بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
2564
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده استاد . در مورد سوال شماره 2538 فکر کنم سوال من ضعفی داشت که بیان می کنم من نمی خواهم دو شخص را با هم مقایسه کنم یعنی شخصی که گناه نکرده و شخصی که گناهش تبدیل به حسنه شده است بلکه منظورم یک شخص است در مقابل یک موقعیت گناه مشخص. بدین صورت که اگر من نوعی برگناهی صبر کردم و انجام ندادم یک حسنه ای برایم هست و اگر صبر نکردم و همان گناه مشخص را انجام دادم و با توبه و عمل صالح تبدیل به حسنه شد هم حسنه ای برایم هست. به نظر می رسد نور عمل گناه نکردن بالاتر است از نور عمل تبدیل شده به حسنه باشد و اگر من نوعی برهمان گناه صبر می کردم درجه عملم بالاتر بود . یک دلیل منطقی مهم این است که به نظر می رسد عمل تبدیل به حسنه شده هر چه هم مقام به شخص بدهد مانند عمل گناه نکردن نیست چون این حسنه از جنس عصمت نیست نکنه مهم دیگر همان روایت است که به نظرم روشن کننده این مساله است . که اگر کسی توانست بر معصیت خدا صبر کند 900 درجه به او می دهند که هر درجه از عمق زمین تا فوق عرش است آیا اگر کسی گناهش تبدیل به حسنه شد همان 900 در جه دارد؟ در قیامت مومن حسرت نمی خورد که ای کاش برگناه صبر می کردم تا درجه ام بالاتر بود؟آیا حر عزیز که گناهش تبدیل به حسنه شده است اگر آن گناهان را انجام نمی داد درجه اش بالاتر نمی شد ؟ آیا طبق قران که بهشت هم درجانی دارداگر شخص بر گناه صبر می کرد درجه اش در بهشت بالاتر تمی شد؟ مگر خداوند نفرمود کسی که تقوا داشته باشد نزد من گرامی تر است ایا در قیامت کسی که گناهش تبدیل به حسنه شده نمی گوید کاش گناه نمی کردم تا نزذ خداگرامی تر بودم ؟ در پابان تاکید می کنم سوال من در مورد درجه عمل است و همچنین یک شخص مشخص در مورد یک موقعیت گناه مشخص با تشکر و معذرت فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آدم حسابی! اگر گناه نکرده‌ای که خوشا به حالت و اگر هم گناه کرده‌ای و توبه کرده‌ای که امید داشته باش خداوند آن سیئات را تبدیل به حسنه کند دیگر دنبال چه هستی؟بیخودی خود را معطل هیچی کرده‌اید. به‌جای ماندن در این موضوعات سعی بفرمایید در معارف الهی و تدبّر در آیات و روایات خود را فربه و سرزنده کنید. موفق باشید
1644

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام ... میخواستم بپرسم شخصی که بسیار طرفدار فلسفه افلاطون هست و در عین حال تفسیر این عربی قرآن را بیشتر از سایر تفاسیر قبول دارد، کتاب مثنوی مولانا و احادیث ائمه را به همراه فلسفه افلاطون مورد مطالعه و بحث قرار میدهد و در حین همه ی مباحث عرفانی شرع را رعایت میکند میتواند قابل اعتماد برای زندگی باشد؟ آِیا ممکن است با این فلسفه کسی به بیراه برود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: افلاطون به خودی خود یک روح اشراقی دارد و به قول استاد فردید: پس‌فردایی است. بنابراین می‌توان مثل فارابی، افلاطون را با نگاه اسلامی نگاه کرد و از او بهره برد. موفق باشید
761

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی ضمن عرض سلام خدمت استاد بزرگوار لطفا پاسخ به سوال بنده را در سایت درج نکنید و تنها به میلم بفرستید. مشکل بزرگی گریبانگیر من شده است که به شدت آزارم میدهد و زندگی‌ام را مختل کرده است. این مشکل اگرچه بسیار اذیت کننده است اما در حقیقت یک زخم قدیمی است که پس از چندسال مجددا سرباز کرده است. قضیه از این قرار است که بنده در سن 12 سالگی کاملا اتفاقی و بدون اینکه بدانم اصلا چه کار دارم میکنم به استمنا مبتلا شدم و 2، 3 ماهی این عمل شنیع از من صادر شد تا بالاخره در مدرسه بوسیله معلم دینی به اینکه چنین کاری اصلا چی هست و حکمش چیست پی بردم. بلافاصله به توفیق الهی از آن کار دست شستم اما دو مشکل در وجودم نهادینه شده بود: اول آنکه تحریک پذیری جنسی ام بسیار بالا رفته بود و با اندک موضوع مربوط و نامربوطی تحریک می شدم (بدون آنکه اهل دیدن فیلم و عکس و از این جور مسائل باشم) و دوم آنکه خیالاتم بسیار ولگردی می کرد و گاهاً مرا به شدت آزار میداد. این فضای زجردهنده 7 سالی ادامه پیدا کرد تا اینکه دست تقدیر مرا به اصفهان کشاند. در آنجا با یک گروه فرهنگی و انقلابی اشنا شدم و از طریق آنها هم با شما، جلساتتان و کتابهایتان انس گرفتم . فضای انقلابی گروه و انس با شما چنان مرا از زندانی