بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32819
متن پرسش

سلام علیکم: ضمن عرض تشکر و سپاس فراوان و عذرخواهی بابت اینکه وقت ارزشمندتان را می گیرم. مطلب اولی که در ذهن جای سوال است و دلیل قانع کننده ایی وجود ندارد، ایجاد شوک به بازار و بحرانی کردن اوضاع و جار و جنجال و هیاهوی سیاسی اجتماعی اقتصادی توسط دولت با اجرای مرحله اول طرح آزادسازی یارانه ها است؟ چرا؟ طرح اصلی می توانست با مدیریت بسیار بهتری پس از آماده سازی زیرساخت‌های آن اجرا می شد! که بنظر طرح خوبی هم باشد. با این روش و افزایش قیمت جهشی هم روان مردم و هم بازار به هم ریخت و آب گل آلود شد، قیمت ها هم غیر از ۴ قلم مابقی نیز افزایش پیدا می‌کند هیچ بلکه همه چیز حتی مشاغل خدماتی و... افزایش قیمت داریم... در صورتی که حالا دولت هم قول داده قیمت اقلام معیشتی و نه همه چیز را به قبل از اجرای مرحله برگرداند. بهر حال ظاهرا چونکه طرح اصلی بزودی شروع میشد دلایل اجرا نکردن مرحله اول بیشتر از اجرای آن بود. مطلب دوم اینکه از تاریخ شروع طرح مرحله اول؛ معاون وزیر صمت در بخشنامه ای اعلام کرد که کالاهای اساسی شامل روغن نباتی، گوشت مرغ، تخم مرغ و لبنیات حتی اگر قبل از ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ تولید شده‌اند، با قیمت‌های جدید عرضه شوند! خوب چرا؟ استاد گرامی نظرتان را لطفا شفاف بیان کنید، اینکه مشخص است افراد منفعت طلب با درصد خاصی که بطور کلان کالای اساسی مثل روغن و ماکارانی احتکار کردند سود نجومی می‌برند! فاصله و شکاف طبقاتی در جامعه بیشتر میشه! و ... خود دولت که ذخیره کالای اساسی کرده نیز بیشترین مقدار از این اقلام معیشتی مردم را نزد خودش دارد! استاد این بخشنامه دولت را چه کارش کنیم دیگر؟ بنظر شما روش حکمرانی علوی اینگونه است یا خیر؟ تکلیف ما در این شرایط چیست که اگر رسانه ایی کنیم دشمن موج سواری میکنه اگر نگیم کمک به ظلم بزرگی کرده ایم؟ مطلب سوم: ما رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله را حجت الله در میان خود می دانیم که خواست و اراده الهی در زمانه ما بر قلب ایشان تجلی پیدا میکنه و تبعیت از فرمایشات ایشان مرز ما را و جهت مان را مشخص می‌کند که در زمین دشمن هستیم یا در جهت تحقق آرمان های انقلاب اسلامی. استاد گرامی لطفا راهنمائی بفرمائید نحوه مواجه ما پیرامون ابهاماتی که مطرح شد چگونه باشد که در خط ولایت بمانیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که در هر حال دولت باید این‌کار را انجام می‌داد و بعضی از متخصصین علم اقتصاد معتقدند دیر هم شده است زیرا پشت پرده تحریم‌ها، موضوع کم‌ارزش‌شدنِ پول ملی، دام بسیار بزرگی بود که مذاکره، بهانه‌ای بیش نبود و برنامه تحریم‌ها به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نقشه‌های دشمن استکباری امر بسیار جدّی برای ضربه‌زدن به موجودیت انقلاب بود و معلوم است که مقابله با نقشه حساب‌شده دشمن، این نوع مشکلات را پیش خواهد آورد و عمده عزم خوب دولت است که در مقابل این نوع مشکلات که یاران داخلی استکبار و جریان‌های بیرونی، شدیداً به آن امیدوارند و بدان دامن می‌زنند، عقب‌نشینی نمی‌کند و با توجه به اطلاعاتی که بنده دارم بالاخره باید این کار انجام می‌شد. و همان‌طور که ما در جنگ نظامی شهید دادیم و شکست نخوردیدم، هرچند که بعضاً از بعضی از صفات با ندانم‌کاری‌های خود، مشکلاتی برایمان پیش آمد؛ در موضوع جنگ اقتصادی با ندانم‌کاری‌هایی که همچنان مرتکب می‌شویم، ولی در کلّیّت با همه تلفاتی که داده‌ایم و باز هم می‌دهیم، به جهت رویکرد توحیدی انقلاب از یک طرف و به جهت ولایت الهی با مظهریت ولایت فقیه از طرف دیگر، حتماً پیروزی از آن ملت ایران است. به این فکر کنید که اگر حقیقتاً برنامه دولت، برنامه غلط و مفیدی نیست، چرا رسانه‌های بیگانه به جای نقد علمی، سعی بر دروغ‌پراکنی دارند و موضوع را درست از همه جهات برعکس جلوه می‌دهند و این نکته بسیار مهمی می‌باشد. آیا این نوع تصمیمات که مطمئناً به نفع طبقات ضعیف می‌باشد، یکی از ابعاد روحانی نهفته در ذات انقلاب اسلامی نیست که بر خلاف جریان‌های نئولیبرال‌های اقتصادی دارد عمل می‌شود؟ آیا با این نوع تصمیم‌گیری‌ها نباید به  بازگشت سیاست دینی  به سیاست ایران امیدوار بود؟ این امری است که در بطن انقلاب نهفته است. موفق باشید  

