بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20608
متن پرسش
سلام استاد: در هنگام گفتن ذکر «لا اله الا الله» باید توجه به چه معنایی داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به حضور یگانه‌ی حضرت حق در هر صحنه‌ای، مثل حضور یگانه‌ی نفس ناطقه در بدن در هر حرکتی. موفق باشید

20176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گران قدر: استاد من از لطف خدا نا امید نیستم، و به رحمت بی کران خدا یقین دارم و مطمئن هستم که خدا بعد از توبه گناهان رو می بخشه، اما با خجالتی که از خدا می کشم چه کنم؟ با این همه رحمت و بخشش و خوبی و مهربونی، و با این همه ضعف و خطا و گناه و جهل من، چطور خجالت زده نباشم؟ بعضی وقت ها با اینکه میدونم خدا منو بخشیده، اما باز خجالت می کشم ازش، نمیدونم باید چیکار کنم، لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با کریمان کارها دشوار نیست، وقتی خودش می‌گوید توبه کنندگان را دوست دارم، دیگر خجالت یعنی چه؟!! موفق باشید

9103

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام حقیقت حج بیت الله الحرام را دانلود کردم اما جزوه چگونگی بازگشت حجاج روی سایت شما نیست لطفا به دوستانتان بفرمایید زحمت بکشند وروی سایت قرار دهند با تشکر
متن پاسخ
مسئول محترم سایت.
29358
متن پرسش

سلام استاد عزیز: من دیروز برای اولین بار بیمارستان عیسی بن مریم اعزام شدم براي خدمتگذاری جهادی به بیماران کرونایی، بماند که خودم تا حالا دو سه بار کرونا گرفته ام! گفتم براتون از اونجا بگم. واقعا کادر درمان و پرستارا خیلی مودب بودند. بیماران خیلی خیلی به حضور ما احتیاج داشتند زیرا حضور همراه براشون ممنوع شده. حضور نیروهای بسیجی و جهادی خیلی موثر بود هم بیمارستان الزهرا سلام الله علیها نیاز به نیروی جهادی و خوش اخلاق! داره هم بیمارستان حضرت عیسی بن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام. ولی چند تا نکته؛ ۱. درسته ما تو بخش کرونایی‌ها بودیم ولی از بس شیلد و ماسک و گان و دستکش و ضد عفونی و ... همه چی بود اگه کسی نکات حضور در بخش رو رعایت کند احتمال مبتلا شدن او صفر است. ۲. بیماران شدیدا نیاز به امیدواری و روحیه دادن دارن. یاد خدا و خلیفه خدا حضرت آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دلهاشون رو آرامش و تسکین می‌داد در حدی که بعضیاشون میگفتن آیا ما تو این دو سه روز مرخص میشیم؟ ۳. چون معمم بودیم بعضیاشون وقت گیر می آوردن و سوال شرعی می‌پرسیدن، بعضیاشون درد دل می‌کردن، بعضیاشون با دیدن ما تازه یادشون افتاده بود چند روزه نمازشون قضا شده! البته معذور بودن و ما شرایط نماز با تیمم رو برای بیمار آماده می‌کردیم. البته بماند که بعضیاشون رو هم که با خدا قهر بودن رو آشتی دادیم! خلاصه تبلیغ عملی و منبر عملی شد. ۴. اونجا باید پا بزاری رو خودت روی منت، خدمتگذاری و خودخواهی با هم قابل جمع نیستن یه جاهایی باید بطری ادرار مریض رو خالی کنی در دستشویی! ۵. تازه می‌فهمم که چرا حضرت آقا برای مرتبه ی دوم از نیروهای مومن و جهادی خواستند که بیان تو میدون، واقعا نیاز هست، بیماران علاوه بر کمک، نیاز دارن یکی بیاد از خدا و مهربونی او براشون بگه آخه خیلیاشون تو حالت اضطرار هستن خیلیاشون هم که زیاد درگیر بیماری نشده اند فرصتی یافته اند برای خلوت برای مناجات با خدا برای تفکر به اشتباهات گذشته و آینده پیش رو... کادر درمان هم که دیگه حسابی خسته شدن. انقدر خسته بودن که داروهای بیماران رو می‌دادن به ما تا به بهشون بدیم قرص یا شربت یا میوه... بماند که لبخند و روحیه دادن ما دست کمی از دارو نداشت!!! ۶. اونجا نیروهای جهادی در سه شیفت میتونن خادمی کنند شیفت صبح تا ظهر، شیفت ظهر تا شب، شیفت شب تا صبح. بخش آقایان و خانم ها جداست. وقتی وارد بیمارستان عیسی بن مریم شدید از نگهبان بپرسید میخام برم قرارگاه جهادگران، راهنماییتون میکنن میایید داخل با فضا آشنا میشید بچه های جهادی رو می‌بینید مثل روزای جنگه، بعضیا تو عملیاتن بعضیا دارن آماده میشن که برن! اونجا آموزش های لازم رو می‌بینید و شیفت شما رو بهتون اعلام میکنن و از اون لحظه به بعد جزئی از جمع صمیمی و با صفای جهادگران میشید. ۷. فکر می‌کنم هر کسی به نیابت از رفیق شهیدش یا امواتش یا پدر و مادرش بیاد خیلی متفاوت باشه. جای شهدا خیلی خالیه البته حضورشون و امدادشون همیشه هست. ۸. تو ایام سیل، شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند اگر کسی می‌خواهد مدافع حرم باشد بیاید و به درد مردم سیل زده رسیدگی کند شاید الان بتوان گفت اگر کسی می‌خواهد مدافع حرم باشد بیاید و به درد و نیاز بیماران کرونایی رسیدگی کند این شاید که گفتم از دل شکاک من است وگرنه اهل یقین پیامی دگر دارند و البته اگر به دلیلی نتونستید بیایید برای بیماران خیلی دعا کنید مخصوصا من که دلم بیماره و هیچ بیماری ای بالاتر و کشنده تر از بیماری دل نیست. بیچاره نفس من که با ادله عقلی و نقلی و گاه فلسفی و گاه عرفانی و گاه کوچه بازاری سعی می‌کرد مانع اومدن من بشه ولی شکستش دادم. خیلی حس خوبی داره وقتی با نفست مبارزه می‌کنی و خودت رو در جریان اراده الهی قرار میدی، خدا رو شکر. شهید آوینی فرمودند اگر کسی می‌خواهد ما را بشناسد، داستان کربلا را بخواند اگر که خواندن داستان را سودی نیست (باید کربلایی شد) شماره مسئول ثبت نام جهادگران رو میزارم. آقای حاجی لو ۰۹۱۳۱۲۹۹۹۴۷ اگه میشه نظرتون رو بگید و راهنمایی کنید. به امید شهادت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم که خدا شما را به سوی راهی فرستاده که راه حضور در تاریخ انسانیت است تا یگانگیِ بین انسان‌ها را تجربه کنید و بفهمید چرا خداوند در توصیف رسول خود «صلوات‌الله‌علیه‌واله» فرمود: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ» (توبه/128)

