باسمه تعالی: سلام علیکم: در نفخهی اول، همه در صعقه قرار میگیرند و به یک معنا از حیاتِ دنیایی میمیرند و به حیات برزخی زنده میشوند. و در نفخهی دوم از حیاتِ برزخی میمیرند و به حیات قیامتی وارد میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ماده در ذات خود محدودیت دارد مثل عدد که عدد 1 غیر از عدد 2 میباشد ولی اینطور نیست که عدد در یکجایی به انتها برسد، بلکه هرچقدر جلو بروید باز امکان جلورفتن هست، برعکسز عالَم مجردات که در ذات خود چنین نیستند و به این معنا، کثرت در آنجا راه ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» متذکر امر قابل توجهی شدند تا اگر افراد از آن غافل بودند متوجه شوند. این یک روش اخلاقی است که بتوانیم نیّتها را تصحیح و متعالی کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! حضرت استاد به جهت مشکلات جسمی که داشتند و نمیتوانستند افراد را بپذیرند، به تهران رفتند. إنشاءاللّه خدا خودش نسیمی از نور وجود اولیاء را به قلبتان میوزاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نکتهی بسیار خوبی است این نکته که میفرمایید 2- این یک امر طبیعی است که در عالم ماده که حرکت هست، ماده به صورتش ماده است و در این رابطه حتماً تغییر در میان خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت احکام شرع به خودی خود، حجابهای فطری را برطرف میکند و انسان با نورانیت فطرت خود، که بر اساس توحید سرشته شده است، مأنوس میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. میشود گفت همینطور که می فرمایید تشکیک در وجود، جنبهی تعلیمی داشته باشد و بیشتر، تشکیک در ظهور، مدّ نظر بوده است. ۲. ممکنالوجود در ذات خود، وجودی ندارد تا این بحثها به میان آید. آری! نسبت به عدمِ مطلق، اقتضای وجود دارد ولی در هر حال، عدم است. به همین جهت اصطلاح «عدمٌ مّا» را برای آن بهکار میبرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم تفاوت داشته باشد ولی با روح و روحیهی خودتان مطلب را بررسی کنید که فشاری بر روحتان نیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اُنس با متون دینی به عنوان ذکری است که افقی از حقیقت را در مقابل ما بگشاید. باید با این رویکرد به قرآن و ادعیه رجوع کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به گفتهی شهید مطهری در کتاب ارزشمند «عدل الهی» نظام جهان، ذاتیِ جهان است. مثل آنکه بین رفتن و رسیدن، رابطهی ذاتی است و لذا اگر خداوند خواست رسیدنی را در نظام جهان ایجاد کند، رفتنی را محقق میکند. و در این رابطه است که میتوان گفت اگر خداوند بخواهد عضوی را که از بین رفته است بهوجود آورد، شرایط آن را که دورهی جنینی است باید بهوجود آورد. با اینهمه نباید از نقش معنویت و تقوا در تحقق امور غافل بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که قبلا عرض شد و در جلد هشتم اسفار مطرح است و آن را شما میتوانید در کتاب «معرفت نفس و حشر» که در سایت هست دنبال کنید، جسمانیه الحدوث بودن نفس در راستای تحقّق شخصیت انسان است در عالم خَلق ولی همهی انسانها ارواحی قبل از ابدان در علم خدا دارند و آن حدیث شریف اشاره به موقعیت ارواح قبل از ابدان دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره قرآن کتاب «تذکر» است و بنیادِ جان انسانها به همان معنای فطرتی که دارند با قرآن آشنا است، لذا همینکه ما با عقل خود به سراغ آن برویم، قلب ما نیز متذکر خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. به یاد دارم که مرحوم علامه در جمعبندی میفرمایند الفاظ قرآن حادث است، ولی حقیقت آن از شئونات الهی است و قدیم میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو آیه حضرت حق خواستهاند نظر رحمانیِ خود را به بندگانشان نشان دهند و بفرمایند شما از خودم هستید. با این تفاوت که در آیهی اول حالتِ بالقوه دارد و در آیهی بعدی حالت بالفعل. و به همین جهت در آیهی دوم میفرماید وارد بهشت خودم بشو. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که در وسط آیه میفرماید: «يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِل» میخواهد ما را متوجه کند در مسیر رسیدن به حق باید متوجهی تعلقات خود باشیم تا آنچه برای ما میماند و به ما میرسد، نورِ حق باشد و نه کفهایی که به اسم حقاند ولی در حقیقت باطلاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. غیر از انسانهای معصوم، همه برزخ دارند. به هرحال آن کسی که به مرگ طبیعی هم رحلت کرده باید مقدمات حضور در قیامت را طی کند، مگر آنهایی که در همین دنیا تا قیامت جلو رفتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باستانگرایی، نقشهی دشمن بود برای عبور از اسلام. ولی به گفتهی آقای شایگان در کتاب «آسیا در برابر غرب» وقتی هر کشور از کشورهای جهان اسلام خود را با غرب بسنجد و رو به غرب داشته باشد از درک درست و مشترک خود با سایر کشورهای اسلامی محروم میشود و عملاً موجب فلجشدن نیروهای خلاّق خود میشوند و از نقشِ برآبشدنِ رؤیاهای قرن نوزدهم غرب غفلت میگردد. در حالیکه فاجعهی جنگ جهانی دوم نه فقط آرزوهای گذشتهی آنها را یکسره بر باد داد و ارزشهای انسانی را نابود کرد، بلکه هیولای نفی هر نوع حقیقتی را به میان آورد، تا آنکه ما به آن امر آگاه شدیم و به خود آمدیم که حاصل آن بنیاننهادنِ طرح ولایت فقیه شد و به یک معنا تقدیر ایران با توجه به رسالت تفکری که در آن هست، به عنوان حلقهی رابطه میان آسیای بزرگ و تمدن اسلامی و غرب در حال رقمخوردن است. همانطور که در گذشته نیز ایران حکم کانونی را داشت که تفکر یونانی و اسلامی و اشراقی را در وحدتی تجزیهناپذیر شکل داد.
یکی از صفات برجستهی فرهنگ ایرانی جنبهی ارتباطی و میانجیگری آن است، به همان صورتی که به دین اسلام روی آوردند و ادب فارسی و اسلام را در سراسر آسیا وسعت دادند. از یک طرف با هند و تمدنهای بودایی مرتبط باشد - به طوری که بلخ مرکز مهم اشاعهی دین بودا بود- و از طرف دیگر به غرب روی آورد و با دین مهر خود، با مسیحیت به رقابت پرداخت و از طریق "مانویت" به قلب مسیحیت رخنه کرد و آگوستین را تحت تأثیر قرار داد.
انکار اسلام توسط ناسیونالیستها در این سرزمین، انکار چهارده قرن تمدن و تفکر ایرانی است که با پذیرش اسلام و محبت به آل محمد (ص)در تکمیل و تلطیف فرهنگ اسلامی از تمام امکاناتِ نبوغ قومی خود مدد گرفت، و از طرفی روح ایرانی نیز خواه و ناخواه در قالب تفکر اسلامی شکفت و هنوز هم منشاء اثر است. در حالیکه در دوران شیفتگی نسبت به غرب، روح ایرانی گرفتار فلج فکری شد زیرا روح ایرانی فرق جوهری با روح بشر غربی دارد، در حالیکه روح ایرانی و اسلامی مکمل یکدیگرند.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به افق تمدن نوین اسلامی فکر کرد و با نظر به آن افق، ذیل رهنمودهای مقام معظم رهبری از هر گونه ایثاری در این مسیر کوتاهی نکرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعهی کتاب «ده نکته» و شرح آن، فکر میکنم اگر با کتاب «مقام واسطهی فیض» شروع فرمایید، بقیهی راه را «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید