بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله، خداوند شما را پایدار بدارد حضرت استاد. جزوه در جستجوی عشق در محضر شهدای هویزه که فرستادید، گویی تمام عرفان، و تمام آنچه باید در این سال را برایم متجلی کرد. امسال این دل بدنبال چنین چیزی می گشت، گویی گم شده ام را یافتم دعایم کنید استاد، دعا کنید در راهی که شهید علم الهدی و قاسم سلیمانی ها بودند، بتوانیم تنفس توحیدی داشته باشیم. امسال رجبی با رنگ هویزه و بوی قاسم سلیمانی دارم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه ماه رجب را با برکت کامل و در بقایی ماورای دنیا و آخرت برای خود محقق کنید. موفق باشید

26020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آنجایی که پیامبر از خیال هم عبور کردند و جبرائیل نتوانست جلوتر برود، پیامبر چگونه حقایق را مشاهده می کردند؟ با توجه به اینکه از خیال عبور کردند آیا بدون صورت می دیدند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از ابعاد وجودی پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» یکی هم رؤیت حقایق در موطن خیال است و با عبور از جبرائیل از موطن خیال عبور نکرده‌اند، بلکه همواره با قلب و عقل و خیال خود هستند. موفق باشید

25989

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب در مورد سیر مطالعاتی سایت: ۱. منظور بنده از ویرایش این است که مطالب جدید، تفاسیر حدید که صورت گرفته، کتب جدید و ... هم در آن جایی باز کند. ۲. در برخی کتب یا مطالب که بنظر استاد، امکانش هست، سیر مطالعاتی را تنوع ببخشیم تا مخاطبین متعدد را هم در بر بگیرد. چندین بار چندین دانشجو به بنده گفته اند که چرا سایت لب المیزان اولا سیر واحد از آسان به مشکل یا اصطلاحا از اول تا آخر ندارد، ثانیا بعضی دیگر وقت کمتری دارند، سیری مناسب با آنها باید طراحی شود که کتب اساسی و مهم و راهبردی ای که آنها بخوانند و طرز نگاه دینی شان اصلاح شود، به‌عنوان مثال: اگر قرار است سیری کوتاه برای افراد پر مشغله طراحی شود، مثلا یک قدم معرفت نفس، یک قدم برهان تا عرفان، یک قدم معاد و دو قدم آخر مثلا سوره حمد امام (ره) و کتاب مصباح امام ...، البته این مثالی بود، چرا که بنده خودم همینگونه به شخصی گفتم، و بحمدلله نتیجه بسیار خوبی هم داد. ۳. مساله ای که به میان می آید با این سیر، این است که امکان دارد مثل مطالب غیر عمیق به کتب نگاه شود، که بنده با تجربه ای که بین جوانان داشتم، اولا دیدم جنس مطالب را سریعا درک می کردند، ثانیا برای ادامه می آمدند سراغ ما! ۴. مساله دیگر مساله تفسیر است، تفسیر قرآن سیر منظم و کاملی ندارد، یعنی مثلا یک سیر قرآنی می شود ترتیب داد برای افرادی که می خواهند با قرآن زندگی کنند، سیری کاملا تفسیری و کامل از تفاسیر حضرت استاد ترتیب پیدا می کند، این را هم تجربه داشتم بنده پارسال کسی از حفاظ دانشگاه شریف، که کلا به قرآن علاقمند بود، از بنده تفسیر خواستند، بنده از آنجایی که خودم تفسیر ها رو با شیوه خودم منظم و دسته بندی کرده بودم، کلا به ایشان صوتهای تفسیر را دادم، و علاوه بر اینکه نتیجه بسیار خوبی دیدم و همچنان دارم می بینم، ایشان مابین تفاسیر، خود بخود کتب سیر را از بنده طلب می کردند! تا اینکه چند کتب اصلی سیر را خواندند! الان ایشان بسیار فوی در مباحثند تا من! قرآنی ترند تا من! لذا به سیر قرآنی هم نیاز است به‌نظرم، یا دست کم اصلاح سیر قرآنی در سیر مطالعاتی پیشین. ۵. به‌نظرم سیر ها در این قالب ها ارائه شوند، ۱. سیر کامل (ویرایش و به روز شده سیر موجود در سایت) ۲. سیر قرآنی ۳. سیر دانش آموزی ۴. سیر کوتاه کارمندی (مثلا) این اسامی همه مثال بود البته، اصل حرف بنده این است که حیف است که مثلا یک کارگر بیاید نگاه بیندازد به سایت و بگوید کی وقت دارد اینها را بخواند، و ول کند برود، یا یک دانش آموز بیاید و بگوید اینها حرفهای بزرگسالان است (بخصوص با این نسل بسیار عجیب دهه های جدید که بسیار خاص هستند)، از بنده هم هر کمکی بر بیاید و استاد صلاح بدانند، در خدمت هستم و خواهم بود. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر. لازم است إن‌شاءاللّه در موردش به طور جدّی فکر شود. موفق باشید