29584
متن پرسش
با سلام: آیا امکانش هست به مناسبت میلاد امام حسن عسگری «علیه‌السلام» پیامی را از استاد دریافت کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: علیکم السلام: تبریک در راستای حضور تولد جوانی که در حین جوانی به حضور در جهانی فکر می‌کند که حقیقت، در همه‌ی ابعاد آن گسترش می‌یابد و او از همان روز تا دورترین روزها را در بودن خود احساس می‌کند و نتیجه‌ی چنین حضور و بودنی، به ظهورآمدنِ فرزندی می‌شود که مهدی عالَم خواهد بود، و در این راستا تولد حضرت امام عسکری «علیه‌السلام» را به همه‌ی جوانانی که در جوانیِ خود می‌توانند به حضور حقیقت در همه‌ی جهان و تا انتهای عالَم نظر کنند تا در امروزشان جهان برایشان گشوده شود و در کنار امام زمان‌شان نسبت به هر موضوعی حاضر باشند و به هر قیمتی از حقیقت دست برندارند. و با این رویکرد به قرآن رجوع‌کردن، درکِ صحیح فهم جایگاه امامان در هستی خواهد بود.
ارادتمند همه‌ی جوانانی که جهانی، ولی قدسی فکر می‌کنند

 

27549
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش ۲۷۵۳۲ که خدمتتان ارسال کردم، قصد اینجانب هم رد و انکار تمام قد و برخورد کلامی که مثلا طرف مقابل را ساکت کنم نبود و واقعا چنین نیتی نداشتم. بر اساس مبانی مطالعاتی خود حضرتعالی که الحمدلله سالهاست از آن بهره مندم و بحثهایی که خودم بشخصه دنبال کردم نکاتی را عرض کردم. و گرنه باید متفکر را در روح تاریخی که طلوع کرد شناخت و بررسی کرد و اینکه در غرب چه می‌گذشت که اینان ظهور و طلوع کرده اند. بحث من بیشتر ناظر به این بود که دغدغه خود شما هم فکر می‌کنم در سالهای اخیر بوده که حکمت اسلامی و اندیشه امام در مواجهه با اندیشه مدرن پویایی بهتری دارد و اینکه ما بصورت تمدنی جایگاه خود را بهتر می فهمیم که متاسفانه توسعه گرایان و روشنفکران دینی و حتی برخی افراد دوستدار انقلاب هم از این جایگاه نگاه می‌کنند و متوجه تعالی حکمت انقلابی و اسلامی نیستند و حتی نمی‌توانند بصورت ماهواره ای و کلان این دو را کنار هم ببینند. و گرنه بحث من ابدا برخورد تحزبی و ایدئولوژیک منفی نبود و البته باید این را دانست ما بعنوان مسلمان شیعه انقلابی داریم غرب را تحلیل می‌کنیم و از زاویه دین مبین و حکمت انقلاب و اندیشه امام می بینیم و می‌گوییم مدرنیته باعث شد انحرافی معرفتی و تمدنی حتی در تصرف تنکولوژی صورت گیرد ولی بشر غربی در مختصات زمانی کنونی و دوران مدرن قطعا زاویه دیدش مثل ما مسلمین دوستدار انقلاب نیست و باید از خود غرب هم به غرب نگریست. عرض اینجانب هم معطوف به این بود و گرنه قصدم برخورد ایدئولوژیک ردی و جدالی نبود و دغدغه خویش را بیان کردم خدمت شما استاد عزیز و بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با توجه به آمادگیِ شما خواستم آن زاوایه‌ی دید، مورد غفلت قرار نگیرد وگرنه صوتی را که معرفی کردم بسیار نزدیک بود به نگاه انتقادیِ شما نسبت به نقش تفکر کانت در تاریخ مدرن. موفق باشید

27336

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد: ببخشید یکبار گفتید حدیث هست که اگه کسی بند کفشش رو متمایز از دیگران ببنده بویی از بهشت نمی بره حالا به نظرتون تمایل آدمها به کسب مقام و مدارک و جایگاه های علمی هنری و ورزشی، اجتماعی و... نیز همینطوره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به جهت تکبّر و تبختر نسبت به خلق خدا باشد، با شیطان هم‌خانه‌اند. اما اگر برای به ظهورآوردن کمالات و زیبایی‌ها باشد، کار خوبی است. موفق باشید

