باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. ولی گویا حضرت حق به نور اسم رحمان، در این تاریخ بر مستضعفین جهان نظر کرده تا با مقاومتی که در مقابل مستکبران از خود نشان میدهند تاریخِ دیگری را به ظهور آورد. تا دیروز اگر یکصدمِ ظلمی که بر مردمی مثل مردم یمن میشد، آن مردم تسلیم متجاوزی مثل کشور عربستان میشدند، ولی امروز با خطی که حضرت روح اللّه نشان دادند و تاریخ دیگری را در معرض نگاهِ مستضعفان این نسل قرار داد؛ میبینید چگونه مقاومت جانانه از خود نشان میدهند در حدّی که همین امروز نمایندهی سازمان ملل میگوید تاریخ، در خود خبر ندارد که چنین فاجعهای به جهت محاصرهی بنادر یمن توسط آل سعود پیش آمده باشد. ولی باز مردم معنایی جز مقاومت را در افقِ زندگی خود نمییابند زیرا آیندهای ماورای آیندهای که مستکبران ترسیم کردهاند برای خود میجویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح است که بدن را تدبیر میکند و با ظهورِ آثاری از بدن معلوم میشود روح آمادگی انجام وظایف و تکالیف شرعی را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع بدیهی در امر سلوک است و کسی نیست که قبول نداشتهباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضیها را که خداوند برای هدایت بشر انتخاب فرموده، از ابتدا در حفاظت و هدایت موهبی خود قرار میدهد و هنر آنها آن است که با عبادات و رعایت دستورات شرع، آن عصمت را حفظ میکنند و بعضی را مثل ماها، راه جلویمان میگذارد تا به کمال برسیم. کمال اولیای الهی حفظ عصمت آنها است که بسیار کاری سخت و طاقتفرساست. به قول مشهور:
محنت قرب ز بُعد افزون است |
جگر از محنت قربم خون است |
|
نيست در بعد جز اميد وصال |
هست در قرب همه بيم زوال |
|
پس در مقام قربِ الهى همواره بيم زوال و جداشدن از آن مرتبه هست و لذا براى دفع هرگونه عامل غفلت به استغفار نياز است. وقتى انسان هنوز در مقام قرب نيست مىگويد إنشاءالله مىرسم اما وقتى در مقام قرب وارد شد همواره نگرانى زوال آن حالت، او را به تلاش و عبادات بيشترى وارد مىكند و لذا مىگويد «جگر از محنت قربم خون است» حالا كه حضرت رسول (ص) به قرب و به نبوت رسيدند هر شب نماز شب برايشان واجب است، تمام مستحبات كه امامان معصوم (عليهم السلام) مقيدند انجام دهند به جهت حفظ مقام قرب است.
در این مورد خوب است به مقدمهی کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه «علیهمالسلام» یعنی انسانهای کاملی که در جامعیتِ حضور در همهی عوالم هستند، از عرش تا فرش در همهجا حاضرند. ولی ممکن است عارفی در وجهی حاضر و نسبت به وجوهی غایب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با رجوع به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت» که روی سایت هست، بتوانید به جواب سؤالات خود برسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را بهتر است از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین راه توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب است. در این مورد خوب است به سؤال و جواب شمارهی ۲۸۴۹۱ رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. در مواجهه با تمدن غربی برای تحقق تمدن نوین اسلامی، بیش از این حرفها باید به میدان بیاییم. نکتهای از یادداشتهای خود در این رابطه را خدمتتان ذیلاً ارسال میکنم. موفق باشید
طریقت فکری این دوران
انقلاب اسلامی طریقت فکری این دوران است، آن نوع طریقت فکری که به راحتی نمیتوان بر آن نام و نشانی خاص نهاد مگر آنکه معتقد به تقدیر الهی باشیم و انقلاب را از زاویهی ایمان به تقدیر تاریخی بنگریم و از طریق آن نیوشایِ پیام تقدیر الهی باشیم و بتوانیم از آن خبر بیاوریم، تا هرکس بنیانِ تفکر خود را باز جوید، به شرطی که اهل پرسش باشد و بگذارد آنچه تقدیر است در «گفت» آید و ظاهر شود تا همسخنی با آیندگان نیز معنای خود را بیابد. آیندگانی که نسبت به فهم انقلاب اسلامی در جمعِ بین ظاهر و باطنِ انقلاب، و جمع بین وجودِ تاریخی آن و باطن اشراقیاش از ما تواناترند. باطنی اشراقی که بیواسطه درک نمیشود، بلکه با نظر به وَجه تاریخی آن، قابل درک و فهم است.
