بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: یک کتابی هست اگر دیده باشید تحت عنوان شنود، مثل کتاب سه دقیقه در قیامت، که شرح تجربه نزدیک به مرگ یکی از کارکنان یکی از از نهادهای امنیتی کشور است، ایشون قبلا شرح حالشون در کتاب شنود چاپ شده منتهی با حاج آقا مصطفی امینی خواه مصاحبه ای دارند طی چند جلسه، و گفتن درکتاب شنود ۶۹ صفحه حدودا از ماوقع حذف شده، و حالا ایشون ضرورت دیدن اینها رو توضیح بدهند، طبق گفته خوشون سرگذشتتشون رو برای آقای عباس موزون مجری زندگی پس از زندگی هم تعریف کردند ولیکن چون خودشون در نهاد های امینی هستن اجازه ندارند در تلویزیون حضور پیدا کنند. حالا به صورت صوتی در کانال آقای امینی خواه، در ایتا صحبت‌هایشان هست، من فایلها رو فرستادم برای آقای نظری، که شما هم اگر فرصت کردید گوش بدید. خیلی مسائل خاصی رو دیده مثلا نقش پررنگ شیاطین در ایران، به نسبت سایر نقاط دنیا، چون ایران کشور اهل بیتی است. شیاطین جنی رو می بینه که بسیار بسیار زیاد صنایع نظامی ج.ا.ایران رو زیر نظر دارند، وسوسه میکنن جاسوسی می کنن. و چقدر به شیاطین انسی که دشمنان انقلابند کمک می کنن. مخصوصا اگر یک مقداری خلوص نیت نباشه در این بخش‌های استراتژیک شیاطین نفوذ می‌کنند. یاد جملات رهبری می افتم که فرمودند شیاطینی از جن و انس شبکه تشکیل دادند و...و اشاره به دشمنان جنی کردندhttps://www.bbc.com/persian/iran-52005384.amp استاد جان ای کاش شما زحمت بکشید این فایلها رو که برای آقای نظری فرستادم رو گوش بدهید و نظرتون رو بفرمایید. خدا بر توفیقاتتون بیفزاید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال جنابعالی برای جناب آقای نظری ارسال شد ایشان در جریان نبودند. بهتر است به طور واضح‌تر موضوع را با ایشان در میان بگذارید. موفق باشید

31679
متن پرسش
سلام به استاد گرامی: در جواب یکی از کاربران که موضوع ویروس کرونا را مطرح فرموده بود و آن سختی هایی که در بیماریش برای او پیش آمده بود، جنابعالی در عین انکار نکردن وجود آن ویروس و آن بیماری، موضوع تقدیری بودن آن را به میان کشیدید که به نظر می آید نکته مهمی است از آن جهت که گویا همچنان که فرمودید بنا است بشر این دوران آن را تجربه کند و تاریخی که تاریخ پساکرونا هست مطرح شد. چه اندازه باید در این رابطه فکر کرد؟ آیا توجه به این امر به بیماران گرفتار این ویروس کمکی می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی ویروس کرونا به سراغ‌مان آمد و ما را در بر گرفت، آن‌هم همچون طوفانی، آیا بنا نیست که ما معنای حضور تقدیری این‌چنین را در عالَم تجربه کنیم؟ آیا می‌توانیم در عین حال در دل آن طوفان در عین بالا و پایین رفتن همچنان پا برجا باشیم و به عنوان تقدیری که پیش آمده به آن فکر کنیم؟

گویا در تاریخِ آخرالزمانی که انسان‌ها با درک چگونگی خود با طوفان‌های غیر قابل تصوری روبه‌رو می‌شوند باید برای نحوه حضور در آنچنان تاریخی و طوفانی، هراس به خود راه ندهند. ما برای درک چنین تقدیری باید به درک حضور بیکرانه خود و تعالیِ خلاّقانه‌ای که در پیش است، فکر کنیم. آیا می‌توانیم؟ موفق باشید  

31643

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: مبحثی در مورد خطبه ۱۶۳ نهج البلاغه از شما گوش می کردم که خصوصیات توحید صمدی را توضیح می دادید، اینکه اول دریا دیدن بعد موج دیدن و اینکه حق قبل از عدد است. ۱. این چه ارتباطی به بحث صمد در موضوع اربعین پیدا می کند؟ ۲ . اول دریا دیدن و بعد موج دیدن مربوط با کدام سفر از اسفار اربعه است؟ من الخلق الی الحق / یا من الحق الی الحق؟ ۳. در کتاب مجتهد امین ، در سفر اول، مرحله هفتم سفر اول را فنا و بقا می گوید و مرحله هشتم را توحید..؟ آیا میشه اینطور گفت که ماه محرم، فنا و بقا است که فرد توجه به روح هرچیز کند، نه توجه به جهت ملکی آن؟ و آیا ماه صفر رو میشه توحید گفت (یا همان مرحله هشتم مجتهد امین) که حرکت به سمت توحید صمدی باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که در بحث «انسان آینده و هویت اربعینیِ او» عرض شد در حرکت اربعینی در عین «در حضور بودن» به سوی او بودن در میان است و این همان احساس حضور در قبضه احدی است که صمد می‌باشد. ۲. مرحله حق الیقینی، سفر آخر است که همان «من الحق إلی الحق فی الخلق» است. ۳. حرف خوبی است. موفق باشید

31264

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و احترام خدمت استاد گرانقدر: اگر شخصی را بسته باشند (با طلسم خوردنی) چه راهکاری را پیشنهاد می‌کنید؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است سری به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید

30799
متن پرسش
سلام: فهمیدن علت اینکه یک نفر جوان ۳۰ ساله هنوز اندوخته ای نداره که ازدواج کنه و خونه ای داشته باشه. برام سخته. میگم اگر بهتر درس خونده بود و بیشتر تلاش کرده بود شاید یه رشته پر شغلی قبول می‌شد. یا از اول کسی عاقلانه و هوشمندانه در برنامه ریزی راهنماییش می‌کرد برو دنبال یه شغل تخصصی مثل مکانیکی و درس رو ول کن شاید الان وضعش بهتر بود. چطور راحت میشه بگیم این جوان قسمتش همین فقر و نداری هست؟ ما انسانهای گناهکار معمولی از کجا بفهمیم که مثلا تقدیرمون اینه که پای فرزندمون مشکل داشته باشه؟ (مثال خود استاد در مورد خودشون در سخنرانی) التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه هم موضوع را بالا و پایین بیندازیم، در هر حال به این نتیجه می‌رسیم که رزق ما که خانه و همسر هم جزو آن هست، در اختیار خداوند است. البته در بعضی موارد عده‌ای رزق جوانان را می‌قاپند که إن‌شاءالله در دلِ نظام توحیدی انقلاب اسلامی این قاپیدن‌ها سر به سلامت نمی‌برد که گمان شود همچون نظام سرمایه‌داری 90 در صد مردم جیره‌خوار 10 در صد از وال‌استیریت‌ها باشند. موفق باشید

30105

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز منظور از این جمله حضرت آیت الله حسن زاده چیست که می‌فرماید: اشتباهی بزرگتر از اشتباه متخیل به محسوس نیست. اجرکم عند الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه یک جمله را منهای متن مربوطه نباید مدّ نظر قرار داد. موفق باشید

30102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیت الله حائری شیرازی در کتاب مربی و تربیت به گمراهی پسر نوح اشاره می‌کنند و نتیجه گیری می‌کنند که همانطور که نوح نتوانست پسر خودش را هدایت کند فرعون هم نمی‌توانست مومنی را گمراه کند و هدایت و گمراهی را به جهت گیری درونی انسان می‌دانند. پس این همه تاکید اسلام بر محیط سالم چیست؟ نقش شرایط بیرونی در هدایت و گمراهی انسان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آن استاد بزرگوار «رحمت‌الله‌علیه» در کتاب خوب «تعلیم و تربیت» شان می‌فرمایند همه‌ی این امور «مافی‌الشرایط»اند تا اگر کسی خواست انسان خوبی شود، راحت‌تر بتواند به نتیجه برسد. موفق باشید

30003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ضمن سلام و عرض ادب محضر استاد، در حال مطالعه کتاب عقل و ادب انقلاب اسلامی به همراه شرح آن هستم و چه خوب با فضای کنونی و شهادت حاج قاسم هم همراه شده، اما در جایی از کتاب اشاره به فهم تاریخی استاد داوری کردین که چطور چون شهید آوینی را زلال تاریخ خود یافت در شهادتش بی تابی کرد اما چه شد که نتوانستند شهادت حاج قاسم را در تاریخ کنونی احساس کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نسبت آقای دکتر داوری با آوینی بر اساس رابطه‌ی فکری و فرهنگی خاصی که داشتند، فرق بکند با شخصیت شهید حاج قاسم. و از این جهت نباید چنین انتظاری از ایشان داشت و مسلّم آقای دکتر داوری آن احساسی که همه‌ی مردم نسبت به حاج قاسم دارند را، خواهند داشت. ولی این غیر از آن نسبت خاصی است که با شهید آوینی داشتند. و در نامه‌ای که اخیراً برای همسر شهید آوینی نوشتند، این نکته به خوبی روشن است. موفق باشید

29726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر جناب استاد طاهرزاده: سر اینکه تقریبا عمر آدمی ۷۰ یا ۸۰ سال است و البته بسیاری به همان هم نمی‌رسند چیست؟ اگر بیشتر عمر می‌کردیم امکان عبادت و علم آموزی بیشتر نبود؟ و با توجه به تغییر و تحولی که آدمی در طول حیاتش پیدا می‌کند فرد کافر می‌تواند ادعا کند درست است که در ۸۰ سال ایمان نیاوردم اما اگر عمری هزار ساله داشتم در سال هزارم ممکن بود ایمان بیاورم، چرا خدایا به من عمری طولانی ندادی و می‌بینیم که بنظر می‌رسد محاجه این فرد با حق بسودش تمام می‌شود و حق به سکوتی عمیق فرو می‌رود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اندازه‌ی مرگ و زندگی را خداوند است که تعیین می‌فرماید و لذا فرمود: «نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ» (واقعه/۶۰) مائیم که اندازه‌های مرگ را تقدیر می‌کنیم و هرگز عاملی و امری نمی‌تواند آن را جلو و عقب بیندازد. زیرا خداوند می‌داند هرکس در چه فرصتی می‌تواند به آنچه باید برسد، برسد. موفق باشید

28828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: فایل های تفسیر سوره حمد در مورد الله را گوش کردم. نکات فوق العاده ای داشت. فقط جمله ای است در قران تسنیم «یک کسی که به حقیقت اسم خدا واصل شد با اسم الله کاری می کند، که خداوند با کن انجام می دهد» حقیقت اسم خدا یعنی همان الله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی با اتحاد اراده‌ی خود از طریق نفیِ خود، با اراده‌ی خداوند. موفق باشید

28732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: با توجه به رسالت کانال مطالب ویژه که خودشون گفتند مطالب ناب توحیدی و تاریخی و مطالب روز، این کلیپی که امروز گذاشتن دیگه چه جایگاهی پیدا میکنه؟! یه کلیپ از یک زن نامحرم که میخونه! حالا چیکار داریم چی میخونه. https://www.aparat.com/v/GAb7z دوستان به ما پاسخ دادند: سلام علیکم: ما وظیفه خودمون رو انجام میدیم، و لازم بود کلیپها هم فرستاده بشن. در تیمِ پشتیبانی کانال مطالب ویژه، مطمئن باشید، هم از جهت فکری، و هم از جهت شرعی بررسی های لازم انجام می‌شود و چیزی فرستاده می‌شود. خیالتان راحت باشد و به ما اعتماد کنید.» من با چیزهای دیگه اش کار ندارم نظر شما رو فقط میخوام بدونم پیرامون موضوع. با تشکر و التماس دعا. لطفا در سایت بذارید چون من جایی هستم به ایمیلم دسترس ندارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته نظر رفقایی مانند جنابعالی محترم و دلسوزانه است و نباید نسبت به آن بی‌تفاوت بود. ولی در عین حال حتما اطلاع دارید که در همین رابطه در اوایل انقلاب که فیلم‌های خارجی از طریق تلویزیون پخش می‌شد از حضرت امام استفتاء شد و امام فرمودند بلا اشکال است مشروط بر آن‌که با لذت نگاه نشود. عرض شد بعضاً ممکن است با لذت نگاه شود، فرمودند به عهده‌ی خود فرد است که خودش مواظب باشد. در ضمن بنده در زیر آن کلیپ این‌طور نوشتم:

«اگر جهان استکباری توانست ظاهر زنان‌مان را به شکل خود در آورد ولی قلب‌های شان را هرگز، و این است که خبر از آینده‌ای می دهد که ظاهرها هم بیش از پیش با خِرد بومی و فرهنگ خودی به ظهور می آید.» با این حال مطمئن نیستم که کدام کار ترجیح دارد، بهتر است موضوع با بقیه‌ی کاربران نیز در میان گذاشته شود. موفق باشید

28680
متن پرسش
سلام علیکم: یک سوالی از خدمتتون خواستم بپرسم که به تاثیر عملکرد حکومت و زمامداری به دیانت و هویت دینی در جامعه برمیگرده. آیا وضعیت کنونی اجتماعی ایران ویژه در قشر جوان، وضعیت دین گریزی و دین زدگی است و انقلاب اسلامی که داعیه دار احیای هویت دینی بوده و هست، با ایراداتی که بوجود آورده مردم را دین زده و دین گریز ساخته است؟ یعنی حکومت دینی با ساختارهای غلطی که دارد یا مدعی اش بوده و به آن نرسیده، مردم را از تفکر دینی دور نگهداشته و رویگردان کرده است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات را باید با نظر به سنتی که بیش از آن که ظاهر باشد، در غیاب است؛ بررسی کرد. به هیچ وجه کارنامه ی خوبی نداشته ایم ولی همچنانکه در بیانیه ی گام دوم مطرح شده، در کلیت حضور تاریخی مان به لطف الهی کارنامه ی درخشانی در جمهوری اسلامی به میان آمده. آری! جوانان ما امروز با زبان دین گریزی یک اعتراض بزرگ دارند که چرا وقتی دل به ما سپردند ملکوت را به آنها عرضه نکردیم که جایگزین فضای مجازی باشد؟! به آینده ی این جوانان از این جهت امیدوارم که انقلاب اسلامی در ذات خود رو به سوی ظهور هرچه بیشتر ملکوت دارد و آنجا است که یک شبه بسیاری از آنچه باید تغییر کند، تغییر می کند. عمده اصرار ما در به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی است که بر قلب مبارک حضرت روح الله اشراق شد و بر قلب نایب او منعکس گشت و از زبان مقام معظم رهبری، ما ناظر به ظهورآوردن ملکوت انقلاب اسلامی هستیم. موفق باشید

27878

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: ۴۸ ساله هستم. حدود ۲۰ ساله ازدواج کرده ام. هر روز و هر سال به علت شرایط زندگی و تفاوت روحی همسرم یکی از توفیقات قبلی من کم شده از دعای کمیل، ندبه، سمات، تامل در قرآن، شرکت در جلسات دینی و... و اخیرا به یک باره چند ماهی است که دعای عهد، هر چه از خداوند طلب رفع موانع می‌کنم نمی‌شود. اهل خمس و مال حلال و انفاق و یاری هستم. دلی نشکنم. گناه زبانی نکنم و...به جای کمبود جلسات مذهبی سخنرانی گوش می‌کنم و... جالب اینکه هرچه می‌گذرد معنویات همسرم قوی تر می‌شود اما من... نمی‌دانم چه کنم با تمام اعمال و عبادات و مستحبات اشک و گریه که انجام می‌دهم جای یک چیزی در ارتباط من و خدا خالی است حس می‌کنم همه چیز ظاهری است و رابطه لازم برقرار نمی‌شود. آرام نمی‌گیرم تو دلم خالیه و یک کمبود عمیقی احساس می‌کنم. مشکل چیست؟ چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در مسیر عبادات هر اندازه معارف توحیدی ما عمیق‌تر باشد، به همان اندازه نتایج اعمال عبادی بیشتر خواهد بود. پیشنهاد می‌شود با سیر مطالعاتی موجود در سایت کار را جلو ببرید. ان‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

27815
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: این روزهای خوب ماه رمضان هر جا که میشینی از تلویزیون گرفته تا منبر علما، همه از رحمت و قابل توب بودن پروردگار صحبت می‌کنند و داستان و احادیثی از توبه و تحول های درونی گنهکاران نقل می‌کنند که به حق هم درسته و امیدوار کننده. ولی استاد عزیز تو همه این حکایات و احادیث فردی که بش رحم شده و توبه کرده با محیط مذهبی و ادعیه و ائمه بیگانه بوده و بنا بر صفای ذاتی و مصلحت الهی متحول شدند و خب خدا هم واسه کسی که برگشته سنگ تموم میذاره. اما من و امثال من چه کنیم که از بچگی سر سفره اهل بیت بودیم، نمک خوردیم و نمکدان شکستیم. من آدم ظاهر الصلاحیم، از بچگی فرائض دینی رو به جا می آوردم و جلسات رو شرکت می‌کردم. روم سیاه پام لغزید. بدم لغزید؛ خیلی بد. اتفاقی افتاده که روم نمیشه به خدا بگم ببخشید جبران می‌کنم؛ چه جوری میخوام جبران کنم؟ من که خیر سرم از قبل نماز و روزه و زیارتم به جا بوده دیگه چه کاری مونده که بخوام خودم رو بش دلخوش کنم و به خدا قول بدم. من عمل کردنم خوب بوده ولی گناه نکردنم نه! الان حتی روم نمیشه کسی نماز خوندنم رو ببینه؛همش میگم خدایا بنده هات نماز خوندن و زیارت رفتنم رو می‌بینن؛ زشتی و پلیدیم رو نمیبینن فکر میکنن من آدم حسابیم؛ می‌ترسم وقتی با باطنم آشنا بشن آبروی امام حسین و بچه مذهبیا رو ببرم. من میدونم من تو زرد از آب دراومدم و بقیه بچه مذهبیا اینطوری نیستن و نمیخوام باعث بی آبرویی و بدبینی بقیه بشم. استاد دست و دلم دیگه به توبه، نماز و دعا خوندن و زیارت رفتن نمیره؛ همش فکر می‌کنم دارم خدا رو مسخره می‌کنم با این کارم. استاد عیب نماز خوندن من چی بوده که تنهی عن الفحشا و المنکر نشد؟ زیارت رفتنم کجاش می‌لنگید که بعد دو هفته دیگه مانع لغزشم نمی‌شد؟ چه کنم که خدا رسوام نکنه و باعث بی آبرویی بقیه نشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیه‌ی ۵۳ سوره زمر فکر کنید که خداوند به پیامبر خود می‌فرماید به بنده‌های من یعنی به همان‌هایی که خود را از تعادل و انسجام و یگانگیِ شخصیت محروم کرده‌اند به آن‌ها بگو برای جبران آن کوتاهی‌ها راهشان بسته نیست، «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم‏» ای بنده‌های من که در مورد خود تندروی کرده‌اید و از مرز بندگی خدا خارج شده‌اید! از رحمت خدا مایوس نگردید. به تعبیر «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ» نظر بفرمایید تا روشن شود چه اندازه خداوند متوجه نحوه لغزش‌های ما می‌باشد و در همان راستا تذکر می‌دهد راه جبران بسته نیست. اسرافِ بر جان، یعنی روح و روان و جان خود را از تعادل و یگانگی خارج‌کردن. یعنی یک بُعدی‌شدن و در اموری که مهم نیست افراط و تفریط به خرج‌دادن. گاهی انسان نمی‌فهمد مشکلش چیست، وقتی خداوند به آن مشکل اشاره می‌کند تازه می‌فهمیم دردمان و مشکل‌مان جهت و ریشه‌ی آن کجاست و چرا کارمان به انتخاب اموری کشیده شده که ربطی به شخصیت اصیل انسانی‌مان نداشته و عملاً گرفتار نوعی از خودبیگانگی شده‌ایم، در آن حدّ که نمی‌دانیم چگونه باید باشیم و چه نوع شخصیتی را در رابطه با خود باید دنبال کنیم؟ احساس می‌کنیم که نمی‌دانیم چه هستیم و آن انضباط قلبی را که راحت با آن با خدا بتوانیم ارتباط پیدا کنیم را گم کرده‌ایم. حسرت افرادی را می‌خوریم که در عالم روحانی خود به‌سر می‌برند و ما آن کیفیتی را که به کمک آن بتوانیم ماورای زمان، با روح تاریخی که اولیای الهی در آن زندگی می‌کردند، زندگی کنیم از دست داده‌ایم.

خداوند دقیقاً در آیه‌ی فوق به چنین انسانی پیغام می‌فرستد که ای پیامبر به همان‌هایی که در به کارگیری خود جانب افراط را طی کردند بگو راه بسته نیست و می‌توانید به همان نقطه‌ی کمالی که در طلب آن بودید برسید. مگر تحت تأثیر دام‌های دنیای مدرن زندگیت را خراب نکرده‌ای و انضباطی را که باید در بندگی داشته باشی از دست نداده‌ای؟ از رحمت الهی مأیوس نباش. باز هم آن حالات روحانی رزمندگان، باز مناجات‌های شبانه‌ی دلسوختگان. باز ایثار و محبت همه‌ی آنها در سعه‌ی رحمت الهی، در پیش است. چرا یأس؟

آنچه مانع می‌شود تا به راحتی وارد این نجوا و نیایش با خدا شویم این تصور است که می‌دانیم نسبت به جان و نفس خود اسراف کرده‌ایم و از تعادل لازم خارج شده‌ایم، پس امکان برگشت نیست و خداوند درست بر روی همین نکته دست گذاشته است و می‌فرماید ای پیامبر به بندگان من بگو، ای بنده‌های من، «يا عِبادِي‏». خداوند خطاب به همان گنهکاران می‌فرماید: ای بندگان من. آن وقت من و شما بگوییم چون ما گرفتار انواع افراط و تفریط‌ها شده‌ایم، ما را به بندگی قبول ندارد. می‌فرماید با همان شما هستم که «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ» با همین خود شما حرف دارم که نتوانستید در مسیر صحیح جلو بروید. ای پیامبر به بنده‌های من که رعایت بندگی را آن‌طور که شایسته است نکردند بگو از رحمت خدا مأیوس نشوید. انسان در تصور اولیه پیش خود می‌گوید مگر می‌شود خداوند متعال منِ گنهکار را جزء بنده‌های خود به حساب آورد؟ ولی خدا درست با قبول این‌که آن افراد در مسیر انحراف قدم گذاشته‌اند به معنای «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ»، آن‌ها را بنده‌های خود می‌نامد، تا راهی بس گشوده و حیات بخشی را در مقابل آن‌ها بگشاید، تا راه ارتباط با خدا را که دوست‌داشتنی‌ترین دوست‌داشتنی‌هاست، به ما نشان دهد و از روزمرّگی‌ها و یأس‌های بی‌جا رهایمان سازد. ای پیامبر به همین افراد بگو با حضور در رعایت دستورات ساده الهی، حق مأیوس‌شدن ندارید. «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ» از رحمت خدا مأیوس نباشید، در حالی‌که راه رجوع به رحمت الهی به‌راحتی در مقابل شما گشوده است.

در ادامه نکته‌ای فوق‌العاده امیدبخشی را با ما درمیان می‌گذارد که با نظر به آن می‌توانیم امیدوار راهی باشیم که خداوند آماده است در آن راه، همه‌ی حجاب‌های بین ما و خود را رفع کند. لذا می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» خداوند همه‌ی گناهان را می‌بخشد. آری! درست دیدید، همه‌ی گناهان را، همه‌ی آن کوتاهی‌هایی که موجب آشفتگی شخصیت ما گشته و نمی‌توانیم خود را در گستره‌ی ارتباط با خدا بیابیم. این همان برآورده‌شدن آرزوی یگانگی با حضرت حق است تا در افق حضور حق در عالم، در عالم حاضر شویم و احساس ما، احساس حضور حق در عالم باشد و نه احساس حضور در محدوده‌ی تنگ و تاریک خودمان. احساس حضور در بیکرانه‌ی عالم وجود. در این قسمت از آیه‌ی مذکور نه‌تنها جایی برای ناامیدی به جهت افراط و تفریط‌ها نمی‌گذارد، بلکه امیدی بسیار عمیق را در مقابل بنده‌ی گنهکارش می‌گذارد، در مقابل همان بندگانی که «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ»، امیدی که همه‌ی بهشت‌ها در مقابل‌ انسان‌ها گشوده می‌شود و می‌توانند بدون هرگونه حجابی با حضرت محبوب مأنوس شوند و شب هجران را به کمک پروانه‌ی امید به صبحگاهان وصل بدل کنند. امیدی که قبل از آن، تصور این را هم نمی‌کرد که بتواند با آن‌همه کوتاهی، در آینده‌ای دیگر خود را درک کند که آینده‌ی رفاه‌زده و اشرافیِ هم‌کلاسی‌های گذشته‌اش نیست که حسرت زندگی آن‌ها را می‌خورد.

 با شمایی که «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ» دارد آن موضوع را درمیان می‌گذارد که «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» پس مواظب باشید به این وعده‌ی الهی جفا نکنید و تصور نمایید برای ورود به عالم عرفا شأنیت دیگری نیاز است. به گفته‌ی جناب جامی:

غرّه مشو، که مرکب مردان مرد را         در تنگنای بادیه، پِی‌ها بریده‌اند

نومید هم مباش، که رندان جرعه نوش        ناگه ز یک ترانه به منزل رسیده‌اند

 آیه‌ی مذکور از همین زاویه با ما سخن می‌گوید. یعنی حال که می‌خواهی از زندگیِ اهل دنیا فاصله بگیری و وارد جهان گسترده‌ی معنویت شوی؛ نگاه نکن به عرفای بزرگ و ریاضت‌های آن‌ها و بگو مرا در آن وادی‌ها راهی نیست، بلکه بدان اگر رند جرعه نوش شدی و با آزادی تمام بنای اُنس با پروردگار خود را از طریق همین مناجات‌ها شروع کردید، با یک کرشمه خود را در منزل انس با پروردگارتان می‌یابید. با دقت در آیه‌ی فوق جای دوست داشتن و عشق ورزیدن به خداوند در میان است و نه جای محاکمه‌کردن خود. موفق باشید

27627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: تفاوت جایگاه اشراقی آثار جناب محی الدین ابن عربی (رضی الله عنه) و جناب صدرالمتالهین (رضوان الله علیه و حشرنا معه) در چیست؟ اولا: اینکه می‌گویند جناب ابن عربی شهود عرفا را نظام مند کرده اند و جناب صدرا شهود عرفا را استدلالی کرده اند به چه معنا است؟ ثانیا: به نظر شما به جز مورد اول که ذکر شد آیا جایگاه اشراقی این دو ابر انسان تفاوت دیگری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرالمتألّهین نیز در جایی همین نکته را می‌فرمایند که تا آن‌جا که ممکن بوده سعی کرده‌اند سخن عرفا را در قالب برهان اظهار کنند با این توجه که عمق عرفان، موجب فهمِ بهتر فرهنگ اهل‌البیت می‌شود. موفق باشید

27381
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد محترم: ببخشید اگر کسی از دین اسلام به مسیحیت گرویده باشد و آموزه های اخلاقی مسیحیت را برتر بداند، و دلبسته آن دین شده باشد و دلیلش هم این است که مسیحیت باعث رشد اخلاقی وی شده است و به طور کلی تعبد به آن دین پیدا کرده است، چگونه می توان با وی رفتار نمود تا به اسلام برگردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین انسان نادانی که نتوانسته است عظمت‌های همه‌جانبه‌ی اسلام را بفهمد، مسلّم خود را فریب می‌دهد که می‌گوید مسیحیت متوجه‌ی رشد اخلاقی می‌گردد. مسلّم مسیحیت را هم نخواهد فهمید. می‌خواهد هوس خود را دنبال کند. شدیداً باید نادانیِ این‌چنین افراد را به رخ‌شان کشید. البته یک مسیحی که نمی‌داند عظمت اسلام تا چه اندازه است، حکمش فرق می‌کند. موفق باشید

27261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام الله عليكم: استاد طاهرزاده، از آنجا كه حضرتعالي تاكيد بر كشف حقيقت داريد، لطفا ابزار آن را نيز معرفي بفرماييد. همانگونه كه علم حصولي و حضوري ابزارهاي خود را دارند. حفظكم الله ان شاءالله
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به معرفت نفس نظر شود از آن جهت که راهِ شناخت ربّ است به صورت حضوری، و حقیقت همان حضرت حق است در جلوات مختلف اسماء، که عرفان متذکر آن است. موفق باشید

27227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: بنده از نوجووانی به عرفان و سیر و سلوک علاقه مند شدم و چون فرد راهنمایی نداشتم به طور سطحی اقدام به مطالعات پراکنده نموده و به دلیل شرایط تربیتی و مزاجی خاصی که داشتم دچار ناامیدی و سردرگمی شدم به نحوی که ۱۰سال نه تنها نماز را ترک کردم بلکه در گرداب گناهان افتادم. اکنون می خواهم تجدید قوا نموده و در راه عبودیت قدم بردارم ولی از آنجایی که هر فرد بسته به مزاجی که دارد باید غذاها و فعالیت های متناسب خودش را انتخاب کند من نیز علاقه مندم با توجه به روحیاتم و استعدادم خط فکری و عملی خاصی را دنبال کنم و از انبوه مطالب نظری که منجر به عمل نشده خسته شده ام. ولی مشکل اینجاست که من برای شناخت روحیات و استعدادم و اینکه کدام مسائل نظری و چه کارهای عملی متناسب با من بوده و در برهه ی کنونی بیشترین فایده را در راه عبودیت برای من داشته باشد، دچار سردرگمی هستم و از آنجایی که اعتقاد دارم باید به گونه ای کار کنم که این ده سال عمری که به بطالت رفت نه تنها جبران شود بلکه ره چند ساله را یک شبه بروم تا در این شرایط آخرالزمانی از قافله منتظران جا نمانم. استدعا دارم بنده را راهنمایی کرده تا وظیفه خود و خط فکری و عملی خود را پیدا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا سری به متنی که تحت عنوان «دعا در آغوش خدا» در کانال مطالب ویژه است، بزنید به آدرس https://eitaa.com/hasannazari110  2- از سیر مطالعاتیِ سایت غافل نباشید، إن‌شاءاللّه کارساز است. موفق باشید

26377
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: یک سوالی محضر حضرتعالی داشتم که از هر استادی پرسیدم جوابی قانع کننده نگرفتم شبهه این است که مفهوم هستی انتزاع شده از هست هاست، مثل مفهوم انسان که انتزاع شده از تک تک انسان هاست و همانطور که انسان کلی نداریم پس هستی هم وجود ندارد بلکه ها هست ها هستی را به وجود آوردند پس بنابراین هستی شناسی فلسفی زیر سوال می رود. بی زحمت جواب این شبهه را لطف کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مفهوم انسان، آری! مفهوم انسان امری است انتزاعی به نعتِ کثرت؛ ولی در همان رابطه، هستیِ انسان، انتزاعی نیست، بلکه مواجهه با بودنِ اوست و «بودن»، کثرت‌بردار نیست. و همواره از ماهیات است که ذهن، مفهومی را انتزاع می‌کند. ولی در مواجهه با «وجود» یا «هستی» بحث مواجهه است و نه انتزاع. بحثی در جلسه‌ی اخیر شرح سوره‌ی جاثیه، تحت عنوان «مواجهه‌ی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شد، إن‌شاءاللّه می‌تواند در این رابطه مفید باشد. موفق باشید

26202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقت به خیر. یه سوالی داشتم که اگر امکانش نیست در سایت قرار داده باشه، ممنون میشم جواب رو برام پیامک بفرمایید. خیلی به جوابش احتیاج دارم. استاد من از اون وقتی که خودم رو شناختم، آدم ترسویی بودم؛ ترس از بحث و دعوا و دودستگی. الان هم که این اتفاقات افتاده، بسیار مضطربم. بخاطر این ضعف مدام خودم رو سرزنش می کنم که من آدم به دردنخوری هستم. حتی اگر بتونم در عرصه های دیگه ای به درد انقلاب و اسلام بخورم، چون شجاع نیستم، فایده نداره و در این آزمایش آخرالزمان سرشکسته ام. حاضرم برم میدان جنگ، تیر بخورم اما وارد بحث با کسی نشم. من ولایت فقیه رو صددرصد قبول و دوست دارم اما مدافع خوبی نیستم. برای همین، همه ی کارها و فعالیت هام رو تعطیل کردم چون فکر می کنم هرچه کنم فایده ای نداره. شنیدم در آخرالزمان آدم ها یا در جبهه ی حقند یا باطل، حد وسط نداره. من حق رو قبول دارم و حاضرم جونم رو به پاش بدم اما جرات دفاع ندارم. می ترسم که اسمم بره در بین جبهه ی باطل. راهنماییم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی چنین استعدای خداوند در شما نگذاشته، چرا خود را سرزنش می‌کنید؟! اولاً: همین‌که با منتقدین به ولایت فقیه همراهی نمی‌کنید، کار ارزشمندی است. ثانیاً: در امور زندگی، مطابق رهنمودهای رهبری عمل کنید تا وظیفه‌ی خود را انجام داده باشید. موفق باشید

25572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم؛ آیه «و وجدک ضالاً فهدی» خطاب به چه کسی هست؟ و مراد از ضلالت در این آیه شریفه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به رسول خود می‌فرماید دیدی که هیچ راهی برای شناخت حق در مقابلت نبود و خداوند راه‌های هدایت را در مقابلت گشود، پس از این به بعد نیز تنهایت نمی‌گذاریم. موفق باشید

24390
متن پرسش
سلام و ارادت محضر استاد فاضل و مهربان: وقتی قرآن می‌فرماید: «بهشت به اندازه همه آسمان‌ها و زمین است»، یعنی این بهشت برای نفس انسان است. آن قاعده همیشگی‌مان یادمان نرود که این بهشت و جهنمی که در نفس ماست، در همینجا و همین دنیا است، نه نفس ما در بهشت و جهنم. چون نفس وسعتش از بهشت بیشتر است و جایگاهش از بهشت بالاتر. بهشت و جهنم، شئونات و باطن نفس خود انسان هستند. هر چه که انسان در حیات ملکوتی خودش و نیز حیات قیامتی و ابدی خودش می‌بیند، ظهورات و جلوه‌های نفس خودش است. حتی آنچه که انسان در زندگی دنیایی خودش می‌بیند، باز از ظهورات نفس خودش است. لطف بفرمایید ۱. لطفا مطلب فوق را مبسوط توضیح فرمایید. ۲. هربلا یا شادی که سراغ انسان در دنیا می آید ظهورات نفس خودش است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حرف درستی است. بیش از آن را باید به کتاب «معاد» رجوع فرمایید ۲. بهتر است این‌طور بگوییم که هر بلا و شادی که سراغ انسان می‌آید، نفس انسان در به‌وجودآمدنِ آن نقش دارد. آری! در این حالت این نفس انسان است که بالاخره با هویت‌های مختلف با خودش به‌سر می‌برد. موفق باشید

18855

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: به دلایلی که هنوز متوجه نشدم در حال رسیدن به نوعی از آگاهی هستم که تصور می کنم هنوز گنجایش و ظرفیت درک آن را ندارم، چه زمانی می توانم به مطمئن بشوم که ظرفیت درک حقیقت های دیگر را هم دارم. ممنون می شوم اگر این سوال را در عموم منتشر نکنید. ت 111 و 112
متن پاسخ

باسمه تعالی : علیکم السلام: در این موارد به ما گفته‌اند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». حقیقتاً همین‌طور است، هرچه جلوتر بروید به حقانیت این مسیر بیشتر اطمیان می‌یابید. موفق باشید

31508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده تعدادی از کتب شما را مطالعه کرده ام و در تعدادی از جلسات شما شرکت کرده ام. در خلال صحبت ها و متن کتب شما چیزی که من می بینم این است که نسبت به توسعه ای که منجر به استفاده از منابع زمین بیش از حدی که زمین قابلیت جبرانش را داشته باشد انتقاد دارید. برای مثال، اگر اشتباه نکنم نسبت به احداث چاه های عمیق، انتقال آب یزد به اصفهان و پروژه هایی از این قبیل انتقاد داشتید. برای من این امر طبیعی است. امروز با فجایع محیط زیستی که در کشور رقم خورده خیلی از مردم می فهمند که استفاده نامتوازن از منابع محیط زیست چه مشکلاتی ایجاد می کند. اما سوالی که همواره موقع خواندن کتب شما یا گوش دادن به سخنرانی های شما مد نظرم بوده این است که ما از کجا بفهمیم «حد» استفاده از محیط زیست برای تامین معاش چقدر است؟ مثلاً اگر اشتباه نکنم خوانده بودم که نسبت به احداث قنات ها در یزد دید مثبتی داشتید، اما نسبت به تاسیس تعدادی از سدها معترض بودید. برای من سوال این است که هر دو این کارها دخالت بشر در طبیعت است. چگونه بفهمیم کدام یک از این دخالت ها محیط زیست را دچار اختلال غیرقابل جبران می کند و کدام یک نه؟ با توجه به اینکه از نه سال پیش متونی از شما خوانده ام و سخنرانی هایی از شما گوش داده ام ممکن است در بعضی از نقل به مضمون ها از شما خطا وجود داشته باشد. از این بابت معذرت می خواهم. با تشکر از شما. خدانگهدار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» عرایضی در این رابطه شده است. آری! آن‌جایی که سعی شود استعدادهای طبیعت به ظهور آید، تمدنِ اسلامی شکل خواهد گرفت. ولی آن‌جایی که برای برآوردن هوس‌ها، طبیعت سرکوب می‌شود و یا بستر ظهور آن منحرف می‌گردد؛ ما را از ظهور تمدن اسلامی دور می‌کند. موفق باشید

31448

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین. استاد گرامی دختری ۱۷ ساله دارم که فضای واقعی و مجازی زندگی او بسیار بسیار آسیب زا هستند. شهر ما فقط یک دبیرستان دخترانه دارد و محصلانش آنقدر دچار مشکلات مختلف اخلاقی و رفتاری هستند که حتی قشر غیر مذهبی هم آن را نمی پسندند چه برسد به ما که نسبتا مذهبی هستیم. فضای مجازی هم که دیگر نیاز به توضیح ندارد و‌ خودتان مستحضرید که به چه صورته و برای یک دختر نوجوان چه مصائبی دارد. دخترم هم از نظر شخصیتی آنقدر قوی نیست که خیال من از بابت او در هر شرایطی کاملا راحت باشد. حال در این شرایط سوال من این است که نمی دانم آیا صلاح است که موبایل در اختیار او نگذاریم و او را از حضور واقعی و مجازی در جمع همسالانش منع کنیم یا اینکه توی این سن جا دارد که بیشتر او را آزاد بگذاریم تا خودش تصمیم گیرنده باشد و ما فقط او را راهنمایی کنیم؟ با تشکر فراوان از عنایت شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید در همین آتش نمرودی، ابراهیم‌وار وارد شد. فرار از آتش، چاره کار نیست. با رفاقت و تذکرات دوستانه إن‌شاءالله متوجه می‌شود که خود را بپاید. موفق باشید

نمایش چاپی