بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25284
متن پرسش
با سلام: فرق تمثل شیطان برای یک فرد و وارد شدن شیطان در خیال یک فرد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمثّل‌یافتنِ شیطان برای هرکسی که پیش آید، در موطن خیال پیش می‌آید. ولی این غیر از آن است که شیطان، یک فکر را و یا تصورِ عملی را در خیال به انسان إلقاء می‌کند. موفق باشید

25190

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: برای دنبال کردن بحث امام شناسی (عامه و خاصه) چه کتاب هایی رو معرفی می فرمایید؟ تا حدودی کتاب های شما رو مطالعه کردم. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مجلداتِ «امام شناسی» آیت اللّه تهرانی کمک کند. موفق باشید

24969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام: در موضوع معرفت النفس ۱. وقتی ما عالم خارج را درک می‌کنیم و احساس می‌کنیم به صورت بدیهی وجدانی و بدون تفکر و توجه درک و احساس خارج بودن اشیا را داریم، اما موقعی که ناخودآگاه و بدون اختیار و اراده قبلی تخیل می کنیم و خطوراتی سراغ ما می آید به صورت بدیهی وجدانی درک و احساس درونی بودن تخیل را نداریم به جز اینکه توجه کنیم و به خود بیاییم که متوجه می‌شویم در خیالات بودیم، در صورتی که تنها وقتی که اختیارا و به خواست خودمان خیال کنیم، در همان لحظه تخیل، می دانیم در حال خیال کردنیم، چرا این علم به درونی بودن تخیل و خطورات را در زمانی که تخیل و خطورات ارادی وآگاهانه و اختیاری نیست نداریم؟ آیا این به این دلیل است که آن خطورات و خیالات غیر ارادی و دفعتا و جبری حقیقتا از خارج از نفس من است، که یا القا شیطان است یا الهام ملک، و به خاطر همین ما آن خطورات و خیالات را درونی احساس نمی‌کنیم چون حقیقتا درونی نیست و نجوا و القا یا الهام است؟ ۲. حال اگر این خطورات و خیالات غیر ارادی و خارج از اختیار از جانب شیطان و ملک می باشد، چگونه می توان خطورات و خیالات و الهام های ملکی را بیشتر کرد و خطورات و خیالات و القائات شیطانی را به حداقل و حتی صفر رساند؟ متشکرم از شما استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همین‌طور است که می‌فرمایید. ۲. همین‌طور که در روایت از پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم: «إنّ فی ایام دهرکم نفحات»، آری! الهاماتی از مَلَک به ما می‌رسد همچنان که وسوسه‌ها و القائاتی از شیطان در «عُقَد» و اندیشه‌های ما در میان است ولی در هر حال آن‌چه مورد پذیرش و نپذیرفتن آن‌ها می‌شود در درون ما است و زمینه‌هایش را ما فراهم می‌کنیم و از این جهت از اختیار ما بیرون نیست. موفق باشید

24602
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب سوال ۲۴۵۸۸ فرمودید که: به هیچ وجه بحثی این‌چنین مهم را کم‌تر از دو یا سه سال مطالعه و تدبّر نمی‌توانید دریابید. اگر می‌بینید برایتان مشکل است، چرا بی‌خیالش نمی‌شوید؟ اولا بنده انتظار این جواب را نداشتم و انتظار داشتم حداقل معنای کلی وحدت وجود مد نظر حکمت متعالیه و خودتان را برای بنده در چند سطر بگویید، البته بنده طلبه نیستم که امکان پیگیری موضوع در حوزه و نزد اساتید حوزه به راحتی برایم فراهم باشد و کسی را هم نمی‌شناسم که بخواهم با ایشان مبحث وحدت وجود را پیگیری کنم، جنابعالی هم که به بنده پیشنهاد پاک کردن صورت مسئله را می دهید به جای حل مسئله، حال سوال بنده این است که برای جا افتادن معنای صحیح و فهم صحیح وحدت وجود از کجا و چگونه شروع کنم تا بتوانم در هر مدت زمان مسئله وحدت وجود را برای خودم به فضل الهی حل کنم و دچار انحراف نشوم، پیشنهاد جنابعالی چیست؟ ممنون از پاسخ‌گویی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باور بفرمایید بعضی معارف آن‌چنان عمیق‌اند که یا باید وارد آن نشد و یا باید با آمادگی کامل و حوصله‌ی زیاد وارد آن شد. بدترین برخورد با معارف عالیه، تقلیل آن‌ها است. حضرت سجاد (ع) مى ‏فرمايند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور»[1] خداوند مى ‏دانست در آخرالزمان اقوام متعمّقى مى ‏آيند كه براى آن‏ها سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل كرد. اين خبر نشان مى‏ دهد براى فهم سوره‏ ى توحيد و شش آيه‏ ى اول سوره ‏ى حديد نياز به روح آخرالزمانى است. نتيجه اين‏كه واژه‏ ها هر اندازه هم كه مقدس باشند تنها در گرو تفكرى كه به آن‏ها رجوع مى‏ شود بزرگى و قداست خود را مى‏ نمايانند و فكر مى ‏كنم ما هنوز در شرايطى نيستيم كه واژه هاى «,وحدت وجود» و «آخرالزمان» و «پايان تاريخ»، معنى خود را درست بنمايانند تا منشأ تفكر شوند، مگر آن كه به فرهنگى رجوع شود كه اين واژه‏ ها در درون آن فرهنگ معنى خود را بيابند و دل‏ها را زير و رو كنند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 91.

24195
متن پرسش
سلام محضر استاد طاهرزاده: استاد آیا لازمه فهم و شروع فلسفه اسلامی، مباحث معرفت نفس هست؟ یا لازمه فهم و شروع معرفت نفس، فلسفه اسلامی است؟ کدام مقدم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده معرفت نفس راهی است که اگر انسان فلسفه را هم دنبال نکند، به خودی خود معرفت‌بخش است. موفق باشید

23958

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر بابت جواب دهی به سئوالات، سوالم اینه که در زیارت جامعه کبیره امکان زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها وجود داره؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! مگر آن حضرت، شجره‌ی نبوت و موضع رسالت نیستند؟ موفق باشید

23852
متن پرسش
سلام: می خواستم ببینم این پیام که به مناسبت دوازده فروردین توی واتساپ دست به دست شده، صحت داره یا نه؟ «بمناسبت فرارسیدن دوازدهم فروردین یادی می کنیم از علامه طباطبایی، آیه الله سید رضا صدر، آیه الله سید محمد روحانی، آیه العظمی سید احمد خوانساری، آیه الله العظمی شیخ مرتضی حائری یزدی، آیه الله دکتر مهدی حائری یزدی، آیه الله سید ابوالفضل موسوی مجتهد زنجانی، آیه الله سید رضا موسوی زنجانی که حاضر نشدند به جمهوری اسلامی رأی دهند» اگه صحت داره خواستم ببینم دلیلشون چی بوده؟ اگه هم اطلاع ندارین لطفا منبع موثقی معرفی کنین تا بررسی کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. شاید تصوری که آن عزیزان از جمهوری اسلامی داشته‌اند، درست نبوده‌ است. وگرنه مگر می‌شود عالِمی از علماء اسلام معتقد به ولایت فقیه در امور جامعه نباشد؟! موفق باشید

بد نیست نظر  شهید صدر درباره پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را  بخوانید که می فرماید:

بسم الله الرحمن الرحيم 

والصلاة والسلام على قائد البشرية محمد وعلى الهداة الميامين من آله الطاهرين والخيرة من أصحابه الصالحين.

