باسمه تعالی: سلام علیکم: در این تاریخ که تاریخ سیطره ی مدرنیته با همه ی روحیه ی استکباری آن است تنها مقابله با آن، روحیه ی انقلابی است آن هم در بستر حیات قدسی به همان صورتی که حضرت روح الله آن عارف کامل و آگاه به روح زمانه در مقابل ما گذاشت وگرنه حقیقتاً همان طور که میفرمایید ما همواره در حاشیه ی غرب قرار خواهیم گرفت. البته و صد البته انقلابی بودن غیر از آنارشیست بودن و از خرد مدرن غفلت کردن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوات مربوط به «زن» عرض شد باید امروز، جهانِ خود را جهانی بزرگ در نظر گرفت. چرا نباید سلبریتیهای دارای عفاف و حیا داشته باشیم که در همهجا حاضر باشند و برخوردشان عاقلانه و نه متحجّرانه باشد در عین حیا و عفاف. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم چنین است. ولی شهود، نیز مراتب دارد. ابتدا، شهودِ فعل است و انتها، شهودِ ذات. که در شرح «فصّ شیثی» بدان پرداخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید آوینیِ عزیز «رحمتاللّهعلیه» متوجهی این امر شده بودند. آری! چشمِ عقل مدرن یک چشم بیشتر نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد، سررشتهای ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نا امیدی؟ زنده باد فشارهایی که عمق توحیدی انسان را به ظهور میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه مباحث کمک کند تا افقی در مقابل رفقا نسبت به آیندهی روشنی که خداوند در این تاریخ برای این ملت اراده کرده است، گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار سخن درستی است. آری! مربی باید با عدمِ طرحِ منیّت خود مانع تجلیات انوار حضرت حق نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در وادیِ معارف حقّه، خداوند راه خود را برای شما گشوده است و زندگی به راحتی میگذرد، چرا خود را در امور غیرِ لازم مشغول کنیم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به ما فرمودهاند توبه موجب محو آثار گناه میشود؛ دیگر نباید دغدغهی این حرفها را داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس در موطن نفس لوامّهی خود مستقر باشد، همواره سعی میکند از گناه فاصله بگیرد و چنانچه گرفتار گناه شود، خود را سرزنش میکند. و هرکس بیشتر خود را در موطن نفس امّاره مستقر کند، همواره از گناه خوشش میآید، و در این راستا از حقیقتِ خود که همان فطرت است فاصله میگیرد و در نهایت، با خود درگیر شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتابهایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی؟» آنها را در حالتی از احساسِ حضوری قرار دهد که بتوانند ماورای باورهای عقلی و استدلالی با خود زندگی کنند. آری! بعداً اگر شبههای برایشان پیش آمد، بد نیست به استدلالهای کلامی رجوع نمایند. ولی هیچکس با دلایل عقلی و کلامی مؤمن نشد. ولی برای دفاع از ایمانش، استدلالهای کلامی بهکارش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عالم انسان دینی» در این مورد تذکراتی را با شما در میان میگذارد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شمارهی ۲۴۵۳۲ رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی مومنین همین اعتقاد را دارا هستند. میماند که چون معتقدیم خداوند در نظام علت و معلولها ارادهی خود را اعمال میکند، انسانها تلاش مینمایند عقلِ خود را جهت فهمِ مسیر آن ارادهها رشد دهند و این به معنای معرفتِ به نظام الهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آبروی انسان در دست خدا است. و از طرفی اوست که مقلبالقلوب است و قلبهای افراد را نسبت به شما تغییر میدهد. موفق باشید
