بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23271

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز و گرامی: چند مطلب رو می خواستم از شما راهنمایی بگیرم مطلب اول: من برای بحث بندگی در دنیا و شناخت معرفت خداوند و ائمه نمی دانم از کجا باید شروع کنم مثلاً چند وقت کتاب های آقای پناهیان یا اساتید دیگر را می خوانم و ول می کنم می روم سراغ استاد دیگری و همین منوال ادامه دارد تا اینکه الان سنم سی و پنج شش سال رسیده است و هنوز هم آن استاد راهنمای خودم را پیدا نکرده ام، نمی دانم از چه کسی از کجا از کدام کتاب و از چه مرحله ای باید شروع کنم؟ مطلب دوم: متاسفانه به یک گناه خیلی بد عادت کرده ام و نمی توانم آن را ترک کنم و آن هم گناه چشم است هر از گاهی می‌گویم امروز و فردا توبه می کنم چند بار هم حتی قسم خوردم اما باز هم بعد از یک ماه ۲۰ روز یا یک هفته باز دوباره به سراغ اینترنت می‌روم و دنبال سایت های مستهجن هستم. یک دفعه هم می‌گویم این آخرین بارم است که نگاه می کنم اما باز هم آن را تکرار می کنم نمی دانم چگونه باید آن را ترک کنم تا جایی شده است که حتی به خانمهای محجبه هم در بیرون نگاه می کنم. چشمم تمام بدن آنها را رصد می‌کنم تا بتوانم آن ها را به شکل هایی که در سایت های مستهجن هستند ببینم. متاهل هستم اما باز هم به دنبال این مسائل می روم و خودم هم از این کار خیلی ناراحتم. چند بار دنبال این بودم که بروم زن صیغه ای گیر بیاورم تا کمی این آتشم خاموش شود اما ترسیدم از اینکه خدایی نکرده هم آبروریزی شود و هم اینکه خانومم بفهمد زندگیم سیاه می شود. از شما استاد عزیز تقاضای کمک دارم. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید راه رجوع به حضرت ربّ را پیدا کنید و با قدم‌گذاشتن در آن راه، خود را بیابید؛ این نوع امیال وَهمی از قدرت و حاکمیت فرو می‌افتد. پیشنهاد بنده آن است که ابتدا کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید و سپس به سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، مشغول شوید. موفق باشید

22646
متن پرسش
طبق فرمایشات جنابعالی تمام کسانی که دین دارند و سیر در این دنیا داشته اند روی پل صراط می روند و ادامه سیر دنیوی خود را با شرایطی که فرمودید ادامه می دهند. حال سوال بنده این است کسانی که در این دنیا به هیچ دین و آیینی اعتقاد ندارند و کسانی که دین هایی دارند که در اسلام ذکر نشده است و آدمهای خوبی هستند یا بد هستند ولی اعتقادات سیر دنیوی و در امتداد آن به صراط اعتقاد ندارند چه عواقبی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر به سوی خداوند در قیامت در إزاء توجهی است که انسان در زندگیِ دنیایی خود به سوی حضرت حق داشته است، حال اگر کسی در دنیا افقی ماوراء زندگیِ دنیایی برای خود شکل نداده باشد بعد از مرگ در همان بی‌خدایی و بدون اُنس با خدا می‌ماند که صورتِ آن آتش است. موفق باشید 

21389
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی خدمتتون داشتم. چندی پیش که یکی از مباحثتون رو گوش می دادم سخنی با این مضمون فرمودید حال می خواهم صحیح و کاملش رو بفرمائید. سخن با این مضمون بود که اصلا گردشگری به این معنای امروزی اصلا یک امر مذموم است و این عمل وجهی ندارد. آیا روایتی در این باره داریم؟ لطفا با دلیل توضیح دهید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ» (196)/آل‌عمران) ای پیامبر! تو را رفت و آمدهای کفار از این شهر به آن شهر شیفته نگرداند. یا در روایت داریم: سفر یا باید برای زیارت باشد و یا برای تجارت. شاید جهانگردی و گردشگری برای عبرت‌گیری نیز جایی در فرهنگ دینی داشته باشد. موفق باشید