با توجه به ارزش توجه شما به طرح مبارکی که پرچمش را حضرت آیت الله العظمی امام خمینی بالا برد و قلوب همه مسلمانان را زنده کرد و جان آنها را نورانی نمود، تلاش می‌کنیم سخنانی را به شما ارائه کنیم که در این زمینه روشنگری کرده، به طرح افکاری در سطح مفاهیم اسلام و فرضیه‌های قابل اجرا از نظر اسلام کمک کند. البته باید بر این نکته تأکید کرد که این امام مجاهد که این پرچم را بلند کرد و توانست به پیروزی برسد، دارای والاترین سخنان و صاحب جایگاه قضاوت در این مسأله است و همة ما اطمینان داریم که پیروزی بزرگ وی در تبلور و اجرای این قانون چیزی از جهاد بزرگ او در نابودی طاغوت و خارج کردن ایران از تاریکی‌های ظلم و ستم کم ندارد.

حکومت، یک پدیدة اجتماعی اصیل در زندگی انسان است. این پدیده به دست پیامبران و فرستاده‌های آسمانی تأسیس شد و ساختار طبیعی خود را به دست آورد و نقش سازندة‌ خود را در رهبری جامعة انسانی و هدایت آن از طریق سازماندهی اجتماعیِ شکل گرفته توسط انبیا در این زمینه و بر اساس حق و عدالت ایفا کرد و هدف او حفظ وحدت بشریت و رشد آن در مسیر صحیح بود.

خداوند تعالی می‌فرماید: «كان الناس أمة واحدة فبعث الله النبيين مبشرين ومنذرين وأنزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه وما اختلف فيه إلا الذين أوتوه من بعد ما جاءتهم البينات بغياً بينهم فهدى الله الذين آمنوا لما اختلفوا فيه من الحق بإذنه والله يهدي من يشاء إلى صراط مستقيم.» البقرة: 213.

مردم، امّتى يگانه بودند؛ پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم‏ دهنده برانگيخت، و با آنان، كتاب [خود] را به حق فرو فرستاد، تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند. و جز كسانى كه [كتاب‏] به آنان داده شد -پس از آنكه دلايل روشن براى آنان آمد- به خاطر ستم [و حسدى‏] كه ميانشان بود، [هيچ كس‏] در آن اختلاف نكرد. پس خداوند آنان را كه ايمان آورده بودند، به توفيق خويش، به حقيقت آنچه كه در آن اختلاف داشتند، هدايت كرد. و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‏ كند.

با توجه به این آیه می‌بینیم که مردم در مرحله‌ای که فطرت بر آنها حکم می‌کرد، امت یگانه‌ای بودند و تصورات اولیة زندگی و خواسته‌های مشخص و نیازهای ساده، باعث وحدت آنها می‌شد. سپس ـ از طریق فعالیت‌های اجتماعی در زندگی ـ استعدادها و قابلیت‌ها شکوفا شد، امکانات متفاوت به وجود آمد، افق‌های دید گسترده‌تر شد، آرزوها تنوع پیدا کرد و نیازها پیچیده شد. پس اختلاف به وجود آمد و بین ضعیف و قوی تناقض ایجاد شد و زندگی اجتماعی به قوانینی نیاز پیدا کرد که محدوده حق را مشخص کند و عدالت را نمود بخشد و ضامن ادامة وحدت مردم در چارچوبی سالم باشد و تمام این قابلیت‌ها و امکاناتی را که تجربة اجتماعی رشد داده، در یک محور مثبت قرار دهد که برای همة مردم مایه خیر و آسایش و ثبات باشد، نه اینکه منشأ تناقض و پایه‌ای برای درگیری و سوء استفاده باشد. در این مرحله ایدة حکومت به دست پیامبران ظهور کرد و پیامبران نقش خود را در ایجاد یک حکومت سالم ایفا کردند و خداوند پایه‌های حکومت را همانطور که در آیه مذکور دیدیم، بنا نهاد.

پیامبران به روش‌های مختلف نقش بزرگ خود را در ایجاد یک حکومت صالح ادامه دادند و بسیاری از آنها مثل داود و سلیمان و غیره نظارت مستقیم بر حکومت داشتند. بعضی از انبیا  مثل حضرت موسی (علیه السلام) در تمام طول زندگی خود حکمرانی کردند و در این راه تلاش کردند. پیامبر اسلام (صلوات الله علیه) توانست تلاش‌های پیامبران پاک گذشته را با برپایی پاک‌ترین حکومت در تاریخ به ثمر برساند. حکومتی که حقیقتا نقطه عطف بزرگی در تاریخ انسان بود و اصول یک حکومت صالح را به شکلی کامل و دل‌انگیز نمود بخشید.

با وجود اینکه پس از وفات رسول اکرم، این حکومت در بیشتر مواقع توسط رهبرانی مدیریت شد که اهداف حقیقی آن و رسالت بزرگ خود را ایفا نمی‌کردند، امامت که امتداد معنوی و عقیدتی نبوت و وارث رسالت آسمان بود، این نقش را ادامه داد و تلاش کرد مسیر این حکومت را اصلاح کرده، آن را به راه درست نبوی بازگرداند. ائمه در این راه قربانی‌های زیادی دادند که در رأس آنها شهادت پدر آزادگان و سید شهدا ابا عبدالله الحسین و اهل بیت برگزیدة او و اصحابش در روز عاشورا است.

امامت پس از عصر غیبت از طریق مرجعیت ادامه پیدا کرد. همانطور که امامت ادامة نقش نبوت بود، مرجعیت نیز بار این رسالت عظیم را به دوش گرفت و در طول تاریخ با روش‌های مختلف در این راه تلاش کرد و مقدمات آن را فراهم ساخت.

این دانشمند مسلمان شیعه همواره با انسان‌های صالح و مستضعف این امتِ برگزیده، حشر و نشر داشت و با تمام اشکال باطل در تضاد بود و بر وابستگی به حکومت انبیا و ائمه اصرار داشت. حکومت حق و عادلانه‌ای که تمام نیکان بشریت و برگزیدگان صالح دنیا برای آن جهاد کرده‌اند.

ملت مسلمان ایران توانست بزرگ‌ترین پایگاه را برای این مبارزة قهرمانانه و ایستادگی قدرتمندانه در راه حکومت پیامبران  و ائمه و پاکان به عنوان بخش در هم گره خورده با مرجعیت دینی و پایه‌های دینی و مذهبی آن تشکیل دهد. این پایگاه والا توانست با عنایت رهبری حکیم به مرجعیت صالحی دست پیدا کند که امام خمینی (ره) آن را نمود بخشید. وی تمام هوشیاری رسالت‌مدار و سیاسی خود را از طریق مبارزة مداوم با طاغوت‌های کفر و مقاومت شجاعانه در برابر فرعون معاصر ایران به کار گرفت تا توانست به این هدف برسد و بزرگ‌ترین شکست را به نیروهای کافر استعمار وارد کند. نیروهایی که آرزو داشتند از جهان بزرگ اسلامی ما یک مستعمره کافر بسازند.

