بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23352
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: سوال این حقیر راجع به قانون جذب می باشد. پیش از این که این سوال را از خدمت شما داشته باشم مقداری درباره این قانون و ادعایش و نقد و نظراتی که پیرامون آن شده است مطالعه کرده و پاسخ های شما نسبت به سوالاتی که در این زمینه وجود دارد را نیز بررسی نموده ام. به حمد الله با آشنایی با مباحث شما فهمیدن روح اومانیستی و غربی این قانون کار دشواری نیست. به عنوان مثال آشنایی با بحث رزق و مباحث بندگی، پوچی چنین جملاتی را روشن می سازد: من زندگی خودم را خودم می سازم. من مسوول وضع مالی خودم هستم. هدف من این است که یک میلیونر یا بیشتر باشم. یا مثلا پرداختن به آرزوها و جولان دادن به خیالات از مشخصه های این قانون است. اما آنچه مورد سوال این حقیر است: ۱. جایگاه تلقین در روایات و نگاه دینی چیست؟ اگر تفکر مثبت یا منفی درباره چیزی منجر به تحقق آن چیز شد آیا این موضوع به قدرت ایجاد نفس مرتبط می شود یا فقط خواست الهی است؟ نقش و تاثیر خواست و اراده انسان در اتفاقات آینده زندگی او چگونه است؟ این حقیر مباحث معرفت نفس، برهان صدیقین و حرکت جوهری، غرب شناسی، حدیث عنوان بصری را کار کرده ام. بحث معاد را تازه شروع کرده و به جلسه ۱۳ رسیده ام. اما اگر در پاسخ به این سوالات مطالعه مباحث دیگری لازم است ممنون می شوم اگر راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در این مورد دو نکته مدّ نظر قرار بگیرد؛ اولاً: یادمان باشد که رحمت الهی وسیع است و رحمتش از غضبش سبقت دارد و همواره با رحمتش با انسان‌ها برخورد می‌کند. ثانیاً: خودش در حدیث قدسی می‌فرماید: «أنا عند ظنّ عبدی المؤمن» من در گمان بنده‌ی مؤمن خود هستم. انسان اگر به پروردگار خود امید داشته باشد، پروردگار او مطابق همان امیدش با او برخورد می‌کند و بدین لحاظ است که نباید انسان‌ها فکر کنند خودشان در امور خود نقش اساسی دارند و علت موفقیت خود را نگاهِ مثبت خود بدانند، بلکه نگاه مثبت آن‌ها به عالَم، اگر با مشیّت الهی هماهنگ باشد منجر به تحقق آن چیزی می‌شود که آن‌ها امید دارند که آن چیز انجام گیرد. موفق باشید   

23114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ببخشید اگر ما تقوای الهی را به طور جد پیگیری کنیم آیا می توانیم به درجات کسانی که با استاد تقوای الهی پیشه کرده اند برسیم؟ لطفا این مسئله را یه مقدار توضیح بدهید. و آیا توسل مداوم به امام عصر (عج) کافی است یا نه باید انسان استاد داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی بزرگان اهل تقوا در راستای رسیدن به مقاصد عالی و عبور از مشکلاتی که در مقابل‌شان بوده تقوا پیشه کردند و به نتیجه رسیدند. مسلّم توسل بسیار کارساز است. موفق باشید

21552
متن پرسش
سلام علیکم: چند سوال در مورد جناب حافظ داشتم: ۱) آیا تمام تمام اشعار حافظ جنبه عرفانی دارند یا اینکه اشعاری هم دارد که برای دستگاه حکومت زمان خودش سروده باشد؟ یا اینکه در مدح یا مذمت شخصی شعری گفته باشد؟ ۲) در غزل شماره ۱۱ علت آوردن اسم شهر یزد چیست؟ ۳) استاد گاهی وقتها در شرح غزلیات حافظ چیزهایی را می گویید و توضیح می دهید که آدم احساس می کند اینها را خودتان اضافه می کنید و اصلا نمی شود این چیزی را که شما گفته اید از شعر برداشت کرد، هر چند کلیت برداشتتان از شعر درست است ولی توضیحات اضافی را نمی شود از شعر برداشت کرد به عنوان مثال (هر چند مثالها زیاد هستند): در بیت: دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری. شما می آیید از منیت و انانیت صحبت می کنید. البته این بیت خیلی آن چیزی را که مدنظرم بود نرساند. ابیاتی هستند که در شرحشان چیزهای عجیبی (البته در نظر من) می گویید. خواهش می کنم توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ قصه‌ی سخن شاعرانه، قصه‌ی گفت و گویشی است ماوراء شخصی که سخن می‌گوید بلکه آن ندای تاریخی است که شاعر را در بر می‌گیرد و از طریق او می‌گوید، به همان معنایی که حافظ می‌فرماید: «در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند ـــ هر چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم» روحی است که جناب حافظ را فراگرفته و او اظهار کننده‌ی گویش آن روح است لذا هر چه می‌گوید اشاراتی است ماوراء روزمرگی ها و این‌که بخواهد مدحی بگوید یا شخصی را به میان آورد. همه‌ی آن شخصیت‌ها در غزلیات او نماد یک معنا است و اگر این موضوع در حافظ فهم نشود نمی‌توانیم به حافظ رجوع کرده‌باشیم به همان معنایی که در مرتبه‌ی بالاتر ما وحی را در کلمات قدسی قرآن می‌یابیم. 2ـ در مورد یزد به نظرم همان چیزی که در غزل شماره11 عرض شد حرف حافظ باشد. موفق باشید

20013

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من صحبت هاى گروهى روانشناس مثل آقاى فرهنگ، هلاكويي را گوش مي دهم. صحبت هايشان گاهى اوقات در ظاهر بعضا گاهى مواقع با تفكر و تعاليم اسلام نمى خواند، نظر شما در خصوص صحبت هاى ايشان در زمينه روانشناسى و زندگى و ... چيست؟ تا چه حد دنبال كردن ايشان را مفيد مي دانيد؟ صحبت هايشان را كه گوش مى كنم خوب است اما بويى از معرفت و معنويت نمى بينم هر وقت صحبت هاى ايشان را گوش مى كنم ديدم به اسلام و دين و مذهب ضعيف مى شود. انگار فقط براى دنياى مادى خوب است، تو رو خدا كمك كنيد شايد من دركم ضعيف است.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان سخنان مذکور نیستم ولی عنایت داشته باشید روان را باید طوری تربیت کرد که جلال و شکوه الهی در منظرش قرار گیرد و تربیت و درمان حقیقی روان از این طریق ممکن است. موفق باشید

19001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: دکتر دینانی فرمودند در قلب پرکینه استغفار اثر ندارد. قلب من پرکینه است و نمی توانم کاریش کنم هر چند ناراحتم. حالا استغفار ماه رجب برای من انجام دادن و ندادنش یکسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه باشید کینه‌ی شما نسبت به آن فرد، به جهت در نظرگرفتن اعمال و اخلاق خودتان است و گمان می‌کنید آن‌ها سرنوشت شما را شکل داده‌اند یا می‌دهند غافل از آن‌که مقدرات هرکس مربوط به خود اوست و در آن مقدرات، امتحان می‌شود. تازه استغفار به معنای طلب رفع حجاب از حضرت حق است تا او هر آن‌چه را که مانع آن رجوع می‌شود رفع نماید. موفق باشید

30952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیزم سلام: خدا قوت. شهید ابراهیم هادی وقتی می‌فهمند که دختر خانم ها از تیپ و قیافه ایشان خوششان میاد و جذاب هستند سریعاً موهای خودشان را می تراشند. این را بگذارید کنار رسیدگی به چهره و موهای مبارک پیامبر اسلام. در عصر کنونی مثل پیامبر موهای بلند و عطر زدن لازم است تا جذاب شویم و افراد را به سمت اسلام جذب کنیم؟ یا مثل شهید هادی مراقب باشیم دل نامحرم را نبریم؟ سپاسگذارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در انتقالی است که با رؤیت شخص برای ناظر پیش می‌آید. آری! رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» با آراستن جمال مبارک خود مردم را به شخصیت قدسی خود منتقل می‌کردند بخصوص که آن آراستن، حالت تجملی نداشت. ولی ظاهراً شهید بزرگوار جناب آقای ابرهیم هادی متوجه می شوند آن‌ها به ظاهر عادی آن شهید جذب شده‌اند و لذا آن اقدام را انجام می‌دهد. البته این موارد را هرکس خودش باید تشخیص دهد که در چه موقعیتی می‌باشد. موفق باشید

29621
متن پرسش
باسمه تعالی. عرض سلام و ادب خدمت استاد: سوالی داشتم در مورد کسانی که اخلاق را مخرج مشترک تمام ادیان می دانند و اعمال و مناسک دین را مخصوص زمان و اقلیم خاص زمان گذشته می داند که به درد ما نمی خورد و قسمت سوم دین را افسانه و تاریخ و قصص و داستان می داند که تحریف شده و به درد ما نمی خورد و اقتدا به شخص خاصی نباید کرد بلکه اخلاق را حتی از آتئیستها هم که شده بگیرید و بروید جلو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر اخلاق بدون مبنای معرفتی می‌تواند همچنان سرزنده و پایدار بماند؟ اتفاقاً بعد از جنگ جهانی اول و دوم بود که متفکران مطرح کردند چون اخلاق مسیحیت پشتوانه‌ی معرفتیِ محکمی نداشت و بیشتر بر اساس عواطف جلو می‌رفت، منجر به کینه‌هایی شد که بیش از ۶۰ میلیون مسیحی همدیگر را به قتل رساندند. قرآن می‌فرماید: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ ۚ» (فاطر/۱۰) آنچه انسان را به سوی حقیقت صعود می‌دهد، کَلِم طیّب یعنی عقیده‌ی پاک است و عمل صالح و اخلاق منجر می‌شود تا انسان در آن عقاید پاک محکم‌تر جلو برود. موفق باشید

29614
متن پرسش
با سلام: متاسفانه سالهاست که ایمان مستحکمی ندارم زمانی تا حدودی مذهبی بودم ولی پس از مدتی در اینکه دین و مذهب حقه کدامست دچار تردید شدم هر چه مطالعه و تحقیق کردم سوالات بسیاری در سایت شما و دیگر سایتها مطرح کردم با علما حتی از بعض ادیان دیگر بحث کردم نتیجه ای حاصل نشد به مرور تردیدهایم افزوده شد کم کم رنگ فلسفی گرفت و در نهایت به شکاکیت محض رسیدم و از آن پس عقل در محاق محض است و در قبل شبهات مندک شده است. مدتها در آن فضای تیره زیستم و از آنجا که جز انتحار در مقابل خویش رهی گشوده نمی‌دیدم در فضای پست مدرنیته روزنی برای خود گشودم و رجوع مجددی به ادیان متعدد پیدا کردم البته درین فضا انتخابها احساسیست و با توجه به روح سوبژیکتیویته ای که بر من مسیطرست حال خوش هرجا هویدا شد خوشست بنابرین گاه بودایی بودم گاه مسیحی مسلمان چندی پیش هندو اخیرا به عرفا متمایل شدم دوباره تردید حاصل شد خلاصه سرگشته ام و در غاری از شبهات مدفونم سوالاتی از محضر شما دارم: ۱. چه راهی برای یافتن دین برحق وجود دارد؟ ۲. چرا خداوند دین بر حق را سهولتا در اختیار بشر قرار نداد هزاران دین، ده ها هزار فرقه، هر فرقه خود عالمانش قرائتهای مختلفی از آن فرقه دارند. شما قرائت طباطبایی و مجلسی را کنار هم قرار دهید و قس علی هذا ۳. آخرت من چه می‌شود من چه گناهی کردم که ادیان هزاران سال پیش آمدند من نه معجزه ای دیدم و نه با این نقل ها می‌توان به یقین رسید و از یمین و یسار ادیان شبهه می بارد. ۴. تا کی باید به تحقیق ادامه دهم سالها کوشیدم و زندگیم درین راه نابود شد و مرارتها کشیدم از لحاظ روحی تضعیف شدم تا کی آیا تا لحظه مرگ که هر لحظه منتظر قدومش هستم باید تحقیق کرد؟ شاید برای شما مطالعه و تحقیق مفرح باشد و لذت عقلی ببرید اما من که تکلیفا و تکلفا مجبور شدم طبق فتوای علما تحقیق کنم و متاسفانه نتیجه ای نگرفتم جز تلخکامی ازین زندگی کامی نگرفتم. ۵. با توجه به تزلزل فکری ازدواج را چکنم از طرفی به گناه آلوده ام و با این ایمان سست که همین اندک باقی مانده هم ناشی از رسوبات فرهنگیست نمی‌توانم شهوت را مهار کنم و از طرفی ازدواج را جایز نمی‌دانم چون خوف ارتداد دارم. کما اینکه مکررا به سایر ادیان گرایش یافتم یا پارسال دو سه روز کاملا کافر شدم باز شیعه شدم. تابستان امسال هندو شدم، دوباره به تشیع عرفانی گرایش یافتم و اکنون در بی هویتی مطلقم. با این احوال اگر ازدواج کنم و چندی بعد باز مرتد شوم و عقدمان باطل شود حال در حال ارتداد را بگوییم بی خیال به روی خود نیاور تو که به چیزی معتقد نیستی به زندگیت ادامه بده اما چون بارها از شیعه گسستم و بازگشتم و گویی کبوتر جلد این مکتبم چندی کافر می‌شوم و جلدی بازمی‌گردم درین رجوع مجددست که چون عقد ایمانی گسسته عقد ما نیز خواهد گسست، درین صورت باید به همسرم بگویم که کافر شده بودم و درین صورت سودی ندارد چون توبه مرتد فطری مرگست و افشای این سر سر را به باد می‌دهد و به داد عقد منفسخ من نمی‌رسد و جز سلاخی صلاحی درو نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این دوران باید از مرحله‌ی «باور» به هرچیز بخصوص به امور مقدس به مرحله‌ی یافتِ وجودی و اگزیستانس خود نسبت به حقایق برسیم وگرنه برای شما و برای بسیاری همین آش است و همین کاسه. و در همین رابطه سال‌ها پیش کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» تدوین شد. بدین لحاظ «معرفت نفس» کارساز است به شرطی که با آن هم به عنوان «باور» و اُبژه‌کردنِ موضوع برخورد نشود. موفق باشید

