بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25611
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت حضرت استاد: غرض از مزاحمت، گفتم در این اوضاع احوالتان را بپرسم، خیالم راحت شود. نمی دانم چرا اصلا نه ترسی نه وحشتی از این اوضاع در دلم نیست، حتی ذره ای ... در صورتی که پایگاه را پشت خانه ما آتش زدند و تمام شیشه های منزل ما شکست و یک نفر را در ساختمان ما اشرار کشتند. در چنین وضعی کوچکترین رعبی در دلم نیست، و این کار ها را در حد یک سری کارهای مسخره و بچه گانه بیشتر نمی دانم و گمان می کنم دارند به بلوغ انقلاب کمک می کنند، یعنی این شیوه بهم ریختن کشور نیز دارد از اثر میفتد، و عبور از آن دارد صورت می گیرد، درست است شاید برخی کشته شوند. ولی ولله راضی ام یکی از کشته شدگان من باشم، ولی انقلاب زودتر به بلوغ خود برسد، لذا کوچکترین ترسی در دل ندارم. ناراحتی دارم از ناراحتی ضربه خوردگان از اشرار، ولی ترس را بی معنی می دانم. از حضرت استاد هم التماس دعا داریم. کوچک شما. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید دشمنان این انقلاب تا این اندازه از نظر هویت، تقلیل یافته‌اند. یعنی خدا خواست به ملت ما بفهماند دشمنان‌شان در حدّ اشرار بی‌سر و پایی هستند که هیچ ارزش انسانی را رعایت نمی‌کنند و ادعاهای فکری و فرهنگی، دروغی بیش نیست و این خبر از عزّت تاریخی انقلاب اسلامی می‌دهد و این‌که چرا رهبر معظم انقلاب متوجه شدند اهل اندیشه به جای نقد افراطی به تصمیمات سران سه قوه نسبت به تصمیمی که در رابطه با قیمت بنزین گرفته‌اند؛ موضوع را به یک اصل مهم سیر دادند و انقلاب را وارد جبهه‌ی مقابله با دشمن با هویت اشرار بنمایند و در این راستا مثل همیشه معلوم شود که در این جبهه نیز دشمن شکست‌ خورده و انقلاب اسلامی به جهت کلیّت توحیدی‌اش پیروز است. کلان‌نگریِ رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در تقویت تصمیم سه قوه، حکایت از آن دارد که نباید برای «یک دستمال، قیصریه را آتش زد». اصلِ اصل‌ها آن است که حفظ نظام به تقویت تصمیمی است که سه قوه گرفته‌اند و فرع قضیه آن است که اگر تبعاتی هم آن تصمیم پیرو خود دارد اصل را فدای فرع نکنند. یعنی برای آبادکردنِ دهی نباید شهری را خراب کرد. امید است که ما نیز در زندگی خود، این نحوه فهم را داشته باشیم، وگرنه قصه‌ی ما قصه‌ی آن کاریکاتوری است که طرف تا نیمه در لجن فرو رفته بود و همه‌ی حواسش مشغول مگسی بود بر روی دستش نشسته است. برای کارهای بزرگ که از همه بزرگ‌تر، امنیت یک کشور است، هر کار دیگری کوچک است. موفق باشید.

24804

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: عذر می خواهم استاد عزیز شما خانم شهربانو محلاتی می شناسید؟ ایشون کتاب «شواهدالربوبیه» ملاصدرا را ترجمه و شرح کردند برخی تفاسیر احادیث ایشون رو هم ترجمه کردن و کتابهای معرفتی دیگه هم دارن می خواستم ترجمه شواهد رو تهیه کنم مزاحم شدم از شما مشورت بگیرم. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب ارزشمند «شواهد الربوبیه» ترجمه‌های دیگری هم دارد. در هر صورت کار خوبی است از آن جهت که جناب صدرا، افقی را در آثار خود در مقابل ما می‌گشاید که امروز، بیشتر از دیروز به آن نیاز داریم. موفق باشید

24180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: معنای عرضه ولایت به موجوداتی مثل زمین و آبها به چه معناست؟ آیا این عرضه در همین عالم بوده یا در عهد الست؟ در روایتی مرحوم مجلسی به نقل از شیخ مفید نقل می کند: قنبر خادم امیرالمومنین علی علیه السلام برای ایشان خربزه آورد و حضرت علیه السلام خوردند و مقداری از این خربزه تلخ بود. امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: این خربزه ولایت ما را قبول نکرده، و بعد حضرت علیه السلام بیان کرد: خداوند ولایت ما را بر همه اهل آسمانها و زمین عرضه کرد و هر چیزی که ولایت ما را قبول کرد، طیب و طاهر و شیرین شد و هر چیزی که ولایت ما را قبول نکرد خبیث و متفن شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکات در راستای وجهِ تکوینی مخلوقات است در نسبت و هماهنگی با حقیقتِ انسان کامل. لذا هر آن‌چه در خدمت انسان کامل قرار ندارد به جهت نحوه‌ی تکوینی آن چیز است و در این رابطه گفته می‌شود ولایت اولیاء الهی را قبول نکرده است که در خدمت آن اولیاء الهی نباشد. و این غیر از نگاه تشریعی به موجودات است. موفق باشید

