باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در ذکر فوق مقام فنایی مدّ نظر باشد زیرا نظر به جلال او دارد و توجه به موانعی که در راه است نسبت به جلال او. از حضرت محبوب تقاضا دارید نسبت به جلالش، همهی تعلقات را بزداید تا ما باشیم و خلوتخانهی محبوب. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطلب برای مسئول محترم سایت ارسال شد تا در حدّ توان بتوانند به کار گیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که سری به جزوهی «معارف ۱» که در قسمت نوشتارهای سایت هست فصلی که مربوط به «فطرت» است بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اهلالبیت «علیهمالسلام» راهی هستند که با سیرهی خود آن را نشان میدهند و همهی سیره و حرکت آنها مبتنی بر قرآن است، نیاز به کتاب خاصی نداریم. حتی روایاتی که از آنها نقل شده است همه جهت تبیین آیات قرآن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا یک دریا حضور است، آیا میشود از نگاه شهید آوینی به کربلا که سالهای سال برای ما حرفِ ماندگار گذاشته است، غفلت نمود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به جای عبور از فردگراییِ قرون وسطایی، و حضور در جهان گشوده و معنوی، غربِ بعد از رنسانس گرفتار جهان محدود مادی شد، ولی آن را جهانِ گشودهای پنداشت که بشر به دنبال آن است و این، حجابِ حجاب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» به اعتبار نظر به حضرت حق به عنوان حقبودنش، و نه به اعتبار معبودبودنش؛ بستگی به خودمان دارد که در «واحدیتِ» او به اسماء حسنای او نظر داریم و او را به اسماء حسنایش میبینیم، و یا به «احدیتِ» او نظر میکنیم و او را در اسماء حسنایش میبینیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب، زندگیِ دنیایی را به عنوان خانهی امنی که در آن نباید هیچ بحرانی باشد؛ تعریف کرده و لذا در مقابل کوچکترین بحران، خود را میبازد. به هر حال باید ما کشور را با نظر به حضور کرونا مدیریت کنیم، ولی نباید خود را در مقابل آن ببازیم و آن ویروس را جای خدا بنشانیم. مردم را نسبت به نقش منفیِ آن ویروس باید آگاه کرد، ولی انتخاب را از آنها نباید گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. ولی تعمق در آن کتاب، برای رفقا مفید است. نکات ظریفی در آن مقاله مطرح است. موفق باشید
https://www.javanonline.ir/fa/news/978585/%D8%AE%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه انسان دارای دو بُعدِ «دانایی به واقعیات» و «عملِ مطابق به واقعیات» است؛ بحث حکمت عملی و نظری پیش میآید. آری! در این مورد عقل نظری، چراغی است تا انسان در عمل، مطابق واقعیات عمل کند و نه بر اساس وَهمیات. این در حالتی است که با خود حقیقت روبهرو نباشد که در آنجا دیگر عقل عملی و نظری جا ندارد، همهی کار عقل نظری و عملی آن بود که ما به حقیقت برسیم. وقتی حقیقت به ظهور آمد نعلین عقل عملی و نظری رها می شود و انسان با خودِ حقیقت روبهرو گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه علیالقاعده اولین مخلوق، کاملترین مخلوق است و در قربِ خود نسبت به حق، حاملِ جامعِ انوار الهی میباشد؛ شاید بتوان گفت اشارات آیات ۳۰ و ۳۳ سورهی بقره به اعتبار انسان کامل به عنوان خلیفهی الهی در زمین و در بهشتْ که برزخِ نزولی است میباشد و از این جهت فرشتگان و جنّ قبل از خلیفهی الهی در زمین مطرحاند و حضرت آدم مظهر صادرهی اولاند که قبل از هر چیز خلق شدهاند و پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» در این رابطه و با نظر به این مقام در وصف خود فرمودند: «اولُ ما خلق اللّه نوری». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رجوع به عبودیت که حقیقتِ ما است و نظر به ربوبیت که اصلِ هستی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بنده آن است که در این موارد ورود نکنم زیرا ابعاد زیادی کار را به اختلال میکشاند. مرحوم آیتالله محمد شجاعی در کتابهای «رسالهی محبت» و «پنج رساله» نکات ظریفی دراین مورد فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است ولی حداقلِ این کار این است که لااقل جناب حافظ را درست ببینیم و متوجهی اشاراتی که او در میان میآورد را باشیم. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد: سوالی در مورد زمانزدگی دارم. خاطرات عذاب و دلتنگم میکنند. حتی خاطرات شیرین گذشته ام همش فکر و خودم رو به گذشته میبره اینگار که اصلا در حال نیستم. حتی خاطرات شیرین دوران دانشجویی که بدلیل مشکلات زیادم دچار افسردگی شده بودم تا اینکه با یکی از رفقای اصفهانی آشنا شدم و شما رو به من معرفی کردن و واقعا از افسردگی نجات یافتم و اون روزای بد تبدیل شد به بهترین خاطره زندگیم که هنوز شیرینیش رو حس میکنم و حالا دلتنگی برای همون خاطرات شیرین عرفانی هم من رو عذاب میده. چه کنم؟ مدتی است که بشدت دلتنگ اون روزای دانشگاه و سربازی و دبیرستان میفتم که با رفقای مومن کار فرهنگی میکردیم و خیلی دلتنگ اون روزا میشم. چطور از این خواطر بیرون بیاییم؟ هم خاطرات عرفانی و هم غیر عرفانی دلتنگم میکنه. آیا میتوان به خود گفت که هر چه به جلو میریم نقص هایمان برطرف تر میشود (پیشرفت در مسیر عرفان) و شناخت الهی بهتری پیدا میکنیم و اگر خدا بخواهد روز به روز با أسماء دیگری و با شدت بالاتر مرتبط میشویم و بهتر از آن (گذشته) می آید. و هر روز مرا تازه خدای دگری است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که متوجه شدهاید. بالاخره «بینهایت حضرت است این بارگاه» و باید از هر حضوری به سوی حضوری بسی بالاتر سفر کرد. پیشنهاد میشود نظری به سوره «والتین» و عرایضی که در این مورد شده بشود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/928?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87
سلام استاد: خدا قوت. استاد در صلوات خاصه امام رئوف علیه السلام داریم «و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری» استاد منظور از «و من تحت الثری» چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «تحت الثری» به معنای زیر زمین است و در دعای مذکور سلام میدهیم بر امامی که در همه مراتب هستی حاضرند چه فوق زمین و چه مراتب مادون آن که بیشتر مربوط به افکار انسانهایی است که خود را از عوالم بالا محروم کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی. محضر استاد گرانقدر سلام علیکم: بنده حدود ۱۰ سال هست که با مباحث حضرتعالی مانوسم و خدا رو شاکرم بابت این موضوع. ان شاءالله به حق حضرت زهرا (س) خدا به عمر شما برکت بده. بنده در حال حاضر پس از مطالعه کتاب سلوک در تقدیر توحیدی و نیز عقل و ادب و در شرایطی که هنوز توان هضم کتاب ندای بی صدا رو ندارم، به این نتیجه رسیدم که به قول حضرتعالی یک راه داریم و آن هم زندگی در سایه ملکوت حضرت روح الله (رضوان الله). راه ورود به این زندگی هم معرفت النفس هست. پیش از این کتب ده نکته و نیز خویشتن پنهان رو هم مطالعه و مباحثه کردیم. اما الان در نقطه معرفت النفس شاید به ظاهر متوقف شدیم. برای ورود به وادی معرفت النفس چه کنیم حضرت استاد؟ بنده از فحوای یکی از جملات شما در یکی از کتب به این نتیجه رسیدم که باید در خلوت (به ویژه بین الطلوعین در وضعیت سجده) به هستِ خود بدون هرگونه چیست توجه و تمرکز کنیم. و با تمرین و ممارست این کار امید به گشودگی و ورود به وادی معرف النفس و سپس بهره مندی از ملکوت حضرت امام (ره) داشته باشیم. آیا اینطور هست؟ استدعا دارم راهنمایی بفرمایید. یک گلدسته ای به ما نشان بدهید تا راه را پیدا کنیم و وارد مسجد معرفت النفس شویم حضرت استاد. تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله به نکته خوبی رسیدهاید. آری! راهی در پیش است که چندان هموار نیست ولی به لطف الهی نتایج آن امیدبخش است. در هر فرصتی مثل همان بینالطلوعین به بودن بیکرانه اکنون جاودانه خود نظر داشتن، برکات خاص خود را دارد. پیشنهاد میشود مباحث اخیر مربوط به سوره مرسلات را دنبال فرمایید.https://lobolmizan.ir/sound/984?mark=%D9%85%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AA موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً اینطور نیست که دعا، سرنوشت انسان را تغییر ندهد! انسان با دعا، جایگاه او در هستی تغییر میکند و خداوند بر اساس جایگاه جدیدی که او پیدا کرده است با او برخورد مینماید در آن حدّ که در روایت داریم: «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ الْمُبْرَم» دعا، قضای مُبرمی که بناست محقق شود نیز تغییر میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه ما باید از خداوند بخواهیم تا تمام وجود ما را محو خود کند و از کثرت به سوی وحدت حقه حقیقیه سیر دهد. عرایضی در شرح سوره مطففین در این رابطه شده است که در قسمت سورههای سایت «لُبّ المیزان» میتوانید دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نسبت حضرت حق به ما آن است که او مطلق است و همه جایی و ما را نیز در برگرفته. ولی نسبت ما به او آنچنان است که ما به سوی او هستیم یعنی او در عین آنکه «احد» است و حضورش مطلق میباشد، «صمد» نیز هست. بدین معنا که ما به سوی او هستیم.