که در آن بودم آزاد کرد که به ندرت مشکلاتی که خدمتتان عرض کردم گریبانگیرم می شد. تصورم این بود که برای همیشه از شر این موضوع خلاص شده ام. دوران ماندن در اصفهان به سررسید و من به حکم وظیفه و برای طلبه شدن عازم شهر دیگری شدم. در آن شهر نه از آن جمع انقلابی خبری بود و نه از شما! از طرفی از آنجا که باید تمام تمرکزم را روی مباحث درسی می گذاشتم ارتباطم با کتب معرفتی بسیارناچیز شد. ادبیات عرب هم به هیچ وجه روحم را تغذیه نمیکرد. متاسفانه و بعد از چندهفته تا به خودم نگاه کردم دیدم در همان گردابی هستم که قبل از اصفهان در آن دست و پا میزدم. شرکت در جلسات اخلاق هم تنها مسکن خوبی بود.این بار تحمل این فضا برایم بسیار مشکلتر بود چون این بار این مشکل بعد از تجربه یک فضای انقلابی و تمرکز بر بسیاری از مباحث معرفتی شما برایم حاصل شده است. این موضوع در القای یاس از طرف شیطان به من بسیار کمک می کند. خیالات بسیار آزارم میدهد. در هر جایی به سراغم می اید، سر کلاس درس، صحبت کردن با دوستم ، مطالعه و .... بسیار رنج دهنده است. گاهی اوقات احساس میکنم هیچ اراده و اختیاری برای نجات از این خیالات ندارم و محکوم به زمین خوردنم. چند بار روزه گرفتم ولی نه تنها مشکل حل نشدبلکه خیالاتم پرّان تر هم شد. به سرعت و بدون آنکه عامل محرکی درمیان باشد تحریک می شوم. دیگر یقین پیدا کرده ام که در قلبم از آن امراضی است که خداوند در قران از انها یاد کرده است. تنها درمواقعی که دچار یاس و ناامیدی هستم از شر این خیالات به دورم.چندبار تصمیم گرفتم که طلبگی را رها کنم اما پشیمان شدم. من که برای رسیدن به مقاصد بالای معنوی به حوزه آمده بودم حالا به شدت زمینگیر شده ام.تمام دستوراتی که برای مهار خیال بلد بودم را به کار بستم ولی نشد. گاهی اوقات فکر میکنم که اگر ازدواج کنم مشکل حل می شود اما از یک سو شرایط ازدواج برایم مهیا نیست و از طرف دیگر می گویم که اگر این مشکل با ازدواج حل نشود قضیه بغرنج تر هم می شود. شما را به خدا کمکم کنید در شرایط سختی نفس می کشم. شرایط زندگی برایم بسیار تنگ شده، بیماری پدرم اخیرا اوج گرفته است، شرایط طلبگی ام هم آنگونه است که عرض کردم. شما را به خدا هم دعایم کنید و هم راهنمایی ام کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: خداوند می‌فرماید: «وَإِذَا جَاءکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»(سوره‌ی انعام، آیه‌ی 54) به پیامبر خود توصیه می‌کند وقتی مؤمنین به طرف تو می‌آیند به آن‌ها خبر بده که سلامت و دوری از خطر نصیب شما است، پروردگار شما بر خودش فرض کرده که شما را زیر سایه‌ی رحمت خود قرار دهد و لذا اگر شماها از سر نادانی به عمل سوئی دست زدید سپس به آن عمل راضی نباشید و از آن فاصله بگیرید و برنامه‌ای در جهت تغییرمسیر خود بریزد، بدانید که خداوند غفور و رحیم است، یعنی نه‌تنها از گناهان آن می‌گذرند بلکه شرایط مساعد جهت تعالی روحانی او برای او قرار می‌دهد. با توجه به آیه‌ی فوق معتقدم باید امیدوار باشید که إن‌شاءالله از این معضل رها می‌شوید و به زندگی معنوی خوبی وارد می‌گردید. از طرفی تا آن‌جا که ممکن است در امر ازدواج خود تسریع کنید برای شما که رویکردتان بندگی خدا است بسیار کارساز است. موفق باشید
106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا زبان دین ، سمبلیک و نمادین است؟ (با تشکر)
متن پاسخ
جواب: علیک السلام؛ 106- آری زبان دین به یک معنا سمبلیک است و به چیزهایی ماوراء ظاهر نظر دارد ولی نه به آن معنا که یک زبان خیالی است که هیچ اشاره‌ای به واقعیت در آن نیست، بلکه در عینی که به جنبه‌ی محسوس عالم نظر دارد توجه به جنبه‌ی ملکوت آن را از نظر دور نمی‌دارد. موفق باشید
12278
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد: بنده در شرکتی خصوصی کار می کنم که جو آن شرکت مخصوصا قسمتی که من کار می کنم فوق العاده ضد نظام و بعضی مواقع ضد اسلام و فوق العاده از لحاظ تفکر غربی می باشد، چند تا از همکارانم اکثر زمان کار را به جای اینکه کار کنند در حال بحث سیاسی و توهین به نظام و ولایت فقیه و بعضی مواقع هم زیر سوال بردن اسلام و تعریف و تمجید از غرب به سر می برند، بنده تا به حال چندبار که اسلام را زیر سوال می بردند با آنها وارد بحث منطقی شدم و در آخر هم چون اینگونه افراد همانطور که خودتان مستحضر هستید چیزی و منطقی در چنته ندارند به جای اینکه قانع شوند شروع به تمسخر و جدال می کنند، که البته بنده اصلا از اینگونه برخورد آنها ناراحت نمی شوم چون به حق بودن کلام خود اطمینان دارم، اما چیزی که مرا آزار می دهد جو غیر معنوی و غربزده آنجاست که احساس می کنم روی نفس من تاثیر بد گذاشته، البته نه اینکه انحراف فکری برایم ایجاد کرده باشد نه، بلکه احساس می کنم هرچه در مواقع راز و نیاز و عبادت نفسم را جلا می دهم با حضور در محل کار و این جو غرب زده همه ی آن تلاشها و حضور قلب مختصر و معنویت به دست آمده از بین می رود. 1-بنده می خواستم بدانم وظیفه من چیست؟ آیا باید محل کار خود را تغییر دهم و از این شرکت و جو غرب زده آن دور شوم؟ (در ضمن بنده توانایی تغییر محل کار و شغل را دارم و حتی خودم هم می توانم با توجه به توانایی هایم کسب و کار شخصی ایجاد کنم و برای خودم کار کنم، اما کمی زمان بر است) 2- از نظر اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) اگر کسی توانایی ایجاد کسب و کار برای خودش را داشته باشد که دستش جلوی کسی دراز نشود و هر ماه منتظر حقوق ماهانه نباشد و جیره خور کس دیگر مخصوصا یک شخص غرب زده نباشد (منظور بنده برخی شرکت های خصوصی که هر لحظه امکان اخراج شدن و عقب افتادن حقوق و سخت شدن امرار معاش و جو نامناسب و غرب زده که باعث کدورت قلب می شود است،می باشد) وظیفه اش چیست؟ آیا به طور کلی یک فرد مومن اگر توانایی دارد تا آنجا که می تواند باید جیر خور کس دیگر نباشد و برای خود کار کند؟ یا اینکه مسئله شخصی است و به خود فرد بستگی دارد که اگر محل کار مناسب نبود و جو محل کار غرب زده و فاسد بود و شخص توانایی کسب و کار شخصی را داشت (مثل بنده) باید اقدام به کسب و کار شخصی و حلال کند تا جیره خور فردی غرب زده نباشد؟ لطفا جواب بنده را واضح و روشن دهید و اگر روایت و یا حدیثی در این رابطه هست نقل کنید. با تشکر. موفق باشید. التماس دعا بر محمد و آل محمد صلوات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به ما می‌فرماید آن‌جایی که زمینه‌ی تذکر و هدایت نیست و کار به مراء و جدال می‌کشد بزرگوارانه از موضوع عبور کنید و خود را هم‌سنگِ چنین افرادی ننمایید. فرمود: «اذا مرّوا بالغو مرّوا کراما» نهایتاً باید نشان داد که گرفتار لغو و پوچی هستند و از واقعیات تاریخی خود غافل‌اند 2- این از مسلّمات شخصیت انسان است که هرچه می‌تواند در آزادی و آزادگی خود قدم بردارد و در مورد شغل نیز قضیه از همین قرار است که اگر بتوانید استادکارِ خود باشید حتی با حقوق کم‌تر به روح و روان خویش خدمت بیشتری کرده‌اید. موفق باشید

9560
متن پرسش
با عرض سلام: نظر شما راجع به این مطلب که اکبر جباری در صفحه ی فیسبوکش گذاشته چیست ؟ هو ** کتب تاریخ، به مثابه متون مقدس .............................................. یکی از مسائل بغرنج نزد عامه دینداران (خاصه شیعیان) تقدیس منابع تاریخی است. چندانکه اگر در یک موضوع و مسأله و یک کتابِ تاریخی تشکیک کنی، بی درنگ به تیغ تکفیر نوازشت خواهند داد. این تقدیس کتب تاریخی، علاوه بر تشدید روحیه خشونت گرایی و تکفیری، و تقویت «اعتقادات» و تضعیف «ایمان»، انسداد باب تفکر و عقلانیت را نیز به همراه خود به ارمغان می آورد. بسیاری از باورها و اعتقادات سست و بی پایه شیعیان تاریخی از کتابی نشأت می گیرد که امروزه با نام «اسرار آل محمد» نام دارد که توسط فردی به نام «سلیم بن قیس الهلالی» در اویل قرن چهارم هجری در آمده است. این کتاب از طریق «احمد بن هلال العبرتایی» غالی لعن شده، نقل شده است. شیخ مفید این کتاب را سست و ضعیف می داند و می نویسد: «کتاب، غیر موثق می باشد و عمل به اکثر کتاب جایز نیست چون در کتاب تخلیط و تدلیس صورت گرفته و برای متدین واجب است از عمل به اکثر کتاب احتراز جوید و نباید از این کتاب تقلید و روایت شود» شیخ مفید از شیخ صدوق نیز انتقاد می کند که چرا به این کتاب سست و مجعول روایت نقل کرده است و بدان استناد جسته!* همین مبنای ایدئولوژیک نزد محدثین و فقیهان متقدم، باعث شده است که با کمال تعجب شاهد افزایش احادیث نسبت به منابع نخستین باشیم. برای مثال کتاب «بصائر الدرجات» که پیش از «کافی» و توسط استاد کلینی نگاشته شده، مشتمل بر 1881 حدیث باشد، ولی کتاب کافی که بعد از آن نوشته شده، بالغ بر 15 هزار حدیث است. و هرچه به این سو می آییم، حجم کتب حدیثی بیشتر و بیشتر میشود و هیچ کس هم متعرض این نکته نمیشود که چرا هرچه از دوره غیبت معصوم میگذرد، تعداد احادیث بیشتر میشود و چگونه است که نخستین محدثین که در زمان معصوم زیسته اند، احادیث کمتری نقل کرده اند!؟ گرچه امروزه به وضوح بسیاری از محققین نسبت به صحت و سقم احادیث «کتب اربعه» تشکیک کرده اند و فی المثل نشان داده اند که بیش از دو سوم احادیث کتابی مانند «کافی» مجعول است، ولی با این حال تأثیر گسترده و عمیقی که این احادیث و این کتب بر فرهنگ شیعی نهاده را نمی توان نادیده گرفت. فرهنگی که امروزه در زیست جهان شیعی ایرانی به وضوح می توان آن را دید و برایش گریست. *چنانکه می دانیم، شیخ مفید در عین حال که فقیه مبرزی بود، از متکلمین بزرگ نیز به شمار می رفت. شاید همین مبنای عقلی، او را برآن می داشت تا با نگاهی دقیق و عاقلانه به امور بنگرد. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل ما اظهار نظر غیر عالمانه است. آری هر محدثی در آن حدّ که در زمان خود می‌توانسته به احادیث معتبر دست یابد تلاش کرده. به نظرم اگر یک مجتهد در حدیث به نوشته‌ی آقای جباری نگاه کند به خوبی متوجه نظرات غیر عالمانه‌ی او می‌شود. ایشان حتی در این حدّ متوجه نیست که کتاب «بصائر الدرجات» در موضوع خاصی نوشته شده و در همین رابطه احادیث مربوطه جمع آوری شده اند. ولی مرحوم کلینی در «کافی» با وسعتی بسیار چشم‌گیر در مورد موضوعات مختلف به جمع‌آوری احادیث پرداخته، آن‌وقت باید تعداد احادیث این دو کتاب مساوی باشد؟ آقای جباری این نکته را خوب می‌داند ولی به نظر بنده با مقایسه‌ی این دو کتاب می‌خواهد مأموریت خود را که بی‌ارزش‌کردن احادیث ارزشمند شیعه است به اتمام برساند وگرنه به‌خوبی می‌داند محتوای کتاب سلیم بن قیس هلالی بنا بر شواهد مجامع روایی ما کتاب معتبر و ارزشمندی است و این بدین‌معنی نیست که آن کتاب هیچ ضعفی نداشته باشد. ایشان تا آن‌جا در مأموریت ناجوانمردانه‌ی خود جلو می‌رود که می‌گوید: امروز بعضی از محققین نسبت به صحت و سقم احادیث «کتب اربعه» تشکیک کرده‌اند. و فکر می‌کنم اگر از ایشان بپرسید این محققین چه کسانی هستند، مجبور است چند مستشرق صهیونیست را که در انجام مأموریت با آن‌ها مشترک است نام ببرد. می خواهند با تشکیک در کتب روایی ما اهل البیت را از صحنه خارج کنند تا حرف های خود را بر قرآن تحمیل نمایند خطر این افراد بسیار زیاد است. موفق باشید
5793
متن پرسش
بسمه تعالی: سلام علیکم: در شب قدر امسال قصد خواندن نماز شب کرده‌ام، گاهی بیدار نمی‌شوم و گاهی چند رکعت و گاهی اصلاً نصیبم نمی‌شود. خواهشمند است راهنمایی بفرمایید چه موقع و با چه دستورالعملی شروع کنم که انشاالله بتوانم بخوانم . از وقتی که برای ما صرف می کنید، قلباً متشکرم . التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: با همین اراده که می‌خواهید برای نماز شب بیدار شوید ، زود بخوابید و اگر نیم‌ساعت به اذان هم بیدار شوید خوب است و هر شب که موفق به نماز شب نشدید اگر توانستید در روز قضای آن را به‌جا آورید. إن‌شاءاللّه برکات معنوی آن نصیبتان می‌شود. غذای سنگین نخورید. آیه‌ی آخر سوره‌ی کهف را بخوانید که می‌فرماید: «فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا». موفق باشید
3657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز. بنده در یکی از دانشگاهای تهران مسئول مباحث سیاسی حوزه ی بسیج هستم و تصمیم بر فعالیت هایی داریم...در اول قصد مشورت با شما را داشتم و بعد خواهش و خواهش و خواهش برای هماهنگی با شما برای حضور در دانشگاه حالا به هر نحوی داشتم.خواهشا شماره تماسی به بنده بدهید که بتوانم با شما یا با مسئول برنامه هایتان صحبتی داشته باشند...استاد عزیز اینجا هوای سیاسی دانشجویان بس آلوده است در این تهران بزرگ هم نمیشه افکار این دانشجویان امام زمان را بدست هر کسی داد محتاجیم. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ( بنده از نظر جسمی در شرایطی نیستم که بتوانم در دانشگاه صحبت داشته باشم می‌توانید با موسسه ساحت حضور تماس بگیرید ممکن است آن عزیزان بتوانند در خدمتتان باشند. موفق باشید تلفن ساحت حضور 09138037964
3242
متن پرسش
به نام خدا سلام من 26 سالمه مجردلیسانس میخواستم بدانم برای سیر و سلوک عرفانی باید یک راهنما داشت یا استفاده از کتاب بزرگان این راه کافیست و درصورت امکان کتابی برایم معرفی کنید و کمی در این باره توضیح دهیدوچگونه میتوان راهنما یافت؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: جزوه در سایت هست تحت عنوان «روش سلوکی آیت‌الله بهجت» به نظرم کمک‌تان می‌کند، در ضمن کتاب «ادب عقل و خیال و قلب» را تا آخر مطالعه کنید تا راحت‌تر بتوانید تصمیم بگیرید. موفق باشید
