بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32591

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما: ببخشید ما حدس می‌زنیم که بی حالی مان و خواب زیادمان مربوط به این باشد که بدرستی نمی توانیم بدن را تدبیر کنیم یعنی تسلط چندانی بروی جسم نداریم و این مسئله باعث شده که از مطالعه و برکات ماه رمضان محروم شویم راهکار حضرتعالی برای این موضوع چیست؟ التماس دعا با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌دادن به خود از یک طرف و سخت‌گیری نکردن در برنامه‌دادن از طرف دیگر، در این مورد مفید خواهد بود. باید در حدّ توان خود از خود انتظار داشته باشید زیرا انسان‌ها با همدیگر متفاوتند. موفق باشید

30961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: طاعات و عباداتتون هم مورد قبول درگاه حق، استاد نظرتون در مورد کاندیداتوری آقای رییسی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چی هستش و همچنین نظرتون رو در مورد دکتر جلیلی هم بفرمایید لطفا. تشکر از توجهتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید هنوز زود است که نظر بدهیم. اجازه بدهید میدان کمی روشن‌تر شود تا بررسی موضوع راحت‌تر انجام گیرد. بحث در انتخاب بین خوبان است، ببینیم چه می‌شود. موفق باشید

30338

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در مورد روایت زیر: امیرالمؤمنین (علیه السلام) كُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى ع خَرَجَ يَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَكَلَّمَهُ اَللَّهُ وَ رَجَعَ نَبِيّاً وَ خَرَجَتْ مَلِكَةُ سَبَإٍ فَأَسْلَمَتْ مَعَ سُلَيْمَانَ ع وَ خَرَجَتْ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ يَطْلُبُونَ اَلْعِزَّ لِفِرْعَوْنَ فَرَجَعُوا مُؤْمِنِينَ. در آنچه نااميدي، اميدوارتر باش از آنچه به آن اميد بسته اي؛ زيرا موسي عليه السلام رفت تا براي خانواده اش آتش بياورد، خدا با او سخن گفت و مقام پيامبري يافت و برگشت و ملكه سبا رفت و هنگام همراهي كردن او مسلماني اختيار كرد و جادوگران فرعون براي آن كه نزد او عزت يابند به مبارزه موسي عليه السلام رفتند ولي مومن بازگشتند. و روایات دیگر با همین مضمون از معصومین. یه کم میشه توضیح بدین، خوب متوجه‌اش نمیشم. یه کم هم احساس می‌کنم در تاریخی که خودمون باهاش روبرو هستیم این روایت شاید بهتر باهاش روبرو بشیم. در کل چندین‌بار باهاش روبرو شدم ولی گشودگی در مقابلم ندیدم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا اگر انسان صادقانه عمل کند، در مسیر خود به اموری می‌رسد که در ابتدا گمان آن را هم نمی‌کرد. عمده با خود و با بقیه، صادق‌بودن است و از حق و حقیقت عدول‌نکردن. نتایج آن چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی، در پیش خواهد بود. موفق باشید

29890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اگر انسان بخواهد در طول عمرش فقط یک کتاب بخواند اون چه کتابی است؟! چه پیشنهادی می‌دهید؟! به غیر از قرآن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از جلد ۸ و ۹ اسفار، روایات، بهترین هستند. موفق باشید

27952
متن پرسش
سلام علیکم: با وجود اینکه حضرتعالی در این مورد صحبت و یادداشت داشته اید و نکاتی هم فرموده اید در قالب پاسخ به پرسشها، ولی می‌خواستم این مطلب را از این جهت بپرسم که حضرتعالی بعنوان یک شخصیت فعال در معرفت دینی که بحمدالله سالهاست در این زمینه فعالیت کرده اید و مباحث حکیمانه ای را مطرح کرده اید، به تولید و حرکت در مسیر علم دینی و طرح نظریات مبتنی بر منطق دینی و توحیدی و به تعبیر جنبش نرم افزاری که مورد بحث بوده است، معتقدید و آن‌را جهت نیل به تمدن نوین اسلامی و ساخت یک تمدن ماورای تمدن مدرنیته و گذار از الگوی لیبرال دموکراسی که امروز پرچمدار مدرنیته و تمدن مدرن هست، ضروری می‌دانید و نقطه عطفی جهت حرکت در مسیر آن تمدن و ساخت زیر نظام های اجتماعی_تمدنی مبتنی بر منطق و حکمت اسلامی قلمداد می‌کنید؟ به نظر شخصی خود من بعنوان کسی که از محضرتان تلمذ کرده ام و آثار و مباحث تان را سعی کرده ام دقیق بررسی کنم، تولید علم دینی و جنبش نرم افزاری، یک گام مهم و از مبانی نظری و علمی طرح ریزی و اجرای الگوی تمدنی انقلاب اسلامی است و ما ضرورت دارد مطابق با انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی شریعت اسلام، علم و حکمت متناسب و منطبق داشته باشیم و حتی در برخورد با علومی که مبدا شان نگاه توحیدی و یا افراد و جوامع توحیدی نبوده اند، هم با همین معیار جلو برویم که آیا با مبانی ما در تعارض است و نقطه مقابل آن است یا اینکه می‌توان با خودآگاهی و بصیرت لازم آن را درون دستگاه علمی و حکمی خود و چارچوب انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی مستحل کرد و آن‌را درون دستگاه و روح عقاید خود معنا کرد و نظم مطلوب را به آن بدهیم تا دیگر هویتی متمایز از آن مبدا و نگاه و هویت غیر توحیدی و یا متضاد پیدا کند. و البته این نیاز به یک شجاعت و بصیرت قوی دارد چون متاسفانه همچنان خیلی ها نظریات و مبادی کنونی علم و دستاوردهای علم مدرن را قطعی و ثابت و مفروض می‌دانند و شجاعت نقد و رد آنها و جایگزین کردن مبادی دیگر را ندارند و حتی آن‌را یک عمل بلندپروازانه و غیر واقعی و غیر منطقی می‌دانند و این به نظرم خود یک آفت بزرگ است که باید کنار زده شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید حکمت و عرفان اسلامی و نگاه قرآنیِ خود را بچشیم و بعداً راه حلّ دومی که جنابعالی می‌فرمایید، راه حلّ بسیار مهمی است زیرا حقیقتاً ما مرزی با متفکران نداریم هرچند بعضاً آنان در بستر تاریخی و فرهنگیِ خود ممکن است دغدغه‌ها و یا راهِ حلّ‌هایی داشته باشند که از یک طرف قصه‌ی ما نیست، و از طرف دیگر قصه‌ی همه‌ی بشریت است. موفق باشید

27687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: نحوه ورورد و مطالعه جلد ۸ و ۹ اسفار به نظر حضرتعالی چگونه بهتر است؟ برای خودم می‌پرسم. الان که در حال کار کردن منازل و فصوص هستم گویی وسط مطالب نیاز جانم دیدم که با معرفت نفسی عمیق‌تر روبرو شوم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همان ترجمه با ویرایش جدید برایتان قابل فهم و استفاده است. البته به هر حال متن، متنِ فلسفی است و باید با تأمّل و با حوصله خوانده شود. موفق باشید

27632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام: ضمن تبریک روز معلم خدمت شما معلم والا مقام. به رسم ادب و تشکر از شما. کلامی که در شب ششم ماه مبارک رمضان بعد از خواندن و گوش دادن به مباحث شما و آتش عشقی که به جانم انداخته و خواب از چشمانم ربوده را که برداشت ناقصی است از شروع ورود به مباحث عالی شما به جای هدیه روز معلم تقدیمتان می‌کنم و تنها توشه ای که دارم «و لا یملک الا الدعا» را خدمتتان عرضه می‌دارم: خداوندا به آبرو و عزت و عنایتت به خاندان کرم و خلیفه بر حقت صاحب العصر و الزمان (عج) همه مبلغین دینت را مخصوصا استاد طاهرزاده بزرگوار را مشمول عنایات خاصه ات بگردان و قرین رحمت واسعه و ویژه ات بنما در دنیای امروز یکی از مشکلات اولا: غیر مسلمانان آشنایی با اسلام به طرز صحیحش ندارند یکی از راهکارها معرفی الگو هست تمدن اسلامی اگر درست باشد بهترین الگو برای آشنایی غیر مسلمانان با اسلام است ثانیا: مسلمانانی که باید الگوی صحیح باشند خودشان آشنایی با اسلام یا درست ندارند و اسلام ناب به آنان معرفی نشده راهکارش: یک راهکار اساسی گسترش آثار شهید مطهری است یا آنهایی از مسلمانان متدین که با اسلام آشنایی دارند و معارف حقه اسلام را می‌شناسند با آن انس ندارند به زبانی دیگر تطبیق دین و معارف الهی را با زندگی روزمره خود نمی‌دانند، می‌دانند روزه خوب است از آن لذت می‌برند اما چون انس صحیح نمی‌گیرند بهره لازم از روزه نمی‌برند رشد و تعالی و قرب نمی یابند. نماز می‌خوانند اما به قرب دست پیدا نمی‌کنند چون نمی‌دانند چرا نماز می‌خوانند با نماز انسی نگرفنه اند نمی‌دانند نماز تمرین عبودیت و جدا شدن از غیر الله و انس با معبود و خالق بی همتاست، نماز ضامن حفظ بقیه روزمره زندگی است، نمی‌دانند روزه چطور آنها را به قرب می‌رساند چطور اراده آهنین برای جهاد با نفس و جهاد با شیطان به آنها می‌دهد، چطور خداوند از اردوگاه تمرینی ماه مبارک با بستن دست شیاطین و دادن تمرینهای تقویت اراده انسان را ورزیده می‌کند برای ۱۱ ماه کشمکش درونی با نفس اماره با غلبه بر هوی و هوسی که انسان را از سیر تعالی به سوی محبوب و قرب باز می‌دارد در عین اینکه این اردوی تمرینی را خداوند میهمانی نام نهاده تو این اردو حسابی به بنده اش نزدیکی اش را می‌چشاند تا لذت انس و قرب بنده را مست کند و با مستی و فرح قلبی آماده رویارویی با بقیه موانع و آزمونهای زندگی شود تا بتواند به هدف نهایی که کمال است، قرب در جوار کامل مطلق است، نزدیک شدن به مقام خلیفه و جانشین الهی شدن است، برسد. خداوندا از تو مهربانتر نیست و نخواهد بود مربی ای که هم دلسوز تر از مادر است برای محبت کردن و ناز کشیدن هم استوارتر از پدر است برای تکیه کردن و مقاوم پروش دادن هم عالم تر و ماهر تر و دقیق تر و آگاه تر است از مربی برای تربیت کردن و پرورش دادن هم طبیب جسم است هم طبیب جان هم دوای جسم دارد و هم دوای جان و جسم و جانم ظاهر و باطنم غیب و شهادتم را از من بهتر می‌داند نه تنها غیب و شهادت من بلکه غیب و شهادت عالم دور و برم را بهتر از خودش می‌شناسد بلکه بالاتر همه غیب. و شهادت عالم مال او و ملک اوست هو عالم الغیب و الشهاده و هم آینده نگر تر و حکیم تر و داناتر و باطن شناس تر است از استاد سلوک برای سیر دادن و رساندن و ... همه عالم ملک اوست همه قدرت عالم به دست اوست بی نیاز از همه عالم است اما به من روسیاه حقیر ناچیز و نادان که می‌رسد آغوشش را می‌گشاید یا باسط الیدین بالرحمت، ناز می‌خرد، مدلا علیک، صدا می‌کند و می‌خواند که انی قریب، خداوندا مظلوم تر از تو در عالم ندیدم و نشناختم و بی پروا تر و ظالم تر و بی چشم و رو تر از خودم هم سراغ ندارم و جاهل تر و بی خیال تر و غافل تر و کسل تر و تنبل تر و نادان تر و بی مقدار تر و بی ادب تر و بدبخت تر از من نیست برای فهم و درک این حقیقت عظمی، الله اکبر، فقط یک چیز می‌توانم بگویم گرچه هزاران معنی از مناجات شعبانیه و دعای افتتاح و دعای ابوحمزه به ذهنم می آید برای ناز تو را کشیدن اما به زبان جان جانان جهان مولای همه عاشقان می خوانمت، مولای یا مولای انت الخالق و انا المخلوق، و هل یرحم المخلوق الا الخالق، ارحمنی برحمتک، وارض عنی بجودک و کرمک و فضلک، یا ذالجود و الاحسان، والطول والامتنان، برحمتک یا ارحم الراحمین. که این گفتار را هم از فضل و کرم تو دارم وگرنه من به سر چشمه خورشيد نه به خود بردم راه، ذره اي بودم و مهر تو مرا بالا برد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب بود. إن‌شاءاللّه دست‌های گشوده‌ی حضرت حق شما را در بر بگیرد و یا بگو احساسِ این‌که او شما را در برگرفته است، به شما بدهد. موفق باشید

24515
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: عرض تسلیت دارم محضر حضرتعالی در پی رحلت فرزند گرامیتان خداوند صبر جزیل به شما و خانواده محترمتان عنایت کند. جسارتم را ببخشید. شاید جوابتان در این مرحله معرفت جدیدی از خداوند به روی ما بگشاید. حضرت امام خمینی امتحان از دست دادن فرزند رو داشتند از آن طرف مقام معظم رهبری امتحان فرزند رو نه اما امتحان غربت حتی در بین مذهبیون و انقلابیون و جانبازی رو داشتند. و انواع امتحانات از دیگر علما با اقسام مختلف اتفاق افتاده است. اما چگونه است که شما هم با جسم! آسیب دیده از کودکی امتحان شده اید هم با فقر! هم با فرزند!. به نظر می آید نعوذ بالله امتحان منصفانه ای نیست! والله اعلم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای حضرت ربّ العالمین بشوم که «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او» مگر می‌شود از طرف حضرت رحمان، جز رحمت به ظهور آید؟!! درست است که عاطفه، خلأ فرزند را نمی‌پذیرد و حق هم دارد؛ ولی قلب در استقرارِ توحیدی خود چیزِ دیگری می‌بیند. موفق باشید

23377
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت شما: در كتاب تمدن زايي شيعة مطلبي فرموده ايد به اين مضمون كه: «ما فكر مي كنيم اين ادارات و سازمانها مشكلات جامعه را حل مي كنند در حالی كه في الواقع خود اين ادارات مشكل جامعه هستند و حل مشکلات جامعه در جمع شدن این ادارجات است.» اگر بنده مطلبی که فرموده اید را درست فهمیده باشم با یک سوال روبرو می شوم و آن تاکید مقام معظم رهبری بر کار تشکیلاتی و اینکه بدون تشکیلات کاری از پیش نمی رود. سپاسگزارم اگر توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم بایدکار تشکیلاتی کرد ولی با روحیه‌ی اطمینان به همدیگر و نظرکردن به وجهِ یمینیِ انسان‌ها. ادارات موجود بر مبنای تئوری ماکیاول، ساخته‌ی فکری است که همه‌ی انسان‌ها را جنایت‌کار حساب می‌کند و اتفاقاً بیشتر هم گرفتار همان‌هایی می‌شوند که می‌خواهند از آن‌ها فرار کنند، بر عکسِ تجربه‌ی ما در اوایل انقلاب و در جبهه‌ها – یادش به‌خیر- بد نیست در این مورد کتاب «خاطرات آقای محسن رفیق‌دوست» را مطالعه فرمایید که چگونه با اطمینان به همدیگر، کارها را جلو می‌بردند. موفق باشید

21969
متن پرسش
با سلام: مستحضرید که بخش عمده معارف حصولی است با توجه به 21960 مشخص نشد در قضایایی که قیاساتها معها نیست چگونه می توان مسئله معیار را حل نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری معیار، درکِ وجودی خود معلوم است عند العالم، و نه تحلیلِ عقلیِ معلوم. مثل آن‌که شما اراده‌ی خود را به صورت حضوری در نزد خود درک می‌کنید دیگر ملاک این‌که شما اراده کرده‌اید یا نکرده‌اید؛ در میان نمی‌ماند. موفق باشید

7582
متن پرسش
با سلام منظور از"او تسقط السماء کما زعمت علینا کسفا" در سوره اسراء به عنوان معجزه چیست؟این چه درخواست عجیبی است که مردم داشتند؟"کما زعمت"همانطور که می پنداری در اینجا به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نکات را با رجوع به تفاتسیر می‌توانید به‌دست آورید. اگر با توجه به آیه‌ی 90 سوره‌ی اسراء مطلب را دنبال کنید موضوع روشن است. چون می‌گویند اگر تو پیامبری، به تو ایمان نمی‌آوریم مگر آن‌که چشمه‌ای ایجاد کنی و و ......آسمان را همان‌طور که ادعا داری بر سر کفار فرو می‌ریزد به صورت قطعه‌قطعه بر سر ما فرو ریزی. موفق باشید
31160

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: بنظرتون بهترین کار فرهنگی که میتونیم برای عید غدیر انجام بدیم چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده توجه به حضور دین است ذیل انسانهای قدسی. تفاوت غدیر و سقیفه در این نکته است. چقدر خوب است که بتوانیم با نظر به ضعف های سقیفه، جایگاه غدیر را روشن کنیم. در این مورد عرایضی در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت، شده است. موفق باشید