حتما در جریان هستید که حضرت سجاد «علیهالسلام» فرمودند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك»، خداى عزّوجلّ مىدانست كه در آخرالزمان مردمانى مىآيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آنها را خواهد هلاك گردد. (الكافى، ج 1، ص 91)
با نظر به فرمایش حضرت سجاد «علیهالسلام» از یک طرف و با نظر به اینکه فهم توحید در هر درجهای که باشد در مواجهه با امری یا اموری پیش میآید، سؤال این است که آن امور چه اموری هستند که فهم آنها نیاز به چنین توحید عمیقی دارند و در مواجهه با آنها آن توحید ظهور میکند؟ زیرا عنایت دارید که توحید در مواجهه با مظاهر خاص خود به ظهور میآید، مگر فهم توحید به صورت انتزاعی که آن تنها یک امر ذهنی است. توحید حضرت ربّ در مربوب آشکار میشود و ما در ازای مربوب متوجه جلوه «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر» بودن او می شویم و یا جلوه «احدیت» او را که در عین حال صمد، است در مظاهر میتوانیم بیابیم. در واقع حضرت سجاد «علیهالسلام» در آن روایت خبر از آن میدهند که «مُتَعَمِّقُونَی» در آخرالزمان هستندکه در مواجهه با مظاهری که در آخرالزمان به ظهور میآیند، آنها را با نور توحیدی «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِر» بودنِ خداوند در مظاهر خاص آن زمان مییابند، به همان معنایی که عرفا متوجه پیام این آیات شدهاند. ولی با اینهمه، تصور بنده آن است که جهان ما حتی بزرگتر از جهان عرفا شده و در جهانی میتوانیم حاضر شویم که امکان حضور در آن جهان، درک حضور خداوند است با بصیرتی که او را «احدی» بیابیم که در عین حال «صمد» است و یا «اوّلی» بیابیم که در عین حال «آخر» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در رابطه با جایگاه عصمت ائمه «علیهمالسلام» عرایضی شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که چون آن بزرگواران با بصیرت خود زشتی گناه را میبینند، به سوی گناه نمیروند و لذا عصمت آنها، آنها را از اختیار ترک گناه خارج نمیکند، بلکه خداوند با بصیرتی که به آنها میدهد آنها را برای نجات بشریت انتخاب میکند. بنا به گفتهی آیت الله حائری شیرازی مثل آن است که ما نسبت به برداشتن زغال افروخته و قرار دادن آن در دهان، معصوم هستیم. ۲. این موارد مربوط به خود انسان است. نباید برای بقیه در این موارد تکلیف روشن کنیم. ۳. خیر. زیرا نیّت کلی مهم است مثل خواندن نماز که در نیت کلی، برای قرب الی الله انجام میدهید، ولی در حین نماز که ذهن انسان به جای دیگر میرود، کلیتِ آن نیت را محفوظ میداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در متعالیشدن بشر است از ساحت حسّ به ساحتِ فهم. لذا خداوند از مرحلهای به بعد با فهم انسانها با انسانها سخن میگوید و گفتی آسمانی را به میان میآورد.
در راستای آیهی 7 سورهی مبارکهی آلعمران که میفرماید: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ.» چندین سؤال پیش خواهد آمد که اولاً: چرا باید قرآن، آیات متشابه داشته باشد و ثانیاً: جایگاه تأویل آیات به چه معناست و ثالثاً: چرا آنهایی که زیغ و انحراف قلبی دارند میتوانند از آیات متشابه سوء استفاده کنند؟ جهت جوابگویی به این نوع سؤالات و در رابطه با عظمت زبان قرآن نسبت به استعدادِ تأویلی و متشابهبودنِ آیات، نکات زیر مدّ نظر عزیزان قرار میگیرد.
۱. قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آنهایی که در قلبهایشان زیغ است آن است که کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه میکنند و سعی در توجه ابعاد متعالی کلام خدا ندارد.
۲. آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن میگوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان میدهد. اگر او را بشناسیم میتوانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، کلام خدایی است که به سخن آمده و برای ما در کتابش آشکار میگردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن میگوید. امام صادق «علیهالسلام» در همین رابطه میفرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون» (بحارالأنوار، ج89، ص107.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و لي آنها نمی بینند.
۳. قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز میکند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و از جهت دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و با توجه به اینکه هرکس در کلامش حاضر میشود، خداوند در قرآن ظاهر شده آنهم در عین همزبانی با انسانها برای آنکه قدرت درستدیدن را به انسانها عطا کند. در همین رابطه خداوند میفرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ» (انبیاء/10) حقیقتاً کتابی را برای شما نازل کردیم که در آن به فکر و یاد شما بودیم، آیا در این مورد فکر کردهاید؟
۴. قرآن همان «بودنِ» خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد[1] و از محدودهی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدتنگر یعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.
۵. برای شنیدن کلامی اینچنین گسترده که خدا را مینمایاند، باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و خود را از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِاخلاق آزاد نماییم وگرنه سخن گستردهی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر میکنیم، و این است معنای تفسیر به رأی.
۶. برای گوشسپردن به سخن خدا لازم است ابتدا به «خود» گوش فرا دهیم تا بیابیم فطرت ما چهچیزی را طلب میکند و با این گشایشِ اولیه میتوان به سراغ خدا رفت و از ضیقِ قلبی آزاد شد. شنیدن سخن خدا با گوشِ فطرت ممکن است و آن تنها گوشی است که همواره در مقابل سخن خدا گشوده است. مگر نه آن است که تنها کسی که میفهمد گوش فرا دهد؟
موفق باشید
[1] - «وجودبینی» به همان معنا است که انسانها در عهد ألست آنگاه که حضرت ربّ العالمین فرمودند: «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ» آیا من پروردگار شما نیستم؟ و بشریت در آینهی مظاهری که نمایشگرِ ربوبیت حضرت ربّ بود، ربوبیت او را دید و عرض کرد: «بَلَى شَهِدْنَا» آری میبینم. و واقعاً نوعی رؤیت در صحنه بود. در حالیکه اگر بحث ذات حضرت حق در میان بود، ذات قابل رؤیت نیست و «وجودبینی» به همین معنا است.
سلام علیکم: احتراما توجه شود که امید دانا مسلمان بوده و سپس زرتشتی شده و در واقع مرتد است. از طرفی کسی که زشت ترین هتاکی ها را نسبت به وجود مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام حسین علیه السلام داشته حمایتش از نظام اسلامی یا شهید حاج قاسم سلیمانی و مقام معظم رهبری هیچ فضیلتی برای او ندارد و هیچ خیر و برکتی نیز برای انقلاب ما ندارد. از سویی ما در کشورمان کم عالم و مرد خدا داریم که معارف زیادی برای ارائه کردن دارند که حمایتهای امید دانا که مرتد و مهدور الدم است مورد توجه ما و به نفع نظام اسلامی ما باشد؟ آیا تایید چنین فرد کافر و خبیثی گرفتن حکمت است ولو از مشرکین؟ این چه قیاسی است که میفرمایید؟ فرمودند حکمت را ولو از یک مشرک باشد فرابگیرید در مقام علم و نظر نه اینکه اگر به مقدسات شما زشت ترین اهانت ها را کرد در مقابل او سکوت کنید. بنده شما را نمی شناسم و خیلی با نظرات و آثار شما انسی ندارم. اما آیا واقعا خودتان این نظرات را در سایت قرار دادید یا به یکی از شاگردانتان واگذار کردید؟ فرض کنید موضع گیری های اخیر وی در تایید نظام اسلامی باشد ثم ماذا؟ نه سرم را بشکن نه گردو توی دامنم بریز! نه مسلمان است؛ نه توبه و اظهار پشیمانی کرده، مرتد شده، زشت ترین حرفها را به مقدسات زده و حالا... شما را به خدا کمی دقت کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آقای امید دانا زردتشتی بوده است و سابقهی خوبی هم ندارد. حتی در جوانی به پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» توهین کرده. ولی به هر حال به جهت تعلّقی که به ملّیّت ایرانی و ایران دارد، و متوجه شده از طریق انقلاب اسلامی و رهبر انقلاب، این کار به خوبی محقق شده؛ از این جهت، تعلقی به انقلاب و رهبر انقلاب پیدا کرده است و شرط عقل آن است حال که او چنین گرایشی پیدا کرده است، او را طرد ننماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده مقاومت در مسیری است که شروع شده است. نظری به جلسهی ۸ سورهی «فتح» بیندازید، خوب است. مطلب روی بنر سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. مباحث حرکت جوهری برای این مقطع سخت و سنگین است. مطالعهی کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» پیشنهاد میشود. موفق باشید