25891
متن پرسش
سلام: در رابطه با سوال ۲۵۸۶۳ کتاب آشتی با خدا را درباره اینکه روح نه زن است نه مرد مطالعه کردم اما جواب را نفهمیدم. سوال: منظورم از اینکه من وقتی به عنوان یک انسان در قیامت کبری حاضر می شوم آیا همین صورت بدن دنیوی به همین قیافه که الان دارم و عکاسی مثلا از من عکس گرفته آیا این قیافه و صورت در آنجا هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحِ انسان، نه زن است و نه مرد؛ ولی در طول زندگی با انتخاب‌هایی که هرکس می‌کند روحِ خود را شکل می‌دهد. عده‌ای که انتخاب‌هایی در شأن انسانیت خود داشته باشند، به زیباترین شکل محشور می‌شوند و عده‌ای به صورت «قردة» یعنی میمون و خنزیر یعنی خوک محشور می‌شوند. در این مورد بد نیست به جزوه‌ی «نحوه‌ی بدن اُخروی» که بر روی سایت هست، سری بزنید. موفق باشید

25406
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: مدتی است مطلبی بصورت عجیبی ذهن من رو درگیر کرده و حتی تا حدودی شک و ابهامی را هم به وجود آورده. برخی دوستان بصورت ویژه در این ایام، نسبت به آینده انقلاب نگران اند و معتقدند محبوبیت عمومی نظام کم شده است و آمار حضور مردم در تجمعات بزرگ مثل نماز جمعه و راهپیمایی و انتخابات کاهش پیدا کرده و هم چنین شاهدیم مقبولیت رهبر انقلاب و مراجع تقلید هم درگیر همین کاهش هستند و ویژه درباره همین فتوای اخیر مرتبط با سریال شمس و مولوی، معتقدند بسیار بر کاهش محبوبیت مرجعیت موثرست و نشانگر نفوذ تحجر در حوزه حتی میان مراجع است. آیا واقعاً با ریشه های عمیق این انقلاب و این پایداری بر سر حفظ آن و گسترش گفتمانش در جهان، ویژه در همین منطقه خودمان و اینکه رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم به این میزان روی قوت انقلاب و روشن بوده آینده نهضت و اتصالش به قیام امام عصر (عج) سخن می گویند آیا پذیرفتنی است که بیان کنیم انقلاب اسلامی و حوزه ای که از ارکان مهم انقلاب بوده و هست، درگیر تحجر و محافظه کاری شده و به آینده نمی توان خوش بینانه نگاه کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در مقاله‌ی «آینده‌ی ما چه آینده‌ای است» دلایلی نسبت به امیدواربودن به آینده‌ی انقلاب عرض شد؛ آینده‌ی جهان به سویی در حرکت است که ناتوانیِ فرهنگ مدرنیته را روز به روز آشکار می‌کند و البته این بدان معنا نیست که نسبت به ضعف‌های خود بی‌تفاوت باشیم، مثل همان نظری که در رابطه با مولوی داده شد که سخن عالمانه‌ای نبود. موفق باشید

25326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوال اول: راز و رمز برهان «اِن» مطلق و یا به قول علامه طباطبایی پی بردن از لازمی به لازم دیگر چیست؟ مشروحا پاسخ فرمایید. من دقیقا بدنبال نحوه و کیفیت عملکرد ذهن در انتقال از لازمی به لازم دیگر در برهان هستم یعنی آیا بدیهیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر بدیهی است و عقل آن را می‌یابد. کافی است ما درست تصور کنیم، آن را تصدیق می‌کنیم. موفق باشید

