بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26840

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اسلام به حکم اینکه دینی است تغییرناپذیر و مقتضیات زمان به حکم اینکه در زمان قرار گرفته و متغیر است، در این صورت دو چیز که یکی خاصیتش ثبات است و دیگری تغییر و تحول، چگونه می توانند با یکدیگر هماهنگی داشته باشند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل نفس ناطقه که در عین تجرد و ثبات، در حالِ تغییر است و این قاعده در مورد اصل اسلام نیز صدق می‌کند. موفق باشید

26074
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: این تحلیل از آقای علیزاده ظاهرا خیلی درست است. جریان به اصطلاح حزب اللهی که یک زمانی ذیل آقای هاشمی و راست بود در به محاق رفتن عدالت بی نقش نبود غیر از اقلیتی که زود فهمیدند کشور از دهه ۷۰ کجا می رود اما بیش از ۱ دهه طول کشید تا به خود بیایند و جنبش عدالتخواهی شکل بگیرد منتها دیگه خیلی دیر شده بود. با استحاله فرهنگ عمومی به سرمایه داری و قارون صفتی، آرمان عدالت با دشواری اساسی رو به رو است. مقام ولایت هم ظاهرا آن قدر قدرت نداشتند که پروژه هاشمی را سد کنند تا بعد از ۳ دهه همچنان آتش از گور آن مرحوم! برخیزد! دولت فعلی هم مشغول فروش شرکت های دولتی به حامیان خویش است تا در دور بعد هم مدیران اولگارش امورات کشور را در دست داشته باشند و اگر کسی خواست مثل احمدی نژادا صلاحات کند کشور را به آتش بکشند. [Forwarded from جدال- علی عليزاده] چرا احیای عدالت در ایران امروز دشوار است؟ احیای عدالت اجتماعی و مبارزه علیه تبعیض‌های اقتصادی در ایران امروز بسیار دشوار است. در سه دهه گذشته در ایران عملا یک جامعه سلسله‌مراتبی -یک کاست طبقاتی- بازتولید و تثبیت شده. از زایشگاه تا مهدکودک و مدرسه تا خانه سالمندان و قبر، طبقات از یکدیگر تفکیک می شوند تا کت و عبا و حتی کفن اشراف و فرزندانشان از برخورد با کت و عبا و کفن فقرا و مردم عادی آلوده نشود. مسلما طبقات برخوردار آنچه به دست آورده‌اند را پس نخواهند داد. اما دشواری اصلی عدالتخواهی جای دیگری است. در اینجاست که عامه مردم، و حتی طبقات پایینی به «فرم» و اصل این جامعه طبقاتی دیگر اعتراض ندارند. فقط می گویند چرا ما و خانواده‌مان در طبقات بالاتر این ساختمان نیستیم. ما با جامعه‌ای طرفیم که فقرایش به ثروتمندان و سلبریتی‌هایش نمی گویند از کجا آورده‌ای. بلکه با حسرت و احترام به آنها نگاه می کنند و آنها را الگوی موفقیت و پیشرفت می دانند. رفسنجانیسم، مثل تاچریسم در انگلیس و ریگانیسم در آمریکا و نئولیبرالیسم در نقاط دیگر جهان، موفق شده نه فقط مخالفانش که حتی کارگران و مستضعفان و محرومان جامعه، و به عبارتی حتی قربانیانش را با خود همراه و همفکر و همدست کند. به هر گروه حمله کنید طرفدارانشان فریاد می زنند زحمت کشیدند و «حق‌» شان است. از دارایی سلبریتی‌ها، دکترها، وکلا، تاجران بپرسید عده‌ای می گویند زحمت کشیدند و حقشان است. بپرسید «ایران مال»ها و فلان استارت‌آپهای هزار میلیاردی از کجا آمدند، عده‌ای می گویند زحمت کشیدند و حقشان است. برخلاف سالهای بعد از انقلاب که ثروت فراوان نشانه‌ی طاغوت بود، امروز کمتر کسی اصل جامعه‌ای که یک نفر میلیونها برابر دیگران دارد را زیر سوال می برد. این «طبیعی شدن جامعه به شدت طبقاتی» دلیل وجود آقازاده‌ها و رانتخواران مذهبی و تکنوکراتهای سکولاری است که نه فقط عذاب وجدان یا نگرانی از قضاوت جامعه درباره منبع ثروتشان ندارند بلکه با قلدری به ژن خوب (ترجمه همان طبقه خوب) شان می نازند و تهدید به مهاجرت و بردن ثروتشان از این کشور می کنند. دقت کنید که جامعه فقط وقتی از «قلدری طبقاتی» دردش می گیرد که به شکلی عیان با ساختار سیاسی گره خورده باشد. قلدری پسر محمدرضا عارف یا آیت‌الله نورمفیدی نماینده ولی فقیه و برادرزاده فلان امام جمعه و خواهرزاده فلان سردار و وزیر توی ذوق جامعه می زند و به حق باعث انزجار می شود ولی قلدری طبقاتی جراح برج‌ساز کراواتی یا فوتبالیست و سلبریتی که ظاهری اپوزیسیون دارد با نفرت جامعه روبرو نمی شود. در حالی که دومی هم با شبکه قدرت سیاسی و رانتی پیوند دارد. حقوق نجومی فلان مدیر دولتی و نهادی به حق باعث عصبانیت جامعه می شود ولی درامد ماهی یک میلیارد تکنوکرات بخش خصوصی یا تاجری که به شکلی بخشی از همان نظام اقتصادی و سیاسی است نه. این نشان می دهد که اصل «جامعه به شدت طبقاتی» در ایران دیگر محل سوال و شک نیست. این فرایند طبیعی‌شدن «حق» محصول تزریق سه دهه ایدئولوژی کاذب توسط رفسنجانیسم از یک سو و فرهنگی و غیراقتصادی شدن امر سیاسی در چند دهه گذشته از سوی دیگر است. فرایند «طبیعی شدن حق میلیونها برابر بیشتر داشتن»، مهمترین ابزار مشروع‌کننده‌ی غارت و سهم‌خواهی و رانت‌خواری در ایران امروز است. رفسنجانیسم برای تزریق این ایدئولوژی کاذب دو بال دیگر هم داشت: اصلاح‌طلبی و اصولگرایی. اولی فضای سیاسی را با ارزشهای فرهنگی لیبرال و دومی با ارزشهای فرهنگی سنتگرایانه اشباع کردند. و با غیراقتصادی کردن سیاست، فرایند انباشت سرمایه و تثبیت طبقاتی دهه هفتاد و هشتاد و نود را پنهان و مخفی کردند. به دعواهای عرصه عمومی دهه هفتاد نگاه کنید: دوچرخه سواری زنان هزاران صفحه روزنامه‌ اصلاح‌طلبان/اصولگرایان را اشغال می کند در حالی که هیچ فردی در هیچ یک از دو جناح فریاد نمی زند مدارس غیرانتفاعی نهادینه‌کردن «تفکیک طبقاتی» در پایینترین سن و متضاد با روح انقلابی است که می خواست امت بسازد. هیچ کس نگفت از درون مدارس غیرانتفاعی که حس تعلق به طبقه برتر را به کودک می دهد باکری و همت و حججی بیرون نمی‌آید هیچ، حتی یک پزشک مسئول و غیرسوداگر هم بیرون نمی‌آید. بگذارید اینگونه خلاصه کنیم: از اوایل دهه هفتاد گروهی با فریاد «وای آزادی» و گروهی با فریاد «وای شریعت» بازتولید جامعه طبقاتی و اشراف قبل از انقلاب را در ذهن مردم به حاشیه بردند و فرعی کردند. به عبارتی این دو گروه آنقدر درباره تفکیک جنسیتی پیاده‌روها و استادیومها و میزان مجاز موی سر زنان بر سر هم فریاد زدند و جامعه هم با این دعوا همراهی کرد که مردم ندیدند سرتاسر خیابانها، مدارس، دانشگاه‌ها، بیمارستانها و حتی قبرستانها «تفکیک طبقاتی» شده‌اند. و بازندگان آنها بودند که بیشتر از همه برای انقلاب هزینه داده بودند. کانال تلگرام علی علیزاده. t.me/jedaal

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رویهمرفته ما فعلاً در چنین شرایطی هستیم که وقتی طلحه و زبیرهای انقلاب اسلامی می‌میرند باید شمش‌های طلای‌شان را با تبر تقسیم کرد و نه با مثقال و قیراط. ولی اشتباه بزرگ این آقازاده‌ها، غفلت از جایگاه تاریخی ذات انقلاب اسلامی است، جایگاهی که سردار قاسم سلیمانی‌ها در جانِ مردم دارند و این بیچاره‌ها با عوضی‌گرفتنِ ایران اسلامی با اروپا، نمی‌دانند در جایی قرار دارند که همواره با تهی‌بودنِ خود روبه‌رو می‌شوند. در این رابطه به روش فوق‌العاده‌ی رهبر معظم انقلاب فکر کنید که چگونه انقلاب اسلامی را از این ورطه‌ها بیرون می‌کشند که آن روش، روش مارکسیستی نیست که به ظاهر، شعار عدالت داده می‌شود ولی در متن آن دنیاطلبی نهفته است بلکه روشی است که با برگرداندنِ انسانیت انسان به اصالت‌های انسانی‌اش، سرمایه‌داری را پوچ و تهی می‌کند و تاریخ دیگری را ماورای تاریخ امپریالیسم در مقابل ما می‌گشاید. نمی‌بینید چگونه در تشییع بدن مبارک سردار، دل‌ها، آری! همان دل‌ةایی که به گمان دشمن از حقیقت انقلاب اسلامی منصرف شده بود؛ تماماً خود را در گرو تعلق به آن سردار عزیز احساس کرد و این معجزه‌ی رهبری است که حقیقتاً نایب امام عصر «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» می‌باشند. فرصت نیست، ولی به این فکر کنید که چه شکستِ سختی در انتظار آن‌هایی است که از فرصت‌های انقلاب خواستند جیب خود را پر کنند و عملاً خود را از انسانیت خالی کردند. انسانیتی که در حالِ طلوع است برای عبور از فرهنگ سرمایه‌داری. موفق باشید

25582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۱. تفسیر تسنیم را در مقایسه با المیزان چگونه می بینید؟ ۲. آیا برای مطاللعه المیزان باید صرف و نحو بیاموزیم؟ ۳. مطالعه تفسیر های جنابعالی و المیزان باید همزمان باشد یا بعد از مطالعه تفاسیر شما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر صوت چند سوره را دنبال کنید و بعد با تفسیر المیزان مرتبط باشید، بهتر است. و در کنار مطالعه‌ی تفسیر المیزان به تفسیر تسنیم رجوع فرمایید. موفق باشید

24632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. منظور از سیر در درجات و مراتب ولایت اولیا الهی چیست؟ ۲. منظور از اصالت دادن چيست؟ مثلا اصالت دادن به مادیات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این مربوط به مراتب توحید است یعنی آن چیزی که جناب خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین به میان آورده. ۲. اصالت دادن یعنی اصل گرفتن و اصالت دادنِ به عالم مادیات یعنی مادیات را اصل گرفتن. موفق باشید

24313
متن پرسش
سلام علیکم: بنده دچار مشکلی هستم و نمی دانم چطور باید آن را حل کنم. راجع به خیلی از کسانی که در اطرافم هستند نگاه بدی دارم. دقیق تر بگویم راجع به کارهایی که می کنند قضاوت می کنم و مثلا با خود می گویم که این شخص این کار را انجام داد چون آدم مرفه ای است یا چون آدم گنهکاری است. در برخی موارد این افکاری که قبلا داشته ام به یادم می آیند و من ناگهان متوجه می شوم که چه گناهی مرتکب شده ام. لطفا بفرمایید چکار کنم تا فکرم را کنترل کنم و راجع به دیگران و یا در کل راجع به هر چیزی نظر ندهم؟ در ضمن موقع درس خواندن و یا دعا خواندن (از خودم نه متن های دعا) نیر فکرم درگیر چیزهای متفرقه می شود و با این کار بسیار وقتم تلف می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایشات آیت الله حسن زاده این یک مشکلی است که همه گرفتار آن‌ هستند؛ می‌فرمودند یک کسی را پیدا کنید که یک فکری برای من بکند. در هر حال همان سخن آیت ‌الله بهجت راه‌کار خوبی است که می‌فرمودند آمدن خطورات در اختیار ما نیست ولی دنبال کردن آن‌ها به اختیار ما است. باید سعی کرد آن را دنبال نکنیم. با رجوع به اذکارِ مشهور مثل «لا اله الا الله» و یا «سوره توحید» ان‌شاءالله به مرور از قدرت می‌افتند. موفق باشید

24087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت شما استاد طاهرزاده بزرگوار و ارجمند گرانمایه. سوال یک خانمی‌ از اهل ایمان است که می خواستم مرحمت فرمایید: «مادر فرزند ۱۷ساله ای هستم که مودب و دوست‌داشتنی است ولی بسیار دین گریز شده. پسرم را به هر طریقی خواستم به راه بیاورم اما نشد که نشد! او نماز نمی خواند (مگر به اجبار من البته با ملایمت در گفتارم) و آن هم هر از گاهی. حتی به من می گوید که چرا اوقاتت را با مسائل دینی هدر می دهی! پسرم بسیار ساده و خوش باور است و با توجه به ارتباطاتش با فضای مجازی، و مصاحبت با دوستان همفکر خودش، معتقد است که دین باعث عقب افتادن ما از غرب شده؛ و خلاصه حرفهایی از این دست که تزلزل زیاد در اعتقادات او را مشاهده می کنم و روز به روز به افول معنوی او و نگرانی شدید من زیاد می شود. درد بزرگ دیگر اینکه همسر بنده هم انسان بیخیالی است و هرگز نگران آینده ی فرزندمان از جهات معنوی نیست. به تنهایی خیلی سعی می کنم پسرم را روشن کنم ولی احساس ضعف می کنم.» استاد عزیز لطف کنید جدای از توصیه به مطالعه ی کتب، چند نکته بفرمایید و ایشان را یاری کنید تا از طرف حضرتعالی فرمایشاتتان را به ایشان عرض کنم. سپاس فراوان از لطفتان. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت رفاقت خود را با فرزندنباید به هم زد تا آرام‌آرام خود آن فرزند متوجه شود راه دیگری را باید انتخاب کند. آری! اگر آماده شد، کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» می‌تواند کمک‌کار باشد. موفق باشید

23915
متن پرسش
سلام الله علیکم گلایه ای داشتیم از شما استاد بزرگوار. چرا تحلیل پرباری از بیانیه گام دوم رهبر انقلاب که از نکات معرفتی ناظر به شرایط حاضر انقلاب اسلامی مملو باشد تا ما به کنه و بنه این خطاب رهبری پی ببریم نداشتید؟ چرا جوانها در گام دوم نقش ویژه ای دارند و چرا اینها هستند که بار انقلاب را برمی دارند؟ یا وقت نکردید یا عجله کردید. خودتان می دانید از بیش از چهل تحلیلی که کارشناسان داشتند و در سایت خود آقا قرار داده شده، اکثریت قریب به اتفاقشان آبکی است. منتظر اقدام شما هستیم استاد. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان چهارشنبه‌ای که بیانات حضرت آقا از رادیو اعلام شد؛ تمام جلسه‌ی عصر آن روز را که در مسجد قمربنی‌هاشم «علیه‌السلام» تشکیل می‌شد، به شرحِ روح کلّی بیانیه اختصاص دادیم و از آن به بعد در موقعیت‌های مختلف، متذکر بعضی از اشارات آن بوده‌ایم. به نظر بنده باید آن بیانیه، دائماً در مقابل ما باشد و همواره به هر بهانه‌ای متذکر وجهی از وجوه آن بشویم. هرگز این‌چنین نیست که بحثی از آن بشود و تمام‌شده تلقی گردد. آن بیانیه، راهِ چهل‌سالِ آینده‌ی ما است. راه را باید قدم به قدم طی کرد و در قدمی متذکر اصالت آن راه، بود. موفق باشید    

23831
متن پرسش
با سلام: استاد بنده در حال حاضر مجرد هستم و هنوز ازدواج نکرده ام. در پاسخ یکی از سوال ها فرمودید هرچند همسر رزق مقسوم ماست ولی مانند سایر رزق ها ممکن است به علت اعمال خلاف در رسیدن به رزقمان به زحمت بیفتیم. استاد برای ما که بالاخره معصوم نیستیم و گناهانی مرتکب شده ایم آیا این زحمت در رسیدن به رزق ممکن است خدای ناکرده مثلا به صورت عدم موفقیت در ازدواج اول اتفاق بیفتد یا نه و دل به توبه ببندیم اقدام به ازدواج کنیم؟ نگران این هستم که نکند سابقه بعضا نادرست کار دستم بدهد. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که «با کریمیان کارها دشوار نیست»، با خدایی هستیم که بسیار مهربان است و اگر هم ما را از چیزی محروم می‌کند می‌خواهد راه بهتری را در مقابل ما بگشاید. به راهی فکر کنید که در این شرایط و در موقعیتی که دارید، در مقابل شما قرار داده است. موفق باشید

23315
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت استاد سلام علیکم: ابتدا تشکر می کنم از لطف حضرت عالی از اینکه روزانه وقت برای پاسخ به دوستان می گذارید که به حقیقت ذره پروری می کنید. در سوالی فرمودید که اگر وقت روی تربیت نیروی انقلابی بگذاریم زودتر به نتیجه می رسیم تا اینکه به عقل توسعه یافتگی وقت صرف کنیم. حال می توان به کلی از عقل توسعه اعراض کنیم یا اینکه به آگاهی از آن نیاز داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال حداقل آن‌هایی که بنا است با عقل انقلاب اسلامی کار را ادامه دهند، باید عقل توسعه‌یافتگی را بشناسند. ولی عموم مردم اگر با عهد عقل انقلاب اسلامی خود را شکل دهند، رهِ صدساله را یک‌شبه طی می‌کنند و یا بگو اساساً از بیراهه به راه قدم خواهند گذاشت. موفق باشید

21755
متن پرسش
سلام استاد: سال جدید ان شاءالله بر شما مبارک باشه در باب معاد عمل و اخلاق و عقاید انسان به صورت خود شخصیت او تجلی می یابد و در واقع خود او می شوند. از طرفی حدیث و آیه میگه که خود عمل و اخلاق و عقیده خود رو میبینه. اینجا که میگه میبینه خب یک دوگانگی بین او و عمل و اخلاقش هست که میبینه. چطور با هم جمع کنیم اینو که خودش ظهور همین اعمال و اخلاقه و هم اینا رو به صورت دیگر که غیر خودشه میبینه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع دیدنِ عمل و اخلاق و عقاید که در قیامت برای انسان محقق می‌شود؛ به آن صورت است که انسان با وجهِ مجرد خود وسعت می‌یابد و لذا آن نوع دوگانگی که در دنیا بین ما و مخلوقات هست، در آن‌جا پیش نمی‌اید. موفق باشید

21641

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: استاد جان من تازه مباحث شما را آغاز کردم اما دو سالی هست در خصوص این مباحث تحقیق و کار می کنم. تقریبا بحث فطرت شما را تمام کردم. استاد نمیدونم دیگه چکار کنم هر بار شروع می کنم دوباره زمین میخورم، بعضی وقتا میگم شاید من برای این کار درست نشدم، خیلی ناراحتم نفس غریزی یا اماره من بر فطرتم غلبه داره، چند هفته مراقبه دارم به جاهای خوبی هم می رسم مثل اینکه تو نماز تمام هواسمان به خداست البته فقط هواسم هست نمیزارم فکر و خیالم جایی بره و چند روز پیش هم هنگام تشهد آخر یه رعشه ای تو بدن اتفاق افتاد که تا چند ساعت بی حال بودم. اما بازم گناه می کنم و بعضی وقتا آنقدر گناهان بدی انجام میدم که میگم.... استاد عزیزم لطفا شما این بنده گناه کار خدا را را راهنمایی کنید. نمیخوام زندگیم جولانگاه شیطان با نفش اماره باشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که خوب است در این رابطه مطالعه فرمایید می‌یابید که با پایداری بر عهدِ دینی، به مرور خیالاتِ قبلی ضعیف می‌شود. لذا نگران نباشید و بر عهد خود پایدار بمانید، إن‌شاءاللّه این مشکلات هم حل می‌شود. موفق باشید

20669
متن پرسش
سلام استاد: آقاي محمد حسین رجبی دوانی، در رابطه با تاثیر فرهنگ غرب در زمینه سازی عاشورا و تأثیراتی که فرهنگ رومی بر مسلمانان آن زمان داشته و زمینه ساز فاجعه عاشورا شده، می فرمايند: اصلا من تاثیر فرهنگ غرب بر زمینه سازی عاشورا و زمینه سازی فرهنگ رومی بر فاجعه عاشورا را، بنده قبول ندارم. اگر ما اسم سرجون رومی را در دربار معاویه و یزید (لعنهما الله) داریم، یا منصور بن سرجون، دلیل بر نفوذ فرهنگ غرب، یا قدرت غربی آن روز که امپراتوری روم باشد، در حاکميت مسلمان ها و تاثیرگذاری بر حوادث تاریخ اسلام، ما نمی توانیم چنین تلقی داشته باشیم. بنی امیه در مکه بودند و نظام قبيلگي داشتند. به برکت اسلام، اینها از اون جهالت و حالت بدبختی بیرون آمدند و بر اثر خیانتی که بعد از پیامبر به اهلبیت عصمت و طهارت شده، اینها در حاکمیت اسلام جا گرفتند و زمان عمر بن خطاب و عثمان، معاویه در شام حکومت می کند. شام، قلمرو فرهنگی و سیاسی و جغرافیایی امپراتوری روم بوده است، که مسلمانان گرفتند. معاویه هم، به عنوان فرمانروای این منطقه از سوی خلیفه دوم، قادر نیست یک منطقه ای با سابقه تمدنی دیرینه را، بخواهد اداره کند، مگر با یاری گرفتن و مشورت از افراد مطلع اهل محل ... لذا، این در واقع به نوعی میشه گفت ذکاوت معاویه بود که از افراد مطلع بومی مثل سرجون، برای اداره اون منطقه و مردمی که او زبانشان را می داند و او با این فرهنگ آشنایی داره، استفاده بکند. اگر ما حضور یکی دو نفر رومی را، در اینجا سند قرار بدیم بر اینکه رومی ها نفوذ کرده اند و فرهنگشان را پیاده کرده اند، پس باید که بگوئیم راجع به خاندان های ایرانی که در خلافت بنای عباس حضور دارند، خاندان برمکيان، خاندان نوبهاران، خانداني حضور دارند، پس این، نشانه نفوذ ایرانی های زرتشتی و دشمن اسلام در حاکمیت مسلمان است. خیر! بنی عباس، مرکز حکومت خود را در حوزه تمدن ایران، یعنی عراق امروز قرار داده بودند. ناچارند از عناصر ایرانی استفاده بکنند. بله، مشورت به یزید، برای تعیین عبدالله زیاد به فرمانروایی کوفه را، سرجون به او می دهد؛ اما این نشان دهنده این نیست که یک برنامه ریزی بوده و می خواسته اند حرکتی را مدیریت کنند. اگر چنین بود، ما باید شواهد و قرائن دیگری هم، می داشتیم، که هرگز چنین چیزی وجود نداشته و در هیچ کدام از منابع ما، اطلاعاتی در مورد سرجون و منصور بن سرجون، وجود ندارد؛ غیر از این نکات محدودی که عرض شد. نظر شما در مورد اين صحبت ایشان، چیست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهدی که حکایت از آن دارد که ابوسفیان حتی قبل از اسلام با رومیان ارتباط داشته است را، چه‌کار کنیم؟ حتی آن‌جایی که وقتی نامه‌ی حضرت پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به قیصر روم می‌رسد و قیصر روم می‌خواهد چند نفر از مردم عربستان که پیامبر را می‌شناسند، پیدا کند تا سؤالاتی از آن‌ها داشته باشد؛ یکی از آن افراد ابوسفیان است. پس به هر حال جای این فکر هنوز باقی است که احتمالاجریان اُموی بدون ارتباط فکری و فرهنگی با رومیان نبوده. موفق باشید

18881
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به پاسخ هایی که به سوالات عزیزان داده اید به این که یک تمدن برای شکل گیری باید فراز و نشیب طی کند و با توجه به اینکه ما وضع بدی در جامعه مان داریم آیا شما معتقد هستید که این انقلاب مثل حال معنوی انسان فعلا در حال انقباض است و مردم کشورمان همه بعدا ضربه و نیرنگ فرهنگ مدرنیته را احساس کرده و باز می گردند و خوب می شوند و تلاش علمی، عقلی فرهنگیان برای تأمین بشر آن دوران است؟ آیا معتقدید که اکثر منحرفان رجوع به اندیشه انقلابی خواهند داشت؟ اگر این نیست پس مشخص کنید فراز و نشیب یک تمدن یعنی چه و جایگاه خراب این وضع کنونی چگونه است؟ 2. آیا این چیز خوبی است که کسی بخواهد در مقامات علمی و عرفانی بزرگترین فرد هستی بشود؟ و این را پیوسته از خدا بخواهد آیا خوب است؟ آیا خدا می دهد؟ آیا در این جا منیت انسان مطرح نیست؟ 3. یعنی چه خدا فقط هست موجود را به موجود می دهد و نقص او از خود اوست آیا نعوذبالله موجود را کس دیگری درست می کند و فقط خدا هست می دهد؟ یقینا این جور نیست! پس موضوع چیست اگر وقت ندارید منبع بفرمایید، به دعاهایی که پشت سر شما می کنند امیدوار باشید، شما را دعا کرده ایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مطمئن باشید وقتی جبهه‌ای توحیدی در تاریخ در مقابل جبهه‌ی استکباری به میدان آمد با توجه به این‌که فطرت انسان‌ها توحیدی است، حتماً خود را متمایل به جبهه‌ی توحیدی می‌دانند. فعلاً هنوز در قبضِ عادت غربی خود هستند 2- از خدا بخواهید حقیقت را به شما نشان دهد به همان معنایی که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در دعای خود عرضه می‌دارند: «اللهم أرنی الأشیاء کما هی» پروردگارا! چیزها را آن‌طور که هستند به من بنامایان 3- در این قسمت سعی کنید بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که بر روی سایت هست را دنبال فرمایید. موفق باشید

29854
متن پرسش

سلام و درود: آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند این روزها که قدم به قدم با (بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان) حضرتعالی جلو می آیم و لحظه لحظه به آن فکر می‌کنم و تمام لحظاتم را پر کرده است؛ هر کاری که می‌خواهم بکنم آن افق گشوده را جایی جز شهدا و مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی پیدا کنم؛ نمی توانم که نمی توانم. و اینجاست که این روزها به این می اندیشم که زبان انقلاب اسلامی جز شهادت و جز حاج قاسم کجا می تواند باشد؟ که آن هم در وصیت نامه ایشان به ظهور کامل می رسد. حال با پذیرش اینکه وصیت نامه سردار شهید در قله تفکر زمانه جهان بین دو جهان قرار دارد و زبان گم شده انقلاب است باید پرسید حاج قاسم را چه شده که به این زبان رسیده است که این چنین شیوا و بلیغ اشارات را بازگو می کند؟ آیا حاج قاسم در استقرار صدرا و ابن عربی با دیالوگ با متفکرینی چون هایدگر و گادامر دارای زبان شده یا نه؟ این لسان الغیبی حاج قاسم که امام جامعه تعبیر به مکتب می‌کنند ناشی از مسیر دیگری است که هر کسی که هم هایدگر و صدرا را نمی‌فهمد و با زبان آنها مرتبط نیست اما می تواند با زبان سردار شهید و افق گشوده سردار شهید همراه شود و خود را در مسکن تفکر انقلاب مستقر کند و مستقر بیابد؟ اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وآنگه به یک پیمانه می با من وفاداری کند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که در این تاریخ یا باید حاج قاسم شد به همان معنایی که او در جای خود مکتبی است برای حضور در این تاریخ و یا باید آوینی بود و گرنه هیچ چیز نیستیم. در مباحث «جهان بین دو جهان» عرض شد اگر متوجه حضور تاریخی خود نباشیم نه حاج قاسم خواهیم بود و نه آوینی بلکه یا کدیور می‌شویم و یا امجد زیرا اولی خود را در جهان غرب معنا کرد و دومی در اخلاق فردی. آری در اخلاق فردی، آن‌که محکوم است ولیّ فقیه است زیرا او متوجه حضور تاریخی ما می‌باشد ولی در اخلاق فردی به مسائل جزئیِ فردی توجه می‌شود نه به حضوری که باید با حیات قدسی در این تاریخ داشت. این همان اشکالی است که آقای منتظری نیز گرفتار آن شد و آن نامه‌ها را به حضرت امام نوشت و عملاً حضرت امام را مقصّر آن ضعف‌ها دانست غافل از آن‌که برای آبادکردن دهی نباید از آباد کردن شهری غافل بود. موفق باشید

28936

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: با آن بینش و آینده نگری و آن احاطه فوق العاده امام (ره) خصوصا در مسائل سیاسی، چگونه ممکن است امام (ره) با نماز جمعه که رکن رکین انقلاب است مخالف باشد اما علامه طهرانی (ره) ایشان را روشن سازد و موافق کند و امام دست از مخالفت بردارد؟ سوال حقیر صرفا جزیی نیست بلکه بسیار بسیار سوال مهمی است، لازم است جایگاه علامه طهرانی در انقلاب روشن شود، اینکه این شبهه عظیم هنوز وجود دارد که این علامه طهرانی بودند که هسته اولیه حکومت اسلامی را ایجاد کردند و بعد امام رو هم پیشوا فرمودند و بعدشم هم موارد خطای امام (ره) را اصلاح کنند، این شبهه بسیار خطرناک است، این صدق و صفا و اعتماد مردم به امام و رهبری را از دست می دهد، چرا که ملت چهل سال زیر بیرق امام خمینی سینه بزنند و کاشف به عمل بیاید مطلب جور دیگری است، خب چرا آقا زاده های ایشان صریحا این مطلب را حلاجی نکرده و منقح ننمودند؟ این مبحث اصلا ربطی به مشورت گرفتن امام از علامه طهرانی و از الله بهجت و بها الدینی و دیگر بزرگان نیست، بلکه جنبه هدایت دارد یعنی علامه طهرانی امام را هدایت می کرد، مشکل اینجاست. با این وجود یقینا مجلس خبرگان که مرکب از اعاظم فقها است به خطا رفته که چرا بعد از رحلت امام، فردی مثل علامه طهرانی را که خود امام را هم هدایت می کردند را برای رهبری کشف و انتخاب ننموده بلکه رفتند سراق آقای خامنه ای؟ یا به عنوان مثال در زمان حیات امام (ره) چگونه ممکن است اهم مطالب حکومت مثل نماز جمعه را امام مخالف باشد اما علامه طهرانی توجیهشان کند؟ آیا کسی که نمی داند نماز جمعه برای یک ملت لازم است یا خیر لیاقت رهبری اجتماع را دارد؟ یعنی امام (ره) به این بلوغ سیاسی نرسیده بودند که نماز جمعه را لازم بدانند؟ خواهشا خواهشا لطف بفزمایید منت بگذارید جواب این شبهه را عنایت کنید تا منقح شود و جسارتا صرفا به این که مثلا علامه طهرانی از امام دفاع می کرد و تایید می کرد و غیره اکتفا نفرمایید بلکه لازم است برای رفع این شبه قضیه منتقح شود با سند و مدرک با سپاس بسیار و با تشکر از لطفتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر «تحریر الوسیله» را مطالعه فرمایید که زمانی نوشته شده که هیچ نوع ارتباطی بین حضرت امام و آیت اللّه طهرانی نبوده؛ متوجه خواهید شد که قضیه چیز دیگری است. هم‌چنانکه عرض شد آیت اللّه طهرانی خود را در حدّ گرد پای امام هم حساب نمی‌کردند و حقیقتاً اصلاً نباید بنا به فرمایش آیت اللّه اراکی، بعد از معصوم کسی را با حضرت امام مقایسه کرد. آری! توصیه‌کردن یا به اصطلاح، نصیحة الملوک کار خوبی است همچنان‌که صعصعه به جناب امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» نصیحت می‌کرد و خود حضرت نیز به صعصعه می‌فرمودند: «عِظنی». ولی این به این معنا نیست که نتیجه بگیریم جناب صعصعه باید در مقام ولایت باشد! موفق باشید

26927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۱. با توجه به کتاب روزه دریچه رویت شما و روزه از مباحات دیگر، ما زنان چه نیازی به کار داریم؟ از طرفی بخواهیم در اجتماع حضور داشته باشیم چه کار کنیم؟ ۲. استاد اگر بخواهیم شغل و ادامه تحصیل ما در رابطه با معارف اسلامی و به ویژه تفسیر قرآن باشد باید چه کار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان روحِ حکمت و برهان و قرآن را چشید، خود به خود افقی در مقابلش گشوده می‌شود که متوجه خواهد شد در کدام راه قدم بگذارد به‌خصوص که راهنمایی همچون نایب‌الإمام خامنه‌ای در میان است. موفق باشید

26584

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: منظور از اینکه انسان کامل عین انسان است مانند آب که عین تری است چیست؟ لطفا این جمله را توضیح دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در مقدمه‌ی کتاب «مبانی نظری مهدویت» عرض شد، مقدمه‌ی فهم این امور، مطالعه‌ی مباحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین همراه با شرح صوتی آن‌ها است. موفق باشید.

26127
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در کتاب مقام لیلةالقدری حضرت فاطمه فرموده بودید که نقش ایشان نجات انسان از زمینی بودن و در نهایت آسمانی شدن است. آیا منظور همان حیات طیبه ای است که در قرآن گفته شده. یعنی انتقال به حیات طیبه به کمک مقام نوری حضرت فاطمه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» تعیّن کامل حیات طیبه هستند تا بشر در ابعاد گوناگون راهِ خود را گم نکنند. موفق باشید

25791
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز لطفا بفرمایید در کتاب معاد که فرمودید در احتضار شیطان تلاش می کند برای کفر انسان آیا ائمه علیهم السلام هم حضور دارن و کمک میکنن؟ چون برخی افراد هنگام مرگشان به ایشان سلام داده و سپس از دنیا می روند. سپاس و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است که انسان با نور ائمه «علیهم‌السلام» از وسوسه‌های شیطان عبور می‌کند، مثل دنیا. موفق باشید

24693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. آیا گفته ها و نوشته های مرحوم آیت الله شجاعی در باب سلوک الی الله، انسان را از استاد بی نیاز می کند؟ ۲. اگر نه بفرمایید چگونه استادی را که خود طی طریق کرده و قابل اعتماد است پیدا کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت در قسمت «نوشتارها» هست رجوع فرمایید. موفق باشید

24283
متن پرسش
ال:سلام و عرض: سلام و عرض خدا قوت، کوتاه عرض می کنم؛ بنده وقتی سر کار می روم حال خوبی دارم ولی وقتی روز تعطیل است و باید کنار خانواده بگذرانم حالم به شدت ناراحت است. توضیح بیشتر: کاری که دارم جزو کارهایی است که خدمت به خلق الله است و کار کردن در آنجا چون به درد جامعه می خورد باعث آرامش بنده است ولی وقتی باید خانه باشم در خانه و کنار خانواده بودن را کار بیهوده می دانم و می گویم چرا باید خانه باشم و کارهای بیهوده مثل تفریح و... کنم به طوری که روزی که خانه هستم آن قدر به خودم می گویم که کارم بیهوده است که حالم به شدت خراب می شود و فشار خونم بالا می رود و بیقرار می شوم و... . کمکم کنید این فشار و ناراحتی خیلی اذیت کننده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این تصور غلطی است که اُنس با خانواده را کار بیهوده می‌دانید. این نوعی گم‌کردنِ زندگی است که نتوانسته‌اید با روح اعضای خانواده رابطه برقرار کنید و در کنار همدیگر هر کدام سایه‌ی آرامش دیگری باشید. موفق باشید

24027
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: استاد داریم بحث عقل تکنیکی رو کار می کنیم. نسبت عقل تکنیکی و کتاب گزینش تکنولوژی و کتاب مدرنیته وتوهم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید تلاش شود این دو با هم جمع گردد. زیرا از یک طرف آن‌چه بر تکنیک در فرهنگ مدرنیته حاکم است، نوعی توهم یا گِشتل است و از طرفی ماهیت تکنیک، عقل است و نه توهم. موفق باشید  

 

23881
متن پرسش
استاد گرامی با سلام: سوال اول: منظور عبارت القلوب التی فی الصدور (حج/46) چیست؟ یعنی قلب هایی که در صدرها است یا به عبارتی قلب در صدر یا قلب درون صدر یعنی چه؟ آیا جایگاه قلب را بیان میکند که از همه ابعاد نفس بالاتر است. یا اگر صدر را همان نفس بدانیم می شود قلب در نفس و شاید منظور این باشد قلبی که می فهمد و ادراکات اصلی را دارد در بعد اصلی انسان (نفس) است و نه در جسم. در غیر اینصورت منظور چیست؟ سوال دوم: کار عقل و قلب برای استدلال، درک و فهمیدن است و اما وظیفه تصمیم و عزم به انجام یا عدم انجام کاری به عهده کیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که در آیه‌ی مذکور متوجه شده‌اید می‌فرماید: چشمِ آن‌ها کور نیست، بلکه قلب آن‌ها که در سینه‌های‌شان است کور است. و مسلّم، کوربودنِ قلب، بُعدِ عدمِ بصیرت و مربوط به بُعد مجرد انسان است و چیزی که مجرد است در ظرف مادی قرار ندارد و ظرف آن نیز مجرد خواهد بود. به نظر بنده این‌که می‌فرمایید یعنی قلبی که مربوط به نفس ناطقه است، کور است؛ حرف درستی است ۲. نفس ناطقه، قدرت عزم و عدم عزم را دارا می‌باشد. موفق باشید

23724

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت و وقت بخیر. به فرموده حضرت آیت الله جوادی زمانی رابطه افراد با فقها رابطه محدث و مستمع بود و زمانی این رابطه به مقلد و مرجع تقلید تبدیل شد و امام راحل (ره) این رابطه را به امام و امت تبدیل کرد، حال سوال این است که در نظام کنونی آیا تعدد مراجع برای نظام اسلامی که باید امام داشته باشد و افراد آن یک امت را تشکیل دهند یک آفت به شمار نمی رود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اشکالی به‌وجود آید. زیرا همه‌ی آن عزیزان در سنتی که روح تشیع بر آن حاکم است، انجام وظیفه می‌کنند لذا تفاوت‌های جزئی، مشکلی ایجاد نمی‌کند. آری! مشکل از آن جهت است که از بهترین رابطه بین مقلِد و مقلَد غفلت شود که بحث آن مفصل است و باید مجامع علمی در مورد آن فکر کند. موفق باشید

23570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدا قوت: من چطور مي توانم فايل هاي صوتي «جایگاه رزق در هستي» را بگيرم؟ ممنون ميشم راهنمايي بفرماييد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص و با سرفصلی تحت عنوان «رزق» بحث نشد، بلکه در هر جایی که در مباحث قرآنی و یا روایی پیش می‌آمد، بحث شد. به همین جهت به طور مشخص فایل صوتی تحت عنوان «رزق» نداریم. موفق باشید

نمایش چاپی