بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید جمعه سوال زیر را ازتون پرسیدم که متاسفانه جوابتون را در ایمیل یا سایت دریافت نکردم «سلام استاد بزرگوارم: استاد من. پدر من میخوام دخترانه براتون درد و دل کنم چون بعد از شهادت سردار خیلی بهم ریختم و کسی هم نیست که بتونه آرومم کنه و عمق غم و ناراحتیم را درک کنه. بخصوص وقتی اشکهای رهبرم را دیدم داغونم استاد. استاد دوستدارم جیغ بکشم. طغیان کنم علیه ظلم ظالم و حماقت مردم. استاد چرا باید در جامعه شرایطی رقم بخوره که آمریکای ملعون به خودش همچین جسارتی بده؟ اگر کشور ما در در اوج اقتدار داخلی بود همچین اتفاقی می افتاد؟ استاد چرا باید روح بلندی مثل سردار قربانی و شهید بشه تا به قول شما (در جلسه تفسیر سوره نبا) مردم ما بیدار بشند و از قبرهاشون بلند بشند؟ استاد مقصر این حماقت مردم در انتخاب یه رییس جمهور خاین کیه؟ چرا سپهبد صیاد شیرازی و سردار در دولتهای لیبرالها (انتخاب و رای مردم) شهید شدند؟ استاد برادرم میگند این از بلوغ مردمه که خواستار انتقام سردار شدند اما آیا واقعا این بلوغ نباید خیلی خیلی زودتر اتفاق می افتاد؛ تا همچین هزینه ی سنگینی ندیم؟ استاد جان درسته که می فرمایید این انقلاب داره مسیر خودش را طی میکنه تا ان شاءالله پرچم انقلاب برسه به دست حضرت بقیة الله (عج) اما آیا واقعا نمیشه سرعت و عمق این کار را افزایش داد؟ آیا واقعا نیروهایی که ادعای انقلابی و اسلامیشون میشه همگی از دل و جون دارند کار می کنند یا فقط دغدغه شون در سطح وظیفه شون (ساعت کاریشونه)؟! میدونید استاد من حس می کنم خیلی انگشت شمارند امثال سردار؛ (کسایی که خودشون را به آب و آتیش می زنند تا ظهور نزدیکتر بشه) استاد من دلم پره از نیروهای انقلابی، استاد من واقعا نمیتونم به این شور مراسم تشییع دلخوش بشم. این کمیت جو گیر میشن و میان تو صحنه ولی عمقی به اسلام پایبند نیستتد. (استاد من به واسطه شغلم با افراد عامه خیلی در ارتباطم، به قرآن قسم خیلی دلم میگیره که اینقدر سطحی نگر و ظاهر بین هستند) مقصر این سطحی نگری را هم مدعیان بی عمل می دونم. مثلا یه نمونه ی خیلی نژدیکیش همین دیشب اتفاق افتاد. استاد دیشب در مراسم دعای کمیلی در یک هییتی بودیم که قرار بود بعد از دعای کمیل یکی از مطرح ترین مداحهای کشور که هیئت سرشناسی هم در اصفهان و ایران دارند بیاد مداحی. خدا شاهده استاد در اون جماعت شاید ده نفر بودند که داشتند دعا را میخوندند و بقیه مردم داشتن با هم حرف میزدن. و حتی همون خادمهای هیئت معروف هم با هم حرف می زدند وقتی خیلی از این وضع ناراحت شدم که چقدر داره به مجلس دعای کمیل حضرت علی بی حرمتی میشه رفتم به خانمهای هیئت گفتم لطفا به مردم بگید ساکت باشند حرمت نگه دارند در کمال تعجب و تاثر به من گفت «خانوم هنوز که مراسم شروع نشده و در ثانی ما موقع شروع مراسم (اومدن مداح معروف) کارمون شروع میشه» استادم. پدر معنوی من، دیشب می خواستم برای مظلومیت ائمه حضرت علی (ع) حضرت زهرا (س) واقعا داد بکشم و بگم لطفا خفقان بگیرید) یا مثلا خانمهای محجبه در متروی تهران که می خواستیم برای تشییع بریم با افراد بد حجاب برخوردهای بدی می کردند و اونا را مورد تمسخر و تحقیر قرار می دادند! در صورتیکه خود سردار فرمودن «همون دختر بدحجاب دختر منه» استاد من با عقل ناقص خودم فکر می کنم یه زمانهایی واقعا باید داد کشید باید دعوا کرد. باید اخطار داد و یه افرادی را باید کشت تا بقیه همفکرهاشون حساب کار دستشون بیاد که اینقدر خیانت و حماقت بسه (آخه تا کی فقط کار بطئی آروم آروم انجام بدیم؟ کار فرهنگی درست ولی آیا همیشه باید اینقدر بی تفاوت از کنار مسایل رد بشیم تا کم کم مردم به این درک برسند که عمق اسلام کجاست؟) استاد آیا به نظر شریفتون من درست فکر می کنم؟! «من فکر می کنم در مواقعی که مثلا فردی مبتلا به خونریزی معده میشه و مشکل حاد اتفاق می افته و کار به حالت اورژانسی میکشه، درسته که باید عمق و ریشه اون بیماری را بررسی کنیم تا اون بیماری ریشه کن بشه ‌ولی در حالت اورژانسی هم باید جلوی اون زخم و خونریزی را بگیریم تا حداقل فرد نمیره و بعد بریم سراغ ریشه های اون بیماری»؟! همه ی حرفم اینه که استاد آیا این توقع من به جاست یا بیجا که ما (خودم و دوستان انقلابی و مدعیان انقلابی) باید خیلی خیلی سرعت و شدت عملکردهای انقلابی مون را بالا ببریم تا باز سردار دیگری را به راحتی از دست ندیم و یک هفته داغ باشیم و بعدش دوباره بریم سراغ کارهای روزمره مون؟ استاد گریه های رهبرم واقعا منا دیوونه میکنه. (فکر می کنم این گریه ها ادامه ی همون اشکهایی که جد مطهرشون شبها با چاهها شریک می شدند. این بغض همون بغضه امام حسینه که فرمودن کیست مرا یاری کند، وگرنه اگه همون اشک و بغض نبود، تا حالا منتقم خون حسین و منتقم مظلومیت شیعه ظهور کرده بودند و به حق وعده دادشون رسیده بودند. دعا کنید حداقل من کمترین یادم باشه امام منتظرند تا خونخواه شیعه باشند و حکومت حق الهی را در زمین پیاده کنند) ببخشید که مزاحمتون شدم ولی حقیقتا کلام روحانیتون آرومم میکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی در ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد:

۲۶۱۴۹. باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در رابطه با فرمایشات جنابعالی به صورت جسته و گریخته در جواب سؤال‌های کاربران شده است. عنایت داشته باشید که آن اشک، اشکِ سوگ و عزا نبود، اشک لقایی بود که از طریق آن سردار شهید در افق جان عده‌‌ی زیادی از مردم ما به ظهور آمد. و در مورد شهادت آن عزیز خوب است به جوابی که عنوانش «راز تعجیل شهادت سردار» می‌باشد، رجوع فرمایید. موفق باشید

26026

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض تشکر از دید آزاد و دموکراسی جنابعالی نسبت به اظهار عقیده و نظرات: طوری که اینجانب برداشت کردم حضرتعالی ذیل شخصیت و فرمایشات اهل بیت تقسیم بندی نهیلیست روانی و نهیلیست روحی را اجمالا تایید کردید و از ورود به مساله به دلایلی امتناع فرمودید. لطفا نظرات تکمیلی خود را در این زمینه بفرمایید: بر این مبنا ما دو آرامش داریم یک آرامش روانی: مقتضای عدالت الهی و صفت رحمانیت الهی که نمد لهولاء خوبها ولهولاء بدها دوم آرامش روحی: مقتضای اختیار صفت رحیمیت إلهی که رسالت وسایت جنابعالی و کتابهایتان مفیدی که خواندم در زمینه انسان عالم دینی یا ادب عقل و خیال بسیار در این مفید است. اما بنظر می آید بین این دو به‌نوعی بینونیت عزلی وجود دارد در محتوا و ماهیت و از طرفی در طول هم دیگر هستند. یعنی تا روان سالم نباشد روح سالم نمی شود. ان شئت قلت «روح سالم درروان سالم است» مثلا بنده چگونه حقانیت علامه حسن زاده و آیت الله جوادی را اثبات کردم داشتم بیراهه می رفتم همه ادله جریان ضد فلسفه و عرفان درست بود اما حفظوا شیئا و غابت عنهم الاشیاء تعمق که کردم دیدم دید بسیاری از این عزیزان در مرحله روان مبتلا هستند از حضرت امام راحل تمجید و از آیت الله بهجت تمجید و نوبت که به علامه حسن زاده می رسد می شود شیطان پرست، نوبت به آیت الله قاضی که می رسد می شود کاهن یا للعجب. خوب توضیح دهید پارادوکس ارادت امام راحل و آیت الله بهجت به قاضی و محی الدین را چگونه توجیه می کنید و کذا مساله وحدت وجود و ده ها پارادوکس، علامه حسن زاده در وحدت وجود به عینه کلام حضرت امیر (ع) را می آورد پس چرا به امام علی (ع) که بنوعی وحدت وجود را تبیین می کند متعرض نمی شوید؟ دیواری کوتاه‌تر از بنده صالح خدا علامه حسن زاده پیدا نکردید!! (یاحسرتا علی العباد) هنگ کردم خدایا اشکال کار کجاست؟ خوب نمی توانیم بگوییم «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» چون اینان برادران ما هستند عزیزان ما هستند، پس قصه چیست؟ کلید معما ((اینان بیماران روانی هستند و باید هرچه سریعتر به طبیب روانی خود را معرفی کنند)) ریشه اش هم ناخودآگاه ست باید روان پزشک ازش بپرسم چی اذیتت کرده عزیزم ناخودآگاهش هم زبان بازمی کند چرا علامه حسن زاده حول حاملین عرش هست و من نیستم؟ چرا جوانان فوج فوج بدنبال ایشانند و مرده و زنده ما برایشان مهم نیست دقیقا همین را در کلامشان دیدم و قص علی هذا. حقانیت علامه حسن زاده همین بس که قریب یک یا دو سال هر وقت باشون تماس می گرفتند به من با محبت جواب می دادند و در طول این مدت فقط یک بار ازدستم ناراحت شد اونهم چون ساعت ده شب باشون تماس گرفتم که گفتند دیگه دیر وقت تماس نگیر. عنایت شود تقسیم بندی حقیر درباب روح و روان و احکام این دو به چه نحوی با مقام خیال و عقل و امثالهم تطبیق شود را فعلا وارد نشدم. عرایض بخش دوم: آیت الله ملکی تبریزی و امام خمینی سلام الله علیه در بخشی از دستورات سخن از طفل درون آوردند جهت تلقین آیات توحید که فرمودند وجود خود را بسان طفلی فرض کنید و آیات توحید را به او بیاموزید. آیا این طفل درون هم کودک درون است که اریک برن کشف نمودند؟ نظر شما چیست؟ احتمال می دهم حضرتعالی در این زمینه نظری نداشته باشید علی ای حال سوال مهمی است چون تحقیقات من در این زمینه را بدنبال خواهد داشت. صحبت پایانی بنظرم حضرتعالی از نومذهبیون نسل جدید هستید که با دید نسبتا باز سعی می فرمایید لااقل صحبت ها را بشنوید ولو انعکاس هم ندهید ولی گله اینجانب و دغدغه اینجانب از بعضی مذهبیون است که دارند از سفره ملاصدرا می خورند و سنگ بر ملاصدرا می زنند. ممنون از وقتی که می گذارید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نگاه صدرا افقی است به سوی آینده تا ما در مواجه با جهان مدرن، توانِ ارائه‌ی معارف عالیه‌ی شیعه را داشته باشیم و معطل مخالفانِ فلسفه و عرفان که تاریخِ آن‌ها گذشته است، نشویم. موفق باشید