1618

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. میشه بفرمایید روزانه چقدر تلوزیون نگاه می کنید؟ و چه برنامه هایی رو؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- بنده از تلویزیون فقط اخبار را نگاه می‌کنم و گفتگوی ویژه‌ی خبری و برنامه‌هایی مثل صراط یا شاخص را. به ندرت می‌شود برنامه‌ی دیگری را نگاه کنم 2- فکر می‌کنم ما باید در حدّ معقول در امر ازدواج دقت بکنیم ولی گویا در این مورد تقدیرات الهی هست که ما به سوی آن می‌رویم 3- بحث عین ثابته موضوعی است که باید پس از مقدمات طولانی بحث شود. مسلّم اگر عین ثابته درست طرح شود، نتیجه‌ی آن جبر نخواهد بود. موفق باشید
17722
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده پس از جلسه ی تفسیر سوره آل عمران امشب بسیار برایم مسئله شده است که در شرایط تاریخی کنونی که نظام مدرنیته و تجدد در حال فروپاشی است یک شخصی مثل من که در دانشگاه علوم مهندسی را با هدف ایجاد توسعه و تجدد و حرص کسب ثروت آموخته ام چگونه می توانم در شرایط تاریخی کنونی برای اسلام مفید باشم و مطابق با آیه ی 195 شامل حسن ثواب قرار گیرم به هر حال جنس علوم مهندسی از جنس تجدد خواهی ابزار سازی و حرص طلب بیشتر از دنیا است چگونه می توانم مانند شهدا در جنگ تحمیلی در قهقه ی مستانه غرق شوم در حالی که راهی که برای آن تلاش کرده ام انگیزه ی اخروی ندارد و کشور های غربی در زمینه های مهندسی بسیار جلو تر و فراتر از کشور ما هستند و چگونه می توان مطابق با آیه ی 200 در مقابل آنها با این اندک علومی که در اختیار دارم مقاومت کنم؟ استاد لطفا انگیزه و راه را برای جامعه ی دانشجویان مهندسی نشان دهید. لازم به ذکر است که در حال مطالعه کتاب توسعه و تمدن غرب شهید آوینی مطابق با توصیه خودتان هستم ولی یک انگیزه می خواهم که مطابق با آیات آخر سوره آل عمران باشد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ما در تاریخ خاصی قرار داریم که به اصطلاح به آن، تاریخِ گذار می‌گویند و این دوره فرایند خاص خود را دارد. اگر آگاهیِ لازم نسبت به همین علومی که شما دنبال می‌فرمایید نداشته باشیم؛ تغییری که نیاز است انجام شود و به سوی نرم‌افزارِ بومی قدم گذاشته شود، با مشکل روبه‌رو می‌گردید. جایگزینیِ نرم‌افزارهای جدید، خلق‌الساعه نمی‌شود پس زبانِ شرایطی که می‌خواهیم از آن عبور کنیم و به شرایط جدید وارد شویم را، امثال همین دانشجویان متوجه خواهند شد که از یک طرف با معارف عالیه‌ی اسلامی آشنا باشند و از طرفی نسبت به راه‌کارهای علوم فنی بیگانه نباشند. از طرفی برای امرار معاش در حال حاضر به وسیله‌ی همین نوع فعالیت‌ها و شغل‌ها، عملاً نیاز مردم را برآورده خواهید کرد و رزق حلالی نصیب خود نموده‌اید. موفق باشید   

10742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیک خدمت استاد محترم: به چه اعتباری به حضرت زهرا (س) «ام ابیها» گفته می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «بصیرت حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» عرایضی داشته‌ام، خوب است که فرصتی بگذارید و آن کتاب را به طور کامل مطالعه کنید تا جایگاه سیاسی تاریخی حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» برای جنابعالی روشن شود و عمق «امّ ابیها»بودنِ حضرت معلوم گردد. موفق باشید
10707
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز می خواستم توضیحی در مورد سخنان اخیر آقای مطهری بدهید. آیا واقعا حصر غیر قانونی است؟ آیا خلاف عدالت رهبری است؟ آیا واقعا خبرگان نظارتی بر عملکرد رهبری ندارند؟ خواهش دارم در مورد سخنان آقای مطهری و نقش ایشان در حرکت تاریخی انقلاب توضیح بدهید. چون برخی می گویند ایشان شجاعت دارد و خلاف نظر رهبر داشتن حق همه است. متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلا عرایضی در این مورد در جواب یکی ار کاربران محترم داشتم. چه ارزشی دارد که ما وقتمان را صرف این حرف‌ها بکنیم؟! موفق باشید
10181
متن پرسش
