن بار تبلیغاتی دارد. موفق باشید

30473

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: وقتی که کتاب کتاب زن آنگونه که باید باشد را مطالعه می‌کنم و اهدافی که برای تشکیل خانواده از منظر اسلام و تشکیل هسته ی توحیدی آن برشمرده اید را می‌خوانم و می‌خواهم که این رهنمود ها را در انتخاب های خودم بالاخص انتخاب همسر و ازدواج پیاده سازی کنم خود را انسانی سخت گیر و غیر قابل انعطاف در مسائل دینی یافته ام، به عنوان مثال هر وقت که خانواده ام و معرفین شخصی را برای خواستگاری بمن معرفی می‌کنند پس از بررسی های اجمالی اولیه در صحبت های جدی تر با طرف مقابلم همواره بیان می‌کنم که خط قرمز بنده در تمام ابعاد زندگی مشترک حدود شرعی و دینی است و به هیچ وجهی هم از این قواعد عدول نخواهم کرد. چرا که هدفم را از تشکیل زندگی مشترک مبتنی بر آموزه هایی که در این کتاب برای ما تبیین کرده اید یک زندگی دینی برای خود تعریف کرده ام و زندگی غیر دینی را یک زندگی شکست خورده می‌دانم. به عنوان مثال مذاکراتم در دوران آشنایی قبل از ازدواج تماما حول این جمله ایی می‌گردد که در این کتاب بیان نموده اید: «حرف هرکس با همسرش بايد اين باشد كه من رأي دين را از شما مي‌پذيرم، خودم هم رأي دين را عمل مي‌كنم نه نظر خود را، و از اين طريق از دلسوزيهاي همديگر محروم نمي‌شويد.» خلاصه اینکه در همین بدو کار به قول معروف میخ را محکم می‌کوبم یا یک زندگی توحیدی باید تشکیل داد یا آنکه هیچ زندگی مشترکی نباید تشکیل بشود و یک زندگی عیسی گونه ی تنها را ظلمات این دوران را بر خود گوارا تر می‌دانم. و حتی بعضا پدر و مادر بنده را از سر دلسوزی نصیحت می‌کنند که اگر چنین ایدئولوژی داری چون دیگر دوره و زمانه عوض شده و عمومیت مردم نسبت به دین و دین داری و افراد متدین در سو ظن بسر می‌برند و کسی دیگر قائل به زندگی دینی مثل گذشته نیست ممکن است تا آخر عمر در تنهایی به سر ببری هر چند می‌دانم که بعضا مردم به خاطر آسیب های اقتصادی که به معیشتشان وارد شده حق دارند چنین سو ظن هایی ببرند ولی باز هم من می‌گویم یا تشکیل زندگی با هسته ی توحیدی یا هیچی! حال این شد که مزاحم اوقات شریف استاد گرامی شدم. با توجه به آنکه تمام ساختمان سیستم فکری بنده از سفره ی معارف توحیدی شما و حضرت امام در حال تغذیه و شکل گیریست اگر این دیدگاه و برداشت بنده را افراطی می‌دانید لطفا منت بگذارید و تذکر دهید. و البته بنده تمام پرسش و پاسخ های مشابه از سایر براردان و خواهران خودم از سایت مطالعه کرده ام و می‌دانم که شما حدود نظرتان در این موضوع خواستگاری و ازدواج اینست که طرف مقابل لا اقل نسبت به ولایت فقیه معاند نباشد و روی هم رفته بنای تشکیل یک زندگی دینی را داشته باشد. اما من به این کتاب شما به چشم یک استراتژی کامل برای انتخاب همسر نگریسته ام که نباید به راحتی از مطالب مطرح شده در آن عدول کرد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید باید بدون سخت‌گیری‌هایی که بعضاً از طرف بعضی از مذهبی‌ها می‌شود، با نوعی توافق به طرف مقابل آن نکته را در میان بگذارید که با زندگی دینی بهتر می‌شود کنار همدیگر قرار داشت و حقوق همدیگر را رعایت کرد بدون تأکید بر مستحبات. موفق باشید