23775
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: در خصوص سوال ۲۳۷۴۶ و در تایید فرمایشات جنابعالی باید گفت چرا ما نباید برنامه هایی بسازیم که هم شاد باشد و هم بصیرت بیفزاید؟ آیا به عنوان مثال کتاب هایی که مسابقه برنده باش توصیه به خواندن می کند بصیرت افزاست؟ آیا نمی توان سوالاتی در مسابقه مذکور و سایر مسابقات تلوزیونی و رادیویی طرح کرد که افق جدیدی پیش چشم مردم باز کند و معارف والای اسلامی را اشاعه نماید؟ به آیه ۴۳ سوره مبارکه نجم دقت کنید می گوید خداست که می خنداند و می گریاند «وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَىٰ» شادی در بندگی خداست نه در ابتذال. به قول آن عارف باالله که می گوید خدایا اگر یکبار بگویی بنده من تا عرش می رود خنده من. اسلام با شادی و خنده مخالف نیست. آن بنده والا مقام خداوند حضرت محمدبن عبداله (روحی له الفدا) خنده رو بود و شوخ طبع. خداوند در آیه شریفه «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الاْخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثِیراً» تکلیف همه ما را مشخص نموده یعنی باید چشممان به پیامبر (ص) باشد و سیره او را پیروی کنیم. به امید آنکه همه با پیروی از اهل بیت (ع) راه را از چاه بازشناسیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْل‏» (سوره نساء، آیه ۱۳۶) خبر از آن می‌دهد که ایمان اولیه برای حضور در مراحل بالاتر کافی نیست و باید با عمقِ بیشتری از ایمان از فتنه‌های اقتصادی و مقابله با ظلم و استکبار بهره‌مند شد ولی متأسفانه صدا و سیمای ما، ما را در همان مرحله‌ی ایمان اولیه قرار داده و راه هنرمندانه‌ای برای به صحنه آمدن ملت در جبهه‌های بزرگ‌تر در مقابل مردم نمی‌گذارد. بیشتر برای سرگرم کردن مردم از سلبریتی‌ها که عموما انسان‌ های عادی و سطحی هستند استفاده می‌کند تا همان حسّ وهم ‌آلودِ مردم را تغذیه کند. از ‌آن طرف برنامه‌های طنز آن نیز بیشتر حالت لودگی دارد و نه آن‌که طنز اصیلی که همراه با تذکرات اساسی است را به صحنه بیاورد. موفق باشید

23327

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش ۲۳۳۱۰ پس چرا می فرمایند: «لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک» هیچ فرقی بین ائمه و خدا نیست الا اینکه بود آنها از خداست بنابراین پیامبر و آل او نیز نباید جسم داشته باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که در آن دعا مطرح شد که آن‌ها بنده‌ی تو هستند، پس باید لوازم بندگی را که لازمه‌ی جسم است برای عبادت، داشته باشند. موفق باشید

22889
متن پرسش
سلام و عرض ادب و خسته نباشید: ببخشید که مزاحم شدم. استاد من انسان دقیقا کجاست؟ در تن که نمی تواند باشد چون مجرد است و لا مکان. پس من دقیقا کجاست؟ ممنون. خداوند خیرتان دهد.
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متوجه باشیم نفس ناطقه‌ی انسان مجرد است دیگر نباید به دنبال جا و مکان برای آن باشیم. مثل آن است که بخواهیم برای اراده‌ی خود جایی را دنبال کنیم، در حالی‌که اراده، یک احساس است. نفس ناطقه‌ی ما نیز همواره خود را آزاد از زمان و مکان احساس می‌کند. موفق باشید

22860
متن پرسش
استاد سلام خدا قوت: ببخشید برای جوانان تازه کار کتاب سروناز مرحوم خانوم نصرت امین رو مناسب می دونید؟ نفحات الرحمانیه ایشون چی؟ خیلی ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمت‌شان کند. هرچه از قلب مبارک ایشان سرازیر شده است پاک و پاکیزه است. مگر داشتن «نفحات الرحمانیه»ای که به قول خودشان تماماً نسیم‌هایی از عالم دوست است، کم ارزش دارد؟!! موفق باشید