طبیعی بود که ملت مسلمان ایران به رسالت بزرگ تاریخی او ایمان روزافزونی پیدا کند و احساس کند که اسلام، سرنوشت بزرگ آن است. زیرا آنها با اسلام و نیروی مرجعیتی که اسلام بنا کرده و با تلاش امام خمینی توانستند سنگین‌ترین غل و زنجیر‌ها را بشکنند. اسلام تنها یک رسالت نیست، بلکه منجی و تنها نیروی موجود در صحنه است که توانست برای این ملت بزرگ پیروزی را به ارمغان بیاورد.

از این رو طرح مرجعیت بالغ جمهوری اسلامی، شعار، هدف، حقیقت و بیانی زنده از دل امت بود و مبارزه آنها را به نتیجة طبیعی خود رساند و ضمانتی برای ادامه مسیر این ملت در راه پیروزی است که اسلام برایش گشوده است.

ملت بزرگ ایران با بالا بردن این پرچم و ایفای نقش خود در تبلور این آرمان و بر پا کردن جمهوری اسلامی خود را به عنوان ملتی مطرح نکرد که تنها به فکر ساختن خویش است، بلکه خود را به عنوان پایگاهی نشان داد که برای تمام جهان اسلام و تمامی دنیا در این لحظات دشوار تاریخ انسانیت نورافشانی می‌کند و با آن تمام ملت‌های جهان اسلام را به نجات از تسلط غرب و اروپا و تمدن جعلی آنها راهنمایی می‌کند. در سایه این نور، تمام ملت‌های جهان احساس می‌کنند که نیاز به رسالتی دارند که جلوی سوء استفاده انسان‌ها از انسان‌های دیگر را بگیرد.

بر این اساس ملت مسلمان ایران در این لحظات سرشار از تاریخ و آواز مفاهیم قهرمانی، جهاد و احساس پیرزوی و اراده تغییر را زنده کردند. این ملت نقش تاریخی خود را ایفا کرد و برای اولین بار در تاریخ معاصر اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی را وضع کرد و تصمیم بر آن گرفت که این قانون را در تجربه‌ای دل‌انگیز و پیشتاز به مرحلة اجرا درآورد. همانطور که این ملت بزرگ، وجدان جهان را لرزاند و مقیاس‌های مادی آن را با ارزش‌هایی که در مرحلة مبارزة خود نمود بخشید، به لرزه درآورد، همینطور وجدان گمراه انسانیت و وجدان میلیون‌ها شکنجه‌گر تکان خواهد خورد و جهان از نور جدیدی که نور اسلام است روشن خواهد شد. جهانی که انسان‌های غربی و مزدورانِ به ظاهر فرهیختة آنها آن را تاریک کرده‌اند و از تمام ابزار خود از اشغال نظامی گرفته تا تاریک‌نمایی فرهنگی و تحریف عقاید برای دور کردن جهان اسلام از این نور استفاده کرده‌اند تا بر آنها تسلط پیدا کنند و این تبعیت را به آنها تحمیل کنند.

اسلامی که استعمار آن را هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی در زندانی محبوس کرده بود تا جهان اسلام را به هر رنگی که می‌خواهد در بیاورد، در ایران از این زندان بیرون آمد و زلزله‌ای علیه ستمکاران برپا کرد و الگویی والا برای ساخت یک ملت مجاهد و فداکار و شمشیری برنده بر ستمگران و منافع استعمار و پایگاهی برای بنای امتی از نو ارائه کرد. امام خمینی تنها اسلام را با نیروی شگرف خود و قهرمانی ملت ایران از زندان بیرون نکرده است، بلکه جنایت بزرگ تمام گروه‌هایی را برملا کرد که تلاش داشتند اسلام را قرنطینه کنند و نیروهای شگرف آن را بخشکانند و آن را از پیشرفت تمدن این امت دور کنند.

این نور جدید که مقدر شده بود ملت ایران آن را به جهان برساند، نظام‌هایی را که از روی نیرنگ نام اسلام را بر خود نهاده‌اند، رسوا خواهد کرد، همانطور که نظام‌هایی را که اسلام را رد کرده‌اند، محکوم کرد.

در ادامه چند مورد از افکار سیاسی را در زمینة آماده‌سازی طرح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مطرح می‌کنیم و شرایط روحی ملت ایران را در پرتو تعالیم اسلام مورد استنباط قرار می‌دهیم.

ملت بزرگ ایران به اسلام به عنوان شریعتی که باید پایه‌های زندگی بر اساس آن بنا شود، ایمان کامل دارد. همچنین به مرجعیت مجاهدی که در سخت‌ترین شرایطِ مبارزه، رهبری این ملت را به عهده گرفت تا توانست کاخ طاغوت را ویران و پیروزی را محقق کند، ایمان دارد. این ملت به انسان ایرانی و کرامت او و حق آزادی، مساوات و مشارکت در بنای اجتماع ایمان دارد.

بر اساس این ایمان، چند امر مقرر می‌شود.

خداوند منبع تمام قدرت‌هاست.

و این بزرگ‌ترین حقیقی است که از بزرگ‌ترین انقلابی حکایت می‌کند که انبیا به پا کردند و برای آزادی انسان از پرستش انسان مبارزه کردند.

این حقیقت یعنی انسان آزاد است و هیچ انسان دیگر، یا طبقه یا گروه بشری دیگری بر او سیادت ندارد. سیادت تنها برای خداست. با این دیدگاه مرز نهایی تمام انواع حکم‌رانی و سوء استفاده و تسلط انسان بر انسان مشخص می‌شود.

این سروری و سیادت برای خدایی است که انبیا تحت شعار (لا اله الا الله) مردم را به او دعوت کردند. این سیادت با آن حق الهی که ستمگران و پادشاهان قرن‌ها برای حکم‌رانی و تسلط بر دیگران از آن سوء استفاده می‌کردند، تفاوتی اساسی دارد. آنها سیادت و سروری را به عنوان نامی بر خدا گذاشته بودند تا در جهان واقع، آن را تصاحب کرده، خود را به عنوان جانشینان خدا در زمین به خلافت انتصاب کنند.

انبیا و کسانی که بر مرکب آزادیِ انبیا و جانشینان آنها سوار بودند، به این سیادت ایمان داشتند و خود و انسانیت را با آن از همه اشکال انسان‌پرستی نجات دادند. زیرا آنها این حقیقت را به مصداق واقعی و مشخصش رساندند که در شریعت آسمانی نمود داشت. از این رو دیگر امکان محدود کردن قدرت در یک فرد، خانواده یا طبقه به اسم قدرت الهی وجود نداشت.

تا زمانی که خداوند سرمنشأ قدرت‌هاست و شریعت، بیانی واقعی و مشخص از سوی خداست، طبیعی است که راهی که این قدرت‌ها از طریق شریعت اسلامی می‌پیمایند را مشخص کند.

شریعت اسلام، منبع تشریع و قانون‌گذاری است.

به این معنا که اسلام، منبعی است که قانون اساسی از آن کمک می‌گیرد و قوانین در جمهوری اسلامی در پرتو آن وضع می‌شوند. این کار به شکل زیر صورت می‌گیرد:

یک: احکام ثابت شریعت با یک وضوح مطلق فیهی به اندازه‌ای که با زندگی اجتماعی در ارتباطند، جزء ثابتی از قانون اساسی را تشکیل می‌دهند، اعم از اینکه به طور مستقیم در سند قانون اساسی به آنها تصریح شده باشد یا نه.

دوم: هر موضعی از شریعت نیاز به چندین اجتهاد دارد. حوزة جایگزین‌های متعدد در اجتهاد مشروع، حوزة قانون اساسی به شمار می‌رود و همچنان انتخاب جایگزین معین از بین این جایگزین‌ها به قوة مقننه موکول می‌شود که امت در پرتو مصلحت عمومی آن را اتخاذ می‌کند.

سوم: در صورت عدم وجود یک موضع قطعی نسبت به حرمت یا وجوب در شریعت، قوة مقننه که نمایندة مردم است می‌تواند قوانینی تصویب کند که آنها را مناسب تشخیص می‌دهد. البته این قوانین نباید با قانون اساسی تعارض داشته باشند. حوزة این قوانین، منطقة خالی نامیده می‌شود. این منطقه تمام حالاتی را شامل می‌شود که شریعت در آنها به مکلف اختیار اتخاذ موضع را داده است. قوة مقننه این حق را دارد که موضع مشخصی را بر طبق مصالح عمومی به شرطی که با قانون اساسی تعارض نداشته باشد، اتخاذ کند.

قوة مقننه و قوة مجریه فعالیت‌های خود را به مردم استناد می‌دهند. زیرا این مردم هستند که در عملکرد این دو قدرت به روشی که قانون اساسی مشخص می‌کند، صاحب حق هستند. این حق، حق جانشینی و نظارتی است که از منشأ حقیقی قدرت‌ها که خداوند است، یاری می‌گیرد. با این کار، ملت رشد می‌کند و تا نهایت احساس مسئولیت خود با قدرت در ارتباط است، زیرا می‌داند که او به عنوان خلیفة خدا در زمین در امور تصرف می‌کند. بنابراین حتی مردم، صاحب قدرت نیستند، بلکه آنها در برابر خداوند مسئول حمل امانت و ادای آن هستند. {إنا عرضنا الامانة على السماوات والأرض والجبال فأبين أن يحملنها وأشفقن منها وحملها الإنسان. ما امانت [الهى و بار تكليف‏] را بر آسمان‏ها و زمين و كوه‏ها عرضه كرديم، و آنها از پذيرفتن آن سرباز زدند و از آن هراسيدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت به راستى او ستمگرى نادان است.

امت این نظارت را به روش‌های زیر انجام می‌دهد:

اول: همانطور که در مسأله چهارم می‌آید، انتخاب رئیس قوة مجریه پس از اینکه از سوی مرجعیت کاندید شد، در دست مردم است و رئیس منتخب پس از اتخاذ رأی خود اعضای دولت خود را انتخاب می‌کند.

دوم: شورای نگهبان مستقیماً توسط مردم انتخاب می‌شود. مجلس وظایف زیر را انجام می‌دهد:

اول: اقرار اعضای دولتی که رئیس قوة مجریه تشکیل داده است به اینکه در اتخاذ قدرت وی را یاری خواهند کرد.

دوم: مشخص کردن یکی از جایگزین‌ها از اجتهاد‌های مشروع.

سوم: پر کردن منطقة خالی با تشریع قوانین مناسب.

چهارم: نظارت بر سیر اجرای قانون اساسی و کنترل قوة مجریه و بررسی آن.

مرجعیت بالغ، مسیر شرعی اسلام است و مرجع همان نایب عام امام از نظر شرعی است. بر این اساس مرجع وظایف زیر را به عهده دارد:

اول: مرجع الگوی والای حکومت و فرمانده کل قوای ارتش است.

دوم: مرجع کسی است که تعیین نامزد می‌کند یا نامزدی یک یا چند فرد را که برای رسیدن به منصب ریاست جمهوری کاندید شده‌اند، امضا می‌کند. نامزدی از سوی مرجع برای تأکید بر هماهنگی عهده‌دار شدن مقام ریاست جمهوری از سوی نامزد با قانون اساسی و وکالتی برای او بر فرض پیروزی وی در انتخابات است تا تقدس و شرعیت بیشتری به عنوان یک حاکم داشته باشد.

سوم: تعیین موضع قانون اساسی شریعت اسلام به عهده مرجعیت است.

چهارم: مرجعیت باید در مطابقت قوانینی که مجلس شورای نگهبان برای پر کردن منطقه خالی تعیین می‌کند، با قانون اساسی تصمیم‌گیری کند.

پنجم: ایجاد دیوان عالی حسابرسی برای هرگونه تخلف احتمالی در زمینه‌های مذکور.

ششم: ایجاد دیوان مظالم در تمام کشور برای بررسی لوایح شکایت و شاکیان و پراکندگی مناسب آن.

مرجع شورا از صد فرهیخته روحانی تشکیل می‌دهد که چند تن از فضلای حوزه و چند تن از بهترین حقوق‌دانان و چند تن از بهترین خطیبان، نویسندگان و متفکران اسلامی در آن شرکت دارند. همچنین این شورا حدأقل ده مجتهد دارد و مرجعیت اعمال خود را از طریق این شورا پی می‌گیرد.

مرجعیت، یک حقیقت وضع شدة اجتماعی در امت است که بر اساس موازین شرعی عمومی عمل می‌کند که در عمل در مرجع رهبر انقلاب نمود پیدا کرده است. رهبری که حدود بیست سال است این ملت را رهبری می‌کند و ملت همواره پشت او بودند تا اینکه پیروزی محقق شد. اما به عنوان مقولة عالی دولت اسلامی در این راه طولانی، باید شخصی که این مقوله را متبلور می‌سازد، دارای ویژگی‌های زیر باشد:

 اول: صفات مرجع دینی از جمله اجتهاد مطلق و عدالت.

دوم: خط فکری او از طریق نوشته‌ها و تحقیقاتش نسبت به ایمان به حکومت اسلامی و ضرورت حمایت از آن کاملاً روشن باشد.

سوم: مرجعیت او در میان مردم عملا به روش‌های طبیعی پی گرفته شده در تاریخ باشد.

چهارم: اکثریت اعضای مجلس خبرگان او را تعیین کرده باشند و انتخاب از سوی تعداد بسیاری از فعالان حوزه‌های دینی ـ که در قانون اساسی مشخص شده است ـ مانند علما و طلاب حوزة علمیه و حقوق‌دانان و ائمه جماعات و خطبا و نویسندگان و متفکرین اسلامی صورت بگیرد.

اگر مراجعی که این شرایط را داشتند، نظرات متفاوتی داشتند، رهبر از طریق انتخابات ملی عمومی انتخاب می‌شود.

پنجم: همانطور که گذشت، امت صاحب حق در نظارت و حمل امانت است و تمام افراد امت در مورد این حق در برابر قانون مساوی هستند و هریک از آنها می‌تواند در ایفای این حق، نظرات و افکار خود را بیان کند و به روش‌های مختلف به عملکرد سیاسی بپردازد. مردم همچنین حق دارند که به شعائر دینی و مذهبی خود بپردازند.