30268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: من سن بالا ازدواج کردم. تو زندگی سختی زیاد کشیدم. همیشه مشکل مالی داشتیم. حالام که ازدواج کردم همینطور. متاسفانه درآمد همسرم خیلی کمه. در اولیات زندگی موندیم. خیلی نگرانم. برای منی که تو فامیلی هستم که همه شرایط مالی خوبی دارند تحمل این شرایط واقعا سخته. به نظرتون چه کنم؟ برام واقعا سخته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جلسه‌ی شنبه عرض شد جهانِ گشوده‌ی معنویت آنچنان بزرگ است که این نوع نداری‌ها در مقابل آن چیزی نیستند. آری! مطمئناً رزق اولیه‌ی ما از طرف خدا تضمین شده است و شاید حضرت حق ما را در زمره‌ی کسانی قرار داده است که حیات ایمانیِ ما در بسطِ رزق نیست، در تقدیر و محدودبودن رزق است. هرطور که او بخواهد، ما را خوش است. موفق باشید

27549
متن پرسش
سلام علیکم: در پرسش ۲۷۵۳۲ که خدمتتان ارسال کردم، قصد اینجانب هم رد و انکار تمام قد و برخورد کلامی که مثلا طرف مقابل را ساکت کنم نبود و واقعا چنین نیتی نداشتم. بر اساس مبانی مطالعاتی خود حضرتعالی که الحمدلله سالهاست از آن بهره مندم و بحثهایی که خودم بشخصه دنبال کردم نکاتی را عرض کردم. و گرنه باید متفکر را در روح تاریخی که طلوع کرد شناخت و بررسی کرد و اینکه در غرب چه می‌گذشت که اینان ظهور و طلوع کرده اند. بحث من بیشتر ناظر به این بود که دغدغه خود شما هم فکر می‌کنم در سالهای اخیر بوده که حکمت اسلامی و اندیشه امام در مواجهه با اندیشه مدرن پویایی بهتری دارد و اینکه ما بصورت تمدنی جایگاه خود را بهتر می فهمیم که متاسفانه توسعه گرایان و روشنفکران دینی و حتی برخی افراد دوستدار انقلاب هم از این جایگاه نگاه می‌کنند و متوجه تعالی حکمت انقلابی و اسلامی نیستند و حتی نمی‌توانند بصورت ماهواره ای و کلان این دو را کنار هم ببینند. و گرنه بحث من ابدا برخورد تحزبی و ایدئولوژیک منفی نبود و البته باید این را دانست ما بعنوان مسلمان شیعه انقلابی داریم غرب را تحلیل می‌کنیم و از زاویه دین مبین و حکمت انقلاب و اندیشه امام می بینیم و می‌گوییم مدرنیته باعث شد انحرافی معرفتی و تمدنی حتی در تصرف تنکولوژی صورت گیرد ولی بشر غربی در مختصات زمانی کنونی و دوران مدرن قطعا زاویه دیدش مثل ما مسلمین دوستدار انقلاب نیست و باید از خود غرب هم به غرب نگریست. عرض اینجانب هم معطوف به این بود و گرنه قصدم برخورد ایدئولوژیک ردی و جدالی نبود و دغدغه خویش را بیان کردم خدمت شما استاد عزیز و بزرگوار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با توجه به آمادگیِ شما خواستم آن زاوایه‌ی دید، مورد غفلت قرار نگیرد وگرنه صوتی را که معرفی کردم بسیار نزدیک بود به نگاه انتقادیِ شما نسبت به نقش تفکر کانت در تاریخ مدرن. موفق باشید

27525

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: پیشاپیش ایام ضیافه الله رو تبریک عرض می‌کنم. بنده طلبه سال سوم هستم و بخشی از گمشده های علمی خودم رو در زمینه معرفت النفس، غرب، روح تاریخ و امثال بحث سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (نفعنا الله من برکات تربته) در خدمت شما یافتم. در کنار دروس مرسوم، شروع کردم به خواندن کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم با شرح صوتی. سوال بنده اینه که مباحث حضرتعالی رو با همون ترتیبی که در سایت هست، پیش برم؟ نحوه مواجه ام برای فهم عمیق تر مباحث و تثبیت در ذهن باید چه گونه باشه؟ اگر توصیه و راهنمایی در جهت بهتر شدن روند علمی برای حقیر دارید، مشتاقانه در خدمتم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که بعد از دنبال کردن مباحث معاد و شرح صوتی آن، ورودی به کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی» همراه با شرح صوتی آن سری هم به «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» همراه با شرح صوتی آن بزنید. البته در هیچ شرایطی از مباحث قرآنی به خصوص آخرین سوره‌هایی که بحث شده‌است غفلت نشود. موفق باشید

27420
متن پرسش
سلام استاد جان: در جواب اینهایی که همه مشکلات کشور را به رهبر نسبت می دهند و می گویند طبق قانون اساسی رهبر با این همه اختیاراتی که دارد مثلا رئیس قوه قضاییه را خودش تعیین می کند پس چرا این همه فساد هست اصلا این همه فساد و پارتی بازی و بی عدالتی در ارگان های دولتی هست اگه قوه قضاییه برخورد قهریه محکمی می کرد آیا وضع کشور این چنین بود چه چور از رهبر عزیزمون دفاع کنیم استاد این همه فساد مقصرش کیه قوه مجریه مقننه یا قضاییه یا همگی؟ رهبر چطوری می تونه جلوشون رو بگیره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان حاکمیت حضرت علی «علیه‌السلام» هم عده‌ای در انحراف بودند، حضرت هم در حدّ خود اقدام می‌کردند ولی مردم، خودشان باید اصلاح شوند. فرق نظام اسلامی با نظام شاهنشاهی آن است که در آن نظام، حاکمان فاسد بودند، پس مردم باید خودشان در اصلاح جامعه بکوشند وقتی حاکمان مانع اصلاح جامعه نیستند وگرنه اگر امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» هم حاکم باشند برای اصلاح جامعه کافی نیست. موفق باشید

