بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت خدا: ممنون از زحمات شما، خدا خیرتون بده بنده خیلی دوست دارم تمام سوال و جواب ها رو بشینم بخونم اما خیلی تعدادش زیاد هست، امکان داره یک روزی در قالب کتاب و گلچین شده چاپ کنید؟ خیلی دوستتون دارم استاد همیشه دعاتون می کنم و بهتون مدیون هستم. بنده حقیر ادمین مجموعه عرفانِ اسلامی هستم خوشحال میشم به کانال ها سر بزنید و نظر شما رو بدونم در مورد محتوا ✅ eitaa.com/lahootiyan_ir ✅ telegram.me/lahootiyan1 Admin : lahootiyan313
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا به این فکر هستند. چشم، آدرسی را که دادید دنبال می‌کنم. موفق باشید

23577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام ببخشید مزاحم میشیم. سوالات ۲۳۵۶۳ و ۲۳۵۶۴ پاسخ داده نشده است و در ایمیل هم نیامده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۵۶۳. باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی اخیراً در این مورد شد. بد نیست به@esharat در کانال تلگرام رجوع فرمایید. موفق باشید

۲۳۵۶۴. باسمه تعالی: سلام علیکم: واللّه نمی‌دانم!! باید از مردم قم یا مردم یزد پرسید که نظرشان چیست و چرا در جاهایی که خدا آب شیرین گذاشته است رحل اقامت نکرده‌اند؟!!! موفق باشید

23535

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و احترام. سوال ۲۳۵۱۷ را پاسخ نفرموديد. ظاهرا مشکلی ایجاد شده که ايميل های پاسخ از سایت شما ارسال نمي شود، ممنون میشم بررسی بفرمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

این طور جواب داده شد

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نگرانی‌ها بی‌جا است. فکر می‌کنم بیش از حدّ حساس شده‌اید در حدّی که امکان دارد از نظر روحی به مشکل بیفتید. بدن خود را تقویت کنید تا قوه‌ی واهمه سرِ جایش بنشیند. در روان‌پزشکی تجربه‌هایی در رابطه با کنترل قوه‌ی واهمه هست، روی آن فکر کنید. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» از یادتان نرود، از آن جهت که اگر خود را به چیزهای اصیل زندگی مشغول نکنید، چیزهای غیر اصیل، شما را مشغول می‌کند. فرزندآوری از موارد اصیل برای زندگی است اگر برایتان امکان دارد. موفق باشید

23144

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام خدمت استاد گرامی: بنده در مورد یکی از روشهای درمان آیت الله تبریزیان جهت درمان ام اس، دیوانگی، بخت بستگی، جن زدگی، تحت عنوان بخور حضرت مریم سوال داشتم. از خود ایشان و همسر ایشان سوال کردم جواب قانع کننده ای نشنیدم و از اساتید دیگر هم به همین نحو پیگیر شدم. استناد ایشان به روایتی از امام کاظم (ع) بود و اینکه اروپاییها در بیمارستانهای روانی خود از آن بهره جسته اند. بنده از نزدیک شاهد این مراسم که به گفته خودشان نوعی جن گیری است و در مراسم هم نوعی اوراد و جداول با اعداد و خطوط نامفهوم علوم غریبه داده می شود. و مواد بخور هم کندر و اسفند و قطران شامی و موی سیخار و آب دهان روی آتش ذغال و.... ما منکر وجود سحر و تاثیر جن در انسان نیستیم. اما آیا این جن می تواند اختیار مثلا دست و پای ما یا عقل ما را بگیرد و بعد درمانش هم به این روش باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» بزنید. ببینید جواب خود را در آن‌جا می‌توانید پیدا کنید؟ ظاهراً ما از طریق آیات قرآن و تعالیِ فهم افراد بتوانیم بیشتر به چنین افرادی کمک کنیم. موفق باشید

22972
متن پرسش
سلام: میشه لطفا در مورد سوال پایین بیشتر توضیح بدین یعنی چی دقیقا من با زیارت معصوم هیچ حس و حالی ندارم چی رو بفهمم آخه. قسمت دوم سوال رو هم خیلی کم متوجه شدم راستی کاش میتونستید دعا کنید خلاص بشیم. سلام: استاد عزیز خواستم نظرتون رو درباره کسی که مبتلا به دیدن فیلم های مبتذل شده بدونم، راه بازگشتی براش هست؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: با زیارت امام معصوم، قلب خود را متوجه کنید که چه اندازه با این نوع انحرافات از یافتنِ حقیقت حق که جامع همه‌ی کمالات است، عقب می‌افتید. فراموش نکنید که همچنان كه نفس در مرتبه عقل هيولائى آماده قبول صور علميه است و در روايت هست‏ «انّ القلوب تحى بالعلم كما تحى الارض بوابل السّماء»[1] و نفس پس از تجرد كامل و نيل به درجه كمال عقلانى به حكم قاعده‏‌ی «بسيط الحقيقة كلّ الاشياء و ليس بشى‏ء منها»[2] با صورت علميه كليه اشياء متحد گردد بلكه عين جميع اشياء خواهد شد و همين نفس كه نسبت به امورى در حال حاضر بالقوه بوده و به مرحله تجرد كامل عقلانى نرسيده نسبت به آنچه كه ادراك نموده و صورت علميه آنها در ذات آن حاصل گرديده متحد است. موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس» زیارت امام معصوم یک نوع به‌خودآمدن را به زائرشان عطا می‌کنند 2- فکر می‌کنم برای سؤال دوم خوب است شرح تفسیر سوره‌ی حمد حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» را دنبال کنید. موفق باشید

22957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: در بحث مبارزه با نفس دچار ابهام شده ام! زمان هایی هست که جهاد با نفس اتفاق میفتد، بخاطر اینکه مدام به فکر این هستیم که گناهی انجام نشود یا خدا راضی باشد! در مقابل این نوع طرز رفتار کسی است که به خاطر بی ریا بودن و پاکی دل متوجه برخی گناهان نیست و به راحتی زندگی می کند. برای مثال در مورد نحوه ی برخورد با نامحرم؛ شخص اول همیشه مراقب است که حدود را نگه دارد و مرتب حواسش به گناه نکردن است! گویی روح متزلزلی دارد که همیشه باید مراقب او باشد! اما شخص دوم بخاطر اینکه دلش اصلا متوجه نامحرم و گناه نیست راحت برخورد می کند! منظور اینکه نامحرم بر روی او هیچ تاثیری ندارد! این قضیه در مورد تمامی معروف ها و منکرها صادق است! حال می خواهم بدانم کار اول ارزشی دارد یا اینکه شخص دوم به خدا نزدیک تر است؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شخص دوم هم فطرتی دارد که مطابق آن عمل نکرده و بالاخره وقتی با فطرت خود چه در این دنیا و چه در آن دنیا روبه‌رو شود، فشار آن اعمالی که مطابق شریعت نبوده است او را آزار می‌دهد. موفق باشید

