بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. استاد خبر زیر را دیدم، تعجب کردم، من تابحال فکر میکردم حکومت دستش به خون معترضین آبان آلوده نشده، تا این متن را خوندم، خب ما اگر که خودمون معترضین را بکشیم چطور به آمریکا بگیم مردم معترضشو نوشت ذوالنور: ۲۳۰ نفر در حوادث آبان‌ماه ۹۸ کشته شدند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً نسبت به اصل خبر عنایت داشته‌اید که این کشته‌ها، کشته‌هایی نیست که توسط نیروهای نظامی وانتظامی انجام شده باشد، موفق باشید

28093

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: برخی ائمه جمعه و بعضی سرپرستهای نهاد رهبری در دانشگاه ها و برخی دیگر از منتصبین به رهبر انقلاب در جایگاه های کشور، متاسفانه به سمت قانون شکنی و تخلفات و اقدامات ناشایستی رفته اند و حتی قوه قضاییه هم در برخی ورود کرده و متخلفین که از ائمه جمعه و سرپرستهای نهاد رهبری بوده اند را توبیخ کرده اند. چطور رهبری انقلاب و دفتر ایشان در این مسائل پیگیری و نظارت ندارند که خود این منتصبین مرتکب قانون شکنی و تخطی شوند و در سمت قرار می‌گیرند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آنچه می‌فرمایید به طور مشخص نیستم. ولی تجربه‌ی کار اجراییِ بنده این نکته را به بنده فهماند که برای حضور در امورات اجرایی، توحیدی بس بالاتر از توحیدی که عرفاً انسان‌ها با آن‌ها به‌سر می‌برند، نیاز است. گفت: «یا مکن با فیل بانان دوستی .. یا بنا کن خانه ای در خورد فیل»

موفق باشید

27682
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، تلاشم بر این بوده اگر کسی از دوستان و نزدیکان با ولایت و انقلاب مخالفت دارد و یا چندان اعتقادی ندارد و پر از شبهه هست، با رحمت و مهربانی و حجت و دلیل واضح صحبت کنم و صبر به خرج دهم. اما گاهی هر چقدر صبر می‌کنم و دلیل میاورم باز هم حرف خودشان را می‌زنند و دوباره همان شیوه تحلیل را پیش می‌برند و حتی گاهی ناراحت می‌شوم که این بحث فایده ندارد و دارم خودم را ناراحت و عصبانی می‌کنم و حتی باعث می‌شود از جهت جسمی هم ناراحت بشوم و با خودم می‌گویم هر میزان هم گویی با صبر صحبت کنم و دلیل بیاورم باز دوباره مطالب خود را می‌گویند و مطالب ام رو به نحوی نادیده می‌گیرند و می‌گویند وضعیت کنونی حتی با مبانی متفکران این انقلاب مثل امام و شهید بهشتی و شهید مطهری نمی‌خواند و شما دارید دفاع بیجا می‌کنید و فکر می‌کنید واقعا مردم برایشان نظام مقبول و کارآمدست و اگر در پاسخ هم با شدت و محکم و یا دافعه صحبت کنم می‌گویند شما بی منطق هستید و این منطق شماست و منطق شما شدت و دفع بقیه است و خودم هم در این حالت اذیت می‌شوم. هر چند در راه انقلاب به نظرم چشیدن این سختی ها خودش عامل رشد و ثابت قدمی بتواند باشد، ولی این هم بحث است که این حدود رحمت و خوشرویی با شدت و قاطع بودن کجاست تا هم دلایل روشن شود و هم اتمام حجت باشد و خودم هم ناراحت این چنین نشوم و متاسفانه بعضی اوقات نسبت به انقلاب و این وضعیت و دفاع و تعهدم به آن و هندسه انقلاب دلم به لرزه می افتد و خب تاثیر ناراحت شدن و احساس بی ثمری بحث با سایرین برای خودم هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در مباحث سوره‌ی جاثیه عرض شد انقلاب اسلامی در شرایطی نیست که از نداشتن چنین طرفدارانی به‌خصوص با روش توحیدیِ رهبر معظم انقلاب ضربه‌ای بخورد. می‌ماند که خوب است انسان از سر دلسوزی جهت کمک به افرادی که در گردونه‌ی توحیدی انقلاب اسلامی نیستند، متذکر برکات آن حضور بشود و چشم‌اندازی از آینده‌ی قدسی را در مقابل آن‌ها به روشی حکیمانه بگشاید و هرگز کار، به جدال نکشد به این معنا که یا باید دلایل ما را بپذیرند و یا رد کنند، لازم نیست. وظیفه‌ی ما آن است که با استحکامی حکیمانه متذکر حقیقتی شویم که نیاز هرکس در این دوران است و ردّ شویم و در بودنِ گسترده‌ی انقلابیِ خود از آنچه خدا برای ما تقدیر کرده است، بهره‌ی لازم را ببریم. نهایتش آن است که آن‌ها، آن‌قدر خود را در امور دنیایی غرق می‌کنند که مصداق این آیه می‌شوند که خداوند به پیامبر خود فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» خدای را پاس بدار و آن‌ها را در فرورفتن‌شان در بازی‌های دنیایی به خودشان واگذار. موفق باشید  