27020
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در روایات داریم آن کس که هرگز بلا و مصیبت نبیند، مورد لطف الهی نیست و خدا از بنده مؤمنش تفقّد می‌کند و برای او بلاها را اهداء می‏ نماید همانطوری که مرد در سفر برای خانواده خودش هدیه‌ای می‏ فرستد؟ درون این بلایا و ابتلائات چه نهفته است که به مثابه دستورات تربیتی برای تعالی انسان محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: انسان‌ها در این بلاها متوجه‌ی ضعف‌های خود می‌شوند. ثانیاً: متوجه‌ی ظرفیت‌های نهفته‌ی در خود خواهند شد. ثالثاً: در همین مصائب است که می‌پرورند. عرایضی در رابطه با «نگاه الهیاتی ما به پدیده‌ی ویروس کرونا» شده که آن را ذیلاً تقدیم می‌کنم: موفق باشید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

«نگاهی الهیاتی ما به ویروس کرونا»

با توجه به این‌که پدیده‌ی کرونا این سؤال را به میان آورده که نگاه الهیاتی ما به آن چگونه و از چه زاویه‌ای باید باشد، نکاتی یا رویکرد فلسفی به موضوع عرض می‌شود.

حادثه‌ها و مصائب به‌خصوص که هیچ تجربه‌ای از خداوند بهتر از تجربه‌ی ایمان در خطرات خالصانه نیست، به همان معنایی که قرآن در وصف آن، واژه‌ی «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّين‏» به‌کار می‌برد و می‌فرماید: «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ.» (عنکبوت/۶۵).

۱. عقل در بستر طبیعی خود متوجه مخلوقیت عالم است و پایدارماندن بر عهدِ عقلی در چنین بحران‌هایی اقتضا می‌کند که متوجه‌ی خالق عالم و نقش او در چنین شرایطی باشیم.

۲. خالق عالم به اعتبار آن‌که منشاء وجود عالم و موجودات است، خودش عین وجود است و بنا به گفته‌ی صدرالمتألهین عین وجود، عین کمال، یعنی عین علم و حکمت و قدرت و سایر کمالات است.

۳. خالق عالم، خالق هر موجودی است با تمام لوازم و آثار وجودی‌اش. یعنی خالق هر کدام از ماست با تمام نسبت‌هایی که با اطراف خود داریم و خالق تمام ابعاد شخصیت ماست هرچند مرحله‌ی نوجوانی ما به جهت تقدّم مرحله‌ی کودکیِ‌مان بر نوجوانی‌مان، در ابتدا مرحله‌ی نوجوانی ما به ظهور نمی‌آید، ولی خداوند در اراده‌ی خود همه‌ی مراحل وجودیِ ما را خلق کرده، به اعتبار آن‌که اراده‌ی او واحد است و با یک اراده مخلوق خود را اراده و خلق می‌کند. (۱) هرچند مراحل شخصیت ما به تدریج ظهور کند.

۴. وقتی خداوند خالق وجود عالم است، تمام ابعاد وجودی عالم در قبضه‌ی اوست، به همان معنایی که فرمود: «وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصير» پس رابطه‌ی مخلوق با خالقش که آن را خلق کرده، رابطه‌ای است که همه‌ی ابعاد مخلوق را در برگرفته و جدایی مخلوق از خالق از نظر تکوینی معنا ندارد، به‌خصوص اگر متوجه باشیم هویت مخلوق، هویت تعلّقی است و مخلوق عین ربط به خالقش می‌باشد.

۵. با توجه به نحوه‌ی ارتباط عالمِ وجود با خدا، خداوند در تمام مراحل عالم، حضوری مطلق و فعّال دارد و اگر برگی از درختی فرو افتد از اذن و علم خدا خارج نیست «وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها» این آیه در واقع گزارشی است از نگاهی که هر اندیشمندی می‌تواند بدان دست یابد.

۶. خالقِ عالم مطابق علم و حکمت خود دارای سنت‌ها و تقدیراتی است. حکمت الهی اقتضا می‌کند تا انسان‌ها را در شرایط خوف و جُوع و ضررهای مادی و جانی امتحان بکند تا انسان‌ها در دل این سختی‌ها پرورانده شوند و شخصیت‌هایی که صابرند، صبرشان به ظهور آید (۲) و در دل چنین سنتی است که اندیشه‌ها به‌کار گرفته می‌شوند تا از یک طرف راه‌های عبور از سختی‌ها شناخته شوند و انسان با عقلانیت خود در مورد عبور از سختی‌هایی که پیش می‌آید بیندیشد و رشد کند، و از طرف دیگر با توجه به آن‌که می‌داند عالم در قبضه‌ی خداوند است در رجوع به خداوند به رازِ وجودی آن سختی‌ها فکر کند که اگر آن سختی‌ها برای پرورش انسان‌هاست، مسیر صبر و مقاومت را در مقابل آن‌ها پیشه نماید و می‌یابد که آن سختی با رحمت الهی هماهنگ است، و اگر در سنت «وَ ما أَرْسَلْنا في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (اعراف/۹۴) می‌باشد تا در ازاء آن سختی‌ها و تهاجم‌هایی که به انسان‌ها و جوامع می‌شود، رجوع به حق نموده و در محضر خداوند به تضرّع آیند و با تضرّع و توبه، مزاحمت‌های آن سختی‌ها را از سرِ خود کم کنند، به فکر توبه و تجدید نظر نسبت به آنچه انجام داده‌اند و در آن قرار دارند بیفتند. اینجاست که جایگاه بلاهای طبیعی و غیرطبیعی روشن می‌شود بدون آن‌که گمان کنیم عالم از دست خداوند خارج شده. هر بلایی که می‌خواهد باشد. عمده برخوردِ عقلانی از یک طرف و برخورد الهیاتی از طرف دیگر با پدیده‌ای است که امروز به صورت کرونا به میان آمده است تا با عقلانیت خود جایگاه نظریات علمی و بهداشتی نادیده گرفته نشود - اعم از جایگاه طبّ جدید و یا طب سنتی- و با الهیات خود طوری با آن پدیده برخورد کنیم که از راه‌های گشوده‌ی حضرت حق در این‌گونه مصائب بهره‌مند شویم و خود را دست‌بسته در مقابل آن ویروس احساس نکنیم و از برکات نگاه توحیدی جهت حضور در عالم محروم شویم به‌خصوص که حضرت جواد (ع) می‌فرمایند: ««مَوْتُ‏ الْإِنْسَانِ‏ بِالذُّنُوبِ‏ أَكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالْأَجَلِ وَ حَيَاتُهُ بِالْبِرِّ أَكْثَرُ مِنْ حَيَاتِهِ بِالْعُمُرِ» مرگ آدمی به سبب گناهان بیشتر از مرگ به واسطه‌ی اَجَل است، و ادامه‌ی حیاتش به سبب نیکوکاری بیشتر از حیاتش به واسطه‌ی عمر طبیعی است.

