بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22574
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد جانمان: استاد من در کودکی زندگیه پدر بزرگ و مادر بزرگ خود را که در روستا بودند درک کردم. حدود پانزده سال قبل و الان بخواطر شغلم آمدم شهر و خدا را شکر شغل با درآمد خوبی دارم. ولی چیزی که خیلی اذیتم میکنه اینه که زندگی خودم را با آنها مقایسه می کنم می بینم خیلی فرق داره، همیشه حسرت زندگی قبل را می خورم و با خودم میگم چه زندگی داشتن این قدیمیا. چند تا گاو و چند تا مرغ و یک حیاط بزرگ و سالی یکی دو بار چلوگوشت میخوردن با نان خشک و ماست و شیر این ظاهرش بود ولی باطن زندگیشون اصلا نگران رزق و روزی نبودن چقدر وقت برای با خود بودن داشتند، چقدر عبادت و همدلی داشتند. خیلی چیزای دیگه ولی ما باید صبح تا عصر حتما بریم سر کار، در کل، روز ها تکراری هستش بی دلیل وقتامون پره، همیشه نگرانی داریم، انگار از قبل زندگی ما را کسایی که لیاقتش را ندارن برنامه ریزی کردن و ما هم باید طبق همون برنامه زندگی کنیم تا بمیریم. حالا وقتی زندگی دوران پیامبر صلی الله علیه و اله را مطالعه می کنم آتش می گیرم. ای کاش می تونستم برم تو طبیعت و دوباره زندگی ساده و بدون استرس و با خدا بودن را داشته باشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از اقتضائات فرهنگ مدرنیته است و غفلت از آن نوع زندگی در بستری که خداوند برای بشر رقم زده. البته نباید بخواهیم به گذشته برگشت کنیم، بلکه باید طوری به آینده فکر کرد که از مسیر زندگی مدرن، زندگیِ دیگری متولد شود که آن زندگی نسبتِ خود را دوباره با طبیعت برقرار کند. موفق باشید

18415
متن پرسش
با سلام: لطفا درباره جمله زیر کمی توضیح دهید: تلقین به معنایی که ابن‌سینا می‌گوید یعنی توجه‌دادن روح به حضرت حق، ولی تلقینی که سوبژکتیویته می‌گوید توجه‌دادن انسان به خودش است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سوال شماره 18359 این‌طور در این مورد عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن معنا که انسانی فرهیخته که متوجه حقایق است و می‌داند در ما کمالاتی هست که از آن غافلیم، اگر به صورت تذکر ممتد ما را جلو ببرد، یک نحوه تلقین کرده است و از این جهت قابل پذیرش است و حضور در جلسات دینی جهت همین امر است. موفق باشید. بنابر این هم می‌تواند «تلقین» وجهی از سوبژکتیویته باشد و هم می‌تواند وجهی از رجوع به حق داشته‌باشد. موفق باشید

31142
متن پرسش
سلام: حضرتعالی ۱. جایگاه جناب رئیسی در تقابل با غرب را چگونه می بینید البته از لحاظ سیاسی مدنظرم نیست بلکه از لحاظ رویکرد تمدنی و اینکه غرب را چون شما کل واحد می بینند یا گزینشی هستند؟ ۲. و آیا همان دولت اسلامی که طلبش در جان مبارک رهبری نهاده شده بود و شما ۴۳ سال منتظرش بودید همین است یا این گام اول آن هدفست و تا مطلوب فاصله بسیار است؟ ۳. به نقدهای جناب جلیلی اشاره داشتید اگر اهم نقدها را بیان فرمایید و نیز تبیین فرمایید که آیا این نقدها بنیادینند به نحوی که در هدف غایی خلل آورد یا خیر؟ ۴. حضرتعالی طب مدرن را در کنار سنتی پذیرفتید آیا این عدول از مبنای کل واحد است و اگر این جمع را روا می‌دانید می‌توان به سایر حوزه ها نیز تسری داد و نهایتا به جمع سنت و مدرنیته رسید؟ ۵. آیا سرانجام هر غرب گرایی دولت های غرب گرای پیشین خواهد بود یا می‌توان نوعی از غربگرایی را متصور بود که مقتدرانه باشد و بتواند نهایتا توسعه را در ایران به نحوی پیش ببرد که ابرقدرت و قطب علمی جهان ایران باشد. من افق غربگراها را مالزی یا ترکیه یا ژاپن اسلامی می‌بینم ولی بشخصه آمریکای اسلامی را طالبم. این نحوه اقتدار طلبی را در غربگراها ندیدم و دیدیم که در انتخابات خواهان تسلیم شدن در برابر بیگانگان در اسنادی چون fatf و معترض به اینکه چرا برخی طالب حسینیه کردن کاخ سفیدند بودند. این نحوه حقارتها مطلوبم نیست از آن طرف جریان انقلابی این نقیصه را ندارد و حاج قاسم ها را دارد با چه اقتداری. اما خوف آن دارم که فقط دل در سنت داشته باشند و اصالتی برای غرب نداشته باشند و فعلا تقییتا و به اکل میته همراهی کنند تا در فرصت مناسب غرب را به مسلخ بکشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در مورد شخص خاص نیست بحث در مورد سیره و جایگاه سیاسی معرفتی جناب آقای رئیسی است که از رینگ دولت سازندگی جدا هستند 2- انقلاب اسلامی حقیقتی است که به مرور شئوناتش ظاهر می‌شود. شواهد حکایت از آن دارد که دولت آقای رئیسی می‌تواند در آن راستا باشد. ۳. جناب آقای جلیلی سعی می‌کردند متذکر باشند که باید با عمق زیاد و با روحیه‌ای که به گفته ایشان جهشی را دنبال کند دولت آینده اداره شود. ۴. طب مدرن به اعتبار تجربی‌بودن آن مدّ نظر است و این غیر از فرهنگ مدرنیته است. بنده در این رابطه عرایض مفصلی در کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» داشته‌ام. ۵. به هر صورت با حضور در مبانی معرفتی و سیره معصومین، هرجا ما می‌توانیم در جهان حاضر شویم و در مناسبات آن تصرف نماییم. موفق باشید

29225

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: کرونا شده وسیله ی دین ستیزی! شواهدی وجود داره که بیماران غیر کرونایی رو کرونایی حساب میکنن و مرگ های غیر کرونا رو کرونا ثبت میکنن! تشییع جنازه شجریان اونطور غلغله بود! اما برای شهدای خان طومان خیلی زودتر گفتن تشییعشون بدون حضور مردم هست. این دوگانگی تا کی؟ مساجد ماه هاست که تعطیله اما مسافرت هاس غیر ضرور ازاد! استاد مقالاتی هست راجع به مضراته ماسک، چقدر این ماسک باعث مشکلات ریوی میشه! ایا ما نباید به قضیه کرونا شک کنیم؟ چرا انقدر با اعمال مذهبی مشکل دارن؟ چرا انقدر کرونا هراسی؟ استاد حقیقتا بعضی از این پروتکل ها، توهین به شعور من هست، مثلا تنها ماسک زدن تو خیابون درحالی که اطرافمون کسی نیس، واقعا این حماقت نیست؟ من فکر می‌کنم اساسا داستان کرونا مشکوک هست! توی عراق، مراسم محرم و اربعین چنان جمعیتی بود، کو آمار وحشتناک؟ توصیه میکنن به عدم بارداری در این ایام، این عجیب نیس؟ مگه چندتا خانم حامله کرونا گرفتن و فوت شدن؟ مگه خانم های حامله ممکن نیس دچار مشکلات دیگه بشن و حتی جونشون رو از دست بدن؟ فقط کرونا مشکل داره؟ وزارت بهداشت هست یا وزارت استرس؟ استاد چقدر خانم ها سقط جنین میکنن با غربالگری، در حالی که کسایی که مقاومت کردن و گفتن ما با وجود مشکلی که تو غربالگری نشون داده میشه (اعم از قلب سوراخ و عدم تشکیل قلب و آب داشتن شکم و ..) بچشون رو سالم به دنیا آوردن! چطور ممکنه با این همه گرونی، قرص های شیمیایی اینطور ارزان قیمت باشن؟ استاد حقیقتا دارن بهمون فشار میارن، آخه تا کی باید اینطور لطمه ببینیم از این وزارت خونه؟ نمیزارن طب سنتی و اسلامی نفس بکشه، درحالی که واقعا موثر است و هرکسی واردش میشه راضی هست و مشکلات یا بهبودی کامل یا کنترل میشه. چطور ممکنه چشمشون رو ببندن رو این موضوع؟ آیا من نباید ناراحت هموطنانم باشم که انقدر دارن لطمه میبینن و اصلا نمیدونن درمان دارن و طب اسلامی که بیشتر مد نظرم هست و بعد طب سنتی واقعا راه داره براشون. استاد واقعا چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که می‌فرمایید نکاتی نیست که بتوان نادیده گرفت و نسبت به آن حساس نبود؛ می‌ماند که اگر بهانه دست آن‌ها ندهیم، خود به خود آن‌چه خدا اراده کرده در رابطه با نشان‌دادن ناتوانی جهان مدرن؛ پیش می‌آید. موفق باشید

28023
متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مزاحم میشم. دلیل خاصی داره که جنابعالی هنوز جلسات هفتگی رو برگزار نمی کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور مساجد بر اساس نظریه‌ی ستاد، صراحتاً اقامه‌ی نماز را اجازه داده‌اند. رفقا از امور مساجد پرس و جو کردند؛ هنوز اجازه‌ی تشکیل جلسات داده نشده است. موفق باشید

28015
متن پرسش
سلام: عرض ادب و احترام- اخیرا کلیپی در فضای مجازی دیده شد، جوانی که ظاهری غیر متشرع دارد بدون بی احترامی به عکس آقا امیرالمومنین علی علیه السلام در مقابل القاعده با کمال شجاعت تن به مهلکه می دهد و ... در طرف دیگر این قضیه شیخ حوزوی است که با عناوینی مثل تقیه جان خود را حفظ می کند. سوال اینجاست که در این تاریخ ما در همراهی با کدام یک از این شخصیت ها می توانیم طی مسیر کنیم؟ با چه نگاهی می توان با این نوع شخصیت هم افق شد؟ آیا قصه قصه عقل و عشق است که همیشه بوده است یا قصه قصه ی دیگری است؟ و در پایان اگر بخواهیم این حضور را در تاریخ خود جستجو کنیم به چه کسانی در گذشته و حال خود باید توجه کنیم؟ یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در زیر آن کلیپ مطلب زیر را نوشتم:

وقتی که انسان‌ها با انس با مولای‌مان علی علیه السلام در جهانی ماورای جهان مناسبات مادی زندگی خود را حاضر کنند، آن‌ها را چه باک از مردن این‌جهانی؟ زیبایی کار این جوان از این‌جاست که حاضر بوده کشته شود ولی از انس مستقیم با مولایش دست نکشد. با این حال حضرت در عین انس بیشتر با او، او را به این جهان برگرداندند تا راهی برای ما نشان دهد که چگونه می‌شود با امامی معصوم و نظر به سیره‌ی او همواره حتی اگر در این جهان هستیم در جهانی که امام حاضر اند زندگی کنیم.

از آیت اللّه بروجردی «رحمت‌اللّه‌علیه» پرسیدند مگر از نظر فقهی لطمه‌زدن بر بدن خلاف شرع نیست؟ پس چرا عزاداران امام حسین «علیه‌السلام» این‌طور به بدن‌شان لطمه می‌زنند و شما هم با آن‌ها همراهی می‌کنید؟ در جواب فرمودند: «ملت عشق از همه دینها جداست». آری! به گفته‌ی جناب مولوی:

تو ز سرمستان قلاوزی مجو

جامه‌چاکان را چه فرمایی رفو

ملت عشق از همه دین‌ها جداست

عاشقان را ملت و مذهب خداست

بعضی‌ها از زندگی بهشت می‌جویند و آن‌ها به کمک فقه و فقاهت به آن می‌رسند، ولی عده‌ای هم از خدا این‌طور تقاضا می‌کنند: «از درِ خویش خدایا به بهشتم مفرست / که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس».

بعضی‌ها سرعتِ رفتن به بهشت خود را زیاد می‌کنند مثل آن صحابی که به رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عرض کرد چگونه بر سرعت حضور در بهشت بیفزاید، و حضرت فرمودند: سپر خود را بیفکن و با دو شمشیر و بدون زره به قلب دشمن بزن. آن جوان عزیز گویا این راه را بهتر از آن شیخ فقیه آموخته بود. و این از جنس روح و روحیه‌ی حضرت روح اللّه ما است که فرمود: «واللّه من تا حال نترسیده‌ام». این است راهی که انسان میهمان امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌شود وقتی در عین شجاعت، حکمت را نیز در کنار خود داشته باشد. آن جوان عزیز عرب خوب می‌داند که راهی برای شکست روحیه‌ی داعشی‌ها بهتر از آن‌که با اسلحه آن‌ها را بکشد، در عالم هست. آری! «زان‌که بی‌شمشیرکشتن کار اوست». موفق باشید     

27660
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. ببخشید چرا از دست اطرافیان ناراحت می شیم؟ ریشه این ناراحتی از چیه؟ درمانش چیه؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان می‌کنیم همه باید مثل ما فکر کنند. اغماض و سعه‌ی صدر نداریم، در حالی‌که در روایت داریم: یک‌سوم دین، اغماض و نادیده‌گرفتن ضعف‌های افراد است. موفق باشید

27059

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیکم حضرت استاد: در كتاب «آخر الزمان شرايط ظهور باطني ترين بعد هستي» بيان فرموده ايد كه براي درك امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف در زمان ظهور، فهم و شناخت و برقراي ارتباط با آن حقيقت غيبي، نياز به توانايي درك شرايط غيبي است. بفرماييد اكنون كه دانش آن را داريم، چه كارهايي بايد انجام دهيم تا به اين ويژگي دست يابيم تا خود را در محضر حقايق غيبي ببينيم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معارف الهی در مقابل انسان افقی می‌گشاید که زندگی‌کردن در آن افق امکانِ حضور در ابعاد باطنیِ عالم را فراهم می‌کند. موفق باشید

26836
متن پرسش
سلام علیکم: به نظر حضرتعالی، طلوع و ظهور تمدن نوین اسلامی امری است که ویژه با مسیر طی شده در این چهل و یکسال، تسهیل شده و سرعت گرفته و افق هایی از آن هم مشخص است و بخش مهمی از مسیر تمدن سازی را طی کرده ایم یا واقعاً تا آن آرمان بزرگ فاصله زیادی داریم و شاید گوشه هایی از آن را هم تا حدودی دیده ایم و مسیر خیلی طولانی در پیش است؟ ویژه با توجه به این میگم که حضرت آقا از سویی می فرماند ما نه دولت و نه جامعه اسلامی داریم و تازه بعد از دولت و جامعه اسلامی، تمدن نوین تشکیل می شود و از سویی در بیانیه گام دوم، معتقدند مسیر مهمی در این چهار دهه طی شده و ما به آرمان بزرگمان نزدیکیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مسیر بس مهمی طی شده ولی راهِ طولانی‌تری در پیش است و زیباییِ زندگی در همین در راه‌بودن است که «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». عرایضی در کتاب «امام خميني «رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» شده است. موفق باشید

26737

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. با توجه به توصیه دین مبین به عدم طول امل و مبارزه آن و شناخت این امر، معمولا چه افرادی مبتلا به طول امل می شوند؟ ۲. راهکار مبارزه با این امر چیست و آیا مطلبی از حضرتعالی در این زمینه برای مطالعه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده مشغول شدن به کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل است. موفق باشید

26331
متن پرسش
استاد عزیز سلام علیکم: می خواستم نظرتان را در مورد کلاس های موفقیت غربی بدانم که از احادیث و آیات ما برای تطبیق بر مطالبشان استفاده می کنند؟ آیا تفسیر به رای نیست؟ مثلا یکی از آن ها آیه «لیس للانسان الا ما سعی» را به تلاش ذهنی تفسیر می کرد و می گفت ۹۹ درصد باید تلاش ما ذهنی باشد آن ۱ درصد جسمی. ممنونم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً در این موارد عرض شده، آن دستگاه‌ها مربوط به ما و فرهنگ و دیانت ما نیست، هرچند در بعضی موارد حرف‌های درستی دارند ولی فرهنگ ما اُنس با قرآن و روایت است که می‌تواند زندگی ما را معنا ببخشد. هنر ما باید در تدبّر در آیات و روایات به ظهور آید. موفق باشید

26189
متن پرسش

چرا می پرسی که او چه کرده بود؟ مگه با این جملات و کلمات می شود وصف کرد؟ 'خب به هر حال باید فکر کرد... چه باعث شده او به این مرتبه برسد... ببین برادر من کم که نیست. از کجا برایت بگویم. از کجا شروع کنم؟ از فرماندهی عملیات ها در دهه ۶۰؟ از جنگ با اسرائیل تو میانه جنگ؟ از مبارزه با اشرار و جنگ لبنان؟ از داعش و شهادت به دست اشقی الاشقیا زمانه؟ از تشییع و ولوله؟ از چه بگویم؟ باید فکر کرد فکر...' عشق من... دوست روحانی من... گفتم که. خیلی مدت است از فکر و خیال و تادیب و کتاب کاری درخور بر نمی آید. بال می خواهد عشق من. پرواز می خواهد روح من. پرواااااااز. آه پرواز.... 'نمی فهمم چی میگی ممد. اصلا خودتم میدونی چی میگی؟ خب یجور بگو ما هم بفهمیم بابا...' من سگ کی باشم روحم که بخوام توضیح بدم... بذار یکم از زبون سید بشنویم. اگر اشک امانم بده البته " آری حاج قاسم تکه تکه شد... او تکه تکه شد و پیکرش به باد و خاک و آب و آتش پیوست اما راز خون آشکار شد راز خون چیست؟! مگر راز خون را جز شهدا در می یابند؟ مگر جز پروانگان که پروای سوختن ندارند دیگران را نیز این شایستگی هست که معرفت نور را به جان بیازمایند؟ تو دانی که حاج قاسم را برای طواف به نجف و کاظمین و کربلا بردند. کربلا مستقر حاج قاسم بود. کربلا مستقر کسی است که نور قلبش را تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ جایی ندارد. کربلاییان جاودانه اند رفیق. فرمانروایان اقیانوس بی انتهای نور که طلیعه ای از آن بر ما افتاد و دیدی که چه کرد. آری شهید حاج قاسم سلیمانی چنین کرد تا جز شایستگان کسی در آن استقرار نیابد." ای شهید... ای شقایق آتش گرفته." شقایقی است که داغ شهادت شما را بر دل دارد. آیا شود که بلبلی دیگر در رسای ما چنین نغمه کند؟"