25066

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و ادب: ببخشید استاد بنده پارسال کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» را خواندم و در آن نوشته بودید که باید این قدر برنامه ریزی کرد تا برنامه شد. ولی بنده هر چه قدر برنامه ریزی انجام می دهم نمی توانم به آن عمل کنم. مثلا برنامه ریزی کرده ام در این ساعت مطالعه کنم ولی وقتی به آن ساعت می رسم اصلا توانایی مطالعه ندارم و می خواهم مثلا کار هنری انجام دهم یا آن نوع کتاب را آن زمان نمی توانم بخوانم و اگر آن کار برنامه ریزی شده را انجام دهم احساس می کنم روحم را در زنجیر کرده ام و خسته می شوم. به همین دلیل از برنامه ریزی کردن خسته شده ام. آیا باید خود را ملزم کنم که در آن ساعت کار برنامه ریزی شده را انجام بدهم و به مرور عادت کنم یا روشی دیگری هم هست برای برنامه ریزی کردن؟ آیا برنامه ریزی به این روش درست است مثلا مشخص کنم در این روز این سه کار را انجام دهم بدون تعیین وقت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن کتاب عرض شد که بعد از مدتی تجربه‌ی درست‌برنامه‌ریزی‌کردن را به دست می‌آورید و بدون آن‌که خود را از برکات برنامه‌ریزی محروم کنید، برنامه‌ریزی شما مطابق واقعیات زندگی و احوالات‌تان می‌شود. موفق باشید

25034
متن پرسش
استاد سلام: طبق حقیقت و واقعیت مرگ و روایاتی که از ائمه رسیده همه مطمئنیم و می دانیم که هنگام مرگ جناب عزرائیل بر شخص با توجه به اعمال و اعتقادش به صورت بشارت دهنده و خوشرو و یا به صورت غضبناک و نهیب زننده ظاهر می شود و جان شخص را می گیرد حال سوال این است که چرا برخی افراد که تجربه مرگ را برای چند لحظه و یا چند ساعت داشته اند حرفی از جناب عزرائیل نمی‌زنند و فقط تجربه جدایی روح از بدن را فقط مطرح می کنند؟ آیا تجربه جدایی روح از بدن آنها که چند ساعته و یا لحظه ای بوده واقعا مرگ بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم  قبلاً نیز عرض شد این حالات تنها تجربه‌ی وجهِ تجرد آن‌ها از بدن‌شان است و مرحله‌ی قبض از دنیا و شروع حساب، مراحلی است که تنها برای کسانی پیش می‌آید که به‌کلّی از دنیا باید منقطع گردند و نقش جناب عزرائیل در این مرحله به ظهور می‌آید. موفق باشید

24696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب فصوص اشاره شده که عایشه اطیب طیب (صفحه ۶۱۹) است در صورتی که در مقابل حضرت علی (ع) ایستاد و دشمن اهل بیت (ع) شد و اینکه اگر بیان ابن عربی هست و علامه ترجمه کردن ایشون این حرف ابن عربی رو قبول دارند و سوال دیگه مربوط به اینکه شبهه شیطان پرستی و گاو پرستی همان خداپرستی است را جواب دهید و این مطلب ها رو در اینترنت به صورت گسترده بیان کنید تا بد بینی نسبت به ایشان پیش نیاید.
متن پاسخ

۲۴۶۹۶. باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب به طور مفصل از طریق صاحب‌نظرانِ عرفان بحث شده. به گفته‌ی حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که به آقای گورباچف فرمودند «مطالب باریک‌تر از موی محی‌الدین»، پس مطالب ساده نیست که هر انسانِ سطحی متوجه شود. اقلاً به کتاب «جدال با مدعی» از آقای حسین غفاری و یا به پایگاه اطلاع‌رسانیِ آقای حاج شیخ محمد حسن وکیلی به آدرس زیر رجوع فرمایید. موفق باشید http://erfanvahekmat.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%AD%D8%AC%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D9%88_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86_%D8%B4%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D9%88%DA%A9%DB%8C%D9%84%DB%8C

24591

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب: بنده مردی سی ساله هستم. بیش از ده ساله که دچار مشکلی هستم که مرا مستأصل کرده. خیلی اوقات احساس حالت سنگینی، کلافه بودن و اضطراب شدید دارم و در مسئله کارم دچار مشکل می شوم به طوری که پیشرفت ندارم و کارم دائما گره پیدا می کند. به دعانویس و علوم غریبه هم مراجعه کردم اما فایده ای نداشته. حتی روانپزشک هم رفتم اما متاسفانه بهبودی حاصل نشده. الان واقعا نمی دانم برای رفع این مشکلم باید چه کاری انجام بدهم. خواهشمندم راهکار مناسبی برای حل مشکل بنده ارائه بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید

24531

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: قسمت دوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را به بچه هایی با چه سن می تونیم بگیم که بفهمن و بتونن بین بدنشون و خودشون تفاوت قائل بشند؟ به بچه پنج شش ساله میشه گفت؟ و در مورد فرشته و شیطان از چه سنی میشه گفت که بچه از احساس حضور موجودی که نمیتونه ببینه نترسه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده آن قسمت را برای بچه‌های قبل از دبستان عرض کردم. ۲. شاید بشود از آن سن ۶ سالگی آن‌ها را متوجه‌ی چنین موجوداتی نمود از آن جهت که فرشتگان برای مددهای نامرئی و شیطان برای افکار غلط در مقابل ما قرار گرفته است تا امتحان شویم. موفق باشید

24475
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: شما در کتاب خویشتن پنهان در جلسه نهم چگونگی حضور مجردات در عالم در صفحه ۲۷۶ فرموده اید که: (ملاصدرا این نوع وحدت را که بین نفس و بدن هست، یکی از عجایب عالم می داند که چگونه جسم همنشین روح شده! علت این وحدت همان است که روح، بدن خود را خودش ساخته است و از این طریق یک رابطه خاصی با آن برقرار نموده است تا بتواند بالقوه های خود را فعلیت بخشد) حال سوال بنده این است که این حرف شما که (علت این وحدت همان است که روح بدن خود را خودش ساخته) یعنی چه؟ آیا این حرف خلاف عقیده ملاصدرا که نفس جسمانیة الحدوث هست و در ابتدا نباتی هست و بر اثر کمالی که از عالم امر بر نفس می‌رسد وجودش شدیدتر شده و به سمت کمال کامل که تجرد است حرکت می کند، نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان راستای جسمانیة الحدوث بودن نفس از طریق تجلیات فیض الهی بر جسم است که نفس بدنِ خود را از خود می‌داند و تدبیر می‌کند. موفق باشید

23119

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید مزاحم وقتتون میشم. می خواستم نظرتون رو در مورد کتاب تاریخ تمدن و ملک مهدوی دکتر محمد هادی همایون بدونم. اگر هم کتابی بهتر هست ممنون میشوم راهنمایی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمی‌شناسم. ذهن من بیشتر متوجه‌ی تاریخ تمدن ویل دورانت است. فکر می‌کنم کتاب‌های بهتری هم آمده باشد ولی من اطلاع ندارم. موفق باشید

21460
متن پرسش
سلام علیکم: استاد آیا اکنون زمانی نیست که باید از عینیت انقلاب اسلامی صحبت کرد؟ آیا صرف وجود قوه تمدن زایی در شیعه و یا حقیقت وجودی انقلاب اسلامی، عقول را جهت تفکر و قلبها را جهت پذیرش آماده می کند؟ آیا نباید تاریخ انقلاب را روایت کرد؟ روایتی از نوع حکمت و تفکر و وجود. آیا نباید وجودی بودن حقیقت انقلاب اسلامی را در صحنه عین، روایت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! هر اندازه بتوانیم بنا به فرمایش جنابعالی روایتی از نوع «حکمت و تفکر و وجود» از انقلاب اسلامی داشته باشیم، به اندیشیدنی‌ترین موضوعِ این تاریخ نظر انداخته‌ایم و نظرها را به آن جلب کرده‌ایم. موفق باشید

31744
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر پرنشاط استاد سلام و درود: آیا نحوه به ثمر رسیدن انسانها در همه تاریخ ها یکی است و همه قرار است برای بهترین نحوه بودن خود مانند جناب قاضی طباطیایی به درجات شهودی برسند و توانایی موت اختیاری و سیر در عالم با نشستن در وادی السلام داشته باشند و یا اینکه در هر مقطع تاریخی نحوه به ثمر رسیدن انسانها متفاوت است و ممکن است همانطور که قاضی با شهود و ... احساس به ثمر رسیدن می‌کرده و اسما الهی را بروز می‌داده انسانها در اعصار دیگر به سبب مکر لیل و النهار نتوانند به چنین توفیقاتی رسند ولی به نحوی دیگر مظهر ظهور اسما باشند؟ (اگر چنین است آن نحوه به ظهور رسیدن و متعالی شدن متناسب با زمان ما چیست؟ و یا در حالت دوم شما معتقدید هنر این است با وجود این مکر لیل و النهار انسانها بتوانند قابلیت هایی مانند قاضی پیدا کنند و در واقع نحوه به ثمر رسیدن انسانها در طول تاریخ یکسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً متوجه نکته مهمی شده‌اید که در هر مقطع تاریخی به حکم ظهور متفاوت اراده الهی، انس با حضرت حق و سلوک به سوی او متفاوت است. عرایضی در کتاب «حوالت تاريخی عقل تکنيکی و جايگاه انقلاب اسلامی» شده است بخصوص در پاورقی صفحه ۲۱۰ می‌خوانید: «شایسته است رفقا به طور جداگانه به این نکته توجه کنند که بشر این دوران در طلب تجربه‌ی خود می‌باشد در میدانی که در مواجهه با طبیعت به ظهور می‌آید و آن تجربه‌ی «خود» است در اُنس با حقیقت، ولی در بستر انکشافی که در رابطه با طبیعت برایش ظهور می‌کند. این در جای خود نوعی سلوک به حساب می‌آید که بشر بتواند حقیقت را در مظهری به نام طبیعت بیابد. این چیزی نیست که بتوانیم در جهان نادیده بگیریم و همچنان در تاریخی زندگی کنیم که سالکان، آن حقیقت را بیشتر در تجربیات درونی خود دنبال می‌کردند. تاریخ دیگری برای سلوک به میان آمده که در برابر این سلوک، آن سلوک قبلی حالت انتزاعی به خود گرفته است.» موفق باشید

