باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه شدهاید دشمنان این انقلاب تا این اندازه از نظر هویت، تقلیل یافتهاند. یعنی خدا خواست به ملت ما بفهماند دشمنانشان در حدّ اشرار بیسر و پایی هستند که هیچ ارزش انسانی را رعایت نمیکنند و ادعاهای فکری و فرهنگی، دروغی بیش نیست و این خبر از عزّت تاریخی انقلاب اسلامی میدهد و اینکه چرا رهبر معظم انقلاب متوجه شدند اهل اندیشه به جای نقد افراطی به تصمیمات سران سه قوه نسبت به تصمیمی که در رابطه با قیمت بنزین گرفتهاند؛ موضوع را به یک اصل مهم سیر دادند و انقلاب را وارد جبههی مقابله با دشمن با هویت اشرار بنمایند و در این راستا مثل همیشه معلوم شود که در این جبهه نیز دشمن شکست خورده و انقلاب اسلامی به جهت کلیّت توحیدیاش پیروز است. کلاننگریِ رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» در تقویت تصمیم سه قوه، حکایت از آن دارد که نباید برای «یک دستمال، قیصریه را آتش زد». اصلِ اصلها آن است که حفظ نظام به تقویت تصمیمی است که سه قوه گرفتهاند و فرع قضیه آن است که اگر تبعاتی هم آن تصمیم پیرو خود دارد اصل را فدای فرع نکنند. یعنی برای آبادکردنِ دهی نباید شهری را خراب کرد. امید است که ما نیز در زندگی خود، این نحوه فهم را داشته باشیم، وگرنه قصهی ما قصهی آن کاریکاتوری است که طرف تا نیمه در لجن فرو رفته بود و همهی حواسش مشغول مگسی بود بر روی دستش نشسته است. برای کارهای بزرگ که از همه بزرگتر، امنیت یک کشور است، هر کار دیگری کوچک است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب ارزشمند «شواهد الربوبیه» ترجمههای دیگری هم دارد. در هر صورت کار خوبی است از آن جهت که جناب صدرا، افقی را در آثار خود در مقابل ما میگشاید که امروز، بیشتر از دیروز به آن نیاز داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکات در راستای وجهِ تکوینی مخلوقات است در نسبت و هماهنگی با حقیقتِ انسان کامل. لذا هر آنچه در خدمت انسان کامل قرار ندارد به جهت نحوهی تکوینی آن چیز است و در این رابطه گفته میشود ولایت اولیاء الهی را قبول نکرده است که در خدمت آن اولیاء الهی نباشد. و این غیر از نگاه تشریعی به موجودات است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن میفرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْل» (سوره نساء، آیه ۱۳۶) خبر از آن میدهد که ایمان اولیه برای حضور در مراحل بالاتر کافی نیست و باید با عمقِ بیشتری از ایمان از فتنههای اقتصادی و مقابله با ظلم و استکبار بهرهمند شد ولی متأسفانه صدا و سیمای ما، ما را در همان مرحلهی ایمان اولیه قرار داده و راه هنرمندانهای برای به صحنه آمدن ملت در جبهههای بزرگتر در مقابل مردم نمیگذارد. بیشتر برای سرگرم کردن مردم از سلبریتیها که عموما انسان های عادی و سطحی هستند استفاده میکند تا همان حسّ وهم آلودِ مردم را تغذیه کند. از آن طرف برنامههای طنز آن نیز بیشتر حالت لودگی دارد و نه آنکه طنز اصیلی که همراه با تذکرات اساسی است را به صحنه بیاورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه در آن دعا مطرح شد که آنها بندهی تو هستند، پس باید لوازم بندگی را که لازمهی جسم است برای عبادت، داشته باشند. موفق باشید
