باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روایاتی در همین رابطه که میفرمایید داریم. عمده آن است که در افق شخصیت انسانهای معصوم در دلِ دعا، به خداوند رجوع شود تا بهترین شکل رجوع صورت گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدللّه با توصیههای رهبر معظم انقلاب میتوانیم در تعادل سیاسی قرار گیریم. ما به آقای احمدینژادی رأی دادیم که احمدینژاد بعدی نبودند، پس چرا پشیمان باشیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین احوالات، خود به خود در راستای تربیت انسانی از انسانها، روحانیت خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیهی ۵۳ سوره زمر فکر کنید که خداوند به پیامبر خود میفرماید به بندههای من یعنی به همانهایی که خود را از تعادل و انسجام و یگانگیِ شخصیت محروم کردهاند به آنها بگو برای جبران آن کوتاهیها راهشان بسته نیست، «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم» ای بندههای من که در مورد خود تندروی کردهاید و از مرز بندگی خدا خارج شدهاید! از رحمت خدا مایوس نگردید. به تعبیر «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» نظر بفرمایید تا روشن شود چه اندازه خداوند متوجه نحوه لغزشهای ما میباشد و در همان راستا تذکر میدهد راه جبران بسته نیست. اسرافِ بر جان، یعنی روح و روان و جان خود را از تعادل و یگانگی خارجکردن. یعنی یک بُعدیشدن و در اموری که مهم نیست افراط و تفریط به خرجدادن. گاهی انسان نمیفهمد مشکلش چیست، وقتی خداوند به آن مشکل اشاره میکند تازه میفهمیم دردمان و مشکلمان جهت و ریشهی آن کجاست و چرا کارمان به انتخاب اموری کشیده شده که ربطی به شخصیت اصیل انسانیمان نداشته و عملاً گرفتار نوعی از خودبیگانگی شدهایم، در آن حدّ که نمیدانیم چگونه باید باشیم و چه نوع شخصیتی را در رابطه با خود باید دنبال کنیم؟ احساس میکنیم که نمیدانیم چه هستیم و آن انضباط قلبی را که راحت با آن با خدا بتوانیم ارتباط پیدا کنیم را گم کردهایم. حسرت افرادی را میخوریم که در عالم روحانی خود بهسر میبرند و ما آن کیفیتی را که به کمک آن بتوانیم ماورای زمان، با روح تاریخی که اولیای الهی در آن زندگی میکردند، زندگی کنیم از دست دادهایم.
خداوند دقیقاً در آیهی فوق به چنین انسانی پیغام میفرستد که ای پیامبر به همانهایی که در به کارگیری خود جانب افراط را طی کردند بگو راه بسته نیست و میتوانید به همان نقطهی کمالی که در طلب آن بودید برسید. مگر تحت تأثیر دامهای دنیای مدرن زندگیت را خراب نکردهای و انضباطی را که باید در بندگی داشته باشی از دست ندادهای؟ از رحمت الهی مأیوس نباش. باز هم آن حالات روحانی رزمندگان، باز مناجاتهای شبانهی دلسوختگان. باز ایثار و محبت همهی آنها در سعهی رحمت الهی، در پیش است. چرا یأس؟
آنچه مانع میشود تا به راحتی وارد این نجوا و نیایش با خدا شویم این تصور است که میدانیم نسبت به جان و نفس خود اسراف کردهایم و از تعادل لازم خارج شدهایم، پس امکان برگشت نیست و خداوند درست بر روی همین نکته دست گذاشته است و میفرماید ای پیامبر به بندگان من بگو، ای بندههای من، «يا عِبادِي». خداوند خطاب به همان گنهکاران میفرماید: ای بندگان من. آن وقت من و شما بگوییم چون ما گرفتار انواع افراط و تفریطها شدهایم، ما را به بندگی قبول ندارد. میفرماید با همان شما هستم که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» با همین خود شما حرف دارم که نتوانستید در مسیر صحیح جلو بروید. ای پیامبر به بندههای من که رعایت بندگی را آنطور که شایسته است نکردند بگو از رحمت خدا مأیوس نشوید. انسان در تصور اولیه پیش خود میگوید مگر میشود خداوند متعال منِ گنهکار را جزء بندههای خود به حساب آورد؟ ولی خدا درست با قبول اینکه آن افراد در مسیر انحراف قدم گذاشتهاند به معنای «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»، آنها را بندههای خود مینامد، تا راهی بس گشوده و حیات بخشی را در مقابل آنها بگشاید، تا راه ارتباط با خدا را که دوستداشتنیترین دوستداشتنیهاست، به ما نشان دهد و از روزمرّگیها و یأسهای بیجا رهایمان سازد. ای پیامبر به همین افراد بگو با حضور در رعایت دستورات ساده الهی، حق مأیوسشدن ندارید. «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» از رحمت خدا مأیوس نباشید، در حالیکه راه رجوع به رحمت الهی بهراحتی در مقابل شما گشوده است.
