بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27927
متن پرسش
سلام علیکم: قبول باشه طاعات و عبادات و عید بندگی تون مبارک. تو پاسخ سوال ۲۷۸۸۹ فرمودید که اونها به مرحله سکرات و نکیر و منکر نرسیدند که با اعمال خلاف خودشون رو به رو شوند ولی استاد من کتاب سه دقیقه در قیامت رو که مطالعه کردم اون حاج آقا گفته بودن به اعمال شون رسیدگی شد و حق الناسهاشون و... بررسی شد تا اونجایی که نامه اعمالشون خالی شده بوده و تقاضا کردند که به دنیا برگردن، نظرتون در این مورد چیه؟! التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی آنچه که علاوه بر رؤیت‌های خود در امور عادی از برزخ و قیامت می‌گویند، بر اساس پیش‌فرض‌های خود آن‌ها است که نفس ناطقه خلق می‌کند. اتفاقاً همان قسمتی که می‌فرمایید که آن حاج آقا می‌گوید؛ شدیداً تحت تأثیر پیش‌فرض‌های ذهنی است. در حالی‌که وقتی ملکِ «قابض» به میان آید، دیگر امکان برگشت نیست. موفق باشید

27566
متن پرسش
سلام علیکم: طبق جواب سوال ۲۷۵۰۷ آیا شخصی مانند هیوم و امثال او که دچار شکاکیت هستند و آنها را به ورطه سفسطه کشانده آیا این شکایت بیماری نیست؟ اصلا شک دائمی و ماندگار مگر بیماری نیست؟ مخصوصا اگر شک در بدیهیات باشد که قطعا بیماریست، حال می‌خواهد فیلسوف باشد و یا یک شخص معمولی، بنده در دچار بودن شخص شکاک مخصوصا از نوع فلسفی، آن‌هم در بدیهیات به نوعی بیماری فکری تردید ندارم، نمی‌دانم جنابعالی چرا با جواب خود به آن پرسش، آن فلسفه شکاک و بیمار غرب را موجه و کارآمد جلوه می‌دهید، درصورتی‌که با نگاه به فلسفه اسلامی راز پیشرفت و سلامت فلسفه اسلامی پیروی از اصول عقلی و بدیهیات است و بر پایه یقین بنا نهاده شده، مگر می‌شود فلسفه اسلامی سالم و بالغ و یقین با فلسفه بیمار و شکاک ناقص غرب یکی باشد، درصورتی‌که اجتماع نقیضین محال است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای هیوم در شخصیت خود شکاک نیست. او متذکر این امر است که با واقع‌شدن در حسّ، جایی جز شک در تفکر نمی‌ماند و مسئله‌ی او بسیار جدّی است در آن حدّ که کانت می‌گوید هیوم بود که مرا از جزمیت نجات داد. در جزوات «فلسفه‌ی غرب» که بر روی سایت هست، مختصری از هیوم گفته شده است، با این نگاه که اگر تاریخی،تاریخِ مفاهیم شد خواهی نخواهی کار، به حس‌ّگرایی می‌کشد و امثال کانت هم با همه‌ی تلاشی که کردند نتوانستند از گردونه‌ی دوگانگی بین سوبژه و ابژه راحت شوند، که بحث آن مفصل است. موفق باشید