22569
متن پرسش
با سلام: همانطور که مستحضرید رزق آحاد خلایق را خداوند متعال تعیین و تقسیم نموده حال آنکه، وقتی مثلا در قحطی حدود یکصد سال قبل که شاید نیمی از ملت ایران فوت شدند و یاگرسنگان آفریقایی آیا برای همه آنها رزق به همین اندازه معین شده بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این موردها بتوان این‌طور فکر کرد آری! خداوند رزق آن‌ها را مشخص کرده، ولی آن‌ها نیز در راستای به‌دست‌آوردنِ آن اگر می‌توانستند تلاش کنند، تلاش نکردند. البته این در مورد کودکان و مردمی که نسبت به آن‌چه پیش آمده است کاری نمی‌توانند بکنند؛ مورد ندارد، باز باید به آن موضوع فکر کرد که از یک طرف رزق آن‌ها برای ماندن همین اندازه بوده، و از طرف دیگر وسیله‌ای شده‌اند تا با مرگ خود آن‌هایی که باید از نظر بی‌مسئولیتی شناخته شوند، مشخص گردند. موفق باشید

19088
متن پرسش
با سلام: استاد با توجه به اینکه زمینه های گناه برای جوانان بسیار فراهم شده مخصوصا لذت های نامشروع جنسی؛ سوال این حقیر این هست که چگونه این افراد را جذب به دین کنیم با توجه به اینکه لذت های گناه رو چشیده اند؟ راهکار جامعی لطف بفرمایید. شیوه ی تبلیغ و تاثیرگذاری چگونه باشد؟ چه موضوعاتی رو در اولویت قرار بدیم؟ طلبه ای حقیر از اراک
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رفاقت با آن‌ها 2- طرح مباحث معرفت نفس به آن شکل که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده که رویکردِ معادی دارد تا با نظر به معاد، مزه‌ی لذّاتِ دنیایی چنان برای آن‌ها جایگیر نشود. موفق باشید

18059
متن پرسش
کندن انسان از تعلق توسط عزراییل فقط برای مردن است یا در هنگام حیات ایشان ظهور این ویژگی هم است؟ یعنی در زمان حیات می توانیم به ایشان متوسل شویم تا قلب ما را از تعلقات بگیرند بدون اینکه جان ما را بگیرند و نمیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرگونه قبض و گرفتنِ تعلقی از امور دنیا به نور حضرت عزائیل«علیه‌السلام» است که به جهت حقیقت مجردی که دارند، در همه‌ی عوالم حاضرند بدون آن‌که عالم ماده و پدیده‌های آن مانع حضور ایشان باشد. موفق باشید

30948
متن پرسش
سلام به استاد گرامی: طاعات و عباداتتون قبول حق باشه. ماه رمضان آرام‌آرام در حال برچیدن دامان مبارک خود است و بنا است ما را تنها بگذارد تا معلوم شود ما چه کاره‌ایم! جناب استاد: حال از این به بعد ما می‌مانیم و خودمان. چگونه با بهره‌ای که نمی‌دانیم از آن ماه مبارک برده‌ایم یا نه، زندگی را ادامه دهیم؟ چه کار کنیم؟ چه بخواهیم و چه بشویم؟
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه قصه زندگی به همین شکل بوده و هست که حضرت محبوب رُخ می نمایاند و سپس آن را برمی‌گیرد. و لذا خداوند در خطاب به ما می‌فرماید: «لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» تا ببینیم شما چه خواهید کرد. آری! راهی گشوده است که به «خود» آییم و در این بیکرانه زندگی به همان شکل که خداوند با رحمت خود به سوی ما آمد و آغوش خود را برای ما گشود تا مزه رحمت بیکرانه او را بچشیم، باید در ادامه ماه رمضان این ما باشیم و آغوش گشوده محبّت و ایثار به سوی خلق. و این، بهترین حضور در عهدی است که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم. محبت و ایثار و خوش‌بینی و خوش‌خُلقی، یعنی رمضانی‌ماندن. موفق باشید      

30757
متن پرسش
سلام علیکم وقت شما بخیر: نظرتان را راجع به متن زیر می‌فرمایید. علی الخصوص آنجایی که گفته شده: عشق به امیر المومنین علیه السلام یک هیبت و سنگینی خاصی داره و قراره از راه عشق به حسین بن علی (علیهما السلام) به ولایت مولا برسیم. چرا عشق و محبت امام حسین (علیه السلام ) راحت و روان اتفاق می افته اما عشق به امیر المومنین (علیه السلام )، یک هیبت و سنگینی خاصی داره و برای عموم مردم اتفاق نمی افته؟ 〰〰〰〰〰〰 پاسخ: ولایت علی ابن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی امیر المومنین (علیه السلام) سر چشمه ی علوم و معارفه و زمانی که بخواهی به سرچشمه راه پیدا کنی، باید زحمت بیشتری رو متحمل بشی باید رودخانه رو بگیری بری بالا تا به چشمه برسی، داخل شدن به حرم امن ولایت علی (علیه السلام)، برای خواص هست. اما امام حسین (علیه السلام) همه گیر و فراگیر هست قراره از راه عشق به حسین بن علی علیهما السلام به ولایت مولا (علیه السلام) برسیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن به جایی است. آری! نور حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» راهی می‌شود تا انسان به اصلِ ولایت و افضل آن که به قول حضرت باقر «علیه‌السلام» مربوط به علی «علیه‌السلام» است؛ برسیم. در آن جا است که تازه متوجه می‌شویم چرا فرمودند: «کُلّنا محمّد». زیرا همه در پرتو نور ولایت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به صحنه آمده‌اند. موفق باشید

28789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد شریف: عزاداری هاتون قبول باشه. استاد یک سوال درد و دل گونه دارم ان شا الله بتونم منظورم رو برسونم. استاد بر اساس ابلاغیه آخر ستاد مبارزه با کرونا که متاستفانه دو روز قبل از محرم اعلام شد فضاهای مسقف باید تعطیل می‌شد جدای از اینکه هزار نقد به ستاد کرونا داریم اما متاستفانه یک سری از دوستان مذهبی با در نظر نگرفتن ابلاغیه آخر در فضاهای مسقف جلسه می‌گیرند و متاستفانه بعضی اهل منبر و معروفین هم با این حرفا که مثلا اینها کارشناس نیستند و هر روز حرفشون عوض شده کار خود را می‌کنند استاد این می‌تواند امتحان بزرگ بچه مذهبی ها باشد؟چون آقا فرمودند: من دقیقا به حرف های ستاد عمل می‌کنم و اگر رعایت نشود فاجعه رخ می‌دهد. استاد اگر برداشتم درست است بفرمایید و اگر برداشتم اشتباه است بفرمایید که ما هم مثل بعضی عزیزان به اجتهاد خود عمل کنیم و حرف ستاد را گوش ندهیم. امیدوارم منظورم را رسانده باشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون افراد مقصد و هدف ستاد کرونا را بر اساس سخنان خودشان متوجه می‌شوند، این شبیه بحثی است که در فقه داریم تحت عنوان «مسنتبط العلة» که می‌دانیم منظور و مقصود آن حکم چه چیزی هست و مطابق آن تصمیم می‌گیریم. در مورد ستاد کرونا، قصدشان برگزاری مراسم در جایی است که رعایت دستورات بهداشتی بشود و ازدحامی صورت نگیرد و به همین جهت حسینیه‌ها و مساجدی که سقف بلند داشتند را مانعی برای برگزاری مراسم نمی‌دیدند تا این‌که به این فکر افتادند اگر در همان محل‌ها نیز ازدحام زیادی به‌وجود آید، عملاً بلندی سقف کافی نیست و لذا فضای آزاد را پیشنهاد کردند. این‌جاست که بعضی از افراد متوجه شدند اگر آن ازدحام نباشد و فاصله‌ها رعایت شود و سقف به اندازه‌ی کافی بلند باشد، عملاً مقصود ستاد کرونا برآورده شده است. موفق باشید

28420
متن پرسش
سلام استاد یک سوال داشتم ممنون میشم کامل جواب بدید و دلیلتون هم عرض کنید. در کشور با وجود شرایط کنونی گرانی های وحشتناک و مشکلات بسیار متعدد و مسئولین بی کفایت و برخی خائن آیا امید به آینده هست؟ من با هر احتمالی حساب می‌کنم نتیجه ی مطلوبی نداره. شما به آینده امید دارید و چرا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی شده است که ذیلاً متن آن را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

آینده‌ی ما چه آینده‌ای است...؟

بسم الله الرّحمن الرّحیم

با توجه به این‌که انسان ها بر اساس تصوری که از خود دارند، انتخاب‌های خود را در زندگی انجام می‌دهند و از آن طرف بر اساس نگاهی که به آینده دارند خود را معنا می‌کنند و تصوری که از خود دارند را روح می‌بخشند، در صدد هستیم مطالب زیر را با خوانندگان محترم در میان بگذاریم.

۱. جهانِ پیش روی ما چه جهانی است؟ از آن‌جایی‌ که هر ملتی جهانی دارد، قرآن در رابطه با حضور انسان‌ها و ملت‌ها در قیامت، می‌فرماید: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» (إسراء/۷۱) به این معنا که انسان‌ها در آن روز، در عین حفظ هویت فردی، بر اساس شخصیتِ آرمانی که برای خود در اجتماعِ بشری‌شان مدّ نظر داشتند، محشور می‌شوند. به این معنا قرآن می‌فرماید هرکس با امام خود محشور می‌شود یعنی هرکس بر اساس جهانی که در دنیا برای خود معنا کرده است محشور می‌گردد و نیز این‌طور نیست که گمان کنیم در جامعه‌ی دینی و جهانی که انسان‌های مؤمن برای خود شکل می‌دهند لازم آید که همه‌ی انسان‌ها بی‌عیب و نقص باشند، بلکه به گفته‌ی قرآن: «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ» (توبه/۱۰۲) خلط عمل صالح و سیئه، چیزی است که در اکثر انسان‌های مؤمن وجود دارد. پس اگر عمل سیئه را در افراد یک جامعه‌ی دینی ذکر می‌کنیم، عمل صالح آن‌ها را هم باید ذکر کنیم تا گرفتار بدبینی نسبت به انسان‌ها نشویم و گمان کنیم در جامعه‌ی دینی باید همه‌ی افراد جامعه به‌کلّی بی‌عیب باشند تا آن جامعه مورد عنایت خداوند قرار گیرد و تاریخ توحید را به کمک آن جامعه به‌وجود آورد، مسلّم چنین نیست. در روایت داریم که رَسُولُ اللَّه (ص) فرمودند: «حُبُّ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة.» یعنی اگر جهت‌گیری انسان و شخصیت آرمانی او علی (ع) بود، لغزش‌های کوچک، شخصیت او را از حوزه‌ی ایمان خارج نمی‌کند و در همین رابطه می‌توان به قرآن نظر کرد که می‌فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم» ‏(فتح/ ۲۹) یعنی آنان که همراه حضرت محمد (ص) تاریخی را پایه‌گذاری کردند، دارای هویتی خاص هستند، هویتی که اقتضاء می‌کند از یک طرف مرز بین خود و دشمن را همواره حفظ کنند و از طرف دیگر نسبت به خودی‌ها رحمت و رفاقت را مدّ نظر داشته باشند، افراد جامعه‌ی دینی با چنین هویتی در تاریخ خود حاضر می‌شوند و جهانی را شکل می‌دهند که پیامبر خدا (ص) رهبر آن جامعه هستند.

با توجه به مطالب فوق، سؤال ما این است که ملت ما در این تاریخ با هویتی‌ که ریشه در تاریخ - ایرانی، اسلامی، شیعی- دارد، چه جهانی پیش رویش قرار خواهد گرفت‌ که نه خارج از جهانِ توسعه‌یافته است و نه عین آن؟ با تصوری صحیح نسبت به چنین جهانی است که می‌توان بهترین انتخاب‌ها را در ابعاد گوناگونِ زندگی داشت و چشم‌اندازی امیدوارانه‌ای را در مقابل خود احساس کرد.

۲. با توجه به آن‌که انسان مؤمن و عاقل، زمان‌شناس است و متوجه‌ی روحی است که در زمانه جاری است، آیا با هویت پیچیده‌ای که در حال حاضر در ملت ایران به‌وجود آمده، چه آینده‌ای می‌تواند آینده‌ی ما باشد تا از امروز، رانده و در فردا، مانده نباشیم  و با نظر به آن آینده، در امروزِ خود مأوای درستی برای خود انتخاب کنیم؟ زیرا اگر آینده‌ی خود را با بصیرت لازم درست نشناسیم و نسبت به آینده در توهمّات خود به‌سر ببریم مسلّم امروزمان را از دست می‌دهیم و در بی‌مأواییِ کامل به‌سر می‌بریم.

۳. قرآن می‌فرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب، یعنی اتحاد کفر جهانی روبه‌رو شدند که بنا داشتند ریشه‌ی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/۲۲) این است آن وعده‌ی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسول‌اش وعده‌ی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با اجتماع کفارِ متحد، نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دل‌سپردگی‌شان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همه‌ی کفر به میان می‌آید، با شکستی که می‌خورد هویت تاریخی‌اش را از دست می‌دهد و تاریخ دیگری ظهور می‌کند. آن مؤمنین با نظر به چنین آینده‌ای، توانستند آن روز خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند.

