باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن کتاب تنها در رابطه با آن موضوع، شاید بتوان گفت خواستهاند او را متذکر نیتاش بکنند که باید خالص باشد تا نتیجهی کامل بگیرد. ولی «یوم الحساب» را که برایش برپا نکرده بودند که دقیقاً جای هر عملی تعیین شود! عموماً از تجربههای نزدیک به مرگ باید بیشتر متوجهی تجرد نفس شد، ولی ریزهکاریهای موضوعاتِ بعد از مرگ را باید از طریق وَحیِ پیامبران دریافت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رحمت الهی در هر مرحلهای انسان را متوجهی افقِ متعالی و سعهی مربوط به آن مرحله میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. غفلت از تقابل با روح استکباری دنیای استکبار. ۲. بحمداللّه انقلاب اسلامی به خوبی از آن گردنهها که سایر نهضتها را زمینگیر کرد، در حالِ گذار است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور مردم بعد از کار اشرار، نشان از آن میدهد که هوشیاری خاصی در مردم پیش آمده، برای عبور از این جریان، به شرطی که جریان حزب اللّه تندروی نکند تا مردم بترسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم بتوانیم به راحتی نظر بدهیم و این امور را تحریم کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، امروزه نمیتوانیم در رابطه با قرآن از تفسیر قیّمِ المیزان چشمپوشی کرد. موفق باشید
سلام علیکم: ان شاء الله مشمول عنایات الهی و توجهات حضرت ولیعصر(عج) باشید. امروز در کانال مطالب ویژه صوتی از حضرتعالی تحت عنوان «انتقام گیری جهان استکبار از انقلاب اسلامی به قیمت رسوایی جهان مدرن» منتشر شد که باز هم نوع نگاه و تدبر شما در وقایع اخیر و موقِف کنونی انقلاب اسلامی، نغز و حکیمانه بود و به تدبر عمیق تر و تمدنی تر در وقایع اخیر دعوت می نمود. سوال مهمی را هم در آن صوت درباره اینکه چرا جریان روشنفکری و تجددگرای داخلی، دوشادوش و هم افق با نظام سلطه و پرچمداران تمدن غربی و ایضاً جریان ارتجاع و تحجر به صحنه نبرد با انقلاب و غایات آن آمد، مطرح فرمودید که حقیقتاً جای تأملی عمیق دارد. بشخصه به نظر بنده می آید که ریشه این مسئله ای که مطرح فرمودید در آنجاست که گویا اساساً جریان روشفکر و تجددگرا، متوجه روح و ذات انقلاب اسلامی نیست و آنرا صرفاً جنبشی سیاسی با مشارکت و حتی سهم آفرینی بالسویه آحاد فعالان سیاسی_اجتماعی عصر پهلوی جهت نیل به اهداف و غایاتی در بستر همین جهان مدرن و عالم انسان غربی می بینند و هم اکنون نیز آنرا از دست رفته و رو به انهدام و چونان پوسته ای ظاهری می بینند؛ بماند که برخی شان اساساً حتی انقلاب اسلامی را در حد یک انقلاب هم نمی دیدند و یا به سبک شیوه های فکری_فرهنگی آمریکا و ناتو در جنگ سرد و افرادی چون آیزیا برلین و جرج اورول، بر طبل نفی هرگونه پایبندی به اصول و آرمانگرایی و برآوردن نوایی در برابر نیهیلیسم و قفس تنگ عهد غربی می کوبیدند و یا حتی با نظریاتی چون «موج سوم» بدنبال هضم و تحلیل واقعه عظيم بهمن ۵۷ بودند. کتاب «حلزون های خانه به دوش» شهید آوینی، حکایتی از این غفلت تاریخی و اصرار عجیب جریان روشنفکری بر جدال مستمر و مقاومت در برابر تذکر انقلاب اسلامی به وضعیت عالَم و آخرین تطورات مدرنیته و انسان غربی که همان نیهیلیسم و پوچ گرایی و غفلت از حضور و بودنی قدسی و با طلب متعالی آخرالزمانی در پهنه جهان است که با مطالعه آن حتی به این نتیجه میتوان رسید که گویا اساساً جریان روشنفکری مایل و طالب است تا رسالت خود را بر تخطئه و نفی اصالت انقلاب اسلامی و ابعاد تمدن ساز آن تعریف کند و مغموم است که چرا روشنفکران، وارثان انقلاب نگشته اند. و متأسفانه هنوز هم این تفکر و صبغه فکری، علاقه ای به تدبر در جایگاه تمدنی انقلاب