بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29249
متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد سوالات متعدد در میان سوالات دوستان راجع به اعیان ثابته و انتخاب قبل از تولد وجود دارد و فکر نمی‌کنم دوستان مثل بنده قانع شده باشند. فرمودید انتخابی هست ما هم پذیرفتیم به سند زیارت حضرت زهرا (س) که آنجا حرف از امتحانیست قبل از خلقت، تقاضا دارم اگر امکان دارد عوامل دخیل در انواع انتخاب فرد را در آن عوالم شرح بدهید. جزوه اعیان ثابته هم تورقی شد. اما مطلب حل نشده. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مکرر عرض شد علت انتخاب هرکس در هر امری به هر حال به آن فرد برمی‌گردد و تصوری که از خود دارد و به همین جهت هم هرکس مسئول انتخاب خودش می‌باشد و اگر انتخاب را به عوامل بیرون از خود شخص حوالت دهیم، نوعی جبرگرایی پیش می‌آید. موفق باشید

28467

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. استاد شما گفتید ما از هر گناه و اشتباهی توبه کنیم در دنیا، اثر آن را در برزخ نمی بینیم و عذاب نمی شویم پس چرا علامه حسن زاده جایی فرمودند: «فکر کردیم گذشته ها گذشته ولی همه را حاضر دیدیم» منظور ایشان چیست؟ ۲. استاد گرامی به تعادل رسیدن انسان واقعا وقت می‌برد و زمانگیر است، اگر به تعادل نرسیده بمیریم، چگونه عذاب برزخ را تحمل کنیم برای به تعادل رسیدن خود؟ ۳. اینکه فرمودید در فعالیت های معرفتی به خود سخت بگیریم ولی در مستحبات عبادتی به خود سخت نگیریم اگر بدانیم نفس ما از سر تنبلی مخالفت می‌کند که مثلا نافله بخوانیم و یا بدانیم وسوسه شیطان است که آخر اعمال مستحبی را بیهوده جلوه می‌دهد، باز هم به نفس سخت نگیریم؟ ۴. اگر محبت کردن رهبر عزیز را به خود بارها و بارها در خواب ببینیم، می‌توانیم امیدوار باشیم امام زمان از ما راضی است؟ یا اینها برگرفته از خیالات ماست؟ ۵ . اینکه می‌فرمایید کار فکری را در کنار کار عملی و مباحث اخلاقی داشته باشیم، صرف یادگیری مباحث استدلالی و فلسفی است، در حالی که آنچه اعتقادی است را با قلب خود جلوتر پذیرفته ایم و نیازی به استدلال احساس نمی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در این موارد باید «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد»، زیرا فرموده‌اند: «گر نپرسی زودتر کشفت شود». کافی است یک برنامه‌ی منظم مطالعاتی به خود بدهید و آرام‌آرام جلو بروید. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» برای این کار خوب است. موفق باشید

28221
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: یکی از علماء در رد وحدت تشکیکی وجود به آیه مبارکه «لیس کمثله شیء» اسناد کرده اند. آیا با وجود این آیه وحدت وجود همچنان اثبات می شود؟ لطفا توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر وحدت وجود به معنی آن است که اشیاء، خدا می‌باشند که نتیجه بگیریم هیچ چیزی خدا نیست؟ این بنده‌های خدا در ابتدا تصور غلطی از وحدت وجود دارند و بعد مطابق تصور خود وحدت وجود را نقد می‌کنند. آیه‌ی مبارکه‌ی «لیس کمثله شیئ» می خواهد بفرماید خداوند در عرض چیزی نیست. آری! او «مع کلّ شیئ» می‌باشد، ولی نه «بمقارنه» و در عرض آن چیز. این افراد این فراز از خطبه‌ی اول نهج‌البلاغه را چگونه می خواهند بفهمند؟ موفق باشید

28114
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و تشکر فراوان بابت زحمات شما و تیم لب المیزان: عارضم محضرتان که در زمانی توفیق خواندن نماز شب بصورت مستدام حاصل نمی شد و با کسب توفیق مقداری بیشتر خواندن نماز حاصل شد. اما حال دغدغه عدم حصول تمرکز و حضور قلب باعث می‌شود اقامه نماز شب برایم عادت جلوه کند، این وسواس فکریست یا چیز دیگر؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این عادت که شما و امثال رفقا می‌فرمایید غیر از آنی است که بعضی عبادات را در حدّ انجام آن اعمال و به صورت ظاهری آن می‌پندارند. و لذا همین دغدغه‌ی شما نحوه‌ای از حضور است و موجب اتصال به روح منوّر رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌شود. موفق باشید