۲۴۰۵۴. باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. موضوع ایمان مربوط به وَجهِ مجرد یعنی نفس ناطقهی انسان است. در حالیکه حوزهی «ژن» مربوط به ابعادِ جسمانی انسان است و حوزهی جداگانهای است. چون نمیدانند حوزهی ایمان کجاست، فعالیتهای اینچنینی را دنبال میکنند. ۲. توفیقی باشد میتوان نسبت به آن تصمیم گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تعلیم اسماء، مقامِ فوق آدمیت است که فوق مقام بهشت و حضور آدم و حوّا است. 2- خیلی نمیتوان برای عالَم ذر حساب باز کرد. به فرمایش آیت اللّه جوادی، زیر این نوع روایات آب میرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه خداوند حیّ است پس وجود دارد. چگونه بگوییم او «لا وجود» است؟ موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: طاعاتتون قبول درگاه حق. دلیل سوال ملائکه پس از آفرینش حضرت آدم (ع) چه بوده است، با توجه به اینکه ادوار آفرینش متعددی وجود داشته و حقیقت محمدیه یا حقیقت انسان کامل با توجه به ظرفیت هر دور از آفرینش بروز و ظهور داشته؟ و چون خداوند متعال اول و آخر و ظاهر و باطن است بنابراین صفات و افعال او نیز ازلی است و آفرينش انسان و زمین هم از ازل بوده بنابراین باید این حقیقت، یعنی مسئله ی خلیفه اللهی و ظهور همه ی اسما در انسان، از ازل که آفرينش انسان بوده منکشف شده باشد؟ یا اینکه این پرسش تکوینی و ازلی باشد؟ ۲. آیا تنها در این دور از آفرینش حقیقت محمدیه با تمام جلوات به صورت ۱۴ معصوم (ع) ظهور کردند؟ اگر آری دلیلش چیست؟ زیرا به نظر می رسد با توجه به روایاتی که می فرمایند اگر یک روز تا قیامت مانده باشد ابتدا ظهور انجام میگیرد و....، در بقیه ادوار آفرینش هم همینطور باشد و باید خلقت به هدف نهای اون برسد؟ و اگر در ادوار دیگر هم امکان بروز این حقیقت با تمام جلوات بوده، بنا براین بی نهایت ظهور حقیقت محمدیه محتمل است که بهترین ظهور اون حقیقت، ۱۴ معصوم (ع) هستند به همین صورتی که برای ما ظاهر شدند، یعنی بی نهایت آدم (ع)، بی نهایت حضرت محمد (ع) ،بی نهایت علی (ع) ،بی نهایت فاطمه ی زهرا (س) و ..... که با توجه به حضور ایشان در همه ی زمانها و مکان ها، ایشان یک وجود پیوسته در عالم غیب و شهادت از ازل تا ابد دارند و در این وجود در تمام ادوار آفرينش به اولیت و آخریت و ظاهریت و باطنیت حاضر هستند؟ (در حدیثی منسوب حضرت علی (ع) می فرمایند، انا الاول و الآخره و ظاهر و الباطن) بقیه انسان های کامل یا پیامبران الهی نیز همین طور هستند؟ مثلا اولین انسان در هر دور از آفرینش حضرت آدم (ع) هستند و خاتم آنها حضرت محمد (ص) و ام ابیهای ایشان فاطمه (س) و نفس ایشان علی (ع) هستند و.....
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در فصّ «آدمی» عرض شد که به هر حال فرشتگان در محدوده ذات وجودی خود متوجه حقیقت اسماء شدند و لذا جامعیت اسماء را که مقام انسان کامل و خلیفة الله است، نمیتوانستند درک کنند. و این مشکل به جهت غفلت از محدودیتشان بود که منجر به آن نوع اعتراض شد. ۲. حقیقت اسماء، از همان ابتدا در مقام حقیقت محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» در عالم احدی حاضر است ولی مظاهرِ آن حقیقت در آخرین مرحله آفرینش عالم به ظهور میآید و هرکس نمیتواند متوجه حقیقت پنهانی آن باشد همانطور که انقلاب اسلامی در مسیر توحیدیاش همواره و به مرور ابعاد نهفته آن به ظهور میآید و هرکسی متوجه آینده این حرکت توحیدی نیست، مگر امثال رهبر معظم انقلاب که تأکید دارند نباید به هیچ وجه در این مسیر نا امید شد و احساس وجود بنبست کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، موضوعی است بسیار مهم و درک شرایط تاریخی جهت فهم جایگاه طلبگی در این زمانه، امر مهمی است. آری! اگر بنا است با هویت سیصد سال پیش که انسانها محدوده خود را در حدّ حضور