اسلامی و علت رقابت و انتقام گیری جهان استکبار از آن بویژه در وقایع اخیر ندارد و حتی به مطرح نمودن ادعاهای عجیبی و مسئولین گریزی از سابقه خود رسیده است. شاهد بودیم اینان بیانیه نوشتند که ریشه مسائل اخیر، اصرار بر اجرای اسلام حداکثری و سودای پیاده سازی همه جانبه اسلام در جامعه ایرانی است؛ سخنان رهبر انقلاب و رئیس جمهور که فرمودند وقایع کنونی نشانه ابتکار عمل ملت ایران و پیشروی انقلاب اسلامی و حرکت کشور بسمت رفع کاستی ها و قدرت فراگیر و همچنین واکنش عصبی دشمنان نسبت به ابطال استراتژی ها و فشارهای حداکثری شان است را ساده لوحی و امری تبلیغاتی خوانند؛ بیانیه وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه را مظهری از تداوم رویکردهای غلط حکمرانی دیدند؛ به نسخه پیچی های سکولار و مبتنی بر تلورانس در حیطه تکالیف فرهنگی حاکمیت من جمله پوشش روی کردند؛ به راهپیمایی مثل ۱۳ آبان که به تعبیر دکتر کچویان از عجایب انقلاب اسلامی آن هم در جهان امروزین، امثال همین تجمعات مردمی جهت تجدید عهد جمعی و پافشاری بر اصول و مبادی سیاسی در اقصی نقاط یک مملکت حتی جائیکه پوشش رسانه ای ندارد، میباشد، اشاره ای ندارند و کوچکترین تاملی در این نیروی و ظرفیت اجتماعی ندارند؛ و نهایتاً از اتلاف و فرسودگی اندیشه انقلابی و عدم توجه به آزادی سخنها راندند. متاسفانه در گفتگوها و مناظراتشان هم چنین به نظر میرسد که گویا سخن و اندیشه انقلابی را داستان آرزومندی و عامل تشدید معضلات می بینند و کلیت حضور جهانی و روح لطیف انقلاب اسلامی و به ظهور آمدن اقوام متعمق آخرالزمانی در عصر انقلاب اسلامی که شهدا مظهر اعلای آن و سیره و زعامت متعالی امامین انقلاب را نمی بینند بلکه قائل به جلوه و بروز ناکاستی ها و عیوب و معضلات مبتلابه در سطح کلان و به پس رفتن قوت انقلاب است و بجای بحثی متفکرانه و تحلیلی کلان تر از عرصه ملی و بین المللی، به تداوم همان رویکردهای سابق مشغولند؛ ناگفته نماند که بسیاری از عیوب و ناکاستی ها ثمره نگاه غربزده در مواجهه تمدنی با غرب و ساختارهای شبه مدرن از عصر قاجار و پهلوی و الگوهای تجویز شده از دولت سازندگی به این سوست که خود روشنفکران و توسعه گرایان در سطوح تصمیم سازی و استراتژيک همین نظام، تجویز الگو کردند و جهت پیاده سازی الگوهای نئولیبرال در ایران، دولتها را بسوی پیگیری سیاستهایی چون کاهش جمعیت و انبوه سازی آپارتمان و خصوصی سازی ها و تعدیل ساختاری و اخذ وام های خارجی و توسعه پول اعتباری و ترغیب و تسهیل گری مدل تحصیل و اشتغال غربی و رها سازی مدیریت فضای سایبر و عدم توجه به محوریت نهاد خانواده هدایت کردند که شما بهتر از من واقفید همه این موارد، چونان دانه های تسبیح به هم متصل و در راستای یک نوع سبک حکمرانی و ساختار حیات اجتماعی و سبک زندگی است و تجلی دین حداقلی است که اتفاقاً منشا مشکل و تعارض میگردد و یقیناً ضلع فرهنگی و خانوادگی اقتصاد نئولیبرال یا شبه مدرن، برهنگی است و چنانچه بخواهیم بر حجاب و پوشش و حفظ حریم حیاء و عفاف تاکید کنیم، نمیتوان بر مدل تحصیل و اشتغال بانوان در توسعه غربی پا فشرد و خانواده را محوریت نداد. البته بنده هم قائلم ما بعنوان دلسوزان و علاقه مندان به انقلاب اسلامی در اشاعه و مطرح ساختن حقیقت انقلاب و اسلام عزیز بعنوان دین آخرالزمانی به جامعه ویژه جوانان هم نسل حقیر، غفلت و کاهلی داشته ایم و الا بعض اهالی این جامعه نیز گمشده و جام جم خود را در مأوای روشنفکری با سوابق و آمال خاص آن، جستجو نمی نمودند و متوجه بودند با اتکاء و دل سپردن به جهان غرب و روشنفکران، عبور از تنگناها میسر نیست که همانا سبب بیماری نمیتواند داوری شفابخش باشد و قطعاً این تکلیف ماست که با تذکر به عالم انسان دینی