۴. شواهد زیادی در سال‌های اخیر در میان است که حکایت از آن دارد، جهانِ در حال طلوع و آینده‌ی پیشِ رو، طوری در حال شکل‌گرفتن است که جهانی ماورای فهم بشر روزمرّه است را به ارمغان می‌آورد، تا هرکس در آن فضایِ گشوده بتواند «خود» را نیز آغاز کند و به یک معنا متولد شود و همدیگر را در جهانِ گشوده‌ای درک کنند که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده و نه در جزیره‌های منقطع.  بلکه در راستای گشودگی لازم که شرایط امروز بین انقلاب اسلامی اقتضای آن را دارا است. اخیراً رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در حکم خود به امام جمعه‌ی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیه‌ی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.‌[1] چنانچه ملاحظه می‌فرمایید در این توصیه علاوه بر تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن، برخوردی مهربانانه و رویِ گشاده را برای عموم طبقات متذکر شده‌اند، یعنی تنها نباید به جریان‌های انقلابی و جوانان مؤمن نظر کرد، زیرا انقلاب اسلامی در مرحله‌ای از بلوغ خود دست یافته است که می‌تواند کسانی را که به ظاهر جزء جریان‌های انقلاب و مؤمنین هم نیستند، از آنِ خود کند و آینده‌ای را برای خود شکل دهد که همه‌ی اقشار، خود را از آنِ انقلاب اسلامی بدانند. 

۵. با ظهورِ رخداد انقلاب اسلامی و ظهور توانایی‌های بشر برای مقابله با کفر و استکبار، هرکس به جهت طلوع جهانی دیگر، از خویش درکی بس متعالی یافته است، هرچند هنوز آن جهان نامتعیّن است، ولی با نظر به آن می‌توانیم از عرصه‌ی روزمرّگی و نیهیلیسمی که در آن سرگردانیم، خارج شویم و راهی به سوی آینده‌ی خود پیدا کنیم. با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب«حفظه‌اللّه» می‌فرمایند:

«من این را از روی اطلاع عرض می‌کنم که کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است... کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمان‌های انقلابی و حقایق انقلابی حرکت می‌کند... ما داریم پیش می‌رویم. ما در ماده و معنا پیش می‌رویم، ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست می‌دهیم.»(در دیدار با خبرگان رهبری، در تاریخ 15/6/97)

۶.  لیوتار[2] متذکر این امر است که دورانِ «فرا روایت‌ها» گذشته است و این بدین معنا است که در دنیای جدید هرکس به خودی خود می تواند یک «فرا روایت» باشد و «وحدتی» باشد در عین «کثرت». اندیشه‌ای باشد به وسعت تاریخی که در آن زندگی می‌کند و او را فرا گرفته. این یعنی ما در آینده‌ی خود با جوانانی روبه‌رو هستیم که هر کدام یک اَبر مرد می‌باشند، در بستر سنتی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است. دورانی که یکی فکر کند و تصمیم بگیرد، تمام شده است[3] و حتی اگر کسی بر آن تأکید داشته باشد که نظر خود را بر بقیه تحمیل کند، بداند که در این دنیا تنها می‌ماند. با نظر به چنین آینده مسلّم جوانان آینده هر کدام جهانی هستند که به خوبی جریان‌های حق را از باطل تمیز می‌دهند و در چنین آینده‌ تفکری مورد استقبال قرار می‌گیرد که منطقی‌ترین اندیشه را با انسان‌ها در میان بگذارد که بنده برای انقلاب اسلامی چنین حضوری را مدّ نظر دارم.

۷. امروز اندیشمندان جهان بر این نکته پافشاری می‌کنند که بر عکسِ گذشته «جهانِ نیچه‌ای که جهان نیهیلیسم است، مرده است، و دوران سیطره‌ی سکولاریسم و نیهیلیسم به پایان خط خود رسیده‌.» در آن حدّ که در این زمان نه‌تنها امر دینی غیر ممکن نیست، بلکه امر غیر دینی و سکولار، غیر ممکن شده است.[4]  از این به بعد جبهه‌‌ی مقابله با انقلاب اسلامی است که در مقابل انقلاب اسلامی منفعل خواهد بود و امید ادامه‌ی خود را از دست می‌دهد. چنان‌چه بتوانیم این نکته‌ی مهم را متوجه‌ی مردم و به‌خصوص جوانان خود بنماییم، مسلّم در راستای امید به آینده نوع دیگری از زندگی را مدّ نظر قرار می‌دهند و شخصیتی را برای خود شکل می‌دهند که تراز انقلاب اسلامی است و نه تراز فرهنگ سکولار دنیای مدرن.

۸. خداوند در آیه‌ی «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» متذکر این امر است که انتهای عالمِ هستی به ابتدای خود که حضرت حق است برمی‌گردد و این سنت برای هر حقیقتی صادق است و به همین جهت با ظهور حضرت مهدی (عج) دین اسلام به اصل و بنیاد خود برمی‌گردد که رسول خدا (ص) در آغاز، آن بنیاد را به میان آوردند و در همین رابطه به زهرای مرضیه (س) مژده دادند که مهدی امت از ما است. در دلِ همین قاعده و سنت، انقلاب اسلامی به آغازِ خود یعنی به انگیزه‌های اصیلی که با آن به ظهور آمد، برمی‌گردد. یعنی آینده‌ی انقلاب را می‌توان به آغاز آن مرتبط کرد. یعنی‏ آن آغاز است با همه‌ی خلوصی که در آن زمان در میان بود در آینده حاضر خواهد بود. اگر آن آغاز را با نگاهی روشن و غیر آلوده نگاه کنیم همان آغاز، در آینده به سراغ‌مان می‌آید. توجه به آغازِ تفکر تاریخی است که ما را به سر چشمه‌ای که ممکن است ابتدا روشن نباشد راهنمایی می‌کند. با این‌همه آن آغاز است که همواره در آینده خود را از «اجمال» به «تفصیل» می‌آورد و آینده‌ی ما را می‌سازد و این بازگشت به گذشته نیست بلکه معنابخشیدن به آینده است، زیرا وقتی در این سفر به آن آغاز نگاهی وجودی و نوری داشته باشیم و با نظر به انگیزه‌هایی که منجر به این فتح تاریخی شده، سعی کنیم حجاب‌های طاغوتی آن را رفع نماییم، روز به روز بهتر و بهتر خود را نشان می‌دهد. زیرا آن آغاز با حقیقت وجودی‌اش همواره در حالت تجلی است و با نفوذ و سیطره‌ای که دارد موانع حضور خود را به عقب می‌راند، هرچند ممکن است ما در میانه‌ی راه بمانیم، در این صورت آن آغاز خود را ادامه می‌دهد و این ما هستیم که عقب مانده‌ایم.