در جهانی مییافتند که عملاً قبیلهای بیش نبود، و دینداری نیز در حدّ رعایت حرام و حلال الهی مدّ نظر قرار میگرفت؛ نمیتوان انگیزه مناسبی جهت ادامه طلبگی در خود ایجاد کنید. ولی اگر متوجه باشید بشر جدیدی متولد شده است که خود را در جهان احساس میکند، حال یا باید امثال انسانهای غربی، جهانِ خود را در محدوده حیات سکولار دنبال نماید و با انواع بیمعنیهای منجر به پوچی و نیهیلیسم روبهرو شود، و یا باید در عین احساس حضورِ جهانی و درک بیکرانگیِ خود در اکنوناش، وجهِ قدسی بشر امروز را مدّ نظر قرار داد و وارد تاریخی شد که بشرِ جهانیشده نیاز به نظر به ابعاد قدسی خود دارد، و طلبه امروزین این تاریخ، مسئولیت فهمِ چنین بشری و هدایت قدسی چنین بشری را باید در خود احساس کند تا نهتنها احساس بیانگیزهای نداشته باشد، بلکه در احساسی گشوده نسبت به انسانها همراه با شور ایمانی، خود را مییابد و میفهمد چه اندازه عمیق باید موضوعات طلبگی را دنبال کند تا جوابگوی بشر امروز و فردا باشد. مسلّماً دیر یا زود رجوع گستردهای به سوی شما میشود و اگر بتوانید با آمادگیِ لازم که در خود ایجاد کردهاید جوابگوی بشر جدید باشید زیباترین معنای زندگی را به همان صورتی که حاج قاسمها در خود احساس کردند، در خود احساس میکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فرصت دنبالکردن این مباحث را ندارم. البته اجازه دهید در فلسفهی اسلامی برعکسِ شما فکر کنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی متوجهی حضور تاریخی انقلاب اسلامی نشود و تنها در سلوک فردی باقی بماند، باید در این زمانه نگران آیندهی خود باشد. بنده در مصاحبهی اخیری که با آقای دکتر دخانچی داشتم در این رابطه عرایضی شد. خوب است متنی را که یکی از دوستداران ایشان برایشان نوشته است، در سایت رجا نیوز ملاحظه فرمایید. موفق باشید
استاد امجد آن روز کجا و محمود امجد امروز کجا؟
به گزارش مشرق، محمد علی آهنگران در کانال تلگرامی خود نوشت: تمام آنها که مرا از بیست و پنج سال پیش تاکنون از نزدیک می شناسند به عمق رابطه عاطفی و معنوی من با آیت الله امجد واقفند. من از ۱۳ سالگی از زمانی که در منزل مرحوم آیت الله بهاالدینی ایشان را دیدم از هیچ کسی به اندازه ایشان در زندگی معنوی و علمی ام متاثر نبودم. البته همچون من بسیار بودند جوانانی که به شوق کسب معارف الهی و تعالیم اهل بیت و فیوضات معنوی ملازم و همراه ایشان می شدند.
من با توصیه و هدایت ایشان مسیر طلبگی را انتخاب کردم و به معنویت و اخلاق علاقمند شدم او بود که دین را در نظرم شیرین و خواستنی کرده بود. او بود که مبانی نظری و دیدگاههای اجتماعی اسلام را به من آموخت و اولین بار سوالاتم پیرامون نگاه اسلام به جامعه و حکومت را با اتقان و اطمینان پاسخ گفت. اصلا او بود که مرا با ولایت فقیه و شخص آیت الله خامنه ای آشنا کرد. از روزهایی که در مدرسه حجتیه قم با آقای خامنه ای رفیق و هم بحث بودند اصلا خود ایشان به من گفت خامنه ای ذره ای منیت و دنیا طلبی در وجودش راه ندارد. اصلا خودش به من می گفت دشمنان خامنه ای را لعنت می کند. از خود ایشان شنیدم که به نقل از مرحوم آیت الله العظمی بهجت گفتند بهتر از آقای خامنه ای برای رهبری جمهوری اسلامی نداریم. از خود ایشان شنیدم که در جریان انتخاب مرحوم آیت الله منتظری به قائم مقامی رهبری، چگونه مرحوم آیت الله العظمی بهاالدینی با این انتخاب مخالفت کردند و به ولایت و رهبری آیت الله خامنه ای بشارت داد.
روز ثبت نام در انتخابات خبرگان ۹۴ از خودش شنیدم که می گفت برای حمایت از رهبری وارد صحنه انتخابات شده است. بعد از شهادت حاج قاسم خودش گفت شهید سلیمانی امتیازش معنویت و روحانیت و محاسن اخلاقی اش بوده کسی در تشییع جنازه اش شرکت کند انشالله اهل نجات است!
