بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوالی که می خواهم مطرح کنم نزدیک به ۱۴ سال است که آزارم می دهد یعنی دقیقا بعد از وفات پدر بزرگوارم. بعد از وفات ایشان من از انسانی شاد به انسانی محزون و گوشه گیر مبدل شدم و برای درمان مشکلاتی که به سراغم آمد کلی کتاب های روانشناسی غربی خواندم و تا الان حدود ۸۰۰ جلد کتاب روانشناسی برای درمان احساس پوچی و بی معنایی و بی هدفی زندگی که هر از چند گاهی گریبان مرا می گیرد مطالعه نمودم حتی رشته ام روانشناسی است و امسال دانشجوی ارشد روانشناسی اسلامی هستم برای درمان بی معنایی زندگی ام تمام کتابهایی که پدر معنا درمانگر جهان یعنی ویکتور فرانکل به فارسی ترجمه شده بود مطالعه کردم و بقیه روانشناسانی که فکر می کردم می تواند کمکم کند را مطالعه نمودم ولی از شما چه پنهان که نمی توانستم کاملا به آنها اعتماد کنم. مثلا مکتب ویکتور فرانکل را جزء اگزیستانسیالیست ها تقسیم بندی کردند. یادم رفت بگویم من بعد از فوت پدرم دچار اختلال دوقطبی شده ام و ریشه درمان این اختلال روحی روانی را به عقیده ناتانیل براندن روانشناس آمریکایی پدر جنبش عزت نفس کمبود عزت نفس می دانند و به نظرم در اسلام دلیل اصلی کاهش عزت نفس را نا فرمانی از خدا و انجام گناه می دانند. حدود ۲ سالی است که برای افزایش عزت نفسم با گرفتن روزه پشت سر هم تصمیم به ترک گناه گرفتم اوائل اصلا موفق نبودم ولی به مرور موفق تر شدم در ترک گناه. نتیجه مثبتش را دیدم تصمیم گرفتم کمی بیشتر راجع به روزه تحقیق کنم و مطالب اندک ولی قوی ای از کتاب معراج السعاده پیدا کردم و در کتاب احیاء العلوم مطالب بیشتری را پیدا کردم و در کتاب کشف المحجوب هم دلایل خوبی پیدا کردم و در سایر کتابهای عرفانی گذشته مطالبی پیدا کردم ولی در نویسنده های معاصر نویسنده یا سخنرانی که در زمینه روزه تحقیق فراوان کرده باشد پیدا نکردم تا اینکه کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا ی شما را خواندم شما احادیثی که قبلا خوانده بودم را طوری دقیق شرح دادین که آدمی را به عمق مطلب پی می برد. با یک سرچ کوچک به لیست سخنرانی های شما که راجع به روزه بود دست یافتم و حدود ۴۰ جلسه از سخرانی های شما که راجع به روزه بود را گوش دادم و هم زمان روزه می گرفتم و خیلی راضی و خوشحال بودم تا اینکه تمام ۴۰ جلسه را استماع نمودم و بعد از چند روز دوباره آن پوچی سابق به سراغم آمد منی که راه نجاتم را روزه می پنداشتم ولی انگار این روش نیز برایم مناسب نبود. نمی دانم ایرادم از کجاست و چه کار کنم؟ تمام باورهای مذهبی ام انگار در حال فرو ریختن است. استاد صبور عزیز شما چه راه حلی ریشه ای را پیشنهاد می کنید برای درمان این احساس پوچی و بی معنایی زندگی که احساس رخوت و تنبلی و سستی را برایم به ارمغان می آورد؟ با تشکر فراوان از شما و عذر خواهی بابت اینکه متنم طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم تا حال خوب جلو رفته‌اید، ولی بنا نیست که از سعه‌ی بیشتر در عالم غفلت نمایید و از معارفی که می‌تواند پشتیبان عبادات باشد، غفلت نمایید. پیشنهاد بنده دنبال‌کردنِ مباحث «معرفت نفس» و «معاد» است همراه با شرح صوتی آن‌ها، تا خود را در وسعتی بیشتر احساس کنید و در اگزیستانسِ اصیل‌تری وارد شوید. موفق باشید 

24380
متن پرسش
استاد گرامی با سلام: با چه استدلالی طبق حکمت متعالیه قائل بودن به ابداع و ساخت صورت محسوس توسط نفس یا همان ایجاد وجود ذهنی توسط نفس برای ادراک به سوفسطایی گری و آیده آلیست منتهی نمی شود؟ آیا خطر ذهن گرایی این تفکر را تهدید نمی کند؟ آیا قائلین به این عقیده و تفکر ناخواسته به دام ایده آلیست نمی افتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظور شما از سوفسطایی‌گری و ایده‌آلیست چیست؟ به هر حال انسان متوجه می‌شود معرفت او از خارج، معرفتی لغو و بیهوده نیست و به دنبال آن است که مبنای آن معرفت را بیابد. به نظر می‌رسد بهترین نگاه برای یافتن آن معرفت چیزی است که جناب صدرالمتألهین فرموده است. آیا  کسی را می شناسید که سخن دیگری در این رابطه داشته باشد تا ما را نسبت به ارتباط وجود ذهنی و وجود خارجی و ارتباط با «واهب الصور» آگاه کند؟ موفق باشید

24174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: واقعیت بنده با پدر و مادر در شهر قزوین زندگی می کنم بنده ۳۵ سال دارم و با داشتن مدرک کارشناسی ارشد زبان انگلیسی دارم. بیکار و مجرد هستم و برادر ۳۱ سال دارد و و با داشتن مدرک کارشناسی وضعیت مانند بنده دارد. از سال ۸۶ مشکلی برای خانواده پیش آمد که طولانی است اکنون این مشکل حل شده و ما یک مغازه داریم در شهر قزوین که با یک آدم ..... شریک هستیم قصد ما فروش این مغازه و جدا شدن از این فرد است ولی چند سال است که هیچ مشتری وجود ندارد از محضر حضرتعالی خواهش می کنم از آنجا که جنابعالی مستجاب الدعوه هستید دعایی برای حل مشکلات همه افراد و فروش رفتن این ملک به قیمت درست و حل این مشکل بفرمایید. اگر هم امکان دارد دعایی به خود بنده یاد بدهید. همچنین بنده حقیر به علم پزشکی واقعا علاقه دارم و بخش زیادی از طب اسلامی را با کمک کتب آیت الله تبریزیان فراگرفتم یکی از مواردی که بنده به دنبال آن هستم تحصیل در علم پزشکی هست که این مورد هم نظر لطف الهی را می طلبد که می خواستم در این مورد هم برآی بنده و افرادی که این آرزو را دارند دعای خیری برای اجابت آن بکنید و اگر هم امکان دارد موارد اجابت دعا را به بنده حقیر هم بیاموزید. با آرزوی طول عمر با برکت شما تا ظهور حضرت مهدی (عج) دوستدار همیشگی شما حسین حاجی کریمیان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده مستجاب‌الدعوه نیستم، روسیاهی هستم که حتماً در مورد جنابعالی دعا خواهم کرد. پیشنهاد بنده آن است که در هر روز طبق روایتی که برای رفع مشکلات داریم ۲۱ مرتبه «آیت الکرسی» را قرائت کنید.

دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای خیلی مهمی است. در روایت داریم امام سجاد (علیه السلام) هر وقت امر مهمی برایشان پیش می‌آمد یا مشکل حادی پیش می‌آمد یا غم و غصه و فشارهای روحی و جسمی و ظاهری و دنیایی داشتند، در تلاطم و فشارهای روزگار که برای همه پیش می‌آید، این دعا را می‌خواندند و این دعا برای حل معضلات و مشکلات و غم‌ها، مشکلات اقتصادی و تنگی سینه و غم و غصه خیلی مؤثر است. مرحوم سید علی آقا شوشتری فرمودند: حضرت صدیقه طاهره (س) این ختم را تعلیم فرمودند و بسیار مجرب است. چون به شدت و بلیه ای مبتلا شدی با حضور قلب، ۱۰۰۱ مرتبه آیه کریمه «رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنتَ أَرحَمُ الرّاحِمِینَ» را با خضوع و خشوع و تضرع بخوانی، نجات خواهی یافت.

مرحوم انصاری لاهیجی که از شاگردان مرحوم قاضی هستند،‌ می‌گفت: روزی از ایشان پرسیدم که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن‌بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ در جواب فرمودند: «پس از پنج مرتبه صلوات و آیةالکرسی، در دل خود (بدون آوردن به زبان) بسیار بگو: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تَشاء» تا ان شاء الله گشایش یابد. ایشان فرمودند: من در مواقع گرفتاری‌های صعب و مشکلات لاینحل به این دستور عمل کردم و نتیجه‌های عجیب گرفتم.

آیت الله العظمی شبیری زنجانی فرمودند: به چند واسطه از مرحوم آقا سید مرتضی کشمیری نقل است که ایشان هم از حضرت بقیه الله نقل کرده اند که برای رفع مشکلات، این دعا خوانده شود: «یَا مَن إذا تَضَاَیَقَتِ الاُمُورُ فَتَحَ لَها باباً لَم تَذهَب إلیه وَهمٌ، یا اَرحَمَ الرّاحمین»

آیت الله سید عبدالکریم کشمیری معتقد بودند که در زمان هجوم گرفتاری‌ها و مشکلات، قرائت سوره و یا ذکری به نیت هدیه به امام جواد (ع) بسیار مؤثر و مجرب است.

همچنین ایشان می فرمودند: هرگاه برای من مشکلی پیش می آید یک سوره «یس» به بابا رکن الدین هدیه می کنم و به این امر سفارش می کردند. موفق باشید

23993
متن پرسش
سلام بر استاد بزرگوارم و پدر معنویمان. خداوند شما رو حفظ کند ان شا الله. استاد ببخشید سوالی هست که به شدت ذهن بنده رو درگیر کرده و متاستفانه جز توجیه خودم جواب قانع کننده ای دستگیرم نمی شود. و آن سوال این است که با این اوضاعی که در کشور به وجود آمده مثل گرانی، گناه های آشکار مثل بی حجابی و ... ، زندگی های تجملاتی مسئولین کشور، اختلاس ها،بی تفاوتی مسئولین نسبت به مردم، شرایط بهم ریخته جامعه، بیکاری، اینکه خیلی ها با پارتی میرن سرکار و کارشون راه میفته و .... جرا حضرت آقا که جانم به فدایش چیزی نمی گویند؟ کاری نمی کنند؟واقعا اگر امام زمان هم بیایند رویه ایشان هم همین گونه خواهد بود؟ بنده شنیدم وقتی امام زمان بیایند با همه بدی ها مبارزه می کنند و انتقام مظلومین رو می گیرند. اما واقعا بنده برام شبهه پیش اومده که چرا حضرت آقا کاری نمی کنند؟ خب ما دلمون به ایشان گرم است. اما نمی دانم چرا حضرت آقا با این ها کاری نمی کنند؟ما که خود مثلا حزب اللهی و انقلابی هستیم شبهه برایمان پیش اومده بقیه مردم که خیلی زده شدند و بی احترامی می کنند؟ دلیلش چیست حضرت استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر این حقیر، رهبر حکیم و فرزانه‌ی انقلاب تلاش می‌کنند تا این نظام نوپا حفظ شود و بستری باشد برای حضور امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». رهبر انقلاب تفاوت بسیاری نسبت به جایگاه امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» دارند. اگر به روش حکیمانه جلو نروند و آرام‌آرام مردمی که شدیداً تحت تأثیر دنیای مدرن هستند، متذکر حقیقت ننمایند؛ این آخرین امید شیعه که بستر تحقق حکومت حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است، گرفتار انواع اختلال‌ها می‌شود، در حالی‌که حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» با پشتوانه‌ی قدسی خود، امکان آن را دارند که با برخوردهایی سختْ موانع را در مقابل خود دفع نمایند. سخت امیدوارِ آینده‌ای باشید که دشمن خسته از این‌همه تلاشی که کرد، در حال مأیوس شدن است. موفق باشید     