سمه تعالی: سلام علیکم: همینکه متوجه باشیم نفس ناطقهی انسان مجرد است دیگر نباید به دنبال جا و مکان برای آن باشیم. مثل آن است که بخواهیم برای ارادهی خود جایی را دنبال کنیم، در حالیکه اراده، یک احساس است. نفس ناطقهی ما نیز همواره خود را آزاد از زمان و مکان احساس میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا رحمتشان کند. هرچه از قلب مبارک ایشان سرازیر شده است پاک و پاکیزه است. مگر داشتن «نفحات الرحمانیه»ای که به قول خودشان تماماً نسیمهایی از عالم دوست است، کم ارزش دارد؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تعلیم اسماء، مقامِ فوق آدمیت است که فوق مقام بهشت و حضور آدم و حوّا است. 2- خیلی نمیتوان برای عالَم ذر حساب باز کرد. به فرمایش آیت اللّه جوادی، زیر این نوع روایات آب میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد ورود نداشتهام. زیرا قرآن، شرطِ ورود به ساحتش را تقوای اولیه گذارده است و میفرماید: «ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ» یعنی اگر انسانی به این خودآگاهی رسید که باید طریقی برای متعالیکردن خود جستجو کند، این قرآن با او سخنها خواهد داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود عینِ عینیت به معنای بودن است منتها تعیّنِ آن به همین مخلوقات است و این مخلوقات یا ماهیات، وجودند به صورت خاص. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه خداوند حیّ است پس وجود دارد. چگونه بگوییم او «لا وجود» است؟ موفق باشید
سلام علیکم جناب استاد گرامی: کتب «برهان تا عرفان» و «ده نکته معرفت نفس» شما را مطالعه کردم، سپاسگزارم از اینکه مفاهیم حکمت متعالیه را به زبان ساده آموزش می دهید. کتاب شما باعث شد که سوالات بسیاری برایم پیش بیاید در نتیجه به مقالات و کتب متعددی رجوع کردم. لیکن ابهامات و سوالات اساسی در این مطالب برای من بر جا مانده که ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید. ۱. مباحث وحدت وجود تماما در باب ذات الهی است، در حالی که می دانیم در احادیث بسیاری از اهل بیت تفکر در ذات الهی نهی شده است. آیا هیچیک از فلاسفه اسلامی، قائل به وحدت وجود در مورد این ایراد جوابی ارائه کرده اند؟ مثلا در تعریف وحدت تشکیکی وجود، ذات الهی برابر با وجود دانسته شده که دارای مراتب شدت توصیف می شود! آیا قائل شدن مراتب شدت و ضعف وجود معادل به قائل شدن کم و کیف برای ذات الهی نیست؟! که در این صورت قابل پذیرش نیست. ۲. بنده منابع بسیاری را برای یافتن تعریف دقیق از «وحدت شخصیه وجود» جستجو کردم. علی رغم اینکه این نظریه از زمان ابن عربی بین عرفا رایج بوده ولی متاسفانه تعریف دقیق و شفافی از آن یافت نمی شود. در تعریف ویکی فقه بیان شده است که «وحدت شخصی وجود» به معنای وحدت مطلق در وجود است اما مراتب در تجلی وجود است. حال آنکه در «وحدت تشکیکی وجود» مراتب در خود وجود است. بنابر این تعریف «وحدت شخصی وجود» منطقی تر به نظر می رسد. ۳. در مورد مساله «وجود شرور» در عالم دلایل ارائه شده در حکمت متعالیه غامض میباشد. اول اینکه خواسته شده با ارجاع به وحدت تشکیکی وجود، شرور معادل با «عدم» در نظر گرفته شود که ناشی از نقص وجود در مراتب پایین تر است. در وحدت شخصی وجود نیز هیچ توضیحی برای شرور نیافتم! بنده شخصا به این می اندیشم که با وجود این همه ظلمها و شرارتها در اطراف ما، چگونه می توان فلسفه آنها را با کمک وحدت وجود فهم کرد؟! ۴. در باب اختیار انسان، جناب ملاصدرا در اسفار متذکر شده است که چون انسان دارای سه بعد عقلانی، مثالی و جسمانی می باشد در نتیجه مضطر به اختیار است. ولی این استدلال قویی نیست زیرا ابتدا باید اثبات شود که بین عقل و مثل و جسم تضاد وجود دارد تا نتیجه شود که انسان مضطر به اختیار بین این نشئات متضاد است. در حالی که می دانیم این سه عوالم به ترتیب در طول و منتج از یکدیگرند پس قاعدتا نباید تضادی بین این سه عوالم باشد! ۴. در مورد حرکت جوهری، ظاهرا حکمت