بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: صوتهای معرفت نفس را در کانال جستجو کردم فقط دو جلسه بود فقط همین است یا باز هم هستند؟ باید جای دیگه ای جستجو کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس صوت‌های مذکور ذیلاً ارسال می‌شود. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87

32077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با تو سجده خواهیم کرد با سلام. هواداران تیم فوتبال لیورپول سرودی ساخته‌اند که در آن خطاب به محمد صلاح، بازیکن مصری خود می‌گویند: «اگر گل بزنی مسلمان خواهم شد. به خاطر تو به مسجد خواهم رفت و مسلمان خواهم شد.» محمد صلاح هر بار که گل می‌زند، همان‌جا وسط زمین سجده می‌کند و هوادارن لیورپول به افتخارش می‌خوانند که «با او سجده خواهند کرد.» از لیورپولی‌ها که بگذریم، برخی از هواداران دیگر تیم‌های لیگ جزیره نیز محمد را بهانه کرده و مسلمان شده‌اند. بِن بِرد که هوادار تیم ناتینگهام فارست و دانشجوی مطالعات خاورمیانه است، محمد صلاح را هدیه‌ی خدا و الهام‌بخش خود برای روی آوردن به اسلام معرفی می‌کند. اِمی و نیکی، دو خواهر انگلیسی، نیز می‌گویند با الهام از اخلاق این بازیکن مصری مسلمان شده‌اند. اروپایی‌ها پیش از این نیز بازیکنان مسلمانی چون فرانک ریبری، مسعود اوزیل، آردا توران، حاتم بن عرفا، و کریم بن زیما را دیده بودند؛ اما هیچ‌کدام از آن‌ها به دلیلِ مشکلات و درگیری‌های اخلاقی، نتوانستند کاریزمای اعجوبه‌ی آنفیلد را داشته باشند. محمد نه تنها در زمینِ فوتبال که در خارج از زمین نیز مسلمان متفاوتی است. او آن‌قدر خوب است که هیچ یک از مسئولان فوتبال جزیره نگران رفتار مذهبی او در زمین مسابقه نیستند. پیارا پاوار، مدیر اجرایی یوفا در مبارزه با نژاد پرستی، بی‌آن‌که نگران باشد مبادا سجده‌های بعد از گل محمد به تنش‌های مذهبی بیانجامد، می‌گوید: «این اولین بار است که شاهد وجود چنین واکنش مثبت و تحسین‌آمیزی در خصوص مسائل مذهبی هستیم.» هیچ بعید نیست ماه رمضان آینده، بسیاری از لیورپولی‌ها با محمد صلاح روزه بگیرند و به عشق او و فوتبال جذّابی که دارد، عید فطر در کنارش نماز بخوانند. این بازیکن مسلمان مصری، به تنهایی به اندازه‌ی صدها کتاب و همایش اروپایی‌ها را با اسلام آشتی داده است. محمد حقیقتِ پیش روی ماست. حقیقتی که می‌گوید در جهان امروز، آن‌قدر که افراد با تعهد و سلوک اخلاقی‌شان می‌توانند دین خود را نمایندگی کنند، متکلمان و الاهیات‌دانان نمی‌توانند. این بازیکن مسلمان مصری با جذابیّت‌های اخلاقی و فوتبالِ خیره‌کننده‌اش کاری کرده است که مراکز آموزشی و تبلیغی با سال‌ها تلاش و صرف هزینه‌های گزاف از عهده‌اش بر نیامدند. او نشان داد که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» سلام استاد وقتتون بخیر عزاداریهاتون مقبول. اگر زحمتی نیست میخواستم نظرتون را درمورد این مطلب بدونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم : شاید بتوان گفت آقای محمد صلاح بهانه است تا بشر امروز که طالب وسعتی بیشتر از حضور در جهان کمیت‌ها و سکولارزده‌است؛ با او نظر به آن جهانِ کیفیت‌ها بیندازند. در حالی‌که جهان مسیحیت به جهت  سطحی‌بودنش نتوانسته است آن افق را در مقابل جوانان این تاریخ بگشاید. آری! این جوانان به جهت صفای شخصیتی که آقای محمد صلاح از خود نشان داده، خود را با ابعادی برتر در او جستجو می‌کنند. عمده آن است که متوجه باشیم این تاریخ، ظرفیت جوابگویی به انسان‌هایی که در طلب هویتی برتر هستند را دارد . اگر بتوانیم آن هویتِ برتر را بنمایانیم. البته و صد البته فکر نمی‌کنم روحی که انقلاب اسلامی به صورتی نرم و نامرئی به ظهور آورده است، در این صحنه‌ها بی‌تأثیر باشد. بالاخره آن‌ها از طریق حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی و حاج قاسم سلیمانی افقی را در مقابل خود یافته‌اند که ارادت به آقای محمد صلاح برای نزدیکی به آن افق است. می‌ماند که اگر نتوانند از طریق او به نوعی از حضور تاریخی دست یابند و وجه وجودیِ بیکرانه خود را در این صحنه‌ها احساس نکنند، سرخورده خواهند شد. زیرا موضوع، یک موضوع اخلاقی نیست بلکه موضوع، پیداکردن شخصیتی است که زندگی را در ابعاد تاریخی آن به معنای حق‌الیقینِ تاریخی معنا کند. نقش حاج قاسم را نمی‌توان در این موارد نادیده گرفت. گویا به دنبال حاج قاسمی هستند به اسم محمد صلاح..

31695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: جناب استاد گرانقدر آقای طاهرزاده اینجانب مردی ۴۰ ساله دارای مدرک فوق دکتری در علوم پزشکی هستم که بیش از ۱۰ سال خارج از ایران زندگی می کنم. شخصا به عرفان عملی اسلامی گرایش دارم و مطالبی از اساتیدی نظیر علامه حسن زاده آملی و دیگر بزرگان را دنبال می کنم. اخیرا فردی نام حضرتعالی را به من معرفی کرد. غرض از اینکه مصدع اوقات می شوم اینکه اگر صلاح می دانید دستورالعمل سلوکی و یا چهله ای که متناسب برای یک فرد مبتدی باشد، برایم ارائه فرمائید. و من الله توفیق. بسیار سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده به رفقا پیشنهاد می‌کنم مطالب معرفتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» در ابتدای امر و سپس انس با مباحث قرآنی است که مطالب روی سایت هست. موفق باشید

30687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: همیشه دیدگاهم همان روال زندگی طبیعی بوده و هست و از مواردی همچون دعا نویسی و طلسم و این موارد هرچند که بوده دور بوده ام. از نظر دین اسلام وظیفه ما نسبت به چنین مواردی و اساتید بزرگی که به این موارد وارد شده اند مثل طلسم آقای شیخ بهایی و غیره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم ما نیاز به این موارد داشته باشیم. وقتی در سیره‌ی ائمه «علیهم‌السلام» چنین مواردی به چشم نمی‌خورد. موفق باشید

30631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دو تا سوال داشتم: ۱. گوش کردن به سابلیمینال برای تغییر خصوصیات ظاهری یا وضع زندگی گناه داره؟ ۲. کسی که به گناه استمناء آلوده باشد آیا همسر خوب و ایده آل نسیبش می‌شود؟ یا به خاطر گناهی که مرتکب شده همسر خوب و قسمتش از بین می‌رود؟ و یا توبه کردن باعث می‌شود که همسر عالی و ایده آل داشته باشد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم این امور با توهّمات و ساختن توهّمات همراه است. خداوند به انسان عقل داده است که بتواند با آن زندگی کند. ۲. ان شاءالله با توبه، انسان می‌تواند در جایگاهی قرار گیرد مثل کسی که گناه نکرده است. موفق باشید 

30398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به سوال 30353 جسارتا پاسخ استاد قانع کننده نبود. اول اینکه نگاه عموم علما و مفسران تا پیش از قرون جدید، بطلمیوسی بود و خود می دانید که آیات را طبق هیئت قدیم تفسیر می‌کردند. دوم اینکه من در آن سوال کار به قرآن نداشتم نظر به کتب عرفا داشتم که وقتی به عالم ماده می رسند آن را مطابق علوم زمانه شان بحث می‌کنند که اکنون منسوخ شده است. کافیست به گلشن راز مراجعه شود که به تفاریق از هیئت قدیم سخن رانده است. راهکار حقیر چون کشف عرفا را یقینی و علوم جدیده را ظنی می‌دانم پذیرش حقانیت هیئت قدیم است. حال شما اگر نظر بر علوم ظنیه جدیده دارید منتجا می پذیرید که کشف عرفا نسبت به عالم ماده باطل بوده است؟ و بدین منوال اگر عارفان در کشف عالم پیش پا افتاده ماده به خطا رفته اند چگونه بپذیریم که شهودشان نسبت به عوالم اعلی صائب بوده است؟ مطالب کانت را به خاطر آوریم که چقدر عقل چون از موارد محسوس فاصله گیرد دچار تزلزل می‌شود و بعضا گرفتار جدل الطرفینی ها، بگذریم که عارفان (اگر علوم جدید را بپذیریم) حتی در محسوسات هم مسجون مشهورات زمانه اند و تخته بند زمان و به قول شاعر «کسی کو در طبیعیات عاجز چگونه در الهیات فائز» باری حقیر چون با عارفان اندک الفتی دیرینه دارم و عالم آنان را پذیرفته ام و در آن فضا نفس می‌کشم نمی‌توانم بپذیرم که شهود راستین عارفان مبنی بر وجود گنبد شیشه ای که در یکی از سوالات از قول آیت الحق قاضی در شرح دعای سمات و نیز بقیه مطالب حقه ای که ایشان منطبق بر هیئت قدیم فرمودند باطل باشد. همانطور که در طب جدید این چنین نیست که بطلان طب سنتی را ابتدائا اثبات و بعد منسوخش کنند در هیئت هم وضع به همین صورت است کوپرنیک فرض را بر خورشید مرکزی نهاد نه اینکه واقعا گردش ارض به گرد شمس را مشاهده کرده باشد یا در هندسه اقلیدسی بجای یکی از فرضها فروض دیگری نهادند هندسه های نااقلیدسی پدیدار شد باری غرض از تطویل کلام اینست که بشخصه نمی‌توانم شاهد باشم عارفان در تبیین عالم ساده ماده بر خطا باشند و و آنگاه سخن از صقع ربوبی بمیان آورند نه بازی بازی همه یا هیچ است و چون در عوالم اعلی نظر عارفان را صائب می‌دانم بنظرم به طریق اولی در عوالم ادنی نیز صادق اند. به یاری حق فالحق والحق اقول والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد در شهود عرفانی، واقعاً آنچه عارف می‌یابد همان حضور اوست در آن عوالِم، منتها ممکن است با زبان عُرف بگوید. به همین جهت عرض شد واقعاً عارف، هفت آسمان را در منظر خود می‌یابد، حال چه هیئت بطلمیوسی تصدیق کند و چه نکند. موفق باشید

29852

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: بنده طلبه هستم از کتب فلسفی بدایه و نهایه خوندم (با استاد امینی نژاد) می خواستم وارد کتاب های عرفان نظری بشوم. از اسفار قبل از ورود به عرفان نظری کدوم جلدها ضرورتا باید خوانده شود و کفایت می کنه؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از جلد ۶ تا ۹ لازم است به‌خصوص جلد ۸ و ۹ که حضرت امام هم به آن تأکید کرده‌اند و تعلیقات ایشان هم از این دو جلد محفوظ مانده است. موفق باشید

29806

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده از دستتون گله دارم. شما به خوبی با تبعات و عوارض فکری بعضی از سیاسیون آشنا هستید و میتونید در مورد آنها قلم بزنید اما نمی‌زنید! شما میتونید توضیح دهید که بعضی از سیاسیون مثل آقای قالیباف اگر مدیریتشون در دولت اجرایی بشه ما را وارد چه تنگناهایی می کنه اما توضیح نمی‌دید! شما میتونید خطر بزرگ سکولاریسم و لیبرالیسم پنهان که توسط بعضی از آقایون مثل قالبیاف که می‌تونه انقلاب را با اون مواجه کنه را بگید اما نمیگید! شما میتونید قلم بزنید و از عوارض تقدم توسعه بر عدالت بگید و نمیگید! چرا استاد؟! حداقل برای ما بگید تا ما برای مردم بگیم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اگر در بعضی از سرداران از جمله آقای قلیباف متأسفانه چنین ضعف‌هایی هست؛ جهت‌گیری ایشان و امثال ایشان نسبت به مقام معظم رهبری، بسیاری از این ضعف‌ها را به حاشیه می‌برد به همان معنایی که «حبّ علیٍ حسنه لا یضرّه سیئه». موفق باشید

29492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: در مورد این سوال داشتم که آیا لقمه ای که انسان در مهمانی که تعارف می‌کنند و از ته دلشان راضی نیستند حلال است یا شبهه ناک؟ و آیا لقمه در راحتی امور دنیوی اثر داره یا نه؟ مثلا باعث بشه انسان از کار بیکار بشه، یا عزم و اراده اش رو در امور دینی از دست بدهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مطمئن نباشیم که آن لقمه با مال حرام تهیه شده، باید حملِ بر صحت کرد. موفق باشید

29488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: اکثر مذهبی هایی که تو جامعه هستن فقط کسی رو قبول دارن که مثل خودشون فکر کنه و عملش مطابق تفکر خودشون باشه. بعضا در بین گروه های مذهبی و فرهنگی دیده میشه که افراد یک گروه نمیتونن گروه دیگه رو بپذیرن یا با اون ها همکاری کنن و انگار هرکس میخواد فقط خودش مطرح باشه و تفکراتش. بعضی از مجموعه های فرهنگی با افرادی و تفکراتی محدود میشن و اون سعه ی وسیع لازم رو ندارن و عموما هم منیت ها و تنگ نظری ها و...بوجود میاد. به نظر میاد امروزه بیشتر از هر زمانی به امثال حاج قاسم نیاز داریم که با نفی خودش بتونه همه انسانیت رو دربر بگیره حتی اون دختر بی حجاب رو... ما به آینده امیدواریم ولی آیا این مذهبی ها میتونن امثال حاج قاسم تربیت کنن؟ این مشکلات به عدم خودسازی برمیگرده یا درک نکردن این تاریخ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه این حجاب بزرگی است که ما را در برگرفته، همین دیشب در جلسه‌ی دوم سوره‌ی نازعات از همین بلیّه سخن رانده شد. بد نیست سری به آن بحث بزنید. موفق باشید

28602
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش و پاسخ ۲۸۵۹۳ نکاتی را راجع به فلسفه هگل و حکمت متعالیه صدر المتهالین فرمودید که البته متن سوال درباره نقد مباحث هگل با پشتوانه ملاصدرا بود که البته بیشتر آنچه در متن پاسخ دیده شد، نقد حکمت متعالیه بر اساس هگل شد و اینکه هگل مباحثی ماورای حکمت متعالیه را به صحنه آورد. این منظور بود که چگونه می‌توان با استفاده از مبانی اندیشه اسلامی که خب حکمت متعالیه هم یکی از زیر مجموعه های آنهاست و شهید مطهری بر روی آن تمرکز داشتند، ولی در کل با تمام مبانی معرفتی اسلامی می‌شود بحث هگل و دیالکتیک او را نقد کرد و مورد مداقه قرار داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هگل با هوشیاریِ تاریخی خاص خود متوجه‌ی عقل مدرن می‌شود و در این راستا دغدغه‌هایی را در رابطه با جامعه‌ی مدنی به میان می‌آورد. به نظر بنده از این جهت باید با او همدلی کرد و اساساً باید با فیلسوفان از آن جهت که متعهد به تفکر و یافتِ زمانه‌ی خود می‌باشند، همدلی نمود هرچند همیشه نمی‌توان با آن‌ها همراهی کرد. به نظر می‌اید ما در چنین تاریخی قرار داریم. موفق باشید

28061

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: سوال شماره ۲۷۹۵۵ و ۲۷۹۵۹مربوط به بنده است که از خدمتتان پرسیدم و واقعا هم برایم کارساز بوده و تا حد امکان طبق دستورالعمل شما پیش رفته ام ولی مشکلی دارم و آن هم اینکه من قبلا هم از افراد دیگری کمک خواسته بودم و طبق دستورات آنها عمل کرده ام ولی نمی‌دانم چرا بعد از مدتی تاثیر خود رارروی من از دست می دهند ولی دستورات شما زمان بیشتری برای من موثر بودرحتی روحیه ورسرزندگی مرا به من برگرداند و برای این امر من بسیار بسیار از شما سپاسگزار هستم، ولی اکنون خوابم مجددا دچار مشکل شده است، چون گاهی اینقدر بیداری مکرر دارم و تحت تاثیر سنگینی خوابم قرار می‌گیرم که دستورالعمل قبل از خواب را اجرا نمی‌کنم، و به جای شب، روز می‌خوابم. ممکن است بار دیگر مرحمت فرموده و مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً باید در روز به خود سخت‌گیری نکنید. در ضمن با تجربه، خودتان به این نتیجه برسید که چه نوع غذاهایی بخورید که خواب‌تان طبیعی شود و به هر حال باید زود خوابید و روح را به زودخوابیدن عادت داد. موفق باشید

27796
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، امیدوارم ان شاء الله توفیق شود در این لیالی عظیم، دعاگوی حضرتعالی که بسیار از آشنایی با شما خوشحال هستم و توفیق بزرگی برای خودم می‌دانم که توفیق شد از محضرتون بهره ببرم و با اندیشه متعالی اسلامی آشنا شوم. استاد بزرگوار، این شبها اینجانب رو هم در کنار تمام عزیزان دعا بفرمایید که ان شاء الله با بصیرت و عشق، در مسیر انقلاب و ارادت به حضرت بقیه الله قرار بگیرم و شک و شبهه و ریایی برای بودن در این مسیر نداشته باشم. شاید برای اعتقاد و دوست داشتن انقلاب، مورد ناراحتی و چالش شده ام و شاید حتی لرزه بر دلم می افتاد که نکند اعتقاد داشتن به انقلاب و پافشاری بر انقلابی بودن، به نحوی عبث و غلط و معیوب است و این ظرفیت در انقلاب نیست. ولی گویی تمام وجودم در این مسیر است و می‌خواهم از همین نوجوانی آنچنان باشم که اگر روزی رفتم و نبودم، مانند بزرگانی مثل شهید آوینی و شهید مطهری بشوم که وجودشان برای انقلاب موجب قوت و دلگرمی ولی فقیه بود و امام و آقا وقتی این عزیزان شهید شدند، فرمودند فقدان شان سخت است و مانند یک بازوی محکم برای انقلاب بودند. امیدوارم چنین باشم و خودم با اطمینان و توکل بتوانم جلو بروم و اعمالم من را وارد عالمی کند که عالم انس با حضرت ولیعصر و عالم ظهور اسماء الهی است و عالم عبور از مدرنیته و انسان غریب با عالم قدس بسمت تمدن نوین اسلامی که امانت بزرگ انبیا و اولیا است. ان شاء الله به مدد الهی و نظر لطف امیرالمومنین سلامت باشید و من را هم دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم و خواهم بود. بحمداللّه در شب‌های قدر سفره‌ای گشوده برای دل‌گرم‌شدن به آن چیزی که انبیاء و اولیاء وعده داده‌اند. تجربه‌ای است از آنچه تنها از آن خبری داشتیم. موفق باشید 

26614

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اینکه ما نمی توانیم ثابت کنیم که اجتماع نقیضین محال است، مطابق با واقع است یا نه؟ به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدیهیات که قابل رد یا اثبات نیست. تصورش برای تصدیقش کافی است. موفق باشید

26368
متن پرسش
سلام و عرض ادب به استاد ارجمند و مخاطبان فرهیخته: بنده بی سوادم ولی رهبری عزیز را تالی تلو معصومین علیهم السلام می دانم و اطاعت از ایشان را واجب. بنابراین پیرو امر ایشان مبنی بر حضور در فضای مجازی، فعالیت خود را آغاز کردم، و از گروه ها و سایت های انقلابی، مطالبی از فرمایشات رهبری و فعالان انقلابی نشر دادم ولی متاسفانه به واکنش ها و ایجاد مراء و جدال منجر شد، و احساس کردم که افراد نسبت به تعلقشان به افراد و احزاب، نسبت به پیامها و اکنش نشان می دهند، مثلا: از سخنرانی رهبری عزیز، مبنی بر دقت در فضای مجازی و نفوذ بیگانگان در این فضا، این نکته برداشت شد که منظور رهبری این است که بر علیه آقای قالیباف مطلب منتشر نشود، و قالیباف فاسد است و چرا شورای نگهبان صلاحیت ایشان را تائید کرده، صرف نظر از اینکه آقای قالیباف را فردی اجرایی می دانم و فساد ایشان را فقط یاشار سلطانی می داند و بس، می خواستم بدانم با توجه باینکه انشقاق در جامعه را معقول و منطقی نمی دانم، تکلیف بنده نسبت به امر رهبری در مورد حضور در فضای مجازی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فضای مجازی یک امکان است با مناسبات خاص خود. باید عده‌ای به میدان آیند و هنرِ ارائه‌ی آن‌چه باید ما ارائه دهیم را به دست آورند. مثل کاری که مرحوم شهید آوینی در «روایت فتح» انجام داد. و رهبر معظم انقلاب نظرشان آن بود که به عنوان یک رسالت باید وارد شد و نگذاریم دشمن نسبت به نیروهای انقلاب، جو سازی کند. مسلّم آقای قالیباف یکی از نیروهای انقلاب است که اگر هم ضعف‌هایی در اجرا داشته باشد باید آن را طبیعی حساب کرد و نه عامدانه. در مورد فضای مجازی رجوع شود به سایت http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=19272 موفق باشید

25896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز راجع به نمک ید دار و نمک دریا بسیار حرف و سوال و نظر مطرح می شود با یه سرچ ساده در اینترنت هر کسی نظری دارد و بعضی کارشناسان نمک معمولی دیدار رو خطرناک و سرطان زا می دانند بعضی مفید و نمک دریا هم همینطور بعضی ها می گویند مواد صنعتی دارد و مضر و بعضی می گویند اتفاقا دارای املاحی است که شدیدا نیاز بدن است. حال با توجه به اینکه سفارش شده غذا رو با نمک شروع و با نمک به پایان برسانیم و در مصرف آن زیاده روی نکنیم و نیز با توجه به اینکه طبق معارف معرفت نفس بدن سالم روی نفس اثر گذار است و باید از بدن مراقبت کرد تا نفس تدبیر خود را بکند. حال بفرمایید واقعا کدام نمک بهتر است زیرا ارتباط تنگاتنگ با غذا و خوراک دارد و بالاخره بدانیم کدام مفیدتر است؟ در سوالی اشاره کرده بودید خودتان نمک دریا مصرف می کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در بررسی‌های خود به نمک دریا و سپس به نمک معدنی رسیده‌ایم و ابداً نمک ید دار را مصرف نمی‌کنیم. موفق باشید

25735
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت امیر در خطبه ۱۰ نهج البلاغه خطاب به سران ناکثین می فرمایند «ان معی لبصیرتی ما لبست علی نفسی و لا لبس علی». ایشان می فرمایند که من حقیقت را بر خود مشتبه نساخته ام و کس دیگری هم بر من مشتبه نساخته است. آیا بر اساس این جمله می توان گفت سر منشاء فسادها و انحرافات فردی و اجتماعی حاصل دو مورد: ۱. خود بینی و تعیین معیار اعمال بر اساس حال درونی و امیال مان ۲. عدم رعایت و تدقیق و متعهد بودن به بسیاری اصول بویژه در مراودات و رفاقتها که ثمرش سوار شدن دیگران بر قلب و ذهن هاست، بیان کرد با توجه به اینکه ایشان می فرمایند ته خودم بر اساس میل خویش، حقیقت را کتمان کردم و نه دیگران مرا فریفته اند و از جهل و سهل انگاری ام بهره جسته اند؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. مولای ما به گشودگیِ انسانیِ خود با حقیقتِ گشوده‌ی عالَم زندگی را معنا کرده‌اند همان چیزی که مولوی را مولوی کرد و او در گزارش احوالِ خود، مثنوی را سرود. موفق باشید

25327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: وقت بخیر. اگه یه نفر اصلا نتونه با کتب سطحی مثل کتب روانشناسی غربی و یا کتب دیگر مشابه به اینها ارتباط بگیره و علاقش بیشتر به سمت کتب ثقیل و عقلی و سنگین باشه به نظرتون چه استعدادیه و چه رشته ای میتونه این استعدادش رو به تکامل برسونه؟ کتب عقلی و عرفانی خیلی علاقه مند است ولی نمیدونه که نقطه شروعش چی باشه و در چه علمی میتونه تبحر پیدا کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه طور است که نظری به سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت بیندازید. سعی ما نیز همان بوده که عقل انسان‌های آماده‌ی تفکر که گرایش آن‌ها عرفانی است را مخاطب قرار دهیم. موفق باشید

24892
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: با توجه به اینکه ما تجلی خداوندیم و وجود ما تجلی عین وجود است و وجود ما عین ربط به عین وجود است، آیا این ربط و وصل در یک مقطع زمانی و یا بهتر است بگویم در یک مقطعی از جانب خداوند ایجاد شده و ما هست شدیم، و یا نه از ازل عین ربط و وصل به عین وجود بوده ایم؟ اگر از ازل به عین وجود وصل بوده ایم و هست بوده ایم، چرا این را یادمان نیست و نمی دانیم؟ که البته طبق نظر ملاصدرا نفس جسمانیة الحدوث است و نمی توانیم از ازل متجلی بوده باشیم. ممنون از پاسخگوییتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر وجودی، بودِ ما از خدا است و قبل از آن‌که خدا ما را ایجاد کند از نظر امکانِ ذاتی در علمِ خدا بوده‌ایم. چون همه‌ی این امور به صورت حضوری بوده است در حافظه‌ی ما که امورِ حصولی تنها جای می‌گیرند، نمی‌ماند. موفق باشید

24819

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد برای کتاب معرفت نفس و حشر تون شرح صوتی ندارید؟ یا برای کتاب معاد تون؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای کتاب «معرفتِ نفس و حشر» شرح صوتی بسیار ضعیفی هست ولی برای کتاب «معاد» شرح صوتی آن خوب است و فکر می‌کنم کتاب «معاد» و شرح صوتی آن در حدّ زیادی برای رجوع به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» کفایت می کند هرچند آن کتاب نیز در جای خود نکات ارزشمندی را از طرف جناب صدرالمتألهین با مخاطب در میان می‌گذارد. موفق باشید

24738
متن پرسش
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسه‌ی شنبه‌ی گذشته در شرح آیه‌ی ۱۰۵ سوره‌ی مائده بحثی را در رابطه با معرفت نفس مطرح کردید که نسبت به بحث‌های گذشته، بحث جدیدی بود. لطفاً اگر ممکن است نکاتی را که یادداشت فرموده بودید را در اختیار ئاین حقیر قرار دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که بنده مطالب را به صورتی دقیق‌تر تنظیم کردم، همان مطالب را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید.

برکات شناخت ذاتِ گشوده‌ی انسان نسبت به حقیقت

باسمه تعالی

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (مائده/ 105)

۱. هویت انسان، تعلقی است یعنی وجود او عین ربط به حضرت حق است و بدین لحاظ در ذات و وجودش نسبت به حق گشوده است.

۲. از آن جهت که ذات انسان نسبت به خداوند گشوده است، هر لحظه با نور اسماء الهی و تجلیّات جدیدی با خداوند روبه‌رو است.

۳. با توجه به آن‌که انسان نسبت به حق و حقیقت موجودِ بسته‌ای نیست، با تفکری ایستا از خداوند و با ذات خود، عملاً از حقیقت دور می‌افتد.

۴. انسان در ذات خود می‌تواند خدا را بیابد و به ایمانی برسد که همواره آن ایمان، زنده است و نوری است علی نور. این ایمان هر اندازه با بقیه‌ی افراد و افکار مواجه شود، با ظهور ابعاد عمیق‌تری از خود زنده و زنده‌تر می‌گردد و به ایمانی بت‌شکن نایل می‌شود زیرا به‌خوبی متوجه‌ی حجاب‌های به حاشیه‌برنده‌ی حقیقت می‌باشد.

۵. ذات انسان با هویت تعلقی‌اش ذاتی است پویا و همواره امکان تجربه‌ی تجلیّات انوار الهی را به صورتی جدید و جدیدتر دارد. و در همین رابطه باید گفت انسان نسبت به حقیقت، باز و گشوده است.

۶. وقتی انسان توجه خود را به سوی خدا باز و گشوده نگه دارد، ذات خود را عین ربط به حضرت حق و انوار و اسماء الهی احساس می‌کند. در مقابلِ این حالت، نگاهی است که توجه ما را از تجلیّات انوار الهی باز دارد و این خیانت بزرگی است به بشریت توسط مقدسان احمق که نه آزادی را می‌فهمند و نه حقوق انسانی را، و با خودمطلق‌انگاریِ خویش هیچ حقی برای دیگر اندیشه‌ها حتی در بستر اسلامیت قائل نیستند. گویا هر اندیشه‌ای جز فهم آن‌ها باید در خاکروبه‌ها ریخته شود.

۷. بشر موجودی است که «سو» دارد به سوی حقیقت، و اگر خود را پاس دارد - به همان معنای عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم‏- وارد سلسله‌مراتبی می‌شود که تا ابدیت مقابل خود را گشوده می‌یابد. خودش به سوی قیامت می‌رود نه آن‌که او را ببرند.

۸. انسانی که خودش به سوی قیامت و ابدیت خود سیر کند، انسانی است که در مسیر هدایت قرار دارد. انحراف و گمراهیِ سایر انسان‌ها ضرری به او نمی‌زند، یعنی «لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ».

۹. با توجه به آیه‌ی فوق، باید به ملکوت رازآمیزِ درون خود نظر کنیم تا معلوم شود چه اندازه نسبت به حقیقتی که سراسر عالم را پر کرده است یگانه و درهم تنیده‌ایم. جایگاه مباحث «معرفت نفس» و «فعلیت‌یافتن باورهای دینی»، در این‌جا است تا معلوم شود چرا حضرت حق می‌فرمایند: «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم» زیرا ملکوت خدا در شما است و شما به آن خوانده شده‌اید. از این طریق است که نه سکولاریته و نه ارتجاع و نه بی‌خردی می‌تواند میدان‌دارِ زندگی‌ها شود.

۱۰. وقتی انسان خود را ملکوتی دید، جایگاه اخلاق و رابطه‌ی اخلاقی با بقیه معنی می‌یابد و انگیزه‌ی اخلاقی با طراوت و شادابیِ تمام به میان خواهد آمد. در این حالت توصیه‌های اخلاقی باری بر دوش ما نخواهد بود، بلکه چشم‌اندازی است برای هرچه بیشتر گشوده‌شدن و نیوشایِ تجلیّات انوارِ الهی‌گشتن.

۱۱. قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»(حشر/۱۹) همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و در نتیجه‌ی فراموشیِ غایت خود که همان خدا است، راه به سوی خدا را که خود آن‌ها باشند؛ فراموش نمودند. و این نشان می‌دهد که نفسِ انسان همان راهی است که انسان باید از طریق آن به سوی خدا سیر کند و فراموش‌کردنِ غایت به معنای فراموش‌کردنِ راه است و طریق انسان به سوی خدا همان نفس اوست یعنی طریق انسان، خودِ انسان است مثل همان تحولات گوناگونی که از جنین تا پیری در انسان محقق می‌شود و همچنان ادامه می‌یابد تا برزخ و قیامت.

۱۲. وقتی انسان به جهت ذات مجردی که دارد می‌تواند در همه‌ی عالم و عوالم حاضر باشد، چرا باید گرفتار سوبژه‌کردنِ عالم گردد و قابلیتِ بشری خود را گم کند و از حضوری که برای او در حدّ «اَلآن قیامتی قائم» تعیین کرده‌اند، محروم گردد.

۱۳. از آن‌چه گذشت برمی‌آید که دین خدا به ما «درون» می‌دهد و راهِ ما را به ما می‌نمایاند و آن راه، جز خودمان به سوی حضرت معبود نیستیم.

24718

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: راه تشخیص حق میان وحدت وجودی ها و تفکیکی ها چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر و تنها تفکر. پیشنهاد می‌شود مباحث مربوط به «برهان صدیقین» را دنبال فرمایید. موفق باشید

24619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرانقدر: بنده خیلی در امور اعتقادی شک می کنم و در ذهنم شبه ایجاد میشه و همیشه از این بابت ناراحت و نگرانم، با اینکه انگار نفس من یا بهتره بگم خود من دنبال شبهات جدید می گرده تا مشغول حل و فصل شبهه بشه و از ذکر و یاد خدا غافل و صفای دل رو از دست بده، با اینکه جواب شبهه را بدست می آورم و از شر آن شبهه خلاص می شوم، اما دوباره با شبهه جدید با موضوع جدید سرگرم و مشغول می شوم، دیگه خسته شده ام، احساس می کنم و مطمئن ام عمرم دارد تلف می شود، می خواهم به صفای دل برسم و به ارتباط با ائمه اطهار آن جور که شایسته است برسم و دیگر این حجاب شبهات در میان نباشد، چه کنم که نفس شبهه ساز و یا شیطان تلقین کننده را برای همیشه لگام بزنم و از شر این افکار و امور بیهوده خلاص شوم، لطفا مرا راهنمایی کنید و راه حلی برای بنده ارائه دهید، آیا ذکری هست که با گفتن آن و استمرار بر آن ذکر به خصوص، از این حجاب ظلمانی خلاص شد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خوبی است. زیرا انسان در عقائد خود عمیق و عمیق تر می‌شود البته به شرطی که جواب شبهات را درست بدهید. پیشنهاد ما اولا مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و ثانیا برهان صدیقین از کتاب «از برهان تا عرفان» می‌باشد که هر دو باید با شرح صوتی آن دنبال شود. موفق باشید

24023

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می خواستم بدونم که آیا آب حیات به همان معنای دنیایی موجود است؟ آیا داستان حضرت خضر (ع) و نوشیدن آن حضرت از آب حیات صحت دارد؟ لطفا موضوع مادی قضیه رو بیان فرمایید.ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم آب حیات به صورتی که در عرف مردم مطرح است، وجود داشته باشد. حضرت ربّ‌العالمین اراده می‌کند که عده‌ای عمر بیشتر داشته باشند. موفق باشید

33122

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: در مباحث معادشناسی حدیثی را مطرح کردید از امام رضا (ع) که می فرمایند: هر کس که بگوید قیامت بعد می آید از ما نیست. اگه ممکنه منبع این حدیث رو بگید. من از این حدیث در جایی استفاده کرده ام و از من منبع خواستند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روايت داريم كه راوي از حضرت‌امام‌رضا (ع) مي‌پرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهيد، آيا هم اكنون آن‌ها خلق شده‌اند؟ حضرت فرمودند: بلي، و رسول‌الله (ص) وقتي به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را ديدند. راوي مي‌گويد: عده‌اي از مسلمانان مي‌گويند بهشت و جهنم مقدر شده‌اند ولي خلق نشده‌اند. حضرت فرمودند: آن‌ها از ما نيستند و ما هم از آن‌ها نيستيم:

«مَنْ اَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِيُّ (ص) وَ كَذَّبْنا وَ لا مِنْ وِلايَتِنا علي شَيْئٍ وَ يَخْلُدُ في نارِ جَهَنَّم. قال‌الله عزوجل: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي يُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ انٍ».

پس كسي كه منكر خلقت فعلي بهشت و جهنم شود، پيامبر و ما را تكذيب كرده است و از دوستان ما نيست و براي هميشه در آتش است. خداوند در آيه ۴۴ سوره الرحمن فرمود: اين است جهنمي كه گناهكاران انكار مي‌كردند و هم اكنون گناهكاران بين آن جهنم و آب‌جوشان در حال طواف‌اند.[1] موفق باشید

 

[1] - قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا(ع): يَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! أَخْبِرْنِي‌عَنِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، أَهُمَا الْيَوْمَ مَخْلُوقَتَانِ؟! فَقَالَ: نَعَمْ، وَ إِنَّ رَسُولَ اللَهِ(ص)قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ رَأَي‌النَّارَ لَمَّا عُرِجَ بِهِ إلَي‌السَّمَآءِ. قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: فَإنَّ قَوْمًا يَقُولُونَ: إنَّهُمَا الْيَوْمَ مُقَدَّرَتَانِ غَيْرُ مَخْلُوقَتَيْنِ! فَقَالَ(ع): مَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ لاَ نَحْنُ مِنْهُمْ. مَنْ أَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ فَقَدْ كَذَّبَ النَّبِيَّ(ص)وَ كَذَّبَنَا وَ لَيْسَ مِنْ وَلاَيَتِنَا عَلَي‌شَيْءٍ وَ خُلِّدَ فِي‌نَارِ جَهَنَّمَ! قَالَ اللَهُ عَزَّوَجَلَّ: هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي‌يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ * يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ حَمِيمٍ ءَانٍ. (توحيد صدوق، باب ما جاء في‌الرُّؤْيَه، حديث 21 ص 118).

نمایش چاپی