باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سران این جریان بازیچهی دشمناند و حکم دشمن را دارند با بیزاری کامل از اعمال آنها به همان معنایی که آیهی ۴ سورهی ممتحنه متذکر آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در محدودیت وجودیِ فرشتگان است که چنین نزاعی را اقتضاء میکند. بنابراین معنا نمیدهد که خودشان متوجهی نقص خودشان شوند. نهایتاً چون عباد مکرماند فرمان خدا را که سجده بر آدم است، تبعیت میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصلیترین عامل لغزش از تدبّر و تعقل، سه «خود» است: خودخواهی، خودبینی و خودنمایی. این سه موجب میشود انسانها، خودشان را فریب دهند و به خودشان دروغ بگویند. ۲. از آنچه بگذریم، تنبلی هم عامل بعدی است که انسان همّت نکند مطالب را به صورت عمیقی دنبال نماید. موفق باشید
سلام علیکم: فرموده بودید در پاسخ به یکی از پرسش های قبلی ام که یادداشت انقلاب اسلامی طلوع جهانی بین دو جهان را بخوانم و اگر نکته و ابهامی هست مطرح کنم. بعنوان ارادتمند و مطالعه کننده آن یادداشت نکات و سوالی بود که خدمتتان عرض می کنم: این جمله دکتر داوری به نظرم قابل نقد و تامل و بررسی است که تا زمانی که راه و منزل دیگری در افق آینده ظاهر نشود نمی توان از راه توسعه روگرداند یعنی وقتی چشم اندازی نباشد و مردمان به راه تجدد و نظام مصرف آن بستگی پیدا کرده باشند، انصاف نیست که خرد پشتوانه سیاست و اقتصاد جدید و علم بزرگ تکنولوژیک با بی باکی تحقیر شود. خب روی هر دو محور واقعا می شود بحثهای مفصل کرد ولی به نظرم چند مسئله است. آنجا که دکتر داوری می نویسند تا رویکردی غیر از توسعه غربی نیامده نباید چشم روی آن بست و فی الحال باید معطوف به آن طرح ریخت، با ایشان همسو و هم جهت نیستم. شاید این حرف در گام اول انقلاب و آنگاه که همچنان ما می خواستیم تمدن نوین اسلامی را در قالب مباحث نظری طرح کنیم و الگویی جدید و آنچنان گفتمان سازی نشده، بسیار صحیح و متقن بود ولی الان در گام دوم و شرایط کنونی من به تلقی شخصی خودم ما توانسته ایم در خودآگاهی و ایجاد افقی در شان تمدن جهانی توحیدی هر چند نه آنچنان گسترده نشان دهیم و یک شاهد مثالش واکنش بین المللی و همنوایی جهانی در شهادت حاج قاسم سلیمانی و هم رزمانش بود. در تمدن سازی حکمت عملی مقدم به حکمت نظری است و بایستی متناسب حکمت عمل حکمت نظر را در شئون مختلف به صحنه آورد و به نظرم اینکه اکنون مدارا با توسعه و تکنیک مدرن را پیشه می گریم حتی به شیوه اکل میته صحیح نیست. الحمدلله با وجود موانع و کاستی هایی که بود و همچنان تا حدوی هست امروز ما در عرصه های ویژه علوم انسانی با پیگیری حضرت آقا در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و سند چشم انداز اقتصاد مقاومتی توانسته ایم در مرحله تولید حکمت عملی و نظریه وارد شویم و اکنون راه آن است بصورت فرآیندی از ذیل توسعه و عقل متاثر توسعه گرایی بیرون شده و به جامعه توحیدی تمدن ساز بتدریج بیاندیشیم. خود امام وقتی انقلاب کردند نفرمودند که من همان اول قصد اتصال انقلاب با مدیریت ولی فقیه به حکومت حقه امام عصر (عج) را دارند، بلکه طی فرآیندی ابتدا فرمودند شاه باید برود سپس بحث رفراندوم و بعدا انتخابات خبرگان قانون و تصویب آن و سپس چینش ساختارها ذیل مدیریت کلان ولی فقیه. یعنی امام به دموکراسی و توسعه سیاسی غربی اصالت نداد و با آن مدارا نکرد و آن را اکل میته بکار نبرد بلکه بتدریج با حکمت برخاسته از متن ایمان اسلامی سعی کرد اولا فضا را به سوی تفکر در عالم دینی ببرد و اصالت عقل مدرن و غیر قدسی را کنار بزند سپس با آرامی و حادثه ساز و اتفاق محور کار نهاد سازی و تکمیل انقلاب را جلو بردند. هر چند من هم باور دارم دکتر داوری واقعا دغدغه خروج از ذیل مدرنیته بسوی تمدن برتر اسلامی را دارند و البته صبر و تانی را راهکار آن می دانند و قطعا من همنوا با ایشان هستم که ما به هر جهت با عقل مدرن و تکنیک معطوف به توسعه روبرو هستیم و حوالت تاریخی داریم و نمی شود از آن هم فرار کرد و انزوا و انفعال یا سلفی گری را برگزید، ولی با وجود حوالت تاریخی ما امکان تاریخ سازی و تغییر مناسبات را داریم و رویکرد ما نبایستی گزینش تکنیک و طرح های توسعه از دریچه و نگاه خود باشد و گزینشی یا شاید تلفیق بدین صورت کار کنیم، به نظرم همانطور که عرض شد ابتدا