با سلام: بنده کتاب «حیات برتر» از آقای صفایی(عین.صاد) را مطالعه کردم. برداشتی که از کتاب کردم این بود که آقای صفایی نوع نگاهشان به معاد فرق دارد و در جاهایی معاد جسمانی مادی را شرح می دهند و حتی در قسمتی از کتاب شبهه اکل و ماکول را جواب می دادند البته در مقام جواب به منکرین معاد هستند. در هر حال نمی دانم که نگاه آقای حائری به معاد چگونه است؟ از آنجایی که بسیاری از نکات ناب در کتاب ایشان وجود دارد نکاتی که ملموس و عمیق است، خیلی دوست داشتم نظر ایشان را نسبت به معاد ملاصدرا بدانم. ایشان در قسمتی از کتاب که در مورد آتش جهنم است، خواننده را ارجاع به بعضی مباحث فیزیک می دهند مثلا می گوید: «یک بحث هم وجود دارد که می گویند اصطکاک به وجود می آید و در آن ضربان شدیدی به وجود می آید آن صدای مهیب آن سوختن آن انفجار بزرگ که اذا البحار سجرت... کسانی که می گویند ستاره ها به هم می خورند و منظومه به هم می خورد می گویند تسجیر و انفجار آب بدترین نوع انفجار است دریا تسجیر می شود و آب آتش می گیرد می توانید بروید بحث های علمی اش را ببینید» استاد بنده تصور می کنم نگاه فرق دارد و اینها شرح معاد مادی است. استاد جمع این مطالب با شرح معاد شما برایم مشکل است. اگر صلاح می دانید نوع نگاه آقای صفایی و تحلیل ایشان را بیان فرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال سخن ملاصدرا را فراموش نفرمایید که فرمود: بعضی عقاید نسبت به معاد سالم است ولی صحیح نیست و خودش دلایل نظر خود را می‌آورد و حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در تقریراتشان به‌خوبی آن را می‌پرورانند و یا حضرت علامه«رحمة‌اللّه‌علیه» در حدّ آمادگی مخاطب نکات ظریفی را در ذیل آیات مربوط به معاد مطرح می‌کنند. حال یا مرحوم صفائی بنا بر فهم مخاطب خود سخن گفته‌اند، و یا واقعاً معاد جسمانی را مطابق معاد مادی گرفته‌اند. مهم اعتقاد به چنین معادی است که انسان را از گناه باز می‌دارد. موفق باشید
10024
متن پرسش
سلام خدمت استاد در سوال 9994 فرمودید: همچنان گوش‌دادن به موزیک که عموماً واهمه را تغذیه می‌کند و عقل و قلب را به حاشیه می‌برد. واقعا نظر اسلام در مورد موسیقی چیست؟ رهبری جایی فرموده بودند اینکه نظر اسلام راجع به موسیقی منفی بود به این خاطر بود که در آن دوران فقط استفاده غلط از موسیقی می شد. یا مثلا خود رهبری 2 بار از حامد زمانی، خواننده انقلابی تشکر کردند و به او فرمودند کارت را ادامه بده. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید فتوای حضرت آقا هم در مورد حرمت موسیقی-آن‌جایی که بحث موسیقیِ حرام در میان است- به محتوای آن است، پس وقتی سروردی با آنچنان محتوای خوب از آقای حامد زمانی به میدان می‌آید نه‌تنها بد نیست بلکه بسیار هم خوب است. این از آن‌جاهایی است که از موسیقی درست استفاده شده. ولی سؤال‌کننده‌، بحث گوش‌دادن به موزیک را بدون هر محتوایی مطرح فرموده بودند. موفق باشید
9790
متن پرسش
استاد محترم با سلام و احترام: ان شاءالله سلامت باشید. دعاگوی شما بوده ام. مهر استاد، حافظ خاطر اوست در دل - از توجه شما سپاسگزارم. اگر فردی که عاشق و نوکر اهل بیت (ع) است به هر دلیلی مخزن صورت های خیالی خود را از دست بدهد (فراموشی مغزی) آیا با شنیدن مثلا نام دلنشین حضرت زهرا سلام الله علیها، تداعی و تجلی بهجت قلبی برایش اتفاق می افتد؟ اگر بلی، انتقال توجه (از حس به نفس) چکونه صورت می پذیرد؟ اگر به دلیل فراموشی، با شنیدن نام حضرت زهرا تغییری در نفس او به وجود نمی آید، آیا معنایش این است که فرد باید از صفر شروع کند؟ تکلیف ملکات نفس الهی او چه می شود؟ اگر فرض کنیم این شخص پس از فراموشی 30 سال دیگر عمر کند، ممکن است نفسی واحد با دو هویت در پایان عمر برای او متصور بود؟در دوره دوم زندگیش، عشق نقش بسته در جان او (ارادت قلبی به حضرت زهرا) که مربوط به دوره قبل از فراموشی است چه تجلی و ظهوری خواهد داشت؟ خداوند نگهدار شما باشد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت انسان همان نفس ناطقه‌ی اوست که به کمک اعضاء خود مثل چشم و گوش و مغز و ... مابالقوه‌هایش را بالفعل می‌کند. حال اگر یکی از آن اعضاء را از دست بدهد آنچه در نفس ناطقه دارد و به صورت بالفعل درآمده برایش محفوظ می‌ماند هرچند به جهت نقصی که در آن عضو ایجاد شده نمی‌تواند اظهار کند. در مورد مخزن صورت‌های خیالی نیز قضیه از همین قرار است که اگر آن عضو مختل شود، انسان به صورت علم حصولی نمی‌تواند آن صورت‌ها و یا مفاهیم را در خود احساس کند ولی در نفس خود به صورت حضوری همه را دارد و به همین جهت در روایات داریم در قبر و برزخ تنها عقاید انسان‌ها برایشان می‌ماند و سایر محفوظات خود را در اثر فشار سکرات از دست می‌دهند. موفق باشید