22456
متن پرسش
سلام استاد: ۱. مقام «علم آدم الاسماء» اشاره به مقام اسم جامع الله که صعق ربوبی است دارد یا به اول مخلوق؟ ۲. عالم ذر اشاره به اعیان ثابته دارد یا در مقام اول مخلق در مقام مخلوقیت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تعلیم اسماء، مقامِ فوق آدمیت است که فوق مقام بهشت و حضور آدم و حوّا است. 2- خیلی نمی‌توان برای عالَم ذر حساب باز کرد. به فرمایش آیت اللّه جوادی، زیر این نوع روایات آب می‌رود. موفق باشید

21036
متن پرسش
با سلام: از آنجا که من شکاک هستم در جمیع شئون زندگی نظرم به مسائلی که موجب بسط شکاکیت می شود جلب می شود. اخیرا در مطالعه قرآن مجید متوجه شدم می توان نگاه های خوبی درین زمینه به دست آورد که نمونه هایی را قبلا ارسال کردم. مثل رابطه معجزه و شکاکیت و شبهه وجه تمایز ملائکه و جنیان بشر نما با بشر واقعی یا موردی که اخیرا دیدم آیه 44 سوره نمل است «قيل لها ادخلى الصرح فلما راته حسبته لجة و كشفت عن ساقيها قال انه صرح ممرد من قوارير» می بینید که ابتدا یقین داشت و چگونه یقینش ابطال شد ما هم اگر در آن وضعیت بودیم مثل او رفتار می کردیم. با توجه به این مباحث قصد دارم تحقیقی مفصل در مورد آموزه های قرآن در بسط شکاکیت بکنم و از شما سوالاتی دارم امید همه را پاسخ دهید. 1. نظر حضرتعالی نسبت به این نوع نگاه به قرآن چیست؟ 2. آیا چنین نگاهی قبلا شده؟ مثلا امام المشککین فخر رازی مطالبی درین زمینه دارند چون برای پیشینه تحقیق نیاز بررسی نظرات قدما دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد ورود نداشته‌ام. زیرا قرآن، شرطِ ورود به ساحتش را تقوای اولیه گذارده است و می‌فرماید: «ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» یعنی اگر انسانی به این خودآگاهی رسید که باید طریقی برای متعالی‌کردن خود جستجو کند، این قرآن با او سخن‌ها خواهد داشت. موفق باشید

19122
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر فراوان: لطفا در صورت امکان فرق عینیت در وجود با عینیت در ماهیت را لطف نموده بیان بفرمایید. پیشاپیش از پاسخ شما سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود عینِ عینیت به معنای بودن است منتها تعیّنِ آن به همین مخلوقات است و این مخلوقات یا ماهیات، وجودند به صورت خاص. موفق باشید

17944

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا نگوییم خداوند حی لا وجود است این خیلی قدرت درک بالایی نمی خواهد. التماس دعا خداوند عاقبت محبین ولایت مولا متقیان علی بن ابیطالب (ع) و منتظران آقا صاحب الزمان عج الله را بخیر گرداند. خدایا ما را وسیله آزمایش ستمگران قرار نده و ما را بیامرز. آمین یا رب دلباختگان ابالفضل العباس بن علی بن ابیطالب (ع)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که خداوند حیّ است پس وجود دارد. چگونه بگوییم او «لا وجود» است؟ موفق باشید

8409
متن پرسش
سلام من دردوران دانشجویی خیلی نسبت به برخی مسایل (مذهبی.سیاسی.....)حساس بوده وغصه می خوردم وفکر می کردم باید کاری کرد ولی الان بااینکه از وجود ان مسایل ناراحتم ولی کاری نمی کنم چون اینطور فهمیدم که این ها کفهایی اند که ماندگار نیستند ودر واقع اینگونه وبااین تفکر ارام شده ودر نتیجه فعالیتی را با فایده نمی دانم ایا این درست است ؟اگر نه حقیقت چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ما وظیفه داریم از طریق معارف الهی فرهنگ جامعه‌ی خود را تعالی ببخشیم. آری خیلی نباید وقت و عمر خود را مشغول امور جزیی و موسمی کرد. موفق باشید
32082
متن پرسش