حال چه شده که به کسی که گرای ترور حاج قاسم را در امدنیوز میداد و با الفاظ توهین امیز او را سردار کودک کش یا حاج “قایم” سلیمانی میخواند امنیت کشور را به خطر انداخت به بزرگان و علما و انسانهای شریف جسارت و اهانت می کرد لقب شهید دهد؟! آیا اطلاق شهید به کسی که در توهین به امام خمینی و ارزشهای انقلاب از هیچ کوششی فروگذار نکرد خروج از مسیر عدالت نیست؟ مگر همین سردار شهیدی که شاخصه اش به گفته شما روحانیت و معنویت و محاسن اخلاقی بوده نگفت : «نسبت به امام ما کسی را نداریم در هیچ بعدی از عالم اسلامی مثل مقام معظم رهبری، اشبه به امام.» چطور ممکن است با آن سوابق دوستی دیرینه با رهبر انقلاب او را مسئول خونها و کشته ها در طول ۴۰ سال بداند؟!
چطور ممکن است کسی که مخالفین رهبری آیت الله خامنه ای را لعن می کرد امروز در رسانه های امریکایی و سعودی و اسراییلی بر سر دست گرفته شود تا رهبر انقلاب را جهنمی توصیف کند و دعوت به توبه نماید. آیا این خروج از مسیر عدالت نیست؟.
من آقای امجد امروز را اصلا نمی شناسم با استاد امجدی که شاگردش بودم از اینجا تا ثریا فرق کرده. دلم برای استاد امجد ظهر دوشنبه دبیرستان شهید مطهری عصر چهارشنبه مدرسه عالی ، شبهای قدر کوی دانشگاه، منزل خیابان بخارست، حسینیه کوهسار و امامزاده صالح تنگ شده استاد امجد آن روز کجا حضرت محمود امجد امروز کجا ؟
من به اشتیاق معارف اهل بیت با ایشان همراه و به ایشان دلبسته بودم. میخواستم راه بهشت را از راهنماییهای ایشان بیابم. با همه انتقادی که به برخی سیاستهای حکومت و نظام دارم اما دنبال ساختار شکنی و ضدیت با اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه نبودم و با دشمنان نظام آشتی و میانه ای ندارم . افسوس که در حضرت محمود امجد امروز بیش از ازادگی و حریت و معنویت و عدالت، تاثیر پذیری از عناصر ضد انقلاب و دشمنان بیمار دل جمهوری اسلامی میبینم آیت الله امجد دیروز برای من آیت خدا بود امروز اما راه و نشان دیگری را شاهدم.
این چند خط را با اشک و درد و حسرت نوشتم
افسوس صد هزار افسوس
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از تذکری که فرمودید. در جواب به نگرانی آن کاربر محترم، بنده نفی نظرات علمی نسبت به ویروس کرونا را نکردهام، عرض بنده آن بود که به این این موضوع فکر کنند که جریان، سیاسی باشد به این معنا که در دل پمپاژ ویروس مذکور، برنامه و پروژهای در جریان است که حتماً اطلاع دارید از نظر و نظریات بعضی از صاحبنظران در این رابطه. و این به معنای عکسالعمل خوب و دلسوزانهی جریانی نیست که بنا دارند با زحمات خود پروژهی مذکور را خنثی کنند. با اینهمه باز تأکید بنده آن است نظام عالم، اصالتهایی دارد که خداوند در عین میداندادن به انسانها و حتی انسانهای شرور، امکانِ به هم زدنِ آن اصالتها را به آنها نمیدهد. تصور بنده آن است که نمازخواندن، یک اصالتی است در عالم و در هیچ شرایطی تعطیلبردار نیست و از طرفی اصلِ نماز در جماعت است و در این رابطه فکر میکنم نباید طوری از ویروس مذکور منفعل شد که ترک جماعت مسلمین شود، هرچند در دل اقامهی نماز جماعت، رعایت نظرات صاحبنظران در رابطه با سلامت لازم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد اول مواردی است که باید از دفتر مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. و ظاهراً وظیفهی شما نیست که در مورد اموال پدرتان تجسس کنید. در مورد دوم در هر حال احترام پدر لازم و واجب است. موفق باشید