25760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عرض ادب و خدا قوت: استاد عزيز اين مباحث جناب فياض با عقل و تاريخ همخواني و مطابقت دارند؟ چطوري جواب اين دست ادعاها را بدهيم؟ كتابي، مقاله اي، سخنراني پيشنهاد ميدين؟ فیاض با اشاره به فرقه‌ی اسماعیلیه، گفت: خدا از اسماعیلیه نگذرد؛ فرقه‌ی اسماعیلیه و حسن صباح و بقیه‌شان باعث شدند که اندیشه‌ی متفکرانه‌ی فارابی ادامه پیدا نکند و نتیجه هم این شد که آقای ابوعلی سینا بیفتد به چنگ نوافلاطونی؛ در حالی که فارابی کاملا حواسش جمع بود و تحلیل تاریخی را انجام داد؛ متاسفانه این انحرافی که اسماعیلیه ایجاد کرد تا امروز ادامه دارد و تاریخ ما تبدیل شد به اسطوره و تعریف و بازسازی و پیشرفتی که ترسیم کردیم هم تبدیل شد به اتوپیا، یعنی ناکجا آباد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل صحبت استاد نیستم. موفق باشید

25604
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در شرایط امروزِ انقلاب اسلامی با فضای اقتصادی بدی که بر مردم حاکم شده، در نسبت با ندای بی صدای انقلاب که ما معتقد به اصالت آن هستیم؛ چه اتفاقی در حال وقوع است و به چه ندایی از انقلاب در این شرایط باید گوش سپرد تا تحلیل درستی از موقعیت خود داشته باشیم؟
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم. خارج از ناشی‌گریِ های پیش آمده در مورد نحوه‌ی گرانیِ بنزین که  به نظر می‌اید باید مجلس برای آن فکری بکند و به گفته رهبر معظم انقلاب « ان‌شاء‌اللّه به کمک مردم، به هم‌فکری و هم‌افزایی مسئولین و دلسوزی و پیگیری آنها و لطف الهی ان‌شاء‌اللّه این کار به بهترین وجهی پیش برود.»؛ موضوعِ سوء استفاده‌ی دشمنان از این پیش‌آمدها مدّ نظر است. تصور دشمن آن است که چون ما در زیرساخت‌های اقتصادی خود آن‌طور که در سیاست تحول ایجاد کردیم، تحولی ایجاد نکرده‌ایم، از طریق ایجاد مشکلات اقتصادی، انقلاب اسلامی را زمین‌گیر می‌کند. حتماً می‌دانید که ۱۰ سال پیش گفته شد اگر یک دلار برابر ۵ هزار تومان بشود امکان ندارد مردم تحمل کنند، غافل از این‌که مردم ما پا به پای حضور تاریخی انقلاب اسلامی و درکِ درست دشمنی‌های دشمن، تحمّلی غیرقابل تصور پیدا کرده‌اند. مثل همان تحمّل فوق‌العاده‌ای که در نسبت به تجاوز صدام حسین از خود نشان دادند. با این‌که هم در آن‌جا ضررهای شدیدی به مردم وارد شد و هم در حال حاضر ضررهای اقتصادی شدیدی بر ما وارد می‌شود. عمده مطلب آن است که متوجه باشیم دشمن با این فشارها به اهدافی که دنبال می‌کند نمی‌رسد. نمونه‌اش برنامه‌ریزی‌های همه‌جانبه‌ای که در فتنه‌ی سال ۸۸  انجام دادند و تصور آن را هم نمی‌کردند که شکست بخورند. خوب است به مرحله‌ی بعدی این فشارها فکر شود که ملت ایران چگونه کارآیی و تاثیر چنین ابزارهایی را از بین می‌برند. تنها اسلحه‌ی حاضر دشمن همین تحریم‌های اقتصادی شده است. مثل کاری که در دفاع مقدس انجام دادند ولی آن‌چه دشمن می‌خواست واقع نشد. این طلیعه‌ی سقوط یک تمدن است، زیرا پدیده‌ی مقاومت در برابر اسلحه‌های بسیار مخوف توانسته در این تاریخ برای خود جایگاهی داشته باشد. نمونه‌اش مقاومتِ مردمی یمن است که بسیار جای بحث و تفکر دارد. دشمنان هر کاری که امکانِ شدنش بود در یمن انجام دادند، ولی روندِ مقاومت به‌خوبی سرِ پا ایستاده است. این یعنی آن‌چه استکبار در این تاریخ در مقابل انقلاب اسلامی