28734
متن پرسش
سلام: خسته نباشید ببخشید من یه شعری را روی پروفایلم گذاشتم بعد یه دوستام امد انتقاد کرده و میگه که شما خرافاتی هستید و چرا با این شعر حضرت فاطمه را خار می‌کنید یعنی اونقدر حضرت علی (ع) ضعیف و بی غیرت بوده که گذاشته این بلا به به سر همسرش بیارن یعنی حضرت علی (ع) نشسته توی کوچه و گریه کرده گفته این بلا را سر همسرم آوردن من این شعر را براتون می‌فرستم شما ببیتید این شعر اشتباه است من اشتباه میگم یا طرف مقابل والا با این حرفاش شبهه انداخته برام روایت بیارید چون طرف میگه چنین چیزی صحت ندارد ظلم بر حق همسرم بی حد شده راه او در وسط کوچه تنگی سر شده پیش چشمان حسن دست عدو بالا رفت صورت کعبه حیدر حجر الاسود شد ضربه آن درست به گوشم آمد همسرم خورد به دیوار برایم بد شد نه فقط بین گذر بلکه به خانه دیدم لگد خشم به پهلوی گلم ممتد شد زیر در ماندن یادم چه قدر طول کشید در روی فاطمه ام و دشمن از آن در رد شد لطفا این شعر را بخونید ببینید چیزی از خار شدن حضرف فاطمه (س) یا ضعف حضرت علی (ع) نوشته برام سند روایت بیارید که الان با حرفای طرف ترسیدم که گناه نکرده باشم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیای الهی مظلوم بودند، ولی منظلم و ظلم‌پذیر نبودند. باید طوری حادثه را نقل کرد که حکایت از ظلم ظالمان داشته باشد و نه ظلم‌پذیری اولیای الهی. از این جهت شاید انتقاد دوست‌تان از جهتی درست باشد. موفق باشید

28678
متن پرسش
سلام و وقت بخیر: قبلا حدود یک و نیم ماه پیش در پاسخ یکی از افرادی که در خصوص مشکلات موجود و گزینه های موجود درباره ریاست جمهوری بیان کردید «قاصدک خبرهایی می‌آورد از پشت کوه‌های بلند بنا بر آن است تا شخصی به ظهور آید که تمامیتِ بیشتری نسبت به قبلی‌ها دارد.» سوالم این است که آیا این شخص همان پرویز فتاح است؟ شخصیت ضعیف و هرچه ضعیف تر بیاوریم که کمترین اراده و استقلال و بینش را از خود داشته باشند تا راحت تر بتوانیم اهداف خود را ا طریق اونها پیاده کنیم؟ فقط منافع عده ای تامین بشود و یک سوء استفاده و فریب برای قشر فقیر و مستضعف؟! این کار درسته؟ استاد تابحال گرسنگی کشیده اید؟ بخاطر فقر شده سالها در مورد ساده ترین چیزها شرمنده خانواده خود باشید؟ این سوء استفاده درسته؟ آیا همیشه فقط دم انتخابات افشای اسامی و مطالبات از غاصبان بیت المال و طرفداری از مظلومان به یاد این بزرگواران می افته؟ نتیجه آیا جز آنی خواهد بود که سالها شاهدش هستیم؟ یعنی مملکت به این بزرگی یک انسان توانمند نداره؟ حتما هرساله سپاه باید برامون رئیس جمهور معین کنه؟ کاش عاقلی پیدا شود که بویی از انسانیت برده باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باور کن گرسنگی و بیکاری پدر و غم فرزندان خوردن مادر را خوب خوب چشیده ام و عظمت حضرت رب العالمین را در همان صحنه ها دیده ام.

باور بفرمایید به هیچ وجه هیچ تصوری از شخصی که باید رئیس جمهور شود، نداشته ام و ندارم؛ ولی در دل ذات توحیدی انقلاب اسلامی وعده ی خداوند را می شناسم و صبر همراه با حکمت نایب الإمام آیت الله خامنه ای را، که خداوندبنا ندارد این صحنه را که صحنه ی مقابله با استکبار است، در دل توحید انقلاب اسلامی ترک کند حتی اگر فرزندان انقلاب شهید و خانواده هایشان اسیر شوند. قاصدک چنین خبرهایی آورده. قاصدک با زبان روزنامه ها با ما سخن نمی گوید؛ با جان همسران و مادران شهدا نجوا می کند که خون عزیزانشان هرگز ضایع نخواهد شد. موفق باشید