اگر آن آغاز، یک آغاز متعالی و توحیدی است، حتماً در آینده‌ی خود حاضر خواهد بود و اگر ما عقب ماندیم به جهت آن است که آغاز را در آینده‌اش دنبال نکردیم و تحت تأثیر روشنفکران غرب‌زده، آینده‌ای مَن‌درآوردی برای خود ساختیم که هرگز آینده‌ی ما نخواهد بود، حتی اگر آینده‌ی جهان غرب باشد. دویست سال سرگردانی به جهت آن بود که در مواجهه با غرب، خود را باختیم و خواستیم سر تا پا غربی شویم و به خِرَدِ قومی خود پشت کردیم و عملاً از آن‌جا رانده، و در این‌جا، مانده شدیم.

۸. انقلاب اسلامی چیزی را به بشر عرضه می‌کند که در بستر آن، انسان‌ها به اصالت‌های خود برمی‌گردند، البته به شرطی که متوجه باشیم انقلاب اسلامی، یک فرایندِ تاریخی است و برای رسیدن به اهدافِ تمدنی‌اش راهی طولانی در پیش دارد. ما تاریخی را شروع کرده‌ایم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در این چهل سال، ما فعلاً در مرتبه‌ای از بلوغ آن هستیم، یعنی مرحله‌ی جوانی آن که ابتدایِ به ظهورآمدنِ استعدادهای آن می‌باشد.

پس از به میان‌آمدنِ انقلاب اسلامی، تصوری از زندگی به صحنه آمده که این تصور دو وَجه دارد: یکی این‌که باید نسبت به آینده‌ای که با دنیای مدرن بخواهیم خود را ادامه بدهیم، مأیوس باشیم. دیگر این‌که می‌توان به ظهور انسانی که انسانی است قدسی، امیدوار بود -که شهداء نمونه‌ی آن هستند-. با ظهور چشم‌اندازی این‌چنین باید متوجه‌ بود ما در فرآیندی قرار می‌گیریم که به مرور فرهنگ زندگیِ توحیدی جایگزین فرهنگ قبلی می‌شود، به‌خصوص که انقلاب اسلامی متذکر فطرت توحیدی انسان‌ها می‌باشد. این همان فتح‌الفتوحی است که با انقلاب اسلامی در این جهان به ظهور می‌آید، به همان معنا که قرآن فرمود: «كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً» (فتح/۲۹) مانند زراعتی که جوانه‌‌های آن سر بر می‌آوردند و به تدریج نیرو می‌گیرند، پس سخت و ستبر شده بر ساقه‌های خود می‌ایستد. در حدّی که زُرّاع و بنیان‌گذاران آن نیز از استواری آن به شگفت می‌آیند. پس چنین «حضور» محقق می‌شود تا کفار به خشم آیند. این وعده‌ی الهی است برای کسانی که ایمان به خدا و امداد الهی دارند و در راستای تحقق وعده‌ی الهی عمل می‌کنند، در رابطه با آن‌ها مغفرت و اجر عظیمی هست. با توجه به چنین قاعده و سنتی، بسیار منطقی است که نسبت به حضور تاریخی خود در مقابل استکبار با هویت توحیدی انقلاب اسلامی امیدوار بود و زندگی امروز خود را بر اساس چنین آینده‌ای تنظیم کرد.

۱۰. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در راستای تحقق آرمان‌های فکری فرهنگی می‌فرمایند:

«دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمی‌گیرد.» (۱۳۹۷/۱۲/۲۳)

ولی با توجه به بصیرتی که ایشان دارا می‌باشند؛ ما در آینده‌ای حاضر هستیم که به تعبیر ایشان: «ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست می‌دهیم.» ما با نظر به چنین آینده‌ای باید در امروزمان در مأوای انقلاب اسلامی به‌سر بریم و خود را با هویتِ ضدّیت با استکبار، با جدّیتِ تمام ادامه دهیم تا به معنای گمشده‌ی خود برگردیم، معنایی که امروزمان از فردای‌مان جدا نیست تا در انتخاب امروز خود با بصیرت عمل کنیم و نه با توهّماتی که چهارصدسال است بشر غربی گرفتار آن است.

۱۱. در ترددِ میان نظر به مظاهر جزئی انقلاب و توجه به حقیقت کلّی آن، می‌توان متوجه گشت که این مظاهرِ جزئی چگونه به آن حقیقت کلّی مرتبط‌اند و این کثراتْ ما را به کدام وحدت ارجاع می‌دهد؟ در این حالت در مواجهه با امور جزیی، گرفتار دوگانگیِ «ذهن» و «عین» نمی‌شویم؛ بلکه متوجه‌ی حقیقتی می‌گردیم که همه‌ی این امور جزئی، حتی خود ما را در برگرفته و به عقلانیت و فهمی می‌رسیم که از قلب، جدا نیست.

رازِ حضور مردانی مثل شهید چمران و شهید صیاد شیرازی در مواجهه با عقلانیتِ عقلِ مدرن و در عین حضورِ قلب نسبت به حقیقت هستی، در امر فوق نهفته است. اینان نشان دادند قلب‌شان در مواجهه با جهان مدرن و تحصیل در جهان خارج، از دست نرفته است، چیزی که در ذات انقلاب اسلامی برای حضور در آینده‌اش مدّ نظر است که قبله‌ی انسان‌های آینده دیگر، قبله‌ی غرب و طاغوت نیست.

حال! باز باید پرسید آینده‌ی ما چه آینده‌ای است که بتوانیم در امروزمان سرگردان نباشیم و بی‌مأوا به‌سر نبریم، زیرا برای سکنی‌گزیدن در امروز، اولاً: باید «آغاز» را همواره مدّ نظر داشت و آینده را نیز هرگز گم نکرد، و ثانیاً: آینده را در إزایِ عهد با آغازِ آغازها معنا کرد. و این است معنای زندگی در «مبداء» و «معاد» نسبت به هر حقیقتی که حقیقتاً، حقیقت باشد.

۱۲. با توجه به این‌که فهم هر اثری، تاریخی است و نسبتی با حال و آینده دارد، بدین معنا که فهم همواره در کُنشِ بین زمان حال و گذشته و آینده عمل می‌کند؛ می‌توان نتیجه گرفت دو فهم در دو مرحله‌ی تاریخی در یک موضوع، یکسان نیست تا گمان کنیم می‌توانیم در فهمِ یک موضوع، از زمان خود پا را بیرون بگذاریم و این یعنی انسان در امروزی که می خواهد خود را و زمانه‌ی خود را درک کند، نسبتِ درستی از آینده نداشته باشد.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 


[1] - ۲۶ تیرماه ۱۳۹۸

[2] - ژان فرانسوا لیوتار از پیشگامان فلسفه‌ی پُست‌مدرن در فرانسه، متولد 1924 و متوفی 1998.