27646

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز یک سوالی دارم. امام خمینی در چند جا یک سخنی رو نقل میکنن به عنوان روایت که اثری از اون در هیچ جا دیده نمیشه. حداقل هیچ کدوم از آثار روایی شیعه. «كان أخي موسي، عليه السلام، عينه اليمني عمياء، و أخي عيسي، عليه السلام، عينه اليسري عمياء. وأنا ذوالعينين» صرف نظر از صحت یا عدم صحت مطلب، استفاده از عبارتی که ردی از اون در احادیث شیعه نیست، کمی عجیب به نظر میاد. اون هم از عالم بزرگی مثل امام. استفاده از این سنخ (به ظاهر) روایات در بین مطالب و مباحث علمای هم مشرب مرحوم امام، زیاد دیده میشه و برای خود من هم سواله که چرا؟ آیا بین روایات معتبر و صحیح شیعه، مویداتی برای این مباحث وجود نداره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث در عرفان جناب ابن‌عربی مطرح می‌شود مثل فصّ «زکریّاوی». موفق باشید

27575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در اینکه فلاسفه شک گرای غربی در انحراف فکری و عقیدتی هستند شکی نیست و در اینکه مسیری که در تفکر خود طی کرده اند به این انحراف منجر شده در این‌هم شکی نیست، و اینکه حق و حقیقت و واقعیت کاملا واضح و آشکار است و کسی که در درک ادراکات بدیهی خود دچار مشکل و شک است دچار نوعی مرض فکریست هم شکی نیست، که به قول روانشناس دچار وسواس یا هذیان است، حال می‌خواهد اسمش هیوم باشد یا کانت یا ...‌، در کل مسیر فکری که به حق و حقیقت ختم نشود دچار انحراف و بیماریست که فلسفه شک گرای غرب نمونه بارز این انحراف و بیماریست، و به هیچ وجه قابل تایید نیست، و باید به این تفکر شک گرا که در انتها به سفسطه می انجامد به عنوان بیماری نگاه کرد و در پی داروی فکری مناسب جهت درمان این بیماری فکری بود، که البته حکمای اسلامی با طرح حکت متعالیه که به حق داروی فکری این بیماریست توانستند بر این تفکر شک گرای بیمارگونه غلبه کنند، درود خدا بر ملاصدرا و حکمایی که راه او را ادامه دادند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که حکمت صدرایی راهِ گشوده‌ای در این تاریخ است، برای حضور در چنین جهان پرآشوب و تأکید حضرت امام نیز بر همین اساس است؛ شکی نیست. ولی امثال شهید مطهری در برخورد با فیلسوفان غربی این‌طور که شما برخورد می‌کنید، برخورد نکردند و به قول آقای دکتر طالب‌زاده از اساتید فلسفه‌ی دانشگاه تهران، با رجوع به فیلسوفان غربی و برگشت به فلسفه‌ی اسلامی می‌توانیم نشاط و طراوتِ از دست‌رفته‌ی فلسفه‌ی اسلامی را به آن برگردانیم. موفق باشید  

27548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
این حدیث که می فرماید اگر زمین از حجت خدا خالی باشد زمین اهلش را می بلعد. اولا چرا خداوند نظام عالم را اینگونه آفریده و ثانیا در فاصله بین برخی پیامبران که پیامبری نبوده تکلیف چه بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به هدف خلقت که ظهور انسان کامل و تجلیّات انوار اسماء الهی است، باید آن روایت را معنا کرد. پس عالَم بدون حجت نیست، حتی اگر آن حجت غایب باشد. در دوران فترات هم باز انسان کامل در عالم حاضرند هرچند که ظاهر نباشند به همان معنایی که خلقت نوری اولیای الهی متذکر این امر هستند. موفق باشید