خداوند در آیه‌ی فوق رسول خدا (ص) را در نسبت با ما چنین تبیین می‌فرماید که رسولی است از جنس جان‌ خودتان که بر او گران می‌آید که شما در رنج باشید و از این جهت سخت دلبسته‌ی شماست و با مؤمنینی که متوجه‌ی راهی شدند که رسول خدا (ص) برای آن‌ها گشود، مهرورز و مهربان است.

از این آیه برمی‌آید که رسول خدا (ص) متوجه‌ی مشکلات جامعه‌ی بشری بوده‌اند و دغدغه‌ی اصلاح امور را داشته‌اند و خداوند که ربّ‌العالمین است، تا بستر تعالی انسان‌ها را فراهم کند، آن حضرت را شایسته‌ی این امر یافت و او را برگزید. موفق باشید    

29214

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: استاد عزیز چند وقتی است در شهر ما شیخی آمده که می گوید هر آنچه که تا الان خواندید یا داشتید رها کنید و فقط از خدا طلب کنید و با همین طریق تعداد زیادی جوان به خود جذب کرده که وقتی با آنها صحبت می‌شود آنها می‌گویند راهمان را پیدا کردیم و به آرامش رسیدیم اما عقیده شیخ این است که علما و علی الخصوص عرفا دعوت به خود می‌کردند به همین خاطر معروف شدند اگر دعوت به خود نمی کردند گمنام می ماندند و هرچه می‌خواهید از خود خدا بخواهید تا خدا راه را جلوی شما باز کند. عقیده بنده این است که با این دستورالعمل این شیخ افرادی که می پذیرند ذیل ایشان می روند و تحت تاثیر او قرار می‌گیرد به طوری که شب در خواب فردی به خوابشان می آید و راه را به آنها نشان می‌دهد و آنها به آرامش خاصی می‌رسند. در این راستا از شما تقاضای راهنمایی دارم. تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک ما قرآن و روایات و تدبّر و تأمّل در قرآن و روایات است. هرکس ما را از طریق رشد تعقل به قرآن و روایات نزدیک کند، به ما کمک کرده است. موفق باشید