[3] - در همین رابطه ملاحظه کرده‌اید که رهبر معظم انقلاب در هر موضوعی که مطرح می‌کنند بیشتر به جای آن‌که دستور دهند تا بقیه بر اساس دستور ایشان عمل کنند، سعی دارند آن موضوع را تبیین کنند تا مخاطب قانع شود و خودش عمل به آن موضوع را بر عهده گیرد.

[4] - به یادداشت آقای دکتر اسداللّه رحمان‌زاده استاد کالج کانتر آکاستا در آمریکا، تحت عنوان «هیچ تجربه‌ای از خداوند تجربه‌ی ایمان را به ما نشان نمی‌دهد»؛ رجوع شود که سعی دارد نظرات و تئوری‌های اندیشمندان جهان را نسبت به ایمان به خدا با خواننده در میان بگذارد . https://www.mehrnews.com

27104
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: التماس دعا در ماه مبارک شعبان دارم، استاد می خواستم در بحث سیر و سلوک که این ماه ها هم بهترین اوقات برای آن است با شما موضوعی را در میان بگذارم گرچه مدت ها بود قصد داشتم ولی کمی خجالت می کشیدم، استاد تقریبا چند سال است که خیلی ویژه به مباحث دینی می پردازم از تفکر و مطالعه و ذکر و دعا و عبادت، گرچه قبلا هم تقریبا انسان مذهبی بودم ولی از بعد آشنایی با تفکرات شما به شدت دوستدار حضور در عالم دینی هستم، امسال ماه مبارک رجب هم سعی کردم نسبت به سال های قبل بیش تر به معنویات و عبادات بپردازم، ولی یک مانع جدی که بر سر راهم است، این است که قوه خیال و وهم خود را نمی توانم خیلی کنترل کنم، سن من حدود ۲۵ سال است و به علل گوناگونی نتوانسته ام که ازدواج کنم گرچه خیلی دوست دارم سریع تر ازدواج کنم ولی شرایط فراهم نیست، متاسفانه به شدت افکار جنسی بر من فشار وارد می کند، خیلی هم سعی می کنم بیکار نباشم، بیش از ۱۰ ساعت مطالعه و تفکر دارم ولی همین که موقع خواب یا استراحت می شود انگار أین افکار بر سر من فرو می ریزد، لذا آن لذت عبادات و تفکر و مطالعه را که دارم، بر من زهر می کند، نمی دانم مشکل از من است؟ احساس گناه می کنم البته این افکار، خدا را شکر باعث نشده به طرف گناه بروم، از طرفی مثلا برخی از خانواده ها و نزدیکان من، دچار افکار غلط هستند یا مثلا به خاطر دیدن فیلم های نمایش خانگی که بسیار مبتذل است یا گوش دادن به موسیقی های مبتذل، هر روز دارند حیایشان کم می شود و به انحراف می روند، من ناراحت می شوم، سعی می کنم از طریق مباحثی، آن ها را اصلاح کنم، مثلا می خواستم در مورد آسیب های این سریال ها تحقیق کنم در فضای مجازی، یکدفعه به صورت ناخواسته چشمم به عکس مستهجنی افتاد، از آن روز به بعد به شدت دارم اذیت می شوم، نمی دانم چه کار کنم؟ تصمیم گرفتم این کار را رها کنم، از طرفی غم نزدیکان را هم دارم که گرفتار این ها هستند. استاد به حق این روزها راهی جلوی من بگذارید. با تشکر و عذر خواهی به خاطر این که طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مطمئن باشید حفظ عصمت اولیه و نزدیک‌نشدن به گناه، برکاتی دارد که هرگز نزدیکی به گناه و لذت‌های پست آن، بویی از آن برکات و صفا ندارد. آری! صبر و مقاومت می‌خواهد و کار آسانی هم نیست، ولی اگر به خاطر خدا انجام شود نتایج آن فوق‌العاده است و انسان را وارد جهانی دیگر می‌کند. ۲. پس از مدتی اگر بر صفای خود باقی بمانید، تأثیر آن عکس از بین می‌رود. ۳. به نظر می‌آید دنبال‌کردن فیلم‌های نمایش خانگی برای آگاهی از اشکالات آن‌ها، عمر برباد دادن است. موفق باشید

25783

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد متفکر: حضرت استاد طاهرزاده، عرفان و فلسفه را عرفایی توانستند تثبیت کنند که این دو را با فقه پیوند دادند و سرآمد همه ی آنها حضرت امام خمینی (ره) در جواب سوال ۲۵۷۵۶ فرمودین که نمی شود به راحتی بحث رقص و سماع را در عرفان رد کرد. حال آنکه حداقل در سیره عرفای فقیه مثل حضرت امام (ره) این موارد مردود است. در سیره اهل بیت علیهم السلام که قطعاً این کارها نبوده نمی دانم چه اصراری است ارزشی در حد عصمت برای تک تک عرفا قائل شویم و تمام کارهای آن ها را یا توجیه می کنیم و یا می گوییم نمی شود به راحتی آن را رد کرد. به نظر حقیر ما فقط کارهایی از عرفا را باید قبول کنیم که حداقل یک توجیهی از کتاب و سنت برای آن بیاوریم خواستم نظر حضرتعالی را بدانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رقص سماع غیر از رقصی است که مورد نهیِ بعضی از فقها است. یادم نمی‌آید که حضرت امام آن نوع رقص را نفی کنند. فراموش نکنید که خود جناب مولوی یک فقیهِ مبرز است. البته چون ما نمی‌شناسیم آن حالت، چه حالتی است، نمی‌توانیم نفی کنیم. همیشه حکم، مبتنی بر شناخت موضوع است. موفق باشید

25320

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با جستجوهایی که انجام داده ام امکان ارتباط و بهره گیری از دو عارف جلیل قدر برای بنده وجود دارد. یکی از ایشان که شاگرد سید هاشم حداد و مرحوم انصاری بوده اند ایشان اهل تجویز اربعین ها و اذکار هستند و عارف دیگری که روش ایشان استفاده از عقل و فلسفه است. به نظر شما کدام ارجحیت دارد؟ به نظر شما می توان همزمان از دو استاد بهره گرفت؟ (در هر دو صورت بنده از مطالب سیر مطالعاتی جنابعالی استفاده خواهم کرد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ذوق خودتان دارد. به نظرم راه «حکمت متعالیه» قابل اطمیان‌تر است. موفق باشید

