باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرض معذرت، بنده تعبیر خواب نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود به وسعت همهی هستی است. اگر در مسیر تقوا قدم بگذارد، آن نوع وسعت را مییابد. کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی» در این رابطه نکاتی را مطرح کرده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی 29670 عرض شد، طب سنتی و طب جدید هر دو مبتنی بر آزمون و خطا هستند و مثل هر علمی، جایگاه خود را دارند و مطلق هم نیستند. و بهتر است به جای طب اسلامی، عنوانِ طب سنتی در میان باشد. زیرا اولاً: همچنان که فرمودید استناد آن سخنان به ائمه «علیهمالسلام» کار آسانی نیست، ثانیاً: معلوم نیست که اگر مثلاً طب الرّضا از نظر سند هم مستند باشد، آیا به این معنا نیست که حضرت مطابق مزاج خود مأمون چنین پیشنهادهایی کرده باشند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به سیرهی مولایمان به عنوان افقی که در مقابل بشریت است و سعهی صدر ایمانیِ آن حضرت موجب میشود تا طرف با آنهمه جسارت بگوید: «لو لا علیٌ لهلک العُمر». این یعنی در موضع توحید و گسترهی توحید، با بقیهی انسانها مواجه شدن، ولی نه آنطور که انسانهای معاند مورد تأیید قرار بگیرند و به اسم سعهی صدر از اصول خود عدول کنیم. همه میدانستند که علی «علیهالسلام» یک قدم در راه باطل با کسی همراهی نمیکند، ولی در عین حال دل میسوزاند تا آنها را هرچه بیشتر از آتشی که در آن افتادهاند، برهاند. از این جهت هر اندازه با خُلق علوی با افراد برخورد شود انگیزهی مخالفان جاهل کم میگردد و ما امروز در مقطع تاریخی حساس و مهمی قرار داریم که به جاهلان تحت تأثیر تبلیغات دشمن نشان دهیم چه اندازه به آنها دروغ گفتهاند. آری! باید نشان داد و این یعنی سیرهی علوی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرا در بحث حرکت جوهری روشن میفرماید که زمان انتزاع ذهن است از حرکت. باید عمیقا حرکت جوهری مطالعه شود برای جواب به این نوع سوالها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! زهرای مرضیه «سلاماللّهعلیها» تعیّن کامل حیات طیبه هستند تا بشر در ابعاد گوناگون راهِ خود را گم نکنند. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرامی: این تحلیل از آقای علیزاده ظاهرا خیلی درست است. جریان به اصطلاح حزب اللهی که یک زمانی ذیل آقای هاشمی و راست بود در به محاق رفتن عدالت بی نقش نبود غیر از اقلیتی که زود فهمیدند کشور از دهه ۷۰ کجا می رود اما بیش از ۱ دهه طول کشید تا به خود بیایند و جنبش عدالتخواهی شکل بگیرد منتها دیگه خیلی دیر شده بود. با استحاله فرهنگ عمومی به سرمایه داری و قارون صفتی، آرمان عدالت با دشواری اساسی رو به رو است. مقام ولایت هم ظاهرا آن قدر قدرت نداشتند که پروژه هاشمی را سد کنند تا بعد از ۳ دهه همچنان آتش از گور آن مرحوم! برخیزد! دولت فعلی هم مشغول فروش شرکت های دولتی به حامیان خویش است تا در دور بعد هم مدیران اولگارش امورات کشور را در دست داشته باشند و اگر کسی خواست مثل احمدی نژادا صلاحات کند کشور را به آتش بکشند. [Forwarded from جدال- علی عليزاده] چرا احیای عدالت در ایران امروز دشوار است؟ احیای عدالت اجتماعی و مبارزه علیه تبعیضهای اقتصادی در ایران امروز بسیار دشوار است. در سه دهه گذشته در ایران عملا یک جامعه سلسلهمراتبی -یک کاست طبقاتی- بازتولید و تثبیت شده. از زایشگاه تا مهدکودک و مدرسه تا خانه سالمندان و قبر، طبقات از یکدیگر تفکیک می شوند تا کت و عبا و حتی کفن اشراف و فرزندانشان از برخورد با کت و عبا و کفن فقرا و مردم عادی آلوده نشود. مسلما طبقات برخوردار آنچه به دست آوردهاند را پس نخواهند داد. اما دشواری اصلی عدالتخواهی جای دیگری است. در اینجاست که عامه مردم، و حتی طبقات پایینی به «فرم» و اصل این جامعه طبقاتی دیگر اعتراض ندارند. فقط می گویند چرا ما و خانوادهمان در طبقات بالاتر این ساختمان نیستیم. ما با جامعهای طرفیم که فقرایش به ثروتمندان و سلبریتیهایش نمی گویند از کجا آوردهای. بلکه با حسرت و احترام به آنها نگاه می کنند و آنها را الگوی موفقیت و پیشرفت می دانند. رفسنجانیسم، مثل تاچریسم در انگلیس و ریگانیسم در آمریکا و نئولیبرالیسم در نقاط دیگر جهان، موفق شده نه فقط مخالفانش که حتی کارگران و مستضعفان و محرومان جامعه، و به عبارتی حتی قربانیانش را با خود همراه و همفکر و همدست کند. به هر گروه حمله کنید طرفدارانشان فریاد می زنند زحمت کشیدند و «حق» شان است. از دارایی سلبریتیها، دکترها، وکلا، تاجران بپرسید عدهای می گویند زحمت کشیدند و حقشان است. بپرسید «ایران مال»ها و فلان استارتآپهای هزار میلیاردی از کجا آمدند، عدهای می گویند زحمت کشیدند و حقشان است. برخلاف سالهای بعد از انقلاب که ثروت فراوان نشانهی طاغوت بود، امروز کمتر کسی اصل جامعهای که یک نفر میلیونها برابر دیگران دارد را زیر سوال می برد. این «طبیعی شدن جامعه به شدت طبقاتی» دلیل وجود آقازادهها و رانتخواران مذهبی و تکنوکراتهای سکولاری است که نه فقط عذاب وجدان یا نگرانی از قضاوت جامعه درباره منبع ثروتشان ندارند بلکه با قلدری به ژن خوب (ترجمه همان طبقه خوب) شان می نازند و تهدید به مهاجرت و بردن ثروتشان از این کشور می کنند. دقت کنید که جامعه فقط وقتی از «قلدری طبقاتی» دردش می گیرد که به شکلی عیان با ساختار سیاسی گره خورده باشد. قلدری پسر محمدرضا عارف یا آیتالله نورمفیدی نماینده ولی فقیه و برادرزاده فلان امام جمعه و خواهرزاده فلان سردار و وزیر توی ذوق جامعه می زند و به حق باعث انزجار می شود ولی قلدری طبقاتی جراح برجساز کراواتی یا فوتبالیست و سلبریتی که ظاهری اپوزیسیون دارد با نفرت جامعه روبرو نمی شود. در حالی که دومی هم با شبکه قدرت سیاسی و رانتی پیوند دارد. حقوق نجومی فلان مدیر دولتی و نهادی به حق باعث عصبانیت جامعه می شود ولی درامد ماهی یک میلیارد تکنوکرات بخش خصوصی یا تاجری که به شکلی بخشی از همان نظام اقتصادی و سیاسی است نه. این نشان می دهد که اصل «جامعه به شدت طبقاتی» در ایران دیگر محل سوال و شک نیست. این فرایند طبیعیشدن «حق» محصول تزریق سه دهه ایدئولوژی کاذب توسط رفسنجانیسم از یک سو و فرهنگی و غیراقتصادی شدن امر سیاسی در چند دهه گذشته از سوی دیگر است. فرایند «طبیعی شدن حق میلیونها برابر بیشتر داشتن»، مهمترین ابزار مشروعکنندهی غارت و سهمخواهی و رانتخواری در ایران امروز است. رفسنجانیسم برای تزریق این ایدئولوژی کاذب دو بال دیگر هم داشت: اصلاحطلبی و اصولگرایی. اولی فضای سیاسی را با ارزشهای فرهنگی لیبرال و دومی با ارزشهای فرهنگی سنتگرایانه اشباع کردند. و با غیراقتصادی کردن سیاست، فرایند انباشت سرمایه و تثبیت طبقاتی دهه هفتاد و هشتاد و نود را پنهان و مخفی کردند. به دعواهای عرصه عمومی دهه هفتاد نگاه کنید: دوچرخه سواری زنان هزاران صفحه روزنامه اصلاحطلبان/اصولگرایان را اشغال می کند در حالی که هیچ فردی در هیچ یک از دو جناح فریاد نمی زند مدارس غیرانتفاعی نهادینهکردن «تفکیک طبقاتی» در پایینترین سن و متضاد با روح انقلابی است که می خواست امت بسازد. هیچ کس نگفت از درون مدارس غیرانتفاعی که حس تعلق به طبقه برتر را به کودک می دهد باکری و همت و حججی بیرون نمیآید هیچ، حتی یک پزشک مسئول و غیرسوداگر هم بیرون نمیآید. بگذارید اینگونه خلاصه کنیم: از اوایل دهه هفتاد گروهی با فریاد «وای آزادی» و گروهی با فریاد «وای شریعت» بازتولید جامعه طبقاتی و اشراف قبل از انقلاب را در ذهن مردم به حاشیه بردند و فرعی کردند. به عبارتی این دو گروه آنقدر درباره تفکیک جنسیتی پیادهروها و استادیومها و میزان مجاز موی سر زنان بر سر هم فریاد زدند و جامعه هم با این دعوا همراهی کرد که مردم ندیدند سرتاسر خیابانها، مدارس، دانشگاهها، بیمارستانها و حتی قبرستانها «تفکیک طبقاتی» شدهاند. و بازندگان آنها بودند که بیشتر از همه برای انقلاب هزینه داده بودند. کانال تلگرام علی علیزاده. t.me/jedaal
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رویهمرفته ما فعلاً در چنین شرایطی هستیم که وقتی طلحه و زبیرهای انقلاب اسلامی میمیرند باید شمشهای طلایشان را با تبر تقسیم کرد و نه با مثقال و قیراط. ولی اشتباه بزرگ این آقازادهها، غفلت از جایگاه تاریخی ذات انقلاب اسلامی است، جایگاهی که سردار قاسم سلیمانیها در جانِ مردم دارند و این بیچارهها با عوضیگرفتنِ ایران اسلامی با اروپا، نمیدانند در جایی قرار دارند که همواره با تهیبودنِ خود روبهرو میشوند. در این رابطه به روش فوقالعادهی رهبر معظم انقلاب فکر کنید که چگونه انقلاب اسلامی را از این ورطهها بیرون میکشند که آن روش، روش مارکسیستی نیست که به ظاهر، شعار عدالت داده میشود ولی در متن آن دنیاطلبی نهفته است بلکه روشی است که با برگرداندنِ انسانیت انسان به اصالتهای انسانیاش، سرمایهداری را پوچ و تهی میکند و تاریخ دیگری را ماورای تاریخ امپریالیسم در مقابل ما میگشاید. نمیبینید چگونه در تشییع بدن مبارک سردار، دلها، آری! همان دلةایی که به گمان دشمن از حقیقت انقلاب اسلامی منصرف شده بود؛ تماماً خود را در گرو تعلق به آن سردار عزیز احساس کرد و این معجزهی رهبری است که حقیقتاً نایب امام عصر «عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» میباشند. فرصت نیست، ولی به این فکر کنید که چه شکستِ سختی در انتظار آنهایی است که از فرصتهای انقلاب خواستند جیب خود را پر کنند و عملاً خود را از انسانیت خالی کردند. انسانیتی که در حالِ طلوع است برای عبور از فرهنگ سرمایهداری. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه؛ بحث آن مفصل است. در این مورد خوب است که به نگاه کانت نسبت به عالم و آدم توجه شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه، عنایت داشته باشید رفقایی که نظر به مسطحبودن زمین دارند برای همهی آنچه جنابعالی بر آن تأکید میفرمایید، توجیه و تفسیر دارند. به نظر بنده در این مورد باید با جدّیتِ بیشتری وارد گفتگو شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میرسد خوب است هم نظری به کتاب «آشتی با خدا» بیندازید و هم سری به مؤسسهی إنشاء قسمت پزشکی آن بزنید. شمارهی روابط عمومی مؤسسهی انشاء 09135553661 میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مشکلی که مطرح میفرمایید مشکلی است که امروز، خودِ غرب را نیز فرا گرفته است. و این روح غربی نسبت به 50 سال پیش، هم در غرب رشد بیشتری داشته و هم در سایر جهان. میماند که غرب، اسیر این فکر است و ما اگر به خود آییم، فرهنگی داریم که از این گرفتاریها آزاد شویم. میماند که بالاخره با این نسل چگونه رفتار کنیم تا اولاً: برخورد ما تند نباشد و وسیلهی بیداریِ فرهنگی این نسل باشیم. ثانیاً: آری! اگر کسی مخلّ کلاس است و راه دیگری برای اصلاح او نیست و عملاً کلاس قربانیِ گستاخی او میشود، چارهای جز اخراج او نیست، ولی این آخرین چاره باید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آن پیامبران با عنوان دیگر، چنین نایبانی داشتهاند که ما به آنها پیامبران تبلیغی میگوییم مثل حضرت لوط برای ابراهیم و یوشعبننون برای موسی و حواریون برای عیسی «علیهمالسلام». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 4 جلسهی اول کتاب «آشتی با خدا» جوانب سؤالِ جنابعالی را به روش پدیدارشناسانه بررسی کرده است. خوب است به آن کتاب که در قسمت نوشتارهای سایت هست رجوع فرمایید.http://lobolmizan.ir/book/1187/%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82-%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86 موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. خودم هم تجربه نکردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو در قیامت در صحنه است زیرا انسان با همهی ابعادش در آن عالم حاضر میشود و همهی ابعادش تغذیه میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رینگ انقلاب برای رسیدن به اهداف خود به هرحال در شرایط حاضر در بستر دو بزرگوار جناب آقای رئیسی و جناب آقای جلیلی جلو میرود. به همین جهت پیشنهاد بنده به رفقا این بود که به شخصیت و طرح و برنامههای آن دو توجه خاص شود. شواهد نشان میدهد إنشاءالله مسئولیت اجرایی در این شرایط به یکی از آن دو محول شود. و هو المطلوب. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب ابنعربی با روح عرفانی خود سخن میگوید هرچند بعضاً در گزارش کشف خود، واژههای فلسفی بهکار میبرد ولی امثال فناری و قیصری اساساً در تبیین نظرات ابنعربی یا قونوی با مبانی حکمت مشاء سخن میگویند. ۲. تفکر فلسفی در جای خود، بُعدی از ابعاد انسان است ولی اشتباه آنجا رخ میدهد که تفکر فلسفی بخواهد در عرفان هم خودنمایی کند و خرد عرفانی را نیز در افق تفکر فلسفی محدود نماید. ۳. فعلاً خوب است. ۴. به گفتهی محققانهی استاد یزدانپناه، فراموش نکنیم جناب ابنعربی و جناب مولوی در بستر فرهنگیِ اهل سنت حضور داشتهاند و تاریخ خاصی که اهل سنت شکل دادهاند، ما که نسبت به آن