28556

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و احترام: طبق مباحث مطرح شده در کتاب حقیقت نوری اهل البیت علیهم السلام دو سوال داشتم: ۱. آیا می‌توان گفت در مجموع مقام رسول اکرم و امیرالمومنین علیهم السلام برابر هست؟ ۲. طبق عناوین مطرح شده در حدیث نورانیت که در هر مرحله دو مقام برای این ذوات مقدسه مطرح می‌شود. چگونه ذکر این دو مقام که تکمیل کننده هم هستند در دو ظهور رخ داده است و آیا این موضوع با جامعیت انسان کامل منافات ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری از نظر مقام، همه‌ی اولیاء معصوم در مقام نور عظمت‌اند هر چند از نظر مأموریت و شرایط ظهور کمالات، با هم متفاوت می‌باشند. در این رابطه است که حضرت باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: علی علیه السلام افضل از ما هستند. ۲. منظور کدام دو مقام است؟ موفق باشید

27979
متن پرسش
سلام: عرض ادب و خسته نباشید خدمت شما. حقیر یه دانشجوی هستم با ۲۶ سال سن. خانوادم و پدرم از کسایی هستند که شما رو قبول دارند و چندین و چندبار سخنرانی و تفسیرهای شما رو گوش دادند. و هنوز هم مباحث شما رو پیگیری می کنند. حقیر چون دانشجوام بنابراین درآمد آنچنانی ندارم. از پنج سال پیش تا الان با اصرار زیاد خواستم که برام خواستگاری بروند و هنوز دریغ از یک خواستگاری. دو سال پیش بخاطر اصرارهام گفتند یه خانم مذهبی و از فامیل رو در نظر گرفتند. از اون دو سال هر جایی می‌رفتیم مثلا هیئت یا کربلا می گفتند که اون خانم هم اونجاست. پاپیش نمی گذاشتند که بخاطر اصرارهام پنچ ماه قبل بهشون زنگ زدند. خانواده طرف مقابل هم که از فامیل بودند و حقیر رو دیده بودند اما دختر خانم ندیده بود. حتی اجازه خواستگاری ندادند و تلفنی رد کردند. یعنی دو سال فکر و انتخاب خانواده هیچ. الان هم هر کسی معرفی می کنند پدر میگن مادر و پدرش کجا کار می کنند. قبل از خواستگاری به دنبال تحقیق از طرف هستند که ببینند پدر و مادرش چه کاره هستند. این تحقیق بد نیست اما بعد از خواستگاری نه قبل از هیچ گونه حرفی و با همین بهونه ها ماه ها میگذره و هیچ اقدامی نمی کنند. یه حافظ قرآن پیدا شد که چون از طرف خانواده نبود چنان برخورد باهام شد که از متولد شدن خودم هم پشیمون شدم. پدر حقیر حتی این که شیر آب به کدوم سمت باشه که تابستون آب داغ نشه و پکیج روشن نشه براش این قدر اهمیت داره اما ازدواج حقیر هیچ. بهونه که میارند میگن باید طرف از فامیل باشه یا آشنا. الان بخاطر ترس از گناه روزی چند بار دعای مرگ می‌کنم. هر کاری هم فکر کنید انجام دادم چه نذر چه چله زیارت عاشورا و چه دعاهای دیگه و رفتن پیش یکی از علما واسه واسطه شدن برای ازدواج. الان نمی دونم چیکار کنم به خودکشی هم فکر کردم اما جرئتش رو ندارم و با عقایدم نمی خوره. لطفا راهنمایی کنید که یه دانشجوی ارشد چیکار کنه. اون وضع دانشگاه و اون وضع جامعه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه‌ی پدر و مادر و به‌خصوص وظیفه‌ی پدر است حتی‌الامکان شرایط ازدواج فرزند خود را فراهم کنند و انتخاب را تا حدّ ممکن به عهده‌ی خود فرزندشان بگذارند. این موارد را به نحوی باید از طریق فردی که آن‌ها قبول دارند، به گوش آن‌ها برسانید که نباید ازدواج فرزند خود را به بهانه‌های واهی عقب بیندازند. موفق باشید

27971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به قسمت پایانی حدیث شریف زیر: امام باقر علیه السلام: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یعْطَوْنَهُ ثُمَّ یطْلُبُونَهُ فَلَا یعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیوفَهُمْ عَلَی عَوَاتِقِهِمْ فَیعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا یقْبَلُونَهُ حَتَّی یقُومُوا وَ لَا یدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَی صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَاسْتَبْقَیتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْه. در دوران قبل از ظهور به سمت جهاد و شهادت رفتن افضل است یا سعی در حفظ جان با حالت انتظار برای ظهور حضرت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمود منتظر مصلح، خود باید صالح باشد. در مسیر صالح‌بودن باید هرگونه که می‌توانیم در نفی استکبار تلاش کنیم تا تقدیرمان ملاقات حضرت در این دنیا اگر باشد، روسفید باشیم. امروز راهی که نایب حضرت متذکر آن هستند، راهِ حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است. موفق باشید