28250
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: استاد سوالی داشتم درباره اینکه بنده یکسالی مانده تا کنکورم و هم اکنون در رشته تجربی درس می‌خوانم. بنده در این ایام تعطیلی برای این بیماری منحوس خیلی فکرم درگیر بود من با علاقه به سمت این رشته آمدم و درس های این رشته مورد علاقه من است اما خیلی دلم می‌خواهد که هر روز از دین چیزهای جدید یاد بگیرم و همچنین بدانم خدا از من راضی هست و مقام و مرتبه ای بالا پیش خدا نه مقام های دنیایی داشته باشم آرزویی که شاید هرکسی داشته باشد. اما بنده در راهم که تجربی باشد شک هایی دارم در مورد اینکه آیا در آینده اگر به دانشگاه بروم مثل الان در عقایدم ثابت قدم هستم یا خیر چون یکی از اطرافیانم را دیدم که قبل از دانشگاهش با بعد آن چه تفاوت های چشمگیری کرده است. خیلی دلم می‌خواهد برای جامعه ام و امام زمانم مفید باشم اما نمی توانم اغلب اوقات خودم را قانع کنم که با این رشته و مسیری که می‌روم می توانم مفید باشم. گاهی سخنان حضرت آقا را پیرامون این موضوعی که به جوانان عرضه داشتند را مطالعه می کنم اما واقعا نیازمند یک سخنی که با شرایط فعلی که دارم (چون من خیلی به دین و یادگیری آن علاقه دارم اما متاسفانه بعضی از دروس آن را فکر می کنم نمی توانم از پس آن بر بیایم اما در رشته فعلی خودم کاملا این موضوع بر عکس هست از محیط آینده این رشته خوشم نمی آید اما از درس هایش لذت می برم.) هستم که مرا در ادامه مسیر محکم و استوار کند و درگیری ذهنی نداشته باشم. شرمنده استاد سوالی دیگه ای که داشتم این بود خیلی دلم می‌خواهد یکی از کتاب های شما را مطالعه کنم به نظر شما چه کتابی برای من مناسب هست از میان موضوعاتی که بیان کردید؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با این روحیه‌ای که خداوند به جنابعالی لطف کرده، دانشگاه، هم از نظر علمی به شما کمک می‌کند و هم با نظر به نگاه ایمانیِ شما، وقتی با اندیشه‌های متفاوت روبه‌رو شوید با عمق بیشتری متوجه‌ی نگاه توحیدی به عالم می‌شوید. بالاخره «نهنگ آن بِهْ که در دریا ستیزد / ز آبِ خرد، ماهی خرد خیزد» ۲. کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و یا کتاب «آشتی با خدا» إن‌شاءاللّه می‌تواند جهانی ماورای جهان مادی را در مقابل شما بگشاید. موفق باشید

26810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در یادداشت علی (ع) و تعیین نبا عظیم تاریخی، فرمودید انسان با نظر به «بودن»اش، حقیقت را در بستر تقدیرِ تاریخ احساس می‌کند، از آن جهت که «حقیقت» در افق زمان و تاریخ، در شخصیتی متعین فهمیده می‌شود و انسان اصیل در عین آن‌که یک فرد است، به وسعت هستی است و در عین آن‌که متناهی است، مطلق است به جهت مقام فهم «وجود و بودن» خویش. این انسان از حیث وجودش سر و کارش از یک طرف با وجودِ خویش است و از طرف دیگر با تمام عالم وجود سر و کار و رابطه دارد. آیا این مطلب حضرتعالی همان نکته ای است که این چنین در کتاب شرح زیارت آل یس متذکر آن شده اید و نشانگر همان ارتباط با انسان کامل بعنوان اصل انسانیت و تجلی عینی انسان کامل هم چنین لزوم الفت با او را دارد، است: «همه ما انسانيم، اما هيچ كدام انسان كامل نيستيم. پس بايد انسانيت ما به انسان كامل يا عين انسان برگردد. بنابراين عين انسان هميشه در عالم هست كه ما مي توانيم از جهت انسانيت از او نور بگيريم و در راستای انسانيت رشد كنيم، و عنايت داشته باشيد حقيقت انسان يا انسان كامل، حقيقتی است فوق جسم و مكان و زمان. زن ها و مردها همه انسان اند، ولی قطب جان همه انسان ها امام زمان (عج) است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست تطبیق فرموده‌اید. در بحث اخیر، نظر به جایگاه انسانِ کامل در هستی شده است و در آن بحث، نظر به نسبتِ ما با انسان کامل مطرح است. موفق باشید