24656
متن پرسش
با سلام: بنده مدتی است کتاب ادب خیال و عقل و قلب را مطالعه می کنم. در خصوص رشد همه جانبه بعد جسم و خیال و قلب و عقل نکاتی فرموید. جسم و عقل را کامل متوجه هستم، اگر ممکن است توضیح بفرمایید که: ۱. تعریف دقیق خیال و قلب چیست؟ آیا خیال زیر مجموعه قلب است یا بالعکس یا این که بالکل متفاوت هستند. جایگاه این دو نسبت به هم چیست؟ ۲. رشد خیال و قلب چگونه ممکن است. مثلا چه کاری برای آن لازم و مفید و یا چه کاری مضر است. ۳. در طول زندگی بر اثر مشکلات روزمره، گاهی اوقات انسان خیلی دلش نازک می شود. آیا می توان از این رقت قلب استفاده کرد و آن را در مسیر پرورش قلب به کار گرفت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. و ۲. خوب است که بحث «جهان گمشده» را در کانال «ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» دنبال بفرمایید. ۳. همین‌طور است. خداوند قلبِ رقیق را دوست دارد. خداوند می فرماید:أنا عند المنكسرة قلوبهم لأجلى. من نزد كسانى هستم كه قلبهايشان براى من شكسته است. موفق باشید

23979
متن پرسش
لطفا خصوصی پاسخ داده شود استاد عزیز سلام: در خصوص آیه «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا» سوالاتی داشتم: ۱. فرمودید که اگر مثلا رزق بخواهیم و بگوئیم یا الله او رزاق می شنود پس این آیه چه می شود؟ ۲. برداشت من این بوده که خدا دوست دارد هر مشکلی داریم دقیقا همان را مطرح کنیم یعنی با اسم مربوط به آن خدا را بخوانیم آیا اینگونه است؟ ۳. برخی موارد نمی دانیم چه اسمی مرتبط با مشکل ماست باید چه کنیم؟ ۴. منزلی که بنده در آن ساکنم باب میل نیست و به علت بی دست و پایی و نداشتن عقل معاش تا حال نتوانسته ام تغییر محل بدهم. اسم مربوط به این مشکل چیست و چگونه به آن اسم رجوع کنم تا مشکلم حل شود؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. معنی آیه را این‌طور در نظر بگیرید که حضرت حق را اسماء حسنایی است و رزاق‌بودن او نیز که در دل ربوبیت او می‌باشد جزء اسماء حسنای اوست. ۲. شما اگر بیمار باشید و اگر بگویید «یا اللّه»، حضرت اللّه با اسمِ شافی به سراغ شما می‌آید. ۳. با «یا اللّه»، کار را جلو ببرید. ۴. «یا ربّ» خوب است به شرطی که خودتان هم تلاش کنید. موفق باشید

21764

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز سلام: خواهشمندم در خصوص قسمت آخر پاسخ پرسش 21740 در مورد حق آبه کشاورزان بیشتر توضیح دهید. از دست من و جنابعالی بعنوان مصرف کننده خانگی چه کاری بر می آید؟ با توجه به اینکه اینگونه تصمیمات جزء تصمیمات کلان کشوری است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوعی است که مسئولان شهر باید در موردش فکر کنند که چگونه حق داشته‌اند و حق دارند طوری شهر اصفهان را گسترش دهند تا آبی که برای کشاورزان شرق اصفهان است به کسانی داده شود که از راه رسیده‌اند. موفق باشید

20170
متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال 20135 اینطور فهمیدم که عالم ماده ی بعدی مثل همین ماده هست یعنی در عالم ماده ی بعدی من وجود دارم همان طور که در عالم ماده ی قبلی وجود داشتم. آیا این حرف درسته؟ چون فرمودید به اعتبار تجلیه خدا عالم ماده ازلی و ابدی است و تایید فرمودید که دقیقا مثل همین ماده است. حالا چند سوال برام پیش اومده: 1. اینکه خدا وقتی انسان را آفرید به خودش آفرین گفت. من از این حدیث اینو می فهمم که خلق انسان یه ابتدایی داره که قبلش نبوده در حالی که انسان به عنوان جزئی از عالم ماده (که به اعتبار تجلیه خدا ازلی است) همیشه باید بوده باشه آیا پرسیدن از کی و چه وقت از اینکه خدا این حرف رو زده درسته؟ یا این حرف خدا به لا مکان و زمان بر میگرده و اصلا نباید بگم که کی این حرفو زده؟ 2 همین الان که من در عالم ماده هستم باید در جهنم یا بهشت باشم منتها چون هنوز در عالم ماده گیر کردم متوجه بهشتی یا جهنم بودن خودم نیستم درسته؟ 3. اینکه خدا دائم در خلقه این یعنی دائم در حال افاضه ی وجوده درسته؟ یعنی چیز جدیدی خلق نشده به معنای اینکه قبلش وجود نداشته درسته؟ با توجه به سوال دوم بهشتی یا جهنمی بودنم به حال آخر عمر دنیاییه من بستگی داره درسته؟ یعنی الان اگه گناهکار باشم میتونم امید وار باشم که معناش جهنمی بودنم نیست درسته؟ ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق حرکت جوهری این عالم که شما هم مربوط به آن هستید، در حال عبور از قوه به سوی فعلیت‌اش می‌باشد تا به قیامت خود برسد و عالم دیگری ایجاد شود با آدم‌های خودش، آن عالم دیگر عالمِ شما نیست. موفق باشید

20011
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: نمی دونم این سوال به دستتون میرسه یا نه، یا اینکه اصلا جواب میدید یا نه، آری شک تمام وجود مرا فرا گرفته حتی نسبت به اینکه سوال من جواب داده میشه یا نه! استاد من دچار شکی شدم که نمی دانم چه کنم؛ من اوایل بسیار انقلابی مطیع ولی فقیه و...بودم و سخت مخالف کسانی که این نظریه ها را قبول ندارند یا برایشان کم اهمیت بوده امثال: خاتمی در سیاست و سروش به عنوان نظریه پرداز! ولی اکنون نسبت به آن دورانم شک دارم و بیشتر متمایل به امثال سروش، اصلاح طلبان و غیره شده ام. بعد از ماجراهای پیش آمده از احمدی نژاد گرفته که زمانی نور چشم رهبری و اکنون جریان انحرافی است تا شکست پی در پی جبهه انقلاب و اصولگرا در انتخابات و عدم مقبولیت مردم نسبت به خشونت و تندروی (به تعبییر جامعه) که از انقلاب تاکنون دیگر آن شعارها نیست و اعتدال و اسلام رحمانی بیشتر نمایان شده و جایش را به اسلام خشن که امثال آقای مصباح یزدی قرائت می کرد داده است! استاد چکار کنم من فکر می کنم ولی فقیه دیکتاتور است و اصل تمام کارها به ایشان وابسته و دموکراسی و آزادی بیان بسیار در کشور ما بیمار است. ولی قبلا اینطور نبوده ام و بسیار با افکار امروزم ۱۸۰درجه فرق می کرده ام. اکنون به نظر شما این عیب از کجاست چه کنم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ما در تاریخ 200 ساله‌ی خود، گرفتار نگاه غرب به همه‌چیزمان هستیم و به جهت سیطره‌ی چنین نگاهی نمی‌توانیم جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی را که تقدیری است برای حضور خدا در مناسبات بشر و عبور از سکولاریته، درست درک کنیم. در حالی‌که بر اساس تقدیر الهی باید به خدا رجوع کرد و جایگاه ولیّ فقیه در این‌جا معنا دارد که چرا همه‌ی کارها باید به نحوی به ایشان ختم شود از آن جهت که ولیّ فقیه کارشناس کشف حکم خدا است و این با دیکتاتوری که همه‌ی کارها به نفس امّاره‌ی او ختم می‌شود، متفاوت است. خوب است که به کتاب «انقلاب اسلامی، برون‌رفت از عالَم غربی» رجوع فرمایید. خوب است که سری هم به جواب سؤال شماره‌ی 20018 بزنید. موفق باشید

