باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤالهای شمارهی ۲۶۱۵۴ و ۲۷۱۹۰ و ۲۷۲۰۰ داده شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عقل تکنیکی، بحث در ظهورِ «وجود» است در این تاریخ. و این مثل ظهور «وجود» در انقلاب اسلامی است و لذا شناخت غرب به یک معنا منجر به حضور در تاریخی میشود که ما را فراگرفته است. و این غیر از انفعال از غرب است که خودِ غربیها نیز در این رابطه، غربزدهاند. به این فکر کنید که بشر جدید، بشری است که تمدنی، خود را احساس میکند و نه فردی. و غرب به این معنا، جهانِ همهی انسانها است. و البته این غیر از اسلامیزهکردنِ غرب است که جنابعالی بهخوبی متوجهی آن هستید و متأسفانه بعضی از مذهبیهای تجددزده گرفتار آن هستند.
فکر میکنم جواب سؤالتان را با نشاندادنِ شخصیت همهجانبهنگرِ شهید آوینی، راحتتر میتوانم بیان کنم که چگونه آن شهید میفهمد در جهان باید حاضر شود و جهان را بشناسد ولی با روحِ عرفان حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه». البته در این رابطه به صورت جسته و گریخته، مطالبی عرض شده است، بهخصوص در کانال تلگرامی «عصر جدید» به آدرس @asre_jadeid . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت که درون مردم به معنویت گرایش دارد ولی ظاهرشان تحت تأثیر فرهنگ غرب است، آنطور فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً اینطور است که میفرمایید. جناب علامهی امینی در «الغدیر» دلایل محکمی مطابقِ روایات معتبر اهل سنت آورده است که ولایت اجتماعی جامعه نیز به عهدهی علی «علیهالسلام» و فرزندان اوست. موفق باشید
با سلام: در مباحثه ای در مورد نماز با فردی که بنظر نیتشان باطل نمی آید و آگاهیشون میتونم بگم از من بیشترهست و سابقه بیشتری در مطالعه و تحقیق عرفان داشته اند از عرفان های اوشو واین مکاتب اینچنینی شروع کردند تا اکنون که به عرفان اسلامی رسیده اند به قول خودشون عرفان اسلامی از نوع ایرانی! به بن بست رسیده ام و چون پیج آگاهی دارند در اینستاگرام و مطالبشون در دیگران تاثیر داره چون اکثر مطالبشون به حق منطبق با شریعت هست و خدمتتان آورده ام که مرا لطفا راهنمایی کنید چون این مباحثه همچنان متوقف شد به دلیل اینکه بنده آگاهی کافی ندارم و فکر میکنم جنابعالی میتوانید در این راستا ما را راهنمایی فرمایید. به این جا رسیدیم که ایشون اولا که گفتند گاهی اوقات نماز نمی خوانند اولین دلیلشان این بود که کاهلند ولی با اصرار بنده گفتند که زیرا دچار منیت می شوم. × ببخشید پس بنابراین شما مطلقا پیرو راه اهل بیت نیستید بلکه راه خود رو میروید _ من خودم رو پیرو اهل بیت می دونم اگه لایق بدونند. اما درک من از راه و روش اهل بیت متفاوته × نماز واجب بوده فکر میکنم _نماز به چه معنایی واجب بوده؟ اصلا واجب بودن در شریعت معنا پیدا می کنه یا در طریقت؟ چطور شمر و علی هر دو نماز می خوندند. چطور نمازی بخونیم که شبیه علی باشیم آیا نماز حتما باید به شکل گفته شده خونده بشه؟ چون شما در هنگام نماز انرژی زیادی رو از کیهان دریافت می کنید، لذا این انرژی اگر با خود باشید و خود پرست نفس شما را فربه تر می کند و اگر خدا پرست باشید حکم طنابی را دارد که شما را از چاه بیرون می آورد. ایشون میگن که هر چه انسان با ساختارهای روانی خود بیشتر آشنا بشه خب روش هایی برای خودش تعبیه میکند که سریعتر میتونه اتصال پیدا کنه و این روش ها مدام در حال تغییر هست و در شریعت فرق میکنه و هدف همان اتصال هست و ابزار وسیله هست. صلاه چیزی بیشتر از یک ابزار نیست. اما حقیقتا ابزار قدرتمندی هست. اما زمانی که شما رو به روی کسی نشسته باشید دیگه نیازی نیست از تلفن استفاده کنید تا بهش زنگ بزنید و صحبت کنید. مگر اینکه برای مناسبات اجتماعی و تربیت سالکان کاری رو انجام بدین که بهش نیاز ندارید."""" ××خب جالبه این درسته ولی آیا منظورتون این هست که اگر فردی مسلمان به این درجه از آگاهی بالای جهان ذهنی برسه دیگه به نماز به این شکل که هست نیاز نداره؟ _اون تشخیص خود فرد هست وچند روز بعد دیدم که استوری گذاشته اند و حرف از نماز بدون کلمات و اصوات گفتند و در توجیه و دفاعیه خود گفتند صرفا شکل نماز یک مراسم کدگذاری شده برای عبورهست و بنده هم ابتدای مسیر تفکراتی مثل تفکرات الان شما داشتم که تعصب روی شکل نماز دارید. همچنین مثالی زدند؛ "عارف مسلمانی رومی شناختم که آگاهی بالایی داشت یک بار از ایشون پرسیدم چرا نماز نمی خونید فرمودن بنده یک رکعت درست نماز خوندم و در پیشگاه حق قبول شد. دیگه نیازی ندارم...". به استحضار میرسانم که من به ایشان گفتم اون عارف شاید درست گفته ولی حرفش به این میمونه که من به اندازه کافی حذ بردم از نماز دیگه نمیتونم ازش فیض ببرم وگرنه او هرچقدر در خداوند حل بشه نمیتونه در مقام یک جسم بجای خداوند فکر بکنه که تو نمازمو قبول کردی و دیگه استراحت کنم. و چه جهادی بهتر از نماز؟ و جناب استاد آن فرد در جواب گفتند که شما حرف ایشون رو با درک خودتون می سنجید. در واقع منظور ایشون این بوده که حذ بنده در همين لحظه که اینجا نشستم با زمانی که در نماز هستم تفاوتی نداره. چون وحدت به روح جسم و جان من نفوذ کرده. عشق و عاشق و معشوق یکیست! در چنین جایگاهی فرق کعبه و بت خانه چیه؟ فرق انسان نشسته و در رکوع و در سجود و ایستاده چیه؟ هیچ تفاوتی ندارن. چون کثرتی وجود نداره. هرچه هست نمازه هرچه هست اوست هرچه هست برکت و حضور. وقتی دوییت نباشه. فرق بین جهاد و استراحت و خواب و بیداری هست؟ و من نیز نظرم را اینگونه بیان کردم که آره.. فرق هست. فرقش اینه فرد در طول روز رها میشه. یک جور عبادت و خلوت باید داشته باشه در مثالی دیگر مولانا را یاد کردند که "مولانا می گفت ما از اسلام مغز را برداشتیم پوست را بهر سگان (خران) بگذاشتیم به نظرتون غرور بوده؟" و بعد هم در آخر پیشنهادشون به بنده این هست که «این بخاطر درک ناقص ما از مقام وحدت. بنده پیشنهادم بهتون اینه که مکاتب دیگه ای رو هم مطالعه کنید و دنبال حقیقت در همه جا بگردین.» آخرین مثال ایشان را هم میآورم که گفته اند؛ نقل است که شیخ ابوسعید ابوالخیر، به دهی رسید. آنجا زاهدی بود در خودمانده و دماغی در خود پدید کرده. شیخ او را به دعوت خواند. او اجابت نکرد. گفت: «من زاهدم و سی سال است تا به روزهام و خلق دانند که چنین است.» شیخ گفت: «برو و غربالی کاه بدزد تا از خود برهی» یک دنیا تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید پرسید آیا ما با دستگاه فکری «اشوه» به اسلام باید رجوع بکنیم؟ یا با دستگاه خود اسلام و معرفت نفس به اسلام رجوع نماییم تا سیره پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» را ملاک قرار دهیم؟ پیامبری که تا آخر عمر در رعایت دستورات شرع مقدس، کوچکترین کوتاهی نداشتند. و اتفاقاً برای حفظ آن حضور، همواره بیش از بقیه در انجام وظایف دینی تلاش میکردند. در این رابطه از عرفا داریم که:
محنت قرب ز بُعد افزون است
جگر از محنت قربم خون است
نيست در بعد جز اميد وصال
هست در قرب همه بيم زوال
پس در مقام قربِ الهى همواره بيم زوال و جداشدن از آن مرتبه هست و لذا براى دفع هرگونه عامل غفلت به استغفار نياز است. وقتى انسان هنوز در مقام قرب نيست مىگويد إنشاءالله مىرسم اما وقتى در مقام قرب وارد شد همواره نگرانى زوال آن حالت، او را به تلاش و عبادات بيشترى وارد مىكند و لذا مىگويد «جگر از محنت قربم خون است» حالا كه حضرت رسول «صلواتاللهعلیهوآله» به قرب و به نبوت رسيدند هر شب نماز شب برايشان واجب است، تمام مستحبات كه امامان معصوم (عليهم السلام) مقيدند انجام دهند به جهت حفظ مقام قرب است. موفق باشید