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از رازِ خون گفتی! و چه خوش گفتی! می‌گویی: «آیا شود که بلبلی دیگر در رسای ما چنین نغمه کند؟» آری! راهی گشوده شده که خدا می‌داند این راه، چه آینده‌ی درخشانی دارد و چه انسان‌هایی را به ظهور می‌آورد. قبلاً عرض شده بود آینده، کسانی ظهور و رجعت می‌کنند که باکری‌ها و خرازی‌ها به گَردِ پایشان هم نمی‌رسند. بفرمایید همین آقای شهید حاج قاسم!! باز می‌گویم قاسم سلیمانی‌های بس بزرگی در پیش رو داریم. توحید خمینی به طور عجیبی انسان‌هایی بس متعالی می‌پروراند و می‌نمایاند. پس نه‌تنها بلبلی دیگر، بلکه صدها بلبل باز در رسایِ انسانِ دوران انقلاب به نغمه خواهند آمد. موفق باشید  

26174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: ما رهبر معظم انقلاب رو ولی امر مسلمین جهان میدونیم در حالیکه ایشون منتخب خبرگان ایرانی هستند و سایر فقها در سایر بلاد اسلامی به عنوان نماینده در مجلس خبرگان شرکت نکرده اند که بخواهند رای بدهند و ایشان بصورت جهانی انتخاب بشه. ایشون در یک بستر ملی و مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی انتخاب شده و در همون راستا نحوه انتخابشون شکل گرفته. حال با این وضعیت آیا باز هم می شود گفت ایشان ولی امر مسلمین جهان هستند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که حضرت آیت اللّه سیستانی در عراق رویهمرفته رهبریِ اجرای احکام الهی را به عهده دارند، در ایران هم رهبر معظم انقلاب اسلامی چنین مسئولیتی را دارند. منتها بعضی از شیعیان در اقصی نقاط دنیا به‌خصوص مثلاً شیعیان لبنان، رهبریِ حضرت آقا را پذیرفته اند. موفق باشید

25961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: در پناه حق موید و موفق باشید. استاد شما کتاب سه دقیقه در قیامت را که این روزها در موردش صحبت میشه و در مورد برزخ هست را اطلاع دارید؟ مطالبش رو چگونه ارزیابی می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خودم اصل کتاب را مطالعه نکرده‌ام ولی در جریان بعضی از موضوعات آن هستم و مشکلی در آن ندیده‌ام. موفق باشید

25813

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من خیلی ساله با کسالت روحی در گیرم، یعنی احساس نشاط ندارم و حالت خمودگی دارم. احساس می کنم یه تاریکی روم افتاده فکر نمی کنم تو زنجیرم شاید یه حرکت مورچه ای باشه ولی تاریکی رو حس می کنم. از خودم خسته ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ورزش ۲. صله‌ی رحم ۳. خوش خلقی ۴. کمک به فقرا ۵. مطالعه‌ی کتاب «آشتی با خدا». موفق باشید

24667

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام وقت بخیر: استاد خواندن سوالات سایت نتیجه ای داره یا ما هم سیر رو دنبال کنیم میتونیم پاسخ دهنده باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل را بر مطالعه‌ی مباحث بگذارید. اگر احساس کردید موضوع خود را در آرشیوِ سؤالات نیاز است دنبال کنید؛ به آن بپردازید. موفق باشید

22996
متن پرسش
سلام خدا قوت استاد عزیز: بعد از مرگ جدای از وابستگی های ناپسند؛ برای وابستگی های خوب چه برنامه ای داشته باشیم که بعد از مرگ باعث عدم سلوک نشود؟ آیا فقط حول وظیفه عمل کردن کافیست؟ چگونه می توانیم مثلاً بپذیریم که محبت مثلاً به مادر فقط از سر وظیفه باید باشد و آن عشق و احساس را نادیده بگیریم؟ آیا همین عشق و احساس باعث عدم سلوک بعد از مرگ نیست؟ باعث ایجاد تعلقات نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عشق‌ها و محبت‌های الهی عامل تغذیه‌ی جان انسان در این دنیا و آن دنیاست. عشق و علاقه به مادر به عنوان آغوش گشوده‌ی رحمت الهی چیزی نیست که مانع سلوک باشد. موفق باشید