9579
متن پرسش
در اسلام تأکید زیادی شده است که به فرزندان خود لقمه حلال بدهید تا دارای فرزندان صالحی شوید با توجه به اینکه پدر و مادر شخصی که افراد بدکاره‌ای باشند و حرام خوار و به فرزندان خود نیز پیشنهاد کارهای بدی بکنند دارای فرزندی با یک نوع شخصیت خواهند شد و از طرف دیگر پدر و مادر کسی که اهل ایمان، نماز باشند و همیشه به فرزند خود آموزش کارهای خوب دهند و این فرزند در شرایطی محیطی خوب بزرگ شود (هم خوانواده هم جامعه) مسلماً دارای شخصیتی متفاوت با نفر قبلی که گفته شد خواهد داشت حال بدون در نظر گرفتن استثناهای قدیم مثل فرزند نوح و غیره که گفته می‌شود با اختیار خود سرباز زدند اکثریت مردم اگر در چنین شرایط متفاوتی قرار بگیرند سرنوشت متفاوتی خواهد داشت حال می‌خواهم بدانم که خداوند چگونه عدالت را در بین این افراد بر قرار می کند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت‌اللّه حائری شیرازی کتاب ارزشمندی تحت عنوان «تربیت اسلامی» در همین رابطه دارند ایشان روشن می‌کنند اصل انتخاب مربوط به انسان است و ما فی‌الشرایط، علت مُعدّه هستند یعنی اگر کسی خواست خوبی‌ها را انتخاب کند، شرایطِ خوب، کمکش می‌کند تا بهتر انتخاب کند و برعکس، اگر کسی خواست بدی‌ها را انتخاب کند شرایط بد به او کمک می‌کند، ولی انسان‌ها بر مبنای فطرتی که دارند بدی‌ها و خوبی‌ها را تشخیص می‌دهند. بنده در تبیین آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف عرایضی در این رابطه داشته‌ام، زیرا در آیه‌ی مذکور می‌فرماید کاری در نهاد انسان‌ها کرده‌ایم که کسی نگوید چون پدر و مادر من مشرک بودند من مشرک شدم. موفق باشید
8942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدا خیرتون بده که مجالی برای طرح سوالات ایجاد کردید. سوال بنده پیرامون چند همسری است بنده اعتقاد دارم که اصل در دین تک همسری است اما راه چند همسری بسته نیست زیرا در بعضی شرایط لازم است ولی شوهرم عکس این قضییه اعتقاد دارد میگوید اصل در دین چند همسری است و به عمل پیامبر و ائمه علیهم السلام استدلال میکند. حالا واقعا اصل در دین چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم جمع‌بندی صاحب‌نظران دین را در این دیدم که معتقدند اصل بر تک‌همسری است مگر آن‌که شرایط به جهت غلبه‌ی تعداد زنان بر مردان اجازه ندهد که تک‌همسری ادامه یابد. نمونه‌ی آن‌هم سیره‌ی رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» است که تنها با حضرت خدیجه«سلام‌اللّه‌علیها» بودند و بحث زنان پیامبران بعد از حضرت خدیجه«سلام‌اللّه‌علیها» هرکدام داستانی دارد که إن‌شاءاللّه در ادامه‌ی بحث سوره‌ی احزاب به آن پرداخته می‌شود. موفق باشید
3608
متن پرسش
یا لطیف باسلام 1.اگر بخواهیم روی سبک زندگی شهدا کار کنیم، به نظرتون چه چیزهایی باید مدنظر قرار گیرد و چه نکاتی بهتر است گفته بشه؟ میخواهیم از تکرار بپرهیزیم و ار نویی انجام هیم. 2. با توجه به نزدیک شدن زمان اردوهای مناطق جنوب، دوست داشتم که شما با توجه به مبانیتان و مثل همیشه ظریفانه، به انتشار جزوه یا سخنرانی در این مورد بپردازید. چون آسیبها در این اردوها بسیار است. احساسی شدن، روایتهای متناقض و بعضا نابجای برخی از راویان، جوانان و نوجوانان را که با این فضا آشنا نیستند، را با دنیایی از شبهات مواجه کرده، انتظار است حضور شما در این عرصه ضروری به نظر می آید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا پیشنهاد می‌کنم جزوه‌ی «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» مورد مطالعه قرار گیرد و سپس رویکرد شهداء را با توجه به دو امر مورد مطالعه قرار دهید: یکی عبور از روح غربی که نور وجود انسان را خاموش می‌کند و دیگر نگاه شهداء به تمدن نوین اسلامی که استعدادهای روحانی انسان را به فعلیت می‌آورد. حال با توجه به این دو امر نگاهی دوباره به سیره و سخن شهداء بیندازید و از بصیرت آن‌ها حیرت کنید، بصیرتی که با سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به‌دست آوردند. موفق باشید
3003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
