بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
20524
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد از یک طرف گفته می شود هر چقدر انسان مومن تر و با تقوا تر شود کوه مشکلات ، بلاها ، آفتها، دردها، رنجها و سختی ها بر سرش خراب می شود و یا باید صبر کند که حداقل است و یا باید شکر کند و راضی باشد که حداکثر است. روایات و خصوصا سخن بزرگان عارفان در این باره بسیار است. از طرف دیگر جملاتی شنیده می شود که اگر با تقوا باشید مشکلات شما برطرف می شود سختی ها از بین می رود، درهای آسمان برویت گشوده می شود، امراض جسمانیتان شفا پیدا می کند، شفاء مرض اجسادکم، نهج البلاغه تا آنجا که امام علی علیه السلام بوضوح می فرماید: امواج انباشته و متراکم بلاها برایش گشوده می شود سختی ها و مشکلات برای وی آسان می گردد و انفرجت عنه الا مواج بعد تراکمها چشمه های نعمت بعد از فرو نشستن بر او جاری می شود نهج البلاغه خطبه 198 امام صادق علیه السلام می فرماید: خدا برای شخص متقی ضمانت کرده از کارهایی که از آن ناخشنود است را به کارهایی که دوست می دارد رهنمون کند. و احادیث و سخنان بسیاری از این دست که معمولا وقتی واعظ می خواهند مردم را به تقوا تشویق کنند این سخنان را می گویند. حال جمع این دو چگونه است؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید انسان متقی در مسیری قدم می‌گذارد که به امیال نفس امّاره‌اش پشت کرده و از جهت نفس امّاره ناکام شده، و در این راستا با انواع مشکلات روبه‌رو می‌شود. مثل آن‌که راست می‌گوید و این راست‌گفتن، به ظاهر برایش درد سر پیش می‌آورد. ولی از طرف دیگر چون انسان متقی اهداف خاصی دارد که اگر در راه تقوا بماند به آن اهداف می‌رسد، زندگی برایش بهشت می‌شود و همه‌ی رنج‌های مربوط به راهِ تقوا را به جان می‌خرد. موفق باشید

20523
متن پرسش

با سلام: رفتن زنان در پیاده روی اربعین آیا جایز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که رهبر انقلاب کلیتِ حرکت را تأیید نموده‌اند، دیگر تفاوتی برای زن و مرد نیست و به نظر بنده در حدّ امکان لازم است که زنان نیز در این حرکت تاریخی حاضر باشند وگرنه این حرک، عقیم می‌ماند. مثل حضور زنان در انقلاب اسلامی که امام افتخار می‌کنند به حضور زنان که پا به پای مردان در صحنه بودند. موفق باشید

20522
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز خدا شما را با امیرالمومنین علیه السلام محشور فرماید: جناب استاد چند وقتی است علاقه شدید و احساس خوبی نسبت به ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» پیدا کرده ام به گونه ای بقیه اذکار را تحت الشعاع قرار داده مثلا وقتی که می خواهم «لا اله الا الله» و یا «استغفر الله ربی و اتوب الیه» و یا اذکار دیگری بگویم قلبم به سمت ذکر حوقله می رود و از آن بیشتر احساس ارتباط می کنم. حال از آنجا که باید دائما به نفس بدبین بود نکنند این توطئه نفس باشد، یا این که لطف خداست و ادامه بدهم. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک لطف الهی است، إن‌شاءاللّه در آن ذکر مستقر می‌شوید و راهِ توحیدی خوبی در مقابل شما گشوده می‌شود. موفق باشید

20521
متن پرسش
سمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: در مقطع زمانی ظهور پیامبر اسلام چه عناصر پدیدار شناسانه ای به وجود آمده بود که حضرت رب العالمین ادامه حیات معنوی بشریت را در ظهور امام و نه نبوتی پس از پیامبر اسلام مصلحت دیدند ؟ یا به عبارتی دیگر این بشریت به چه رسیده بود که دیگر ادامه تکامل تاریخی او با نبوت معنا پیدا نمی کرد و نیاز به حضور یک انسان 250 ساله بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان نبیّ بشریت را متذکر راه‌هایی می‌کنند که باید طی کند و امامت مدیریت جامعه جهت درست‌طی‌کردنِ آن راه‌ها به عهده دارد. به همین جهت بعد از اتمام رسالت رسول، خداوند فرمود: « وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ (انعام/ 115) و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسيد؛ هيچ كس نمى ‏تواند كلمات او را دگرگون سازد؛ و او شنونده داناست. موفق باشید  

20520
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: با عرض معذرت و شرمندگی زیاد محضرتان، حقیر برای دسترسی به جواب 20507 از طریق ایمیل دچار مشکل هستم. شرمنده ام. اگر صلاح می دانید عمومی پاسخ دهید در هر صورت جان نثارم. عاقبتتان به خیر ان شاءالله. موفق باشید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این‌طور جواب دادم: باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده آقای نبویان در سایت «رجاء نیوز» برداشت اشتباه آقای روحانی از آیه‌ی مذکور را به خوبی نشان دادند. موفق باشید

20519
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی: جایی مطلبی خواندم در مورد اپانیشادها، برداشتم این شد که منظور از اتمن همان نفس انسانی یا روح است و منظور از برهمن حقیقت هستی است یا خدا. از طرفی آتمن با سیر و سلوک باطنی و طی منازل به برهمن و حقیقت هستی می رسد و می یابد برهمن همان حقیقت خودش است و آتمن و برهمن دارای یک حقیقت می باشند و برداشتم این بود که محور سلوک اپانیشادها همان معرفت نفس است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بنده در مطالعه‌ی مختصری که از اوپانیشادها داشتم بیشتر نظرم به وَجهِ توحیدی آن سرودها بوده و حیرتی که برایم پیش آمد. ولی فکر می‌کنم قضیه همین‌طور است که شما می‌گویید. موفق باشید

20518
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مساله جبر و اختیار گفته میشه که مثلا ابولهب به اختیار خود کافر می شود و خدا هم می داند که او به اختیار خود کافر خواهد شد. حال سوال اینه که پس چرا خلقش کرد؟ احساس می کنم این همون جبره منتها اسم و کلمات عوض شده. چون باز هم خدا در نهایت میدونه که مثلا من یا ابوجهل در آینده چه چیزی رو انتخاب خواهیم کرد و عاقبتمون چی میشه. حالا من اگر گزینه دیگه ای رو انتخاب کنم که غیر از اون چیزی بود که تو علم خدا بود (یعنی انتخاب اختیاری فعل روبروی این چیزی که من می خواهم انتخاب کنم) در این صورت دیگه خدا علم نداره و نداشته به این مساله و اگر علم داشته باز هم همین اشکال دوباره پیش میاد. ممنون میشم روشن بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم خداوند و این‌که ما در آینده چه می‌کنیم، چه ربطی به این دارد که ما تا چیزی را انتخاب نکنیم شخصیت ما و فعلیتِ ما ظهور نمی‌کند. و نظام الهی بستر امتحان انسان نخواهد بود تا هرکس آن‌چه باید بشود، بشود. موفق باشید  

20517
متن پرسش
درود محضر استاد حاج اصغر طاهرزاده: من مدتها شکاک بودم و پس از آن متمایل به حکمای سوفسطایی اعلی الله مقامهم شدم چندی پیش به سوفسطایی گری مطلق در حیطه عقل عملی و هم اکنون در حیطه عقل نظری گرایش یافتم دو سوال از محضر حضرتعالی دارم امید به هر دو پاسخ دهید: 1. اگر از پس امروز فردایی باشد وضعیت من در برزخ و قیامت چگونه است آیا در آنجا هم سوفسطایی خواهم بود و دچار شک و تردید می باشم؟ 2. از نظر ثواب و عقاب در چه وضعیتی خواهم بود برداشت من با توجه به حدیثی که در مفاتیح الحیاه آقای جوادی دیدم این است که از مستضعفین فکری رفع قلم شده و ما سوفسطاییان هر آنچه معصیت کنیم دچار عذاب نخواهیم شد و حسب روایات دیگری که حضرت حق به فقرا و معلولین از بابت اینکه درین عالم بدانها کم داده است در آخرت جبران کرده و مورد تفضل قرار می دهد مستضعفین فکری نیز مورد تفضل او خواهند بود ولو هزاران گناه کرده باشند. (چون مستقلات عقلی برایم ثابت نیست منظور از گناه هر گناهی است کالقتل والتجاوز بالعنف)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان از کثرات به سوی وحدت سیر کند و چهره‌ی حقیقت بیشتر ظاهر شود، متوجه می‌شود چه اندازه در غفلت بوده. و چون سعی نکرده آن حقیقت یگانه که همه‌ی عالم، مظاهرِ اوست را بیابد، در برزخ و قیامت از هیچ نور و گشایش و راهی بهره ندارد زیرا نور یگانه‌ی عالم را ندیده به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَمَنْ کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الآَخِرَةِ أَعْمَی وَأَضَلُّ سَبِیلاً» اگر چنان‌چه کسی در این دنیا کور باشد و حقیقت را ننگرد، در قیامت نیز کور است و هیچ راهی در مقابل خود ندارد. موفق باشید

20516
متن پرسش
سلام استاد: لطفا اگه ممکنه سوال شماره 20494 را پاسخ بدهید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً این‌طور جواب داده شده بود: باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر گوشه از نظام اسلامی اگر به قصد خدمت، تلاش کنید خود به خود احوالات روحانیِ خوبی نصیب شما می‌شود و جبرانِ کمبود استاد را می‌کند. از این جهت اگر بتوانید در امر اقتصاد مقاومتی تلاش کنید بهتر است. موفق باشید

20515
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: از این جهت که ان شاءالله قرار است فلسفه بخوانیم و نیز جامعه چه از بعضی از علماء و چه از دیگران این شبه مطرح می شود که: می گویند که اصلا چیزی به نام فلسفه اسلامی نداریم. چه جوابی می توان به این داد تا هم خودمان که ان شاءالله می خواهیم فلسفه بخوانیم قانع شویم و هم دیگران. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه نوعی از تفکر است که نظر به جایگاه وجودی موضوعات دارد. حال اگر به موضوعاتی نظر شود که اسلام مدّ نظر بشریت قرار داده آن فلسفه، فلسفه‌ی اسلامی است مثل کاری که از فارابی شروع شد تا ملاصدرا. موفق باشید

20514
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: چه زیر ساخت هایی از جنبه های گوناگون در بشریت شکل گرفته بود که حضرت رب العالمین از زمان پیامبر اسلام به بعد بشریت را از ارسال وحی جدید بی نیاز دانستند? در جریان هستم که مبانی فکری و تمدنی بشر به حد تکامل خود رسیده بود ولی از حضورتان استدعا دارم آن را باز تر تبیین بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور تاریخی اسلام با حضور نبوت نبیّ اکرم «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در عالم جای خود را باز کرد و بدین لحاظ خداوند به رسول خود فرمود: «لا تکلّف إلاّ نفسک» یعنی یک تنه هم که شده است، بایست تو مسئول کار خودت هستی. از این به بعد هست که بشریت باید نسبت خود را با نبوت مشخص کند که بهترین راه جهت این امر، امامت انسان‌های معصوم است که بعد از نبوت، همچنان ادامه دارد. موفق باشید

20512
متن پرسش
استاد عزیزم سلام علیکم و رحمه الله: نزد اساتید اخلاق که می رویم، برای حل مشکلات اذکاری می دهند یا می فرمایند استغفار باید بکنی. مسئله بنده این است که در زمان سلطه مدرنیته که رسانه ها غوغا می کنند و ذهن آدمی تحرک کمی دارد چگونه اذکار بر یادمان بماند. تا می آییم ذکری بگوییم یک ویدئویی یا آهنگی حواسمان را پرت می کند. بطور کل اساتید اخلاق روی احیای هویت و احیای قدرت روحی و فکری کار نمی کنند. ممنون از لطف تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إن‌شاءاللّه بتوانیم با نور انقلاب اسلامی و راهی که رهبر معظم انقلاب متذکر آن هستند، خود را در عالَمی و جهانی غیر از جهان و عالَمِ مدرن معنا کنیم؛ لوازم فرهنگ مدرن را از خود نمی‌دانیم تا تحت تأثیر آن‌ها قرار بگیریم، بلکه آن‌ها را غریبه‌هایی می‌دانیم که در حال رفتن هستند. و البته این به مرور پیش می‌آید. موفق باشید