19118
متن پرسش
سلام: وقتتون بخیر. کتابهای شما رو بسیار دوست دارم. نکات بسیار خوبی دارند. اما ریتم کتاب اکثرا کند و تکراری و خواب آوره. شاید اگر یک مقداری بعضی مباحث تکرار نمی شد بدون اینکه به اصل مطلب صدمه بخوره بهتر بود. مخصوصا با در نظر گرفتن اینکه نسل جدید زیاد اهل کتاب نیستند و بیشتر اهل دیدن هستند. رسانه ای مثل توئیتر هم به همین دلیل برای رساندن مطلب در موجز ترین و کوتاه ترین حالت ممکن بوجود آمده اند. البته متوجه مساله اجمال و تفصیل هستم اما گاها احساس می کنم مطالب تکراری و کند و خواب آورند. بازم ممنون از توجهتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هنگاه تنظیم مطالب کتاب‌ها سعی بر آن است که مطلبی تکراری نباشد و اگر موضوعی تکرار می‌شود برای آن است که مقدمه برای نکته‌ی دیگری باشد و حالت حضوری و احساسیِ موضوع مدّ نظر قرار گیرد همان‌طور که در قرآن کریم می‌توان گفت هیچ موضوعی تکراری نیست هرچند مکرر به جریان حضرت موسی«علیه‌السلام» اشاره دارد. موفق باشید

30675

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام علیکم: اینجا در تهران خانم های زیادی دیده می‌شوند که روسری از سر برمی‌دارند. وظیفه ما نسبت به این افراد که کم هم نیستند چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شرایط مناسب است باید تذکر داد، وگرنه چون خلاف قانون است به عهده‌ی نیروهای انتظامی است، جدای آن‌که خلاف شرع است. موفق باشید

29671

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده در امر انتخاب شغل دچار اندکی سردرگمی شدم. بنده دانشجوی پرستاری هستم ولی احساس نیاز می کنم باید در امر تربیت وارد شوم حال به نظر شما ورود در مقطع دبستان تاثیر بیشتری دارد یا مقطع راهنمایی و اینکه آیا این تغییر رشته صحیح است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کار تربیتی حُسن خود را دارد، ولی پرستار دلسوز، خودش را و بیمار را می‌تواند تا اوج آسمان معراجی کند و به انوار الهی منوّر شود. موفق باشید

28583
متن پرسش
با سلام ممنون که وقتتون رو در اختیار من قرار دادید. سوالی از خدمتتون دارم. من خانمی هستم که برای پسرم به خاستگاری دختر خانم شایسته ای از یک خانواده ی مذهبی رفتیم. بعد از اولین جلسه ی ملاقات به این نتیجه رسیدیم که دختر خانم و پسر من از جهت هم کفوی و عقیده و بعضی مسائل دیگر اشتراکات زیادی دارند. ولی وقتی برای هماهنگی دومین جلسه تماس گرفتم؛ مادر دختر خانم فرمودند که: ما با یک حاج اقایی که دوست خانوادگی ماست مشورت کردیم و ایشون هم استخاره کردند و هم با علمی که دارند گفتند که ستاره های این دختر و پسر با هم جفت نیست و بعدا زندگی آنها با عدم تفاهم و مشاجره همراه خواهد بود. با این وجود خانواده ی دختر به ما جواب منفی ندادند و گفتند که نمیدونند چه تصمیمی باید بگیرند. حالا سوال من از جناب عالی این است که: آیا اهمیت دادن به این مطالب درست است و در آینده این عدم تفاهم در زندگی آنها وجود خواهد داشت و یا با توجه به این که ظاهرا هم کفوی و هم عقیدگی وجود دارد، اجازه دهیم تا خاستگاری روند عاقلانه خود را طی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی عقل به گفته‌ی حضرت باقر «علیه‌السلام» حجتِ باطنی است و چیزی را مشخص کند، استخاره چرا؟ پشت به استخاره حرام نیست، ولی پشت به عقلِ صریح، حرام است. موفق باشید