خصوصی باسلام.بنده بایکی از رفقای خودم حدود4سال است که رفیق هستم و در زمینه های اخلاقی و معنوی همدیگر را کمک می کنیم لکن یک مشکلی در این دوستی ما هست که خیلی سعی کرده ایم حل کنیم اما نشده و آن اینکه بنده هرچقدر به ایشان محبت می کنم و سعی می کنم که وظایف دوستی را تا حد توان برای ایشان انجام بدهم ولی ایشان خیلی در این مسائل کم توجهی می کند و گاهی اوقات اصلا به بنده توجهی ندارد لطفا راه حلی بفرمائید چون گاهی اوقات برسر این مسئله دعوایمان هم شده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: باید از هر کسی بر اساس توان و خلقیاتش انتظار داشت.همین انتظارات شما موجب آزار ایشان می‌شود و این شرط دوستی نیست. همان اندازه که می‌تواند با شما ارتباط برقرار کند از او بپذیر. موفق باشید
356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. اگر اشتباه نکنم شما در فصل اول از کتاب زن آنگونه که باید باشد، فرمودید که در قیامت تمام وجود مومن جنبه یمین و راست است و اصلا جنبه شما و یساری برایش نیست. این در حالی است که در دعای حین وضو که از معصوم (ع) به ما رسیده در قسمت شستن دست راست می گوییم: اللهم اعطنی کتابی بیمینی و الخلد فی الجنان بیساری و ... . می خواستم بدانم که پس این یسار که در این جمله گفته شده (مجوز خلود در بهشت را به دست چپم بده) چیست و چگونه با بحث قبلی سازگار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام در مورد سؤال شما بین علماء نیز مباحثی صورت گرفته، صاحب کتاب «منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح» یعنی علی‌بن‌طیفوربسطامی می‌فرماید: شاید منظور «فَعَلْتُهُ بیساری» باشد یعنی آنچه را که با دست چپ انجام دادم. و یا «بای» بیساری، بای سبیت باشد، یعنی «خلود در بهشت را روزی من کن به سبب شستن دست چپ خود.(منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح) موفق باشید
19189
متن پرسش
بسم الرحمان الرحیم با سلام خدمت استاد: سوال: در مورد دعای یستشیر راهنمایی می خواستم، آیا از دعاهای عمومی می باشد؟ خواندنش اجازه استاد می خواهد؟ چه خواصی برای این دعا مرتبت می باشد؟ چگونه از این دعا کمال استفاده را ببرم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعای فوق‌العاده ارزشمندی است و انسان را با خدا مأنوس می‌کند. از دعاهایی است که هرکس می تواند بهره‌ی خود را ببرد. موفق باشید

11397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: حدود یکی دو سال است قبل از اخبار بر محمد و خاندان مطهرش صلوات می فرستند این دلیل خاصی دارد؟ اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم با تشکر خصوصی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک غفلت بود که قبلاً این کار را نمی‌کردند لذا مؤمنین به آن‌ها تذکر دادند و آن‌ها نیز عمل کردند. موفق باشید

3378

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام واحترام وعرض تبریک به مناسبت سالروز هجرت تاریخساز نبی اکرم ص ،چند ماه قبل سؤالاتی با موضوع "طب وحقایق آن" برایتان ارسال نمودم ولی پاسخ آنها را نمی یابم ؛اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تا آن‌جا که یادم هست موضوعی را مطرح فرمودید که احتیاج به نشست‌های طولانی داشت که مقدور بنده نبود. غیر از این چیزی به یاد ندارم. موفق باشید
3107
متن پرسش
سلام.با آرزوی توفیق همه جانبه برای استادعزیز.درمورد تعداد یاوران خاص مهدی موعودکه در روایات313نفرذکر شده اند پرسشی از این منظر دارم که آیا این یاوران حضرت از زمان وعهدی که ایشان ظهور می کنند می باشند ویا نه گلچینی از تمامی تاریخ؟وپرسش مربوط به سوال قبلی که موقعیت رجعت ائمه و پیغمبران وصالحان در حادثه ظهور از بعد زمانی چه زمانی اتفاق می افتد آیا ابتدای قیام تا حضرت را یاری کنند یا بعد از قیام وتشکیا دولت مهدوی ویا بعد از رحلت یا شهادت حضرت صاحب؟التماس دعا
متن پاسخ
مه تعالی؛ علیکم السلام: 1- آن‌چه روشن است وجود 313 یار و یاور متعالی است. افرادی مثل حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و احتمال دارد گلچینی از تمامی تاریخ باشد چون عزیزی می‌گفت این که مردم از خدا تقاضا کردند: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه‌دار، با رجعت حضرت امام دعای مردم مستجاب می‌شود. 2- ظاهراً بعد از تشکیل دولت مهدوی ائمه یکی بعد از دیگری رجعت می‌کنند ولی ظاهر روایات مربوط به این امر جای تأویل دارد. موفق باشید
نمایش چاپی