27758
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۷۷۵۰ اشاره زیبایی به همین بحث مبتلا به فرمودید و نکته دقیقی را متذکر شدید. به نظر و عقیده ام اگر ما فقه را در نگاه کلان و ماهواره ای و از جهت ظرفیت های نظام سازی ببینیم اتفاقا بسیار ظرفیت تمدنی دارد ولی هنوز بالفعل نشده و البته اقداماتی مثل الگوی اسلامی پیشرفت، مقدمه جدی نیل به آن است و از این جهت برای فقه تمدن ساز امیدواری وجود دارد. چگونه نمی‌تواند فقه و اسلام عزیز تمدن ساز باشد و به تعبیر بعضی افراد، مرجعیت علمی و سیاسی و اجتماعی ندارد و صرفا یکسری اصول کلی در آن پذیرفته شد که آن هم بیشتر مربوط به آخرت است و تجربه امر قدسی و تجربه زیسته دینی که مسلمین از این تجربه زیسته عبادت پیامبر بهره می‌برند؟ مگر علامه طباطبایی مبتنی بر همین قرآن، تفسیر عظیم المیزان را ننوشت و آن معارف قیّم و تمدن ساز و جامعه ساز را مطرح فرمود و توانست متناسب مسائل زمان افق قرآن را بگشاید؟ مگر حضرت آقا از همین قرآن و معارف حدیثی ذیل قرآن، طرح کلی اندیشه اسلامی را ننوشتند و سخنرانی درباره اش نکردند و مگر امروز چنین کتابی، پایه فکری_اجتماعی برای نظام و دولت اسلامی نیست و نمی‌تواند باشد؟ حضرت امام چگونه توانست از دل دعای سحر و شرح معارف این دعا یا همان مباحث فقهی که در کتاب ولایت فقیه از مکاسب شیخ انصاری داشتند، متناسب جامعه سازی و انقلاب و گذار از حکومت پهلوی مطلب بنویسند و بعد هم ساختار نظام اسلامی با محوریت ولی فقیه و مستحل کننده انتخابات در چارچوب آن و تقسیم قوا کار کند و حرکت داشته باشد؟ و اکنون چطور آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم بسیاری از نظریات علم و معرفت مدرنیته را رسما به چالش کشیده و مطلب مد نظر اسلام را می فرمایند؟ عجیب است برخی می‌گویند اسلام و سیره و روایات ائمه و فقه و عقل قدسی که ذیل ولایت دین و شریعت است، توانایی ندارد در عصر حاضر حرفی برای گفتن بزند و مقابل تکنیک و معادلات عصر کنونی چیزی برای عرضه کردن داشته باشد و دین فوقش تا پانصد سال پیش بکار حیات اجتماعی می‌خورده و اکنون چنین نیست و باید با عقل و تجربه بشری و تجارب سایر کشورها و حتی تجارب مدرنیته فی الحال کار کرد و نظریه داد و مطلب مطرح کرد و سعی هم داشت حتی الامکان با دین و قواعد صریحش مخالفت نکند. حتی این مطلب را به اصطلاح سنت گرایانی مثل آقای نصر هم قبول ندارند و درباره اش کتاب اسلام در دنیای متجدد را نوشته اند و آنها هم حتی با همان هندسه فکری شان که البته از جهات زیادی معیوب است، این مطلب را دریافته و روی آن مطلب نوشته اند ولی یکسری که حتی در سمتهای کشورند و نظریه پرادازان و چهره های فرهنگی و نظریه پرداز هستند چنین مطالبی را درباره اسلام و فقه و عقل قدسی می‌گویند و حتی می‌گویند مگر علوم اسلامی و غیر اسلامی یا دینی و غیر دینی دارد! باید نگاهمان را به دین و دیانت و شریعت عمیق کنیم و با تمام وجود برای تولید علم و نظریات و معرفت جایگزین متناسب هویت دینی_انقلابی مان بکوشیم و واقعا در راستای همان جنبش نرم افزاری که مورد تاکید رهبر عزیز است تلاش کنیم کما اینکه تا کنون در همان الگوی اسلامی پیشرفت و در درون صحنه اتفاقات امیدبخش و قوی افتاده است و جای امیدواری است که می‌توان با نگاه کلان و ماهواره ای و جامع به فقه و احادیث و وحی و بهره از تدبر در آیات انفسی و آفاقی عالم، نظام و تمدنی ماورای مدرنیته ساخت و حقیقتا بایستی از عمق جان این اشارات شهید آوینی را بفهمیم که گفت، بعثت تاریخی انسان در مردی مثل حضرت امام برای من کافی بود تا بفهمم عصر تمدن غرب سپری شده است. عذر می‌خواهم که طولانی شد و سرتان را درد آوردم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بخواهیم یا نخواهیم انقلاب اسلامی در این تاریخ مأوایی است برای کسانی که متوجه شده‌اند زندگی در این دنیا معنایی متعالی‌تر و بلندتر از آنی دارد که فرهنگ مدرن برای بشر طراحی کرده. مسلّماً با این رویکرد ما به متون مقدس خود رجوع می‌کنیم و طیّ فرآیندی تاریخی چیزی به ظهور خواهد آمد که گمشده‌ی بشریت است. هنر و بصیرت ما باید آن باشد که مأوای تاریخی خود را که غیر از مأوای فردیِ قرون وسطایی است بشناسیم. موفق باشید  

27493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِِّسَاءِ الالتِی الیَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْر مُتَبَرِِّجَاتٍ بِزِینَةٍ وَأَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ، مقصود از قواعد در این آیه چه موارد و چه کسانی هستند؟ ۲. با توجه به مبحث این آیه چرا از دیدگاه اسلام، بانوان جوان مجاز به ارایه زیبایی های خود در سطح اجتماع نیستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خود آیه روشن کرده یعنی خانم‌هایی که رویهمرفته به جهت کهولت سنّ عامل جذبه‌ی جنسی نیستند. ۲. مسیر توجه مردم به سوی شهوات، فرو می‌افتد و به جای چشم‌چرانی‌های بیجا، جامعه به امور مهم خود مشغول می‌شود. موفق باشید  

