بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31471

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت: استاد در منابر مختلف بارها شنیده ام که ائمه در بیماری رجوع به طبیب یهودی کرده اند. برایم این حرف اگر نقل درستی باشد قابل هضم نیست. چگونه امام معرفی شده در زیارت جامعه کبیره محتاج طبیب آن هم از نوع یهودی می شود؟! بنظر حقیر این نقل تاریخی نمی‌تواند درست باشد و پایه غلطی در طب بنا گذاشته شده بر اساس این نقل. ممنون میشوم توضیح بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طب سنتی بر مبنای آزمون و خطا نسبت به نفس ناطقه انسان اموری را تجربه می‌کند و ائمه «علیهم‌السلام» در امور عادی به همان علوم عرفی که مبنای آن درست باشد رجوع می‌کنند. مگر قصه گمشدن شتر پیامبر را نشنیده‌اید که حضرت به یاران‌شان فرمودند بگردید او را پیدا کنید و نخواستند از علم امامت استفاده کنند. در این مورد می‌توانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمت «علم امام» رجوع فرمایید. موفق باشید

30642
متن پرسش
سلام: در مواجه با اشیا ماهیت آنها به ذهن می آید یا وجود؟ اگر ماهیت، ماهیت که اصالت و وجودی ندارد تا از جایی به جای دیگری برود و اگر وجود، چرا وجود ذهنی منشا اثر در ذهن نیست؟ مثلا آتش در ذهن خاصیت احتراق ندارد باز اگر بگوییم ماهیت می آید سوال اینست چرا بخشی از ویژگی های ماهیت می آید مثلا احتراق از مقومات ماهیت آتش است پس چرا آتش ذهنی سوزان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در خارج و در واقعیت هست، تنها و تنها وجود است منتها در مظاهر مختلف. و انسان اگر متوجه‌ی این امر نباشد به آن مظاهر نه به اعتبار وجود، بلکه به اعتبار محدودیت امکانی‌شان، اصالت می‌دهد. در حالی‌که آن‌ها ماهیت‌هایی هستند که ذهن مفهوماً آن‌ها را می‌شناسد و نه اصالتاً. و باید از این موضوع غفلت نشود. موفق باشید

30392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: ضمن سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در جلسه ای با عنوان رهنمون های سلوکی با موضوع نقش عقل در شناخت هوسها که اخیرا برگزار شد جناب عالی در مورد قرض الحسنه فرمایشاتی داشتید که بسیار شبهه برانگیز است و اگر طبق فرمایش شما باید عقلی با قضیه قرض الحسنه برخورد شود می‌شود سیستم نزول و ربای آشکار بانکی که شاهد آن هستیم. بنده خودم از مازاد درآمد مبلغی را هرماه برای این مسئله در نظر می‌گیرم و هرگز حساب گری نکردم ولی این فرمایش شما ذهن بنده را آشفته کرد. امیدوارم که بنده منظور شما را اشتباه فهمیده باشم واژه قرض الضرره فکر کنم جالب نباشه!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قرض الحسنه همیشه قرض‌الحسنه باید باشد. ولی وقتی با تورم روبه‌رو هستیم، اگر قرض‌دادن‌ها طوری باشد که تورم در آن لحاظ شود، شاید انگیزه‌ی قرض‌دادن‌ها بهتر شکل بگیرد. ولی به هر صورت آن کسی که با فرض تورم قرض می‌دهد، در این شرایط ثواب دو چندان می‌برد. موفق باشید

29636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: انتقادات حضرتعالی نسبت به جناب دکتر احمدی نژاد را در سوالات سایت ملاحظه می‌کردم اگر چه حقیر برخی از این انتقادات را وارد نمی‌دانم اما بفرض این انتقادات همه درست باشند برای انتخایات آتی واقعا اصولگرایان و جریانات انقلابی چه کاندیدایی دارند که کارایی و محبوبیت داشته باشد. حتی ۹۶ هم جناب رئیسی نه سابقه اجرایی چندانی داشت و نه بین مردم شناخته شده بود و دیدیم چه شکست سخت و تلخی خوردیم بنظر حقیر امروز تنها کسی که شایستگی این مقام را دارد و همچنان محبوب دلهای بخش وسیعی از مردم بخصوص اقشار مستضعف است جناب احمدی نژاد هستند و اگر باز شورای نگهبان رد صلاحیت کند یا جریانات رقیب با مسخره بازی مذاکره با بایدن باز ملت را فریب می‌دهند یا اگر اصولگرایان پیروز شوند با مشارکت پایین مثل مجلس مواجه خواهیم بود و فرد منتخب با آرای پایین نخواهد نتوانست از حقوق مردم بطور شایسته دفاع کند. کما اینکه شاهدیم مثلا مجلس درین چندماه چه تحول شگرفی در ساختار کشور پدید آورد؟ خطری که انقلاب را تهدید می‌کند جدایی اقشار متوسط از قطار انقلابست و این اقشار بحق یا ناحق نظر به جناب احمدی نژاد دارند و در همین راستا حقیر تخریب این بزرگمرد را به صلاح انقلاب نمی‌بینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم تخریب آقای احمدی‌نژاد را به هر دلیلی صلاح نمی‌دانم. ولی در مورد ریاست جمهوری اجازه بدهید زمانش برسد، فعلاً نباید عجله کرد. به جمله‌ی مقام معظم رهبری در مورد دو قطبی‌شدن افراد مذهبی با آمدن آقای احمدی‌نژاد باید فکر کرد. موفق باشید

29352
متن پرسش
بسمه ی تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در یکی از مباحث فرمودید اصرار بر خواسته ای از خدا باعث اجابت آن بدون مصلحت می گردد مانند کسی که صاحب فرزند نمی‌شود و از خدا با اصرار طلب فرزند می کند و بچه علیل به او داده می‌شود. با توجه به این موضوع ۱. منطور به اصرار بر دعا در روایات که به آن سفارش شده چیست؟ ۲. اگر سالها خواسته ای از خدا داشته باشیم و برآورده نشده باید به این نتیجه برسیم که دیگر مصلحت ما در آن نیست هر چند آن خواسته در جهت رضای خدا و از مواردی باشد که در دین سفارش مؤکد شده است؟ ممنون از زحمات شما و التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصرار بر دعا در امرِ انس بیشتر با حضرت محبوب است و نه اصرار بر داشتن اموری که مربوط به زندگیِ دنیایی است. ۲. آری! شاید می‌خواهند آن خواسته و ثواب آن را در قیامت بدهند. مگر در روایت نداریم بعضی آرزو می‌کنند ای کاش خواسته‌های دنیایی‌شان را خداوند برآورده نمی‌کرد تا به بهره‌های ابدی آن خواسته‌ها نایل شوند. موفق باشید