27005
متن پرسش
آیه ۱۱۲ انعام را رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی مطرح کردند «وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا» و گفتند:« هم دشمنان جنّی، هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم می کنند؛ سیستم‌های اطّلاعاتیِ خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری می کنند؛». ایشان وحی به همدیگر را کمک سیستم اطلاعاتی معنا کردند در حالی که وحی بیشتر به القای سریع (الهام) نزدیک است تا انتقال اطلاعات و اسناد. اینجا بعضی مسئله جنّ و علوم غریبه علیه جمهوری اسلامی را مطرح کردند ولی این هم با ادامه بحث رهبری که به جنگ احزاب (همکاری اهل کتاب و کفار) می پردازند ربطی ندارد چون در جنگ‌احزاب بحث دشمنان انسانی است نه جنی. طبق آموزه های قرآن شیطان بر انسان تسلطی ندارد مگر اینکه انسان بخواهد پس جنگ ما با انسانهای پذیرنده شیطان است نه جنگ مستقیم با جن. ادامه‌آیه این است که اینها را بگذار َو رعا کن: لَوْ شٰاءَ رَبُّكَ مٰا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مٰا يَفْتَرُونَ. به قول علامه بحث این است تا خدا نخواهد کسی نمی تواند کاری کند. پس ما باید بیشتر خود را به خدای قادر نزدیک کنیم تا به علوم غریبه. نظر شما در این مورد نقش جن در دشمنی با انقلاب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! نقش شیطان در آن حدّ است که ما با امیال خود دستگیره جهت ورودش ایجاد می‌کنیم و هر اندازه ملت منوّر به معارف توحیدی و اخلاق فاضله باشند، تأثیر شیطان خنثی می‌شود. ۲. همین‌طور که متوجه شدید حضرت آقا آیه را نمونه آوردند، ولی مصداق آن را نقشه‌های مربوط به علوم غریبه که کارشناسان بی‌بی‌سی به دنبال آن بودند، قرار ندادند، بلکه کمک‌های اطلاعاتیِ کشورها نسبت به همدیگر قرار دادند از آن جهت که روحی شیطانی در این بده‌بستان‌ها در میان است. موفق باشید

25622

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: بین دو راهی خیلی سختی گیر کردم و از شما کمک می خواهم. استاد بنده سه ساله ازدواج کردم طلبه متاهل هستم و همیشه دارای دغدغه مالی معیشتی بودم به خاطر شهریه بسیار کم و ناچیز طلبگی. از طرفی بسیار عطش مطالعه کتب معارف دینی را دارم و الحمدلله روزانه چند ساعت مطالعات جنبی دارم. از طرفی هیچ؛ هیچ علاقه ای به دروس حوزه ندارم نه فقه و نه اصول. یکی از دوستان به بنده پیشنهاد دادند که بروم در مغازه ساندوچی ایشان کار کنم. حال موندم آیا بروم یا خیر؟ نکته اینجاست که مثلا می توانم از ساعت سه بعد از ظهر تا ده شب هم بروم و صبح ها هم برم سر کلاسهای حوزه. ولی موندم آیا کلا حوزه رو رها کنم و بچسبم به مطالعات جنبی خودم و فعالیت تبلیغی که در فضای مجازی دارم و بعدازظهرها بروم ساندویچی یا اینکه صبح ها برم حوزه و بعدازظهر ها برم ساندویچی؟ ازتون خواهش می کنم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید «کج‌دار و مریز» هم که شده است ارتباط‌تان را با حوزه حفظ کنید، بهتر است. ولی اگر به‌کلّی روح‌تان در آن‌جا نیست و با موضوعات مطرح‌شده در آن‌جا نمی‌توانید رابطه برقرار کنید، بالاخره دینداری و تدیّن منحصر به حوزه‌رفتن نیست. موفق باشید

