باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظورشان این باشد که اگر انتخاباتی صورت میگرفت و مردم به میدان میآمدند، بساط آن نوع کارها برچیده میشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: استاد یزدانپناه و شاگردان ایشان در این مسیر قابل استفادهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! هر زمان که تصمیم بگیرید، تولد دیگری را شروع کردهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّ که زمینهی فعالیت دارند، خوب است در میدان باشند تا عزم آنها رشد کند و به کمال برسد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست، بحثی تحت عنوان «خدا چرا ما را خلق کرد» مطرح شده است مبنی بر آنکه خدا بر اساس لطف و جودی که دارد خلق میکند به همان معنا که شاعر از زبان خدا گفت: «من نکردم خلق تا سودی کنم / بلکه تا بر بندگان جودی کنم». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه کردهاید که اولیاء الهی بعضاً به شعر شعراء حتی شعرای جاهلیت استناد میکنند و تازه، این غیر از آن است که رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» به حسان بن ثابت آنگاه که در مورد غدیر آن اشعار را سرود، فرمودند: جبرائیل به کمکت آمده است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اصلِ کار، کارِ بدی بوده! آری! در درک حقیقت و با در میانگذاردنِ حقیقت با دیگری باید خود را معنا بخشید. وقتی رجوع به حقیقت در میان باشد، دائماً نسبت خود را با تجلیات آن میسنجیم و نه با ردّ یا قبولِ دیگران. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عشق، روح و روحانیتی است که به سوی کمال نظر دارد. لذا در هر آنچه انسان وجهِ کمالی در آن بیابد، آن را از آن وجه، محبوب خود قرار میدهد. آری! اگر کسی عشق را در محبوب مجازی هم تجربه کرد و سپس متوجه شد همهی آن کمالات در حضرت حق است؛ با تجربهای که نسبت به آن عشق مجازی داشت به سوی محبوب حقیقی سیر میکند.
اگر کسانی از ابتدا بتوانند کمالات متعالی را به صورت وجودی و با تجربهی حضوری در خدا بیابند، چه نیاز دارند که از طریق تجربهی عشق زمینی به حضرت محبوب دل ببندند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب نیست، زیرا ذهن کودکان اذیت میشود چون آنها علت ذبحِ آن حیوانات را نمیدانند، گمان میکنند ما آن زبانبستهها را بدون دلیل به قتل میرسانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان آنقدر وسعت دارد که هر چیزی را در اقیانوس وجود خود به حاشیه ببرد و حل کند. چرا در وسعت اقیانوسیِ خود مستقر نیستید؟! زیرا این سفیهاناند که هر میل و خاطری آنها را میرباید که گفت: «مر سفیهان را رُباید هر هوی / زانکه نَبْودْشان گرانیِ قوا» انسان به وسعتِ همهی عوالم در خود حاضر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «یداللّه مغلوله» نیست، بحث در «أبا اللّه أن یجری الامور إلا باسبابها»ست. زیرا نفس ناطقه در دورهی جنینی اعضای خود را میسازد تا در دنیا از آنها استفاده کند. ولی در حیات دنیایی شرایط ساختن اعضا برای نفس، فراهم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه متوجه باشیم ما در این عالم به حکم خداوند رسالتی و وظیفهای داریم و در بستر آن رسالت و وظایف حرکت کنیم، ترس در میان نخواهد ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست، جریانی که آن مصاحبه را به هر بهانهای ترتیب داده، پروژه بعدی آن، انتشار آن بوده. چه آقای ظریف خواسته باشند و چه نخواسته باشند. همچنان که عرض شد ما باید با نگاه پدیدارشناسانه به این جریان نظر کنیم تا مردم ما به این نتیجه برسند که برای ادامه انقلاب، این تفکر، ناتوان است بدون آنکه خود را گرفتار دعوای حیدری و نعمتی بکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل روایت که ادامه دارد را در مباحث صوتی ادامه دادیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. آری! رکوع، نحوهی عبور از أنانیت به سوی بندگی است و انسان در نیمه راهِ بندگی خدا به عظمت او نظر میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو بحث را باید در کنار هم دید. در اینکه جریان نفوذ نقش فعّال دارد بحثی نیست، ولی خودآگاهیِ تاریخی ما اقتضاء میکند که با طرح معارف اصیل و تقوای الهیِ لازم راهی را بگشاییم و طی کنیم که جریان نفوذ قدرتِ تأثیرگذاری نداشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم سیر مطالعاتی بر روی سایت رویهم رفته شروع خوبی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تحقیق نکردهام و چیزی که این دو را به هم نسبت بدهد به یاد ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس باید جواب نیازهای اصیل روح خود را بدهد. افراد باید بررسی کنند اگر این مباحث جوابگویِ مسائل اصیل روح آن ها هست آن را ادامه دهند. در ضمن عنایت داشته باشید که به گفتهی مرحوم شهید مطهری برهان نظم اساساً برهان نیست و علت سیطرهی مادیگرایی در دنیای غرب به جهت آن بود که کلیسا بیش از برهان نظم، حرفی برای اثبات وجود خداوند نداشت در حالیکه برهان نظم در واقع یک تذکر خوبی است بر وجود ناظمی مطلق. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است که در نگاه آنتروپولیکال ما با انسانی روبهرو هستیم که در جهان هستی به هیچ اصلی متصل نیست و پذیرفته است همچنان سرگردان بماند و معنایی برای زندگی ماورای چنین سرگردانی نمیشناسد و به همین جهت عملاً گرفتار نیهیلیسم میشود با اینکه جانش نسبت به این حالت، ناراحت و نگران است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم باید در مورد کربلا به این امور پرداخته شود. خود حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» آنطور برنامهریزی کردند و از قبل مشخص کردند که کار به شهادت میکشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما شهید مطهری را عالِمی میدانیم که زمانهی خود را بهخوبی تشخیص داد و با سرمایهی عظیم علمی و فهم عمیق و تعهد و مسئولیتِ دینی بهترین کار را در زمانهی خود انجام داد، حال اگر دانستن و ندانستن نگاه هایدگر در آن کار عظیم که او انجام داد؛ چه اندازه میتوانست نقش داشته باشد؟ آری! بنا به گفتهی رهبر معظم انقلاب، نباید در شهید مطهری متوقف شد، ولی همین امروز هم در بسیاری موارد آثار شهید مطهری با ما حرف دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است امام «علیهالسلام» را در افق دیگر به نظاره بنشینید. مطالعهی کتابهای «حماسهی حسینی» و «کربلا؛ مبارزه با پوچیها» و «امام حسین «علیهالسلام» از مرحوم دکتر شهیدی إنشاءاللّه مفید خواهند بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید از آن جهت که مدرنیته بر اومانیسم و انسانمحوری تأکید دارد و ملاکِ هست و نیست و باید و نباید را فهمِ انسان میداند و این غیر از موضوع عقل تکنیکی است که باید بر روی آن فکر کرد و عرایضی در این رابطه شده است میتوانید به سایت رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خطا، انسان در حکم و تحلیل خطا میکند و در درک خطا، با توجه به شواهدی که عقل میشناسد متوجه میشویم در حکم خطا کردهایم. مثل آنکه حسّ، چیزی را از دور دست در بیابان حس میکند که اگر آب بود، اینچنین بود ولی انسان متوجه میشود شواهدی در اطراف قضیه هست که حکایت از آن دارد که نمیشود در آنجا آب باشد. بنا بر این، در حسّ، خطایی صورت نگرفتهاست زیرا اگر در آنجا آب بود نیز حسّ همین را میفهیمد که وقتی سراب است میفهمد؛ عمده حکمی است که پیش میآید که انسان گمان میکند دادهی حسّ برایش کافی است ولی شواهد عقلی دیگری متذکر او میشود که نمیتواند این حکم درست باشد. موفق باشید