20510
متن پرسش
سلام علیکم: کتاب ورود به عالم بقیت اللهی را مطالعه می کنم. استاد اگر فردی در توحید قوی شود ادامه مسیر برای او چیست؟ آیا چنین فردی باید به دنبال استادی باشد تا در ظهور و تجلیات او را جلو ببرد؟ یا صرف معرفت و توحید که با روح و قلب دریافت می کند کافیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به جزوه‌ی «شرح مختصر دستورالعمل سلوکی آیت اللّه بهجت» به آدرسhttp://lobolmizan.ir/leaflet/1361/ که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

20508
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اینکه دعا می کنیم جهت سلامتی حضرت امام زمان (عج) به چه منظور است در حالی که مطمئن هستیم ان شاءالله ظهور می فرمایند. با کمال تشکر از شما و همکارانتان در این سایت بسیار آموزنده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سلامتی حضرت که مورد تقاضای مؤمنین است، در این راستا است که حضرت دائماً الطاف و مددهای خود را در زمان غیبت هم به مردم داشته باشند. موفق باشید

20505
متن پرسش
سلام: نظر به تاکید حضرت امام بر فقه جواهری و عنصر فقاهت (فقاهت مرسوم) در حوزه های علمیه و همچنین تاکیدِ امروز برخی بزرگان بر تفقّه سنّتی که در حوزه های علمیه مورد توجه است به گونه ای که انتهای مسیر طلبگی و یا بگویم قلّه ی مرسوم در طلبگی رسیدن به مقام اجتهاد در فقه است، می خواهم بدانم آیا این فقه جایگاهی حقیقی در این تاریخ (تاریخ انقلاب) دارد؟ اگر چنین است آن جایگاه را ترسیم نمایید و بفرمایید اثراتِ این فقه در پیشبرد تاریخِ ما کجا قابل رویت است؟ نسبت این فقه با عرفان و فلسفه و تفسیر چه می شود؟ اینکه برخی بزرگان این فقه را بزرگترین عامل برای ارتباط با مردم می دانند حقیقتا به چه معناست و کجا نمود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهِ مرسوم، انسان را نه‌تنها در موضوع احکام رشد می‌دهد، حتی در سایر موضوعات نیز می‌پروراند تا با دقت بیشتری موضوعاتی مثل عرفان و فلسفه و تفسیر را دنبال کند. به این جهت فقهِ مرسوم در این زمان می‌تواند برای امثال رهبری به جهت روحیه‌ی تمدن‌سازی، نقش تاریخی ایفاء نماید. موفق باشید

20503
متن پرسش
بسمه تعابی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: به استناد روایتی که در پاسخ سوال قبلی آوردید می خواستم بدانم بین مقام رسالت و نبوت چه تفاوتی است آیا منظور همان پیامبر تبلیغی و تشریعی است و یا تفاوت دیگری بین رسالت و نبوت وجود دارد؟ {امام صادق (ع) مى‏ فرمايند: خداوند پيش از آن‏كه ابراهيم را به نبوت برگزيند، به بندگى خويش برگزيد، و پيش از آن‏كه او را به رسالت برگزيند، به نبوت برگزيد، و پيش از آن‏كه او را به عنوان خليلِ خود برگزيند، به رسالت برگزيد، و پيش از آن‏كه مقام امامت را به او عطا كند، او را به عنوان خليل خويش برگزيد، و پس از آن‏كه آن مقامات براى او حاصل گرديد، فرمود: «انّي جاعِلُك لِلنّاس اماماً»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نبوت، پیامبر خدا از حضرت حق خبر می‌گیرند، ولی مأمور به ابلاغ آن نیستند. ولی وقتی نبی و رسول بودند، مأمور ابلاغ آن خبرها نیز می‌باشند. به عنوان نمونه برای حضرت زکریا داریم: «نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحين‏». ولی در مورد حضرت موسی «علیه‌السلام» داریم: «كانَ رَسُولاً نَبِيًّا». موفق باشید

20501
متن پرسش
استاد عزیزم سلام علیکم و رحمه الله: بنده نظری دارم، آن این است که اینکه مرثیه خوان ها حضرت زهرا (س) را در مسئله عاشورا مضطر می دانند این غلط است. شما ببینید یک مادر شهید معمولی مثل مادر شهید حججی چنان راست قامت و استوار در مقابل پیکر تکه تکه شده پسرش قد علم می کند و آه هم نمی کشد حال چطور می توانیم بگوییم زهرای مرضیه، کوه معرفت، بانوی دو عالم برای حسین اش زاری می کرده. نه براستی این اشک ها برای مردم عالم است که پست اند و فاصله ها با حسین دارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غم حضرت زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» از آن جهت است که چرا امت اسلام به چنین انحرافی دچار شدند، نه آن‌که گمان کنیم که آن حضرت به جهت آن‌که تصور می‌کنند عالَم از دستِ خدا بیرون رفته است؛ مضطرند. موفق باشید

20497
متن پرسش
سلام: دو سوال دارم: ۱. چطور می شود که افرادی مانند پروفسور لنسر یا میشل فوکو متوجه تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد می شوند ولی افرادی در کشوری که انقلاب اسلامی را شروع کرد این را نمی فهمند حتی خیلی از مسئولین و یا حتی متدینین؟ چطور خداوند به اینطور افراد چنین بصیرتی می دهد؟ ۲. به برکت جلسات شما و توفیق خداوند این روزها یک مقدار حب و معرفتم نسبت به ولی فقیه بیشتر شده و هر چقدر فکر می کنم نمی فهمم چطور آقای احمدی نژاد وقتی که نائب امام زمان، این ظهور صاحب امر در این مملکت توصیه ای به او می کند پشت گوش می اندازد؟! مگر می شود؟! با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احساس حضور تاریخی چیزی است که انسان باید با حساسیت لازم متذکر آن شود. آری! اگر انسان تنها به عبادات فردی خود نظر کند گوشش بدهکارِ این حرف‌ها نخواهد شد و خودش مقصر است که ابعادی از دیانت را فرو نهاده است. موفق باشید

20495
متن پرسش
درود محضر استاد اصغر طاهرزاده: در تفسیر میزان ذیل مالک الملک آمده که یزید قائل به برتری خود و پدر ملعونش بر سالار شهیدان و امیرالمومنین بوده اما برتری حضرت زهرا (س) و نبی اکرم (ص) بر مادر و پدربزرگش را انکار نکرده است حال سوال اینست که 1. این اذعان به برتری موجب تخفیف عذاب آن ملعون می شود یا خیر چون به نظر می رسد اگر عنادش بیشتر بود به هیچ وجه قائل به برتری آن دو بزرگوار نمی شد. 2. تفاوت این ادب یزید نسبت به زهرای بتول (س) با ادب حر نسبت به فاطمه در چیست و چرا یکی موجب سعادت حر شد و دیگری موجب سعادت یزید نشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک برتری اُمویان، برتری قومی و عربی است و اساس فکر آن‌ها غلط است، نه آن‌که از جهت تقوا بخواهند کسی را برتر بدانند. موفق باشید

20493
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه فرمودید معاویه، عمر نیست یعنی معاویه بدتر از عمر است؟ در صورتی که عمر باعث شد که معاویه باشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: معاویه نشان داد که با اصل اسلام مخالف است، ولی خلفا به جهت اشتباهات‌شان، زمینه‌ای شدند که اُمویان و معاویه به میدان بیایند. موفق باشید

20492
متن پرسش
سلام استاد: یه مطلب کوتاه از آقای میلانی می فرستم به نظرم خیلی حرف سنگینیه من درست و غلطش رو نمی فهمم شما نظرتون رو بفرمایید. کاظم رمضانی: ️«فلاسفه کتابهای دینی را تحریف کردند» شیخ حسن میلانی در گفتگو با خبرگزاری کتاب و در نقد فلاسفه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می‌کنم! مگر امروز، روزِ این حرف‌هاست؟! حقیقتاً اگر کسی مثل حضرت امام در اندیشه‌ی فلاسفه تعمق کرده باشند حرفش آن خواهد بود که فلاسفه مبینِ سخنان انبیاء هستند. حضرت امام «رضوان‏ الله عليه» در شرح حديث دوازدهم در كتاب چهل حديث مى ‏فرمايند: نظر در ذات براى اثبات وجود توحيد و تنزيه و تقديس آن، غايت ارسال انبياء و آمال عرفا بوده و قرآن كريم و احاديث شريفه مشحون از علم به ذات و كمالات اسماء الهى است و هيچ كتابى از كتب حكما و متكلمين بيشتر از كتاب كريم الهى و كتب معتبره‏ ى اخبار مثل «اصول كافى» و «توحيد صدوق» غور در اثبات ذات و اسماء و صفات ننموده. ليكن مصيبت در آن است كه در قرون اخير بعضى جاهلان در لباس اهل علم پيدا شده كه نديده و نسنجيده و از كتاب و سنت عارى و برى بوده، مجردِ جهلِ خود را دليل بطلان علم به مبدأ و معاد دانسته، براى رواج بازار خود، نظر در معارف را كه غايتِ مقصد انبياء و اولياء (عليهم السلام) است و سر تا پاى كتاب خدا و اخبار اهل بيت (عليهم السلام) مشحون از آن است را حرام شمرده و هر ناسزايى و تهمتى را از اهل آن دريغ ندانسته و قلوب بندگان خدا را از علم به مبدأ و معاد منصرف كرده و اسباب تفرقه‏ ى كلمه و شتات جمعيت مسلمين گرديده و از او اگر سؤال شود كه اين‏ همه تكفير و تفسيق براى چيست؟ متشبث شود بر حديث‏ «لا تَتَفَكَّرُوا فِي ذاتِ الله». اين بيچاره‏ ى جاهل از دو جهت در اشتباه و جهالت است: يكى آن‏كه گمان كرده حكماء تفكر در ذات مى‏ كنند، با آن‏كه تفكر در ذات را و اكْتِناهِ آن را ممتنع مى ‏دانند و اين خود يكى از مسائل مبرهنه‏ ى آن علم است. و ديگر آن‏كه معنى حديث را ندانسته گمان كرده مطلقاً راجع به ذات مقدس نبايد اسمى برده شود.[1] موفق باشید


[1] ( 1)- ر. ك: شرح چهل حديث، امام خمينى« رضوان ‏الله تعالى ‏عليه»، حديث شماره ‏ى 12، باب تفكر. صص 192- 193

20491
متن پرسش
سلام: این سوال را می خواستم بپرسم دیدم قبلا یکی پرسیده ممنون میشم جواب بدید با سلام به محضر استاد عزیز: خواستم استاد نظرشان را راجع به آقای حاج منصور ارضی از مداحان اهل بیت بفرمایند راستیش من به ایشان علاقه زیادی دارم و صدای ایشان در بین مداحان اهل بیت از سوز خاصی برخوردار است ولی بعضی ها از اینکه ایشان بعضا در مجالس اهل بیت مواضع سیاسی اتخاذ می کنند از ایشان دلخور اند خواستم نظر شما را راجع به این موضوع که اصولا مداحان به عنوان بخشی از جامعه دینی و مذهی ما می توانند موضع سیاسی داشته باشند یا نه؟ ضمن اینکه حضرت امام فرموده بودند که ما ملت گریه سیاسی هستیم خواستم نظر استاد را راجعه به این موضوع بدانم البته دوست دارم استاد در مورد شخص حاج منصور هم مطلبی و یا توصیه ای دارند بفرمایند خواستم بدونم اینکه می فرمایند آیت الله بهجت در مورد حاج منصور ارضی فرمودند: «به ایشان نگید ارضی بگید عرشی» صحت داره یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از مداحان حقیقتاً شخصیت‌شان مطابق اسم‌شان که مرشد گفته می‌شود، مرشدند و برای خود سالکی هستند، از جمله جناب حاج منضور ارضی از این جنس است هرچند ممکن است در مواضع جزئی سیاسی با بعضی‌ها تفاوت نظر داشته باشند. بحث در کلّیتِ شخصیت این افراد است. موفق باشید

20489
متن پرسش
سلام علیکم: امتحان در مورد ملائکه صادق است؟ بعضی روحانیون می گویند قضیه سجده ملائکه به آدم امتحان ملائکه هم بوده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً این حرف‌ها معنا نمی‌دهد. زیرا فرشتگان ابعاد مختلفی ندارند تا از طریق امتحان، بخواهند بُعدی را بر بُعدی ترجیح دهند. در مورد آن‌ها قرآن می‌فرماید: «و ما منّا إلاّ و له مقام معلوم» یعنی هرکدام از ما مقام معلوم و ثابتی داریم. موفق باشید