27364
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت آقا در بیانات روز نیمه شعبان فرمودند و نقل قول از یک سناتور غربی کردند که غرب وحشی زنده است و باطن توحش در حال طلوع در غرب هست. واقعا آیا این زنده شدن غرب وحشی را می توان گفت ریشه در همان نگاه عالم مدرنیته به انسان دارد که معتقدست انسانها را باید از توحش به تاهل و سپس به تمدن رساند؟ یعنی ابتدای امر هم انسان را در توحش می بیند که باید با علوم تربیتی او را به اهلیت رساند و سپس با علوم اجتماعی، او را به تمدن و جامعه آورد؟ این نوع نگاه هر چند بخواهد انسان را متمدن کند ولی نهایتا انسان آن خلیفه الله و محل ظهور جامع اسماء الله و آیینه تمام قد خلقت خالق حکیم نیست، بلکه در مرحله توحشی است که باید اهلی و متمدن شود تازه در مرحله تمدن بکوشد که ارضای امیال و آرزوها کند و صورت ساخته خود را مبنی بر ارضاء امیال و طلب ها بر نظام عالم حاکم کند چنانکه حضرتعالی به ظرافت با اشاره و بیان تفسیری آیه قرآن در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم اشاره فرمودید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است برای درک روح غربی برخورد غربِ مهاجم را به سرزمین سرخپوستان مطالعه کنید. شهید آوینی در مقاله‌ی «چگونه هنرها را در خدمت اسلام درآوریم» اشاره‌ای گذرا ولی حکیمانه به این امر دارد. موفق باشید

27272
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: حتماً مطلع هستید که عده‌ای از نیروهای انقلاب در مراکز فرهنگی و مساجد در حال تهیه ماسک و وسایل بهداشتی و ضدعفونی هستند. بعضی ها معتقدند این کارها را باید نهادهای رسمی انجام دهند و این افراد بیشتر به فعالیتهای فکری و فرهنگی در این دوران بپردازند بخصوص که انسان مشاهده می کند مردم طوری با مشکل کرونا برخورد کرده اند که آنطور که شایسته است حالت ایمانی و صبر و توکل شان برجسته نیست. نظر شما در این مورد چه می‌ باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که روحیه‌ی ایمانیِ ملت ما که همواره به مدد آن‌ها آمده است و در صحنه‌های خطر، بیشتر آن را لمس کرده‌اند؛ تجربه‌ای است که ما نباید از دست بدهیم. یادتان هست که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مورد رزمندگان فرمودند: چله‌نشینان و شب‌زنده‌داران بگویند چه شد که این جوانان، ره صدساله را یک‌شبه طی کردند و جبهه را تبدیل به دانشگاه درکِ معارف نمودند؟!». امروز هم قصّه از همین قرار است. زیرا انسان‌ها در صحنه‌های همدلی و مقاومت در مقابل خطر، بنیادهای اصیلِ جانشان را که رجوع به خداوند است، کشف می‌کنند مثل دعاهای کمیل شب‌های حمله که گویا با جانِ امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» دعا می‌کردند.
عزیزانِ ما در این مراکز که مشغول جنگ با کرونا ویروس هستند به بسطی از شخصیت و انسانیت می‌رسند و حضوری از قدم‌گذاشتن در تاریخ‌شان را تجربه می‌کنند که هرگز در هیچ کتاب و درس و مدرسه‌ای نمی‌توانستند به آن برسند. و لذا است که همه باید تا آن‌جا که ممکن است در صحنه‌هایی که به نحوی انسان را در خدمت انقلاب قرار می‌دهد به هر شکلی که باشد، حاضر شوند تا شخصیت خود را به وسعتِ تاریخ انقلاب اسلامی بسط دهند و از تک‌روی‌ها و خودخواهی‌ها نجات یابند. موفق باشید.

27214
متن پرسش
سلام علیکم: تفاوت موت اخترامی با موت طیبعی از چه نظر هست و چه عواملی باعث موت اخترامی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که روایات متذکر می‌شوند، گناهان عمر را کوتاه می‌کند. حضرت جواد «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَيَاتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگِ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است. موفق باشید

27035

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: وقت بخیر. ۱. ببخشید استاد خواندن صیغه عقد دایم در دوران عادت ماهانه می تواند آثار بدی بر زندگی داشته باشد؟ شخصی فرموده بودن زن و شوهرهایی که در دورن عادت عقد می کنند همیشه با هم دعوا و اختلاف دارند. چنین چیزی صحت دارد از منظر مباحث دینی و روایی و عرفانی و اخلاقی و...؟ ٢. ببخشید بهترین مدل خواندن نماز قضا به چه صورت باشه از لحاظ سیر تکاملی بهتر نتیجه می بریم؟ مثلا روزی ده تا ظهر ده تا عصر یا اینکه هفده رکعت خوانده مجددا هفده رکعت بعدی؟ شخصی می گفت از ظهر شروع کنید برسد به صبح. ۳. انس با قرآن بدون خواندن تفسیر و ادبیات عرب چگونه است برای اونهایی که سراغ این مطالب علمی نرفته اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی در این مورد نمی‌دانم ولی نباید در مورد کار خیر، چنین تصوراتی داشت. ۲. بستگی به خودمان دارد. قاعده‌ی خاصی در میان نیست. ۳. رجوع به تفاسیر قرآن، چاره‌ی کار است تا به کمک آن‌ها با ایات و سور مرتبط شویم. موفق باشید