۷. معلوم است که خالق عالم و اقتضائات نظام احسن هستی برای هر مخلوقی جای و جایگاهی قائل است و تقدیرات انسان‌ها نیز از یک طرف وجهی از وجوه آن‌هاست و از طرف دیگر در نسبت با عالم، اندازه‌ای است مشخص شده و به همین جهت آموزه‌های دینی متذکر می‌شوند که مرگ و حیات انسان‌ها دارای اندازه‌های مشخص است و کسی را یارای عبور از مرگی که برای او مقدر شده‌است نمی‌باشد، هرچند خوب مردن و یا بد مردن را خود انسان ها برای خود شکل می‌دهند. قرآن می‌فرماید: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْرا» (طلاق/ ۳) خداوند برای هر موجودی اندازه‌ای در عالم مشخص کرده و یا می‌فرماید: «إِنَّا كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَر» (قمر/ ۴۹) البته ما هرچیزی را به اندازه آفریدیم و نیز قرآن در آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی حدید می‌فرماید: «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير» هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى ‏دهد مگر اين‌كه همه‌ی آن‌ها قبل از خلقت‌شان در کتابی بوده است و اين امر براى خدا آسان است‏. با توجه به این امر می‌فرماید: «وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ کِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَن يرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَن يرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاکِرِينَ»؛ هيچ‌کس جز به فرمان خدا نمي‌ميرد، که خدا مرگ را مقررشده معين کرده است و هرکس پاداش اين جهان را بخواهد از آن به او خواهيم داد.» (آل‌عمران/ ۱۴۵) و نیز می‌فرماید: «إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» (یونس/ ۴۹) یا فرمود: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ.» (واقعه/ ۶۰)

 مهم آن است که به تقدیرات خود راضی شویم تا بهشتی در مقابل ما گشوده شود. به همین جهت حضرت علی (ع) در دعای کمیل از خداوند تقاضا می‌کنند: «اللّهمّ انّى اَسْئلُكَ .... اَنْ تَجْعَلَنى بِقِسْمِكَ راضياً قانِعاً» خداوندا! ما را طوری بپروران که از قسمت‌هایی که برای ما مقدر کرده‌ای راضی و قانع باشیم. این یعنی خوب بودن به دست ماست ولی اندازه‌ی «بودنِ» ما در دنیا، در اختیار خالق عالم است؛ خودمان باید سرنوشت خود را تبدیل به نیکی کنیم به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»(رعد/ ۱۱) یعنی نقش آموزه‌های دینی در این‌جا آن است که: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان/ ۳) تا معلوم شود انسان در تعالی‌بخشیدن به سرنوشت خود، دست‌بسته نیست و بلاها، خواب‌ها را بیدار و دل‌ها را متوجه‌ی خدا می‌کند تا جهت دفع این بیماری، منوّر به الهامات علمی شوند.

«والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته»

 


۱) فرمود: «وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَر» (قمر/۵۰)

۲) قرآن در این رابطه می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين‏» (بقره/۱۵۵)

26772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در قرآن کریم مطابق با آیه «یستمعون القول فیتبعون احسنه» بایستی فضای گفت و شنود افکار و تدبر آنها در اجتماع فراهم شود و لازمست در سطح اجتماع مسلمین پیگیری شود. آیا در این راستا بهتر نیست اجازه تشکیل شبکه تلویزیونی و رادیویی به احزاب و اقلیت های دینی و مخالفان و منتقدان نظام داده شود و یا با آنها مناظره در سطح عموم رقم بخورد تا فضای شنیدن افکار حتی مخالف و منتقد هم پیش بیاید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. آیه‌ی مذکور بشارت می‌دهد به آن‌هایی که قول خدا را می‌شنوند و از بهترین راهنمایی‌های آن استفاده می‌کنند. بحث «یتّبعون احسنه» است یعنی به دنبال بهترین «بودن»، و این غیر از آن است که اسلام اجازه دهد تا سخنانِ باطل در جامعه شایع شود. هرکس خواست، خودش برود سخنانی که از نظر اسلام باطل است پیدا کند، ولی اسلام که دین هدایت است چنین کاری را دامن نمی‌زند.  موفق باشید

26126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا این پاسخ موشکی انتقام بود؟ شاید حتی سیلی هم نبود اینطور که شواهد حاکی ست قبل از زدن موشک‌ها دولت عراق خبر داشته و شاید به آمریکایی‌ها خبر داده اند و آنجا را تخلیه کرده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۱۲۲ رجوع شود. عنایت داشته باشید ایران، تنها به جناب آقای عادل المهدی که از طرفداران خوب ایران است و چوب همین طرفداری از ایران را می‌خورد، خبر داد. موفق باشید

25104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در کتاب حقیقت نوری اهل البیت ص ۳۰۰ امام صادق (ع) می فرمایند فرشته ای که با ما ارتباط دارد فوق جبرائیل و میکائیل است. مگر ما غیر از این ۴ ملائک مقرب ملک دیگر داریم؟ لطفا در خصوص فرمایش امام توضیح بفرمایید چون در کتاب توضیح داده نشده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا از یک طرف در قرآن داریم که خداوند به شیطان می‌فرماید چرا به آدم سجده نکردی؟ استکبار ورزیدی، یا از عالین بودی؟ یعنی از آن ملائکه‌ای که مورد خطابِ حضرت حق نبودند. می‌فرماید: «قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ» (ص/75)