در ادامه نکتهای فوقالعاده امیدبخشی را با ما درمیان میگذارد که با نظر به آن میتوانیم امیدوار راهی باشیم که خداوند آماده است در آن راه، همهی حجابهای بین ما و خود را رفع کند. لذا میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» خداوند همهی گناهان را میبخشد. آری! درست دیدید، همهی گناهان را، همهی آن کوتاهیهایی که موجب آشفتگی شخصیت ما گشته و نمیتوانیم خود را در گسترهی ارتباط با خدا بیابیم. این همان برآوردهشدن آرزوی یگانگی با حضرت حق است تا در افق حضور حق در عالم، در عالم حاضر شویم و احساس ما، احساس حضور حق در عالم باشد و نه احساس حضور در محدودهی تنگ و تاریک خودمان. احساس حضور در بیکرانهی عالم وجود. در این قسمت از آیهی مذکور نهتنها جایی برای ناامیدی به جهت افراط و تفریطها نمیگذارد، بلکه امیدی بسیار عمیق را در مقابل بندهی گنهکارش میگذارد، در مقابل همان بندگانی که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»، امیدی که همهی بهشتها در مقابل انسانها گشوده میشود و میتوانند بدون هرگونه حجابی با حضرت محبوب مأنوس شوند و شب هجران را به کمک پروانهی امید به صبحگاهان وصل بدل کنند. امیدی که قبل از آن، تصور این را هم نمیکرد که بتواند با آنهمه کوتاهی، در آیندهای دیگر خود را درک کند که آیندهی رفاهزده و اشرافیِ همکلاسیهای گذشتهاش نیست که حسرت زندگی آنها را میخورد.
با شمایی که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» دارد آن موضوع را درمیان میگذارد که «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» پس مواظب باشید به این وعدهی الهی جفا نکنید و تصور نمایید برای ورود به عالم عرفا شأنیت دیگری نیاز است. به گفتهی جناب جامی:
غرّه مشو، که مرکب مردان مرد را در تنگنای بادیه، پِیها بریدهاند
نومید هم مباش، که رندان جرعه نوش ناگه ز یک ترانه به منزل رسیدهاند
آیهی مذکور از همین زاویه با ما سخن میگوید. یعنی حال که میخواهی از زندگیِ اهل دنیا فاصله بگیری و وارد جهان گستردهی معنویت شوی؛ نگاه نکن به عرفای بزرگ و ریاضتهای آنها و بگو مرا در آن وادیها راهی نیست، بلکه بدان اگر رند جرعه نوش شدی و با آزادی تمام بنای اُنس با پروردگار خود را از طریق همین مناجاتها شروع کردید، با یک کرشمه خود را در منزل انس با پروردگارتان مییابید. با دقت در آیهی فوق جای دوست داشتن و عشق ورزیدن به خداوند در میان است و نه جای محاکمهکردن خود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به جهان بزرگتری که در این تاریخ در مقابل ما گشوده شده است، فکر کرد. نگرانیِ بیجایی نیست، زیرا در جهانِ تنهایی و خلوت، طوفانهای مهیبی به سراغ انسان نمیآید، ولی راهکار اصلی، فرار از این حضور جهانی نیست. باید آماده شد که در عین حضور در این جهان، آتشِ نمرودیِ آن را با توحید ابراهیمی «علیهالسلام» به گلستان تبدیل کنیم. جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» متذکر وجهی از این امر میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کمی به سؤالتان و به جواب ما نظری بیندازید. ببینید چگونه فرصت ما را نسبت به جوابدادن به سایر سؤالها محدود میفرمایید. مطالب پایین چه چیز بوده است که در سؤالتان مرقوم نفرمودهاید؟! موفق باشید
سلام استاد: نظرتان در مورد مطلب پایین چیست؟ نگاهی عوامانه و ایستا!