26216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: برای سیر و سلوک و رسیدن به نتیجه مطلوب من سالهاست که با سیر مطالعاتی شما آشنا هستم و کلیه عقایدم را از مباحث شما دارم. همچنین از طریق مباحث جلسات شما با تفسیر قرآن و نهج البلاغه آشنا شدم با کتب احادیث که معرفی فرمودید مثل اصول کافی و تحف العقول و مستحباتی چون ذکرهای جایز که در عرف هست راه را پیش بردم اما نمیدونم با این روشها به نتیجه دلخواه که وصال الی الله است می رسم یا خیر. هرچه هست در این مسیر احساس کمبودی دارم یا شاید چنین فکر می کنم و نمی دونم آیا باید همچنان با مباحث شما ادامه بدم یا دنبال استاد عرفان باشم که هرچند بعید می بینم استاد عرفان به این راحتی پیدا شود. از طرفی میدونم روش شما بر این اساس است که علم تو استاد توست با این همه موارد که توصیف کردم خودم را در جایگاه مناسبی نمی بینم حتی نمیدونم سیر مطالعاتی شما را ادامه بدم یا خیر از طرفی اندیشه های دیگه بجز امام خمینی هیچ کتاب و اندیشه ای حتی جناب مصباح و مطهری کسی مرا سیراب نمی کند. خدا را شکر که شما تفسیر کتب امام خمینی را دارید. خلاصه اینکه خودم را در حالت سرگردانی می دانم و بسیار عقب می بینم بخصوص وقتی می شنوم عده ای با ریاضات شرعی و صحیح سیر آفاق و انفس دارن و آنچنان روحشان لطیف شده که به نتایج عظیم رسیدن حتی ادعای کرامت نمیکنن و در خدای خویش غرق هستن وقتی با چنین مسائلی روبرو میشم بیشتر دچار تشویش خاطر میشم من انتظار داشتم طی این سالها تغییر عمده ای کرده باشم نه اینکه به کرامت برسم چنین منظوری ندارم کرامت از نظر من فقط برای سالک جنبه تشویقی داره ولی هدف و مقصود نیست حال به من بفرمایید با این اشفتگی خیال چکار کنم احساس میکنم هنوز قدم اول را برنداشتم شاید از لحاظ اعتقادی نسبتا خوب باشم اما از لحاظ عملی و اخلاقی بسیار ضعیفم و هنگامی که به گذشته نگاه میکنم تغییر مثبت نداشتم هرچند سعی بسیار کردم و از لحاظ اعتقادی هم جای کار زیاد دارم ولی در مجموع از لحاظ عرفانی قدمی برداشته نشده و من کاملا برای خودم متاسفم تازه همه چیز به اینجا ختم نمیشه گاهی وقتی درشبه ای در جمع قرار میگیرم بسیار راحت به خودم جواب میدم اما اصلا نمیتونم طرف مقابلم را توجیه کنم و بهش بگم دچار چنین خطایی هستی در نهایت سکوت میکنم انگار عقایدم فقط برای خودم کاربرد دارد واقعا راه عرفان متفاوت است؟ به سراغ عرفا بروم؟ اگر جواب مثبت است چگونه؟ اصلا چطور استاد عرفان میتوان پیدا کرد؟لطفا در این خصوص راهنمایی کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش استادِ حقیقی که کلّیاتِ راه را در جلوی ما بگذارد، در این تاریخ حضرت امام و رهبر معظم انقلاب هستند. فکر می‌کنم واژه‌ی «صبر» که در آیات و روایات تا این اندازه بر آن تأکید شده، به جهت آن است که همچنان بر راهی که می‌دانیم راهِ شریعت الهی است، بمانیم تا بالاخره یا در این دنیا و یا در آن دنیا به نتیجه برسیم. مهم، آن احساسِ بودنی است که خود را در رحمت الهی احساس کنیم. موفق باشید

25501
متن پرسش
سلام: استاد من یه دوستی دارم. ایشون اهل کار تربیتی و معرفتی بود. مباحث شما و آقای علی صفایی رو پیگیر بود. الان یه مدته که شدیدا دچار رکود و خمودگی شده. هیچ کاری نمیتونه انجام بده. دانشجوی ارشده و با اینکه همه ی ورودیاشون میخوان دفاع کنن ایشون حتی موضوع هم انتخاب نکرده. میگن هیچ انگیزه و انرژی و حوصله ای برای انجام هیچ کاری ندارم. حتی امسال اربعین هم اومد کربلا ولی هنوز حالش بده. چیکار باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست به بحث «حضور اربعینی و اصیل‌ترین بودن» که بر روی بنرِ سایت هست فکر کنید تا چشم‌اندازی بس متعالی در مقابل ما گشوده شود و در دلِ آن وظایف‌مان را انجام دهیم. موفق باشید

22677
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد جانمان: استاد اگر امکانش هست این جمله را برای ما باز و قابل فهمش کنید یا راهنمایی بفرمایید: «عبادت اجرای توحید است در ملک بدن از باطن قلب.» تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که این جمله‌ی فوق می‌فرماید زیرا شما در عبادات با اراده‌ی قلبی سعی می‌کنید حکم خدا را در کشور بدن‌تان جاری نمایید و آن چیزی جز اجرای توحید در ملک بدن نیست که با نیت درونی همراه است. موفق باشید

21971
متن پرسش
با سلام: قضیه غیبت امام زمان (عج) برایم مشکوک است. خوب امام به جای غیبت هجرت را برمی گزیدند اگر در عراق جانش در خطر بود به کشورهای دیگر می رفتند و مبارزه را ادامه می دادند نه اینکه ما را تنها رها کنند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه ما می‌توانیم به عنوان معرفت به وجود انسان کامل داشته باشیم، دلایل عقلی آن است که در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که بر روی سایت هست، مطرح شده است. ولی این‌که چرا امام به جای غیبت، هجرت نکرده‌اند، مربوط به حضوری است که آن حضرت باید در تمام تاریخ داشته باشند. موفق باشید