26419
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر شما: از آیت الله جوادی شنیدم که فرمودند تا قیامت باید ۵۰ موقف را طی کنیم که بعضی به صورت پرسش و پاسخ و بعضی به صورت گردنه است. ۱. درباره ۵۰ مواقفی که می فرمایند تا قیامت باید عبور کنیم آیا تصویر همان زندگی است که در دنیا داشتیم (که در این صورت ناگزیر همه باید طی کنند) و یا مواقفی است جدید که باید برای سازندگی طی شود؟ ۲. و اگر مواقف جدید است آیا همه باید این ۵۰ موقف را بگذرانند یا آنها که در این دنیا برای اصلاح خود قدم برداشتند و در حال رشد کردن هستند به عشق الله، مستثنا هستند؟ چون شنیدم ایشان فرمودند بعد مواقف پرسش و پاسخ، معنی ندارد وقتی صورت شخص نشان می دهد که چکاره است از او باز سوال کنند. (استاد ما دو سال است از کفر به وادی ایمان وارد شدیم و از قبل خود هم خجالت زده و هم می ترسیم همه آن کفر خود را ببینیم که باعث عذاب ما می شود تکلیف آن ۲۸ سال گناه چیست که ما با نشاط راه را ادامه دهیم؟) ۳. اینکه می گویند صف علما پشت در بهشت طولانی است ولی روضه خوان ها فوج فوج وارد بهشت می شوند انسان را از کسب علم نا امید می کند در حالی که چه آسان است روضه خواندن برای امامی که تکلیفی بر گردن انسان نمی فرماید ولی پشت کردن به امامی که حاضر است، آیا این نتیجه علم نداشتن نیست!؟ و آیا اگر اهل علم نبودند همان روضه خوان ها بصیرت می یافتند؟ چه چیزی درباره اهل علم در قیامت بر دیگران ترجیح دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید همان مراحلی است که باید در دنیا طی کرد و با صورت آن مراحل، انسان در آن مواقف روبه‌رو می‌شود. مثل عبور از حسادت و تکبر. ۲. نه! زیرا پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: « من تاب لذنب کمن لا ذنب له» هرکس که از گناهی توبه کند، مثل آن است که آن گناه را انجام نداده است. ۳. بیشترین شفاعت، توسط علمایی که در دین تفقه کرده‌اند در آن‌جا صورت می‌گیرد. موفق باشید

26403
متن پرسش
سلام: ضمن عرض تبریک دهه مبارک فجر. بنده مربی پرورشی مدارس متوسطه اول (راهنمایی) هستم. ۱. بنظر شما اولویت کارم رو چه چیزی قرار بدم؟ ۲. لطفا اگه جایی درباره دهه فجر و انقلاب صحبت کردید سریعا بذارید روی سایت که استفاده کنیم. البته اگه امسال سخنرانی نداشتید از سالهای قبل بذارید رو سایت که گوش بدیم و برای دانش آموزان و مردم بگیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تلاش شود دانش‌آموزان را متوجه‌ی آینده‌ی روشنی بنمایید که در پیش دارند. در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۳۹۴ به آن موضوع تذکری داده شد. بحث «آینده‌ی ما چه آینده‌ای است» که بر روی سایت هست، می‌تواند نکاتی را برای عزیزان داشته باشد. موفق باشید آدرس بحث:

http://lobolmizan.ir/post/1662/آینده-ی-ما-چه-آینده-ای . موفق باشید

25638
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد عزیز در کتاب «حقیقت نوری...» در قسمت قلب ممتحن حدیثی در مورد حضرت یونس علی نبینا و اله و علیه السلام ذکر فرمودید که ولایت حضرت امیر علیه السلام را «اقرار» نکرده و «انکار» کرده است چطور این با مقام نبوت جمع می شود؟! متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «تلک الرسل فضّلنا بعضهم علی بعض». با توجه به این امر، حضرت یونس «علیه‌السلام» باورشان نمی‌آمد که ولایت حضرت علی «علیه‌السلام» آن‌چنان اهمیت دارد. لذا منکر نبودند به معنای مخالفت، بلکه مهم نمی‌دانستند. لذا در روایت داریم: «ابْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ سَعْدَانَ عَنْ صَبَّاحٍ الْمُزَنِيِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ حَصِيرَةَ عَنْ حَبَّةَ الْعُرَنِيِّ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنَّ اللَّهَ عَرَضَ وَلَايَتِي عَلَى أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ أَقَرَّ بِهَا مَنْ أَقَرَّ وَ أَنْكَرَهَا مَنْ أَنْكَرَ أَنْكَرَهَا يُونُسُ فَحَبَسَهُ اللَّهُ فِي بَطْنِ الْحُوتِ حَتَّى أَقَرَّ بِهَا [1] حبه عرنى گفت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود خداوند ولايت مرا بر اهل آسمانها و اهل زمين عرضه كرد بعضى اقرار و بعضى انكار كردند يونس منكر شد خداوند او را در شكم ماهى زندانى كرد تا اقرار كرد. موفق باشید.