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام مطالب؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتهی شهید مطهری «رحمتاللّهعلیه» عدم، مفهومی است که ذهن نسبت به وجود میسازد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در مخلوقات خدا است که هیچگدام در ذات خود بد نیستند مثل سیل که آبِ زیاد است و نسبت به خانههای سرِ راهش، شرّ است. و البته بحث اعتباریات مثل آنکه خداوند اعتبار کرده است که مثلاً ربا و زنا حرام باشد؛ موضوعش متفاوت است. در این مورد کتاب «عدل الهی» از شهید مطهری و یا جزوهی «معارف ۱» که بر روی سایت هست، مفصلتر بحث را دنبال کرده است. ۲. در این مورد فقها هستند که باید نظر بدهند و نظر دادهاند. خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکدام از این دو بزرگوار در زمرهی اخباریون نیستند حتی مرحوم مجلسی بعضا از سخنان ملاصدرا برای شرح خود در روایات استفاده میکند. این بقیه هستند که سعی دارند از طریق مثلا بحارالانوار جایگاه تعقل و تدبر در روایات را محدود کنند. میتوانید در این مورد به این سایت مراجعه فرمایید: https://article.tebyan.net/44684/%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84%DB%8C- موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه میفرمایید یک طرفِ قضیه است و کاملاً درست است و ما نسبت به دفع ظلم و دفع فقر از مردم وظیفههایی داریم. ولی یک طرفِ قضیه هم مربوط به خود انسانها است که خودشان به جهت آرزوهای دنیایی و ترک صلهی رحم و یا تکبر، رزق خود را تنگ و سخت میکنند. در این مورد نیز نیاز است که با هرچه بیشتر رجوع به دستورات پروردگار رزق خود را سالم و صحیح کند. در آرشیو سوالات در مورد رزق، عرایضی در این رابطهها شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با همین فرض است. ولی با اینهمه نباید نسبت به میل و هوس خانواده عمل کرد، بلکه بر اساس خواستههای معقولِ آنها باید عمل نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته مصاحبهی خوبی نبود از هیچکدام از طرفین روحیهی گفتگو برای نزدیکشدن به حقیقت دیده نمیشد. هرکدام وجهی را ظاهر و وجهی را پنهان میکردند. به امید روزی که جریانهای فکری ما به بلوغی برسند که تنها بر تفکر، متعهد باشند و نه بر جبهه و جناح. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیر الهی، مأوایِ ماست. اگر تقدیر الهی را پذیرفتیم، عملاً خود را در مأوایی که همان آغوش حضرت حق است، احساس میکنیم وگرنه «نِی به هند است ایمن و نِی در یمن / آنکه خصم اوست نفسِ خویشتن». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. کلا اظهار عقائدی که در حالات عصبانیت و گرفتاریها انجام میشود اثر حقوقی و شرعی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:خیر تکبر نیست . نام این حالت را نفحات الهی یا واردات قلبی می گویند. موفق باشید.