27861
متن پرسش
سلام علیکم: زبانم از تشکر قاصره که این مباحث رو به میدان و دسترس همگان در عصر انقلاب اسلامی آورده اید. خدا خیرتان بده. در بحث حرکت جوهری می‌فرمایید که این تفکر که کسی بگوید فقط می‌خواهم بیابم و مباحث عقلی را دنبال نمی‌کنم خیلی خطرناک است. حال آنکه جایی دیگر مثال آیت الله بهاءالدینی و امام خمینی رحمه الله رو می‌زنید که آیت الله فلسفه رو کار نکردند اما چیزی رو هم از دست ندادند اما امام جلسات اسفار را رفتند. حال دو سوال برایم مطرح است یک اینکه کار نکردن مبحث حرکت جوهری و فلسفه چه خطری را برای انسان دارد؟ دو اینکه این دو کلام فوق الذکر را چطور جمع کنیم؟ مجموعا در این چند جلسه شروع حرکت جوهری حس می‌کنم بحث چنان ذهنی است که به کلی با مباحث معرفت النفس متفاوت است. هر چند به امید انتها و نتایج نورانی بحث به لطف خدا و دعای شما به جد ادامه خواهم داد اما الان این سوال ذهنم را درگیر کرده بود که حال که انسان می‌تواند اتحاد با حقایق پیدا کند جایگاه مباحث عقلی کجاست؟ دوستدار شما هستم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای سلوک فردی، عدم ورود به مسائل فلسفی هیچ خطری ندارد. ۲. جایگاه مباحث عقلی، مربوط به حضور اجتماعی و تمدن‌سازیِ اسلام است. مسلّم اگر بخواهیم با عقل مردم معارف اسلامی را در میان بگذاریم، نقش فلسفه‌ی اسلامی به‌خصوص با قرائتِ صدرایی که درست در طلیعه‌ی تاریخ مدرن به میان آمده است، فوق‌العاده می‌باشد. موفق باشید

26870

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد یه متن از آقای داود صمدی آملی رو براتون فرستادم مثل اینکه متن نیومده دوباره می فرستم نظرتون راجع به این متن میشه بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد، سررشته‌ای ندارم. موفق باشید

26703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: با خواندن بخشی از کتاب معاد شما آن چیزی که بنده برداشت کردم این بود که حتی انسان های تا حد زیاد خوب هم پس از مرگ دچار عذاب های مختلف و طولانی می شوند تا کاملا پاک شوند. با این برداشت که شاید هم کاملا درست نباشد یک حس ناامیدی به وجود میاد. خواستم نظر شما را در مورد این برداشت و راه رهایی از این نوع ناامیدی را بپرسم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نا امیدی؟ زنده باد فشارهایی که عمق توحیدی انسان را به ظهور می‌آورد. موفق باشید