30359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مادری دارم بی سرپرست نه خانه ای دارد و نه جایی و نه هیچ پشتوانه مالی‌. در خانه های فامیل بسر می برد. فامیل هم خسته شدن. واقعا مستاصل شده ام. نمی توام خفت و خاری اش را ببینم. می‌خواهم طلای خودم را بفروشم و برایش خانه ای اجاره کنم اما همسرم موافقت نمی‌کند و هم چنین موافقت نمی‌کند با ما زندگی کند.مانده ام چه کنم؟ آیا می توانم بدون رضایت همسرم این کار را بکنم؟ واقعا بین همسر و مادر کدام واجب تره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اموال زن حتی آن‌هایی که همسرش به او هدیه کرده است، مُلکِ خود اوست و می‌تواند هرطور خواست مصرف کند و رضایت شوهرش نیاز نیست. به نظر بنده کار خوبی است که اموال انسان موجب عزت والدینش شود. موفق باشید

30274
متن پرسش
سلام علیکم: گاهی از دوران نوجوانی یا حتی کودکی خاطراتی به ذهن میاید مثل صدای موسیقی فلان خواننده و یا فلان صحنه که خلاف شرع بوده آیا در برزخ و بعد از مرگ اینها منتفی می‌شود یا همچنان با انسان باقی می‌مانند و با فشارهای برزخی از بین می‌روند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در این شرایط، آن احوالات سراغ انسان می‌آید تا انسان در همین دنیا با انصراف از آن‌ها حتی در حدّ توجه در خاطرات، تکلیف خود را با آن‌ها یکسره کند تا در برزخ از آن‌ها عبور کرده باشد. موفق باشید

30220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد در جاهای مختلف شما می‌فرمایید که خواب حجت نیست، اگر این گونه است چرا خداوند در قرآن بخش زیادی از سوره یوسف را به خواب ها و تعبییر آن اختصاص می‌دهند یا این که پیامبر (ص) در جلساتی می فرمودند چه بشارتی دارید و منظورشان این بود که اگر خواب خوبی دیده اید تعریف کنید. ۲. این که می گویند خواب امور معنوی، نوری دارد و با تعریف کردن خواب آن نور کم می شود یا می‌رود درست است؟ جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد پیامبران که تحت تأثیر توهّمات خود و القائات شیطان نیستند، موضوع فرق می‌کند. ۲. نمی‌دانم!! موفق باشید

30098

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در یکی از سوالات راجع به مبحث تکامل فرمودید در دو جلسه اول سوره سجده فرمایشاتی درین زمینه داشته اید در سایت جستجو کردم نیافتم اگر میسر است فایل های آن دو جلسه را در سایت قرار دهید. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث سوره‌ها، طی برنامه‌ای إن‌شاءالله در سایتی که در حال شکل‌گرفتن است، پیش‌بینی شده است. در حال حاضر می‌توانید دی‌وی‌دیِ سوره‌ها را از جناب حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 بگیرید. موفق باشید

29826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر شما استاد گرانقدر: استاد بنده در رابطه با سوال شماره ۲۹۸۰۷ پاسخی دریافت نکردم، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید بزرگوار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ایمیل جنابعالی به صورت شخصی ارسال شد. موفق باشید

29761
متن پرسش
سلام: «دین اسلام نسبی نیست ولی فهم ما نسبی است پس فهم ما از دین هم نسبی است» ظاهرا این جمله یه کم بوی پلورالیسم و تکثر گرایی میده، نظر شما راجع به این جمله چیه؟ چطور میشه این استدلال رو رد کرد؟ لطفا علاوه بر نظر خودتون منبعی یا جزوه ای کامل از خودتون دارید هم معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! فهم، نسبی است ولی در راستای رجوع به حقیقت و در نتیجه همواره رابطه‌ای با حقیقت می‌تواند داشته باشد مثل تشکیکی‌بودن وجود است که در عین آن‌که مرتبه‌ی پایینِ وجود نسبت به مرتبه‌ی بالاتر، ناقص است ولی از مسیر وجود بیرون نیست. موفق باشید

29573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام: استاد این خرد مدرن که می فرمایید همان عقل تکنیکی است که محصول بشر است و تعلق به غرب ندارد. و نقشه راه ما برای شریک شدن در خرد مدرن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسه‌ی چهارم «جهانی بین دو جهان» تحت عنوان «ما و خرد مدرن در انقلاب اسلامی و طلوع جهانی بین دو جهان» در این رابطه شده است. خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

29412

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سوال 29394 رو پرسیده بودم که نه تو سایت جوابشو دیدم نه تو ایمیل مشتاقانه منتظر جوابم متن سوال این بود: سلام: ولادت با سعادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه السلام بر شما مبارکباد بنده لیسانس و فوق لیسانس ریاضی کاربردی دارم. حدودا از سال ۹۰ بر اثر یک اتفاق با شما آشنا شدم و علاقمند به کتب مقالات و سخنرانی های شما شدم. از اون‌موقع تا الان اینقدر از شما خوندم و گوش دادم که دوستان به بنده میگن طاهرزاده. با توجه به مسائلی که شما طرح می کردید به فلسفه وجودی عالم و کم کم فلسفه اشیا و مباحث مختلف با دیدی عرفانی علاقمند شدم به همین خاطر امسال برای کنکور دکترا رشته فلسفه تعلیم و تربیت شرکت کردم و الحمدلله دو هفته پیش نتایج کنکور دکترا رو زدن و قبول شدم دانشگاه شیراز (هر چند مدرک دکتری برام هیچ ارزشی نداره اگر بخواد در خدمت انقلاب و تمدن اسلامی استفاده نشه) توی همه مصاحبه هایی که دادم برای دانشگاههای مختلف از شما و تفکرتون هم اسم بردم تا به نوعی به اندازه ذره ای حقی که شما و تفکرتان برگردنم دارید ادا کرده باشم. خیلی دوست داشتم اصفهان قبول بشم که در کنار شما هم باشم البته میتونم انتقالی هم بزنم و بیام اصفهان و ممکنه هم با انتقالیم موافقت بشه. ۱. خواستم ببینم به نظر شما در این رشته فلسفه تعلیم و تربیت چگونه رفتار کنم و دنبال چه چیزی باشم؟ ۲. به نظر شما چه موضوع و زمینه ای رو برای رساله دکتری انتخاب کنم که ان شاءالله بتون مفید باشه؟ ۳. به نظر شما انتقالی بزنم و بیام اصفهان تا از محضر شما هم استفاده کنم؟ بیش از پیش به دعا نیاز دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد: بسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور در شیراز را به فال نیک بگیرید، فضای مجازی که مکان‌ها را در هم نوردیده. ۲. به هر حال باید با حضور در فلسفه‌ی اسلامی و سپس با تأمّل در فلسفه‌ی غرب، به مرور به روایات رجوع کنید و بحث تعلیم و تربیت را در آن بستر دنبال کنید. ۳. موضوع رساله‌ی دکتری در دل آن مطالعات، إن‌شاءالله به ظهور می‌آید. موفق باشید