مسئله مستحدثه تمدن اسلامی و انقلاب را بشناسیم و عالم انسان دینی را مبنا بگذاریم سپس به نقد مدرنیته و عدم اصالت به جوهره و توسعه برخاسته از آن بپردازیم، وقتی اذهان و افکار بدون اصالت دادن به انسان ابزارساز مدرن و تمام ابعاد و روح مدرن، محوریت را عالم انسان دینی قرار داد به نظرم همانطور که فرموید چون انقلاب از جنس وجود است و تشکیک و مراتب دارد، در طول فرآیندی تدریجا اسباب و مکانیزم را حقیقتا متناسب با عقل و ادب و قلب قدسی می کند. ولی فی الحال توجه به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و اقتصاد مقاومتی واقعا افق متعالی و اثر گذار و بزنگاهی برای ماست که رهبر عزیز هم به آن تاکید دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در افقی که انقلاب اسلامی مقابل ما گشوده است، چیزی جز پایگذاردن در توسعه را مییابم و معتقدم هرآنچه بر حضور تاریخیِ خود تأکید کنیم و با رفعِ موانع جلو برویم، نتیجه میگیریم و هراندازه به توسعه نزدیک شویم، فرصتها را از دست میدهیم. با اینهمه حرف دکتر داوری آن است که این راه، نزدیک نیست و با آرزوهای مذهبیهای احساساتی محقق نمیشود. و در جواب «دبیرخانه_هماندیشی_علم_دینی » میفرماید آنچه را که شما نزدیک میبینید، من دور میبینم. اگر عنایت داشته باشید در نوشتهی «انقلاب اسلامی، جهانی بین دو جهان» در جایی عرض میشود از اینجا به بعد بنده با جناب آقای دکتر داوری همراهی نمیکنم. با اینهمه باید در مورد انقلاب اسلامی به جهانی که بین دو جهان است، فکر کرد. در ضمن آقای دکتر داوری در جواب دو پرسشی که دبیرخانه_هماندیشی_علم_دینی اخیراً از ایشان کردهاند جوابی دادهاند که ما را در اندیشیدن به تاریخی که در آن هستیم، کمک میکند. جوابهای ایشان را اگر پیامرسانی در ایتا دارید بفرمایید تا برایتان ارسال کنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یداللّه یزدانپناه اگر دنبال شود، میتوانید جواب خود را بگیرید. زیرا این موضوعات، موضوعاتی نیست که در یک سؤال و جواب قابل طرح و بحث باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ابوسفیان از نظر تکوینی از آن جهت که مجرد است در همهی عوالم حاضر است ولی گرفتار خودش و توهّمات خودش میباشد. در حالیکه نفس اولیاء الهی به نور الهی نظر دارند و به نور الهی در همهی عوالم حاضرند و به زائر خود نیز نظر دارند و از برکات خود زائرشان را بهرهمند میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید با مشاوری که با روحیهی جنابعالی آشناست در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوات «فلسفهی غرب» در قسمت جورج بارکلی شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وحدت وجود، یک موضوعِ نظری است. چه اشکال دارد که کسی بدون توجه به این مباحث، غرقِ توجه به حق شود. «عاقل به کنار جوی پیِ پل میگشت / دیوانهی پا برهنه از جوی گذشت». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس راه شناخت به سایر مجردات نیز میشود. فکر میکنم سیر مطالعاتی روی سایت کمک کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در بستر تاریخی که انقلاب اسلامی گشوده است، با گذشته مرتبط شویم تا آن گذشتهی تاریخی و دانش خود را وارد زندگیِ امروزِ خود بنماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان مرحله هم خداوند جسمی را خلق کرد و از روح در آن دمید. روح انسانها نیز به همین نحو، جسمی را انتخاب میکند. در این رابطه بد نیست به نکتهی 9 و 10 کتاب «ده نکته در معرفت نفس» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر شخصی و به عنوان یک عقیده، این حالت خوب است ولی از اینکه باید بدانید در اطراف ما چه میگذرد باید در جریان آخرین نظرات مربوط به رشتهی خود باشید. موفق باشید