21530
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: مدتی است که مطلبی درون ذهن ام هست که انگیزه ی رشد و پیشرفت را از من گرفته است، به عنوان مثال با خود می گویم که اگر من الان شاگرد فلان استاد باشم نهایت رشد و ترقی علمی و تکنیکی من ختم به آن استاد می شود که آن هم سالهای سال طول می کشد، پس من تبدیل به شخص بهتری نسبت به آن استاد نمی شوم تازه اگر شاگرد خوبی باشم، پس تلاش من هدف ایده آلی نداشته است، پس تلاش کردن در جهتی که مرا تبدیل به شخص ایده آلی نمی کند بیهوده است. البته می دانم که چنین نظری درست نیست و باعث بیکاری و تنبلی و خمودی می شود اما نمی دانم چرا درست نیست؟ یعنی می شود که شاگردی نسبت به استاد خود فرد بهتر و ایده آل تری بشود؟ چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون انسان دارای فطرت الهی است از استاد جهت متذکرشدن به فطرتش استفاده می‌کند و لذا متوقف در استاد نمی‌شود. موفق باشید

20217
متن پرسش
با سلام محضر شما استاد عزیز و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: دو سوال از محضر شما داشتم 1. در حکمت 145 نهج البلاغه حدیثی وجود دارد خواستم مقداری توضیح دهید تا جایگاه حدیث را بهتر بشناسیم «بسا روزه داری که بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری خود ندارد. و بسا شب زنده داری که از شب زنده داری چیزی جز بی خوابی به دست نیاورد! خوشا خواب زیرکان و افطارشان.» 2. مدتی است در تلاوت قرآن دچار سستی و بی توفیقی هستم و از این موضوع شدیدا در رنج هستم چه سفارشی برای بهبود وضع روحی حقیر دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عبادات باید مقصد ما رجوع به حق باشد و دائماً متذکر این امر باشیم تا حجاب‌های بین ما و حضرت ربّ به مرور مرتفع گردد 2- برای خود سهم بگذارید که روزی 50 آیه با صوتی حزین، تلاوت کنید تا إن‌شاءاللّه آهنگِ آیات، روح‌تان را متعادل کند.

8211
متن پرسش
سلام ببخشید در جایی فرمودید گریه ما برای امام حسین ع اگر گریه واقعی باشد درواقع گریه دوری از مقام است این سوال پیش می آید که گریه ایمه ع برای امام حسین ع برای چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری همین‌طور است. امام حسین«علیه‌السلام» در مقام ظهور آن مقام کاری کرد که مثل دیدن عبودیت بود که رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» در فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» می‌دید، عبودیتی که مقصد جنّ و انس بود. کربلا محل ظهور اوج عبودیتی است که همه‌ی اولیاء و انبیاء در تلاش به صحنه‌آوردن آن بودند. موفق باشید
32319
متن پرسش

سلام استاد: عذرخواهی می کنم بابت زحمتی که ایجاد می شود. ان شاء الله خداوند جبران کنند. مباحث وحدت وجود، اسفار، تفسیر سوره توحید و وحدانیت خدا و... در حد فهم تئوری مطالعه شده است هرچند فهم و درک واقعی محقق نشده است. سوالی برای من پیش آمده که با تفکر و مطالعه نتوانستم پاسخش را پیدا کنم لطفا راهنمایی بفرمایید. با توجه به اینکه فقط الله وجود دارد و مخلوقات تجلی او هستند و جز او وجود ندارد، بودن مخلوقات به خصوص انسان به عنوان تجلی حق متصور است کشش انسان به سمت حق و اطاعت و انجام عمل صالح هم متصور ست، هرچند درکش سخت است، اما قوه اختیار او و رودررویی و مخالفت با الله توسط چه چیزی انجام می شود؟ الله که با خودش مخالفت نمی کند آیا می توان گفت؟ شدت و ضعف این تجلی عامل کشش و دوری می شود، انسانی با شدت وجود بیشتر به سمت درجات بالاتر وجود میل دارد و انسانی با ضعف وجود نسبت خود را با عدم و نیستی بیشتر حس می کند و به آن سمت حرکت می کند. و هرچه وجود ضعیف تر باشد، حق پوشیده تر و فرد در غفلت بیشتری است. با این توصیف عامل حرکت شدت و ضعف وجودی فرد است که رنگ و بوی اختیار ندارد. و اگر انتخابگری انسان را بپذیریم، هویت انتخاب گر انسان گویی یک هویت استقلالی است که با توجه به وحدانیت خدا قابل فبول نیست. استاد بی زحمت راهنمایی کنید و اگر منابعی برای فهم این مطلب موجود هست معرفی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. علامه طباطبایی می‌فرمایند ما در مختاربودن، مجبوریم به این معنا که اختیار، نوعی عطای الهی در وجه تکوینی ما است تا خداوند در بستر اختیار ما یعنی در آینه مخلوق به نحوی خاص به ظهور آید تا خود را در آینه خود بنگرد و این احساس بودن، احساس بودن دیگری است نسبت به آنچه خداوند خود را در خود احساس می‌کند. ۲. به انسان فکر کنید و امکانات مختلفی که در مقابل او هست بر عکس سایر موجودات که دارای امکانات مختلف نیستند. همین‌که انسان در مقابل خود امکانات مختلف را می‌یابد، خود به خود ترجیح یکی بر دیگری موجب به ظهورآمدن اختیار در ذات او است و از این جهت می‌توان گفت اختیار، ذاتیِ انسان است زیرا امکان، ذاتی او است. ۳. شدت و ضعف ظهور انسان برای خود نسبت به بنیانی که دارد که همان فطرت اوست، در راستای اختیار او معنا دارد چرا که می‌تواند نسبت خود را از طریق عبادات و تقوا به فطرتش نزدیک کند و با شدت بیشتر از کمالات در خود و در محضر خداوند حاضر شود. بنابراین نه اختیار موجب استقلال انسان در مقابل خداوند می‌شود و نه اختیار، امری است که توسط آن خدا با خود مخالفت کرده باشد بلکه در ذات انسان و پیرو خلقت او به میان می‌اید از آن جهت که انسان در مقابل امکانات مختلف قرار می‌گیرد و خود را باید در درون یکی از آن امکانات به ظهور آورد و این خود به خود موجب ظهور اختیار می‌گردد. و این‌جا است که سخن علامه طباطبایی معنا می‌دهد که چرا می‌فرمایند انسان در مختار بودن، مجبور است زیرا همچنان‌که عرض شد و جناب شیخ الرئیس نیز بر آن تأکید دارد «امکان، ذاتیِ انسان است»[۱] و اختیار را به امکان‌های مختلف انسان باید ربط داد. موفق باشید

[۱] - جمله مشهور شیخ اشاره به همین دارد که می‌فرماید: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل اوجدها».

31009
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم و بزرگوار، وقتتون بخیر و عافیت باشه ان شاءالله. در رابطه با قیامتهای متعدد و آفرینش‌های متعدد سوالی داشتم. برخی از علما می فرمایند بساط عالم ماده همیشه برقرار هست و دحو الارضهای متعدد، آفرینش‌های و قیامتهای متعددی داریم و این مسئله ابدی است. و اولین انسان در هر دور از آفرینش آدم (ع) است. و این مسئله به دلیل وجود صفت خالقیت در خداوند متعال می باشد. می خواستم نظر حضرتعالی را در این رابطه جویا شوم و اینکه اگر درست هست نور حقیقت محمدیه در ادوار مختلف چگونه بروز و ظهور می کند؟آیا در هر دور از آفرینش اهل بیت (ع) بر زمین نزول پیدا می کنند و یا...؟ با تشکر فراوان، استاد عزیز افرادی هستند مانند بنده یا بعضی از دوستانم که شما اونها را نمی شناسید و ما هم هیچ کسی را نمی شناسیم، خانمهای خانه داری هستیم که مطالعاتی را شروع کردیم و به تازگی با مباحث حضرتعالی آشنا شدیم، تحول عظیمی بواسطه ی مباحث معرفت النفس در آستانه ی وجودی ماست به لطف و ربوبیت و مهر و محبت پرودگار عزیز. ما را از دعای خیر فراموش نفرمایید. ما شما و پدر و مادرتون را خیلی دعا می کنیم. ان شاءالله خداوند متعال عمر با برکت و طولانی و عاقبت بخیری بهتون عنایت بفرماید به برکت وجود مقدس امام عصر (عج). اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر به روایت هم نظر کنید که حضرت باقر «علیه‌السلام» در جواب جابر می‌فرمایند: «لَقَدْ خَلَقَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ أَنْتَ فِي آخِرِ تِلْكَ اَلْعَوَالِمِ وَ أُولَئِكَ اَلْآدَمِيِّينَ». متوجه می‌شویم جهان‌های متعدد و به تبع آن قیامت‌های متعددی در میان است. ولی همان‌طور که حقیقتِ وجود همه عالَم خداوند است و همه مخلوقات در همه عوالم مظاهر خداوند هستند، حقیقتِ نبوت و ولایت نیز واحد است و مظاهر آن در هر عالَمی مطابق آن حقیقت واحد می‌باشد. حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در کتاب «مصباح الهدایه» در موضوع «حقیقت نبوت» متذکر می‌باشند که چگونه نبوتِ حضرت محمد «صلی‌الله‌علیه‌وآله» مظهر حقیقت نبوی در عالم احدی است. موفق باشید

29892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ورحمة الله اولا بر خود لازم می دارم که از زحمات مخلصانه و بی حد حضرتعالی کمال قدر دانی و تشکر را بجا آورم. «جزاک الله خیرا» و اما بنده بصورت مجدانه مباحث و کتب و شرح های صوتی و... توحیدی، عرفانی، اخلاقی را طبق همان سیری که فرمودید (از جوان و انتخاب بزرگ تا برهان صدیقین و حرکت جوهری و...) خوانده ام و بعضا با برخی دوستان مباحثه هم کرده ام، از این رو بحمدالله بر این مباحث مسلط هستم. اما پس از سالها تلاش در این راستا، برای شروع عرفان عملی، عبادی و ریاضی، برنامه ای مشخص پیدا نکردم. لازم به ذکر است کتبی همچون معراج السعاده و کتب رهنمودی علما و عرفا را که مطالعه کردم و می‌کنم اما واقعیت این است که توصیه در این وادی فراوان است، اما دستور العمل مصداقی و برنامه های جامع و دقیقی وجود ندارد، چون برخلاف قدیم، استاد عرفان عملی در دسترس نیست، حتی در محیط حوزه (بویژه در اصفهان که اصلا یافت نمی شود محافل خصوصی و اساتید عرفان عملی) و گمان کنم شهید مطهری رحمه الله عليه هم با چنین مضمونی می فرمایند، شاگردی یک استاد عرفان و اخلاق عملی بیش از خواندن هزار کتاب عرفانی و اخلاقی ارزش دارد. حال تکلیف چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با حضور عارف سالکی مثل حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» همه‌ی افق‌های سلوک که اساتید عرفانی کمک می‌کنند، گشوده شد و از این جهت زمانه‌ی ما با گذشته متفاوت است. به جمله‌ی مرحوم آیت الله بهجت فکر کنید که فرمودند: «علمِ تو، استاد توست». عرایضی در این رابطه در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت الله بهجت» شده است. موفق باشید