19399
متن پرسش
سلام استاد: سلامت بدن اولیا بعد از مرگ، مربوط به کدام تعلقه، تغلق تدبیری یا خاطره‌ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون گرفتار گناهان نیستند می‌توانند تدبیر بدن را در حدّ دفع باکتری‌ها ادامه دهند. موفق باشید

19283
متن پرسش
سلام علیکم: آقای دکتر زرشناس در کتاب درباره عقل مدرن می گویند که اتصال عقل متصل به منفصل فرایندی دارد که در عقل غربی و مدرن طی نشده و اساسا تاریخ عقل غربی تاریخ بی عقلی است. حال با این توضیحات شما چه امتیازی برای هایدگر قائل هستید و ایشان چه تمایزی با بقیه دارتد که حضرت عالی صحبت از عقل هایدگری می کنید و جایگاه آن را هم تا به این حد قابل توجه و تامل می دانید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آقای زرشناس هم متوجه‌اند، هایدگر به‌کلّی عقل غربی را نقد می‌کند و از این جهت به معارف دینی نزدیک می‌گردد. موفق باشید

19157
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: ما یک گروه پنج نفره هستیم که دور هم جمع شدیم. چیزی که ما را دور هم جمع کرده این است که یک جوان شیعه ی انقلابی تو سال 96 ، چه کارهایی باید انجام دهد؟ در چه زمینه هایی باید روی خودش کار کند؟ در چه کارهایی باید سررشته داشته باشد؟ امام زمان از ما انتظار انجام چه کارهایی را دارند؟ امام و رهبری چه انتظاراتی از ما جوانان دارند؟ تصمیم گرفتیم برای رسیدن به این موارد سیری را برنامه ریزی کنیم. به همین خاطر برآن شدیم نظر چندتن از اساتید را در مورد این موضوع جویا شویم تا بتوانیم برنامه ای کامل و جامع را طرح ریزی کنیم. به همین خاطر به مساعدت افرادی همچون شما داریم. در ابتدا برای اینکه شناختی کلی به افراد گروه داشته باشید بای عنوان کنم که همه ی ما دانشجو هستیم. دانشجو رادیولوژی دانشگاه اصفهان - دانشجو پرستاری اصفهان - مهندسی عمران آزاد نجف آباد - بیوشیمی آزاد نجف آباد - صنایع جهاد دانشگاهی خمینی شهر. همه بچها متولد 75 - 76 هستن. چهار نفر خمینی شهری و یک نفر آبادانی. جدای از این برنامه ای که سعی در انجام آن داریم، تمام اعضای این گروه در برنامه ای دیگر تحت عنوان (سیر معرفتی استاد طاهرزاده) شرکت دارند که در آن روی کتاب های شما کار می کنیم و تا الان معرفت النفس و برهان صدیقین را کار کردیم. (سیر اعتقادی است) تصمیم گرفتیم که در این حلقه ی جدید مباحثی را علاوه بر مبحث سیر فوق کار کنیم. تحقیقاتی انجام دادیم که نتایج آن: مطالعه نهج البلاغه - مطالعه قرآن به همراه معنی - مطالعه ی صحیفه ی امام - مطالعه ی زندگی نامه و وصیتنامه شهدا - مطالعه و بررسی صحبت های رهبری - کار کردن روی معارف دعاهایی همچون مناجات خمس عشر و ... بود که هر کدام به نوبه ی خود نیاز به انجام و کار کردن دارد. و اما درخواست ما از شما: اولا که بنظر شما ما روی چه مباحثی کار کنیم؟ (آیا همین مباحث گفته شده یا چیزی دیگر؟) دوما چون مسلما مطالبی که باید کار شود (چه چیزهایی که مطرح شد، چه چیز های دیگری که نیاز است) بسیار زیاد است خواهشمندم برنامه ی پیشنهادی خود برای اولویت بندی و اهم و مهم کردن مباحث و تحت یک سیر درآوردن مباحث، را برای ما ارسال کنید. تا از برکات تمامی این مباحث به نوبه ی خود بهره مند شویم و همچنین اگر موضوعی هست که لازم است علاوه بر این مباحث کار کنیم را به ما گوشزد نمایید. مخلص کلام : چهار پنج تا جوونیم. میخوایم رو خودمون کار کنیم. یه برنامه به ما پیشنهاد بدین. هم از لحاظ محتوایی هم از لحاظ شیوه ی اجرا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید فعلاً خوب است که در دو جبهه‌ی معرفتی و زمان‌شناسی کار شود. مسیر معرفتی را بعد از «برهان صدیقین» با مباحث معاد و شرح صوتی آن ادامه دهند و زمان‌شناسی را با مباحث «انقلاب اسلامی» از کتاب «انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی» تا کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دنبال کنند تا إن‌شاءاللّه کار به مباحث قرآنی بکشد. به‌خصوص اگر بتوانند سری به بحثی که در رابطه با سوره‌ی آل‌عمران شده است بزنند که شروع خوبی است. موفق باشید 

19082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل کانت و دکارت گفته اند: دین مساوی با اخلاق است و تلاش زیادی در مبارزه الحاد داشته اند و می گویند که ذهن تو کوچکتر آز آن است که خدا را درک کند، بنابراین انسان خوبی بودند آیا این مطالب را شما قبول دارید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. آن‌ها به‌خصوص کانت، به این نتیجه رسیده‌اند که عقل انسانی قدرت درک حقیقت را به آن شکلی که در خارج است و در واقعیت وجود دارد؛ ندارد. لذا ما فقط آن‌چه در ذهن یا فنومن را داریم می‌توانیم بپذیریم. از این جهت کانت به این نتیجه رسید که باید بیشتر به اخلاق پرداخت نه به اثبات یا نفیِ خداوند. و دکارت هم می‌گفت چون ما می‌توانیم بی‌نهایت را تصور کنیم و فقط کسی که بی‌نهایت است می‌تواند این تصور را به ما بدهد، پس باید خدای بی‌نهایتی وجود داشته باشد. موفق باشید

نمایش چاپی