[1] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏26، ص: 282

25170
متن پرسش
سلام: من در سال آخر دبیرستان هستم و تصمیم من این است که به دانشگاه نروم و احساس می کنم از راهی به غیر از دانشگاه موفقیت بیشتری کسب می کنم و بیشتر می توانم به مردم کمک کنم. من باور دارم که تنها چیزی که زندگی را از روزمرگی خارج می کند عشق است. دنیا و دین بر مدار عشق است. یکی از درس های نماز را هم همین میدونم که با اینکه در نماز هر بار یک ذکر تکراری و حرکات تکراری انجام می شود اما وقتی بنده عاشق پرودگارش باشد اصلا متوجه تکراری بودن نماز نمی شود مگر عاشق از ابراز عشق به معشوقش خسته می شود؟ خیر چون با تمام وجود می گوید دوستش دارد و چیزی که از وجود برخواسته باشد حتی اگر صد بار هم تکرار شود تکراری نمی شود و من دوست دارم اگر راهی را انتخاب می کنم با تمام وجود و عشق انتخاب کنم تا متوجه روزمرگی زندگی نشوم. اما مادر و پدرم نظر متفاوتی دارن من به آن ها گفتم موفقیت من در این دنیا وابسته به شغل من نیست و تنها چیزی که من را موفق می کند بنده بودن است آن ها می گویند اگر بنده هستی نباید رو حرف مادر و پدر حرف بزنی و باید راه دانشگاه را بروی بدون اینکه حتی بخوای ما را قانع کنی در صورتی که من می دانم اگر این کار را کنم حال خودم خوب نیست و وقتی حالم خوب نباشد نمی توانم بنده خوبی باشم و به مردمم خدمت کنم و سر راه کمالم قرار می گیرد من چه باید بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که ما در این جهان باید زندگی کنیم و در همین جهان باید عشق را تجربه  نماییم. لذا حاضرشدن در مجامع علمی به خودی خود مانع سیر به سوی عشق نمی‌شود، عشقی که همان‌طور که متوجه‌اید، همه‌ی زندگی است. موفق باشید

25064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یک اتفاقی برای بنده داره میفته که حقیقتا جالبه و من رو متحیر می کنه. چند روزی هست یک سری کارهایی انجام می دهم که از کنترلم خارج میشه، و واقعا نمیدونم چرا انجام دادم، مثلا یک حرفی می زنم و نمی توانم کنترلش کنم باور کنین می توانستم حتی ۱۰ روز حرف نزنم یا یک کاری می کنم که نمی خواهم و من رو متحیر کرده. همشونم گناه هست. باور کنین تک تک کار هام تحت کنترلم بود و وهمم رو هم پدرم دراومد تا بگیرم و نگذارم جایی بره و الان این اتفاق. هر چه قدر فکر می کنم نمی فهممشون چیزیه که نبوده قبلا و الان داره اذیتم میکنه جالبه از روزی ۲ یا ۳ تا هم بیشتر نشده عمدتا. بسیار درگیرم کرده و واقعا‌ نمی خواهم گناه بکنم و می نشینم تعجب می کنم و گریه می کنم و نمی فهمم چیه. لطفا کمکم کنین و اگر نیاز بود حضوری هم بفرمایین میام خدمتتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این مورد بتوان گفت ملکات انسان بر انسان سیطره پیدا می‌کند، چیزی که در برزخ و قیامت پیش می‌آید. فکر می‌کنم چیز زودگذری باشد زیرا به هر صورت «الیوم، یوم العمل و غداً یوم الحساب». موفق باشید

24187
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز خواستم مفهوم قرآن بر سر گذاشتن در شب های قدر را بدانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه می‌دانم که می‌خواسته‌اند به صورتی نمادین در زیر سایه‌ی قرآن، حضرت حق را به اسماء حسنا و اولیاء الهی‌اش قسم دهیم که به نور آن‌ها و ذیل قرآن، موانعِ رسیدن به یک زندگی دینی را برطرف نمایند. موفق باشید   

23069
متن پرسش
سلام: انسان‌ گاهی گناهانی انجام می دهد، چیزهایی می بیند که نباید ببیند، چیزهایی می شنود که نباید بشنود و... حال با توبه دوباره بسوی حق بر می گردد. و اما چگونه می توان آثار آن گناهان مانند صورتهایی که در اثر آن گناهان در لوح جان نقش بسته را هر چه سریعتر از بین برد؟ تا جایی که انسان اصلا یادش نیاید که چه گناهانی انجام داده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صبر بر ترک معصیت در عبور از معصیت، معجزه می‌کند و انسان را نسبت به زشتی معصیت بصیر می‌نماید. به همین جهت خداوند توبه‌کنندگان را دوست دارد و قرآن می‌فرماید: «إن‌ّ اللّه یحب التّوابین». موفق باشید

22779
متن پرسش
سلام: فرض کنید انقلاب ما تمام جهان را تحت تصرف خود درآورد. فردی مثل آقای سیف را می گذاریم رییس کل بانک مرکزی جهانی و فردی مثل احمدی نژاد و نوبخت و ... را راس کار می گزاریم. آن وقت سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع همه مردم دنیا را از اوضع موجود به شدت بدتر می کنیم. پس به دنبال چه هستیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است که می‌فرمایید. لذا تا انقلاب در یک فرایند زمانی به کمال خود نرسد هرگز خداوند بستر چنان حضور و ظهوری را برایش فراهم نمی‌کند. موفق باشید

21771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش شماره 21762 اگر این یوم فیض دائمی هست که در تمام ذات عالم ماده جریان دارد و یا در انقلاب پس چرا در جای دیگر می فرماید «فذکر هم بایام الله» یوم در این آیه ظاهرا زمان های خاصی هست که می گوید متذکر آن باش ولی یوم آیه قبل اینگونه نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فیض، دائمی است ولی شرایط قبول فیض متفاوت است و در یوم‌اللّه‌ها شرایط تجلی فیض بیشتر فراهم است. موفق باشید

21530
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: مدتی است که مطلبی درون ذهن ام هست که انگیزه ی رشد و پیشرفت را از من گرفته است، به عنوان مثال با خود می گویم که اگر من الان شاگرد فلان استاد باشم نهایت رشد و ترقی علمی و تکنیکی من ختم به آن استاد می شود که آن هم سالهای سال طول می کشد، پس من تبدیل به شخص بهتری نسبت به آن استاد نمی شوم تازه اگر شاگرد خوبی باشم، پس تلاش من هدف ایده آلی نداشته است، پس تلاش کردن در جهتی که مرا تبدیل به شخص ایده آلی نمی کند بیهوده است. البته می دانم که چنین نظری درست نیست و باعث بیکاری و تنبلی و خمودی می شود اما نمی دانم چرا درست نیست؟ یعنی می شود که شاگردی نسبت به استاد خود فرد بهتر و ایده آل تری بشود؟ چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون انسان دارای فطرت الهی است از استاد جهت متذکرشدن به فطرتش استفاده می‌کند و لذا متوقف در استاد نمی‌شود. موفق باشید

19010
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش 18994 مگر ما خودمان مقام کن فیکونی نداریم؟ چه احتیاجی خواهیم داشت که فرشتگان برای ما بسازند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صورت مقام کن فیکونی ما در دنیا حرکات اعضای ما است و در قیامت، صورتِ فرشتگان است که عین اتصال به نفس ناطقه‌ی ما می‌باشد. موفق باشید

30279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: گروهی مذهبی در حال ساخت فیلمهایی مذهبی و... هستند. همچنین فیلمی در مورد شهدا. چرایی حضور گروههای مذهبی مشخص است اما چگونگی حضور زنان چادری در جلوی دوربین در صحنه های مختلف؟ آیا باید صورت مسئله را پاک کرد و مذهبیون ورود نکنند؟ خواهشا فتوا و پیشنهادی که می‌دهید طوری باشد که راضی باشید همسر و دختران خودتان هم اجرا کنند. با کمال تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر اشکال دارد که خواهران مذهبیِ چادری با حفظ عفاف و حجاب در این صحنه‌ها حاضر باشند؟ موفق باشید