دولت تعهد دارد که این امر را برای شهروندان غیر مسلمان نیز فراهم کند. شهروندانی که به انتساب سیاسی خود به دولت و چارچوب عقیدتی آن عقیده دارند، اگرچه از نظر دینی منتسب به ادیان دیگری هستند.

ششم: جمهوری اسلامی ایران به حکم رسالت و مسئولیت عظیم خود، دارای اهدافی تاریخی است. این اهداف بر اساس خطوط سیاسی و روش‌های آن در زمینه‌های مختلف تعیین شده است. اهداف داخلی آن عبارت است از:

اول: اجرای اسلام در زمینه‌های مختلف زندگی.

دوم: تبلور روح اسلام با اقامة اصول ضمانت اجتماعی و توازن اجتماعی و از بین بردن تضاد طبقاتی و فراهم کردن حدأقل معیشت برای هر شهروند و توزیع مجدد ثروت با روش‌های مشروع و به روشی که اصول عدالت اجتماعی اسلام را تحقق بخشد.

سوم: فرهنگ‌سازی اسلامی در بین شهروندان به شکل هوشیارانه و ایجاد یک شخصیت اسلامی عقیدتی در هر شهروند تا قاعدة فکری مستحکمی شکل بگیرد که امت از طریق آن بتواند همواره از انقلاب حمایت کند.

اهداف خارجی آن عبارتند از:

اول: رساندن نور اسلام و مشعل این رسالت عظیم به تمام جهان.

دوم: ایستادن در طرف حق و عدالت در مسائل بین‌المللی و ارائة الگوی عالی اسلام از این طریق.

سوم: کمک به تمام مستضعفان و شکنجه‌شوندگان در زمین و مقاومت در برابر استعمار و ستم، به خصوص در جهان اسلام که ایران جزئی جدایی ناپذیر از آن به شمار می‌آید.

اهداف حکومت بزرگ قرآن تمام نمی‌شود. زیرا کلمات خداوند تمام نمی‌شود و حرکت به سمت او پایان‌ناپذیر است و تلاش به سمت مطلق و نامحدود توقف ندارد.

این رمز این نیروی شگرف در این حکومت و قدرت پیشرفت و نوآوری مداوم در سرنوشت انسان به سمت خداست: {قل لو كان البحر مداداً لكلمات ربي لنفد البحر قبل أن تنفد كلمات ربي ولو جئنا بمثله مدداً} [الكهف: 109].  بگو اگر دريا براى كلمات پروردگارم مركب شود پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد قطعا دريا پايان مى‏يابد هر چند نظيرش را به مدد [آن] بياوريم.

بر اساس آنچه گذشت می‌توان به طور خلاصه گفت که: تصویری که ارائه کردیم بر پایة اصول تشریعی زیر در فقه اسلامی استوار است:

۱. ولایت اصالتا تنها از آنِ  خداست.

۲. نیابت عام از امام برای مجتهد کامل عادل با صلاحیت است. طبق گفته امام زمان علیه السلام: «وأما الحوادث الواقعة فارجعو فيها إلى رواة أحاديثنا فإنهم حجتي عليكم وأنا حجة الله» در حوادث (جدیدی) که رخ می‌دهد، به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا هستم. این روایت دلالت دارد بر آینکه آنها در تمام حوادثی که رخ می‌دهد به اندازه‌ای که با ضمانت اجرای شریعت در زندگی مطابق باشد، مرجعیت دارند. زیرا از آنجایی که آنها راویان احادیث و حامل شریعت هستند ولایت به معنای قیمومیت بر اجرای شریعت و حق نظارت کامل از این زاویه به آنها داده شده و باید به آنها رجوع شود.

۳. جانشینی عام امت بر اساس قاعدة شوری که به آنها حق رسیدگی مستقل به امور را می‌دهد در چارچوب نظارت و کنترل قانونی از سوی نایب امام صورت می‌گیرد.

 

۴. نظر شورای نگهبان که در حیات اسلامی اجرا می‌شود و آن را به شکلی که با قانون شورا و نظارت قانونی از سوی نایب امام هماهنگ باشد، پیش می‌برد و انتخاب مجلس نمایندگان مردم که با انتخاب مردم تعیین می‌شود.

۵. از طریق این خطوط خلاصه می‌توانید در زمینة فقهی قانون اساسی، مواضع ذکر شده را با سایر مواضع مکاتب اجتماعی در مهم‌ترین نقاطی که قانون اساسی معاصر مورد بررسی قرار می‌دهد، مقایسه کنید.

از نظر شکل‌گیری حکومت و نشأت تاریخی آن، ما با توجه به دیدگاه اسلامی نظریة زور، غلبه و نظریة تفویض اجباری الهی و نظریة قرارداد اجتماعی و نظریة حکومت بر خانواده را رد می‌کنیم و عقیده داریم که حکومت یک پدیدة نبوی است و عمل نبوی را که در مرحلة مشخصی از تاریخ بشریت آغاز شد، بالا می‌برد.

از نظر وظیفة حکومت، ما با توجه به دیدگاه اسلامی، مذهب فردی یا مذهب عدم تداخل مطلق (اصالت فرد) و مذهب سوسیالیستی یا اصالت جامعه را قبول نداریم و عقیده داریم که وظیفه حکومت اجرای شریعت آسمانی است که بین فرد و جامعه موازنه برقرار کرده، از جامعه نه به عنوان یک وجود هگلی (فیلسوف دیالکتیکی هگل) در مقابل فرد، بلکه به اندازه‌ای که از افراد حکایت می‌کند و توده‌ها را در بر دارد و نیاز به حمایت و نظارت دارد، حمایت می‌کند. از نظر شکل، حکومت، قانونی به شمار می‌رفت. یعنی به بهترین شکل مقید به قانون است. زیرا شریعت بر حاکم و محکوم به یک اندازه سیطره دارد.

همچنین، نظریة اسلامی با پادشاهی یعنی نظام پادشاهی مخالف است و حکومت فردی را به هر شکلی رد می‌کند و حکومت اشرافی را نیز قبول ندارد و شکلی برای حکومت ارائه می‌دهد که تمام نقاط مثبت نظام دموکراسی را دارد و تفاوت‌هایی دارد که به واقعی بودن ساختار می‌افزاید و ضمانتی برای عدم انحراف به شمار می‌رود. امت، در نظام دموکراسی منشأ سیادت است و در نظام اسلامی سکوی خلافت و سکوی مسئولیت در برابر خداوند تعالی است. تمامی قانون اساسی در نظام دموکراسی ساخت بشر است و در بهترین حالت و در مواقع نمونه اکثریت بر اقلیت حکم می‌کنند. در حالی که اجزای ثابت قانون اساسی نظام اسلامی را شریعت خداوند و عدالت وی تشکیل می‌دهد که موضوعیت و واقعیت قانون اساسی و عدم تبعیض را ضمانت می‌کند. شریعت اسلام که مبدأ مالکیت عمومی و مالکیت حکومت را در کنار مالکیت خصوصی وضع کرده است، این تعبیر را در نتیجة درگیری طبقاتی یا مقدم کردن منافع این بخش از جامعه بر منافع بخش دیگری به کار نبرده است، بلکه از موازین عدالت و حق پیروی کرده و از این رو از نظر تاریخی از تمام توجیه‌های مادی یا طبقاتی برای ظهور این نوع از قانون‌گذاری پیشی گرفته است. از نظر مشخص کردن روابط بین قدرت‌ها، حکومت اسلامی به نظام ریاست جمهوری نزدیک است ولی تفاوت‌های زیادی با نظام‌های ریاست جمهوری در کشورهای سرمایه‌داری دموکراتیک دارد که بر اساس جدایی بین قوه مجریه و قوه مقننه بنا شده‌اند. اجرای عملی حیات اسلامی همیشه نیاز به حکومتی دارد که در یک رئیس نمود پیدا کند. رئیس این حکومت مشروعیت نمایندگی خود را از قانون اساسی ـ نص شرعی ـ یا مستقیما از امت ـ انتخاب مستقیم ـ یا هردوی آنها می‌گیرد. در این مختصر، مجال ورود به جزئیات تفاوت‌ها بین سازماندهی قدرت‌ها و مشخص کردن روابط آنها در تصویر پیشنهادی اسلام و سازماندهی و مشخص کردن روابط آنها در سایر نظریات نیست.

ای علمای اعلام! این یک نظر فقهی خلاصه بود. در جواب سوال شما به این مختصر کفایت شده و یک نظریة اجمالی از مفهوم جمهوری اسلامی که ملت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی مطرح کردند، ارائه شده است. ما این نظریه را صرفاً به عنوان پیشنهاد یک نظریة قابل بررسی و اجرا مطرح کردیم که پرتو اسلامی بر این موضع افکنده است.

از خداوند سبحان می‌خواهیم که شما را حفظ کند و در خدمت به اسلام و بالا بردن پرچم آن توفیق دهد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

نجف اشرف/ 6 ربیع الاول 1399

23770
متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر. استاد گرانقدر با توجه به اینکه لحظه تحویل سال در احکام شریعت و دستورات دینی قداست خاصی ندارد برایم جای سوال است که چرا علما برای لحظه تحویل هرکدام دعای خاصی پیشنهاد می کنند؟ یا سلوک خاصی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال تحولی در طبیعت ایجاد می‌شود که محل تجلی حیاتی خاص است مثل صبحگاهان که نحوه‌ای از حیات در آن نهفته است بر عکس غروب نسبت به صبح. به همین جهت برکات صبح بیشتر است. موفق باشید

22741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد: سالهاست در شرایطی قرار گرفته ایم که بین ولایت و عدالت یکی را باید برگزینیم و از دیگری (در شرایط کنونی) چشم بپوشیم. به نظرتون چرا به این نقطه رسیدیم؟ و آیا استدلال نظریه پردازانی که قائل به تقدم ولایت بر عدالت هستند را می توان پذیرفت؟ اگر ولایتِ منهای عدالت را تصور کنیم آنگاه چه فرقی بین علی و معاویه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت حقیقی اگر به عدالت منجر نشود، که ولایت نیست. آری! انسان‌ها به اندازه‌ای که صادقانه به سوی ولایت الهی و مظهر آن ولایت که در این زمانه ولایت فقیه است، رجوع نکنند چوب آن را خواهند خورد. موفق باشید

22276

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خواهش می کنم ببینید حکومتی که از آن دفاع می کنید و پول می گیرید به چه روزی افتاده؟ به طور سازمان یافته اموال مردم را تخریب می کند. از آن ها فیلم می گیرد و به صدا و سیما می برد و برای آن سناریو می نویسد و به خورد مردم می دهد. آیا یک حکومت مردمی نیازی به همچین نقشه های شیطانی برای حکومت کردن دارد؟ چنین ظلمی را به کجا باید ببریم؟ فیلم مربوط به سال 88 و 96 https://www.dropbox.com/s/yigvstoirp1yqvc/TAakhribe%20amval%20.3gp?dl=0 فیلم های مربوط به تیرماه 97 https://www.dropbox.com/s/91lzzg5bdvd7oh3/TAakhribe%20amval%20tir%2097.wmv?dl=0 https://www.youtube.com/watch?v=HQ3fNjCleUI https://www.youtube.com/watch?v=F30k5UgkeR8 https://www.youtube.com/watch?v=mLEdD1Gi51c
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بنده فرصتی برای دیدن آن فیلم‌ها را ندارم و دفاع بنده از انقلاب اسلامی به عنوان اراده‌ی الهی در این تاریخ جهت عبور از سکولاریته، چیزی غیر از غفلت‌ها و انحرافاتی است که فعلاً ما در نظامِ اداری کشور با آن روبه‌روئیم و تنها از طریق تأکید بر اصالت‌های انقلاب اسلامی می‌توانیم از آن‌ها عبور کنیم. موفق باشید

22275
متن پرسش
سلام استاد: سایه تون مستدام ان شاءالله. شبی رو به خاطر دارم که دچار اضطراری شدید در خصوص عدم درک وضع فعلی انقلاب و رهبری و آینده شدم تا حدی که چند دقیقه ای خودم را زدم. بلکه شاید ناگهان بیدار شوم و ببینم همه اش خواب بوده! تا اینکه چشمم به قرآن کمد نماز خانه خوابگاه خورد، نیت کردم ک خدایا با من حرف بزن و آرامم کن. قرآن را باز کردم و سوره‌ی تکاثر آمد. در آن لحظه سوره‌ی تکاثر اینگونه با من حرف زد که: مشکل از پراکندگی توست پسر، نه از حقیقت، و چه بخواهی و چه نخواهی حقیقت (انقلاب) خودش، خودش را نشان می دهد. قرار گرفتم، اما بعدا که در تفاسیر جستجو کردم اینگونه معنایی ندیدم. سوالم این بود که برداشت من از این سوره غلط بوده؟ و در صورت امکان مختصرا سوره را با رویکرد انقلاب شرح دهید. با سپاس و آرزوی عمر طولانی و پر از توفیق. ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- برداشت خوبی است 2- حضرت ربّ العالمین در سوره‌ی تکاثر ما را متذکر می‌کند که کثرت‌طلبی‌ها شما را بازی داده است در آن حدّ که به اموری مرده و قبرهای بدون حیات نظر دارید و این چیزی نیست که تا آخر برایتان پایدار بماند، به زودی با علم یقینی که پیدا می‌کنید متوجه می‌شوید که جهنّم را برای خود برافروخته‌اید و با نور عین‌الیقین با چنین عذابی روبه‌رو خواهید شد و از شما سؤال می‌شود چرا از نعمت‌هایی که برای نجات خود داشتید که از جمله انقلاب اسلامی است، استفاده نکردید؟ موفق باشید  

22134
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش 22130 ، پس تفاوت ما که حمد خدا رو بر زبان بیاوریم و بگوییم همه چیز خوب است و تلاش کنیم و.... با روشنفکران غرب زده که به مخاطبین خود توصیه می کنند هر روز جلوی آیینه بایست و بگو همه چیز خوب است و.... چیست؟ آیا قرار است هر دو فرهنگ با زبان یک نتیجه خوب بگیرند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حمدی که ما در نماز داریم نظر به حضرت ربّ‌العالمین است و اظهار این باورِ متعالی که منشأ همه‌ی خوبی‌ها و پاکی‌ها از اوست، و با این کار، نحوه‌ای از گفتگویی صمیمی با آغازین‌ترین حقیقت و مبنایی‌ترین وجود به میان می‌آوریم. این چه ربطی به نحوه‌ای از القای روان‌شناسانه دارد که تنها شارژکردنِ خود می‌باشد از طریق توهّم‌سازی؟! موفق باشید   

22005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز و گرامی: اینکه در آخر کتاب حقیقت نوری اهل بیت فرمودید: «اعمال و عبادات خود را از منظر استاد سلوکی خود یا از منظر امام زمان (عج) انجام دهید تا عبادات شما با کمالی که آنها در عبادات دارند به صحنه قلب شما بیاید.» معنی اینکه از منظر آنها انجام دهیم به صورت عملی چیست؟ یعنی هنگام انجام عمل چگونه باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» نکاتی در این مورد عرض شده است. موفق باشید

19055

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد شرمنده، من دانشجو پزشکی هستم و تقریبا از دو سال پیش مباحث حضرتعالی رو پیگیر هستم و کار کردم، تقریبا حدود هفتاد درصد از مباحثتون رو کار کردم الان هم شروع کردم شرح کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» امام رو با صوت شما کار کردن، ولی می خواستم در کنار پزشکی سیر جدی فلسفه و عرفان رو کار کنم، می خواستم ببینم پیشنهاد شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  بعد از سیری که به معاد و مطالعه‌ی کتاب «خویشتن پنهان» بینجامد، به نظر می‌رسد مباحث شرح «رساله الولایه» باب خوبی برای ورود در آن امور باشد. موفق باشید

18775
متن پرسش
سلام خدمت استاد ارجمند: بنده اخیرا فکرم مشغول این موضوع شده که شخص رهبر چطور به این مقام رسیدند انصافا شخصیت متحیر کننده ای دارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ی «گویی ولیّ‌شناسان رفتند از این ولایت» را دنبال کنید إن‌شاءاللّه چشم‌اندازی در مقابل شما می‌گشاید. موفق باشید

18518
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: در آیه ی «ان مع العسر یسرا» مگر معنای مع (با) نیست پس چرا عموما معنی می شود بعد از هر سختی آسانی ست و سوال بعدی اینکه اجنه می توانند جسم داشته باشند یا نه؟ (ممنون)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اتفاقاً زیبایی بحث در آن است که می‌فرماید در دل سختی آسانی نهفته است و انسان با استقبال از سختی‌ها، با آسانی‌ها روبه‌رو می‌شود و اَنسان می‌گردد 2- اجنّه می‌توانند پدیده‌های مادی به‌خصوص هوا را متراکم کنند و برای خود جسم بسازند. مطالعه‌ی کتاب «سفینة الصادقین» در این مورد خوب است. موفق باشید

8271

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم بنده سوال کننده ، سوال 8198 هستم ، فایل صوتی مناظره را بدقت گوش دادم و واضح بود آقای زیبا کلام جز غرب دوستی و تسلیم شدن در مقابل ظلم حرف دیگری نداشت ، باب تازه ای برای بنده باز شد بسیار متشکرم . ما راهم دعا بفرمایید .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: الحمدللّه که موضوع برایتان روشن شد. موفق باشید
28032
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد بنده الحمدلله با هر مشکلی از مشکلات روحی خود مواجه میشم، بحمدلله رو به بهبود میره، و بهبود حس میشه. ولی یک مشکل بنده هنوز رو به بهبود نرفته و اون هم اینه که: افراطی های مذهبی نما، هیچ‌وقت نتوانستم با ایشان ارتباط خوبی برقرار کنم، با بهترین شکل ممکن هم تفکر خود را پالایش می‌کنم که قضاوتی نکنم راجع به ایشان، ولی آنچنان رفتاری می‌بینم که کاملا مشهود است که اینها تیشه به ریشه می‌زنند! و من بیشترین ناراحتی ام این است که اینها مانع ایجاد می‌کنند، دردسر ایجاد می‌کنند. سر همین موضوع هست که بنده وقتی با ایشان هم کلام می‌شوم یا هم صحبت، حالم گرفته می‌شود، مضطرب می‌شوم، حرص می‌خورم. به جرات می‌توانم بگویم: تنها جایی است که بنده این حالات را باهم در خود جمع می‌بینم! دست خودم نیست، نمی‌دانم ریشه کجاست؟ بنظر شما چه مقدارش طبیعی است و چه مقدارش ریشه در رذائل دارد؟ بنده با لا مذهب ترین افراد دانشگاه هم رفیق بودم و مشکلی پیش نیامده ولی با اینها!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مورد آمریکا فرمودند: آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. ولی در مورد متحجرین و مقدس‌مآبان می‌فرمایند: «ما از شرّ اين مقدس‏‌مآبان به خدا پناه مى‏‌بريم»؛[1] چون شخصيت افرادِ سطحى و مقدس‌‏مآب طورى است كه نه مى‌‏توان با آن‏ها جنگيد و نه مى‏‌توان از آن‏ها در امان بود و به مسير زندگى دينى خود ادامه داد، به راحتى بازيچه‏ ى دشمن مى‏ شوند و لذا دشمنان سخنان خود را با لعاب مقدس‏ مآبى، از زبان آن‏ها اظهار مى‏ كنند.[2] عمده نحوه‌ی برخورد با کسانی است که معنی خود را در درگیری و تهمت می‌دانند و راه ما راهِ خدایی است که فرمود: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین کسانی‌اند که به جهت اهداف بلندی که دارند چون با سخنان پوچ و بیهوده روبه رو شوند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند، زیرا به گفته‌ی جناب مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب». موفق باشید 

[1] ( 1)- امام خمينى« رضوان ‏الله‏ تعالى عليه»، 29/ 4/ 67.

[2] ( 2)- در جنگ بيست و دو روزه‏ ى مردم غزه با اسرائيل، مفتى سعودى در باره‏ ى تظاهرات مردم مسلمان به جنايات اسرائيل گفت: تظاهرات يك نحوه فساد در زمين است!