وقتی انقلاب اسلامی را از زاویهی ایمان به تقدیر تاریخی مدّ نظر آوریم، عملاً در وادی تفکر قدم گذاشتهایم، از آن جهت که تفکر، نظر به افقی است که در تاریک و روشن صبحگاهانِ تاریخ در حال ظهور است و معنای زندگیکردن در امروز را که در گرو حضور در آینده است، از آن طریق بر جان خود میچشانیم و این یعنی استقرارِ وجودی در ظاهر و باطن و آشنایی با مدینهی درونی که ظهورِ بُعد چهارمی را نوید میدهد، به همان معنایی که در انقلاب اسلامی حماسهی قهرمانیِ سرداران به حماسهی عرفانی تبدیل شد و دوگانگیِ بین حماسه و عرفان، به یگانگیِ آن دو تبدیل گشت، مانند آنچه در مولایمان علی (ع) به میان آمد.
بلوغ هر انسانی در آن است که آگاه شود در کجای تاریخ و عالم قرار دارد و سرداران ما با درک حضور تاریخی خود، در طریقت فکری این دوران، یعنی انقلاب اسلامی وارد شدند و فهمیدند در کجای تاریخ و عالم قرار دارند و بدین شکل زندگی را چون جریانی یافتند عطشناک به سوی خلق جهانی که از دست رفته بود.
با انقلاب اسلامی ارتعاشی جدید به میان آمده است که نه مانند جهان صوفیان است که در شور و شیدایِ فردیِ خود حاضرند و نه مثل جهان مذهبیهای سنتی است که در محدودهی عبور از جهنم و ورود به بهشت، مقیّد به رعایت شریعت الهیاند و نه مثل اندیشمندانی هستند که به سنتگرایان مشهورند، مثل دکتر سید حسین نصر و مرحوم داریوش شایگان که سعی دارند آزاد از آسیبهای فرهنگ مدرن، راهی به سوی حکمت خالده بجویند. آری طریقت فکری انقلاب اسلامی از یک جهت، جهانی است غیر از جهانهایی که عرض شد، ولی از جهت دیگر راهی است که اگر در آن گام نهیم، همهی آن جهانها که برشمردیم را خواهیم «فهم» کرد و از آنِ خود دانست؛ زیرا طریقت خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» طریقتی است در میان زمین و آسمان و وقتی به زمین میآید که همهی آن جهانهایی که بر شمرده شد را از آنِ خود بدانیم؛ زیرا در طریقتِ حضرت روح اللّه خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» که عهدی است با انسانیت این دوران، در سیرهی مولایمان علی بن ابیطالب (ع) که در فضای عهدی قدسی به کلّ انسانیت گشودهاست. راهی که بشر میتواند در این تاریخ در آن زندگی کند، راهی در میان راههای متضاد که خود را به دل زندگی میسپارد بدون آنکه خودخواهی پیشه کند.