22086
متن پرسش
سلام: گویا در دوره ای هستیم که «ظهر الفساد فی البر و البحر» به مرحله اتم خود رسیده، از در و دیوار محیط های اجتماعی گناه ها و انحطاط های فرهنگی می ریزد. در این چنین شرایطی خیلی از غفلت، و آلودگی و بی توجهی مردم، می رنجم و غصه ها حسابی مرا تحت فشار قرار می دهد. نمی دانم چه باید بکنم که اینقدر اذیت نشوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در همین مواقع خود را به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه می‌توانی با من باشی. لذا می‌گویند: «چون‌که غم پیش آیدت در حق گریز / هیچ جز حق، غمگساری دیده‌ای؟». موفق باشید

19140

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آقای مهدی گلشنی در نظریه علم دینی شان قائل به این مطلب بودند از آنجا که اصل تطابق به نحوی امکان ندارد ملاک علمی بودن گذاره ها (صرف علمی بودن، بحث دینی و غیر دینی مطرح نیست) ارتباط آنها با وقایع است که این ارتباط هم می تواند حجاب هایش بیشتر برداشته شده و در نتیجه ارتباط گذاره با واقعیت قوی تر شود. نظر شما درباره این نظریه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای دکتر گلشنی انسانی دانشمند، متفکر و متعهد هستند و تا آن حدّی که در این سخن مختصر فهمیدم، حرف درستی است ولی باید تفصیل آن مطرح شود تا مورد بحث و بررسی قرار گیرد. موفق باشید

31507

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر جناب استاد مکرم آقای طاهرزاده: اخیرا چند سخنرانی از یک عالم ظاهرا وهابی اما محب اهل بیت (ع) که امام مسجد مدینه است دیدم که باعث شگفتی شد. شیخ صالح المغامسی عالمی بسیار نازک طبع و باصفا به نظر میاد که در صحبت هاش در باره حب خداوند مرتب اشک میریزه. سخنرانی ازش هست که قاتلین امام حسین (ع) رو لعن میکنه و شیعیان رو هم برادر خطاب میکنه. https://www.aparat.com/v/qH1wG/ برایم عجیب است که یک عالم سعودی با این همه صفا و اخلاص دیدم. البته هم ایشان در یکی از سخنرانی هایش با تجلیل یک مناجات از عمرو بن عاص نقل می‌کند که نمی‌دانم به حساب بی خبری شان از شرارت های عمر عاص بگذاریم یا نه. https://www.aparat.com/v/XsbkI/ خلاصه چیزی که عجیب است یافت چنین افرادی در بین علمای وهابی عربستان است. خیلی منقلب شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن صحبت‌ها را دیدم. بالاخره در متون خود اهل سنت نیز موضوع حقانیت اهل‌البیت «علیهم‌السلام» مطرح است. آری! بعضاً امویان ادعیه ائمه را به امثال عمروعاص نسبت داده‌اند تا آبرویی برای آن‌ها کسب کند. موفق باشید

29325

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: سوالم در مورد خیام است آیا خیام همانطور که در بعضی رباعیات منسوب به او اومده اعتقاد به معاد و قیامت نداشته و بطور کلی خیام چطور عقایدی داشته؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً خیام از ابژه‌کردن خدا و معاد عبور کرده و وجه اگزیستانس انسان را مدّ نظر دارد منهای اشعاری که به او نسبت می‌دهند. موفق باشید

28965

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ممکنه زیارت جامعه کبیره باعث امتحاناتی تو زندگی آدم بشه؟ به اصطلاح سنگین باشه یا عوارض داشته باشه؟ چون من ۶ ماهی هست مداومت هر روزه دارم و دچار یه مریضی شدم از اون موقع، آیا صرفا یه همزمانیه یا من مداومت هر روز رو ترک کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است در این موارد مبانی معرفتی خود را رشد دهید تا با خواندن زیارات، ارتباط قدسی لازم برای انسان پیش آید. موفق باشید