29016

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بسیار گرامی: بنده یک خانوم خانه دار هستم و با تحصیلات دیپلم، بنا به دوره هایی که خداوند به رویم گشاده، سیره اهل بیت رو هم تا حدود زیادی بررسی کردیم، در اون دوره ها روشن شد که کتاب های قصه کودکان درباره انبیا و امامان دارای اشکالاتیست که هنوز بنده و خیلی از دوستان موفق به پیدا کردن کتاب های خوب برای کودکانمون نشدیم، اگر هم باشه خیلی کمه، استاد بنده پیشنهاد دادم برای ارائه طرح مون نوشتن کتاب قصه برای کودکان در این را زمینه شروع کنیم، بنده میخاستم شما راهنمایی بفرمایید به کجا رجوع کنم که راه رو اشتباه نرم، از کی مشاوره بگیرم؟ منبع داستان هام از کجا باشه؟ اجرکم عندا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تخصص ندارم. مطلب را برای عزیزانی که در جریان این امور هستند می‌فرستم تا نظرشان را برایتان ارسال کنم. موفق باشید

28470
متن پرسش
سلام: در جواب دوم سوال ۲۸۴۴۰ مبنی بر چگونگی نقد اصولگرایان قبیلگی و حزبی و عبور دادن جامعه از آنها با وجود افراد موجه ای که مانع نقد میشند فرمودید که تنگ نظری خطر بزرگی است و باید آن را نقد کرد و افراد را متوجه سعه صدر کرد. هر چند احساس می‌کنم جواب سوالم را گرفتم، اما در این جواب گویا تعریضی هم به اینجانب است که مواظب باش خودت هم در دام تنگ نظری و ضیق صدر قرار نگیری! آیا درست فهمیدم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی باید به مسیر کلی فکر کرد. عرایضی شده است که إن‌شاءاللّه این روزها روی سایت قرار گرفته است، ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

جایگاه تمدن نوین اسلامی در این تاریخ

باسمه تعالی

در طلیعه‌ی حضور تاریخی هستیم که از یک طرف در افق خود نظر به تمدن اسلامی داریم و در جستجوی مبانی الهیاتی آن باید بود و از طرف دیگر در جهانی باید حاضر بود که در مواجهه با تمدن غربی است و در صدد گشودن راهی هستیم که در عین حضور تمدنی در این تاریخ از هویت قدسی خود، غفلت ننماییم و نیز در جهان خود جایگاه سایر افکار و ادیان و عقاید روشن گردد تا آن‌ها نیز تکلیف خود را با تمدنی که تحت عنوان تمدن نوین اسلامی در پیش است، روشن بدانند. با توجه به چنین نکاتی نظر عزیزان را به موارد زیر جلب می‌نمایم:

۱. اسلام به عنوان یک حقیقت فراتاریخی، مطابق طلب انسان‌ها و آمادگی روحی آن‌ها در هر تاریخی برای آن‌ها به ظهور می‌آید. وقتی بشر روحِ تمدنی داشته باشد و خود را جهانی احساس کند، جواب آن روح را مطابق آیه‌ی «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ» (الرّحمن/۲۹) خواهد داد و خداوند با جلوه‌ی آن اسماء حسنایی که مناسب آن روزگاران است، بشر را تغذیه می‌کند، از آن جهت که در وصفِ جهانی‌بودنِ اسلام فرمود: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً» (سبأ/۲۸) و در دل همین حضور جهانی است که ما را دعوت به ارتباط با حضرت پروردگار در فضای اجتماعی و جمعی می‌کند و می‌فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» (آل‌عمران/۱۰۳) و ملاحظه دارید که روی «جمیعاً» تأکید شده است تا به تحقق جامعه‌ی دینی توجه شود.

۲. بشر امروز خود را جهانی می‌یابد و به همین اندازه می‌خواهد در جهان حاضر باشد و قرآن نیز او را با چنین حضوری همراهی می‌کند. امام خمينى «رضوان‏اللّه‌تعالی‌‏عليه» در پيام‏ استقامت‏، در همین راستا مى‏‌فرمايند: «راستى اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدى با جهانخواران حل نكنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟» زیرا در جهانی حاضر هستیم که قدرت‌های بزرگ با روحیه‌ی تمامیت‌خواهی‌شان همه‌ی ملت‌ها را ذیل تمدن خود می‌خواهند و ضرورت قدرتی بزرگ که همه‌ی مناسبات را با فرهنگ خود تعریف کند، امری است که حکایت از واقع‌بینی و زمان‌شناسی حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دارد، وگرنه هویت اسلامیِ جهان اسلام به فراموشی می‌رود.

۳. اگر تمدن، بسط دانش و فکر و فرهنگی است که توان انسجام عقلانی و درونی در حوزه های مختلف که مربوط به انسان است را، دارا می‌باشد، می‌توان گفت آنچه امروزه در ایران اسلامیِ شیعیِ حاضر در انقلاب اسلامی واقع شده، شرایط تحقق یک تمدن را در خود فراهم کرده و این مشروط بر آن است که از فرآیندی‌بودنِ تمدن‌ها در تاریخ غفلت نشود.[1]

۴. تمدنی که در پیش رو خواهیم داشت، مسلّم تمدنی است که در مواجهه با تمدن غربی به ظهور می‌آید، تا از طرفی از ضعف‌های آن تمدن مبرّا باشد و از طرف دیگر خوبی‌های آن را بسط دهد، و لذا هرگز نباید بحث تقابل تمدن‌ها در میان باشد از آن جهت که هر تمدنی، روحی است تاریخی و خردی است که بشر را در هر دورانی در برمی‌گیرد و از این جهت بین خرد مدرن و فرهنگ غربی باید تفکیک کرد.

۵. خرد جدید، خردی است تاریخی و مربوط به جغرافیای خاصی نیست، تقدیری است تا انسان از  تک ساحتی قرون وسطا که خدا را در مفاهیم بلند جستجو می‌کرد، خدا را در همه‌جا بیابد و طبیعت نیز آینه انکشاف حقیقت باشد و بدین لحاظ از نظر تاریخی خرد جدید می‌تواند قدمی به جلو باشد.[2]

 با توجه به امر فوق بنا بر این است که خرد جدید را بفهمیم که مبتنی بر نظام معرفتی خاص خود می‌باشد که چندان شبیه و نزدیک به زیستِ جهان گذشته‌ی ما نیست و به یک معنا در آن خرد جدید نحوه‌ا‌ی از جهانی‌شدنِ بشر به میان آمده است.