سلام علیکم جناب استاد گرامی: کتب «برهان تا عرفان» و «ده نکته معرفت نفس» شما را مطالعه کردم، سپاسگزارم از اینکه مفاهیم حکمت متعالیه را به زبان ساده آموزش می دهید. کتاب شما باعث شد که سوالات بسیاری برایم پیش بیاید در نتیجه به مقالات و کتب متعددی رجوع کردم. لیکن ابهامات و سوالات اساسی در این مطالب برای من بر جا مانده که ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید. ۱. مباحث وحدت وجود تماما در باب ذات الهی است، در حالی که می دانیم در احادیث بسیاری از اهل بیت تفکر در ذات الهی نهی شده است. آیا هیچیک از فلاسفه اسلامی، قائل به وحدت وجود در مورد این ایراد جوابی ارائه کرده اند؟ مثلا در تعریف وحدت تشکیکی وجود، ذات الهی برابر با وجود دانسته شده که دارای مراتب شدت توصیف می شود! آیا قائل شدن مراتب شدت و ضعف وجود معادل به قائل شدن کم و کیف برای ذات الهی نیست؟! که در این صورت قابل پذیرش نیست. ۲. بنده منابع بسیاری را برای یافتن تعریف دقیق از «وحدت شخصیه وجود» جستجو کردم. علی رغم اینکه این نظریه از زمان ابن عربی بین عرفا رایج بوده  ولی متاسفانه تعریف دقیق و شفافی از آن یافت نمی شود. در تعریف ویکی فقه بیان شده است که «وحدت شخصی وجود» به معنای وحدت مطلق در وجود است اما مراتب در تجلی وجود است. حال آنکه در «وحدت تشکیکی وجود» مراتب در خود وجود است. بنابر این تعریف «وحدت شخصی وجود» منطقی تر به نظر می رسد. ۳. در مورد مساله «وجود شرور» در عالم دلایل ارائه شده در حکمت متعالیه غامض می‌باشد. اول اینکه خواسته شده با ارجاع به وحدت تشکیکی وجود،  شرور معادل با «عدم» در نظر گرفته شود که ناشی از نقص وجود در مراتب پایین تر است. در وحدت شخصی وجود نیز هیچ توضیحی برای شرور نیافتم! بنده شخصا به این می اندیشم که با وجود این همه ظلم‌ها و شرارت‌ها در اطراف ما، چگونه می توان فلسفه آنها را با کمک وحدت وجود فهم کرد؟! ۴.  در باب اختیار انسان، جناب ملاصدرا در اسفار متذکر شده است که چون انسان دارای سه بعد عقلانی، مثالی و جسمانی می باشد در نتیجه مضطر به اختیار است. ولی این استدلال قویی نیست زیرا ابتدا باید اثبات شود که بین عقل و مثل و جسم تضاد وجود دارد تا نتیجه شود که انسان مضطر به اختیار بین این نشئات متضاد است. در حالی که می دانیم این سه عوالم به ترتیب در طول و منتج از یکدیگرند پس قاعدتا نباید تضادی بین این سه عوالم باشد! ۴. در مورد حرکت جوهری، ظاهرا حکمت متعالیه آن را مختص عالم ماده دانسته است  و عالم مجردات فاقد حرکت است. در حالی که می دانیم تنها خداوند کمال مطلق است و هر چه غیر اوست فقیر بالذات است. در نتیجه منطقی این است که استدلال کنیم تمامی عوالم وجود اعم از مادی و مجرد همه به سوی کمال مطلق در حرکت هستند تا از او فیض گیرند. و این حرکت باید نامتوقف باشد. مثلا اینکه بهشتیان در بهشت ارتقای مقام می یابند ویا گروهی از جهنمیان پس از مدتی از جهنم آزاد می‌شوند همگی مثال‌هایی بر حرکت جوهری در عالم غیر ماده است. در عالم فرشتگان نیز می دانیم هاروت و ماروت (بنابر داستانی در عیون اخبارالرضا) دچار امتحان الهی شدند که نشانگر امکان تحول و حرکت جوهری بین فرشتگان نیز هست! در انتها اگر ذکری نیز دستور بفرمایید بسیار متشکر خواهم شد. خداوند توفیقات شما استاد گرامی را افزون فرماید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد نیاز به بحث مفصل دارد. ولی به طور مختصر عنایت داشته باشید که حضرت امام در کتاب «چهل حدیث» حدیث چهاردم که مربوط به تفکر در ذات الهی است، نکاتی در رابطه با وحدت وجود مطرح فرموده‌اند. عنایت داشته باشید که خداوند عین وجود و وجودِ مطلق است و در تشکیک وجود بحث در تجلیات وجود است که همه به ذات حق برمی‌گردد ولی هیچ‌کدام خداوند نیستند زیرا هیچ‌کدام وجود مطلق نمی‌باشند.

