سلام استاد عزیز: یک کتابی هست اگر دیده باشید تحت عنوان شنود، مثل کتاب سه دقیقه در قیامت، که شرح تجربه نزدیک به مرگ یکی از کارکنان یکی از از نهادهای امنیتی کشور است، ایشون قبلا شرح حالشون در کتاب شنود چاپ شده منتهی با حاج آقا مصطفی امینی خواه مصاحبه ای دارند طی چند جلسه، و گفتن درکتاب شنود ۶۹ صفحه حدودا از ماوقع حذف شده، و حالا ایشون ضرورت دیدن اینها رو توضیح بدهند، طبق گفته خوشون سرگذشتتشون رو برای آقای عباس موزون مجری زندگی پس از زندگی هم تعریف کردند ولیکن چون خودشون در نهاد های امینی هستن اجازه ندارند در تلویزیون حضور پیدا کنند. حالا به صورت صوتی در کانال آقای امینی خواه، در ایتا صحبتهایشان هست، من فایلها رو فرستادم برای آقای نظری، که شما هم اگر فرصت کردید گوش بدید. خیلی مسائل خاصی رو دیده مثلا نقش پررنگ شیاطین در ایران، به نسبت سایر نقاط دنیا، چون ایران کشور اهل بیتی است. شیاطین جنی رو می بینه که بسیار بسیار زیاد صنایع نظامی ج.ا.ایران رو زیر نظر دارند، وسوسه میکنن جاسوسی می کنن. و چقدر به شیاطین انسی که دشمنان انقلابند کمک می کنن. مخصوصا اگر یک مقداری خلوص نیت نباشه در این بخشهای استراتژیک شیاطین نفوذ میکنند. یاد جملات رهبری می افتم که فرمودند شیاطینی از جن و انس شبکه تشکیل دادند و...و اشاره به دشمنان جنی کردندhttps://www.bbc.com/persian/iran-52005384.amp استاد جان ای کاش شما زحمت بکشید این فایلها رو که برای آقای نظری فرستادم رو گوش بدهید و نظرتون رو بفرمایید. خدا بر توفیقاتتون بیفزاید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال جنابعالی برای جناب آقای نظری ارسال شد ایشان در جریان نبودند. بهتر است به طور واضحتر موضوع را با ایشان در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی ویروس کرونا به سراغمان آمد و ما را در بر گرفت، آنهم همچون طوفانی، آیا بنا نیست که ما معنای حضور تقدیری اینچنین را در عالَم تجربه کنیم؟ آیا میتوانیم در عین حال در دل آن طوفان در عین بالا و پایین رفتن همچنان پا برجا باشیم و به عنوان تقدیری که پیش آمده به آن فکر کنیم؟
گویا در تاریخِ آخرالزمانی که انسانها با درک چگونگی خود با طوفانهای غیر قابل تصوری روبهرو میشوند باید برای نحوه حضور در آنچنان تاریخی و طوفانی، هراس به خود راه ندهند. ما برای درک چنین تقدیری باید به درک حضور بیکرانه خود و تعالیِ خلاّقانهای که در پیش است، فکر کنیم. آیا میتوانیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنانکه در بحث «انسان آینده و هویت اربعینیِ او» عرض شد در حرکت اربعینی در عین «در حضور بودن» به سوی او بودن در میان است و این همان احساس حضور در قبضه احدی است که صمد میباشد. ۲. مرحله حق الیقینی، سفر آخر است که همان «من الحق إلی الحق فی الخلق» است. ۳. حرف خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است سری به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه هم موضوع را بالا و پایین بیندازیم، در هر حال به این نتیجه میرسیم که رزق ما که خانه و همسر هم جزو آن هست، در اختیار خداوند است. البته در بعضی موارد عدهای رزق جوانان را میقاپند که إنشاءالله در دلِ نظام توحیدی انقلاب اسلامی این قاپیدنها سر به سلامت نمیبرد که گمان شود همچون نظام سرمایهداری 90 در صد مردم جیرهخوار 10 در صد از والاستیریتها باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه یک جمله را منهای متن مربوطه نباید مدّ نظر قرار داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که آن استاد بزرگوار «رحمتاللهعلیه» در کتاب خوب «تعلیم و تربیت» شان میفرمایند همهی این امور «مافیالشرایط»اند تا اگر کسی خواست انسان خوبی شود، راحتتر بتواند به نتیجه برسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نسبت آقای دکتر داوری با آوینی بر اساس رابطهی فکری و فرهنگی خاصی که داشتند، فرق بکند با شخصیت شهید حاج قاسم. و از این جهت نباید چنین انتظاری از ایشان داشت و مسلّم آقای دکتر داوری آن احساسی که همهی مردم نسبت به حاج قاسم دارند را، خواهند داشت. ولی این غیر از آن نسبت خاصی است که با شهید آوینی داشتند. و در نامهای که اخیراً برای همسر شهید آوینی نوشتند، این نکته به خوبی روشن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اندازهی مرگ و زندگی را خداوند است که تعیین میفرماید و لذا فرمود: «نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ» (واقعه/۶۰) مائیم که اندازههای مرگ را تقدیر میکنیم و هرگز عاملی و امری نمیتواند آن را جلو و عقب بیندازد. زیرا خداوند میداند هرکس در چه فرصتی میتواند به آنچه باید برسد، برسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی با اتحاد ارادهی خود از طریق نفیِ خود، با ارادهی خداوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته نظر رفقایی مانند جنابعالی محترم و دلسوزانه است و نباید نسبت به آن بیتفاوت بود. ولی در عین حال حتما اطلاع دارید که در همین رابطه در اوایل انقلاب که فیلمهای خارجی از طریق تلویزیون پخش میشد از حضرت امام استفتاء شد و امام فرمودند بلا اشکال است مشروط بر آنکه با لذت نگاه نشود. عرض شد بعضاً ممکن است با لذت نگاه شود، فرمودند به عهدهی خود فرد است که خودش مواظب باشد. در ضمن بنده در زیر آن کلیپ اینطور نوشتم:
«اگر جهان استکباری توانست ظاهر زنانمان را به شکل خود در آورد ولی قلبهای شان را هرگز، و این است که خبر از آیندهای می دهد که ظاهرها هم بیش از پیش با خِرد بومی و فرهنگ خودی به ظهور می آید.» با این حال مطمئن نیستم که کدام کار ترجیح دارد، بهتر است موضوع با بقیهی کاربران نیز در میان گذاشته شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید با نظر به سنتی که بیش از آن که ظاهر باشد، در غیاب است؛ بررسی کرد. به هیچ وجه کارنامه ی خوبی نداشته ایم ولی همچنانکه در بیانیه ی گام دوم مطرح شده، در کلیت حضور تاریخی مان به لطف الهی کارنامه ی درخشانی در جمهوری اسلامی به میان آمده. آری! جوانان ما امروز با زبان دین گریزی یک اعتراض بزرگ دارند که چرا وقتی دل به ما سپردند ملکوت را به آنها عرضه نکردیم که جایگزین فضای مجازی باشد؟! به آینده ی این جوانان از این جهت امیدوارم که انقلاب اسلامی در ذات خود رو به سوی ظهور هرچه بیشتر ملکوت دارد و آنجا است که یک شبه بسیاری از آنچه باید تغییر کند، تغییر می کند. عمده اصرار ما در به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی است که بر قلب مبارک حضرت روح الله اشراق شد و بر قلب نایب او منعکس گشت و از زبان مقام معظم رهبری، ما ناظر به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در مسیر عبادات هر اندازه معارف توحیدی ما عمیقتر باشد، به همان اندازه نتایج اعمال عبادی بیشتر خواهد بود. پیشنهاد میشود با سیر مطالعاتی موجود در سایت کار را جلو ببرید. انشاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیهی ۵۳ سوره زمر فکر کنید که خداوند به پیامبر خود میفرماید به بندههای من یعنی به همانهایی که خود را از تعادل و انسجام و یگانگیِ شخصیت محروم کردهاند به آنها بگو برای جبران آن کوتاهیها راهشان بسته نیست، «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم» ای بندههای من که در مورد خود تندروی کردهاید و از مرز بندگی خدا خارج شدهاید! از رحمت خدا مایوس نگردید. به تعبیر «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» نظر بفرمایید تا روشن شود چه اندازه خداوند متوجه نحوه لغزشهای ما میباشد و در همان راستا تذکر میدهد راه جبران بسته نیست. اسرافِ بر جان، یعنی روح و روان و جان خود را از تعادل و یگانگی خارجکردن. یعنی یک بُعدیشدن و در اموری که مهم نیست افراط و تفریط به خرجدادن. گاهی انسان نمیفهمد مشکلش چیست، وقتی خداوند به آن مشکل اشاره میکند تازه میفهمیم دردمان و مشکلمان جهت و ریشهی آن کجاست و چرا کارمان به انتخاب اموری کشیده شده که ربطی به شخصیت اصیل انسانیمان نداشته و عملاً گرفتار نوعی از خودبیگانگی شدهایم، در آن حدّ که نمیدانیم چگونه باید باشیم و چه نوع شخصیتی را در رابطه با خود باید دنبال کنیم؟ احساس میکنیم که نمیدانیم چه هستیم و آن انضباط قلبی را که راحت با آن با خدا بتوانیم ارتباط پیدا کنیم را گم کردهایم. حسرت افرادی را میخوریم که در عالم روحانی خود بهسر میبرند و ما آن کیفیتی را که به کمک آن بتوانیم ماورای زمان، با روح تاریخی که اولیای الهی در آن زندگی میکردند، زندگی کنیم از دست دادهایم.