۶. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در توصیف حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نسبت به مواجهه‌ی ایشان با خردِ مدرن می‌فرمایند: «یک نمونه‌ی دیگر از این تحوّل - در حضرت امام- در نگاه به دین و مسائل دینی، پافشاری بر تعبّد بود، در عین نگاه نوگرایانه به مسائل؛ یعنی امام، یک فقیه نوگرا، یک روحانی نوگرا بود؛ به مسائل با چشم نوگرایانه نگاه می‌کرد؛ در عین حال به شدّت پابند به تعبّد.» (۱۴/۳/۹۹)

۷. انقلاب اسلامی به عنوان یک موجود زنده مانند خودِ اسلام، مراحلی دارد، مثل آن‌که در قرآن داریم: «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُم‏» (مائده/۵) و این بدان معناست که وقتی شرایط، تاریخی تغییر کند نحوه‌ی حضور اسلام بین ملل و جوامع نیز تغییر می‌کند در آن حدّ که تا دیروز ازدواج با زنان اهل کتاب را ممنوع کرده بود و امروز ازدواج با آن‌ها را بدون آن‌که لازم باشد مسلمان شوند، اجازه می‌دهد. زیرا سیطره‌ی فرهنگیِ اسلام پس از یازده سال آن‌چنان قدرتمند شده است که نه‌تنها هضم فرهنگ یهود و نصارا نمی‌شود، بلکه آن‌ها را در خود هضم می‌کند بدون آن‌که نیاز باشد آن‌ها دین خود را تغییر دهند.

۸. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در پیام خود به امام جمعه‌ی هرمزگان می‌فرمایند: «... تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و روی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد اینجانب است.» (۲۶ تیرماه ۹۸). ملاحظه می‌فرمایید که انقلاب در شرایطی قرار دارد که علاوه بر نظر به جریان انقلابی و جوانان مؤمن، به عموم مردم که جدای از جریان انقلابی و جوانان مؤمن هستند، رویی گشاده و دست مهربانانه دراز می‌کند تا آن‌ها را در برگیرد، زیرا بحمداللّه در شرایط تاریخیِ گشوده‌ای حاضر شده است تا بقیه را نیز از آنِ خود کند.

۹. خردِ جدید با نظر به جهانی‌شدن انسان، به یک معنا هجرت از اخلاق فردی به اخلاق اجتماعی است و دغدغه‌ی اصلاح اجتماع را به جای تأکید بر اصلاح فرد به میان می‌آورد و ما با انقلاب اسلامی و تأکید بر ساختن اجتماع دینی با دغدغه‌های خاصی روبه‌رو هستیم، شبیه دغدغه‌های هگل و هایدگر در ساختن اجتماعی که در عین مدرن بودن، مذهبی باشد. هگل با روبه‌روشدن با تاریخ و خرد مدرن سعی دارد با مدّ نظر قراردادن خرد مدرن، راه کارهای حفظ هویت دینی را پایه‌ریزی کند و در این رابطه قانون را به جای اخلاق می‌گذارد، با این رویکرد که انسان مدرن با رعایتِ قانون احساس کند کاری اخلاقی انجام می‌دهد.

۱۰. تنگ‌نظری در هرجایی باشد، به‌خصوص در جریان مذهبی‌ها، ریشه در متوقف‌شدن آن‌ها در مفاهیمِ دینی دارد و برعکس، انسان‌ها با نظر به حقایق قدسی سعه‌ی صدر پیدا می‌کنند. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در خاطرات خود می‌فرمایند:

«یکی از کمونیست‌ها را به سلول ما آوردند، در حالی‌که بنده در حال نماز بودم چون لباس سفیدی را به صورت عمامه به سر داشتم و به جای عبا یک پتو به دوشم بود، هرکس مرا در تاریکیِ سلول می‌دید تصور می‌کرد من لباس روحانی به تن دارم. همین‌که آن فرد با بنده روبه‌رو شد چهره‌اش در هم رفت و غمگین و افسرده به گوشه‌ی سلول خزید. من به او نزدیک شدم و کوشیدم با او نیز مانند سایر زندانیان جدیدالورود رفتار کنم و افسردگی‌اش را بزدایم. به او گفتم: شما گرسنه‌اید یا تشنه؟ اما اخم از چهره‌اش کنار نرفت، با دست به مالش‌دادن شانه‌ها و سر و گردنش پرداختم، سعی کرد از پاسخ‌دادن به هر سؤالی خودداری کند. من عادت داشتم مقداری از غذای افطار را نگه دارم، به او نان و قدری مربا دادم، حاضر نشد بخورد. بالاخره به زور به او غذا خوراندم و آب نوشاندم چون می‌دانستم پس از دستگیری‌اش غذایی نخورده و چه بسا کتک هم خورده باشد. قدری چهره‌اش باز شد. جهت مراعات او نماز عشای خود را به تأخیر انداختم. صحبت با او را ادامه دادم. چون گمان می‌کرد من می‌خواهم او را به صفوف اسلام‌گرایان جذب کنم، سرش را بلند کرد و با لحنی خشک گفت: اجازه دهید اعتراف کنم من به هیچ دینی عقیده ندارم. فهمیدم که چه در ذهنش گذشته، دنبال جمله‌ای مناسب ذهنیت و منطق و شرایط او می‌گشتم. گفتم: سوکارنو رئیس جمهور اندونزی در کنفرانس باندونگ گفت: ملاکِ اتحاد ملت‌های عقب‌مانده، نه وحدت دینی و نه وحدت تاریخی و فرهنگی و امثال آن، بلکه وحدتِ نیاز است. مسائل، یکی است و سرنوشت، نامعلوم، و دین نباید میان من و شما جدایی بیندازد. انتظار این پاسخ را از من نداشت. دیدم تغییر در چهره‌اش آشکار شد، خیلی هم باز شد و با ما گرم گرفت. بعد به او گفتم: شما استراحت کن و ما نماز می‌خوانیم.»[3] ما در ادامه‌ی انقلاب و حضور تاریخی خود در این زمانه نیاز به چنین سعه‌ی صدری داریم تا بدون آن‌که بخواهیم جهان را مسلمان کنیم، جهان از آنِ ما باشد. مثل مردم غزّه که در موردشان گفته‌اند شیعیانی‌اند که دست‌بسته نماز می‌خوانند، زیرا عقل و قلب‌شان شیعه است.