متعالیه آن را مختص عالم ماده دانسته است و عالم مجردات فاقد حرکت است. در حالی که می دانیم تنها خداوند کمال مطلق است و هر چه غیر اوست فقیر بالذات است. در نتیجه منطقی این است که استدلال کنیم تمامی عوالم وجود اعم از مادی و مجرد همه به سوی کمال مطلق در حرکت هستند تا از او فیض گیرند. و این حرکت باید نامتوقف باشد. مثلا اینکه بهشتیان در بهشت ارتقای مقام می یابند ویا گروهی از جهنمیان پس از مدتی از جهنم آزاد میشوند همگی مثالهایی بر حرکت جوهری در عالم غیر ماده است. در عالم فرشتگان نیز می دانیم هاروت و ماروت (بنابر داستانی در عیون اخبارالرضا) دچار امتحان الهی شدند که نشانگر امکان تحول و حرکت جوهری بین فرشتگان نیز هست! در انتها اگر ذکری نیز دستور بفرمایید بسیار متشکر خواهم شد. خداوند توفیقات شما استاد گرامی را افزون فرماید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد نیاز به بحث مفصل دارد. ولی به طور مختصر عنایت داشته باشید که حضرت امام در کتاب «چهل حدیث» حدیث چهاردم که مربوط به تفکر در ذات الهی است، نکاتی در رابطه با وحدت وجود مطرح فرمودهاند. عنایت داشته باشید که خداوند عین وجود و وجودِ مطلق است و در تشکیک وجود بحث در تجلیات وجود است که همه به ذات حق برمیگردد ولی هیچکدام خداوند نیستند زیرا هیچکدام وجود مطلق نمیباشند.
در مورد شرور و وجه عدمی آن اتفاقاً بهترین جواب در دستگاه «اصالت وجود» توسط مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» داده شده است.
همینکه انسان دارای مقام امکانات مختلف و ابعاد مختلف وجودی است، عملاً در گذرگاه انتخاب قرار میگیرد. به همین جهت در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بحث شد که انتخاب، ذاتیِ وجود انسان است.
حرکت جوهری را باید با دقت مطالعه کرد تا این نوع اشکالات در دل آن رفع شود. زیرا آنچه در «حرکت جوهری» مطرح است تبدیل قوه به فعل میباشد و این غیر از حرکت به معنای رفع موانع حضور و حاضرشدن در مرتبه حضور برتر است. آنجا بحث حضور در حضور است و این ربطی به حرکت جوهری ندارد.
به هر حال ملاحظه میفرمایید که معارف گرانقدری در «حکمت متعالیه» نهفته است که دقیقاً جواب نیازهای معرفتیِ این زمان میباشد و باید با همت زیاد و دقت فراوان در آن وارد شد تا معلوم شود حتی «وحدت وجود» در نسبت حضور حق با حق، با «تشکیک وجود» در نسبتِ حضور حق با خلق، قابل جمع است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعیت طلبگی، بیشتر باید خود را آماده کرد تا وقتی شرایط استفاده از طلبه فراهم میشود، او کم نیاورد. در این مورد عرایضی در جواب سؤال شماره 30910 تحت عنوان «طلبگی و اصیلترین احساس حضور تاریخی در افق حاج قاسمهای تاریخی» شده است. خوب است که به آن جواب رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، موضوعی است بسیار مهم و درک شرایط تاریخی جهت فهم جایگاه طلبگی در این زمانه، امر مهمی است. آری! اگر بنا است با هویت سیصد سال پیش که انسانها محدوده خود را در حدّ حضور در جهانی مییافتند که عملاً قبیلهای بیش نبود، و دینداری نیز در حدّ رعایت حرام و حلال الهی مدّ نظر قرار میگرفت؛ نمیتوان انگیزه مناسبی جهت ادامه طلبگی در خود ایجاد کنید. ولی اگر متوجه باشید بشر جدیدی متولد شده است که خود را در جهان احساس میکند، حال یا باید امثال انسانهای غربی، جهانِ خود را در محدوده حیات سکولار دنبال نماید و با انواع بیمعنیهای منجر به پوچی و نیهیلیسم روبهرو شود، و یا باید در عین احساس حضورِ جهانی و درک بیکرانگیِ خود در اکنوناش، وجهِ قدسی بشر امروز را مدّ نظر قرار داد و وارد تاریخی