26972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۱. استاد به نطر شما این که بنده تنها علاقه دارم شب و روز مطالعه و سخنرانی مذهبی و کلا همه آثار شما را بخوانم و حس می کنم دیگه در زندگی چیزی نمی خواهم تمام لذتم قرآن است و یاد اهل بیت آیا این افراط است؟ ۲. استاد من دوست دارم معلم معارف باشم و این حس و حال خوبم را به بچه ها منتقل کنم و آنها را هم با آثار شما آشنا کنم اما نمی شود. آیا خداوند مسیر زندگی مرا برای کمک به دیگران جور دیگری قرار داده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع پیگیری نسبت به معارف، جهت آماده‌شدن برای حضور در آینده‌ای که زندگی با مردم است، خوب و لازم می‌باشد. ۲. باید منتظر ماند تا خدا چه پیش می‌آورد. تواضع و صداقت فراموش نشود. موفق باشید

26551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: به چه کسانی رای بدیم اگه ممکنه فقط مشخصات و ویژگی نباشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه بدهید با توجه به آن‌که افراد خوبی در میدان هستند و اعلانِ نظر از طریق بنده شاید این تصور را به‌وجود آورد که خوبان دیگر را، خوب نمی‌دانم؛ مستقیماً نظر ندهم. موفق باشید

26527

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز من به خودم و نحوه مطالعه خودم شک دارم. چند وقتی است مصباح الهدایه را از طریق شرح شما در حال مطالعه هستم اما به راحتی تمام صحبتها و توضیحات شما را تایید می کنم و جای شک و شبه یا انکاری برای من باقی نمی مونه و از طرفی در شروع مباحث سوال برام پیش می آمد اما به مرور رفع می شد و تمام مطالب از لحاظ عقلی و قلبی فقط ناخواسته تایید می کردم و می کنم (حقیقتش از همان ابتدای آشنایی با شما راجع به همه مطالب و سیر مطالعاتی شما اینگونه بودم) اما اگر کسی سوالی در این باب از من بپرسه اصلا توانایی توضیح ندارم فقط قلبم میدونه جواب چیه تازه اگر بخواهم توضیح بدم نه تنها جواب دقیق و کامل نمیتونم بدم بلکه بیشتر موجب ایجاد سوال و شبه برای طرف مقابلم میشم با همه این احوالات از این وضعیت ناراحت نیستم به خودم میگم من در جایگاه تدریس یا تفهیم موضوع برای شخص دیگر نیستم لزومی هم نداره خودم بتونم برای خودم این را مطالب شرح بدم همین که تایید قلبی دارم که منجر به اعتقادم میشه کافیست اما به تازگی نگران شدم که آیا این واقعا برای آخرتم کافیست؟ یا شیوه مطالعه من از همان ابتدا (طی این ۱۵ سال تا کنون) ایراد داره یا خیر؟ چون واقعا از همه لحاظ تایید می کنم گاهی حتی در برخی مباحث شما مثل مصباح الهدایه به خودم میگم خوب این توضیحات که واضح هستش و قابل فهم چرا اینقدر تفسیر میشه هرچند با تفسیر بیشتر تاییدیه من بیشتر میشه و اصلا در خصوص هیچ یک از مباحث شما تا کنون نیاز به فکر کردن نداشتم و شاید باور نکنید گاهی به خودم میگه این مباحث فقط جنبه یاداوری و تذکر داره انگار میدونم با اینکه بار اول است که به آن مواجه شدم. ۲. یکی از اساتید معارف ما می فرمود روح اموات با شخص آشنای خودشون در عالم دنیا میتونند ارتباط داشته باشن و با خیرات آنها دعای خیرشان را شامل آن فرد میکنن ولی عموما برای ارتباط با ارواح طیبه مثل شهدا و امام خمینی (ره) و غیره از طریق شخص ناآشنا ارتباط تقریبا مشکل یا ناممکن است. در پاسخ به یکی از سوالات دوستان شما در این سایت فرمودید از طریق خیرات می شود با روح امام خمینی ارتباط برقرار کرد و همچون استاد کاملی در عرفان از امام بهره گرفت من سالهاست که بدنبال استاد عرفان می گردم اما هر شخصی که در مسیرم قرار گرفت کامل نبود و من اصلا وارد عرفان و آنچه آنها میگفتن نشدم یا بعد از مدتی کنار گذاشتم چون روحم احساس اغنا نداشت. قاعدتا من جدا از تمام مباحث و نقدهای سیاسی که فعلا در جامعه وجود داره شخص امام خمینی (ره) را از لحاظ توحیدی کامل می دانم و کسی را همپای ایشون نمی دانم. اما اگر توضیح استاد ما کاملا درست باشه پس من نمی تونم در خصوص عرفان از امام خمینی مدد بگیرم ناگفته نماند من همیشه فاتحه و اعمال خیری را نثار امام کردم و می کنم ولی احساس می کنم بی نتیجه بوده خلاصه اگر قرار است این مدد گرفتن از امام با دعا و خیرات بنده برای ایشون باشه نحوه راهنمایی ایشون به عنوان یک استاد عرفان برای منی که نمیشناسه چگونه صورت میگره (علت سول بخاطر فرمایشات آن استاد محترم می باشد) و از چه طریق متوجه باشم آن امداد غیبی یا هرچه هست از سمت امام خمینی است؟ ۳. استاد معارف ما معتقد است روزی در زمین هیچ یک از امامان زنده نیستن و انقدر اعتقادات مردم سست می شود که بجز پیران کسی یاد خدا نمی کند به گونه ای که آن پیران هم می گویند شاید خدا باشد وقتی به ایشون گفتم این قضیه با واسطه فیض بودن ائمه بر روی زمین منافات دارد ایشون گفت تو فکری می کنی تا کی قراره ائمه رجعت کنن و یا بمیرن و مجدد زنده شوند؟ نکنه قصد تو این است که آنها مدام بیایند و بمیرن درحالی‌که من تنها جوابم این بود که زمین از حجت خدا و خلیفه اش هرگز خالی نخواهد ماند ولی با انتقاد ایشون مواجه شدم و من پاسخ شفاهی نداشتم اما اصلا سخن ایشون را قبول نکردم نظر شما در این رابطه چیست؟ بخاطر صبر و حوصله و وقتی که برای همه ما می گذارید متشکرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین حالت خوب است. زیرا بعد از مدتی برای شما شخصیت می‌شود و دیگر  بر اساس شخصیتِ خود سخن می‌گویید، نه بر اساس محفوظاتتان. ۲. مگر این ملت به روح حضرت امام و شهداء به جهت حضور در تاریخی که هستند، نزدیک نمی‌باشند؟ ندیدید که مردم چه اندازه حاج قاسم سلیمانی را از خود دیدند! آری! مثلاً اگر می‌خواهید با سید حیدر آملی مرتبط شویدبا روح او از طریق معارفی که مطرح کرده، یا توصیه‌هایی که نموده آشنا گردید. ۳. عرایضی در کتاب «مبانی نظری مهدویت» در رابطه با حضور انسان کامل مبنی بر آن‌که انسان کامل همواره در صحنه است، شده است. خوب است که به آن کتاب که بر روی سایت است، رجوع شود. موفق باشید  