24746
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام خدمت استاد طاهرزاده: من به مدت سه سال است که در کشور آلمان زندگی می کنم. و تمام کتاب های معرفت نفس جنابعالی رو مطالعه کردم همچنین در زمینه های دشمن شناسی، فراماسونری، روانشناسی و اخلاقی دینی هم مطالعاتی داشتم ولی پاسخ خود را نیافتم. چطور ما مسلمانان با تمام ریاضتهای درست دینی و داشتن الگوهای شخصیتی برتر مثل حضرت محمد و اهل بیت باید درست برسیم به نقطه ایی که یک شخص بی دین که حتی به وجود خدا هیچ باوری ندارد و چه بسا که به سبک حیوانی زندگی می کند. نقطه ایی مثل کریم مطلق یا بخشنده یا رحیم یا صابر و یا خلق نیکو؟ به طور مثل حضرت محمد می بخشید بدون هیچ توقعی که این نعمت رو من بسیار در رفتار آنها می بینم. البته باید بگم که من در اینجا فقط اشاره به ویژگی های خوب آنها کردم. سوال من کاملا از دید اجتماعی و معرفتی می باشد. ممنون می شوم اگر علاوه بر پاسختون یک کتابی در راستای فهم درک سوالم معرفی کنید. در صورت امکان لطفا از طریق ایمیل پاسخ دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این است که اگر انسان‌های روی زمین بخواهند بهترین بودن در ابعاد مادی و معنوی و ظاهری و باطنی را دارا شوند، اسلام به طور کامل در مقایسه با سایر ادیان چنین امکانی را در اختیار آن‌ها می‌گذارد و این مربوط می‌شود به این‌که خود انسان چنین طلبی را داشته باشد وگرنه اگر بخواهد یک شخصیت معمولی که نهایتاً در دنیا انسانِ وارسته‌ای باشد را برای خود شکل دهد، چه تفاوت می‌کند که مسلمان باشد و یا مسیحی و یهودی و یا حتی لائیک. موفق باشید  

24463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید من یه سوال فرستادم به شماره ۲۴۴۴۱ که پاسخ اون در سایت نیست اما پاسخ سوالات ۲۴۴۴۸ و ۲۴۴۴۹ که شماره های بعد از منه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده‌شد.

۲۴۴۴۱. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همین‌که فضا را برای او فضای دینی قرار داده‌اید و رفت و آمد او را در بین افراد دینی مدیریت نموده‌اید و بزرگان دین را برایش برجسته کرده‌اید؛ إن‌شاءاللّه در عمل، مسیرش را همان مسیر دین انتخاب می‌کند. موفق باشید

24266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: جواب سوال ۲۳۴۰۰ را که پرسیده بودم پیدا نمی کنم. امکان ارسالش است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:  باسمه تعالی: سلام علیکم: در روش حوزوی پس از مدتی طرح کلی برای هدایت جامعه برای طلبه پیش می‌آید و به این شکل به جامعه کمک‌کردن بهتر از کمک‌های اقتصادی است.

23522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: ۱. استاد عزیز ماده ثانیه فلسفی (منظورم ماده اولی بعد از تحقق و پذیرفتن صورت نوعیه می باشد) چه ارتباط منطقی با ماده فیزیکی دارد؟ آیا رابطه آنها عموم و خصوص مطلق است که ماده ثانیه فلسفی اعم مطلق از ماده فیزیکی باشد؟ در این صورت لطفا مثالی از ماده ثانیه فلسفی بفرمایید که ماده فیزیکی نباشد. یا اینکه رابطه تساوی دارند؟ ۲. استاد عزیز فرمودید حرکت جوهری اختصاص به عالم ماده دارد. ولی در مورد نفس که مثلا از مرتبه نامیه به حسیه می رسد می گویند با حرکت جوهری است. در حالیکه نفس مجرد است. ممنون می شوم توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمی‌دانم منظورتان از ماده‌ی ثانیه‌ی فلسفی چیست؟ ۲. جناب ملاصدرا در بحث «حرکت جوهری» روشن می‌فرمایند که نفس ناطقه از آن جهت که تعلق به بدن دارد، حرکت جوهری بدن در آن نیز جاری خواهد شد. موفق باشید

23224
متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام: در کتاب معاد در جایی آمده آنجا عالم مکان و زمان نیست و در جای دیگری در کتاب بحث زمان در برزخ آمده که آنجا زمان دارد صبح و شام دارد و ... اگر میشه توضیح بفرمایید یعنی چه و چطور این دو فرمایش رو با هم میشه جمع کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب و به‌خصوص در شرحِ آن بحث شده است، اهل برزخ هنوز نظر به دنیا دارند و روز و شب دنیا را متوجه می‌شوند و بدین لحاظ برایشان روز و شب معنا می‌دهد، هرچند که در آن‌جا خورشیدی نیست که طلوع و غروب کند. موفق باشید 

20570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام محضر استاد: بنده در خود صفت ترس و خجالت کشیدن را پیدا کرده ام. قسمتی از کتاب «معراج السعاده» را مطالعه کردم و تا حدودی راه کار کلی برطرف شدن آن را پیدا کرده و عمل می کنم ولی گاهی در انجام آن اشتیاق و روحیه دارم و گاهی در انجام همان اعمال بی روحیه می شوم از شما تقاضا دارم یک برنامه عملی و کامل بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، می‌تواند در این مورد کمک کند. موفق باشید

