با سلام: استاد حقیقتاً نمیدانم با چه انگیزهای به زیارت اربعین و به جایگاه اربعین باید نگاه کنم تا در امروز زندگی نیز بتوانم با امام حسین(ع) زنده بمانم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی مهمی است و هر روز و هر سال باید در فضایی که حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» در دل تاریخِ اسلام تاریخی را به ظهور آوردند، فکر کرد و متوجه بود بالاخره تاریخ ما تاریخ حسین «علیه السلام» است به همان معنایی که عزیزِ دلمان سردار دلها فرمود:
«ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم».
در این رابطه عرایضی را در روز اربعین خدمت عزیزان عرضه داشتم که سرفصلهای آن را ذیلاً خدمتتان ارسال میکنم. موفق باشید
اربعین حسینی و ادامهی راه توحیدی که شروع شده است
باسمه تعالی
۱. زیارت اربعین با سلام به حضرت با توصیفاتی مثل «ولیّ اللّه» و حبیب اللّه» و «خلیل اللّه» و «صفی اللّه» شروع میشود. سپس عرضه میداریم: خدایا! او را با شهادت بزرگ داشتی «اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ» و سعادت را به او هدیه کردی «وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ» و او را حجت برای خلقت قرار دادی تا در مشکلات راه را گم نکنند «وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ». خدایا! آن حضرت در دعوت و خیرخواهی عذری برای کسی باقی نگذاشت و بذل کرد خون را در راه تو «فَاعْذَرَ فِي الدُّعاءِ وَ مَنَحَ النُّصْح وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ» تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی برهاند و بیدارشان کند «لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ» و در مقابل آنهایی که مورد خشم تو و پیامبرت بودند با صبر و شکیبایی جهاد کرد «فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّي سُفِكَ في طاعَتِكَ دَمُهَ» تا که خونش در راه طاعت تو ریخته شد. و پس از آن باز سلام به آن حضرت در آن زیارت شروع میشود که ملاحظه خواهید کرد.
۲. کربلا حکایت از آن دارد که مسیر توحیدی اسلام، مسیر آسان و بی دردسری نیست، ولی پایدار و باقی است. به عنوان نمونه آقای علی خوشلفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. اینکه آقا! شما خیلی دارید درد میکشید، زجر میکشید؛ به هر حال این بحث اختلاسها و حقوقهای نجومی را میگویید، اینها گوش نمیدهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛
رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما میبینید، اینها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما میخواهیم برویم به قلّهی توچال یا قلّهی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر میشود؟ امّا داریم میرویم، داریم میرویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب میکردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم میشود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.
۳. هر سال نظر به اربعین حسینی (ع) میاندازیم تا به خود بفهمانیم راهی که شروع کردهایم، راهی پایدار و مبارک است.
۴. شیعه متوجه است جهان بزرگتر از آن است که یزیدیان بتوانند آن را اشغال کنند و جایی برای حسینیان نگذارند.
۵. باید در اربعین به چیزی ماورای آنچه در سیطرهی یزیدیان است، فکر کرد، جایی که هرکس میتواند در آنجا حاضر شود. زن و مرد و عرب و عجم و ثروتمند و فقیر و بیسواد و باسواد همه میتوانند در آنجا حاضر باشند و از عطایای خاص خداوند که مخصوص آن فضا است، بهرهمند گردند.
۶. در حضور خطر و با رویارویی با آن و عقبنشینی نکردن، ماورایی به ظهور میآید که تهدیدِ خطر، چون گَردی میشود در هوا. در استقبال از خطر است که شرایط عوض میشود، چه آن شرایط تحریم و محاصرهی شعب ابیطالب باشد و چه شرایطی که یزیدیان در کربلا بهوجود آوردند. یعنی با عقبنشینینکردن در مقابل خطر، امکانِ ادامهدادن خود را فراهم میکنیم، وگرنه امکان ظهور حقیقت از میان میرود.
در روز اربعین با چنین رویکردی امام را زیارت میکنیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر سران فتنه یک کلمه ابراز پشیمانی کردند تا مورد عفو قرار گیرند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گادامر انسانِ متدین و دغدغهمندی است که با جهان مدرن و وجه سکولار آن روبهرو شده است و به صورتی عالمانه با سفرهای که هگل و هایدگر گشودهاند، بنا دارد با بازخوانی آنچه که در ذخیرهی تاریخیِ فرهنگ دینی نهفته است، راهی بس عمیق به سوی دیانت در دنیای مدرن بگشاید. همزبانی و همدلی با او مشروط به آن است که اولاً: دغدغههای او را بیابیم و ثانیاً: با همدلیِ کامل با او به جامعهی خود بنگریم. این کار سختی نیست که با انتقال از او تلاش کنیم او را نفهمیم، کار سخت آن است که متوجه شویم دقیقاً تفکر متافیزیکیِ حاکم بر جوامع مذهبی چگونه باید به خود آیند که در تاریخ جهانِ مدرن که ما نیز از آن بیرون نیستیم، چگونه رابطهی زمین با آسمان و رابطهی انسان با خدا نگهبانی و شبانی گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم خداوند مربوط به عملی است که ما انجام میدهیم و چون ما آن عمل را با اختیار خود انجام میدهیم، خداوند قبل از انجام آن عمل، به آن عمل علم دارد که بحث آن در جزوهی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست، شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باطنش همان صورت ذهنی است؛ ربطی به حلال و حرام بودن ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرف خانمهای متدیّن جلو بروید. «ره چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای دکتر داوری به قول خودشان بر اساس احساس دردی که نسبت به امور جامعه تشخیص میدهند، نگاه فیلسوفانهی خود را به میان میآورند. و بدین لحاظ نمیتوان برای مطالعهی آثار ایشان سیری تعیین کرد. باید ببینیم مسئلهی ما در آثار ایشان کدام است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اینطور جواب دادم:
23379- باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً شواهد، حاکی از چیز دیگری است. به نظرم مطالب را در جای خود مطرح نمیکنند. بد نیست در این مورد به جلد دوم کتاب «خاطرات آقای رفیقدوست» که در بارهی بنیاد مستضعفین سخن گفتهاند، رجوع فرمایید. در هرحال برای خود بنده حقوق آقای سعیدی کیا نیز مسئله است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه شدهاید با هر اسمی همهی اسماء هست. تنها به جهت محل ظهورِ خاصِ آن اسم، آن اسم ظاهر میشود، به همان معنا که در معرفت نفس یافتید که نفس، در محلِ قوهی بینایی ظاهر میشود و به همین جهت میگویید «من میبینم»، یعنی نفس ناطقه در صحنه است، منتها به مظهریت قوهی بینایی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً باید علم پزشکی با نگاهی آغازینتر و مبنایی از خود بپرسد چرا در هنگام پیری، قلب انسان ضعیفتر میشود؟ جز آن است که آنچه موجب تدبیر بدن است مثل دوران جوانی، توجهش به بدن کم شده تا حضور خود را در جای دیگری شکل دهد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نحوهای از سلوک، انسان متوجهی حضور تاریخی ارادهی الهی میشود و مبتنی بر آن عمل میکند. وقتی رعایت دستورات الهی را داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه نمیخواهد! خداوند به جنابعالی توفیق دهد که در مسیر تبلیغ دین، بهترین عمل را انجام دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع سگ اصحاب کهف و نسبت آن با اصحاب کهف، جایی برای تحقیر نیست و اینکه بزرگان این نوع صحبتهایی که بعضی از مداحان میکنند را، خُرده گرفتهاند به جهت آن بود که نوعی تحقیر در شخص استنباط میشد و این غیر از تواضع است. موفق باشید
سلام علیکم: من ندیدم امام را ولی خوشا به حال شما که درک کردیدش، فقط متن کتاب هایش آدم را از خود بی خود میکند دانشجویان فرانسوی فارسی بلد نبودن ولی میگفتن ما پیش این آقا احساس معنوی... کتابهایش را بخوانی تازه میفهمی چرا میگویند اینور فیضیه حاج آقا روح الله ست که تا ازش نپرسی یه کلمه حرف نمیزند اون طرف فیضیه علامه طباطبایی است که نگاه تو صورت کسی نمیکند، خدای حفظ تجرد و ساکنان ظاهری دنیا ولی در اصل ساکنان باطنی آخرت «لیس فی الدار غیره دیار» از شاگردان حضوری صدرا همچین کارهایی برمی آید با این عظمت روح آیا حضرت امام به تجرد عقلانی رسید؟ آیا با این روح عظیم امام که حتی حاضر نشد برای مرگ فرزندش گریه کند چون برای غیر خدا بود وفنای فی الله بود و میگفت مهم نیس در این انقلاب پیروز شویم مهم این است خدا از ما راضی باشد آیا این شخص عالم برزخ دارد یا نه مستقیم وارد عالم عقل میشود؟ با خواندن کتاب هایش ما را تشنه تجرد عقلانی کرده و لقا الهی برای رسیدن به همچین تجردی سلوک ذیل امام در این زمانه کافی است؟ آقای طاهرزاده طلبه ها را حیف است در آوینی و سلیمانی متوقفشان کنیم باید راه سرچشمه را نشانشان دهیم همه آنها خمینی بالقوند و صاحب اشراق و دست خدا شدن در زمین برای آمورش در این زمین در آینده «والسلام علی عبادالله الصالحین»
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهای در رابطه با شهید سلیمانی عرض شد که شاید جایگاه حضرت امام را روشن کند و ما را متوجهی راهی کند که حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» گشودند. موفق باشید و آن نکته این است:
حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته در انقلاب اسلامی
باسمه تعالی
حضرت علی «علیهالسلام» صورتِ به ظهورآمدهی سرّ ولایت نبیّ اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» است[1] و ائمهی معصومین «علیهمالسلام» نیز صورتهای حقایق نهفته و متنوع ولایت علی «علیهالسلام» هستند،- که در شرایط مختلف به ظهور آمدند- و زینب کبری «سلاماللهعلیها» به عنوان صورت حقیقت اسرارآمیز زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» می باشند، تا بشریت تا حدّی متوجهی اسرار نهفتهی اولیای الهی بشود.
در راستای به ظهور آمدن اسرار نهفتهای که در قلب اولیا همواره جاری می باشد و «پری روی تاب مستوری ندارد» است که می توان گفت:
انوار نهفتهای که بر قلب حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» اشراق شد و رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» ذیل آن اشراق قرار گرفتند، شخصیت برجستهی حاج قاسم در ارتباط با آن عارفِ واصل و آن تابعِ صادق، به ظهور آمد تا همه متوجه شوند نسبت به آن رازی که بر قلب آن عارف واصل اشراق شد، بیگانه نیستند.
مواجهه مردم با آن شهید نشان داد که حاج قاسم را نمودِ رازی از شخصیت خود یافتند، زیرا او صورت نازلشده و ملموس حقیقتی بود که بر قلب حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» اشراق شد، تا انسانها معنای حضور تاریخیِ حقالیقینیِ خود را درک کنند و متوجه شوند چگونه ارادهی خداوند تمام وجود آنها را در برگرفته و حاج قاسم متذکر چنین حضوری بود که حضور همهی ما در آغوش ارادهی خداوندی است که بنا بر نفی استکبار دارد.
آری! به اندازهای که ما چشم بر افقِ آیندهی تاریخ انقلاب اسلامی بگشاییم عطایای الهی در این رابطه به سراغ ما میآید تا هر کدام سیلی سختی شویم جهت غلبهی نرمافزارگونهای در راستای نابودی هیمنهی پوچ استکبار. به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در رابطه با انتقامی که باید از استکبار نسبت به شهادت حاج قاسم سلیمانی گرفته شود، فرمودند: «سیلی سختتر عبارت است از غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنهی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.»
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[1] - پیامبر خدا می فرمایند: «يَا عَلِي! كُنْتَ مَعَ الْانْبِيَاءِ سِرّاً وَ مَعِيَ جَهْراً» اى على! تو با بقيه انبياء در باطن و سرّ آنها بودى و براى من در ظاهر هستى و در كنار من، و يا مىفرمايند: «لِكُلِّ نَبِيٍّ صَاحِبُ سِرٍّ وَ صَاحِبُ سِرّي عَلِيِبْنِ ابيطالِب» براى هر پيامبرى صاحب سرّى است و صاحب سرّ من على بن ابىطالب است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر امام صادق «علیهالسلام» هر روحی دو هزار سال قبل از بدن خلق شده. به این روایت فکر کنید که حضرت صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ «علیهالسلام» وَ هُوَ مَعَ أَصْحَابِهِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع كَذَبْتَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّكَ وَ أَتَوَلَّاكَ فَكَرَّرَ ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ «علیهالسلام» كَذَبْتَ مَا أَنْتَ كَمَا قُلْتَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْأَرْوَاحَ قَبْلَ الْأَبْدَانِ بِأَلْفَيْ عَامٍ ثُمَّ عَرَضَ عَلَيْنَا الْمُحِبَّ لَنَا فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ رُوحَكَ فِيمَنْ عُرِضَ فَأَيْنَ كُنْتَ فَسَكَتَ الرَّجُلُ عِنْدَ ذَلِكَ وَ لَمْ يُرَاجِعْه» مردى نزد امير المؤمنين «علیهالسلام» آمد و آن حضرت با اصحاب خود بود، آن مرد به آن حضرت سلام كرد و عرض كرد: به خدا من ترا دوست دارم، و پيرو توأم، امير المؤمنين «علیهالسلام» به او فرمودند: دروغ مىگوئى. گفت: به خدا به راستى من دوستت دارم و پيرو توأم، تا سه بار تكرار كرد و امير المؤمنين «علیهالسلام» فرمودند: تو دروغ مىگوئى، تو چنان كه مىگوئى نيستى، به راستى خدا ارواح را دو هزار سال پيش از بدنها آفريده و سپس دوستان ما را به ما عرضه داشته، به خدا من روح تو را در ميان كسانى كه عرضه شدند نديدم، تو كجا بودى؟ آن مرد در اين هنگام خاموش شد و به آن حضرت مراجعه نكرد.
در خبر داریم آن فرد ابنملجم بوده است. روایت فوق حکایت از آن دارد که روحها قبل از بدن، شخصیت خود را انتخاب کردهاند که چه جایگاهی در دنیا داشته باشند. البته و صد البته به همان دلیل که موجودِ مختاری هستند، هر لحظه میتوانند در شخصیتی که برای خود پذیرفتهاند و مطابق آن انتخابهای خود را انجام دادهاند، تجدید نظر کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فلسفه به خودی خود موضوعات را ابژه میکند هرچند متذکر وجود حقایق میگردد. جناب ابنسینا میگوید فلسفهاش را برای عوام نوشته و نظر خودش حکمت مشرقی بوده. ۲. به گفتهی خواجه عبدالله انصاری حتی سالکی که در مرحلهی شهود قلبی است، هنوز در حجابهای خَلقی میباشد که همان مقام «عین الیقین» است تا آنکه به فنای فی الله و بقای بالله برسد که همان مقام «حق الیقین» باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد نباید نقش فوئرباخ را نادیده گرفت که به قول خودش، محور تفکر همهی فیلسوفان خدا میباشد در حالیکه خدا بینهایت است و بینهایت، قابل دسترس نیست و مارکس و انگلز در دستگاه فوئرباخ از هگل فاصله گرفتند و ادامهی هگل را با فضای عبور از خدا ادامه دادند وگرنه همچنانکه شهید مطهری در کتاب «فلسفهی تاریخ» میفرمایند هگل را باید جزو فیلسوفان موحد قلمداد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زمینی بودن بد نیست، زمینیماندن بد است. بحمداللّه بنا ندارید زمینی بمانید. سری هم به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حرفها را دیدهام. همانطور که حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» در نامهای که به گورباچف نوشتهاند در وصف ابنعربی فرمودند: برای فهم کلماتِ باریکتر از موی او چند نفر افراد با هوش خود را به قم بفرستید. لذا هرکس نمیتواند بدون شناختن آن زبان، وارد آن حوزهی فکری بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. دین زنده است که انسان را زنده میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان، وسعتی تا عالَم جبروت دارد و یکی از مراتبِ نفس انسان، عالم خیال است. در این مورد خوب است سری به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مجلداتِ «امام شناسی» آیت اللّه تهرانی کمک کند. موفق باشید