28320
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب استاد بزرگوار. با کلامتان آغوش الهی به رویم باز شد. عنایات ویژه حضرت ولیعصر عج نصیبتان باد ان شاءلله. از کلام شما در کتابها و صوت های شما مخصوصا کتاب «خویشتن پنهان» چنین عایدم گردیده و در محضر شما معارفم را بازگو می‌کنم تا گرچه مصدع اوقات شریفتان می‌شوم اگر صلاح دانستید اصلاح و تأدیب بفرمایید: بسم الله الرحمن الرحیم ۶ تیر عنوان: «نفخت فیه من روحی یعنی خدایی خدا در من نه خدایی من» خداوند از روحش در ما دمید تا با وجود روح الله در وجودمان و معرفت النفس متوجه معرفت الله بشیم. اما ما را شیطان گول می‌زند و وقتی می‌خواهیم با نگاه به نفس، خدا را ببینیم در نگاه به نفس نگه می‌دارد و دچار کوته بینی و قشر بینی میشیم به جای دوربینی و بصیرت و لب الالباب بودن بعد به جای اینکه گنج پنهان الهی را در وجودمان به نظاره بنشینیم و جلوه گر شویم که جلوه گری گنج پنهان الهی همان عبودیت است چون خداوند فرمود گنجی پنهان بودم و می‌خواستم آشکار شوم لذا خلقت را آغاز نمودم و از طرفی فرمود «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدونن و خلقت را برای عبودیت افریدم و در شرح این آیه امام فرمود «أی لیعرفون» پس هدف جلوه گری خالق است (نه اینکه محقق شود که محقق است) «هو الله الذی لا اله الا هو» به عبودیت مخلوق از راه معرفت الله که مقدمه اش معرفت النفس است. یعنی خود را بشناسم و هرچه کمال در خودم دیدم که می‌خواهد جلوه گری کند در واقع قطره ای از کمال او بدانم و او را جلوه گر شوم. ‏نشان دهیم ما عبدیم، ما عبدیم یعنی معرفت الله پیدا کردیم یعنی نگاه به نفسمان کردیم و خدا را شناختیم، یعنی با میل به مقام در واقع حکومت الهی را در جانمان دیدیم که چقدر وسیع است، یعنی با میل به کمال و بی نهایت طلبی وجود لا یزال و نامتناهی رب را در وجودمان نظاره کردیم، یعنی با تربیت فرزند و قدرت تربیت انسانها وجود رب را دیدیم در عالم یعنی با اعمال قدرت قدرت بیکران الهی را نظاره گر شدیم، و خلاصه با هر صفت کمالی که بزرگ شدیم و از کودکی و ناعاقلی درآمدیم در واقع قطره ای از صفات کمالی او را دیدیم و هرجا کودکی و نادانی کردیم، نظر به نقص خود انداختیم و آگاه باش که مبادا آن صفات کمالی را از خود بدانی چون به نظر و عنایت رب قادر حکیم تو آن صفات کمالی را داری و جلوه گریش را می‌بینی وگرنه تو جز ضعف و فقر و نقص نیستی بلکه نیستی. این بود عبودیت یعنی دائم با هر جلوه گری کمالی بشناسم «یعرفون» و بفهمم «یعقلون و بدانم «یعلمون» و باور کنم «یومنون» که این قطره ای از دریای بیکران کمال لا یتناهی است همان نفخت فیه من روحی و همان افاضه وجود رحمانی است در قلب تنی مادی و میرا و فانی برای مدتی محدود تا بتواند هدف خلقت را که آشکار کردن و جلوه گر شدن گنج پنهان الهی است «کنزا مخفیا» آشکار کند که آشکار است «هو الحق المبین» وگرنه اگر هر مخلوقی گنجی جدا داشت که دایم بروز دهد به علم و اعتبار و مقام و مدرک و مال و ... عالم به فساد کشیده می‌شد همانطور که الان با این اشتباه ما مخلوقات، عالم الهی که منشا برکات و خیر و فزونی است نابارور و تباه می‌گردد. «لو کان فیهما الهتین لفسدتا» پس ای انسان غافل جاهل ظاهر بین و کوته فکر به خود آ که خود تو خدایی است پنهان «کنزا مخفیا» ربی است عظیم «العبودیه جوهره کنه ها الربوبیه» که آن در واقع نه تویی که اوست پس چشم ظاهر بین و تن فانی ات را ببند و چشم باطن بینت که متصل است به باطن و ملکوت را بگشا. چشم دل باز کن که جان بینی / آنچه نادیدنی است آن بینی / چشم جان بگشا به نور الهی نور السموات و الارض و به جای خاک بازی کردن و کودکی «الدنیا لهو و لعب» بزرگ شو به اندازه عالم و رب شو «العبودیه جوهره کنه ها الربوبیه» چگونه؟ با گوش جان باز کردن به کلام الهی که از شرک می‌گوید که تو آن خودی - که خداست و در وجود توست - را به اشتباه شریک خدا کردی در حالی که او احد است و لا یتناهی و شریک بردار نیست و تو در گمراهی و سرابی احد را ببین در پس پرده غیب الغیوبی عالم، و بخوان بر جانت و بر جان عالم، «قل هو الله احد» مغز بین باش به جای قشر بین بودن تا در زمره لب الالباب شوی و خدایی کردن خودت را که دائم می‌نمایانی از قدرت و علم و اعتبار و مال و فرزند و ... قطره ای از خدایی کردن او ببین در عالم و او را بنمایان تا بفهمی و بشناسی (معرفت) که خودی نیست جز قطره ای از وجود او که در آینه عالم مادی به شکل و اندازه و قالب تو درامده و اگر از آینه نگاهت را برداری و خود او را ببینی چیزی جز او نمی یابی و این نیافتن غیر او در یافتن او محو می‌شود و معرفت الله یا همان لیعرفون که تأویل لیعبدون بود رخ می نماید. که یکی هست و هیچ نیست جز او / وحده لااله الاهو. دوش از شور عشق و جذبهٔ شوق / هر طرف می‌شتافتم حیران / آخر کار، شوق دیدارم / سوی دیر مغان کشید عنان / چشم بد دور، خلوتی دیدم / روشن از نور حق، نه از نیران / هر طرف دیدم آتشی کان شب / دید در طور موسی عمران / پیری آنجا به آتش افروزی / به ادب گرد پیر / بچگان همه سیمین عذار و گل رخسار / همه شیرین زبان و تنگ دهان / عود و چنگ و نی و دف و بربط / شمع و نقل و گل و مل و ریحان / ساقی ماه‌روی مشکین‌موی / مطرب بذله گوی و خوش‌الحان / مغ و مغ‌زاده، موبد و دستور / خدمتش را تمام بسته میان / من شرمنده از مسلمانی / شدم آن جا به گوشه‌ای پنهان / پیر پرسید کیست این؟ گفتند: / عاشقی بی‌قرار و سرگردان / گفت: جامی دهیدش از می ناب / گرچه ناخوانده باشد این مهمان / ساقی آتش‌پرست آتش دست / ریخت در ساغر آتش سوزان / چون کشیدم نه عقل ماند و نه هوش / سوخت هم کفر ازان و هم ایمان / مست افتادم و در آن مستی / به زبانی که شرح آن نتوان / این سخن می‌شنیدم از اعضا / همه حتی الورید و الشریان / که یکی هست و هیچ نیست جز او / وحده لااله الاهو
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  آری! و آری! افقی بس گشوده از دریچه‌ی نظر به خود تحت عنوان «معرفت نفس» به سوی عالم بیکرانه‌ای خداوند به ما عطا فرموده است تا همین‌که به خود آییم، می‌یابیم «لیس فی الدّار غیره دیّار» و هیچ راه مطمئنی جز به فعلیت‌آوردنِ چنین نسبتی در شخصیت خود نداریم وگرنه زندگی سراسر وَهم می‌شود و وَهم. موفق باشید