شد که بشرِ جهانیشده نیاز به نظر به ابعاد قدسی خود دارد، و طلبه امروزین این تاریخ، مسئولیت فهمِ چنین بشری و هدایت قدسی چنین بشری را باید در خود احساس کند تا نهتنها احساس بیانگیزهای نداشته باشد، بلکه در احساسی گشوده نسبت به انسانها همراه با شور ایمانی، خود را مییابد و میفهمد چه اندازه عمیق باید موضوعات طلبگی را دنبال کند تا جوابگوی بشر امروز و فردا باشد. مسلّماً دیر یا زود رجوع گستردهای به سوی شما میشود و اگر بتوانید با آمادگیِ لازم که در خود ایجاد کردهاید جوابگوی بشر جدید باشید زیباترین معنای زندگی را به همان صورتی که حاج قاسمها در خود احساس کردند، در خود احساس میکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از آقای دکتر رضا منتظر. خوب است که کاربران محترم نظر استاد را بدانند که ایشان معتقدند در بستر رهنمودهای وحی، جریان آزمون و خطا را باید ادامه داد تا به اشتباهات طبّ جدید گرفتار نبود. که البته نکتهی قابل توجهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر اخلاق بدون مبنای معرفتی میتواند همچنان سرزنده و پایدار بماند؟ اتفاقاً بعد از جنگ جهانی اول و دوم بود که متفکران مطرح کردند چون اخلاق مسیحیت پشتوانهی معرفتیِ محکمی نداشت و بیشتر بر اساس عواطف جلو میرفت، منجر به کینههایی شد که بیش از ۶۰ میلیون مسیحی همدیگر را به قتل رساندند. قرآن میفرماید: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ ۚ» (فاطر/۱۰) آنچه انسان را به سوی حقیقت صعود میدهد، کَلِم طیّب یعنی عقیدهی پاک است و عمل صالح و اخلاق منجر میشود تا انسان در آن عقاید پاک محکمتر جلو برود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه امروز این تشیع است که میتواند معنای زندگی را در جهان نیهیلیسم زده به ما عطا کند، بهترین برکتی است که در امتحانِ دوران شکست نخوردهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید قسمت دوم منظور باشد. زیرا محال است خداوند جواب دعاکننده را ندهد. ولی به حکم ربوبیتش آنطور که مصلحت دعاکننده است جواب میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه اگر چنانچه به نحوی از تدبیر بدن تا حدّی منصرف شود، آن عوارض پیش میآید ولی قضیهی سکرات چیز دیگری است و مربوط به عبور از تعلّقات نفس ناطقه نسبت به دنیاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد اول مواردی است که باید از دفتر مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. و ظاهراً وظیفهی شما نیست که در مورد اموال پدرتان تجسس کنید. در مورد دوم در هر حال احترام پدر لازم و واجب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. ولی رویهمرفته در جریان نظرات ایشان هستم و بحمداللّه ایشان را فرد دغدغهمندی میدانم و مهم نیست که در بعضی موارد، نگاههایمان متفاوت باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوات مربوط به «زن» عرض شد باید امروز، جهانِ خود را جهانی بزرگ در نظر گرفت. چرا نباید سلبریتیهای دارای عفاف و حیا داشته باشیم که در همهجا حاضر باشند و برخوردشان عاقلانه و نه متحجّرانه باشد در عین حیا و عفاف. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنقدر ای دل که توانی بکوش. ولی جهان، بزرگتر از آن است که اگر کسی در کنکور قبول نشد، جایی برای او نباشد. در حدّ مناسب مطالعات خود را داشته باشید، ولی نگران قبولنشدن نباید بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود خداوند حتی به پیامبر خود میفرماید: «اقم الصلوة لذکری» معلوم است طرف با شیطان نجوا میکند که از نماز مستغنی شده است. موفق باشید