در مورد شرور و وجه عدمی آن اتفاقاً بهترین جواب در دستگاه «اصالت وجود» توسط مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» داده شده است.

همین‌که انسان دارای مقام امکانات مختلف و ابعاد مختلف وجودی است، عملاً در گذرگاه انتخاب قرار می‌گیرد. به همین جهت در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بحث شد که انتخاب، ذاتیِ وجود انسان است.

حرکت جوهری را باید با دقت مطالعه کرد تا این نوع اشکالات در دل آن رفع شود. زیرا آنچه در «حرکت جوهری» مطرح است تبدیل قوه به فعل می‌باشد و این غیر از حرکت به معنای رفع موانع حضور و حاضرشدن در مرتبه حضور برتر است. آن‌جا بحث حضور در حضور است و این ربطی به حرکت جوهری ندارد.

به هر حال ملاحظه می‌فرمایید که معارف گرانقدری در «حکمت متعالیه» نهفته است که دقیقاً جواب نیازهای معرفتیِ این زمان می‌باشد و باید با همت زیاد و دقت فراوان در آن وارد شد تا معلوم شود حتی «وحدت وجود» در نسبت حضور حق با حق، با «تشکیک وجود» در نسبتِ حضور حق با خلق، قابل جمع است. موفق باشید      

30936

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طاعات قبول ان شاءلله. بنده طلبه هستم کوچکترین اشتباه و خطای بنده خجالت و شرمندگی عجیبی در من ایجاد می‌کند و همین شرمندگی بنده را به این فکر میندازه که طلبگی را رها کنم و اینکه شهریه ای که دریافت می‌کنیم خود را مستحق دریافت آن نمی‌دانم چون در حال حاضر کاری برای دینمان نکردیم ما که باشیم که یاری گر دین باشیم متاسفانه هیچ برنامه جهادی سراغ ندارم که حداقل کاری برای مستضعفان انجام بدهم شرم دارم که اسم خودم را طلبه بگذارم لطفا حقیر را راهنمایی کنید با آرزوی طول عمر و سلامتی برای شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعیت طلبگی، بیشتر باید خود را آماده کرد تا وقتی شرایط استفاده از طلبه فراهم می‌شود، او کم نیاورد. در این مورد عرایضی در جواب سؤال شماره‌ 30910 تحت عنوان «طلبگی و اصیل‌ترین احساس حضور تاریخی در افق حاج‌ قاسم‌های تاریخی» شده است. خوب است که به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید

30910
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبول عبادات: جناب استاد طاهرزاده بنده با انگیزه بسیار زیادی وارد حوزه علمیه شدم تا بتوانم به بهترین نحو وظایف دینی خود را انجام دهم. ولی پس از چند سال احساس می‌کنم گویا نقش مهمی نمی توانم برای خود و جامعه ام داشته باشم و شاید همین امر موجب شده تا بعضی از طلبه ها به سمت کارهای غیر طلبگی روی آورند و مباحثی را که باید در ساعات غیر درسی دنبال کنند آن طور که شایسته است دنبال نمی کنند. پیشنهاد شما چیست؟ ما باید چه کار کنیم؟ آیا طلبگی را ادامه دهم؟ و یا به کار دیگری بپردازم؟ و اگر بخواهم طلبگی را ادامه دهم با چه انگیزه ای باید آن کار را بکنم که جدّی گرفته شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، موضوعی است بسیار مهم و درک شرایط تاریخی جهت فهم جایگاه طلبگی در این زمانه، امر مهمی است. آری! اگر بنا است با هویت سیصد سال پیش که انسان‌ها محدوده خود را در حدّ حضور در جهانی می‌یافتند که عملاً قبیله‌ای بیش نبود، و دین‌داری نیز در حدّ رعایت حرام و حلال الهی مدّ نظر قرار می‌گرفت؛ نمی‌توان انگیزه مناسبی جهت ادامه طلبگی در خود ایجاد کنید. ولی اگر متوجه باشید بشر جدیدی متولد شده است که خود را در جهان احساس می‌کند، حال یا باید امثال انسان‌های غربی، جهانِ خود را در محدوده حیات سکولار دنبال نماید و با انواع بی‌معنی‌های منجر به پوچی و نیهیلیسم روبه‌رو شود، و یا باید در عین احساس حضورِ جهانی و درک بیکرانگیِ خود در اکنون‌اش، وجهِ قدسی بشر امروز را مدّ نظر قرار داد و وارد تاریخی شد که بشرِ جهانی‌شده نیاز به نظر به ابعاد قدسی خود دارد، و طلبه امروزین این تاریخ، مسئولیت فهمِ چنین بشری و هدایت قدسی چنین بشری را باید در خود احساس کند تا نه‌تنها احساس بی‌انگیزه‌ای نداشته باشد، بلکه در احساسی گشوده نسبت به انسان‌ها همراه با شور ایمانی، خود را می‌یابد و می‌فهمد چه اندازه عمیق باید موضوعات طلبگی را دنبال کند تا جوابگوی بشر امروز و فردا باشد. مسلّماً دیر یا زود رجوع گسترده‌ای به سوی شما می‌شود و اگر بتوانید با آمادگیِ لازم که در خود ایجاد کرده‌اید جوابگوی بشر جدید باشید زیباترین معنای زندگی را به همان صورتی که حاج قاسم‌ها در خود احساس کردند، در خود احساس می‌کنید. موفق باشید 