29097

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد اصطلاح وحدت در کثرت که در کتاب آداب نماز امام خمینی آمده است به معنای تجلیات واحدی و دیدن خداوند به اسماءش هست؟ و همچنین اصطلاح کثرت در وحدت، آیا به معنای تجیلات احدی و دیدن خداوند در اسماء ش هست؟ بیشتر خود اصطلاحات وحدت در کثرت و کثرت در وحدت برایم سوال هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این اصطلاح ما باید متوجه باشیم حضرت حق به صورت‌های مختلف در اسماء خود در مظاهر ظاهر می‌شوند، هم در مظاهر مختلف در صحنه‌اند و هم مظاهرِ مختلف در او فانی می‌باشند. موفق باشید

29052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد من برای بحث تحول علوم انسانی از رشته مهندسی تغییر رشته دادم و اومدم رشته فلسفه اسلامی. الان ارشدو تموم کردم. ولی دچار یه سردرگمی شدم برای ادامه کار. از طرفی مثل حوزوی ها به دروس فلسفی مسلط نیستم و خیلی خیلی کم از اون درسا خوندم. از طرفی برای ورود به مقاطع بعد طرحی ندارم. نمیدونم واقعا چیکار کنم. پایان نامه ام رو روی مباحث امام خمینی و علامه طباطبایی کار کردم. چون استادی داشتیم که گفتن مباحث این دو بزرگوار برای بنیاد تمدن سازی لازمه. الان کاملا تک و تنها نمیدونم چیکار کنم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با هرچه بیشتر تأمّل در فلسفه‌ی اسلامی و چشیدن حکمت متعالیه، می‌توانید خود را آماده‌ی ورود به فلسفه‌ی غرب کنید تا در جهانی که در آن زندگی می‌کنید حاضر شوید. موفق باشید

28633
متن پرسش
سلام استاد عرض ادب: برای فهم کتاب گلشن راز شیخ محمود شبستری، چه کار کنیم؟ چه کتاب هایی و شرحی مطالعه کنیم؟ خصوصاً فهم این بخش : تفکر رفتن از باطل سوی حق به جزو اندر بدیدن کل مطلق حکیمان کاندر این کردند تصنیف چنین گفتند در هنگام تعریف که چون حاصل شود در دل تصور نخستین نام وی باشد تذکر وز او چون بگذری هنگام فکرت بود نام وی اندر عرف عبرت تصور کان بود بهر تدبر به نزد اهل عقل آمد تفکر ز ترتیب تصورهای معلوم شود تصدیق نامفهوم مفهوم مقدم چون پدر تالی چو مادر نتیجه هست فرزند، ای برادر ولی ترتیب مذکور از چه و چون بود محتاج استعمال قانون دگرباره در آن گر نیست تایید هر آیینه که باشد محض تقلید ره دور و دراز است آن رها کن چو موسی یک زمان ترک عصا کن درآ در وادی ایمن زمانی شنو «انی انا الله» بی‌گمانی محقق را که وحدت در شهود است نخستین نظره بر نور وجود است دلی کز معرفت نور و صفا دید ز هر چیزی که دید اول خدا دید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح تفسیر حمد حضرت امام، آمادگیِ ارتباط با فرهنگ عرفانی شیخ محمود را به شما می‌دهد تا إن‌شاءاللّه با شرح لاهیجی بتوانید به سوی فهم کتاب «گلشن راز» شیخ محمود بروید. موفق باشید

28457
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: چه شده؟! کو عمارها؟! چه می‌گویند مدعیان ولایتمداری و انقلابی گری!؟ استیضاح رئیس جمهور در این مقطع؟! استاد نظر شما در این مسأله چیه؟! آیا واقعا استیضاح به صلاح است؟! حقه؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم استیضاح بهترین کار باشد. باید در عین نقادی‌های اساسی و عمیق و تمام‌قد، روشن شود این جریان اساساً راهی برای اصلاح امور این ملت نمی‌شناسد و نه‌تنها در برجام به امید رفع تحریم‌ها ۷ سال فرصت را از دست داد؛ در همه‌ی امور مسیری که انتخاب می‌کنند از همین جنس است. باید مردم به آن نوع هوشیاری برسند که مسائل کشور با روحیه‌ای دیگر حلّ می‌شود و مردانِ دیگری را باید به میدان آورد که إن‌شاءاللّه عملی می‌شود. موفق باشید

28151
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. حدیثی از حضرت زهرا سلام ‌الله علیه است به این مضمون که نماز تکبر را از بین می‌برد و روزه اخلاص رو تقویت می‌کند. و چند ارتباط این شکلی. می‌خواستم بفهمم نحوه ارتباط این نسبت‌ها چجوریه؟ یعنی چطور نماز من تکبرم رو از بین می‌بره و چطور روزه اخلاصم رو تقویت می‌کنه؟ خیلی وقته که به این موضوع فکر می‌کنم که چطوری این نسبت برقرار می‌شه. از طرفی احساس می‌کنم با نماز خوندنم و روزه گرفتنم به این چیزهایی که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه می‌فرمایند نمی‌رسم. یعنی تکبرم را می‌بینم و نماز به امید از بین رفتنش می‌خونم و نتیجه نمی‌گیرم و باز هم حس می‌کنم بدتر شده. روزه هم همین طور. برای انجام این اعمال و رسیدن به نتایجش باید مرتب عمل کنیم و مرتب خودمون رو بازخوانی کنیم. یا نیاز به فهمی است که بدون آن نتایجی این چنین حاصل نمی‌شود. متن حدیث: قالَتْ علیها السلام: جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براى استحكام اساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود. ریاحین الشّریعة : ج ۱، ص ۳۱۲
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت فوق‌العاده ارزشمندی است. حقیقتاً وقتی انسان در نماز خوددر مقابل حضرت ربّ العالمین جهت تجلیّات انوار متعالیش خود را عرضه کند و تنها «قبول» باشد، مطمئناً این انسان، دیگر انسانی نیست که به خود بنازد و وقتی انسان با روزه‌داری به جای میل خود، حکم حضرت محبوب را می‌پذیرد دیگر خودی ندارد که در میان آورد و اخلاص یعنی تمام وجود را برای حضرت حق قرار دهیم. آری! بالاخره صبر بر طاعت إن‌شاءاللّه کار را به این‌جا می‌رساند. موفق باشید

28017

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عزیز جان: کاش تو سایت یه قسمت پرسش های من بذارید که راحت تر بشه پیگیر جوابای استاد بزرگوار باشه یعنی معلوم نیست سوال من که استاد جوابش میده چه شماره ای می خوره تا جوابو ببینم. البته میدونم همه اطرافیان استاد با جون و دل و با نیت خالص کار می کنین و واقعا زحمت می کشین حالا هم قصدم از پیشنهاد غر زدن نیست فقط میگم عالی هستید عالی تر باشید خداییش براتون دعا می‌کنم خیلی ماهید که ما رو شریک بهره های نعمتی به نام استاد عزیز می کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شماره‌ی هر سؤالی در حین ثبت آن در سایت مشخص است. اگر به صورت شخصی جواب داده نشود با توجه به شماره‌ی سؤال، می‌توانید جواب سؤال را پیدا کنید. موفق باشید

27300

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: حضرت آیت الله مصباح بر چه مبنایی می فرمایند شیطانی ترین شبهه در شبهات دینی نظریه تاریخ مندی فهم دین و یا همان قرائت های مختلف از دین است؟ آیا افرادی مثل شلایخر ماخر دیلتای جناب استاد هایدگر و یا شاگرد او گادامر پا در مسیری شیطانی نهاده اند؟ آیا با تمام احترامی که برای جناب مصباح قائل هستیم این کلام ایشان را درست می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید منظور آیت اللّه مصباح مواردی باشد که امثال هایدگر و گادامر به عنوان «اعصارِ وجود» مطرح می‌کنند، باشد وگرنه با آیه‌ی «کلّ یومٍ هو فی شأن» مشکل پیش می‌آید. احتمالاً ایشان نگرانِ نسبی‌کردنِ حقیقت هستند، نه تجلیات حقیقت در اعصار مختلف. موفق باشید

26350
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ان شاءالله خداوند شما را برای اسلام و مسلمین حفظ بفرماید، و ما را موفق به درک و عمل به حقایقی که از جان مبارکتان به ما می رسد بفرماید. ببخشید ۲ سوال داشتم از خدمتتان اول اینکه آیا خداوند متعال در هر خلقی نسبت به خلق قبلی خود تکاملی لحاظ می فرماید، که بشر امروز در درک و فهم نسبت به نسل های قبلی بالاتر است؟ البته منظورم داروینیسم نیست بلکه سیر تکاملی بشر در رشد مادی و معنوی است. دوم اینکه از کجا باید متوجه بشویم جانم به وجود باری تعالی متصل شده و قرب دارد یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! لازم نیست بشر امروز کامل‌تر از بشرِ قبل باشد. فراموش نفرمایید که اولین انسان، پیامبر بوده است. ۲. از نظر استدلال، «برهان صدیقین» توانِ تبیین اتصال جان انسان به خدا را دارد و از آن نظر که انسان بخواهد آن اتصال را احساس کند، باید تقوا پیشه نماید. موفق باشید

نمایش چاپی