صاحب المیزان چنین آورده است: «جمله «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» استفهامی است توبیخی، معنایش این است که: آیا سجده نکردنت از این بابت است که عارت می‏ شد، و خود را از این کار بزرگتر می‏ دانستی؟ و یا اینکه به راستی شان تو اجل از این عمل بود و تو از کسانی بودی که قدر و منزلتشان بالاتر از آن است که مامور به سجده بر آدم شوند؟ و از همین جا بعضی  از مفسرین استفاده کرده‏ اند که: معلوم می‏ شود خدای تعالی مخلوقاتی عالی دارد که مقامشان اجل از آن است که برای آدم سجده کنند، بندگانی هستند مستغرق در توجه به سوی پروردگارشان، و هیچ چیزی را به جز او درک نمی‏ کنند.» و در حدیثی از رسول اکرم (ص) نقل شده که فرموده: عالین «من و علی و فاطمه و حسن و حسین می ­باشیم»   موفق باشید

24064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد دستو دلمون به ادامه دادن مباحث نمیره. نزدیک چهار ساله که توی مبحث معاد گیر کردم و نمیتونم جلو برم. چرا دیگه تشنه ی آموختن نیستم. دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به پرحرفی و آرزوهای دنیایی دامن نزنید. موفق باشید

23926
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و تحیات. اگر روح انسان حالت پیش نگری نسبت به آینده دارد و در اثر کثرت جراحات وارده نا امید می شود و انصراف از بدن را انتخاب می کند (مرگ به جهت یأس از کمال) پس علت طول عمر برخی از طواغیت و فساق چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شده، ادامه‌ی حیات این افراد برای به فعلیت‌رسیدنِ ابعاد حیوانی آن‌ها است. در این مورد خوب است به شرحِ صوتی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و به متن کتاب «خویشتن پنهان» رجوع فرمایید. موفق باشید

23902

با دیگریبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. نظرتون راجع به این متن چیست؟ به اقرار اهل نظر، بزرگترین چالش قرن ۲۱ درک «دیگری» است. این درک دیگری مستلزم عشق به «دیگری» و تغییر در درک ما از «خود» است. و این دقیقاً همان چیزی است که امانوئل لویناس، از برجسته ترین فیلسوفان اخلاق و آوانگارد قرن بیستم، در فلسفه‌ی «دگربودگی» خود به دنبالش است. هنر لویناس در این است که «دیگری» را در مرکز توجهات قرار داد و به آن ارزشی اخلاقی-دینی بخشید. به این اعتبار فلسفه‌ی او را فلسفه‌ی «دگربودگی» نامیده‌اند. در فلسفه‌ی دگربودگی لویناس، «دیگری» هر چیز یا کسی غیر از «من» است و خدا نیز در چنین تفکری «دیگری» است. لویناس می‌گوید: «اگر به سوی دیگری حرکت کنید این حرکت شما به کمال مطلق و «او» ختم می‌شود. «او» نامتناهی است و راه رسیدن به او نیز بی کران است. اما این راه بی پایان بدان معنا نیست که هرگز به او نمی‌رسید بلکه با قدم اولی که در مسیر «دیگری» بر می‌دارید «او» را حس می‌کنید و می‌توانید نشانه‌های خدا را در «چهره‌ی دیگری» ببینید». در اینجاست که به اهمیت «اخلاق دیگری» در اندیشه و الهیات فلسفی لویناس پی می‌بریم. لویناس برخلاف فیلسوفان دین است که خدا را «درونی» توصیف می‌کنند. خدای لویناس خدایی «بیرونی» و نامتناهی است و این ایده‌ی نامتناهی در غیریت دیگری متجلی می‌شود. لویناس می‌گوید: «تا وقتی «من» هستیم، در تنهایی خود محدود می‌شویم، اما همین که نگران دیگری شدیم و به دیگری عشق ورزیدیم نامتناهی و بیکران می‌شویم و به سوی «او» حرکت می‌کنیم. تا زمانی که دلواپس دیگری هستیم و احترام به دیگری و مسؤولیت در قبال دیگری داریم اخلاق در ما زنده خواهد بود و تا زمانی که «دیگری» در ما زنده است می‌توانیم بگوییم «منِ اخلاقی» در ما حیات دارد.» فلسفه‌ی دگربودگی «امانوئل لویناس» به قلم: «ژرار بانسوسا و دومنیک ژانیکو» برگردان «لیدا فخری»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با آثار آقای «لویناس» آشنایی دارم و برای ایشان ارزش خاصی قائلم و در مباحث اخلاقی نیز از ایشان استفاده می‌کنم. اخیراً آقای دکتر اصغر مصلح کتابی تحت عنوان «با دیگری» نوشته‌اند و بنده نکات مهمی که به نظرم از آن کتاب می‌آمده است را، با ذکر صفحه‌ی آن مطالب یادداشت کرده‌ام. آن را خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید

۳. ایستادن میان فرهنگ‌ها در مقابل دنیای معاصر از مهم‌ترین افق‌هایی است که به روی تفکر گشوده شده است.

۳. همه‌ی فرهنگ‌ها باید فرا رَوی از داشته‌های خود و ایستادن در «میانه» را تمرین کنند.

۵. بسیاری از مردم از رویارویی با «دیگر» دوری می‌کنند ولی با دیگری تنها راه هم‌زیستی خردمندانه، درک عمیق دیگری و وقوف به محدودیت‌های خویش و در پیش‌گرفتن منش گفتگو است.

۹. بسیاری از مشکلات انسانی راه حلی جز تغییر نگاه به «دیگری» ندارد.

۱۱. هر کوششی برای حذف دیگری به خشونتی مضاعف منتهی می‌شود. باید در صدد یافتن الگوی مناسب زیستن با دیگری باشیم.

۱۴. بیش از هرچیز باید قرارگرفتن در کنار دیگری را پذیرفت.