27149
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه نفس مجرد انسان و من او، مجرد و لایقف هست و می تواند در تمام عوالم و در قیامت حاضر شود و این وحدت و حضور را بیابد، آیا اینجا هم بحث ظهور و حضور روح مجرد مطرح هست که حضور روح همگانی در عوالم و قیامت است ولی ظهور آن با جلوه ای خاص است یا اینکه چون در سیر بسوی عالم قدس و معناست دیگر حضور مطرح است نه ظهور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ظهور نفس ناطقه در اعمال و گفتار، در محدوده‌ی عالَم ماده به میان می‌آید هرچند حضورش وسیع‌تر از آن است. موفق باشید

27076
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: ۱. در مورد آیات ۲۷ و ۲۸ سوره مبارکه شورا «ولو بسط الله الرزق لعباده لبغوا فی الارض ولکن ینزل بقدر ما یشا انه بعباده خبیر و بصیر» و «و هو الذی ینزل الغیث من بعد ما اقنطوا و ینشر رحمته و هو الولی الحمید.» دو تفسیر مطالعه کردم، اما در مورد اشاره به غیبت و ظهور امام زمان (عج) چیزی نیافتم، آیا نمی توانیم رزق را بودن امام در نظر بگیریم که بخاطر ظلم برخی انسانها از ما گرفته شد و با توجه به اینکه در انتهای آیه دوم، اسم ولی آمده نزول باران را ظهور رحمت او به اسم ولی بدانیم. ۲. استاد عزیز، آیا می توانیم اینطور بگوییم که قبل از انقلاب اسلامی، جهان شاید تبدیل به یک کفر واحد شده بود و طبق سنت الهی که اگر خداوند برخی از مردم را بوسیله برخی دیگر نابود نکند، کفر فراگیر می شود، با ظهور انقلاب اسلامی و ماهیت کلی آن که طبق فرموده بنیانگدار کبیر آن این است که حکم خداوند در کشور حکمفرما باشد، جبهه ای ایجاد شد که همچون رقیقه ای و پیشواز ظهور تام امام زمان (عج) است که دشمنان خط کلی جبهه انقلاب در اصل دشمنان امام زمان (عج) بوده اگر انقلاب را درست فهمیده باشند، که با ایجاد این جبهه ها اراده های مدافع انقلاب در مقابل دشمنان واقعی انقلاب، دو جبهه ای هستند که با شدت گرفتن جنگ بینشان، یاران و دشمنان زمان ظهور امام از این جبهه ها ساخته می شوند. ۲. استاد عزیز نطر شما در مورد این مطلب چیست؟ ۳. آیا بسته به میزان شدت اراده در جبهه دشمن، میزان اراده در جبهه حق شکل می گیرد؟ ۴. در آخر اینکه اگر ظهور امام زمان (عج) را ظهور باطنی ترین بعد هستی بدانیم که برای غلبه بر پلید ترین دشمنان تاریخ بشریت ظهور می کنند و ایجاد حکومت صالح، اگر طبق سوال ۳ بخواهم بپرسم آیا می توانیم بگوییم که بنیان جبهه یاران امام زمان (عج) با انقلاب اسلامی گذاشته شده آیا به موازات شدت گرفتن جبهه دشمنان، اراده جبهه حق قوی شده و در اوج این شدت ها باید منتظر ظهور شد؟ آیا این درست است که مبنا را در میزان شدت جبهه باطل گرفته و به موازات آن هم که جبهه حق قوی می شود؟ ۵. آیا می توانیم بگوییم در عین خودسازی که ما باید داشته باشیم، هر وقت پلیدترین بشر تاریخ ظهور کرد برای غلبه بر آن ظهور اتفاق می افتد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده جا دارد که این‌طور نسبت به آیات که فرمودید فکر شود ۲. حرف خوبی است. ولی بعضی از سر جهالت با انقلاب اسلامی مخالفت می‌کنند، این‌ها را نباید دشمن بدانیم. ۳. همین‌طور است. ۴. هرچه جبهه‌ی حق با صفای بیشتر، حق را بنمایاند، مخالفانِ آن خود به خود بیشتر در باطل‌بودنِ خود فرو می‌روند و آن را ظهور می‌دهند تا در زمان حضور حضرت، حیرانی بشر چندان نسبت به جبهه‌ی حق و باطل شدید نباشد. ۵. تشخیص پلیدترین افراد، کار مشکلی است و به همین جهت نمی‌توانیم به آن بپردازیم، مگر آن وقتی که حضرت ظهور کنند و سردمدارانِ جبهه‌ی مقابله با حضرت به میدان بیایند. موفق باشید