عمل می‌کند به نتیجه نمی‌رسد چون روحی بر مردم حاکم شده است که در بستر آن روح آن نقشه‌ها خنثی می‌گردد و در نتیجه امکاناتی را که استکبار با آن امکانات تا به حال خود را ادامه داده، از دستش می‌رود، به همان معنایی که در روایات داریم چون حضرت مهدی (عج) ظهور کنند اسلحه‌ها کاراییِ لازم را ندارند. امکاناتی که استکبار دارد یا اقتصادی است و یا تسلیحاتی. امکانات تسلیحاتی او به‌خصوص در یمن از کارآییِ لازم خارج شد و اقتصاد استکباری هم با مقاومت ما و حضور ما در ساحتی دیگر، از کارآیی می‌افتد و این طلیعه‌ای می‌شود برای ظهور حضرت مهدی (عج). 
 تلاش آمریکا آن بود که اقتصاد را به اسلحه‌ای در مقابل ما و سایر ملت‌ها تبدیل کند و گویا رسالت ایران انقلابی این است که کارآیی این اسلحه‌ را نیز از بین ببرد و حقیقتاً روح ایرانی در این مورد مهارت قابل ملاحظه‌ای از خود نشان داده و با توصیه‌های رهبر معظّم انقلاب، مقاومتی که شایسته‌ی ملت است، در حالِ انجام است که منجر به قطع امید، حتی سیاسیونِ ما از آمریکا و اروپا می‌شود. با مراجعه به توانمندی‌های داخلی و آزادشدن از اقتصادِ نفتی، همه‌ی این‌ها معجزه‌ی مقاومت است که مکتب حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به این تاریخ عطا فرمود.
دیگر چه کار می‌توانند بکنند که نکردند؟ ولی ما همچنان در حال ادامه‌ی خود هستیم. آل سعود هر کاری بکند شکست خورده است، دوباره شروع کرده‌اند زیرساخت‌های یمن را بمباران کنند، مگر تا به حال این کار را نمی‌کردند؟ نه می‌توانند صلح کنند زیرا مجبورند حوثی‌ها را به رسمیت بشناسند و نه می‌توانند این تجاوز را ادامه دهند. معجزه‌ی مقاومت یعنی این‌که عملاً با مقاومت، دشمن از پا در می‌آید و شما به بهترین شکل به نتیجه‌ای که به دنبال آن بودید می‌رسید.
 ملاحظه کنید که در عالم چه خبر شده، هزاران هزار دلار برای نابودکردن انقلاب اسلامی علاوه در ایران، در لبنان و یمن و سوریه خرج کردند ولی به اهداف خود نرسیدند. عرض بنده آن است که باید متوجه بود چیزی در حال وقوع است که به ظاهر بستر آن را حمله‌ی دشمن به ما برای ما فراهم می‌کند، مثل وقتی احزاب در جنگ خندق به ما حمله کردند و ما فهمیدیم در این حمله باید در جستجوی پیروزی نهایی بر استکبار باشیم. علی‌القاعده باید مسلمانان با محاصره‌شدنِ مدینه در جنگ احزاب بیشتر می‌ترسیدند ولی آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی احزاب می‌فرماید «وَ لَمَّا رَاَ الْمُؤْمِنُونَ الْأحْزاب‏» وقتی مؤمنین احزاب را دیدند - یعنی جبهه‌ی متحد کفر را – گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» این است وعده‌ی خدا و رسولش. خدا و رسولِ خدا راست گفتند و در این راستا ایمان‌شان به خدا و تسلیم در مقابل اوامر الهی بیشتر شد. بنده در این قضیه‌ی تحریم‌ها بسیار امیدوار و آرام هستم، آنچه دشمن می‌خواست همین کاری بود که کرد. جبهه‌ی توحید با بانک توحید و از این طرف، جبهه‌ی کفر با بانکِ کفر به ظهور آمده‌اند و معلوم است که در این رویارویی حتماً جبهه‌ی توحید پیروز است. حال وقتی کارایی دشمن از بین رفت خود به خود جبهه‌ی توحید صحنه را در دست می‌گیرد و بسیاری از مشکلات فرهنگی مثل مشکل بی‌حجابی خود به خود رنگ می‌بازد. مهم آن است که رهبر معظم انقلاب برای تهدیدهای جبهه‌ی استکبار جایگاهی قائل نیستند که جای شکر بسیار دارد. موفق باشید.