22492
متن پرسش
سلام علیکم; استاد عزیز چند وقتی است مطالبي تحت عنوان افکار مثبت و قانون جذب در دنیای مجازی نشر داده می شود و مطرح می کند اتفاقات ناگوار زندگی محصول منفی بافی های خود انسان است و یا هر آرزويي که خدا در دل انسان قرار داده قطعا توانایی رسیدن به آن آرزو را هم داده. و به طور کل خیلی از مسائل را به افکار و حس و حالات خود انسان ربط می دهد شما چقدر قبول دارید این مطالب رو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطالب، مطالبی است که تحت تأثیر اندیشه‌های شوپنهاور گفته می‌شود که معتقد است جهان چیزی جز افکار ما نیست و ما با افکار خود، جهان را می‌سازیم. در حالی‌که نمی‌توان از این نکته غفلت کرد که نظام عالم توسط خدایی حکیم خلق شده و این عالم، قواعد و سننی دارد که اگر ما آن‌ها را رعایت کنیم، عالم بستر مناسبی برای زندگی و تعالی ما خواهد بود. آری! یکی از آن قواعد و سنن، خوش‌بینی و امیدواری است که در بستر آن، زندگی معنای بهتری خواهد داشت به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: « لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُون» یعنی از رحمت و گشایش حضرت حق مأیوس نیستند مگر گروه کافران. زندگی در این بستر، معنای بهتری خواهد داشت. موفق باشید

22376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد محترم: یه حالات خاص و عجیبی را گرفتارش شدم که اخیرا خیلی بیشتر و واضح تر شده که نه در خوابه و نه در بیداری ولی انگار خوابم ولی فکر می کنم بیدارم و یه دفعه نشستم بعد خودم رو یه جای دیگه و مشغول یه کار دیگه حس می کنم، زیاد اخیرا برام پیش میاد مخصوصا در هنگام مطالعه و تلاوت قرآن، ولی چیزی که خیلی آزار دهنده است اینه که در اکثر این حالات اتفاقاتی که شاهدش هستم ناگهانی هست و دست خودم نیست و از همه دردناکتر چرت و پرت و اوهام و خیالات پراکنده و لغو است. بعد از تعداد زیادی از این حالات، امروز مثلا یه حال بهتر از قبل بود و دوباره بعدش چندین بار حالات پراکنده و مبهم و آشفته و الکی. هرچه تلاش کردم از طریق ده نکته و جلد اول مقالات نتونستم تحلیل درست و مطمئنی از حالاتم داشته باشم. این حالات که در خلسه رخ میده البته وقتی قبلش یه توجه و مراقبت و ذکر قبلی باشه بهتر بوده ولی باز اوهام و خیالات باطل با آنها معمولا آمیخته شده و یا فقط خیال و وهمه اکثرا. اگر امکانش هست راهنماییم می فرمایید؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بد نیست کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که به چنین مواردی نیز اشاره دارد، مطالعه فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

22166
متن پرسش
سلام علیکم استاد جان طاعات مقبول درگاه احدیت. شهادت امام موحدین علی علیه السلام تسلیت. استاد من با توفیق الهی تا جلسه ۹ ندای بی صدای انقلاب اسلامی را گوش کردم. خیلی سعی کردم با قلبم بفهمم و هواس حیوانی را کنار بزارم نمیدونم چقدر موفق شدم. نکاتی به ذهنم رسید. اولا: موقع شهادت حججی تو قلبم احساس کردم خیلی زیاد منم مشتاق شهادتم نه من بلکه خیلی از دوستان و آشنایان انگار آتشی بود که از قبل روشن بوده هنوزم روشنه بلکه بیشترم شده. ثانیا: تو قلب هم سن سالای من یا کوچکتر یه گرایشی به عدالت هست که اصلا نمی تونند ازش خارج بشن (من تو بزرگتر ها خیلی کم دیدم یا اصلا نیست) که این عدالت داره از ظرفش لبریز میشه و خدا بداد اینایی که ناعدالتی می کنند برسه (نمونه بارزش تکنوکرات ها و لیبرال های داخلی هستن که به امید خیر رساندن دارن کاملا شرشونو به ملت و دنیا میرسونند و این نکته را بگم که شر به خودشون میرسونند مثل کار شیطان که باعث عبور از خودشون میشه و رسیدن به خدا منجر میشه. ثالثا: یه نور خیلی قوی تو قلبم هست که میخوام برم اسراییل و با اسراییل بجنگم و اعتقاد راسخ به این دارم که دشمن ترین مردم به خدا و امام زمان (عج) همین ملعون ها هستن و فکر می کنم خدا هم همین را میخواد که ان شاءلله بزودی اتفاق می یوفته. استاد با توجه به ایکه جبهه کفر که تمام قد در حال حاضر مقابل ما ایستاده و طبق نظر شما هم خدا هم قطعا همین رو میخواد اما خیلی ها از جمله خود ما بچه های مذهبی هم احتمال داره ریزش کنیم چون واقعا وضعیت دود آلود است. پیشنهاد شما برای این طیف از دوستاداران ولایت و امامت و رهبری چیه؟ ممنون میشم. لطفا اگه امکانش هست خصوصی جواب بدین. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رفقای وِلایی متوجه‌ی جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی بشوند و توجه کنند خداوند در این تاریخ با انقلاب اسلامی بنا دارد صحنه‌هایی را به‌وجود آورد که در آن صحنه‌ها استکبار با همه‌ی قدرت و ادعایش، خوار گردد سعی می‌کنند به بهترین نحو خود را در مقابل جبهه‌ی کفر قرار دهند و این نحوه حضور در جبهه‌ی انقلاب اسلامی را از آنِ خود کنند. موفق باشید  

21886
متن پرسش
سلام علیکم: سئوال بنده این است، اگر من می بیند و چشم تنها ابزار است، افراد نابینا که مادرزاد هستند اصلا ادراک بصری ندارند در هنگام خواب، در حالی که طبق فرمایشات استاد می بایست نابینایان هم خواب ببینید به صورت بصری، در حالی که اینچنین نیست، لطفا توضیح بفرمائید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان‌های نابینا، عضوِ بینایی‌شان مشکل دارد نه قوه‌ی بینایی آن‌ها که مربوط به نفس است. به همین جهت تصورات خاص خود را دارند که حاصل فعالیت سایر اعضایشان می‌باشد و عملاً قوه‌ی بینایی آن‌ها در دیدن آن تصورات، فعّال است. موفق باشید

21677
متن پرسش
سلام: در عبارت «المعروف من الموت هو عباره عن قطع تدبیر النفس عن مرتبه الحس و النمو ای المرتبه الحیوانیه و النباتیه لا عن المعدنیه» منظور از «لا عن المعدنیه» چیست؟ اینکه ارتباط روح با بدن معدنی قطع نمی شود یعنی چه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره روح دارای بدن است منتها با بودن بدن عنصری، در خفاست و با عبور از بدن عنصری، ظهور می کند همچنانکه با عبور از بدن برزخیف بدن قیامتی ظهور می کند. موفق باشید