29794
متن پرسش
با عرض سلام; پاسخ دکتر رضا منتظر (پزشک و محقق در حیطه طب ایرانی اسلامی) پیرو پرسش۲۹۷۴۹ به نام یگانه مبداء مهربان هستی با عرض سلام خدمت استاد گرامی جناب آقای طاهر زاده افتخار دارم خدمت حضرتعالی درس پس بدهم در مورد جایگاه آزمون و خطا در علم پزشکی فرازهایی از کتاب «طب اسلامی در آینه وحی» را تقدیم می کنم: «وجود برخی اظهار نظرهای ضد و نقیض در جهان پزشکی می تواند ناشی از اتکاء صرف به تجربه بشری باشد. این که هر از گاهی دارویی با تبلیغ فراوان وارد بازار شده ولی بعد از مدتی به خاطر عوارض کشنده اش جمع آوری می شود و این که یک روز می گویند فلان ماده غذایی مفید است و روز دیگر ضررهایش را بر می شمارند ناشی از بی توجهی به آموزه های وحی است. چه بسا رویکرد به «طب اسلامی» با تعریف صحیح آن، موجب شود در تحقیقات، دامنه آزمون و خطای ما محدودتر شده و سریع تر به پاسخ معماهای پزشکی برسیم.» «شایسته است دامنه تحقیق، تجربه و تجویز ما متمرکز بر داروها و روش های مورد تایید وحی باشد. البته این بدان معنی نیست که در طب اسلامی مانند برخی افراد ساده اندیش تنها بر اساس مفهوم ظاهری یک آیه یا روایت به قطعیت برسیم و نسخه تجویز کنیم بلکه ابتدا مجموع آیات و روایات در یک موضوع با تعقل و رعایت اصول علم حدیث بررسی شده آنگاه دریافت ها مورد آزمون عملی قرار گرفته در بوته تجربه محک می خورد.» «همان طور که گفتیم باور به این حقیقت که مبداء دانش پزشکی خداوند متعال و تعالیم انبیاء الهی است اولین و مهمترین مبنا در طب اسلامی است. این دیدگاه موجب می شود که در پزشکی تعالیم وحی را پذیرفته و در تحقیق، آزمون و خطای خود را بر آموزه های وحی متمرکز کنیم و برای داروها و روش های ناشناخته و مبهم اصالت قائل نشویم.» با این توضیح ما آزمون و خطا را در علم بشری می پذیریم ولی دامنه آن را به اخبار رسیده از منابع دینی محدود می کنیم. با این روش از سرگردانی نجات یافته سریع تر به درمان بیماریها پی می بریم. خداوند شما را حفظ فرماید. دکتر رضا منتظر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از آقای دکتر رضا منتظر. خوب است که کاربران محترم نظر استاد را بدانند که ایشان معتقدند در بستر رهنمودهای وحی، جریان آزمون و خطا را باید ادامه داد تا به اشتباهات طبّ جدید گرفتار نبود. که البته نکته‌ی قابل توجهی است. موفق باشید

29621
متن پرسش
باسمه تعالی. عرض سلام و ادب خدمت استاد: سوالی داشتم در مورد کسانی که اخلاق را مخرج مشترک تمام ادیان می دانند و اعمال و مناسک دین را مخصوص زمان و اقلیم خاص زمان گذشته می داند که به درد ما نمی خورد و قسمت سوم دین را افسانه و تاریخ و قصص و داستان می داند که تحریف شده و به درد ما نمی خورد و اقتدا به شخص خاصی نباید کرد بلکه اخلاق را حتی از آتئیستها هم که شده بگیرید و بروید جلو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر اخلاق بدون مبنای معرفتی می‌تواند همچنان سرزنده و پایدار بماند؟ اتفاقاً بعد از جنگ جهانی اول و دوم بود که متفکران مطرح کردند چون اخلاق مسیحیت پشتوانه‌ی معرفتیِ محکمی نداشت و بیشتر بر اساس عواطف جلو می‌رفت، منجر به کینه‌هایی شد که بیش از ۶۰ میلیون مسیحی همدیگر را به قتل رساندند. قرآن می‌فرماید: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ ۚ» (فاطر/۱۰) آنچه انسان را به سوی حقیقت صعود می‌دهد، کَلِم طیّب یعنی عقیده‌ی پاک است و عمل صالح و اخلاق منجر می‌شود تا انسان در آن عقاید پاک محکم‌تر جلو برود. موفق باشید