خداوند دقیقاً در آیهی فوق به چنین انسانی پیغام میفرستد که ای پیامبر به همانهایی که در به کارگیری خود جانب افراط را طی کردند بگو راه بسته نیست و میتوانید به همان نقطهی کمالی که در طلب آن بودید برسید. مگر تحت تأثیر دامهای دنیای مدرن زندگیت را خراب نکردهای و انضباطی را که باید در بندگی داشته باشی از دست ندادهای؟ از رحمت الهی مأیوس نباش. باز هم آن حالات روحانی رزمندگان، باز مناجاتهای شبانهی دلسوختگان. باز ایثار و محبت همهی آنها در سعهی رحمت الهی، در پیش است. چرا یأس؟
آنچه مانع میشود تا به راحتی وارد این نجوا و نیایش با خدا شویم این تصور است که میدانیم نسبت به جان و نفس خود اسراف کردهایم و از تعادل لازم خارج شدهایم، پس امکان برگشت نیست و خداوند درست بر روی همین نکته دست گذاشته است و میفرماید ای پیامبر به بندگان من بگو، ای بندههای من، «يا عِبادِي». خداوند خطاب به همان گنهکاران میفرماید: ای بندگان من. آن وقت من و شما بگوییم چون ما گرفتار انواع افراط و تفریطها شدهایم، ما را به بندگی قبول ندارد. میفرماید با همان شما هستم که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» با همین خود شما حرف دارم که نتوانستید در مسیر صحیح جلو بروید. ای پیامبر به بندههای من که رعایت بندگی را آنطور که شایسته است نکردند بگو از رحمت خدا مأیوس نشوید. انسان در تصور اولیه پیش خود میگوید مگر میشود خداوند متعال منِ گنهکار را جزء بندههای خود به حساب آورد؟ ولی خدا درست با قبول اینکه آن افراد در مسیر انحراف قدم گذاشتهاند به معنای «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»، آنها را بندههای خود مینامد، تا راهی بس گشوده و حیات بخشی را در مقابل آنها بگشاید، تا راه ارتباط با خدا را که دوستداشتنیترین دوستداشتنیهاست، به ما نشان دهد و از روزمرّگیها و یأسهای بیجا رهایمان سازد. ای پیامبر به همین افراد بگو با حضور در رعایت دستورات ساده الهی، حق مأیوسشدن ندارید. «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» از رحمت خدا مأیوس نباشید، در حالیکه راه رجوع به رحمت الهی بهراحتی در مقابل شما گشوده است.
در ادامه نکتهای فوقالعاده امیدبخشی را با ما درمیان میگذارد که با نظر به آن میتوانیم امیدوار راهی باشیم که خداوند آماده است در آن راه، همهی حجابهای بین ما و خود را رفع کند. لذا میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» خداوند همهی گناهان را میبخشد. آری! درست دیدید، همهی گناهان را، همهی آن کوتاهیهایی که موجب آشفتگی شخصیت ما گشته و نمیتوانیم خود را در گسترهی ارتباط با خدا بیابیم. این همان برآوردهشدن آرزوی یگانگی با حضرت حق است تا در افق حضور حق در عالم، در عالم حاضر شویم و احساس ما، احساس حضور حق در عالم باشد و نه احساس حضور در محدودهی تنگ و تاریک خودمان. احساس حضور در بیکرانهی عالم وجود. در این قسمت از آیهی مذکور نهتنها جایی برای ناامیدی به جهت افراط و تفریطها نمیگذارد، بلکه امیدی بسیار عمیق را در مقابل بندهی گنهکارش میگذارد، در مقابل همان بندگانی که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ»، امیدی که همهی بهشتها در مقابل انسانها گشوده میشود و میتوانند بدون هرگونه حجابی با حضرت محبوب مأنوس شوند و شب هجران را به کمک پروانهی امید به صبحگاهان وصل بدل کنند. امیدی که قبل از آن، تصور این را هم نمیکرد که بتواند با آنهمه کوتاهی، در آیندهای دیگر خود را درک کند که آیندهی رفاهزده و اشرافیِ همکلاسیهای گذشتهاش نیست که حسرت زندگی آنها را میخورد.
