بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18921

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: استاد عزیز سوال نابجا و حقیرانه ای دارم. 1. در سیره اهل البیت مخصوصا امیر المومنین و سید الساجدین امام سجاد علیهما السلام در چهره و بدن مبارکشان مثل سجده گاه و زانوان مبارک آثار عبادات زیاد ذکر شده اما در چهره مبارک شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی کمتر شاهد این آثار زیبا هستیم. آیا اینان مصداق این حدیث اند که می فرماید رسیدن به خدای متعال با دل رساننده تر از به زحمت افکندن اعضا و جوارح است یا وظیفه شان در حین جنگ وقتی برای عبادات بدنی نمی گذاشته است؟ 2. آیا شما خود در زمان جنگ نمونه یا خاطره ای در باب افرادی با جمع عبادات بدنی و قلبی به یاد دارید؟ یاد امام و شهدا به خیر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دوام عبادت اولیاء ‌مذکور قابل مقایسه با بقیه‌ی خوبان امّت نیست تا با آن‌ها مقایسه کنیم. موفق باشید

8254
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز و سپاس از پاسخگویی حضرتعالی در دروایت داریم که اگر کسی بیش از سه روز با مومنی قهر باشد نمازش قبول نیست . آیا منظور روایت این است که نماز اصلا قبول نیست یا منظور این است که ممکن است جنبه کمالیه را نداشته باشد؟متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید از حُسن قبول محروم است وگرنه فرشتگان آن نماز را برای او ثبت می‌کنند و او جزو تارک‌الصلات محسوب نمی‌شود. موفق باشید
8045
متن پرسش
با سلام استاد گرامی با توجه به اینکه می گویند سجده نزدیکترین حالت قرب به خداوند و حالتی است که در آن شیطان قدرت تسلط بر انسان ندارد آیا منظور همین سجده ها را طولانی کردن است در نماز ها یا غیر ا ز آنها سجده رفتن و ذکر گفتن؟و آیا معرفت صحیح پیدا کردن از طولانی کردن سجده برتر نمی باشد ؟ با تو جه با آیه 42سوره قلم"روزی که ساق پاها برهنه می شوند و دعوت به سجود می شوند اما نمی توانند"آیا منظور همان طولانی کردن سجده است یا سجده را باید بندگی خدا تعریف کرد؟ کسب معارف عالیه و عمل به دستورات حق تعالی . اجر شما با خدای رحمان
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بعد از معرفت اجمالی به نور عظمت الهی با این رویکرد چه سجده‌ی نمازها را طولانی کنید و چه به طور مجزا سجده کنید، زمینه‌ی تجلی نور عظمت الهی را بر قلب خود فراهم کرده‌اید. با معارف عمیق‌تر عبادات ما کیفی‌تر می‌شود. موفق باشید
7923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام چرا در این آیه ی أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ خاصا به تسبیح پرندگان اشاره شده است؟منظور از تسبیح موجودات چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در شرح آیه‌ی38 سوره‌ی انعام عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
28650
متن پرسش

سلام علیکم: در پاسخ به یکی از پرسشها فرمودید که اصلی‌ترین مشکل ما، نداشتن گشودگی به هم در عین حفظ اصول است. جداً امروز در سطح نیروهای فرهنگی، مشکل اساسی پیش آمده است. یکی اینکه بسیاری اوقات برای جذب افراد، چنان از اصول فاصله می‌گیرند و یا برای اینکه بین افراد مختلف مطرح شوند که اینها دغدغه‌مند هستند، رسماً با ریشه‌ها و مبانی، به صورت عجیبی برخورد دارند و حتی گاهی چنان سیاه نمایی و فضاسازی در برابر انقلاب و نظام می‌کنند که بسیار تعجب آورست و حتی در مباحث معرفت دینی هم با رویکرد عجیبی کار خود را پیش می‌برند و چنان برخورد می‌کنند که انگار بله ما خودمان مخالف این ساختارها هستیم و انقلاب از ریشه‌ها فاصله گرفته و منحرف شده و ما در یک انحطاط بسر می‌بریم و برای تصدیقش هم متأسفانه دست به فضا سازی می‌زنند. این‌که شخصیتی و معممی مثل آقای زائری چنین با مبانی دینی و انقلاب و نظام برخورد کنند جداً تعجب آورست و حتی گاهی به نظر می‌رسد رسماً دارند دست از مبانی و ریشه‌ها می‌کشند. آقای مهدی نصیری که بسیار تعجب آورتر کار می‌کنند و با تمدن اسلامی مخالفت کرده و استفاده از تجارب همین نظام‌های سکولار برای مدیریت و رفع مشکلات در عین اعتقاد به مهدویت را راهگشای عصر غیبت می‌دانند و حتی درباره‌ی حجاب هم مواضع عجیبی گرفته و روندی مانند مباحث شریعت سهله که در اواخر دهه هفتاد مطرح می‌شد را پیش گرفته‌اند. از طرفی قبول دارم برخی با کمترین مبحثی افراد را از قطار انقلاب و نظام پیاده می‌کنند و یا تاب و تحمل کار فرهنگی در کنار آنان را ندارند و یا حتی افرادی‌که در مبانی و ریشه‌های اسلامی و انقلاب معتقدند ولی در یکی دو مسئله مواضع دیگری ممکن است پیدا کنند را غیر انقلابی می‌خوانند و به قصد عدم انحراف در مسیر، از ارتباط درست و متقن هم نارسایی و کاستی قابل تامل دارند. حضرت آقا هم در همین مباحث فرموده اند دایره انقلاب را گسترده و هدایت و بصیرت‌افزایی و گفتمان سازی کنید و از طرفی سخت بر روی مبانی پافشاری کنید و از مبانی کوتاه نیایید و مراقب باشید به طرف افراد منافق یا بی‌اعتقاد هم نروید و در آن راستا قرار نگیرید. و جداً مشکل در همین دو بحث است که جمع کثیری هدفشان به جای هدایت و بصیرت افزایی و تربیت نیروهای انقلابی صاحب فکر و توانمند و در عین حال نشان‌دادن مبانی اسلام و انقلاب و تمدن اسلامی در قالب گفتمان ویژه گفتمان هنری رسانه‌ای و تولیدات فرهنگی _ هنری، جذب افراد حتی در ازای سیاه نمایی و فضاسازی‌های حیرت‌آور و مخالفت یا کاستی و اصلاحگری مبانی و پرداختن به مسائلی تعدد قرائت‌ها در دین و تساهل و تسامح و تحریف شرایط تاریخی که حتی موجب گلایه و ناخشنودی حضرت آقا در سخنان عید قربان شد؛ است و از طرفی عدم آشنایی با مقتضیات کار قوی فرهنگی من جمله تولید آثار فاخر جذاب و عدم تخاطب مستحکم و حکیمانه در راستای گشودن افق متعالی انقلاب مقابل افراد و عدم دست گشاده و روی مهربان در برابر افراد و بیرون کردن آنها از دایره انقلاب حتی بخاطر چند مسئله یا موردی اختلافی و عدم اعتقاد به ارتباط درست با مردم ویژه نسل پس از پیروزی انقلاب، هم یک مورد و مسئله و امر ناصواب دیگر است. ببخشید اطاله کلام کردم خواستم کمی بحث از اجمال در بیاید تا فرصت و مجال شود در این‌باره، باب بیانات حضرتعالی هم مفتوح شود و در این‌باره بیانات خودتان را بفرمایید. به جهت تجارب کار فرهنگی و مشغول بودن به آن، آنچه به نظرم رسید این بود و به نظرم رسید عرض کردم و امید دارم ان شاء الله مبنا و منظومه فکری_عملی ما در کار فرهنگی جداً همان مبنای بیانیه‌ی گام دوم انقلاب و هدایتگری و بصیرت‌افزایی و تولید محتوا و اثر و کرسی‌های آزاد اندیشی و تعمق در حدّ جذاب و فاخر و مهم‌تر توانمند سازی و تعلیم نیروهای فرهنگی دغدغه‌مند به انقلاب و تلاش در راستای صاحب فکرشدن آنها بر اساس مبادی مشخص مثل نظام فکری امامین انقلاب، علامه طباطبایی، شهید مطهری و شهید آوینی و علامه مصباح باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صد سینه سخن در میان است. وقتی توحید به صحنه‌ی تاریخی ما در میان آید، از آن‌جایی که توحید نافذ است و هرچه جلو بیاید گستره‌ی خود را بیشتر می‌کند و همچون ذاتش، جهان بیشتری را در برمی‌گیرد. دیروز یعنی در ابتدای انقلاب اسلامی باید مواظب بودیم که در دریاچه‌ی توحیدیِ انقلاب اسلامی رودی گِل‌آلود ورود نکند تا کلّیّتِ دریاچه را گل‌آلود کند، ولی توحید انقلاب همچنان گسترده و گسترده شد در آن حدّ که امروز اقیانوسی شده است که هزاران رود گل‌آلود را در آغوش می‌گیرد، آلودگی‌های آن‌ها را فرو می‌نشاند و آن‌ها را از آنِ خود می‌کند.

اگر به هر دلیلی نسبت به انقلاب با روحیه‌ی مقدس‌مآبانه گرفتار تحجر شدیم، انقلاب را دفن کرده‌ایم. رهبر معظم انقلاب فرمودند انقلاب مثل یک موجود زنده است، همواره در حیات جدیدی باید خود را تجربه کند، ایشان در ۲۶ تیرماه سال ۹۸ حکمی به امام جمعه بندرعباس دادند. بنده خواهش می‌کنم به جملاتی که در آن حکم هست دقت فرمایید. می‌‌فرمایند: «تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویی گشاده و دست مهربان با عموم طبقات، توصیه‌ی مؤکد من است.» عموم مردم در این پیام چه کسانی‌اند؟ در حالی‌که قبل از آن فرموده‌اند تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن. آیا عموم مردم جز مردمی خواهند بود که نه در راستای تقویت جریان انقلابی قرار دارند و نه در راستای جوانان مؤمن؟ بنده همان زمان که این پیام را دیدم به رفقا عرض کردم این پیام نشان می‌دهد انقلاب وارد مرحله‌ی دیگری شده که می‌تواند مردم معمولی را که به ظاهر نسبتی با انقلاب و حتی اسلام ندارند در بر بگیرد و آن‌ها را از آنِ خود بداند، همان آدم‌هایی که نه انقلابی هستند و نه کاری به انقلاب دارند و نه مؤمن می‌باشند. شما باید نسبت‌تان را با این‌ها تغییر دهید، آن‌هم با رویی گشاده و دستی مهربان. آیا این پیام خبر از آن نمی‌دهد که این انسان‌ها که به ظاهر ربطی به انقلاب ندارند، دیگر خود را در تاریخ مدرن معنا نمی‌کنند، هرچند ظاهرشان مدرن است؟ و باید آن‌ها را از خود بدانیم و ما این را در تشییع پیکر شهدایی مثل شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی دیدیم که چه کسانی خود را وابسته به آن شهدا احساس می‌کردند که از نظر ظاهر تحت تأثیر فرهنگ غرب بودند.

باز عرض می‌کنم بحث بسیار است. اگر تا دیروز باید از «دیگری» بترسیم، امروز در فضای توحیدیِ انقلاب اسلامی بسیاری از ان‌هایی که «دیگری» بودند در درون خود نوعی احساس یگانگی با ما دارند مشروط بر آن‌که از ترس آن‌که دریاچه‌ی ما گل‌آلوده نشود، از اقیانوس‌بودنِ خود غفلت نکنیم. در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» شده است. شاید موجب گشودگی راهی باشد که فراموشش کرده‌ایم. موفق باشید    

25904
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. دلیل بروز فتنه در جامعه اسلامی چیست و چه راهکارهایی برای پیشگیری از آن هست؟ ۲. آیا در آینده دوباره ممکن است انقلاب اسلامی درگیر فتنه شود و حوادث فتنه انگیزی رخ دهد و چالش اساسی برای مبانی نظری_عملی انقلاب ایجاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منوّرشدنِ جامعه به معارفِ حقّه‌ی الهی ۲. چرا که نه! ولی هرچه دشمن با تجهیزات بیشتر برای فتنه به میدان آید، بیشتر از قبل، عظمتِ انقلاب اسلامی روشن می‌شود. قرآن می‌فرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب، یعنی اتحاد کفر جهانی روبه‌رو شدند که بنا داشتند ریشه‌ی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/22) این است آن وعده‌ی خدا و رسول خدا (ص)، و خدا و رسول‌اش وعده‌ی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با اجتماع کفارِ متحد، نه‌تنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دل‌سپردگی‌شان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همه‌ی کفر به میان می‌آید، با شکستی که می‌خورد هویت تاریخی‌اش را از دست می‌دهد و تاریخ دیگری ظهور می‌کند. آن مؤمنین با نظر به چنین آینده‌ای، توانستند آن روز خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند. موفق باشید 

25565
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: شما در کتاب مبانی معرفتی مهدویت فرموده اید: «چیزی که که شدت و ضعف بردار است حقیقت دارد ولی چیزی که شدت و ضعف بردار نیست مثل آجر و دیوار اعتباری است و حقیقتی ندارد.» یه شبهه اینجا است اونم اینکه مثلا ذات اقدس الهی که بالاترین حقیقت در عالم است تشکیک پذیر نیست یعنی نمی تونیم بگیم خدا تر پس طبق این سخن شما نعوذبالله خدا حقیقت ندارد. نظر شما در مورد مطلب شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم خدا، تشکیک‌بردار نیست ولی مفهومِ خدا هم، که خدا نیست. خدایی که در صحنه است عین تجلیّاتِ اسماء حسنا است و در مراتب مختلف، ظهورات مختلف دارد و به این معنا می‌توان گفت که نحوه‌ای از تشکیک در میان است. آری! همین‌که «وجود»، شدت و ضعف بر می‌دارد، عالی‌ترین مرتبه نیز مطرح است که همان عین وجود است که به اعتبار شدیّت‌اش، اصلِ همه‌ی وجودها است. حضرت حق نیز به عنوان جامعیت همه‌ی اسماء اصلِ همه‌ی تجلیّات اسماء است به همان معنایی که فرمود: «لهُ الأسماء الحسنی». موفق باشید

 

25261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: می خواستم سوال بپرسم که تا چه حد می تونیم به نظریات روانشناسی اعتماد کنیم و جهت درمان خودمون و خوب شدنمون بهشون اعتماد کنیم با توجه به افق توحیدی که داریم، من یه سری کلاس دارم میرم توش میگن خیلی از مسایل و مشکلات ما بر میگرده به دوران کودکی و حتی زمانی که در رحم مادر خودمون بوده ایم، و خیلی هم به نظر بی ربط نیست و من سال ها تلاش کردم تا اینا را برطرف کنم و نشده، آیا میشه به درمان به این روش اعتماد کرد؟ با توجه به اینکه استاد ما یه شخص کاملا مومن و با علم توحیدی هست و همه چیز را در دستان خدا می داند، بعضی وقتا میگم اگه این روش برای درمان خوب بود چرا ائمه به آن سفارش نکردن؟ میشه من رو راهنمایی کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید ما فرزندِ دلیل باشیم و نظرات روان‌شناسان آن‌جایی که با عقل و نقل معتبر می‌خواند، چرا پذیرفته نشود؟ موفق باشید

23393
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: استاد جان من هنوز درک درستی از ماهیت بدست نیاورده ام. تا حدودی وجود را می توانم بفهمم ولی ماهیت را خیر. می خواستم لطف بفرمایید کمک بفرمایید در این مورد. به عنوان مثال ماهیت درخت دقیقا چیست؟ رنگ و بو و شکل و سطح و ... که اعراض هستند و همگی وجودند پس ماهیت درخت دقیقا جیست؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تشخص هر موجودی ماهیت آن موجود است. لذا درخت‌بودنِ درخت، ماهیت درخت است، رنگ و بو و شکل، به تبع آن ماهیت مطرح است. موفق باشید

23106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به نظر شما اعطای جایزه فرهنگستان به دست دکتر داوری به دکتر طریف وجهی دارد؟ غفرالله لنا و لکم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که ایشان در جلسه‌ای قسم جلاله خوردند که من مبتنی بر مسائل سیاسی سخن نمی‌گویم و عمل نمی‌کنم؛ باید دید توجیه‌شان نسبت به این کار که به ظاهر، شایسته نمی‌نمود، چه بوده است؟ موفق باشید

23004
متن پرسش
سلام علیکم: بروز غضب خداوند در دنیا و برزخ و قیامت نسبت به انسان چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای حضرت ربّ العالمین، تغییر حالات به آن معنا که یک روز غضبناک باشند و یک روز خوشحال، معنا ندارد. آری! با گرفتن نعمت‌هایی که مرحمت کرده‌اند عملاً صورتی از غضب برای جضرت ربّ العالمین معنا می‌شود، چه در دنیا و چه در برزخ و چه در قیامت. در برزخ و قیامت، سلبِ رحمت موجب قرارگرفتن در عذاب الهی خواهد بود. موفق باشید

22114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت. استاد نظر شما در مورد آقای اشترانی و مزرعه علمی ایمانی چیست؟ آیا مورد تایید شما هست که خودمون و بچه هامون وارد مزرعه بشن و تفکرات آنها را پیدا کنیم و طبق آن مباحث جدید پیش بریم؟ یعنی جدا از سیستم آموزش و پرورش. ممنون میشم راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که ایشان با دلسوزی زحمت می‌کشند و راهنمایی‌هایی جهت تربیت دارند، خوب است. ولی این‌که از نظام آموزش و پرورش فرزندان‌مان را جدا کنیم به نظرم باید تأمل کرد مگر آن‌که مثل تأسیس مدارس غیر انتفاعی در کنار موضوعات آموزش و پرورش نکات خوب تربیتی را نیز به نوباوگان آموزش دهیم. موفق باشید

21709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده طلبه هستم و بسیار به طلبگی و دروس آن علاقه دارم. اما سوالی که در ذهن من است و آن اینکه آیا من می توانستم این دروس را بیرون از حوزه هم بخوانم چرا به حوزه آمدم؟ (گرچه کارم مشکل تر می شد اما روایت هم داریم که هرکس بیشتر تلاش کند خدا بیشتر یاری اش می کند. اگر از نظر اخلاقی هم باز بستگی به خود فرد دارد چه بسا برخی از افراد بیرون از حوزه از طلاب بهتر باشند (کما اینکه بسیاری از حوزه ها استاد اخلاف خوب ندارند) با این وجود بهترین دلیل برای حوزه آمدن چیست؟ فردی می تواند دروس دانشگاه را هم بخواند و صوت دروس حوزوی را هم از سایت ها گوش دهد و هم در رشته دیگر تخصص پیدا کند چه بسا اگر معلم شود می تواند افراد بیشتری را تربیت کند. پس لطفا بفرمایید بهر دلیل بذای حوزه آمدن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن به ما می‌فرماید «ابتغوا الیه الوسیله»،‌ ما باید در امورات خود به وسیله‌ی مورد اعتماد رجوع کنیم، حوزه مطمئن ترین جایی است برای این‌که انسان به معارف اصیل اسلامی دست بیابد مشروط به آن‌که آن‌ معارفی که دروس رسمی حوزه به شما نمی‌دهد را با مشورت اساتید و با مطالعه‌ی موضوعات مورد نیاز به دست آورید. به خصوص که فضای حوزه، برای یک طلبه‌ی جدی بسیار کمک کننده‌است و در همین رابطه می‌توان استاد اخلاق مورد نظر را نیز پیدا کرد. موفق باشید

20590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1. آیا محروم بودن حضرت آدم برای خوردن از آن درخت علت خاصی داشت؟ ۲. این عمل او چه عملی بوده آیا گناه بوده چون پیغمبران (ع) معصوم اند و گناه نمی کنند ولی اگر ترک اولی کرده پس چرا عریان شده و خدا او را کیفر داده است؟ ۳. این که می گویند علت اینکه ما به زمین آمدیم همین عمل حضرت آدم بود و گرنه الان بایستی در بهشت بودیم آیا درست است؟ لطفا توضیح دهید. با تشکر و سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» به جزء جزء این سؤالات جواب داده شده. به‌خصوص که با جواب‌گرفتن از این سؤال‌ها یک نوع تفکر و سلوک برایتان رخ می‌نمایاند. از این جهت توصیه می‌کنم به مطالعه‌ی آن کتاب که بر روی سایت هست، بپردازید. البته یک کار اساسی و مبنایی است. پس باید با حوصله آن را دنبال کرد. موفق باشید آدرس آن کتاب در سایت «لب المیزان» عبارت است از: http://lobolmizan.ir/book/1181

19966
متن پرسش
با سلام مجدد: ببخشید استاد حرف شما درست اما من هنوز جواب سوالم رو نگرفتم. خب شما میگید وقتی نفس به کمال برسه جسم رو رها میکنه. خب این کفارِ مشرک چطوری ممکنه به کمال برسن تا جسمشون رو رها کنند؟ یعنی اگه کسی به کمال نرسه دیگه جسمشو رها نمیکنه؟ خواهش می کنم استاد کمکم کنید و منت بگذارید و توضیحات بیشتر و مفصل تری در این موضوع افاضه بفرمایید و بهم ثابت کنید که نمی شود جاودان در دنیا ماند چه کافر چه مومن. خداوند سایه تون رو از سر ما کم نکند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد بحث را در کتاب «ده نکته» و شرح صوتی آن دنبال فرمایید تا معلوم شود کمال نفس، یا در بُعد انسانی است و یا در بُعد حیوانی. حیف نیست با این‌همه تأکید بر روی معرفت نفس ما از این معرفت جدا باشیم!! موفق باشید

19242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا زیارت عاشورا حدیث قدسی می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این معنا که این معانی به قلب امام رسیده، می‌توان گفت حدیث قدسی است. موفق باشید

8142
متن پرسش
سلام علیکم. ببخشید در داستان حضرت موسی و خضر علیهما السلام. حضرت موسی با آنهمه مقام والای نبوت نتوانستند در برابر حوادث ومقدرات صبور باشند اما از آنطرف فکر میکنم این داستان الهی و عالی میخواهد بگوید در برابر حوادث و آنچه حکمت تقدیرات است و نمیفهمیم باید صبور باشیم وحتی چون و چرا از خواست خدا نداشته باشیم . ولی میبینیم این انتظاری که خدا از ما دارد درنتیجه این داستان حضرت موسی نتوانست برآورده کند این انتظار خداوند متعال را و راهش را گرفت و جدا شد پس آیا سرنوشت بقیه انسانها که کلیم الله هم نیستند این است که در برابر تقدیرات الهی آخرش نمیتوانند صبور باشند واز حکمت خدا دور میافتند ؟یا ما باید از حضرت موسی ع سبقت بگیریم ؟آیا میشود چنین چیزی؟یا اصلا نتیجه عالی این داستان چیز دیگری غیر از اینهاست؟لطفا اگه ممکنه پاسخ دقیق و عمیق بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: روحانیت خضری یک نوع روحانیت دیگر است. دین محمدی«صلوات اللّه علیه و آله» جامع روحانیت موسوی و روحانیت خضری است که به نحوی جامع تکوین و تشریع است . حضرت موسی«علیه السلام» در تبعیت از تشریع الهی هیچ کم نداشتند و به عنوان بنده مخلَص خداوند شریعت الهی را به بشریت رساند. می ماند که برای شخص خودشان طالب معارفی بودند که نیاز به روحیه ای خاص داشت که حضرت موسی«علیه السلام» آن روحیه را نداشتند . إنشاءاللّه بحث آن را در کتاب شرح سوره کهف که در دست چاپ است می توانید دنبال کنید. موفق باشید
8087

درنمازبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد گرامی حضور قلب درنماز به این معناست که تمام توجه به نماز باشد و هر کلامی که برزبان می آید برقلب حک شود و قلب بفهمد آنرا؟یا اینکه بعضی می گویند روی معنی باید فکر کرد؟ یا بعضی چنان سختگیری بر روی تلفظ می کنند که ظاهر باعث غفلت از باطن نماز می گردد. به طور مثال می گویند باید الله اکبر را درشت و پر گفتن .آیا خیلی تکیه بر روی اینها از باطن غافل شدن نیست ؟ با تشکر از زحمات شما
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: باید الفاظ نماز را صحیح اداء کرد ولی حساسیت به خرج نداد و بعد از توجه به معنای الفاظ باید قلب در صحنه بیاید و از حضور قلب غفلت نشود. موفق باشید
30733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طاعات قبول. این چند روزی که محدودیت گذاشتند شما نماز جماعت شرکت می‌کنید؟ و آیا اگر جایی نماز جماعت برگزار شود آیا شرکت کردن در نماز مشکلی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز هم بنده کاملاً توجیه نشده‌ام که چرا ستاد کرونایی که در تعطیلیِ جزئی‌ترین اعمال، اظهار نظر می‌کند و سال گذشته نیز مستقیماً پیشنهاد تعطیلی مساجد را اعلام کردند؛ امسال مستقیماً نفرمودند نماز جماعت تعطیل باشد. هرچند که امور مساجد اصفهان اعلام فرموده‌اند: «حضرات ائمه محترم جماعات. با توجه به اطلاعیه ستاد کرونای استان و حسب الامر حضرت آیت الله طباطبایی نژاد نماینده محترم ولی فقیه در استان؛ ضروریست ضمن باز نگهداشتن درب مساجد در اوقات نماز و پخش اذان از موذنه ها فقط نمازهای جماعت بمدت ده روز در شهرهای قرمز استان تعطیل می باشد.

ابطحی. مدیر اجرائی مرکز رسیدگی به امور مساجد استان اصفهان».

در حالی‌که مرکز رسیدگی به امور مساجد، نهاد مستقلی است و باید نظر امور مساجد مرکز را اعلام کند کاری که سال گذشته انجام شد. با توجه به این امر که ستاد کرونای استان نمی‌تواند حجّت باشد مگر آن‌که ستاد مرکزی کشور نظر بدهد؛ هرکس باید تکلیف خود را بداند. موفق باشید

30043
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: ابن سینا حدودا هم عصر شیخ طوسی است. چطور شیخ طوسی می تواند بر شخصیتی مثل ابن سینا ولایت داشته باشد در صورتی که در خیلی از مبانی اصولی هم محتاج ابن سیناست و هم عقب تر از ابن سیناست؟ به عبارت دیگر با تعاریفی که از ولایت می شود چطور شخصیت شیخ طوسی می تواند کشف بیشتری از عالم نسبت به ابن سینا داشته باشد در صورتی که با توجه به منظومه و مواجهه ی این دو بزرگوار با عالم به هیچ عنوان نمی توان گفت که این فقیه از آن فیلسوف کشف بیشتری دارد و نتیجتا بر او ولایت دارد و چیزی را به ابن سینا دستور دهد که به ابن سینا مکشوف نشده باشد و ابن سینا بخواهد از ولایت شیخ طوسی عقل خود را اخذ کند. با این مقدمه می‌خواهم نحوه ی مواجهه ی مسئله ای که از ولایت تعریف می شود را باز کنم مثلا کدام فقیه می تواند به بلندای فکر فارابی یا ملاصدرا یا ابن عربی برسد؟ وقتی بناست که هدایت جامعه در دست کسی باشد که کشف بیشتری برای او رخ داده است، چطور فقیه با مبانی فقهی که با عینک ناقص اصولی رویت شده می تواند ادعا کند کشف بیشتری از حکیم برایش رخ داده است؟ خود علم اصول چقدر از مبانی فلسفی خود را تکمیل کرد و هنوز هم بسیار خلاها دارد و وام دار فلسفه است. از طرف دیگه در همین اصول می گویند احکام تابع مصالح و مفاسد است و کدام فقیه با این مبانی فقهی می تواند ادعا کند من کشف عمیق تری از مبانی حکما دارم؟ صحبتم این نیست که حالا که ابن سینا اسطوره ی عرفان است پس قرار نیست از حاکم تبیعیت نکند یا اینکه فقیه بالاخره مانند حاکمی می ماند که باید حد و مرزی را مشخص کند و مدیر اگر اشتباه کند نباید اصل مدیر داشتن را زیر سوال برد. بحث این است که اینکه ما بیاییم و بیشترین کشف را انحصار در فقیه کنیم خطرناک است و البته محدوده ی ولایت خود ولی هم باید مشخص باشد. الغرض بحث خیلی گسترده و پر پیچ و خم است و یکی از ثمراتی که پیدا می کند در بحث ولایت فقیه است که با تعاریفی که جریان امروز از مسئله ی ولایت می آورند به نظر می رسد این ایدئولوژی قاسر در برابر ظهور وجود بشکند و یا ما باید با تعریف دیگری از ولایت روبرو شویم یا این نحوه ی تعریف ما از ولایت در آینده ما را بی ولی و متحیر می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که فقیه و فقه، متذکر احکام و وظایف فردی و اجتماعی هستند. ولی در امر عقیدتی و اخلاق هرکس باید خودش نسبت خود را با حقیقت شکل دهد که در این امر بعضاً فیلسوفان می‌توانند کمک کنند. از طرفی فقیه، متخصص کشف حکم خداوند است و ابن‌سیناها و صدراها از آن جهت ولایت فقیه را می‌پذیرند. تکیه بر بعضی قواعد اصول فقه، جهت کشف حکم خدا، اصلِ مسئله را منتفی نمی‌کند هرچند ممکن است در ظهور کامل آن حکم، فقیه موفق نباشد. موفق باشید     

28779
متن پرسش
به نام خدا سلام استاد گرامی: از خواندن کتاب رزق در گستره ی هستی به نتایجی رسیدم که می‌خواستم صحت این نتیجه گیری ها را از زبان خود شما بشنوم: اینکه انسان امروز تمام تلاش و حیله خود را به کار گیرد و درآمدی کسب کند و به جای اینکه مازاد آن را صدقه دهد یا انفاق کند یا قرض دهد، بخواهد آن‌را پس انداز کند که در آینده دور خانه بخرد و یا سرمایه فرزندان خود کند (کاری که االان به شدت تبلیغ می‌شود بوسیله بانک ها) و با توجه به اینکه هر روز هم از ارزش پول پس انداز شده کمتر می‌شود این عین حرص در مال اندوزی است و اشتباه است و ۲) زمان خانه خریدن ما مقدر است و آینده فرزندان ما مقدر است و اینچنین نیست که جمع آوری نکردن مال توسط ما بخواهد به اینها آسیبی بزند. استاد متاسفانه خانواده های مذهبی ما که ادعای پیروی از اهل بیت دارند دائما ما را در استرس مال جمع کردن برای آینده می اندازند در صورتی که بنده و همسرم علاوه بر خرج کردن متعارف برای سه فرزند خود متکفل سه یتیم دیگر هم شده ایم و البته برای آینده هیچ پس اندازی هم نداریم و از زندگی الان خود راضی هستیم ولی خانواده های ما دائما ما را با خواهران و برادران دیگر مقایسه می‌کنند که شرایط مادی بهتری دارند و منشا این را تلاش بیشتر و عقل بیشتر آنها می دانند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه خوبی است. تلاش برای رفع نیازهای معمولی، وظیفه می‌باشد و البته تهیه‌ی مقدمات جهت داشتن مسکن، در بستر طبیعی آن امر معقولی است. موفق باشید

28024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: آیا شما شرح و تفسیری بر نامه ی ۵۳ نهج البلاغه (نامه ی امیرالمومنین به مالک اشتر) به صورت کتاب جزوه یا صوت دارید؟ اگر نه، منبعی می‌شناسید که قابل اعتماد باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی شده ولی جمع‌آوری نشده است. به نظرم شرح آیت اللّه محمدتقی جعفری نکاتی را متذکر می‌باشد. موفق باشید

27689
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد عزیزم: با توجه به داستان آقای نخودکی در قبرستان و ماجرای خیار فروش این سوال پیش می آید که آیا برای ایشان رویت فرشتگان و سختی سکرات پیش نیامده هنوز؟ چطور ایشان هنوز متوجه نشده اند مرده اند و عذاب و یا هر حالت برزخی و جمع بندی شخصیت برزخی شکل نگرفته؟ کمی دجار پارادوکس هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احوالات انسان در آن نوع شرایط، هرکدام در جای خود قرار می‌گیرد. از یک طرف در برزخ‌اند و احوالات عالم برزخ بر آن‌ها سیطره دارد، و از طرف دیگر ملکات دنیایی آن‌ها کم و بیش در میدان است. مثل آن‌که در همین دنیا انسان از یک طرف، در حیاتِ معنوی خود حاضر می‌شود و از طرف دیگر از گذشته‌ی خود چندان جدا نیست. موفق باشید

26759

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: در نگاه فلسفی، خط فاصل بین شک دکارتی و شک غزالی را باید چه بدانیم!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شکِ دستوریِ دکارت، انسانی مخاطب است که به بودن خود شک کرده. ولی شک غزالی شک در روشی است که عده‌ای با روش کلامی می‌خواهند دین را به جامعه برگردانند و لذا با تنظیم کتاب «احیای علوم دین» راهِ دیگری را پیشنهاد کرد. موفق باشید

26052
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من احساس می کنم دیگه مثل قبل نیستم. حدود ۲۰ سالگی. اون وقتا به صرف شنیدن یک نکته فورا اراده می کردم و اون رو تو زندگیم پیاده می کردم. ولی الان نمیتونم. انقدر ضعف اراده و بی نشاطی دارم که اکثر نماز صبحام یا قضا میشه یا نزدیک طلوع خونده میشه. الان ۲۷ سالمه. به دادم برسید استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان به اندازه‌ای که راهی بزرگ و متعالی در مقابل خود بیابد، به همان اندازه همّتِ رفتن در آن راه و قدم گذاشتن برای رسیدن به مقصد در او رشد می‌کند. راه امروز ما انقلاب اسلامی است و عبادات ما و رعایت دستورات شرعی و اخلاقی برای آن است که در این راه باقی بمانیم و به سوی اهداف عالیه‌ی آن قدم بزنیم. نظری به سیره‌ی شهدای عزیز در این رابطه بسیار کمک‌کار است. کتاب «گلستان یازدهم» و «خداحافظ سالار» و امثال آن نشان می‌دهد که این عزیزان چگونه از طریق رعایت احکام الهی به حقیقتِ دورانِ خود نزدیک شدند تا سر حدّ فدایِ جان، خود را خرج این حقیقت کردند. موفق باشید

نمایش چاپی