و حقيقت این انقلاب و شیوه حکیمانه زعامت رهبر بزرگوارمان در استمرار انقلاب اسلامی و عدم استحاله آن و حفظ اصالت آن بسوی تمدن نوین پیش رو، افق روشن این مسیر را بگشاییم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که فرمودهاید حقیقتاً تحلیلی خوب و حکیمانه نسبت به حقیقت تاریخیِ انقلاب اسلامی بود و تلاشی برای فهم جریانهایی که نتوانستند خود را در این تاریخ قدسی حاضر کنند بخصوص روشنفکران، که به قول جنابعالی رسالت خود را بر تخطئه و نفی اصالت انقلاب اسلامی فهمیدند. و هنر ما، آری! هنر ما این است که رازِ عدم درک جریان روشنفکری را نسبت به روح قدسی انقلاب اسلامی بفهمیم و بدانیم حضور در تفکر مدرن حتی حضور در اندیشه متفکران فلسفه غربی برای رسیدن به هویت قدسی انسان که اگر با دیانت و شریعت الهی جبران نشود باز همان پوچی و نیستانگاری است که جناب نیچه متذکر آن شد. اینجا است که اولاً: راز حضور انقلاب اسلامی در جهان مدرن معلوم میشود که چه اندازه برای ادامه همین جهان، جود انقلاب اسلامی ضروری است. ثانیاً: رمز و راز کینه پنهانِ نهتنها جریان سیاسی جهان مدرن، بلکه جریان روشنفکری نیز معلوم میشود از آن جهت که در مقابل انقلاب اسلامی، متوجه عریانیِ خود شدند ولی نخواستند بپذیرند، به همان معنایی که جناب مولوی علت مقابله با انبیاء را اینطور به میان میآورد که آنها در اعتراض به انبیاء گفتند:
جان ما فارغ بد از اندیشهها
در غم افکندید ما را و عنا
طوطی نقل شکر بودیم ما
مرغ مرگاندیش گشتیم از شما
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه باید به مسئولان در این امر اعتماد کرد. مشخصاً روشن است که جریان استکبار با پروژه کرونا بناست نظرات خود را در مردم رشد دهد، کاری که در کوبا پیش گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با کمی تدبّر در قرآن از طریق تفاسیری مثل «المیزان»، مطلب برای انسان روشن شود. کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، إنشاءالله میتواند کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش علامهی طباطبایی بحث در تقوا و ایمانِ اولیه است که شرط ورود به قرآن میباشد و این غیر از تقوا و ایمانی است که در بستر انس با قرآن پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز در این مورد سؤال دارم. زیرا شخصیت آقای دکتر پازوکی و بعضی از رفقای ایشان را که میشناسم، بالاتر از این حرفهاست. حتی آقایانی که با گنابادیهای خرمآبادی آشنا بودند، میفرمودند اساساً آنها با امثال جریانهایی که نسبت به انقلاب بیتفاوتند، فرق دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر قرآن که خداوند را «واحد» میداند متفکران دلایل متقنی در یگانگیِ خداوند آوردهاند. در این مورد میتوانید به جزوهی «معارف 1» قسمت «صفات خداوند» رجوع فرمایید. مثل بحث برهان وحدت خداوند: علاوه بر اثبات وجود خداوند، بايد متوجه بود كه خداي واحدي در جهان هستي هست، چون ميبينيم نظم جهان نظمي است ارگانيكي و يك آهنگي و انداموار. يعني همة اجزاء آن در خدمت همة اجزاء است، مثل بدن كه هر عضوي در خدمت همة بدن است، فرض چند تدبيري در چنين نظام يك آهنگي، محال است. زيرا از چند ذات متفاوت آثار و برنامههاي متفاوت ظاهر و تدبير ميشود كه در جهان چنين چيزي وجود ندارد.
اشكال: مگر حالا جهان ناهماهنگ نيست كه آب تر ميكند و آتش ميسوزاند؟
جواب: اينكه اجزاء جهان همديگر را محدود ميكنند را نبايد ناهماهنگي ناميد، ناهماهنگي آن است كه قانوني، قانوني را در نظام عالم نقض كند و ديگر آن قانون در جاي خود مؤثر نباشد، در حالي كه با همين محدودكردنها طبيعت به مقصد ميرسد. مثل دوكفة ترازو كه در عين جهت متفاوتي كه دارند كار توزين را عملي ميسازند.