21388
متن پرسش
سلام علیکم: سوالاتی پیرامون بحث حیات زمینی آدم. ۱. نظر شما در مورد سجده ملائکه بر آدم در اینکه آیا منظور از ملائکه کل ملائکه بوده اند یا ملائکه زمینی چیست؟ بعضی بنا بر (۷۵/ص) معتقدند که فقط ملائکه زمینی سجده کرده اند چرا که در آیه فوق "العالین" استثناء شده است. نظر خود رو مستدل بفرمائید. ۲. نظر شما استاد عزیز در مورد اینکه امر بر ملائکه برای سجده بر آدم در اینکه تکوینی بوده و یا تشریعی و یا اصلا اصل موضوع تمثیلی بوده چیست؟ باز هم لطفا مستدل بفرمائید. با تشکر فراوان. التماس دعا.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است که می‌فرمایید زیرا قرآن در خطاب به شیطان می‌فرماید آیا استکبار ورزیدی یا از عالین بودی؟ یعنی فرشتگانی هستند که در خطاب سجده به آدم قرار نداشتند 2- مسلّم جریان سجده امری بوده که واقع شده، و همان‌طور که در کتاب مذکور عرض شد بر اساس آن مقام، امر، امرِ تکوینی است ولی همان امر تکوینی در حوزه‌ی موجودی مختار مثل شیطان، صورتِ اختیار به خود می‌گیرد لذا شیطان می‌تواند عصیان کند. و عکس آن را شما در اهل‌البیت «علیهم‌السلام» می‌بینید که در عین عصمت تکوینیِ آن‌ها، اختیار از آن‌ها سلب نمی‌شود. در این مورد خوب است به تفسیر آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب در المیزان رجوع فرمایید. موفق باشید

20463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدا قوت: استاد طاهرزاده در کلاس شرح جامع السعادات از کدام کتاب و ترجمه کدام بزرگوار استفاده می کنند تا ما اون کتاب رو تهیه کنیم و تا متنی رو که استاد در کلاس میخونه با کتاب ما تطبیق داشته باشه. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ترجمه‌ی استاد سیدجلال‌الدین مجتبوی، انتشارات حکمت. موفق باشید  

19262

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یکسری از دوستان بین آقای رئیسی و آقای قالیباف مانده اند. اگر امکان دارد راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز زود است، به‌خصوص که نباید از پدیده‌ی «جمنا» که بنا دارند در همین مورد تفکر کنند، غافل بود. موفق باشید

18019

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: به نظر شما می شود از روایتی که می فرماید در هنگامه ی ظهور امام به یارانشان می فرمایند: به کف دست خود نگاه کنید و عمل کنید، این طور فهمید که امام می خواهند بگویند هر کدام بر اساس استعداد و ظرفیت و امکانات و شرایطی که در آن هستید عمل کنید؟ و هر کدام در هر جایگاه و شغلی که قرار دارید با توجه به همین موجودی و سرمایه همت کنید و منتظر این نباشید که امکانات و سرمایه ای از بیرون به شما برسد؟ و خلاصه کف دست یعنی همین که الان در دست داری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این روایت مربوط به کارگزاران حضرت است که در اقصی نقاط عالم مأموریت دارند و بحث از شعور تاریخیِ آن کارگزاران است که آن کارگزاران در نسبت به حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» پیدا می‌کنند. موفق باشید

17201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: دو سئوال از محضر منورتان دارم: 1. از آنجایی که مقام معظم رهبری سبک زندگی اسلامی را به دو بخش تقسیم کرده اند و فرموده اند که در بخش حقیقی آن پیشرفت چندانی نداشتیم و از طرفی هم حضرتعالی در جزوات این را تاکید کردید که باید ریشه بابی کرد و تاکید ویژه داریدکه باید نظام «قضایی» ، «اداری»، «آموزشی» از نو بازسازی شود هنوز بنده آن چنان که باید ملتفت نشدم. البته یک بار دیگر از جنابعالی در خصوص نظام اداری پرسش کردم که ارجاع دادید به خطبه نهج البلاغه اما پیرامون نظام قضایی و آموزشی منظور شما را خیلی درک نکردم لطف کنید توضیح دهید و اگر نوشتاری از خویش یا دیگران موجود هست معرفی کنید و احیانا اگر نوشتاری نیست سعی کنید کلیات نظام سازی را اگر مقدور هست مفصلا مرقوم نمایید. 2. استاد به نظر شما بهتر و افضل این است که برای تدبر در قرآن و روایات آن کریمه ها را یادداشت کنیم یا می توانیم از نرم افزارهای که روی تلفن همرا نصب می شود استفاده کنیم؟ با سپاس، ببخشید دوباره مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرایضی در جزوه ی "علوم انسانی؛ عبور از مدرنیته، نظر به اسماء الهی" در مورد نگاه بنیادین به سبک زندگی شده است 2- همان طور که روایت مشهور پیامبر متذکر می شود یادداشت کردن نقش مهمی در فهم و نگه داری آیات و روایت دارد. موفق باشید

15678

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
تفاوت یک فرد مومن مقید کامل به شریعت و واجبات و مستحبات و مکروهات با یک سالک در چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط در داشتنِ عمق بیشتر نسبت به باطن شریعت. موفق باشید