20488
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی سلام علیکم: جناب استاد، شما فرمودید سه پیامبر بعدی هم امام بودند منظورتان دقیقا کدام انبیا هستند؟ استاد مطهری در یکی از کتب خود فرموده اند تنها حضرت ابراهیم و حضرت خاتم به مقام امامت رسیدند. این کلام با فرمایش شما در تناقض نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در رابطه با چگونگى امامت حضرت ابراهيم (ع) مى‏ فرمايد: «وَ اذِابْتَلي ابْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَاتَمَّهُنَّ قالَ انّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ اماماً، قالَ وَ مِنْ ذُرّيَتي‏ قالَ لا يَنالُ عَهْدي الظّالِمين»[1] آنگاه كه ابراهيم را پروردگارش به شكل‏هاى گوناگون آزمود و او همه ‏ى آزمون‏ها را به‏ خوبى پشت سر گذارد، پروردگارش به او فرمود: من تو را براى مردم امام قرار مى‏ دهم، و او پرسيد: آيا از فرزندانم نيز به چنين مرتبه‏ اى خواهند رسيد؟ پروردگارش گفت: فرزندان غير ظالم تو به چنين مقامى خواهند رسيد.

از آيه‏ ى فوق مى‏ توان متوجه نكات زير شد: 1- آيه بعد از امتحانات ممتد بر حضرت ابراهيم (ع) نازل شده يعنى بعد از قربانى ‏كردن فرزند و به آتش انداختن آن حضرت و مهاجرت از شام، بدين صورت آيه در آخر عمر آن حضرت بر آن حضرت نازل شده و خبر از امامت او داد.

2- حضرت ابراهيم (ع) قبل از امام‏ شدن «نبى» بوده و علاوه بر اين كه امتحان كردن‏ ها در موقعى بوده كه او پيامبر بوده، همين خطابِ خدا بر او - كه مى‏ گويد من تو را امام قرار دادم - دليل بر آن است كه آن حضرت نبى بوده است.[2]

3- حضرت ابراهيم (ع) اين «امامت» را براى فرزندانش تقاضا كرد. پس اين امامت يك مقام است و عهدى است الهى كه گاهى با نبوت همراه است و گاهى جداى از آن است و ايشان همين امامت را براى فرزندانشان تقاضا كردند، آن هم به جهت آن‏كه حضرت متوجه ارزش امامت براى هدايت جامعه ‏ى انسانى شدند.

4- خداوند نه تنها تقاضاى حضرت را رد نكرد بلكه فرمود: اين عهد را به فرزندانت كه ظالم باشند نمى‏ دهم. پس از بين فرزندان حضرت كسانى كه در هيچ بُعدى ظالم نباشند، يعنى معصوم باشند، امام هستند. در صورتى ‏كه نه ظلم به نفس و نه ظلم به خلق و نه ظلم به حق، هيچ‏ كدام در شخصيت آن‏ها نباشد. لذا علامه طباطبائى «رحمةالله‏ عليه» در مورد «لا ينال عهدى الظالمين» مى‏ فرمايند: در ابتداى امر چهار احتمال براى ظالم بودن افراد مى‏ رود: 1- كسانى كه تمام عمر ظالم باشند. 2- كسانى كه تمام عمر پاك باشند. 3- كسانى كه اول عمر ظالم و در آخر عمر پاك باشند. 4- كسانى كه اول عمر پاك و آخر عمر گناهكار باشند. بعد مى‏ فرمايند: شأن حضرت ابراهيم (ع) اجلّ از آن است كه امامت را از خدا براى قسم اول و چهارم بخواهد. پس تقاضاى حضرت مى‏ ماند براى دو گروه ديگر كه حضرت ممكن است از آن دو سؤال كند و خداوند مى‏ فرمايد: از آن دو - يعنى آن‏هايى كه تمام عمر پاك باشند و كسانى كه اول عمر ظالم و در آخر عمر پاك باشند - عهد خود را به ظالمين از آن دو نمى‏ دهم. پس مى‏ ماند آن‏هايى كه همواره در عصمت بوده ‏اند و اين‏ها مى ‏توانند مقام امامت را داشته باشند. بر اين اساس ما مى‏ گوييم امامان از ابتداى عمر تا آخر عمر معصوم هستند.