19892
متن پرسش
سلام استاد: در بحث حرکت جوهری تحلیل عقلی اینطوریه که وجود عرض، وابسته به وجود جوهره و وجود جوهر وابسته به مرتبه بالاتره و‌ همینطور میره تا برسه به واجب‌الوجود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با دقت در بحث حرکت جوهری ملاحظه خواهید کرد که در آن‌جا بحث تبدیل قوه به فعل مطرح است و نه آن‌که تبدیل موجودات به مطلق کمالات ممکنه. هر موجودی قوه‌ی خاص خود را دارد. موفق باشید

31677

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت. در تفسیر المیزان در مورد آیه ۱۰۶ سوره مبارکه یونس آمده: دو تعبير شريف در اين آيه شريفه. در اين آيه دو تعبير لطيف آمده: يكى اينكه وقتى سخن از دعاء دارد، تعبير «ما لا ينفعك و لا يضرك» - ما: چيزى كه - را آورده و چون سخن از عبادت دارد، تعبير «الذين تعبدون من دون اللّه» - الذين : كسانى كه - را مى آورد، و لطف اين دو تعبير از اين جهت است كه عبادت به حسب طبع اقتضاء دارد كه معبود داراى عقل و شعور باشد، و معلوم است كه درباره چنين معبودى بايد تعبير «الذين» آورده شود، ولى دعا هر چند كه همواره و توأم با عبادت و خود نوعى عبادت است، ليكن وقتى مدعو متصف باشد به صفت «لا ينفع و لا يضر» ديگر جا ندارد تعبير الذين آورده شود، چون اين تعبير ذهن شنونده را دچار اشتباه مى سازد، و شنونده خيال مى كند كه هر موجودى كه مصداق تعبير «كسانيكه» باشد، يعنى صاحب علم و عقل مى تواند نافع و مضر باشد، بدين جهت به جاى آن تعبير، تعبير «چيزى» كه را آورد تا اشاره كند به اينكه اين خدايان كه شما دست به دعايشان بر مى داريد جمادند، و در حق جمادات كسى اين احتمال را نمى دهد كه روزى اراده نفع رساندن و يا ضرر زدن كنند. میشه لطفا واضح تر توضیح بدین. در حال حفظ هستم و رجوعی به تفسیر داشتم ولی متوجه عبارات فوق نشدم. سوال ۲: استاد گرامی دبیر کامپیوتر دوره متوسطه هستم. چگونه می توانم دانش آموزانم را از پوچی گرایی نجات دهم و دید آنها را نسبت به زندگی عوض کنم؟ کتابی یا سخنرانی یا ..؟ لطفا مرا راهنمایی کنید. سوال ۳: عاشق قرآن هستم و دوست دارم که بهتر بفهمم و از ظاهر قرآن فراتر بروم و علاوه بر حفظی که انجام میدم عمق هم پیدا کنم. آیا مثلا تحصیل در رشته قرآن و حدیث یا... می تونه کمک کنه؟ چه کنم؟ سوال ۴: لطفا منبعی کامل برای مطالعه تاریخ اسلام و وقایع آن معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که علامه طباطبایی می‌فرمایند بحث در آن است که شرک، نفی شود و بیان می‌کنند که شرک، انسان را در زمره ظالمین وارد می‌نماید و آدمی مستحق مجازات‌هایی می‌شود که خداوند در کلام خود به ظالمین وعده داده است. لذا خداوند می‌فرماید: غیر از خداوند کسی را به عنوان منشأ اثر نخوانید، در حالی‌که نه برای شما توان ایجاد نفعی را دارد و نه توان دفع ضرری را. ۲. بقیه جواب سؤال خود را در جواب سؤال شماره 31672 دنبال بفرمایید. موفق باشید

31555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: از آلمان مزاحم وقتتان می شوم. علاقه شدیدی به نماز شب دارم اما این توفیق از من گرفته شد. نمی‌دانم علت آن را. از شما تقاضای مساعدت دارم. چه کنم خواب شبانه ام کم شود؟ من خیلی از راهها را رفنه ام بخاطر این موضوع. با تشکر از شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن و غذای سبک خوردن را داشته باشید و اگر نشد، در روز قضای آن را به‌جا آورید. هر اندازه در معارف، عمیق‌تر شوید نمازها کیفیت بیشتری پیدا می‌کند. بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید

30895
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: برای من یه سوالی هست که چرا صعود فرشتگان و روح طبق آیه ۴ معارج ۵۰۰۰۰ سال طول می کشه ولی نزولشون یک شبه در شب قدر انجام میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن صعود که از طریق فرشتگان صورت می‌گیرد از زمین به سوی عالم اعلی است. به همین جهت عنوان «معارج» دارد و می‌فرماید: «تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ في‏ يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسينَ أَلْفَ سَنَة» و این‌که فرمود آن مقدار، به اعتبار نسبتی است که آن عروج با زمین دارد. به همین جهت در آیه 47 سوره حج آن عروج را با «مِمَّا تَعُدُّونَ» توصیف فرمود، یعنی نسبت به آنچه شما به حساب می‌آورید. ولی نزول فرشتگان در شب قدر، نزول از عالمِ اعلی به قلب‌ها است و از حوزه‌ای که ما بخواهیم نسبتی مادی و زمینی با آن برقرار کنیم، بیرون است. موفق باشید  