27271

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: بنده سوالی با عنوان «سوال درباره کیفیت استقرار حجاب در کشور» بیان کردم که پاسخش چنین داده شد: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که بحث «حجاب» در محافل علمی به صورت مفصل مطرح شده است. حدود دو سال پیش در جلسه‌ای که صاحب‌نظرانِ مسئله‌ی تربیت و خانواده خدمت مقام معظم رهبری داشتند که از جمله‌ی شرکت‌کنندگان آقای دکتر بانکی بودند به گزارش آقای بانکی بعضی از شرکت‌کنندگان از سر دلسوزی نکاتی شبیه نظرات شما را مطرح می‌کنند و پیشنهاد می‌نمایند بندِ نافِ انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم. و رهبر معظم انقلاب سختْ مخالفت می‌نمایند و می‌فرمایند اگر در مورد حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه‌ی خانواده از هم می‌پاشد. علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید. چند نکته در جواب هست که لازم دانستم متذکر شدم: ۱. بنده نظرات پیرامون حجاب در محافل علمی را بررسی کرده ام. نه نظرات حقوق بشری غرب‌گرا را قبول دارم (بی طرفی حکومت) و نه کیفیت فعلی. این در عرایضم کاملا مشهود بود. لذا «بند ناف انقلاب اسلامی را به حجاب گره نزنیم» را هم مردود می دانم چون به نظرم طراح این جمله، بیشتر همین رویکرد غربی را دنبال می کند. در حالی که ما قائلیم حجاب نه تنها واجب، بلکه ضروری دین و مذهب ماست. ۲. این که مقام معظم رهبری فرمودند اگر درباره حجاب کوتاه بیاییم، شیرازه خانواده از هم می پاشد هم کاملا قبول داریم. بنده هم معتقدم وقتی برای حجاب به صرف قانونگذاری خطاب به مردم بسنده می شود و مسئولان مربوطه نیز از سیاستگذاری و سیاستگزاری درباره حجاب شانه خالی می کنند، نتیجه آن می شود که می بینیم. یعنی حجاب در عین بی‌حجابی و گسست روابط خانوادگی. حال آنکه قوانین مربوط به حجاب باید به طور مستقیم ناظر به مسئولین باشد و آنها را ملزم به تدبیر درباره بسط و نشر فرهنگ حجاب کند و اجرای آن از جانب قوه مجریه و دستگاه قضا را تضمین کند و در حقیقت به طور غیر مستقیم متوجه مردم شود. شما تصور کنید وزارت ارشاد مجاب و یا با قانون ملزم شود اکران فیلم هایی که حقیقتاً آدم رویش نمی شود با خانواده اش ببیند را متوقف کند و یا لااقل حمایت نکند (حذف معافیت های مالیاتی برای تهیه‌کنندگان، عدم پخش تبلیغات تلوزیونی برای آن ها، نصب تبلیغاتشان در پلها، معابر و ...)، آن وقت منظور بنده را کاملا متوجه خواهید شد. یعنی نیاییم قانون حجاب وضع کنیم و از آن طرف طبق قوانین موضوعه مجلس شورای اسلامی که مظهر اراده ملت است، رسانه های ما الگوی بدحجابی عرضه کنند. ۳. و اما درباره اینکه فرمودید: «علاوه بر این، بحث بر سر آن است که اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند؟ موفق باشید». خواهشم این است که درباره چند نکته زیر تأمل فرمایید: الف. اینکه می فرمایید مجلس مظهر اراده ملت است و قانونی را وضع کرده است و برای شهروندان از جمله بنده لازم الاتباع است (و البته ما هم قبول داریم)، ایجادگر چند سوال اساسی است: * اگر همین مظهر اراده ملت روزی تصمیم گرفت حجاب اختیاری شود، آیا باز هم بر سر استدلال خود خواهید بود؟ آن وقت اگر شورای نگهبان آمد رد کرد، من حق دارم بگویم در برابر مظهر راده ملت چرا می‌ایستید و شورای نگهبان مظهر اراده ملت نیست؟ (شش نفر حقوقدان منتخب مجلس هستند و شش نفر فقیه منصوب مقام معظم رهبری که در مورد حجاب فقط فقها می توانند رای بدهند چون مسئوله در دایره شرعیات است (مراجعه شود به قانون اساسی و آیین نامه داخلی شورای نگهبان). اگر استدلال کنید فقهای شورای نگهبان هم به واسطه انتخاب ولی فقیه از جانب مجلس خبرگان و به دلیل انتخاب اعضای این مجلس از جانب مردم، عملا نمایندگان مردم هستند، آن وقت باید قائل بود مدیر کل یه اداره در شهرستان هم منتخب مردم است. چون او را وزیر، وزیر را رئیس جمهور (با تأیید مجلس) و رئیس جمهور را هم مردم انتخاب کرده اند. لذا مراقب استدلالیمان باشیم. ** در ادامه باید گفت: مصوبات مجلس شورای اسلامی التزام علمی می آورد، نه التزام نظری. در عمل مادام که قانون حجاب است، هیچکس حق تخلف علمی ندارد. اما حق نقد این قانون محفوظ است. کما اینکه به قانون تصویب برجام در مجلس اصولگرا با آن کیفیت که حتما به آن واقف هستید اعتراض های نظری فراوانی شد. اغلب هم از جانب اشخاصی که داخل در گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه قرار دارند از جمله خود ما بود. و هزاران قانونی که هم اکنون وجود دارد و به آن اعتراض نظری می شود (نظیر قانون حذف دادسراها که کمر قوه قضائیه ما را شکست و بعد از مدت ها با اعتراض های حقوقدانان و قضات کشور مجدد احیا شد). ولی مادام که قانون فعلی حجاب با قانون جدید نسخ یا اصلاح نشود، باید همگی ملتزم باشند که به قول مقام معظم رهبری قانون بد بهتر از بی قانونی است (اصل حاکمیت قانون / دیدار با مردم قم؛ ۱۹ دی ۹۰) *** رویکرد نقادانه بنده به قانون حجاب کاملا بر اساس گزاره های شرعی و نظری بود. چه اینکه استدلال کردم که در شرع هستند اموری که حکماً واجب و ضروری هستند ولی کیفیت استقرار آن ها با ساز و کارهای فرهنگی و اخلاقی است. خدای ناکرده نگفتم منشور ملل متحد گفته است که هر کس در انتخاب پوشش آزاد است و از این حرف ها که متأسفانه بعضا بدون در نظر گرفتن فرهنگ ملی و دینی ما می زنند و صرفا دنبال گرته‌برداری از غرب و شرق هستند. ** بنده حقیقتاً متأثر و متأسف شدم که شما فرمودید «اگر نمایندگان یک ملتی که رویهمرفته مظهر اراده‌ی آن ملت‌اند؛ حجاب را در کشور جدا از معصیتِ بی‌حجابی، به عنوان قانون مطرح کردند، آیا به عنوان یک شهروند، جایی برای مخالفت با حجاب می‌ماند». العیاذ بالله آیا بنده با «حجاب» مخالفت کردم؟ احتراماً آیا واقعا عنوان و محتوای سوال بنده را با دقت خوانده‌اید؟ بنده عرض کردم حجاب نه تنها واجب بلکه ضروری دین و مذهب ما (تشیّع) است. روی سخن بنده با کیفیت استقرار بود. چه کسی از مخالفت با حجاب دم زد؟! اگر من مخالف حجاب باشم که با توجه به قائلیت به ضروری بودن آن در دین و مذهبم یا دچار تناقض هستم یا خدای ناکرده ارتداد نهایتاً تأکید بنده با توجه به صراحت متون ارسالی این است که هیچ کس از جمله بنده حق دعوت به نقض قانون از جمله قانون حجاب ندارد. ولی نقد و آسیب‌شناسی قانون حقی است غیرقابل انکار. چه اینکه صرفا احکام شرعی منصوص و یا نظر و رأی معصوم هستند که غیرقابل نقد و خدای ناکرده انکار هستند. حال تصمیمات مجلس شورای اسلامی که جای خود دارد. ولی به هر حال مادام که قانون هست لازم است اطاعت شود. با عرض پوزش، بنده بعید می دانم استاد گرامی آقای طاهرزاده که بنده خود از مطالعه‌کنندگان آثارشان بوده‌ام و هستم و حتی در دوره ای توزیع‌کننده و معرفی‌کننده کتاب های ایشان بوده ام، آن پاسخ را داده باشند که قطعا اگر ایشان پاسخ داده بودند، حقیری چون من قادر نبود اینقدر اشکال کند و از آن مهمتر اینکه قطعا پاسخ مطروحه اینقدر خارج از سوال بنده نمی بود. ممنون بابت توجهتان و معذور بابت اطاله کلام ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۹
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مستحضرید در ابتدا عرض شد بحث آن مفصل است و حتی مفصل‌تر از این‌ حرف‌ها. به همین جهت بنده نخواستم به طور مستقیم وارد بحث شوم، خواستم با گفتن آن دو نکته تنها جنابعالی را در جریان بگذارم که ما چه موضع‌گیری‌هایی باید در مورد حجاب داشته باشیم و اجازه بدهید در مورد این سؤال‌تان نیز ورود مستقیم نداشته باشم، چرا که اساساً ظرفیت سؤال و جواب‌ها در حدّ بحث و بررسی چنین موضوعی نیست. موفق باشید