 

24951

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: امکانش هست برای سوال شماره ۲۳۶۴۴ مثالی عملی بیاورید. شما فرمودین می شود به حالات خیالاتی شدن مقابله نکنیم و به دید فرصت نگاه کنیم و آنها را تبدیل کنیم به خیر برای خودمان. می شود کمی بیشتر توضیح دهید. تمرینی یا مثالی هست من خیلی درگیرم با خیالاتم که خیالاتی بیهوده است نه در راستای کمک به عقل و رشد انسان. خیالاتی عمدتا منفی و بیهوده ... چطور به فرمایش شما خیالاتمان را با مثنوی مولوی یا آیات قرآن همراه کنیم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر آن است که سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید تا راه‌هایی نسبت به رفع چنین مشکلاتی را در مقابل‌تان قرار دهد. موفق باشید

22990

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: برای شروع مطالعه در مورد کلام جدید چه مباحثی به عنوان مقدمه لازم هست؟ و اینکه شما چه کتابهایی را پشنهاد می فرمایید؟ البته حقیر هنوز کتاب کلام جدید شما رو مطالعه نکردم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با مطالعه‌ی جزوه‌ی «کلام جدید» که بر روی سایت هست و با نظر به مقدمه‌ی آن، می‌توانید جواب سؤالات خود را بیابید. موفق باشید

22715
متن پرسش
با سلام: اگر عقل به در مورد چیزی به صورت یقینی حکم کند واقعیت نیز حتما همان حکمی خواهد بود که عقل آن را حکم کرده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم عقل، اگر به درستی به‌کار رود متوجه‌ی آن چیزی که واقعاً هست می‌شود و تفاوت آن با وَهم، در همین نکته است. موفق باشید

21539

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: در مورد پاسخی که به کاربر محترمی دادید مبنی بر این که برای رجوع به حضرت رب العالمین باید با هویت اجتماعی انجام شود و انسان ها به وسیله انسان ها، انسان می شوند. اما چند سئوال: 1. کاملا توضیح دهید که این که انسان ها به وسیله ی انسان ها، انسان می شوند یعنی چه؟ آن فعال فرهنگی از کسی که مبانی دینی ندارد و ای بسا دین دار واقعی هم نباشد چه تاثیری می گیرد؟ که شما می فرمایید انسان ها به وسیله انسان ها انسان می شوند؟ 2. اگر اشتباه نکنم جنابعالی فرموده اید که قبل از ظهور انقلاب عالمان کاری به امور اجتماعی نداشتند و همان رویکرد آن ها را به قرب الهی می رساند، اما بعد از انقلاب این معادله عوض شد ،و حضور اجتماعی است که شما را به قرب الهی می رساند. خب پس با این تفاسیر «واعتصوا بحبل الله» با ظهور انقلاب معنا یافته است،در واقع شما با این سخن، سخن قبلی خود را نقض کرده اید. نظر جنابعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- یعنی انسان‌ها باید نسبت به انسان‌ها متعهد باشند و این معنای انسان‌شدنِ انسان‌ها است نسبت به همدیگر 2- در هر شرایطی اعتصام بحبل‌اللّه متفاوت است. مثل آن‌که زمانی اعتصام بحبل‌اللّه جهاد با کافران است و زمانی خدمت به امور اقتصادی مردم . موفق باشید

20912
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب برخی از سوالاتم حواله به مباحث معرفت نفس کردید شروع کردم ولی در گامهای نخستین باز ماندم و آن استفاده شما از خواب به عنوان پشتوانه ای برای تمایز بین من و تن. استاد اگر دقت کنید تن فقط دست و پا نیست و ما ارگانی به نام مغز هم داریم که تمامی ادراکات تمام احساسات، درد، لذات و ... همه در آن صورت می گیرد. پس اگر بخواهیم بگوییم که تن و من جدای از هم اند باید حالتی را متصور شد که در آن ادراک من وجود داشته باشد ولی مغز فعالیتی نداشته باشد تحقیقات علوم اعصاب نشان می دهد که در حالت خواب مغز فعال است و در حین دیدن رویا قسمت مخصوص دیداری مغز که در قسمت پشت سر است شدیدا فعال است پس نمی توان از خواب برای بحث من و تن استفاده کرد مگر اینکه شواهدی بیاورید که دانشمندان با اینکه فعالیت مغز را به حداقل ممکن رسانده اند باز فرد ادراک من داشته است اگر شما چنین تحقیقاتی را مشاهده کرده اید متذکر شوید تا مثل همیشه از شما مستفیض شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد چنین بحث‌هایی را تا آخر بروید تا سؤالاتتان برایتان حل شود زیرا با یک «علم» روبروئید به نام «معرفت نفس» و نه یک خبر، به همین جهت در این رابطه به ما فرموده‌اند: «گر نپرسی زودتر کشفت شود / مرغ صبر از جمله پرّان‌تر بود» بعد از «ده نکته» و بعد از مطالعه‌ی کتاب «آشتی با خدا» و سپس در حین مطالعه‌ی کتاب «خویشتن پنهان»، معارفِ ارزشمندی نصیب شما می‌شود که البته چنین سؤالاتی نیز به راحتی حلّ خواهد شد. موفق باشید