30338

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در مورد روایت زیر: امیرالمؤمنین (علیه السلام) كُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى ع خَرَجَ يَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَكَلَّمَهُ اَللَّهُ وَ رَجَعَ نَبِيّاً وَ خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَيْمَانَ ع وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ يَطْلُبُونَ اَلْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِينَ. در آنچه نااميدي، اميدوارتر باش از آنچه به آن اميد بسته اي؛ زيرا موسي عليه السلام رفت تا براي خانواده اش آتش بياورد، خدا با او سخن گفت و مقام پيامبري يافت و برگشت و ملكه سبا رفت و هنگام همراهي كردن او مسلماني اختيار كرد و جادوگران فرعون براي آن كه نزد او عزت يابند به مبارزه موسي عليه السلام رفتند ولي مومن بازگشتند. و روایات دیگر با همین مضمون از معصومین. یه کم میشه توضیح بدین، خوب متوجه‌اش نمیشم. یه کم هم احساس می‌کنم در تاریخی که خودمون باهاش روبرو هستیم این روایت شاید بهتر باهاش روبرو بشیم. در کل چندین‌بار باهاش روبرو شدم ولی گشودگی در مقابلم ندیدم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا اگر انسان صادقانه عمل کند، در مسیر خود به اموری می‌رسد که در ابتدا گمان آن را هم نمی‌کرد. عمده با خود و با بقیه، صادق‌بودن است و از حق و حقیقت عدول‌نکردن. نتایج آن چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی، در پیش خواهد بود. موفق باشید

28347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد و استاد طاهرزاده عزیز: دو سوال دارم؟ سوال اول بنده این است: آیا به نظر حضرت عالی سرمایه گذاری در بورس و کسب درآمد از آن حلال است؟ بنده چون از بورس سررشته ای ندارم، قصد دارم در صندوق های سرمایه گذاری در بورس سرمایه گذاری کنم. لازم به ذکر است سهام این صندوق ها نیز در بورس عرضه می‌شود. این صندوق ها با پول ما مردم در شرکتهای بورسی سرمایه گذاری می‌کنند. سوال دوم: آیا سرمایه گذاری در این صندوق ها و کسب درآمد از این طریق نیز حلال است؟ با آرزوی سلامتی و توفیق برای حضرت عالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مقام معظم رهبری فرموده‌اند اصل کار اشکال ندارد و شاید کمکی به جذب نقدینگیِ سرگردان هم بشود. موفق باشید

28189

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام احترام خدمت استاد عزیزم و آرزوی طول عمر: احتراما مطالعه کتاب ادب خیال را تمام و در حال مطالعه ی کتاب هدف حیات زمینی انسان هستم و در راستای معارفی که از این کتاب ها تا کنون دستگیرم شده سوالاتی برایم پیش آمده است: ۱. در کتاب ادب خیال بیان نموده اید که قلب (همان بعدی از ما که دوست داشتن را با آن درک می‌کنیم) یک شعور همه جانبه دارد و قدرت دریافتش بالاتر از ساحاتی است که عقل درک می کند، اگر به صحنه بیاید بسیاری از نقیصه ها جبران می شود حال با استناد به این حقایق و هم چنین آنکه قلب همان فطرت ماست که به خوبیها گرایش دارد آیا می‌توانیم بگوئیم در مواقع تصمیم گیری و انتخاب بین دو یا چند موضوع موضوعی که ما به آن حس قلبی مثبت داریم و اگر آن موضوع را که انتخاب کردیم باعث شود که حال دلمان خوب شود آن موضوع، موضوع به حق تر و درست تری است نسبت به موضوعات مقابلش است؟ ۲. اگر استدلال ارائه شده در سوال اول پذیرفتنی و صحیح است پس اینکه بیان می‌شود تصمیم گیری احساسی امری غلط است به چه معناست؟ ۳. در کتاب هدف حیات زمینی نوشته اید که وزیدن الهام ملک به قلب مانند یک نسیم باعث ایجاد حس آرامش می‌شود ولی وسوسه ی شیطان باعث ایجاد احساس بد مانند استعلا و خشم و غیره می‌شود. آیا عکس این قضیه نیز صادق است یعنی ممکن است که وسوسه ی شیطان حس خوب بدهد و الهام ملک حس غذاب؟ اگر ممکن است در چه مواردی؟ ۴. بنا بر سوالات فوق می‌توان اینگونه نتیجه گیری کرد قلب ما بمشابه یک قطب نماست که همواره به سمت خیر و مقصد حقیقیمان جهت گیری می‌کند و اگر مطلبی در ذهن ما آمد و حس بدی ایجاد کرد یعنی آن مطلب برای ما شر است و اگر حس خوبی ایجاد کرد خیر است اگر هم توهم باشد و ما از دروغ بودن آن اطلاع نداشته باشیم با روبرو شدن با حقیقت تلخی آن را حس خواهیم کرد و فاصله می‌گیریم؟ ۵. می توانیم بطور کلی و به شکل یک قانون بگوییم که هنر ما در این زندگی زمینی آنست که همواره حالمان خوب باشد و در نشاط قلبی به سر ببریم و برای برآورده کردن این مهم عقل را به میدان می آوریم تا هر چه بیشتر حقایق را بیابد و قلب با آنها مرتبط گردد؟ ۶. مفهوم قلب مریض چیست و تفاوت آن با قلب سلیم در چیست؟ ۷. آیا مراقبه به بدین معناست که شخصی مبتدی نباید حرفی را بشنود و یا متنی را بخواند که حال او را بد بکند؟ ۸. حب دنیا به معنی آنست که دچار این توهم شویم که دلیل حال خوب و آٰرامش ما پول و ثروت است به عنوان مثال کسی که نیت اش از کارکردن و پول درآوردن و کسب ثروت و خریدن خانه ی برزگ و وسیع و اتومبیلی در خور تامین آسایش خودش و خانواده اش باشد حس لذت و حال خوب را از این هدف دنیایی تجربه خواهد کرد ولی شخصی که می‌خواهد با نیت استعلا و برتری جویی نسبت به دیگران و خود نمایی و خریدار پیدا کردن برای خودش به کسب ثروت بپردازد این شخص بجز حس عذاب و زجر کشیدن نتیجه ایی بدست نمی آورد و هرگز آن حس لذت و آرامشی که مطلوب اوست را درک نخواهد کرد. ۹. گرایش های غریزی مانند میل به خوردن و خوابیدن و جنس مخالف و هوس ها تماما از جانب جسم صادر می‌شود و محل ظهور آنها در قلب نیست و اینکه ما قلبا این گرایش های غریزی را دوست داریم برای حفظ بقای جسم دنیویست است و دلیل آنکه از پر خوری منع و به حفظ عفت در اسلام تاکید می‌شود آنست که جهت قلب خود را روی این امور پست متمرکز نکنیم و منبع دریافت حس خوب در ما امور غریزی نشود. ۱۰ در اعمال عبادی به عنوان مثال وقتی برای نماز صبح بیدار نمی‌شویم یا آنکه بیدار می‌شویم ولی اراده نمی کنیم از بستر برخیزیم به خاطر آنست که در مقابل هوس بدن نسبت به خواب (که خوابیدن هم ذاتا چیز بدی نیست) مغلوب شده ایم و دل به لذت خواب صبح سپرده ایم نه آنکه قلب ما نماز صبح را بد بداند و حس مثبتی نسبت به آن نداشته باشد. ۱۱. به عنوان مثالی دیگر شخصی که نماز می خواند تا در نظر دیگران مومن و با خدا جلوه کند این شخص مطابق با خاصیت قلب نباید حس لذت و حال خوبی را در نمازش تجربه کرده باشد چون خود نمایی از وساوس شیطان چشمه می‌گرد. ۱۲. در مسئله ی روزه گرفتن کسی که در قلبش نسبت به روزه گرفتن احساس بدی دارد این حس بد او نسبت به روزه تحت تاثیر خیالاتیست که از جانب شیطان به او القا شده است و در واقع در وهم خود گرفتار است وگرنه قلب ما داتا روزه گرفتن را دوست دارد. ۱۳. در زمینه ی خواستگاری و ازدواج نیز اینکه گفته می‌شود شخص مقابل باید به دل بنشیند و روی هم رفته انسان بدش نیاید به دلیل این است که محبت قلبی اولیه ای که بوجود می آید نشان از آن دارد که یک نحوه اتحاد فطری با طرف مقابلمان داریم و اگر در آن نگاه اول از آن شخص بدمان بیاید یعنی آن شخص قسمت ما نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مواظب باشید که خود را فریب ندهید. ۲. احساسِ صرف، کارساز نیست باید در نسبت با شریعت الهی آن احساس معنا شود. ۳. بعضاً آری! ولی در هر حال در عمق آن نوعی تکبر نهفته است. ۴. رویهمرفته نتیجه‌ی خوبی است. ۵. حرف خوبی است. ۶. در نظر به حق یا در نظر به خود. ۷. مراقبه در نسبت با خطورات است که باید مواظب بود وسوسه‌های دنیایی ما را متأثر نکند. ۸. بقیه‌ طلب‌تان باشد زیرا از جوابگویی به بقیه‌ی سؤالات رفقا باز می‌مانم. موفق باشید