27028

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
‌سلام علیکم: امکان هست در مورد مطالب کتاب برهان صدیقین توضیح بدید که آیا ارتباطی به مباحث خدا شناسی و توحید دارد؟ یا اینکه مربوط به مباحث فلسفی هست؟ جایگاه بحث حرکت جوهری در این کتاب و ربط آن به خدا شناسی و توحید چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» باید به این مباحث ورود کنیم تا ببینیم چرا حضرت امام خمینی فرمودند: «و ما ادراک ماالملاصدرا؟». موفق باشید

26610
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. به نظر شما، امروز وضعیت آزادی بیان و عقیده در ایران وضعیت بسامان و خوبی دارد و در کشورمان، آزادی بیان و اندیشه هست؟ ۲. وضعیت آزادی بیان را در ایران مناسب تر می دانید یا در غرب و بستر فرهنگ مدرنیته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده روی هم رفته خارج از بعضی از تنگ نظری ها و تعصباتی که ما داریم، آزادی بیان در مسیر اظهار حق و حقیقت در صحنه‌ی کشور جاری است. ۲. در غرب، آزادی بیان از جهاتی در میان است ولی بعضا با پرده دری و بی باکی نسبت به شخصیت انسان‌ها همراه شده. آری آزادی بیان در هر جا که باشد خوب است ولی نباید منجر به بی حیایی و پرده دری شود و بدین لحاظ در نظام اسلامی باید به دنبال نوعی از آزادی بیان بود که آن غیر از آزادی بیان غربی است. موفق باشید

26448

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: بنده چندین بار توی مترو یا بی ارتی خانمهای مسنی رو دیدم که میان از حرفای عادی شروع میکنن و بعد میرسوننش به حرفهای ضد نظام. یا دفاع از شاه و ماهواره و بی حجابی و... . بین صحبتاشون هم چندین بار اعلام میکنن که ما نماز میخونیم. بعضا دیده شده که این افراد مقصد مشخصی هم ندارن و فقط سوار میشن و بلند بلند صحبت میکنن. می خواستم ببینم با این افراد به نظر شما چه صحبتی میشه کرد؟ آیا باید سکوت کرد؟ با توجه به اینکه یه مسافت کوتاه آدم سوار میشه و افراد مختلف تو اتوبوسن و هیچ کس هیچی نمیگه. همه گوش میدن یا همراهی میکنن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بشود از سر نصیحت از طریق حرف‌های خودشان، تضادی پیدا کنید و آن‌ها را منفعل نمایید، بسیار کار خوبی انجام داده‌اید. زیرا بدون جدال و تقابل، تأثیرِ سخن آن‌ها را از بین برده‌اید حتی اگر بر روی خودشان مؤثر نباشد. موفق باشید

26215

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد با توجه به تحلیل برخی علما من جمله آیت‌ الله میرباقری، آیت الله جاودان و... از علل حقیقیِ سقوط هواپیما، نظرتان در مورد تحلیل زیر چیست؟ تشکر از وقتی که میزارید. ⁦۱. بنابر نظر فیلسوفان وجودی (مثل ملاصدرا، امام خمینی، علامه طباطبایی، آقای جوادی و... )، همانطور که تن انسان یک من دارد، *جامعه نیز یک من دارد.* و همه‌ی آثار من انسان و تنش بر من و تن جامعه مترتب می شود. یعنی تن جامعه نیز مانند تن انسان از منش متأثر می شود. ⁦۲. سرقضیه‌ی *سقوط هواپیما،* تعدادی از بزرگان (مثل آیت الله جاودان، آیت الله میرباقری و... ) علت حقیقیِ حادثه را *تکیه‌ی عمده‌ی عوامل انقلاب بر ابزارهای مادیِ نظامی و عدم شکر حقیقی از خدا* در مقابل موفقیتشان در درهم کوبیدن پایگاه عین‌الاسد دانستند. در واقع حرف آنها این بود که نیروهای انقلاب فراموش کردند که «و ما رمیت إذ رمیت و لکن الله رمی». فراموش کردند که در دفاع مقدس *خرمشهر را خدا آزاد کرد،* اما پایگاه عین‌الاسد را موشک های سپاه درهم کوبید؟! این فراموشی، عدم شکر از خداوند و عامل حقیقی موفقیت را او و دست غیبی نپنداشتن و نسبت دادن این موفقیت به عوامل و قدرت مادی، سبب شد *منِ جامعه تحت تأثیر قرار بگیرد* و ظهور این تأثیر در عالم ماده (که در واقع تنِ جامعه باشد)، سقوط هواپیما باشد تا خداوند جامعه‌ی ما را متوجه‌ی خود بکند و متوجه‌ی اینکه «و ما رمیت إذ رمیت و لکن الله رمی». از طرفی توجیه برای افرادی که حادثه را به خطاهای انسانی و حمله‌ی سایبریِ آمریکا نسبت می دهند هم آنست که خداوند هرکاری را با اسبابش جلو می‌برد و اگر قرار بر این اتفاق بود باید به یک نحو رخ می داد. ⁦۳. همه‌ی این تحلیلات برای قبل از صحبت های دیروز حضرت آقا در نماز جمعه بود. ⁦۴. اساساً هدف از تشکیل حکومت اسلامی *تسهیل دینداری و کمک به انسان در جهت نیل به خداوند* است. اما اگر در مسائل و حوادث نتواند متوجه‌ی خدا و الطاف او بشود و به سمت او حرکت کند، در واقع در حال سقوط است و دور شدن از وظیفه‌اش. جامعه با عدم شکر و توجه حقیقی از خدا پس از موفقیت در نابودیِ پایگاه عین‌الاسد، در خلاف جهت هدفش حرکت کرد و همانطور که منِ انسان در اثر ناشکری باز می‌ایسد، جامعه نیز باز ایستاد و حادثه‌ای هواپیما لطف الهی بود که ما را متوجه‌ی این نکته کرد تا باز نمانیم و جامعه‌ی انقلابی هم سیر وجودیِ خود را پیش ببرد و هم امتحانی باشد برای شناخت افراد مخلص. در این موقع *رهبر انقلاب* با فهم این نکته‌ی مهم مسئولیت پیدا می کنند که برای عدم توقف جامعه هرچه سریعتر جامعه را در پیروزیِ پایگاه عین‌الاسد و حضور میلیونیِ مردم در تشییع پیکر شهید سلیمانی را متوجه‌ی خداوند کنند. اختصاص موضوع خطبه به این مسأله و استفاده‌ی آقا از آیات خاصِ سوره‌ی ابراهیم و مکرر کلید واژه‌های *#ایام_الله #دست_غیبی #قدرت_الهی* گویای این مطلب است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بد نیست به این نکته نیز فکر شود که حضرت حق گویا اراده کرده‌اند در این شرایط که ما پیروزی‌های ارزشمندی به دست آوردیم، متوجه‌ی نقطه‌ضعف‌های خود برای حضور در میدان‌های بزرگ‌تر باشیم. این در عین آن است که بالاخره رحلت و شهادت سرنشینان هواپیما، مربوط به تقدیری است که از قبل معلوم شده است. موفق باشید

26194
متن پرسش
سلام علیکم: ما قرآن را حکیم می دانیم و بالاخص به آیه و القرآن الحکیم، اشاره می کنیم. در صورتیکه حکیم فردی حی و صاحب حکمت است اما در قرآن نگفته فیه الحکمه بلکه گفته حکیم. این مطلب به چه علتی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بودنِ حضرت حق، عینِ علم است نسبت به هر معلومِ ممکنی. و حکیم است، نسبت به جایگاهی که باید برای آن معلوم‌ها تعیین شود و با استحکام، این کار را تدبیر می‌کند. موفق باشید

25912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: در توهمات دیداری که شخص تصویری را واقعی همچون اشیا خارج می پندارد، این توهم دیداری مربوط به عالم مثال است همچون خواب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به همین جهت باید با رعایت دستورات شرع، مواظب باشیم شیطان آن تصاویر را شکل ندهد. موفق باشید

24959

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: من هشت ساله زندگیم خیلی سخت شده و تا حالا هم حل نشده و کمبودها و مشکلات متعدد اذیتم می کند و کمک کننده ندارم. استاد جانم استاد حسینی می فرمودند شماها اگر مشکلی دارید به خاطر گناهانتان است. خودتان را با اولیاء خدا قیاس نکنین. یه موقع هست چند تا مشکل برام باهم پیش می آید یکیم زنگ میزنه با زبونش اذیتم میکنه. اون چیزهایی که ندارم رو خدا مدام جلوی چشمم میاره که بقیه دارند. چرا اینطوری می شود؟ اینقدر گناهکار و روسیاهم؟ یک نفرم تو زندگیم هست که باید در مقابل ظلمش خاموش باشم که بیشتر اذیتم نکند. چرا زندگی من شده کلافی که اینقدر بهم ریخته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی قصه را باید در مأوا گزیدن در تقدیری که خداوند برایتان رقم زده‌است پیدا کنید. در همین رابطه بد نیست به جواب سوال ۲۴۹۵۶ بنگرید تا بفهمید این‌چنین نیست که خداوند شما را فراموش کرده‌باشد. موفق باشید

24830
متن پرسش
سلام علیکم: فلسفه به خدا می رساند یا از خدا دور می کند؟ فلسفه یقین می آورد یا شک؟فلسفه خدا رو اثبات می کند یا رد؟ فلسفه آرامش روانی ایجاد می کند یا فشار روانی؟ فلسفه انسان رو مطمئن میکنه یا متزلزل؟ چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه یک نوع تفکر است در جواب پرسش‌هایی که روح انسان به میان می‌آورد و از این جهت می‌تواند انسان را به خدا نزدیک کند. ولی این‌طور نیست که فلسفه به خودی خود جزئی از دینداری باشد، ولی به نظر می‌آید که بُعدی از ابعاد تفکرِ انسانی است، حال چه در یونان شروع شده باشد و چه در هند و ایران. موفق باشید

24593
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام و خسته نباشید فراوان خدمت حضرت استاد: می خواستم بدانم که نظر حضرتعالی راجع به نقاشی چهره امام علی علیه السلام که در مکاشفه دیده شده است چیست؟ آیا صحیح است که مراجع تقلید این نقاشی را تصدیق کرده و آن را شبیه ترین عکس امام علی علیه السلام دانسته اند. ممنون والسلام علیکم و من الله التوفیق. این عکس در اینترنت به راحتی در دسترس است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایاتی داریم که چگونگی چهره‌ی آن حضرت را گزارش داده‌اند و عده‌ای بر اساس آن گزارش‌ها چهره‌ای را ترسیم کرده‌اند، ولی من و شما فدای آن امامی شویم که با سیره‌ی خود راه‌های نجات را در هر زمانی در مقابل ما گشود، چرا به سیره‌ی زیبای آن حضرت نظر نکنیم. فدای سیره‌ی زیبای امام علی«علیه‌السلام». موفق باشید

23681
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: ۱. در کتاب ده نکته عدم پذیرش برخی اعضا توسط نفس را به اتحاد نفس و بدن مادی نسبت دادین. استاد بدنی که ما بوسیله‌ی نفس برای خود می‌سازیم با این بدن مادی که برای استکمال نفس استفاده می کنیم متفاوت هست؟ ما با کدام بدن در اتحاد به سر می‌بریم و برایمان می ماند و کدام بدن حکم کثرت را دارد؟ ۲. هرچه بالقوه های روح فعلیت بیشتری پیدا کند و با دوری از تعلقات و کثرت ها در مقام وحدت شدیت بیشتری پیدا کرد، اینطور هست که از بدن هم _ به عنوان یک کثرت _ فاصله می گیرد. در این حالت پذیرش اجزای خارجی از بدن سخت تر می شود یا آسان تر؟ (آیا این صحیح هست که؛روحی که فعلیت بیشتری دارد نافذتر است فلذا قدرت بیشتری برای تصرف در بدن خود برای تطابق با جسم خارجی را دارد؟)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دوره‌ی جنینی بدنی مناسب روح خود می‌سازیم و در دنیا، با همین بدن در عین آن‌که ابزاری است در اختیار نفس، اتحادی انضمامی پیدا می‌کنیم تا آن‌که آن را رها می‌نماییم و با بدنی که تجلی روح و خصوصیات روح ما است، زندگی را تا آخر ادامه می‌دهیم. آری! اگر روح در تجرد خود شدیدتر گشت، نافذتر می‌شود حتی برای بدن خود، ولی چه کنیم که در همان حال، دلش جای دیگری است و توجهی چندان به بدن نمی‌کند. موفق باشید

22779
متن پرسش
سلام: فرض کنید انقلاب ما تمام جهان را تحت تصرف خود درآورد. فردی مثل آقای سیف را می گذاریم رییس کل بانک مرکزی جهانی و فردی مثل احمدی نژاد و نوبخت و ... را راس کار می گزاریم. آن وقت سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع همه مردم دنیا را از اوضع موجود به شدت بدتر می کنیم. پس به دنبال چه هستیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است که می‌فرمایید. لذا تا انقلاب در یک فرایند زمانی به کمال خود نرسد هرگز خداوند بستر چنان حضور و ظهوری را برایش فراهم نمی‌کند. موفق باشید

20683
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در بحثی با دوستان طلبه به این سوال رسیدیم که آیا اهل بیت علیهم السلام دشمنان خودشان را دوست داشتند یا نه؟ مثلا نمی توان از برگرداندن شمر از گودی قتلگاه توسط اباعبدالله علیه السلام و خیرخواهی برای او برداشت کرد که اهل بیت دشمنان خودشان را نیز دوست داشتند؟ و اگر جوابتان مثبت است آیا این امر با مساله حب و بغض و همچنین لعن دشمنان توسط اهل بیت علیهم السلام تضاد ندارد؟ ممنون از لطفتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تبری، اقتضاء می‌کند که امام نیز از بدی و گناه متنفر باشند ولی از سرِ خیرخواهی به شمر نصیحت می‌کنند، نه این‌که حضرت از کارِ او متنفر نباشند. مثل این‌که امروز باید از استکبار و ائمه‌ی کفر و استکبار متنفر بود و آن‌ها را دشمن دانست. ولی به مردمِ آن کشورها باید از سرِ خیرخواهی نظر کرد. موفق باشید

نمایش چاپی