26136
متن پرسش
سلام علیکم: با تسلیت ایام شهادت ام الائمه حضرت صدیقه طاهره (س) و شهدای ضایعه اخیر. با توجه به تحقیقات حضرتعالی و اینکه در حوزه شناخت سیره حضرت زهرا (س) از صاحب نظران بشمار می روید، به نظرتان انحراف ستیزی فاطمی در تداوم غدیر با توجه به وعده «ان الله یعصمک من الناس» که وعده حفظ غدیر در طول اعصار است بویژه در قیام اباعبدالله بعنوان نقطه عطف حفظ اسلام ناب و فرهنگ اصیل اهل البیت، چگونه و تا چه حد است؟ به تعبیر بهتر، میزان این روشنگری این بانو در پاسداشت ولایت ویژه در قیام تاریخی حضرت سیدالشهدا تا چه حد است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن حدّ تاریخی که باید با غدیر ادامه یابد، گم نشود و سقیفه خود را پیروز میدان نداند. اگر آن روشن‌گری‌های بانوی بصیر ما نبود تا ابد جهان اسلام در غلظتِ غلیظی فرو می‌رفت که معلوم نبود چه می‌شد. یکی از مصداق‌های تحقق اراده‌ی الهی در وعده‌ی «ان الله یعصمک من الناس» خودِ زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» بودند که خداوند از طریق ایشان رسالت پیامبر را حفظ کرد. موفق باشید

25995
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان! بنده به فضل الهی در معرفت به انقلاب اسلامی و منظومه فکری حضرت آقا بیش از پیش مأنوس گردیده ام و نیز برخوردار از موقعیت اجتماعی و کسب تجربه جهت خدمت کلان به انقلاب شده ام، اما متأسفانه در سلوک فردی نه پیشرفت بلکه دچار عقب رفت و اسیر یکسری غفلت ها و معصیت ها هستم. ۱. به نظر حضرت عالی حکمت آن چیست؟ ۲. استادعزیزم! من این سئوال را قبلا پرسیدم. بنده یک مشکل بزرگی که دارم ذهن یا حافظه یا روحم برای بیان مطالب یاد گرفته و ایراد سخنرانی بنده را یاری نمی کند، علی رغم مطالعه و تفکری که دارم، به نظر جنابعالی حکمت این چیست؟ چه راهکاری توصیه می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. امتحان در امتحان است ای پسر. بالاخره باید با رشد سجایای اخلاقی راه‌های ریزش رحمت الهی به سوی خود را بگشایید. ۲. فکر می‌کنم بهتر است در همه‌ی امور، خودتان باشید و مطالعه نکنید تا برای دیگران سخن بگویید، سعی کنید با مطالعاتتان شخصیتی شوید که آن شخصیت با افراد سخن می‌گوید. موفق باشید

25554
متن پرسش
بزرگوار، امروز معلم تاریخ من مطلبی بیان فرمودند که جریان شریعت ویژه مراجع با اهل عرفان مشکل اساسی داشتند و اساساً شخصی مثل آیت الله بهجت (رضوان الله علیه) عارف مسلک نبوده است. من از عرفان ابن عربی و حکمت ملاصدرا و نزدیکی و تطابق شرع و عرفان در گفتمان این دو شخص گفتم و شخصیتهایی مثل آیت الله شاه آبادی و امام و شهدایی که مصداق بارز عارف واصل اند. اما ایشان معتقدند اهل شرع به سبب عقایدشان که بسیاری از آن عقاید دگم است حاضر به کنار آمدن با عرفا نیستند و شخصی مثل امام هم مصداق یک متشرع عارف نیست و ایشان در این مباحث تجدید نظراتی هم داشته اند و مصداق تطابق فقه و عرفان نیستند. آیا واقعا به این میزان عرفان ستیزی در جامعه متدین ما ویژه حوزه های علمیه نفوذ کرده یا امثال این معلم، واقعاً متوجه عرفان سیاسی و سلوک ذیل شخصیتی مثل امام و شهدا نیستند و با استقرائی ناقص، چند مورد عرفان ستیزی را به کل متدینین و روحانیت نسبت می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، اگر امروز اسلامْ محدود به فقه شد، این حرف‌ها به میان می‌آید که جایگاه عرفان، درست نگاه نمی‌شود. ولی قصه‌ی تاریخِ آینده، تاریخی است که اسلامِ بدون ابعاد عرفانی‌اش، امکانِ ادامه ندارد و این را عالمانی متوجه شده‌اند که نسبت به زمانه‌ی خود آگاهیِ لازم را پیدا کرده بودند. مثل حضرت امام و آیت اللّه شاه‌آبادی و علامه‌ی طباطبایی‌ها. موفق باشید

25082
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: سوالی از حضورتان داشتم: استاد گفته میشه رابطه بین خالق و مخلوق در آفرینش، مثل رابطه بنا و ساختمان نیست، بلکه مثل رابطه خورشید و شعاع نوره. اما سوال من اینه جنس نور از سرچشمه تا انتها، یک چیز است اما چطور خدای متعال که عین تجرد است، سنگ و درخت و...را تجلی کرده؟ بیشتر این رابطه شبیه رابطه بنا و ساختمان است چون خالق و مخلوق از دو جنس و در دو ساحت مختلفند. اما اگر ارتباط اشیا با خالق از نوع تجلی باشه، چطور میشه؟متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «از برهان تا عرفان» در قسمت «برهان صدیقین» روشن می‌شود که حضرت حق وجودِ مخلوقات را به مخلوقات می‌دهد و حضرت حق عین وجود است و از او جز وجود صادر نمی‌شود. آری! وجود در مراتب مختلف، خواص مختلفی دارد. موفق باشید

24636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: در خصوص سوال شماره ۲۴۶۱۲: استاد گرامی بسیار بسیار از شما تشکر می کنم که حوصله به خرج دادید و کمک بزرگی کردید در خصوص سوال فوق. بعد از راهنمایی و دادن ٣ جواب خصوصا جواب آخری استاد تحول عجیبی در من رخ داد و تصمیم گرفتم خواست خود را حذف و با توجه به راهنمایی شما نظر خانواده رو مقدم بدانم و تصمیم بگیرم به خواست آنها برگردم به شهر. به خانواده گفتم آرامش و دلخوشی شما مهمتر از فامیل است و آنجا که دلتون خوش است منم خوشم و بخاطر شما برمی گردیم تا شما راحت باشید. شبش رفتیم دعای کمیل گلستان شهدا استاد جان من واقعا خواست خدا رو در نظر گرفتم و گفتم خدایا هر جور صلاح می دانی ما رو در مسیری که دوست داری قرار بده و من دیگه نظرم رو به خانواده تحمیل نمی کنم و فقط فقط خواست و آرامش و راحتی آنها برایم مهم است کمکم کن و توسل به امام زمان (عج) را در نظر گرفتم. استاد اتفاق عجیبی افتاد فردای آن روز همسر و فرزندانم خودشان آمدند و گفتند ما صادقانه دوست داریم اینجا بمانیم و دودوتا چهارتایی کردیم و تصمیم گرفتیم بمانیم و از فکر برگشت برو بیرون. من شکه شدم این چه تصمیمی است که یکدفعه گرفتند. بازم به آنها گفتم هر جور راحت هستید من عمل می کنم و اگر واقعا خواست شما این است من همین جا می مانم و برنمی گردیم شهر. و به قول معروف با توکل زانوی اشتر ببند منم توکل کردم و گفتم به تصمیم شما می مانیم حالا استاد با توجه به شرح احوالات گذشته دو سوال دارم: ۱. آیا من طبق راهنمایی شما که نظر جمع رو در نظر گرفتم و تنهایی تصمیم نگرفتم آیا نیتم درست بوده که سپردم به خدا چون بعد از سپردن آرامش عجیبی به من دست داد و گفتم خدا رقم بزنه بهتره ٢. آیا این تصمیم ناگهانی آنها که کلا برعکس قبلشان بود و خودشان گفتند نه از دلسوزی و ترحم برای من بوده نه حوس بلکه خودمان انتخاب کردیم همان اراده خداست که چون سپردم دست خدا یکدفعه همه چیز تغییر کرد و این طوری نشان داد؟ بازم ممنون لطفا در سایت جواب بدید جیمیل دیر بدستم میرسه یا اصلا نمیاد. خدا خیر دنیا و آخرت به شما بدهد که کلامتان نافذ و راهگشاست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  ۱. این‌جا نظرِ جمع همان نظرِ خداوند است. ۲. ان شاءاللّه تصمیم آن‌ها برایشان مفید خواهد بود. موفق باشید

24400
متن پرسش
با عرض سلام: لطفا شرحی بفرمایید ديوان سعدي/ غزليات/ شماره ٤١٢: آن دوست که من دارم و آن يار که من دانم شيرين دهني دارد دور از لب و دندانم بخت اين نکند با من کان شاخ صنوبر را بنشينم و بنشانم گل بر سرش افشانم اي روي دلارايت مجموعه زيبايي مجموع چه غم دارد از من که پريشانم درياب که نقشي ماند از طرح وجود من چون ياد تو مي آرم خود هيچ نمي مانم با وصل نمي پيچم وز هجر نمي نالم حکم آن چه تو فرمايي من بنده فرمانم اي خوبتر از ليلي بيمست که چون مجنون عشق تو بگرداند در کوه و بيابانم يک پشت زمين دشمن گر روي به من آرند از روي تو بيزارم گر روي بگردانم در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حيرانم دستي ز غمت بر دل پايي ز پيت در گل با اين همه صبرم هست وز روي تو نتوانم در خفيه همي نالم وين طرفه که در عالم عشاق نمي خسبند از ناله پنهانم بيني که چه گرم آتش در سوخته مي گيرد تو گرمتري ز آتش من سوخته تر ز آنم گويند مکن سعدي جان در سر اين سودا گر جان برود شايد من زنده به جانانم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفیق! دیگه از ما نخواه که تا این‌جاها بتوانیم ورود کنیم و بقیه‌ی کارها معطل بماند. قصه‌ی طرفی که رفته بود سلمانی تا استاد سلمانی موهای سفید او را از موهای سیاه جدا کند را که شنیده‌ای؟ موفق باشید

24172

ما و حافظبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا تفسیر اشعار حافظ ادامه میابد؟ لطفا منبع تفسیر را معرفی کنید و تفسیر را ادامه دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدوارم بتوانم کار را ادامه دهم. اخیراً غزل شماره‌ی ۷۲ شرح شد در آخرین قسمت بنر قرار داده اند. ممکن است کار بران به انجا نظر نکنند. منبع خاصی برای طرح غزل‌های حافظ نمی‌توانم پذیرا باشم به این معنا که این غزلیات باید اشارات جناب حافظ را برای این تاریخ ما گوشزد کند. ولی به شرح سودی و یا کتاب «حافظ معنوی» از آقای کریم فیضی که سخنان جناب دکتر دینانی را به میان آورده‌اند و چند تفسیر عرفانی که در نرم‌افزار عرفان مرکز کامپیوتری نور هست، رجوع می‌کنم. موفق باشید  

23996

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اولا می خواستم بگم که من یک نوجوان کاملا از دین زده و غرق در گناه بودم ولی کاملا اتفاقی (البته با لطف خدا) با شما آشنا شدم و شما دید من نسبت به دین رو عوض کردید و من رو وارد دنیای جدیدی کردید و الان هم تغییرات زیادی در جای جای زندگیم می بینم. سوالمم اینه ک شما در یک سخنرانی با عنوان چگونگی فعلیت یافتن باور های دینی وجود تلویزیون در خانه رو نقد کردید و من قبول دارم و همین الان هم متاسفانه در این سن دارم دور شدن از آن حس خوب معنوی بوسیله تلویزیون رو می چشم هر از گاهی ولی یک مسئله ای در اینجا وجود دارد: شما قطعا می دانید با این فیلم ها و داستان های جذاب و هرچند غیر الهی چه استعداد هایی کشف شده اند و پرورش یافته اند، غیر الهی بودن این ها را قبول دارم و اصلا شما فرض کنید من الان تلویزیون را دادم رفت، پس انسان در چه زمینه هایی استعداد ها و تخیلات و پرورش ذهن را انجام دهد که با ذهنی فعال در مورد خدا وقدرت او تفکر کند. (علاوه بر اینکه تماس فطری دارد با خدا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قصد بنده فعلاً این نیست که به‌کلی از تلویزیون فاصله بگیریم. عرض بنده آن است که ذاتِ این پدیده را بشناسیم تا برای مردم ما جهان دیگری ظهور کند، وگرنه در این شرایط نمی‌شود به‌کلّی مردم را از تلویزیون فاصله داد. موفق باشید

31425
متن پرسش
سلام علیکم: می‌خواستم بدانم چه مقدار انسان می‌تواند در تغییر ویژگی های شخصیتی خود که با سالها تکرار رفتار و عمل آن را تثبیت نموده است موفق شود؟ و اگر تلاش کرد و نتیجه حاصل نشد چه؟ آیا کسی که به دلیل شاکله وجودی اش، اهل مطالعه نباشد باید دنبال مطالعه و کتاب برود که کاری مطلوب و لازم به شمار می آید، یا دنبال آن کاری که در آن موفقیتش بیشتر است ولو اینکه لازم و ضروری هم نباشد برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد یکی از راه‌های پیشنهادی که به نظر می‌آید راهی کاربردی باشد آن است که انسان‌های بزرگ و راهکارهای آن‌ها را مدّ نظر قرار دهیم. پیشنهاد مشخص بنده، مطالعه جدّی و با حوصله کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌باشد. موفق باشید

31315

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: ایام غدیر مبارک باشد، غرض از مزاحمت دانشجو معلم سال دوم و البته اگه خدا بخواد طلبه ای در آینده هستم که با جمعی از دوستان دغدغه مباحث تمدن اسلامی و تحول آموزش و پرورش برای تربیت نیرو انسانی تراز برای تحقق آن و حل مسائل جامعه اسلامی هستیم، و با توجه صحبت رهبری و متفکران دینی از جمله آقا مصباح و ... این موضوع اصل و پر اهمیت می‌دانیم اما در خواست اصلی حقیر و کمک از شما اینه است که ما برای تبدیل شدن به همچین آدمی که بتواند این کار را بکند، دقیق نمی‌دانم چه برنامه ریز و جزیی و عینی داشت که بتوان به این فعلیت رسید از لحاظ علمی، مهارتی، تخصص، روحی و.. که تاثیر گذار است فقط یه سری کلیت در ذهن داریم که ترس از آزمون خطا شدن و از دست دادن زمان یا دوباره کاری داریم؟ حال در سبک زندگی و طرحی ریزی برای سال های آینده از هر لحاظ که ما رو محکم و قوی و مدافع راه انقلاب قرار بده و سطحی نبود، چه باید کرد؟ چه موارد و نکات مختلف باید رعایت کرد؟ هر کمکی که می‌توانید بکنید و دریغ نکنید که دستمان خالی هست! إن شاءالله طول عمر با عزت و با برکت و عاقبتی خوش نصیبتون بشود. ممنون از عنایتتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پشتوانه فکری اولیه را با دنبال‌کردن سیر مطالعاتی سایت تا کتاب «معاد» و شرح آن و مطالعه کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و سپس دنبال‌کردن مباحث فلسفه غرب، مقدمات اولیه کاری است که بنا دارید انجام دهید. موفق باشید

30915
متن پرسش
سلام: استاد حیف نیست شما برای شعرهای حافظ تفسیر عرفانی معنوی می‌نویسید؟ بهتر نیست این کار را برای شاعر بزرگی مثل مولوی انجام بدید؟ آخه مولوی هر چی گفته شهود و اشراق خودش رو گفته و با عالم معنا مرتبط بوده لذا شعرهاش مبنای ملکوتی داره. اما شواهد زیادی هست مبنی بر اینکه حافظ صرفا یه آدم خلاق بوده که نشسته شعرهای شعرای قبل خودش رو خوب خونده و چون هوش خوبی داشته این شعر ها رو پیشرفته تر کرده و شعرهاش ذوقی و بازی با اشعار دیگرانه است و تو کتاب های بعضی اساتید از شباهت زیاد شعرهای حافظ با سعدی، خاقانی و غیره هست که ای کاش مجال بود براتون می‌نوشتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در عین احترام شدید به جناب مولوی و ضرورت حضور معارف عالیه او در این زمان برای بشریت؛ معتقدم ما در این تاریخ به حافظ نیاز داریم. لذا اگر با شناخت هویت تاریخی خود، سراغ جناب حافظ برویم، چشم‌اندازی بس بزرگ از چشم اندازهایی که انبیای الهی مقابل بشر قرار دادند، مقابل ما می‌گشاید. موفق باشید

30709
متن پرسش
با سلام: ۱. بعضی ها می گویند آینده از آن هوش مصنوعی و ربات ها است، استاد با توجه به افول غرب و برگشت انسان ها به فطرتشان به نظر شما این حرف درست است؟ ۲. در «لا اکراه فی الدین»، اکراه را می توانیم به معنی «کراهت» معنی کنیم؟ یعنی «لا اکراه فی الدین» را این طوری معنی کنیم که اگر فرد در دین داری خود پایداری کند، پس از مدتی از دین داری خود لذت می برد و آن کراهت اولیه را ندارد؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به این‌که بالاخره باید به هوش مصنوعی برنامه داد، پس می‌توان گفت باز آینده از آنِ انسان‌ها است و با توجه به این‌که جهان مدرن با همه‌ی تحقیقات علمی‌اش نتوانسته جوابگوی ابعاد معنوی انسان‌ها باشد، جهان آینده جهانِ رجوع انسان‌ها به سوی معنویت است و امکان دارد در کنار همین پیشرفت علمی، آن حضور معنوی به ظهور آید 2- علامه‌ی طباطبایی همین‌طور می‌فرمایند که آنچه دین به بشر پیشنهاد می‌کند، امری تحمیلی بر انسان نیست، بلکه جوابگوییِ همان ابعاد فطری بشر در آن نهفته است. موفق باشید

نمایش چاپی