27458
متن پرسش
سلام علیکم: برخی بصورت ویژه ای در این مقطع اخیر افرادی در خارج و حتی در داخل علی الخصوص آقایان زیباکلام و تاجزاده، اعلام کرده اند باید هزینه های امریکا ستیزی را در نظر بگیریم و تا کی مردم باید تاوان آمریکاستیزی نظام را بدهند. مثلا ترکیه کشوری در همسایگی ما و وضع مشابه ما بوده ولی الان بیشتر از ما گردشگر دارد و توانسته توسعه پیدا کند و در ریل توسعه پیشرو قرار بگیرد و این وضعیت ماست با هزینه های سنگین آمریکا ستیزی. همچنین مدعی شده اند حتی قریب ۲۰ درصد ملت هم دیگر قائل به آمریکا ستیزی نیستند و تنها برخی در داخل نظام و یا برخی افراد در جامعه، آمریکا ستیز اند و این امریکا ستیزی هزینه های سنگینی دارد. استاد، هر چند امثال این افراد از عینک لیبرال دموکراسی و توسعه غربی شاخص ها را می بینند و متوجه نیستند ما پرچمدار تمدنی ماورای مدرنیسم هستیم و شاخص های توسعه غربی و پیشرفت با شاخص های مدرن را شاخص های اقتدار و تعالی و حتی مقایسه کشور ما و سایر کشورها و دُوَل می دانند و متوجه گویی نیستند همین شاخص های توسعه و پیشرفت مدرن ویژه در عرصه اقتصادی بسوی ناکارآمدی و اینکه مبانی شان نقد می شود حتی در داخل جبهه مدرنیته، در حال حرکت اند و حتی در خود غرب می گویند شاخص های توسعه مدرن در حال سقوط و تباهی است. ولی واقعا در جواب به اینها که مدام دم از نفی آمریکا ستیزی می زنند و با استکبار ستیزی و ایستادگی مقابل اصلی ترین پرچمدار لیبرال دموکراسی و استکبار مخالفت شدید دارند و مشکلات را ناشی از مقاومت و پایداری ملت و نظام و انقلاب می دانند. (هر چند الان مدعی شده اند حتی ۲۰ درصد ملت هم دیگر استکبار ستیز و مبارز با آمریکا نیستند) و شعارشان روابط و مواضع بسمت تساهل و تسامح و تعامل سازنده با دنیا حتی همان امریکاست، چه پاسخ و تبیینی بایستی کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بصیرت رهبر معظم انقلاب در این مورد به عنوان کارشناس زمانه‌شناس و نه به عنوان ولیّ فقیه، فوق‌العاده است. آن‌جاهایی که روشن می‌کنند آمریکا با ملت ایران دشمن است و از ملت ایران نوکری می‌خواهد. تجربه‌ی تاریخی نیز این را برای روحیه‌ی استکباری آمریکا ثابت کرده است. مصاحبه‌ی مرحوم شیخ الاسلام در «رجا نیوز» که اخیراً مطرح شده است، نکات خوبی در این رابطه دارند. پس از مطالعه‌ی آن مصاحبه، برای شادی روح آن مرحوم مجاهد حمد و صلوات فراموش نشود. موفق باشید

27121
متن پرسش
سلام علیکم: یادداشت پروفسور رفیع‌پور در تحلیل کرونا و وقایع اخیر: «نمی‌بینم نشاط عیش در کس نه درمان دلی نه درد دینی درون‌ها تیره شد باشد که از غیب چراغی بر کند خلوت نشینی این ابیات حافظ گرچه برای بیشتر افراد وصف حال کنونی است. اما این شرایط در عین حال برکاتی نیز دارد. اولین برکت فهم آیه زیر است: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ (۷۳) ضعف تمام قدرتمندان جهان و درک قدرت خالق که: ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ (۷۴) (حج) دومین برکت فهم و تجسم برخی از علایم یوم الدین است: يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً...، يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ «۳۴» وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ «۳۵» وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ «۳۶» از برکات دیگر، در کنار درک اهمیت کارکرد جامعه و نیاز به همکاری متقابل، تشخیص و تمایز چرخهای کارکردی (functional) و غیرکارکردی (dysfunctional) و برخی عناصر شیطانی جامعه که نبودشان به ز بودشان است. اتفاقی که روی داده و در جریان است انقلابی است عجیب که تمام ساختارهای ریز و درشت را در سطوح: فرد، خانواده، اجتماعات، جامعه و از همه مهمتر در سطح جهان کم و بیش دگرگون کرده و توزیع نامتوازن قدرت‌ها و امتیازات را مورد تهدید قرار داده است. برای ایران این فرصتی می‌بود که ساختارها و ریل‌های عقب‌نگهدارنده را اصلاح نماید.» فروردین ۱۳۹۹
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز قضیه همان‌طور است که استاد رفیع‌پور متذکر شده‌اند. و در همین راستا رهبر معظم انقلاب فرمودند می‌توان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد و این، در صورتی ممکن است که ما اصرار نداشته باشیم به همان نوع زندگی که به آن در تاریخ گذشته عادت کرده بودیم، برگردیم. باید فکر کرد چه نوع از زندگی را در این زمانه باید پیشه کنیم که ماورای این نوع زندگی است که منجر به چنین تهدیدهایی توسط یک ویروس می‌شود. نیاز به فکر دارد تا خداوند آنچه صلاح است را الهام کند. موفق باشید  

26781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: دشمن بیش از آنکه از هلاکت و نابودی کامل اسلام و مسلمین، سود ببرد و آن را دنبال کند، از حالت نیمه مردگی مسلمانان سود می برد و همواره درصدد نگهداشتن وضعیت جامعه اسلامی در حالت نیمه مردگی بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. دین زنده است که انسان را زنده می‌کند. موفق باشید

26538

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در مورد آیه ی ۵۸ سوره مبارکه اسرا با توجه به کلمه عذاب شدید که در آیه آمده و با توجه به سنت حتمی خداوند که هیچ قومی را قبل از فرستادن رسول و فرستاده ای و اتمام حجت هلاک نمی کند مگر اینکه آن قوم با دیدن رسول او و آیات خداوند باز راه فسق پیشه کنند، آیا می توانیم این آیه را از آیات ناظر بر ظهور حضرت مهدی (عج) بدانیم، که با توجه به فراگیری کفر در آخرالزمان همه عالم مگر پیروان راستین حضرت دچار عذاب می شوند؟ با تشکر‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید هم إن‌شاءاللّه آن‌قدر زمینه‌ی قبل از ظهور حضرت جهت شناخت حق و حقیقت فراهم شده باشد که اکثر مردم عالَم به حضرت بپیوندند مگر آن‌هایی که در اوج خباثت باشند. موفق باشید

26486

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز من چند سوالی هست که از پوشیدن حتی انگشتر و حلقه جلوی نامحرم پرهیز می کنم برای سیر و سلوک و بندگی خدا آیا تا این حد جایز است؟ بنده طوری شدم که قلبم نمایان شدن زینتی چون انگشتر را در قبال نامحرم پس می زند. خواستم بدانم تا این حد افراط است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با عرف خانم‌های متدیّن جلو بروید. «ره چنان رو که رهروان رفتند». موفق باشید

25018
متن پرسش

سلام علیکم: آیا اگر اربعین امسال بخاطر شرایط کارم و همچنین بدلیل شلوغی و بردن زن و بچه دو سه روز زودتر برای زیارت اربعین در کربلا حاضر شویم و برگردیم به یکی از نشانه های مومن که زیارت اربعین هست عمل کرده ایم؟ و آیا در این شان از شئون انقلاب حاضر شده ایم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده، آری. زیرا اساساً آن روزها فضا، فضای اربعینی است و از برکات آن برخوردار می‌شوید. موفق باشید

23908

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ۱. غم غربتی که در غروب ها یا بعد از سفر خصوصا زیارتی یا معنوی برای انسان پیش می آید‌ به چه علت است؟ ۲. در این مواقع چطور باید قلب را آرام کرد؟ آیا باید به آن بی محل بود؟ ۳. این حالت در سیر و سلوک و منازل عرفانی چه جایگاهی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این موارد به راهِ گشوده‌ای که خداوند در مقابل ما قرار می‌دهد، باید فکر کرد. موفق باشید

نمایش چاپی