26873

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در فضای موجود بعضی از رفقا تصمیم جدی بر حضور در اردو های راهیان نور و جهادی گرفته اند و می گویند این حلقه نباید منقطع گردد و می گویند به همان بهانه ای که در مساجد بسته شد و بسیاری از مراسمات تعطیل شد اگر ما امسال نرویم هر سال به بهانه ای محدود و تعطیل اش می کنند و در این رفتن یک احساس وظیفه می کنند. حال سوال این است که واقعا با نگاه انقلابی این حرکت ولو با رعایت کامل موارد بهداشتی درست است؟ در جواب به این گروه چه چیزی را باید متذکر شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز بسیار متأسفم که اردوهای راهیان نور تعطیل شده. ولی ظاهراً کاری نمی‌شود انجام داد زیرا اساساً امکان حضور در یادمان‌ها فراهم نیست. موفق باشید.

26325
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد بنده شکر خدا با مبانی مهدویت آشنایی بدی ندارم. و از طرفی هم تحلیل و توقیت و از این قبیل هم اصلا تا بحال از خود نکردم. و اساسا از تطبیق روایات و امثالهم به دلایلی که می دانید خوشم نمیاید، ولی از وقتی که حاج قاسم ما را شهید کردند، به طرز عجیبی بعد از نماز صبح آن روز و بعد از دعای صباح به دلم افتاد که گویی حضرت بیش از پیش در صحنه اند! احساس می کنم سرعت تحقق برخی اتفاقات قبل ظهور بالاتر رفت! نمی دانم شاید اشتباه کنم! شما اصلاح بفرمایید. بی قراری در دلم افتاده بعد از شهادت آن بزرگوار. بی قراری ای که گویی چیزی در صحنه میابم که تا قبل از آن کمرنگ تر می یافتم! به اتفاقات بین جمادی الثانی و رجب پیش رو، امسال و سالهای آتی، بشدت مشکوکم. خدایا مارا از ابتلائات خودت دور مکن که اینگونه بدانیم تو بر ما نظر داری
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً نور حضرت به طور مشخص به صحنه آمده و خود حضرت هم از این شرایط راضی و دلگرمند. ولی آیا می‌توان بحث ظهورِ تامّ را به میان آورد؟ واللّه اعلم! موفق باشید

نمایش چاپی