۳۴. به نظر یونگ، حیاتِ روح وابسته به روابط میان انسانی است. هیچ تفردی بدون ارتباط با شخصِ دیگری حاصل نمی‌شود... آدمِ بی ارتباط، کامل نیست، زیرا فقط از طریق روح و روان می‌توان کامل شد و روح و روان هم بدون وجه دیگرش نمی‌تواند هستی داشته باشد... ما همواره به نقد خود نیاز داریم و این بدون دیگری ممکن نیست... اروپا این بزرگ‌ترین مسئله‌ی ما، فقط هنگامی برایم درک‌پذیر است که می‌بینم منِ اروپایی در چه جاهایی با جهان سازگار نیستم.

۳۵. یونگ معتقد است سفیدها با سرشان فکر می‌کنند و سرخ‌پوستان با دل‌شان.

۳۹. امروز نمی‌توان «حقیقت» ناب خاص خود را، بدون احساس حضور «دیگری» یافت. نقش «دیگری» و تأثیر تفاوت او با «من» در همه‌ی اندیشه‌ها و دریافت‌ها و قضاوت‌ها آشکار است. گویی دورانِ زیستنِ فارغ از حضور «دیگری» به پایان رسیده است.

۴۱. آن‌چه در میدان نسبتِ با «دیگری» و در عرصه‌ی «باهم زیستن» اهمیت دارد، نتایج ملموس اعتقاد به حقیقت است. به همین جهت باید توان تفکیک حقیقت مورد اعتقاد و حقیقتِ ساری در زندگی و رانه‌ی رفتار «من» را داشت. در عرصه‌ی «زیستن با دیگری» آن‌چه اهمیت دارد، حقیقتِ جاری و ساری در زندگی است.

۴۵. با پیدایش تکنیک نسبت انسان با وجود و طبیعت دگرگون شده است. یا به بیانی دقیق‌تر، با تغییر نسبت انسان با وجود و طبیعت است که تکنیک پدید می‌اید. به گفته‌ی هایدگر: با تکنیک، مناسبات انسانی نیز دگرگون شده است.

۵۶. هیچ قومی نیست که بر اساس ویژگی‌های خود، خود را برتر از دیگران نداند. به گفته‌ی سرخ‌پوستان؛ خدا اولین مجسمه‌ی آدم را نپخته بیرون آورد و نژاد سفید شد و سپس بر آن روح دمید، دومین مجسمه را که خوب پخته شده بود بیرون آورد و نژاد بیرون آورد و نژاد سرخ بود و سپس بر آن روح دمید و خدا محو تماشای نژاد سرخ شد و فراموش کرد مجسمه‌ی سوم را بیرون آورد و وقتی بیرون آورد سوخته بود و به آن روح دمید و نژاد سیاه شد.

۵۹. با گسترش تمدن مدرن و گسترش علم و تکنولوژی شناخت انسان‌ها از شناخت دور به شناخت نزدیک تبدیل شد.

.  هایدگر می‌تواند راه گفتگو با فلسفه‌ی اروپایی را به متفکران غیر غربی بیاموزد.

کار دشوار گشودن راه گفتگو است. در این گفتگو هیچ جدلی رُخ نمی‌دهد.

رویکردی مشترک برای نزدیکی به یکدیگر

تفکر حاصل‌گونه‌ای سلوک روحی و معنوی است و نحوه‌ای دریافت از طریق تجربه‌ی درونی است.

آینده‌ی آمریکا آینده‌ی جهان است. وضعیت فردا را هم اکنون در آمریکا می‌توان دید.

هم‌زیستی همه‌ی سرزمین‌ها در دنیایی موزائیک‌وار

صلح میان ملت‌ها بدون صلح میان ادیان ممکن نیست.

توان ایستادن میان فرهنگ خویش و دیگر فرهنگ‌ها از طریق عرفان ممکن است از آن جهت که عرفان پیوستگی ریشه‌ای با فرهنگ خویش را حفظ می‌کند و راه درک سایر فرهنگ‌ها را هم می‌گشاید.

با انکار تمدنی در مواجهه با تمدن غربی، عملاً در بستر روح تمامیت‌خواه تمدن غربی قرار می‌گیریم که در مقابل خود هیچ فکر و اندیشه‌ای را به رسمیت نمی‌شناسند. در حالی‌که آن‌چه در زمان معاصر اهمیت دارد، جستجوی راه‌های همگرایی فراتر از تک فرهنگ‌ها است که این نیاز شرایط امروزین کره‌ی زمین است.

درگذشته مردم هر فرهنگ به تفاوت‌های خود وابسته‌اند و آن را عین حقیقت و هویت درستی می‌دانستند. ولی امروز ما به وجود تفاوت‌ها خود آگاه شده‌ایم و آن‌ها را پاس می‌داریم و آیه‌ی « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» طوری دیگر می‌فهمیم و موضوع «دیگری» را جدّی می‌گیریم و به تفاوت‌ها احترام می‌گذاریم و خودمحورانه نسبت به دیگری نمی‌اندیشیم.

به گفته‌ی شایگان: مدرنیته به ناچار به محوری تبدیل شده که همه‌ی بینش‌ها حتی آن‌هایی که به مشروعیت آن معترض‌اند، حول آن می‌چرخند. (با دیگری- ص 488). و بدین لحاظ در فضای با دیگران‌زیستن دیگر هر فرهنگی نمی‌تواند راه ویژه‌ی خود را در پیش گیرد.

 

23268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: ما نسبت مان با حضرت حجت (عج) چطور باید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

23178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه سوال 23165 بالاخره در حالی که ما هیچ شناختی روی طرف مقابل نداریم و همواره احتمال محتاج بودن شخص وجود دارد نمی دانیم آیا طرف تنبلی می کند، عادت به گدایی و گرفتن جنس مجانی کرده و... یا واقعا نیازمند است چه بکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگوار می‌فرمایند همین‌که احتمال نیاز بدهیم، کافی است که از کمک خود به آن شخص دریغ نکنیم. موفق باشید

نمایش چاپی