27027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام ببخشید پیرو سوال ۲۷۰۱۱ که در مورد افرادی بود که طبق اسم خواستگار تعیین میکنن ازدواج خوبه یا بده، یه نفر از دوستان که یه خواستگارش رو پسندیده الان با این حساب کتابا گفتن ازدواج خوبی نیست. این دوستم خیلی ناراحت و نگران شدن. الان تکلیفشون چیه؟ اگر اعتنا نکنن مشکلی پیش نمیاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً نباید معطل این حرف‌های بی‌پایه شد. هرکس باید خودش به نور الهی زندگی خود را مدیریت کند و در مقابل مشکلاتی که پیش می‌آید، اندیشه به خرج دهد. موفق باشید

26163
متن پرسش
سلام و عرض ادب: فتنه ۸۸ گرچه آنچنان سنی نداشتم ولی در تحلیل نوجوانی خودم اضطرابی نداشتم و می دانستم همه چیز به نفع اسلام خواهد ماند. در ۹۶ همینطور، در آبان همینطور، در شهادت حاج قاسم با آن همه غم باز هم همینطور، ولی در این اتفاق اخیر، در مورد هواپیما و شلوغیهای دیشب تهران، که یکی از بچه های هیئت ما را هم زخمی کردند از خدا بی خبر ها، کمی استرس گرفتم استاد! نمی دانم، شاید از ضعف ایمان حقیر است. ولی: از بدِ حادثه اینجا به پناه آمده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید شیطان تلاش خود را می‌کرد، یک مرتبه احساس کرد همه‌چیز از دستش رفت. معلوم است که سعی می‌کند با یارانِ قسم‌خورده‌اش از مردم انتقام بگیرد، ولی نمی‌داند مردم با بصیرتی بیشتر و عزمی به قوت عزم آن سردار شهید، هویت انقلابی و قدسی خود را بهتر ادامه می‌دهند زیرا همیشه معلوم شده است در این صحنه‌ها «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا». مگر آن مرد الهی یعنی شهید بهشتیِ بزرگ نفرمود آمریکا از ما عصبانی باشد و از عصبانیت خود بمیر. آری! آمریکا با آن تشییع با شکوه، نه‌تنها حیرت‌زده بلکه بسیار عصبانی است و معلوم خواهد شد با این چهار نفر طرفدارانش باز شکستی بر شکست‌های خود اضافه خواهد کرد و باز انقلاب اسلامی چهره‌ای دیگر از توانایی‌های خود را به میان می‌آورد. موفق باشید 

25114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز. من از سال ۹۵ پیگیر مباحث شما هستم. من با اینکه میدونم رذایلی مثل حسد خیلی بد هستن، ولی انگار اینها در وجودم نهادینه شدن. تازه ازدواج کردم و جهیزیه ام رو خیلی ساده و جنس ایرانی گرفتم و با یه مراسم کوچیک زندگیمون رو شروع کردیم. چون می خواستیم ساده زیست باشیم و در شان یه انقلابی نمیدونستیم که تجملی زندگی کنه. اما جاری من که بلافاصله بعد از ما جهیزیه گرفتن وسایل خارجی و بهتر از ما گرفتن و مراسمی مفصل. الان من میرم خونشون احساس ناراحتی و کمبودی رو دارم. دوست ندارم این حالت وجود داشته باشه چون شوهرم متوجه میشه و مطمئنا تاثیر میذاره رو زندگی. استاد من چیکار باید بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر عهد خود باید ماند تا إن‌شاءاللّه حقانیت موضوع بیش از پیش گشوده شود. موفق باشید

24056

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: طاعات قبول. نظر شما در مورد دوره های علی تقوی با موضوع امر به معروف چیه؟ من احساس می کنم روی خط تعادل نیست گاهی صحبتها. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. موفق باشید