طریقت حضرت روحاللّه؛ انسانِ وَهمزدهی این دوران را به میخانهی «وجود» رهنمون میشود. شهیدانِ این طریقت از آن مِیّ که همه به دنبال نوشیدن آن هستند، نوشیدند و هنوز قطرهای از آن کاسته نشده. به جای نشاطهای شکست خورده، به ضیافتخانهی نشاطهای اصیل رسیدند که جایی است برای هر روزمان؛ جایی که باید به آن چشم دوخت و در مواجهه با آن، «بودنِ» خود را شکل داد. بودنی که در پرتوِ ذات الوهیت، انسان را به اندیشهورزیِ حقیقی وارد میکند، با رشتهی پیوندی اصیل به نام انقلاب اسلامی از آن جهت که طریقت انقلاب اسلامی جهانی را نسبت به آیندهی بشر ترسیم میکند که انسان برای زیستن در این جهان میتواند در آن مأوا گزیند، با نگاهی سرشار از فهم و عشق نسبت به حضرت روح اللّه«رضواناللهتعالیعلیه» تا از یک طرف راه رجوع به خدا به سوی بشر گشوده گردد و از طرفی دیگر در این دوران به زندگی در این جهان درست نگاه شود. نگاهی که بالاخره به تمدن نوین اسلامی نظر دارد؛ زیرا تمدن، با روحی که خداوند بر ملتی و تاریخی میوزاند و طبق فرایندی که همراه با قبض و بسط است، خود را در مناسباتی جدید ظاهر میکند و نباید از قبض آن مأیوس شد بلکه باید به ذاتِ تاریخیِ آن توجه نمود و درک زمانی که حکایت از طلوع زمانِ دیگری میکند، غیر از زمان گذشته است، طریقتی است همراه با تفکّر نسبت به زمانه و درک شواهد تاریخی که در آن هستیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: از طرف آن مرد الهی راهی به سوی ما گشوده شده که در افق آن، جمال اولیای الهی را بهتر احساس میکنیم. آری! این اشکها بهرهای از از آن اشکی است که در ذات مکتب امام حسین «علیهالسلام» جهت لقای الهی به ما عطا شد. حاج قاسم؛ سرّ عظیم نهضت حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» است و یافتنِ سرّ، کارِ آسانی نیست. این مرد ما را «رازآشنا» کرد. در کتاب «گوشسپردن به ندای بیصدای انقلاب اسلامی» نکتهای در رابطه با «رازآشنایی» عرض شده است که شاید در اینجا نیز بهکار آید. موفق باشید
معناي زندگي با «راز»
«وجود» همهجا هست، هيچجايي هم نيست، هيچچيزي هم نيست يعني «ماهيت» و «چيز» نيست. انسان با اُنس با «وجود» در پناه چيز ديگري آرامش نمييابد مگر در پناه آن ندايي از حقيقت که خداوند در مظاهري خاص با ما از آن طريق سخن ميگويد؛ مثل مظهري به نام انقلاب اسلامي. زيرا همانطور که عرض شد در آن صورت انسان متوجهي طريقتي شده است که در آن طريقت در پي نشانِ چيزي است که پيدا ميشود ولي به سرعت دامن برميکشد و ميگريزد و در مقابل ما منازلي را قرار ميدهد که بايد طي شود. معناي زندگي با راز از اين قرار است و اين نکتهي مهمي است که نميتوان از آن غافل شد و ادعاي تفکر داشت. عرض شد حججيها خودشان هم ندانستند چهکار کردند ولي متوجه شدند بايد کاري بکنند، «برقي از منزل ليلي بدرخشيد و برفت». خداوند راهي جلوي آنها گشود تا اگر مرد راه هستند بتوانند به درستي قدم در راه بگذارند. خداوند از طريق حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعاليعليه» راهي در مقابل ملتها و بهخصوص ملت ايران گشود و شهداء توانستند در آن راه قدم بگذارند. اگر پرسيده شود خصوصيات آن راه چيست، جواب ميشنويد شرط درک راه، رفتن در راه است، تعريفکردني نيست. به گفتهي جناب عمّان ساماني:
شرط راه آمد، نمودن قطع راه |
/ بر سر رهرو چه مِعْجر چه کلاه |
حتماً تجربه کردهايد، همان برقي که راهي را در مقابل انسان ميگشايد، به سرعت دامن برميکشد و ميگريزد ولي در مقابل ما منازلي قرار ميدهد که بايد طي شود تا در مسيري قرار گيريم که البته در آن مسير، تحولِ تفکر نسبت به حقيقت همواره با ما خواهد بود. اين يعني همواره در آغاز قرارگرفتن و آينده را از آن آغاز شروعکردن. زيرا آينده همواره برگشت به آغاز است، آغازي که با افق انقلاب اسلامي شروع شده است و در جلسات گذشته بر آن تأکيد شد که: «تفکر، بازگشتِ دائم به آغاز است». برقي ميدرخشد و ما را متوجهي حقيقتِ دوران خود که همان آغازي است که با انقلاب اسلامي شروع شده است، ميکند و ما را به تفکر ميرساند. تفکري که آينده و گذشته برايش در ميان نيست. زيرا حقيقت همواره در صحنه است.