26359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
یا الله سلام علیکم: استاد محترم بنده حدود ۳۰ سال هست که سه ماه رجب و شعبان و رمضان روزه گرفتم نماز شب خوندم و کارهای دیگر ولی هیچ وقت نتوانستم اتصالم را با الله عزیز برقرار نمایم استدعا دارم راهنمایی بفرمایید که چکار باید بکنم؟ در ضمن اگر ذکر و یا دستور خواستی هم ارائه بفرمایید ممنون خواهم بود. لازم به یادآوری است که بنده از محضر مرحوم بهجت و مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی و آقای محمد پور نیز بهرمند بوده و کسب فیض کرده ام، احساس می کنم که گمشده ای دارم ولی نمی دانم چطور اون رو پیدا کنم. یا ارحم الرحمین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر همین توفیق روزه‌داری در این ماه‌ها موجب نشد تا نتیجه‌ی سلوکی آن، محبت به رهبر انقلاب و حاج قاسم گردد؟! سلوک حقیقی و اتصال به حضرت ربّ العالمین در این عالَم، محبت به اولیاء الهی است. موفق باشید

26194
متن پرسش
سلام علیکم: ما قرآن را حکیم می دانیم و بالاخص به آیه و القرآن الحکیم، اشاره می کنیم. در صورتیکه حکیم فردی حی و صاحب حکمت است اما در قرآن نگفته فیه الحکمه بلکه گفته حکیم. این مطلب به چه علتی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بودنِ حضرت حق، عینِ علم است نسبت به هر معلومِ ممکنی. و حکیم است، نسبت به جایگاهی که باید برای آن معلوم‌ها تعیین شود و با استحکام، این کار را تدبیر می‌کند. موفق باشید

25931

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چند چیز دغدغه من شده است: ۱. چطور به یقین برسم؟ ۲. چطور مراقبه نفس انجام بدم؟ ۳. چطوربه حضور قلب برسم؟ با تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی روی سایت را شروع کنید، «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

24830
متن پرسش
سلام علیکم: فلسفه به خدا می رساند یا از خدا دور می کند؟ فلسفه یقین می آورد یا شک؟فلسفه خدا رو اثبات می کند یا رد؟ فلسفه آرامش روانی ایجاد می کند یا فشار روانی؟ فلسفه انسان رو مطمئن میکنه یا متزلزل؟ چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه یک نوع تفکر است در جواب پرسش‌هایی که روح انسان به میان می‌آورد و از این جهت می‌تواند انسان را به خدا نزدیک کند. ولی این‌طور نیست که فلسفه به خودی خود جزئی از دینداری باشد، ولی به نظر می‌آید که بُعدی از ابعاد تفکرِ انسانی است، حال چه در یونان شروع شده باشد و چه در هند و ایران. موفق باشید

24493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز. ببخشید جواب سوال ۲۴۴۴۰ در کانال نبود. لطفا بگذارید. دوم اینکه برای پیگیری صوتهای درس فصوص کجا مراجعه کنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد: ۲۴۴۴۰. باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ذوق و علاقه‌ی لازم را داشته باشید، کار خوبی است. ۲. پس از مطالعه‌ی فصّ آدمی و فصّ شیثی که بر روی سایت هست، به جناب آقای نظری به شماره‌ی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲  جهت ادامه‌ی کار رجوع فرمایید. موفق باشید 

24359
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: درباره بحث نفس٬ براهین مختلف و واضحی وجود دارد بر این که نفس ما اعضای ظاهری بدن یا کل بدن نمی باشد. اما اینکه نفس غیر از مغز می باشد٬ برای بنده واضح نیست. در اشارات نمط سوم٬ ابن سینا بیان می نماید که اگر نفس همان مغز نیست چون انسان از آن غافل است مگر به تشریح. اما انصافا این مطلب برای من قابل قبول و اثبات کننده نیست. ممکن است دلایل متقن تری در این باره بفرمایید؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که ما در علمِ به خود، خود را بدن نمی‌دانیم طبق مغایرت بین عالِم و معلوم پس باید ما بدن خود نباشیم اعم از دست و پا یا مغز و نخاع. موفق باشید

20542

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: آیا شیطان می تواند در فکر و تعقل انسان تصرفی داشته باشد و چیزی را از یاد انسان ببرد و یا ناگهان چیز ناپسندی را به یادش آورد و فکرش را به سمتی که خود فرد نخواهد سوق دهد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی! به همین جهت باید با توسل به حضرت حق، کارِ او را خنثی کرد. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این رابطه شده است، کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

18994
متن پرسش
سلام: بنده تا جلسه ۱۰ معاد رو گوش دادم. تا اینجا متوجه شدم که در قیامت هر آنچه انسان اراده کند همان موجود می شود و این اراده طبق عقیده ای است که در دنیا ساخته. سوال من آنجاست که اگر انسان هر آنچه اراده کند موجود می شود پس فرشته هایی که پیامبر شب معراج دیده اند چه چیزی می ساختند؟ مگر قرار نیست با اراده ما بهشت شکل گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرشتگان همان جاهایی را می‌سازند که ما در اذکار توحیدی خود اراده کرده‌ایم و در قیامت با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم.