29281

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: علما اهل فن و دیگر دوستان میگن آخرزمان هست و امتحان شدید الهی و... ما و اجدادمون در طول تاریخ که جز بدبختی و دویدن دنبال یه لقمه نون کاری نداشته و نداریم. پس این امتحان که میگن چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که امروز این تشیع است که می‌تواند معنای زندگی را در جهان نیهیلیسم زده به ما عطا کند، بهترین برکتی است که در امتحانِ دوران شکست نخورده‌ایم. موفق باشید

29272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در روایات آمده وقتی دعا می‌کنید حاجت خود را پشت درببینید منظور از آن خود حاجت است یا اجابت حتمی خدا به طرق مختلف در دنیا، آخرت و به صورت حاجتی دیگر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید قسمت دوم منظور باشد. زیرا محال است خداوند جواب دعاکننده را ندهد. ولی به حکم ربوبیتش آن‌طور که مصلحت دعاکننده است جواب می‌دهد. موفق باشید

28945
متن پرسش
استاد گرامی سلام: با توجه به اینکه مغز واسطه بین نفس و بدن برای اجرای فرمان های نفس است به نظر می رسد کسانی که مغزشان از کار می افتد و در کما می روند و یا سالمندانی که دچار مشکلات مغزی مثل آلزایمر می شوند نفس آن ها نمی تواند به خوبی بدن را تدبیر کند و بطور نسبی شرایطی مثل مرگ به وجود می آید که نفس از تدبیر بدن عاجز می شود و به تدریج از بدن قطع امید می کند. سوالم اینست که آیا این افراد دیگر سکرات ندارند و راحت می میرند؟ اگر اینطور است آیا مشکلات مغزی در دوران سالمندی نوعی لطف خداوند است و یا اینکه به خاطر اعمال بدی که فرد در طول زندگی گذشته خود داشته این مشکلات نوعی عذاب است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه اگر چنانچه به نحوی از تدبیر بدن تا حدّی منصرف شود، آن عوارض پیش می‌آید ولی قضیه‌ی سکرات چیز دیگری است و مربوط به عبور از تعلّقات نفس ناطقه نسبت به دنیاست. موفق باشید

28594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: پدر بنده کمک خرج زندگی بنده است در گذشته کمک مالی می‌کرد ولی حال شرایطی دارم که سهم اجاره یکی از خانه هایش را به صورت کامل می‌گیرم و حتی ممکن است اضافه بر آن چیزی دریافت داشته باشم از پدرم. پدر بنده نه اهل خمس و نه اهل رعایت مسائل شرعی است تنها تعهدی که دارد بعض تعهد های کاسبی است مثلا تا به حال بدهی بالا نیاورده ولی خودش می‌گوید ما با دروغ کاسبی می‌کنیم مثلا. یا شاید هم نزولی در کاسبی اش رخ دهد ولی ما نمی‌دانیم با این شرایط اجاره بهایی که از خانه او می‌گیرم که چندین سال پدرم معلوم نیست با چه مالی آن خانه را خرید کرده و یا ممکن است کمک مالی دیگری بگیرم این مال ها آیا مشکل شرعی دارد برای من و همسرم و فرزندانم؟ آیا مصداق مال حرام است و اثرات سوء دارد؟ شنیده بودم اگر مالی به این شکل مخلوط در حلال و حرام باشد خود شخص می‌تواند خمسش را بدهد آیا چنین چیزی بر من واجب است؟ در حالی که اگر چنین کنم به زندگی ام فشار می آید. لطف کنید دقیق پاسخ دهید چون نمیخوام مال حرام در زندگی ام باشد. من چه کنم؟ استاد در ضمن پدرم بعضا به مقدسات و بزرگان دین بی احترامی می‌کند. در لفافه و شوخی بی احترامی می‌کند. من چگونه احترام او را حفظ کنم با این شرایط؟ و در ضمن فعلا راهی ندارم جز اینکه از کمک مالی او استفاده کنم. استاد لطفا به صورت تفصیلی و صریح جواب بنده را بدهید در مورد مسائلی که مطرح کردم. نمیخواهم ذره ای مال حرام وارد زندگی ام شود. خواهش می‌کنم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد اول مواردی است که باید از دفتر مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. و ظاهراً وظیفه‌ی شما نیست که در مورد اموال پدرتان تجسس کنید. در مورد دوم در هر حال احترام پدر لازم و واجب است. موفق باشید