ضعفها آگاه هستیم نمیتوانیم آگاهی خود را نادیده بگیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خود را باید در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی و رهنمودهای نایب الامام حضرت آیت الله خامنهای «حفظهالله» و روحیهی جهادی پیدا کنیم. به نظر میآید رهنمودهای حضرت مولی الموحدین «علیهالسلام» به فرزندشان امام حسن «علیهالسلام» در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» راههایی در مقابل ما بگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اشکال داشته باشد زیرا این نوع زیارات که میفرمایید در همان راستای زیارت اولیای الهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس در جای خود تقدیر خود را دارد. راهی که خداوند در مقابلمان قرار داده، شریعت الهی است که در آن توبه جهت رفع نقیصه تأکید شده، و این برای ما حجت است، نه سخن بعضی از بزرگان که مربوط به تقدیر خودشان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در مورد «اعیان ثابته» میفرمایند: «ما شمّت رائحة الوجود» یعنی هیچ نحوه وجودی در جای خود ندارد. و یا در مورد «امکان» میفرمایند عدمی است که اقتضای وجود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم. خارج از ناشیگریِ های پیش آمده در مورد نحوهی گرانیِ بنزین که به نظر میاید باید مجلس برای آن فکری بکند و به گفته رهبر معظم انقلاب « انشاءاللّه به کمک مردم، به همفکری و همافزایی مسئولین و دلسوزی و پیگیری آنها و لطف الهی انشاءاللّه این کار به بهترین وجهی پیش برود.»؛ موضوعِ سوء استفادهی دشمنان از این پیشآمدها مدّ نظر است. تصور دشمن آن است که چون ما در زیرساختهای اقتصادی خود آنطور که در سیاست تحول ایجاد کردیم، تحولی ایجاد نکردهایم، از طریق ایجاد مشکلات اقتصادی، انقلاب اسلامی را زمینگیر میکند. حتماً میدانید که ۱۰ سال پیش گفته شد اگر یک دلار برابر ۵ هزار تومان بشود امکان ندارد مردم تحمل کنند، غافل از اینکه مردم ما پا به پای حضور تاریخی انقلاب اسلامی و درکِ درست دشمنیهای دشمن، تحمّلی غیرقابل تصور پیدا کردهاند. مثل همان تحمّل فوقالعادهای که در نسبت به تجاوز صدام حسین از خود نشان دادند. با اینکه هم در آنجا ضررهای شدیدی به مردم وارد شد و هم در حال حاضر ضررهای اقتصادی شدیدی بر ما وارد میشود. عمده مطلب آن است که متوجه باشیم دشمن با این فشارها به اهدافی که دنبال میکند نمیرسد. نمونهاش برنامهریزیهای همهجانبهای که در فتنهی سال ۸۸ انجام دادند و تصور آن را هم نمیکردند که شکست بخورند. خوب است به مرحلهی بعدی این فشارها فکر شود که ملت ایران چگونه کارآیی و تاثیر چنین ابزارهایی را از بین میبرند. تنها اسلحهی حاضر دشمن همین تحریمهای اقتصادی شده است. مثل کاری که در دفاع مقدس انجام دادند ولی آنچه دشمن میخواست واقع نشد. این طلیعهی سقوط یک تمدن است، زیرا پدیدهی مقاومت در برابر اسلحههای بسیار مخوف توانسته در این تاریخ برای خود جایگاهی داشته باشد. نمونهاش مقاومتِ مردمی یمن است که بسیار جای بحث و تفکر دارد. دشمنان هر کاری که امکانِ شدنش بود در یمن انجام دادند، ولی روندِ مقاومت بهخوبی سرِ پا ایستاده است. این یعنی آنچه استکبار در این تاریخ در مقابل انقلاب اسلامی عمل میکند به نتیجه نمیرسد چون روحی بر مردم حاکم شده است که در بستر آن روح آن نقشهها خنثی میگردد و در نتیجه امکاناتی را که استکبار با آن امکانات تا به حال خود را ادامه داده، از دستش میرود، به همان معنایی که در روایات داریم چون حضرت مهدی (عج) ظهور کنند اسلحهها کاراییِ لازم را ندارند. امکاناتی که استکبار دارد یا اقتصادی است و یا تسلیحاتی. امکانات تسلیحاتی او بهخصوص در یمن از کارآییِ لازم خارج شد و اقتصاد استکباری هم با مقاومت ما و حضور ما در ساحتی دیگر، از کارآیی میافتد و این طلیعهای میشود برای ظهور حضرت مهدی (عج).
تلاش آمریکا آن بود که اقتصاد را به اسلحهای در مقابل ما و سایر ملتها تبدیل کند و گویا رسالت ایران انقلابی این است که کارآیی این اسلحه را نیز از بین ببرد و حقیقتاً روح ایرانی در این مورد مهارت قابل ملاحظهای از خود نشان داده و با توصیههای رهبر معظّم انقلاب، مقاومتی که شایستهی ملت است، در حالِ انجام است که منجر به قطع امید، حتی سیاسیونِ ما از آمریکا و اروپا میشود. با مراجعه به توانمندیهای داخلی و آزادشدن از اقتصادِ نفتی، همهی اینها معجزهی مقاومت است که مکتب حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» به این تاریخ عطا فرمود.
دیگر چه کار میتوانند بکنند که نکردند؟ ولی ما همچنان در حال ادامهی خود هستیم. آل سعود هر کاری بکند شکست خورده است، دوباره شروع کردهاند زیرساختهای یمن را بمباران کنند، مگر تا به حال این کار را نمیکردند؟ نه میتوانند صلح کنند زیرا مجبورند حوثیها را به رسمیت بشناسند و نه میتوانند این تجاوز را ادامه دهند. معجزهی مقاومت یعنی اینکه عملاً با مقاومت، دشمن از پا در میآید و شما به بهترین شکل به نتیجهای که به دنبال آن بودید میرسید.
ملاحظه کنید که در عالم چه خبر شده، هزاران هزار دلار برای نابودکردن انقلاب اسلامی علاوه در ایران، در لبنان و یمن و سوریه خرج کردند ولی به اهداف خود نرسیدند. عرض بنده آن است که باید متوجه بود چیزی در حال وقوع است که به ظاهر بستر آن را حملهی دشمن به ما برای ما فراهم میکند، مثل وقتی احزاب در جنگ خندق به ما حمله کردند و ما فهمیدیم در این حمله باید در جستجوی پیروزی نهایی بر استکبار باشیم. علیالقاعده باید مسلمانان با محاصرهشدنِ مدینه در جنگ احزاب بیشتر میترسیدند ولی آیهی ۲۲ سورهی احزاب میفرماید «وَ لَمَّا رَاَ الْمُؤْمِنُونَ الْأحْزاب» وقتی مؤمنین احزاب را دیدند - یعنی جبههی متحد کفر را – گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» این است وعدهی خدا و رسولش. خدا و رسولِ خدا راست گفتند و در این راستا ایمانشان به خدا و تسلیم در مقابل اوامر الهی بیشتر شد. بنده در این قضیهی تحریمها بسیار امیدوار و آرام هستم، آنچه دشمن میخواست همین کاری بود که کرد. جبههی توحید با بانک توحید و از این طرف، جبههی کفر با بانکِ کفر به ظهور آمدهاند و معلوم است که در این رویارویی حتماً جبههی توحید پیروز است. حال وقتی کارایی دشمن از بین رفت خود به خود جبههی توحید صحنه را در دست میگیرد و بسیاری از مشکلات فرهنگی مثل مشکل بیحجابی خود به خود رنگ میبازد. مهم آن است که رهبر معظم انقلاب برای تهدیدهای جبههی استکبار جایگاهی قائل نیستند که جای شکر بسیار دارد. موفق باشید.