- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در بحث حرکت جوهری ادعای اصلی آن است که ذات عالَم ماده عین حرکت است و در متن این ادعا شواهدی مثل تغییر اَعراض که صورتِ ظاهری جوهر است، مدّ نظر قرار میگیرد و لذا در این روش از خودِ ماده به ماده نگریسته شده است تا آنچه در ذات ماده هست یعنی حرکت مدّ نظرها قرار گیرد. مثل اینکه شما سردی هوا را از عکسالعمل خودِ هوا یعنی سنگینشدن هوای سرد مدّ نظر قرار دهید 2- در مباحث حرکت جوهری روشن شد که علاوه بر حرکت در جوهر، حرکت در اَعراض را جناب صدرالمتألهین پذیرفته است و به همین جهت گفته میشود رنگ قرمزی امروز همان سبزی دیروز است زیرا در متن رنگ یعنی عَرَض این حرکت واقع شده است 3- موضوع را نباید در سیر بحث تغییر داد. چرا یکمرتبه بحثِ حیات را به وسط آوردهاید؟ علت حرکت باید حرکت باشد معلوم است که اگر حیات از موجود ذی حیاتی خارج شود دیگر حرکت ذاتیِ شیئ مادی از کنترل نفس ناطقه خارج میشود و حرکت، مستقیماً موجب گندیدن مثلاً سیب میگردد. قبل از آن هم حرکت بود ولی در کنترل نفس ناطقه یعنی عامل اصلی حیات بود که موضوع بحث حرکت جوهری نیست. حرکت جوهری ثابت میکند که وجود در مرتبهای از مراتبش عین حرکت است و ریشهی حرکات در عالم ماده به ذات عالم ماده مربوط است. موفق باشید
به نام خدا
با سلام: از طریق منوی پایین صفحه اصلی به قسمت مراکز فروش مراجعه و با پیدا کردن نقشه استان تهران و کلیک روی تعداد مراکز فروش استان تهران لیست این مراکز که 14 مرکز می باشد برای شما نشان داده می شود. یا با جناب آقای مهندس نظری به شمارهی (09136032342) تماس بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شما صحت این نوع روایات کراهت قمر در عقرب را ثابت کن، بعد دنبال رفع عواقباش باش! با توکل به خدا جلو بروید و نگران نباشید 2- عقل، حجت باطنی خداوند است و بعد از عقل مشورت با اهل آن موضوعی است که دنبال آن هستید، مرحلهی سوم استخاره است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچوجه حضرت آیت اللّه محمد حسن الهی کمتر از مرحوم شیخ اشراق نیست! آن احضار روح یک تفریح روحانی بود وگرنه آن مرد الهی در مقامی است که قدرت جذب مرحوم قاضی از برزخ را هم در چنته دارد 2- آری! در آن صحنه، هوشیاری قلبی و قدسی، جنبهی عقلانی نیز به خود میگیرد و از هر ساحتی که سؤال شود نفس ناطقه مطابق آن ساحت ظهور میکند، چه ظهور عقلی و چه ظهور قلبی. ولی هوشیار باشد که آنجا جای مفهوم نیست 3- هرجا اذن نطق باشد نفس ناطقه آن استعداد را ظهور میدهد، ربطی به کشفها ندارد 4- این مسئلهی توحید بین عقل و چشم و گوش نکتهی بسیار ظریفی است که باید با حوصله در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» آنجایی که ملاصدرا کشفِ افلوطین را تبیین میکند، دنبال فرمایید 5- آری! ولی در هرصورت وقتی ما از بدن عبور کنیم و با نفس از نظر وجودی، آزاد از کثرت بدنی، مرتبط باشیم با چشم میشنویم و با گوش میبینیم و از این نوع حضورها که گفتنی نیست. امیدوارم بنده و جنابعالی توفیق چشیدنش را پیدا کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با جدیّت و پشتکار «مقالات آیت الله شجاعی» را دنبال کنید یک کار اساسی کردهاید و بعد از آن از تفسیر المیزان هم غافل نباشید. «جنود عقل و جهل» را بعد از «مقالات» کار کنید خوب است. آرامآرام بعد از اینها سری هم به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بزنید تا راه ورود به عرفان نظری گشوده شود. موفق باشید