5- چون واژه‏ ى «جَعَلَ» يعنى «قراردادن» را براى امام به كاربرد و مى‏ فرمايد: «ما تو را امام قرار داديم» پس امامت يك منصب موهبتى است و نه اكتسابى. از طرفى بايد امام معصوم باشد، پس عصمت امام موهبتى است و نه اكتسابى. و اين‏كه فرمود: «انّي جاعِلٌ فِي الارْضِ خليفَةً» خبر از استمرار جعل خلافت و امامت مى‏ دهد، يعنى همواره در هر زمانى خداوند خليفه‏ اى از خود در زمين قرار مى ‏دهد. در رابطه با عصمت غير اكتسابى امام، امام رضا (ع) مى ‏فرمايند:

«مَخْصُوصٌ بِالْفَضْلِ كُلِّهِ مِنْ غَيْرِ طَلَبٍ مِنْهُ وَ لَا اكْتِسَابٍ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُفْضِلِ الْوَهَّابِ» امام مخصوص به كمال و فضلى شده كه خودش به دست نياورده بلكه از طريق خدايى كه داراى فضل و بخشش است به او داده شده.

6- قرآن در آيه ‏ى 33 سوره ‏ى احزاب مى ‏فرمايد: اهل ‏البيت پيامبر (ص) از هر پليدى مبرايند، يعنى معصومند. از طرفى اهل ‏البيت فرزندان ابراهيم‏ اند. پس آن‏ها امامند به همان معنايى كه ابراهيم (ع) امام بود. و در آيه ‏ى 26 سوره‏ ى زخرف مى ‏فرمايد: «وَ اذْ قالَ ابْراهيم لَابيهِ وَ قومِهِ انَّني بَري‏ءٌ مِمّا تَعْبُدون الّا الَّذي فَطَرَني فَانَّهُ سَيَهْدين وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقيةً فِي عَقِبهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون» يعنى به ياد آر آن زمانى را كه ابراهيم به پدرش (عمويش) و قومش گفت: من از آنچه شما مى ‏پرستيد مبرا هستم، و آن را مى‏ پرستم كه مرا به‏ وجود آورد و مرا هدايت خواهد كرد و آن هدايت را خداوند «كَلِمَةً باقيةً» و سنت پايدارى در نسل ابراهيم (ع) قرار داد تا بلكه مردم به آن امام رجوع كنند. از اين آيه مى ‏فهميم كه هيچ‏ گاه امامت از فرزندان ابراهيم (ع) خالى نيست. چون مى‏ فرمايد: هدايت را يك سنت پايدار در نسل او قرار داد تا بشر از هدايت الهى برخوردار باشد. و در روايت داريم: «كلمه باقيه» در اهل بيت پيامبر (ص) و در ذرّيه‏ ى امام حسين (ع) تا قيامت ادامه دارد.[3] موفق باشید

 


[1] - سوره‏ ى بقره، آيه ‏ى 124.

[2] ( 1)- امام صادق( ع) مى‏ فرمايند: خداوند پيش از آن‏كه ابراهيم را به نبوت برگزيند، به بندگى خويش برگزيد، و پيش از آن‏كه او را به رسالت برگزيند، به نبوت برگزيد، و پيش از آن‏كه او را به عنوان خليلِ خود برگزيند، به رسالت برگزيد، و پيش از آن‏كه مقام امامت را به او عطا كند، او را به عنوان خليل خويش برگزيد، و پس از آن‏كه آن مقامات براى او حاصل گرديد، فرمود:« انّي جاعِلُك لِلنّاس اماماً» ( اصول كافى، كتاب الحجة، باب طبقات الانبياء، حديث 2).

[3] ( 1)- بحارالأنوار، ج 25، ص 253.

20487
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: در تفسیر سوره ق آیه 15 فرمودید این آیه یکی از چندین آیاتی است که دارای بار معنوی و معرفت خاصی است. حال سوال بنده این است جسارتا اون چند آیات دیگر کدوم آیات مثل این آیه هست تا پیگیری کنیم و مطالعه نماییم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیاتی هست که علامه طباطبایی به عنوان غرر آیات مطرح می‌کنند مثل آیات 21 سوره‌ی حجر و 50 سوره‌ی طه. زیرا می‌توان با مبانی چنین آیاتی مقصد و جهت و اشاره‌ی بقیه‌ی آیات را فهمید. موفق باشید 

نمایش چاپی