با شمایی که «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» دارد آن موضوع را درمیان میگذارد که «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» پس مواظب باشید به این وعدهی الهی جفا نکنید و تصور نمایید برای ورود به عالم عرفا شأنیت دیگری نیاز است. به گفتهی جناب جامی:
غرّه مشو، که مرکب مردان مرد را در تنگنای بادیه، پِیها بریدهاند
نومید هم مباش، که رندان جرعه نوش ناگه ز یک ترانه به منزل رسیدهاند
آیهی مذکور از همین زاویه با ما سخن میگوید. یعنی حال که میخواهی از زندگیِ اهل دنیا فاصله بگیری و وارد جهان گستردهی معنویت شوی؛ نگاه نکن به عرفای بزرگ و ریاضتهای آنها و بگو مرا در آن وادیها راهی نیست، بلکه بدان اگر رند جرعه نوش شدی و با آزادی تمام بنای اُنس با پروردگار خود را از طریق همین مناجاتها شروع کردید، با یک کرشمه خود را در منزل انس با پروردگارتان مییابید. با دقت در آیهی فوق جای دوست داشتن و عشق ورزیدن به خداوند در میان است و نه جای محاکمهکردن خود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرالمتألّهین نیز در جایی همین نکته را میفرمایند که تا آنجا که ممکن بوده سعی کردهاند سخن عرفا را در قالب برهان اظهار کنند با این توجه که عمق عرفان، موجب فهمِ بهتر فرهنگ اهلالبیت میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین انسان نادانی که نتوانسته است عظمتهای همهجانبهی اسلام را بفهمد، مسلّم خود را فریب میدهد که میگوید مسیحیت متوجهی رشد اخلاقی میگردد. مسلّم مسیحیت را هم نخواهد فهمید. میخواهد هوس خود را دنبال کند. شدیداً باید نادانیِ اینچنین افراد را به رخشان کشید. البته یک مسیحی که نمیداند عظمت اسلام تا چه اندازه است، حکمش فرق میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به معرفت نفس نظر شود از آن جهت که راهِ شناخت ربّ است به صورت حضوری، و حقیقت همان حضرت حق است در جلوات مختلف اسماء، که عرفان متذکر آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا سری به متنی که تحت عنوان «دعا در آغوش خدا» در کانال مطالب ویژه است، بزنید به آدرس https://eitaa.com/hasannazari110 2- از سیر مطالعاتیِ سایت غافل نباشید، إنشاءاللّه کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مفهوم انسان، آری! مفهوم انسان امری است انتزاعی به نعتِ کثرت؛ ولی در همان رابطه، هستیِ انسان، انتزاعی نیست، بلکه مواجهه با بودنِ اوست و «بودن»، کثرتبردار نیست. و همواره از ماهیات است که ذهن، مفهومی را انتزاع میکند. ولی در مواجهه با «وجود» یا «هستی» بحث مواجهه است و نه انتزاع. بحثی در جلسهی اخیر شرح سورهی جاثیه، تحت عنوان «مواجههی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شد، إنشاءاللّه میتواند در این رابطه مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی چنین استعدای خداوند در شما نگذاشته، چرا خود را سرزنش میکنید؟! اولاً: همینکه با منتقدین به ولایت فقیه همراهی نمیکنید، کار ارزشمندی است. ثانیاً: در امور زندگی، مطابق رهنمودهای رهبری عمل کنید تا وظیفهی خود را انجام داده باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به رسول خود میفرماید دیدی که هیچ راهی برای شناخت حق در مقابلت نبود و خداوند راههای هدایت را در مقابلت گشود، پس از این به بعد نیز تنهایت نمیگذاریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حرف درستی است. بیش از آن را باید به کتاب «معاد» رجوع فرمایید ۲. بهتر است اینطور بگوییم که هر بلا و شادی که سراغ انسان میآید، نفس انسان در بهوجودآمدنِ آن نقش دارد. آری! در این حالت این نفس انسان است که بالاخره با هویتهای مختلف با خودش بهسر میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی : علیکم السلام: در این موارد به ما گفتهاند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». حقیقتاً همینطور است، هرچه جلوتر بروید به حقانیت این مسیر بیشتر اطمیان مییابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «تمدنزایی شیعه» عرایضی در این رابطه شده است. آری! آنجایی که سعی شود استعدادهای طبیعت به ظهور آید، تمدنِ اسلامی شکل خواهد گرفت. ولی آنجایی که برای برآوردن هوسها، طبیعت سرکوب میشود و یا بستر ظهور آن منحرف میگردد؛ ما را از ظهور تمدن اسلامی دور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید در همین آتش نمرودی، ابراهیموار وارد شد. فرار از آتش، چاره کار نیست. با رفاقت و تذکرات دوستانه إنشاءالله متوجه میشود که خود را بپاید. موفق باشید