محضر مبارک استاد طاهرزاده سلام علیکم: مدتی هست این آسیب حرکت اربعینی فکرم را به خودش مشغول کرده که اگر این حرکت عظیم یک راز و سر الهی باشه آیا وظیفه ی مومنین نیست که با احتیاط بیشتری راجع به آن در محافلشان صحبت کنند و بطور سربسته و راز آلوده همدیگر را نسبت به آن آگاه کنند و خلاصه کاری نکنند که در موعدش بدایی حاصل بشه و دشمن را نسبت به آن آگاه و حساس کنند؟ شاهد سخنم هم نحوه ی برخورد رهبری با این رخداد هست که بطور کجدار و مریز سخن می گویند و روضه ی مکشوف نمی خوانند و سخرانی مستقل و طولانی راجع به آن نمی کنند و مبلغ گسیل نمی کنند و گویی در انتظارند تا کار از مجرای طبیعی جلو بره و گشایش در زمان خودش حاصل بشه. اگر چنین است فرهنگ رازداری اربعین توسط مومنین و شیعه ی امام صادق (ع) کدام است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جزوهی «مسئولیت فهمِ حرکت اربعینی» عرض شد موضوع آنچنان نیست که عقل غربی آن را یک حرکت تاریخی ببیند. بیشتر این حرکت از نگاه غربی، یک حرکتِ آیینی فردی است و تا حضرت حق تقدیرِ تاریخیِ ما را در حرکت اربعینی محقق نکند، آنها کاری نخواهند کرد. در آن جزوه بحث میشود که وظیفهی ما در این رابطه چیست، همانطور که در جواب سؤال شمارهی 20676 نکاتی عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت در آن خطبه اینطور میفرمایند: «فَجَعَلَ اللهُ الايمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ» پس خداوند ايمان را براي تطهير شما از شرك قرار داد. «وَ الصَّلوةَ تَنْزيهاً لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ» و نماز را براي پاك كردن شما از كبر مقرر فرمود. «وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِي الرِّزْقِ» و خداوند زكات را براي پاك كردن جان و رشد و نمو رزقتان قرار داد. «وَ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلْاِخْلاصِ» و روزه را تشريع فرمود جهت تثبيت و محكم نمودن اخلاص.
آری! مگر جز این است که انسان از طریق ایمان نسبت به شرک و آلودگیهای آن، روح و جان خود را پاک میکند؟ همچنانکه با نماز و اظهار عبودیت از تکبّر و استکبار در مقابل حکم خدا، نجات مییابد و با زکات، نفس خود را از بخل پاک میکند و زمینهی رشد رزق او در نظام عالَم بهتر فراهم میشود و با روزهداری نسبت خود را با خدا طوری میکند که حجابهای او برطرف شود و او بماند و خدا؛ و این یعنی اخلاص. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اعمال عبادی، شخصیت آن عزیزان را مدّ نظر قرار دهید و در افق شخصیت آنها، آن اعمال را انجام دهید. فکر میکنم در مورد اعمال گذشته چندان مؤثر نباشد زیرا در وقت خود نیّت آنها را کردهاید. کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن که در سایت هست، در این رابطه حرفهایی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا بنا شد در این مورد مطالعه و تصمیمگیری کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً برای عبور از ساحت دنیا و حضور در عالَم برزخ و قیامت، هر روحی که باشد کم یا زیاد، فشارهایی دارد مگر اولیای معصوم یا کسانی که در همین دنیا خود را در قیامت حاضر کرده باشند. مجلّدات معاد از آیت اللّه حسینی تهرانی نکاتی در این مورد را برایتان روشن میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نظر به صفای روحِ چنین افرادی دارد که حق و باطل را با نور فطرت خود میشناسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور نیست. بنده که قابل نیستم. مطمئن باشید فرشتگان الهی در حالِ استغفار برای امثال شما هستند تا گناه، در عمقِ جانتان خانه نکند. به همین جهت توصیه میشود سورهی «قدر» خوانده شود چون متوجهی حضور روح و ملائکه میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه، ادبیاتِ فاخر قرآن حکایت از تجلیات عشق خدا به بندهاش دارد. خود خداوند میفرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ» همانا ما به سوی شما کتابی فرستادیم، که در آن به یاد شما بودیم. ۲. نه اینطور نیست. تجربهی بنده چیز دیگری را می گوید. فوقالعاده فضای سورهها یگانه است. ۳. وسعت قرآن به جهت وجوه ملکوتیاش آنچنان زیاد است که اگر انسانها با رویکرد طلب حقیقت به آن رجوع کنند، هرکس مناسب وسعتی که دارد از آن بهره میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنید از منظر محبت به خدا به خلقِ خدا محبت بورزید در آن حدّ که مثل جناب ابوالحسن خرقانی به همهچیز نگاه کنید که گفته بود: «هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید افعالی، دانستنی نیست، یافتنی است. مباحث عرفانی میتواند متذکر این امر باشد که انسان آن را بیابد. إنشاءاللّه بحث سورهی فتح بتواند بابی در این مورد برای شما بگشاید. عجله نکنید، چیز کمی نیست که ارزان بدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ظاهرِ انسان انگشتنما نباشد. موفق باشید