31414
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما: چند ماه ای هست که از کتب و جزوات و مخصوصاً سخنرانی های شما استفاده می‌کنم و چون الحمدلله به لطف خدا تاثیرات محسوسی داشتم شما رو به عنوان استاد خودم انتخاب کردم، در سخنرانی هایتان از جمهوری اسلامی و رهبری و تصدیق ایشان به کررات پرداخته آید و من پذیرفته ام، حالا چند سوال مبهم و بزرگ دارم برای این شرایط پیش آمده، امیدوارم که پاسخ در خور و قانع کننده ای بدید تا این تصدیق شما برام کامل تر بشه من یه فرد افغانستانی ام ۱. چرا رهبری به وقایع و ستم های طالبان هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند، (لطفاً صفحه اینستاگرام ایشان بررسی بشود هیچ پست و استوری که نمی‌زارن، تلویزیون که اصلا ...) ۲. چرا رجال سیاسی و رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران از گروه طالبان حمایت می‌کنند.(حمایت جناب ذالنوری نماینده قم، خطاب طالبان در رسانه ملی هنگام ورود به ایران برای مذاکره به عنوان برادران مجاهد و...) ۳. چرا ایران به طالبان کمک تسلیحاتی و مالی و .. می‌کنند (شاهد، پهباد ایرانی که در اختیار طالبان هست (تصاویر موجود است) و دیگه الان همه چه در ایران و چه در افغانستان میدونند که گروه هایی از طالبان تحت حمایت ایران هست) چه تدبیری! پشت این سیاست ها هست؟ چگونه با این همه پارادکس تصدیق کنم ایشان را؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌دانید که مسئله طالبان بسیار پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و بسیار این جریان متفاوت است. پیشنهاد می‌شود مصاحبه آقای علی علیزاده با آقای محمد حسین جعفریان در کانال تلگرامی ایشان را دنبال بفرمایید. https://t.me/jedaalبه نظر می آید خوب است رفقایی که جریان افغانستان را دنبال می کنند نظرات آقای جعفریان را  بدانند. به خصوص که تنها ما را در جریان طالبان می گذارد بدون ردّ یا قبول. موفق باشید

31161
متن پرسش
سلام استاد، خدا قوت! سه تا سوال دارم خدمتتون. یکم. اگه آقای جلیلی انصراف نمی دادند، با توجه به تاکید رهبری بر برنامه ی واقعی داشتن نامزد ریاست جمهوری، شما بین جلیلی و رئیسی کدام یک رو انتخاب می کردید؟ چرا!؟ با توجه به نوع نگاه و افق فکری شما، این توضیح شما در جواب چرای برای بنده خیلی مهم هست. دوم. استاد جان، اگه جلیلی انصراف نمی داد چی می شد؟ خیلی ها میگن خوب بود ایشون به عنوان یک رهبر اجتماعی معترضان امیدوار تا آخر می ماند و نماینده ی قشری خاص بریده از اصلاح طلب و اصولگرا می شد، قشری که تخصص گرایی، حق گرایی و فراجناحی را در جلیلی می دیدند! سوم. با توجه به انتصاب آقای اژه ای به عنوان ریاست قوه قضائیه و انتقاد عدالت خواهان نسبت به ایشان در پرونده طبری و... و همچنین امیدآفرینی کارنامه ی آقای رئیسی در دستگاه قضا، مکانیسم و ساز و کار انتخاب رهبری در جهت پیشبرد تحول در دستگاه قضا رو چگونه تبیین و توجیح می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عقل انتخاباتی مطرح در جهان امروز بود که مقام معظم رهبری فرمودند ریاست جمهور با پشتوانه رأی بیشتر در کار خود موفق تر خواهد و این منجر شد که جناب آقای جلیلی آن تصمیم خوب را گرفتند. خود بنده هم در عین تأکید بر توجه رفقا به آن دو بزرگوار، تصمیم نهایی ام آن بود که هر کدام از آنها که رأی آوری بیشتری در اذهان دارند را پشتیبانی کنیم. به نظرم افرادی که به نحوی نسبت به پرونده آقای طبری جناب آقای اژه ای را مقصر یا بی تفاوت می دانند متوجه عمق قضیه نیستند و اتفاقاً در این موارد باید به اطلاعات و بصیرت مقام معظم رهبری اعتماد کرد. موفق باشید    