عنايت داشته باشيد که وقتي احساس کرديد در مورد آنچه بايد فکر شود، فکر کردهايد و تمام شده؛ آن روز را روز عزاي تفکر بدانيد. اگر به دنبال اين باشيد که چيزي بياموزيد و تمام، معلوم است راه را درست نرفتهايد در حاليکه با رخدادي مثل انقلاب اسلامي راهي در مقابل شما گشوده شده است که به سوي حضرت مهدي (عج) اشاره دارد.
از طريق انقلاب اسلامي که حقيقت متعينِ اين دوران است راه به سوي امامت و قرآن گشوده ميشود. انقلاب اسلامي شأني از شئون وجود مقدس حضرت امام زمان (عج) است و با نظر به آن حضرت به عنوان امامِ زمان، ميتوان از مرگ جاهليت آزاد شد و دين را درست فهميد. لذا همانطور که اگر کسي امام زمانش را نشناسد، بقيهي ابعاد ديناش برايش مبهم ميماند؛ -زيرا امام زمان (عج) صاحب زماناند و با ايشان ميتوان در زمان و تاريخ خود حاضر شد- انقلاب اسلامي نيز راهي است که اگر بتوانيم درست آن را پيدا کنيم، حقيقت دوران خود را پيدا کردهايم و از آن طريق اُنس با همهي حقايق عالم براي ما گشوده ميگردد
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که حضرت آیت اللّه سیستانی در عراق رویهمرفته رهبریِ اجرای احکام الهی را به عهده دارند، در ایران هم رهبر معظم انقلاب اسلامی چنین مسئولیتی را دارند. منتها بعضی از شیعیان در اقصی نقاط دنیا بهخصوص مثلاً شیعیان لبنان، رهبریِ حضرت آقا را پذیرفته اند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل را بر مطالعهی مباحث بگذارید. اگر احساس کردید موضوع خود را در آرشیوِ سؤالات نیاز است دنبال کنید؛ به آن بپردازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن راههای کلّی زندگی را در مقابل ما میگذارد. در امور جزیی باید با تجربه و آزمون جلو رفت. به هر حال باید در تجربه ببینیم آیا جناب آقای خیراندیش توانستهاند نمونهای را نشان دهند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعید است اینطور باشد که فرموده اند. زیرا اساس و فطرت انسان بر توحید و پاکی سرشته شده است و گناه؛ میهمان ناخوانده است و به همین جهت تا انسان مرتکب آن گناه نشود و ارادهی جدّی در انجام آن بهکار نگیرد؛ بر همان حالت فطری خود باقی خواهد ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این از اقتضائات فرهنگ مدرنیته است و غفلت از آن نوع زندگی در بستری که خداوند برای بشر رقم زده. البته نباید بخواهیم به گذشته برگشت کنیم، بلکه باید طوری به آینده فکر کرد که از مسیر زندگی مدرن، زندگیِ دیگری متولد شود که آن زندگی نسبتِ خود را دوباره با طبیعت برقرار کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ مدرنیته در هیچ کجایِ این دنیا جایی برای زندگیِ بشر باقی نگذاشته. امید است با پدیدآمدنِ این مشکلات و اینکه بندِ نافِ ما به دلار متصل شده، مسئولان همت کنند و نوع دیگری از زندگی را که اقتضای انقلاب اسلامی است در مقابل بشر بگذارند تا افق دیگری برای زندگی گشوده شود که بحث آن مفصل است. نمونهی نحوهی دیگری از زندگی همان پیشنهادِ اقتصاد مقاومتی است که البته وقتی هنوز به فرهنگ غربی اعتماد هست، به آن رجوع نخواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای دکتر گلشنی انسانی دانشمند، متفکر و متعهد هستند و تا آن حدّی که در این سخن مختصر فهمیدم، حرف درستی است ولی باید تفصیل آن مطرح شود تا مورد بحث و بررسی قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سوال شماره 18359 اینطور در این مورد عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن معنا که انسانی فرهیخته که متوجه حقایق است و میداند در ما کمالاتی هست که از آن غافلیم، اگر به صورت تذکر ممتد ما را جلو ببرد، یک نحوه تلقین کرده است و از این جهت قابل پذیرش است و حضور در جلسات دینی جهت همین امر است. موفق باشید. بنابر این هم میتواند «تلقین» وجهی از سوبژکتیویته باشد و هم میتواند وجهی از رجوع به حق داشتهباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در مظهریت حقایق محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» است که حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» مظهر نفس کلّی و علی مرتضی «علیهالسلام» مظهر عقل کلّی میباشند، وگرنه در مقام ذات، همه در یک مقام میباشند. ۲. شماره تماس آقای نظری 09136032342 میباشد. خوب است که با ایشان تماس بگیرید و بنده نیز این پیام را جهت آمادگی ایشان برایشان میفرستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً شروحی مثل قیصری و کاشانی هم سعی دارند مبنای عقلیِ إشراقاتِ جناب ابنعربی را حفظ کنند و بنده نیز در آن شرح، کاملاً در افق خِرد جناب صدرالمتألّهین با جناب ابنعربی همراهی دارم، همانطور که جناب صدرا با ابنعربی همراهی میکند و در کنش و واکنش میباشد. نمیدانم آیا شرحی هست که به قول شما از نوع تفکر حِکمی و عقلی جهت نگاه به فصوص، جدا باشد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوشسلیقگیِ آقای شجریان آن بود که اشعار اصیل فرهنگ ایرانی و خرد اسلامی را انتخاب و با صدای خوب میخواندند و مردم از آن جهت که آن صدا آنها را به آن خرد و فرهنگ متصل میکرد؛ مورد احترام قرار میدادند و نه آنکه گمان کنیم آقای شجریان خود به خود نیز در وادیهای حکمت و عرفان قدمی داشته باشند. البته خوشسلیقگی و خوش صدایی ایشان بحث دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شده است هر اندازه ما ذهن خود را با مطالعات دقیق و عمیق و تدبّر در آیات و روایات مدیریت کنیم؛ قدرت واهمه جهت تحمیل توهّمات، کم میشود. در کنار این موضوع از ورزش نیز نباید غفلت شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده مشغول شدن به کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست میفرمایید ولی به این نکته نیز فکر کنید که ما در دورههای گذشته از آن جهت که سیاسیونمان هنوز به آن بلوغی که در بستر روح انقلاب سیاستمداری کنند، نرسیدهاند و هنوز سیاستمداران تراز انقلاب آنطور که شایسته باشد به ظهور نیامده که حداقل از معارف اصیل قرآنی بیبهره نباشند. به فرمایش آیت اللّه جوادی، همانطور که حکمت متعالیه پشتوانهی معرفتیِ انقلاب اسلامی است؛ سیاستِ متعالیه نیز که در رابطه با حکمت متعالیه است، باید به صحنه آید. موفق باشید