23264

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده: توفیق شده است، صوت جلسات شما را پیگیری نمایم. در مطالبی که در تفسیر سوره حمد فرمودید به نظرم رسید می شود با کمی بیشتر پر وبال دادن و تنظیم و تبویب آنها در قالب مقاله علمی. اگر رخصت می دهید، برای این کار اقدام نمایم. سید مهدی کاظمی. از طلاب مشهد در صورت نیاز به توضیح و شرح بیشتر گفتگوی تلفنی داشته باشیم. من شماره را بالا قرار دادم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حضرت امام روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بستری را در تفسیر سوره‌ی «حمد» به طور اجمال فراهم کردند که به مرور باید آن را تفصیل داد. و پیشنهاد شما کار خوبی است، اگر بتوانید با تبویب مطالب و حذف نکات تکراری، بحث را قابل استفاده‌تر نمایید. موفق باشید

20601
متن پرسش
با عرض سلام: جناب آقای طاهرزاده؛ یک سوالی داشتم. چرا اکنون که اینقدر قوه قضاییه دارای فساد و بی نظمی شده و هر روز حق مردم مستضعف دارد پایمال می شود: آیا این نشان از بی تدبیری و ناکارآمدی رئیس این قوه نیست؟ چرا انقلاب اسلامی عزیز ما که واقعا ابرقدرت ها را به چه کنم، چه کنم انداخته و عجز آن ها را می توان در سخنان اخیر ترامپ که از عصبانیت نمی دانست چه دارد می گوید دید؛ آیا شایسته است که از درون اینگونه تضعیف بشود و مردم اعتماد خود را روز به روز از دست بدهند؟ آیا این درست است که رویش صولگرایان (که مثلابه انقلاب نزدیکترند) تتلو، و ریزش آنها ناطق نوری باشد؟ سرانجام چه می شود؟ نکند انقلاب به سرانجام نرسد و حسرت و افسوس بماند و دوباره حکومتی طاغوت جایگزین گردد؛ با این همه مشکلات درونی و ادبار روز به روز و ناامیدی مردم؟ که نمونه های آن را می توان در تاریخ یافت که اول قدرتی در دست یک حکومت شیعی افتاد ولی بعد نتوانست به سرانجام برسد. سرانجام چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌ای هرجا و هراندازه در تبیین درست انقلاب و در تربیت نیروهای تراز انقلاب کوتاهی کنیم، به همان اندازه با مشکل روبه‌رو خواهیم شد. ولی در نظر داشته باشید ما مشکلات تاریخی داریم و هنوز تعدادی از قضات ما از درک تاریخیِ درستی غافل‌اند که با روح اسلام و انقلاب باید همخوانی داشته باشند. درست است که در دنیا در نظام قضایی هزاران بیرحمی وجود دارد، ولی در عین دلسوزی و نیّت خیر مسئولان، کم‌کاری‌ها را و درست‌ندیدنِ آینده را نباید ساده گرفت. موفق باشید

32438
متن پرسش

با سلام به استاد گرامی. شنیده‌ایم که می‌خواهید به کربلا مشرف شوید، قسمت ما نشد، لااقل ما را دعا کنید که دل‌مان سخت هوای زیارت عتبات را کرده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بنا بود طبق قولی که آقای الکاظمی نخست وزیر عراق داده بود، از ابتدای شعبان راه زمینی مرزهای عراق باز شود که فعلاً دوباره زیر وعده‌شان زده‌اند و موکول به ۱۵ شعبان کرده‌اند. و خلاصه ما محروم شدیم و این زمان بگذار تا وقت دگر. إن‌شاءالله خود حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» زیارت شریف‌شان را فراهم خواهند کرد و همه ما مفتخر به آن زیارت خواهیم شد. موفق باشید