30694

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب: اول از همه حمد و شکر الهی را بجا میاورم بابت نعمت هدایت و عنایتی که بواسطه آشنایی با کتب و مطالب شما نصیب ما گردیده الحمدلله. سپس ادای شکر از استاد بزرگوار و طلب دعا برای ادامه توفیق هدایت و عنایت الهی و به ثمر رسیدن آن ان شاء لله. استاد محترم پس از آشنایی با سیر مطالعاتی شما و مدت دو سالی که عاشقانه به لطف خدا پیگیر مطالب بودم و البته توفیقاتی که خدای رحمان از قبل این مطالب به بنده حقیر داشت دست تربیت رب العالمین را در وجود شخصی ام بسیار دیدم و الحمدلله نتایج خوبی از هدایت نصیب حال بنده حقیر گردید و مختصری را با شما در میان گذاشته و الحمدلله تایید فرمودید. اما سوال و مشکل بنده این است که چون این نعمت هدایت بعد از دوره غفلت و جهالت بوده هنوز در حضورهایی که در جمع های قبلی دارم (جمع فامیلی) شخصیت اجتماعی ام با شخصیت حقیقی و فردی ام تطابق ندارد و شخصیت فردی تحت تربیت مربی الهی که با آن احساس آرامش و قرب و لطف الهی را دارم در حضور در جمع مخصوصا فامیلی پشت شخصیت اجتماعی ام که بسیار شلوغ و پر حرف و شوخ و طبعا دارای اشتباهات پنهان می‌شود. و تقوا و مراقبه ای که در شخصیت فردی و حقیقی ام و حتی در جمعهایی که بعد دوره غفلتم دارم را تا اندازه ای از دست می‌دهم و این مرا آزار می‌دهد. سعی کردم طبق دستورات اولیای الهی با ذکر و معوذتین و تأمل قبل از حضور در جمع مراقبه ام را حفظ کنم اما خیلی موفق نیستم. و احساس دوگانگی اذیتم می‌کند. البته یه دلیلش شاید این است که از بروز شخصیت حقیقی ام در جمع قدیمی فامیلی ابا دارم که مبادا باعث دوری جمع از دین شود چون تغییراتی که دین در زندگی بنده گذاشت برای دیگران محسوس بود. البته تا الان به لطف خدا این تغییرات آرام آرام اثر مثبتی در نگاه افراد به دین داشته چون همراه با موفقیتهای ظاهری دنیوی بوده، اما حال خوش معنوی که در شخصیت حقیقی ام روزبروز مرا سرخوش تر می‌کند در جمع با ترس از پی بردن دیگران، پنهان می‌شود. شاید ریای برعکس که درونم مخلص تر و در حضور تر است و بیرونم غافل تر. اگر لطف بفرمایید راهنمایی ام کنید دعاگویتان هستم. و من الله التوفیق لکم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار، ریا نیست. اگر با نیّت رعایت ظرفیت مردم با مردم برخورد کنیم، به آن‌ها کمک کرده‌ایم نه آن‌که خود را بالاتر بگیریم و با مردم ترکیب ندهیم. موفق باشید