31009
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم و بزرگوار، وقتتون بخیر و عافیت باشه ان شاءالله. در رابطه با قیامتهای متعدد و آفرینش‌های متعدد سوالی داشتم. برخی از علما می فرمایند بساط عالم ماده همیشه برقرار هست و دحو الارضهای متعدد، آفرینش‌های و قیامتهای متعددی داریم و این مسئله ابدی است. و اولین انسان در هر دور از آفرینش آدم (ع) است. و این مسئله به دلیل وجود صفت خالقیت در خداوند متعال می باشد. می خواستم نظر حضرتعالی را در این رابطه جویا شوم و اینکه اگر درست هست نور حقیقت محمدیه در ادوار مختلف چگونه بروز و ظهور می کند؟آیا در هر دور از آفرینش اهل بیت (ع) بر زمین نزول پیدا می کنند و یا...؟ با تشکر فراوان، استاد عزیز افرادی هستند مانند بنده یا بعضی از دوستانم که شما اونها را نمی شناسید و ما هم هیچ کسی را نمی شناسیم، خانمهای خانه داری هستیم که مطالعاتی را شروع کردیم و به تازگی با مباحث حضرتعالی آشنا شدیم، تحول عظیمی بواسطه ی مباحث معرفت النفس در آستانه ی وجودی ماست به لطف و ربوبیت و مهر و محبت پرودگار عزیز. ما را از دعای خیر فراموش نفرمایید. ما شما و پدر و مادرتون را خیلی دعا می کنیم. ان شاءالله خداوند متعال عمر با برکت و طولانی و عاقبت بخیری بهتون عنایت بفرماید به برکت وجود مقدس امام عصر (عج). اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر به روایت هم نظر کنید که حضرت باقر «علیه‌السلام» در جواب جابر می‌فرمایند: «لَقَدْ خَلَقَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ أَنْتَ فِي آخِرِ تِلْكَ اَلْعَوَالِمِ وَ أُولَئِكَ اَلْآدَمِيِّينَ». متوجه می‌شویم جهان‌های متعدد و به تبع آن قیامت‌های متعددی در میان است. ولی همان‌طور که حقیقتِ وجود همه عالَم خداوند است و همه مخلوقات در همه عوالم مظاهر خداوند هستند، حقیقتِ نبوت و ولایت نیز واحد است و مظاهر آن در هر عالَمی مطابق آن حقیقت واحد می‌باشد. حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در کتاب «مصباح الهدایه» در موضوع «حقیقت نبوت» متذکر می‌باشند که چگونه نبوتِ حضرت محمد «صلی‌الله‌علیه‌وآله» مظهر حقیقت نبوی در عالم احدی است. موفق باشید

29601
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت خیلی ممنون از اینکه بستری را فراهم کردید تا بتوانیم سوالاتی را از شما بپرسیم. استاد به نظر شما عوامل اصلی عدم ازدواج جوانان چیه؟ برای حل این مشکل باید چه کار کرد؟ راه حل شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عوامل زیادی دست در دست هم داده که کار به این‌جاها رسیده. از عوامل بیرونی که همان نزدیک‌شدن به زندگیِ مدرن است و تنگناهایی که آن زندگی به جهت آن‌که با سنت‌های ما همراه نیست، برای ما ایجاد کرده است. اموری که غرب زودتر با آن روبه‌رو شد و گرفتار انواع بی‌بند و باری‌ها و ازدواج‌های به اصطلاح سفید شد. و از عوامل درونی این‌که دختران و پسران ما متوجه‌ی تنگناهای این روزگار نیستند و به ایده‌آل‌های خود فکر می‌کنند، به جای آن‌که همّت کنند و زندگی بسیار ساده‌ای را برای خود در نظر بگیرند و از الگوی‌مان یعنی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» با آن زندگی ساده غفلت نکنیم. موفق باشید

نمایش چاپی