اشكال: چرا فرض نكنيم كه دو يا چند خدا در امر تدبير جهان به توافق رسيدهاند كه به خاطر مصلحت با هم اختلاف نكنند و مانع تدبير يكديگر نشوند؟
جواب: توافق در نظام معني ميدهد براي رسيدن به هدفي مشخص، در حالي كه خدا يعني آن كس كه خالق نظام است و فعل او همان نظام است و توافق يعني پيروي چند نفر از قواعد عقلي موجود در نظام. مثل دو مهندس كه توافق ميكنند در اين قسمت كه استحكام بيشتري دارد پايههاي پل را قرار دهند چون هيچكدام از اين مهندسين خالق نيستند، بلكه برروي استفاده از مخلوقي كه خدا آفريده است توافق ميكنند. در حاليكه خدا خالق پديدههاست، و بههمين جهت توافق براي خدا معني ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک عدم اجتماع نقیضین در جای خود امری است بدیهی و هرکس آن را تصور کند، مسلّم تصدیق میکند. حتی جناب هگل که معتقد است آن قاعده در همه جا قابل اجرا نیست، در جای خود آن را میپذیرد منتها معتقد است مثلاً در حرکت که عین بود و نبود است، یا به تعبیر فلسفهی اسلامی عین تقدّم و تأخّر است، آن قاعده جاری نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهای محترم آلات موسیقی را به ذاته حرام نمیدانند بلکه بیشتر از آن جهت که وسیلهی لهو و لعب میشود حرام میدانند و معتقدند وجود این وسائل در خانه فرشتگان را میراند. اگر بشود ما در فرهنگ خودمان با تدبّر در قرآن و روایات و آثاری مثل مثنوی جناب مولوی، اوقات خود را آباد کنیم، بهتر است. پیشنهاد میشود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» زده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما باید متن فصوص با شرح صوتی آن دنبال شود. اساسا این نوع متون به صرف ترجمه و شرح آن خود را ظهور و بروز نمیدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی شهیدان عزیزند، ولی این سه شهید نماد حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی در جان جهان هستند و هر انسانی که به خود آمده باشد و ماورای زندگی عادی بخواهد خود را جستجو کند به نحوی با یکی از این عزیزان همزادپنداری احساس میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم همان بحث که در جزوهی «هویت قدسی زن و حضور در جهان گستردهی امروز» هست کمک خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست. اساساً حروف ابجد پایهی قابل اطمینانی ندارد که بخواهند منشأ تصمیم باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قبلاً عرض شد اگر شرایط، جهت تذکر نیست، نباید با آنها همراهی کرد. شاید سکوت ما موجب شود آنها به خود آیند. این غیر از سکوتی است که منجر به تأیید میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آموزههای دینی جهت رفع این امور، چند نکته پیشنهاد میشود ۱. خوش اخلاقی ۲. صلهی رحم ۳. تواضع ۴. صدق ۵. قناعت ۶. نداشتن آرزوهای بلند دنیایی و به سادهترین کارها تندادن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بداء، در تحققِ ظهور حضرت نداریم. آری! در بعضی از حوادث که ممکن بود پیش آید، بداء حاصل میشود و آن حوادث پیش نمیآید. که بحث آن را میتوانید در کتاب «تحلیل تاریخی نشانهای ظهور» از حجتالاسلام دکتر مصطفی صادقی دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا سری به متنی که تحت عنوان «دعا در آغوش خدا» در کانال مطالب ویژه است، بزنید به آدرس https://eitaa.com/hasannazari110 2- از سیر مطالعاتیِ سایت غافل نباشید، إنشاءاللّه کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در همین مسیر که طی کردهاید إنشاءاللّه آن خدایی که با معارف عقلی یافتید را، در همهی مظاهر مییابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید آوینی نهتنها در معارف عمیق دینی در حدّی بود که «مصباح الهدایه» حضرت امام را میفهمید؛ بلکه آن را درس میداد و در عین حال فیلم میساخت. لذا اگر بتوانید در کارهای هنری ورود کنید، خداوند کمک میکند. ایدههای مناسب نیز خود به خود پیش میآید، نباید نگران بود. عمده نگاهِ دینی ولی نگاهی باز و جهانی است، حال به هر موضوعی، مثل همین موضوعِ سعهی صدر ایمانی. عرایضی در این مورد در سورهی جاثیه که بر روی سایت است شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم برای آشنایی با زبان المیزان، خوب است که آن چند سوره، ابتدا کار شود و با صوت آن متوجهی زبان المیزان بشوید و سپس إنشاءاللّه با المیزان کار را جلو ببرید و بحث نهجالبلاغه را به بعد موکول کنید. موفق باشید