26521
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: استاد مسئله ای ذهنم رو مشغول کرده. بعد از مشخص شدن اسامی نمایندگان و لیست هایی که ارائه شده به این نتیجه رسیدم و یا میشه اینگونه گفت که فکر می کنم کاندیداهای مجلس (نیروهای انقلابی نزدیک به جناح اصولگرا) فاقد تقوای سیاسی هستند. (البته نه همگی) چون دقیقا خطایی رو که چهار سال پیش مرتکب شدند رو این بار دارند تکرار می کنند. با ارائه دادن لیست های مختلف. هم در شهرستانها و هم خود پایتخت که باعث شکسته شدن رای مردم شده و فضا رو برای ورود افراد ناکارآمد به مجلس باز می کنند. تا کی قرار است که چوب این ندانم کاری ها رو بخوریم. متن زیر رو از خبرگزاری فارس می نویسم: اصولگرایان با ۲ لیست می‌آیند/پیشنهاد ۲۹+۱ هم نتیجه نداد بعد از چندین جلسه و پیشنهادهای مختلف در نهایت اصولگرایان با ۲ لیست به انتخابات وارد می‌شوند. یک عضو جلسه به خبرنگار فارس گفت: در جریان مذاکره، درخواست اصلی آقایان آقاتهرانی و محصولی برای ارائه فهرست مشترک حذف قالیباف از فهرست نهایی بود. حدادعادل با این پیشنهاد مخالفت می‌کند و پیشنهاد دیگری می‌دهد که در صورت لیست مشترک، ائتلاف با سرلیستی قالیباف منتشر شود و پایداری با سرلیستی آقاتهرانی که این پیشنهاد نیز از سوی جبهه پایداری رد می‌شود. در ادامه محمدباقر قالیباف پیشنهاد دیگری می‌دهد و اعلام می کند حاضر است از لیست کناره گیری کند و به صورت مستقل و منفرد در انتخابات شرکت کند. لیست جبهه انقلاب نیز ۲۹ نفره منتشر شود که این نیز مورد موافقت ائتلاف قرار نمی گیرد. fna.ir/dezpcb در اصفهان هم که خود جنابعالی شاهد ماجرا هستید. تحلیل شما در رابطه با این مسائل چیست؟ موفق و پایدار باشید. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چندان نگران نیستم. به امید آن‌که مردم به چنین بصیرتی رسیده باشند که اکثراً جریان اصلاح‌طلبی، بیشتر به منافع خود فکر می‌کند تا به انقلاب. اگر این‌طور باشد جای نگرانی نیست زیرا دعوا در خانواده‌ی انقلاب اتفاق افتاده است. موفق باشید

25573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چه دلیلی وجود دارد که من میل به آسمانی شدن ندارم و از گناه کردن که عکس آسمانی شدن است خوشم می آید؟ چرا مثل مولانا از دور بودن از عالم نی شکایتی ندارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس در موطن نفس لوامّه‌ی خود مستقر باشد، همواره سعی می‌کند از گناه فاصله بگیرد و چنان‌چه گرفتار گناه شود، خود را سرزنش می‌کند. و هرکس بیشتر خود را در موطن نفس امّاره مستقر کند، همواره از گناه خوشش می‌آید، و در این راستا از حقیقتِ خود که همان فطرت است فاصله می‌گیرد و در نهایت، با خود درگیر شده است. موفق باشید

24476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در موضوع رابطه نفس با بدن بنده معتقدم این رابطه چون از عالم امر ایجاد شده و نشانه قدرت الهی می‌باشد و قدرت الهی چون مطلق است و هر چه اراده کند می شود پس چه نفس و بدن دوگانه باشند و چه متحد در هر حال دست قدرت الهی این ارتباط را اراده کرده و معقول نیست وقتی انسان محدود نمی‌تواند خدای نامحدود را در تمام صفات ذاتی و... درک کند تلاش کند برای توجیه، ما می توانیم بفهمیم که قدرت و اراده خالق لایتناهی باعث این ارتباط هست و همانگونه که معجزه که امری خارق‌العاده هست که نشان قدرت و اراده باریتعالی است و با عقل دودوتا چهارتا نمی شود آن را توجیه کرد مانند معجزه تبدیل شدن عصای حضرت موسی به اژدها، عصای جماد مادی تبدیل می شود به موجود زنده دارای نفس حیوانی به اسم اژدها یا هر اسم دیگر، تنها با قدرت الهی این امر محیرالعقول امکان پذیر هست که عصای ماده جامد طوری از نظر وجودی شدید شود و یا تغییر موجودیت دهد که تبدیل به موجودی با نفس حیوانی شود که از نظر سنخیت هم به هم ربطی ندارند، پس قدرت الهی چرا و چگونه ندارد، پس باید تسلیم محض بود و بی چون و چرا پذیرفت، و ارتباط نفس و بدن را همانند نوعی معجزه روزمره و همیشگی و شاید ابدی چون در آخرت هم نفس بدن دارد البته از جنس اخروی که تحت اراده و قدرت خداست دانست، در ضمن شاید در آینده شخصی بیاید که در فلسفه ابداعاتی انجام دهد که نظرات حکمت متعالیه هم همچون نظرات ابن سینا که توسط ملاصدرا زیر سوال رفت توسط آن ابداع کننده زیر سوال برود و جای حکمت متعالیه را بگیرد. موفق باشید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی مومنین همین اعتقاد را دارا هستند. می‌ماند که چون معتقدیم خداوند در نظام علت و معلول‌ها اراده‌ی خود را اعمال می‌کند، انسان‌ها تلاش می‌نمایند عقلِ خود را جهت فهمِ مسیر آن اراده‌ها رشد دهند و این به معنای معرفتِ به نظام الهی است. موفق باشید

24054
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید من دو تا سوال دارم. یکی اینکه آیا از طریق دستکاری ژنتیک میشه مسائلی مثل ایمان رو تغییر داد؟ من شنیدم صهیونیست ها ژنی کشف کردن که مال افراد مومن هست که اگه اونو از بین ببرن دیگه نسل بعد مومنین، مومن نمیشن. دوم هم اینکه کاش کتاب زن آنگونه که باید باشد رو شرح صوتی میدادین. التماس دعا استاد عزیز.
متن پاسخ

۲۴۰۵۴. باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. موضوع ایمان مربوط به وَجهِ مجرد یعنی نفس ناطقه‌ی انسان است. در حالی‌که حوزه‌ی «ژن» مربوط به ابعادِ جسمانی انسان است و حوزه‌ی جداگانه‌ای است. چون نمی‌دانند حوزه‌ی ایمان کجاست، فعالیت‌های این‌چنینی را دنبال می‌کنند. ۲. توفیقی باشد می‌توان نسبت به آن تصمیم گرفت. موفق باشید 

23978

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: نظر شما در مورد آفای ابرهیم فیاض و طرز تفکرشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ایشان به جهت دلسوزی‌ها و تعهدشان نسبت به ارزش‌های انقلاب، احترام قائل هستم. ولی نمی‌دانم چرا نقش فلسفه را در تمدن اسلامی نمی‌پذیرند در حالی‌که مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» معتقدند برای تحقق تمدن نوین اسلامی، فلسفه‌ی صدرایی ضروری است. موفق باشید  

19160
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ملاک و معیار اینکه بفهمیم یک چیزی و عملی، ملکه ی ما شده و در قیامت با آن مواجهیم چیست؟ یعنی از کجا بفهمیم یک چیزی ملکه ی ما شده؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی چیزی ملکه‌ی انسان شد، بدون هر تعللی و تردیدی، اگر آن چیز عقیدتی باشد آن را تصدیق می‌کند و اگر عملی باشد آن را انجام می‌دهد. موفق باشید

30912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید من احساس می کنم بعد از این همه که هر سال این دعاهای پر مضمون مفاتیح رو در ماه های مختلف خوندم، و حوایج والایی که در اون دعاها هست رو از خدا خواستم اما انگار هیچ کدوم مستجاب نشدن. من حتی در حالت عادی و دعاهای خودم هم چیزایی مادی و معمولی نخواستم ولی این همه دعا انگار هیچ نتیجه ی خاصی نداشتن و اگرم نمی خوندم یا درخواست نمی کردم تفاوتی نداشت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم در دعا، هویت انسان شدید می‌شود به جای این‌که طلب خاصی از انسان برآورده گردد. دعا موجب حضور در جهان کیفیت‌ها می‌شود. در این رابطه در بحثی که مربوط به «شب قدر» است تحت عنوان «شب قدر و حضور در اکنونِ بیکرانه خود» عرایضی شده است. آدرس بحث در سایت http://lobolmizan.ir/sound/1324 . موفق باشید

29892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ورحمة الله اولا بر خود لازم می دارم که از زحمات مخلصانه و بی حد حضرتعالی کمال قدر دانی و تشکر را بجا آورم. «جزاک الله خیرا» و اما بنده بصورت مجدانه مباحث و کتب و شرح های صوتی و... توحیدی، عرفانی، اخلاقی را طبق همان سیری که فرمودید (از جوان و انتخاب بزرگ تا برهان صدیقین و حرکت جوهری و...) خوانده ام و بعضا با برخی دوستان مباحثه هم کرده ام، از این رو بحمدالله بر این مباحث مسلط هستم. اما پس از سالها تلاش در این راستا، برای شروع عرفان عملی، عبادی و ریاضی، برنامه ای مشخص پیدا نکردم. لازم به ذکر است کتبی همچون معراج السعاده و کتب رهنمودی علما و عرفا را که مطالعه کردم و می‌کنم اما واقعیت این است که توصیه در این وادی فراوان است، اما دستور العمل مصداقی و برنامه های جامع و دقیقی وجود ندارد، چون برخلاف قدیم، استاد عرفان عملی در دسترس نیست، حتی در محیط حوزه (بویژه در اصفهان که اصلا یافت نمی شود محافل خصوصی و اساتید عرفان عملی) و گمان کنم شهید مطهری رحمه الله عليه هم با چنین مضمونی می فرمایند، شاگردی یک استاد عرفان و اخلاق عملی بیش از خواندن هزار کتاب عرفانی و اخلاقی ارزش دارد. حال تکلیف چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با حضور عارف سالکی مثل حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» همه‌ی افق‌های سلوک که اساتید عرفانی کمک می‌کنند، گشوده شد و از این جهت زمانه‌ی ما با گذشته متفاوت است. به جمله‌ی مرحوم آیت الله بهجت فکر کنید که فرمودند: «علمِ تو، استاد توست». عرایضی در این رابطه در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت الله بهجت» شده است. موفق باشید

29507

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده به نظرم می‌رسد که سختی و فشار شب اول قبر همون دل کندن از دنیاست و جدایی از همه تعلقات زیرا در حال حاضر چشمه کوچکی از اون رو داریم لمس می‌کنیم به علت ویروس کرونا که مجبور به حذف و محدود کردن بعضی امور دنیوی شدیم و می‌بینیم که باعث افسردگی و بی حوصلگی اغلب ما آدما شده. خدا خودش به داد لحظه مرگ ما برسه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره «این جهان آن جهان‌شدن عشق است». به گفته‌ی جناب مولوی:

بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

كز این خاك برآیید سماوات بگیرید

بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

كه این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید

موفق باشید

28734
متن پرسش
سلام: خسته نباشید ببخشید من یه شعری را روی پروفایلم گذاشتم بعد یه دوستام امد انتقاد کرده و میگه که شما خرافاتی هستید و چرا با این شعر حضرت فاطمه را خار می‌کنید یعنی اونقدر حضرت علی (ع) ضعیف و بی غیرت بوده که گذاشته این بلا به به سر همسرش بیارن یعنی حضرت علی (ع) نشسته توی کوچه و گریه کرده گفته این بلا را سر همسرم آوردن من این شعر را براتون می‌فرستم شما ببیتید این شعر اشتباه است من اشتباه میگم یا طرف مقابل والا با این حرفاش شبهه انداخته برام روایت بیارید چون طرف میگه چنین چیزی صحت ندارد ظلم بر حق همسرم بی حد شده راه او در وسط کوچه تنگی سر شده پیش چشمان حسن دست عدو بالا رفت صورت کعبه حیدر حجر الاسود شد ضربه آن درست به گوشم آمد همسرم خورد به دیوار برایم بد شد نه فقط بین گذر بلکه به خانه دیدم لگد خشم به پهلوی گلم ممتد شد زیر در ماندن یادم چه قدر طول کشید در روی فاطمه ام و دشمن از آن در رد شد لطفا این شعر را بخونید ببینید چیزی از خار شدن حضرف فاطمه (س) یا ضعف حضرت علی (ع) نوشته برام سند روایت بیارید که الان با حرفای طرف ترسیدم که گناه نکرده باشم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیای الهی مظلوم بودند، ولی منظلم و ظلم‌پذیر نبودند. باید طوری حادثه را نقل کرد که حکایت از ظلم ظالمان داشته باشد و نه ظلم‌پذیری اولیای الهی. از این جهت شاید انتقاد دوست‌تان از جهتی درست باشد. موفق باشید

28151
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. حدیثی از حضرت زهرا سلام ‌الله علیه است به این مضمون که نماز تکبر را از بین می‌برد و روزه اخلاص رو تقویت می‌کند. و چند ارتباط این شکلی. می‌خواستم بفهمم نحوه ارتباط این نسبت‌ها چجوریه؟ یعنی چطور نماز من تکبرم رو از بین می‌بره و چطور روزه اخلاصم رو تقویت می‌کنه؟ خیلی وقته که به این موضوع فکر می‌کنم که چطوری این نسبت برقرار می‌شه. از طرفی احساس می‌کنم با نماز خوندنم و روزه گرفتنم به این چیزهایی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه می‌فرمایند نمی‌رسم. یعنی تکبرم را می‌بینم و نماز به امید از بین رفتنش می‌خونم و نتیجه نمی‌گیرم و باز هم حس می‌کنم بدتر شده. روزه هم همین طور. برای انجام این اعمال و رسیدن به نتایجش باید مرتب عمل کنیم و مرتب خودمون رو بازخوانی کنیم. یا نیاز به فهمی است که بدون آن نتایجی این چنین حاصل نمی‌شود. متن حدیث: قالَتْ علیها السلام: جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براى استحكام اساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود. ریاحین الشّریعة : ج ۱، ص ۳۱۲
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت فوق‌العاده ارزشمندی است. حقیقتاً وقتی انسان در نماز خوددر مقابل حضرت ربّ العالمین جهت تجلیّات انوار متعالیش خود را عرضه کند و تنها «قبول» باشد، مطمئناً این انسان، دیگر انسانی نیست که به خود بنازد و وقتی انسان با روزه‌داری به جای میل خود، حکم حضرت محبوب را می‌پذیرد دیگر خودی ندارد که در میان آورد و اخلاص یعنی تمام وجود را برای حضرت حق قرار دهیم. آری! بالاخره صبر بر طاعت إن‌شاءاللّه کار را به این‌جا می‌رساند. موفق باشید

27715
متن پرسش
با سلام و تشکر: ۱. میزان علم به اصول دین چگونه و چه میزان باید باشد؟ آیا صرف علم اجمالی و عامیانه که مثلا خدا یکی است و معادی هم هست، کفایت می کند؟ ۲. انجام فروعات دینی بدون علم به اصول دین، منجر به فایده و نجات می شود؟ اگر بله، چگونه؟ ۳. به نظر شما اگر حد تربیت دینی جامعه تمرکز مفصل و مجمل بر فروعات و در طاقچه گذاشتن اصول باشد، رشد اتفاق افتاده یا سوء استفاده مدرن از احساسات؟ هنگامی‌که تلفظ حروف عربی، مقدم بر توحید شد، هدایت است یا بهره کشی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرچه عمیق‌تر بهتر. در این مورد خوب است به شرح حدیث ۱۲ از کتاب «چهل حدیث» حضرت امام در مورد تفکر در دین رجوع فرمایید. ۲. در همان حدّ که معرفت در صحنه باشد، عمل، نتیجه‌بخش و مورد قبول است. ۳. اگر معرفتِ توحیدیِ لازم در جامعه شکل نگیرد، در دنیای امروز نمی‌توانیم با روح سکولاریته‌ی دنیای مدرن مقابله کنیم و از آن عبور نماییم. موفق باشید

27078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و تبریک اعیاد: آیا می توان گفت دجال یا اعور یک چشم همان عقل مدرن چهارم تجدد است که با تک ساختی بودن یا تقلیل همه ساحات وجودی موجب حجاب بسیار عظیم و عمیق شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید آوینیِ عزیز «رحمت‌اللّه‌علیه» متوجه‌ی این امر شده بودند. آری! چشمِ عقل مدرن یک چشم بیشتر نیست. موفق باشید

26231
متن پرسش
سلام: ببخشید جناب طاهرزاده. سوالی از حضورتون داشتم. تفاوت در معنای رحلت، فوت و موت از نظر لغوی چیست؟ آیا در معنای لغوی می‌توان از این کلمات به جای شهادت استفاده نمود؟ اگر نمی‌توان استفاده نمود پس چرا آقای مجتهدی تهرانی در جلسات درس خود حین درس از رحلت امام باقر علیه السلام یا یکی دیگر از معصومین علیهم السلام استفاده نموده اند؟ یعنی ایشان به شهادت رسیدن این معصوم بزرگوار را قبول ندارند؟ نکته بعد این است که چرا آقای جوادی آملی در صحبت های خود از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و خانم حضرت زهرا سلام الله علیها استفاده کرده اند. (در این زمینه مطلبی خوانده ام ولی هنوز سرچی در صحت انجام نداده ام) آیا این مسئله صرفا برای حفظ وحدت می باشد؟ می‌شود در این زمینه مفصل توضیح بفرمایید. التماس دعا یا علی (علیه السلام) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی «رحلت» واژه‌ی خوبی است یعنی از این دنیا به دنیای دیگر رفتن. ولی واژه‌ی «فوت» خوب نیست چون به معنای از بین‌رفتن است و قرآن در این رابطه می‌فرماید: «فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ» فوت و نابودی برای آن‌ها نیست بلکه از مکانی نزدیک یعنی آزاد از روش‌های مادی گرفته می‌شوند. واژه‌ی «موت» به معنای مردن است. موفق باشید

25823

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: بنده از یکی از علما ذکر اربعینی می گیرم و الان در انتهای چهارمین چله خود هستم. همیشه ابتدای این اربعین ها با نشاط خاصی آغاز می شود و ترک گناه دوام ذکر سمت و جوع و.... در حالت خوبی هست. هرچه بیشتر به انتهای چله نزدیک می شوم یکی یکی سنگر های فتح شده را پس می دهم به طوری که در انتهای چله یک انسان گناهکار هستم و تنها کالبد بی روحی از اذکار و نماز شب و قرآن و عبادات بدون حضور قلب باقی می ماند. این مسئله برایم آزار دهنده است و وقتی برای اربعین بعدی نزد استاد می روم تا ذکر جدید بگیرم احساس می کنم که اذکار اربعین قبلی به خاطر گناهان بی اثر شده. پس نیت شروع جدید می کنم و بدون اجازه استاد اذکار چله قبل را همراه چله جدید می گویم و این شرایط دارد به وسواس تبدیل می شود. آیا گناهان باعث از بین رفتن خاصیت اذکار می شوند؟ چه کار کنم؟ دلم می خواهد یک چله بدون گناه داشته باشم تا اذکار ان چله بر جانم اثر کند و بعد ذکر جدید بگیرم. اما عمر کوتاه است و فرصت کم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیه‌ی انقلابی و ارادت به مقام معظم رهبری و اُنس با رفقا و فعالیت‌های اجتماعی، فراموش نشود. موفق باشید

نمایش چاپی