26416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: استاد بزرگوار می خواستم با شما در زمینه انتخاب رشته ارشد مشورت نمایم. بنده در رشته معارف تحصیل کرده ام. می خواستم ببینم برای ادامه تحصیل رشته روان شناسی بهتر است یا دین شناسی و با کدام رشته بیشتر می شود مفید بود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ذوق خودتان دارد. امروز در روان‌شناسی هم گرایش‌هایی به سوی فلسفه‌ی هایدگر پیش آمده است و از این جهت بعضی از روان‌شناسان قدم‌‌های خوبی برداشته‌اند. در ضمن بد نیست به فلسفه‌ی اسلامی هم فکر کنید. موفق باشید

26043
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزتر از جانم: با توجه به مطالب شما برایم سخت است در خانه مجسمه داشته باشم. از طرفی می خواستم بدانم آیا عروسکهای بچه هایم که با پولیش و پلاستیک ساخته شده و با آنها بازی می کنند هم باید دور بیاندازم یا اینکه آنها مشکلی ایجاد نمی کنند؟ با تشکر از زحمات شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب عروسک را در حکم مجسمه نمی‌دانند و اخیراً حتی فتوای ایشان نسبت به مجسمه هم تغییر کرده و نگهداریِ آن را جایز می‌دانند. موفق باشید

25533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: استاد سالهاست درگیر حدود روابط زن و مرد در فضای عصر امروزم، دورنمایی از زن قدیم و بستر زمانه او و عصر خود که نه می توانیم خود را غربی معنا کنیم نه می توانیم خود حقیقی را بیابیم که هر عصری مقتضیات خود را دارد. از طرفی یک زن مسلمان الگویی فاطمی پیش روی خود دارد و از طرف دیگر در زمانه خود مصداقها را گم کرده ایم و در رنگ حجاب و جوراب مانده ایم. مقام معظم رهبری حفظه الله تاکید دارند مثلا در مسایل طبی خانمها در همه رشته ها متخصص داشته باشند در میدان عمل یک زن به دلیل نوع کار ارتباط نزدیک با نامحرم دارد که خیلی سخت می شود همه حدود را رعایت کرد و بنده خودم خوف ازین مسله دارم چون هر چقدر هم ما محکم باشیم سیستم غلط پایه ریزی شده. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «زنِ دیندار، در نسبتی جدید با عالم» و «زن و رسالت درک تنهاییِ امروزین آن» شده است که إن‌شاءاللّه در اسرع وقت به صورت جزوه بر روی سایت قرار می‌گیرد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

24997

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوال ۲۴۹۸۰ مطلب ارسال کردم فقط نمیدونم چرا برای شما ارسال نشده صحت این مطلب را می خواستم بدونم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای‌تان شوم، کدام مطلب؟!!!! موفق باشید

24915

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و وقت بخیر سوالم در رابطه با ولایت و مراتب آن در امور شخصی و اجتماعی و حاکمیتی و نشانه های آن است. همانگونه که برای ایمان درجات مختلف (درجات ده گانه) ذکر شده، آیا در مورد ولایت نیز همینگونه است. در امور شخصی و فردی آیا به صرف اینکه یک شخص امام زمان خود را نشناسد و با او مرتبط نباشد از دایره ولایت خارج است یا اینکه درجات و مراتب وجود دارد. در مورد حاکمیت و حکومت وضعیت چگونه است؟ در مورد یک حاکمیت آیا دو طبقه حاکمیت ولایی و امام زمانی و غیر داریم یا اینکه اینجا هم مراتب مخلف وجود دارند؟ در صورت امکان پاسخ مبسوط بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت امام بر همه‌ی جهان است و بر افرادی که رابطه‌ی خاص با آن حضرت برقرار کنند از طریق رعایت دستورات شرع، آن حضرت ولایت خاص دارند. ولی موضوع حاکمیتِ اجتماعی، سیاسیِ آن حضرت بستگی به آمادگی بشریت دارد. موفق باشید

24751
متن پرسش
استاد گرامی سلام: ما چگونه مفهوم عدم مطلق را درک می کنیم، ما هرچه را که درک می کنیم وجود است چگونه عدم مطلق را که هیچ نیست درک می کنیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم عدم مطلق را از مفهوم «وجود» می‌توان انتزاع کرد بدین معنا که با روبه‌روشدن با وجودِ چیزی، عدمِ آن تصور می‌شود و سپس محدودیت‌هایی که نسبت به عدم آن چیز در ذهن پیش می‌اید را از آن منتفی می‌کنیم و عملاً مفهوم عدم مطلق را ذهن، برای خود با نفیِ زوائد و نسبت‌ها ابداع می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی