بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25664

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام و خدا قوت: استاد برخی از اساتید بنام که حتی شاگرد شاگرد آقای حسنعلی اصفهانی (نخودکی) هستند برای مثلا امر ازدواج توصیه می کنند که اسم دختر و پسر را بدهند که ایشان بررسی کنند و نمی دانم با حساب و کتاب خودشان می گویند ازدواج بکنند و یا نکنند. حالا استاد این ره که نشان می دهند به ترکستان نیست؟ به صرف اسامی مگر از غیب و آینده پرده برداری می شود؟ و از دستورات دیگری مثل قراءت سوره ای برای فلان مشکل از ایشان می توان استفاده کرد؟ یا بهترین راه همان راه کسب معارف دین و رساندن به قلب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرض شده است که مناسبت نام‌ها بر اساس حروف ابجد، مبنایی ندارد. به نظر بنده همان نظر خودتان درست است. موفق باشید

24068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: چه چیز باعث عمومیت قول فیلسوفی مثل دکارت در تاریخ می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح آماده‌ی آن زمان نسبت به شرایط فکری که داشتند، نقش مهمی در آن داشت که راه تفکر خود را از طریق دکارت دنبال کنند. موفق باشید

23901
متن پرسش
سلام: وقت بخیر. سعید هستم از گرگان. مدت کوتاهیه با کانال استاد آشنا شدم. امشب که سری زدم به کانال به سوال و جواب ۲۳۸۸۹ برخوردم که استاد جواب رو در قالب شعری دادند. خیلی دلنشین بود. با خوندن این شعر طوری منقلب شدم که صدای گریه ام تا آخر شعر بلند بود. این شعر از کیست؟ عزیزان کاش میشد صوت خوندن این شعر رو با صدای استاد در کانال داشته باشیم. علت چیست که بعضی شعرها اینطورند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شعر از جناب مولوی است در دیوان شمس تبریزی. واقعاً مولوی در دیوان شمس، روی زمین نیست، همواره در حالِ پرواز است. موفق باشید

23390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: جواب سوال ۲۳۳۷۹ در مورد بنیاد مستضعفین بدستم نرسیده ممنون میشم دوباره بفرستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این‌طور جواب دادم:

23379- باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً شواهد، حاکی از چیز دیگری است. به نظرم مطالب را در جای خود مطرح نمی‌کنند. بد نیست در این مورد به جلد دوم کتاب «خاطرات آقای رفیق‌دوست» که در باره‌ی بنیاد مستضعفین سخن گفته‌اند، رجوع فرمایید. در هرحال برای خود بنده حقوق آقای سعیدی کیا نیز مسئله است. موفق باشید

23179

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: Hقای رایفی پور ظاهرا در یکی از صحبتهایشان می فرمایتد از علایم آخر الزمان همین وسایل ارتباط جمعی مانند موبایل می باشد که عالم را به یک خانه تبدیل کرده که به همان راحتی اعضا خانه همه با هم در ارتباط اند و از حال یکدیگر با خبر و استناد آن نیز مربوط به سخنرانی آیت الله خزعلی در سال 1355 می باشد که در آن سخنرانی می فرمایند در دوران ظهور مومن به کف دست خود نگاه می کند و از حال برادر مومن خود در آن طرف عالم با خبر می شود لطفا نظر خود را در این باره بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن نحوه ارتباطی که مؤمنین در آخرالزمان دارند، از جنس دیگر است و رابطه‌ی معنوی و روحانی با همدیگر پیدا می‌کنند. موفق باشید

23134
متن پرسش
سلام: استاد سوالی در زمینه مباحث معرفت النفس دارم، علت وجود برخی ترس های مشترک بین انسان ها چیست؟ مثلا چرا اکثر خانم ها از موش یا سوسک می ترسند یا بیشتر افراد حتی از تصور تنها ماندن با یک جسد وحشت دارند، چنین ترس هایی دلیل منطقی و مشخصی ندارند و در این موارد خطر خاصی شخص را تهدید نمی کند، مطابق با مبانی معرفت النفس در حکمت متعالیه آیا برای این مسئله توجیهی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌ها با قوه‌ی واهمه از صورت‌ها معنایی را کسب می‌کنند. بعضاً در ایجاد معنا شدت به خرج می‌دهند و معنایی که مطابق واقع نیست را در ذهن خود می‌آورند. از این جهت بعضی‌ها از صورت‌هایی مثل موش یا سوسک، معناهایی در ذهن خود می‌آورند که سختْ آزاردهنده است که البته با تقویت وجهِ عقلانی، قدرت آن صورت‌های ذهنی که واهمه ایجاد کرده است، ضعیف می‌گردد وگرنه بسیاری از انکشافات عرفا در إزاء همین قوه‌ی خوب واهمه است. موفق باشید 

22184
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ببخشید بی مقدمه سوالم رو خدمتتون عرض می کنم. چند وقتیست که با خوندن قرآن و بعضی منابع دینی، بیش از پیش این سوال تو ذهنم پررنگتر میشه که: انسان چه چیزهایی رو قرار بود بفهمه که اگر قرآن نبود اون چیزها رو نمی فهمید؟ قران چه چیزی می خواست به بشر برسونه و بفهمونه که خود انسانها از فهمش عاجز بودند؟ فارغ از خوانشهای مختلف و دیدگاه های متفاوت نسبت به متون دینی ناظر به همون برداشتی که معتقد هستین پاسخ بنده رو بفرمایید؛ لطف می کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان نیاز به هدایتی همه‌جانبه دارد تا پروردگار خود را به بهترین نحو عبادت کند و مسیر قرب به او را با روشی اطمینان بخش به‌دست آورد و امروز، این اسلام است که چنین اطمینانی را به بشریت می‌دهد، در حالی‌که بنا به اسناد خود اهل کتاب، امروز با تورات و انجیلی که بدون تحریف باشد روبه‌رو نیستیم. موفق باشید

21309
متن پرسش
سلام علیکم: سوال: شما در بحث حیات زمینی آدم فرمودید که مسجود ملائکه در واقع خداوند بوده، این در حالی است که خودتان هم بعد همین روایت پیامبر (ص) آوردید که این روایات در ظاهر کاملا در تنافی با حرف شماست: ان الله تبارک و تعالی خلق آدم فاودعنا صلبه و امر الملائکه باسجود له و تعظیم لنا و تکریما. عنایت دارید که حضرت می فرماید سجده بر آدم بوده (باسجود له) و مسجود هم خود حضرت آدم (ع) بوده و در واقع این سجده تعظیم و تکریم ما (معصومین (ع) بوده و نه معاذالله شرک به خدا. پس گفته شما در تنافی با این حدیث است. اصلا این سجده سجده عبودیت نبوده بلکه همانطور که در حدیث آمده سجده تکریم و تعظیم بوده. به این معنا که اگر انسان می خواهد به حقیقت خود برسد باید مطیع محض اهل بیت (ع) و معصومین (ع) باشد. لطفا توضیح دهید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که مظهر کامل آیه‌ی «علّم آدم الاسماء کلها» اهل‌البیت‌اند و اسماء الهی یعنی انوار حضرت حق و تکریم اهل‌البیت یعنی تکریم اسماء و انوار الهی. موفق باشید

21244
متن پرسش
سلام علیکم: جوانی بر اثر کثرت معاصی، نفسش کاملا أمّاره شده. خیلی معنویات و .... را دوست دارد ولی نفس او نمی گذارد و هر از چند مدتی زمین می خورد و نمی تواند جلوی نفس خود را بگیرد. فکر می کنم که نماز و توسل هایم کیفیتی ندارند که مرا حفظ کنند. چرا که قبلا تاثیر نماز را می دیدم اما اکنون هیچ تاثیری برایم ندارد. حال چطور باید این نفس را مهار کنم و از باتلاق گناهانم پس از سالها بیرون بیایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط با صبر بر طاعت و معرفت به توحید. در این مورد مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت است را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید

17536

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در راستای فرمایش آقا برای کار در فضای مجازی و اینکه شما موضوع معرفت النفس را برای این کار معرفی کرده بودید. من تو وبلاگی مطالبی از معرفت النفس شما بریده بریده می گذارم و همین طور که خودم کار می کنم نکات را می گذارم. و شرح های صوتی شما را هم به آنها اضافه می کنم. می خواستم اجازه بگیرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه نمی‌خواهد! خداوند به جنابعالی توفیق دهد که در مسیر تبلیغ دین، بهترین عمل را انجام دهید. موفق باشید

6822
متن پرسش
سلام استاد عزیز. بنده در سالهای قبل، در روزهای عزا و سالگرد شهادت ائمه علیهم السلام بسیار غمگین بودم و اما امسال به خودم می گویم خب این ورز مثلا 28 صفر که امسال در دی ماه است بعضی سالها در فروردین و برخی در اردیبهشت و ... است و خدا می داند اصلش چه روزی بوده. البته استاد من ادب در برابر ائمه راسعی می کنم حفظ کنم و در روزهای سوگواری شاد نیستم اما نمی دانم چرا اینجور شده ام. استاد اولا نظرتان را لطفا راجع به این قضیه بفرمایید و دوم اینکه وظیفه شیعه طبق متون دینی در ایام شهادت ائمه صلوات الله علیهم چیست؟سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جایی که زمان های قدسی بر اساس تأکید رسول خدا«صلوات اللَه علیه و آله» و ائمه ی هدی«علیهم السلام» با ماه های قمری ارتباط دارند ما زمان های قدسی خود را مثل ماه مبارک رمضان و محرم و غیره مطابق ماه های قمری دنبال می کنیم و از این لحاظ نباید مشکلی برای شما پیش آید. مگر در روایت نداریم همین که ماه محرم می شد دیگر خنده بر لبان مبارک امام عسگری«علیه السلام» دیده نمی شد؟ وظیفه ی شیعه در ایام شهادت اولیاء معصوم متذکرشدن به آن ایام است. موفق باشید
29212
متن پرسش
سلام علیکم: در سوال 29207 فرمودید که ذاتا بشر انتخاب می‌کند و با وجود امکانهای مختلف دست به تشخیص و برگزیدن و انتخاب امر و امکانی می‌کند و این به بحث انتخاب جسم متناسب با روح در دوره جنینی مرتبط است. یعنی روح انسانی پیش از ورود به دنیا و این عالم، انتخاب کرده در نطفه پاکی باشد یا در نطفه آلوده به معصیت و فسق؟ یا اینکه روح پیش از ورود به دنیا خودش مشکل و خللی داشته که نتوانسته در نطفه پاکی قرار بگیرد و جسم خود را در آنجا شکل دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر امام صادق «علیه‌السلام» هر روحی دو هزار سال قبل از بدن خلق شده. به این روایت فکر کنید که حضرت صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ «علیه‌السلام» كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَيْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَيْنَا الْمُحِبَّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ رُوحَكَ فِيمَنْ عُرِضَ فَأَيْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُرَاجِعْه‏» مردى نزد امير المؤمنين «علیه‌السلام» آمد و آن حضرت با اصحاب خود بود، آن مرد به آن حضرت سلام كرد و عرض كرد: به خدا من ترا دوست دارم، و پيرو توأم، امير المؤمنين «علیه‌السلام» به او فرمودند: دروغ مى‌‏گوئى. گفت: به خدا به راستى من دوستت دارم و پيرو توأم، تا سه بار تكرار كرد و امير المؤمنين «علیه‌السلام» فرمودند: تو دروغ مى‏‌گوئى، تو چنان كه مى‌‏گوئى نيستى، به راستى خدا ارواح را دو هزار سال پيش از بدن‏ها آفريده و سپس دوستان ما را به ما عرضه داشته، به خدا من روح تو را در ميان‏ كسانى كه عرضه شدند نديدم، تو كجا بودى؟ آن مرد در اين هنگام خاموش شد و به آن حضرت مراجعه نكرد.

در خبر داریم آن فرد ابن‌ملجم بوده است. روایت فوق حکایت از آن دارد که روح‌ها قبل از بدن، شخصیت خود را انتخاب کرده‌اند که چه جایگاهی در دنیا داشته باشند. البته و صد البته به همان دلیل که موجودِ مختاری هستند، هر لحظه می‌توانند در شخصیتی که برای خود پذیرفته‌اند و مطابق آن انتخاب‌های خود را انجام داده‌اند، تجدید نظر کنند. موفق باشید  

28339

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: راز خواب دیدن مکرر اولیای خدا چیه؟! توقع خاصی از ما دارند؟! خصوصا یکی از اولیای حاضر در این عصر که من احساس می‌کنم مظهر نور حضرت حجت بن الحسن هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در روایت داریم اولاً هر اندازه عقل انسان بیشتر باشد، خواب‌دیدن انسان کم می‌شود و ثانیاً: به خواب نباید اعتماد کرد. موفق باشید

27723
متن پرسش
آیا خداوند از ازل از عملکرد ما با خبر بوده است؟ اگر علم داشته است پس آیا ما در انجام اعمال خود مجبور هستیم و اختیاری وجود ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم خداوند مربوط به عملی است که ما انجام می‌دهیم و چون ما آن عمل را با اختیار خود انجام می‌دهیم، خداوند قبل از انجام آن عمل، به آن عمل علم دارد که بحث آن در جزوه‌ی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست، شده است. موفق باشید

27419
متن پرسش
سلام علیکم استاد: تعدادی سوال داشتم در مورد دو موضوع: امام صادق علیه سلام: «اگر گروهی تنها خدا را بپرستند و برای او شریک نگیرند و نماز برپا داشته و زکات داده و حجّ خانۀ خدا را بجا آورند و ماه رمضان را روزه بگیرند، امّا دربارۀ یکی از افعال خداوند یا رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) چنین بگویند: ای کاش برخلاف آنچه انجام داده، رفتار می کرد یا همین فکر به ذهنشان خطور کند، مشرک می شوند.» و سپس این آیه را تلاوت فرمود: «پس سوگند به پروردگارت (اى پيغمبر) كه ايشان ايمان نمى آورند؛ تا زمانيكه در مشاجرات و خصومتهائى كه در ميانشان واقع گردد، تو را حَكم قرار داده و به تو رجوع كنند؛ و سپس از آنچه كه تو به نظر خودت در ميان آنها حكم كردى و قضاوت نمودى، ابداً ناراحتى و حرجى در خود احساس ننمايند و گرفتگى را در خود نيابند؛ و به آخرين درجه از تسليم، تسليم امر و نظر تو باشند.»؛ پس از آن امام صادق (علیه السّلام) فرمود: تسلیم باشید.» برشی از کتاب کیمیای سعادت در پرتو رفیق: ارجاع دادن استاد به رفیق، بخاطر خوف از هلاکت شاگرد در اینجا تذکّر این مطلب بسیار مهم است که گاهی منشأ ارجاع دادن استاد به رفیق، بازگشتش به عدم استعداد برای قبول حق از طرف شاگرد است. یعنی اگر استاد بخواهد مستقیماً مطلبی را به شاگرد تذکّر بدهد، ممکن است شاگرد بواسطۀ عدم تحمّل شانه خالی کند و خدای ناکرده در مقام تعارض با استاد قرار گیرد؛ چه اینکه این اعتراض را به زبان بیاورد و زبان به اعتراض باز کند و یا اینکه در قلب خود نگه دارد. در هر دو صورت، چون این تعارض و تقابل با مقام ولایت صورت می پذیرد، فرد بسیار ضربه می خورد و به هلاکت می افتد و ساقط می شود. ۱. استاد از مطالب گفته شده برداشت میشه که ما باید از دستورات صاحبان ولایت (خدا و پیغمبر و اهل بیت و رهبری و اولیا الله) در عمل اطاعت کنیم و نارضایتی قلبی نداشته باشیم که این ساده نیست ما شاید بتوانیم در عمل تابع آنها باشیم ولی اینکه از دستورات آنها حتی ناراحت هم نشویم یا نارضایتی درونی هم نداشته باشیم خلیی سخت است چرا که ناراحتی که امر قلبی است در دست ما نیست. یا اینکه رضایت کامل به قضا الهی داشته باشیم و در مصیبت ها ناراحت از اراده و قضای الهی نباشیم و اینکه در متن های بالا گفته شده که حتی خطور نارضایتی در ذهن مساوی با شرک است و تعارض و تقابل با مقام ولایت است و موجب هلاکت می شود بیشتر افراد که در مقام تسلیم و رضا قرار ندارند چطور بدین شکل باشند؟ ۲. استاد در کتاب معاد فرمودید که اگر در دنیا شخص دارای سمت و سوی الهی باشد و در مسیر حقیقت بوده باشد بعد از مرگ در عالم برزخ و قیامت با طی عوالم و منازل با کنار رفتن تعلقات و حجاب ها در نهایت به لقا الله می رسد آیا برای همه ی انسان هایی که مومن هستند و سمت و سوی الهی دارند جنت لقا و فنی در ذات احدیت در نهایت میسر می شود؟ در پناه حق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی پذیرفتیم حضرت حق عین حکمت عمل می‌کند و اولیای معصوم «علیهم‌السلام» مظهر حکم خدایند؛ عقلاً جایی برای اعتراض درونی نمی‌ماند هرچند از نظر احساس و عاطفه ممکن است ناراحت باشیم و همین اندازه که عقل، انکارِ حکمت الهی را نمی‌کند برای توحید و عدم شرک کافی است. ۲. به اندازه‌ای که انسان‌ها به حقّ رجوع داشته باشند با جلوات انوار الهی در مظاهر مختلف روبه‌رو می‌شوند. موفق باشید

25724
متن پرسش
سلام: تفاوت قیامت کبری انسانی با قیامت کبری تکوینی در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان با سلوکِ خود در ابعاد متعالی و قیامتی‌اش حاضر می‌شود و وجوهِ برزخی و قیامتیِ خود را احساس می‌کند. ولی قیامتِ تکوینی وقتی است که ذات عالم به‌طور کلّی از حالت این دنیایی به حالت قیامتی درآید. موفق باشید

25153
متن پرسش
با سلام: ما در حال انجام پژوهشی در موضوع سقط جنین عمدی در بازه زمانی تشکیل نطفه تا قبل از دمیده شدن روح هستیم. سوال ما از استاد این است که به غیر حکم شرعی، چه دلایلی در رد مجوز اینگونه از سقط ها وجود دارد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تا قبل از دمیدن روح، آن موجود زنده، انسان نیست هرچند بعداً می‌تواند انسان شود. ولی سقط چنین موجودی، کشتن انسان به حساب نمی‌آید هرچند که به هر حال موجود زنده‌ای را سقط کرده‌ایم. آری! اگر حیات مادر، به عنوان انسانِ بالفعل در خطر است ترجیح در آن است که جنین سقط شود. موفق باشید

25058

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حاج :قا ان شاء الله مثل همیشه سلامت باشید. الحمدلله خدا توفیق داد جلسات تدریس خیال را گوش می دادم و تا الان جلسه چهارم رسیدم. و هنوز زود است از چشیدن این بحث، اما یاد شعر زیر افتادم که بی زحمت ممنون میشم توضیحی اندک در موردش بنویسید. با تشکر من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور ازین بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمدم، نعره مزن، جامه مدر هیچ مگو گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو قمری، جان صفتی در ره دل پیدا شد در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو گفتم ای دل چه مه‌ست این دل اشارت می‌کرد که نه اندازۀ توست این بگذر هیچ مگو گفتم این روی فرشته‌ست عجب یا بشر است گفت این غیر فرشته‌ست و بشر هیچ مگو گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد گفت می‌باش چنین، زیر و زبر هیچ مگو ای نشسته تو در این خانۀ پرنقش و خیال خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو غزلیات شمس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح این غزلیات، خودش یک کاری است جدا از جواب‌دادن به سؤالات کاربران. و بنده چنین فرصتی برایم نیست که بر اساس نظر کاربرانِ محترم وارد این نوع کارها شوم، مگر همان تعریفی که در مورد شرح غزلیات حافظ برای خود وظیفه کرده‌ام. موفق باشید

24875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد و تمامی دست اندرکاران گروه فرهنگی المیزان. عرض معذرت به جهت مزاحمتم. استاد چون جستجو کردم و نیافتم در بخش سوالات می پرسم. استاد به شخصی توصیه فرمودید که دستگاه فکریش رو بر اساس آرا و اندیشه های امام خمینی (ره) و علامه طیاطبایی (ره) بنا کند. دو بزرگواری که فرمودید هر دو ایشان از علمای عالم دار هستند. استاد من اهل شوشتر هستم و آثار علامه محقق و صاحب قاموس الرجال شیخ محمد تقی شیخ شوشتری (ره) (که متاسفانه بسیار در حق ایشان و شناختن ایشان و وسعت علمی پهناور ایشان به جامعه تشیع و بخصوص نسل جوان کوتاهی شده است) دسترسی دارم. کتب ایشان به غیر از علم رجال دو جلد در تفسیر قرآن (باعنوان حواشی مصحف) مواعظ (۴ جلد) در اخلاق، قضاوتهای امیرالمومنین (ع) و کتب دیگر ایشان از ارزش بالایی برخوردارند و آیت الله شبیری زنجانی ایشان را با عنوان حسنات دهر خطاب می کنند و مرحوم شریعتی ایشان را کوهی از علم می دانند. و کاری که متاسفانه موفق به انجامش نشدند، تهیه یک دور تفسیر در قرآن بود. استاد عرض بنده طولانی شد. حال پرسش بنده این هست که مطالعه آثار ایشون می تواند یک خط فکری برای بنده ایجاد کند و امثال بنده را از ظلمات جهل به روشنایی علم برساند یا خیر؟ استاد بنده قصد ارسال یک نسخه از کتاب جلوه فضل و فضیلت نوشته ابوالقاسم اعتبار از نزدیکان مرحوم علامه شیخ که شرح احوالات آن بزرگوار هست رو خدمتتان ارسال کنم، ولی نمی دانم می شود یا خیر. ۲. استاد کتب مرحوم آقا مجتبی تهرانی (ره) برای پیدا کردن خط فکری مذکور چگونه است؟ شرمنده به جهت طولانی شدن عرایضم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که متوجه‌اید حقیقتاً در فرهنگ تشیع اقیانوس‌هایی از علم و معرفت هست که بسیاری از آن‌ها گمنام‌اند و متأسفانه دسترسی به آن‌ها مشکل می‌باشد. اگر بدانم چگونه می‌توان به تفسیر آن استاد عزیز دست پیدا کرد، خودم اقدام می‌کنم. ۲. نوشته‌ها و سخنان مرحوم آقامجتبی تهرانی در امر اخلاق، بسیار کارساز است. موفق باشید

24251
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: شما بر هایدگر و گادامر تاکید دارید، و اینکه می‌فرمایید برای فهم و درک عرفان اسلامی و سنت خودمان (در دوره ما) باید آنها را خواند. حال سوال این است، بنده به عنوان یک طلبه (که در سیر عرفان، به فصوص الحکم رسیده ام) اول باید سنت را بخوانم و بعد هایدگر را یا بالعکس؟ سوال دوم: تفکر هایدگر را باید چگونه خواند و سیر مطالعاتی برای فهم آن چیست؟ آیا اکتفا به کتب خودتان جواب گو هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده تا «حکمت» و «عرفان» را خوب نچشیده باشید نباید به هایدگر و گادامر که نحوه‌ی حضور دین داری در این تاریخ را متذکر‌ند رجوع کنید. ۲. باید کتاب «هستی و زمان» هایدگر را دنبال کرد. موفق باشید

23998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با سلام و آرزوی سلامتی برای حضرتعالی: انس با قرآن و آشنایی با مفاهیم عمیق آن همواره یکی از بزرگترین آرزوهای من بوده که متاسفانه تا الان محقق نشده است. قصد داشتم از نمایشگاه کتاب تفسیر المیزان را تهیه کنم بلکه بتوانم روزی چند خط بخوانم و با وجود مشغله شدیدی که بخاطر شغلم (هیات علمی پژوهشی دانشگاه در رشته داروسازی) دارم، مصمم هستم که این وقت را فراهم سازم ولی نمی دانم از کجا شروع کنم. سوره خاصی را توصیه می فرمائید و اصلا این راه را صحیح می دانید؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» که در قسمت نوشتارهای سایت هست، در این رابطه کمک کند. موفق باشید

22667

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: دختر خانمی هست که چند ساله بواسطهٔ دیدن خوابهای مکرر که از اونها وعده ازدواجش را با پسری که می‌شناسه ادراک میکنه، منتظر مانده و از طرفی آن پسر هم اصلاً علاقه ای به این دختر نشون نمی ده ولی دختر مدام میگه این ازدواج حکمت خدا و سرنوشت منه، سوالی که دارم اینه که چنین خواب‌هایی می‌تونه از ناحیه ٔشیطان برای اذیت کردن این دختر و سست کردن اعتقادات دینی و مذهبی اون باشه؟ چون هر ساله داره نسبت به دین و اعتقادات ش ضعیف تر میشه و روح و روانش هم خیلی آسیب دیده و چطور میشه اونو متقاعد کرد که این خوابها حجت نیست؟ جزاک الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها بیشتر همان خیالات روزمرّه‌ی فرد است که در شب با آن‌ها روبه‌رو می‌شود. بد نیست سری به کتاب‌های «ادب خیال و عقل و قلب» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت است، بزنند. موفق باشید

22440
متن پرسش
استاد عزیز سلام: توفیق شده با جلسات «گوش سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» شما همراه شده‌ام. یکی از دوستانِ دیگر که با خیلی از مباحث شما انس دارد امروز از حس من نسبت به بحث ندای بی صدا پرسید. جواب من این بود: ندای بی صدا از جنس همان کاریست که شیخ اشراق در جمع متعصبان خشک مغزِ زمان خودش انجام می داد، و استاد طاهرزاده هم به همان اندازه در معرض خطر، ندای بی صدا همان جلساتِ سماع صوفیانه است اما به سبک انقلاب اسلامی و در زمانه انقلاب اسلامی، خیلی شجاعت و شهامت می خواهد که در دهه ۴۰ انقلاب که بدترین اوضاع اقتصادی است اینگونه لطیف و دقیق با ذات انقلاب مواجه شد و آن‌ را به سخن آورد و به مشاهده آن نشست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی خودش در هر مرحله‌ای خود را به صورت مناسب آن مرحله می‌نمایاند تا انسان‌ها را از روزمرّه‌گی‌ها نجات دهد. می‌ماند که ما سعی کنیم پا به پای انقلاب جلو برویم. موفق باشید

22413

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: آیا بعد از طی کردن مباحث «گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی» و «علل تزلزل غرب» و «فرهنگ مدرنیته و توهم» آیا می توانیم به بحث صوتی جنابعالی در شرح کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی» دکتر داوری ورود کنیم یا مقدمات دیگری لازم است طی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مشکلی نباشد و إن‌شاءاللّه بتوانید استفاده کنید. موفق باشید

21929
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در بحث معرفت النفس و اینکه من ما تن ما نیست نکاتی فرمودید که شاید چندان علمی بنظر نرسد. مثال هایی گفته شد مانند خواب، بیهوشی و اینکه در افراد مسن علت اینکه داروهای بیهوشی ضعیفتری داده می شود تعلق کمتر نفس به تن است در حالی که ما می دانیم قلب افراد مسن ضعیف تر است و اگر بیهوشی شدید رخ دهد و ضربان قلب افت شدید پیدا کند ممکن است دیگر عضلات قلب نتوانند پمپاژ قلب را راه بیاندازند. لطفا در باب مثال ها (که البته مثال ها نوعی استدلال بودند) دقت بیشتری شود زیرا که می تواند باعث غیرقابل پذیرش شدن اصل موضوع شود. (بنده دانشجوی پزشکی هستم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً باید علم پزشکی با نگاهی آغازین‌تر و مبنایی از خود بپرسد چرا در هنگام پیری، قلب انسان ضعیف‌تر می‌شود؟ جز آن است که آن‌چه موجب تدبیر بدن است مثل دوران جوانی، توجهش به بدن کم شده تا حضور خود را در جای دیگری شکل دهد؟ موفق باشید

نمایش چاپی