۱۱. نظر به اسمای الهی و مظاهر آن و عبور از مفاهیم، عاملی است تا انسان با حقایق اسماء در آینه‌ی مخلوقات روبه‌رو شود. قرآن در آیات ۳۶ و ۳۷ سوره‌ی جاثیه می‌فرماید: «فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمينَ & وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ» این یعنی کمالات الهی که مورد حمد قرار می‌گیرند و کبریایی او را در همین آینه‌های مخلوقات که در زمین و آسمان هستند بنگریم و در همین مخلوقات با حقیقت مأنوس شویم.

۱۲. قرآن در رابطه با تحمل سایر ملل و سایر افکار، به پیامبر خدا «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرماید: «قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ» (جاثیه/۱۴) ای پیامبر! به مؤمنین بگو نسبت به آن‌هایی که امیدی به ایّام اللّه ندارند، اغماض داشته باشد و به آن‌ها گیر ندهد. و این حکایت از آن دارد با آن‌هایی که مانند مسلمانان به برزخ و قیامت و یا به ایّام اللّهِ حاکمیت حق در جهان امیدوار نیستند، باید اغماض نمود.

۱۳. قرآن اهل کتاب را به جای دعوت به اسلام، به توحید دعوت می‌فرماید و می‌گوید: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً» و در راستای پذیرش حضور متدینینِ اهل کتاب می‌فرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ & يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحينَ» (آل‌عمران/۱۱۳ و ۱۱۴). و نیز در سوره‌ی نساء آیه‌ی ۱۶۲ می‌فرماید: «لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقيمينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتيهِمْ أَجْراً عَظيماً».

 آیات فوق همه حکایت از آن دارد که اسلام بنا دارد در سعه‌ی توحیدی با سایر ملل به گفتگو بنشیند.

۱۴. در مورد اهل سنت از امام صادق «علیه‌السلام» داریم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ النَّبِيُّونَ وَ الصِّدِّيقُونَ وَ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ الشُّهَدَاءُ وَ الصَّالِحُونَ وَ خَمْسَةُ أَبْوَابٍ يَدْخُلُ مِنْهَا شِيعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا فَلَا أَزَالُ وَاقِفاً عَلَى الصِّرَاطِ أَدْعُو وَ أَقُولُ رَبِّ سَلِّمْ شِيعَتِي وَ مُحِبِّي وَ أَنْصَارِي وَ مَنْ تَوَلَّانِي فِي دَارِ الدُّنْيَا فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكَ وَ شُفِّعْتَ فِي شِيعَتِكَ وَ يُشَفَّعُ كُلُّ رَجُلٍ مِنْ شِيعَتِي وَ مَنْ تَوَلَّانِي وَ نَصَرَنِي وَ حَارَبَ مَنْ حَارَبَنِي بِفِعْلٍ أَوْ قَوْلٍ فِي سَبْعِينَ أَلْفَ مِنْ جِيرَانِهِ وَ أَقْرِبَائِهِ وَ بَابٌ يَدْخُلُ مِنْهُ سَائِرُ الْمُسْلِمِينَ مِمَّنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ يَكُنْ فِي قَلْبِهِ مِقْدَارُ ذَرَّةٍ مِنْ بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَيْت‏» (الخصال، ج‏۲، ص: ۴۰۸) بهشت هشت در دارد؛ يك‌ در از آنِ پيغمبران و صديقان است، يك در از آنِ شهيدان و صالحان است، و از پنج در شيعيان و صديقان ما داخل مي‌شوند، من پيوسته بر سر صراط ايستاده و درخواست مي‌كنم؛ پروردگارا! شيعيان و دوستان و ياران مرا و كسانى كه مرا در دنيا به ولايت شناخته‌‏اند، سالم دار. يك بار آوازى از شكم عرش مي‌رسد كه‏ درخواست تو پذيرفته شد، شفاعت تو در باره شيعيانت قبول شد، هر تن از شيعيان من و كسانى كه ولايت مرا پذيرفته و مرا به گفتار يا كردار يارى كرده و با دشمنانم جنگيده‌‏اند، هفتادهزار تن از همسايگان و خويشان خود را مي‌توانند شفاعت كرد؛ از يك درِ ديگر مسلمانان ديگرى كه خدا را به يگانگى شناخته و ذره‏اى دشمنى ما خاندان در دلشان نيست وارد مي‌شوند.

راوی از ابی‌جعفر «علیه‌السلام» سؤال می‌کند وضع موحدین که اقرار به نبوت حضرت محمد «صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله» دارند ولی اهل گناه هستند و امامی ندارند و ولایت را نمی‌شناسند، پس از مرگ چگونه است؟ حضرت فرمودند: «أَمَّا هَؤُلَاءِ فَإِنَّهُمْ فِي حُفَرِهِمْ لَا يَخْرُجُونَ مِنْهَا فَمَنْ كَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ وَ لَمْ يَظْهَرْ مِنْهُ عَدَاوَةٌ فَإِنَّهُ يُخَدُّ لَهُ خَدّاً إِلَى الْجَنَّةِ الَّتِي خَلَقَهَا اللَّهُ بِالْمَغْرِبِ فَيَدْخُلُ عَلَيْهِ الرَّوْحُ فِي حُفْرَتِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ فَيُحَاسِبَهُ بِحَسَنَاتِهِ وَ سَيِّئَاتِهِ فَإِمَّا إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِمَّا إِلَى النَّارِ فَهَؤُلَاءِ الْمَوْقُوفُونَ لِأَمْرِ اللَّهِ» (بحارالأنوار، ج‏۶۹، ص: ۱۵۸). امام «عليه‌السّلام» فرمودند: آن‌ها در قبرهاى خود خواهند ماند و از آن‌جا بيرون نخواهند گرديد، هركدام از آن‌ها كه كارهاى نيك انجام داده باشند و عداوت و عنادى از آن‏ها ظاهر نشده باشد از قبر او راهى به طرف بهشتى كه خداوند در مغرب آفريده است باز مى‌‏گردد و تا قیامت روح و بشارت به قبر او مى‌‏رسد، تا روز قيامت برپا شود، در آن هنگام در پيشگاه عدل خداوندى حاضر مى‏‌گردد و به حساب كار او مى‌‏رسند و خوبى‏‌ها و بدي‌هاى او را در نظر مى‌‏گيرند، در اين‌جا يا به طرف بهشت مى‌‏روند و يا به طرف دوزخ رهسپار مى‏‌شوند، وضع اين‌ها بستگى به امر خداوند دارد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 


[1] - رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» در راستای تحقق آرمان‌های فکری فرهنگی می‌فرمایند: «دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمی‌گیرد.» (۱۳۹۷/۱۲/۲۳)

[2] - در این مورد خوب است به مقاله‌ی «پرسش از تکنولوژی» از آقای مارتین هایدگر رجوع شود.

[3] - گزیده‌ای از کتاب «خون دلی که لعل شد» از صفحات ۲۴۷ تا ۲۵۱.

27592
متن پرسش
سلام علیکم: بسیار از سخنان حضرتعالی در برنامه سوره شبکه چهار استفاده کردم و از بیانات ارزشمندتان بهره بردم. در طول برنامه، استاد فرمودید که تمدن مدرن را نمی‌توان یک تمدن ضد دین قلمداد کرد بلکه تمدنی است که در کنار عالم مدرن برای دین جایی قائل نیست. آیا هم اکنون هم تمدن مدرن با پرچم لیبرال دموکراسی که پرچم مطرح کنونی است، همچنان جایی برای دین قائل نیست یا به رویکرد حذف و تخریب دین هم روی آورده است؟ به نظرم تمدن مدرن تا پیش از انقلاب می‌توان گفت جایی برای دین قائل نبود و حتی مارکس آن را افیون توده ها می‌دانست و به نظرم یکی از دلایلش این بود که دین و شریعت را در حدی نمی دیدند که بیاید مقابل تمدن مدرن قد علم کند و مسیر جداگانه ای باز کند و اصلا رقیب تمدنی شان شوند و باعث یک انقلاب تمدن ساز هم باشد ولی اکنون ویژه پس از بحث جنگ تمدن ها، برنامه شان واقعا استحاله و ایستادگی مقابل هندسه دین است و یا ساخت ادیان نوظهور و فرقه های کاذب است که مدام دارند آنها را گسترش می‌دهند تا ادیان و فرقی به صحنه بیایند که توانایی تمدنی ندارند و اساسا بیشتر حالت ارتباط فردی و درونی و شخصی دارند نه جامعه ساز و منشا ساخت اجتماعی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا وقتی هم که تمدنی در عین جداییِ از دین مدعی ضد دین هم نباشد، عملاً با دینی که می‌خواهد همه‌ی مناسبات انسانی را در توحید معنا کند، به مقابله با آن دین می‌رسد و این هم یکی از تزویرهای فرهنگ مدرن است که در عین ادعایِ ظاهری غیر دینی‌اش، عملاً ضد دین خواهد بود. موفق باشید

27539
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به کتاب چگونگی به فعلیت رساندن باورهای دینی و خاطره احضار روح شاگرد برادر علامه، چرا احضار روح یاد نگیریم؟ چرا ما را نهی کرده اند؟ با احضار روح فلاسفه و عرفا می‌توانیم سوالات و شبهات خود را از آنها یپرسیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان در احضار روح، به آن روحی که به صحنه می‌آید اعتماد کرد. عموماً شیطان به میان می‌آید. موفق باشید

26564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به نزدیکی به انتخابات مجلس و عدم اطلاع من در مورد نفرات کاندیدا و اهمیت مشورت گرفتن از اساتید و افراد معتمد و آگاه می خواستم لطف بفرمایید در صورت امکان پیشنهادتون و معرفی نفرات اصلح رو بفرمایید که مطمئنا کمک زیادی به بنده خواهد بود. البته من در تهران هستم. پیشاپیش از شما ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایتان شوم! از بس بحمداللّه در این دوره جوانان خوبی به صحنه آمده‌اند، بنده در خود اصفهان هم مانده‌ام که چگونه بین این‌همه خوب، ۵ نفر را انتخاب کنیم. حال از ما از تهران سراغ می‌گیرید که مغز آدم سوت می‌کشد که چگونه بین این‌همه خوب باید ۳۰ نفر را انتخاب کرد؟!! موفق باشید

25422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد پیرو جواب ۲۵۳۷۸، آیا اینکه با معصوم (ع) قرار بذاری که اگر خودشان راضی به امری هستند فلان نشانه را نشان بدهند بفرموده شما این هم می شود خدای ناکرده تعیین تکلیف برای ایشان؟ سوال دوم، در بحث شرح حدیث جنود عقل و جهل بیان کردید که برای رساندن توحید به قلب بعضی اذکار مثل لااله الا الله را تکرار کنید. من از نوجوانی مرتب این ذکر را تکرار می کردم تا چند وقت پیش با موسسه یکی از علما تماس گرفتم اتفاقی عنوان شد این مسله گفتم گاها هزار مرتبه صبح گقته ام مرا نهی کردند که این ذکر مال شما نیست تنها می شوی، و حتی زیارت عاشورار هم مدام نخوان چون لعن دارد. فقط چهل روز بخوان بذار کنار. مگر سفارش امام زمان (عج) به مداومت عاشورا نیست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بالاخره همه‌ی قواعد عالَم در اختیار ما نیست تا انتظار داشته باشیم آن‌ها بر اساس نظرِ ما عمل کند. ۲. به نظرم بی‌جا نفرموده‌اند، بالاخره ما باید موقعیت خودمان را در نظر بگیریم. موفق باشید

25063
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. در جواب سوالی فرموده اید مرحله‌ی قبض از دنیا و شروع حساب، مراحلی است که تنها برای کسانی پیش می‌آید که به‌کلّی از دنیا باید منقطع گردند و نقش جناب عزرائیل در این مرحله به ظهور می‌آید، در حالی که در کتاب در آن سوی مرگ که تجربه سه نفر از کسانی که مرگ را تجربه کرده اند و دوباره برگشته اند گفته شده که واقعا به برزخ می روند و یکی از آنها در یکی از مراتبی که باید عبور می کرده به وادی حق الناس می رسد که خودش حق الناس به گردن داشته و بسیار هم بهش سخت گذشته و زمانی که در آن وادی بوده خودش می گفته صد و خرده ای هزار سال در حالی که فقط پنجاه ثانیه تجربه مرگ داشته. این تجربه حساب محسوب نمی شود؟ کلا گفتار کتاب با مطالب ملاصدرا هم جور در می آید. یا کلیپی دیدم از خانمی که زناکار بوده و تجربه مرگ داشته و بعد از زندگی دوباره به خاطر عذابهایی که شده از این کار توبه کرده. اینها به نظر همان مراحل حساب به شمار می آید. نظرتون چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد آن جواب، مواردی مدّ نظر بود که می‌گویند اصلاً در آن نوع مردن‌شان حساب و کتابی را تجربه نکرده‌اند؛ عرض شد این افراد به مرحله‌ی برزخ و شروع حساب نرسیده‌اند بلکه تنها تجرد خود را تجربه نموده‌اند. موفق باشید

24717
متن پرسش
استاد عزیز سلام: شما در جواب سوال ۲۴۷۱۲ نظرتان این است که دکارت با این اصل فلسفی که پیش روی خود گشود و آن شد معیار مدرنیته، در اصل راه معرفت النفس و رسیدن به معرفت حقیقی وجود خود و موجودات عالم را بروی خود و لاجرم انسانهای گرفتار در مدرنیته بست؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا اساس مدرنیته، سوبژه‌کردنِ همه‌چیز است برای تصرف در آن‌ها. موفق باشید

24055
متن پرسش
جناب استاد سلام: طبق سوال ۲۴۰۵۰ فرمودید: (همه‌ی حکما علوم تجربی را غیرِ یقینی می‌دانند. به گفته‌ی ابن‌سینا، علوم تجربی «ظنون متراکمه» است یعنی به هر حال ما تجربه‌های مکرری را انجام می‌دهیم و بر اساس قاعده‌ی «حکم‌الامثال فی ما یجوز و لا یجوز واحد» به بقیه‌ی آن‌چه تجربه نکرده‌ایم، سرایت می‌دهیم. آری! آن حکم، یقینی است، ولی تجربه‌ی ما در هر حال بر اساس تکرارها به‌دست آمده است و این فرق می‌کند با آن نوع یقین عقلی که با استدلال حاصل می‌شود. موفق باشید) بنده متوجه نشدم آخر تجربه و علوم تجربی یقینی هست یا خیر؟شما میفرمایید حکما میگویند علوم تجربی غیر یقینی است درصورتی که در همان جواب چند خط پایین تر میفرمایید آن حکم یقینیست ،اینجور که بنده متوجه شده ام حکما فقط یقین عقلی که استدلالی باشد را یقین میدانند و تجربه که یقینی باشد را یقین نمیدانند،در صورتی که همان بسط دادن یک یا چند امر تجربی مشابه به دیگر همانند های تجربه نشده نوعی استدلال عقلی هست با این توضیح که: قوانین طبیعت از گذشته تا به حال تخطی نشده و ثابت میباشد و پیشرفت علوم تجربی هم به دلیل همین ثبوت قوانین طبیعت میباشد و چون این عالم درارای نظم سازمان یافته هست پس خالقی حکیم و مقتدر دارد و چون حضرت حق عین اَحدیت است یعنی همه‌ی صفات او در یگانگی مطلق و ثبات هستند و نظم یعنی یگانگی بین اعضاء، و چون عالَم تجلی نور احدیت حضرت حق است در ذات خود عین نظم و ثبات است و مخلوقیت و منظم‌بودن عالم یکی است پس میتوان به راحتی به قوانین طبیعت و تجربه یقین پیدا کرد و آن را بسط داد چون قوانین طبیعت ثابت است و تا این دنیا موجود هست این ثبات هم هست چون این عالم تجلی نور ذات حضرت حق میباشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز برگشتیم به اول قضیه!! که عرض شد در هر تجربه‌ای قیاسی خفی وجود دارد. بحث در یقینی‌بودنِ آن قیاس است که همان «حکم‌الامثال فی ما یجوز و لا یجوز واحد» می‌باشد و نه یقینی‌بودنِ علوم تجربی که بر اساس «ظنون متراکمه» نوعی اطمینان برای انسان به‌وجود می‌آورد بدون آن‌که مثل قضایای استدلالی، یقینی باشد. موفق باشید

31095
متن پرسش
سلام: از ۷ ماه پیش که در سوال 29450 و پس از آن چند بار دیگر در مورد واکسن کرونا پرسیدم فرمودید عجله نکنم یا از خیر پاسخ گذر نمودید. امروز رهبر معظم واکسن زدند تا مهر تاییدی بر عظمت علوم جدیده و غرب باشد و دیدیم که طب سنتی و اوراد و ... گرهی نگشود و همانطور که گفتم بار دیگر غرب نشان داد که طریق حقه طی شده فقط هموست و بغیر از این صراط مستقیم بقیه سبل راه به جایی نمی برد. حال موضع خود را بدون ملاحظات و دعوت به صبر (باور کنید هرچه صبر کردم از قوطی عطاران چیزی بیرون نیامد و این ادعا هم که فلان تعداد را معالجه کردیم هم از آن حرفهاست که در قوطی هیچ عطاری نمی گنجد کافی بود نظر به آمار بهبودیافتگان می انداختند که اکثرشان بدون رفتن به عطاری بهبود یافتند آنهایی هم که عطاری رفتند اگر نمی رفتند خود بخود خوب می‌شدند) در مورد فعل رهبری و واکسن و اینکه آیا این موفقیت اعجاز گون غرب باعث شده است در غرب ستیزی استاد اندکی تعدیل حاصل آید بیان فرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید علم در امور سلامتی و طب، ابعادی دارد و ما به جمع طب سنتی و طب مدرن نظر داریم. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب حجامت هم می‌کنند. نمی‌دانم چرا این علوم را به غرب نسبت می‌دهید!! در حالی‌که طبق نظر غربیان، نقش نگاه جناب ابن سینا در این امور کم نبوده. عظمت کار مقام معظم رهبری را مدّ نظر قرار دهید که از علم، عدول نکردند ولی آن را در بستر بومیِ خودمان دنبال نمودند. موفق باشید

30209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا می‌توان گفت شب اول قبر همان شبی است که انسان فوت کرده حال ممکن است بدن در قبر مادی قرار گرفته باشد یا نه. یعنی ملاک دفن بدن نیست و چه بسا بدن اصلا دفن نشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می فرمایند اگر بدن در آب غرق شود و یا توسط حیوانی خورده شود، قبر او شروع می‌شود و شب اول قبرش هم همان شب است. ولی اگر نه! وقتی دفن شد، شب اول قبرش شروع می‌شود. موفق باشید

29858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: مبحث توحید را به صورت جامع از کجا می‌توان پیگیر بود بخصوص مباحث توحید مربوط به امام (ره)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح دعای سحر حضرت امام نکات خوبی در رابطه با توحید دارد. موفق باشید

29583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: رهبری در جلسه با هیئت دولت نظرشان برین بود که علم طبیعی به معنای تسخیر و تسلط بر طبیعت در اسلام ممدوح است. جایگاه این فرمایش را از منظر حضرتعالی خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در مباحث «عقل تکنیکی» و جزوه‌ی «ماهیت تکنیک» که روی سایت هست، در این رابطه شده است از آن جهت که طبیعت، عطای الهی است و می‌تواند دامن گشوده‌ای باشد در راستای الطاف الهی. و این به شرطی است با روحیه‌ی تجاوز به طبیعت استعدادهای آن را سرکوب نکنیم. موفق باشید

29364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر دلتنگ خدا که میشم احساس می‌کنم باید برم سر وقت مطالب شما. استاد بنده دوست دارم بنده باشم و در این جهت حرکت کنم، بزرگواری به بنده سفارش کرده که ادبیات عرب و منطق بخونم، ولی بنده پیش زمینه ای در این خصوص ندارم و از طرفی هیچ کششی سمت این مطالب ندارم نمیتونم نزدیکش بشم، استاد تکلیف چیه آیا واقعا لازمه هر سالکی به این مطالب آگاهی داشته باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منطق، شاید چندان لازم نباشد ولی اگر بتوانید تا حدّی ادبیات عرب را دنبال کنید، خوب است. بحمدلله چه در سایت‌ها و چه در سی‌دی‌ها، راههایی برای آموزش ادبیات عرب فراهم است. موفق باشید

28744
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در پاسخ ۲۸۶۸۹ فرمودید از عظمت و نقش تاریخی این انقلاب هر چه بگوییم، کم است. اخیرا سفیر اسبق ایتالیا در عراق و از فعالان موثر سازمان ملل، در یکی از نشریه ها مطالبی درباره مواجهه انقلاب اسلامی و لیبرال دموکراسی و مواجهه تمدنی تمدن اسلامی و تمدن مدرن مطالبی نوشته بود که جدا اینکه حتی یک چنین فردی که نه مسلمان و نه انقلابی و نه حتی ایرانی است ولی از انقلاب چنین می‌گوید جدا جالب و نمایانگر این است که جدا چرا باید با وجود چنین انقلاب عظیم و چنین رهبران حکیم و عظیم الشانی، درگیر مشکلات و معضلات نامناسب باشیم که البته مشخص است که این مشکلات ناشی از روحیه غیر انقلابی و عدم تلاش در جهت تحقق حکمرانی و دولت اسلامی بعنوان دغدغه دیرین رهبری عزیزست کما اینکه آنجایی که انقلابی و با بینش دقیق و الگوهای تمدنی اسلامی و با به صحنه آوردن رهنمودهای ولی فقیه پیش رفتیم، نتیجه گرفتیم و دستاوردهای ویژه ای داشتیم و توفیقات کسب کرده ایم. واقعا آنچه دل از ما تمنا می‌کرد خودش داشت ولی از بیگانه تمنا می کرد و از صراطی غیر از تمدن شیعی و انقلابی می طلبید. متن مقاله ای که سفیر اسبق ایتالیا و سازمان ملل نوشته به شرح زیر است: «اگرچه ۴۱ سال از انقلاب ایران می‌گذرد، اما تاثیرات و پیامدهای اجتماعی و جغرافیایی این تحول بر منطقه غرب آسیا همچنان ادامه دارد. تغییر حکومت در تهران در سال ۱۹۷۹، آمریکا را از یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های خود در منطقه محروم کرد. بازارهای انرژی پس از سال ۱۹۷۳ تحت تاثیر شوک دوم نفت قرار گرفتند. از همه مهم‌تر تقابل اسلام و غرب رنگ و بوی جدیدی به خود گرفت. انقلاب اسلامی سرانجام باعث ایجاد سلسله‌ای از وقایع در منطقه مشابه جنگ‌های قرن سیزدهم در اروپا شد، با این تفاوت قابل توجه که نسخه خاورمیانه‌ای این جنگ، توسط اعراب به رهبری آمریکا از یک‌سو و ایران و همراهانش از سوی دیگر انجام می‌شود. محور مقاومت اکنون به چهلمین سال خود رسیده و هیچ نشانی از پایان یافتن ندارد. با این حال معنای انقلاب ایران فراتر از مسائل صرف جغرافیایی و اجتماعی است و درک عمیق تری می‌طلبد. درک یکی از اقدامات کمتر شناخته شده، اما مهم بنیانگذار انقلاب، آیت‌الله روح‌الله خمینی، چند ماه قبل از درگذشت وی، ممکن است در فهم این امر مفید باشد. در اول ژانویه ۱۹۸۹، رهبر این انقلاب به میخائیل گورباچف رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی نامه‌ای ارسال کرد و گفت که تفکر کمونیستی در مرحله پایانی است. این نامه پیچیده و همراه با منابع معرفتی و فلسفی، حاوی چندین پیام اساسی بود، اینکه بحران کمونیسم به دلیل خدشه‌دار کردن باور به خداوند و گرفتن هویت دینی و وحدانی از جامعه است. ایران انقلابی در مقابله با کمونیسم و سرمایه‌داری به عنوان قهرمانی میان این دو ایستاد. در اصل، ایران خمینی، جنگ فرهنگی سیستمی را علیه غرب آغاز و تمدن سکولار غربی را به چالش کشید. جنبه معرفتی انقلاب ایران را که کنار بگذاریم، این تحول اقدامی علیه سیطره تمدنی تمدن غربی نه تنها در ابعاد سیاسی و نظامی بلکه مهم‌تر از همه اقتصادی و فرهنگی بود. امروز چهل سال بعد از نامه آیت‌الله خمینی و به ویژه با توجه به پویایی‌های جهانی فعلی باید نسبت به آن تأمل کرد. اروپا و آمریکا در دهه گذشته از جنگ‌های فرهنگی و درگیری‌های هویتی در امان نبوده‌اند، جایی که ارزش‌های دینی و اخلاقی نقش اصلی را نداشته‌اند. استمرار مخالفت ایران با آمریکا و اسرائیل دقیقا ناشی از تفکر و ریشه های انقلاب اسلامی است. از نظر آمریکا و اسرائیل، ایران یک منطقه عادی به حساب نمی‌آید، زیرا در برابر نظم جهانی تمدن غربی و آمریکا در غرب آسیا ایستاده است. گناه ایران، در واقع مبارزه با تمامیت خواهی پرچمدارن تمدن غرب است.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر توبه‌ی تاریخی که بشر از طریق انقلاب اسلامی به میان آورد و به تعبیر شهید آوینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عالَم در محاصره‌ی حقیقت قرار گرفت، عهد با طاغوت بالاخره بعضاً در عده‌ای ظهور می‌کند تا در دل انقلاب اسلامی باقی‌مانده‌های روح تاریخی بیرون ریخته شود و این یک ضرورت است برای تصفیه‌ی انقلابی که بناست هرچه بیشتر حقیقت توحیدی خود را ظاهر کند زیرا معده‌ی انقلاب کاملاً در سلامت است که سموم غذاهایی که در آن وارد شده است را بیرون بریزد و این بهترین دلیل بر آن است که آینده از آنِ ما می‌باشد . و راستی! اگر این چهره‌ها که به نام انقلاب آمدند ولی به جان انقلاب افتادند، شخصیت خود را با انواع رانت‌خواری‌ها و باندبازی‌ها روشن نمی‌کردند و انقلاب را با وجود خود آلوده می‌کردند، آینده‌ی انقلاب به خطر نمی‌افتاد؟! موفق باشید 

27983
متن پرسش
عرض سلام و ارادت: در بحث حرکت جوهری اثبات شد که عالم ماده چیزی جز حرکت نیست و فرمودید که منظور از موجود، موجودات طبیعی مثله انسان و گل و درخت و... هست. آیا می‌توان گفت اشیایی مانند موبایل یا مبل یا ... که یک سری علت معده آنها را بوجود آورده است هم چیزی جز حرکت نیستند؟ اگر اینطور هست حرکت برای اثبات این موضوع حرکت در اعراض اینها را چگونه باید نفسیر و توجیه کرد تا مقدمه اثبات حرکت در جوهر باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم ماده، کلاً یک مرتبه از وجود به حساب می‌آید که در ذات خود به عنوان ماده، عین حرکت است و همین‌که پدیده‌های مادی تغییر را قبول می‌کنند، به جهت ذات مادی آن‌ها است که عین حرکت است. موفق باشید

27877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در زیارت آل یاسین می‌خوانیم «انتم الاول و الآخر» و این خطاب به ذوات مقدسه است و حضرتعالی هم در کتاب شرح زیارت آل یاسین نکاتی درباره اش مرقوم فرمودید. اما هنوز برایم ابهام است که چگونه ذوات مقدسه را اول و آخر می‌شماریم و می‌گوییم انتم الاول و الآخر؟ اگر ممکن است کمی در این باب توضیح داده شود و اینکه این مطلب از نظر ارتباط با اسماء الهی چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر جا که حقیقت معنوی در صحنه باشد، نسبت به آن صحنه آن حقیقت در عین آن‌که اول است، آخر است حتی حقیقت نفس ناطقه در بدن که هر چه از بدن ظاهر شود، از نفس ناطقه است و آن‌چه که بعد از بدن می‌ماند نیز نفس ناطقه است. اولیاء الهی به اعتبار واسطه‌های فیض عالم هر جا فیضی ظاهر شود، آن‌ها در میان هستند و در نهایت هم همه چیز از کمالات عالم انسانی به آن‌ها ختم می‌شود. موفق باشید

27218
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی اخیرا مطرح می شود که اگر می شود کسی به یک حقیقت باطل مثل تثلیث ایمان داشته باشد از تمامی آثار و منافع ایمان مثل بهجت و انبساط و خوشبینی و بهره مندی از لذتها را نیز برخوردار شود چه نیازی است که حتما به یک امر حق و صحیح، معتقد و مومن باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال جواب فطرت خود را که طالب توحید و حقیقتِ یگانه‌ی هستی است و نظر به آغازِ آغازها دارد؛ نداده‌اند. به همین جهت امثال پروفسور هانری کربن معتقد است بحث تثلیث، قرن‌های بعد بر مسیحیت تحمیل شده و همین امروز نیز مسیحیانی هستند که فارغ از نگاهِ تثلیث، دینداری می‌کنند. موفق باشید

27041

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید طاعات و عباداتتان قبول باشد. استاد بهترین عمل در ماه شعبان چه عملی هست و اینکه می خواستم نظرتون را درباره خواندن سیر مطالعاتی کتب آیت الله مکارم شیرازی را بدانم (اللهم عجل لولیک الفرج)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهترین اعمال ماه شعبان همان روزه و استغفار و دعای هنگام زوال و مناجات شعبانیه و صدقه است. ۲. فکر می‌کنم با آثار شهید مطهری شروع کنید به عمق بیشتری می‌رسید. موفق باشید

26773

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: حقیر عضو هیئت علمی دانشگاه و از مسولين فرهنگی دانشگاه هستم. خیلی خیلی از مباحث شما در کلاس ها و سخنرانی هایم بهره‌مند می شوم و هویت انسانی-دینی خود را مدیون حضرت عالی هستم. خدا عوض خیر به شما عنایت فرماید. استاد بزرگوار بنده و همکارانم در دانشگاه در حوزه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب فعالیت های جدی و همه جانبه ای انجام داده ایم و تلاش ما بر آن استوار بوده است که در اوج محبت و مهربانی و لطافت اقدامات معرفتی- روان شناختی را مدیریت کنیم. حال سؤال حقیر آن است که برخورد انضباطی نیروهای حراست دانشگاه با خانم هایی که دیگر هیچ کار فرهنگی در آنها اثر نمی کند با نیاز تاریخی امروز ما به مهربانی، تعارض و منافات دارد یا خیر؟ اگر تعارض دارد، پیشنهاد شما برای رویارویی با خانم های هنجار شکن و تاثیر ناپذیر از فعالیت های فرهنگی چیست؟ با تشکر فراوان. خداوند به عمر شما برکت و استمرار عنایت فرماید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر واقعاً هنجارشکنی می‌کنند باید طبق قانون با آن‌ها برخورد شود و این‌جا بحث، بحث قانون است و مجریان مربوطه باید وارد شوند. ولی هنجارشکنی غیر از بی‌حجابیِ معمولی است. موفق باشید

نمایش چاپی