بسمه تعالی. سلامعلیکم: ضمن عرض تسلیت ایمان و درخواست دعا. جهان آخرالزمانی، جهانی ماوراء ظاهر با نظر به حرکت جوهری ملّای صدرا (ره) و نگاه به تاریخ و حضور زیر بیرق «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»؛ آیا میشود نیافت که جمهوری اسلامی تمام اسلام است و تمام وظایف مورد نیاز آن همچون صوم و صلاة اظهار عبودیت در محظر کبریایی حق تعالی است؟ تاریخی که با حضرت آدم علیه السلام شروع میشود و با شریعتی که بدست وی گشوده می گردد، نشان می دهد که تنها با چند فعل محدود میتوان در روح ایمانی حاضر گشت و نیز به فراخور محدود بودن افعال، روح ایمانی محدودی_در نسبت با ایمان آخرالزمانی_ نیز حضور دارد؛ هر چند که انسان های دوران خود را سیراب میکند و شریعت محمدی صلی الله علیه و آله با ظرفیتی که به ظهور رساند، دیگر محدود در افعال نگشت و روح ایمانی بسی گشوده را روبروی جان تشنه انسان های دوران خود گذارد. و بعد از آنکه روح الله زمانه (رضوان الله تعالی علیه) ندای تکفیر استکبار را سر برآورد، چه اندازه زیبا خامنه ای عزیز ایمان گشوده شده را بیان میکند؛ همْکِ گُفت: دختران ضعيف الحجاب بچه های خودمانند، دختران خودمانند. و هَمْكِ گُفت: آن دانشجویان دین نشناسی که در امریکا در مقابل ظلم می ایستند، طرف درست تاریخ ایستاده اند. ظلمی که هر انسانی به طبیعت انسانی اش گریز از او را میجوید و نه امری که دین اعتبار کرده باشد. و اینجاست که چنان تمام موجودات فریاد حق سر میدهند که مرز بی ایمانی در ایمان شکسته شده و دیگر دینداری و سلوک منحصر به اعمالی که دین صریحا بدان ها اشاره شده، نمی شود؛ چه اینکه اگر معصوم و یا عالم متعمقی وجود داشت امروز شریعت در تک تک افعال انسانی را نشان میداد و چه بسا که انسان های بظاهر فرسنگ ها دور افتاده از ظواهر دینی را مؤمن میخواند! و آن عالم متعمق و آن معصوم زمانه همان خامنه ای عزیز است که دین را در تمام شئون اجتماعی بیان میدارد؛ چه اینکه کارگر و معلم و قاضی و... را مورد خطاب فعل قدسی میگرداند. و این یعنی ایمان دیگر در شکل ظاهر نمیگنجد. و این یعنی نظر به انسانیت انسان ها. و این یعنی رفتن به سمت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ در راستای یک رنگ شدن انسان ها، رنگی بدور از ذره ای ظلمت. و اینست وظیفه ی ما: اخلاق در راستای انسانیت و نه ظاهر...
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نظر به انسانیت انسانها، زمینۀ به میانآمدنِ حقیقت ایمان را فراهم میکند و در دل این ایمان، آری! شریعت نیز به میان میآید و در این رابطه عرایضی در شرح شمارۀ ۲ جلسۀ «کربلا و نظر به نهاییترین حضور» https://eitaa.com/matalebevijeh/19788 شده که خوب است سری به آن بحث بزنید. موفق باشید
سلام: ۱. چگونه زمان می گذرد اما هستی ثابت است؟ ۲. گذر زمان چگونه هستی را دستخوش تغییر نمی کند؟ ۳. اگر هستی اصالت دارد هستی بی زمان باشد بی زمانی اصیل است پس زمان امری موهوم است ولی زمان را درک می کنیم آیا ادراک نیز موهوم است اگر آری ما با این ادراک ، ادراک می کنیم که هستی بی زمان است آیا با فرو ریختن بنای ادراک این گزاره نیز فرو می ریزد اگر آری آیا اصالت به زمانمندی باز می گردد؟ اگر آری ادراک اینکه بی زمانی نیز هست بی اعتبارست؟ و درین فرض باز ادراک فرو نمی ریزد و بی زمانی هستی اثبات نمی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: همین که انسان زمان را درک میکند حاکی از آن است که ذات انسان که همان نفس ناطقه میباشد، مجرد و فوق زمان است. ثانیاً: زمان، حاصلِ حرکت است مثل آنکه با حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید، روز و سال بهوجود میآید. ثالثاً: همچنانکه جناب صدرالمتألهین در «حرکت جوهری» روشن فرمودند چون ذات عالم ماده عین حرکت است، زمان، مخصوصِ عالم ماده میباشد و هستی در ذات خود آزاد از حرکت میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خواب، حجّت نیست. ۲. ما بیشتر مأمور به ندبّر در قرآن و روایات و از جمله روایت جلیلالقدری مثل زیارت عاشورا هستیم. آری! ما از طریق خواندن این زیارت، قصه عزاداری خود را نسبت به ظلمی که به امامی معصوم و اصحاب گرانقدرشان شد؛ تکرار میکنیم ولی نباید طوری با آن زیارت برخورد شود که جنبه تدبّر در آن زیارت و یا عزاداری مذکور مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است بخصوص اگر مشخصاً معلوم باشد که خانوادهای نیاز به کپسول اکسیژن دارند؛ رفع نیاز آنها نسبت به اموری مثل قربانیکردن ترجیح دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انقلاب اسلامی ناکام نیست، ولی ناتمام است. به نقصها انتقاد داریم تا از آنها بگذریم و به اهدافِ مقدسی که زمین ما را به آسمان معنویت متصل میکند، برسیم. شهدا را گُم نمیکنیم، سخنان نایب الامام در روز بعثت راهگشا بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن شعر، بیشتر قصد شاعر تذکر به پشتِ کاری بوده است که انسانها باید داشته باشند و البته شعر مذکور، مبتنی بر علوم گذشته است در نحوهی ایجاد بلور «لعل و یاقوت». ولی امروزه شرایط بلورشدنِ کانیها را امر دیگری میدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا ما را عهدی هست؟! عهدی که بتوان آن را عهد دانست؟! در نسبت با آن عهد در کجا هستیم؟! بیگانه با آن؟ و یا بر سرِ پیمان با آن همچنان حاضریم؟ در آقای عبدالکریمی هرچند دوست دارند همه را دوست داشته باشند، ولی معلوم نیست چرا و بر اساس چه عهدی؟!! آیا صِرف ایرانیبودن برای این دوستداشتن کافی است؟ آقای شهرستانی ماندهاند چکار کنند، باید در مورد ایشان عجله نکرد. آقای وطنفداء نسبت به عهد خود سرزنده است و آرامآرام به پهندشتهای وسیعی که آقای شهرستانی بنا داشتند برسند، و هنوز نرسیدهاند؛ میرسد. آیا ما را عهدی هست؟! نسبت به آن عهد، کجا هستیم تا بقیه را به جرم آنکه بر آن عهد وفاداریم، اتّهام یهودیگری نزنیم. عجبا! اگر بر عهد اصیلی اصرار شود و در مسیر سنت انبیاء کوتاهی نکنیم، ما در تعصب یهودیگری هستیم؟ و خود را امت برگزیده پنداشتهایم؟ در حالیکه آموزههای دینی آنچنان آغوش ما را گشوده کرده است که صد لعن و نفرین بر داعشیگری میفرستیم، اما از ترسِ یهودیگری، از عهدِ خود پای بیرون نمینهیم. آری! همه را باید دوست داشت، اما این را هم در بستر عهد دینی شکل میدهیم تا نسبت به عهد خود بیگانه نباشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید خود را وارد این امور نکنید. از طریق فهم سنتهای الهی، امکان حضور در آینده را میتوان فهم کرد. ۲. آری! خطر ورود شیطان هست. پیشنهاد مطالعهی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست؛ داده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای شما در بسط و گسترشِ شما میباشد و یکی از راههای بسطِ وجودیِ انسان، فرزندآوری است. البته در کنار توکل به خدا، تا خداوند ما را تنها نگذارد. موفق باشید