31719
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: در راستای مواجه با بهترین نحوه بودن؛ لازم دیدم کتاب جایگاه جن و انس و ملک جنابتان را مطالعه کنم اما با تعدادی ابهام مبنایی و اساسی رو به رو شدم که متاسفانه در کتاب به آن پرداخته نشده است. ۱. جادو روی کره زمین از کجا شروع شد؟ و چرا شروع شد؟ ۲. اگر بنا بوده زمینه ی به کمال رسیدن انسان در زمین فراهم شود و عوامل ماورایی؛ اسباب مزاحمت این آرامش را در سلوک انسانی موجب نشود و ایضا در فقه و شرع هم جادو و جادوگری حرام است؛پس جایگاهش در نظام احسن الهی کجاست که جادو و جادوگری به کره زمین راه پیدا کرد؟ ۳. جایگاه جن در عالم هستی دقیقا چیست؟ اگر ملک مظهر فطرت مطلق و حیوان مظهر غریزه مطلق و انسان دارای جمع فطرت و غریزه و بستری برای انتخاب و اختیار اوست؛ پس جن در این نظام احسن دقیقا چه جایگاهی دارد؟ (ما فکر می‌کردیم اجنه همان فرزندان جناب ابلیس هستند که با آنها فرزندان آدم اغوا می‌شوند؛ اما در این کتاب ذکر شده که اجنه خوب و بد و شیعه و کافر دارند پس با این حساب باید تعریف دقیقی از جایگاه جن و حکمت حضور او در نظم احسن الهی داشته باشیم) ۴. محل زندگی اجنه در کره زمین است؟ اگر جواب مثبت است در کجاها سکونت دارند؟ در بیابان ها؟ زیر زمین؟ و یا؟ ۵. آیا اجنه قدرت نظام سازی و تشکیل تمدن دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب مذکور مطالعه فرمودید آیات متذکر می‌شوند جنّیان از استعداد خود استفاده می‌کنند و جادوگران از استعداد منفی آن‌ها در مسیر جادوگری قرار می‌گیرند. جنّیان مخلوقاتی هستند با فطرت الهی برای بندگی و مثل بقیه مخلوقات، مختارند تا خوبی کنند یا بدی. ۴. وجودشان محدودیت مکانی ندارد زیرا جنس‌شان جنس مادی صِرف نیست. ۵. ظاهراً نه. زیرا اساساً پیامبری برای آن‌ها نازل نمی‌شود. موفق باشید

30758
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه می فرمایید اول ماه رمضان خوف جلالی است و همین را بگیرید تا برسید به جوشن کبیر، آیا می توان گفت که خوف جلالی اول ماه رمضان برای نفی خودی ها اومده و بعد که به جوشن کبیر میرسه محل جان برای اسما الهی میشه؟ _ چون یه جا هم فرمودید یگانه شدن با خداوند و چون تو ما شدی برای آخر ماه رمضان هست ‌چون استاد ما قبلا ها می گفتند که باید من ها رو از قلب خارج کرد و بعد یه چیزی تو قلب گذاشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی نکات که متذکر شدید، قابل فهم است و می‌توان در گردونه‌ی آن قرار گرفت تا به سوی دریا حرکت کرد و با انوار امواجِ اسماء در بستر دریا به جایی رسید که:

به دریا بنگرم دریا ته بینم

به صحرا بنگرم، صحرا تِه بینم

به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت

نشان از قامت رعنا ته بینم

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

خوشا آنان که الله یارشان بی

به حمد و قل هو الله کارشان بی

موفق باشید    

29901
متن پرسش

استاد گرامی، با اهدای سلام و دعای خیر: احتراماً با عنایت به زحمات حضرتعالی که در راستای تبیین دین متحمل می شوید بنده عرضی داشتم: یک مثلث را تصور فرمایید که یک نوکی دارد و یک قاعده، هر چه از قاعده که جمعیت کثیری می توانستند بهره ببرند به سمت نوک حرکت می کنید زاویه بسته می شود و افراد کمتری می توانند با شما همراه باشند، منظورم این است که بجای اینکه افراد کمتری را به قله ببرید افراد بیشتری مخصوصاٌ جوانان را تا دامنه کوه ببرید. به عبارت دیگر برای مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری و انقلاب اسلامی و معاد و مهدویت بیشتر وقت و انرژی بگذارید هنوز به تعداد انگشتان یک دست در این خصوص هنوز شاگرد تربیت نفرموده اید و این خیلی حیف است به قول یکی از دوستان اصفهانی به مزاح می گفت خدا هم یک دوره ده نکته باید بگذراند! ما باید کاری کنیم این مباحث عمومی شود و همه آحاد جامعه بهره ببرند. این سلسله مباحث اولیه می توانند جوانان ما را بیمه کنند تا با کوچکترین بادی اعتقادشان را به باد نبرد. از اینکه سلامت هستید خوشحالم و آرزوی توفیق روزافزون برای شما سرور گرامی دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با استعدادی که در این نسل شکل گرفته، دیگر به کم‌تر از معرفت نفس و امثال این معارف تا رسیدن به عرفان و حضوری همچون حاج قاسم، قانع نمی‌شوند. بحث در ایمانِ شورمندانه است. آخرین نوشته‌ در مورد حاج قاسم را که هنوز آفتابی‌اش نکرده‌ام، خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید بفرمایید

حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه

باسمه تعالی

حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز می‌کند و چون شورمندی در شخصیت انسان‌ها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را می‌نمایاند.

ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی می‌کند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای بگیرد، از همه‌چیز و حتی از خود بگذرد و دست‌شستن از زندگی، تنها از عهده‌ی کسی برمی‌آید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد. مؤمن در لحظه‌ی شورمندی اتحاد وجود خویش با حضرت معبود را تجربه می‌کند چیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی در نظر به امر والای انقلاب اسلامی بدان دست یافت. و لذا شورمندی را تا انتهای آن که همان رسیدن به شهادت است در خود به فعلیت رساند. و این درست بر عکسِ آن نوع شورمندی است که اهل ثروت و شهرت به دنبال آنند تا یکنواختیِ زندگی را در تاریخی که یکنواختی، ریشه‌ی انسان را خواهد خشکاند؛ به دنبال آن می‌باشند.

حاج قاسم به خوبی فهمید اگر بعد از دفاع مقدس در شورمندیِ ایمان خود، خود را ادامه ندهد و انقلاب اسلامی را مأوا و بستر آن شورمندی نکند، هرجا که باشد با هر درجه و عنوانی، اژدهای یکنواختیِ این دوران او را خواهد بلعید. و این عجیب‌ترین قدمی است که تنها با حاج قاسم‌ها به ظهور می‌آید. آیا ما در بنیاد خود چنین حاج قاسمی را نهفته نداریم؟ 

والسلام: طاهرزاده

29666
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جانم! واقع اش بنده نسبت به سلوک و سیره شهید حججی غبطه می‌خورم (به آن عشق ها، ایثار ها و اخلاص ها...) اما دو سؤال ذهنم را درگیر کرده که پاسخ آن را می طلبم. ۱. استاد جان! سن بنده تقریبا نزدیک سن شهید حججی است، در حالی که بنده هنوز در این سن درگیر حجاب های ظلمانی و نورانی هستم؛ چطور باید شهید حججی در این سن کم به آن مرتبه از سلوک برسد که در وصیت خود به فرزندش می گوید «فرزندم چنان زندگی کن که خدا عاشقت بشه، که اگر عاشقت بشه تو رو خوب خریداری میکنه» راز این سرعت سلوک شهید حججی چیست!؟ چرا بنده نیستم؟!! ۲. بنده وقتی سلوک اجتماعی مقام معظم رهبری در دوران جوانی شان را با سلوک اجتماعی شهید حججی مورد مداقه قرار می‌دهم به یک تمایز عمده و مهم می‌رسم؛ اینکه گویا انتخاب حضرت آقا در نسبت با انقلاب اسلامی بزرگتر و به تعبیری سعه وجودی بیشتری داشته!! استدلالی که دارم این است که وقتی مبارزات و مجاهدت های آقا را در دوران جوانی ملاحظه می کنیم به شدت فعال و در عرصه های گوناگون حضوری جامع و تعیین کننده داشتن. بر خلاف شهید حججی که یک نوع انزواء حیاگونه می‌بینیم. نظر مبارک تان در مورد برداشت بنده نسبت به اصل انتخاب این دو بزرگوار و نیز استدلال بنده چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با رابطه‌ی صادقانه با خدا و اولیای معصوم «علیهم‌السلام» إن‌شاءالله نظر لطف خداوند بر انسان محقق می‌شود. حال اوست که تصمیم بگیرد چگونه ما را بخرد. ۲. دو نگاه در میان است و هرکدام را خداوند به شکلی جلو می‌برد. شهید حججی را برای آن‌که حجّت شهدا شود و رهبر معظم انقلاب را برای آن‌که راه توحیدیِ بشر امروز را با نور شخصیت خود بنمایاند تا انسان‌ها در مسیر توحید جلو بروند. موفق باشید