28456

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت جنابعالی: استاد کتاب پسااسلامیسم میلاد دخانچی را مطالعه فرموده اید؟ اگر جواب مثبت است نظرتان چیست؟ باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. ولی رویهمرفته در جریان نظرات ایشان هستم و بحمداللّه ایشان را فرد دغدغه‌مندی می‌دانم و مهم نیست که در بعضی موارد، نگاه‌هایمان متفاوت باشد. موفق باشید

28228
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: استاد بنده بیشتر تو مباحث اعتقادی و کار فکری بودم ولی مدتیه از نظر اقتصادی مشکل پیدا کردم، یکی از اقوام دریک شرکت کار میکنن و شرکت سالمی داره به من پیشنهاد داده برم اونجا گاه یه کارایی بکنم ولی بنده می‌ترسیم از فضای فکری خودم خارج شم از طرفی فضای اقتصادی بزرگی اونجا حاکمه به نظر شما اگه بخوام با حفظ همون فضای فکری گاه برای اقتصاد خودم یه کاری کنم و اونجا نظر بدم چه کار میشه تو این فضا کرد؟ آیا برای بانوان میشه تو این فضا ایده یا نظری داشت؟ با توجه به اینکه فضا امن برای من هست چه کاری میشه کرد؟ من واقعا نمی دونم تو این فضا چه کاری میشه کرد و یا حتی به عنوان ایده چه نظری میشه داد. استاد میدونم سوالم مسخره هست ولی با این شرایط اقتصادی شاید نمیدونم اینم یه راهی باشه لطفا من رو راهنمایی بفرمایید یا اگر به کتاب یا مرجع یا چیزی باید ارجاع کنم بفرمایید. یه خانم چه کمکی حالا فکری یا غیر فکری میتونه ارایه بده با توجه به اینکه فضای مربوطه با محارم بنده سر و کار دارم تقریبا. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوات مربوط به «زن» عرض شد باید امروز، جهانِ خود را جهانی بزرگ در نظر گرفت. چرا نباید سلبریتی‌های دارای عفاف و حیا داشته باشیم که در همه‌جا حاضر باشند و برخوردشان عاقلانه و نه متحجّرانه باشد در عین حیا و عفاف. موفق باشید

28176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با آروزی سلامتی توفیق و طول عمر برای استاد طاهرزاده عزیز و بزرگوار: بنده جوانی هستم که به اصول انقلابی و انقلاب علاقه فراوان دارم و چند سالی است که در حال درس خواندن پشت کنکور هستم و امسال رو به اصرار فراوان والدینم در حال خواندن درس برای کنکور هستم و در این چند سال که موفق نشده ام دچار خستگی و افسردگی شده ام به طوری که متاسفانه در انجام تکلیف شرعی نیز دچار سستی نسبت به قبل از کنکور شده ام و حتی این موضوع در نوع مطالعه ام تاثیر منفی گذاشته است، و والدینم به شدت اصرار به قبولی من دارند و همین موضوع باعث اضطراب و نگرانی بیشتر من شده است. نظر شما در مورد وضعیت الان من چیست و چطور می توانم در برای عمل کردن با روحیه به تکالیف شرعی و انقلابی عمل کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌قدر ای دل که توانی بکوش. ولی جهان، بزرگ‌تر از آن است که اگر کسی در کنکور قبول نشد، جایی برای او نباشد. در حدّ مناسب مطالعات خود را داشته باشید، ولی نگران قبول‌نشدن نباید بود. موفق باشید

27922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزم: از اینکه مصدع اوقات شریفون میشم عذر خواهم یه سوالی خدمتون داشتم در مورد یه بنده خدایی که میگه من بجایی رسیم که نیازی به نماز خواندم ندارم خدا رو با تمام وجودم حس می‌کنم، لمس می‌کنم، با خدا نجوا می‌کنم، مناجات می‌کنم، نیازی به این نمازم ندارم. گاهی در مورد خدا هم متن هایی مینویسه به نظر جناب عالی چگونه میشه این فکر رو تصحیح کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود خداوند حتی به پیامبر خود می‌فرماید: «اقم الصلوة لذکری» معلوم است طرف با شیطان نجوا می‌کند که از نماز مستغنی شده است. موفق باشید

نمایش چاپی