آقای قرائتی از داستان آدم و فرشتگان نکات مدیریتی هم استفاده میکنند. مثلا از این که خدا قضییه خلقت آدم را با فرشتگان در میان گذاشت استفاده میکنند که مدیر باید نظر زیردستان را بپرسد آیا این نوع استفاده از قرآن درست است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا ایشان را حفظ کند. کار ذوقیِ خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور قلب در عالم در بستر توحید، وقتی کامل است که انسان از طریق شریعت الهی وجه عبودیت خود را بالفعل نماید و این معجزه می کند وگرنه نتایجی که باید گرفته شود معطل میماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر بگیرید که خداوند «هادی» است و زمینه هدایت هرکس را در هر جا باشد فراهم میکند و از طرفی به این موضوع نیز فکر کنید که هرکس مطابق اختیاری که قبل از تولد در عین ثابته خود داشته نحوه بودن خود را انتخاب کرده. جناب ابن عربی اینطور میفرماید:
در هر حال هرگاه اسمی تجلی کند، معطی، «اللّه» است، از آن حیث حضرت الله خازن و خزینهدارِ آن چیزی است که در نزد اوست و در خزینهی اوست، که همان عین ثابتهی اشیاء باشد و خداوند خارج نمیکند آن عین ثابته را از علم به عین مگر به قدر معلوم و بهدست اسم خاص که اعیان هر شیئ ظرفیت پذیرش آن را دارند و بدین لحاظ قرآن میفرماید: «أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ» (طه/50) پس خداوند هر چیزی را آفرینشِ مخصوص به آن چیز را میدهد، آن هم از طریق اسم عدل و اخوات اسم عدل مثل مُقسِط و حکیم. در این حالت است که عین خواهش هر چیزی به آن چیز داده میشود و بر این اساس فرمود: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» (انعام/ 149) برای خدا حجت بالغهای هست که میتواند بگوید هر چه هستی، مربوط به خودت میباشد، و رسول خدا (ص) با نظر به اعیان ثابته افراد است که فرمودند: اسامی تمام افراد صالح تا قیامت در دست راست من و نام تمام افراد ناپاک تا قیامت در دست چپ من نوشته شده و حَکَم و عدل، حکم کرد و خدا عدالت به کار برد.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید و موضوع، رسانهای شد و به همین جهت نه خدا اجازه میدهد چنین روحیههایی در بستر رژیم جعلی اسرائیل ادامه پیدا کند و نه نظام اسلامی از این که اسرائیل باید از صفحه روزگار برداشته شود؛ کوتاه میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا ما را عهدی هست؟! عهدی که بتوان آن را عهد دانست؟! در نسبت با آن عهد در کجا هستیم؟! بیگانه با آن؟ و یا بر سرِ پیمان با آن همچنان حاضریم؟ در آقای عبدالکریمی هرچند دوست دارند همه را دوست داشته باشند، ولی معلوم نیست چرا و بر اساس چه عهدی؟!! آیا صِرف ایرانیبودن برای این دوستداشتن کافی است؟ آقای شهرستانی ماندهاند چکار کنند، باید در مورد ایشان عجله نکرد. آقای وطنفداء نسبت به عهد خود سرزنده است و آرامآرام به پهندشتهای وسیعی که آقای شهرستانی بنا داشتند برسند، و هنوز نرسیدهاند؛ میرسد. آیا ما را عهدی هست؟! نسبت به آن عهد، کجا هستیم تا بقیه را به جرم آنکه بر آن عهد وفاداریم، اتّهام یهودیگری نزنیم. عجبا! اگر بر عهد اصیلی اصرار شود و در مسیر سنت انبیاء کوتاهی نکنیم، ما در تعصب یهودیگری هستیم؟ و خود را امت برگزیده پنداشتهایم؟ در حالیکه آموزههای دینی آنچنان آغوش ما را گشوده کرده است که صد لعن و نفرین بر داعشیگری میفرستیم، اما از ترسِ یهودیگری، از عهدِ خود پای بیرون نمینهیم. آری! همه را باید دوست داشت، اما این را هم در بستر عهد دینی شکل میدهیم تا نسبت به عهد خود بیگانه نباشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سری به سیر مطالعاتی سایت بزنید، إنشاءالله جواب خود را خواهید گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ایمیل جنابعالی به صورت شخصی ارسال شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام بحث جناب صدرالمتألّهین در نظر به «وجود» است و نه مفهوم وجود. مفهوم وجود که شدت و ضعف ندارد، ذات وجود، عین شدت و ضعف است در افقی که انسان به علم حضوری احساس کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد خوبی است. کتابهای فراوانی با عنوان «داستانهای قرآنی» هست که همهی آنها قابل استفاده میباشد. در ضمن از کتاب «داستان راستان» آقای شهید مطهری هم غفلت نکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم همینطور که عمل میکنید خوب است. آنچه رزق شما باشد به لطف الهی از طریق همان کتابها که در اختیار دارید، به شما میرسد. ۲. بستگی به ذوق خودتان دارد. آری! بالاخره از کتابهای حضرت امام و علامه نباید غافل بود ولی بقیه را بر اساس روح و روحیهی خودتان دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» در فتوای خود میفرمایند فرقی بین زن و مرد ندارد اگر صوت آن فرد موجب فتنه و فحشاء نباشد، اشکال ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی شهیدان عزیزند، ولی این سه شهید نماد حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی در جان جهان هستند و هر انسانی که به خود آمده باشد و ماورای زندگی عادی بخواهد خود را جستجو کند به نحوی با یکی از این عزیزان همزادپنداری احساس میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای آنکه افق رجوع به نفس ناطقهی انسان روشن شود، آن کار لازم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان خود انسان هوشیار و دلزندهای بودهاند. ولی باید متوجه بود در عین استفاده از ایشان، در زمان خود مطالب و شخصیتهای مهمی هستند که نباید از آنها غفلت شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باده خاکآلوده هان مجنون کند / صاف اگر باشد ندانم چون کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! دعا منجر میشود تا در بستر رحمت الهی به آنچه از طرف خدا میرسد، راضی باشیم و صفای ارتباط ما با عطایای الهی حفظ شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکدام از این دو بزرگوار در زمرهی اخباریون نیستند حتی مرحوم مجلسی بعضا از سخنان ملاصدرا برای شرح خود در روایات استفاده میکند. این بقیه هستند که سعی دارند از طریق مثلا بحارالانوار جایگاه تعقل و تدبر در روایات را محدود کنند. میتوانید در این مورد به این سایت مراجعه فرمایید: https://article.tebyan.net/44684/%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84%DB%8C- موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به ملاکهایی که از قرآن و روایتها و سیرهی معصومین داریم؛ باید اعمال ولیّ فقیه را ارزیابی کرد زیرا خود ولیّ فقیه هم بر مبنای آن ملاکها راهنماییِ جامعه را به عهده دارند و نه بر اساس سلیقههای خود، و به این جهت کار سختی نیست که از خبرگان برنیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع نفس ناطقهی انسانی که به جهت مجردبودنش امکانِ حضور در همهی عوالم را دارا میباشد، ربطی به جسم انسان ندارد که ابزاری است در اختیار نفس ناطقهی او. اگر رسیدید سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلا نه. به نظر میآید صوت حضور بیشتری به مستمع میدهد. موفق باشید