7815
متن پرسش
سلام استادعزیز: ماچگونه میتوانیم پدیده بودن انقلاب را به دیگران نشان دهیم مخصوصا کسانی که در دستگاه شما نیستند و ما را متهم به بی‌فکری و دارای پیش‌فرزها می‌دانند
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چهار کتاب مربوط به انقلاب، از زوایای مختلف، موضوع انقلاب را مورد بررسی قرار داده به خصوص آن‌که با نظر به غدیر جایگاه تاریخی و الهی انقلاب را مدّ نظر قرار داده. به نظرم عموم افرادی که به غدیر اعتقاد دارند با شما همراهی می‌کنند. آن‌ها بین مسائل اجرایی و روح تاریخی انقلاب خلط می‌کنند و باید بتوانید این را برایشان تفکیک کنید. موفق باشید
6800
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرام بنده دجار بن بست فکری شدم نمیدونم میشه اسمشو همین گذاشت یا نه سوالام ازین نوع ه این دنیا و ادماش برای چی اومدن؟برای عبادت خدا؟خدا این همه چیز خلق کرده که ما فقط عبادتش کنیم؟هدف از عبادت چی بود؟خدا که نیازی نداره بزرگیش رو به کسی مثل انسان نشون بده؟ اومدیم ک علم بیاموزیم؟خدا علمشو تو جهان پخش کرد و کثیر شد تا جمعش کنیم و به وحدت برسونیمش؟اصلا درک نمیکنم برای چی باید علم بیاموزیم ما همه یه تیکه از پازلیم تا هر کدوم رسالت خودمونو به نحو احسن انجام بدیم اون وقت این پازل کامل بشه ک چی بشه؟ واقعیتش رو بخواین وقتی به جهنم و بهشت فکر می کنم از اتش جهنم میترسم و از بهشت بی مشکل زجر میکشم...بخوابیم بخوریم لذت ببریم اونم تا ابد،خسته کنندس...من بهشت این طوری نمی خوام هرچقدر به هدف ها فکر می کنم بیشتر به پوچی میرسم شما بگید چی کار کنم؟نه دنبال بهشت و جهنمم و نه دنبال دنیای فانی فقط شدم یه علامت سوال بزرگ از این که وقت گذاشتید برای سوالاتم و جوابی ک ان شاالله خواهید داد سپاس گزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» در بحث «خدا چرا ما خلق کرد؟» عرایضی داشته‌ام. اصل کتاب روی سایت هست. موفق باشید
30676
متن پرسش
سلام: خدا قوت خدمت استاد عزیز: بنده امروز با متنی پر از توهین و ابهام و تحریف در مورد دین اسلام و قرآن روبه رو شدم که در فضای مجازی در حال پخش بود و این متن به شدت ناراحتم کردم. خواستم ببینم چه جواب های محکم و درست به این متن بدهیم تا دیگران که تو این فضا هستند دچار تردید و اشتباه نشوند، متن زیر همین توهین ها و تحریف هاست که در گروه دیدم ♨️ *اسلام چیست؟* *و مسلمان کیست؟* مسلمان شخصی است که: مسلمان هست، ولی از اسلام چیزی زیادی ﻧﻤﻰداند! و قرآن را تا بحال به زبان مادری خودش نخوانده! اگر پرسشی در مورد دینش از او بپرسید، خود را فاقد سَواد کافی ﻣﻰداند و شما را به علمای دینی ارجاع ﻣﻰدهد! اگر زیاد سؤال کنید، شما را «کافر» ﻣﻰنامد و اگر محکومش کنید، شما را «مُرتد» ﻣﻰخواند! اگر حرفﻫﺎی او را با چشم بسته، قبول نکنید به «ﺑﻰسَوادی» متّهم ﻣﻰشوید! اگر بپرسید: چرا محمّد ۳۰ تا زن داشته؟ به شما ﻣﻰگوید: حتماً حکمتی بوده! اگر بگویید: چرا اللّه بر خلاف تمام 123/999 پیامبر قبلی، به محمّد گفته: «اگر کسی به دین تو نیامد دست و پای او را بر خلاف جهت یکدیگر قطع کن؟!» (سورۀ مائده، آیۀ ۳۳) ﻣﻰگوید: منظور الله چیز دیگری بوده! اگر بگوئید: اللّه در قرآن به مسلمانان ﻣﻰگوید: «کافران را در هر جا یافتید بکشید!» (سورۀ توبه، آیۀ ۵) به شما ﻣﻰگوید: حرف، حرف اللّه است. ولی اسلام به حقوق مَردم و حقوق بَشر احترام ﻣﻰگذارد!! اگر از زنان بپرسید، ﻣﻰگوید: بهشت زیر پای مادران است، ولی شما مجازید ۴ تا ( بیشتر) همسر داشته باشید! (سورۀ نساء، آیۀ ۳) اگر از کافران (دگر اندیشان) بپُرسید، ﻣﻰگوید: آنان حقّ و حقوقی دارند، ولی اگر آنﻫﺎ را به اسارت بگیریم، تجاوز به زنان کافران، حق مُسلم مسلمانان است! (سورۀ نساء، آیۀ ۲۴) و در نهایت، اگر بگوییم که تمام این احکام، امروزه (در قرن ۲۱) در بین گروهﻫﺎی اسلام گرا (مثلِ: داعش، بوکوحرام، القاعده، افغانستان، پاکستان، سودان، الجزایر، داغستان، چچن، سوریه، کویت، عربستان...) همچنان در حال اجراست! ﻣﻰگویند: این، اسلام واقعی نیست! (گویی کارشناس ارشد شناخت ادیان هستند) و اگر بگویی: پس اسلام واقعی چیست؟ ﻣﻰگوید: اسلام واقعی هیچگاه اجرا نشده است! (عجب دین برتری، که بعد از ۱۴۰۰ سال، هنوز نتوانسته در هیچ کجای جهان، اجرایی گردد) داستان «اسلام مسلمانان» مثل اینست که از شخصی بپرسی «چه میوهﺍی را دوست داری؟» و او بگوید: «موز، چون موز تُرش و آبدار و گِرد است و رنگِ پرتقالی قشنگی هم دارد!» و زمانی که موزی را نشانش بدهی، او خواهد گفت: «نه، این موز ِواقعی نیست...! موز واقعی، تُرش و آبدار و گِرد و پرتقالی است...!!!» مسلمانی به ما گفت: «اگر راست می‌گویید، یک آیه مانند قرآن بیاورید.» مثالی از قرآن: (سورۀ محمّد، آیۀ ۴) «هنگامی که با کافران در میدان جنگ رو به رو می‌شویـد، گردن‌هایـشان را بـزنـید، و آنقدر ادامه دهیـد تا به اندازۀ کافی دشمن را در هم بکوبید، پس در آن هنـگام، اسیـران را محکم ببنـدید، سپس بر آنﻫﺎ منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی، از آنﻫﺎ غَرامت بگیرید» آیۀ مـن: «هرگز بخاطر باور و عقیدۀ دیگران، با آنان نجنگید، خدای هرکس، همانست که خِرَد او ﻣﻰگوید، جنگ بخاطر نوع دین و باور، موجبِ ننگ مقام شامخ انسان است. هرگز کوشش نکنید باور و عقیدۀ تان را بر دیگران تحمیل کنید، دیگران را کافر و نجس ننامید و اگر کسی از دین شما خارج شد، مُرتد ننامیدش و دستور قتلش را صادر نکنید، هرکس آزاد است هرگونه که می‌خواهد باورهای شخصیﺍش را برگزیند.» با شرمندگی، دوست مسلمان گرامی، من ﻧﻤﻰتوانم یک آیه مانند آنچه پیامبر گفته، بیاورم. چرا که من به انسانیّت، عمیقاً باور دارم! «مایکل فارادِی» برق را و «ادیسون» لامپ را اختراع کردند تا شیخ زیر نورش، منبر راه اندازد. «رایس کلوک» بلندگو را اختراع کرد تا شیخ با صدای بلندتر داستان های خرافی را تعریف کند. «گولیلمو» و «مارکُنی» ایتالیایی رادیو را اختراع کردند، تا شیخ در آن پند و اندرز کند و از دنیای دیگر، عربی تلاوت کند. «جان لوگی برد» اسکاتلندی تلویزیون را اختراع کرد، تا شیخ در آن، خودنمایی کند، طوری که هر کانالی که بزنیم، شیخ را پیش خود حاضر و ناظر ببینیم. «الیشا اوتیس» آمریکایی آسانسور را اختراع کرد، تا شیخ را با بار سنگین جیب هایش به پِنت هاوس بالای برج ببرد. «گراهام بل» تلفن را اختراع کرد، تا شیخ با شیوخ دیگر درباره احکام و مُحرّمات جدید گفتگو و مشورت کند. «پاسکال» فرانسوی ماشین حساب را اختراع کرد، تا شیخ حقوقی که برای حرف زدن و نماز خواندن گرفته، محاسبه کند. خلاصه... همه جمع شدند و خون دل خوردند و بی خوابی و مشقّت ها کشیدند و با اختراع و کشف شان، به دنیا و به خصوص به شیخ کمک کردند، آنوقت در برابر این همه دانشمند و اکتشافات و اختراعات، شیخ چه کرد؟ نه تنها هیچ کشف و اختراعی نکرد، بلکه همواره مانع پیشرفت علم و دانش هم شد! تنها کسانی موفق شدند که ذهنشان درگیر «اژدها و نهنگ و شتر و جنّ و پری و سایر خرافات دیگر» نشد و با یک سری فرمول ریاضی، دنیا را تکان دادند. ولی در آخر، مخترعین، کافرند و روانهٔ جهنم می شوند، چون احکام بلد نیستند! و شیخ روانه بهشت، چون عمرش را صرف دعا کرده است! «خیلی جالب است. نه !؟» این متنی بود که در واتساپ در حال منتشر شدن بود، ان شاءالله که با جواب شما پاسخ محکمی به این افراد بدهیم. التماس دعا، اجرتان به سید الشهدا (ع).
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه توجه کنید که به پیامبر می‌فرماید در مقابل اتهام‌زنان که بدون هیچ سند و مدرکی سخنگوی کفر و کافران می‌شوند، «ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» آن‌ها را در فرورفتن به اباطیل خود رها کن تا همچنان سرگردان و بازی‌خورده باشند. مگر بناست هرکس هر حرف بی‌خود و غلطی زد، ما جوابگوی حرف‌های غلط او باشیم؟ شما سعی کنید از تک‌تک ادعای ایشان دلیل و مدرک بخواهید. به گفته‌ی جناب مولوی:

گر شوم مشغول اشکال و جواب

تشنگان را کی توانم داد آب.

تمام آنچه می‌گوید دروغ و اتهام است یک آیه بیاورد که قرآن گفته است هرکس به دین اسلام نیاید، باید کشته شود. در حالی‌که برعکس، خداوند به پیامبر خود فرمود به مؤمنان بگو نسبت به آنهایی که امیدی به تحقق «ایّام ‌اللّه» ندارند اغماض کنند برای آن‌که خداوند هر قومی را نسبت به آنچه که کرده‌اند و یافته‌اند جزا می‌دهد. «قُلْ لِلَّذينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ» (جاثیه/۱۴) وقتی جبهه‌ی توحیدی شروع به حضور تاریخی خود کرد یعنی اگر جبهه‌ی نصرت و یاری برای تحقق اراده‌ی الهی به میان آمد، حتماً خداوند پیروزی خود را به شما عطا می‌کند و با نظر به این قاعده است که فرمود اولاً: «یغفروا» چندان به آنها گیر ندهید و معطل‌شان نباشید ثانیاً: این را هم بدانید که خداوند جزای هر قومی را در ازای آن کاری که می‌کنند و آنچه که کرده و یافته‌اند، می‌دهد.

ملاحظه کنید که اینجا بحث آن که چه کسی بد است و چه کسی خوب است نیست. بلکه خواست ما را متوجه کند خداوند نسبت به اعمال هیچ قومی بی‌تفاوت نیست و نمی‌خواهد آنهایی که امید به تحقق ایام الله ندارند را تبرئه کند و در رابطه با اهل کتاب هم فرمود: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُم‏» بیایید به سوی آن کلمه و عقیده‌ای که بین ما و شما پذیرفته شده که آن همان توحید است، جلو برویم. در هیچ کجای قرآن نداریم که حتی یهودیان و مسیحیان را دعوت به اسلام به معنای دین حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌واله» کرده باشد و آن‌جا هم که فرمود: « إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ» (آل‌عمران/۱۹) یعنی دین در نزد خدا تسلیم‌شدن در مقابل فرمان الهی است، چه از طریق دین اسلام و چه از طریق سایر ادیان توحیدی. بیچاره آن‌هایی که این اتهامات را از سر جهل و نادانی می‌زنند و بعد که مسئله روشن شد، نه‌تنها همه‌ی زحمات‌شان بر باد می‌رود، شرمنده‌ی حضوری می‌شوند که بنا داشتند با آن حضور، ابرویی کسب کنند.

آیا این افراد به خود زحمت داده‌اند و حدّاقل آیه‌ی 8 سوره‌ی ممتحنه را نگاه کنند که به صراحت می‌فرماید:

 «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» ای مسلمانان! شما را نهی نمی‌کنیم از آن‌که نیکی بورزید نسبت به کفاری که با شما مقاتله نکرده‌اند و شما را از شهر و زندگی اخراج ننموده‌اند، و نه‌تنها به آن‌ها نیکی کنید، حتی با آن‌ها با قسط و عدالت برخورد کنید. موفق باشید

29482
متن پرسش
سلام علیک و رضوانه استاد عزیز خدا قوت، مطلبی را از جناب آیت الله انصاری شیرازی که از شاگردان امام (رضوان الله علیه) و علامه طباطبایی (رضوان الله علی) بود را حیف دانستم که در این محفل که مباحث ناب این بزگان است مطرح نکنم و با شما در میان نگذارم. چرا که سخن حکیمان در دل خود نکته هایی و اشارت هایی پنهان را حمل می کند که وقتی به میان می آید زوایای خود را بروز می دهد و همان اشاره زبان ها را و دل ها را دچار انفتاح می کند و پرده از فروخفتگی بر می دارد. گرچه بسیاری از این سخنان را بارها از زبان جنابعالی و اساتید حکیم شنیدیم ولی چه اشکال دارد تا باز بر سر سفره ی این عزیزان از زاویه ای دیگر بحث را دنبال کنیم شاید موجب سخنی جدید و اشارتی تازه و نگاهی تیزتر شود؟! ایشان می فرماید: ایشان پس از سخن از وادی تفکر و رسیدن به حصول نتیجه از پی استدلال سخن از تذکر را پیش روی قرار می دهند و می فرمایند تذکر، به یاد آوردن مسائل حل شده ی گذشته است و از بدیهیات است و نیازمند استدلال و تفکر و مبادی آن نیست، فطرت انسانی، فطرت الهی است و تمام معارف و اعتقادات مذهبی به طور فطری در سرشت آدمی نهفته است، به عبارتی اگر همه چیز را در مورد انسان کنار بگذاریم و فقط طبع و فطرت او را در نظر بگیریم تمام انسان ها موحد هستند؛ زیرا توحید در فطرت انسان است و محال است که موجود ممکن الوجود، تکوینا حضور حق تعالی را فراموش کند. انسان به خداوند به همان نحو که به خود علم حضوری دارد علم حضوری دارد و هیچگاه او را فراموش نخواهد کرد. آری این مشاغل و توجهات این سویی است که او را از این حضور غافل می کند. و تذکر وظیفه ای جز کنار زدن این حجاب ها و این شلوغی ها نیست و اگر در این راه موفق به تذکر شویم تمام معارف را در وجود خود خواهیم یافت. جناب علامه طباطبایی مفسر کبیر می فرمودند در قرآن دلیلی برای اثبات خداوند متعال ذکر نشده است زیرا وجود او بدیهی است و استدلال نمی خواهد و به خاطر عارض شدن نسیان بر انسان نیازمند به تذکر است تا فرد متوجه سرمایه درونی شود. درست انبیا آمدند تا بشر را متذکر عهد قدسی خود کنند موظف به استدلال نشدند، زیرا معنا ندارد مطلبی که در نهاد آدمی نهفته است را آموزش دهند و ادله ی اقامه شده برای تاکید بر وجود او و به نحو تنبه و دلالت بر فطرت او بوده است و یا برای کافرین و ملحدین. در حالی که این ممکنات اند که نیازمند اثبات اند نه حق که روشن ترین روشن هاست. به همین جهت علامه طباطبایی این آیه که می فرماید «واذکر ربک اذا نسیت» (هرگاه پروردگارت را فراموش کردی، دوباره به خاطر بیاور) را اینگونه معنا می کردند اگر پروردگارت را فراموش کردی دوباره متذکر او شو!! این حقیر کمترین ذیل همین مطالب مطالبی را یادداشت کردم اما کمتر از آن می‌دانم که مطالب را ذیل این معارف ناب این بزرگان بنویسم و شرم و خجلت از خود دارم علاوه بر ان که ترس تصدیع اوقات از عزیزان دارم. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته‌ی جناب حافظ حیف نیست وقتی انسان در بنیاد وجود خود خدا را دارد جان خود را مشغول امور دیگری کند و همو که از همه به او نزدیک‌تر است و همنشین جان او است را فراموش کند.

حیف است طایری چو تو، در خاکدان غم          زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت

حیف است جان آدمی که می‌تواند تا کنگره‌ی عرش صعود کند، مشغول دنیایی شود که داشتنِ آن عین نداشتن است و به همین جهت یک لحظه انسانِ خاک‌نشین از غم رها نیست، و از این جهت جناب حافظ بنا دارند جان خود را به عالمی سیر دهند که آشیانه‌ی وفا و برخورداری است یعنی عالم معنویت، عالمی که هرچه به آن بیشتر نزدیک شویم، بیشتر ما را وفادارانه در بر می‌گیرد و با ما همراه می‌شود و برای خود جهانی است بیکرانه.

موفق باشید

28001
متن پرسش
با سلام دوباره: حضرت آقا جسارت حقیر رو ببخشید بنده جواب قسمت اول سوالم را گرفتم اما اینکه می فرمایید روحی که بر شهرداری ها حاکم هست شاید بتوان این را گفت روحی که بر حکومت حاکم است از این جهت که شما می‌فرماید با توجه به رفتار ولی فقیه ما می توانیم در رادیو و تلوزیون در مورد اتفاق آسیه پناهی صحبت کنیم دقیقا مشابه رفتار نژاد پرستانه ی آمریکا است که در حال حاضر در رادیو و تلوزیون اونها هم جوان‌ها در این مورد صحبت می کنند پس تفاوت حکومت ولی فقیه با آمریکای جنایت کار چیست؟ (در مورد عدالت اجتماعی) و حتی ما اگر فقط به اعمال شهرداری نگاه کنیم شاید فرمایش شما درست باشه، اما آیا رفتار بنیاد مستضعفین باعث ایجاد شهر و جدا کردن مردم نیست؟ داخل ستاد اجرایی فرامین امام (ره) چه ساختمان های لوکسی که ساخته نشده است، در خود حوزه علمیه با مدیریت صادق لاریجانی چه ساختمان‌های لوکسی ساخته شده، حالا با دیدن این اتفاقات و نقش رهبری در به قدرت رسیدن این نهاد ها آیا ولی فقیه در حال حاضر عادل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به تجربه‌ی اجرایی که داشتم عرض شد این امور با دستور و بخشنامه حل نمی‌شود. باید به صورت فرآیندی و با صبر و بصیرت از این مشکلات عبور کرد و بصیرت مقام معظم رهبری را از این جهت بسیار ارزشمند و کارساز و حکیمانه می‌دانم که به جای «حذف»، به «عبور» می‌اندیشند. موضوعی که در کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی» به آن پرداخته شده. آیا عبور از آقای هاشمی که هنوز آثار افکار ایشان را در نظام اداری‌مان می‌یابید، کار آسانی است؟ هر انقلاب دیگری بود با آن نوع نقشه‌هایی که آقای هاشمی در سر داشت، امروز زمین‌گیر شده بود و فرزندان انقلاب ارباً اربا شده بودند، نه از حاج قاسم خبر بود و نه از آینده‌ای که هنوز به ظهور نیامده است. سؤال‌کننده‌ی محترم سؤال ۲۸۰۰۲ در سؤال خود نکات ارزشمندی را متذکر می‌شوند. آیا هنر انقلاب و رهبری همین نیست که چنین جوانانی در این اندازه از بصیرت رویش یافته‌اند؟ موفق باشید