30297

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز طلبه هستم و حالات عرفانی داشتم. طلبگی را دوست هم دارم ولی با این اوضاع جامعه و گریز مردم از اسلام و محبوب نبودن جامعه طلبگی و مشکلات جسمی و بعضا هم مورد مسخر قرار می گیرم. لذا حالت خستگی و تنبلی شدیدی برم عارض شده است که احساس خستگی و گاهی القائاتی از ناامیدی دارم. چه کنم به حالات سابق عرفانی برگردم و از تنبلی نجات پیدا کنم از تنبلی. احتمالا می خواهید مراجعه به کتب بدهید. کتب شما را خواندم اجابت اینجا فرمایید الله یحفظکم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه‌ی آینده‌ای شد که رهبر معظم انقلاب متوجه‌ی آن هستند و رجوع مردم پس از سرخوردگی از این تجددمآبی‌ها به اسلام است و شما باید خود را برای آن آینده آماده کنید و دروس رسمی حوزه، آن زمان به کار می‌آید و در کنار آن‌ها از تفسیر قرآن و دنبال‌کردن روایات نباید غفلت کرد. موفق باشید

29952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: در مورد ظهور حضرت صاحب بعضا مشاهده می‌شود یکی از علل عدم ظهور را عدم آمادگی شیعیان می‌دانند «وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا» اما سوال اینست که نقش پیروان بقیه ادیان و مذاهب در عدم ظهور حضرت چیست؟ چون انقلاب حضرت جهانیست بنظر می‌رسد همه مقصریم و زمینه ظهور حضرت باید جهانی باشد و بقیه ادیان هم باید آمادگی هایی در خود بوجود آورند و اگر این آمادگی جهانی پدید نیاید و شیعیان همه آن بشوند که حضرت می‌خواهد آیا درین فرض که اقلیتی آماده است و اکثریتی نیست حضرت ظهور می‌کنند؟ آیا دقیق مشخص است چه آمادگی هایی باید پدید بیاید تا حضرت ظهور کند و مرحله به مرحله مشخص باشد یکی از سخنرانان بحث مواسات را مطرح کردند. اما سوال اینست بفرض این امتحان مواسات یکی از پیش زمینه های ظهور باشد بفرض ما موفق شویم اکثریت جهان که این امتحان برایشان مطرح نشده مانع ظهور نمی‌شوند؟ رهبری هم که مراحل چندگانه تا تمدن اسلامی مطرح کردند حتما این مراحل باید طی شود تا حضرت ظهور کنند؟ و اگر تمدن شکل گرفت با توجه به اینکه بساط ظلم را تا حدودی برخواهد چید در آن صورت جایگاه روایت «ملئت ظلما» چه می‌شود و آیا می‌توان گفت که پیش از انقلاب ملئت تحقق یافت و با انقلاب ظهور تدریجی حضرت آغاز شده است و در این صورت جایگاه آن سخن که امر حضرت ناگهانیست کجاست و اگر به تمدن رسیدیم بعد از آن چه مراحلی تا ظهور کامل در پیش داریم؟ تحقق تمدن در ایران یا کشورهای مسلمان کافیست یا همه جهان را باید در بر بگیرد؟ آیا حضور تمدن اسلامی در جهان باید مانند حضور جهانی تمدن غرب بشود که دهی نیست که فتح نکرده باشد و درین صورت همین‌که روح عالم، اسلامی باشد کافیست یا همه یا اکثریت باید مسلمان شوند تا حضرت ظاهر شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهان بحمدالله در حال آماده‌شدن به شرایطی است که شرایط موجود نباشد و تمدن اسلامی با تقابل با ظلمات استکبار، زمینه‌ی ظهور حضرت «عجل‌الله‌‌تعالی‌فرجه» را فراهم می‌کند و در این راستا تحولی عظیم در جهان صورت می‌گیرد. کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که روی سایت هست در این رابطه نکاتی را متذکر می‌شود. موفق باشید

29732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: روایتی هست که اگر بندگان خدا گناه نمی‌کردند خداوند قومی را می آفرید که گناه کنند و طلب مغفرت کنند تا خدا آنها را ببخشد. نمی‌دانم این روایت از معصوم است یا یک روایت قدسی؛ اما از زبان استاد پناهیان شنیدم. از طرفی آیه ای در قرآن هست که خداوند از مردانی که به عهد خود وفا می‌کنند تقدیر کرده و گفته آنها رستگار می‌شوند. جناب استاد من بارها از گناهی که سالها ست دامن گیر من شده و پدر مرا دراورده توبه کردم ولی این روایتی که از جانب استاد پاهیان نقل شد باعث شده در لحظات حساس فشار به پشتوانه این روایت گناه کنم و توبه خود را بشکنم و بعد کلی عذاب وجدان و خود خوری که چرا گناه کردم؟ نمی‌دانم جمع این دو روایت و آیه چگونه است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روایت از معصوم صادر شده و روایت دقیقی است. به این معنا که خداوند می‌خواهد مؤمنین، مُعجَب نشوند و عُجب و خودخواهی آن‌ها را نگیرد. ولی به هر حال ما باید مواظب باشیم به گناهان که موجب دوری از رحمت خداوند می‌شود، آلوده نگردیم. موفق باشید

28966

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقت بخیر. استاد توصیه حضرتعالی به کسی که دائم عصبانی هست و حرص می خورد با خاطر مشکلاتی که دارد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده مطالعه‌ی کتاب شرح حدیث «جنود عقل و جهل» است که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله تعالی‌علیه» تدوین کرده‌اند. موفق باشید

26565
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: آیا اینکه انسان خود را کوچک ببیند تا امکان رفع عیوب و مشکلات اخلاقی و رفتاری خود را داشته باشد (یا به اصطلاح محاسبه نفس کند) و حتی امکان توسل به حضرت الله و اولیاء الله، می توان گفت نوعی حقارت نفس در راستای مثبت است یا عنوان بهتر و عمیق تری وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعیت جز این است که ما وقتی خود را در مقابل حقیقت بیکران قرار می‌دهیم جز یک نیاز مطلق هستیم؟ که باید موانعِ گشودگیِ خود نسبت به حقیقت را با تواضع و صدق از بین ببریم؟ موفق باشید 

26100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: ممنون میشم یکی از کتابهای فرانسیس بیکن برای پیگیری «نگاه ایشون به علم» رو معرفی کنید. ایشون نگاهش در علم رو در چه کتابی به طور واضح و مفصل گفته است؟ و کسی می شناسید که ایشون رو مستدل نقد یا بررسی یا تأیید کرده باشند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «فیلسوفان انگلیسی» از کاپلستون و کتاب «سیر حکمت در اروپا» از فروغی نکاتی در این مورد دارد. در ضمن می‌توانید به جزوات «فلسفه‌ی غرب» که بر روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید

24627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد جآن: لطفا نظر حضرتعالی در مورد سخنان امام در مورد ارسطو و افلاطون را تقریر بفرمایید و آیا جمع نظر حضرتعالی (در مورد غرب امروز، ادامه فکر ارسطو و افلاطون) و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه ممکن است؟ «ارسطو... از بزرگان فلاسفۀ جهان به شمار می رود و تعلیمات منطقی و قواعد علم میزان که پایۀ علم هاست، رهین زحمت های گرانبهای این مرد بزرگ است و از این سبب که بنیان تعالیم منطقیه کرد، به معلم اول مشهور شد و شیخ الرئیس، اعجوبۀ روزگار در پیش تعالیم این بزرگ مرد، زانو به زمین زده و زمین ادب بوسیده و بگفتۀ شیخ الرئیس، تاکنون به قواعد منطقیه که ارسطو بنا نهاده، احدی را یارای اشکال نبوده و آرای متین او دستخوش نقض و ابرام نشده.» (امام خمینی، کشف اسرار، ص 34) حضرت امام از افلاطون چنین یاد می کنند: «این فیلسوف بزرگ از اساطین بزرگ حکمت الهی است و معروف به توحید و حکمت است... او در باب الهیات آرای متین محکم دارد که شیخ شهاب الدین، حکیم اشراقی و صدرالمتألهین فیلسوف شهیر اسلامی بعضی از آنها را مبرهن و مدلل کرده اند، مثل قول به مثل افلاطونیه و مثل معلقه.» ( همان، ص 33) حضرت امام سرچشمۀ فلسفۀ یونان باستان را همچون ملاصدرا وحی الهی می داند. ( الحکمه المتعالیه فی الاسفار القلیه الاربعه، ج‏5، ص 207-206) ایشان می فرمایند: «صحف اعاظم فلاسفۀ عالم، با آنکه علومشان نیز از سرچشمۀ وحی الهی است، موجود است که شاید بالاتر و لطیف ترین آنها کتاب شریف اثولوجیا تصنیف گرانمایۀ فیلسوف عظیم الشأن و حکیم بزرگوار ... .»( امام خمینی، آداب الصلوة، ص 303)» باتشکر از استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرائت حضرت امام و امثال ایشان از ارسطو و افلاطون در بستر نگاه فارابی به متفکران یونان است که در جای خود نگاه بسیار خوبی است ولی آن‌چه نباید از آن غفلت شود این نکته است که تا چند سال پیش گمان اکثری آن بود که اوثولوجیا مربوط به ارسطو است و از این جهت خلطی بین تفکرات حصولی و منطقی ارسطو و تفکرات شهودیِ فلوطین پیش می‌آمد که باید متوجه این امر بود. موفق باشید

نمایش چاپی