20522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز خدا شما را با امیرالمومنین علیه السلام محشور فرماید: جناب استاد چند وقتی است علاقه شدید و احساس خوبی نسبت به ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» پیدا کرده ام به گونه ای بقیه اذکار را تحت الشعاع قرار داده مثلا وقتی که می خواهم «لا اله الا الله» و یا «استغفر الله ربی و اتوب الیه» و یا اذکار دیگری بگویم قلبم به سمت ذکر حوقله می رود و از آن بیشتر احساس ارتباط می کنم. حال از آنجا که باید دائما به نفس بدبین بود نکنند این توطئه نفس باشد، یا این که لطف خداست و ادامه بدهم. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک لطف الهی است، إن‌شاءاللّه در آن ذکر مستقر می‌شوید و راهِ توحیدی خوبی در مقابل شما گشوده می‌شود. موفق باشید

20493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اینکه فرمودید معاویه، عمر نیست یعنی معاویه بدتر از عمر است؟ در صورتی که عمر باعث شد که معاویه باشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: معاویه نشان داد که با اصل اسلام مخالف است، ولی خلفا به جهت اشتباهات‌شان، زمینه‌ای شدند که اُمویان و معاویه به میدان بیایند. موفق باشید

18820
متن پرسش
سلام عیکم: استاد عزیز با تشکر از زحماتتون. می خواستم اصول و بندهایی که رهبر معظم انقلاب درباره ی احیای تمدن نوین اسلامی عرض کرده را بفرمایید. مثل احیای ورزش، طب، اقتصاد و...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد تنظیم نکرده‌ام اگر سؤال معرفتی در موضوع معارف اسلامی داشته باشید و در حدّ توان بنده باشد؛ در خدمت‌تان هستم. موفق باشید

17965
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا بهشت موعود در عالمی همچون عالم عقل است یا عالمی همچون عالم خیال؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو در قیامت در صحنه است زیرا انسان با همه‌ی ابعادش در آن عالم حاضر می‌شود و همه‌ی ابعادش تغذیه می‌گردد. موفق باشید

15348

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده این 23 سالی که از خداوند منان عمر گرفتم حدودا هر ساله اگر اشتباه نکنم 2 یا 3 بار خواب می بینم که در یک ارتفاع بلند مانند کوه قرار دارم و در حال سقوط می باشم به نحوی که از خداوند استمداد می کنم که مرا نجات دهد تا به زمین نرسم و فوت کنم و به هر حال به زمین افتاده و از خواب بلند می شوم. استاد به نظر حضرتعالی این خواب، پیام یا تعبیری دارد؟ یا اگر دارد پیام یا تعبیر آن چیست؟ نکته ای که بنده اخیرا از این خواب متوجه و متنبه شدم این است که بنده به شدت از مرگ می هراسم!!!! البته استاد بنده الحمدالله خیلی به رخدادهای که عمدتا پشتوانه عقلی و نقلی ندارد توجهی ندارم اما این خوابی که بنده در ارتفاع قرار می گرم را خیلی سال است که می بینم گفتم شاید پیامی داشته باشد. به هرحال عذر می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرض معذرت، بنده تعبیر خواب نمی‌دانم. موفق باشید

30948
متن پرسش
سلام به استاد گرامی: طاعات و عباداتتون قبول حق باشه. ماه رمضان آرام‌آرام در حال برچیدن دامان مبارک خود است و بنا است ما را تنها بگذارد تا معلوم شود ما چه کاره‌ایم! جناب استاد: حال از این به بعد ما می‌مانیم و خودمان. چگونه با بهره‌ای که نمی‌دانیم از آن ماه مبارک برده‌ایم یا نه، زندگی را ادامه دهیم؟ چه کار کنیم؟ چه بخواهیم و چه بشویم؟
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه قصه زندگی به همین شکل بوده و هست که حضرت محبوب رُخ می نمایاند و سپس آن را برمی‌گیرد. و لذا خداوند در خطاب به ما می‌فرماید: «لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» تا ببینیم شما چه خواهید کرد. آری! راهی گشوده است که به «خود» آییم و در این بیکرانه زندگی به همان شکل که خداوند با رحمت خود به سوی ما آمد و آغوش خود را برای ما گشود تا مزه رحمت بیکرانه او را بچشیم، باید در ادامه ماه رمضان این ما باشیم و آغوش گشوده محبّت و ایثار به سوی خلق. و این، بهترین حضور در عهدی است که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم. محبت و ایثار و خوش‌بینی و خوش‌خُلقی، یعنی رمضانی‌ماندن. موفق باشید      

28972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: استاد از چه موقعی و با چه پشتوانه ای برای ما که طلبه هستیم المیزان را شروع کنیم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هر زمانی که فشار درس‌های اولیه، کمی کم شود مثلاً بعد از خواندن ادبیات و تا حدّی فقه و اصول؛ خوب است که به المیزان با دقت کامل به همان صورتی که در جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» عرض شده، رجوع شود. موفق باشید

28627
متن پرسش
سلام علیکم: وقت بخیر. عذر میخوام تو پاسخ سوال ۲۸۶۱۴ به این مضمون فرمودین که خودمونو در معرض نفحات زندگی قرار بدیم سوالی داشتم، چجوری آدم خودش رو در مقابل نفحات زندگی قرار بده؟! از کجا بفهمیم این نفحات رو؟! اگه کتابی در مورد این بحث دارین لطف کنین معرفی کنین. خدا خیرتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر آیت اللّه حسن‌زاده باید کشیک نفس کشید و این با پرسیدن حل نمی‌شود. مثل آن است که کسی از شما بپرسد چگونه باید اطراف خود را ببیند؟ به همین جهت جناب مولوی می‌گوید:

چون نپرسی زودتر کشفت شود ** مرغ  صبر  از  جمله  پران‌تر   بود

ور  بپرسی   دیرتر  حاصل شود  ** سهل از بی صبریت مشکل شود

موفق باشید

28000

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: عرض ادب و احترام. من با یک شخصی آشنا به معارف توحید ازدواج کرده ام، بنده فوق لیسانس روانشناسی دارم. می‌خواستم بپرسم که از بین چند تا کار زیر با توجه به اینکه مسئولیت خانه داری و همسرداری و ان‌شاءلله بچه داری در آینده را دارم کدام را انتخاب کنم؟ ۱. همین رشته روانشناسی را تا مقطع دکترا ادامه دهم. ۲. به حوزه ی علمیه رفته و معارف الهی را ادامه دهم و البته حضوری بخوانم یا غیر حضوری؟ ۳. معارف فلسفی و عرفانی مثل کتب اسفار و فصوص، تمهید القواعد و دروس عربی و.... را در خانه با سی دی گوش بدهم و مباحثه کنم. ۴. دکترا در رشته ی فلسفه اسلامی یا فلسفه غرب امتحان دهم. تکلیف من الان کدام است با توجه به اینکه علاقه خاصی به دروس معرفتی و فلسفی دارم ادامه ی روانشناسی و پیاده کردن معارف در این رشته بهتر است یا گزینه های دیگر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تصور بنده آن است که بتوانید در همان رشته‌ی خودتان با حساسیت فلسفه‌ی صدرایی و هایدگر که امروزه روان‌شناسان دنیا به هر دو فیلسوف فوق رجوع داشته‌اند، جلو بروید و برای مخاطبان إن‌شاءاللّه مفید باشید. موفق باشید

26894
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: این اتفاق برای حقیر خیلی پیش می آید تا با خود مشارطه می کنم که امری را انجام دهم یا از کاری پرهیز کنم مثلاً در جمعی سکوت کنم، احساس می شود تمام شیاطین بسیج می‌شوند و به قدری برایم قافیه تنگ می شود که ترجیح می دهم که مشارطه را فراموش کنم. استاد جان این اتفاق کار نفس اماره است یا شیطان؟ اگر کار نفس اماره است پس کی از آسیب های این نفس برای کسب کمالات در امان خواهیم بود؟ و اگر کار شیاطین است آیا آنها می‌توانند از اراده ما مطلع شوند که مانع تراشی کنند؟ سپاس فراوان از شما و تیم زحمت کش لب المیزان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال اگر بگوییم کار شیطان است که همین‌طور است، باید متوجه باشیم شیطان بر اساس دستگیره‌هایی که نفس امّاره در اختیار او می‌گذارد وارد می‌‌شود. راه‌کارِ اصلی باید تواضع و صداقت و بندگی باشد تا از قدرت نفس امّاره کاسته شود. موفق باشید

25864

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا کسی که در هنگام ظهور زنده می شود (رجعت) و بدن مادی دارد آیا در بدن او حرکت جوهری هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمی‌کند. زیرا در هر حال وقتی آن روح که رجعت کرده است بدنی را از عالَم ماده برای خود شکل دهد، به اعتبارِ مادی‌بودنِ آن بدن، دارای حرکت جوهری است. موفق باشید

25259

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد محترم، امام صادق علیه اسلام فرمودند: خیری نیست در قرانd که در آن تدبر نباشد و نمازی که تفکر نباشد و علمی که فهم نباشد، آیا علت نبود پیشرفت در جامعه مومنین همین حدیث نیست که حافظان قرآن ما ارزش قرآن را به حفظ قوی آیات و صوت زیبایی آن می دانند و هنوز جامعه به سمت ارزش دهی به معانی و تفاسیر قرآن نرفته است و در مورد دانشگاه و حوزه های ما هم مدرک گرایی بیداد می کند. آیا این سخن پیامبر که فرمودند بعد مرگ به قاری قرآن می گویند بخوان و بالا برو شآمل بی تدبر حفظ کردن و قرائت می شود. خودم سالها تجربه کرده ام که تمرکز کردن در حفظ و تقلید صدای قاریان با الحان گوناگون اصلا مجالی برای تدبر نمی دهد به شدت به معارف قرآنی علاقه دارم ولی هنوز نتوانستم با خودم در مورد حفظ نکردن قرآن کنار بیایم. ای کاش شما با کلام نافذ خود فکر مرا از حفظ قرآن بگردانید. بارها به خودم می گویم اینکه حفظ قرآن آرزوی تو بوده به خاطر ماندن در مرتبه نازله قرآنی (الفاظ ) بوده ولی الان که خدا را شکر با قدم نهادن در معرفه النفس به دنبال حقایق عالمم و هر روز تشنه تر می شوم وقت گذاشتن برای حفظ الفاظ فقط وقت گرانمایه را می گیرد مخصوصا که وقت برای تثبیت حفظ از خود آن هم بیشتر است، آخر این چه سیستمی بود که توسط دار القرآن ها پیاده شد. این تجربه شیرین هم کرده ام که در طی مباحث معرفتی آیاتی که می خوانم در جانم می ماند و هر وقت به مفاهیم فکر می کنم آیه مورد نظر به یادم می آید بدون هیچ زحمتی ولی خوب آیات پراکنده می شوند و نمی دانم در این ترتیب آیات هم برکتی نهفته است؟ ۲. اینکه بعضا در خواب انسان با اختیار خود لذت های معنوی (مثل زیارت، گوش به صوتی زیبا، خواندن مطلبی خوردن از آب ناب) را تجربه می کند ولی از طول دادن آن عاجز می شود نتیجه کم مراقبه کردن در طول روز است یا نتیجه کم بودن علم انسان از حقایق یا اقتضای بودن در ماده؟ ببخشید استاد از طولانی شدن مطلب، حلال بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اصل را بر تدبّر در قرآن بگذارید که ما مأمور به آن هستیم آن‌جایی که می‌فرماید: «افلا یتدبّرون القرآن» ۲. شاید بیش از این شأن خواب نباشد زیرا خواب در موطن خیال است و موطن خیال، ثبات ندارد. موفق باشید

24333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با توجه به جواب شما در سوال ۲۴۳۱۹ شما علت انحراف فلسفه غرب در این موضوع را توقف آنها در حس بدون عقل می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه؛ بحث آن مفصل است. در این مورد خوب است که به نگاه کانت نسبت به عالم و آدم توجه شود. موفق باشید

23667
متن پرسش
سلام و احترام محضر استاد فاضل و عالم: ۱. آیا این مطلب صحیح است که خدا برای ترحم برخی از انسانها آنان را دچار فشار و سختی شدید می کند تا سودی مانند نابودی آثار گناهان نصیبش شود؟ ۲. صحیح است که این فشار گاهی به خاطر رهایی از فشار قبر و عذابهای جهنم است‏‎ زیرا این فرد فشارهای دنیایی را تحمل کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نکته که فرمودید، درست است. خداوند در قرآن می‌فرماید: لقمان به فرزندش فرمود: «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» ای فرزند عزیزم، نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و هر آزار بینی صبر پیش گیر، که این نشانه‌ای از عزم ثابت (مردم بلند همّت) در امور عالم است. یعنی در بستر حیات دینی با مشکلاتی روبه‌رو خواهی شد و در مقابل آن‌چه به تو می‌رسد، پایداری و مقاومت کن.  و در مورد نکته‌ی دوم خداوند می‌فرماید: «وَ لَنُذِیقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الاَدْنی دُونَ الْعَذَابِ الاَکْبرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» (21/سجده) ما آنها را از عذاب نزدیک (این دنیا) قبل از عذاب بزرگ (آخرت) می چشانیم شاید باز گردند.

22888
متن پرسش
جناب استاد با سلام: با توجه به جواب سوال ۲۲۸۸۳ : شما فرمودید : نفس انسان با تفکر در امور، آماده می‌شود تا با عقل فعّال مرتبط گردد و از انوار آن فیض دریافت کند. سوال: آیا برخی بدیهیات مثل ادراک عالم مستقل از ذهن هم که بدون تفکر و حضورا (علم حضوری) درک و یقین می شود از طریق اتصال به عقل فعال و انوار عقل فعال بر ما واضح و یقینیست؟ یعنی نفس انسان در هر مرتبه و سطحی که باشد با توجه به شدت وجودی به عقل فعال متصل می شود و فیض می برد؟ آیا همانطور که ما دائما در حال شدنیم نفس انسان هم دائما در حال ارتباط و اتصال به عقل فعال است و با توجه به مرتبه وجودی از آن فیض می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکته‌ای که می‌فرمایید نکته‌ی قابل قبولی است که انسان در عین آن‌که ذاتش به حضرت حق متصل است و از او «وجود» می‌گیرد، در اتصالِ ذاتی با عوالم بالا، معارف بدیهی را دریافت کند و برای دریافت معارف غیر بدیهی، تفکر نماید. موفق باشید

22773

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تشکر خدمت شما: مضمون یکی از سخنرانی های شما اشاره به این نکته داشت که هر کس می میرد قیامت خود را می بیند یعنی حوادثی که در قرآن وعده داده شده که در قیامت رخ خواهد داد را به محض ترک دنیا برای خود به عینه واقع می شود حال سوال من اینست که آیا برداشت من از این موضوع صحیح است و اطلاعات کاملتر رو از کدام یک از سخنرانی های شما جهت ارائه و استناد به دیگران باید بگیرم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم: «من مات قامت قیامته» هرکس بمیرد، قیامتش برپا می‌شود، که البته بحث آن مفصل است. خوب است در این مورد به کتاب «معاد» که بر روی سایت هست مراجعه فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی