سلام و عرض ادب: صوتهای معرفت نفس را در کانال جستجو کردم فقط دو جلسه بود فقط همین است یا باز هم هستند؟ باید جای دیگه ای جستجو کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس صوتهای مذکور ذیلاً ارسال میشود. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
با تو سجده خواهیم کرد با سلام. هواداران تیم فوتبال لیورپول سرودی ساختهاند که در آن خطاب به محمد صلاح، بازیکن مصری خود میگویند: «اگر گل بزنی مسلمان خواهم شد. به خاطر تو به مسجد خواهم رفت و مسلمان خواهم شد.» محمد صلاح هر بار که گل میزند، همانجا وسط زمین سجده میکند و هوادارن لیورپول به افتخارش میخوانند که «با او سجده خواهند کرد.» از لیورپولیها که بگذریم، برخی از هواداران دیگر تیمهای لیگ جزیره نیز محمد را بهانه کرده و مسلمان شدهاند. بِن بِرد که هوادار تیم ناتینگهام فارست و دانشجوی مطالعات خاورمیانه است، محمد صلاح را هدیهی خدا و الهامبخش خود برای روی آوردن به اسلام معرفی میکند. اِمی و نیکی، دو خواهر انگلیسی، نیز میگویند با الهام از اخلاق این بازیکن مصری مسلمان شدهاند. اروپاییها پیش از این نیز بازیکنان مسلمانی چون فرانک ریبری، مسعود اوزیل، آردا توران، حاتم بن عرفا، و کریم بن زیما را دیده بودند؛ اما هیچکدام از آنها به دلیلِ مشکلات و درگیریهای اخلاقی، نتوانستند کاریزمای اعجوبهی آنفیلد را داشته باشند. محمد نه تنها در زمینِ فوتبال که در خارج از زمین نیز مسلمان متفاوتی است. او آنقدر خوب است که هیچ یک از مسئولان فوتبال جزیره نگران رفتار مذهبی او در زمین مسابقه نیستند. پیارا پاوار، مدیر اجرایی یوفا در مبارزه با نژاد پرستی، بیآنکه نگران باشد مبادا سجدههای بعد از گل محمد به تنشهای مذهبی بیانجامد، میگوید: «این اولین بار است که شاهد وجود چنین واکنش مثبت و تحسینآمیزی در خصوص مسائل مذهبی هستیم.» هیچ بعید نیست ماه رمضان آینده، بسیاری از لیورپولیها با محمد صلاح روزه بگیرند و به عشق او و فوتبال جذّابی که دارد، عید فطر در کنارش نماز بخوانند. این بازیکن مسلمان مصری، به تنهایی به اندازهی صدها کتاب و همایش اروپاییها را با اسلام آشتی داده است. محمد حقیقتِ پیش روی ماست. حقیقتی که میگوید در جهان امروز، آنقدر که افراد با تعهد و سلوک اخلاقیشان میتوانند دین خود را نمایندگی کنند، متکلمان و الاهیاتدانان نمیتوانند. این بازیکن مسلمان مصری با جذابیّتهای اخلاقی و فوتبالِ خیرهکنندهاش کاری کرده است که مراکز آموزشی و تبلیغی با سالها تلاش و صرف هزینههای گزاف از عهدهاش بر نیامدند. او نشان داد که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» سلام استاد وقتتون بخیر عزاداریهاتون مقبول. اگر زحمتی نیست میخواستم نظرتون را درمورد این مطلب بدونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم : شاید بتوان گفت آقای محمد صلاح بهانه است تا بشر امروز که طالب وسعتی بیشتر از حضور در جهان کمیتها و سکولارزدهاست؛ با او نظر به آن جهانِ کیفیتها بیندازند. در حالیکه جهان مسیحیت به جهت سطحیبودنش نتوانسته است آن افق را در مقابل جوانان این تاریخ بگشاید. آری! این جوانان به جهت صفای شخصیتی که آقای محمد صلاح از خود نشان داده، خود را با ابعادی برتر در او جستجو میکنند. عمده آن است که متوجه باشیم این تاریخ، ظرفیت جوابگویی به انسانهایی که در طلب هویتی برتر هستند را دارد . اگر بتوانیم آن هویتِ برتر را بنمایانیم. البته و صد البته فکر نمیکنم روحی که انقلاب اسلامی به صورتی نرم و نامرئی به ظهور آورده است، در این صحنهها بیتأثیر باشد. بالاخره آنها از طریق حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی و حاج قاسم سلیمانی افقی را در مقابل خود یافتهاند که ارادت به آقای محمد صلاح برای نزدیکی به آن افق است. میماند که اگر نتوانند از طریق او به نوعی از حضور تاریخی دست یابند و وجه وجودیِ بیکرانه خود را در این صحنهها احساس نکنند، سرخورده خواهند شد. زیرا موضوع، یک موضوع اخلاقی نیست بلکه موضوع، پیداکردن شخصیتی است که زندگی را در ابعاد تاریخی آن به معنای حقالیقینِ تاریخی معنا کند. نقش حاج قاسم را نمیتوان در این موارد نادیده گرفت. گویا به دنبال حاج قاسمی هستند به اسم محمد صلاح..
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده به رفقا پیشنهاد میکنم مطالب معرفتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» در ابتدای امر و سپس انس با مباحث قرآنی است که مطالب روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم ما نیاز به این موارد داشته باشیم. وقتی در سیرهی ائمه «علیهمالسلام» چنین مواردی به چشم نمیخورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم این امور با توهّمات و ساختن توهّمات همراه است. خداوند به انسان عقل داده است که بتواند با آن زندگی کند. ۲. ان شاءالله با توبه، انسان میتواند در جایگاهی قرار گیرد مثل کسی که گناه نکرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد در شهود عرفانی، واقعاً آنچه عارف مییابد همان حضور اوست در آن عوالِم، منتها ممکن است با زبان عُرف بگوید. به همین جهت عرض شد واقعاً عارف، هفت آسمان را در منظر خود مییابد، حال چه هیئت بطلمیوسی تصدیق کند و چه نکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید از جلد ۶ تا ۹ لازم است بهخصوص جلد ۸ و ۹ که حضرت امام هم به آن تأکید کردهاند و تعلیقات ایشان هم از این دو جلد محفوظ مانده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اگر در بعضی از سرداران از جمله آقای قلیباف متأسفانه چنین ضعفهایی هست؛ جهتگیری ایشان و امثال ایشان نسبت به مقام معظم رهبری، بسیاری از این ضعفها را به حاشیه میبرد به همان معنایی که «حبّ علیٍ حسنه لا یضرّه سیئه». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مطمئن نباشیم که آن لقمه با مال حرام تهیه شده، باید حملِ بر صحت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه این حجاب بزرگی است که ما را در برگرفته، همین دیشب در جلسهی دوم سورهی نازعات از همین بلیّه سخن رانده شد. بد نیست سری به آن بحث بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هگل با هوشیاریِ تاریخی خاص خود متوجهی عقل مدرن میشود و در این راستا دغدغههایی را در رابطه با جامعهی مدنی به میان میآورد. به نظر بنده از این جهت باید با او همدلی کرد و اساساً باید با فیلسوفان از آن جهت که متعهد به تفکر و یافتِ زمانهی خود میباشند، همدلی نمود هرچند همیشه نمیتوان با آنها همراهی کرد. به نظر میاید ما در چنین تاریخی قرار داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً باید در روز به خود سختگیری نکنید. در ضمن با تجربه، خودتان به این نتیجه برسید که چه نوع غذاهایی بخورید که خوابتان طبیعی شود و به هر حال باید زود خوابید و روح را به زودخوابیدن عادت داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم و خواهم بود. بحمداللّه در شبهای قدر سفرهای گشوده برای دلگرمشدن به آن چیزی که انبیاء و اولیاء وعده دادهاند. تجربهای است از آنچه تنها از آن خبری داشتیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدیهیات که قابل رد یا اثبات نیست. تصورش برای تصدیقش کافی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فضای مجازی یک امکان است با مناسبات خاص خود. باید عدهای به میدان آیند و هنرِ ارائهی آنچه باید ما ارائه دهیم را به دست آورند. مثل کاری که مرحوم شهید آوینی در «روایت فتح» انجام داد. و رهبر معظم انقلاب نظرشان آن بود که به عنوان یک رسالت باید وارد شد و نگذاریم دشمن نسبت به نیروهای انقلاب، جو سازی کند. مسلّم آقای قالیباف یکی از نیروهای انقلاب است که اگر هم ضعفهایی در اجرا داشته باشد باید آن را طبیعی حساب کرد و نه عامدانه. در مورد فضای مجازی رجوع شود به سایت http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=19272 موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در بررسیهای خود به نمک دریا و سپس به نمک معدنی رسیدهایم و ابداً نمک ید دار را مصرف نمیکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. مولای ما به گشودگیِ انسانیِ خود با حقیقتِ گشودهی عالَم زندگی را معنا کردهاند همان چیزی که مولوی را مولوی کرد و او در گزارش احوالِ خود، مثنوی را سرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه طور است که نظری به سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت بیندازید. سعی ما نیز همان بوده که عقل انسانهای آمادهی تفکر که گرایش آنها عرفانی است را مخاطب قرار دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر وجودی، بودِ ما از خدا است و قبل از آنکه خدا ما را ایجاد کند از نظر امکانِ ذاتی در علمِ خدا بودهایم. چون همهی این امور به صورت حضوری بوده است در حافظهی ما که امورِ حصولی تنها جای میگیرند، نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای کتاب «معرفتِ نفس و حشر» شرح صوتی بسیار ضعیفی هست ولی برای کتاب «معاد» شرح صوتی آن خوب است و فکر میکنم کتاب «معاد» و شرح صوتی آن در حدّ زیادی برای رجوع به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» کفایت می کند هرچند آن کتاب نیز در جای خود نکات ارزشمندی را از طرف جناب صدرالمتألهین با مخاطب در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که بنده مطالب را به صورتی دقیقتر تنظیم کردم، همان مطالب را خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید.
برکات شناخت ذاتِ گشودهی انسان نسبت به حقیقت
باسمه تعالی
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (مائده/ 105)
۱. هویت انسان، تعلقی است یعنی وجود او عین ربط به حضرت حق است و بدین لحاظ در ذات و وجودش نسبت به حق گشوده است.
۲. از آن جهت که ذات انسان نسبت به خداوند گشوده است، هر لحظه با نور اسماء الهی و تجلیّات جدیدی با خداوند روبهرو است.
۳. با توجه به آنکه انسان نسبت به حق و حقیقت موجودِ بستهای نیست، با تفکری ایستا از خداوند و با ذات خود، عملاً از حقیقت دور میافتد.
۴. انسان در ذات خود میتواند خدا را بیابد و به ایمانی برسد که همواره آن ایمان، زنده است و نوری است علی نور. این ایمان هر اندازه با بقیهی افراد و افکار مواجه شود، با ظهور ابعاد عمیقتری از خود زنده و زندهتر میگردد و به ایمانی بتشکن نایل میشود زیرا بهخوبی متوجهی حجابهای به حاشیهبرندهی حقیقت میباشد.
۵. ذات انسان با هویت تعلقیاش ذاتی است پویا و همواره امکان تجربهی تجلیّات انوار الهی را به صورتی جدید و جدیدتر دارد. و در همین رابطه باید گفت انسان نسبت به حقیقت، باز و گشوده است.
۶. وقتی انسان توجه خود را به سوی خدا باز و گشوده نگه دارد، ذات خود را عین ربط به حضرت حق و انوار و اسماء الهی احساس میکند. در مقابلِ این حالت، نگاهی است که توجه ما را از تجلیّات انوار الهی باز دارد و این خیانت بزرگی است به بشریت توسط مقدسان احمق که نه آزادی را میفهمند و نه حقوق انسانی را، و با خودمطلقانگاریِ خویش هیچ حقی برای دیگر اندیشهها حتی در بستر اسلامیت قائل نیستند. گویا هر اندیشهای جز فهم آنها باید در خاکروبهها ریخته شود.
۷. بشر موجودی است که «سو» دارد به سوی حقیقت، و اگر خود را پاس دارد - به همان معنای عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم- وارد سلسلهمراتبی میشود که تا ابدیت مقابل خود را گشوده مییابد. خودش به سوی قیامت میرود نه آنکه او را ببرند.
۸. انسانی که خودش به سوی قیامت و ابدیت خود سیر کند، انسانی است که در مسیر هدایت قرار دارد. انحراف و گمراهیِ سایر انسانها ضرری به او نمیزند، یعنی «لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ».
۹. با توجه به آیهی فوق، باید به ملکوت رازآمیزِ درون خود نظر کنیم تا معلوم شود چه اندازه نسبت به حقیقتی که سراسر عالم را پر کرده است یگانه و درهم تنیدهایم. جایگاه مباحث «معرفت نفس» و «فعلیتیافتن باورهای دینی»، در اینجا است تا معلوم شود چرا حضرت حق میفرمایند: «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم» زیرا ملکوت خدا در شما است و شما به آن خوانده شدهاید. از این طریق است که نه سکولاریته و نه ارتجاع و نه بیخردی میتواند میداندارِ زندگیها شود.
۱۰. وقتی انسان خود را ملکوتی دید، جایگاه اخلاق و رابطهی اخلاقی با بقیه معنی مییابد و انگیزهی اخلاقی با طراوت و شادابیِ تمام به میان خواهد آمد. در این حالت توصیههای اخلاقی باری بر دوش ما نخواهد بود، بلکه چشماندازی است برای هرچه بیشتر گشودهشدن و نیوشایِ تجلیّات انوارِ الهیگشتن.
۱۱. قرآن میفرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»(حشر/۱۹) همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و در نتیجهی فراموشیِ غایت خود که همان خدا است، راه به سوی خدا را که خود آنها باشند؛ فراموش نمودند. و این نشان میدهد که نفسِ انسان همان راهی است که انسان باید از طریق آن به سوی خدا سیر کند و فراموشکردنِ غایت به معنای فراموشکردنِ راه است و طریق انسان به سوی خدا همان نفس اوست یعنی طریق انسان، خودِ انسان است مثل همان تحولات گوناگونی که از جنین تا پیری در انسان محقق میشود و همچنان ادامه مییابد تا برزخ و قیامت.
۱۲. وقتی انسان به جهت ذات مجردی که دارد میتواند در همهی عالم و عوالم حاضر باشد، چرا باید گرفتار سوبژهکردنِ عالم گردد و قابلیتِ بشری خود را گم کند و از حضوری که برای او در حدّ «اَلآن قیامتی قائم» تعیین کردهاند، محروم گردد.
۱۳. از آنچه گذشت برمیآید که دین خدا به ما «درون» میدهد و راهِ ما را به ما مینمایاند و آن راه، جز خودمان به سوی حضرت معبود نیستیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر و تنها تفکر. پیشنهاد میشود مباحث مربوط به «برهان صدیقین» را دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خوبی است. زیرا انسان در عقائد خود عمیق و عمیق تر میشود البته به شرطی که جواب شبهات را درست بدهید. پیشنهاد ما اولا مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و ثانیا برهان صدیقین از کتاب «از برهان تا عرفان» میباشد که هر دو باید با شرح صوتی آن دنبال شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم آب حیات به صورتی که در عرف مردم مطرح است، وجود داشته باشد. حضرت ربّالعالمین اراده میکند که عدهای عمر بیشتر داشته باشند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مباحث معادشناسی حدیثی را مطرح کردید از امام رضا (ع) که می فرمایند: هر کس که بگوید قیامت بعد می آید از ما نیست. اگه ممکنه منبع این حدیث رو بگید. من از این حدیث در جایی استفاده کرده ام و از من منبع خواستند
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روايت داريم كه راوي از حضرتامامرضا (ع) ميپرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهيد، آيا هم اكنون آنها خلق شدهاند؟ حضرت فرمودند: بلي، و رسولالله (ص) وقتي به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را ديدند. راوي ميگويد: عدهاي از مسلمانان ميگويند بهشت و جهنم مقدر شدهاند ولي خلق نشدهاند. حضرت فرمودند: آنها از ما نيستند و ما هم از آنها نيستيم:
«مَنْ اَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِيُّ (ص) وَ كَذَّبْنا وَ لا مِنْ وِلايَتِنا علي شَيْئٍ وَ يَخْلُدُ في نارِ جَهَنَّم. قالالله عزوجل: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي يُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ انٍ».
پس كسي كه منكر خلقت فعلي بهشت و جهنم شود، پيامبر و ما را تكذيب كرده است و از دوستان ما نيست و براي هميشه در آتش است. خداوند در آيه ۴۴ سوره الرحمن فرمود: اين است جهنمي كه گناهكاران انكار ميكردند و هم اكنون گناهكاران بين آن جهنم و آبجوشان در حال طوافاند.[1] موفق باشید
[1] - قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا(ع): يَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! أَخْبِرْنِيعَنِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، أَهُمَا الْيَوْمَ مَخْلُوقَتَانِ؟! فَقَالَ: نَعَمْ، وَ إِنَّ رَسُولَ اللَهِ(ص)قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ رَأَيالنَّارَ لَمَّا عُرِجَ بِهِ إلَيالسَّمَآءِ. قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: فَإنَّ قَوْمًا يَقُولُونَ: إنَّهُمَا الْيَوْمَ مُقَدَّرَتَانِ غَيْرُ مَخْلُوقَتَيْنِ! فَقَالَ(ع): مَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ لاَ نَحْنُ مِنْهُمْ. مَنْ أَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ فَقَدْ كَذَّبَ النَّبِيَّ(ص)وَ كَذَّبَنَا وَ لَيْسَ مِنْ وَلاَيَتِنَا عَلَيشَيْءٍ وَ خُلِّدَ فِينَارِ جَهَنَّمَ! قَالَ اللَهُ عَزَّوَجَلَّ: هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِييُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ * يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ حَمِيمٍ ءَانٍ. (توحيد صدوق، باب ما جاء فيالرُّؤْيَه، حديث 21 ص 118).