27879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: چند وقتی عده ای از شیعیان ‌با توسل به ائمه مخالفت می‌کنند و می‌گویند این‌کاریست که هیچ یک از ائمه انجام ندادند و خواندن مرده صحیح نیست. تشکر. خدانگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در روایات خود به خصوص از حضرت رضا علیه السلام داریم وقتی بر مزار متوفی حاضر شدید و برای او قرآن خواندید و دعا کردید، از یک طرف دعای شما برای او موثر خواهد بود و از طرفی دیگر او دعا می‌کند و دعای او برای ما مفید می‌باشد. همچنین آیا زیارت‌هایی که از ائمه صادر شده‌است حکایت از توسل به اولیاء معصوم ندارد؟ اشتباه این افراد از این‌جاست که گمان می‌کنند ما اولیاء الهی را منشأ بالذات کمالات می‌دانیم در حالی که آن‌ها مظاهر فیض الهی‌اند.

25964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یک شخصی بر برهان صدیقین ملاصدرا مبتنی بر برهان شر اپیکور، ایراد وارد می کرد که وجود خدای خیر خواه و کامل مطلق (که در برهان صدیقین، اصل وجود همان اصل کمال هم است) را رد می کند و این برهان می گوید، در جهان شر وجود دارد و خدا یا می تواند این شرور را از بین ببرد و نمی برد که این خدا شرور است و یا نمی تواند این شرور را از بین ببرد که این خدا قادر مطلق نیست و اینگونه خدا را زیر سوال می برد. آیا این اشکال، وارد است و پاسخ اپیکور را چگونه باید داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری با توجه به همین اشکالات اثر نفیس «عدل الهی» را تنظیم کردند. متأسفانه آقایان آن طور که شایسته است تلاش نمی‌کنند تا اندیشه‌های خود را بپرورانند، وگرنه خیلی راحت غیرِ منطقی‌ترین سخن‌ها، برایشان قابل پذیرش می‌شود. موفق باشید

24692
متن پرسش
سلام: معرفت نفس مبحثی فلسفی است یا عرفانی؟ با استدلال سر و کار دارد یا شهود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر حضرت امام روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن بود که «معرفت نفس» دریچه‌ی ورد به عرفان است به همین جهت مطالعه‌ی جلد ۸ و ۹ اسفار را پیشنهاد می‌کردند. موفق باشید

23900

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سم الله الرحمن الرحیم سلام: خدا قوت خدمت شما پدر معنوی. خدا از شما راضی باشد اینقدر وقت صرف ما می کنید. می‌بخشید استاد گرامی متاسفانه جواب سوالات به ایمیلم نمیاد شاید مشکل از سایت هست چون ایمیلهای دیگر سایتها را دریافت می کنم اما از این سایت ایمیل جوابش نمیاد. ایمیل دیگری هم امتحان کردم اما متاسفانه باز از این سایت جوابها نمی آید. اگر جواب را باز هم مثل گذشته در سایت قرار بدید تا من ببینم متشکر میشم. کد سوال من ۲۳۸۶۹ بود متاسفانه جوابش را دریافت نکردم. و الحمدلله رب العالمین. اجرتان با صاحب و آقا و سرپرست و پدر حقیقیمان صاحب الزمان باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالی از شما دریافت نشده است. بفرمایید سؤال‌تان چه بوده؟ موفق باشید. بفرمایید سوال این بود: می‌بخشید استاد گرامی متاسفانه جواب سوالات به ایمیلم نمیاد اگر جواب را باز هم مثل گذشته در سایت قرار بدید تا من ببینم متشکر میشم. و الحمدلله رب العالمین. اجرتان با صاحب و آقا و سرپرست و پدر حقیقیمان صاحب الزمان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی در رابطه با این سؤالات به نظرم نمی‌آید تا نسبت به جواب آن ورود کنم. بیشتر نسبت به جواب سؤالاتِ عقیدتی شاید بتوانم عرایضی داشته باشم. موفق باشید

23489
متن پرسش
سلام استاد: در داستان ذبح حضرت اسماعیل (ع) چرا خدا حضرت ابراهیم (ع) را به کاری نامعقول امتحان کرد؟حتی اگر غرض خدا تحقق این کار نباشد. بالاخره سر بریدن فرزند کاری معقول نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم می‌توان گفت که ایمان از همین طریقه‌ها ظهور می‌کند. یعنی چیزی بالاتر از عقل باید به میان آید به نام عشق. به قول حافظ: «عقل می‌گفت که دل منزل و مأوای من است / عشق خندید که یا جای تو یا جای من است». آقای رحیم‌پور ازغدی از شب عملیات والفجر ۸ نقل می‌کند که شهید مزرجی به شهید شوشتری گفت «امشب اگر عراقی‌ها ما را نزنند، کوسه‌ها می‌زنند. اگر هیچ کدام نزنند، لای سیم خاردار و تله‌های انفجاری گیر می‌کنیم. با محاسبات مادی، امشب نمی‌توانیم از آب رد بشویم. من امشب وارد آب می‌شوم تا به امام در جماران خبر بدهند که آقا! بچه‌ها به عشق تو زدند به خط. دیگر مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. وظیفه ما وارد آب شدن است، بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آن‌اش با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است، آن طرف می‌ترسد، توحیدش مشکل دارد.» این همان قصه‌ی ایمانی است که با عقلِ محاسبه‌گر نمی‌خواند. موفق باشید..

نمایش چاپی