29064
متن پرسش
به نام خدا سلام: سوال شماره 29011 خواندم، می خواستم متذکر همه برادران ایمانی شوم، که با این نحوه نگاه پزشکان خودمان را ناراحت می کنیم! در حال حاضر همه فعالان حوزه درمان درگیر این بیماری هستند. شاید این بیماری ساخته دست دشمنان باشد و... امّا این بیماری، هست (وجود دارد). برخی از افراد طوری به مساله نگاه می کنند انگار تصویر ریه مبتلایان را ندیده اند. برادر من نفس نمی‌توانند بکشند ها! اگر بخواهم با نگاهی که از استاد محترم سراغ دارم، ارزیابی کنم، به نظرم باید طوری به مساله نگاه کرد که مورد تمسخر جامعه پزشکی قرار نگرفت. یا بهتر بگویم جامعه پزشکی به ما به چشم عقلا نگاه کند. این شاگرد کمترین را معذور دارید، نظر خود را عرض نمودم. در صورت صلاحدید نظرتان را بفرمایید و در سایت قرار دهید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با نظر به جواب سؤال شماره‌ی 29063 تا حدی موضوع مشخص شود. چرا که بحث در نفی واقعیت ویروس مذکور نیست، بحث در نوع نگاه ما در جایگاه آن ویروس در نظام عالم وجود است، و بیشتر بحث هستی‌شناسی در میان است، نه پدیدارشناسی. موفق باشید

28534

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: نظرتان راجع به کتاب ملت عشق چیست؟ (در ذهنم بود که در یکی از پرسش و پاسخ ها نظرتان راجع به کتاب ملت عشق نوشته الیف شافاک گفته بودید و با کتاب پله پله تا ملاقات خدا مقایسه کرده بودید. اما هر چه گشتم در سایت آن سوال را پیدا نکردم.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ملت عشق» در این‌که یک رُمان خوبی است، ولی هیچ ربطی به جناب شمس تبریزیِ ما ندارد و سراسر یک کتاب لائیک است. البته کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» آن ضعف‌ها را ندارد، رویهمرفته سالم‌تر است. ولی مولوی بزرگ‌تر از آنی است که در آن کتاب مطرح شده است. موفق باشید

28357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: به نظرتون مرحوم دولابی اهل عرفان بودند یا اهل کرامت؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان اهل عرفان بودند و تحت تأثیر آیت اللّه انصاری همدانی قرار داشتند. موفق باشید 

27692

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم استاد سلام بر شما: لطفا بفرمایید برای درک شبهای قدر از هم اکنون چگونه تدارک ببینیم؟ از همدلی و راهنمایی هایتان سپاسگزارم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نکات روی بنرِ سایت در رابطه با شب‌های قدر، تذکراتی که إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود، هست. موفق باشید

27618

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز با توجه به جواب سوال ۲۷۵۸۹ چرا بعد از چشیدن فلسفه‌ی صدرایی، در جریان فلسفه‌ی غرب قرارگرفتن، برای اهل تحقیق لازم است؟ این لزوم برای چیست؟ هدف از این لزوم چیست؟ آیا می‌توان این لزوم را اینگونه تعبیر کرد: مثل طبیبی که حتما باید تمام و کمال یک بیماری را بشناسد و تمام عوامل بروز و بوجود آمدن آن نقص و از کار افتادگی را بشناسد تا بتواند راه درمان و داروی مناسب جهت مقابله با آن نقص و بیماری را بیابد و تجویز کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دیگر مربوط به امثال شهید مطهری‌ها است که ملاحظه می‌کنید در عین چشیدن فلسفه‌ی اسلامی، متوجه می‌شوند سری به فلسفه‌ی غرب بزنند. کتاب «فلسفه‌ی تاریخ» ایشان گواه خوبی بر این مطلب است. موفق باشید

27594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: علامه طباطبایی در جلد سوم تفسیر المیزان، می نویسند که آنچه مي‌كند بر طبق آنچه مي‌داند نيست، بلكه بر طبق آن ملكات خوبي و بدي است كه در نفسش پديد آمده. منظور از ملکات چیست و چگونه می‌شود ملکات بر اساس آنچه می‌داند شکل نگیرد؟ آیا ابلیس را می‌توان نمونه این مطلب دید که علیرغم علم به توحید و معاد و اینکه منبر توحید در بین ملائکه داشت، ولی بعلت منیّت و اینکه سعی نکرد تمام وجودش را الهی کند و با نور توحید به وحدت شخصیت برسد، در برابر امر حضرت حق مقاومت کرد و سجده نکرد و از درگاه خدا رانده شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان‌ها در منش و شخصیت پذیرفته‌ی خود مستقرّند تا در دانایی‌های‌شان. و به همین جهت در توصیه‌های دینی به ما می‌فرمایند باید معارف به‌دست‌آمده‌ی خود را به قلب برسانیم تا جزء شخصیت و بصیرت و منش و ملکه ما شود. موفق باشید

نمایش چاپی