28786

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی خسته نباشید: استاد بنده در رابطه با کلیپ تک خوانی خانم لبنانی سوالی داشتم. بنده با نظر فقهی امام خامنه ای مشکلی ندارم و با جان و دل قبول می کنم. سوال من در رابطه با پخش و ترویج کلیپ های پر شده از تک خوانی دختران و زنان هست که این ترویج آیا اشکالی دارد یا خیر؟! اگر خیر. این شبهه برای بنده ایجاد می شود که مسئله ای مانند کار زنان در بیرون از خانه از نظر فقهی هیچ ایرادی ندارد ولی با رواج پیدا کردن این مسئله چقدر زندگی ها دچار تزلزل و فروپاشی خواهد شد و زنان از وظایف مادریشان چقدر کم شده است و... و یا حتی مسئله صیغه که از نظر فقهی هیچ اشکالی ندارد و حلال مستحب هم است اما در جامعه کنونی رواج همچین مواردی بیشتر باعث تضعیف دین و یا تزلزل در خانواده ها خواهد شد. حال سوال بنده این است که با رواج تک خوانی زنان در رسانه ها چقدر هستند زنانی که کلیپ پر کنند و فضای رسانه ها پر شود از تک خوانی زنان و دختران مذهبی و غیر مذهبی و این اشکالی ندارد و مشکلی ایجاد نمی کند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده تا آن‌جا که ممکن است خانم‌ها باید از این میدان‌ها فاصله بگیرند زیرا شأن آن‌ها چیز دیگری است و عملاً ورود به این میدان‌ها، عالَم روحانی آن‌ها را تقلیل می‌دهد. ولی بحث آن خانم مسیحی در این رابطه مطرح شد که ببینیم عظمت حضور انقلاب تا کجاها می‌تواند باشد که یک خانم خواننده‌ی مسیحی را که در ساحت دیگری خود را تعریف کرده، تحت تأثیر قرار دهد. موفق باشید

28680
متن پرسش
سلام علیکم: یک سوالی از خدمتتون خواستم بپرسم که به تاثیر عملکرد حکومت و زمامداری به دیانت و هویت دینی در جامعه برمیگرده. آیا وضعیت کنونی اجتماعی ایران ویژه در قشر جوان، وضعیت دین گریزی و دین زدگی است و انقلاب اسلامی که داعیه دار احیای هویت دینی بوده و هست، با ایراداتی که بوجود آورده مردم را دین زده و دین گریز ساخته است؟ یعنی حکومت دینی با ساختارهای غلطی که دارد یا مدعی اش بوده و به آن نرسیده، مردم را از تفکر دینی دور نگهداشته و رویگردان کرده است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید با نظر به سنتی که بیش از آن که ظاهر باشد، در غیاب است؛ بررسی کرد. به هیچ وجه کارنامه ی خوبی نداشته ایم ولی همچنانکه در بیانیه ی گام دوم مطرح شده، در کلیت حضور تاریخی مان به لطف الهی کارنامه ی درخشانی در جمهوری اسلامی به میان آمده. آری! جوانان ما امروز با زبان دین گریزی یک اعتراض بزرگ دارند که چرا وقتی دل به ما سپردند ملکوت را به آنها عرضه نکردیم که جایگزین فضای مجازی باشد؟! به آینده ی این جوانان از این جهت امیدوارم که انقلاب اسلامی در ذات خود رو به سوی ظهور هرچه بیشتر ملکوت دارد و آنجا است که یک شبه بسیاری از آنچه باید تغییر کند، تغییر می کند. عمده اصرار ما در به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی است که بر قلب مبارک حضرت روح الله اشراق شد و بر قلب نایب او منعکس گشت و از زبان مقام معظم رهبری، ما ناظر به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی هستیم. موفق باشید

28527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از اینکه لطف می‌فرمایید به سوالات پاسخ می‌دهید: دخترم ۱۷سالشه و بعضی وقتها عروسک بچه گی‌هاش رو توی اتاقش میذاره برای تزئین. این اشکال داره چون توی یک صوت از سوره شوری فرمودین در مورد اینکه باید به این عروسک‌ها در قیامت جون بدهند. برای اطلاعات بیشتر منبع مطالعه معرفی بفرمایین. لطفا پاسخ رو توی کانال بفرستین ایمیل خراب است. در پناه حق باریتعالی باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی «مجسمه یا تندیس» که روی سایت هست این مباحث به میان آمده است. ولی بعضی از علما از جمله رهبر معظم انقلاب، عروسک را مصداق مجسمه نمی‌دانند. موفق باشید

نمایش چاپی